2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
توهين "سني نيوز" به شيعيان اهل بيت
کد مطلب: ٤٧٠٠ تاریخ انتشار: ٢٧ ارديبهشت ١٣٨٧ تعداد بازدید: 177797
اخبار » عمومي
توهين "سني نيوز" به شيعيان اهل بيت

پايگاه اطلاع رساني "سني نيوز" كه گويا به اهل سنت ايران اختصاص دارد، طي گزارشي كه امروز (26 ارديبهشت) منتشر كرد، به طور مستقيم زيارت حرم مطهر ائمه(ع) را زير سوال برده و به شيعيان اهل بيت(ع) توهين كرده است.

در گزارش توهين آميز اين پايگاه اطلاع رساني آمده: امروز بسياري از قبرپرستان براي كساني كه نسبت به آنان گويا احترام قائل هستند، اوقات مشخص و «مناسبت هايي اختراع!» كرده اند كه در كنار قبرها يا مزارهاي آنان جمع مي شوند، و اعتكاف مي نشينند و عبادت مي كنند!!. كردار زشت اين بيچاره ها را همه مي دانند و مي بينند اينها واقعاً بدبخت و بيچاره هستند كه پرستش خداوندي كه آنها را آفريده و روزي ميدهد و مي ميراند و زنده ميكند، رها كرده و بندگاني را مي پرستند كه زير خاك دفن شده و قدرت و توانايي ندارند كه حتي منفعتي براي خود جلب كنند يا ضرري از خود دفع نمايند.

نام اين گزارش توهين آميز: "حل مشكل اختلاف بين علماء (وحدت عقيده)" است.

گفتني است متأسفانه اين پايگاه اطلاع رساني فعاليت خود را به طور رسمي در همان روزي آغاز كرد كه پايگاه خبري - تحليلي "شيعه نيوز" فيلتر شد.

منبع: شيعه آنلاين


Share
881 | اميد فاروق | Iran - Tehran | ٢٣:٠٠ - ١١ ارديبهشت ١٣٩٣ |
878اولا اسمتو عوضي ننويس دوما چرا شروور ميگي ما بدعت گذاشته ايم يا عمر که از بدعت هاي تابلو مثال مي زنم در نماز دس بسته نماز خواندن (ادعاي مجوس) روي فرش وزيلو نماز خواندن در شراب که اگر بامقداري آب مخلوط شود حلال است در اذان که بجاي حي علي خير العمل حي علي خيرالنوم گفتن آيا اقامه ي نماز فقط از خواب بهتر است واز کارهاي ديگر بهتر نيست در وضو پاها را شستن که در قرآن براي دست ها فعل غسل آمده ولي براي پاها فعل مسح آمده مي تواني در سوره ي مائده ببيني واين را بدان که فعل مسح با غسل بسيار فرق دارد غسل يعني شستن تمام ولي مسح شستن بخشي از پا نه همه ي پا سوما صلوات بريده نفرست که پيامبر(ص) خشمگين نشود طبق احاديث شيعه وسني که من سخن کوتاه مي کنم وبازم شر نگو ما شيعيان هيچ کس را هم سطح خدا نمي دانيم بلکه امامان عزيزمان را فقط خليفه ي بر حق پيامبر(ص) مي دانيم امامت از اصول دين اسلام است اگر کسي امامان(ع) رو قبول نداشته باشد انگار پيامبر رو قبول نداره و چنين کسي کافر است چهارم اگه راست مي گي چند نمونه از بدعت هاي مارو بگو که نمي توني راستي اگه بازم خواستي بگو تا بدعت هايتان را بيشتر بگم در ضمن شما به چه حقي مي خواهيد به امامان(ع) ما توهين کنيد ما اگر توهين مي کنيم دليل و مدرک داريم مهم ترين مدرک قتل مادرمان(س)است وبس....
882 | اميرطاها | Germany - Nuremberg | ١٥:٠٧ - ١٣ ارديبهشت ١٣٩٣ |
. صحيح بخاري جلد 6 صفحه 133 چاپ دار طوق النجاة ، الطبعة: الأولى، 1422هـ ، حديث شماره 4827
عايشه گفت : هيچ چيزي از قرآن در شان ما (من و خانواده ام) نازل نشده است . البداية و النهاية جلد 8 صفحه 89 چاپ مكتبة المعارف – بيروت.
برادران اهل سنت تعصب را کنار بذاريد صحيح بخاري که از معتبرترين کتب اهل سنت بعداز قرآن است در مورد عايشه چنين نوشته
883 | اميرطاها | Iran - Tehran | ٢٣:٣٤ - ١٤ ارديبهشت ١٣٩٣ |
آقاي 878 ميشه بگيد شيعه چه شرکي انجام داده تا بهتون از قرآن و منابع خودتون ثابت کنم هرگز شيعه کفر انجام نداده
884 | سعيد(جانبازي) | Iran - Tehran | ١٢:٥٤ - ٢٤ ارديبهشت ١٣٩٣ |
خداوند به اينگونه افراد درايت و نورش را در دلشان بيندازد.تا زمان را از دست نداده اند
885 | شيعه | Iran - Khorramshahr | ٠٨:٠٨ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٩٣ |
با سلام
ما هر گونه بي ادبي به مذهب شيعه را محکوم مي کنيم و عرض مي دارم اعتکاف هايي که ما در کشورمان مي گيريم ب اميد ثواب است . و يک عمل خود سازي است . لذا اعمالي که انجام مي دهيم در اعتکاف هيچ کدام واجب نيست و جنبه عبادي دارد . اعتکاف فقط در مکان هاي ذکر شده واجب است که روزه بگيريم و ترک محل نشود.لذا اعتکافاتي که در مساجد گرفته مي شود جنبه خودسازي و عبادت کردن و خلوت با خداوند دارد
886 | رضا | Iran - Tehran | ٠٩:٥٢ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٩٣ |
سلام عليکم برادرعزيزهيچ شيعه اي به اين اعتقادنداردکه امامان معصوم(ع)خالق ورزاقشان باشدبلکه معتقدهستنداين بزرگواران واسطه فيض هستندچراکه ارتباط مجردمحض باماده محض محال است لذابه واسطه اي نيازاست واينکه برادران حضرت يوسف (ع)طبق آيه ياابانااستغفرلناذنوبناازپدرشان حضرت يعقوب نبي(ع)طلب شفاعت نمودندپس برحق پرستان لازم است که به صورت قرطه اي وبدون علم به مذهب حقه تشيعه ونيزبرادران ديني خودافترانزنند.والله العالم
887 | محمد | Iran - Zabol | ١٠:٥٨ - ٣١ ارديبهشت ١٣٩٣ |
خدا هدايتتون کنه....برادران اهت سنت خودتون بهتر ميدونيد که حق با تشييع هستش....حالا هرچي ميخواهيد به شيعه توهين کنيد....شيعه باخونش از اعتقادش دفاع ميکنه.همينطور که خودتونم شاهد هستيد که در همه دنيا به شيعه ظلم ميشه حتي سر از تنشون جدا ميکنن ولي باز هم با افتخار پاي اعتقادشون مي ايستند......خيلي عرصه به ما شيعيان تنگ بشه دوباره کربلا رو تکرار ميکنيم.والسلام
888 | هاني | Iran - Tehran | ٠٩:١٦ - ٠٣ خرداد ١٣٩٣ |
سلام
عزيزان نيازي نيست يه تندي پاسخ يکديگر را دهيم. تلاش کنيم به آرامي صحبت کنيم. به هرحال هرکس هر عثيده اي دارد محترم است و نيازي به پرخاش ، يا خداي نکرده بي احترامي نيست.
اگر فردي سيرهء پيامبر و اهل بيت را ديده باشد مي داند که بايد با مخالفان هم مهربان و صبور بود.
889 | naser | Iran - Tehran | ١٩:٢١ - ٠٧ خرداد ١٣٩٣ |
با سلام جواب سني بيدار منظور شما از آيه کيست اول برو عربي ياد بگير بعد نظر بده چون تمام آن صفاتي که مطرح شده به يک نفر برميگردد. نه به چند نفر عزيزم .در ثاني هر مکتبي افرادي دارد که عمل به دستورات ميکنند مثلا عبدالمالک ريگي وهابي خوبه يا گروه النصره يا داعش بعد آيا اگر کسي مورد نفرين پيغمبر باشد ميتواند خليفه باشد پيامبر اکرم قبل از رحلت سپاهي تشکيل داد وبه عده اي دستور دادند که درآن شرکت کنند ازجمله جناب ابوبکر وعمران را ولي ايشان بازگشتند وخيمتر آنها را نفرين فرمودند.حداقل يکم مطالعه کن بعد توهين کن کتابهاي صحاح راحتما بخوان وفهم چقدر علمايتان به شما دروغ گفته اند فقط بخاطر پولي که از بعضي کشورهاي اسلامي ميگرند
890 | سيد مقصودهاشمي | Afghanistan - Kabul | ١٤:٥٦ - ١١ خرداد ١٣٩٣ |
ايا کدوم کتاب فقه که امام جعفرصادق ع خودش نوشته باشد وجوددارد. ياکه مکذبين بعدازصدهاسال احاديث دروغ اختراع کردن وتهمت زده به اسم امام صادق ع نوشته اند. 2 - آيا ازتاريخ ايران بعدازاسلام اطلاع داريد تماماً اهل تسنن بودند وپدر هاي شما هم سني بودند وصفوي ها پدران شماراکشتن کودکان آونها شيعه تربيه کردن ومجتهد اخوند هم درايران نداشتن ودرزمان صفوي اخوندهارا ازلبان آوردن توايران شما تاحال تاريخ کشورتان رانمي دانيد درموردتحقيق کنيد

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. شاکردان امام صادق عليه السلام حدود چهارصد کتاب از سخنان امام را در علوم مختلف جمع کردند که سخن از امام صادق عليه السلام بود ولي فقط خودشان ننوشتند بلکه شاگردان ايشان کاتب سخنان ايشان بودند چنانکه قرآن را کاتبان وحي مي نوشتند نه رسول الله صلي الله عليه و آله . و سخنان ائمه عليهم السلام در مجمع عمومي بوده کسي حق تحريف آنها را نداشته است.

2. رسول الله صلي الله عليه و آله هم خودشان کتاب ننوشته اند.

3. خلفاي شما هم کتاب ننوشته اند.

4. ايران هم از ابتدا علماي شيعي داشته و مراکزي مانند قم و آوه و ري و... شيعيان زندگي مي کرده اند که بخاطر حضور حکومت سني مجال تکثير و توسعه پيدا نکرده اند.

5. از همان دوران ائمه علماي بزرگ شيعه مانند سلمان فارسي، جابربن حيان، شيخ کليني و بعد از آن شيخ صدوق،‌شيخ طوسي، مقدس اردبيلي، خواجه نصير، نراقيين و مجلسيين و... از ايران بوده اند و علماي حله هم ايراني به حساب مي آيند چون حکومت ايران در بخشي از عراق هم بوده علمايي که از بغداد برخواستند مانند سيد رضي و سيد مرتضي و.. همه ايراني به حساب مي آيند.

6. اگر قرار باشد طبق تفسير شما پدران ما سني خوانده شوند بايد قبل از آن زردشتي و کافر دانسته شوند چون قبل از اينکه اسلام بيايد آنها زردشتي و قبل از آن کافر بوده اند.

7. پس از ورود اسلام به ايران اينطور نبود که همه سني شده باشند بلکه ايرانيان کليات اسلام را پذيرفتند ولي خلفا متاسفانه براي آنها مبلغاني نفرستادند چون هدف آنها کشور گشايي بود فقط حکمران مي فرستادند.

السلام علي اهله

گروه پاسخ به شبهات

(1)
891 | سيدمقصود هاشمي | Afghanistan - Kabul | ١٥:٠٨ - ١١ خرداد ١٣٩٣ |
دوستان عزيزمخالفت هارا کناربگذاريد.درروزبازپرس خداوندج ازاهل سنت درباره حضرات ابوبکرصديق رض عمرفاروق عثمان ذالنورين وعلي مرتض رض وازاهل تشيع دربار 12 امام سوال جواب نمي کند صرف ازعقيده تقواازنماز روزه زکات حج وهرچيزي که خداوندبالاي بنده هاي اش فرص نموده اون هم اعمال بيي رياء قبول مي کند وبس .نه ازامان
892 | سيدمقصودهاشمي | Afghanistan - Kabul | ٢٤:٤٨ - ١١ خرداد ١٣٩٣ |
سخنان اهل تشيع باسخنان اهل بيت مغايرات دارد. نمي دانم که اين مذهب روي کدام اساس بوجودآمده درحاليکه تمام روايت احاديث شما که روايت مي کند تهمت امامان مي بنديد واونها را به خداشريک مي سازيد. مثال ياعلي مدد ومدد وامداد اراهل بيت شرک است . وهرانسان اين حرف اززبان اوخارج شود کافر است . ودئواره بايد توبه وتجديد ايمان نمايد. سيد مقصودهاشمي ازنسل علي وفاطمه

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

اگر شما مقداري از منابع خود آگاهي داشتيد، چنين حرفي را نمي زديد شما با اين حرفتان که هرکس يا علي بگويد کافر است در حقيقت خليفه خود ابوبکر را نيز کافر کرديد؛ چون او بعد از رحلت پيامبر صلي الله عليه و اله خودش را روى بدن حضرت انداخت و خطاب به آن حضرت گفت : اذكرنا يا محمّد! عند ربّك، سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد محمد بن يوسف الصالحي الشامي الوفاة: 942هـ ، 12 ص 299

آيا شما اصلا كتاب هاي خودتان را مطالعه كرديد كه شعار لشگريان ابوبكر در جنگ با مسيلمه كذاب يامحمداه بوده است. طبري در تاريخش كه ابن تيميه اين كتاب را از صحيحترين كتب تاريخ مي داند، مي نويسد : كان شعارهم يومئذ يا محمداه . تاريخ الطبري ج 2 ص 281 .

اي كاش به استغاثه عمر بن عبدالله نيز توجه مي كرديد وقتي كه فلج شد و بر زمين نشست، شخصى به او گفت: محبوب‌ترين فرد در نزد خود را بخوان (تا به فريادت برسد). او نيز گفت: يا محمد! به فريادم برس. سپس ايستاد و به راهش ادامه داد . اين جريان در اين آدرس بطور مفصل ذكر شده است


حال آيا اين حرف شما اهانت به صحابه پيامبر (ص) نيست؟ آيا اين حرف شما کافر دانستن آنها نيست؟! آيا اين کار شما مغايرت با کار بزرگان خود نيست؟!

در ضمن شيعه در باب توسل همان کاري را مي کند که ائمه عليهم السلام فرموده است و خود حضرات نيز توسل مي کردند لذا کار شيعه مغايرت نيست بلکه به دستورات آنها عمل مي کند

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

893 | جعفري مريم | | ٠٩:٥٥ - ١٧ خرداد ١٣٩٣ |
متوسل شدن به امامان که نردباني هستند به سوي خدا لياقت ميخواهد والسلام
894 | سيدمقصودهاشمي | | ١١:١٤ - ١٧ خرداد ١٣٩٣ |
سلام عزيز نردبان بسوي پروردگار عمل باخلاص وبي ريااست وپيروي ازشريعت مطابق روش وسنت پيامر ص نه شخصي ديگري ببخشيد؟
895 | سيدمقصودهاشمي | | ٠٨:٢٠ - ١٨ خرداد ١٣٩٣ |
درمورداينکه پيامر لباس سياه رالباس جهنمي گفته ونوحه سراي را ازدوران جاهليت گفته ودروقت مصيبت اگرکسي به سروروي خودبزن ويخن خودراپاره کندازامت من نيست وهيچ کدوم ازاهل بيت اين کاررا نکرده اند واين نو آوري وبدعت را کي بنياد گذاشت همچنان درمورد مهرنماز کي ايجاد کرد وسجده دراصل برزمين است

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. در مورد لباس سياه به مقاله «سياه پوشي در فرهنگ شيعه» مراجعه نماييد.

2. در مورد نوحه خواني به مقاله «پاسخ به شبهات عزاداري «نوحه خواني و سياه‌پوشي» مراجعه نماييد.

3. در مورد سجده بر مهر هم به مقاله «آيا رسول الله (ص) مثل شيعيان امروزي بر مهر و امثال آن سجده مي كردند ؟ » مزاجعه نماييد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
896 | كمال رسايي | Iran - Tehran | ١٥:٤٣ - ١٩ خرداد ١٣٩٣ |
آخه بدبختا چي دارين که بهش بنازيد.ما اهل بيت داريم.وقتي از کتاب هاي خودتون دليل مدرک مياريم قبول نميکنيد نشانه تعصب شماست.
تو خود کتاب صحيحينتون نوشته که صلوات را کامل بفرستيد،ولي شما...کسي که تو دين بدعت بياره جاش تو جهنمه.
897 | سيدمقصودهاشمي | | ٠٨:١٣ - ٢٠ خرداد ١٣٩٣ |
سلام آقاي کمال رسايي اهل بيت پيامبر مربوط به تمام امت اسلام است نه مذهب تشيعه وبه بزرگي اهل بيت همه مسلمان عقيده داره حتي وهابي ها
اما مسلما ها فقط به خداوند اتکا کنه وصرف عبادت خدا را بدون رياء بکنه وخداوند خالق پيامبران واوليا واصفيا واهل بيت وهيچ بشر ، وملک وفرشته باخداوند شريک نيست براي بشرهيچ کارازدست پيامبر ويا امام ويا اوليا ساخته نيست تماماً کارها به خداوند ج تعلق داره اگربه جهنم برد ازعدالت خداونداست چرا که گناه ازخودمان سرمي زند وپاداش جهنم است واگربه بهشت برد ازاحسان خداوند است . وهيچ انسان راازمامان وخلفاي اسلام سوال نمي شود. برسان مي شود که رب توکسيت پيامبرتوکيست ودين توچيست وازمربالمعرف ونهي عن المنکر که خدافرموده سوال مي شود که ايا عمل بد انجام داده ويا عمل نيک وبس وبدعت ها راشما بوجود آورده ايد من خودم ذريه علي وفاطفه رض هستم وهيچ امام اين کاري شما ها مي کنيد انجام نداه اند مثل اينکه درآذان هيج يک ازهل بيت کلمه اشهدوان ولي الله را نه گفته اند.

پاسخ:
باسلام به کاربران محترم

در مورد «اشهد ان عليا ولي الله» در اذان به مقاله «شهادت ثالثه در اذان (اشهد ان عليا ولي الله)» و ديگر مقالات موجود در اين سايت مخصوصا بخش «خارج فقه مقارن» مراجعه نماييد.

گروه پاسخ به شبهات

(1)
898 | مريم | | ٢٤:٠٠ - ٢٤ خرداد ١٣٩٣ |
اهل سنت عزيز و سروران شيعه..شمارا به خدايي که همه مان به او اعتقاد داريم قسم ميدهم...متحد شويد... متحد شويد...
899 | سيدمقصودهاشمي | Afghanistan - Kabul | ١١:٤٨ - ٢٧ خرداد ١٣٩٣ |
سلام لطفاً معلومات دهيدکه 12 امام به نص قرآن ثابت شده يانه؟ واگرامامت نص باشد .صرف حضرت علي رض وحضرت امام حسن شش ماه خلافت نموده
دگرامامان خلافت نکردن مشکل امامان چي جوري مي شود.همچنان به نظرشما اگرحق خلافت دراول حق حضرت علي رض بود مدت 25 سال چه جوري درامرخداوند بي تفاوت بوده درامرخدا تحلل ورزيدوازسه نفرخلفاي پيش ازخودش اطاعت نموده وباايشان همکاري مي نمود.

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. در مورد دلايل قرآني امامتِ امامان دوازده گانه، به مقاله «ادله نقلى «نصب امام» توسط خداوند» مراجعه نماييد.

2. اگر با حکومت نکردن نص از بين مي رود، در مورد خيل کثيري از انبيا عليهم السلام که نبي الهي بودند و نتوانستند حکومت تشکيل دهند هم بايد اين اشکال را وارد دانست.

3. امام غير از حکومت بر جسم، حکومت برقلبها و مديريت عالم و... را بر عهده دارد اينطور نيست که با کنار زده شدن از حکومت نص الهي مخدوش شود.

4. در مورد ارتباط حضرت علي عليه السلام با ديگر خلفا به مقاله «اگر ابوبكر و عمر، غاصب خلافت بودند‌، چرا امام علي (ع) با خلفا همكاري مي‌‌كرد؟» مراجعه نماييد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
900 | سيدمقصودهاشمي | | ١٦:٠٩ - ٢٧ خرداد ١٣٩٣ |
اهل سنت تمامآ به حديث پيامبر اتکانموده که پيامبرگفته که همه اصحابم مانند ستاره هاهستدبه هرکدام چنگ بزنيد راه ياب مي شويد به همه اصحاب باديده قدر مي نگرند.

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ چگونه اين روايت صحيح باشد و حال آنکه برخي از صحابه با همديگر جنگيدند! اگر شما بوديد به کداميک اقتدا مي کرديد؟ در مورد اين روايت به مقاله «آيا حديث «اصحابي كالنجوم بايهم اقتديتم اهتديتم» صحّت دارد ؟ » مراجعه نماييد.

بايد عاقلانه سخن گفت و عمل کرد. ديد انسان در مورد هر يک از صحابه در حد قدر و منزلت و عمل او باشد نه بالاتر و نه پايينتر.

ما شيعيان به روايت متواتر و صحيح ثقلين عمل مي کنيم و اهل بيت را اسوه و الگوي خود قرار مي دهيم و هر کس که در خط آنها باشد را خوب و افرادي که در طول تاريخ با آنها در تقابل بوده اند را بد مي دانيم چه صحابي باشد يا خليفه شود و...

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
901 | سيدمقصودهاشمي | Afghanistan - Kabul | ٠٨:٢٨ - ٢٨ خرداد ١٣٩٣ |
سلام درمورد جنگيدن اصحاب شکل اجتهادي داشت هرکدام مي خواست خدمت به اسلام نمايد نه قدرت وخودخواهي ودرجنگ خوارج ومنافقين آتش جنگ افروختن

پاسخ:
باسلام

عجب اجتهادي!!!!

و عجب تر، چه فهمي!!!!

گروه پاسخ به شبهات

(1)
902 | حميد نجاريان | | ٠٩:٢٩ - ٢٨ خرداد ١٣٩٣ |
يکي نيست به اين بيچاره ها بگه اگه ما شيعيان ميريم سر مزار در گذشتگانمون به خاطر اينه که اولا ياد اين بيفتيم که در اين دنيا موندگار نيستيم و ياد معاد بيفتيم بعدم اينکه ما سر مزار قران ميخونيم که همون کتابيه که شما???بيچاره هم قبول داريد. پس اين کفر نيست چون سر مزار شهدا فقط مکانيه که ما رو ياد معاد بندازه همون چيزي که شما ??? هميشه فراموش ميکنيد.
903 | فاطمه | | ١٤:٥٣ - ٢٩ خرداد ١٣٩٣ |
سلام به همه دوستان چه سني چه شيعه....آقاي سيد مقصود هاشمي هيچوقت سعي نکنيد باور خودتونو تحميل کنيد شما ادعاهايي داريد بر حقانيت خودتان وما شيعه ها هم براي خودمان دليل هايي داريم اينکه چه کسي حق هست تنها خدا مي داند اما نبايد به اين قضيه متعصب بود وبايد تحقيق و مطالعه کنيم نميدانم شايد دلايل شما هم محکمه پسند باشد اما واقعا بي طرف باشيد وسوالهايي که در ذهنتان هست بپرسيد من الان داشتم نگاه ميکردم گروه پاسخ به شبهات جواب هايي دادن که خيلي مفيد بود اگر شما هم در دين خود کتاب ويا مرجعي داريد که بتونه جواب منطقي داشته باشند من استقبال ميکنم....در اخر دوست عزيزم از همه اينها بالاتر ما يک دين يک خدا يک کتاب و يک پيامبر داريم و باز ازهمه مهمتر همه مان ايراني هستيم چه سني چه شيعه اينها وجه اتحاد ماست.
904 | محمد امين | | ١٤:١٣ - ٣١ خرداد ١٣٩٣ |
اگر ما مسلمانيم اختلاف چرا.اگه برادريم دشمني چرا.چرا اهل تسنن و اهل تشيع اين اختلافات را کنار نمي گذارند.چرا همش با هم دشمني دارند .چرا سعي دارند خود را بالا بدانند.دوست دارم اهل تسنن و اهل تشيع با هم و با کنار گذاشتن اختلافات و توهين ها با هم دوست باشند و با اتحاد هم به راهنمايي مردمان گمراه بپردازن .من خدا را مي پرستم پيامبر را قبول دارم و اصلا به اختلافات اهل سنت و شيعه اهميت نمي دهم چون باعث ميشه ديدمان نسبت به هم خراب بشه و به برادر ها و خواهر ها ي واقعي افتخار ميکنم و اصلا بهشان توهين نمي کنم مهم اينه که با اصول پيامبر پيش بري.ونباييد به همديگر توهين کنيم .هر مذهبي عقايدي داره اين نشانه اين نيست که کافر باشه.و خدا ميداند چه کسي راه حق را ميرود چه کسي دروغ ميگويد.همه اين جملات از ديد خودم بود.وممكن است نقصي داشته باشد.
905 | محمود نصيري | | ١٤:٢٦ - ٠٢ تير ١٣٩٣ |
آقاي 900و 901 از شما سئوالي دارم :نظرتان در مورد واقعه غدير خم و جانشيني علي ع چيست ؟چرا اهل سنت بعد از اينهمه دلايل متقن و استوار كه در كتاب الغدير علامه اميني آمده باز هم حاضر به پذيرش ولايتي علي ع نيستيد؟ پيامبر ص فرمود : هر كه را من مولاي اويم علي مولاي اوست .در حاليكه همه افراد حاضر حتي ابوبكر و عمر به علي ع تبريك گفتند ولي بعد از رحلت پيامبر سقيفه بني ساعده را تشكيل دادند .ميداني چرا؟ چون هنوز كه هنوزه عرب بزرگ خود را ريش سفيد خود ميداند و علي ع را كه جوان بود عليرغم تاييد پيامبر ص رد كرد . اين است سرچشمه اختلاف كه از آن به بعد اهل سنت نيز چند مدعي پيدا كرد و شاخه شاخه شد. بهر حال راه هدايت عنقريب روشن خواهد شد و مذهب حقه كه يكي بيش نيست تجلي پيدا خواهد كرد و خوشا به سعادت آنكس كه راه را درست رفته باشد و يا فرصت جبران داشته باشد.در اتمام اين جر و بحث كسي ضرر ميكند كه درست انتخاب نكند.
906 | كنيز عاشق زهرا س | | ١٣:١٥ - ٠٥ تير ١٣٩٣ |
اقاي هاشمي
برايت متاسفم که به کسي که به مادرت زهرا س جسارت کرد و او را با بدترين شکل ممکن به شهادت رساند اقتدا کرده اي
به مادرت پشت نکن؛برگرد؛هنوز هم دير نشده
اميدوارم مادرت دستت را بگيرد و ازين گمراهي نجات دهد؛از او بخواه کمکت کند برگردي
907 | سعيد | | ١٠:٠٥ - ٠٦ تير ١٣٩٣ |
با عرض سلام . بايد در جواب اين توهين افرادي مثل اين اقا . که همه بيدار باشيد اينها از جانب صهيونيستها و استکبار غرب تغذيه ميشوند و درس مي گيرند که تخم نفاق و اختلاف را بين شيعه و سني راه بيندازند تا بتوانند سلاحها يشان را بفروش برسانند و منافعشان را نيز حفظ کنند. و اما ما که از اهل بيت عليهم السلام پيروي مي کنيم مداراک و سند هاي معتبري که در کتابهاي معتبر خود اهل سنت که از پيامبر صلي الله عليه و اله امده داريم به ان اخذ مي کنيم و عمل مي کنيم . حال آيا شما براي آن چهار امامي که از انها تبعيت مي کنيد آيا يک حديث حتي از کتب معتبر خودتان داريد؟ اگر راست مي گويد يک حديث معتبر از کتابهاي خودتان که پيامبر صلي الله عليه و اله به شما دستور داده باشند که از آن چهار امام اطاعت کنيد بياوريد . حال شما انتظار داريد ما امامان منصوص خود را رها کنيم و از مامان بي نام و نشان شما تبعيت کنيم . آيا هيچ عقل سليمي چنين چيزي را قبول مي کند ؟
908 | اميد ايراني | | ٠٣:٢٨ - ٠٧ تير ١٣٩٣ |
❇بسم اللّه الرّحمن الرّحيم❇
بابا اين سوسمارخورهاي سعودي راست مي گن! يه نيگاه به رييسشون ملک عبدالشيطان بندازين، ديدين بجاي اينکه از خداي تعالي، روزي حلال بخواد، چجوري از دست کفار حربي قاتل مسلمين مثل بوش الاغ، پيالهٔ شراب کوفتي رو گرفت و به افتخارش خورد و عربدهٔ مستانه زد؟!
تو گوگل، «توليد، فروش و مصرف مشروبات الکلي در عربستان» رو جستجو کنين، کثافت ها بجاي کسب روزي حلال، تو زيرزمين مساجد مدينه، جده و ... توسط امامان جماعتشون کارخانهٔ توليد «آب شنگولي» دارند!
به هاشمي سوسمارخور بگين بدبخت اول برو کار ارباباي مشرک عرق خورتو درست کن ؟؟؟؟؟!
909 | عاشق مولا | | ١٥:٥٤ - ٠٨ تير ١٣٩٣ |
با سلام

آقاي هاشمي اين همه دم از اخلاص ميزنين واقعا نوشته هاي خودتون از روي اخلاص است نوشته هايتان كاملا بوي تعصب ميدهند.

توهين مي كنيد ازشما اولاد زهرابعيده البته دست خودتان نيست چون كه :

هر كه شد محرم دل در حرم يار بماند ....هركه اين كار ندانست در انكار بماند
910 | نداي شيعه | | ١٦:٠٢ - ٠٩ تير ١٣٩٣ |
باور کنيد هيچ جوون اهل سنتي نمي پذيره که همه ي صحابه خوب بودن اصلن مضحکه،مثلا هم حضرت علي (ع)وهم معاويه(لعنه الله) هردو صحابه هستند و اين دو باهم جنگيدند.يعني مخالف هم بودن،چطور هر دو ميتونن بر حق باشن؟؟
911 | فاطمه حسنلو | | ١٦:٢٠ - ٠٩ تير ١٣٩٣ |
پيامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت علي(ع)فرمودند:ياعلي فقط مومنان تورا دوست دارند وفقط منافقان باتو دشمني ميکنند. صحيح مسلم ج1،ص48
ونيز ميفرمايد:ياعلي تو بعد از من سرپرست و رييس هر مرد و زن مومن هستي.مستدرک ج3،ص134-مسند احمدج1،ص331
ونيز ميفرمايند:علي باحق است وحق با علي است.ازهم جدانميشوند تادر حوض کوثر پيش من آيند. ابن ابي الحديد در شرح خود ج9،ص88
و احاديث ديگر از اين قبيل که من واقعا نميدونم چرا بعضي ها نميخوان ولايت مولا رو قبول کنند
912 | فاطمه حسنلو | | ١٦:٢٢ - ٠٩ تير ١٣٩٣ |
مناظره شيعه و سني (خيلي خوندني و غرور انگيز)
مناظره يك عالم شيعه و يك عالم سني مذهب

آغاز مناظره ((ماجرا)) :

اساس ماجرا از آنجا آغاز گرديد که روزي يکي از علماي سرشناس وسادات جليل القدر شيعه بنام سيد حسين بن علي علوي جهت ملاقات وگفتگو بحضور ملکشاه سلجوقي پادشاه وقت رسيد ، درپيان اين ديدار هنگامي که آن دانشمنداز نزد شاه مرخص ميگرديد توسط يکي از حضار مجلس با اشارهوغمزه مورد تمسخر واستهزا قرار گرفت .

ملکشاه که خود متوجه ي اين حرکت ناهنجار شده بود روبه آن شخص کرد وگفت : علت مسخره کردن اين آقا چه بود؟
آن شخص گفت اين مرد يک آدم پليد وناپاک واز جمله کافراني است که مورد غضب الهي ميباشد.
شاه با تعجب پرسيد : چطور مگراو مسلمان نيست ؟
آن مرد گفت : خير قربان او يک فرد شيعه است .
شاه گفت : شيعه ؟ مگر شيعه يکي از فرقه هاي مسلمانان نيست ؟
مرد گفت : خير قربان آنها خلافت ابوبکر وعمر وعثمان را قبول ندارند .
خلاصه شاه تصميم گرفت بين علماي سني و سيد علوي مناظره اي در حضور خودش برگزار نمايد.
مجلس مناظره
بالاخره روز موعود فرا رسيد ملکشاه با وزير ورجال مملکت درجاي خود قرار گرفتند علماي اهل سنت در سمت راست وعلماي شيعه در سمت چپ پادشاه جلوس نمودند .

مناظره اول : کافر بودن صحابه پيامبر(ص)
دراين هنگام بزرگ علماي اهل سنت ملقب به شيخ عباسي رشته سخن را بدست گرفت واين چنين آغازکرد :
من نمي توانم با افراد مذهبي که تمامي صحابه ي رسول خدا (ص) را کافر ميداند بحث وگفتگو کنم .
سيد علوي عالم شيعه گفت : آقاجان بفرماييد اينان چه کساني هستند که تمامي صحابه را کافر ميدانند؟
عباسي شما شيعيان . علوي گفت : اين گفته شما خلاف واقع است آيا مگر حضرت علي (ع) وع باس و سلمان و ابن عباس و مقداد و ابوذر رضي اله عنهم وغير ايشان از صحابه نبوده اند ؟ آيا ما شيعيان همه آنها را کافر ميدانيم؟
عباسي : مقصود من از همه صحابه ابوبکر وعمر وعثمان وپيروانشان ميباشند.
علوي گفت : شما با تناقض گويي خود سخن خودت را نقض کرديد مگر درعلم منطق بيان نشده که موجبه ي جزئيه نقيض سالبه ي کليه است ؟ شما اول ميگوييد که شيعه همه صحابه را کافر ميدانند بعد ميگوييد که بعضي از صحابه را؟
عالم شيعه آنگاه اضافه کرد : بنابراين آقاي عباسي ثابت شد ! که گفته ي شما شيعه تمامي صحابه پيامبر(ص) را کافر ميداند کذب محض بوده ويک دروغ آشکار است .

مناظره دوم : دشنام دادن به صحابه پيامبر (ص)
عباسي که در اينجا خود را در برابر منطق علوي عاجز و زبون مي بيند وپاسخي نداشت که بدهد چهره اش از شرم سرخ شده و گفت : ولي آيا شما شيعيان ، ابوبکر وعمر وعثمان را لعن ودشنام نمي دهيد ؟
علوي : در ميان شيعيان عده اي هستند که آنها را ناسزا مي گويند وعده اي نمي گويند.
عباسي : شما از کدام دسته ايد ؟ علوي : من اهل دشنام و ناسزا نيستم اما به نظر من کساني هم که آنها را دشنام ميدهند دليل منطقي دارند و سب و شتم اين سه نفر نه فقط هيچگونه ايرادي ندارد و باعث کفر و ارتداد نمي شوند بلکه گناه صغيره هم بحساب نمي آيد . (1)
عباسي روبه شاه کرد وگفت : اعلي حضرت توجه فرمودند که اين مرد چه ميگويد ؟
علوي گفت : آقاي عباسي ! درسخنان خود شاه را طرف مخاطب قراردادن مغالطه اي بيش نيست ، شاه ما را جهت بحث ومناظره توام با اقامه دليل وبرهان در اينجا گرد هم آوردند نه براي توسل به زور و قوه ي قهريه !
شاه گفت : آقاي علوي راست مي گويد ، شما چه جوابي داريد آقاي عباسي ؟
عباسي : پر واضح است کسي که صحابه را دشنام بدهد وبه آنها ناسزا بگويد مرتد وکافر است .
علوي اين معنا در نزد شما واضح است نه در نزد ما ، بگوئيد ببينم شما با اجتهاد وبرهان خودتان چه دليلي برکفر دشنام دهنده ي صحابه ( اين سه نفر) داريد؟
علوي : آيا شما قبول نداريد کسي را که رسول خدا (ص) لعنت کرده مستحق لعنت کردن باشد ؟
عباسي : چرا قبول دارم . علوي : پيامبر اکرم (ص) ابوبکر وعمر هر دو را لعنت فرموده است .
عباسي : درکجا پيامبر آنهارا لعنت کرده ؟ اين نسبت دروغ دادن به رسول الله (ص) است پناه مي بريم به خدا از چنين افترا !! علوي گفت : درکتابهاي اهل سنت آمده است که پيامبر(ص) سپاهي را به سرکردگي اسامه بن زيد فراهم نمود وابوبکر وعمر را جزو افراد آ« سپاه قرار دادسپس فرمود : خدا لعنت کند کسي که از سپاه اسامه تخلف ورزد ودرآن شرکت ننمايد. ومسلما ابوبکر وعمر به تصديق تمام کتب وسيره ها وتواريخ هردو از سپاه اسامه تخلف ورزيدند ودر آن شرکت ننمودند، بنابراين لعنت پيامبر(ص) شامل حال آن دو گرديد وهرکسي را که پيامبر لعنت کند مسلمانان نيز مي تواند او را لعنت نمايند.
در اين هنگام شاه روبه وزيرش کرد وگفت : آيا گفته هاي علوي صحيح است؟ وزير گفت : بلي قربان تاريخ نويسان اينچنين نوشته اند . (2)
علوي به سخنان خود ادامه داد وگفت : گذشته اينها اگر لعن ودشنام صحابه پيامبر حرام وسبب کفر وارتداد ميشود شما چرا معاويه را کافر نميدانيد وچرا حکم به فسق و فجورش نمي دهيد ؟ درحالي که همين معاويه مدت 40 سال حضرت علي (ع) را لعن وناسزا گفت وبعد از او نيز دشنام وهتک آن حضرت تا 70 سال ادامه داشت !
درحاليکه پيامبر فرمودند : هرکس علي را دشنام دهد مرا وخدا را دشنام داده است .(3)

مناظره سوم : جمع آوري قرآن
عباسي گفت :» يکي از بدعتهاي شما شيعيان اين است که قرآن را قبول نداريد ! علوي : خير ! بلکه اين از بدعتهاي خود شما است که عملا قرآن را قبول نداريد بدليل اينکه خودتان مي گوييد که قرآن را عثمان جمع آوري کرده ومن از شما مي پرسم : آيا پيامبر(ص) تا اين اندازه نسبت به محافظت از قرآن ودستورات الهي دور انديش نبود و از اين عمل ابتکاري عثمان پس از خود وامثال عثمان ، جاهل وبي اطلاع بود ولازم نمي ديد که قرآن را جمع کند تا اينکه بايد عثمان بعدا بيايد وآنرا گردآوري نمايد؟ واز طرفي چگونه مي توان پذيرفت که قرآن درحيات رسول خدا (ص) جمع آوري نشده درحالي که خود ايشان به اصحاب وقومش مکرر مي فرمود قرآن را ختم کنيد ويا مي فرمود که هرکس يک ختم قرآن کند فلان ثواب را خواهد داشت . آيا اين معقول است که حضرتش امر به ختم قرآني بفرمايد که هنوز جمع آوري نشده است ؟ و تمامي مسلمانان در وادي ضلالت بسر ميبردند تا اينکه آقاي عثمان آمد وآنها را از اين گمراهي نجات داد؟
شاه خطاب به وزيرش : آيا اين گفته هاي علوي صحت دارد وسنيها معتقدند که جمع آوري قرآن بدست عثمان صورت گرفته است ؟ وزير : آري اعلي حضرتا ! مفسرين وتاريخ نويسان اينچنين براي ما نقل کرده اند> علوي در ادامه سخنانش گفت : اعلي حضرت مستحضر باشند که شيعه را عقيده بر آن است که قرآن همانگونه که اکنون ملاحظه مي فرمايند در زمان حضرت رسول (ص) جمع آوري گرديده نه يک حرف کم ونه يک حرف زياد . (4)
ولي سنيها ميگويند که درقرآن کم وزياد شده ودستکاري ها درآن رخ داده ، تقديم وتاخير گشته وبالاخره رسول خدا (ص) آنرا گردآوري نکرده بلکه اينجناب عثمان است زماني که به حکومت رسيد وامير شد اقدام به جمع آوري آن نموده است .

مناظره چهارم : بطلان خلافت سه گانه
سخنان علوي بدين جا که رسيد عباسي گويا جان تازه اي گرفت فرصت را غنيمت شمرده گفت : اعلي حضرت ! آيا مسموع خاطر افتاد که اين مرد چه مي گويد؟ عثمان را خليفه نمي داند بلکه او را امير مي خواند؟!
علوي گفت : آري ! عثمان خليفه نبود . شاه : چرا وبه چه دليل ؟
علوي : زيرا شيعه اصل خلافت هر سه نفر ابوبکر وعمر وعثمان را باطل وناحق ميداند.
شاه با تعجب تکرارکرد : چطور ؟ نفهميدم ! ... چرا ؟
علوي : زيرا عثمان توسط شوراي شش نفري که عمر آنها را معين کرده بود به حکومت رسيد و تازه از جمع شش نفر تنها دو يا سه نفر به او راي دادند و تمام افراد شورا وي را انتخاب نکردند. بنابراين قانوني بودن خلافت عثمان مستند به عمر است واز طرفي عمر نيز خود به وصيت ابوبکربه حکومت رسيد وقانوني او تنها مستند به يکنفر که ابوبکر باشد گرديد وخود ابوبکر توسط يک گروه کوچک با زور و ارعاب انتخاب وحکومت را بدست گرفت وخلاصه قانوني بودن خلافت ابوبکر مستند به اسلحه وقوه ي قهريه گرديد وبدين جهت عمر در حق او گفت : بيعت کردن مردم با ابوبکر امري تصادفي وکاري بي رويه بوده ويکي از کارهاي زمان جاهليت پيش از اسلام بشمار ميرود. خداوند مسلمانان را از شر آن محفوظ بدارد واز آن به بعد هرکس بدين شيوه انتخاب شد او را بکشيد ! (5)
بعلاوه همين ابوبکر بود که گفت : مرا رها کنيد واز من دست برداريد با وجود علي (ع) در ميان شما من سزاوار اين مقام نيستم . بدين جهت شيعه معتقد است که خلافت اين سه نفر از ريشه و بنياد باطل است .
شاه خطاب به وزيرش : اي مطالب علوي درباره ي ابوبکر وعمر صحت دارد؟
وزير : آري ، تاريخ نويسان اين چنين نقل کرده اند. (6) شاه پرسيد : دراين صورت به چه جهت ما اين سه نفر را بزرگ مي شماريم وبراي آنها احترام قائليم ؟ وزير گفت : به جهت متابعت از پدران ونياکان شادروان خودمان مي باشد.
دراينجا علوي رو به ملکشاه کرد وگفت : اعلي حضرت از آقاي وزير سئوال بفرمايند آيا انسان بايد از حق پيروي کند يا از پدران واقوام خود؟ آيا مگر تقليد از گذشتگان درست نقطه ي مقابل حق نيست ومصداق آيه کريمه ي خداوند متعال نمي باشد که مي فرمايد: ((آيه 23 سوره زخرف )) مشرکان گفتند پدران ما همين راه رفتند وما از آنها پيروي مي کنيم .

مناظره پنجم : تنها خليفه ي برحق حضرت علي ابن ابي طالب (ع) است
ملکشاه خطاب به علوي : چنانچه اين سه نفر هيچکدام خليفه پيامبر نبوده اند پس دراين صورت چه کسي خليفه ي رسول خدا بوده است ؟
علوي پاسخ داد : تنها خليفه ي برحق رسول خدا (ص) همانا امير المومنين حضرت علي بن ابيطالب (ع) ميباشد.
شاه : به چه علت ايشان تنها خليفه هستند؟
علوي : بعلت اينکه پيامبر بدستور خدا ايشان را خليفه وجانشين بعد از خود قراردا چنانکه در بسياري از جاها ومناسبتهاي گوناگون به اين معني آشکارا تصريح فومرده است (7) آيه سوره ي شعرا آيه 214
از آن جمله زماني بود که مردم را درمحلي ميان مکه ومدينه بنام غدير خم جمع کرد ودست حضرت علي (ع) را گرفته بلند نمود وخطاب به مسلمانان فرمود : من کنت مولاه فهذا علي مولاه ، اللهم وال من والاه وعادمن عادا وانصر من نصره واخذل من خذله يعني > هرکسي که مولي وصاحب اختيار اوهستم اين علي نيز مولي وصاحب اختيار اوست (8)
آنگاه پيامبر(ص) دست بدعا برداشت وگفت : پروردگارا هرکس از او (علي) پيروي کرد اورا ياور ودوست بدار وهرکس از او متابعت ننمود لطف ورحمتت را از او دريغ بدار وآنکس که وي را ياري کرد ياري و آنکس که از او کناره گرفت از رحمت خود دور بگردان.
حضرت سپس از روي منبر به زير آمد وبه جمعيت مسلمانان که تعداد ايشان درآن وقت بنابر نقل تواريخ بيش از 120 هزار نفر بود فرمود که مسلمانها بيايند وعلي (ع) را بنام امير المومنين بخوانند وبر او سلام کنند، بدستور حضرت بي درنگ يکي پس از ديگري نزد علي (ع) مي آمدند و ميگفتند : السلام عليک يا امير المومنين : از جمله ابوبکر وعمر بحضور مولي آمدند وبا لقب امير المومنين بر او سلام نمودند و عمر گفت > خوشا باد تو را اي فرزند ابوطالب تو از هم اکنون مولاي من وتمام مومنين بوده وخواهي بود. (9)
بنابراين تنها خليفه ي شرعي وبرحق رسول خدا (ص) بدرستي امام علي بن ابي طالب (ع) مي باشد.
شاه خطاب به وزيرش : آيا سخنان علوي صحت دارد ؟
وزير : آري ! مفسران وتاريخ نويسان آنرا نوشته اند ، ملکشاه : بسيار خوب ، مطلب ديگري عنوان نماييد.

مناظره ششم : تحريف قرآن
عباسي عنوان ديگري را دربارهي قرآن مطرح کرد و گفت : شيعه مي گويد که قرآن تحريف ودستکاري شده است ، علوي پاسخ داد : قضيه درست عکس آن است ، اين درميان شما اهل سنت مشهور است که قرآن تحريف شده است ، عباسي : اين يک دروغ شاخدار وکذب محض است ، علوي : آيا مگر شما درکتابهايتان روايت نکرده ايد که آياتي درباره غرانيق بر پيامبر نازل شده بود وبعدا آن آيات از قرآن حذف واسقاط گرديد؟!
شاه خطاب به وزير: آيا اين ادعا صحيح است ؟ وزير بلي قربان ! درتاريخ آنرا گفته اند. (10)
شاه : دراين صورت چگونه مي توان به يک قرآن دستکاري شده اعتماد کرد ؟
علوي : اعلي حضرت مستحضر باشند که ما به اين مطالب معتقد نيستيم بلکه اين عقيده اهل سنت وجماعت است وثابت شد که قرآن در نزد ما مورد اعتماد بوده ونزد سني ها مورد قبول واعتماد نيست .

مناظره هفتم : برخي از مخالفتهاي عمر
شاه : و آيا عمر هم با پيامبر مخالفت کرده است ؟
وزير : ما اين را از خود آقاي علوي مي پرسيم ، مقصود ايشان از اين عبارت چيست ؟
علوي : آري ! علماي اهل سنت در کتابهاي معتبرشان نقل ميکنند که عمر در موارد بسياري در برابر رسول خدا (ص) قد علم کرده وعلنا با ايشان مخالفت نموده است از جمله هنگامي که حضرت رسول (ص) مي خواست بر جنازه عبدالله بين ابي نماز بگذارد عمر شديدا به اين کار اعتراض نمود وحضرت از او متاذي شد. (1) درحالي که خدا درآيه 61 سوره توبه مي فرمايد : کساني که رسول خدا را اذيت مي نمايند عذاب بس درد ناکي خواهند داشت .
ديگر دروقتي است که حضرت رسول (ص) دستور داد ميان عمره ي تمتع و حج تمتع فاصله بيندازند ونزديکي ميان زن وشوهر را ميان عمر تمتع وحج تمتع جايز شمرد عمر رسما به مخالفت برخاست (2) وبا وقاحت اين عبارت ناهنجار را بر زبان راند : >> ماچگونه احرام ببنديم وحال آنکه هنوز از آلت مامني مي چکد؟ (3)
حضرت در جوابش فرمود : > تو از همان آغاز هرگز به اين دستور من ايمان نداشته اي (4 ) ... و حضرتش با اين بيان درشت وي را از آن کساني معرفي نمود که به فرموده خدا در آيه 150 سوره نساء > بعضي از احکام را باور دارد وبرخي ديگر راندارد.
ديگر آنجايي است که متعه ازدواج موقت زنها را برداشت وآنرا حرام کرد(5) و زماني که متصدي حکومت شد وکرسي خلافت را غصب نمود گفت : (6) >> دومتعه در زمان پيامبر حلال بود ومن امروز آنها را حرام ميکنم ومرتکبين آنها را به کيفر مي رسانم ، و حال آنکه خداوند متعال درآيه 24 سوره نساء مي فرمايد : >> آنچه از زنها متعه (صيغه )کرديد مهر وکابين آنها را بپردازيد: ومفسيرن شان نزول آيه را درباره جواز متعه ( صيغه ) وازدواج موقت ذکر نموده اند (7) مسلمانان تا زمان عمر به اين دستور عمل ميکردند ، هنگامي که عمر آن را حرام کرد و از آن منع نمود زنا وفحشا در ميان مردم رواج پيدا کرد و عمر با اين عمل خود حکم خدا ورسولش را ابطال نمود وسبب شيوع فحشا گرديد(8) : ومشمول اين سه آيه سوره مائده شد > آيه 45 ومن لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون ... آيه 47 فاولئک هم الفاسقون وآيه 44 فاولئک هم الکافرون يعني >> هرکس بدستور خدا حکم نکند و ( برخلاف آن دستور بدهد ) او از ستمکاران واز فاسقان واز کافران خواهد بود .
ديگر از مخالفتهاي عمر داستان سرپيچي او از دستور پيامبر در صلح حديبيه بود چنانکه بدان اشاره کرده ايم ( بحث بي ايماني خلفاي سه گانه ) و درموارد بسياري ديگر که با رسول خدا مخالفت مي ورزيد وحضرتش را با الفاظ درشت وناهنجارش آزار ميداد.

منبع : >>
1- منزل العمال متقي هندي ج 1 ص 247 - صحيح بخاري ج 4 ص 18 - کتاب اللباس- الفصول المهمه شرف الدين چاپ صيدا ص 106 - امام طبرسي در مجمع البيان هود در سوره توبه آيه 84
2- ارشاد الساري قسطلاني ج 4 ص 169 - تفسير ابن کثير ج 1 ص 233 - فتح الباري ج 4 ص 339 - صحيح مسلم ج 1 ص 474 - سنن دارمي ج 2 ص 35 کتاب الام شافعي ج 7 ص 199 -و.....
3- سنن ابوداود در حاشيه شرح موطا زرقاني ج 2 ص 103
4-تفسير مجمع البيان سوره بقره آيه 196
5- صحيح بخاري باب التمتع - صحيح مسلم ج 1 ص 395 و 396 - مسند احمد ج 4 ص 436 و ج 3 ص 356 - الموطا مالک ج 2 ص 30 - سنن بيهقي ج 7 ص 206 - تفسير طبري ج 5 ص 9 - تفسير رازي ج 3 ص 201 - تاريخ الخلفا ص 93
6- تفسير فخر رازي ج 2 ص 167 و ج 3 ص 200 و 202 کنزالعمال متقي هندي ج 8 ص 293 و 294 - صحيح مسلم ج 1 ص 395 و 396 و 467 و 472 - تفسير طبري ج 5 ص 9
7- شرح تجريد قوشچي - المستبين طبري - النص و الاجتهاد ص 201
8- تفسير طبري ج 5 ص 9 و 130 و 132 - تفسير رازي ج 3 ص 200 - مسند احمد ج 4 ص 436

مناظره هشتم : متعه ( صيغه ) و اثرات آن
شاه گفت : حقيقت امر اين است که من موضوع متعه (صيغه ) زنها را نمي توانم قبول کنم !
علوي گفت : آيا اعلي حضرت قبول دارند که اين دستور يک حکم تشريعي و اسلامي است ؟
شاه : خير قبول ندارم. علوي : پس در اين صورت معناي آيه 24 سوره نساء چيست ؟ واين گفته عمر : ( متعتان کانتا ... يعني دو متعه در زمان پيامبرد ... ) چه معني دارد ؟
آيا معناي گفته عمر اين نيست که متعه زنها در زمان حضرت رسول و حکومت ابوبکر ومقطعي از حکومت او جايز ومهمول بود بعدا عمر از آن جلوگيري کرد ومانع اجراي حکم خدا گرديد ؟ و حالا گذشته از ادله کثيري که در اين باره وجود دارد بعرض اعلي حضرت برسانم که خود عمر زنها را متعه ميکرد وعبدالله بين الزبير از طريق متعه بدنيا آمده است . (1)
شاه : وزير شما چه ميگوييد ؟ وزير : دليل آقاي علوي کاملا صحيح ومنطقي است اما چون عمر آنرا منع کرده بر ما واجب است که از او اطاعت نماييم.
علوي گفت : >> آيا ما بايد از خدا و رسولش اطاعت کنيم يا از عمر ؟ آقاي وزير آيا کلام خدا در سوره حشر آيه 7 نخوانده ايد که ميفرمايد : هرچه پيامبر بشما دستور ميدهد بايد آنرا بپذيريد وعمل نماييد. و درسوره مائده آيه 92 ميفرمايد: از پيامبر اطاعت کنيد و درسوره احزاب آيه 21 ميفرمايد شما با پيروي از رسول خدا خير وسعادت خواهيد داشت .
علاوه برحديث مشهوري که ميفرمايد: >> حلال محمد (ص) تا قيامت حلال وحرامش تا قيامت حرام خواهد بود؟ (2)
شاه گفت : من به تمام دستورات اسلام ايمان دارم اما هنوز علت تشريع متعه را نفهميده ام آيا کسي از شما حاضر است دختر يا خواهر خود را يک ساعت در اختيار مردي قرار بدهد تا از او تمتع ببرد ؟ آيا اين کار قبيح نيست ؟
علوي اظهار داشت : من هم از اعلي حضرت سئوال ميکنم آيا کسي حاضر است دختر يا خواهر خود را به عقد دايمي مردي درآورد درحالي که ميداند تا يک ساعت بعد که از او کام گرفت و به مرادش رسيد او را طلاق خواهد داد دراين باره چه مي فرماييد؟ شاه :>> نه مسلما من تن به اينکار نخواهم داد.
علوي : ولي اهل سنت وجماعت اين عقد دايم را جايز مي شمارند و طلاق پس ازآنرا نيز صحيح ميدانند بنابراين فرقي ميان عقد متعه وعقد دايم نيست جز اينکه درعقد متعه با پايان مدتش پايان مي يابد ودرعقد دايم با طلاق از بين ميرود بعبارت ديگر عقد متعه به منزله اجاره وعقد دايم به منزله مالکيت است بدين معني که دراجاره مدت که منقضي شد اجاره باطل ودرمالکيت مثلا با فروش از بين ميرود بنابراين حکم متعه ( ازدواج موقت ) درست وصحيح بوده ويکي از نيازمنديهاي انسان را رفع مي نمايد همانگونه که حکم عقد دايم نيز با طلاق ، باطل ودرعين حال صحيح ومنطقي ويکي از نيازمنديهاي بدن را برطرف مي نمايد. از آن گذشته ، من از اعلي حضرت مي پرسم : نظرشان درخصوص بيوه زناني که شوهران خود را از دست داده اند وکسي حاضر نشود با آنها ازدواج کند چيست ؟ آيا اين عقد موقت متعه تنها راه جلوگيري از فحشا و انحراف نيست ؟ از طرفي دباره جوانان مجرد ومرداني که امکانات ازدواج دايم براي ايشان فراهم نيست چه مي فرماييد؟ آيا متعه تنها راه حل خلاصي از نيروي سرکش ج.. و رهايي از فسق وهرزگي نمي باشد ؟ آيا متعه بهتر از زنا فاحشگي و لواط وعادت مخفيانه ( استمنا) نيست ؟ به عقيده من اعلي حضرت ، هرگناه زنا ولواط واستمنايي که گريبانگير جامعه ميشود تماما به گردن عمر بن الخطاب بوده و عمر با همه آنها در اين گناه شريک وسهيم مي باشد زيرا او بوده که متعه را حرام کرد و با قاطعيت هرچه تمامتر از آن جلوگيري نمود ودر روايتهاي زيادي آمده است که از آن هنگامي که عمر متعه را حرام کرد زنا و فحشا در ميان مردم شيوع پيدا نمود( 3)
و اما آينکه مي فرماييد که از متعه خوشم نمي آِد اسلام کسي را بر اين عمل اجبار نکرده همانطور که شما را هم اجبار ننمود که دختر خودتان را به عقد کسي در بياوريد که ميدانيد يک ساعت بعد او را طلاق خواهد داد ، گذشته از اينکه عدم خواسته شما و يا مردم نسبت به چيزي نمي تواند دليلي بر حرام شدن آن چيز باشد زيرا حکم خدا ثابت و لايتغير بوده وبا هوي وهوس ونظريات شخصي مردم دستخوش تبديل ويا بطلان نخواهد گرديد.
شاه خطاب به وزيرش : دليل آقاي علوي راجع به متعه قوي وکاملا منطقي است .
وزير معروض داشت : ولي قربان علما از عمر پيروي کرده اند ونظر او را تاييد مي نمايند.
علوي گفت : >> اولا : اين تمامي علماي اهل سنت هستند که به قول عمر عمل کرده اند نه همه علما
ثانيا : آيا حکم خدا و رسولش را بايد پذيرفت وعمل کرد يا قول عمر ؟
ثالثا : خود علماي سني هم قول عمر را نقض کرده اند وبرخلاف اين تشريع او عمل نموده اند!
وزير : چطور؟ اين در کجا است ؟
علوي : > عمر گفته است : دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود و من آن دو را حرام ميکنم : > يکي متعه حج وديگري متعه زنها است . عمر اگر راست گفته چرا علماي شما دستور او را دباره متعه حج عمل نميکنند ؟ آنها با عمر در اين قسمت مخالفت نموده اند وگفته اند متعه حج را هرچند عمرآنر حرام کرده ول حکم آن باقي است و اگر گفته عمر باطل بوده چرا علماي سني متعه زنها را که حرام کرده حکم اورا قبول نموده اند ؟
وزير خاموش ماند وچيزي نگفت .
شاه رو به حاظرين کرد وگفت : چرا جواب علوي را نميدهيد ؟
يکي ديگر از علماي شيعه بنام شيخ حسين قاسمي اظهار داشت : اعلي حضرتا ! ايراد بر عمر و پيروانش وارد است از اين روايتها نمي توانند پاسخ جناب علوي - ايده الله - را بدهند.
شاه : بسيار خوب ، روشن شد از اين بحث بگذريد .
منبع >>
1- فکيکي درکتاب ( المتعه واثرها في الاصلاح الاجتماع ص 25 ميگويد : مادر عبداله بن الزبير ، اسماء بنت ابوبکر است . زبير اورا متعه کرد وعبداله را آورد . راغب درکتاب محاضرات خود ج 2 ص 94 مب نويسد : يک وقت عبدالله بن الزبير از ابن عباس خورده گرفت چرا صيغه را حلال ميداند ، ابن عباس درپاسخ گفت : برو از مادرت بپرس ! پسر زبير نزد ماردش رفت وحقيقت امر را جويا شد مادرش گفت : آري بخدا سوگند که من تورا از راه صيغه وضع حمل نموده ام.
مسلم در صحيح خود ج 1 ص 345 و طيالسي در مسند خود ص 227 هم چنين مطلبي نوشته اند.
2- تحرير المجله مجموعه فتاواي حنفيه ج 1 ص 34 ماده 39
3- حضرت علي (ع) فرمود : اگر عمر از متعه جلوگيري نمي کرد کسي جز آدم شقاوتمند وتبهکار زنا نمي کرد : تفسير طبري ج 5 ص 9 - تفسير ثعلبي - تفسير رازي ج 3 ص 200 - تفسير ابوحيان ج 3 ص 218 - الدر النثور ج 2 ص 140 و ...
پايان خوش فرجام (( مناظره ))
دراين هنگام چهره ي شاه که حاکي از آسايشي عميق و قناعت يک وجدان سليم بود شکوفا شده ونشانه هاي سرور و انبساط بر آن نمايان گرديد ، آنگاه رو به حاضرين کرد وگفت :
آقايان ! نتيجه اي که از اين مناظره ها وگفتگو ها که روي هم رفته دراين مدت سه روز بدست آورده ام و هيچ گونه نقطه ابهامي برايم باقي نگذاشته ، آن است که ثابت و مبرهن شد تنها مذهب حق همان مذهب شيعه است ، تمام گفته هاي ايشان منطقي و اعتقاداتشان صحيح وحقيقت محض مي باشد ودرمقابل ، مذهب سني و جماعت مذهبي است باطل ومنحرف و پيروان آن در اعتقادات خود گمراه و بيراهه ميروند ومن امروز به همه اعلام ميدارم که مي خواهم از آن کساني باشم که به جاده هدايت و صواب رسيده و به آن اذعان و تسليم گرديده است و از آن گروهي نباشم که در اين دنيا به راه ضلالت و گمراهي رفته ودر آخرت آتش جاويدان براي خود خريده باشم.
آري ! من اکنون تشيع خود را در برابر شما رسما اعلام ميدارم و هرکس خواست با من ودرکنار من باشد با کمال شهامت تشيع خويش را بر ملا نمايد ، باشد تا رضا وعنايت ايزد منان شامل حال همگي ما شده و از وادي ضلالت رهايي يافته و به نور حق و ايمان آراسته گرديم.
پس از سخنان شاه و اعلام تشيع ملکشاه کبير ، نظام الملک وزير از جاي برخاست و چنين اظهار داشت : اينجانب که از مدتها پيش صحت وحقانيت مذهب شيعه در نزد من ثابت ومحقق شده بود واز همان آغاز تحصيلاتم شيعه را بر حق ميديدم اذعان ميدارم که تنها مذهبي که هميشه مورد قبول من بوده و هست همانا مذهب استوار تشيع مي باشد ، اينک من نيز تشيع خود را اعلام مي نمايم.
با کشف حقيقت و درخشش انوار تابناک هدايت بر حضار مجلس به ويژه در پيرو سخنان واعترافات شاه و وزير آگاهش بيشترين علماي آن روز و وزراء و رجال مملکت حاضر درآن مجمع که قريب به 70 نفربودند به مذهب حقه ي شيعه اثنا عشري درآمدند و از آن روز به بعد با انتشار خبر رسمي تشيع ملکشاه ونظام الملک وزير و ديگر صاحب منصبان ، رفته رفته در سراسر کشور عده ي کثيري از مردم آيين برحق شيعه را اختيار نمودند وجناب نظام الملک دستور داد که از آن تاريخ اساتيد ومدرسان نامي شيعه فقه مذهب تشيع را رسما در مدارس نظاميه بغداد تدريس نمايند.
913 | فاطمه حسنلو | | ١٦:٤٧ - ٠٩ تير ١٣٩٣ |
آقا حسين اگه شما ميخواهيد حقانيت رو با تعداد بسنجيد و معتقديد که چون سني ها تعدادشون بيشتره پس بر حق هستند؟؟؟؟؟بايد عرض کنم که قرآن ميفرمايد:اکثرهم لا يفقهون،اکثرهم لايشعرون،اکثرهم لا يتفکرون و.........

914 | اميرطاها | | ١٩:٤٧ - ٠٩ تير ١٣٩٣ |
دوستان شيعه وسني لطفا به اين منابع معتبرشان رجوع کنيد تا بدانيد اهل سنت چه توهين هايي به پيامبر کردن.
صحيح بخاري جلد 1 ص49 کتاب الوضو باب خروج النسا الي البراز : عمر بن خطاب استاد پيامبر بودزنان پيامبر بي حجاب بودن و عمر به پيامبر دستور ميداد به زنانت بگو حجاب را رعايت کند ولي پيامبر چنين کاري نميکرد تا اينکه آيه حجاب نازل شد.
صحيح بخاري ج 1 ص75 کتاب التيمم حديث 344 و ج 4 ص 232: نماز پيامبر قضا ميشد وعمر به پيامبر دستور ميداد.
صحيح بخاري ج 1 کتاب الوضو باب البول قائما و قاعدا حديث 224 : پيامبر ايستاده جلو اصحاب ادرار کرد.
واينکه ما شيعيان را متهم به کفر ميدانيد و رافضي ميخانيد. اين منبع را بخانيد: محمدعمر سربازي (معاصر)در کتاب شفاء الاسقام و الاحزان ص 33 نوشته: هرکس دندانش درد ميکند بنويسد ابوبکر صديق 92 و روي دندانش بگذارد خوب ميشود. و ص 85 نوشته هر کس ميخاهد شب جنب نشود اسم حضرت آدم را در ران راست و اسم حوا را در ران چپ بنويسد جنب نميشود.
دوستان سني اينقد خودتونو به اون را نزنيد تعصب را کنار بذاريد اينقد ابوبکر و عمر را بزرگ کرديد که حتي به پيامبر هم نوهين ميکنيد اما فکر ميکنيد کار بزرگي ميکنيد
915 | سيدمقصود هاشمي | | ٢٤:٣٥ - ٠٩ تير ١٣٩٣ |
يه سوال بيشتر از500 تن امامزاده ها توايران دفن هستند ودرايران اجداد وپدران وحکومت هاي شماآنها رابه شهادت رساندن ودر دگرکشورها صرف يه دوامامزاد بيشتر نيست؟ وشما ها که دوستي اهل بيت را به سينه مي زنيد جواب بده خفاش ها پيش خودفکرنمايند که اينقدرامامزاده چرا توايران ازطرف کي به شهادت رسيداند

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

اولاً برخي از اين امام زاده ها شهيد شده اند نه همه آنها و بسياري از آنها به عمر طبيعي از دنيا رفته اند.

ثانياً حضور زياد امامزاده ها در ايران نشان از محل امن يافتن اين کشور و در پي آن حضور محبين اهل بيت عليهم السلام در اين کشور مي باشد.

ثالثاً شهادت برخي از آنها نشان از وجود حکومت اهل سنت اموي و عباسي در ايران دارد که با امامزادگان اينگونه برخوردي داشته اند.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
916 | بهزاد | | ٢٤:٥٩ - ١٢ تير ١٣٩٣ |
با‏ ‏سلام‏ .‏ ‏شما‏ ‏ديگه‏ ‏چرا‏ ‏اينو‏ ‏ميگيد‏ ‏.ايا‏ ‏شما‏ ‏وقتي‏ ‏بر‏ ‏سر‏ ‏قبر‏ ‏ان‏ ‏دوشخص‏ ‏ابوبکر‏ ‏و‏ ‏عمر‏ ‏ميرويد‏ ‏چرا‏ ‏صورتهاي‏ ‏خودتونو‏ ‏بر‏ ‏زمين‏ ‏ميگزاريد‏ ‏و‏ ‏گريه‏ ‏‏ ‏و‏ ‏زاري ‏ميکنيد‏ ‏‏ ‏وقتي‏ ‏فايده‏ ‏نداره‏ ‏چرا‏ ‏انجام‏ ‏ميدين‏ ‏..درضمن‏ ‏ما‏ ‏فرزندان‏ ‏حيدر‏ ‏کراريم‏ ‏حيدري‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏خيبرو‏ ‏‏ ‏بايک‏ ‏دست‏ ‏از‏ ‏جاش‏ ‏کند‏ ‏پس‏ ‏مراقب‏ ‏حرفاتون‏ ‏باشيد‏ ‏انشاا...‏ ‏به‏ ‏اميد‏ ‏ظهور‏ ‏حضرت‏ ‏
917 | صادق | | ١٧:٣٣ - ١٤ تير ١٣٩٣ |
ب اسم خدا ونبي او وب اسم حيدرکرار خدايا همگي مارا با مريدانمان در دو دنيا محشور کن ک در برزخ ما علي را فرياد زنيم وهمسرش زهراي اطهر وشما هرکدام از خلفاي خود را که مي خواهيد ب ضرب المثل فارسي خلايق هر چه لايق اشهدان علين ولي الله التماس دعا
918 | abood | | ١٤:٣٤ - ١٨ تير ١٣٩٣ |
برادر گرامي شما که نمي داني ذريه چيست و نمي داني حاکم آن وقت کيست مگر يزيد ملعون نبوده که نمي گذاشت شيعيان روايت کنند چون يزيد و ابوبکر و عمر دست يکي کرده بودند چرا ماشيعيان رواياتمان کمتر است چون ان زمان شيعه جرم بوده از طرف عمر و يزيد و ابوبکر در پايان اين به شما مي گويم ما شيعيان از ذريه حضرت حق هستيم بهرحا کوتا کردم موضوع و اگر شدتي برايت آمد توسل به امامان کن ببين نتيجه مي گيري يانه؟
919 | مهدي | | ١٩:٠٤ - ١٨ تير ١٣٩٣ |
|با سلام.يه سوال از اقاي مقصود هاشمي:چرا وقتي يکي از شما فوت ميکنه بعد که توي قبر ميزارنش اخوند بزرگتان خيلي اهسته در گوش ادمي که فوت شده سه بار ميگه حق باعلي بود.اينو خودم از يکي از شماها که همديگرو ميشناختيم پرسيدم جوابش خيلي جالب بود که گفت:دارو بعد مرگ سهراب چه فايده.
920 | ولي الله بختياري | | ٢٤:١٣ - ١٨ تير ١٣٩٣ |
بسيار عالي خدا پيامبر معصومين منطق
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18] [19] [20] [21] [22] [23] [24] [25]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها