باسلام

دوست گرامي

درباره اينكه آيا دفن عمر در كنار پيامبر صلي الله عليه وآله فضيلت محسوب مي شود يا نه ؟ بايد بگوييم :

اولا : سلفى‏ ها مى‏ گويند كسى كه مرد، كارش تمام است و هرگز به ديگران سود و زيانى نمى ‏رساند و در اين مطلب ميان انبيا و غير انبيا، فرقى نيست.
بنابراين، نبايد دفن عمر در كنار مرقد رسول خدا فضيلتى به حساب آيد.
دوما: حجره‏اى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در آن به خاك سپرده شده، مربوط به عايشه دختر ابى بكر بوده است، بنابراين، دختر اجازه داد كه پدر در آن حجره به خاك سپرده شود. پس از او، هنگامى كه عمر مجروح شد، پيامى فرستاد و از عايشه درخواست كرد كه او هم در همان حجره به خاك سپرده شود.
بنابراين، دفن آن‏ها در آن حجره نتيجه اجازه زنى است كه به ظاهر مالك آن حجره بود، ولى اجازه دفن حسن بن على عليهما السلام را نداد و از اين جهت در بقيع مدفون شد و اگر به ديگران اجازه مى‏ داد آنان نيز دفن مى شدند. بنابراين، مسأله دفن عمر فقط با اجازه عايشه بوده است .

اما درباره كشته شدن حضرت محسن عليه السلام در شكم مادر توسط عمر ،بايد عرض كنيم كه بزرگاني از اهل سنت به اين مسئله اعتراف كرده اند

جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس مراجعه كنيد

اما اينكه مي گوييد حضرت علي عليه السلام در مقابل عمر واكنشي از خود نشان نداد، اين بي اطلاعي شما را مي رساند؛ اگر مقداري در اين باره مطالعه داشتيد چنين حرفي را نمي زديد، اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زمانى كه آن‌ها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد

در باره اين موضوع به اين آدرس رجوع كنيد

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

با سلام

دوست گرامي

اهانت توسط هر كسي باشد محكوم است و رفتار نا عادلانه پذيرفته نيست چه در كشور شيعه مثل ايران عليه اهل سنت باشد يا در كشور اهل سنت مثل عربستان و بحرين و ... عليه شيعه باشد.

در مورد ترور علماي شما به هيچ وجه چنين ادعايي پذيرفته نيست و علماي شما در حمايت دولت هم مي باشند من خودم با برخي از علماي شما دوست هستم و مي شناسم چنين چيزي جز افترا يا تحت تاثير تبليغات وهابيت نمي تواند باشد يا شايد آن عالم وهابي بوده كه در اين صورت خطر او براي جهان اسلام اعم از شيعه و سني بر هر كسي پوشيده نيست و حساب آنها را بايد از خود جدا بدانيد و يا اينكه اعمال او منافي امنيت ملي كشور باشد كه همانند شيخ نمر در عربستان ممكن است مدتي بازداشت شوند.

سينه زني نماد عزاداري در اين دوره است و نيازي به دليل قراني ندارد همانند استفاده از بلندگو و ديگر وسايل ارتباطي در امور مذهبي و قمه زني هم توسط علماي شيعه رد شده است. اگر يك نفر شيعه برغم منع علما چنين كاري بكند، شما نبايد عمل او را به پاي مذهب ما بگذاريد، و الا خودتان هم در دايره توهين كنندگان به شيعه قرار خواهيد گرفت و اين هم بد است. براي انتساب چيزي به مذهب ما اول نظر علما را ببينيد سپس نسبت دهيد.

در مورد به رگبار بستن دوست شما هم، يك موضوع قضايي است و بايد دادگاه بررسي كند اگر بناحق بوده ما هم مانند شما متاسفيم و آن را محكوم مي كنيم. اگر در اينجا نتوانند حقش را بستانند از دادگاه الهي كسي را ياراي فرار نيست.

در مورد فيلتر شدن، بارها همين سايت هم فيلتر شده و گاهي توسط بد خواهان حك شده و... ولي حق بدهيد كه مسئولين يك كشور شيعي نسبت به عقائد مردم و شبهات وهابيت اينطور عكس العمل نشان دهند و معمولاً اين اعمال نسبت به سايت هاي وهابي صورت مي گيرد كه حسابشان از شما جداست.

برادر گرامي اين سايت هم به هيچ وجه توسط دولت حمايت نمي شود.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)

باسلام

دوست گرامي

اين حديث در كتب روايي نقل نشده. يكي از علما در كتاب خود اين حديث را از احاديث جعلي مي داند او در مورد اين حديث مي گويد: «قول النبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: انا من العرب و العرب ليسوا مني، فالمسألة من الموضوعات التي ليس لها اصل، فإن قلنا بصحته اي ليسوا على سيرتي الحسنة المحمودة و طريقتي السهلة المرضية كما قال تعالى لنبيه نوح عليه السّلام: إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ، إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ» (تحفة الأزهار، ضامن بن شدقم ، ج‏2، ص143)

در ادامه مي گويد: اگر صحيح باشد هم به معني اين خواهد بود كه اعراب برسيره من نخواهند بود همانند فرزند نوح كه بر سيره پدرش نبود.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)

باسلام

دوست گرامي

در مورد ارتباط عمر با كاهنان شام در اخبار آمده بطوري كه اهل سنت در فيلم عمر هم با استناد به آنها قسمتهايي در اين مورد نمايش داده اند ولي عين آنچه شما ذكر كرديد را ما پيدا نكرديم ولي در مورد اينكه عالمي در شام به او مي گويد تو حاكم عرب و روم و فارس مي شوي در كتاب شرح ابن ابي الحديد آمده است مي توانيد مراجعه كنيد: شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج12، ص184)

در مورد حديث قرطاس مي توانيد بفرماييد: توهين را چگونه توجيه مي كنند(ان الرجل ليهجر) مگر از حسبنا كتاب الله آنچه آنها برداشت كرده اند فهميده مي شود؟ مگر بيان اينكه شما نوشتن بلد نيستيد ناراحتي دارد كه رسول الله صلي الله وعليه و آله پس از اين جريان ناراحت شدند؟ اين برداشت آنها با استناد به كجاي اين روايت تاريخي است؟

در قرآن هم خداوند به رسول الله صلي الله و عليه و آله مي فرمايد تو تا قبل از اين نوشتن و خواندن بلد نبودي يعني بعد از رسالت قدرت اين كار را داشته اي «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمينِك‏» تو هرگز پيش از اين كتابى نمى ‏خواندى‏ و با دست خود چيزي نمي نوشتي(عنكبوت/48) در اين مورد در آدرس ذيل تحقيقي قرار دارد مراجعه كنيد: www.valiasr-aj.com/fa/page.php

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)