2024 April 25 - پنج شنبه 06 ارديبهشت 1403
تحريف و جعل تاريخ در شبكه به اصطلاح نور !
کد مطلب: ٤٠٩٠ تاریخ انتشار: ٢٢ ارديبهشت ١٣٨٨ تعداد بازدید: 93438
اخبار » عمومي
تحريف و جعل تاريخ در شبكه به اصطلاح نور !

شبكه "نور" در تلاشي آشكار براي تطهير چهره متهمان و عاملان اصلي غائله "ثقيفه بني ساعده" و غصب فدك دائم روايات و جملاتي از جنس آنچه دو موردش ذكر شد به خورد مخاطبان ميدهد.

به گزارش البرز ، همزمان با ايام فاطميه و شهادت دختر عزيز پيامبر اسلام(صلي عليه واله وسلم) يك شبكه ماهواره اي تلويزيوني پخش برنامه هاي خود در راستاي تبليغ مذهب "تسنن" را آغاز كرد.
شبكه "نور" كه روي امواج شبكه IPN برنامه پخش ميكند در پيامهاي زيرنويس دائما" از بينندگان خود براي مشاركت در برنامه هادعوت ميكند.
تلويزيون آي.پي.ان شبكه اي با اهداف تجاري بود كه صرفا" با پخش ترانه هاي خوانندگان لس آنجلسي و تبليغات بازرگاني گذران امور ميكرد و معلوم نيست مسئولان اين شبكه در قبال دريافت چه مبلغي حاضر به واگذاري امتياز آن شده اند.

اين شبكه در تلاش براي عادي سازي برخي تحريفهاي تاريخي و جعل تاريخ از قول بينندگان خود كه به اصطلاح از نقاط مختلف ايران برايش پيام ارسال كرده اند چنين مينويسد:
پيامبراكرم (صلي عليه واله وسلم) فرمود: ثروت هيچ احدي مانند ثروت ابوبكر برايم نرساند

حال آنكه كم اطلاع ترين مردم درباره تاريخ اسلام اگاهند كه اين حضرت خديجه كبري (سلام الله عليها) بود كه با بذل دارايي خود در راه اسلام حقيقي پيامبر اعظم(ص) را ياري نمود.
اين شبكه همچنين از قول زيدبن عمربن خطاب نوشت: به خودم ميبالم چون من فرزند دو خليفه هستم چرا كه مادرم ام كلثوم ! دختر زهرا همسر علي مرتضي و پدرم عمربن خطاب است.

درباره اين مطلب انحرافي نيز در ميان حتي عالمان سني هم اختلاف جدي وجود دارد و چنين ادعايي كاملا" مورد ترديد است.

شبكه "نور" در تلاشي آشكار براي تطهير چهره متهمان و عاملان اصلي غائله "ثقيفه بني ساعده" و غصب فدك دائم روايات و جملاتي از جنس آنچه دو موردش ذكر شد به خورد مخاطبان ميدهد.

اين شبكه همچنين در ديگر بخشهاي برنامه هاي خود توضيح برخي روايات منسوب به پيامبر عالي مقام اسلام از قول يكي از سخنرانان اهل سنت و پخش تلاوت قران كريم به روش ترتيل را در دستوركار دارد.
كارشناسان بارها به مسئولان فرهنگي براي مقابله مناسب با چنين شبيخونهايي كه اعتقادات پاك متدينين را هدف گرفته هشدار داده اند. تقويت صحيح برنامه هاي رسانه ملي ، تدوين و توزيع كتب مرتبط با آموزه هاي ناب شيعه و انسجام بخشي به فعاليتهاي هيئت هاي مذهبي از جمله راهكارهاي مبارزه با اين انحرافات آشكار است.


Share
1 | مجيد اردشيري | | ١٢:٠٠ - ٢٣ ارديبهشت ١٣٨٨ |
سلام.
با احترام.
ثقيفه بني ساعده>>>>>>>>>>>سقيفه بني ساعده
2 | يوسف | | ١٢:٠٠ - ٢٣ ارديبهشت ١٣٨٨ |
انشاالله ıه خداوند مسئولان شبکه نور را موفق گرداند.
3 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ٢٤ ارديبهشت ١٣٨٨ |
با سلام
البته فكر ميكنم قصد جناب يوسف عزيز اين بود كه " انشاء الله خداوند مسئولان شبكه نور را به زمين گرم بزند . ما هم ميگوئيم انشاء الله.
بياد اولين شهيده مظلومه فتنه سقيفه بني ساعده :
حضرت زهرا (عليها السلام ) تمام خاصه هاى انبيا را داراست :
شايد در ميان انسان هاى عادى ، جامع ترين بيان را در معرفى حضرت زهرا (عليها السلام ) فرزند عزيزش حضرت امام خمينى (قدس سره ) داشته باشد او در آستانه تولد آن بانو مى گويد:
((... تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يك انسان متصور است در فاطم لله . زهرا (عليها السلام ) جلوه كرده و بوده است . يك زن معمولى نبوده است ، يك زن روحانى ، يك زن ملكوتى ، يك انسان به تمام معنا انسان ، تمام نسخه انسانيت ، تمام حقيقت زن ، تمام حقيقت انسان ، او زن معمولى نيست ، او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است ، بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است .
تمام هويت هاى كمالى كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد تمام در اين زن است . و فردا همچو زنى متولد مى شود كه تمام خاصه هاى انبياء در اوست . زنى كه اگر مرد بود، نبى بود زنى كه اگر مرد بود جاى رسول الله بود...

4 | كميل عزيزي | | ١٢:٠٠ - ٢٥ ارديبهشت ١٣٨٨ |
با سلام و احترام
معمولا شبکه هاي ماهواره ايي خصوصي هر از چندگاهي فرکانسشان اجباري توسط شرکتهاي خدمات ماهواره اي (که عمدتا آمريکايي هستند)عوض ميشود.IPN فرکانسش عوض شد و فرکانس قبلي IPN توسط شبکه نور ازشرکتهاي خدمات ماهواره اي خريداري شده.حال در دستگاه رسيور ماهواره نگارنده اين مطلب،به دليل قديمي بودن ،همچنان نامIPN وجود دارد که اگر نگارنده رسيور خود را مجددا سرچ کند اسم NOOR به جاي IPN ديده ميشود.با تشکر
5 | عمر فرزند علي بن ابيطالب شهيد كربلا | | ١٢:٠٠ - ١٢ خرداد ١٣٨٨ |
اقاي عاقل: شما چکار به آمريکا و غيره داريد شما بيا و با دليل و برهان و حجت از قرآن و سنت صحيح پيامبر (ص)جواب بده.. اگر روايت ضعيف است اثباتش کن. چکار به فرکانس داري.. بيا فرکانس دليل خودت را درست کن... راستي خيلي علاقه داري برو نهج البلاغه را باز کن و بخوان که نوشته خانه رهبر اهل سنت يعني علي بن ابيطالب کرم الله وجهه دروازه نداشت بلکه يک پرده بود چه رسد به ميخ و تخته... بيجاره تو حتي کتب خودتان را نميخواني... علي در روز قيامت از امثال شما اعلان برائت کرده.. يک کمي عقلت را به کار بينداز و تعصب را منار بگذار و به دليل از قرآن بپرداز هر چند که شما اصلا قرآن مسلمانان جهان را قبول نداريد به نص اقوال علماء شما...

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است براي ما متن نهج البلاغه را مي اورديد .
البته ما مي دانيم آنچه شما ادعا كرده ايد در چه كتابي آمده است و پاسخ آن و نيز توضيح در مورد تحريف اهل سنت را نيز آورده ايم :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6034
همچنين مي گوييم : شما اگر به دنبال پاسخ بوديد ، ايميل واقعي خود را براي ما مي فرستاديد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
6 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ٢٨ خرداد ١٣٨٨ |

با سلام
جناب عمر , برو فيلم الرساله يا سفير (The Messenger ) را ببين , اين فيلمها با تحقيق اهل سنت و كتابهاي اهل سنت ساخته شده ببين خانه ها در ان زمان چه درهاي محكمي داشتند
,,,,,,,,,,,,,,وَ رَدَدْتُ مَسْجِدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) إِلَى مَا كَانَ عَلَيْهِ وَ سَدَدْتُ مَا فُتِحَ فِيهِ مِنَ الْأَبْوَابِ وَ فَتَحْتُ مَا سُدَّ مِنْهُ ,,,,,,,,,,,,,
""""""""
,,,,,,,,,,,و مسجد رسول خدا صلي الله عليه وآله را به همان مقدار سابق باز گردانده و درهايي را که به سوي آن گشوده گشته بود مي بستم ( هر کسي از بزرگان صحابه که خانه ايشان در کنار مسجد بود بعد از رسول خدا به خلاف دستور حضرت ، براي خود از خانه خويش دري خاص به درون مسجد کشيد تا درب اختصاصي او باشد ) و درهايي را که بسته شده بود باز مي نمودم ( رسول خدا صلي الله عليه وآله در زمان حيات خويش تنها دستور دادند که دربي از خانه امير مومنان و ناوداني از خانه عباس عموي ايشان به مسجد باز باشد و ساير درها بسته شود اما اين درب و ناودان در زمان خلفا به دستور ايشان مسدود گشت ) .""""""
الكافي للشيخ الكليني ، ج 8 ، ص 58 ، شماره 21
حالا ممكنه بگي حديث شيعي را قبول نداري بفرما اين هم از مسند احمد ابن حنبل و ديگر ناقلهاي حديث گوي اهل سنت :

عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ كَانَ لِنَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَبْوَابٌ شَارِعَةٌ فِي الْمَسْجِدِ قَالَ فَقَالَ يَوْمًا سُدُّوا هَذِهِ الْأَبْوَابَ إِلَّا بَابَ عَلِيٍّ قَالَ فَتَكَلَّمَ فِي ذَلِكَ النَّاسُ قَالَ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَحَمِدَ اللَّهَ تَعَالَى وَأَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي أَمَرْتُ بِسَدِّ هَذِهِ الْأَبْوَابِ إِلَّا بَابَ عَلِيٍّ وَقَالَ فِيهِ قَائِلُكُمْ وَإِنِّي وَاللَّهِ مَا سَدَدْتُ شَيْئًا وَلَا فَتَحْتُهُ وَلَكِنِّي أُمِرْتُ بِشَيْءٍ فَاتَّبَعْتُهُ
در روايت زيد بن أرقم آمده است :
؛ پيامبر فرمود : من دستور بسته شدن درها را صادر كرده‌ام مگر در خانه علي ، شنيده‌ام بعضي سخناني گفته اند ، به خدا سوگند من از جانب خودم اين كار را نكردم ؛ بلكه فرمان از جانب خدا صادر شد و من انجام دادم .
.
مسند احمد ، الإمام احمد بن حنبل ، ج 4 ص 369 ، ح 18484 .
ابن حجر عسقلاني بعد از نقل روايت مي‌گويد :
أخرجه أحمد والنسائي والحاكم ورجاله ثقات .
فتح الباري ، ابن حجر ، ج 7 ص 13 .
احمد ، نسائي و حاكم اين روايت را نقل كرده‌اند و روات آن مورد اعتماد هستند .
و حاكم نيشابوري بعد از نقل آن مي‌نويسد‌:
هذا حديث صحيح الاسناد ولم يخرجاه .
المستدرك ، الحاكم النيسابوري ، ج 3 ص 125 .
اين روايت با شرائطي كه مسلم و بخاري قبول دارند‌، صحيح است ؛ ولي آن‌ها نقل نكرده‌اند .
(( http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=614 ))

يا علي
7 | يوسف ازبهبهان خوزستان | | ١٢:٠٠ - ٢٧ تير ١٣٨٨ |
با احترام به همه دوستان
من خودم يک شيعه هستم ولي با توجه به مطالبي که از تحريف تاريخ دريافتم تصميم گرفتم تعصب راکنار گذاشته وحتي به شبکه نورهم توجه کنم پدرم
کلکسيوني ازکتابهاي قديمي داردکه وقتي من جلدهاي جديد آن راخريداري کردم تقريبا از هرکدام 40صفحه ناپديد شده توصيه ميکنم به کتابهاي چاپ سال 1360به قبل مراجعه کنيد ازجمله کتاب عايشه بعد ازپيغمبر ترجمه زبيح ا...منصوري که ممنوع الچاپ است که نشان دهنده ثروت ابوبکر وخديجه ومصرف کردن آن در راه اسلام است وهمچنين زندگي عمر عايشه علي فاطمه و....در آينده کتابهاي ديگري معرفي خواهم کرد.
8 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٢٨ تير ١٣٨٨ |
سلام عليکم جناب يوسف

آقاي يوسف عزيز. علماي شيعه در طول تاريخ داراي مشي مشخص و رفتار معيني بوده اند که برگرفته از سيره امامان بوده است.
زهد تقوي شجاعت مدارا حق گويي و ... صفات ممتاز علماي شيعه بوده است.

شناسه و مشخصه علماي ما مطابقت رفتار و گفتار آنها با فرمايشات ائمه بوده است.

نکته اصلي اين است که بر خلاف تمام مذاهب روي کره زمين مذهب شيعه توسط علماي آن تعريف نمي‌شود بلکه فقط و فقط بر اساس اوامر و راهنمايي هاي معصومين تعريف مي‌شود.

من خود به شخصه هرگونه سانسوري را نه تنها بي فايده بلکه مضر مي‌دانم تا جايي که حتي ترور کسروي را گزينه صحيح نمي‌دانم.

بي شک کتب جناب زبيح ا.. منصوري را بايد خط به خط بررسي کرد و جواب ايشان را داد.
ترور شخصيتي ايشان هم امري بيهوده است.
ولي اين يک حقيقت است که ايشان به هيچ وجه من الوجوه يک عالم شيعي محسوب نمي‌شود.

در شماره ۲۳ ماهنامه سوره، بهمن و اسفند ۱۳۸۴، مصاحبه اي با يعقوب توکلي، پيرامون جريانهاي تاريخ نگاري انقلاب درج شده است. توکلي در ضمن اين مصاحبه چنين مي گويد:
"مرحوم بازرگان وقتي کتاب "امام صادق مغز متفکر جهان تشيع" منتشر شد، چون به روش پردازيهاي علمي دين هم علاقه مند بود و مطالعاتي داشت، چندين بار به مؤسسه خواندنيها (به مديريت ذبيح الله منصوري) رفته بود. ظاهراً دفتر مرحوم منصوري هم طبقه چهارم پنجم بود که او را پيدا کند و بپرسد که مؤسسه اسلامي استراسبورگ که اين همه مستشرق جمع شدند و راجع به امام صادق(ع) مطالعه کردند، آدرسي بدهيد که ما فرانسه مي رويم آنجا هم برويم. چند بار مراجعه کرده بود. هر بار طوري سر دوانده بود. بعد کسي گفته بود که چنين مؤسسه اي وجود ندارد. خيلي از اين مستشرقين هم وجود ندارند. يا کتاب "ملا صدرا"ي هانري کربن (ترجمه منصوري) که واقعاً چنين کتابي ننوشته است. از او پرسيدند گفته بود خبر ندارم ولي تا حالا فکر مي کنم بيست سي بار چاپ شده."(صفحه ۹۵ ماهنامه)


من فقط به عنوان برادر کوچک شما يک توصيه کوچک به شما دارم.
صرف سانسور شدن مطلبي دال بر حقانيت آن و يا کذب آن نيست.

من خودم به شخصه خيلي حواشي را در اصول کافي ترجمه عالم نوراني سيد جواد مصطفوي ديده ام که در ترجمه هاي اخير اثري از آنها نيست.
براي نمونه اگر به آن کتاب دسترسي داريد به باب ولايت و آيه اولي الامر رجوع کنيد.

وانگهي خصوصا در اين زمان ما بايد به شدت سعي کنيم که مستدل و مستند صحبت و تفکر کنيم.

شما لطف کنيد و نوشته هاي جناب منصوري را با ذکر مرجعشان براي اين سايت ارسال فرماييد.

9 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ٢٨ تير ١٣٨٨ |
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي " يوسف ازبهبهان خوزستان" , درست است كه شما شيعه هستيد وليكن اين دليل بر اين نميشود كه از راه راست منحرف نشويد .
شرط مومن بودن ايمان قوي ميباشد وليكن هر لحظه احتمال منحرف شدن است .
شما به بعضي از كتابها اشاره كرده ايد خوب حالا اين را از من قبول كنيد :
من زياد به كتابهاي صحاح مراجعه ميكنم و انهم براي اينكه اصل حديث و روايت را با مراجع بمنبع ( سعودي ان ) تطبيق كنم .
نتيجه اينكه همين دوتا صحاح بخاري يا مسلم اينقدر روايت ضد نقيض دارند كه حد ندارد .
حا اگر صحيح ترين اينه باشد واي بحال باقي .
حالا چون ميدانم اهل خوزستاني و به احتمال زياد عربي هم ميداني و رايانه و انترنت هم داري به اين سايت مراجعه كن كنابهاي خوبي در مورد ابو بكر و عمر و عايشه و حتي عثمان نوشته :
www.al-taei.com
از جناب الشيخ نجاح الطائي.

اما چرا نبايد شبكه نور را نگاه نكني :
بشنو از امام اولمان و برادر حضرت رسول ( ص ) :
از كارهائي كه حضرت در دوران خلفتشان انجام دادند :

1 )تخريب اماكن فتنه و فساد
حضرت با توطئه‏گران داخلى بسيار جدى و سخت برخورد مى‏كرد. امام به عنوان حاكم جامعه و مسؤول جان و مال و آبرو و امنيت و دين مردم نمى‏توانست خيانتها و توطئه‏ها را ناديده بگيرد يا با ملاحظاتى، از مقابله جدى با آنان چشم بپوشد. در مواردى دستور تخريب خانه‏هاى فتنه و فساد را صادر كرد. مورخان نقل كرده‏اند امام سقيفه را كه فسّاق در آن اجتماع كرده و به فتنه‏گرى مشغول بودند، تخريب كرد،[ السوق فى ظل الدولة الاسلاميه، ص‏28] چنانكه رسول خدا(ص) مسجد ضرار را خراب كرد. همچنين خانه «مصقلة بن‏هبيره» و افراد ديگرى را كه مرتكب خيانت شده بودند، تخريب نمود.[ مروج الذهب، ج‏3، ص‏419] وى كه عامل و كارگزار حضرت در «اردشير» بود، با مالِ خراج گروهى از مسيحيان، بنى‏ناحيه را خريد و آزاد كرد. حضرت او را به خاطر اين عمل توبيخ كرد واموال‏مصرف شده را از او طلبيد. وى شب بعد به معاويه ملحق شد. وقتى امام اين خبر راشنيد، فرمود:
«خداوند او را هلاك گرداند! چون بزرگان كار كرد، ولى چون بردگان گريخت و چون بدكاران خيانت ورزيد. اگر بازخواست مى‏شد و اظهار عجز مى‏نمود، بيش از زندانى شدن او را مجازات نمى‏كرديم. اگر چيزى از اموال او مى‏يافتيم، از او مى‏گرفتيم و اگر بر مالى دست نمى‏يافتيم، رهايش مى‏كرديم».[ حاجى نورى، مستدرك الوسائل، ج‏17، ص‏404، ابواب كيفية الحكم، باب 24، ح‏6]

2. مبارزه با خرافات
يكى ديگر از انحرافات اجتماعى، رواج خرافات و سرگرميهاى بى‏حاصل بود. عده‏اى از ساده‏لوحى مردم سوء استفاده كرده و بدين وسيله آنان را فريب داده و از اين راه براى خود كسب درآمد مى‏كردند. چنانكه عده‏اى كه از نظر فكرى داراى انحرافات بودند، مردم را به انحراف سوق مى‏دادند.
اخراج قصه‏سرايان از مسجد
قصه‏گويان و داستان‏سرايانى در مسجد رسول خدا(ص) مردم را دور خود جمع كرده و با بيان خرافات و افسانه‏ها آنان را سرگرم مى‏كردند. امام با اخراج چنين افرادى از مسجد[شيخ طوسى، تهذيب، ج‏10، ص‏149.] كه محل عبادت و دانش‏اندوزى و تصميم‏گيرى‏هاى مهم اجتماعى سياسى و مركز اعزام نيروها به جبهه‏هاى نبرد بود، با گسترش اين انحراف مبارزه كرد.

3 ) برخورد با پيشگويان
همچنين منجمانى كه اعتقادات مردم به توحيد را در معرض هجوم قرار داده و اجرام آسمانى را مؤثر در حوادث زمينى پنداشته و به پيشگويى نجومى اشتغال داشتند و مردم را از نقش خالق هستى و دعا غافل مى‏كردند، با برخورد قاطع حضرت روبه‏رو شدند. امام با سخنان روشنگرانه خود، با اين تفكر انحرافى برخورد كرد و به يكى از آنها فرمود:
«اَتزعم انك تهدى الى الساعة التى مَن سار فيها صُرف عنه السوء و تُخَوِّف مِنَ الساعة التى مَن سار فيها حاق به الضّر؟! فمن صدقك بهذا فقد كذّب القرآن و اسْتغنى عن الاِستعانة باللَّه فى نيل المحبوب و دفع المكروه ... ايها الناس ايّاكم و تعلّم النجوم اِلّا ما يُهتدى به في برّ او بحر،فانّها تدعو اِلى الكهانة و المنجم كالكاهن و الكاهن كالساحر و الساحر كالكافر و الكافر فى‏النّار؛[ نهج‏البلاغه، خ‏79] آيا گمان مى‏كنى به زمانى هدايت مى‏كنى كه هر كس در آن وقت حركت كند بدى از او دور مى‏شود و هر كسى را در آن ساعت ضرر متوجه اوست، مى‏ترسانى؟! هر كه تو را بر اين سخن تصديق كند، قرآن را تكذيب كرده و از يارى خواستن از خداوند براى رسيدن به مطلوب و محبوب و جلوگيرى از نامطلوب و ناگوارى، خود را بى‏نياز شمرده است ... . اى مردم! از ياد گرفتن نجوم بپرهيزيد، مگر به مقدارى كه شما را در خشكى و دريا (در يافتن راهها) راهنمايى كند، زيرا نجوم شما را به كهانت سوق مى‏دهد و منجم، كاهن و كاهن مانند جادوگر و جادوگر مانند كافر و جايگاه كافر جهنم‏است».
امام تنها به تبيين انحراف اكتفا نمى‏كرد، بلكه اقداماتى نيز مى‏كرد؛ در يك مورد «مسافر بن‏عفيف الازدى» را كه مردم را به انحراف سوق داده بود، تهديد به دستگيرى و مجازات نمودو فرمود:
«لئن بلغنى انك تنظر فى النجوم لاخلدنك الحبس مادام لى سلطان فواللَّه ما كان محمد منجم و لا كاهن؛[ انساب الاشراف، ج‏2، ص‏368]اگر به من خبر برسد در ستارگان نظر كرده‏اى (و احكام نجومى صادر نموده‏اى) تا وقتى حكومت در اختيار من است، تو را زندانى خواهم كرد. به خدا سوگند! محمد نه منجم بود ونه‏پيشگو».

4 ) شكستن نمادهاى يهوديان
امام على(ع) همچنين دستور تخريب محاريب، يعنى محلهايى را كه در مساجد به عنوان صدر مجلس بنا شده و يادآور يهوديان بود، صادر فرمود تا جامعه اسلامى مبلّغ شعائر اديان‏تحريف شده و جريانات منحرف مذهبى و سياسى نباشد. امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش نقل مى‏كند:
«اِنَّ عليّاً(ع) كان يكسر المحاريب اِذا رأها في المساجد و يقول كانّها مذابح يهود.[ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص‏153]
چنان كه رسول خدا(ص)در زمانى كه مسلمانان در اقليت بودند و سفيدى موى مسلمانان نشانه پيرى آنان بود، دستور خضاب كردن داد و آنان را از تشبّه به يهود بازداشت و فرمود: «غيّروا الشيب و لا تشبهوا باليهود[بحارالانوار، ج‏73، ص‏104]». در زمان اميرالمؤمنين كه مسلمانان در اكثريت بودند و تضعيفى از اين ناحيه متوجه آنان نبود، اين حكم الزامى لغو شد.[ نهج‏البلاغه، حكمت 17.]

حالا ما هم اگر انحرافي ديدم هم خود و هم ديگران را از ان بر حذر ميكنيم : فكر كنم در اسلام به ان ميگويند امر به معروف و نهي از منكر درسته يا نه .
در ضمن زندگاني جناب طلحه و زبير ( رع ) را بخوان ببين سرنوشت اين مجاهدين زمان حضرت محمد ( ص ) و سرنوشتشان در زمان خلافت علي ( ع )

يا علي
10 | جواد ازدورود لرستان | | ١٢:٠٠ - ٣٠ تير ١٣٨٨ |
با سلام و عرض ادب خدمت مراجعه كنندگان عزيز اين سايت
من يك شيعه هستم و اغرار ميكنم اطلاعاتم هم كم است و تحقيقات هم در زمينه مذاهب انجام داده ام اما اين تحقيقات از منابع تفسير
موضوعي قرآن است كه از نظر اينجانب كاملترين است چون هم تفسير از زبان علماي سني است هم شيعه.و رواياتي كه نقل شده عموما"
به نقل از علماي طرفدار خلافت است كه برخي از آنان بر تصديق آيه اولي الامر كه همانا واقعه غدير و اعلام جانشيني علي(ع) توسط نبي
مكرم اسلام محمد مصطفي(ص) بعد ازرحلت ايشان است.
حال سوال برايم پيش آمده كه چرا برادران اهل سنت آن روز غدير را كه خود علماي آنها تصديق ميكنند را با اتفاقاتش ناديده گرفته و كسي را كه
پيامبر مشتركمان كه درود خدا بر او و خاندان مطهرش باد سفارش كرده فراموش و فقط به نكاتي همچون ابوبكر(ره)با ثروتش يار پيامبر بود و او درزمان رحلت رسول (ص)ريش سفيدتر و بزرگتر بوده و هيچ نسبت نسبي با پيامبر ندارند و اين در حاليست كه موضوع خلافت بر مومنان به خدا در زمانيكه
معصوم واز نسل پيغمبر هست زمام امور به فرد عادي نميرسد و صرف بودن يار پيامبر و خرج اموال در راه اسلام كافي نيست.
براي من قانع كننده نيست كه چرا واقعه غدير و سفارش روز غدير ناديده گرفته ميشود؟.و ديگر اينكه برخي هم از علماي اهل سنت نقل كرده اند
كه منظور پيامبر(ص)از گفتن ولي در سفارش ايشان يعني حضرت علي را دوست دارند.آيا لزومي داشت كه سه روز پيامبر (ص)وقفه در سفر ايجاد
كنند تا انتها وابتداي كاروان جمع شوند و ايشان به همه بفرمايند كه علي(ع) را دوست دارند؟؟يا نه اين وقفه و خبر دال بر اعلان يك وصييت مهم
است؟؟ضمنا" فداكاريها و رشادتها و جانفشانيها و از همه مهمتر آيه هاي قرآن در مورد حضرت عل(ع) و سفارش غدير كافي نيست براي امامت وجانشيني علي(ع) بعد از پيامبر(ص)؟ اين اعتقاد مرا نسبت به حقانيت امامت شير مردان خدا كسي كه كعبه شكافت و در پاكترين مكان نيايش و
تمسك به خدا وبا پرستاري ملائك متولد شد در اينكه ايشان امام اول و خليفه اول بعد از رسول گرامي(ص) وبعد از ايشان 11سلاله پاك و
معصوم كه آخرينش در غيبت كبري به سر ميبرد محكمتر ميكند.اما به هيچ يار وصحابه اي هم توهين نميكنم فقط طرفدار عدالتم و كوركورانه انتخاب نميكنم.
( باميد روزي كه مهدي (عج) بيايند و عدالت را در زمين بگسترانند. انشاءالله )
11 | محمد علي | | ١٢:٠٠ - ٠٢ مرداد ١٣٨٨ |
اهل سنت به امام علي و فرزتدانش عشق ميورزد. ما هزاران علي و حسن و حسن و فاطمه . .... داريم اما شما بزرگواران در ايران نام ابوبکر و عمر و عايشه که امهات المومنين است و .... نداريد. عجيب است در حالي که کشورهاي ديگر مسلمان اين نامها در بين اهل تشيع يافت ميشه. اي خدا رحم کن .................................
12 | عبدا...، من مسلمانم | | ١٢:٠٠ - ٠٢ مرداد ١٣٨٨ |
من مسلمانم. اولا چرا با هم بحث مي کنيد 2- اگر بحث خوب است بايد اطلاعات داشته باشي جوان. 3- بگذاريد آنکه خوش اخلاق تر و کاريتر و مردتر است مسوول مردم باشد نه انکه مذهب خاصي دارد. زيرا ما مسلمانيم. به خدا و پيامبر رحمتش و اهل بيت و ياران وفادارش ايمان داشته و عشق مي ورزيم. 4- با ظرفيت تمام به حرفهاي هم گوش کنيم و با ظرفيت تمام به همديگر و به تمام انسانها محبت کنيم. کجايي رسول ا... که امتت به خاطر دنياي فاني به جان هم افتاده اند.
13 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ٠٣ مرداد ١٣٨٨ |
با سلام برادر عزيز جناب اقاي محمد علي خوش نام اينكه شما برادران اهل سنت اهل بيت نبي(ص) را دوست ميداريد كار بسيار شايسته اي است , اما كافي نيست بلكه اگر كسي را دوست ميداريد بايد از او پيروي هم بكنيد . اينكه بايد انها را دوست بداريم امريست الهي : خداوند در قران كريم بمومنين ميفرمايد : قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرَاً إِلاّ المَوَدَّةَ فِي القُرْبَى . الشورى / 23. <<بگو به ازاي آن ( رسالت ) پاداشي از شما خواستار نيستم مگر دوستي در باره خويشاوندان >>. شيخ حسن بن علي السقاف در كتابش « صحيح شرح العقيدة الطحاوية » ص 653 مي‌نويسد : محبة آل بيت رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فريضة عقائدية من الله تعالى ........ دوستي اهل بيت رسول خدا صلي الله عليه وسلم واجبي است عقيدتي از جانب خداوند براي هر مسلمان و مومني ؛ و دليل بر اين مطلب از قرآن ، کلام خداوند است که : "بگو به ازاي آن ( رسالت ) پاداشي از شما خواستار نيستم مگر دوستي در باره خويشاوندان " و دليل بر برتري دادن خداوند ايشان را ، کلام خداست که : خدا فقط مي خواهد آلودگي را از شما خداندان ( پيامبر ) بزدايد و شما را پاک و پاکيزه بگرداند ." سوال بنده از شما و تمامي اهل سنت اين است ايا واقعا به اين امر الهي اعتقاد داريد ؟؟؟ اگر چنين است چرا ديگران را ( چه خوب بودند و چه بد ) بر اهل بيت نبي مقدم كرديد . اما چرا ما اسمهاي ديكران را بروي فرزندانمان نميگذاريم : بهترينش اين است كه يك خاطره كه همين چند هفته پيش اتفاق افتاد را برايتان بگويم تا چرائي ما را متوجه شود , البته در مثل مناقشه نيست . دو تا از دوستان يمني من با يكديگر مشغول صحبت ميكردند , يكي به ديگري گفت راستي فلاني اسم پسرش كه صــدام بود عوض كرد يا نه ,,,,,,, ببين اسمي كه بين اين جماعت همين بيست تا سي سال گذشته اين اسم را انتخاب ميكردند حالا در صدد تعويضش ميباشند چرا براي اينكه به شخصيت اصلي اين جاني پي بردنند . از قراري در كويت اين مسئله حاد تر بود . حالا خواهش ميكنم كه اسم بچه هاي سه تا خليفه خودتون ببين ايا علي حسن يا حسين دارند كه بگويم انها هم به اهل بيت ( ع ) مودت داشتند . اما شما برادر عزيز جناب عبدا...، من مسلمانم الحمدالله پرسيدي كه : 1 ) اولا چرا با هم بحث مي کنيد ؟ جواب بخاطر اينه كه صراط مستقيم پيدا كنيم برويم جزو اونهائي كه بهشون ميگن فرقه ناجيه . 2 ) ثانياُ فرمديد : اگر بحث خوب است بايد اطلاعات داشته باشي جوان؟؟ جواب موافقم كه بايد با علم و اطلاعات بود اما قبول داري كه كساني كه الان خوب و مستقيم راه ميرفتتند وقت تا تا كردن چقدر زمين خوردند اينهم مثل اونه فقط خدا كنه كه كج و معوج راه نرويم . اخريش ) فرموديد :کجايي رسول ا... که امتت به خاطر دنياي فاني به جان هم افتاده اند. جواب نه والله امت مومن حضرت رسول بخاطر دنيا با كسي در نيافتاده اند البته گروهي معلوم الحال كه خود را امت حضرت رسول ميپندارند ( كه نيستند ) بخاطر دنياي فاني بجان امت مومن حضرت رسول افتاده اند يا علي
14 | آذيتاي نجات يافته تهران | | ١٢:٠٠ - ١٧ مرداد ١٣٨٨ |
خطبه ششم نهج البلاغه خطاب به حضرت معاويه رضي الله عنه:معاويه انّما بايعني الذين بايعو ابابکر و عمرو عثمان معاويه صحّت خلافت من به اين است که کساني مرا تاييد کردند که ابوبکرو عمرو عثمان رو تاييد کردند. امام باقر در اصول کافي مي فرمايد: ام کلثوم رضي الله عنها زن حضرت عمر رضي الله عنه بوده و بعد از شهادت حضرت عمر در خانه پدرش حضرت علي کرم الله وجه عدّه نشسته.چرا بدون مطالعه و با تعصّبات بيجا و کورکورانه به صحابه اي که الله در قرآن گفته در اين دنيا از آنها راضي شده توهين ميکنيم(رضي الله عنه و رضوا عنه) چرا تفسير نمي خونيم.چرا حق اليقين ملّا باقر مجلسي رو نمي خونيم.آخه ديگه تا کي!!!!اون دنيا چطور ميخوايم جواب الله جل جلاله رو بديم!!! مگه در کتب ما شيعيان ننوشته دختر زين العابدين عايشه نام داره،مگه ننوشته دختر امام حسن و امام رضا عايشه نام داشته.چرا چشم دلمون رو باز نميکنيم،چرا اينهمه زودباور شديم از حرفهاي بعضي ها و زبان به توهين امّهات المومنين باز ميکنيم.مگه دختر حضرت عمر رضي الله عنه (حفصه) زن پيامبر نبوده.مگه عمر داماد علي نبوده.حق دارين حق دارين حق دارين.مگه چند نسل جلوتر همه ما ايرانيان سنّي نبودن.پس چرا داريم به اجداد خودمون توهين ميکنيم.چرا اشعار سانسور شده سعدي و حافظ رو نمي خونيم.انشاالله خداوند بزرگ هدايت به هممون بده.

پاسخ:
با سلام
خواهر گرامي
1- روايتي كه از امير مومنان علي عليه السلام مطرح كرديد ، دفاع جدلي امير مومنان از خلافت خويش است ؛ يعني معاويه ، اگر تو ابوبكر و عمر را قبول داري ، همانطوري كه با آنها بيعت شد ، با من نيز بيعت شد ، پس بايد خلافت من را نيز قبول داشته باشي ؛ و اين ربطي به قبول داشتن يا نداشتن اين روش ندارد ؛ در پاسخ به اين شبهه به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ داده شده است :
http://www.valiasr-aj.com/lib/book101/04.htm#16
2- در روايت امام باقر عليه السلام نيامده است كه «ام كلثوم در خانه پدرش حضرت علي عليه السلام» ! در هيچ يك از روايات معتبر شيعه ، ام كلثوم را دختر حضرت علي نمي‌داند و همانطور كه در تحقيق مفصلي كه در سايت نيز ارائه شده است ، آمده است ، طبق نظر علماي اهل سنت ، اين دختر ، دختر ابوبكر بوده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
3- در كداميك از آيات قرآن آمده است كه خدا از همه صحابه (طبق تعريف اهل سنت) بدون هيچ قيد و شرطي راضي شد ؟!
البته آياتي ادعا شده است اما ما در بخش مقالات سايت ، همه آنها را مورد بررسي قرار داده‌ايم .
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=121
4- در مورد ازدواج رسول خدا (ص) با عائشه نيز در ادرس ذيل به صورت مفصل پاسخ داده شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1344
5- به جاي آنكه به اشعار استدلال كنيد ، بهتر است به روايات رسول خدا (ص) استدلال نماييد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
15 | خادم الحسين | | ١٢:٠٠ - ٢٦ مرداد ١٣٨٨ |
يا علي لايبغضك الا منافق ولا يحبك الا مومن در حديث ديگري امده است شيطان با مادران مغبضين علي زنا ميكند جهت اطلاع بيشتر به سايت علامه شيخ نجاح الطائي مراجعه كنيد كه مطالب بسيار جديدي دارد
16 | عبدالكريم عباسي از گرگان(دارالمومنون) | | ١٢:٠٠ - ٢٢ شهریور ١٣٨٨ |
از طعنه جاهلان نخواهم ترسيد***بر خنده اين زمانه خواهم خنديد من بر سر عشق پاک خود ميمانم***((تا کور شود هر آنکه نتواند ديد)) ------------------------------------------ اگر آتش به زير پوست داري***نسوزي، گر علي را دوست داري اگر مهر علي در سينه ات نيست***بسوزي گر هزاران پوست داري =================== سلام.به كسايي كه دنبال حق و حقيقتن. مخاطب من كسايي هستن كه براي رسيدن به نتيجه و هدفشون فقط از راه عقل و منطق استفاده مي كنن. اگه تمومه فلاسفه و منطق گرايان عالم جمشن و بگن منجي عالمي وجود نداره بنظر شما آيا اين حرفشونو كيا باور مي كنن. اگه يك قوم از راه عقل به يه چيزي اعتقاد پيدا كردند به مرور زمان اون اعتقاد كمرنگ,محو يا دستخوش تحريف قرار مي گيره كه هستن چنين اقوامي. حالا اگر به پيروان اون قومي نگاه كنين كه از راه دل معتقد شدن و از عقل براي اثبات اون هدف و عقيده شون استفاده كردن كدوم قوم حياط معنوي و اعتقادي محكمتر و طولاني تري داشتن؟ از ان نگذريم كه خدا اين عالم رو فقط يراي محبت آفريد.اسلام با محبت عالم گير شد نه به زور و پول اين و آن,نمي خوام بگم بي تاثيرن اما اصل چيز ديگريه. ما دلمون در گرو اونهاست هزار يك دليل نمي تونه كسيو كه دل بسته به يه نفر يا يه اعتقاد منحرفش بكنه. پس لازمه بعضي اوقات از عقل دربيايم به دل هم يه توجه اي بكنيم. عشق فقط توي دل پيدا ميشه نه توي عقل. خدايا تو نه چناني كه منم، من نه چنانم كه تويي***تو نه بر آني كه منم، من نه بر آنم كه تويي من همه در حكم توام، تو همه در خون مني***گر مه و خورشيد شوم، من كم از آنم كه تويي =========================== الهم عجل لوليك فرج=التماس دعا --------------------------------------
17 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ٠٦ آذر ١٣٨٨ |
جناب شماره 17
چهارتا دروغ گفتي كه برايت ميشمارم :
اسمت : اسمت هرچي باشه حسين نيست !
شيعه : مذهبت هرچي باشه شيعه نيست !
اهل : اهل هرجا باشي از قم نيستي .
شيعه بودن كلهر در سابق : اول ثابت كن اسمش كلهر بوده و مسلمان هم بوده بعد بگو شيعه بوده .
اونهم شبكه نور نيست شبكه كور هست .

اين اخري بحساب تو ننوشتم اون به حساب مفتكيهاي منافق نوشتم كه خرج اين شبكه و صچها شبكه رقص اواز و فحشا را ميدهند .

يا علي

18 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٠٦ آذر ١٣٨٨ |
جناب حسين
بر طبق نظريه بيگ بنگ فضا و زمان نيز مانند ديگر اشياء ابتدا و محدوديتي دارند.
لطفا به عنوان يک موحد به ما بقرماييد که چگونه ممکن است که خالق ابعاد و فضا و زمان «در» جايي و يا «در آسمان» و يا «بالاي» جايي باشد؟

عليا ولي الله
19 | حسين | | ١٢:٠٠ - ٠٦ آذر ١٣٨٨ |
من شيعه و اهل قم هستم به نظرم يکي از منصفانه ترين شبکه هاي ماهواره اي شبکه نور است زيرا با دلايل اشکار اسلام ناب توحيدي را معرفي ميکند خصوصا جناب دکتر کلهر که خود در گذشته شيعه بوده و با تحقيق در قران به راه اسلام اصيل برگشته است اگر دليلي داريد به برنامه هاي زنده شبکه تماس بگيريد
20 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٠٧ آذر ١٣٨٨ |
جناب عبدالله بنده به شدت تحت تاثير سخنان شما قرار گرفتم. اين علماي ما شيعيان مدتها به ما مي‌گفتند که « الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ » روشن کنده سرنوشت انقلاب محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) در آينده است. ولي اکنون شما بنده را روشن کرديد و دانستم که دليل ياْس کفار روشن شدن تکليف حلال و حرام بودن غذاي شکم ما بوده است. اکنون که الحمد الله با اين آيه کفار شرق و غرب از خوردن گوشت مردار توسط ما ناميد شده اند و مي‌دانند که ديگر نمي‌توانند با توطئه هاي مخوف ما را به خوردن گوشت مردار وادار کنند بنده از شما سوالي دارم که انشاء الله با جواب دادن آن بازهم به حلال شدن آبگوشت سفره ما کمک بفرماييد: جناب عبدالله آيا گوشت کاپي‌بارا که توسط تفنگ الکترونيکي کشته شده است حلال است يا حرام؟ تفنگ الکترونيکي اين است: http://en.wikipedia.org/wiki/Electroshock_weapon کاپي‌بارا اين است: http://en.wikipedia.org/wiki/Capybara طبق گفته شما آين آيه که در باره گوشت مصرفي ما است چنان کامل و بي‌نقص است که کفار را ناميد کرده است. پس بايد با همين آيه و يا آيات ديگر قرآن کريم جواب بنده را بدهيد. منتظر جواب شما هستم. عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله
21 | عبدالله | | ١٢:٠٠ - ٠٧ آذر ١٣٨٨ |
با سلام.
من برادر اهل سنت شما هستم. اولاً از همه شما مي خوام که اين اختلافات الکي و مطمئناً ساپورت شده از طرف دولتهاي غربي رو کنار بگذاريم. اما اگه واقعآً مي خوايد حقيقت رو بدونيد، خواهش مي کنم يک کم تو آيات قرآن و روايات و حتي عقل خودتون (اگر واقعاً عقل داشته باشيد) تدبر کنيد. من فقط چند نکته از استدلالات غلط و بيجاي شما که از اونها استفاده مي کنيد ياداور مي شم. اونجا که شما از ايه «اليوم اکملت لکم دينکم...» برداشت مي کنيد که اين آيه در مورد ولايت حضرت علي (رض) نازل شده . آخه بيچاره ها ، سر اين ملت که از نظر علم بسيار پايين هستند رو گول نماليد. لا اقل سياق و سباق کلام رو هم به اونها بگيد . بگيد که اول اين آيه در مورد چي هست و آخر و حتي آيات بعدي اون در مورد چي هست . اول و آخر اين آيه در مورد گوشت حيوان مرده و حکم خوردن آن اومده ، و آخرش هم در مورد همين حکمه. حالا شما از اين آيه که کلاً در مورد حکم خوردن حيوان خودمرده و حرام بحث شده ، فقط يک نکته رو پيدا کرديد و چسبونديد به ولايت حضرت علي . به اين ايه قرآن هم رجوع کنيد که خداوند مي فرمايد: «هوالذي انزل عليک الکتاب منه آيات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فأما الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و البتغاء تأويله؛ قرآني که خداوند بر تو اي محمد نازل کرده در اون آيات محکم و آيات متشابه وجود داره. پس کساني که در دلشون کجي وجود داره، هميشه از آيات متشابه سوءاستفاده مي کنند تا فتنه ايجاد کنند» . حالا واقعاً خودتون کلاه خودتون رو قاضي کنيد . برداشت از تکه هايي از آيات قرآن مجيد که مطمئناً هيچ ربط و موضوعي به بعضي مسائل که شما ربط مي ديد نداره، درسته. حالا يک مثال ديگه: از آيه تطهير «يريدالله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيراًَ» آيا اول و آخر و آيات قبلي و بعدي اين آيه رو چک کرديد . يا واقعاً شما نفهميد يا خودتون رو زديد به نفهمي. قبل و بعد اين آيه (حتي اول همين آيه) کلاً در مورد زنان پيامبره. چطور شما اين رو ربط ميديد به حضرات علي، فاطمه، حسن، و حسين (رض) ، در صورتيکه حتي زنان پيامبر رو از اهل بيت پيامبر خارج مي کنيد. پس پيشنهاد مي کنم بريد دنبال چيز ديگه اي بگرديد که هرگز نمي تونيد از قرآن براي مقاصد شومتون استفاده کنيد. (اما پيشنهاد آخر من اينه که دست از عناد و دشمني (با هردو گروه اهل سنت و تشيع هستم) بردارين و با هم متحد بشيد. الان استکبار جهاني با تهاجم فرهنگي و ترويج تفرقه بين شيعه و سني و ترويج گروه هاي شيطان پرستي و امثالهم دست به نابودي اسلام زده. عاقلانه نيست که ما مسلمونا با هم بجنگيم و اونا کيفشو ببرند. واقعاً اگه به حرف من رسيدي، به ايميلم پيام بده. خوشحال مي شم). *به اميد پيروزي اسلام ناب محمدي*
22 | عبدالله | | ١٢:٠٠ - ١٠ آذر ١٣٨٨ |
با سلام. روي صحبتم با عزيز «جواد ازدورود لرستان» هست. شما در مورد غدير و خلافت بلافصل حضرت علي (رض) سوال فرموديد و گفتيد که چرا اهل سنت که اين واقعه رو قبول دارند، خلافت بلافصل حضرت علي رو قبول ندارند؟ (من اين واقعه رو مختصراً برات تعريف مي کنم ، اما اگه کمي و کاستي وجود داشت، از دوستان عذرخواهي مي کنم) در مورد واقعه غدير روايات اهل سنت بر اينکه که هنگام حجه الوداع يک گروه يمني که از جنگ برگشته بودند ، پيامبر سرپرستي اونا رو به حضرت علي (رض) واگذار کرد و فرمود که اونا رو تا مدينه همراهي کنه و نيز فرمودند که غنائم رو وقتي به مدينه رسيدند تقسيم کنند. در بين راه که حضرت علي(رض) با گروه يمني به مدينه مي رفتند يکي از صحابه پيامبر (ص) گفت که بايد غنائم هر چه زودتر تقسيم بشه. اما حضرت علي (رض) گفت که پيامبر فرمود حق تقسيم غنائم رو نداريد تا به مدينه برسيد . حرف حضرت علي براي اين شخص ناخوشايند بود ، در نتيجه مشاجره کوچکي با حضرت علي و حرف هاي ناشايستي به حضرت علي (رض) گفت . خبر به وسيله يکي از صحابي به پيامبر رسيد. پيامبر که از اين موضوع ناراحت شده بود، دستور داد تا گروهي که رفتند برگردند و گروه عقب مانده برسند . وقتي حضرت علي (رض) به پيامبر رسيد، پيامبر در مقابل همه دست حضرت علي رو بالا برد و فرمود: من کنت مولاه فهذا علي مولاه. هر که مرا دوست دارد ، علي را نيز بايد دوست بدارد . خداوند دوستان علي را دوست و دشمنانش رو دشمن بدار. حالا در مورد مسائل استدلالي و اختلافي: کلمه مولا در زبان عربي به چندين معني مياد. همون طور که در زبان فارسي از يک کلمه چندين معني برمياد. مولا در زبان عربي هم به معني دوست، به معني غلام و هم به معني صاحب غلام است . حالا شما چطور از روي کلمه اي که چندين معني از اون برمياد، چانشيني پيامبر رو استدلال کرديد . دوماً: امر جانشيني پيامبر امر کوچک و مختصري نيست ، اگر واقعاً منظور پيامبر از واقعه غدير خلافت حضرت علي بود، چرا اين امر مهم رو در شهر مدينه ، پايگاه بزرگ اسلامي که هم مهاجرين و هم انصار و حتي اکثريت مسلمانان در اونجا حضور داشتند، بيان نکرد و اين امر بسيار بزرگ (که به استدلال بعضي علماي شيعه ازآيه :«يا ايهاالرسول بلغ ما انزل اليک و ان لم تفعل فما بلغت رسالتک والله يعصمک من الناس» تمام رسالت و مشقت 23 ساله پيامبر فقط به خاطر اعلام خلافت حضرت علي بود) رو در بين عده ي کمي از مسمانان ايراد کنه که همه از شنيدن اون بهرهمند نشند؟ سوماً: باز هم اگر واقعاً جانشيني بلافصل حضرت علي (رض) با قول پيامبر اعلام شده بود، پس حکم و قضاي خداوند در همين هست و اين رو بدونيد کاري رو که خداوند بخواد انجام بشه اگه تمام انسانهاي دنيا جمع بشند نمي تونند جلوي اونو بگيرند. چهارماً: اگه واقعاً جانشيني بلافصل حضرت علي (رض) با قول پيامبر اعلام شده بود، صلاح اسلام در همين بود. پس بعد از اون که پيامبر فوت کرد، بايد حضرت علي از مصلحت اسلام که جانشيني خودشان بود ، دفاع مي کرد . چون جانشيني به کسي که مصلحت نبود مي رسيد . پس اينجا حضرت علي (رض) رو شما با قولتون خائن جلوه مي ديد. و در آخر اهل تشيع از حديثي از کتب اهل سنت استدلال مي کنند که پيامبر گفته : دوست دارد که حضرت علي (رض) بعد از او به خلافت برسد. بله اين حديث در برخي کتب اهل سنت هست ، اما هميشه دوست داشتن پيامبر به معني امر قطعي ايشان نيست . در حالي که روايتي هست که بعد از اينکه حضرت پيامبر (ص) به معراج سفر کرد، خداوند در ملاقات به پيامبر فرمود که از قبل ابوبکربراي جانشيني تو برگزيده شده . حالا در مورد عصمت ائمه : به نظر ما اهل سنت ، هيچ کس غير از انبياء معصوم نيستند . معصوم کسي هست که هيچ گونه گناهي مرتکب نشده باشه که اين امر مختص پيامبرانه و نه کس ديگه اي . انشاء الله مطالعات خودت رو دور از تعصب بيشتر کن و در مورد هر دو مذهب شيعه و سني که هر دو مسلمان و برادرند تحقيق و بررسي کن . مطمئن باش خداوند کسي رو که مي خواد به حقيقت برسه ، از راه مستقيم منحرف نمي کنه . التماس دعا.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- در مورد شبهه شما در مورد ماجراي زكات و... بهتر است يك روايت از اين ماجرا را بياوريد كه در آن اشاره‌اي هرچند جزيي به ماجراي غدير و يا عبارت «من كنت مولاه فعلي مولاه» شده باشد ! يا با سند صحيح بياوريد كه در مكه به پيامبر اعتراضي شده باشد !
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=103
2- معناي حديث غدير واضح بوده و علماي اهل سنت به آن اقرار كرده‌اند !
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=130
3- پيامبر به بسياري از احكام دستور داده‌اند ! آيا همه آنها توسط همه اجرا مي‌شود و يا به فرموده خداوند «واكثرهم كافرون»! دستور پيامبر (ص) به اطاعت از اميرمومنان نيز مانند ساير اوامر حضرت ، مورد بي‌مهري قرار گرفت !
مگر پيامبر به اطاعت از قرآن دستور ندادند (اين مطلب را كه ديگر قبول داريد) در روز قيامت خواهند فرمود «وقال الرسول يا رب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا»!
4- علت سكوت حضرت نيز به صورت مفصل در آدرس ذيل آمده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=9
5- آنچه شما از كتب اهل سنت نقل مي‌كنيد براي ما حجيتي ندارد و تنها براي شما معتبر است ! (تازه اگر سندش صحيح باشد اما سند آن حتي به نظر اهل سنت صحيح نيست !)
ما نيز اميدواريم با مطالعه آدرس‌هاي ارائه شده به حق و حقيقت برسيد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
23 | عبدالله | | ١٢:٠٠ - ١٠ آذر ١٣٨٨ |
با سلام خدمت دوست عزيز؛ Momen abdollah .
از اينکه به صحبت اين حقير توجه کردي، خيلي خوشحال و ممنونم. من هر دوي اينها رو از منبع اينترنتيش چک کردم. اولاً اينو بدونيد که هيچ چيزي در اسلام ناقص رها نشده . پيامبر گرامي اسلام تمامي امور زندگي يک مسلمان رو به قول معروف از «بيت الله تا بيت الخلاء» برامون کاملاً شرح داده که در مورد هر کدوم از اونا اگه بحث و بررسي بشه ، مي بينيم که همه اقوال پيامبر (ص) از نظر علمي کامل و بي عيب و نقصه. توي قرآن هم بعضي احکام به طور صريح و کامل اومده و بعضي ديگه کلي بيان شده که حديث پيامبر اونا رو تفسير مي کنه.
در مورد حلال و حرام بودن حيوانات و طرز ذبح اونا هم کاملاً توضيح و شرح در احاديث اومده . اولاً در مورد پرندگان علائمي رو مشخص کردند، مثلاً؛ منقار پرنده کج نباشه. چنگال پرنده تيز و شکاري نباشه . پرنده از نوعي نباشه که مردار خوار باشه. در مورد چارپايان هم يک اصل کلي اومده : چارپاياني که نشخوار مي کنند، گوشتشون حلال و اونايي که نشخوار نمي کنند ، حرام هستند.
حالا باز از بين نشخوار کنندگان هم بعضي مکروه شده ، مثل اسب. اينم معمولاً مي گن بخاطر استفاده جنگي و سواري از اسب بوده .
پس اگه مي خواين بدونين که گوشت اين حيوان (کاپي‌بارا) حلاله يا حرام، يک تحقيق کلي در مورد اين حيوان داشته باشيد تا مشخص بشه از نشخوار کنندگانه يا نه.
اما در مورد کشتن اين حيوان يا هر حيوان ديگه اي با تفنگ الکترونيکي ؛ در اسلام حکم کشتن حيوان به دو صورت است:
يا اينکه حيوان اهلي و يا از حيوانات وحشي (جنگلي)
حيوان اهلي بايد باشرايط خاص يعني با بسم الله و الله اکبر گفتن و به دست يک مسلمان ذبح بشه و خون ريخته بشه.
اماحيوان وحشي مثل گوزن يا آهو ، چون به دست شکارچي شکار ميشه و شايد شکارچي بعد از تيراندازي به راحتي دسترسي به حيوان تيرخورده نداشته باشه، حکمش اينکه که اگه قبل از رسيدنش حيوان مرده بود، حلاله . اما اگه هنوز جون داشت، بايد خود شکارچي اونو ذبح کنه. و حتي درقرآن اومده که اگه سگهاي شکاري حيوان رو بيارند باز هم خوردنش درسته .
پس با اين تفاسير ذبح حيوان با تفنگ الکترونيکي از نظر اسلام درست نيست. چون نه ذبح درسته و نه خوني ريخته شده.
در ضمن من و دوستانم (اعم از شيعه و سني) گروهي تشکيل داديم به نام گروه پرچم سياه. ما سعي کرديم تعصب کورکورانه رو از بين خودمون دور کنيم و به پيشرفت و عظمت اسلام فکر کنيم . اگه مايليد عضو گروه ما بشيد، به ايميلم پيام بديد. خوشحال مي شيم. ([email protected])
في امان الله
24 | عبدالله | | ١٢:٠٠ - ١١ آذر ١٣٨٨ |
با سلام خدمت خواهر گرامي (آذيتاي نجات يافته از تهران)
از اينكه چشم دلتون باز شده و با دقت و صحه صدر از كتب اهل سنت و تشيع مطالعه فرموديد، بسيار خرسندم. انشاء الله در تمامي مراحل زندگي موفق و مويد باشيد. در مورد جوابي که به شما در مقابل گفته شما که خداوند از صحابي پيامبر (ص) راضي گرديد، داده شده، مي خوام چند نکته به عرض برسونم. عزيزي که به شما جواب داده ، گفته که در کدام آيه از قرآن اومده که خداوند از صحابي پيامبر به طور تمام و کمال راضي شده . اولاً اينو بدونيد که اگه اين عزيز معلومات داشته باشه ، مطمئناً خودش مي دونه که در کدوم آيه خداوند اعلام رضايت از صحابي پيامبر کرده و بعد از اون در جاي جاي قرآن فرموده که (رضي الله عنهم و رضو عنه).
حالا من به اين عزيز مي گم که خداوند در سوره فتح ، آيه 18: «لقد رضي الله عن المومنين اذ يبايعونک تحت الشجره فعلم ما في قلوبهم فانزل السکينه عليهم و اثابهم فتحاً قريبا» مي فرمايد: (با تأکيد کلمه لقد فرموده، يعني مطمئناً) « همانا خداوند از مؤمناني که زير درخت با تو پيمان مي‌بستند، راضي شد و از وفاداري و خلوص آنها آگاه گرديد. به همين جهت براي آنان آرامش روحي فرو فرستاد و به عنوان پاداش، پيروزي نزديکي بر آنان ارزاني داشت.» ‏
بيعت رضوان چه بود؛
در سال ششم پس از هجرت ، پيامبر (ص) با گروهي از صحابه ، که شمار آنان را هزار و چهارصد تا هزار و ششصد تن نوشته اند، به قصد زيارت خانة خدا و اداي مناسک عمره از مدينه خارج شدند (ابن سعد، ج 2، ص 95؛ طبري ، ج 2، ص 620ـ621؛ ابوالفتوح رازي ، ج 17، ص 337). چون به حديبيه رسيدند، مردم مکه راه را بر آنان بستند و مانع رفتنشان به مکه شدند. رسول خدا نخست کسي به نام خَراش را بر شتر خود نشاند و به مکه فرستاد تا به بزرگان شهر بگويد که مسلمانان براي جنگ نيامده اند و مي خواهند خانة خدا را زيارت کنند و بازگردند، ولي مکيان شتر پيامبر را پي کردند و قصد کشتن خراش را داشتند که بعضي مانع شدند و او بازگشت . آخرين نماينده‌اي که پيامبر پس از استقرار در منطقه‌ي حديبيه براي مذاکره با قريش اعزام کرد، حضرت عثمان بن عفان بود. پس از آنکه حضرت عثمان وارد مکه شد و پيام رسول خدا را رساند، قريش از خروج او از مکه جلوگيري کرد و چون مدتي گذشت و حضرت عثمان نيامد، اصحاب پيامبر به شدت نگران شدند و شايعه کشته شدن حضرت عثمان قوت گرفت.

پيامبر به يارانش فرمود:« از اينجا نمي‌روم تا کار را يکسره کنم.» و تصميم گرفت بيعت خود را با مسلمانان تجديد کند.
آنگاه زير سايه درختي نشست و تمام ياران او دست وي را به عنوان بيعت و پيمان وفاداري فشردند و پيامبر دست چپ خود را نيز گذاشت و گفت اين دست عثمان است و قسم ياد کردند که تا آخرين نفس از اسلام دفاع کنند. اين همان بيعت رضوان است که خداوند در قرآن کريم سوره فتح آيه 18 مي فرمايد:
« همانا خداوند از مؤمناني که زير درخت با تو پيمان مي‌بستند، خشنود شد و از وفاداري و خلوص آنها آگاه گرديد. به همين جهت براي آنان آرامش روحي فرو فرستاد و به عنوان پاداش، پيروزي نزديکي بر آنان ارزاني داشت.» ‏
بعدها بيعت کنندگان به اصحاب شجره شهرت يافتند. مسجدي نيز در محل بسته شدن اين بيعت وجود داشته است .

حالا ما کي هستيم که در مورد اصحاب پاک پيامبر که خداوند بدون هيچ قيد و شرطي و صراحتاً از آنها اعلام رضايت مي کنه، بيايم بحث و جدل کنيم و بگيم که کي خوب بوده و کي بد.
خداوند با اين آيه به ما ميگه که از اصحاب شجره راضي شد . حالا رضايت خداوند چيزي نيست که امروز باشه و فردا نباشه . مطمئناً خداوند کساني که لياقت رضايتش رو داشته باشند ، توفيق همچين افتخاري رو به اون مي ده و اين هم در علم خداوند بوده و هست که اينها کساني هستند که بر اين کار ثابت قدم هستند و بعد از پيامبر (نعوذبالله) گمراه نمي شن. پس خداوند براي هميشه از اين بزرگواران اعلام رضايت مي کنه.
باز در جاهاي ديگه اي از قرآن مي فرمايد که : رضي الله عنهم و رضوا عنه. حالا چه سعادتي بالاتر از اينکه خداوند اول اعلام رضايت خودش رو از اونا بکنه و بعد هم اين افتخار رو به اونا بده که راضي بودن اون عزيزان از خداوند رو نيز بيان بکنه . پس چقدر اينان در نزد خداوند بزرگوار و عزيز بودند که حتي رضايت ايشان از خداوند نيز در قرآن بيان شده .
من هميشه در آخر کلام از عزيزان و برادران مسلمان خودم مي خوام که تعصب کورکورانه رو کناربگذارن و با هم دست اخوت و برادري بدن تا ريشه و پايه ي اسلام محکم و استوار بمونه. عقيده ي هر کسي براي خودش محترمه، اما تا حدي که عقايد ديگران توهين نشه و جلوي تحقيق و بررسي از ديگران گرفته نشه.
في امان الله . بنده خدا [email protected]
25 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ١٤ آذر ١٣٨٨ |
جناب عبد الله
اينهمه نوشتيد و آخرش نگفتيد که اين جانور حلال است يا حرام!!!!

************************
«اولاً اينو بدونيد که هيچ چيزي در اسلام ناقص رها نشده»
عجب!!! هيچ چيزي ناقص رها نشده است بجز خلافت عقل کل!!. بله؟ اين است عقيده شما محبين عمر؟
اگر بگوييد که مسلمين طبق قرآن ابوبکر را انتخاب کردند جواب ما اين است پس در مورد خلافت معاويه چه مي‌گوييد؟ در مورد خلافت يزيد ملعون چه مي‌گوييد؟ در مورد خلافت عمر چه مي‌گوييد؟

مي‌شود بفرماييد در آيا در شورايي که ابوبکر را انتخاب کرد حضرت امير المومنين علي (عليه السلام) حضور داشتند؟

«پيامبر گرامي اسلام تمامي امور زندگي يک مسلمان رو به قول معروف از «بيت الله تا بيت الخلاء» برامون کاملاً شرح داده»
عجب!!!!
مي‌شود بفرماييد حکم پيامبر براي انتخاب خليفه چه بوده است؟ آيا به حکم ايشان در هنگام انتخاب معاويه توجه شد؟

«که در مورد هر کدوم از اونا اگه بحث و بررسي بشه ، مي بينيم که همه اقوال پيامبر (ص) از نظر علمي کامل و بي عيب و نقصه»
مسلم است. از جمله اقوال ايشان نقل قول ايشان در روز غدير براي انتخاب جانشين بوده است.

«توي قرآن هم بعضي احکام به طور صريح و کامل اومده و بعضي ديگه کلي بيان شده که حديث پيامبر اونا رو تفسير مي کنه.»
و از جمله اين احکام حکم ولايت و جانشيني حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) است.
راستي چرا شما تفسير پيامبر از اين آيه را قبول نمي‌کنيد؟

**********************************
جناب عبدالله
شما ادعا مي‌کنيد که براي زندگي يک مسلمان قرآن و احاديث ايشان کافي است. و احتياجي به يک مفسر تعيين شده از جانب خداوند نيست.

بنده يک سوال بسيار ساده فقهي از شما کردم. و شما از حواب به آن عاجز شديد.
حتي چيزي هم که در آخر به خود من واگذار کرديد اشتباه محض است:
«چارپاياني که نشخوار مي کنند، گوشتشون حلال و اونايي که نشخوار نمي کنند ، حرام هستند»
http://www.bio.davidson.edu/people/vecase/Behavior/Spring2002/Willoughby/food.html

اين جناب کاپي بارا که گياه خوار است نشخوار هم مي‌کند و چه نشخواري.
ولي گوشت او حرام اندر حرام است.
معيار نشخوار کنندگي به هيچ وجه براي حلال دانستن يک جانور چهار پاي گياه خوار کافي نيست.

<<<< اين جانور از خانواده جوندگان است. چيزي که فقط با کاربرد علوم مدرن به آن پي بردند >>>>
>>> آيا اين علوم مدرن را ابوبکر و عمر و عثمان مي‌دانستند؟؟؟ <<<<<
آيا اگر از عمر مي‌پرسيدند که کاپي بارا حلال است يا حرام او مي‌توانست پاسخ گويد؟؟؟؟

حال جناب عبدالله
آيا براستي ظاهري که ما از قرآن مي‌دانيم و بعلاوه احاديثي که از وجود مبارک پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) در اختيار داريم براي يک حامعه مدرن که در درياي علوم و اکتشافات غوطه ور است کافي است؟

ادعاي شما اين است که ما خود با استفاده از آگاهي که اکنون از قرآن مجيد داريم و احاديث مي‌توانيم مشکلات خود و بشريت را حل کنيم.

مي‌شود بفرماييد پس چرا صبح تا شام از خدا مي‌خواهيد که امام مهدي (عليه السلام) را هر چه زودتر براي نجات ما بفرستد؟؟؟؟؟؟

شمايي که با آن آگاهي خود از قرآن و همچنين احاديث پيامبر روزي براي او جانشين انتخاب کرديد چرا اکنون از انتخاب جانشين براي او عاجز هستيد؟
شمايي که روزي خود فقهي را نگاشتيد و آن را به پيامبر نسبت داديد پس چرا امروز چنين دچار تشتت آراء فقها شده ايد؟
شمايي که روزي دم از تفسير کل قرآن مي‌زديد اکنون به علوم غربي ها براي تفسير قرآن مراجعه مي‌کنيد؟
شمايي که روزي دم از ارائه بهترين مدل حکومت مي‌زديد اکنون مقلد غربي ها در دمکراسي و تعيين حکومت شده ايد؟
شمايي که خود را صاحب بهترين علوم مي‌دانستيد اکنون در انتظار الطاف کفار براي انتقال علم و تکنولوژي هستيد؟

کجا است آگاهي و علم شما از قرآن و احاديث؟ پس اين انحطاط عظيم مسلمين چيست؟؟؟
*****************************
جناب عبد الله
خود بهتر مي‌دانيد که اگر خليفه اي از جانب خداوند عظيم و اعلي براي تفسير قرآن و عمل به قرآن و حکومت قرآن و شناخت قرآن نيايد ميليونها فقيه و عالم و دانشمند و محقق هم نمي‌توانند قرآن را آنگونه که هست بشناسند.

لطفا از ادعاي بي‌نيازي خود از خدواند و خليفه او جدا خود داري کنيد.

عليا ولي الله
عليا حجة الله
عليا وصي رسول الله
26 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ١٦ آذر ١٣٨٨ |
جناب محمدعمر
به سوالات شما در رابطه با تقويم اينجا جواب داده اشد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6058
در مورد نبي اکرم(ص) با ازدواج عايشه و حفصه اينجا:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1344
اينجارا هم نگاهي کنيد بد نيست:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=3605
در مورد تهمت شما در تحريف قرآن اينجا جواب شما است:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1303
27 | عبدالله | | ١٢:٠٠ - ١٦ آذر ١٣٨٨ |
با سلام. از جوابي كه دادي ممنونم. اما نبايد همه چيز رو با توبيخهاي بي دليل ادامه داد. قبلاَ هم آيه اي از قرآن براتون آوردم كه خدا مي گه: (كساني كه در دلشون كجي هست پس از ايات متشابه تبعيت مي كنند براي فتنه جويي) . حالا خودتون كلاتون رو قاضي كنيد، كجاي اين ايه در مورد خلافت حضرت علي (رض) هست كه قبل و بعدش حتي چندين آيه بعد از اون در مورد خوراك حلال و حرام هستش. در مورد برگزيده شدن حضرت عمر و حضرت عثمان هم براي انتخاب خليفه از بين مهاجرين و انصار شورايي تشكيل شد ، پس انتخاب خليفه از طرف خليفه ي قبلي و انتصابي نبوده . در مورد قول رسول خدا كه آيه رو تفسير مي كنه، اين روايت شما از رسول الله هست كه اين آيه رو به نفع خودتون تفسير مي كنيد. پس ما اين حرف شما رو قبول نداريم. حالا شما اين رو به رخ ما مي كشيد كه رسول الله همه چيز رو تفسير كرده و چيزي باقي نذاشته؟ استدلال شما از حديث پيامبر كه ما نيز اين روايت رو قبول داريم، اينه كه رسول الله ص حضرت علي (رض) رو با اين الفاظ به خلافت انتصاب كرد، اما معناي كامل و واقعي حديث رو هم در نظر بگيريد. واقعه ي كامل روز غدير رو هم در نظر بگيريد. اونجا كه پيامبر ميگه من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. اصلاً لفظ ولي به چند معني هست. چرا رسول الله در اين روز از اين الفاظ استفاده كرد؟ اولاً مولا در زبان عرب به چندين معنا مياد . هم به معني غلام و هم به معني صاحب غلام و هم به معني دوست . شما در جمله ي اول از لفظ مولا ، صاحب و جانشيني رسول الله رو استدلال مي كنيد و در جمله ي دوم به معني دوست؟ اگه مي خوايد معني كنيد ، خواهشاً درست معني كنيد . رسول الله در اين حديث مي گن: هر كس كه من دوست و ولي اويم ،علي نيز دوست و ولي اوست . خداوندا هر كس كه با علي دوستي كند او را دوست و هركه با علي دشمني كند دشمن بدار. در ضمن اين جملات و الفاظ به خاطر مشاجره ي يكي از اصحاب با حضرت علي (رض) بود . در مورد توضيحاتم درباره ي اين حيوان ، اگه اطلاعات كافي نداشتم شما به بزرگواريتون ببخشيد. قرآن و سنت نيز براي تمامي مراحل زندگي ما كافي است . اگه مسلمونا به طور تمام و كمال به اونا عمل كنند، مطمئناً كوچكترين كمي و كاستي در زندگي نخواهند داشت. اينم كه انتظار حضرت مهدي رو مي كشيم، بخاطر ضعف همه ما مسلموناست . در مورد تشتت آراء فقها ، اگه شما ما رو توبيخ مي كنيد كه تشتت آراء فقها داريد، خودتون قبل از ما و بيشتر از ما در اجتهاد و رايتون اختلاف داريد . ولي فرق ما و شما اينه كه چهار فقه اهل سنت به تمامي اجتهادات خودشون احترام مي ذارن و هيچ يك ديگري رو رد نمي كنه. اما عمل كردن هر كسي به فقه خودش تا هرج و مرج پيش نياد . شما چي؟ آيا فقهاي شما اجتهاد ديگري رو قبول داره و حاضره به اجتهاد ديگري تن در بده؟ الان طوري هست كه خودتون مقلدين فقه ديگتون رو تكفير مي كنيد. اينم بدونيد كه رسول الله گفته اگه خدا بخواد براي نصرت دينش از يك كافر هم كمك مي گيره. اما حالا اگه شما مارو به خاطر كمك گرفتن از كفار در علوم روز توبيخ مي كنيد، چرا به خودتون نگاه نمي كنيد؟ يعني شما از مادر زاييده خودتون دنبال علم رفتيد و دست به طرف اونا دراز نكرديد. الانم كه معلومه كيا دارن توي تكنولوژي و حتي علوم ديني به شما كمك مي كنن. من هم چيزي نگفتم كه نشون بده ما از خدا و خليفه ي خدا بي نيازيم. خدا براي هدايت ما قرآن كه كلامش هست رو فرستاد و در كنارش پيامبر با احاديثش . اينم ياداور بشم كه قرآن تنها كتابي هست كه تحريف نشده و نخواهد شد و خداوند خودش از اون و از دينش محافظت مي كنه. پس شما جوش نزنيد كه قرآني كه پيش رو داريد كامله يا ناقص. باز هم مي گم اونايي كه در دلشون كجي هست ، ميرن سراغ آيات متشابه . پس سعي كنيد از ايات صريح و با كامل بيان كردن ايه و حديث استدلال كنيد. در آخر باز هم از همه شما مي خوام بحث و جدل رو كنار بگذاريم و دست هم رو بگيريم . پيامبر فرمود: الكفر مله واحده. جهان كفر، شيعه و سني نمي شناسه. فقط اسلام رو پيش رو داره . اگه ما به اين اختلافات همين طور ادامه بديم ، مطمئناً نه از سني خبري هست، نه از شيعه و خودمون تيشه به ريشه ي خودمون و اسلام مي زنيم. انشاء الله كه همگي با وحدت كلمه دستاي كفار رو قطع و اسلام رو عزت بخشيم. به اميد آنروز.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- فرموده‌ايد « كجاي اين ايه در مورد خلافت حضرت علي (رض) هست كه قبل و بعدش حتي چندين آيه بعد از اون در مورد خوراك حلال و حرام هستش»
پاسخ شما با توجه به دو مطلب واضح مي‌شود :
أ‌. آيا واقعا دين شما با حرمت گوشت خوك و ... كامل شد ؟
ب‌. چگونه ثابت مي‌كنيد كه آيه غار در مورد ابوبكر است ؟ آيا جز با روايات ؟
اگر شان نزول با روايات مشخص مي‌شود ، در مورد اين آيه نيز بايد به روايات مراجعه كرد .
2- فرموده‌ايد « در مورد برگزيده شدن حضرت عمر و حضرت عثمان هم براي انتخاب خليفه از بين مهاجرين و انصار شورايي تشكيل شد ، پس انتخاب خليفه از طرف خليفه ي قبلي و انتصابي نبوده»
بهتر است در اين زمينه مسلمات تاريخي را منكر نشده و نگاهي به آدرس ذيل داشته باشيد كه از منابع معتبر اهل سنت ثابت مي‌كند كه انتخاب عمر ، نه با مشورت با مسلمانان و بلكه خلاف نظر آنان بوده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1475
3- فرموده‌ايد « اما معناي كامل و واقعي حديث رو هم در نظر بگيريد. واقعه ي كامل روز غدير رو هم در نظر بگيريد. اونجا كه پيامبر ميگه من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»
معني حديث غدير خم به خوبي واضح است ؛ كه خلافت و امامت است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=130
آيا مطالبي كه در آدرس فوق آمده است ، از علماي اهل سنت نيست ؟
جالب است كه علماي اهل سنت ، خود مي‌دانستند كه اين جمله به خوبي شاهد بر خلافت است و لذا افرادي مانند ابن تيميه تلاش در مخدوش كردن صحت اين عبارت داشته‌اند ؛ زيرا حضرت در ابتدا با «الست اولي بكم من انفسكم» خلافت و ولايت اميرمومنان را ثابت كردند ؛ و سپس چون حاكم نيازمند اعوان و انصار است ، براي او دعا نمودند كه «اللهم وال من والاه وعاد من عاداه» ؛ اين دعا نيز براي اهل سنت گران آمد ، چون در واقع هركس با علي دشمني كرده باشد ، دشمن خداست (مسببين جنگ هاي جمل و صفين و نهروان)
در اين زمينه در آدرس‌هاي ذيل به صورت مفصل بحث شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=3604
3- فرموده‌ايد « اصلاً لفظ ولي به چند معني هست. چرا رسول الله در اين روز از اين الفاظ استفاده كرد؟
اولاً مولا در زبان عرب به چندين معنا مياد . هم به معني غلام و هم به معني صاحب غلام و هم به معني دوست .
شما در جمله ي اول از لفظ مولا ، صاحب و جانشيني رسول الله رو استدلال مي كنيد و در جمله ي دوم به معني دوست؟
اگه مي خوايد معني كنيد ، خواهشاً درست معني كنيد . رسول الله در اين حديث مي گن: هر كس كه من دوست و ولي اويم ،علي نيز دوست و ولي اوست . خداوندا هر كس كه با علي دوستي كند او را دوست و هركه با علي دشمني كند دشمن بدار. در ضمن اين جملات و الفاظ به خاطر مشاجره ي يكي از اصحاب با حضرت علي (رض) بود»
تمامي اين مطالب در آدرس مربوط به دلالت حديث غدير پاسخ داده شده است ؛ در مورد ادعاي مشاجره اصحاب با اميرمومنان نيز در ادرس ذيل به صورت مفصل پاسخ داده شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=103
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
28 | عمر عثماني ف ابوبكر | | ١٢:٠٠ - ١٦ آذر ١٣٨٨ |
سلام به همه شما مي خواستم به شماره 19 بگم كه برعكس توكور شدي و نمي خواي حقايق رابفهمي اصلا شما در جهان هچي نيستين وندارين و از اهل بيت بگين همه تابع سنت پاك رسول اكرم (ص) بوده اندوخود حضرت علي(رضي) تابع رسوالله بوده و اهل سنت و جماعت بوده اندو نمي توانيدانكار كنيد جواب كسي كه گفته بود طبق نظر علماي اهل سنت چنين دختر ، دختر ابوبكر بوده است چرا اينقدر دروغ گو هستيد در هيچ يك از كتابهاي اهل سنت نظري نبوده ونيست اگه راست ميگين باهاشون مناظره و محكومشان كنيد تاجهان هم صدايتان را بشنودو ببينند كه حق با كيه ؟ شماكتابهاي قديمي خودتان را هم قبول نداريد ؟نظرتون در باره آيت الله برقعي چيه كه يكي از دانشمندان اهل تشيع بود كه هدايت شداگه قبول نداريد برين كتابهاشو بخونيد بيش از 500 كتاب داره وخيليهاي ديگركه روحشان شاد باد وسلام سلام ودرود خداوندپاك بر چهار يار پاك پيامبر پاك(ص) 1 ابوبكرصديق 2 عمرفاروق 3 عثمان ذالنورين 4 علي مرتضي رضي الله تعالي اجمعين

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- بهتر است به جاي اينكه ما را متهم به دروغ كنيد ، نگاهي به كتاب تهذيب الاسماء نووي (مهمترين شارح صحيح مسلم) انداخته تا ببينيد مي‌گويد عمر با ام كلثوم دختر ابوبكر ازدواج كرده است ! ما در اين زمينه تحقيق مفصلي بر روي سايت ، در آدرس ذيل انجام داده‌ايم :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
2- در مورد مناظره ، بهتر است نگاهي به بخش مناظرات سايت داشته باشيد ، تا بدانيد هم مناظره صورت گرفته و هم شيعه غالب شده است (فايل صوتي مناظرات موجود است) :
http://www.valiasr-aj.com/fa/list.php?bank=monazerat
3- در مورد آيت الله برقعي ، بهتر است اندكي در مورد تاريخ زندگي او تحقيق كنيد ، تا بدانيد :
ا: او سني نشد ، بلكه مي‌گفت برخي از عقايد شيعه اشتباه است
ب : او از اين نظر خود برگشت
ج : بسياري از علماي اهل سنت او را به خاطر بازگشتن از اين نظر خود تكفير كردند
د : او حتي وصيت كرد كه در امامزاده روستاي خويش دفن شود ! كه اين خود بهترين شاهد براي بازگشتن او از ادعاهاي خويش است !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
29 | محمدعمر | | ١٢:٠٠ - ١٦ آذر ١٣٨٨ |
آره تا قبل از وفات خميني وفات فاطمه بود حالا شد شهادت تقويم هاي قديمي رو ببيننين2-آره پيامبر از ترس با عايشه وحفصه ازدواج کرد وعلي از ترس با خلفا کمک مي کرد واز ترس حق زنشو قبل وبعد خلفا نگرفت3-آره عايشه ناپاک بود وخدا يه حرفي گفت تو قرآن النبي اولي ...4-آره عمر براي کشور گشايي ايران مجوس رو فتح کرد واسلام رو به سراسر گيتيبرد5-آره 80%اصحاب پيامبر مرتد شدند وباز مرتدين قرآن رو جمع کردن6-آره قرآن دست مهدي اين قرآن جعلي آقاي کافي گفتن7-آره من زار قبر حسين فقد زار عرش الله کربلا فرض مکه مستحب ماه زير ابر نمي مونه معلومه آخونداي شما راس مي گن يا آخونداي سني مردم ديگه اينقدر دروغ شنيدن که حالشون از صدا وسيما وبساط مذهبي تون بهم مي خوره وفوج فوج دارن مسيحي ميشن آره اسلام حيف شد ايران اومد حالا براي برگشت آيين زرتشت چه راهي بهتر از تشييع
30 | ليلا | | ١٢:٠٠ - ٢١ آذر ١٣٨٨ |
عمر فاروق خليفه دوم اهل سنت مي باشد که توسط ابولولو (مجوسي) به قتل رسيد.حدود ۲۵ درصد مردم ايران سني هستند. اين را عبدالمجيد مراد زهي رئيس موسسه تحقيقات مربوط به اهل سنت در ايران ميگويد. حالا اينکه آيا حقوق مردم سني در ايران رعايت شده است يا نه خود بحثي طولاني را ميطلبد ولي در اينجا به نمونه کوچکي اشاره ميکنيم. در ايران قبر ابولولو کسي که به عمر فاروق از پشت خنجر زده است اين قبر در جاده فين قرار دارد.که درسالهاي گذشته به صورت متروکه بوده است و انواع و اقسام شايعات پشت آن وجود داشته است.در همين چند ماه گذشته بر روي اين قبر و خرابه اطراف آن بارگاهي بالا آمده است که افرادي براي زيارت ابو لولو به اين مکان مي آيند. مطمئنا هيچ دولت عاقلي وقتي بداند ۲۵ درصد مردم کشورش سني هستند و تمام منطقه خاورميانه و کشورهاي اطراف اکثريت مردمانشان اهل تسنن هستند اين خرابه را به بارگاهي ملکوتي تبديل نميکند.در يک جمله درست کردن اين بند و بساط يعني توهين به مردم سني ايران و جهان.مطمئنا در حال حاضر سران کشور هاي عربي در اين مورد چيزي نميدانند ولي به محض اينکه اطلاعاتي در اين مورد به دست بياورند به شدت از جمهوري اسلامي شکايت خواهند کرد. در محوطه اين بارگاه کتابچه هايي در مورد زندگي ابو لولو بين مردم پخش ميشود و در محوطه اين بارگاه نيز تمام مدت در ستايش از قاتل عمر نواري که قبلا و با صداي مخصوص ضبط شده براي کساني که داخل اين محوطه مي شوند تا ببيند چه خبر است پخش مي شود تا اين بازديد را تبديل به زيارت کنند. آيا با انجام اين کار هاي تفرقه افکن لزومي دارد که دولت هاي طرفدار تجزيه ايران خرجي را متحمل بشوند؟ چه کساني در ايران طرفدار جشن عمر کشون و يا انجام اين قبيل کارها هستند؟
31 | ليلا | | ١٢:٠٠ - ٢١ آذر ١٣٨٨ |
يكي از عجيب ترين و تأسف بارترين حوادث جامعة اسلامي تحريف بخش مهمي از تاريخ اسلام، بويژه آن بخشي كه متعلق به صدر اسلام است، بگونه اي كه پاكترين و كاملترين انساني كه مقام و منزلتش جز ذات اقدس الهي از تمام موجودات بشمول پيامبران و فرشتگان بالاتر است بطور غير مستقيم متهم گرديده كه نتوانسته است در اداي رسالت خويش پيروز شود!! چون بنابراين تصور باطل هنوز جسد اطهرش - صلي الله عليه وآله وسلم - از زمين برداشته نشده بود بلكه در حيات طيبه اش نزديك ترين ياران و شاگردانش كه بيست و سه سال عمر عزيزش را با پيشتيباني وحي آسماني و حمايت مستقيم پروردگار صرف هدايت و ارشاد و تعليم و تربيت آنان نمود عليه حضرتش - صلي الله عليه و آله وسلم- شوريدند! و توطئه كردند! و براي خاموش كردن نور الهي هر چه در توان داشتند بكار بردند! بلكه فراتر از اين به خاندان و فرزندان و اهل بيت حضرتش ظلم و ستم روا داشتند! حقوق مادي آنان را پايمال كردند! و حق معنوي شان يعني خلافت و امامت منصوصي كه پيامبر بزرگوار - صلي الله عليه وآله وسلم- به آنان سپرده بود را بزور غصب نمودند! بلكه از اين هم پا فراتر گذاشتند؛ و دخت گرامي حضرتش - صلي الله عليه وآله وسلم - را بشدت كتك زدند! و با كوبيدن درب پهلوي آن جگر گوشة رسول خدا را شكستند! كه بر اثر آن سقط جنين نمود! و همين ضربه منجر به شهادت وي گرديد! و خانه اش را به آتش كشيدند! و به گردن داماد و پسر عموي آن رسول گرامي طناب انداختند! و او را كشان كشان تا پاي منبر خلافت غصب شده آوردند! و وادار به بيعت نمودند! و از آن پس تمام امت اسلامي به سر پرستي غاصبان خلافت همواره بر خاندان پيامبر شان ظلم و ستم روا داشتند! و با آنان دشمني ورزيدند! و از آنان كينه به دل گرفتند! لذا تمام امت جز در صد بسيار كمي ناصبي و دشمن اهل بيت پيامبرند! بنابر اين همة آنان كافر و نجس و پليد هستند، و جز از روي تقيه درست نيست با آنان نشست و برخواست و مراودت داشت!.آري اين تصوري است كه طي قرنهاي متمادي به همين شكل و بگونه بسيار مفصل و مستدل تبليغ گرديده و در ايجاد تفرقه و گسترانيدن دامنه اختلاف نقش عمده و محوري داشته است و هنوز هم دارد تبليغ مي شود ، هنوز هم هزاران و شايد صدها هزار دعوتگر و مبلغ در سراسر جهان به اشكال مختلف دارند اين انديشه را تبليغ مي كنند، حتي در مناسبت هاي مقدس اسلامي مانند حج و عمره با استفاده از غفلت و سادگي بعضي مسلمين و حسن نيت بعضي ديگر و فقر مادي عده اي ديگر با استفاده سوء از كلمات و اصطلاحات اسلامي مانند وحدت و اخوت و تقريب و غيره دارند دلهاي پاك اين مهامانان الهي را مكدر مي كنند و تخم اختلاف و كينه مي كارند.ولي:آيا اين تصور درست است ؟!آيا واقعاً پيامبر - صلي الله عليه وآله وسلم - در اداي مسئوليت و رسالتشان شكست خوردند؟!آيا واقعاً كساني كه بيست و سه سال با تحمل دشوار ترين شرايط طاقت فرسا در دفاع از حضرتش - صلي الله عليه وآله وسلم - سينه سپر كرده بودند و در راه عشق و محبت و اطاعت خدا و پيامبرش از همه چيزشان گذشته بودند منافق بودند؟! ودر آخرهم مرتد شدند؟!آيا كساني كه پيامبر - صلي الله عليه وآله وسلم - با پيشتيباني مستقيم وحي تا اين حد به آنان اعتماد كرده بود كه دخترانشان را به همسري گرفت و دخترانش را به همسري آنان داد و در تمام مدت بيست و سه سال رسالت، گام به گام با ايشان حركت مي كردند دشمن خدا و پيامبر و اهل بيت پيامبر بودند؟!آيا واقعا اينهايي كه چه از نظر وصلت و خويشاوندي و چه از نظر عشق و محبت و اطاعت و دوستي و رفاقت نزديكترين افراد به آنحضرت بودند حكم الهي را عوض كردند وخلافتي كه حقشان نبود بزور غصب كردند و در نتيجه ، نافرماني خدا و پيامبر - صلي الله عليه و آله وسلم - كه در تمام عمر انجام نداده بودند را به جان خريدند؟!آيا واقعا اين ياران و خويشاوندان رسول خدا (كه طبق روايات صحيحه وبه اتفاق بيش از نَود در صد مسلمين جهان مژدة بهشت گرفته بودند) دختر پيامبرشان را كتك زدند؟! و خانه اش را به آتش كشيدند؟! و طناب به گردن جانشين بر حقش (كه از طرف خدا تعيين شده بود!) انداختند؟! و بزور از او بيعت گرفتند؟!آيا واقعا تمام امت اسلامي حكم خدا و وصيت پيامبر - صلي الله عليه وآله وسلم - را زير پا گذاشتند؟!آيا تمام امت اسلامي ناصبي و دشمن اهل بيت هستند؟!در واقع پاسخ علمي و تحقيقي به اين پرسشهابا تحقيق وبررسى و نظر افكندن درزندگي اجتماعي آن پاكان (اعم ال و اصحاب)مىتوان به حقايقي دست يافت كه در نتيجه هويت كاذب بسياري از افسانه هاي ساختگي و برداشتهاي غير واقعي و نتيجه گيري هاي مغرضانه اي كه امت اسلامي را دچار تفرقه و اختلاف نموده خود به خود آشكار گردد.چون بسيار طبيعي است كه وقتي يك مسلمان شيعي يا سني بداند ودرك كند كه علي(ع) نه تنها با دوتا پدر زن ويك داماد پيامبر خوب بود و با ميل خودش با آنان نقش صادق ترين مشاور وهمكار را ايفا مي كرد كه به آنان ارادت بسيار فوق العاده داشت به همين دليل بود كه دخترش ام گلثوم كه دختر فاطمه زهراء (س) نيز بود را به ازدواج عمر فاروق (رض) پدر زن پيامبر و فاتح ايران داد .و باز به خاطر اينكه اين ارادتش را بيشتر ثابت كند سه تا از فرزندانش را به نامهاي مبارك آنان ناميد كه هر سه آنان (ابوبكر(ع) و عمر(ع) و عثمان(ع) فرزندان علي ابن ابي طالب(ع) با عمويشان امام حسين(ع) در كربلا بشهادت رسيدند، وقتي مسلمان شيعي و سني اين حقيقت را بداند:چگونه مي تواند افسانه دروغين شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) را باور كند؟!چگونه مي تواند افسانه دروغين آتش زدن به خانه وحي را باور كند؟!چگونه مي تواند طناب انداختن به گردن علي(ع) را باور كند؟!مگر نه اين است كه امت اسلامي بشمول مسلمانان شيعه و سني همواره آرزوي وحدت و اتحاد دارند؟ چه وسيله اي بهتر از اين براي اتحاد وجود دارد كه ما حقايق تاريخي را جوري كه هست به تصوير بكشيم و فكر كنيم و بينديشيم كه:آيا ما از آن ذوات پاك و گرامي بيشتر به اسلام آگاه هستيم يا بيشتر دل مي سوزانيم ؟!آيا ما از علي براي اسلام دلسوز تريم؟!چگونه شد كساني كه علي در تمام عمرش با آنان زندگي كرد، سپس بيعت نمود، و از آنان دستور مي گرفت، حقوق مي گرفت، دخترانش را به ازدواج آنان ميداد و فرزندانش را به نام گرامي آنان نامگذاري ميكرد؛ اما امروز بعضي ها در عين اينكه آنان را كافر و مرتد و منافق و ناصبي و پليد مي دانند آرزوي وحدت با امت اسلامي را هم دارند، آرزوي پيروز شدن بر دشمنان اسلام را هم دارند!.پس وقتي مسلمانان شيعه و سني مي بينند علي اينگونه عمل كرده چه مشكلي وجود دارد كه علي را پيشواي خود ندانند؟! .اگر پيشواي ما پس از پيامبر - صلي الله عليه و آله وسلم - علي(ع) است كه هست پس چرا مثل علي(ع) به وحدت امت اسلامي نينديشيم؟ چرا مثل علي حفاظت اسلام براي ما اهميت نداشته باشد؟. چرا به علي اقتداء نكنيم و فرزندانمان را به نام مبارك آن پاكان نامگذاري نكينم؟ براي هر مسلمان شيعه و سني اين پرسش مطرح است كه چرا امروز ما مسلمانان نمي توانيم وحدت و اتحاد داشته باشيم چه موانعي وجود دارد كه امت اسلامي را از يكي شدن باز مي دارد؟ طبعاً پاسخ روشن است كه بزرگترين سبب تفرق مسلمين و بزرگترين مانع در راه وحدت دوري از قرآن و سنت و عترت است.وقتي اهل بيت (عترت) آمدند و قرآن و سنت را در زندگي عملي شان پياده كردند و ما از آنان پيروي نمي كنيم و مثل آنان نمي انديشيم ومثل آنان عمل نمي كنيم طبيعي است كه وحدت بوجود نيايد!!.وقتي ما عكس عمل اهل بيت (ع) عمل كنيم؛ وقتي كساني را كه اهل بيت (ع) پس از پيامبر - صلي الله عليه وآله وسلم - پيشواي خودشان مي دانستند به آنان احترام و ارادت داشتند ما آنها را لعن و نفرين كنيم طبيعي است كه وحدت بوجود نيايد!!.شاهراه وحدت روشن وچراغان است اگر بخواهيم حركت در آن بسيار آسان است شرطش اين است كه ما هم مثل صحابه (رض) و اهل بيت (ع)كه عترت رسول خدا هستند و پيامبر - صلي الله عليه وآله وسلم- به پيروي از آنان سفارش نمود ، دلهايمان را از كينه و حسد پاك كنيم و كاسه داغ تر از آتش نشويم از افراط و تفريط بپرهيزيم هر عمل آنان را براي خودمان الگو و اُسوه قرار دهيم.وقتي هر مسلمان شيعه و سني اينگونه بينديشد و عمل كند ديگر دليلي وجود ندارد كه وحدت تحقق پيدا نكند، بنابر اين واقعيتهاي تاريخي بويژه بخش روابط صحابه و اهل بيت با يكديگر بسيار مهم و سازنده است كه بايد به آن انديشيد.وقتي حضرت امام حسن مجتبي(ع) با حضرت معاويه(رض) صلح مي كند و با چهل هزار نيروي جنگي با ميل و اختيار خودش به نفع حضرت معاويه(رض) از قدرت كنار مي رود اين چه معنايي دارد؟! آيا الگويي بهتر از اين مي توان براي ايجاد وحدت سراغ گرفت؟ وقتي حضرت امام جعفر صادق(ع) مي فرمايند: «ولدني أبوبكر مرتين» (ابوبكر از دو جهت جد من است) و «هل يسب الرجل جده» (آيا كسي جد خودش را هم دشنام مي دهد؟) ، چه معنايي دارد؟! آيا پيوندي محكمتر از اين مي توان براي وحدت سراغ گرفت؟ اينكه حضرت صادق(ع) با تعجب مي پرسد كه آيا ممكن است كسي جدش را دشنام دهد چه معنايي دارد؟! آيا قلبي پاكتر از اين هم مي توان براي وحدت سراغ گرفت ؟ پس كجايند وحدت خواهان كه براي امت اسلامي دل مي سوزانند و از تفرقه و اختلاف رنج مي برند ، آيا هنوز فرصت آن نرسيده كه ما كينه ها و عداوت ها را پايمال كنيم و علي وار ، حسن وار ،حسين وار، زين العابدين وار، باقر وار و صادق وار دلهايمان را از هرگونه كينه وعداوت با اطاعت و پيروي از عترت شستشو دهيم و محبت ياران و جان نثاران رسول گرامي - صلي الله عليه وآله وسلم - (كه اهل بيت(ع) به آنان افتخار مي كردند و نسبت به آنان ارادت داشتند و فرزندانشان را به نامهاي آنان مي ناميدند ، و دخترانشان را به ازدواج آنان مي دادند) را در دلهايمان جاي دهيم و افسانه هاي خرافي و دشمن آفرين و كينه پرور را كه همانند طلسم جادو در ميان مسلمين نقش تفرقه افكني ايجاد مي كند را براي هميشه نابود كنيم و از ذهن و انديشه كودكان مظلوم مسلمان بزدائيم؛ باشد كه امت اسلامي بتواند به عنوان بارزترين و قويترين و كاملترين مكتب الهي در عرصه هاي مختلف نقش رهبري ايفا كند. آنروز دور نخواهد بود انشاءالله .رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْأِيمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ) (الحشر:10)
32 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٢٥ آذر ١٣٨٨ |
سرکار خانم ليلا

حال که شما اهل سنت،‌بنا بر ادعاي خودتان، تا اين حد محب حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) هستيد مي‌توانيد بفرماييد که در کتب خود چند روايت از ايشان نقل کرده ايد؟
براستي شما که دم از حسين سيد الشهدا (عليه السلام) مي‌زنيد مي‌توانيد بفرماييد چند صفحه مطلب از فرزند ايشان امام زين العابدين (عليه السلام) در کتب شما نقل شده است؟

آيا واقعا اگر شما دوستار اهل بيت هستيد پس چرا از ايشان جز موارد بسيار اندکي در کتب خود نقل نکرده ايد؟
**********************
و اما در مورد مطلب کپي و پيست شده شما.
آيا اين واقعيت که عده کثيري در زمين کافر هستند يعني پيامبران «بطور غير مستقيم متهم گرديده كه نتوانسته اند در اداي رسالت خويش پيروز شودند!»
«فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ جَاؤُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ»

مگر يهود قوم برگزيده نبود؟ مگر اکنون پست ترين اقوام نيست؟ اين يعني عدم پيروزي خداوند؟؟؟

سرکار خانم ليلا
بالفرض که ما تربيت کامل و صحيح تمام صحابه رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) را معيار پيروزي ايشان و خداي ايشان بدانيم.
در اين صورت آيا يک و فقط يک واقعه يعني واقعه کربلا خود بزرگترين دليل بر شکست رسالت نخواهد بود؟
آخر اين چه موفقيتي در رسالت است که به شهادت فرزند رسول (ص) منجر شود؟؟؟؟
****************
گرچه از لحاظ ما رسالت نبي اکرم (صلي الله عليه و آله) همچون تمامي رسالتهاي الهي پيشين با موفقيت کامل به انجام رسيد.
چرا که ابالفضل العباس(عليه السلام) را به جهان امکان معرفي کرد.
***************
سرکار خانم ليلا
بنده از شما تقاضايي دارم. اگر در آينده هرگاه دچار مشکلي شديد،يک بار و فقط يک بار در اين وب سايت و يا هر وب سايت ديگري با هر نامي که مايل بوديد بر عليه خلفاي سه گانه و به نفع فاطمه زهرا(سلام الله عليها) ولو يک خط مطلب بنويسيد.
بعد صبر کنيد ببينيد که آيا مشکلتان برطرف مي‌شود يا نه.
فقط يک بار تست کنيد. آسمان که به زمين نمي‌آيد.

يا علي
33 | هدي | | ١٢:٠٠ - ٢٥ آذر ١٣٨٨ |
هميشه گفتن شنيدن حقيقت تلخه. پس اين تلخي گواراي وجود تمام کساني که پرده روي حقايق کشيده اند.
34 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٠٣ دي ١٣٨٨ |
جناب اسماعيل
«احکام واقعي» کدام اسلام را عمل کنيم؟
همان اسلامي که به رهبري صدام ميليونها شيعه را قتل عام کرد؟
همان اسلامي که هزارن شيعه هزاره را در افغانستان قتل عام کرد؟
همان اسلامي که چندصد هزار شيعه را در جنوب عراق با بمب هايش تکه تکه کرد؟
همان اسلامي که در پاکستان و يمن شيعيان را قتل عام مي‌کند؟

ننگ بر اسلامي که جز معصوم در راس آن باشد.
يا علي
35 | اسماعيل | | ١٢:٠٠ - ٠٣ دي ١٣٨٨ |
به نظر من آنان که تند روي ميکنند مسلمان نيستند چرا براي دل خودت و دانسته هاي کم خودت و تعصب خودت داد و بيداد ميکني
اگر خيلي خالص و مومن هستي بيشتر مطالعه کن براي خدا و حقيقت نه براي تعصب به ارث رسيده ات
و همه را به برادري و دوري از اختلاف فرا بخوان
صليبيون به همراه جهود سرزمينهاي مسلمانان را مورد تاخت و تاز و تهاجم قرار داده اند و ما خودمان به دست خودمان شيعه و سني راه انداخته ايم و استعمارگران نه استفاده را ميکنند آنقدر جسور شده اند که باعتقادات مسلمان توهين ميکنند سربازانشان در عراق لبنان و افغانستان به مال جان و ناموس و قران و پيغمبرمان بي حرمتي ميکنند و داعم در شبکه هايشان به اختلافات بين ما مسلمانان دامن ميزنند حيف است ما احمق باشيم و تن به اراده آنان بدهيم شبکه هاي کشورهاي اسلامي بي ديني بي اخلاقي سکس و اخبار و تفسير غربيها را پخش ميکنند
به جاي آموزش اسلامي و انساني اخلاق و ادب به فرزندان مسلمانان به بي اخلاقي رو آورده اند
برخي علماي متحجر به جاي پر نمودن اين خلع ها قلم و زبان جنگ و کشتار را به منطقه مسلمانان کشيدهاند و غربيها به راحتي با ماهوار و جنگ و پول و اقتصاد به ما حمله کرده اند
بياييد به سوي مسلمان شدن برويم و احکام واقعي اسلام را با عمل کردن سپس تبليغ در جهان بگستريم
36 | علي از اراك | | ١٢:٠٠ - ٠٤ دي ١٣٨٨ |
فقط ميخواستم اينو بگم که 1-خودم و پدر و مادرم و خانواده ام فداي لب تشنه حسين (ع) 2- خداوند به حق حضرت علي (ع) عاملين شبکه ماهواره ايي دروغين و کذب نور را نعلت کند 3- هر چه تلاش کنند که ولايت حضرت علي , جانشين بر حق محمد مصطفي را کتمان کنند با نور و فضل الهي هر روز روشنتر ميشود
37 | ali | | ١٢:٠٠ - ٠٥ دي ١٣٨٨ |
من يک جوان شيعه هستم اما دعا ميکنم شبکه هايي مثل نور و شبکه اي آقاي ملازاده روزبروز بيشتر شود تا بفهميم که اين آخوندهاي دروغين جمهوري اسلامي غير از وضعيت مملکت دين ما را هم دروغ گفته اند آنهم براي کسب جاه و مقام که فقط و فقط مسائل سياسي است و خودتون هم ميدانيد اون هم ولايت فقيه. وقتي که همه ميدونن سياست يک چيز کثيفي هست و انسان حاضره بخاطرش هر کاري بکنه حتا دروغ بگه بعد ميان يک مقام ديني درت ميکنن به اسم ولايت فقيه و سياست رو قاطي دين مي کنن و اين باعث فاسد شدن دين ميشه.

پاسخ:
با سلام
برادر عزيز ملازاده غير از فحاشي و ناسزا گفتن چيزي ديگر بلد نيست
الحمد لله صاحب امتياز شبكه پيام افغان متوجه شد كه حرفهاي ملازاده لاطائلاتي بيش نيست از دو روز گذشته از ادامه سخنرانيهاي او جلوگيري كرد و پيش پول ملازداه را به وي برگرداند.
آن چه مهم است بررسي تاريخ است و هركس در هر لباسي دست به تحريف تاريخ بزند محكوم است
مديريت سايت
38 | شيعه واقعي | | ١٢:٠٠ - ٠٦ دي ١٣٨٨ |

با سلام خدمت همه دوستان
دوستان اينها که ناراحتي نداره شيعه ها وقتي خداشون(نعوذ با...) علي!(نميدانم کدام علي) است ديگه چه انتظاري داريد پيغمبرشون هم که .... اگه باور نداريد خودتون گوش کنيد و
اهنگ زير رو دانلود کنيد و بدقت گوش کنيد
http://www.soog.ir:5060/karimi/karimi1.wma
خدا به ما رحم کند که کجا زندگي ميکنيم
اجرکم عند ا...
39 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٠٦ دي ١٣٨٨ |
جناب ali
اگر شما واقعا طالب حقيقت هستيد لطفا با ايميل برادر ما جناب سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) تماس بگيريد:
[email protected]

يا علي
40 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٠٦ دي ١٣٨٨ |
جناب a.l.i

يعني شما اعتقاد داريد که ما دو خدا داريم؟ خداي دين و خداي سياست؟
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها