2024 April 26 - جمعه 07 ارديبهشت 1403
متعه الحج: متعه الحج از ديدگاه قرآن
کد مطلب: ٦٥٧٥ تاریخ انتشار: ٣٠ دي ١٣٨٨ تعداد بازدید: 2373
خارج فقه مقارن » متعة الحج
متعه الحج: متعه الحج از ديدگاه قرآن

تاریخ : 88/10/30

بسم الله الرحمن الرحيم


تاریخ : 88/10/30

به حول و قوه إلهي، بحث «متعة النساء» تمام شد و «متعة الحج» را شروع مي كنيم و إن شاء الله هر چه زودتر اين بحث را هم به پايان مي رسانيم؛ چون طرفدار خليفه دوم در «متعة الحج» خيلي كم است و مسائلي هم مترتّب بر اين قضيه نيست.

در رابطه با «متعة الحج»، همان طور كه در اوائل بحث «متعة النساء» عرض كرديم، تمتع به معناي تلذّذ است و در قرآن در 3 مورد، واژه متعه به معناي تلذذ إستعمال شده است:

متعة الحج

فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ ...

سوره بقره/آيه196

متعة الطلاق

لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَي الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَي الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُحْسِنِينَ

سوره بقره/آيه236

متعة النساء

فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَ لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ

سوره نساء/آيه24

در رابطه با حج، ما 3 نوع حج واجب داريم: حج تمتع، حج إفراد، حج قِران.

فقهاء شيعه اين 3 حج را به يك معنا و آقايان أهل سنت هم در حج تمتع و إفراد، با شيعه هم رأي هستند و فقط در حج قِران با هم إختلاف داريم و همان «متعة الحج» كه عمر نهي كرد، معمولا در حج قِران ثمره اش روشن مي شود.

حج تمتع در فقه شيعه إماميه:

1. إحرام بستن (كساني كه از طرف مدينه مي روند، در مسجد شجره و كساني كه از طرف ايران مي روند، در جحفه إحرام مي بندند و كساني كه از يمن و طائف مي آيند، در يلملم إحرام مي بندند و ... )

2. طواف كعبه.

3. نماز طواف.

4. سعي بين كوه صفا و مروه.

5. تقصير، يعني گرفتن قدري از مو يا ناخن

و چون محرم از اين أعمال فارغ شد، آن چه بر او به واسطه إحرام بستن حرام شده بود، حلال مي شود؛ غير از صيد، چون صيد كردن در حرم، إشكال دارد.

اينجا نقطه إفتراق شيعه و سني است كه وقتي انسان وارد حرم شد و طواف كرد و سعي و تقصير را انجام داد، از إحرام خارج مي شود. چنانچه در ماه شوال يا ذي الحجه يا ذي القعده باشد، تا روز هشتم ـ يوم التروية ـ ، آزاد است كاري كه حلال است، انجام دهد. ولي آقايان أهل سنت مي گويند به مجرد اين كه با إحرام وارد مكه شد، حق بيرون آمدن از إحرام را ندارد، تا اين كه روز عرفه را درك كند و مسائل حج واجب را انجام دهد. اين كه مي گويند «متعة الحج»، يعني همين.

بعد هم در روز هشتم ـ يوم التروية ـ واجب است مُحْرِم شود و :

1. إحرام بستن در مكه.

2. وقوف به عرفات.

3. وقوف به مشعر الحرام.

4. انداختن سنگ ريزه به جمره عقبه در مني.

5. قرباني در منيٰ.

6. تراشيدن سر يا تقصير كردن در منيٰ.

7. طواف زيارت در مكه.

8. دو ركعت نماز طواف.

9. سعي بين صفا و مروه.

10. طواف نساء.

11. دو ركعت نماز طواف نساء.

12. ماندن به مني، شب يازدهم و شب دوازدهم و شب سيزدهم براي بعضي از اشخاص.

13. در روز يازدهم و دوازدهم رمي جمرات و أشخاصي كه شب سيزدهم در مني ماندند روز سيزدهم بايد رمي جمرات كنند.

اين مسائل حج تمتع ما است؛ دو إحرام و دو حج. اينها مربوط به حج تمتع بود. حج تمتع آقايان أهل سنت هم به همين شكل است.

حج إفراد در فقه شيعه إماميه:

حج إفراد اين است كه در يكي از ميقات ها إحرام مي بندند و از آنجا مستقيم به عرفات مي روند و مكه نمي آيند و طواف نساء و سعي و غيره ندارند و از مشعر به منا مي آيد و كارهاي حج واجب را انجام مي دهد و بعد از تقصير و طواف نساء و نماز طواف نساء، دوباره إحرام مي بندد براي عمره بعد از حج. در حج تمتع، عمره مقدم بر حج است و در حج إفراد، مؤخر بر حج است.

حج قِران در فقه شيعه إماميه:

حج قِران هم همان حج إفراد است با اين تفاوت كه قرباني خود را با خودش مي آورد. حج قِران و إفراد، حج واجب مقدم بر عمره است، ولي در حج تمتع، عمره مقدم بر حج واجب است.

اين عقيده شيعه است. مرحوم علام حلي (ره) در كمتر از يك صفحه، خلاصه نظر شيعه و أهل سنت را مطرح كرده است.

اما حج قِران در أهل سنت: مقرون كردن حج عمره است به حج. يعني كسي كه با إحرام وارد مكه شد، مي تواند با إقتداء به خليفه دوم، در حال إحرام بماند. ولو اين كه طواف و سعي و تقصير هم كرده باشد، از إحرام خارج نمي شود و هيچ يك از محرمات إحرام براي او جائز نيست مرتكب شود. حتي آينه نگاه كردن و إستعمال بوي خوش و مانند آن حرام است. تا اين كه روز نهم به عرفه مي رود و مشعر و مِنا و طواف و سعي و طواف نساء و غيره و از إحرام خارج مي شود.

حج قِران در أهل سنت

علامه حلي (ره) مي فرمايد:

التمتع: أن يهل بعمرة مفردة من الميقات في أشهر الحج ، فإذا فرغ منها أحرم بالحج من عامه

و الإفراد: أن يهل بالحج مفردا

و القران: أن يجمع بينهما في الإحرام بهما ـ به عمره و حج ـ أو يحرم بالعمرة ثم يدخل عليها الحج قبل الطواف

تذكرة الفقهاء (ط.ج) للعلامة الحلي، ج7، ص168 ـ المغني لعبد الله بن قدامه، ج3، ص232

آنچه كه مهم است كه دقت كنيم اين است كه حج تمتع و إفراد ما با أهل سنت يكي است و فقط حج قِران ما با أهل سنت تفاوت دارد. يعني اگر يك سني مُحْرِم شود به إحرام قِران، حج آقاي عمر مي شود. غالب فقهاي أهل سنت هم مي گويند حج تمتع، أفضل حج است. مگر بعضي از حنابله كه معتقدند معلوم نيست حج تمتع، أفضل باشد و شايد حج قِران أفضل باشد. چون نظر آقاي عمر بر اين است و دوست ندارد بعضي از امور بر مسلمانان حلال شود؛ مانند نزديكي با زنان.

البته براي من خيلي روشن نشده است كه چرا جناب عمر اين كار را انجام داد؟ شايد خود خليفه دوم در اواخر عمر خود نمي توانست نزديكي كند. در سال 17 هجري كه خليفه دوم با أم كلثوم ـ دختر أمير المؤمنين (عليه السلام) يا أبوبكر ـ ازدواج كرد، 7 سال با او زندگي كرد. ولي بعد از اين كه عمر بن خطاب از دنيا رفت، أمير المؤمنين (عليه السلام) رفت أم كلثوم را در حالي كه باكره بود، به خانه برگرداند. يعني در اين 7 سال، عمر بن خطاب هيچ كاري نتوانست انجام دهد. شايد به همين دليل بود كه چون خودش نمي توانست اين كار را انجام دهد، دوست نداشت كسي ديگر اين كار را انجام دهد.

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب