2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
اهانت به حضرت علي (ع) و فاطمه زهرا(س) در نماز جمعه اهل سنت زاهدان
کد مطلب: ٤٦٩٩ تاریخ انتشار: ٢٨ ارديبهشت ١٣٨٧ تعداد بازدید: 201886
اخبار » عمومي
اهانت به حضرت علي (ع) و فاطمه زهرا(س) در نماز جمعه اهل سنت زاهدان

نماز جمعه مورخه 27 ارديبهشت سال 1387 اهل سنت مسجد مكي و سخنراني پيرامون شهادت حضرت زهرا (س)

مولوي عبدالمجيد اسماعيل زهي (شه بخش) برادر خانم مولوي عبدالحميد ، طي سخناني درخصوص شهادت حضرت زهرا (س) اظهار داشت: پيامبر اكرم چهار دختر داشتند به نام هاي زينب، رقيه، ام كلثوم و فاطمه كه به ترتيب زينب را به خواهر زاده خديجه (ابوالعاص) و رقيه و ام كلثوم را به حضرت عثمان و فاطمه را به علي كه يك فقير به تمام معنا بود داد.
اين صحبتهايي كه در مورد شهادت حضرت زهرا (س) مطرح است دروغ محض و هدف آنها تخريب ابوبكر و عمر نيست، بلكه مي خواهند شخصيت علي را تخريب كنند، علي كه شيرخدا و اسدالله الغالب بود و درب خيبر را به يك دست بلند كرد چگونه حاضر مي شود ببيند فاطمه را جلوي چشمش مضروب كنند و بعد دخترش را هم به عقد ضارب عمر دربياورد، يا اينكه مي گويد قبر فاطمه نامشخص است مگر قبر حضرت عايشه و سه دختر ديگر پيامبر مشخص است، تازه بين اينها، قبر فاطمه حدودش معلوم است، مي گويند فاطمه را شبانه دفن كرده اند، خوب اين بخاطر وصيت حضرت فاطمه به اسماء بنت عميس خانم حضرت ابوبكر بود كه نمي خواست اندازه جسدش را نامحرم ببيند، علت مرگ و وفات زهرا غصه از دست دادن پيامبر بود، بطوريكه حضرت فاطمه چون خيلي وابسته بود به رسول خدا، همان روز وفات بايد مي مرد اما چند ماه دوام آورد و به گفته صحابه و راويان هر روز در غم پيامبر ذوب مي شد تا اينكه وفات نمود.



Share
241 | ابراهيم نصرالهي | | ١٤:٥٤ - ١٤ فروردين ١٣٩٠ |
قبلا هم يه جاي ديگه هم اينو گفتم:
انگار همين ديروز بود که تو دوران دفاع مقدس مولوي هاي عزيز و بزرگوار(چيزي ديگه بگيم برامون داستان ميشه)تو خطبه هاي نماز جمعه زاهدان واسه صدام معدوم دعا ميکردن که مثلا بياد ايران رو بگيره(زهي خيال باطل!!ما فرزندان حيدر کررار و آرش کمانگيريم)و يه حکومت سني تو ايران برقرار بشه!!!!!!!!
بله دوستان بزرگوارم"اين بار اول نيست و مطمئن هم باشيد که با آخر نخواهد بود,خدا عاقبت هممون رو ختم به خير کنه!
ياحيدر مدد"
242 | امير رضا | | ٠٤:٢٤ - ٢٨ فروردين ١٣٩٠ |
اين آقايان كاش به متون روايي خودشان خيانت نمي كردند
1.المصنف ابن ابي شيبه ج7.ص433 ح 37034 وجامع الاحاديث سيوطي ج13 ص267 ح1033 والبته بيش از حوصله است اگر آقايان نخواسته باشند مانند علاي يهود خراني باشند با بار كتاب(كنز العمال ج5-الاستيعاب في اسما الاصحاب ج2ص121-كتاب الوافي ج17ص311-العقد الفريدج5ص13-تاريخ ابي الفدا ج1ص219 وووو....................بسيار ديگر البته سودي ندارد ياسين خوندن
243 | عقيل م | Iran - Tehran | ١٨:٠٧ - ٠١ ارديبهشت ١٣٩٠ |
زمانه بر سر جنگ است يا علي مددي مدد زغير تو ننگ است يا علي مددي هنوز فراموش نکرديم کردها و بلوچان سني تبار خون جوانان اين مرز و بوم را ريخته اند چون ولايت علي داريم هنوز يادمان نرفته اعراب خوزستان در بدو ورود لشکر صدام هل هله و پايکوبي کردند چون پارسي علي گو هستيم مگر نه اينکه امامان و ائمه بعد از نسل امام سجاد ريشه اي از ايران دارند پس بناي تشيع ما ريشه دارد. حسين فخر زمان است يا يزيد زهرا عصمت الله است يا عايشه حسن با متانت است يا معاويه خدايا مرا ببخش که افراد با عصمت تورا با مشتي باده نوش مي پرست جاهل و بدوي قياس کردم به اميد ظهور مولانا و صاحبنا ولي امر مسلمين جهان رهبر کبير انقلاب حسيني، مهدي فاطمه (عج )
244 | عيسي محمدي | Afghanistan - Kabul | ١٠:١٠ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٩٠ |
برادر چرا دشمني ابوبکر وعمر عثمان وعلي دا در پيش گرفتي به ولا شما را گول زدند برو يک جستجوي در بين اهل سنت بکن بدون تعصب شيعه بودن يا
سني بودن مسلماني که علي را دوست نداشته باشد مسلمان نيست و مسلماني که فاطمه را دوست نداشته باشد مسلمان نيست و همچنين تمام
صحابه اگر شما مي گوييد سني ها فاطمه و علي را دوست ندارند برو و بدون تعصب در بين شان تحقيق کن ببين حقيقت چيست خدا به هر انسان عقل
سليم داده 30 سال دارن با عقيده و ايمان شما بازي مي کنند ببين برادر سني ها اينها نيستند که به شما مي گويند و اين را بدانيد که رواياتي را در
کتابها چسبانده اند بنام روايتهاي سنيها که اصلا وجود ندارند با تعصب
245 | عيسي محمدي | Afghanistan - Kabul | ١٠:٢٢ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٩٠ |
ببين برادر عزيز کدام پيامبر در تاريخ آمده که صحابي ايشان اينگونه افرادي باشند که شما به ابوبکر عمر علي عثمان ... مي گوييد اين بي انصافي نيست
که به ياران بزرگوار پيامبر نصبت مي دهيد اگر اينطور بود چرا تمامي صحابه دختران و فرزندان خود را به يکديگر مي دادند و اين حرفهاي که در بالا مي نوشتته ايد جز دروغ محض چيزي ديگر نيست کمي با انصاف باشيد آيا يک بار از سنيها توهين شنيدد ولي علماي شما بهتانهاي به صحابه ها مي زنند

به شما مي گويند لعن عمر کنيد آيا يکبار از طرف ما لعن به علي ديده ايد کسي که لعن مي کند طبق حديث پيامبر از مانيست بلکه لعن کردن به هيچکس درست نيست کمي با چشم باز تر دور بر تان را نگاه کنيد
246 | مجيد م علي | | ١٤:٣٤ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٩٠ |
با سلام
جناب ايسا عمري نگاه كرديم انهم عاقلانه فهميديم و در كتابهاي خودتان خوانديم ديديم كه به حضرت محمد صلي الله و اله و سلم اهانت كردند , او را در جنگها رها كردند و فرار كردند با او مخالفت كردند و در نهايت او رامسموم كردند حال كه ما اين ارازل اوباش را لعنت ميكنيم با ما مخالفت ميكنيد ايا شما با اين افراد همخواني ميكنيد .
بايد بگويم اين اوراد لعنت خداوند را بهمراه دارند پس لعنت خداوند بر همه انها . اسماشون زياده ولي خوب ميدانيم و ميدانيد علي عليه السلام هيچوقت با اون ارازل اوباش همراهي نكرد پس سلام الله بر او و اصحاب راستين حضرت محمد صلي الله عليه و اله
لبيك يا علي
247 | جابر | | ٠٥:٥٠ - ١٣ ارديبهشت ١٣٩٠ |
واقعا که شما شيعه ها چه استدلالهاي محکمي داريد همش از کتاب هاي تحريف شده و نوشته فلان ملا است اي خاک بر سرتان اگر سني بده چرا دختراتون رو به خليج هميشه فارس صادر مي کنيد تا سني ها کيف کنند چرا با بر پايي عدل علي اين همه ظلم و فساد در جامعه است شهرام جزايري و آقا زاده هايتان که سني نبودند شما سر خود را با اين توهين ها گرم مي کنيد وگرنه امامان خود را هم در عمل قبول نداريد اگر ما ضد اهل بيت بوديم مثل شما اسم هاي اروپايي رو بچه هامون مي گذاشتيم در حالي که اکثر فرزندانمان نام دوازده امام شما رو دارند يا اينکه تا کم مي آريد زود دهن به توهين مي گشاييد باشه سر خودتون رو شلوغ کنيد و از حق فرار کنيد
عارفان را از انکار منکر چه باک دريا به دهان سگ نشود نا پاک
248 | momen abdullah | Iran - Tehran | ٠٣:٤٨ - ١٤ ارديبهشت ١٣٩٠ |
جناب جابر
يعني صحيح بخاري و صحيح مسلم و ديگر صحاح شما «تحريف» شده است؟ پس چرا آنها را صحيح مي‌ناميد؟ مگر مشکلتان چيست؟
راستي جناب جابر
اکنون چند سال است که شما به شغل ربودن دختربچه ها و فروختن آنها اشتغال داريد؟ 5 سال يا 10 سال؟
بالاخره روزي انشاء الله در چنگال قانون اسير خواهيد شد و از بچه دزدي پشيمان خواهيد شد.
«يا اينکه تا کم مي آريد زود دهن به توهين مي گشاييد » + «اي خاک بر سرتان» = گوشه اي ديگر از مذهب تضاد و تعارض دروني يا همان ابوبکريسم.

به جاي اراجيف نويسي 20 صفحه از علم صنمت عمر را براي ما بياور. وگرنه برگرد به همانجايي که تو را فروخته اند.

يا علي
249 | مرتضي | | ٢٣:٠٧ - ١٤ ارديبهشت ١٣٩٠ |
ببينيد آقاي جابر
اگر مي بينيد كه دختر ها به خليج فارس صادر مي شن كه به گفته شما اعراب كيف كنن دليلش به حضرت علي (ع) بر نمي گرده
مشكل مسئولين كشور هستند و البته مقصر اصلي يك سري آدم تشنه دنيا
من با سني هاي زيادي دوست بودم اما واقعا يك سول برام مطرح شده كه چرا بعضي از سني ها نفرت به حضرت علي كه به گفته خليفه دوم عين الله و يدالله بود رو آموزش مي ديد؟
چرا با وجود اينكه حادثه بزرگ و عظيم غدير خم كه اكثرا در كتابها خودتون هست رجوع نمي كنيد و مطالعه كنيد تا سخن حق كه به گفته علماي خودتون هست رو دريابيد؟
بدونيد كه دونستن حق و فرار كردن از اون شما رو هدايت نمي كنه
خدا در جاي حق نشسته و در قرآن وحادثه غدير حجت رو بر من و شما تمام كرده .
بدونيد كه حق يافتني است نه شنيدني و اگر تعصب داشته باشيد اگر خود پيامبر (صلي الله و عليه وآله وسلم ) هم اگر به شما شفاهي حق رو بگن باز هم نميشه با تعصب به حق رسيد.
من براي ظهور مهدي موعود (عج) دعا مي كنم كه بياد و حق رو به همه دنيا نشون بده.
براي خشنودي پيامبر عزيزمون صلوات مي فرستم بلكه راهي به دل بسته ما باز بشه.
يا حق
250 | م.ق | | ٢٢:٢٩ - ١٦ ارديبهشت ١٣٩٠ |
من کار ندارم کي سنيه و کي شيعه فقط در مورد مبحث لعن آقا عيسي لطف کنن مدرک حديثي که در مورد لعن گفتبد رو بنويسند
مبحث لعن اين است که اگر لعن بد بود خدا در قرآن کريم کسي را لعن نمي کرد اگر لعن بد بود پيامبر اين کار را نمي کردند اگر لعن بد بود حضرت فاطمه کسي را لعنت نيم کردند و ........ واگر لعن بد بود نصف دين تبرا نبود
251 | علي محمدي | | ٠٧:٤٩ - ١٧ ارديبهشت ١٣٩٠ |
اللهم اجعل محياى محيا محمد و ال محمد
و مماتى ممات محمد و ال محمد
دوستان گرامى شما اگر بخواهيد سفرى برويد يا ازخانواده خود دور شويد حتما آنها را به كسي ميسپاريد ولى پيامبر اكرم(ص) با آن همه دلسوزى اين امت اسلام در موقع رحلت همين طورى رها گذاشت عقل من و جناب عالى به اينجا ميرسد كه كسى را به سرپرست خانواده خود بگماريم ولى پيامبر (ص) نرسيد يا اگر كسى را گمارده چه كسى بود
252 | سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي | | ١٧:٠٨ - ١٨ ارديبهشت ١٣٩٠ |
جناب عيسي ضد محمدي
--------------------------------
چرا صحابه رسول خدا ص در نزد شما اهل بدعت شامل افرادي ميشود که به دشمني و مقابله با رسول خداص و خاندان مطهرش و توهين به ساحت مقدس آن بزگوار پرداخته اند ؟؟!!!

آيا تنها صحابه ي رسول خدا ص همين همين سه نفر بودند ؟؟!!

آيا عمربن صهاک معلوم الحال، که با توجه به اسناد و روايت موجود در کتب معتبر خودتان به ساحت مقدس رسول خدا توهين کرده و تهمت هزيانگوئي به آن بزگوار ميزند، مصداق بارز دشمني و مخالفت با آن حضرت را بخود اختصاص نميدهد ؟؟!!

ميتوانيد بگوئيد که منافقيني که در زمان حيات رسول خدا ص موجود بودند و زندگي ميکردند ، بعد از شهادت آن حضرت همگي فوت کردند يا حضور داشتند؟ !

آيا عايشه همسر رسول خدا ص و مادر خود در فتواي رضاء کبير (شير دادن زنان به مردان بزرگسال براي کسب محرميت شرعي)، بعنوان زني که ناموس پيامبر ص بوده است به آن حضرت توهين نکرده و شآن آن حضرت را زير سئوال نمي برد ؟؟!!

آخر کدام مرد با غيرتي پيدا ميشود که سينه هاي زنش را به دهان دوست خود براي کسب محرميت بسپارد ؟؟!!

چرا بقول خودتان يک جستجوي بدون تعصب انجام نميدهيد تا بفهميد در کشورهاي سني مذهب چه خبر است ؟

چرا هر جا که قانون (کتاب الله) زير پا گذاشته ميشود، اهل بدعت در صف اول دشمني با قرآن حضور پيدا ميکنند ؟!

آيا جايگزين کردن عمر ، ابوبکر ، عثمان ، معاويه ، يزيد و . . . با مظاهر پاکي و عصمت (اهل البيت ع) که به وضوح در آيه تطهير قرآن کريم با صراحت بدان اشاره شده است، نشانگر رخنه يهود در دين اهل سنت نيست ؟؟

آيا جايگزين کردن ابوهريره و کعب الاحبار يهودي با صحابه جليل القدري همانند سلمان فارسي ، ابوذر غفاري ، مقدا و . . . هدفي جز انحراف دين اسلام را ميتواند به دنبال داشته باشد ؟؟

آيا به شهادت رساندن تمامي اهل بيت ع رسول خدا ص يکي پس از ديگري ، توسط اهل بدعت عمري نشانه قطعي دشمني آنان با خاندان رسول خدا ص نيست ؟؟

آيا ادعاي محبت و دوستي اهل بيت ع از سوي شما پيروان عمربن صهاک و عملکرد خلاف آن ، نفاق شما اهل بدعت را آشکار نميکند؟!

تمام آيات قرآن کريم و بسياري از روايات موجود در کتب خودتان اثبات ميکند که خلفاي ثلاثه و خلفاي بعد آنان (به غير از خاندان اهل بيت ع) گمراه و گمراه کننده ي مسلمانان بودند.


إِذْ وَصَّاكُمُ اللّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (سوره مبارکه انعام آيه شريفه144)

پس كيست‏ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه كند آرى خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى‏كند
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿سوره مبارکه بقره ايه شريفه۱۵۹﴾

كسانى كه نشانه‏هاى روشن و رهنمودى را كه فرو فرستاده‏ايم بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح داده‏ايم نهفته مى‏دارند آنان را خدا لعنت مى‏كند و لعنت‏كنندگان لعنتشان مى‏كنند

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولًا ﴿سوره مبارکه نساء آيه شريفه۴۷﴾

اى كسانى كه به شما كتاب داده شده است به آنچه فرو فرستاديم و تصديق‏كننده همان چيزى است كه با شماست ايمان بياوريد پيش از آنكه چهره‏هايى را محو كنيم و در نتيجه آنها را به قهقرا بازگردانيم يا همچنانكه اصحاب سبت را لعنت كرديم آنان را [نيز] لعنت كنيم و فرمان خدا همواره تحقق يافته است

وَالَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿سوره مبارکه رعد آيه شريفه۲۵﴾
و كسانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مى‏شكنند و آنچه را خدا به پيوستن آن فرمان داده مى‏گسلند و در زمين فساد مى‏كنند بر ايشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ايشان راست

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿س.ره مبارکه بقره ايه شريفه۱۶۱﴾

كسانى كه كافر شدند و در حال كفر مردند لعنت‏خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد

توضيح : همانطور که ميدانيد عمر بن صهاک بر خلاف قرآن کريم و سنت پيامبر ص در حمله به ايران آن را اجباري کرد، لذا چرندي را که عمر وارد ايران کرده نه تنها اسلام نبود بلکه آئين يهود بود که توسط اربابان يهودي اش در او ديکته شده بود و مشمول آيه ي فوق گرديد.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿سوره مبارکه حج آيه شريفه ۹﴾

[آن هم] از سر نخوت تا [مردم را] از راه خدا گمراه كند در اين دنيا براى او رسوايى است و در روز رستاخيز او را عذاب آتش سوزان مى‏چشانيم
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿س.ره مبارکه لقمان آيه شريفه۶﴾

برخى از مردم كسانى‏اند كه سخن بيهوده را خريدارند تا [مردم را] بى[هيچ] دانشى از راه خدا گمراه كنند و [راه خدا] را به ريشخند گيرند براى آنان عذابى خواركننده خواهد بود
----------------------------------

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلاَلَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيلَ ﴿سوره مبارکه نساء آيه شريفه ۴۴﴾

آيا به كسانى كه بهره‏اى از كتاب يافته‏اند ننگريستى گمراهى را مى‏خرند و مى‏خواهند شما [نيز] گمراه شويد
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْوَاءهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَن يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ ﴿سوره مبارکه الروم ايه شريفه29﴾

نه [اين چنين نيست] بلكه كسانى كه ستم كرده‏اند بدون هيچ گونه دانشى هوسهاى خود را پيروى كرده‏اند پس آن كس را كه خدا گمراه كرده چه كسى هدايت مى‏كند و براى آنان ياورانى نخواهد بود
-----------------------------------------------------------------

أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا ﴿سوره مبارکه نساء آيه شريفه۵۲﴾

اينانند كه خدا لعنتشان كرده و هر كه را خدا لعنت كند هرگز براى او ياورى نخواهى يافت
------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ ﴿سوره مبارکه بقره آيه شريفه۷﴾

خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پرده‏اى است و آنان را عذابى دردناك است
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

جناب عيسي ضد محمد ص
----------------------------------
ميتواني بگوئي چرا اصنامت عمربن صهاک و ابوبکر بر خلاف آيات قرآن عمل کردند و اينهمه بدعت در دين قرار دادند ؟؟
ميتواني بگوئي چرا آنان مظاهر پاکي و عصمت مورد اراده ي خداوند را که قرآن کريم تضمين پاکي آنان را داده است را با يهود تعويض کردند ؟؟

آيه 51 سوره ي مبارکه بقره را بخوانيد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد يهود و نصارى را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضى از آنان دوستان بعضى ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستى گيرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمى‏نمايد
----------------------------------------------------------------------

جناب عيسي

حناي شما ديگر براي هيچکس رنگي ندارد
مذهب متوحشتان ارزاني خودتان

يا حق















253 | سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي | | ٢٤:٠٠ - ١٨ ارديبهشت ١٣٩٠ |
جناب جابر

آيا ملاک مذهب بر حق شيعه يا شما اهل سنت،افراد معلوم الحال مورد نظر شماست ؟!
اگر اينگونه باشد که شما ميگوئيد باشد، بهتر است آل سعود را همينجا لعنت فرمائيد تا صداقت در گفتارتان هويدا شود.
ملاک شيعه پيامبر ص قرآن کريم و اهل البيت ع هستند اگر فردي تحت عنوان شيعه از اين سه تخطي و تخلف نمايد شيعه نيست که هيچ بلکه مانند شما مدعيان پيروي از سنت پيامبر ص، دروغ ميگويد.

کشورهاي عربي حوزه خليج فارس که مورد اشاره شماست، را خود شما (قاچاقچيان دختران فراري) بهتر ميشناسيد و از همه بهتر ميدانيد که ملاک فساد در آنجا دين و مذهب نيست، بلکه ملاک آنان فساد اخلاقي و فرهنگ منحط يهود است که شما و بزرگانتان بدان علاقه و عشق مي ورزيد و ريشه در مذهب و عقيده ي آن شيوخ خريدار ، شما قاچاقچيان و دختران فراري دارد.
نظر شخصي بنده اين است که شيوخ و بزرگان شما، که شما در صدد نوکري و آدم ربائي براي آنان هستيد، لايق اينگونه فسادها هستند، زيرا اهل عمر را چه به تقرب به خداوند متعال و کسب تقرب الهي و تقوا !!!!

همانطور که خود شما (قاچاقچيان اين دختران) و همکارانتان در کشورهاي ديگر مثل پاکستان و افغانستان و روسيه و چين و فيليپين و . . . ميدانيد اين دختران از کشورهاي مختلف و با مليت و مذاهب و اديان مختلف و بعضا بي دين و لائيک توسط شما قاچاق شده و به شيوخ عرب و مدعي پيروي از سنت پيامبر ص (پيرو سنت عمر) فروخته ميشوند و همانطور که گفتم ملاک هر سه طرف يعني خريدار (شيوخ سني عرب) ، قاچاقچي (ربايندگان دختران) و فروشنده (دختران فراري) فساد اخلاقي است نه دين و مذهب !!

بهتر است به زندگينامه ي عمر پاروق خود نگاهي بيندازيد و هوسراني او را در مواجهه با زنان بي سرپرست، و توحش او را در استفاده از زور و تهديد براي تجاوز جنسي و توحش به زنان بخوانيد

از ديدگاه دين مبين اسلام، رضايت زن در ازدواج شرط است و اگر زن راضي نباشد، عقد نكاح باطل است و اگر کسي با تهديد اقدام به گرفتن رضايت ظاهري از زني براي ازدواج نمايد به عمل نايست زنا دست زده است ، اما متأسفانه عمر بن صهاک به اين مسائل پايبند نبود، رضايت زن براي او ارزشى نداشت و با هر كسي كه دلش مي‌خواست و خوشش مي‌آمد، به زور ازدواج مي‌كرد و حتى به زور آن زن بيچاره را به حجله مي‌برد و . . .

عاتكه دختر زيد، از زنان زيبا بود كه عمر به زور با او ازدواج و با تهديد و توحش با او نزديكى كرد.

بهتر است كه اصل داستان را از زبان بزرگان اهل بدعت خودتان بشنويد:

محمد بن سعد در الطبقات الكبرى مى‌نويسد:

أَنَّ عَاتِكَةَ بِنْتَ زَيْدٍ كَانَتْ تَحْتَ عَبْدِ اللَّهِ بنِ أَبي بَكْرٍ، فَمَاتَ عَنْهَا وَاشْتَرَطَ عَلَيْهَا أَلاَّ تَزَوَّجَ بَعْدَهُ، فَتَبَتَّلَتْ وَجَعَلَتْ لاَ تَزَوَّجُ، وَجَعَلَ الرجَالُ يَخْطِبُونَهَا وَجَعَلَتْ تَأْبَى،

فَقَالَ عُمَرُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ لِوَلِيهَا: اذْكُرْنِي لَهَا، فَذَكَرَهُ لَهَا فَأَبَتْ عَلى عُمَرَ أَيْضَاً، فَقَالَ عُمَرُ: زَوجْنِيهَا: فَزَوَّجَهُ إِيَّاهَا، فَأَتَاهَا عُمَرُ فَدَخَلَ عَلَيْهَا فَعَارَكَهَا حَتَّى غَلَبَهَا

عَلى نَفْسِهَا فَنَكَحَهَا، فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ: أُفَ أُفَ أُفَ، أَفَّفَ بها ثُمَّ خَرَجَ مِنْ عِنْدِهَا وَتَرَكَهَا لاَ يَأْتِيهَا، فَأَرْسَلَتْ إِلَيْهِ مَوْلاَةً لَهَا أَنْ تَعَالَ فَإِني سَأَتَهِيَّأُ لَكَ.

علي بن زيد مى‌گويد:

«عاتكه» بنت زيد، همسر عبدالله بن ابى بكر بود. «عبدالله» به او مال فراوانى بخشيد كه پس از وى ازدواج نكند؛ او نيز پذيرفت. پس از مرگ عبدالله مردانى به خواستگارى آن زن آمدند، ولى وى بر سر پيمانش بود و به آنها جواب منفى داد.

عمر بن خطاب به ولىّ آن زن گفت: او را براى من خواستگارى كن.

عاتكه، خليفه را نيز جواب ردّ داد. اين بار عمر به ولىّ آن زن فرمان داد كه او را به ازدواج من درآور (فقال عمر: زوّجنيها!) او نيز باالاجبار به دستور عمر عمل كرد و . . .

عمر بر آن زن وارد شد (و چون زن ميلى به او نداشت، از اجابت دعوتش امتناع مى كرد، لذا) با آن زن درگير شد، تا بر او غلبه كرد و با او همبستر شد. (فأتاها عمر فدخل عليها فعاركها حتّى غلبها على نفسها فنكحها)

خليفه دوم پس از پايان كار، گفت: «اُفّ، اُفّ، اُفّ; اُف، اُف، اُف» . (با اين كلمات) از آن زن ابراز انزجار كرد و سپس از آنجا خارج شد و به نزد او نيامد؛ تا آنكه خدمتكار آن زن، براى عمر پيام فرستاد كه بيا، من او را براى تو آماده مى كنم!

الطبقات الكبرى، ج ۸ ، ص ۳۰۸ - كنز العمّال، ج ۱۳ ،ص ۶۳۳ ، ح ۳۷۶۰۴

در روايتي ديگر اين توحش عمر بدين گونه روايت شده است :

عاتكه دختر زيد، همسر عبد الله بن ابوبكر بود،‌ و عبد الله با او شرط كرده بود كه اگر او مُرد، شوهر نكند. عاتكه پس از مرگ عبد الله بدون شوهر مانده بود و هر كس از وى خواستگارى مى‌‌كرد، نمى‌پذيرفت، عمر به كسى كه ولايت بر عاتكه داشت گفت كه براى من از او خواستگارى كن، آن زن عمر را نيز قبول نكرد. عمر به سرپرست او گفت: تو او را به همسرى من دربياور. مراسم ازدواج انجام شد، عمر بر او وارد و با وى درگير شد تا سرانجام با زور با وى همبستر شد. هنگامى كه كارش تمام شد، عاتكه با اظهار نفرت چندين مرتبه گفت: اُف اُف . . . سپس عمر خارج شد و نزد وى بازنگشت تا آن كه عاتكه كنيزش را فرستاد و به عمر گفت: بيا من در اختيار تو هستم.

الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 8، ص 265
كنز العمال - المتقي الهندي - ج 13 - ص 633



همانطور که روشن شد عمر بن صهاک در زماني که اين کار را انجام داد، خليفه رسول خدا بود. مگر خليفه رسول خدا نبايد امين امت باشد ؟!
آيا به نظر شما امين بودن يعني اينکه به مردم امر کني دخترت را به عقد من دربياور در حالي که زن راضي نيست و بعد از آنهم او را رها کني؟

مگر اهل سنت ادعا ندارند که پيامبر اکرم ص فرموده است: (لو لم ابعث فيکم لبعث عمر) خب حالا شما بگوييد چگونه امکان دارد. پيامبر خدا چنين اشتباهي کند و به زور با ديگران ازدواج کند ؟!!

دقت داشته باشيد که نمونه ذکر شده در تاريخ يکي از هزاران جنايت خليفه دوم شماست، بنابراين طبيعي است که پيروان همان خليفه يعني شيوخ سني در کشورهاي حوزه خليج فارس راه عمربن صهاک را طي کنند و خاک بر سر تو که نوکري آنان را به عهده داري و برايشان اين دختران را قاچاق ميکنيد !

آيا نمونه ي بالا نمونه ي بارز علم خليفه دوم شما اهل بدعت نيست ؟!
چرا در جواب جناب دکتر مومن عبدالله عزيز که از شما 20 صفحه از علم عمر را طلب کردند مطلب فوق را ارائه نکرديد ؟
البته ميتوانيد به موارد ديگر از قبيل سوسمار خوردن و ضرب و شتم زنان بي دفاع و . . . موراد بسيار ديگر ، بعنوان علم خليفه دومتان اشاره فرمائيد.

محبت به اهل بيت ع با انتخاب اسامي آنان و نهادن آن اسامي بر روي فرزندان خود ثابت نميشود ، هر چند که استفاده از نام و اسامي آن بزگواران بسيار عاليست، اما مستاسفانه اينکار در شما اهل بدعت صرف نظر از صحت و سقم آن، نوعي نفاق و پنهان کردن عقيده ي واقعي و منحط شماست، زيرا محبت شما به اهل بيت ع به گونه اي ديگر در طول تاريخ اثبات شده است که همانا به شهادت رساندن يازده امام معصوم ع و دختر بزرگوار رسول خدا ص تماما توسط شما اهل بدعت مي باشد !!

يــــــــــــــــــا حــق
254 | جنگول | | ١٩:٠٩ - ٢١ ارديبهشت ١٣٩٠ |
سني ها آدم کشند باشد که انتقام قادسيه و نهاوند گرفته شود!
255 | محمد شفع | | ١٢:١٦ - ٢٤ ارديبهشت ١٣٩٠ |
لنت خدا برشما وان عا ليمان شماه
256 | حجت اله عرفانيان | | ١٠:٥٨ - ٢٥ ارديبهشت ١٣٩٠ |

اي گوهر بهر ولا علي آئينه تمام نماي قائم آل محمدي حقا که تو داماد احمدي گنج نهان بارگه کبريا علي زير نگين توست همه ما سوا علي هفت آسمان به درت سجده ميبرند اي خاک پاي جا نمازت توتياي چشم عارفان علي اي نور جاودانه ارضو سماء علي حسنه خدا در آءينه ات جلوه ميکشد جلوه نماي مکتب شيعه مولاءعليست اي جلوه گاه نور جمال کبريا يا علي هم آئينه رسالتو هم آينه امامتي اقيانوس نبي بحر کرامتي هم آئينه خدا در قيامتي جانم به فدايت که بهر عنايتي روزه پيروزي به کعبه علي دوشه نبي روز ه محشر هم لواي حمد بر دوشه علي کيست در اين تصوير در آئينه احمد علي شب نشين عرش بوده پرده دار عالمي با نبي همراز سبحان الذي اسري علي پرده دار لو کشف مولا عليست پاک ميکرد اشک را تا سحر مولا علي غربت نيمه شب او که خشمش بود خود آئينه غمها علي صهر ابن عم وصي مصطفي حله پوش هل اتي يو انماست وارث گنجينه سر قضاء قابل تشريف قوله لافتي مولا عليست صاحب لاسيف بر ارباب معرفت دين خدا قابل تشريف قول لافتي مولا عليست در حرم همچون خليل الله گشته بت شکن آنکه پا دوش نبي بنهاده پا مولاء عليست آتشه عشقي که ابراهيم را بر گرفت کعبه را در هم شکست بتها به دوشه مصطفا بت شکن مثل احمد عشق زهرا ست تنها علي شاهنشه سرير ولايت علي از انما ولي يکموالله برتر از عالم خداست نايبش تنها عليست وارث کل تمام انبياست دوست دارد خدا زيبا علي در باغ نبي باغبان چشمه کوثر سه قايتي شاهراه حق تو هستي در سلوک کاينات پرورده بدامن خود مصطفا عجب گلي با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لا اله الا الله است تو حيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است در روزه غدير خم نور حق پيدا شد وز جهازه اشتران منبري بر پا شد بگرفت محمد چو علي را سر دست سوگند به ذات حق که حق پيداشد حاتفي گفت ديدم من آن کتف نبي گرد خاتم با به شانه بود عليا" عليا" يا علي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا بارها گفت محمد که علي جانه منست هم بجانه عليو جانه محمد صلوات در نشستي که با احبا بود صحبت از ارزش تولي بود گفته شد ارزش ولاي علي بي کمو کاست جانه حضرت زهراء بود شير حق تا ديد دستو پهلويش کبود دستو پهلويش چرا کشته کبود حضرت محسن شهيد اين ولايت گشته بود شش ماه نبود ميخ سه شعله در رفت بر گلويش شد کبود اولين شهيد ولايت فاطمه با علي حضرت محسن بود کشته شد زهراي اعطهر زان سبب گفته در قرآن تمامه آيه ها والله و بلله همه حق با عليست آتش زدن به خانه ي مولا بهانه بودمقصود خصم كشتن بانوي خانه بوداز آن همه سفارش پيغمبر خداپاداش دوستي با علي تازيانه بود در نشستي که با احبا ء بود صحبت از ارزش تولي بود گفته شد ارزشه ولاي علي بي کمو کاست جانه حضرت زهراء بود اسوه تقواي و ايمانه ناب قائمه آل محمد ياور زهرا عليست چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله " القدر به کعبه وصي دوشه نبي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا خدا وند کعبه را مکعب آفريد تا نام مبارک و شريف خود با پنج تن آل عبا ء خانواده رسولخدا هر نام يک طرف کعبه باشد در زمينو آسمان نام آلله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه برروي علي درب کعبه هم حسينو رو برويش حسن باشد شهيد ذرات قدم دوره علي پنج تنه آل عبا ميگردند در شاديو غم دوره علي ميگردندحجاج ندانسته و يا دانسته در طوف حرم عشق همه دوره علي ميگردند اين حجر نصب عهدش پاي توست عهد ميبندد که حاجي شيعه است 7+5=12 .... دست را خدا 5 آفريد مثله قلبت تا که هم گمراه نشيد دست ميگويد علي با پنج تنست چهارده بند انگشت نشانه چهارده معصومه شيعه است پنج حسه لامسه در صورتت با پنج وقت نماز 5 قنوتو 5 تکبيرو 5 رکوع نماز ميت و نماز آياتو نماز عيد سعيد فطر قطره قطره خونم ميدهد گواه نيست بهتر ز پنج تنه آل عبا دست را خدا شبيع 5 آفريد که ز پنج تن جدا نشيد چهارده بند انگشت شد پديد اي برويت هي بهانه تو نگيرخداوند در بدن انسان مثله ستاره پنج ضلعي پنج عضوء بزرگ و شريف عنايت فرموده با سرو دستو دو پا بي سرو دستم نکن اي بي نواء ميشود آن سه عضو کوچک حقيرو بي نوا اگر 71 فرقه بدانند اين سه عضوء کوچک وجود دارد همين را علمه عثمان ميکنند و ميگويند حق با ماست پيامبران اوالعضم 5 نفرند نماز را در پنج وقت قرار داده اصول دين هم 5 است برگ دختان و قطرهاي دنيا هم 5 است 5 عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضو ماليده ميشود بو گندو شرت را کم کن از سر ما مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا از غسل پرسيدم حق با کيست گفت تا ميشنوي اسم سه تن پاک شو با غسل از سه پليدي سه قسمت کن بدن سرو گردن طرف راست و طرف چپ تا پاک شوي از سه ناپاک شرشان را کم کن از خاک مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميکو يد همين را ماشين پنچ چرخ دارد زاپاس بياد بگه حق با منه 5 حسه لا مسه در صورت خدا نهاده چسبيدي به دو سوراخ بيني ميبيني از گوش تا چشم 5 انگشت است و از بيني تا چشم سه انگشت ميبيني بيني پائين چشم است نه بلاي آن که حق با خلفاء نيست گوش که 5 انگشت تا چشم است مساوي با چشم است کو چشم بينا و گوش شنواء حق با عليست از هر طرف حساب کني کعبه 12 ضلع دارد بنام 12 امام شيعه ابو بکر و عمر هم 12 سال بيشتر زنده نماندند و اسمشان هم ميگويد حق با 14 معصومه شيعه است اب و ب ک ر=6+عمر3+ع ث م ا ن5 =14 و مرگشان هم بعد از 12 سال مردند و مرگي زودرس نصيبشان شد و اين مرگ آبرو بر نصيبشان شد مرگشان ميگويد حق با 12 امام شيعه فرزندان پيامبر است خداوند کعبه رامکعب آفريد تا اين 5 نام شريف با نام خودش هر طرف کعبه قرار بگيرد االله محمد در زمينو آسمان نام اللله و محمد علي فاطمه حسن و حسين بنا کرد کعبه را به عشق اين 5 نور خدا دشمنه علي از خجالت بمير آنقدر حساب کن تا از خجالت بميري از ثانيه و ساعت سالو ماهو خورشيد ستاره که پنج ضلع دارد کعبه و کائنات پرسيدم حق با کيست يک صدا گفتند با هم والله و بللله حق با عليست آواز خدا هميشه در گوش دل است کو دل که دهد گوش به آواز خدا. 60ثانيه ميشود يک دقيقه نوره درخشان ولايت علي (ع)12 سوره و امامه شيعه ضربدر 5 تنه آل عبا =60 تقسيم بر 5تنه آل عبا =12 امام 60تقسيم بر 12=5 تنه آل عبا 60تقسيم بر 14= 5 تنه آل عبا 60 تقسم بر 71 فرقه تف به روي همه شان اگه بر نگردندبه درک دشمنان خدا انگار عهد بسته اند تا روز قيامت راه گمراهي را طي کنند و گوش به حق ندهند 12 امام ضربدر 5 تنه آل عبا = 60ضربدر 72 فرقه =4320تقسيم بر 12=360تقسيم5=72 شهيد کربلاء 4320تقسيم بر 72 فرقه =60 هم ميگويد 12 امامو 5 تنه آل عباء که از دوازده امامو پنج تنست ميگويد حق با 12 امام و 14 معصومه شيعه ميباشد يعني چهارده معصوم شيعه 17 رکعت نماز ضربدر 4 خليفه 68+4 خليفه = 72 نماز هم ميگويد خلفاء باعث شهادت ياران و فرزندان رسوله خدا سرور و سالار شهداء حسين (ع) شدند 12 امام ضربدر 17 رکعت نماز=204تقسيم بر 12=17 رکعت نماز 17رکعت نماز ضربدر14معصوم 238تقسيم بر 12 =5تنه آل عبا ء 17رکعت نماز ضربدر 5 تن =85تقسيم بر 5=17 رکعت نماز 85 تقسيم بر 4 خليفه =حق با پنج تن آل عبا و دوازده امام بود ولي اين سه خليفه بنا حق خلافت را قصب نمودند خداوند مثل ستاره بدن انسان را پنج عضو’ بزرگ و شريف قرار داد با سه عضو’ کوچک و حقير اگر 71 فرقه بدانند اين سه عضو’ کوچک و حقير در بدن انسان ميباشد همين را علمه عثمان ميکنند و ميگويند حق با ماست پنج عضو’ شسته ميشود در وضو’ سه عضو’ ماليده ميشود بوگندو پاک ميکني خود را در غسل از سه عنصر پست پروست سرو کردنت اول دوم سمت راست سوم سمت چپست پاک ميشوي از سه مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا ماشين 5 چرخ دارد زاپاس بياد بگه حق بامنه قلب را خدا شبيع 5 آفريد تا که ز پنج تن جدا نشيد قطره قطره خونم ميدهد گواه نيست بهتر ز پنج تنه آل عبا. هر کس برود راه علي راه خداست جز راه علي هر رهي هم بفاست در نشستسي که با احبا بود صحبت از ارزش تولي بود گفته شد ارزش ولاي علي بي کمو کاست جان حضرت زهراء بود کعبه ميگويد سخنها پنج تن آل عبا عاشقانش دور آن هفت بار ميگردند چرا ۵ تن آل عبا 5+ 7دوره کعبه =12عدد جانشينان واقعي پيامبر کعبه را خدا مکعب آفريد تا کند اين پنج تن دوره کعبه هر طرف يک نام پديد در زمينو آسمان نام الله و محمد شد پديد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه بر روي علي درب کعبه آستانه سيدو سالار دين سالار شهيدان تشنه مظلوم در ب کعبه او ببين روبروي مجتبي شير خداوند زمين کعبه ميگويد همين پنج تنه آل عبا در کعبه بين با 12 ضلع کعبه بنام دوازده امامه نازنين ۱۲ماه دوازده کوکب دوازده سياره دوازده آسمان ولايت علي ابن ابيطالب حواريون حضرت عيسي (ع) هم دوازده تن بودند خود حضرت عيسي و علي (ع) هم فرموده بود جانشينان پيامبر به عدد حواريون حضرت عيسي داوزده تن ميباشند به عدد اضلاع کعبه در زمان پيامبر هفت دوره کعبه 7 +7= 14معصوم صفا مره و دوره پنج تن ميگردند 7+7بار دروه کعبه و صفا و مروه ميشود 14 معصوم خانواده رسول خدا يک دست شبيه الله بود پنج حروف دارد نامه الله با فاطمه پنج تنه آل عبا ست يک دست کور نيستي نگاه کن چهارده بند انگشت داري چهارده خط انگشت داري در دو دست 28 تقسيم بر 5 =5 تنه آل عبا 28 خط انگشت در دو دستداري - 4خليفه =24 -12=12 دو بار ميگويد تو دوازده امام داري دوازده امام داري هر دو دست ده انگشت داري با دو شصت بر دهانه دشمنه مولاء نشست اگر چهارده 14 معصوم ضربدر 5 تنه آل عبا =70 تقسيم بر5تنه آل عباء =14 معصوم +12 امام =26 تقسيم بر 5=5 تنه آل عباء دست را باز کن به شکله شکل آلله بر عکس علي و عدد 7777 نوشته وسط پنج انگشت 7777 انگشتان تقسيم بر 5 پنج تنه آل عبا =12 امام و 7777تقسيم بر 14 معصوم ميشود 5 تنه آل عبا در دست انسان مشت نشانه خروار است خوانده ميشود بياخ يعني 60 دوازده امام ضربدره 5 تن =60 شصت واگر خدا را در نظر نگيريم و انگشت شهادت را ببنديم ميشود 63 تقسيم بر 5=12 امامه شيعه 63تقسيم بر 14=5 تنه آل عبا 63 تقسيم بر 12 امام ميشود 17 رکعت نماز چهار انگشت ميشود 64تقسيم بر 12 =17 رکعت نماز ميشود دوازده امامو پنج تنه چهارده معصوم داري انگشت شهادت ميگويد حق با آن سه تن نيست دست را باز کن و انگشت شهادت را ببند خوانده ميشود بياخ شصت ميگويد اين سه تن بياخ حق با شما نيست انگشت شهادت را ببند بر شصت وانگشت شهادت دست راست را در داخله اين دو قرار بده همه ميگويند اين سه خليفه نابکار بودند هم انگشت شهادت با شصت ميگويد حق با سه تن نيست دست چپ را مشت کن و انگشت شهادت و شصت را بلند کن هر کسي قبول نکند شصت را هم بلند کن ميشود تفنگ دشمنا چيزه ديگه اي هم ميبينند پنج انگشت را باز کن 71 فرقه ميگويد حق با چهار خليفه است ولي هيمن چهار خليفه ميگويد حق با 12 امامه شيعه است خداوند بند بندشان کرد تا حق با آنان نباشد 12 بند چهار انگشت ميگويد حق با 12 امامه شيعه است در باره يک دست 64 هم گفتيم 64+64 دو دست =128تقسيم بر 5تن =5 تن آل عبا حق با 5 تنست 128تقسيم بر 14= 12 امامه شيعه فرزندان بحق رسوله خدا محمد (ص) محمد مصطفي هر کس حق را قبول نکند به درد لاي جرز هم نميخورد از گوش تا چشم پنج انگشت است نه سه از دماغ تا چشم سه انگشت است کو گوشه شنواو چشم بينا دماغ زير چشم است نه بالاي چشم دماغ با لاي سوراخ عمل دهان است و فقط ايندو که بعد از 12 سال فوت کردند ابو بکر و عمر حرف زيادي ميزدند عمرشان بي برکت بود و نامشان هم ميگويد حق با 14 معصومه شيعه است امام حسين (ع) روزه عاشوراء فرمود ابوبکر و عمر تا سن 41 سالگي بت پرست بودند يعني زماني که پيامبر به پيامبري مبعوث شد آنها 41 ساله بودند و بت پرست قبول نداريد دوازده و امام و پنج تن و چهارده معصوم را با 41 جمع کنيد مشخص ميشود امامام شيعه راست گفته اند پنج تن + 12 جانشينه پيامبر + 14 معصوم +41 =72 امام حسين فرمود و ما بدست خلفائ به شهادت خواهيم رسيد و نماز وچهار خليفه 17ضربدر4 خليفه =68+4=72 نماز هم ميگويد خلفاء حسين را به شهادت رساندند 72 شهيد کربلاء تقسيم بر 5 امام شيعه =14 معصوم 72 تقسيم بر 14=5 تنه آل عباء
نماز هم ميگويد خلفاء حسين را به شهادت رساندند نماز که 17 رکعت است ضربدر خلفاء 4=68+4= ميشود 72 شهيد کربلاء 72 شهيد کربلاء را تقسيم بر 5 تن آل عبا کن ميشود چهارده معصوم نماز روزانه هم ميگويد حق با پنج تن است آنان که حق خاندان پيامبر و جانشينانه بر حقش را قصب نمودند د نماز که 17 رکعت است ضربدر4 خلفاء= 68+4= کن ميشود 72 شهيد کربلاء 72 شهيد کربلاء را تقسيم بر 5 تن آل عبا کن ميشود چهارده معصوم نماز روزانه هم ميگويد حق با پنج تنو خلفاء باعث شهادت حسين (ع) شدند چون حق خدا و رسول و فرزندانش را قصب نمودند بناحق اثبات حقانيت شيعه در يک دقيقه اثبات حقانيت شيعه در 12و 5 ثانيه 12 امام شيعه ضربدر پنج تنه آل عبا 12*5=60 تقسيم بر 5=12 امامه شيعه 60تقسيم بر معصوم شيعه 14=5 تنه عال عبا 60تقسيم بر 12=5 تنه آل عباء خانواده رسوله خدا در صورت شماپنج حس لامسه هست چسبيده اند به اين دو سوراخ بيني دماغ لا مسب از دهان هم ميشود نفس کشيد ماشين 5 چرخ دارد زاپاس بياد بگه حق با منه اثبات حقانيت شيعه در يک دقيقه
تا سه شد اين سه که پيدايش بشد بدن انسان را خداوند مثله ستاره پنج عضوء بزرگ وشريف با سه عضوء کوچک و حقير 71 فرقه اگر بدانند اين سه عضوء وجود دارد همين را علمع عثمان کرده و ميگويند حق با ماست امام 12ضربدر تنه آل عبا 5 =60 ثانيه تقسيم بر 3 خليفه =20تقسيمبر 12=5 تنه آل عبا همانطور که شيعه اين سه خليفه قلابي را قبول ندارد شيطان هم کاري کرده که 71 فرقه همانطور که ايمان 71 فرقه نسبت به حقانيت علي سست و دروغين است اين سه خليفه هم نسبت به رسوالله بي تفاوت و ستيزه جو و گينه داشتند ميدانستند که علي (ع) جانشين بر حق رسو الله ميباشد بر چه کسي در عالم ساعت و ثانيه را به نام خود خلق کرد اين را بدانيد به جلال خداوند و به دستور او نايب بر حقه پروردگار شير يزدان علي ورد زبان او را زمان قسمت روزو شبش کرده چنان سال 12 ماه است سالو برجويک هفته 14 تا 12 ساعت است روز و شبش يک روزساعت12ساعت يک شب 12 ساعت يک ساعتو 1260 دقيقه يم دقيقه 60ثانيه ضربدر 12=720تقسيم بر 12=12و 5 تنه آل عبا 720تقسيم بر 5=12و پنج تنه آل عبا 5 ضربدر12=60ثانيه تقسيم بر 5 يا 12 يا 14 حق يا 5 تن خوانواده رسول خداست تعجب نميکني 720تقسيم بر 12=60وبه 16 دليل به حقانيت خدا حق با پنج تنه آل عباء ميباشد 12 امام ضربدره 5تن تقسيم بر 14 معصوم = 5 تن آل عباء 60تقسيم بر3 خليفه کن =20تقسيم بر 12=5 پنج تنه آل عبا ءخانواده رسوله خدا 5 انگشت داري به دست با 14 بند انگشت يا خط بند انگشت به دست اين نشانه چهارده معصومه شيعه است يک هفته هفت روز و 7 شب = 14 معصومه شيعه است 7ضربدر 12 =84تقسيم بر 5=17 رکعت نماز 84تقسيم بر12=7 دوره کعبه علي3 +نماز 4=7 و 84تقسيم بر 14=7 روزو سالو ساعتو ثانيه 12ضربدر 5 =60 يک دقيقه 12 ساعت روز 12 ساعت شب چه کسي روزو شب را 12 ساعت قرار داد چه کسي حواريون حضرت عيسي را 12 نفر و جانشينان پيامبر اسلام را 12 نفر قرار داد14 معصوم +علي3 =17 رکعت نماز دوازده امام 12+5 تنه آل عبا =17 رکعت نماز علي 3+نماز 4=7 بار ميگردي بدوره شکاف کعبه علي دوازده امام براي حقانيت شيعه کافيه دستو بند انگشت جمع شوند ميشوند يک مشت دو مشت با چهارده بند انگشت در دو دست 28 تقسيم5 = 5 پنج تنه آل عبا دروه کعبه هر طرف نام شريفي بر همه عالم حريفي کعبه را بتها شکستي پا به عرشه کبريا هر دو تو هستي رهبر شيعه تو هستي دشمنه هر بت پرستي پنج تنه آل عبا دروه کعبه هر طرف نام شريفي بر همه عالم حريفي هر طرف دوره کعبه نامه پنج تن در زمينو آسمان نام الله و محمد هر طرف نامه شريفي بر همه عالم حريفي به شکاف کعبه بنگر تو ببين نام حيدر علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را دوره کعبه هر طرف نام شريفي بر همه عالم حريفي در زمينو آسمان نام الله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه بر روي علي درب کعبه هم حسينو رو برويش بوود جانم حسن دوره کعبه 5 تنه آل عباء عاشقانش دوره آن دوره علي گرديده اند يک نام علي فاطمه حسن حسين ميگردند دوره کعبه به گرد پنج تنه آل عبا عاشقانش 7 با ر گرد خانه پروردگار پنج سطح با نام اللله دارد کعبه چرا 5 طرف داني چرا سقف کعبه نام الله چون خدا دارد پنج تنه آل عبا دوره کعبه پنج تنه آل عبا ء در زمينو آسمان نامه الله و محمد دوره کعبه علي با فاطمه و حسنم با حسين حسنه خدا کعبه شد خانه آل عباء نماز4+علي3= 7 بار بگردي دوره پنج تن و دوازده ضلع کعبه در طواف بنام دوازده امام هفت دوره کعبه و صفا و مروه 7+7=14 معصوم بر دهان دشمنه مولا ده انگشت با دو شصت بر دهانه دشمنه مولا نشست در دست شما 5 انگشت بنام پنج تن است با چهارده بند انگشت بنام 14 معصوم شيعه دست انسان از هر طرف بخواني الله و به راست علي اي اهل 71فرقه امام حسين گفت در روز عاشوراء کساني من و يارانم را به شهادت رساندند که تا سن 41 سالکي بت پرست بودند 5تنه آل عبا حديث کسا و مباهله آل عبا 5+12امام +14 معصوم +41=72 وقتي پيامبر مبعوث شد آن دو خليفه 41 سالشان بود و هنوز بت پرست بودند به 71 فرقه ميگويم از مثلت شومتان هر چه داريد اندازه اين سه تاست چه داريد نشان رو کنيد بدن انسان پنج عضوء بزرگ و شريف دارد با سه عضوء کوچک و حقير لابد ميخواهيد اين را علمه عثمان کنيد و بگوئيد حق با ماست ابو بکر چون ناحق بود بعد از دوسال مرد 2+ 10 سال عمر =12 امام شيعه فرزندان رسوله خدا حق با 12 امام شيعه بود از اين هم بگذريم نام سه خليفه ميگويد حق با 14 معصوم شيعه است ابوبکر 6+3عمر +عثمان 5=14 حق با 14 معصومه شيعه است نماز که 17 رکعت است ضربدر خلفاء 4+4= کن ميشود 72 شهيد کربلاء 72 شهيد کربلاء را تقسيم بر 5 تن آل عبا کن ميشود چهارده معصوم نماز روزانه هم ميگويد حق با پنج تن يک شصت داري با چهار انگشت ميشود 64 تقسيم بر 12=17 رکعت نماز پنج انگشت با 14 بند انگشت بخاک افتد براي پروردگار گر نباشي بي نمازو نابکار در وضوء 5 عضوء شسته ميشوددر وضوء و سه عضوء ماليده ميشود بوگندو مسح ميکشي بر سرت شر آن سه کم شود از سرت شرت را کم کن از سر ما مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا با دو پاي بوگندو گند نزن به کفشو جوراب ما عمر مگر پيامبر بود که وضوء را تغيير داد و خواهرش را حرام فرمود که ماهي يکبار حضرت ام الفضل سعالات ديني اش را از امامش ميپرسيد ايشان سه پسر براي حضرت بدنياء آورد به عمر بايد گفت اگر تو و ابوبکر بيل زن بوديد در خودتان را بيل ميزديد نه در اهل سنت و 71 فرقه ديگر را مولاء فرمود آنها وقتي پيامبر به پيامبري مبعوث شد دائم الخمر و تا سن 41 سالگي بت پرست بودند و عمر به اسرار دامادش و دخترش از خر شيطان پياده شد و نقشه غصب خلافت را کشيد مردي با هشت پدر و پولدار و گردنکش لاتي بود براي خودش ولي هميشه در مقابل مولاء کم ميآورد عمر در مقابل خواهرش هم کم آورد اين سه پسر علي هميشه دنبال عمر بودند و عواي ايشان را ميکشيدند و ميگفتند دايي منم ميآم و يارانش ميخنديدند بارها عمر ميگفت عجب غلطي کرديم علي را دعوت نموديم نمي دانستيم خواهرمان دوستش دارد عشق او با حضرت علي بود هر کار کرد فايده نداشت تا عالمگير شد و همه به عمر خنديدند و انسان در مقابل عظمت خدا به خاک مي افتد ايشان فرمود اين کار را نکنيد ووو تغيراتي ديگر مردم آيات خدا را از ياد ميبرند اين که عمر است ول معطل بعد از 12 سال مردند حق با دوازده امام شيعه بود چرا تمام دارو ندار 71 فرقه بايد رسول خدا و قرآن را رها کنند و تمام روايان اهل سنت بايد ايراني باشند آن هم کساني که دين اسلام را هنوز نپذيرفته اند فقط نويسنده بوده اند و در بين ياران عمر و عثمان معاويه حديث جمع کرده اند براي پولهاي طلاء که به آنها ميدادند مجبور بود ند صحيح بخاري احمد حنبل مردي بود تنبل صحيح مسلم ووووپس ديديد کرم از خود درخته 71 فرقه خجالت بکشيد اگر من بجاي شما بودم همين الآن يک طناب بر ميداشتم يا حق را ميپذيرفتم يا خودمو دار ميزدم امام جمعه پليد از خر شيطان بيا پائين و با شجاعت از شرک خودت برائت بجو فاطمه دختر خطّاب بودفاطمه دختر خطّاب که به دست برادرش عمربن الخطّاب مسلمان شد. فاطمه دخترخطّاب يکي ازبهترين زن دراسلام بود که باحکمت خود جلو بزرگترين دشمنان خدا ودين که قوم قريش بود ايستادگي کرددرميان اقوام قوم قريش شديدترين دشمن اسلام بودند وازجورظلم وستم آنها مسلماني درامان نبودولي فاطمه که زني شجاع بوددر برابر آنها اسلام خود را آشکارنمود. فاطمه بنت خطاب درخانه پدرخود خطاب بن نفيل الخطاب بزرگ شده ودرميان قوم خود يعني قريش داراي قدرومنزلت بسياري بود اوزني با عزت ، بااخلاق وباشخصيت بود. فاطمه ازدواج کردبا سعيدبن يزيد بن عمره بن نفيل . زندگي بسيار آرام وبا سعادت باشوهرخودداشت به همسرخودبسياراحترام قايل بودواورابي نهايت دوست مي داشت. فاطمه زني عاقل ،دانا وخوشرو وشجاعي بودکه وقتي نورايمان به قلبش جا گرفت صادقتروقوي ترازاوزني نبود هنگامي که رسول الله صلي الله عليه و سلم اورابه دين مبين اسلام دعوت نمودند بدون چون وچراباتمام وجود پذيرفتند چون مي دانست که ازتاريکي وظلم سياهي به روشنايي ونورقدم برمي دارد. فاطمه ازمسلمانان اوايل بود. فاطمه هنگامي اسلام آوردکه شوهرش اسلام آورده بودبه دست صحابي جليل به اسم خباب بن الارت رضي الله عنه خباب بن الارت همسرفاطمه رانزد رسول الله صلي الله عليه و سلم بردندومسلمان شد شهادت به خداورسول خداآورد موقعي که سعيدهمسرفاطمه به خانه آمد براي فاطمه تعريف کرد که چه طورايمان واسلام آورده ومسلمان شد. فاطمه وقتي حرفهاي همسرش شنيد با جان ودل نزد رسول الله صلي الله عليه و سلم رفت وايمان آورد وبه دين حق پيوست. فاطمه دختر خطاب بعدازحضرت خديجه کبري وام الفضل زن عباس ابن عبدالمطلب واسماء دخترابوبکرچهارمين نفراززنان بودکه اسلام آورده اند" مشرکين قريش همينکه باخبر مي شدند که يک نفرايمان آورده ووارددين اسلام شده آنقدرآزارواذّيت به آنها مي رساندند که ازشدت رنج ودردآن شبيه روغن خوش زدن درروي آتش بود. ولي باآن همه آزارواذيت وقتي نورايمان به قلب آنها جا مي گرفت ومسلمان مي شدند وبه دين اسلام وبه خداو رسول الله صلي الله عليه و سلم ايمان مي آوردندوبا تمام قوا مقاومت مي کردندوبا آن همه شکنجه ازايمان راسخ خود ازاسلام برنمي گشتند به همين خاطربعضي ازمسلمانان اوايل ازجورستم وآزارواذيت مشرکان اسلام خودرا پنهان مي کردند درميان مشرکان مکّه عمرهنوزاسلام نياورده بودواودشمن سرسخت دين اسلام بود. خواهرش فاطمه مي دانست که اگربرادرش عمربداند او وارد دين اسلام شده اوراآزارواذيت مي رساند واسلام خودراپنهان نگه داشته بودوليکن بوي اسلام وقدرت ايمان مثل بوي مشک وعنبرهمه جا را پر کرده بود و پنهان نگه داشتن ايمان واسلام بسيار مشکل بود. يکي ازروزها عمربه خانه " أرقم بن أبي أرقم " رفت به قصد کشتن رسول الله صلي الله عليه و سلم. عمربسيار خشمگين وعصباني تا آن لحظه دشمن اسلام بود دربين راه بامردي ازطايفه بني زهره برخورد. مرد به عمر گفت کجا مي روي براي چه اينقدرعصباني هستي چه شده شمشير به دست داري . عمرگفت مي روم محمد رابکشم که بي احترامي مي کند به دين ما وبه خدايان ناسزا مي گويد وآن مردگفت چقدر مغرور هستي با اين وضع نمي داني چه مي گويي وچه مي کني . برو ببين اهل خانه ات چه مي کنند آنها به دين جديد گرويده اند درحالي که تو قصد قتل محمد الله صلي الله عليه و سلم داري عمر با عصبانيت گفت مگر کدام يک ازاهل خانه من ايمان آورده اند. آن مرد گفت خواهرت فاطمه وشوهرش به دين محمد وارد شده اند. عمر گفت به بدترين وجه آنها را مي کشم عمر باشتاب همچنان درنده اي وحشتناک وارد خانه خواهرش شد صدايي شنيد ولي نمي دانست اين صدا از کجا وازچيست دراين اثناء فاطمه درون اطاق براي خباب بن الارت سوره " طه " مي خواند همينکه صداي عمر شنيدند خباب پشت پرده پنهان شد. فاطمه ورقه اي ازقرآن که دردست داشت زير دامنش پنهان کرد. عمروارد اطاق شد وگفت اين چه صدايي بود که من شنيدم چه مي خوانديد اصلاً شماها چه مي کنيد فاطمه وشوهرش گفتند چيزي نبود که تو بشنوي . عمر گفت بله شنيدم وهمچنان شنيده ام تابع دين محمد شده ايد سعيد گفت بله تو فکرمي کني غيرازدين توديني ديگر نيست. عمر وحشتناک روي سعيد شوهر خواهرش افتاد براي زدن. فاطمه آمد که ازشوهرش دفاع کند عمر مشت محکمي به صورتش زد که ا ز شدت درد خون از صورتش جاري شد. فاطمه گفت اي برادر مابه دين حق پيوسته ايم که دين ديگري بهترازاسلام حق نيست ما ايمان به خدا ودين رسول خدا آورده ايم. عمر باديدن جاري شدن خون ازصورت خواهرش به خودآمدوگفت آن ورقه اي که دردست داري چيست نشانم ده خواهرش گفت مي ترسم پاره کني . عمر قسم يادکردو گفت پاره نمي کنم مي خوانم وپس مي دهم. فاطمه دردل گفت شايد اسلام بياورد گفت تومسلمان نشده اي وبدنت نجس است بايدوضو بگيري وغسل به خود دهي چون کلام خدا فقط طاهرين به دست مي گيرند بايد بدنت راطاهرکني . عمر رفت خودراغسل داد بدن را طاهر کرد ووضو گرفت وآن ورقه اي که قرآن رويش نوشته بودعمربرداشت وخواند، گفت به به بهترين کلام وبهترين حرف، همچون چيزي تابه حال نشنيده بودم.درهمين لحظه خباب ازجايي که پنهان شده بود بيرون آمدوگفت اي عمرفکر مي کنم خداوند خواسته دين محمد و دعوت محمد رابپذيري. چون من ديروزازمحمد شنيدم که دعاء مي کرد ومي گفت خدايا اسلام راعزّت ببخش به عمرين. عمرگفت اي خباب محمد کجاست؟ خباب بي درنگ باعمررفتند خانه " أرقم بن أبي أرقم " درآن خانه اي که حضرت محمد صلي الله عليه وسلم با ياران نشسته بودند درهمان جا عمراسلام آوردومسلمان شد در حالي که 41 ساله بوده وبه خداورسول خداايمان ودين اسلام راپذيرفت بامسلمان شدن عمرمسلمانان همگي باصداي بلند يک تکبيرگفتند.ولي در موقع ازدواج علي با خواهر عمر در مسجد همه سه تکبير گفتند و اين غده اي در دل عمر شد و براي هميشه صيغه را حرام نمود بعد از اين ياران عمر چون صيغه حرام بود زنا ميکردند عمر 41 ساله تا گفت اشهد ان لا اله الا الله محمد رسوالله گفت صداي الله اکبر گويان آنهادرهمه جاي مکه پيچيد که مشرکان مکه به لرزه افتادند. مشرکين وقتي دانستند يکي ديگر ازبزرگان مکه به دين مبين اسلام پيوسته خواروذليل وبه فکرچاره افتادند ولي مسلمانان با اسلام آوردن عمربن خطّاب رضي الله عنه عزّت وشرفشان روز به روز بالا گرفت. حضرت عمر رضي الله عنه مکان ومنزلت خاص دراسلام وميان مردم دارد رسول الله صلي الله عليه و سلم براي عمردعانمود وخداوندبزرگ دعاي رسولش صلي الله عليه وسلم اجابت فرمود وعمر مسلمان شد به وسيله خواهرش فاطمه بنت خطّاب درقرآن کريم خداوند بزرگ براي کساني که زودپيش قدم به دين مبين اسلام مي شدندو به دعوت رسول خدا پاسخ مثبت مي دادند درسوره " النحل " ثبت وبيان فرموده اند وسبحان الله العظيم وصلي الله وسلم علي سيدنا محمد وعلي آل واصحاب الکرام اثبات حقانيت شيعه در يک دقيقه با سه آيه قرآن : تا وقتي پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) زنده بودند شيعه و سني نبود . رهبر همه پيامبر بود . بعد از پيامبر ما شيعيان فقه خودمان را از اهل بيت گرفتيم و اهل سنت از چهار تا عالم ديگه ، امام احمد حنبل مردي بود تنبل ، ابو حنيفه شاگرد امام صادق (ع) ،که همه شان ايراني بودند مالک و شافعي هنوز يک دقيقه نشده اولا : ما که فقه مان را از اهل بيت گرفتيم سه تا آيه داريم ، قرآن راجع به اهل بيت (عليهم السلام ) وقتي به کلمه اهل بيت که مي رسه مي فرمايد : يطهرکم تطهيرا ( احزاب ۳۳ ) يطهرکم يعني معصومند . هيچ کس نگفته يطهرکم مال ابو حنيفه و شافعي هست . نه شيعه گفته نه سني . دوما : اهل بيت قرن اول هجري بودند ، اما چهار تا عالم سني يعني ابوحنيفه و شافعي و مالکي و امام احمد حنبل مال قرن دوم هجري بودند اينها همه مال امام صادق بودند شاگرد شاگرد ايشان بودند . اهل بيت يک قرن از اونها جلوتر بودند . قرآن مي فرمايد “و السابقون السابقون اولئک المقربون ” (واقعه ۱۰و۱۱) سوما : تمام اهل بيت شهيد شدند ، يکي از علماء اهل سنت سيلي نخوردند . قرآن مي فرمايد : “فضل الله المجاهدين علي القاعدين اجرا عظيما ” (نساء ۹۵) يک دقيقه من تموم شد دوازده امام ضربدر پنج تنه آل عباء=60 ثانيه و ساعت هفته و ماه و سال 12 ماه درخشان علي 12 امام شيعه حق با تشيع شيعه است . ما شيعه هستيم بدليل اينکه يک : ما فقه مان را اهل بيت گرفتيم معصومند (يطهرکم تطهيرا ) دو :يک قرن جلوترند ( و السابقون السابقون ) سوم : همه ائمه شهيد شدند ( قتلوا في سبيل الله ) شما اهل سنت اگر مي توانيد يک آيه بخوانديد که چرا دينت را از ابوحنيفه گرفتيد ؟ حجت الاسلام قرائتي التماس دعا حقانيت مذهب شيعه در قرآن دوازده امام عليهم السلام در قرآن روشنى عالم از نور حضرت زهرا (س) ابن‏مسعود نقل مى‏كند كه، ديدم على بن ابى‏طالب عليه‏السلام را كه مشغول نماز است و در ركوع و سجودش مى‏گويد: «اللهم بحق محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم عبدك، اغفر للخاطئين من شيعتى» پروردگارا، به حق بنده‏ى مقربت محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم خطاكاران از شيعيان مرا ببخش. از نزد او خارج شدم و به محضر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم شرفياب شدم. ايشان را در حال نماز يافتم. ديدم كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم در نماز خود مى‏گويد: «اللهم بحق على عليه‏السلام عبدك اغفر للخاطئين من امتى» خداوندا، خطاكاران از امت مرا، بحق على عليه‏السلام بنده‏ى مقربت ببخش. از آنچه ديده بودم، در من وحشت و ترديد بزرگى ايجاد شد. وقتى نماز رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم به پايان رسيد، خطاب به من فرمودند: اى پسر مسعود، آيا كافر شدى بعد از آنكه ايمان آورده بودى؟ عرض كردم، ابداً چنين نيست يا رسول‏اللَّه، بلكه ديدم على عليه‏السلام را كه خداوند را به حق شما طلب مى‏كرد و شما را ديدم كه خدا را به حق على عليه‏السلام مى‏خوانديد. پس ترديد كردم كه كداميك از شما نزد خداى عزوجل برتريد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمودند: اى پسر مسعود، بنشين. پس من در مقابل، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم نشستم. آن حضرت فرمودند: «ان اللَّه خلقنى و علياً من نور قدرته قبل ان يخلق الخلق بالفى عام اذ لا تسبيح و لاتقديس.» خداوند من و على عليه‏السلام را از نور عظمت و بزرگى خود خلق كرد: هزار سال قبل از آنكه ساير خلائق را بيافريند. زمانى كه هيچ تسبيح و تقديسى وجود نداشت. «ففتق نورى، فخلق منه السموات و الارضين و انا و اللَّه اجل من السماوات و الارضين.» پس نور مرا شكافت و از نور من آسمانها و زمين را آفريد به خداى تبارك و تعالى قسم كه من از آسمانها و زمين برترم. «وفتق نور على بن ابى‏طالب عليه‏السلام فخلق منه العرش و الكرسى و على بن ابى‏طالب عليه‏السلام و اللَّه افضل من العرش و الكرسى» و چون نور على عليه‏السلام را منتشر ساخت عرش و كرسى از نور او خلق گرديد؛ به پروردگار قسم كه على عليه‏السلام از عرش و كرسى افضل است. «و فتق نور الحسن عليه‏السلام فخلق منه اللوح و القلم و الحسن عليه‏السلام و اللَّه افضل من اللوح و القلم». سپس نور حسن عليه‏السلام را باز كرد و لوح و قلم از نور حسن عليه‏السلام به وجود آمد و به خدا قسم كه حسن عليه‏السلام از لوح و قلم نيز برتر است. «وفتق نور الحسين عليه‏السلام فخلق منه الجنان و الحور العين و الحسين عليه‏السلام و اللَّه افضل من الحور العين.» و چون هستى را از نور حسين عليه‏السلام معطر كرد، بهشت و حوريان زيباروى از نور او پديدار گشتند؛ واللَّه حسين از حورالعين برتر است. «ثم اظلمت المشارق و المغارب فشكت الملائكه الى اللَّه تعالى ان يكشف عنهم تلك الظلمه فتكلم اللَّه جل جلاله كلمه فخلق منها روحا ثم تكلم بكلمه فخلق من تلك الكلمه نورا فاضاف النور الى تلك الروح و اقامها مقام العرش فزهرت المشارق و المغارب فهى فاطمه الزهراء عليهاالسلام و لذلك سميت الزهراء لان نورها زهرت به السماوات.» سپس همه‏ى هستى از شرق تا به غرب تاريك ماند. ملائكه بر پروردگار از آن همه تاريكى و ظلمت شكايت كردند و خواستند كه پروردگار تاريكى را از ايشان برطرف كند. پروردگار در اجابت خواسته‏ى آنان كلمه‏اى فرمود، از آن كلمه روحى خلق گرديد، سپس كلمه‏اى ديگر فرمود و از آن كلمه نورى خلق شد پس آن نور را به آن روح اضافه كرد و آن را در بلندترين مكان عرش قرار داد. همه‏ى عالم از شرق تا به غرب نورانى شد. آن روح آميخته به نور خلق شده از لطف پروردگار كسى نيست، جز فاطمه زهرا عليهاالسلام و به همين دليل او را زهرا عليهاالسلام ناميدند زيرا نورش آسمانها را روشن ساخت. در ادامه‏ى اين روايت زيبا پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم مى‏فرمايند: «يابن مسعود اذا كان يوم القيامه يقول اللَّه جل جلاله لى و لعلى ادخلا الجنه من شئتما و ادخلا النار من شئتما و ذلك قوله تعالى (القيا فى جهنم كل كفار عنيد) فالكافر من جحد نبوتى و العنيد من جحد بولايه على بن ابى‏طالب عليه‏السلام و عترته و الجنه لشيعته و لمحبيه.» اى پسر مسعود، چون روز قيامت فرارسد، پروردگار به من و على عليه‏السلام مى‏فرمايد: هركس را كه مى‏خواهيد به بهشت داخل كنيد و به جهنم بفرستيد هركس را كه مى‏خواهيد. و اين قول پروردگار در قرآن مجيد است كه (القيا فى جهنم كل كفار عنيد) (1) هر كافر متكبر لجوج را به جهنم افكنيد پس كافر كسى است كه از نبوت من سرپيچى كند و عنيد كسى است كه از ولايت على بن ابى‏طالب عليه‏السلام و عترتش و محبت كردن به شيعيان و دوستانش سر باززند. (2) و در روايت ديگرى است كه: خداوند نور پنج تن را از نور عظمتش آفريد، و آسمان و زمين را از نور پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و عرش و كرسى را از نور على عليه‏السلام و لوح و قلم را از نور حسن عليه‏السلام و حورالعين را از نور حسين عليه‏السلام آفريد. مشرق و مغرب عالم در ظلمت و تاريكى بود. فرشتگان از اين ظلمت به خدا شكايت كردند و خدا را به اين انوار قسم دادند كه ظلمت را بردارد. اين بود كه خداوند روح و نور فاطمه عليهاالسلام را آفريد، و مشرق و مغرب آفرينش روشن شد. منبع : 1- سوره‏ى مباركه‏ى ق، آيه‏ى 24. 2- بحارالانوار، ج 40، ص 43.
با توجه به اين مقدمات، اينك در پاسخ پرسش مطرح شده مي‌گوييم: در قرآن كريم به صورت كلي و به طريق رمز و راز، از دوازده امام عليهم السلام ياد شده است كه اين مطلب را پس از بررسي و دقت مي‌شود فهميد، چرا كه بعضي از آيات متضمّن قرائن و شواهد كلامي و عقلاني است كه پس از تأمل بسيار و با كمك تفسير و تأويل، مي‌توان به آن دست يافت. در عين حال، معناي ظاهر آن نيز براي عموم درست است و حجت به شمار مي‌رود. اين آيه كه به شمار امامان اشاره مي‌كند، چنين است: (انّ عدّة الشهور عند الله اثنا عشر شهراً في كتاب الله يوم خلق السموات و الارض منها اربعة حُرُم ذلك الدين القيم فلا تظلموا فيهنّ انفسكم)؛
تحقيقاً شمار ماه‌هاي سال، دوازده ماه است. اين حقيقت در كتاب خدا و روزي كه آسمان‌ها و زمين را آفريد، چنين بوده است. از اين دوازده ماه، چهار تا، حرام است. اين است دين استوار. پس در آن چهار ماه حرام، به خويشتن ستم روا مداريد» (برائت، 36).
قراين و شواهد كلامي
نكته‌ها و قرايني در آيه مذكور هست كه مي‌تواند خوانندگان هوشيار و عالمان با انصاف را با ياري فكر و تأمّل، به مقصد اصلي و تأويل باطني رهنمون باشد. اين نكات، عبارت‌اند از:
1. ميان تمام ملت‌ها و پيروان مكتب‌ها، سال دوازده ماه است و اين، موضوعي است بسيار بديهي و هيچ خردمندي آن را انكار نمي‌كند؛[2] از اين رو آوردن ادات تأكيد بر اثبات اين كه هر سال، از دوازده ماه تشكيل شده است، با حفظ فصاحت و بلاغت آن، تأييدي است بر وجود ماه‌هاي قمري، نه شمسي. در عين حال، بايد توجه داشت كه افزوده شدن اين نوع قرائن كلامي، خواننده را به يك معناي باطني نيز راهنمايي مي‌كند؛ چرا كه گفته‌اند: «زيادة المباني تدلّ علي زيادة المعاني؛ افزايش حروف، مقدمات، قيود و قرائن لفظي و مقامي، دليل است بر فزوني معاني». 12 امام ضربدر 5 تنه آل عبا ء =60 ثانيه و ساعت و هفته و سال هم ميگويد امامان بر حق جانشينان پيامبر 12 نفرند دوازده نور الهي دوازده ماه الهي 12 ساعت نشانه دوازده تن حواريون حضرت عيسي (ع) وپامبر اسلام و علي (ع) است
2. قيد «عند الله» در آيه به حسب ظاهر، مقابل «عند الناس» است؛ يعني شايد سال، نزد همه مردم دنيا دوازده ماه نباشد. البته ممكن است قيد مذكور، اشاره به قا نون خلقت و بيانگر سير طبيعي ماه نيز باشد؛ زيرا ممكن است مردم، سال و ماه‌ها را از نوع قراردادهاي اعتباري و عرفي بدانند و طبق خواسته خود به كمك افكار عمومي با وضع قوانين اعتباري تغيير دهند؛ چنان كه مسلك پوشالي «بابي» و «بهايي» سال را به زعم خود نوزده ماه دانسته و ماه را نيز نوزده روز قرار داده‌اند.
حقانيت مذهب شيعه در قرآن
شيعه دوازده امامي، يگانه مذهبي است كه بر سنت اصيل اسلام واقعي استوار مانده و عقيده دارد كه اسلام، مكتب جامع و جاويد است و براي تمام اعمال و اخلاق و عقايد انسان از ساده ترين مسايل مثل خوردن و خوابيدن گرفته تا عالي ترين مسايل مثل مبدء و معاد دستور و برنامه دارد. به عقيده شيعه چنين مكتبي امكان ندارد در مسأله بسيار مهم رهبري و امامت و تعيين جانشين براي پيامبر اسلام - صلي الله عليه و آله- سكوت اختيار كند و يا انتخاب چنين منصبي را به عهده انسانهاي معمولي بگذارد.
اين عقيده صحيح را قرآن و سنت و عقل تاييد مي كند. در اين قسمت به شواهد قرآني بسنده و به نمونه هايي از آيات قرآني اشاره مي كنيم و تفصيل آنرا به منابع مربوطه ارجاع مي دهيم .
اول: آيه «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام ديناً»[1] در كنار آيه شريفه «يا ايّها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله يعصمك من الناس ...»[2] با توجه به شأن نزول اين آيات كه در حجه الوداع نازل شده و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ صريحاً علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ را به عنوان مولا و سرپرست مسلمين معرفي كردند، جاي هيچ شك و ترديدي را باقي نمي گذارد كه: حق با مذهبي است كه امام منصوص را اطاعت و تبعيّت مي كند.
در منابع مهم تفسيري ذيل اين دو آيه، قراين و شواهد متعددي بر نصب حضرت علي ـ عليه السلام ـ وارد شده است كه در اين مقال نمي گنجد، و در اين قسمت به ذكر نمونه اي بسنده مي شود: جويني در كتاب «فرائد السمطين» به اسنادي كه دارد نقل مي كند كه در زمان خلافت عثمان در مسجد رسول اللّه ـ صلي الله عليه و آله ـ مجلسي با شركت بيش از دويست تن از جمله سعد بن ابي وقاص، عبدالرحمن بن عوف، طلحه، زبير، مقداد، ابوذر، حسن ـ عليه السلام ـ و حسين ـ عليه السلام ـ و ابن عباس و ... تشكيل شده بود كه قريش و انصار، هر يك فضايل خود را يادآور مي شدند. علي ـ عليه السلام ـ كناري نشسته و ساكت بودند، جمعيت از او خواستند فضايل خود را يادآور شود. علي ـ عليه السلام ـ شماري از فضايل اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و فضيلتهاي خويش را بر شمرد و از آنان تصديق و گواهي خواست و آنان گواهي دادند از جمله فرمودند: شما را به خدا سوگند مي دهم آيا مي دانيد هنگامي كه آيه: «انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يؤتون الزكوه و هم راكعون» و آيه «ام حسبتم ان تتركوا و لمّا يعلم الله الذين جاهدوا منكم و لم يتخذوا من دون الله و لا رسوله و لا المؤمنون وليجه» نازل شد مردم گفتند يا رسول الله اين آيه ها مخصوص برخي از مومنان است يا شامل همه؟ اينجا بود كه خداوند پيامبرش را امر فرمود، تا سرپرستان آنان را در امور، براي آنان معرفي كند همانگونه كه نماز و زكات و حج را معرفي كرده است و امر فرمود تا مرا در غدير خم نصب كند لذا فرمود: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهم وال ...» در اين هنگام سلمان برخاست و گفت يا رسول اللّه اين چه ولايتي است؟
فرمود: همان ولايتي كه من دارم ... آنگاه اين آيه نازل شد: «اليوم اكملت لكم ...» آنگاه ابوبكر و عمر برخاستند و گفتند: يا رسول الله اين آيه مخصوص علي است؟ فرمود: آري و علي و ديگر اوصياء من تا روز قيامت. گفتند يارسول اللّه آنها را معرفي بفرما، فرمود: علي سپس فرزندم حسن و سپس حسين و ...[3]
چنانكه در منابع متعدد اهل سنت از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ روايت شده كه فرمودند: وصي و جانشين بعد از من علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ است و بعد از او، دو فرزندم حسن سپس حسين كه نه امام ديگر از صلب حسين پي هم مي آيند ... يعني وقتي حسين از دنيا رفت پسرش علي، بعد پسرش محمد، بعد پسرش جعفر، بعد پسرش موسي، بعد پسرش علي، بعد پسرش محمد، بعد پسرش علي، بعد حسن، سپس حجت ابن الحسن، اينها امامان دوازده گانه اند به تعداد نقباي بني اسرائيل[4]
دوم: «يا ايّها الَّذين آمنُوا أطيعُوا اللَّه وَ اَطيعُوا الرَسولَ وَ اُولي الأمرِ مِنْكُمُ، فَاِنْ تَنَازَعْتُمْ في شيء فَرُدُّوهُ الي اللّه»[5]و اولي الامر منکم (14) حرف جانشينه دوازده اما م و چهارده معصوم صاحب الامر قائم آل محمد مولاي شيعيان ميباشد
آيه شريفه دستور به اطاعت مطلق و بي چون و چرا از خدا را مي دهد سپس با همان لحن و سياق دستور اطاعت از پيامبر را صادر مي كند، شكي نيست كه خداوند، معصوم مطلق و بري از خطاء و گناه و سهو است، پس دستوراتش همواره صحيح و هميشه مطاع است، از اينكه قرآن عين همين اطاعت را براي پيامبر از مردم خواسته است معلوم مي شود پيامبر هم كاملا معصوم است چنانكه در آيه ديگر هم دستور داده و فرموده است: «وَ اَطيعُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكم تُرحَمون»[6] كه در آن بدون تكرار لفظ «اطيعوا» اطاعت پيامبر عين اطاعت خداوند است. در قدم سوم مؤمنين را به اطاعت مطلق و بي چون و چرا، از اولوالامر مي خواند كه معلوم مي شود اولوالامر هم معصومند هيچگاه دستور به گناه و ناصواب نمي دهند وگرنه اطاعت مطلق از آنها صحيح نبود چنانكه قرآن در ساير موارد كه پاي خطا و اشتباه در ناحيه مطاع متصور است، اطاعت را مقيد مي كند مثلا در مورد احترام و اطاعت پدر و مادر مي فرمايد: «وَ وَصينا الأنسانَ بِوالِدَيهِ حُسناً وَ اِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ فَلا تُطِعْهُما» [7]
تا اينجاي استدلال فخر رازي از علماي مشهور اهل سنت ما را همراهي مي كند. اما اينكه اولوالامر معصوم چه كساني هستند، حق اين است كه آنها اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و امامان دوازده گانه از فرزندان پيامبر خاتم هستند.
دلايل ما ـ اول: حديث منزلت ـ در حديثي كه حاكم حسكاني در شواهد التنزيل[8] در تفسير آيه اولي الامر آورده به اسناد خويش از مجاهد روايت كرد: آيه كريمه در مورد اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ نازل گرديد، آنجا كه رسول اللّه ـ صلي الله عليه و آله ـ در مدينه وي را جانشين خويش قرار داد آنگاه علي ـ عليه السلام ـ فرمود: مرا بر زنان و كودكان جانشين قرار مي دهي؟ پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: آيا نمي پسندي كه نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسي باشي. آنجا كه به او گفت: «اخلفني في قومي» در ميان قوم من جانشينم باش و اصلاح كن، اينجا بود كه و «اولي الامر منكم» نازل شد در حق علي ـ عليه السلام ـ ، اين گفته مورد تأييد مجاهد مفسر بزرگ مي باشد; حاكم حسكاني مي گويد: اين همان حديث منزلت است كه شيخ ما ابو حازم حافظ مي گفت من آنرا به پنج هزار سند تخريج كرده ام پس در اعتبار حديث ترديدي نيست و محدّثان بزرگ مانند ابن عساكر از صحابه بسيار روايت كرده اند.[9]
دوم: «حديث اطاعت» ، حاكم نيشابوري در مستدرك نقل مي كند كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «كسي كه مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده و كسي كه مرا معصيت كند خدا را معصيت كرده و كسي كه علي ـ عليه السلام ـ را اطاعت كند مرا اطاعت كرده و كسي كه علي ـ عليه السلام ـ را معصيت كند مرا معصيت كرده»[10] اين حديث به طور واضح دلالت بر واجب الاطاعه بودن علي ـ عليه السلام ـ مانند خود پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ و عصمت علي ـ عليه السلام ـ دلالت دارد و در واقع حديث مفسر آيه شريفه « اولي الامر» است.
سوم: همانگونه كه فخر رازي با استدلال به اين نتيجه رسيد كه اولوالامر بايد معصوم باشد[11] شيعه نيز همين عقيده را دارند. از طرفي اهل سنت، پيامبر را معصوم مي دانند و اهل تشيع پيامبر و ائمه دوازده گانه را معصوم مي دانند. بنابراين اجماع قائم است ك غير از پيامبر و ائمه اهل بيت، معصومي كه مصداق اولوالامر باشد نداريم.[12]
توضيح اينكه امام بايد معصوم باشد; در ميان امت اسلامي دو قول بيشتر نيست عده اي م
257 | عمر قادري | | ١٤:٣٢ - ٢٨ ارديبهشت ١٣٩٠ |
حجت اله عرفانيان كافر .





258 | حجت اله عرفانيان | | ١٤:٠٠ - ٠٣ خرداد ١٣٩٠ |
عمر و ابوبکر تا سن 41 سالگي بت پرست بودند وقتي پيامبر به پيامبري مبعوث شد آنها 41 ساله بودند و 41 يکمين نفر بودند که اسلام آوردند آخر همه عمر قادري شما هم مثل عمر همنام عمر و با عمر محشور کور ميشوي وقتي که عمر بت پرست بود همه را کافر ميپنداشت حرف حق تلخه اي تلخک خور زاهدي اگه تو زودتر مردي حق با توست ديرو زود داره سوختو سوز نداره از امشب جناب عزرائيل ميآد سراغت انشاء الله ببين چه خوابهايي خواهي ديد انشاء الله هدايت خواهي شد براي جهالتت دعا ميکنم که هدايت شوي تو آدمه بدي نيستي نسل به نسل نون گمراهيت را خوده اي و پرده سياه جهالت نميگذارد حق را ببيني آسمان شما را خدا مه آلوده خاک آلود خشک در جلوي چشم شما قرار داده و آسمانه ما با آفتاب نور محمد مصطفا و علي مرتضا روشن و منور است ميبنم روزي را که شما انشاء الله حق را خواهيد پذيرفت و آن وقت است که به ريشتان بايد خنديد اي حلواي زاهدي تلخک خور عمر جاهلي يا قادري دوستت دارم ميبخشمت عيبي نداره بخشش از بزرگان است من همه انسانها را دوست دارم بني آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش زيک گوهرند چو عضوي به درد آورد روزگار يکي عضوء بد باشد عمر قادري نابکار يه روز ميام زاهدان با هم کشتي بگيريم اگه تو بردي حق با توست وگر نه ابجي بي آبجي همان کاري که علي با عمر کرد دامادشان شد از بس که خواهرش با معرفت بود اگر يه زره معرفت خواهرش را داشت گمراه نميشد خواهر عمر علي (ع) را امام و پيشواي خود ميدانست عمر بخاطر اين خيلي از او بدش ميآمد و ياران ميخنديدند بعد نماز صبح عمر نتوانست در نماز خشم خود را کنترل کند درست مثل تو بود کافر همه را به کيش خود پندارد برات آرزوي سلامتي ميکنم تا کمي تحقيق کني همينطوري مثل عمر به همه نگي کافر کاشکي شما عرضه عمر را داشتيد ايشان به جنگ و کشور گشايي خيلي علاقه داشت ولي شما زمانه جنگ چند روز براي مملکت و اسلام خود جنگيديد آنها که جانبازند از ما هستند و ما از آنها شما چطور هنوز اول راهي کلاس اولي عمر نادري قلدري
259 | امين آغا | | ٢٤:١١ - ٠٤ خرداد ١٣٩٠ |
حجت جان بيخيال
اينا دوكلمه بيشتر نميتوانن جواب ما بدن كافر يا مشرك تازه معني اينا را هم نميدونند كه با گفتنشون احساس ميكنند جواب تمام سوالهاي ما رو دادن منطقشان همين است و علمشان همين . و الا اگه ميدونستن روزي هزارتا عمليات انتحاري تو ژاپن و چين و هند ومغولستان و...انجام ميدادن نه تو ايران و عراق و افغانستان وبحرين.
بچه رو كسي نميبره فاتحه خوني
260 | سيدمحسن | | ١٤:١٩ - ٢٢ خرداد ١٣٩٠ |
علي شيرخدا عشق من است هرکه طرفدار اونباشد بدبخت عالم است قربان مظلوميت تواقا اين لامذهب هاي وهابي باز هم دست ازسرمبارکت نمي کشند .چندبار حکمت علي (ع) جان عمر وابوکر وعثمان رانجات داد.لعنت خدا برشما افراطيون سني مسلک
261 | امير عباس | | ٠٩:٣٩ - ٠٩ تير ١٣٩٠ |
حرف زدن براي ؟؟؟؟ يابه معنايي ديگر(بي عقل ترين خلق خدا)مثل ياسين تو گوش خر خوندن البته صد رحمت به الاغ وخر يكي دوبار بهشون بگي وايسا وايمي ايستند ولي سني ها چي ؟؟؟ يك چيز جالب آيا مي دونستيد اسم ؟؟؟ را اين آقايان از ما شيعيان دزديده اند اخه ؟؟؟ به معناي كسي است كه به سنت پيامبر عمل مي كند حالا اسن آقايان به كدام سنت پيامبر عمل مي كنند؟؟ لعن الله ؟؟؟ ياعلي
262 | محمد باقر | | ١١:٣٧ - ١١ تير ١٣٩٠ |
با سلام من مي خواستم بدانم آيا مطلبي که آقاي توحيد قنوتي درتاريخ : 23 خرداد 89 - 12:05:46 درباره نامه عمر به معاويه ملعون درباره نحوه مضروب كردن حضرت زهراي مرضيه (س) نوشته است صحت دارد . و درباره سنديت آن لطفا" توضيح دهيد چونکه مي توان به آن نامه درباره به شهادت رسيدن حضرت زهره ا(س) براي اهل سنت اثبات سنديت نمود. با تشکر

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در اين زمينه در كتب اهل سنت ، مدرك معتبري پيدا نكرديم

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

263 | مجيد م علي | | ١٢:٥٥ - ١٢ تير ١٣٩٠ |
با سلام
جناب محمد باقر اميدوارم لينك زير برايتان مفيد باشد :


http://forum.ganjineh-elahi.com/topic-t9352.html
و كتاب : بحار الانوار / جلد 30 / صفحه 287


لبيك يا علي
264 | هاشمزهي از زاهدان | | ١٣:٤٥ - ١٣ تير ١٣٩٠ |
شما بعد قران از حديث بخاري كه بالا تر ندارين
افرين پسر خوب
برو تو همون ها بگرد يه چيز هي يي پيدا ميكني
265 | مجيد م علي | | ٢٤:٢٤ - ١٤ تير ١٣٩٠ |
با سلام جناب حاشم زكي از مسجد مكي چرا داريم خوبشم داريم بهشون هم مراجعه ميكنيم و ازشون استفاده ميكنيم . ولي چكنيم كمي هم بتيد در زندگييمان بخنديم و دلشاد باشيم براي ايته كه به كتابهاي ديگران هم سركي ميزنيم ميگي نه : عائشه، به خواهرانش دستور مى‌داد به مردانى كه او دوست دارد آن‌ها را ببيند و بر او وارد شوند، پنج‌بار شير دهد؛ اگر چه مردان بزرگ باشند، سپس بر او وارد شوند؛ اما ام‌سلمه و ساير زنان پيامبر (ص) با اين كار مخالف بودند كه با اين نوع شير خوردن، احدى بر آن‌ها وارد شود؛ مگر اين كه در گهواره شيرخورده باشند. الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6، ص270، ح26373، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛ الاسفرائني، أبو عوانة يعقوب بن إسحاق (متوفاي316هـ)، مسند أبي عوانة، ج3، ص122، ناشر: دار المعرفة – بيروت؛ السجستاني الأزدي، ابوداود سليمان بن الأشعث (متوفاي 275هـ)، سنن أبي داود، ج2، ص223، ح2061، كِتَاب النِّكَاحِ، بَاب فِيمَنْ حَرَّمَ بِهِ، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر؛ الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاي360هـ)، مسند الشاميين، ج4، ص192، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مؤسسة الرسالة ـ بيروت، الطبعة: الأولى، 1405هـ – 1984م؛ الحميدي، محمد بن فتوح (متوفاي488هـ)، الجمع بين الصحيحين البخاري ومسلم،ج 4، ص192، تحقيق د. علي حسين البواب، ناشر: دار ابن حزم ـ لبنان/ بيروت، الطبعة: الثانية، 1423هـ ـ 2002م؛ المقدسي الحنبلي، ابومحمد عبد الله بن أحمد بن قدامة (متوفاي620هـ)، المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيباني، ج8، ص142، ناشر: دار الفكر ـ بيروت، الطبعة: الأولى، 1405هـ. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ميبخشيد اين يكي گريه اور است ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- عمر نمى‏دانست كه از مجوس بايد جزيه گرفت ======================= «... ولم يكن عمر اخذ الجزية من المجوس حتى شهد عبد الرحمن بن عوف أنّ رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم اخذها من مجوس هجر» «... عمر از مجوس جزيه نمى‏گرفت تا آنكه عبد الرحمن بن عوف گواهى داد كه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از مجوس هجر جزيه گرفت». ×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××× الف - صحيح بخارى، ج 4 ص 117، باب فضل الجهاد والسير، باب الجزية والموادعة... . ب - سنن ترمذى، ج 4 ص 124 و 125، كتاب السير، باب 31، ح 1586 و 1587. ج - سنن أبي داود، ج 3 ص 168، كتاب الخراج والامارة والفى‏ء، باب في اخذ الجزية من المجوس، ح 3043. پسر خوب حاشمزكي فقط زياد نخندي ها كراهت دارد . لبيك يا علي
266 | حجت اله عرفانيان | | ١٤:١٩ - ١٨ تير ١٣٩٠ |
اولين مردي که به پيامبر ايمان آورد علي (ع) بود و او با دخت پيامبر و حسن و حسينو سلمان فارسي که همگي به دست ياران ابو مکر و عمر به شهادت رسيدند بر پيامبر نماز خواندند و غسلو تدفين رسول خدا نمودند و هيچ کس ديگر نبود همه رفته بودند براي رياست و جاه و مقام مقامي که خدا تعيين فرموده بود به مناسبتهاي گوناگون و غدير خم دشمنان علي 12 سال بيشتر زنده نماندند چون حق با 12 امام شيعه بود به عدد امامان شيعه 12 امامه شيعه زنده نماندند عدد اسم خلفاء هم ميگويد حق با 14 معصوم شيعه است ابوبکر برعکس خوانده ميشود رکب وبا عمر = رمع عثمان = نام ثع خون حيض ابوبکر 6+عمر3+عثمان 5=14 حق با 14 معصوم شيعه است 12 سال بيشتر زنده نماندند چون حق با 12 امام شيعه بود به عدد امامان شيعه 12 امامه شيعه زنده نماندند عدد اسم خلفاء هم ميگويد حق با 14 معصوم شيعه است عده اي بي شرم آنقدر نادانو پست آن ابو مکر الاغ عين عمر هم بوده مست نام محمد عکسش ميشود دم حم خون حم سوره قرآن علي برعکس ميشود يلع پايدار نام محمد هم عليست باور نداري نام محمد شکسته بنويس عکس نام محمد هم عليست کف دستت نوشه 81و 18 منهاي هم کن ميشود سن پيامبر و علي (ع) اين دو قرينه يکديگر بودند مثل هم صهر ابن عم وصي مصطفا حله پوشه حل عطايو انماست خواند احمد خويشتن را با علي مولاي امت تا بداني مصطفا جز مرتضي هم تا ندارد تا بداني ملک هستي جز علي سلطان ندارد ابو بکر 2سال بيشتر زنده نماند و عمر 10سال 2+10=12 حق با 12 امام شيعه بود عدد حروف اسم سه خليفه هم ميگويد حق با 14 معصوم شيعه است عمر = رمع ابو بکر = رکب وبا عثمان = نام ثع خون حيض در عربي به عمر ابو حفص بر عکس ميشود صفح وباء و عمر فاروق برعکس ميشود قوراف قورباقه مرداب بو گندو سه عضوء ماليده ميشود در وضوء با دو پاي بو گندو هر کس يک نام عمر را برد و برعکس پشگل وزغ و قورباقه رمع ميکروب و وباء و مرداب توالت رمع مامله ووو نشد بياد جايزه بگيره سه تا جايزه بگيره هم تف به روي 71 فرقه نادان کور دل اينم سه نام کثيف خجالت آور که شما به آن افتخار ميکنيد در دوره آخر الزمان عقل و علم پيشرفت نمود ه و حقايق بر ملا ء شده و انسانهاي پاک طينت پي به حقايق خواهند برد آدم اينقدر بي شرم نام هاي پيلد را چگونه ميشود پذيرفت و قرآن و عترت پيامبر را رها کرده و غريبه هاي شراب خوار بت پرست که اصلا قابل نيستند آنقدر بيسواد بوده و خيانتهاي آنان در آيات قرآن به وضوح آشکاراست ايه شرب خمر که آمد عمر رمع گفت گمان نکنم من از پس اين بر بيايم از پس خواهرش هم بر نيامد همه ياران به او در مسجد ميخنديدند اگر يک زره معرفت خواهرش را داشت هرگز به اين روز نميافتاد در قرآن 12 بار کلمه امام و اماما آمده و کساء 5 بار وکلمه يوم پنج باربنام پنج تن خانواده رسول خدا پنج انگشت داري بدست با 14 بند انگشت اين نشانه 14 معصوم شيعه است ابوبگر بر عکس خوانده ميشود رکب وبا که بر سر امت اسلام نازل شد از وضوء پريدم حق با کيست گفت با علي 5 عضوء شسته ميشود در وضو سه عضوء ماليده ميشود بو گندو نشوي خاک بر سر شرش را کم کن از سرما مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا عمر = رمع ابو بکر = رکب وبا عثمان = نام ثع خون حيض در عربي به عمر ابو حفص بر عکس ميشود صفح وباء و عمر فاروق برعکس ميشودگله قورباغه قوراف قورباقه مرداب بو گندو سه عضوء ماليده ميشود در وضوء با دو پاي بو گندو هر کس يک نام عمر را برد و برعکس پشگل وزغ و قورباقه رمع ميکروب و وباء و مرداب لجن کودو پهن رمع مامله ووو نشد بياد جايزه بگيره سه تا جايزه بگيره هم تف به روي 71 فرقه نادان کور دل اينم سه نام کثيف خجالت آور که شما به آن افتخار ميکنيد در دوره آخر الزمان عقل و علم پيشرفت نمود ه و حقايق بر ملا ء شده و انسانهاي پاک طينت پي به حقايق خواهند برد آدم اينقدر بي شرم نام هاي پيلد را چگونه ميشود پذيرفت و قرآن و عترت پيامبر را رها کرده و غريبه هاي شراب خوار بت پرست که اصلا قابل نيستند آنقدر بيسواد بوده و خيانتهاي آنان در آيات قرآن به وضوح آشکار است آدم اينقدر بي شرم نام هاي پيلد را چگونه ميشود پذيرفت پدران و مادرانشان هم بي سواد بوده اند با اين نامها دو خليفه تا 41 سالگي که هنور پيامبر به پيامبري نرسيده بود هنوز بت پرست بوده اند( رمع عمر) ميگويد من هيچ گناهي در جاهليت نبوده که مرتکب نشده باشم آيه منع شمر خمر شراب که نازل شد عمر گفت گمان نکنم من از پس اين يکي بر بيايم يعني سه خليفه دائم خمر بوده اند خداوند ثانيه و ساعت و هفته و ماه و سال را هم 12 قرار داد اضلاع کعبه را هم 12 و فشار خون هم 12 باشد همانند 12 امام شيعه دانشمندان ميگويند در بدن انسان هر سانتي متر پوست 12 متر عصب و سه متر موي رگ وجود دارد سه عضوء ماليده ميشود در وضوء سه نکن سه ميشه گور باباي سه ميشه اين سه تا با او سه تا ميشه سه تا لطفا وهابيت به غير اين سه تا و مثلث فرعون يکي جايزه ميدهيم دوتا مال اونا حيدثي آيه اي در باره اين سه خليفه رکب وبا و رمع و نام ثع ابوبکر و عمر و عثمان بياورد و سه تا جايزه بگيرد امام حسين در روز عاشوراء فرمود ما به دست اين سه خليفه به شهادت ميرسيم که تا سن 41 سالگي بت پرست بودند وقتي پيامبر به پيامبري مبعوث شد آن دو خليفه 41 ساله بوده اند پنج تن و دوازده اماو و چهارده معصوم را با چهلو يک جمه ميکينم 5+12+14+41=72 شهيد کربلاء که به دست دشمنان اسلام به شهادت رسيدند بدست خلفاء کساني که تا 41 سالگي بت پرست بودند
267 | حجت اله عرفانيان | | ١١:٣٢ - ٢٢ مرداد ١٣٩٠ |
چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله " القدر به کعبه وصي دوشه نبي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را اي ولاي تو صراط المستقيم بر شکاف کعبه ات کردم يقين اي مثال بي مثال از ذات بي مثل احد يافت آدم با تو رمز علمه الاسماء علي اي تو رمز بائ بسم الله الرحمن الرحيم يعني اينکه با خدا شد هر که باشد با علي در حقيقت پاکبينان ديده اند او را به حق حق تجلي گشته در آئينه روي نبي دوش خاتم بوده چون پاي علي رمز خاتم باز شد شد مشخص وارث دين نبي يا عليا يا عليا يا علي جلوه خاتم علي عشق پاک فاطمه مولا عليست خلقت عالم چون آغاز شد نام حيدر برد رحمن آسمانها باز شد در جهان شد حق منجلي چون به کعبه آمده دنيا علي جاي پايش بوده چون دوش نبي مولاء علي بت شکسته کعبه ميگويد علي جانشينه حق پيغمبر علي مولا علي مولاء علي مدح ما کي بود مدح مولايي که در لاهوت عشق ذکر تسبيح ملائک شد عليا" يا علي حاتفي گفت ديدم من آن کتف نبي گرد خاتم تا به شانه بود عليا" يا عليا" يا علي کاملو اکمل شده دينه خدا پاي حيدر شد به دوشه مصطفا رمز اکملتو دينکم رمز خاتم باز شد تا رسيد پايش به دوش مصطفا رمز پاي مرتضا جانشينه مصطفا آئينه تمام نماي خدا عدل مجسم ما سواست علي وارث کل انبياءست سر تر از عالم عليو مصطفاست حيدر کرار چون شير خداست جانشين حق حق مصطفاست براحتي ميشود فهميد حق با چه کسيست عدد يک فقط مختص خداست 1و 5تن ودوازده امام 12وچهادره معصوم 14و 124000و صدو بيستو چهار هزار پيامبر هم با هم شهادت ميدهند حق با 12 فرزندان رسول خداست چون دوازده عدد زيبا با هم ميباشند (151214124000 ) حق با دوازده امام شيعه است ثانيه و ساعت و روز و هفته و ماه و سال همه با هم شهادت ميدهند که حق با 12 امام شيعه و پنج تن آل عباست 12 ضربدره 5 تن =60 دقيقه و ثانيه و ساعت روز و هفته و ماه و سال هم ميگويد حق با 12 امام شيعه است عدد 1خدا و 6 سطح کعبه و هفت دور دوره کعبه و سن پيامبر 63 سالو 63 سنگ هر روز در حج به سه شيطان نماد رکب وبا و رمع و نام ثع ميباشد به هر کدام هفت سنگ ميزنند هر شيطان هفت سنگ سه روز هر شيطان 21+21+21=63 سنگ به اندازه سن پيامبر و علي (ع) چه کسي مثل پيامبر بود علي هم 63 سال سن داشت و 63 سنگ به سه شيطان ميزنند نماد ابو بکر = رکب وبا و عمر=رمع و نام ثع خون حيض شيطان ميزنند بجاي پيامبر و علي (ع) پس 16763 تقسيم بر 5 تن آل عباء =5 تن چون از 5 عدد هم تشکيل شده اعداد حروف نام خلفاء هم ميگويد حق با 14 معصوم شيعه است و مرگشان هم بعد از 12 سال ميگويد حق با 12 امام شيعه فرزندان دختر پيامبر رسول خداست اگر 4 تن و يا سه تن بود حق با سني که سه کلمه است سنت و سني پيامبر پدر بزرگ چه کسانيست پيامبر از بچگي سر پرستي علي (ع) را به عهده گرفت و داماد واقعي حضرت محمد بود ولي بدانيد حضرت خديجه يک دختر بيشتر نداشت به نام فاطمه سوره کوثر و دو دختر ديگر فرزندان خواهر خديجه يتيمان دو شهيد با جناقهاي پيامبر بود وقتي شهيد شدند پيامبر آنان را بزرگ کرد در عرب رسم است هر کس بچه يتيمي را سرپرستبي کند ميگويند او پدرش ميباشد اگر اين تير از ترکش رستميست بدانيد بفارسي علي رستميس رستم =) مت سر( کسي که در محراب فرق سرش شکافته و به درجه والاي شهادت نائل ميگردد ولي بعضي ها دوسش دارند ولي نماز نميخونند و ميگند ابوبکر = رکب وباء و عمر = رمع و عثمان = نام ثع خون حيض سه روز فقط روزه ميگيرند و نماز هم نميخونند خيلي کم بي اذن علي قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهيد محراب عليست اگر اين تير از ترکش رستميست بدانيد بفارسي علي رستميس رستم را برعکس بخاني ميشود مت سر جدا شده فرق سر خط سر شهيد فرق سر بي اذنه علي قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهيد محراب عليست علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله القدر به کعبه علي دوش نبي شد جانشينه مصطفا در کعبه دوشش مرتضا سن پيامبرو علي 63 سال کف دستت نوشته 18-81=63 سن پامبر و جانشينش علي نام علي يلع پايدار نام محمد برعکس ميشود علي نام محمد شکسته بنويس عکس نام محمد عليست نام علي بمثل چشمو گوشو ابرويت نام عمربمثل دماغو خايهو دولت ابو بکر را برعکس بخوان = (رکب وبا ) امام جمعه وباء گرفته با وضوء 70 بار بگو رکب وباء تا وباء نگيري اگر ميخاهي دعاي وبا گرفته ات مستجاب شود آنقدر بگو رکب وباء تا جانت در آيد اي وبا گرفته پر رو من جاي شما بودم از خجالت ميمردم آرپي جي زن گردان علي ابن ابي طالب اين ماه زدم زير برجکتون ماه ديگه ميزنم کوسجکتون اين دنيا آبرتون رفته اون دنيا خواهر مادرتون سرويسه خجالت بکشيد زندگيتون هم مثل اين نامهاي خلفاتون زپرتيه نامهاي خلفاء را برعکس بخوان تا ماهيت خلفاء ذات ناپاکشان مشخص ميشود که 71 فرقه امت اسلام را پاره پاره کرد ند اين رکب وبا گفت رمع ميگه حرف مفت نام ثع که مو ردش به هر سه شون بنداز تف رمع گفته با قورش عمر = رمع پشگل گوسفند عثمان نام ثع خون حيض به عربي به عمر ابو حفص ميگويد صفح وبا بدترين ميکروب گناهکار ترين ميکروب آزار دهنده ترين ميکروب وبا و ابو فاروق همه ميگويند قوراف وباء مدفوع وزغ گله وزق و قورباقه قوراف مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا خدا وند کعبه را مکعب آفريد تا نام مبارک و شريف خود با پنج تن آل عبا ء خانواده رسولخدا هر نام يک طرف کعبه باشد در زمينو آسمان نام آلله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه برروي علي درب کعبه هم حسينو رو برويش جانم حسن باشد شهيد ذرات قدم دوره علي پنج تنه آل عبا ميگردند در شاديو غم دوره علي ميگردند حجاج ندانسته و يا دانسته در طوف حرم عشق همه دوره علي ميگردند اين حجر نصب عهدش پاي توست عهد ميبندد که حاجي شيعه است 7+5=12به دوازده ضلع کعبه قسم که به 5 تنو 12 امامو 14 معصوم رسم . حقانيت تشيع از کلمات قران هم ميشود حق و باطل را تشخيص داد در سوره نساء( يا ايهل لذين آمنو) 14 حرف خطاب به 14 معصوم شيعه است( و اطيعو الرسول )12 حرف است ( اولي لا مر منکم) هم 12 حرف بنام 12 امام شيعه است. خدايا از تو بسيار ممنون و سپاسگذارم که گنجينه علمو معرفت عنايت الله پاکي ها را بما شيعيان عنايت فرمودي و با عنايت حضرتش حقايق را يکي پس از ديگري به ما ارزاني ميداري اين همه سرافرازي وقتي در اين سايتها انسان اين همه حقايق زيبا و باور کردني را مشاهده ميکند دشمنان شيعه در تعجبم شاخ در ميآورند چون جزو وحوشند خوب خود را به خريت زده و اداي نفهمان را در مي آورند جلوه آيه سمون بکمون عميون فهم لا يعقلون مثل چهار پايان نميفهمند همه آدما سه پا دارند يکيش نصفش کوتاست نطفه هاي ناپاک همانند غذايي که يک قاشق نجسات به آن اضافه کني نسل اندر نسل کثيف و نجس ان در نجس ميماند و جالب اينجاست انگار مخ ندارند و نميخواهد حرف حق و آيات قرآن را قبول کنند آرپي جي زن بزن کلاهک سه وبا وبا گرفته را بفرستش هوا اهل سنت و 71 حقه اگه اونجاتون سوخت بريد پماد سوختگي بخريد که کلاهي گشادتر سر شما و پدران شما رفته ميگم چرا شما را نميبينيم چون هزارو چهارصد ساله گمراه ان در گمراه هيد وباء گرفته ها همه سني شدند( رکب وبا =ابو بکر) )برعکس بخوان نام خلفاء را خدايا من جاي اونها خجالت ميکشم لا اقل در کتابهايتان اسامي بهتري انتخاب کنيد تا همه شيعه ها يادشون بره به عمر بگند عايشه هشياع کسي که خبر ها را فاش ميکند در حقيقت در قرآن آياتي در مذمت دو همسر پيامبر که چنين خطايي از آنها سر زد و مورد لعن و نکوهش خدا قرار گرفتند همانند زن چند پيامبر که نابکار از آب در آمدند پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد زن حضرت لوط مثل زنهاي وهابي بود حرف شوهرش را گوش نميکرد ميگفت منم ميخام رانندگي کنم راننده خوبي نبود رفت رو مين خورد زمين بهش گفتن عثمان شل در عربي به عمر رمع و ابو حفص ميگويند ابو حفص = (صفح وبا) بدترين گناهکار ترين وباء رمع عمر است ابو فاروق وبا قوراف مدفوع وزق قورباقه که دائم بوده مست آيه شرب خمر که نازل شد رمع عمر گفت گمان نکنم من از پس اين يکي بر آيم رمع فرمود در زمان جاهليت هيچ گناهي نبوده که مرتکب نشده باشم ابوبکر 2 سال و عمر 10سال بيشتر زنده نماند 2+10=12 چون حق با 12 امام شيعه فرزندان پيامبر بود حروف اسم سه خليفه هم ميگويد حق با 14 معصوم شيعه است خداوند موقع ساختن انسان به هر فرشته اي دستور داد عضوي از بدن انسان را بسازد فرشته اي تند تند گل لوله ميکرد وقتي خدا فرمود ساخته هاي خود را بياورند سه ميليارد گل لوله شده بود گفت همين سه تا کافيه براي عورت گفت بقيه اينها را چکار کنم گفت تمام آدمهاي نابکار را از همين گل مامله اضافي درست ميکنيم تمان آدمهاي نابکار را از اين خاکهاي مامله اي درست ميکنيم گفتند براي آدم دو پا نه سه پا دستور رسيد پاي سوم هم بذاريد باشه فقط سرشو گرد کنيد تا 71 يک فرقه نگن حق با ماست اگه بفهمند اين سه تا وجود دارد حتما توي کار خدا دست ميبرند و قطعا خواهند گفت حق با ماست دشمنان شيعه در تعجبم شاخ در ميآورند چون جزو وحوشند خوب خود را به خريت زده و اداي نفهمان را در مي آورند جلوه آيه سمون بکمون عميون فهم لا يعقلون مثل چهار پايان نميفهمند همه آدما سه پا دارند يکيش نصفش کوتاست اي گوهر بهر ولا علي آئينه تمام نماي قائم آل محمدي ذکر ملائک در سماء تنها بوود نام شما هم جانه جانانه علي سلطان عالم مرحبا آئينه روي خدا اي گوهر بحر ولاء اي آبروي شيعه ها گنجينه بحر ولاء قائم بوود شير خدا هستي تو خيلي با صفاء انگار ميبيني علي قائم بوود همچون يلي هرگز ندارد او حريف رستم بوود نام شريف در حلقه اين کائنات همچون سليمانو علي بحر خداوند جلي انگار ميبيني علي سلطان عالم با صفا جلوه نماي شيعه ها علي هيبت علي قدرت علي شوکت تقديم به روي با صفاي يوسف زهراء علي مهدي (عج) اي گوهر دردانه بهر ولاء هم يوسف زهراء عليست حقا که تو داماد احمدي گنج نهان بارگه کبريا علي زير نگين توست همه ما سوا علي هفت آسمان به درت سجده ميبرند اي خاک پاي جا نمازت توتياي چشم عارفان علي اي نور جاودانه ارضو سماء علي حسنه خدا در آءينه ات جلوه ميکشد جلوه نماي مکتب شيعه مولاءعليست اي جلوه گاه نور جمال کبريا يا علي هم آئينه رسالتو هم آينه امامتي اقيانوس نبي بحر کرامتي هم آئينه خدا در قيامتي جانم به فدايت که بهر عنايتي روزه پيروزي به کعبه علي دوشه نبي روز ه محشر هم لواي حمد بر دوشه علي کيست در اين تصوير در آئينه احمد علي شب نشين عرش بوده پرده دار عالمي با نبي همراز سبحان الذي اسري علي پرده دار لو کشف مولا مولا عليست پاک ميکرد اشک را تا سحر مولا علي غربت نيمه شب او که خشمش بود خود آئينه غمها علي صهر ابن عم وصي مصطفي حله پوش هل اتي يو انماست وارث گنجينه سر قضاء قابل تشريف قوله لافتي مولا عليست صاحب لاسيف بر ارباب معرفت دين خدا قابل تشريف قول لافتي مولا عليست در حرم همچون خليل الله گشته بت شکن آنکه پا دوش نبي بنهاده پا مولاء عليست آتشه عشقي که ابراهيم را بر گرفت کعبه را در هم شکست بتها به دوشه مصطفا بت شکن مثل احمد عشق زهرا ست تنها علي شاهنشه سرير ولايت علي از انما ولي يکموالله برتر از عالم خداست نايبش تنها عليست وارث کل تمام انبياست دوست دارد خدا زيبا علي خوانداحمد خويشتن را با علي مولاي امت تا بداني ملک هستي جز علي سلطان ندارد تا بداني اين محمد با علي همتا ندارد در باغ نبي باغبان چشمه کوثر سه قايتي شاهراه حق تو هستي در سلوک کاينات پرورده بدامن خود مصطفا عجب گلي با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لا اله الا الله است تو حيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است در روزه غدير خم نور حق پيدا شد وز جهازه اشتران منبري بر پا شد بگرفت محمد چو علي را سر دست سوگند به ذات حق که حق پيداشد حاتفي گفت ديدم من آن کتف نبي گرد خاتم با به شانه بود عليا" عليا" يا علي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا بارها گفت محمد که علي جانه منست هم بجانه عليو جانه محمد صلوات در نشستي که با احبا ء بود صحبت از ارزش تولي بود گفته شد ارزشه ولاي علي بي کمو کاست جانه حضرت زهراء بود اسوه تقواي و ايمانه ناب قائمه آل محمد ياور زهرا عليست چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله " القدر به کعبه وصي دوشه نبي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را اي ولاي تو صراط المستقيم بر شکاف کعبه ات کردم يقين اي مثال بي مثال از ذات بي مثل احد يافت آدم با تو رمز علمه الاسماء علي اي تو رمز بائ بسم الله الرحمن الرحيم يعني اينکه با خدا شد هر که باشد با علي در حقيقت پاکبينان ديده اند او را به حق حق تجلي گشته در آئينه روي نبي دوش خاتم بوده چون پاي علي رمز خاتم باز شد شد مشخص وارث دين نبي يا عليا يا عليا يا علي جلوه خاتم علي عشق پاک فاطمه مولا عليست خلقت عالم چون آغاز شد نام حيدر برد رحمن آسمانها باز شد در جهان شد حق منجلي چون به کعبهآمده دنيا اين جاي پايش بوده چون دوش نبي بت شکسته کعبه ميگويد علي جانشينه حق پيغمبر علي مولا علي مولاء علي مدح ما کي بود مدح مولايي که در لاهوت عشق ذکر تسبيح ملائک شد عليا" يا علي حاتفي گفت ديدم من آن کتف نبي گرد خاتم تا به شانه بود عليا" يا عليا" يا علي کاملو اکمل شده دينه خدا پاي حيدر شد به دوشه مصطفا رمز اکملتو دينکم رمز خاتم باز شد تا رسيد پايش به دوش مصطفا رمز پاي مرتضا جانشينه مصطفا آئينه تمام نماي خدا عدل مجسم ما سواست علي وارث کل انبياءست سر تر از عالم عليو مصطفاست حيدر کرار چون شير خداست جانشين حق حق مصطفاست اگر اين تير از ترکش رستميست بدانيد بفارسي علي رستميس رستم =) مت سر( کسي که در محراب فرق سرش شکافته و به درجه والاي شهادت نائل ميگردد ولي بعضي ها دوسش دارند ولي نماز نميخونند و ميگند ابوبکر = رکب وباء و عمر = رمع و عثمان = نام ثع خون حيض سه روز فقط روزه ميگيرند و نماز هم نميخونند خيلي کم بي اذن علي قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهيد محراب عليست اگر اين تير از ترکش رستميست بدانيد بفارسي علي رستميس رستم را برعکس بخاني ميشود مت سر جدا شده فرق سر خط سر شهيد فرق سر بي اذنه علي قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهيد محراب عليست علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله القدر به کعبه علي دوش نبي شد جانشينه مصطفا در کعبه دوشش مرتضا سن پيامبرو علي 63 سال کف دستت نوشته 18-81=63 سن پامبر و جانشينش علي نام علي يلع پايدار نام محمد برعکس ميشود علي نام محمد شکسته بنويس عکس نام محمد عليست نام علي بمثل چشمو گوشو ابرويت نام عمربمثل دماغو خايهو دولت ابو بکر را برعکس بخوان = (رکب وبا ) امام جمعه وباء گرفته با وضوء 70 بار بگو رکب وباء تا وباء نگيري اگر ميخاهي دعاي وبا گرفته ات مستجاب شود آنقدر بگو رکب وباء تا جانت در آيد اي وبا گرفته پر رو من جاي شما بودم از خجالت ميمردم آرپي جي زن گردان علي ابن ابي طالب اين ماه زدم زير برجکتون ماه ديگه ميزنم کوسجکتون اين دنيا آبرتون رفته او دنيا خواهر مادرتون سرويسه خجالت بکشيد زندگيتون هم مثل اين نامهاي خلفاتون زپرتيه نامهاي خلفاء را برعکس بخوان تا ماهيت خلفاء ذات ناپاکشان مشخص ميشود که 71 فرقه امت اسلام را پاره پاره کرد ند اين رکب وبا گفت رمع ميگه حرف مفت نام ثع که مو ردش به هر سه شون بنداز تف با قورش علي گفت عمر = رمع پشگل گوسفند عثمان نام ثع خون حيض به عربي به عمر ابو حفص ميگويد صفح وبا بدترين ميکروب گناهکار ترين ميکروب آزار دهنده ترين ميکروب وبا و به عمر رمع و ابو فاروق همه ميگويند قوراف وباء مدفوع وزغ گله وزق و قورباقه قوراف مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا خدا وند کعبه را مکعب آفريد تا نام مبارک و شريف خود با پنج تن آل عبا ء خانواده رسولخدا هر نام يک طرف کعبه باشد در زمينو آسمان نام آلله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه برروي علي درب کعبه هم حسينو رو برويش جانم حسن ذرات قدم دوره علي پنج تنه آل عبا ميگردند در شاديو غم دوره علي ميگردند حجاج ندانسته و يا دانسته در طوف حرم عشق همه دوره علي ميگردند اين حجر نصب عهدش پاي توست عهد ميبندد که حاجي شيعه است 7+5=12 سرور و امام شيعه به دوازده ضلع کعبه قسم که به 5 تنو 12 امامو 14 معصوم رسم . حقانيت تشيع از کلمات قران هم ميشود حق و باطل را تشخيص داد در سوره نساء( يا ايهل لذين آمنو) 14 حرف خطاب به 14 معصوم شيعه است( و اطيعو الرسول )12 حرف است ( اولي لا مر منکم) هم 12 حرف بنام 12 امام شيعه است. در قرآن 12 آيه که کلمه امام و اماما آمد و بنام پنج تن پنج با کلمه کساء و 365 بار کلمه يوم آمده است نشاندهنده تعداد روزها در يک سال و همچنين کلمه"شهر" (به معني ماه) که 12 بار آمده به معناي وجود 12 ماه در طول يک سال استو دوازد ساعت و يک دقيقه بنام 12 امام است 12 ضربدره 5 تنه آل عباء =60 يک دقيقه ».در ادامه آمده است: ماده "الامامة" گرفته شده اند نيز 12 بار در قرآن مثل دوازده ضلع کعبه يا 12 ساعت روز و شي و 12 ماه سال آمده اند که به معناي 12 امامي است که بر اساس روايتي که از پيامبر نقل شده است از امام علي(ع) وامام حسن(ع) و امام حسين(ع) آغاز شده و 9 فرزند امام سوم شيعيان را شامل مي شود».در ادامه اين مطلب 12 آيه قرآني که ماده "امام و امامت" در آن ذکر شده است را مي آورد که عبارتند از:1- سورة البقرة، الآية 124: {وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين}. 2- سورة التوبة، الآية 12: {وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ}. 3- سورة هود، الآية17: {أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَاماً وَرَحْمَةً أُوْلَـئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ }. 4- سورة الاسراء، الآية70: {يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَـئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلا}. 5- سورة الانبياء، الآية 72: {وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِين}.6- سورة القصص، الآية 5: {وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الاَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِين}. 7- سورة الحجر، الآية 79: {فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ }. 8- سورة السجدة، الآية 24: {وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُون}. 9- سورة يس، الآية 12: {إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ }. 10- سورة القصص، الآية 41: {وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصَرُون}. 11- سورة الفرقان، الآية 74: {وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً}.12- سورة الأحقاف، الآية 12: {وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَاماً وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَاناً عَرَبِيّاً لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ}. مشمولان حديث کساءيکي از مواردي که مورد شبهه برخي از علماي معاند سلفي است، تعداد افراد مشمول حديث کساء است و آنان ـ بر خلاف اکثريت علماي شيعه و سني ـ معتقدند که برخي از زنان پيامبر هم شامل اين حديث و متعاقب آن آيه تطهير مي شوند.اما اين خطيب مسجد الازهر با ذکر "حديث کساء"که در کتاب صحاح اهل سنت وجود دارد و از "ام سلمة"به نقل از پيامبر گرامي(ص) آمده، ثابت مي کند که فقط 5 تن آل عبا مشمول اين حديث و آيه تطهير هستند. او مي نويسد: ماده کساء نيز 5 بار در قرآن آمده است که در ذيل مي آيد:1- سورة البقرة، الآية 233: {وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِير}. 2- سورة البقرة، الآية 259: {أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِـي هَـَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير}. 3- سورة المائدة، الآية 89: {لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَـكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون}. 4- سورة المؤمنون، الآية 14: {ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِين}.5- سورة النساء، الآية 5: {وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَاماً وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفا 12ضربدره 5=60 دقيقه و ثانيه و ساعت و هفته و ماه و سال همه ميگويند حق با علي و 12 امام جانشينان روالله هستند فرزندان فاطمه دخت رسول خدا کتا بالله و عترتي خدايا از تو بسيار ممنون و سپاسگذارم که گنجينه علمو معرفت عنايت الله پاکي ها را بما شيعيان عنايت فرمودي و با عنايت حضرتش حقايق را يکي پس از ديگري به ما ارزاني ميداري اين همه سرافرازي وقتي در اين سايتها انسان اين همه حقايق زيبا و باور کردني را مشاهده ميکند دشمنان شيعه در تعجبم شاخ در ميآورند چون جزو وحوشند خوب خود را به خريت زده و اداي نفهمان را در مي آورند جلوه آيه سمون بکمون عميون فهم لا يعقلون مثل چهار پايان نميفهمند همه آدما سه پا دارند يکيش نصفش کوتاست نطفه هاي ناپاک همانند غذايي که يک قاشق نجسات به آن اضافه کني نسل اندر نسل کثيف و نجس ان در نجس ميماند و جالب اينجاست انگار مخ ندارند و نميخواهد حرف حق و آيات قرآن را قبول کنند آرپي جي زن بزن کلاهک سه وبا وبا گرفته را بفرستش هوا اهل سنت و 71 حقه اگه اونجاتون سوخت بريد پماد سوختگي بخريد که کلاهي گشادتر سر شما و پدران شما رفته ميگم چرا شما را نميبينيم چون هزارو چهارصد ساله گمراه ان در گمراه هيد وباء گرفته ها همه سني شدند( رکب وبا =ابو بکر) )برعکس بخوان نام خلفاء را خدايا من جاي اونها خجالت ميکشم لا اقل در کتابهايتان اسامي بهتري انتخاب کنيد تا همه شيعه ها يادشون بره به عمر بگند عايشه هشياع کسي که خبر ها را فاش ميکند در حقيقت در قرآن آياتي در مذمت دو همسر پيامبر که چنين خطايي از آنها سر زد و مورد لعن و نکوهش خدا قرار گرفتند همانند زن چند پيامبر که نابکار از آب در آمدند پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد در عربي به عمر رمع و ابو حفص ميگويند ابو حفص = (صفح وبا) بدترين گناهکار ترين وباء رمع عمر است ابو فاروق وبا قوراف مدفوع وزق قورباقه که دائم بوده مست آيه شرب خمر که نازل شد رمع عمر گفت گمان نکنم من از پس اين يکي بر آيم رمع فرمود در زمان جاهليت هيچ گناهي نبوده که مرتکب نشده باشم ابوبکر 2 سال و عمر 10سال بيشتر زنده نماند 2+10=12 چون حق با 12 امام شيعه فرزندان پيامبر بود حروف اسم سه خليفه هم ميگويد حق با 14 معصوم شيعه است خداوند موقع ساختن انسان به هر فرشته اي دستور داد عضوي از بدن انسان را بسازد فرشته اي تند تند گل لوله ميکرد وقتي خدا فرمود ساخته هاي خود را بياورند سه ميليارد گل لوله شده بود گفت همين سه تا کافيه براي عورت گفت بقيه اينها را چکار کنم گفت تمام آدمهاي نابکار را از همين گل مامله اضافي درست ميکنيم تمان آدمهاي نابکار را از اين خاکهاي مامله اي درست ميکنيم گفتند براي آدم دو پا نه سه پا دستور رسيد پاي سوم هم بذاريد باشه فقط سرشو گرد کنيد تا 71 يک فرقه نگن حق با ماست اگه بفهمند اين سه تا وجود دارد حتما توي کار خدا دست ميبرند و قطعا خواهند گفت حق با ماست دشمنان شيعه در تعجبم شاخ در ميآورند چون جزو وحوشند خوب خود را به خريت زده و اداي نفهمان را در مي آورند جلوه آيه سمون بکمون عميون فهم لا يعقلون مثل چهار پايان نميفهمند همه آدما سه پادارند يکيش نصفش کوتاست اگر 71 فرقه همين را علمه عثمان نام ثع نکنند و بناحق نگويند حق با ماست از وضوء پرسيدم حق با کيست گفت با علي 5 عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بو گندو نشوي خاک بر سر امان از دست سه خليفه بي پدر مواظب خود باش وبا گرفته نباش ابوبکر = رکب و با تمام نامهاي سه خليفه را بر عکس بخوان بدترين معنا و ذات پليد آنها را مشخص ميکند همه نامهايشا و با زده رکب و با ر مع نام ثع خون حيض مدفوع وزق و با صفح وبا گرفته وبا قوراف ۱۲ امام و پنج تنه آل عباء + دوازده امام يا دوازده ضلع کعبه ۱۲+۵ =۱۷ رکعت نماز روزانه ۱۲ امام ضربدره ۵ تن =۶۰ ثانيه و دقيقه و ساعت و روز و هفته و ماه و سال و دوازده برج ولايت آسمانو زمين گواست نيست جز حيدر امير المومنين خواند احمد خويشتن را با علي مولاي امت تا بداني ملک هستي جز علي سلطان ندارد تا بداني مصطفا جز مرتضا هم تا ندارد عکس نام محمد عليست باور نداري نام محمد شکسته بنويس عکس نام محمد عليست سن پيامبر و علي ۶۳ سال قرينه مصطفا مرتضاست شکاف کعبه گواه علي شير خداست بقوله مصطفا در کعبه دوشش اميرالمومنين غير از علي نيست حمدو قلهو ايه الکرسي به عرش کبرياء مدح او گويد به دوشه مصطفا علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا هر کس حق نپذيرد گرفتار شود به لعنت خدا رکب وباء رمع صفح و با ء در عربي به عمر ابو حفص صفح و با ميگويند و عثمان نام ثع خون حيض گرفتار نشوي بر وباء بروح محمد و علي بفرست مدام صلوات شيعه شدي بر تو مرحباء درود رسولو درود علي شيعه مولاء بر تو باد هزار صلواتبي اذنه علي قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهيد محراب عليست اگر حق را بپذيري الهي 500 سال عمر کوني وگرنه در رمع ميکروب وباء شوي شد مشخص که حق تنها عليست باور نداري نام محمد شکسته بنويس عکس نام محمد عليست خداوند مثله ستاره بدن انسان را با پنج عضوء بزرگ و شريف آفريد مثله پنج طرف کعبه با نام الله و پنج تن دوره کعبه هر طرف نام شريفي بر همه عالم حريفي و 12 ضلع کعبه و7 بار دوره کعبه و صفا و مره 7+7=14 معصوم شيعه 7+5=12 امام شيعه 12+5=17 رکعت نماز 12ضربدره 5= 60 ثانيه و دقيقه و ساعت و هفته و ماه و سال و ساعت و کهکشان هم ميگويد حق با عليست به طور ميانگين مردم از عنکبوت بيشتر مي‌ترسند تا از مرگ! بايد هم بترسند مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا *انسان سالانه بيش از ۱۰ ميليون مرتبه پلک مي زند! ده 10 ميليون تقسيم بر 5=5 پنج تنه آل عباء خداوند 5 حسه لامسه در صوتت نهاد با پنج عضوء شريفو بزرگ با سه عضوء کوچک و حقير اگر نشود علمه عثمانه اگر 71 فرقه بدانند همين را علمه عثمان کرده و ميگويند حق با ماست پنج انگشت با قلبت شد پديد تا که ز پنج تن جدا ء نشيد 14 بند انگشت داد بر شما کور که نيستي اي بي حياء يعني تف به روي 71 فرقه پليد شکست خورده ناپديد قطره قطره خونم ميدهد گواه نيست بهتر ز پنج تنه آل عباء کور نيستي نگاه کن به دست چهارده بند انگشت بنام چهارده معصومه شيعه است ميگويي راست حق با چهار خليفه نيست دستت را بلند کن و چهار انگشت را نشان بده اي ملعون چهار انگشت دوازده بند انگشت دارد اگر بند انگشت نباشد که چهار انگشتي وجود ندارد حق با عليست 12 +5=17 رکعت نماز 12 امامه شيعه است 12ضربدر 5=ّ يک دقيقه 60 انگشت شصت نشان قدرت علي ع قدرت 60 مرد جنگي همان قدرتي که دره خيبر را از جاء کند 60ضربدر72=4320تقسيم بر12=360تقسيم بر 5=72شهيد کربلاء روزه 30روزه ضربدر 12 امام = 360تقسيم بر5 تن = 72 شهيد کربلاء همه حقانيت علي و حيسن را تاکيد و تائيد ميکنند 7 دور دوره کعبه 7 بار صفا 7+7=14 چهارده معصوم داري اي بينوا دوازده ضلع کعبه بنام دوازده امام شيعه 12 ضربدره 5 تنه آل عباء =60 ثانيه يک دقيقه و دوازده ساعت و دوازده ماه يکسال همه ميگويند حق با عليست 60ضربدره 60=360تقسيم بر 5 تنه آل عباء =72 شهيد کربلاء 72تقسيم بر 5 = 14 معصوم گوهر ولاء *خورشيد ۳۳۰۳۳۰ مرتبه بزرگتر از زمينه! تقسيم بر 5=4 بزرگترترين عدد 4 مولاست ميباشدخليفه اولي آدم ابوالبشر است خليفه دوم داود نبيست خليفه سوم هارون برادر موسي خليفه چهارم علي بر محمد مصطفا (ص) که اعداد3و 2و1 کوچکترين عدد ميباشند که از خورشيد دورتر ميباشند مثله سه خليفه دورترين به رسول خدا بودند5تنه آل عبا ضربدره 12 امام =60تقسيم بر 12=5 تنه آل عبا 60تقسيم بر 14معصوم = 5 تنه آل عبا 60 تقسم بر 5 تن =12 سرور و امام شيعه 60تقسيم بر 12 سرور و امام شيعه = 5 تن آل عباء 60 تقسيم بر 14 معصوم شيعه = 5 تنه آل عباء 71 فرقه بي نواء تف به روي همه شما اگه بر نگردندبه درک دشمنان خدا 12 امام ضربدر 5 تنه آل عبا = 60ضربدر 72 فرقه =4320تقسيم بر 12=360تقسيم5=72 شهيد کربلاء که از دوازده امامو پنج تنست ميگويد حق با 12 امام و 14 معصومه شيعه ميباشد يعني چهارده معصوم شيعه امام 12ضربدر5 تنه آل عبا =60 ثانيه يک دقيقه تقسيم بر 3 خليفه =20تقسيمبر 12=5 تنه آل عبا همانطور که شيعه اين سه خليفه قلابي را قبول ندارد شيطان هم کاري کرده که 71 فرقه همانطور که ايمان 71 فرقه نسبت به حقانيت علي سست و دروغين است اين سه خليفه هم نسبت به رسوالله بي تفاوت و ستيزه جو و گينه داشتند ميدانستند که علي (ع) جانشين بر حق رسو الله ميباشد 5 انگشت بنام پنج تن است با چهارده بند انگشت بنام 14 معصوم شيعه دست انسان از هر طرف بخواني الله و به راست علي (ع) خوانده ميشود يک شصت داري با چهار انگشت ميشود 64 تقسيم بر 12=17 رکعت نماز پنجه انگشت بخاک افتد براي پروردگار گر نباشي بي نمازو نابکار امام حسين گفت در روز عاشوراء کساني من و يارانم را به شهادت رساندند که تا سن 41 سالکي بت پرست بودند 5تنه آل عبا حيث کسا و مباهله آل عبا 5+12امام +14 معصوم +41=72 وقتي پيامبر مبعوث شد آن دو خليفه 41 سالشان بود و هنوز بت پرست بودند يعني مارو عقربو عنکبوت سياه کي بود جانشينه رسوله خدا از چه قرار است قضيه دانم که چه هست مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا فبه اي الاء ربکما تکذبان ميدانستيد با ضربان قلب آدمها ميشود پي به اسرار دروني آنها برد معلوم ميشود کي بهشت ميرود و کي جهنم آدم کشها ريتم قلبشان فرق ميکند بي نماز ها هم همينطور بي ايمانها از زمين تا آسمان ضربان قلبشان با با ايمانها فرق دارد ديگر نگران کلاه بردارها نباشيد ضربان قلب آنها دردقيقه **ميزند در درونه سينه ام زيبا دل است شکل پنج تن ميزند هر دم که 72 بارعشق مولا ميتپد چون خوشگلست با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لا اله الا الله است توحيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است فاطمه عشق محمد رسوالله علي ولي الله است هر سطح کعبه بنام 5 تن است دوازده ستونه کعبه بنام 12 امه شيعه است 12 امامو دوازده ستونه کعبه دوازده برج امامت 12 سياره منظومه شمسو ضحي و القمر اذا طلاءمحمدو علي مرتضي کوثر آل عبا فرمود پيامبر سه نام من اح م د م ح م م د م ح م ود شيعه دارد 14 معصوم از سه نام محمد پيداست بلند بفرست بروي پاکش صلوات ابجد کبير جمع کني نام علي و اسماء الهي 1110تقسيم بر 14 معصوم ميشود 7 دوره کعبه 7+5 تن =12 امام مثل 12 اضلاع کعبه از نام علي ابجد کبيرو صغير پيداست26تقسيم بر 5= 5 تن آل عباء بر حقند 26تقسيم بر 12 امام =7 دوره کعبه 110+26=136 جمع نام علي در ابجد کبير و صغير 136تقسيم بر 5=5 تن آل عباء 136تقسيم بر 14 معصوم =12 امام بدست ميآيد 14معصوم +علي3 =17 رکعت نماز دوازده امام 12+5 تنه آل عبا =17 رکعت نماز علي 3+نماز 4=7 بار ميگردي بدوره کعبه زادگاه علي دوازده امام باز دو در کرد کعبه و کائنات تا کند اين سه ناحق را به خاک نام علي بمثل گوشو چشمو ابرويت نام عمر بمثل دما 0 خا 000 د 000 آرپي زن لشگر علي ابن ابي طالب به فرمانده لشگرمان گفتن چند موشک بدهيد گفت بني سگ همه را سگ خور کرده گفتم مگر ميشود رئيس جمهوري با دست خودش طناب دار را به گردن خودش بيندازد گفت مگر سه خليفه اين کار را نکردند وبا گرفته را چاره جز مرگ نيست بني صدر را هم بر عکس بخوان رد صينب در اعتقاد ما صينب مسلمانان از سويي خطر وذلزوج ابليس از خطر حيوان طثمقمشرظ ...سران بهائيت از ياپ وضعيت پيش آمده براي ظلايچب فرقه و آينده تاريک رد صينب آن، شديدا نگران شدن خداوند بدن انسان را مثبل ستاره پنج عضوء بزرگ و شريف با سه عضوء کوچک و حقير آفريد اگر 71 فرقه بدانند اين سه عضوء کوچک وجود دارد همين را علم عثمان کرده و خواهند گفت حق با ماست دانشمندان ميگويند در هر دست انسان سي استخوانوجود دارد 6ضربدره 5تن =30+30 هر دو دست 60 استخوان 12 ضربدره 5 تن =60 اسخانهاي دستها هم گواه بر حقانيت 12 امام شيعه و پنج تن آل عباء ميباشند 12+5=17 رکعت نماز من چگونه بگويم حق با رکب وبا و رمع و نام ثع ميباشد تف به رويت که حق را نميپذيري دانشمندان ميگويند و در هر سانتي متر پوست انسان 12 متر عصب و سه متر موي رگ وجود دارد خداوند چهار ماه از سال را حرام فرموده قتل و خونريزي را چهار انگشت هم 12 بند دارد و اعتقاد به هر بند از سوي خدا بسيار مهم است اگر بند انگشت نباشد که انگشتي وجود ندارد 5 انگشت داري به دست اين نشانه پنج تنست با 14 بند انگشت به دست اين نشانه چهارده معصوم شيعه است اگر 12 امام نبود خلفاء نابودميشدند عمر بارها گفت اگر علي نبود من نابود شده بودم بخوان نام الله هم پنج حرف مثله فاطمه که عشق رسول خداست 23 حروف پنج تنه آل عباست23+14+12+5=54تقسيم بر 14معصوم =5 تنه آل عبا ميشود پنج تن خانواده رسولخداست مثل يک دست که پنج تنست کن قبول با چهارده بند دستبنام 14 معصوم شيعه است تف بروي هر دشمن نادان مست هم ابو مکرو عمر عثمان پست حق نباشي نام تو بد ميشود برعکس شود نام حسين و ائمه چون شد پديد قلب را خدا شبيه 5 آفريد که ز پنج تن جدا نشيد در خون ناگه تپيد داني چرا قلبت ميتپد مدام تنها به عشق خدايو پنج تنو دوازده امام 72 بار قلب ميتپد قلبت مدام تا که ره کج نکني سوي عوام خدا 1+5=اطراف کعبه شش سطح کعبه 6ضربدر12=72تن شهداي کربلا که ز پنج تن بودند و دوازده امام در قرآن 12 بار 12 کلمه امام و اما ما آمده و پنج بار بنام پنج تن کلمه کساء و کلمه يوم 365 بار آمده که عدد 365 نماد سه خليفه و کعبه که خود قضاوت ميکند حق با 5 تن است سه کوچکترين عدد و دورتر به خانواده رسول خداست عدد چهار نزديکترين عدد به نور ولايت عصمت و طهارت حضرت فاطمه زهراء علي ابن ابي طالب ميباشد365+5+12+14=396 تقسيم بر خليفه چهارم علي (ع) =14 معصوم سه تن نابود نام علي ميشود چشمو گوشو ابرويت نام عمر رمع رکب وبا نام ثع بمثل دماغو خايهو دولت وبا ء گرفته ها همه سني شدند سوار بر وباي ابو مکرو ابو وبا صفح پرو شدند برعکس بخواني نام اين سه تا وباء گرفته را خنده ات ميگيرد رکب وبا = ابوبکر رکب وبا تف به اين رکب وباء که بر سر امت اسلام وبايي بدتر از اين نازل نشد عمر = رمع پر پشگل گله گوسفند و عثمان نام ثع ميکروب استغفراغ خون حيض به عربي به عمر ابو حفص ميگويند صفح وبا بدترين وباء و گناه کار ترين وباء صفح وبا و به عمر ابو فاروق قوراف مدفوح وزق و وبا ء گله وباء وزغ قورباغه ميشود اگر هر کس يک نام اين سه تن را آورد و معنايي بد نداد بياد سه تا جايزه بگيرد ميکروبو مارمولک عقربو عنکبوتو وزغ وباء صفيح بدترين وبائ تاريخ اين سه تن بودند هر کس قبول نکند اين سه تن وباء سلام ميکند به خواهرش سلام مدام 000يا هدايت کند سوي ما (خنده بر هر درد بي درمان دواست لعن بر اين سه شفاست نام علي ميشود چشمو گوشو ابرويت نام عمر رمع بمثل دماغو خايهو دولت لعنت خدا بر 71 حقه و شيطان توي وسط کار آدمو خنده ميندازند نميشه هم نگي تو را خدا منو ببخشيد منظورم رکب وبا و رمع و نام ثع بود يه وقت به دل نگيري مواظب خواهرت باش سني داداش عايشه بر وزن پشه شايعه هشياع کسي که رازها را افشاء ميکند در قرآن دو همسر پيامبر مورد نکوهش قرار گرفتند يکيش همين وباء گرفته دختر رکب وبا ابو بکر معروف به ابو مکر عنکبوت سياه سازنده بت لاتو عزي الکي نبوده هنرمند بوده که به پيامبر شورش کرده و نامرد تر از او اصلا وجود نداشته شيطان هم قادر به اين کار نبوده دست شيطان را از پشت بسته خيلي حقه باز و نامرد بوده که تونسته خودشو جانشين پيامبر جا بزنه خداوند مثل پيامبر و علي دو چشم بما داده به حساب ابجد 330تقسيم بر خليفه چهارم علي =330 تقسيم بر 4=12 امام در قرآن 12 بار آيه امام و اماما آمده و کلمه کساء بنام خانواده پيامبر پنج تن آل عباء 5 بار آمده و کلمه يوم 365 بار آمده تقسيم بر 5=14 معصوم شيعه سال 12 ماه مثل دوازده امام شيعه است مثل ثانيه ومثل ساعت و هفته و ماه و روز و ساعت ميگويد حق با 12 امام شيعه است 12ضربدره 5=60 ثانيه يک دقيقه ووووعالم وآأم همه ميگويد حق با شيعه عليست حقيقت روشن حق رسيد که حق تنها با قائم آل عليست هر کس نطفه اش ايراد داشته باشد قاتل از آب در خواهد آمد خداوند هر پستي بوده در اين سه نام داده برعکس بخواني رکب وبا = ابوبکر رکب وبا که بر سر امت اسلام و بايي بدتر از اين نازل نشد عمر = رمع پر پشگل و عثمان نام ثع ميکروب استغفراغ خون حيض به عربي به عمر ابو حفص ميگويند صفح وبا بدترين و گناه کار ترين وباء صفح وبا و به عمر ابو فاروق مدفوح وزق و وبا ء گله وباء و قورباغه ميشود اگر هر کس يک نام اين سه تن را آورد و معنايي بد نداد بياد سه تا جايزه بگيرد ميکروبو مارمولک عقربو عنکبوتو وزغ وباء صفيح بدترين وبائ تاريخ اين سه تن بودند مارو عقربو عنکبوت سياه کي بود جانشينه رسول خدا اصلا نيست در عالم بدتر از اين سه نام نديدم نامرد تر از وهابي و بهايي پر رو يو گدا در حديث است که حضرت عيسي چون ظهور کند دستور دهد تمام نامردان تاريخ و اين سه تن را از قبر در آوردند و در حظور عالم و آدم رسواشون خواهد کرد جها لطلاع اهل سنت خواهرتون سرويسه هر کي اونجا حرف رو حرف رکب وباء که ميگه من بناحق تمام عالم را به تباهي و جهنم را پر از پدران ابلهه شما نمودم اينجا شيطان با دنبک ميآد از خوشحالي در پوست خودش نميگنجد مثل الا« اين سني ها که بيخودي پا روي حق ميگذارند و ناحق را حق ميبينند خداوند بدن انسان را مثل ستاره با ۵ عضوء بزرگ و شريف آفريد با سه عضو کوچک و حقير اگر ۷۱ فرقه بدانند اين سه عضو ء وجود دارد همين را علم عثمان کرده و خواهند گفت حق با ماست از وضوء پرسيدم حق با کيست گفت با علي پنج عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بو گندو نشوي خاک بر سر مواظب باش اي پسر گند بزني به پايت خونت حدراگر حق بود با اين سه بي پدر ميگفتم راستش را قلب را خدا شبيه ۵ آفريد که ز پنج تن جدا نشيد قطره قطره خو نم ميدهد گواه نيست بهتر ز پنج تنه آل عباء نماز را خدا در پنج وقت آفريد اصول دين پنج نماز پنج قنوتو پنج رکوع پنج تکبير مرگ سه خليفه نادان رسيد به کعبه قسم هر ضلع کعبه که به پنج تن رسم در زمينو آسمان نام الله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه بر روي علي درب کعبه هم حسينو روبرويش بوود جانم حسن به دوازده ضلع کعبه رسم کعبه دارد دوازده ضلع تا اهل سنت شود خجل علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را ۱۲+۵=۱۷ رکعت نماز ۱۲ ضربدره ۵=۶۰ دقيقه و ثانيه و ساعت و هفته و ماه و سال همه ميگويد حق با عليست حق با ۱۲ امام بر حق نبي ست ابوبکر ۲ سال و عمر ۱۰سال بيشتر زنده نماند ۲+۱۰=۱۲ حق با ۱۲ امام شيعه بود اسم سه خليفه هم ميگويد حق با ۱۴ معصوم شيعه است ابوبکر 6+3عمر +عثمان ۵= ۱۴ حق با 14 معصوم شيعه است علامت آزادي دو انگشت يعني همه ما شيعه علي هستيم ابوبکر ابومکر رکب وباء بعد از دو سال از دنيا رفت علي اولين بار دو انگشت آزادي را بالا برد دشمن مرد پيامبر جانشينش بايد مثل خودش باشد 63 سال و علي 63 سالبا مقام عظماي شهادت آنهم فرزند کعبه زاده محراب و شهيد محراب شود اگر علي در نماز به شهادت نميرسيد حقش ضايع ميگشت امام حسين در روز عاشوراء فرمود ما به دست اين سه خليفه به شهادت ميرسيم که تا سن 41 سالگي بت پرست بودند وقتي پيامبر به پيامبري مبعوث شد آن دو خليفه 41 ساله بوده اند پنج تن و دوازده اماو و چهارده معصوم را با چهلو يک جمع ميکينم 5+12+14+41=72 شهيد کربلاء که به دست دشمنان اسلام به شهادت رسيدند بدست خلفاء کساني که تا 41 سالگي بت پرست بودند بدن انسان دو پا و دو دست و يک سر ميباشدمثل ستاره پنج ضلعي 11110 تقيسيم بر 14 معصوم =75-3 خليفه =72 شهيد کربلاء بدن انسان هم ميگويد اين سه خليفه باعث شهادت 14 معصوم شيعه شدند پنج انگشت داري به دست اين نشانه پنج تن است با 14 بند انگشت اين نشانه 14 معصوم شيعه است يا 14 خط انگشت فقط شصت انگشت شصت دو تا بند دارد کف
268 | جواد شيعه | | ٠٩:٣٥ - ٢٨ مرداد ١٣٩٠ |
لعنت بر ان كسي كه پايه گذار سقيفه شد لعنت بران كسي كه به ناحق خليفه شد ازما بترس طايفه اي پر ارده ايم ما مثل كوه پشت علي (ع) ايستاده ايم
269 | حجت اله عرفانيان | | ١٩:٠١ - ٢٩ مرداد ١٣٩٠ |
خداوند کعبه را مکعب آفريد تا نام مقدس خود با پنج تنه آل عبا بر هر طرف کعبه يک نام شريف باشد خانواده رسول خدا مثل انگشتان يک دست 5 و زيبا با چهادره بند انگشت يا خط بند انگشت مي باشد بخوانيد نام خلفاء برعکس ابوبکر مکارو پليدو پست اين عمر هم حقشه گويي بمثل ماملست عمر = رمع ابو بکر ( رکب وبا) ابوبکر عمر ابو حفص = صفح وبا بدترين گنه کار ترين وبا به عمر ابو فاروق هم ميگويند مدفوع وزق گله وزق به عثمان نام ثع = خون حيض ميکروب قي استفراغ از وضوء پرسيدم حق با کيست گفت با عليست 5 عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بو گندو نشوي خاک برسر شرت را کم کن از سرما مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا در حج هم 63 سنگ به اندازه سن پيامبر و علي (ع) به سه شيطان ميزنند مثل غسل که از سه ناپاکي پاک ميشوي خداوند 4 ماه از سال را حرامي فرموده دانشمندان ميگويند هر سانتي متر پوست انسان 12 متر عصب و سه متر کوي رگ وجود دارد در قرآن 12 آيه که کلمه امام و اماما که علامت 12 امام شيعه است آمده به دوازده ضلع کعبه قسم که به 5 تن و دوازده امامو چهارده معصوم رسم نام محمد عليست عکس نام محمد عليست يليست يلع پايدار عليست باور نداري نام محمد شکسته بنويس عکس نام محمد عليست دم حم محمد استو علي دشمنش اين سه تن ابليس پست تر از اين سه نيست حتي ابليس 1400سال دولتون زدند گلتون زدند گلو گلو گلو سني بيا هلو سرچ کنيد توي يکي از مربع هاي اينترنت رکب وبا تايپ کنيد همه مقاله ها ميآيد قسمت نظرها نام علي به مثل چشمو گوشو ابرويت نام عمر بمثل دماغو خايهو دولت بخوانيد نام خلفاء برعکس ابوبکر مکارو پليدو پست اين عمر هم حقشه گويي بمثل ماملست رمع =گوسفند خجالت خجالت خجالت زود برگرد زودبرگرد زود برگرد چس ديگه مانده براي اهل سنت شير سماور تو کون نامرد به والله اگه من سني بودم همي الان شيعه ميشدم کوس خواهر اين سه خريفه رکب وبا رمع و نام ثع که جمعا (صفح وبا) هر سه بدتريم وباي دول تاريخ
270 | شهرام عقيلي | | ٠٢:٣٣ - ٣١ مرداد ١٣٩٠ |
خدايا به وحدانيتت قسم هركه با آل علي بد كرد نيست ونابود بگردان آمين يا ربالعالمين.............هركه با آل علي در افتاد ورافتاد
271 | tanrya | | ٢٤:٤٧ - ٠٢ شهریور ١٣٩٠ |
اگر گيري وضو با آب زمزم
اگر سجاده گردد عرش اعظم
اگر گويي وضو بر بام افلاک
گر از تکبير گردد سينه ات چاک
اگر ضرب المثل گردد خضوعت
به حمدو قل هوالله در رکوعت
مبادا بر نماز خود بنازي
(علي را گر نداري بي نمازي)
272 | 1128 | | ٠٢:٣٥ - ٠٤ شهریور ١٣٩٠ |
با عرض سلام وخسته نباشيد .من اولا از شما به خاطر ارائه اين خبر وروشنگري جامعه تشكر ميكنم.وثانيا در جواب به اظهارات جناب مولوي عرض ميكنم كه سكوت حضرت علي(ع) از باب سفارش حضرت رسول اكرم (ص) در آخرين روزهاي زندگي مباركشان به ايشان بود وهمچنين حضرت اين سكوت را براي حفظ اسلام در آن روزها كه ديني نوپا بود وهمچنين به خاطر تهداديداتي که از طرف دشمنان داخلي وخارجي مانند امپراطوري روم بر عليه اسلام انجام مي شد. به خاطر حفظ دين مبين اسلام انجام دادند.وهمچنين جالب است بدانيد چه کساني در زمان رحلت حضرت رسول اکرم(ص) باخلفاي اول ودوم براي انتخاب جانشين براي پيامبر اکرم که قبلا توسط خدا ورسولش مشخص شده بود همکاري کردند.نکته اينجاست که خلفاي اول ودوم در مکاني به نام سقيفه دور هم جمع شدندکه مکان متعلق به يهوديان بود و آنها درآنجا جلسات خود را برگزار مي کردند .اندکي تأمل در اين قضيه ما را آگاه تر مي کند که بزرگترين دشمنان اسلام (يهوديان،طبق آيه قرآن)حامي خلفاي اول ودوم بر سرجانشيني براي حضرت رسول اکرم(ص) بودند يعني چه.......
273 | حجت اله عرفانيان | | ١٥:٤٧ - ٠٨ شهریور ١٣٩٠ |
اگر نام علي بردي زرنگي به ريش آن سه تن بايد بخندي دلم ديوانه عشق ولايت کجا بينم دوباره روي ماهت بزرگترين دشمنان اسلام (يهوديان،طبق آيه قرآن)حامي خلفاي اول ودوم بر سرجانشيني براي حضرت رسول اکرم(ص) بودند يعني چه.....خر چه داند قيمت نقلو نبات قدر زر زرگر شناسد قدر پيغمبر علي .. نام 12 امام شيعه با دوازده آيه که با 12 کلمه امام و اماما در قرآن آمده و کلمه پنج تن کساء پنج بار و کلمه ماه هاي سال 12 بار و نوم روز 365 بار آمده 71 فرقه بميريد کشته شد زهراي اطهر زان سبب گفته در قرآن تمام آيه ها حق با عليست 12 نور ولايت علي ضربدره 5=60+12 =72نور ولايت 72 شهيد کربلاء ستاره آسمان ولايت عليست ماه دل آراي محمد فاطمه جانش عليست روشن به جمال حضر ت قائم آل محمد علي حيدرمدد يا قائم آل محمديست جانم به فدايش که همتاي عليست همتاي علي کسي بجز قائم نيست نام شريفش هم به فارسي علي هم رسميست نام رستم بر عکس ميشود مت سر کسي که فرقش ميشکافد با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لا اله الا الله است تو حيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است دلنشينه مولاء و دوازده 12 نورخداست نور جمال ولايت علي با زهراست 72 بار قلبت ميتپد به عشق حسين مواظب سه حقه باز باش نخوري( رکب وبا )هم نگيري باز رکب نخوري از سه حقه باز تف به روي دشمنان اهل بيت بنداز قلبت ميتپد به عشق حسين 72 بار در دقيقه هم ميتپد 12ضربدره 6 شش سطح کعبه=72 به دوازده ظلع کعبه قسم به پنج تنو دوازده امامو چهارده معصوم رسم 12ضربدره 6 سطح کعبه = 72 شهيد کربلاء که در عالم کردند غوغا فکر کردند شيعه را شهيد کردند چون حقيقت زنده شد به امر خدا نام مبارک و شريف پنج تن خانواده رسول خدا با نام الله و محمد علي فاطمه حسن و حسين دوره کعبه پنج تن آل عباء هر سطح يکي از خانواده رسول خدا و12ضربدره 6سطح کعبه = 72 شهيد کربلاء تقسيم بر 12=6 سطح کعبه با نام الله پنج تن ال عباء72شهيد کربلاء ضربدره 14 معصوم =1008 و علي =1008+110علي =1118-72شهيد کربلاء 72=60 انگشت شصت هم ميگويد بياخ حق با سه تن نيست اسامي خداوند و علي 1118-72=46+14معصوم =60+12 معصوم شيعه دوازده امام نور ولايت علي= 72 شهيد کربلاء 72بارميتپد قلبت با شورو شين ميگويد فشار خونت 12 باشد نه سه نه 3 نحسه نجسه 3 حقه باز عرق خورو قمار بازو زن باز بچه سنه هنس شما به دروغ ميگوئيد علي را خليفه چهارم ميدانيد با اين همه کتاب و فضائل اميرالمومنين پس چرا حرف علي را قبول نداري از نظر شيعه هعيش شما سه خليفه داريد سه انگشت را بلند کن ببين با اين سه انگشت فقط کون ميشويند با انگشت بنصر خنصر وسطي و انگشت شهادت و شصت مختص رسول خدا شهادت دادن به يگانگي خدا و انگشت شصت اين دو انگشت را روي هم بگذار ميگويد اين سه خليفه نابکار و سوراخند تمام کارهاي مهم زندگي نوشتن شهادت دادن توسط انگشت شهادت و شصت انجام ميشود و سه خليفه مضخرف و خنده دار است به اهل سنت ميگويي چند خليفه داري خودشان هم سه انگشت را نشان ميدهند و دقت کني انگشت شهادت و شصت را به علامت سوراخ روي هم ميگذارند تف به اين سه که فقط به درد کون شستن ميخورند تا تمام زره ها هم ميگويند لعنت خدا بر سه اتم ها نترونها وووو از وضوء پرسيدم حق با کيست گفت با علي پنج عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بوگندو خجالت بکش اي پوررو پور رو ماليده ميشود 3عضوء بو گندو نشوي خاک بر سر از شر اين سه بي پدر کم کن از سر از دست 3تن بي پدر نشوي در به در شررت را کم کن از سر مامارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود3 جانشينه رسوله خدا علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را پس در اين صورت تف به روي بهايي و وهابي ها بنداز انگشت شصت +شهادت 1=61 تقسيم بر 5 تن آل عبا = 12 امام شيعه 12ضربدره 6 سطح کعبه با نام الله = پنج تن آل عباء دوره کعبه عشق ما دوازده امام 12ضربدر 5 تن =ّ يک دقيقه 60 انگشت شصت نشان قدرت علي ع قدرت 60 مرد جنگي همان قدرتي که دره خيبر را از جاء کند 60ضربدر72=4320تقسيم بر12=360تقسيم بر 5=72شهيد کربلاء روزه 30روزه ضربدر 12 امام = 360تقسيم بر5 تن = 72 شهيد کربلاء همه حقانيت علي و حيسن را تاکيد و تائيد ميکنند 7 دور دوره کعبه 7+7=14 چهارده معصوم داري اي بينوا دوازده ضلع کعبه بنام دوازده امام شيعه گر نبودي آن شکاف کعبه ات گر نبودي تو سيه پوشو عزا دار حسين کر نبودي کي نشان بود از زمينو آسمان خلق شد کعبه براي گفتن حق با عليست دوره کعبه پنج تن را بين عزيز با صفا يو هم تميز 12 ضربدره 5 تنه آل عباء =60 ثانيه يک دقيقه و دوازده ساعت و دوازده ماه يکسال همه ميگويند حق با عليست 60ضربدره 60=360تقسيم بر 5 تنه آل عباء =72 شهيد کربلاء 72تقسيم بر 5 = 14 معصوم 5تنه آل عبا ضربدره 12 امام =60تقسيم بر 12=5 تنه آل عبا 60تقسيم بر 14معصوم = 5 تنه آل عبا 60 تقسم بر 5 تن =12 سرور و امام شيعه 60تقسيم بر 12 سرور و امام شيعه = 5 تن آل عباء 60 تقسيم بر 14 معصوم شيعه = 5 تنه آل عباءعباء72شهيد کربلاء ضربدره 14 معصوم =1008 و علي =1008+110 =1118-72=60 اسامي خداوند و علي 1118-72=46+14معصوم =60+12 معصوم شيعه دوازده امام نور ولايت علي 72 بارميتپد قلبت با شورو شين ميگويد فشار خونت 12 باشد نه سه نه 3 نحسه نجسه 3 حقه باز عرق خورو قمار بازو زن باز 71 فرقه بي نواء تف به روي همه شما اگه بر نگردندبه درک دشمنان خدا 12 امام ضربدر 5 تنه آل عبا = 60ضربدر 72 فرقه =4320تقسيم بر 12=360تقسيم5=72 شهيد کربلاء که از دوازده امامو پنج تنست ميگويد حق با 12 امام و 14 معصومه شيعه ميباشد يعني چهارده معصوم شيعه امام 12ضربدر5 تنه آل عبا =60 ثانيه يک دقيقه تقسيم بر 3 خليفه =20تقسيمبر 12=5 تنه آل عبا 12ضربدره 5=60 ثانيه يک دقيقه ووووعالم وآد م همه ميگويد حق با شيعه عليست حقيقت روشن حق رسيد که حق تنها با قائم آل عليست پنج تن خانواده رسول خدا ست و در کف دستت نوشته 18-81=63 سن پيامبر و علي (ع) 63 سال و در حج رمي جمرات هم 63سنگ به اين سه شيطان رکب وبا و رمع و نام ثع ميزنيم اگر کب يا بک را از اسم ابوبکر برداريم ميشود روباه برعکس بخوان نام سه خليفه مست برعکس ميشود نام زشتو آبرو بر هم پست هر آنچه بدي بوده خدا به اين سه داده است ميکروب وباء خون حيض و مدفوع وزق وبا گرفته عرعرو گله رمع هم هست هر چه معناء ميدهد پست نام اين سه خليفه ميشود برعکس اسم ابو بکر را سرچ کنيد از خجالت پايتان به صورتش ميچسبه من در اين ماجراء هيچ کاره ام ببينيد چه کارها که نکرده اند ابرو بر بوده اند اين سه حيوان شتر الاغ رمع ميم شو بردار عرعر نام عمر به مثل دماغو خايهو دولت پنج انگشت داري به دست اين نشانه پنج تنست 14 بند انگشت داري به دست اين نشانه 14 معصوم شيعه است 5 حسه لامسه خدا گذاشت در کله ات فرق تو باشد با گله ات قلب را خدا شبيه 5 آفريد که ز پنج تن جدا نشيد قطره قطره خونم ميدهد گواه نيست بهتر ز 5 تن آل عبا از وضوء پرسيدم حق با کيست گفت با علي 5 عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بو گندو نشوي خاک بر سر شرش را کم کن از سر مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را دور ه کعبه 5 تن در زمينو آسمان نام الله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه بر روي علي درب کعبه هم حسينو رو برويش بوود جانم حسن به دوازده ضلع کعبه قسم به 5 تنو دوازده امامو چهارده معصوم رسم کف دستت نوشته 18-81=63 سن پيامبرو علي (ع) و در حج هم 63 سنگ به سه شيطان ميزنيم هر شيطان در هر روز 7 سنک بازي هفت سنگ به سه شيطان در ايران باستان هم بوده است از غسل پرسيدم ناحق کيست گفت راه بد بروي اين سه عضوء پليد نامشان زشتو بدنام کثيفو پليد ابوبکر =رکب وبا وسطش را بردار ( کب )را بردار ميشود( روبا عمر = رمع وسطشو بردار عر عر به عمر در عربي ابو حفص هم ميگويند = (صفح وبا ) وسطشو بردار ابفص صوبا شراب فروش پايين ترين مرحله از قوه شهوت خايتم نيست آيه خمر شرب آمد عمر گفت گمان نکنم از پس اين يکي برآيم در زمان جاهليت هر گناهي بوده من مرتکب شده ام نه يک بار هزار بار بخاطر اين کاز خيلي زود وباء گرفت و با مرض باباسيل وقتي سنگ روش افتاد سنگ آسياب به روح پيروانش يک فس داد و جان به شيطان تقديم کرد و خلافت به او هم مثل رکب وبا خلافت وفاء نکرد به زور ده سال دو سال هم ابو مکر (رکب وبا) جمعا 12 سال حق با 12 امام شيعه بود دعاي فاطمه دختر پيامبر چنان اين دو تن بدبخت را به زمين زد که قصاب براي کشتن خرش را هم اينطور به زمين نميزند رمع شهوتران بود تا ميديد زني شوهري مرده به زور سراغ او ميرفت و با آو گلاويز ميشد زنا ميکرد هر دو دست را روي ميز نوک انگشتان باز قرار بده نوک هر دوشصت را به هم بچسبان با دوانگشت شهادتو شصت را از هر طرف عدد 353 خوانده ميشود تقسيم بر 5 تن آل عباء =14 معصوم و اعداد 72 شهيد کربلاء و 12 امام و چهارده معصوم را در اين تقسيم ميبينيد 72ضربدره12 امام =864 تقسيم بر 14 معصوم =72 شهيد کربلاء وشش طرف کعبه نام الله محمد علي فاطمه حسن و حسين 864تقسيم بر 14 معصوم = 5 تن آل عباء از گوش تا چشم پنج انگشت است نه سه از دماغ تا چشم سه انگشت است کو گوشه شنوا اصلا دماغ ارزش با چشم بودن را نداردخداوند دو چشم به انسان عطاء کرد مثل پيامبر و علي63 سال سن اين دو ولي عقيده اهل سنت مثل دجال است ميگويد فقط يک چشم بزنه خداوند مثل پيامبر و علي دو چشم بما داده به حساب ابجد 330تقسيم بر خليفه چهارم علي =330 تقسيم بر 4=12 امام در قرآن 12 بار آيه امام و اماما آمده و کلمه کساء بنام خانواده پيامبر پنج تن آل عباء 5 بار آمده و کلمه يوم 365 بار آمده تقسيم بر 5=14 معصوم شيعه سال 12 ماه مثل دوازده امام شيعه است مثل ثانيه ومثل ساعت و هفته و ماه و روز و ساعت ميگويد حق با 12 امام شيعه است 12ضربدره 5=60 ثانيه يک دقيقه ووووعالم وآأم همه ميگويد حق با شيعه عليست حقيقت روشن حق رسيد که حق تنها با قائم آل عليست پنج تن خانواده رسول خدا ست و در گوش انسان نام الله و علي حک شده بنازم قدرت پروردگار را حال با حساب ابجد ميشود کلمه گوش و چشم و پا و سر ووووورا حساب کرد و فهميد که تمام ذرات عالم با هم ميگويند حق با عليست عنايت مولاست تا يک باب علم باز شود و حقانيت علي که صد هزار باب علم دارد اين يکي از آن باب ها ميباشد در صورت تو پنج حس لامسه هست چسبيده اند به اين دو سوراخ بيني دماغ لا مسب از دهان هم ميشود نفس کشيد حيوان دارد 5 حس لامسه انسان داري پنج حس بيشتر نکن حماق شک ميکنم به اين سه عضوء در بدن شهوتو کردنو ماليدن شيطان ميگه خالي بند خايتم نيست اين سه تن نام عمر به مثل دماغو خايهو دولت مواظب خودت باش وبا نکيري نکن همش انگولک رکب وبا نام کب روبا بک خدا بده تو را مرگ وباء بگيري درک گفتم فقط بدوني قش قش فقط بخوني نام علي بمثل چشمو گوشو ابرويت نام عمر به مثله دماغو خايهو دولت اگر ندارند ابرو نزد خدا امسال بميرد امام جمعه شما و يا توبه نمائيد جمعا شما شيريني نماز جمعه با ما نهار شام تا يک ماه هم با شما شيريني هم با ما گور پدر سه تن وباء رکب وبا صفح وباء نام ثع خون حيض وبا امام جمعه وبا گرفته ها خجالت بکش تو را خدا آبروت رفت پيش خدا تر زد سه اسم وباء گرفته هم به شما به حدر رفت آبروي نداشته شما نبينم بيائيد پيش ما مگر توبه کرده بوديد جمعا " بي نواء شايد که با توبه شويد آقا وگرنه خدا مرگت دهد کج فهم بي نوآء ناراحتي ايثار کن بمير از دست ما تف به روي شما حق هست آخه با شما هر چه وباء ست نام خلفاست نه خدايي اين سه اسم رکب وبا تف به گور شما رمع چرا گوسفنديد مگر شما خون حيض پس چيست اي بي نوا بمير از خجالت بي حياء در تاريخ کسي اين تر نزده بود برجکتان را رو هوا دوازده امام شيعه 12+5 تن =17 رکعت نماز 12 ضربدره 5=60 ثانيه و دقيقه و ساعت و روز و شب و هفته و ماه و سال همه با هم يکصدا ميگويند حق با عليست زور علي به اندازه 60 مرد جنگي دستانت را باز کن و شهادت بده به حقانيت علي (ع) انگشت شصت ميگويد بياخ حق با سه تن نيست انگشت شهادت را ببند بر شصت اين سه اينطوري هستند پنج انگشت داري به دست اين نشانه پنج تنست 14 بند انگشت داري به دست اين نشانه 14 معصوم شيعه است 5 حسه لامسه خدا گذاشت در کله ات فرق تو باشد با گله ات قلب را خدا شبيه 5 آفريد که ز پنج تن جدا نشيد قطره قطره خونم ميدهد گواه نيست بهتر ز 5 تن آل عبا از وضوء پرسيدم حق با کيست گفت با علي 5 عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بو گندو نشوي خاک بر سر شرش را کم کن از سر مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسوله خدا علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را دور ه کعبه 5 تن در زمينو آسمان نام الله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه بر روي علي درب کعبه هم حسينو رو برويش بوود جانم حسن به دوازده ضلع کعبه قسم به 5 تنو دوازده امامو چهارده معصوم رسم کف دستت نوشته 18-81=63 سن پيامبرو علي (ع) و در حج هم 63 سنگ به سه شيطان ميزنيم هر شيطان در هر روز 7 سنک بازي هفت سنگ به سه شيطان در ايران باستان بوده است از غسل پرسيدم ناحق کيست گفت راه بد بروي اين سه عضوء پليد نامشان زشتو بدنام کثيفو پليد ابوبکر =رکب وبا وسطش را بردار ( کب )را بردار ميشود( روبا عمر = رمع وسطشو بردار عر عر به عمر در عربي ابو حفص هم ميگويند = (صفح وبا ) وسطشو بردار ابفص صوبا شراب فروش تو تيم ملي ژاپن هم نگاه کنين،چون بازي هاي داخليشونو ديده بوديم،همه براي ما فوق ستاره حساب ميومدن اما تو تيم ملي بازم همه کاره صوبا بود. . صوبا" (lok Sobha) (خانه ملت، پايين ترين مرحله از قوه شهوت رمع شهوتران بود تا ميديد زني شوهري مرده به زور سراغ او ميرفت و با آو گلاويز ميشد زنا ميکرد بخوان نام ابو بکر را تو برعکس شود نام بدي هم زشتو هم پست ( رکب و با ) وباء گرفته امام جمعه رفتي رو هوا با موشک خدا رمع درنام ثع گشتي گرفتارسه بيمار چه زيبا بنگروم نام شريفت يلي مولاء علي تو بر حريفت علي مثل چشمو گوشو ابرويت رمع به مثل بينيو خ000 د000 اسرار ولايت زازل حکم جليله است در وادي خم خواندن آن حکم وسيله است هرکس که زند غير علي کوس خلافت جايش عوض تخت خلافت به طويلست هر کس که بري شد ز سه شيطان خالص شود از بهر علي جايش به بهشت است بهشت است بهشت است چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله " القدر به کعبه وصي دوشه نبي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را برتر ز تمام انبياست علي روشن شد مقامت به دوش نبي يعني سر تر از عالم عليست حمدو قلهو آيه الکرسي به عرش کبرياء مدح او گويد به دوش مصطفا چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله القدر به کعبه علي دوش نبي بقوله مصطفا در کعبه دوشش امير المومنين غير از علي نيست عهد بين کفارو حضرت محمد نوشته شد محمد رسول خدا کفار گفتنند ما قبول نداريم محمد پسر عبدالله به مولاء دستور داده شد کلمه محمد رسوالله را بردارد و مولاء هرگز چنين کاري نکرد اين گوش نکردن صد درجه فرق دارد اين گوش نکردن شهادت مطلق به پيامبر و يگانگي خداست ولي شيطان خدا از او يک سجده خواست و او انجام نداد و جهنمي شد رانده درگاه الهي شد ولي علي با اين کار ارتقاع يافت اگر مولايمان علي اين کلمه را پاک مينمود واي همين را علمه عثمان کرده و ميگفتند علي کلمه شهادت را پاک کرده و اصلا کافر است اهل منت با اين کارها خودش را در عالم از چشم تمام حق جويان انداخته و همش به کادان ميزند مثل آدم نميتوانند زندگي کنند کارهايي که دشمنان اسلام ميکنند اينها هم مرتب خطاء اندر خطاء مرتکب خنده دارو مضخرف ترين خطاها در طرح و سئوال هاي ديني و آيات قرآن نسبت به شيعه ميشوند يک بچه عقب مانده اسرائيل عقب مانده از خانواده يک چيني خريداري و بزرگ ميکنه که نشد دجال خود عملکرد بد اسرائيل و آمريکا را دجال ميگويند که به هر کشوري حمله نظامي ميکنند و آخر با اين کار خود را به نابودي ميکشد دجال به سياستمداراني که دسيسه نموده و انسانهاي مظلوم را به زحمت مياندازند که از هر عقب مانده معلوم الحال که بگويد حمله و زنو بچه مظلوم مردم را بکشند بر ميآيد مثل افغانستان و عراق و فلسطين وووو اينها دور بودن از قرآن و ولايت اميرالمنين چنين ناهنجاري ها رخ ميدهد مثل حديث رکب وبا که يکي از سحابه ابوبکر گفته (رکب وبا ) يا (رمع ) يا (نام ثع ) که سه قدرت بزرگ جهان را به هم ميريزند و وبا ء و خونريزي را گسترش ميدهند بخاطر همين در حج خداوند زدن 63 سنگ به سه شيطان را واجب نموده هر روز هفت سنک به هر شيطان تا وبا نگيري مثل وضوء پنج عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بو گندو نشوي خاک بر سر مسح ميکشي بر سر مثل غسل که پاک ميشوي از سه ناپاکو بگذرميرسي به سه تاي ديگر اگر خون نکند جگر دشمن مولاء بوده بيسوادو کودنو خر و رسيديم به وهابي کره خر صد رحمت به خر و از اينها که بگذريم و سن پيامبرو علي(ع) 63 سال سن پيامبر و علي (ع) کف دستت نوشته راست و چپ 18-81=63 سن پامبر و جانشينش علي و 63 سنگ به سه شيطان در رمي رمع جمرات در مکه به سه شيطان اولي رکب وبا دومي رمع و سومي نام ثع سه شيطان که در زيارت عاشورا هم بگفته الهم العن اول ظالم ظلمه حق محمد و آل محمد ثم ثاني وسالس الهم العنهم جميعا و مولايمان حسين (ع)فرمود با عث شهادت فرزندان رسول خدا در کربلاء شدند کساني که تا 41 سالگي هنوز بت پرست بودند 5 تن +12 امام +14 معصوم +41 چون تا 41 سالگي بگفته مولاء و سرورمان علي فرموده اين سه شيطان تا 41 سالگي هنوز بت پرست بودند و باعث شهادت فرزندان پيامبر و ائمه شيعه شدند و علي که در محراب کعبه زاده شد و در محراب نماز هم شهيد شد فرمود خلفاء رکب وباء تا سن 41 سالگي بت پرست بودند و باعث شهادت من و فرزندان پيامبر و فاطمه شدند 5+12+14+41=72 شهيد کربلاء درست فرموده مولايمان علي (ع) در اين حساب و کتاب من چيزي از خودم اضافه و کم نميکنيم هر چيز حديث گفته و حقيقت آن روشن انگشت شصت و شهادت عين نام عليست ميگويد اين سه تن وضعشان خراب است خيلي انگشت شهادت و شصت عين نام عليست ميگويد بياخ حق با اين سه تن اصلا که نيست هر دو دست انگشت شهادت و شصت بگذار روي هم ميشود 5 تن جاي اين دو انگشت را با هم عضو کن ميشود محل تولد علي يعني انگشت شصت با شهادت آن دست و شصت با شهادت اين دست يک دست مربع =6 ظلع کعبه با نام الله و پنج تن دوره کعبه پنج تن در زمينو آسمان نام الله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه بر روي علي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را حج شروع و اختتامش پاي توست عهد ميبندد که حاجي شيعه است اين حجر نصب عهدش پاي توست عهد ميبندد که حاجي شيعه است لا حول ولا قوه الا بالله بر جمالت يا علي بر شکاف کعبه ات کردم يقين نيست جز حيدر امير المومنين دستت را باز کن و شهادت بده انگشت شهادت را ببند انگشت شصت ميگويد بياخ حق با سه تن نيست اين حقيقت رونست پيداست کيست شصت زورو بازوي عليست بر همه عالم بگفته او بياخ پوزه دشمن بماليده بخاک خاک عالم بر سر هر دشمنت 63 و انگشت شصت و سه 63 سن پيامبر و علي (ع) در حج سه شيطان داريم بنام رکب وبا و رمه رمع جمرات و نام ثع به هر کدام در اين سه روز هر روز 7 سنگ ميزنيم روي هم به هر کدام 21 سنگ ميزنيم 63 سنگ جمعا به اين سه شيطان ميزنيم 63 سنگ ميزنيم مثل زيارت آشورا اين سه تن را ماليده مثل وضوء 5 عضو ء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بوگندو نشوي خاک بر سر شرش را کم کن از سرما شل شد نام ثع بي حياء حرامزاده بودند هشتا پدر داشتنه اند اين حرام لغمه ها 63ضربدر 5 تقسيم بر 5=12 امام 63 تقسيم بر 12 امام شيعه = 17 رکعت نماز روزانه 63تقسيمبر 14 معصوم =5 تن آل عباء نام علي يلع پايدار نام محمد برعکس ميشود علي نام محمد شکسته بنويس عکس نام محمدهم عليست واگر خدا را در نظر بگيريم و انگشت شهادت بله بگويد و سر تعظيم در برابر حق خم شود و شهادت بدهد حق با عليست ميشود 63 انگشت شصت با سه انگشت بنام سه خليفه ناحق و نادان بياخ حق با سه تن نيست اگر انگشت شهادت حق بدهيم ميشودد بياخ حق با سه تن نيست 63 سال سن پيامبر و علي مثل هم 63 تقسيم بر 5تن =12 امامه شيعه 63تقسيم بر 14=5 تنه آل عبا 63 تقسيم بر 12 امام ميشود 17 رکعت نمازروزانه چهار انگشت ميشود 64تقسيم بر 12 =17 رکعت نماز ميشود دوازده امامو پنج تنه چهارده معصوم داري حق با علي و اولاد عليست پنج انگشت داري به دست اين نشانه پنج تنست چهارد ه بند انگشت داري به دست اين نشانه 14 معصوم شيعه است 12 امام ضربدره 5 تن =60 ثانيه و دقيقه و ساعت و روز و شب 12 ساعت است ماه و ساعت هم 12 ساعت است فشار خون هم بايد 12 باشد ضربان قلب هم با يد به عشق حسين 72 با ميتپد قلب قلب را خدا شبيح 5 آفريد که ز پنج تن جدا نشيد قطره قطره خونم ميدهد گواه نيست بهتر ز پنج تنه آل عباء وهابي ها ميگويند لب و بوسيدن حرام است هر کس پدرش و يا کعبه و يا پيامبر را ببوسد مشرک است مثل پدر فهد که قرآني که ايت الله بروجردي به او هديه داد بوسيد و مشرک شد و بعد گفت نه بخاطر قرآن بوسيدم ما هم بخاطر پيامبر ميبوسيم بخاطر قرآن ميبوسيم مثل پيامبر و علي بمثابه دو چشم ميمانند خداوند براي همين دو چشم به تمام موجودات داده ولي گفار چشم ماه واره اي چشمان خود را به روي حقايق ميبندند دو چشم خدا وند بما داده به حساب ابجد چشم 330تقسيم بر خليفه چهارم علي 330 تقسيم بر 4=12 امام در قرآن 12 بار آيه امام و اماما آمده و کلمه کساء بنام خانواده پيامبر پنج تن آل عباء 5 بار آمده و کلمه يوم 365 بار آمده 365تقسيم بر 5=14 معصوم شيعه سال 12 ماه مثل دوازده امام شيعه است مثل ثانيه ومثل ساعت و هفته و ماه و روز و ساعت ميگويد حق با 12 امام شيعه است2 5=17 رکعت نماز 12 امامه شيعه است 12ضربدر 5=ّ يک دقيقه 60 انگشت شصت نشان قدرت علي ع قدرت 60 مرد جنگي همان قدرتي که دره خيبر را از جاء کند 60ضربدر72=4320تقسيم بر12=360تقسيم بر 5=72شهيد کربلاء روزه 30روزه ضربدر 12 امام = 360تقسيم بر5 تن = 72 شهيد کربلاء همه حقانيت علي و حيسن را تاکيد و تائيد ميکنند 7 دور دوره کعبه 7+7=14 چهارده معصوم داري اي بينوا دوازده ضلع کعبه بنام دوازده امام شيعه گر نبودي آن شکاف کعبه ات گر نبودي تو سيه پوشو عزا دار حسين کر نبودي کي نشان بود از زمينو آسمان خلق شد کعبه براي گفتن حق با عليست دوره کعبه پنج تن را بين عزيز با صفا يو هم تميز 12 ضربدره 5 تنه آل عباء =60 ثانيه يک دقيقه و دوازده ساعت و دوازده ماه يکسال همه ميگويند حق با عليست 60ضربدره 60=360تقسيم بر 5 تنه آل عباء =72 شهيد کربلاء 72تقسيم بر 5 = 14 معصوم 5تنه آل عبا ضربدره 12 امام =60تقسيم بر 12=5 تنه آل عبا 60تقسيم بر 14معصوم = 5 تنه آل عبا 60 تقسم بر 5 تن =12 سرور و امام شيعه 60تقسيم بر 12 سرور و امام شيعه = 5 تن آل عباء 60 تقسيم بر 14 معصوم شيعه = 5 تنه آل عباء 71 فرقه بي نواء تف به روي همه شما اگه بر نگردندبه درک دشمنان خدا 12 امام ضربدر 5 تنه آل عبا = 60ضربدر 72 فرقه =4320تقسيم بر 12=360تقسيم5=72 شهيد کربلاء که از دوازده امامو پنج تنست ميگويد حق با 12 امام و 14 معصومه شيعه ميباشد يعني چهارده معصوم شيعه امام 12ضربدر5 تنه آل عبا =60 ثانيه يک دقيقه تقسيم بر 3 خليفه =20تقسيمبر 12=5 تنه آل عبا 12ضربدره 5=60 ثانيه يک دقيقه ووووعالم وآد م همه ميگويد حق با شيعه عليست حقيقت روشن حق رسيد که حق تنها با قائم آل عليست پنج تن خانواده رسول خدا ست و در گوش انسان نام الله و علي حک شده بنازم قدرت پروردگار را حال با حساب ابجد ميشود کلمه گوش و چشم و پا و سر ووووورا حساب کرد و فهميد که تمام ذرات عالم با هم ميگويند حق با عليست انگشت شصت هم شهادت ميدهد حق با عليست قد علم ميکند بياخ حق با سه تن نيست سه تن بي حياست بشنيد نام حيدري کعبه زهم ناگه دريد علي اي ماوراي درک انسان تمامه آيه هاي خوب قرآن علي سر حلقه عالمه اسرار هستي تمام آن بتان را تو شکستي به دوش مصطفي مولاء تو هستي به دوشه آن نبي علمه لدوني علي اي عالمه اسرار هستي افتاب دين تجلي کرد بر دوشه نبي کعبه را روشن نموده خاتم پاي علي شد مشخص وارث گنجينه علم نبي شد برابر آسمانم بر زمين پاي حيدر چون بر خاتم رسيد کعبه از امر خدا ناگه دريد شد شکاف حيدري ناگه پديد تا ببينند جانشينه احمدي قدر مولاء را نداند کور دل هر که ناپاک باشد از مولاء خجل صاحب لاسيف بر ارباب معرفت دين خدا قابل تشريف قول لافتي مولاء علي در حرم همچون خليل الله گشته بت شکن آنکه پا دوش نبي بنهاده پا مولا عليست بت شکن مثل احمد عشق زهرا ست علي شاهنشه سرير ولايت علي از انما ولي يکموالله ست علي وارث کل تمام انبياست در باغ نبي باغبان چشمه کوثر سه قايتي شاهراه حق تو هستي در سلوک کاينات پرورده بدامن خود مصطفا عجب گلي علي اي فرصت ناب محمد به کعبه پا نهادي دوش احمد بحق علي منکران بجز تخم حيضو زنا نيستند اين علي باشد محمد محمد هم عليست زيرو بالا چون شود هر دو يکيست خواند احمد خويشتن را با علي مولاي امتتا بداني ملک هستي جز علي سلطان ندارد تا بداني اين مرتضي جزمصطفي هم تا ندارد کيست در اين تصوير در آئينه احمد علي شب نشين عرش بوده پرده دار عالمي با نبي همراز سبحان الذي اسري علي پرده دار لو کشف مولا عليست پاک ميکرد اشک را تا سحر مولا علي غربت نيمه شب او که خشمش بود خود آئينه غمها علي صهر ابن عم وصي مصطفي حله پوش هل اتي يو انماست وارث گنجينه سر قضاء قابل تشريف قوله لافتي مولاء عليست عنايت مولاست تا يک باب علم باز شود و حقانيت علي که صد هزار باب علم دارد اين يکي از آن باب ها ميباشد در صورت تو پنج حس لامسه هست چسبيده اند به اين دو سوراخ بيني دماغ لا مسب از دهان هم ميشود نفس کشيد داري پنج حس بيشترز حيوان انسان پنج حس بيشتر ندارد الاغ ميخوردوميخابدو ميکند کار بد ميبويدهر جاي بد و دارد نفرت خداوند مثل ستاره بدن انسان را 5 عضوء بزرگ و شريف با سه عضوء کوچک و حقير قرار داد اگر 71 فرقه بدانند اين سه عضوء وجود دارد هيمن را علمه عثمان کرده و ميگويند حق با ماست پنج عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بو گندو نشوي خاک بر سر شرت را کم کن از سر ما مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسول خدا فقط بگو علي مولاست اين گفته خدا و پيامبر خداست بارها گفت محمد که علي جانه منست هم بجانه عليو جان محمد صلوات نام علي به مثل چشمو گوشو ابرويت نام رمع به مثل د000 خ000 د000 گر ابوبکرو عمر عثمان پليد در طويله علي بدنيا آمده بودند اهل 71 فرقه ميگفتند اين سه وباء گرفته استغفرالله خدايند اگر شکاف کبعه يکي از اين سه ملعون با پيامبر بودند و ميديدند همين را علم عثمان کرده و ميگفتند چون عثمان ديده پس عثمان پيامبره در مورد دوست داشتن خلفاء آها فكر كنم از كتابهايي كه نوشته اند خيلي دوسش دارن نمونه بارز زنا زاده = عمربن خطاء ابو حفص برعکس ميشود صفح وبا بدترين ميکروب وبا در چهان ابوفاروق قوراف مدفوع قورباغه ابوبکر =رکب وبا عمر = رمع به خداخوبه ادم انصاف داشته باشه فكر كنيدفرداميخوايد به خداو رسولش چه پاسخي بديدكه به علي بي توجهي مي كنيدخلفاء كه سه نفرندمثل سه شيطان در رمع جمرات به اندازه سن پيامبرو علي (ع) 63 سنگ به سه شيطان ميزنيم تا دهن دشمن سرويس بشه وگرنه حجت قبول نيست سه عضوء ماليده ميشود در وضوء ابومکرو عمر عثي پررو مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسول خدا پيامبر براي خلاص شدن از شرشان و کوتاة شدن دستشان از سر مسلمين دعا كرده ابومگر دو سال بيشتر زنده نماند وگر نه کتاب انواع سکس و سور خوردن در يخ را هم مينوشت خلافت به او وفاء نکرد و رکب وبا شد و به همان مرض به درک واصل شد و عمر ده سال از غم رکب وباء تب رمع گرفت و مرد2+10=12 چون حق با 12 امام شيعه فرزندان پيامبر بود که به ناحق خلافت را قصب نموده بودند اسم سه خليفه هم ميگويد حق با 14 معصوم شيعه است ابوبکر 6+3عمر +5عثمان =14 معصوم شيعه امام جمعه بمير يا تو به کون تا بمير اگه توبه کوني الهي 100 سال عمر کوني ولي اگر پورر و کودن هستي الهي سه سال کمتر عمر کوني نام خلفاء را دست بخوان ابو بکر = رکب وبا عمر = رمع نام ديگرش ابو حفص صفح وبا و باز نام طلايي او ابو فاروق = قوراف وبا مدفوع وزق و عثمان = نام ثع خون حيض ميکروب استفراغ وباء اندر وباء تبريک ميگم به شيعه ها چشمان شما به ميکروبها افتاد و واکسينه شديد ديگه در طول تاريخ وباء نخواهيد گرفت چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليه القدر به کعبه وصي دوشه نبي حمدو قلهو آيه الکرسي به عرشه کبريا مدح او گويد به دوشه مصطفا بي اذن علي قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهيد محراب عليست با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لا اله الا الله است توحيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است اي گوهر بهر ولا علي آئينه تمام نماي قائم آل محمدي بر گل رو يش صد هزاران آفرين مرحباء بر قامت زيباي او قدرت پروردگاره در زمين ما بيشماريم ديگه قدرت افتاده دست ما جهان در زير رداي تشيعت عالمگير خواهد شد ولايتت جهان اسلام را خبردار و خواب شياطين بر هم زده همانند وحشت زدگان قيامت زنده شدن مردگان از خاک اي خاک بر سر آن که هنوز در خواب است خواب سلام.تمام علوم عالم هستي وكائنات همكي بيانكرحقانيت ىين خداواهل بيت(س)هستند.اينجا ميخوام باحروف ابجد يعني ازطريق علمي ولادت مولاعلي(ع) در خانه ي حضرت حق راثابت كنم.مولود كعبه كيست؟در اينجا دوجيزمطرحه:1مكان ولادت 2زمان ولادت مكان:كعبه زمان:13رجب اكر با حروف ابجد كعبه را حساب كنيم عدد 97 ميايد.حال اكر97+13=110 ميشود.110 را بااعداد ابجد حساب ميكنيم تا حروفاتش دربياد كه ميشود:علي كوري جشم وهابيون ملعون.خدا به مريم مقدس كه از زنان بهشتي است فرمود از كعبه خارج شو اينجا باك ومقدس است نه زايشكاه درحالي كه به اذن خدا ديوار كعبه شكاف برميدارد تا مادر مولا وارد شود و علي را در حرم ياربه دنيا بياورد.اكرهرسال خود را13رجب به كعبه برسانيد شاهد شكاف ديوار ميشويد همه ساله وهابي هاي سست عنصر كعبه را ترميم ميكنند ولي باز روز13رجب به اذن خدا شكاف برميدارد. اينجاست كه مولا اميرالمومنين علي(ع)ميفرمايد زمانيكه عيسي حرف زد عيسي نبود من بودم حرف زدم به جاي عيسي.......الا اي سان زمان كوج باشد عبادت بي ولايت بوج باشد دم جان بخش عيسي از علي بود اعصاي دست موسي از علي بود علي را ياروهم صحبت علي بود شب معراج ان ايت علي بود علي راز دل خود با علي كفت خدا هم با بيامبر يا علي كفت شبي در محفلي ذكر علي بود شنيدم عاشقي فرياده فرمود اكر اتش به زير بوست داري نسوزي گر علي را دوست داري علي راز دل کوثر نبي بود ازل نام علي از فضل هو بود علي بودوو علي بودو علي بود خدا بودو خدا بودو علي بود به کعبه زاده شده چون مرتضايش به دوش آن نبي بگذاشت پايش شکسته بت به کعبه در ولايش به دوشه مصطفا هم مرتضايش به هر محفل که باشد نام حيدر يقين هم مادرم کوثر زند سر

274 | حجت اله عرفانيان | | ٢٤:٠٤ - ٢٢ شهریور ١٣٩٠ |
کعبه به ابجد 97+13 رجب =110 دشمن علي بمير بي اذن علي قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهيد محراب عليست علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشينه رسول خدا نام علي بمثل چشمو گوشو ابرويت نام عمر به مثل دماغو خ.دو.. آسمان خلق شد به نام علي و پنج تن و 12 امام آسمان 5 حرف بنام پنج تن است به ابجد 12 امام شيعه است+ستاره هم به ابجد 18 – 6سطح کعبه با نام الله محمد علي فاطمه حسن و حسين 5 تن =12 امام شيعه +18 ستاره=30ضربدره 12=39 -14 =25 و 5ضربدر5=25تقسيم بر5=5 تن آل عباء و آسمان ولايت ستاره باران شد 124000 پيامبر و 365 روز سال و ماه و هفته و ساعت 12 و روز و شب و ثانيه همه با هم شهادت ميدهند حق با تشيع علي و 14 معصوم شيعه است 124000 پيامبر رايطه پنج تن و دوازده امام و 365 روز سال با 124000 پيامبر تقسيم برروز سال 365=69+3 = 72 شهيد کربلاء توسط خلفاء به شهادت رسيدندامام علي فرمود اين دو خليفه اولي تا 41 سالگي بت پرست بودند 5تن+12+14معصوم +41=72 شهيد کربلاء 12 امام ضربدره 5 تن =60 دقيقه و ثانيه و ساعت روز و هفته و ماه و سا ل هم ميگويد حق با 12 امام شيعه است365 روز سال 5+6+3=14 معصوم شيعه رابطه 5 تن و 12 امام و 14 معصوم با سال اين است اگر عظمت و بزرگي پنج تن را در هم ضرب کنيم 5ضربدر 5و 12 ضربدره 12و 14 ضربدره 14 =365 25+144+196=365 365ضربدره 12=4380=تقسيم بر 5=7 دوره کعبه365ضربدره 14 معصوم =5110تقسيمبر 365=14 معصوم ميگويد اين دو خليفه باعث شهادت حسين و 72 تن يارانش شدند 5110تقسيمبر 5 تن =41 اين دو خليفه تا 41 سالگي بت پرست بودند به هشت دليل و هشت گناه کبيره مرتکب شدند 365ضربدره 5=1825تقسيم بر 5=365 تقسيم بر 5 اين دو خليفه دين اسلام را به 73 فرقه پاره پاره کردند اگر اين تير از ترکش رستميست بدانيد بفارسي علي رستميس رستم =) مت سر( کسي که در محراب فرق سرش شکافته و به درجه والاي شهادت نائل ميگردد آقا خيلي دوستتون دارم منو ببخشيد يه بچه شيعه عزيز ميخاد اين مقاله ها را کامل و ترتيب نظم بده متشکرم کاري ميکنيم چند سال آقا انشاءالله زودتر بياد و عجل الفرجهم والعن اعداعهم آمريکا اسرائيل دسته بيل
275 | محمد | | ٠٢:١٧ - ٢٣ شهریور ١٣٩٠ |
اين که حضرت علي فقير بود يا صحبت هايي که از آن مولوي در متن بالا نوشتيد کجاش توهين بود؟ اينها واقعيات تاريخي بود و فقر علي هيچ چيزي از بزرگواري علي رضي الله عنه کم نمي کند و ناراحتي سيدتنا فاطمه رضي الله عنها نيز هيچ چيزي از بزرگواري ايشان نمي کاهد ايميل را اشتباه وارد كردم چنين ايميلي وجود ندارد
276 | حجت اله عرفانيان | | ١١:٢٠ - ٢٣ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام به فدايي حضرت مهدي فداي تو من بشم که خيلي آقايي چون آقاي زيبايي داري بنام قائم آل محمد (عج)بحساب ابجد کعبه 97+13 رجب =110 بنام نامي علي بي اذن علي قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهيد محراب عليست علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لااله الا الله است توحيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است 5تن و 12 امام و14 معصوم هر کدام را در خودشان ضرب کنيد 5ضرب 5=25 12ضرب 12=144 14ضرب14=196جمع اين سه عدد 25+196+144=365روز سال 365چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله القدر به کعبه علي دوش نبي حمدو قلهو ايهالکرسي به عرش کبرياء مدح او گويد به دوشه مصطفا علي در کعبه بر دوش پيمبر براي بت شکستن يا علي گفت سن پيامبر وعلي 63سال 63سنگ در حج به سه شيطان ميزنيم و بعد رمع را سر ميبريم تا حج قبلو شود اين سه شيطان بدترين شيطانها در جهان بوده اند که دين اسلام را به 72دو فرقه پاره پار کردند 72بار قلبت ميتپد به عشق حسين ضربان قلبت 12 باشد اي نور عين چهارده گنگره نور در آسمان هست به نام نامي دوازده امام نام محمد عليست نام محمد شکسته بنويس عکس نام محمد عليست سرچ کنيد ( گوهر بحر ولاء علي ) سايت اينجانب است ببينيد نام محمد عليست علي محمد استو محمد علي صحر ابن عم وصي مصطفا حله پوشه حل اتايو انماست وارث گنجينه سر قضاء قابل تشريف قوله لافتي مولاء عليست در روز قدير خم نور حق پيدا شد وز جهاز اشتران منبري بر پا شد بگرفت محمد چو علي را سر دست سوگند بذات حق که حق پيدا شد ابوبکر = رکب وبا عمر =رمع ابو حفص = صفح وبا ابوقاروق = قوراف وبا مدفوع وزق عثم ان و نام ثع خون حيض تف به روت اگه شيعه نشي خداوند بدن انسان را مثل ستاره با پنج عضوء بزرگ و شريف با سه عضوء گوچک و حقير قرار داد اگر 71 فرقه بدانند اين سه عضوء حقير وجود دارد همين را علم عثمان کرده و خواهند گفت حق با ماست از وضوء پرسيدم حق با کيست گفت با علي 5 عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بوگندو نشوي خاک بر سر شرش را کم کن از سر با دو پاي بوگندو نوک انگشتان شهادت هر دو دست را با هر دو شصت را روي هم بگذار علامت پنج تن و تمام انگشتان دو دست را در هم فرو ببر ده انگشت داري با دوشصت ميگويد اينطور ضبدر حق نيست با خلفاء آن سه خليفه بي پدر انگشت شصت به پاي انگشت شهادت را هم کن ضربدر يعني حق نيست با اين سه بي پدر از نظر خدا و پيامبر ردند اين سه بي پدر در نشستي که با احبا ء بود صحبت از ارزش تولي بود گفته شد ارزشه ولاي علي بي کمو کاست جانه حضرت زهراء بود اسوه تقواي و ايمانه ناب قائمه آل محمد ياور زهرا عليست چه مبارک سحري بودو چه فرخنده شبي ليله " القدر به کعبه وصي دوشه نبي علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را اي ولاي تو صراط المستقيم بر شکاف کعبه ات کردم يقين اي مثال بي مثال از ذات بي مثل احد يافت آدم با تو رمز علمه الاسماء علي اي تو رمز بائ بسم الله الرحمن الرحيم يعني اينکه با خدا شد هر که باشد با علي در حقيقت پاکبينان ديده اند او را به حق حق تجلي گشته در آئينه روي نبي دوش خاتم بوده چون پاي علي رمز خاتم باز شد شد مشخص وارث دين نبي يا عليا يا عليا يا علي جلوه خاتم علي عشق پاک فاطمه مولا عليست خلقت عالم چون آغاز شد نام حيدر برد رحمن آسمانها باز شد در جهان شد حق منجلي چون به کعبه آمده دنيا اين جاي پايش بوده چون دوش نبي بت شکسته کعبه ميگويد علي جانشينه حق پيغمبر علي مولا علي مولاء علي مدح ما کي بود مدح مولايي که در لاهوت عشق ذکر تسبيح ملائک شد عليا" يا علي حاتفي گفت ديدم من آن کتف نبي گرد خاتم تا به شانه بود عليا" يا عليا" يا علي کاملو اکمل شده دينه خدا پاي حيدر شد به دوشه مصطفا رمز اکملتو دينکم رمز خاتم باز شد تا رسيد پايش به دوش مصطفا رمز پاي مرتضا جانشينه مصطفا آئينه تمام نماي خدا عدل مجسم ما سواست علي وارث کل تمام انبياءست سر تر از عالم عليو مصطفاست حيدر کرار چون شير خداست جانشين حق حق مصطفاست شهراه حق تو هستي در سلوک کائنات پرورده بدامن خود مصطفا عجب گلي براحتي ميشود فهميد حق با عليست انگشت شهادت ميگويد بياخ حق با سه تن نيست انگشت شهادت را ببند ميشود 63 سن پيامبرو علي در حج هم 63 سنگ به سه شيطان ميزنيم منزل ماهم بقداد خيابان 12هم کوچه ششم پلاک سه تعريف
حروف مقطعه حروفي هستند که در ابتداي بعضي از سوره ها آمده و به صورت رمز مي باشند.
حروف مقطعه در 29 سوره از 114 سوره قرآن آمده است. کل کلمات يا حروف مقطعه، 14 کلمه (يا حرف مثل ن) مي باشد. و در بعضي از سوره ها به صورت تکراري آورده شده است.حروف مقطعه رديف حروف مقطعه سوره تلفظ
1 الم (البقره) (آل عمران)، (العنکبوت)، (الروم)، (لقمان)، (السجده) الف، لام، ميم
2 المص (الاعراف) الف، لام، ميم، صاد
3 الر (يونس)، (هود)، (يوسف)، (ابراهيم)، (الحجر) الف، لام، را
4 المر (الرعد) الف، لام، ميم، را
5 کهيعص (مريم) کاف، ها، يا، عَين، صاد
6 طه (طه) طا، ها
7 طسم (الشعراء)، (القصص) طا، سين، ميم
8 طس (النمل) طا، سين
9 يس (يس) يا، سين
10 ص صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم صاد
11 حم (غافر)، (فصّلت)، (الزخرف)، (الدخان)، (الجاثيه)، (الاحقاف) حا، ميم
12 حم عسق (الشوري) حا، ميم، عَين، سين، قاف
13 ق (ق) قاف
14 ن (القلم) نون
اگر کل حروف مقطعه را کنار هم گذاشته و حرف هاي تکراري را حذف کنيم 14 حرف باقي مي ماند:
ا ح ر س ص ط ع ق ک ل م ن ه ي
و از ترکيب اين 14 حرف جمله ي صِراطُ عَلَيٍّ حَقٌ، نُمْسِکُهُ (راه علي عليه‌السلام حق است و مابه دامن او چنگ مي زنيم) بدست مي آيد.
تلفظ حروف هنگام قرائت

اين حروف يک حرفي نوشته مي شوند ولي هنگام تلفظ و خواندن 2 يا 3 حرفي خوانده مي شوند.
حروفي که اسامي شان به همزه ختم مي شود مانند راء، هنگام تلاوت در قرآن بدون همزه تلفظ مي شوند، لذا اسامي حروف مقطعه 2 يا 3 حرفي اداء مي شود:

* دو حرفي: حا، را، طا، ها، يا.
* سه حرفي: الف، سين، صاد، عَين، قاف، کاف، لام، ميم، نون.


* لازم به تذکر است که تمام قواعد تجويدي حروف اعم از ادغام، اظهار، اخفاء و احکام مد هنگام تلاوت اين حروف رعايت مي شود.

به علت سکون لازم مظهر تمام حروف مقطعه ي 3 حرفي به اندازه شش الف کشيده مي شوند.



*********************************************************************
حروف مقطعه

n حروف مقطعهي قرآن کريم براي چه آمده و به چه معنايي است و دليل معنادار بودن آنها چيست؟

در آغاز 29 سوره از سوره هاي قرآن، حروف مقطعه آمده است. اين شيوه، ويژهي قرآن است و در ديگر کتاب هاي آسماني نمونه ندارد. مفسّران و دانشمندان علوم قرآني دربارهي اين حروف، نظرهاي متفاوتي دارند که برخي از آنها به دلايل قرآني، روايي، عقلي و علمي مستند است. اينک به طور فشرده به اين نظريهها ميپردازيم:

1ـ اين کتاب آسماني و باشکوه که همهي سخنوران جهان را شگفت زده ساخته است و دانشمندان در رويارويي با آن ناتوان شدهاند، از همين حروفي ساخته شده است که در اختيار همگان قرار دارد. البته قرآن کريم که از همين حروف الفبا و کلمات معمولي ترکيب يافته، به قدري موزون است و معاني بزرگي دربردارد که در ژرفاي دل و جان انسان نفوذ ميکند و انديشهها را به تسليم واميدارد.

فصاحت و بلاغت قرآن بر کسي پوشيده نيست و آفريدگار جهان، همگان را به مقابله به مثل فراخوانده و از آنان خواسته است همانند آن يا دست کم يک سوره مثل آن بياورند. با اين حال، همهي جن و انس از آوردن مانند آن ناتوان بودهاند. خداوند ميفرمايد:

و ان کنتم في ريب مما نزلنا علي عبد نا فأتوا بسوره من مثله و ادعوشهداءکم من دون الله ان کنتم صادقين.([1])

اگر دربارهي آنچه بر بندهي خود فرو فرستادهايم، شک و ترديد داريد، دست کم يک سوره همانند آن بياوريد و غير از خدا، گواهان خود را بر اين کار دعوت کنيد، اگر راست ميگوييد.

بنابراين، خداوند متعال با اين حروف، تحدّي (هم آورد طلبي)کرده است و به انسانها ميگويد اگر در معجزه بودن قرآن ترديد داريد، بدانيد قرآن از همين حروف عادي فراهم آمده است.([2]) برخي روايات نيز اين تفسير را از حروف مقطعه ارايه دادهاند. امام سجاد(عليه السلام)فرمود:

قريش و يهود به قرآن نسبت ناروا دادند و گفتند: قرآن سحر است و محمد آن را ساخته و به خدا نسبت داده است. خداوند به آنان اعلام فرمود: الم ذلک الکتاب; يعني اي محمد! کتابي که برتو فرو فرستاديم از همين حروف مقطعه (الف، لام، ميم) و مانند آن است که همان حروف الفباي شما است.([3])

2ـ علامه طباطبايي(رحمهم الله) ميگويد:

با تدبّر درسوره هايي که حروف مقطعهي همسان دارد، مانند سوره هايي که با «الم، الر، طس، يا حم» شروع مي شود، درمييابيد که سورههاي داراي حروف مقطعه مشترک، در مضامين و سياق نيز با يکديگر مشابه و متناسباند و اين تشابه ويژه ميان سورههاي مزبور با ساير سورهها وجود ندارد. يکي از شواهد اين مدعا آن است که سورههاي داراي حروف مقطعهي همسان با الفاظي همانند يا نزديک به هم آغاز ميشود، چنان که سورههايي که با «حم» يا «تنزيل الکتاب من الله» يا الفاظ ديگري که مفيد همين مضمون است، آغاز ميشود و سورههايي که به «الر» يا «تلک آيات الکتاب» يا الفاظي که مفيد همين مضمون است، شروع ميشود و نظير اين مطلب در سورههايي که با «طس» شروع ميشود، نيز هست. همينطور سوره هايي که با حروف مقطعهي «الم» آغاز ميشود، در آغاز آن «نفي ريب از قرآن» مطرح شده است. براساس شواهد مذکور ميتوان حدس زد که بين حروف مقطعه و مضامين سورههايي که با حروف مزبور آغاز ميشود، پيوند خاصي است.

يکي ديگر از شواهد اين ادعا آن است که هرگاه سوره اي داراي حروف مقطعهي دو سورهي ديگر باشد، جامع محورهاي اصلي محتواي آن دو سوره نيز خواهد بود. سورهي اعراف که با «المص» آغاز ميشود، جامع محتواي سوره هايي است که با «الم» و «ص» آغاز ميشود يا سورهي رعد که با «المر» آغاز ميشود، جامع محتواي سورههايي است که با «الم» و «الر» شروع ميشود.

حاصل سخن اين که ، حروف مقطعه، رموزي است ميان خداي سبحان و رسولاکرم(صلي الله عليه وآله) که بر ما پوشيده است و فهم عادي ما به آن راهي ندارد، جز اين که بداني بين حروف مزبور و بين مضامين سورهي آغاز شده به آنها، ارتباط خاص است.([4])

3ـ «حروف مقطعه در اوايل برخي سورهها، نشانهي بيشتر به کار رفتن اين حروف در کلمات آن سوره است و اين، خود، يک معجزه است. اين گروه معتقدند که: در سوره هاي مشتمل بر حروف مقطعه ، درصد حروف مزبور نسبت به سايرحروف آن سوره بيشتر از همين درصد در سايرسوره هاست. مثلا حرف «ق» در هريک از سورههاي «ق» و«حم عسق» 57 بار تکرار شده و نسبت آن به حروف ديگر اين سوره بيشتر است. درصد حرف «ق» در سورهي «ق» از درصد حرف «ق» در هر يک از سورههاي ديگر قرآن بيشتر است به جز سورهي «شمس»، «قيامت»، « فلق». يک دانشمند مصري بر اساس اين نظر، محاسبههاي پيچيدهاي را با رايانه انجام داده و نتيجه گرفته است که اين حروف نشانهي غلبه آن در کلمات آن سوره است و اين، خود، يک معجزه است».([5])

4ـ برخي از اين حروف مقطعه، علامت اختصاري و اشاره به اسمي از اسماء حسناي الهي و برخي ديگر رمز اشاره به نام پيامبر اکرم(صلي الله عليه وآله) است. هريک از نامهاي الهي مرکب از چند حرف است و از هر نامي، حرفي گزينش شده و به صورت ناپيوسته در ابتداي برخي سورههاي قرآن قرائت ميشود.([6])جويريه از سفيان ثوري روايت کرده است که به جعفر بن محمد بن عليبنالحسين(عليه السلام)عرض شد: اي پسر رسول خدا! معناي اين کلمات از کتاب خداوند متعال که ميفرمايد : «الم»، «الر» و... چيست؟ امام صادق(عليه السلام)فرمود:

معناي (الف، لام ميم ) در اول سورهي بقره «انا الله الملک» است. معناي «الم» در ابتداي سورهي آل عمران نيز «انا الله المجيد» است و... .([7])

5ـ اين حروف، رمز و سرّي ميان خداوند سبحان و حبيب او، رسول اکرم(صلي الله عليه وآله)است و مراد از آن، فهماندن ديگران نيست. امام صادق(عليه السلام) ميفرمايد:

«الم» رمز و اشاره ميان خداوند و حبيب او، حضرت محمد(صلي الله عليه وآله)است و خداوند اراده کرده است که کسي به جز آن دو، از رمز آن آگاه نشود... .([8])

بايد دانست پنج گفتهي ياد شده با هم منافاتي ندارند و حتي قابل جمع هستند. افزون بر آن نظرهاي ديگري دربارهي حروف مقطعه وجود دارد که برميشماريم:

1ـ اين حروف، اجزاي اسم اعظم الهي است.([9])

2ـ اين حروف براي تنبيه و ساکت کردن کافران بوده است.([10])

3ـ «حروف مقطعه» از متشابهاتي است که علم آن مخصوص خداوند متعال است.

4ـ اين حروف به تعداد آيات سورهها اشاره داشته باشد.

5ـ خداوند متعال اين حروف را در آغاز سورهها آورده است تا انسانها بدانند قرآن از همين حروفِ حادث، تشکيل شده است و قديم نيست.([11])

6ـ حروف مقطعهي هر سوره نام همان سوره است،چنان که سوره هاي «يس»، «طه» و «ص» هرکدام به نام حروف مقطعهي خود موسوم شده است.([12])

7ـ اين حروف، سوگندهايي است که خداوند متعال ياد کرده است بر اين که قرآن، کلام و کتاب اوست.([13])

8ـ اين حروف براساس حروف ابجد، به بقا و اجل اقوام و امتها و نعمتها و بلاها اشاره دارد.([14])

9ـ مراد از اين حروف، همان حروف الفبا است که به عنوان نمونه و مثال آمده است.([15])

10ـ اين حروف، به مدت بقاي امت اسلامي اشاره دارد.([16])

11ـ اين حروف براي مرز بندي ميان سورهها و نشانهي پايان سورهي پيشين و آغاز سورهي بعدي است.([17])

12ـ اين حروف، فشردهي پيام و درون مايهي سوره است.([18])

13ـ اين حروف، نامهاي قرآن است.([19])

14ـ اين حروف، مقدمه و مفتاح سورهها هستند.([20])
پي نوشتها

[1]. حديد، 23.

[2]. تفسير نمونه، ناصر مکارم شيرازي و ديگران، دارالکتب الاسلاميه، ج 1، صص 61 ـ 65.

[3]. البرهان في علوم القرآن، بدرالدين عبدالله زرکشي، بيروت، نشر دارالمعرفة، ج 1، صص 255 ـ 266.

[4]. الميزان في تفسير القرآن، سيدمحمد حسين طباطبايي، انتشارات اسلامي، ج 18، صص 6 ـ 8.

[5]. تفسير نمونه، ناصر مکارم شيرازي و ديگران، دارالکتب الاسلاميه، ج 1 ، ص 64.

[6]. بحار الانوار، علامه مجلسي، داراحياء التراث العربي، ج 89 ، ص 384.

[7]. تفسير القرآن الکريم، محمد بن ابراهيم صدر الدين الشيرازي، انتشارات بيدار، ج 1، صص 197 ـ 224.

[8]. همان.

[9]. التبيان، شيخ طوسي، داراحياء الترات العربي، ج 1 ، صص 47 ـ 51.

[10]. مجمع البيان، طبرسي، بيروت، مؤسسه علمي، ج 1، صص 75 ـ 78.

[11]. مباحث في علوم القرآن، صبحي صالح، بيروت، دارالعلم للملايين، ص 234.

[12]. التبيان، ج 1، صص 47 ـ 51.

[13]. مجمع البيان، ج 1، صص 75 ـ 78.

[14]. همان.

[15]. همان.

[16]. همان.

[17]. التفسير الکبير، فخرالدين رازي، بيروت، دارالکتاب العلميه، ج 2، صص 5 ـ 12.

[18]. الجامع لاحکام القرآن، محمد بن احمد الانصاري القرطبي، قاهره، دارالحديث، ج 1، ص 171.

[19]. مجمع البيان، ج 1، صص 75 ـ 78.

[20]. همان.
**************************************************************************
اين سوره، به سان 28 سوره ديگر با حروفى آغاز شده است كه در اصطلاح مفسران آنها را <فواتح السور» و يا <حروف مقطعه» مى‏نامند. و مجموع حروفى كه در آغاز 29 سوره وارد شده‏اند چهارده تاست و آنها عبارتند از: الف، لام، ميم، صاد، راء، كاف، هاء، ياء، عين، طاء، سين، حاء، قاف و نون. همه اين حروف در اين جمله زير جمع شده‏اند: <صراط على حق نمسكه؛ راه على، حق است. ما به آن چنگ مى‏زنيم».

مفسران در تفسير اين حروف به بحث و گفتگو پرداخته و اقوال و آراى زيادى‏(1) در تفسير اين حروف بيان نموده‏اند كه نقل و انتقاد اين اقوال از حوصله بحث بيرون است.

در ميان اين نظريات، سه نظر نزديك به واقع و حايز اهميت است و پذيرفتن هر كدام مانع از پذيرش ديگرى نبوده و به اصطلاح <مانعة الجمع» نمى‏باشند.

1. اين حروف به اسماى حسنى اشاره دارند و برخى افزوده‏اند علاوه بر اين كه متضمّن چنين اشاره‏اى‏اند سوگند به آنها نيز هستند؛ مثلاً <المر» سوره رعد را چنين تفسير مى‏كنند: <الف» به <اللّه» و لام به <لطيف» و ميم به <مجيد» و راء به <رحمان» اشاره دارد و در عين‏حال سوگند به آنها نيز هست. بنابر اين معناى آيه مورد بحث ما چنين مى‏شود: <به خداى لطيف و مجيد و رحيم سوگند»، اين آيات كتاب است و آن‏چه از پروردگار تو نازل شد صحيح است.

از ميان مفسران اين نظر را ابن عباس و سدى و عكرمه برگزيده‏اند.(2) ابن‏عباس مى‏گويد: ممكن است كه <الف» به <احديت و اوليت و آخريت و ازليت و ابديت» خداوند و <لام» به اسم مبارك <لطيف» و <ميم» به اسماى <ملك»، <مجيد» و <منان» اشاره بوده باشد.

باز مى‏گويد: <كهيعص» يك نوع ستايشى است از خداوند در مورد خويش و <كاف» به <كافى» اشاره دارد و <هاء» به <هادى» و <عين» به <عالم» و <صاد» به <صادق».

گاهى گفته مى‏شود كه اين حروف، خود اسماى الهى هستند نه اشاره به آنها. از امير مؤمنان نقل شده كه مى‏فرمود: <يا كهيعص!»،<يا حم عسق!».

و نيز گفته مى‏شود كه اين حروف اجزا و قطعاتى از اسماى الهى‏اند كه اگر با هم تركيب شوند به صورت يكى از اسما درمى‏آيند؛ مثلاً هر گاه <الر» و <حم» و <نون» را با هم تركيب كنيم مجموع آنها <الرحمان» مى‏شود اگر چه اِعمال چنين تركيبى در حروف ديگر در توان ما نيست.

اين سه نوع تفسير، كه امام رازى آن را نظر دوم و سوم و پنجم قرار داده است قريب و نزديك به هم هستند و از اين جهت ما همه را تحت نظر اول ذكر كرديم و هم‏چنين چهار نظر ديگرى كه آنها را امام رازى نظر ششم و هفتم و هشتم و نهم ذكر كرده است هر چهارنظر(3)، قريب به هم و در عين حال، همگى نيز قريب به اين سه نظر شمرده مى‏شوند كه در اين‏جا نقل شد.

مؤيد اين نظر اين است كه، شعار نظامى مسلمانان در جنگ‏هاى <بنى قريظه» و <خندق» و علامت دادن هر مسلمانى به مسلمان ديگر در مواقع لزوم، <حم لاينصرون» بوده است.(4) مقصود از اين شعار اين بوده كه به خدا سوگند، شما پيروز نمى‏شويد. در حديث وارد شده كه، <إذا بيتم فقولوا: حاميم لا ينصرون؛ هر موقع به شما شبيخون زدند بگوييد: حاميم پيروز نمى‏شوند». ابن اثير حديث مزبور را چنين معنى كرده است:<اللهم لا ينصرون».(5)

اساس اين نظريات را، كه هر يكى از حروف اشاره به نام‏ها و صفات خدا باشد، مطلبى تشكيل مى‏دهد كه در ادبيات عربى به آن <نحت» مى‏گويند و حقيقت آن، اختصار كلمات و از هر كلمه‏اى به نخستين حرف آن اكتفا كردن است و اين مطلبى است كه بعدها در ادبيات عربى و فارسى كاملاً رواج يافته و از ديرباز به جاى صلى الله عليه وآله، حرف <ص» و به جاى عليه السلام حرف <ع» و به جاى مقدم و مؤخر حرف <م» و <خ» و به جاى الى آخره، لفظ <الخ» يا <اه» و به جاى حينئذ <ح» به كار مى‏رود و اين شيوه در نقل نام كتاب‏ها و شهرها و بخش‏ها زياد به كار مى‏رود؛ مثلاً محمد بن حسن، كه در قرن سوم هجرى قمرى مى‏زيسته به <كشاجم» ملقب بوده و اين لفظ از ابتداى اين كلمات: <كاتب»، <شاعر»، <اديب»، <جامع» و <منجم» كه مشاغل و مناصب وى بوده، گرفته شده است.

2. اين حروف نمونه‏هايى از حروف تهجى هستند كه در آغاز برخى از سوره‏ها آمده‏اند و هدف از آوردن آنها اين است كه قرآن مجيد از اين حروف تركيب يافته و اين سوره‏ها و آيات، كه همه بشر در مقابله با آن عاجز و ناتوان مانده‏اند، از اين مواد و عناصر تشكيل يافته و در حقيقت خميرمايه قرآن همين حروف و مانند آنهاست. اگر فكر مى‏كنيد قرآن ساخته و پرداخته فكر محمد(ص) بوده و او با فكر بشرى خود، از اين حروف قرآن را ساخته است، شما نيز برخيزيد از همين مواد، كه در اختيار همگى است، به كمك يك‏ديگر سوره‏اى مانند سوره‏هاى آن بسازيد و حجت و دليل او را ابطال نماييد و اگر با داشتن چنين امكانات در مقام مبارزه، با شكست روبه‏رو شديد، اعتراف كنيد قرآن ساخته فكر بشر نيست، بلكه وحى الهى است كه بر او نازل گرديده است.

اصولاً تفاوت <اعجاز» و <صنعت» در اين است كه پيامبران پيوسته براى وصول به هدف و مطلوب از وسايل بسيار ساده‏اى استفاده مى‏كردند و امر بسيط و ساده‏اى را براى وصول به هدف خارق‏العاده، پايه قرار مى‏دادند برخلاف صنعت‏گران كه از وسايل پيچيده علمى و دقيق، كه حقيقت آن براى نوع مردم معلوم نيست، براى نيل به هدف استفاده مى‏كنند.

وسيله موسى براى اعجاز، همان عصاى خشك و بى‏روح و ساده بود كه آن را در همه موارد، حتى بردن گوسفندان خود به كار مى‏برد و در مقام اعجاز از همان وسيله استفاده مى‏كرد و همگان با ديدگان خود ديده بودند كه چوب خشكى است كه به صورت حيوان درنده‏اى در مى‏آيد؛ در حالى كه جادوگران مصر، از ابزار پيچيده و ريسمان‏هاى مملو از جيوه استفاده مى‏كردند و نوع مردم از حقيقت آنها آگاه نبودند.

پيامبر اكرم(ص) با ساده‏ترين وسيله به سوى آسمان‏ها پرواز كرد، در حالى فضانوردان شرق و غرب، با <آپولوها» به فضا مى‏روند و يا گام در ماه مى‏نهند؛ وسيله‏اى كه براى ساختن يك واحد آن، از سى‏صد هزار مغز انسانى و صدها دستگاه‏هاى الكترونى كمك گرفته شده و هزاران مهندس و تكنيسين و فيزيك‏دان و شيمى‏دان و... در تركيب قطعات و ساختن اجزاى آن تشريك‏مساعى كرده و سفينه را با دستگاه‏هاى متعدد ويژه آن به پرواز درمى‏آورند.

قرآن نيز كه معجزه جاودان پيامبر خاتم است از اين راه وارد شده و از ساده‏ترين ابزار (يعنى حروف الفباء) به عالى‏ترين هدف دست يافته است و از ساده‏ترين ابزار، كه در اختيار همگان قرار داشت و دارد، كتابى عرضه كرد كه كلمات آن موزون است و معانى بزرگى در بر دارد، جمله‏هاى آن مرتب و كلمات آن در بلندترين پايه از فصاحت قرار دارد و معانى بلند و ژرف را در قالب زيباترين الفاظ مى‏ريزد كه تاكنون نظيرى براى آن ديده نشده است.

هدف از آوردن اين حروف در آغاز 29 سوره اشاره به اين است كه، اى مردم، اساس و ريشه اين قرآن را همين حروف تشكيل مى‏دهد و ابزارى كه در اختيار من است در دسترس شما نيز قرار دارد؛ هرگاه تصور مى‏كنيد كه اين كتاب فكر من و ساخته انديشه بشر است برخيزيد از اين ابزار و اسباب، سوره‏اى به سان يكى از سوره‏هاى قرآن بسازيد.

اين نظر گذشته از اين كه مؤيد قرآنى دارد چنان‏كه خواهيم گفت مورد تأييد رواياتى كه از پيشوايان معصوم وارد شده نيز هست: شيخ صدوق از امام حسن‏عسكرى(ع) نقل مى‏كند:

قريش و يهود به قرآن تهمت زدند و آن را جادو تصور كردند؛ در حالى كه خدا مى‏گويد:<الم ذلك الكتاب» يعنى اى محمّد! اين كتابى كه به تو فروفرستاده‏ام از همان حروف <الف»، <لام»، <ميم» تركيب و تشكيل يافته است و اين كتاب كه به زبان شما نازل شده از حروفى تركيب يافته كه با آن سخن مى‏گوييد هر گاه در اين نسبت راستگو هستيد برخيزيد و به كمك يكديگر بشتابيد و نظير آن را بياوريد.(6)

پيشواى هشتم(ع) در حديثى كه در مورد قرآن، نه حروف مقطعه سخن مى‏گويد جمله‏اى دارد كه تا حدى مؤيد اين است؛ آن‏جا كه مى‏فرمايد:

خداوند بزرگ قرآن را با حروفى نازل كرد كه تمام عرب با آن سخن مى‏گفته، سپس فرمود: هرگاه انس و جن دور هم گرد آيند و نظير اين قرآن را بياورند نخواهند توانست هر چند يكديگر را پشتيبانى نمايند.(7)

مؤيد اين نظر اين است كه در سوره‏هاى بيست و نه گانه كه با اين حروف آغاز شده‏اند جز در سوره‏هاى مريم، عنكبوت، روم و قلم در همگى، پس از ذكر اين حروف سخن از قرآن و كتاب به ميان آمده است؛ مثلاً مى‏فرمايد:

<الم ذلِكَ الْكِتابُ لارَيْبَ فِيهِ؛(8)

اين است كتابى كه در آن شك و ترديدى نيست».

و در جاى ديگر مى‏فرمايد:

<الم أللّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَالْحَىُّ الْقَيُّومُ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ...؛(9)

خداوندى كه جز او خدايى نيست. اوست زنده و بى‏نياز، كتاب را بر تو نازل كرده است».

هم‏چنين بسيارى از سوره‏هاى ديگر كه اين حروف در آغاز آنها وارد شده است.

اين‏كه قرآن نيمى از حروف تهجى را در آغاز 29 سوره آورده و نيم ديگر را ترك كرده است و از انواع حروف، نيمى از آن را آورده و نيم ديگر را نياورده، بدين نكته هم، اشاره دارد؛ مثلاً از <حروف مهموسه»(10) نيمى از آن را كه عبارتند از: صاد، كاف، هاء، سين و حاء آورده و نيم ديگر را ترك گفته است. هم‏چنين نيمى از <حروف مجهوره» را كه عبارتند از: الف، لام، ميم، راء، عين، طاء، قاف، ياء و نون، آورده و نيم ديگر را نياورده است.

از انواع ديگر حروف نيز، مانند <شديده» و <رخوه» و <مطبقه» و <منفتحه» و <مستعليه» و <منخفضه»(11)، نيمى را آورده و نيم ديگر را ترك گفته است. خلاصه در مورد تمام انواع حروف، چنين كارى را انجام داده است.(12)

به‏طور مسلم چنين تبعيضى خالى از نكته نبوده و از اشاره به اين وجه نيز خالى نيست. شايد علت اين‏كه از حروف تهجى و انواع حروف نيمى را آورده و نيم ديگر را ترك گفته است اين باشد كه نيمى از اعجاز قرآن به زيبايى لفظ و نيمى ديگر آن به عظمت معانى قرآن مربوط است. و از اين‏كه قرآن در مجموع اين سوره‏ها، نيمى از حروف الفبا را آورده خواسته است برساند اگر مى‏انديشيد كه زيبايى ظاهر و اعجاز لفظى آن، مولود قريحه پيامبر است شما نيز برخيزيد از همين مواد و عناصر چنين كلام زيبا و معجزه‏اى بياوريد.(13)

برخى به اين نظريه ايراد و خرده گرفته‏اند كه بيانگر عدم تأمل كافى در آن است. اكنون اين اشكال‏ها را بيان مى‏كنيم:

الف) موقع نزول قرآن خود عرب‏ها متوجه بودند كه حضرت محمد(ص) عبارات عربى را تلاوت مى‏كند.

ب) در چند سوره از قرآن تصريح شده است كه خدا اين قرآن را به زبان عربى نازل كرده است چنان‏كه در سوره شعراء آيه 192 مى‏فرمايد: <بلسان عربى مبين؛ به زبان عربى روشن».

ج) اگر اين نوع حروف به حروف زبان عربى اشاره دارد؛ چرا تمام حروف ذكر نشده و برخى از حروف، چند بار تكرار شده است؟(14)

پاسخ: هدف از آوردن حروف بيان اين نكته نيست كه اين قرآن به زبان عربى نازل‏شده و از حروف عربى تشكيل يافته است، بلكه هدف اين است كه اين قرآن - به هر زبانى مى‏خواهد باشد و اصلاً كار به زبان آن ندارد - از همين حروف تشكيل يافته و مواد نخستين و خمير مايه قرآن، همين حروف است. اگر تصور مى‏كنيد كه اين قرآن زاييده انديشه و ساخته فكر من است برخيزيد به كمك يكدگير نظير آن را بياوريد. و اين هدف، غير از آن است كه بگوييم هدف از آوردن اين حروف، اشاره به عربى بودن آن است.

اين‏جا پاسخ يك سؤال باقى مى‏ماند و آن اين‏كه همه عرب‏ها مى‏دانستند ريشه و اساس قرآن همين حروف هجايى و الفباى عربى است ديگر چه لزومى داشت به اين مطلب اشاره شود.

پاسخ اين سؤال روشن است؛ زيرا جامعه عربى اگر چه توجه داشتند اين قرآن از همين كلمات تركيب يافته است، ولى از نتيجه‏اى كه قرآن از اين مقدمه روشن گرفته است كاملاً غافل بودند؛ زيرا قرآن از اين مقدمه روشن و همگانى چنين نتيجه مى‏گيرد كه اين قرآن نمى‏تواند ساخته فكر بشر باشد، چرا كه در اين صورت، همه بايد بتوانند چنين كارى انجام دهند.

يكى از نوآورى‏هاى قرآن در ارشاد و توجه مردم به حقايق، اين است كه از يك‏رشته امور فطرى و وجدانى و همگانى، عالى‏ترين نتيجه را مى‏گيرد؛ مثلاً مى‏فرمايد:

<إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُم لَميِّتونَ؛(15)

تو مى‏ميرى و آنان نيز خواهند مرد».

در اين‏كه چراغ عمر پيامبر و تمام افراد بشر به خاموشى خواهد گراييد، سخنى نيست؛ ولى هدف قرآن از يادآورى اين موضوع اين است كه آنان را توجه دهد براى پس از مرگ فكرى كنند و به اين عمر محدود، اين قدر اهميت ندهند و به فكر زندگى ديگرى باشند كه پيوسته و نامحدود است.

دليل اين‏كه همه حروف را نياورده است از توضيحى كه قبلاً داديم روشن شد؛ زيرا از اين‏كه از هر نوعى، نيمى را آورده؛ مثل اين است كه همه حروف را آورده است تو گويى ذكر همه حروف گاهى به صورت ذكر افراد و آحاد آنهاست و گاهى ذكر نمونه‏اى از تمام انواع آنها.

خلاصه، اين نوع سؤالات و پرسش‏ها نمى‏تواند چنين نظرى را، كه احاديث اسلامى و تناسب اوايل اين سوره‏ها آن را تأييد مى‏كنند، غير صحيح جلوه دهد.

3. دكتر رشاد خليفه با زحمات پى‏گير و صرف ده‏ها هزار دلار، همراه با يك جهان شوق و علاقه و فكر و ابتكار توانسته است پرده از روى چهره ديگرى از اعجاز قرآن بردارد و از طريق محاسبات علمى، كه جز با كمك مغز الكترونيكى امكان‏پذير نبود، ثابت نمايد، محال است اين كتاب محصول فكر انسان باشد و اگر انسان‏هاى جهان دور هم گرد آيند و بخواهند كتابى مثل اين بياورند نخواهند توانست هر چند پشتيبان يكديگر باشند.

كوشش‏هاى پى‏گير استاد، براى اين بوده است كه ثابت كند ميان حروف مقطعه‏اى كه در آغاز 29 سوره است و ديگر حروف اين سوره‏ها، رابطه خاصى وجود دارد و رعايت اين رابطه، جز براى بشرى كه با جهان غيب ارتباط دارد، امكان‏پذير نيست.

اكنون متن نظر ايشان، كه خود استاد آن‏را در اختيار خبرنگار مجله معروف مصرى، آخر ساعة (بزرگ‏ترين مجله مصور خاورميانه) قرار داده است در اين‏جا، مى‏آوريم:(16)

دكتر رشاد مى‏گويد: مى‏دانيم قرآن مجيد 114 سوره دارد كه از ميان آنها 86 سوره در مكه نازل گرديده و 28 سوره در مدينه، و از ميان مجموع سوره‏هاى قرآن، 29 سوره است كه در آغاز آنها حروف مقطعه آمده است.

جالب اين‏كه اين حروف مجموعاً درست نصف حروف 28 گانه الفباى عربى را تشكيل مى‏دهد و آنها به ترتيب عبارتند از: ا، ح، ر، س، ص، ط، ع، ق، ك، ل، م، ن، ه، ى، كه گاهى آنها را <حروف نورانى» مى‏نامند.

او مى‏گويد: سال‏ها بود كه من مى‏خواستم بدانم معناى اين حروف به ظاهر از هم بريده در آغاز سوره‏هاى قرآن چيست و هر قدر به تفاسير مفسران بزرگ و آراى مختلفى كه در اين زمينه داده بودند مراجعه كردم پاسخ صريح و قانع‏كننده‏اى نيافتم؛ به خصوص اين‏كه خودشان تصريح داشتند تفاسيرى كه درباره اين حروف شده است از حدود حدس و تخمين تجاوز نمى‏كند و شايد از اسرار باشد. از خداوند يارى جستم و به مطالعه پى‏گير و مداومى دست زدم: گاهى فكر مى‏كردم شايد اين حروف با اسماى حسناى خداوند ارتباط دارد ولى مطالعات من نشان داد چنين نيست.

زمانى فكر مى‏كردم شايد ميان اين حروف و نام‏هاى انبيا و پيامبران رابطه‏اى هست؛ ولى مطالعات من آن‏را نفى كرد.

ناگهان به اين فكر افتادم كه شايد ميان اين حروف و حروف هر سوره‏اى كه آنها در آغازش قرار گرفته‏اند رابطه‏اى وجود داشته باشد.

اما بررسى تمام حروف 14 گانه نورانى در 114 سوره قرآن و تعيين نسبت هر يك از آنها و محاسبات فراوان ديگرى كه مى‏بايست در اين زمينه بشود چيزى نبود كه بدون استخدام مغزهاى الكترونيكى امكان‏پذير باشد. لذا قبلاً تمام حروف مزبور را در 114 سوره قرآن به‏طور جداگانه و هم‏چنين مجموع حروف سوره را دقيقاً تعيين كرده و با شماره هر سوره به مغز الكترونيكى، براى انجام محاسبات پيچيده بعدى سپردم و به اصطلاح مغز را تغذيه كردم. اين كار و مقدمات ديگر، در مدت دو سال عملى شد.

آن‏گاه مغز الكترونيكى را يك سال تمام براى انجام محاسباتى كه به آن اشاره شد به كار گرفتم. نتيجه اين محاسبات و آن همه زحمات، بسيار درخشان و عالى بود و براى نخستين بار در تاريخ اسلام پرده از حقايق شگفت انگيزى برداشته شد كه اعجاز قرآن را علاوه بر جنبه‏هاى ديگر، از نظر رياضى و نسبت حروف قرآن، كاملا روشن مى‏ساخت.

نتيجه اعجاب‏انگيز محاسبات

سپس دكتر رشاد ضمن توضيحاتى نتايج كار خود را چنين شرح مى‏دهد:

مغز الكترونيكى با محاسبات خود براى ما روشن ساخت كه ميزان هر يك از حروف 14 گانه در هر سوره از 114 سوره قرآن، به نسبت مجموع حروف آن سوره، چند درصد است؛ مثلاً پس از محاسبه در مى‏يابيم كه نسبت حرف قاف كه يكى از حروف نورانى قرآن است در سوره <فلق» بزرگ‏ترين رقم را دارد (6/700 درصد) و در درجه اول، در ميان سوره‏هاى قرآن است (البته به استثناى سوره‏ق).

بعد از آن، سوره <قيامت» قرار دارد كه تعداد قاف‏هاى آن نسبت به حروف سوره مزبور (3/907 درصد) مى‏باشد. و پس از آن سوره والشمس است (3/906 درصد).

همان‏طور كه ملاحظه مى‏كنيم تفاوت سوره <قيامت» و <والشمس» فقط 0/001 درصد است و به همين ترتيب اين نسبت را در تمام 114 سوره قرآن به دست مى‏آوريم نه تنها درباره اين يك حرف بلكه درباره تمام حروف چهارده‏گانه نورانى. و به اين ترتيب، حروف هر يك از سوره‏ها با مجموع حروف روشن مى‏شود.

اكنون به نتايج عجيب و حيرت آورى كه از اين محاسبات به دست آمده توجه فرماييد:

1. نسبت حرف <ق» در سوره <ق» از تمام سوره‏هاى قرآن بدون استثنا بيشتر است؛ يعنى آياتى كه در طى 23 سال دوران نزول قرآن در 113 سوره ديگر قرآن آمده آن چنان هست كه حرف قاف در آنها كمتر به كار رفته است و اين راستى حيرت آور است كه انسانى بتواند مراقب تعداد هر يك از حروف سخنان خود در طول 23 سال باشد و در عين حال، آزادانه مطالب خود را بدون كمترين تكلفى بيان كند.

مسلماً چنين كارى از عهده يك انسان بيرون است حتى محاسبه آن براى بزرگ‏ترين رياضى‏دان‏ها جز به كمك مغزهاى الكترونيكى ممكن نيست.

اينها همه نشان مى‏دهد كه نه تنها سوره‏ها و آيات قرآن، بلكه حروف قرآن نيز روى حساب و نظام خاصى است كه فقط خداوند، قادر بر حفظ آن است.

2. هم‏چنين محاسبات نشان مى‏دهد كه حرف <ص» در سوره ص نيز همين حال را دارد؛ يعنى مقدار آن به تناسب مجموع حروف سوره از هر سوره ديگر قرآن بيشتر است.

حروف <ن» در سوره ن و القلم بزرگ‏ترين رقم نسبى را در 114 سوره قرآن دارد. تنها استثنايى كه در اين زمينه وجود دارد سوره حجر است كه تعداد نسبى حرف <ن» در آن بيشتر از سوره ن و القلم است. اما جالب اين است كه سوره حجر يكى از سوره‏هايى است كه آغاز آن <الر» مى‏باشد و بعداً خواهيم ديد اين سوره‏ها كه آغاز آنها <الر» است بايد همگى در حكم يك سوره محسوب گردد و اگر چنين كنيم نتيجه مطلوب به دست خواهد آمد؛ يعنى نسبت تعداد <ن» در مجموع آنها از سوره ن و القلم كمتر خواهد شد.

3. چهار حرف <آلمص» را در آغاز سوره اعراف در نظر بگيريد، اگر الف‏ها و ميم‏ها و صادهايى كه در اين سوره وجود دارد با هم جمع كنيم و نسبت آن را با حروف اين سوره بسنجيم خواهيم ديد كه تعداد مجموع آن، از هر سوره ديگر قرآن بيشتر است.

هم‏چنين چهار حرف <المر» در آغاز سوره رعد همين حال را دارد و نيز پنج حرف <كهيعص» در آغاز سوره مريم اگر روى هم حساب شوند، با مجموع اين پنج حرف بر هر سوره ديگر قرآن فزونى دارند.

در اين‏جا به چهره تازه و پيچيده‏ترى برخورد مى‏كنيم كه نه تنها يك حرف جداگانه در اين كتاب آسمانى روى حساب و نظم خاص آورده شده، بلكه حروف متعدد آن نيز چنين وضع حيرت آورى دارند.

4. تاكنون بحث درباره حروفى بود كه تنها در آغاز يك سوره قرآن قرار داشت اما حروفى كه در آغاز چند سوره قرار دارد، مانند <الر» و <الم» شكل ديگرى به خود مى‏گيرد و آن اين كه بر طبق محاسبات مغز الكترونيكى مجموع اين سه حرف، مثلا (ا - ل - م) اگر در مجموع سوره‏هايى كه با <الم» آغاز مى‏گردد حساب شود و نسبت آن با مجموع حروف اين سوره‏ها به دست آيد از ميزان آن در هر يك از سوره‏هاى ديگر قرآن بيشتر است.

در اين‏جا باز مسأله، صورت جالب‏ترى به خود گرفته و آن اين كه نه تنها حروف هر سوره قرآن تحت ضابطه و حساب معينى است، بلكه مجموع حروف سوره‏هاى مشابه نيز ضابطه و نظام واحدى دارند. ضمناً علت اين موضوع نيز روشن مى‏شود كه از چه لحاظ، چند سوره مختلف قرآن با <الم» يا با <الر» آغاز شده و اين موضعى تصادفى و بى‏دليل نيست.

دكتر رشاد محاسبات پيچيده‏ترى روى سوره‏هاى مشتمل بر <حم» انجام داده است كه براى اختصار از آن صرف نظر مى‏كنيم.

استاد مزبور در ضمن اين مطالعات به نكات جالب و شگفت آور ديگرى دست يافته كه به ضميمه نكات تازه‏اى كه ما استنتاج كرده‏ايم در اين‏جا مى‏آوريم:

1. حفظ رسم الخط اصلى قرآن

او مى‏گويد تمام محاسبات فوق در صورتى صحيح خواهد بود كه به رسم‏الخط اصلى و قديمى قرآن دست نزنيم؛ مثلاً اسحق و زكوة و صلوة را به همين صورت بنويسيم نه به صورت اسحاق و زكاة و صلاة؛ چون در غير اين صورت محاسبات ما به هم خواهد ريخت و به همين دليل بر مسلمانان لازم است رسم الخط قديمى و اصلى قرآن را، كه حافظ اين نكته اعجاز است، حفظ كنند.

2. دليل ديگرى بر عدم تحريف قرآن

از تحقيقات استاد مزبور مى‏توانيم اين نتيجه را نيز بگيريم كه در قرآن مجيد حتى يك كلمه و يك حرف كم و زياد نشده است و گرنه به يقين محاسبات كنونى روى قرآن فعلى، صحيح از آب در نمى‏آمد و كلمات و حروف حساب شده، نظام كنونى حروف قرآن را به كلى به هم مى‏ريخت.پس اين خود نشانه ديگرى بر عدم كوچك‏ترين تحريف در قرآن مجيد است.

3. تفاوت‏هايى در حدود 0/0001

دكتر رشاد مى‏گويد: ضمن بررسى علميات محاسباتى كه با مغز الكترونيكى روى سوره <مريم» و <زمر» به جا مى‏آوردم ديدم كه نسبت (درصد) مجموع حروف (ك - ه' - ى - ع - ص) در هر دو سوره مساوى است با اين كه بايد در سوره مريم بيش از هر سوره ديگر باشد؛ زيرا اين حروف مقطعه فقط در آغاز سوره مريم قرار دارد.

اما هنگامى كه محاسبات مربوط به نسبت‏گيرى حروف دو سوره را از رقم سوم اعشار بالاتر بردم روشن شد كه نسبت مجموع اين حروف در سوره مريم يك‏ده هزارم (0/0001) بيش از سوره <زمر» است. اين تفاوت‏هاى جزئى راستى عجيب و حيرت آور است.

4. اشارات پرمعنا

در بسيارى از سوره‏هاى قرآن كه حروف مقطعه در آغاز آنها هست پس از ذكر اين حروف، بلافاصله به حقانيت و عظمت قرآن اشاره شده و با جمله‏هايى مانند: <الم ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ»(17) و <الم اللّهُ لا إلهَ إلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ...»(18) حروف مزبور بدرقه شده است و اين خود اشاره لطيفى است به اين كه حروف مزبور رابطه مرموزى با اعجاز قرآن و اهميت و حقانيت آن دارد.

نتيجه بحث (دقت كنيد): آيا شما حساب كلمات و حروفى را كه در يك روز با آن سخن مى‏گوييد داريد؟

اگر فرضاً چنين باشد تعداد كلمات و حروف سخنان يك سال خود را مى‏توانيد به خاطر بسپاريد؟

فرضاً چنين باشد آيا هرگز امكان دارد نسبت اين حروف با يكديگر در روز و ماه و سال در عبارات شما، مدّ نظرتان باشد؟

مسلماً چنين چيزى محال است؛ زيرا با وسايل عادى طى قرن‏ها نيز نمى‏توانيد اين محاسبات را انجام دهيد.

آيا اگر مشاهده كرديم انسانى در مدت 23 سال، با آن همه گرفتارى سخنانى آورد كه نه تنها مضامين آنها حساب شده و از نظر لفظ و معنا و محتوا در عالى‏ترين صورت ممكن بود، بلكه از نظر نسبت رياضى و عددى حروف، چنان دقيق حساب شده بود كه نسبت هر يك از حروف الفبا در هر يك از سخنان او، يك نسبت دقيق رياضى دارد، نمى‏فهميم كه كلام او از علم بى‏پايان پروردگار سرچشمه گرفته است؟

كوتاه سخن اين كه، قطع نظر از جنبه‏هاى مختلف اعجاز قرآن از حيث محتويات و تعبيرات، طرز تقسيم بندى حروف آن و تعداد هر يك و پخش آنها در سوره‏هاى مختلف قرآن نيز، كه بر طبق نظام بسيار دقيقى صورت گرفته است، خارق العاده و بيرون از قدرت بشر است و اين همان چيزى است كه نام اعجاز قرآن از جنبه رياضى به آن داده شده‏است.

انتقادهاى ناروا

يكى از كارهاى ناشايست براى نويسنده باهدف اين است كه در انتقاد از نظريه‏اى علمى به مصدر اصلى آن مراجعه نكند و به جاى اين كه مطالب را از مصدر دست اول بگيرد به ترجمه‏هاى اين و آن اكتفا ورزد؛ آن هم ترجمه افرادى كه مايه علمى درست ندارند و جز تهيه كردن خبر براى روزنامه‏اى كه هر روز بايد در صفحات زيادى منتشر گردد، هدف ديگرى را تعقيب نمى‏كنند.

نظريه دكتر رشاد، كه از طريق روزنامه‏ها در اختيار افراد قرار گرفت دچار همين گرفتارى گرديد. چه انتقادهاى غير اساسى از اين نظريه شد كه همگى حاكى از آن بود كه منتقدان از حقيقت نظريه وى آگاه نبوده و تكيه گاه آنها تيترهاى روزنامه و مطالعه چند ستون از ترجمه غير اصيل آن بوده است.

يكى از خرده‏گيران، كه انتقادهاى وى در روزنامه اطلاعات پس از انتشار نظريه دكتر رشاد نيز چاپ گرديد، نظريه دكتر رشاد را چنين خلاصه كرده است: دكتر رشاد خليفه، شيمى دان مصرى به يارى مغز الكترونيك در مدت سه سال به اين نتيجه رسيده است كه حروف واقع در آغاز سوره‏ها دال بر كثرت استعمال آن حروف در همان سوره‏هاست؛ به تعبير روشن‏تر مثلا <الم» در آغاز سوره بقره نشان مى‏دهد، سه حرف الف و لام و ميم، بيشتر از همه حروف ديگر الفباى عربى در همان سوره به كار رفته است.(19)

يك چنين تقرير در بيان نظريه دكتر رشاد خليفه حاكى از آن است كه نويسنده به منبع اصلى مطلب مراجعه نكرده و يا دسترسى نداشته و به ترجمه‏هاى غير صحيح اكتفا ورزيده است؛ زيرا هر گز دكتر رشاد يك چنين مطلب بى‏اساسى را ادعا نكرده است؛ چون بنابراين تقرير بايد حرف <ص» در سوره ص بيش از حروف ديگر باشد در صورتى كه يك نظر اجمالى و محاسبه كوتاه درباره حروف اين سوره، خلاف آن را نشان مى‏دهد.

هم‏چنين او هرگز نمى‏خواهد بگويد تعداد حرف <ق» در سوره ق بيش از حروف ديگر است؛ زيرا هرگز تعداد <ق» در اين سوره بيش از <ق»هاى سوره بقره نيست، بلكه مقصود وى در تمام موارد، يك تفوق نسبى است و اين‏كه نسبت حروف <ص» و يا <ق» در اين سوره به حروف ديگر در حدى است كه اين نسبت به اين پايه در هيچ يك از سوره‏ها وجود ندارد؛ يعنى تعداد <ق» در سوره بقره ممكن است بيش از تعداد آن در سوره <ق» باشد؛ ولى آن نسبتى را كه اين حرف در سوره ق نسبت به حروف ديگر دارد در سوره بقره موجود نيست‏(20).

اشكالات ديگر نويسنده

نويسنده مقاله كه به مناسبت يادنامه پدر خود پژوهشى در باره <فواتح سور» انجام داده است اشكالات ديگرى بر نظريه دكتر رشاد دارد كه از نظر خوانندگان گرامى مى‏گذرانيم:

1. تحقيق دانشمند مصرى صرفاً لفظى است و حسن تعبير، اگر چه پايه اصلى بلاغت و شيوايى است اما لفظ وسيله است نه هدف؛ هدف معنا و مفهوم است. نقش و وظيفه لفظ تا آن‏جاست كه شنونده يا خواننده را به معنا راهبر شود؛ چون اين امر انجام گرفته شد وظيفه آن انجام يافته است. متأسفانه مسلمانان به اين نكته مذكور توجه ننموده‏اند كه كوششى كه در آداب تجويد و قرائت قرآن شده صد يك آن در فهم معانى آيات قرآن به عمل نيامده است و از آثار اين قصور است كه مشاهده مى‏شود اغلب به شمردن حروف و كلمات قرآن پرداخته‏اند. اين تحقيق جديد دكتر رشاد نيز از همين مقوله است. اگر اين دانشمند بر اعجازى دست يافته است صرفاً اعجازى لفظى و صورى است و به معنا و مفهوم ارتباطى ندارد(21).

جاى گفتگو نيست كه اعجاز قرآن منحصر به جنبه‏هاى لفظى و شيوايى ظاهرى و زيبايى الفاظ آن نيست، بلكه اين مطلب يك بخش از اعجاز قرآن را تشكيل مى‏دهد و قرآن از جهات گوناگونى مى‏تواند امرى خارق العاده باشد(22).

ولى جاى سخن اين جاست كه اگر مردى با زحمات توان‏فرسايى در مورد الفاظ و حروف قرآن تحقيق شايسته‏اى انجام داد و از اين راه بر تعداد جهات اعجاز قرآن افزود، نبايد آن را به بهانه اين كه مربوط به الفاظ و صورت قرآن است و به معنا و مفهوم ارتباطى ندارد، ناديده بگيريم؛ زيرا همان‏طور كه گفته شد يكى از جهات اعجاز قرآن مسأله زيبايى الفاظ و رسايى تعبير و جاذبه و كشش الفاظ و جمله‏ها و آيات آن است و اگر محققى در اين قسمت كار كرد نبايد كار او را به دليل اين كه مربوط به اين بخش از اعجاز قرآن است، نقد كنيم.

اگر اين انتقاد صحيح باشد بايد كليه بحث‏هايى كه دانشمندان بزرگ فن فصاحت و بلاغت، پيرامون الفاظ و تعبيرات و جنبه‏هاى ادبى و لفظى قرآن انجام داده‏اند، كم ارزش شمرده شود و كتاب‏هاى دلائل الاعجاز شيخ عبدالقاهر جرجانى و اعجاز القرآن باقلانى و رافعى‏(23) و ده‏ها كتابى كه در اين زمينه نوشته شده است كم‏ارزش قلمداد گردند.

گذشته از اين، هرگاه دكتر رشاد و امثال او جهات اعجاز قرآن را منحصر به جنبه لفظى و صورى و آمارگيرى مى‏نمود جا داشت كه چنين انتقادى از شيوه كار و نتيجه انحصارى وى انجام بگيرد، ولى اگر هدف خدمت به يك گوشه از جهات اعجاز قرآن باشد نه تنها، جاى ملامت و انتقاد نيست، بلكه جاى تشكر و سپاسگزارى است.(24)

2. آيا قرآن مجيد پيش از اختراع مغز الكترونيكى معجزه بوده است يا نه؟ هنگامى كه قرآن با نداى <يا ايها الناس» مردم را مخاطب قرار داد مردم دنيا در چه حدى در فرهنگ و تمدن بوده‏اند؟ قدر مسلم اين است كه درك آنان در باب معجزه بودن قرآن بر مبناى روش آمارى نبوده كه دانشمندى پس از گذشت قرن‏ها به يارى مغز الكترونيك و سه سال رنج مطالعه و تحقيق و آزمايش به آن پى برده است.(25)

پاس
277 | مجيد م علي | | ١١:٤٠ - ٢٣ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام جناب مهمد : اولاً قصد اين ملعون اهانت به حضرت علي عليه السلام است . ثانياً اين شخص نوكر صفت از اون فقراي دزد بيت المال مفقتكان حجاز محتله هستند . گفتي كه نارحتي حضرت فاطمه سلام الله عليها ...... اتفاقاً اولاً اون بزرگواري كه تو ميگويي نداشت ساخته پروره ذهن باطل مفتكان شماست و بعد مگر قران و حديث نميخواني ؟؟؟؟ برو ببين كسي كه باعث غضب حضرت محمد صلي الله عليه و اله بشود خداوند با او چكار خواهد كرد و رابطه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم با دخت مكرمشان حضرت فاطمه سلام الله عليها چيست ؟؟؟؟ ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿۵۷﴾ الحزاب بى‏گمان كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مى‏رسانند خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برايشان عذابى خفت‏آور آماده ساخته است ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- اينهم احايث صحيح . 1 ) عَنِ ابْنِ أَبِي مُلَيْكَةَ، عَنِ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ، قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَقُولُ وَهْوَ عَلَى الْمِنْبَرِ: «إِنَّ بَنِي هِشَامِ بْنِ الْمُغِيرَةِ اسْتَأْذَنُوا فِي أَنْ يُنْكِحُوا ابْنَتَهُمْ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِب فَلاَ آذَنُ، ثُمَّ لاَ آذَنُ، ثُمَّ لاَ آذَنُ، إِلاَّ أَنْ يُرِيدَ ابْنُ أَبِي طَالِب أَنْ يُطَلِّقَ ابْنَتِي وَيَنْكِحَ ابْنَتَهُمْ، فَإِنَّمَا هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي، يُرِيبُنِي مَا أَرَابَهَا وَيُؤْذِينِي مَا آذَاهَا». صحيح البخاري ج 6، ص 158، ح 5230، كتاب النكاح، ب 109 ـ باب ذَبِّ الرَّجُلِ عَنِ ابْنَتِهِ، فِي الْغَيْرَةِ وَالإِنْصَافِ . صحيح مسلم، ج 7، ص 141، ح 6201، كتاب فضائل الصحابة رضى الله تعالى عنهم، ب 15 ـباب فَضَائِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِيِّ عَلَيْهَا الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ . ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 2 ) فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ. فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وى روى گردان شد و اين ناراحتى ادامه داشت تا از دنيا رفت. البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3،‌ ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987. كمي فكر كن اين بزرگوتر شما چقدر حقير بوده كه نه قران را فهميد نه سخنان حضرت محمد صلي الله عليه و اله . لبيك يا علي
278 | بنده حقير | | ٠١:٠٨ - ٣٠ شهریور ١٣٩٠ |
مچددا سلام.... من فكر ميكنم فقير بودن توهين نيست . من افراد اهل سنت ميشناسم تو دانشگاهمون كه حرم حضرت رضا ع ميان با من , باور كنيد شناختشون نسبت به اهل بيت زياده و تو مشكلات مثل يك برادر مسلمان كمك ميكنن و تا حالا اصلا راجبه عقايدش واسه من حرف نزده .. بابا ما اگه جاي خدا بوديم چيكار ميكرديم؟ يك نمونه از راه هاي شناخت انسان هاي صبور همين مسائله ... ما نبايد به هم ديگه توهين كنيم .. نه بخاطر دينمون بلكه بخاطر اينكه ما همه بنده خدا هستيم دوستان... شيعه و اهل سنت و مسيحي همه دست بدست هم بديم تا امام زمان ع رو بياريم..... اين حرفم با صاحب اين وب : اين مطلب درست يا غلط و كار ندارم .... سايت شما سايتيه كه واسه حضرت مهدي ع ؟ حضرت مهدي براي اومدن نياز به دعا داره نه به دعوا و يك مطلب مربوط به سال 87 لازمه هنوز تو وبتون باشه؟ تفرقه خوب نيست اونم تو يك كشور كه همه مسلمان هستن..... خدايا ما رو به راه راست هدايت كن
279 | بنده اي ناچيز | | ١٢:١٨ - ٣٠ شهریور ١٣٩٠ |
سلام .... تو قسمت دوم اسامي دو تن از معصومين رو اوردين بدون ذكر پيشوند حضرت و پسوند ع يا س .... حداقل گفته بشه حضرت علي ع يا حضرت فاطمه زهرا س.... مردم رو دعوت به صبر ميكنم ... زمان به همه ثابت خواهد كرد كه حضرت اميرالمومنين علي ابن ابيطالب چه كسي بوده است... دعا كنيد ولي امر ما حضرت ولي عصر ارواحنا فدا مهدي قائم ع بياد و همه چيز مشخص بشه.... اللهم عجل لوليك الفرج
280 | سيد اسماعيل | | ١٢:٢٧ - ٣٠ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام .... من يكباره ديگه از طرف حقيرترين فرد دنيا درخواست دارم كه صبر كنيد و به كسي توهين نكنيد.... حضرت علي ع خودش كلمه صبر بود و لذا شما هم صبر كنيد... صبر كنيد ... گذشت زمان حق را به همه نشان خواهد داد.... ايشالا همه ي ايران عاقبت بخير بشن
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18] [19] [20]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها