24/06/1402
موضوع: نمونه ای از ولایت تکوینی و نیز قدرت علمی امام رضا (سلام الله علیه)
ویژه برنامه سحاب رحمت
فهرست مطالب این سخنرانی:
اشعار جانسوز حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مصیبت رحلت پدر!
سه سفارش اخلاقی بسیار کاربردی از حضرت امام رضا (سلام الله علیه)
نمونه ای از دعای با اضطرار در قوم حضرت موسی (علیه السلام)
مکاشفه ای عجیب در نماز، برای «آیت الله انصاری همدانی»!
ماجرای زنده شدن «شیر روی پرده» به امر امام کاظم و امام رضا (علیهم السلام)
مناظره ویرانگر امام رضا (سلام الله علیه) با عالم ترین فرد اهل سنت!
خیانت عجیب مورخین اهل سنت در حق حضرت امام رضا (سلام الله علیه)
مجری:
گلزار خراسان شده صحرای قیامت * یا کرده به دل قافله داغ اقامت
از خون جگر دیده معصومه چو دریا * وز بار ألم فاطمه را خم شده قامت
از داغ جگر بر دل افلاک شراره * وز غصه به پیشانی هستیست علامت
پیغام به معصومه مظلومه رسانید * کای شمسه دین ای قمر برج کرامت
یا حضرت معصومه سرت باد سلامت * شد کشته رضا آن گل گلزار امامت
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أحشرنا معهم و ألعن اعدائهم
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی الإمام التقی النقی و حجتک علی من فوق الأرض و من تحت الثری الصدیق الشهید صلاة کثیرة تامة زاکیة متواصلة متواترة مترادفة کأفضل ما صلیت علی أحد من اولیائک
عرض سلام و تسلیت و تعزیت ما به پیشگاه مقدس مولا و اماممان حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه) و همچنین خدمت شما شیعیان و موالیان حضرت أبا الحسن الرضا المرتضی (علیه آلاف التحیة و الثناء) به مناسبت فرارسیدن سیام ماه صفر شهادت حضرت امام رضا (علیه السلام).
به همین مناسبت در خدمت شما هستیم با ویژه برنامه «سحاب رحمت» از شهر مقدس قم و جوار أخت الرضا حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».
ان شاءالله که ساعتی را بشنویم از ذکر اوصاف و فضائل آن امام همام و ان شاءالله روزیمان شود به زودی زود زیارت آن امام بزرگوار در مشهد مقدس.
امشب هم همچون شب گذشته در خدمت استاد معظم و کارشناس نام آشنای شبکه حضرت آیت الله حسینی قزوینی هستیم و ان شاءالله از محضرشان استفاده خواهیم کرد. حاج آقا سلام علیکم، عرض تسلیت و تعزیت داریم؛
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم. شهادت جانسوز و مظلومانه و غریبانه امام هشتم امام رضا (علیه السلام) آن امام رئوف و مهربان را به پیشگاه فرزند بزرگوارش حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و همه علاقه مندان به اهلبیت عصمت و طهارت به ویژه شما بینندگان گرامی تسلیت عرض میکنم. خدا را به آبروی امام هشتم سوگند میدهیم پاداش ما را فرج موفور السرور مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم قرار بدهد، ان شاءالله.
اشعار جانسوز حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مصیبت رحلت پدر!
ما طبق برنامه همیشگی یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) میکنیم. امشب سه مصیبت سنگین بر قلب حضرت فاطمه زهرا وارد شده است.
دختر بدر الدجی امشب سه جا دارد عزا * گاهی میگوید پدر، گاهی حسن، گاهی رضا
در همان اوایل رحلت نبی گرامی اسلام در کنار قبر پدر این شعر را میخواند که علمای بزرگ اهل سنت نظیر «آلوسی» و دیگران آن را نقل کردهاند:
«ماذا على من شم تربة أحمد * أن لايشم مدى الزمان غواليا»
اگر کسی یک بار تربت پیامبر را استشمام کند، زیبنده است که تا آخر عمر بوی خوشی را استشمام نکند.
«صبت علی مصائب لو أنها * صبت علی الأیام صرن لیالیا »
به قدری بعد از پیامبر مصیبت بر من وارد شد، که اگر این مصیبتها بر روز روشن وارد میشد به شب ظلمانی مبدل میشد.
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 19، ص 149، باب الشعراء: (227) إلا الذین آمنوا... ..
در بعضی از تواریخ آمده است حضرت فاطمه زهرا به امیرالمؤمنین یا افراد دیگر خطاب کرد که چگونه دلتان آمد خاک بر روی قبر رسول الله ریختید!؟ افرادی از حضرت فاطمه زهرا در مصیبت و فراق بابا و در مصیبتهای دیگر سؤال میکنند: یا بنت رسول الله! شبانه روزت چگونه میگذرد؟! حضرت زهرای مرضیه میفرماید: از دست دادن پدر و ظلم بر وصی پیغمبر!
طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن * نشد جز شعله آتش در آنجا کس طرفدارم
گهی در خانه گه بین در و دیوار و گه کوچه * خدا داند چه آمد بر سرم، کشتند صد بارم
فتادم زیر ضرب تازیانه بارها از پا * ولی نگذاشتم کم گردد از مولا سر مویی
به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه * که اینجا کشته راه ولایت گشته بانویی
مدینه ثبت کن این را که در امواج دشمنها * حمایت کرد از دست خدا بشکسته بازویی
و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
مجری:
السلام علی الصدیقة الشهیدة فاطمة الزهراء (سلام الله علیها)
أحسنتم، طیب الله أنفاسکم. جناب استاد چه حسن مطلعی بود! حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بضعة النبی هستند و همچنین در مورد امام رضا (علیه السلام) هم این واژه استفاده شده است «بضعة منی» در خراسان دفن میشود.
میخواهم ابتدای این برنامه به کلمات گهربار امام رضا (علیه السلام) مزین شود. پندها و نصایح اخلاقی و سفارشهایی که از حضرتشان رسیده است. ان شاءالله حسن آغاز برنامه این باشد تا سؤالات دیگر را هم مطرح کنم.
سه سفارش اخلاقی بسیار کاربردی از حضرت امام رضا (سلام الله علیه)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله.
أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی
روایات اخلاقی از امام هشتم (علیه السلام) زیاد است. اگر ما بخواهیم یک دهه از احادیث اخلاقی امام رضا بحث کنیم، شاید حتی فرصتی برای بیان کردن بخشی از احادیث اخلاقی امام هشتم پیدا نکنیم.
یکی از توفیقاتی که حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و امام رضا (علیه السلام) به ما داشتند، این بود که «موسوعه امام رضا» را در هشت جلد نوشتیم و به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شد. نوشتن این کتاب نزدیک به هشت سال طول کشید. ما میتوانیم ادعا کنیم نود و پنج درصد از آنچه مرتبط به امام هشتم بود را از کتب شیعه و اهل سنت در این کتاب آوردیم.
نه تنها یک صفحه و یک سطر و یک کلمه بلکه اگر امام رضا (علیه السلام) یک حرف از این کتاب را از ما بپذیرد، دنیا و آخرت ما آباد است. ما بخشی از این کتاب را به احادیث اخلاقی امام هشتم اختصاص دادیم.
سفارش اول: احترام به برادر بزرگ
یکی از روایاتی که «شیخ طوسی» در کتاب «تهذیب الأحکام» آورده است، نکته بسیار ظریفی است. امام رضا (علیه السلام) میفرماید:
«الْأَخُ الْأَکبَرُ بِمَنْزِلَةِ الْأَب»
برادر بزرگ به منزله پدر است.
تهذیب الأحکام، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوی، ج 7، ص 393، ح 51
ما حرمت شکنیها در جامعه زیاد داریم. هم نسبت به پدر و هم نسبت به مادر و هم نسبت به برادر. وقتی مسائل دنیوی مطرح میشود، همه را تحت الشعاع قرار میدهد.
امام رضا میفرماید: یکی از اساسیترین موضوعاتی که پیوند خانوادگی را محکم و صفا و صمیمیت را در خانوادهها حاکم میکند، احترام به بزرگتران است. برادر بزرگ به منزله پدر است. همان احترامی که برای پدر هست، باید برای برادر هم داشته باشید.
(وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً)
و خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید.
سوره نساء (4): آیه 36
خداوند عالم در چندین آیه از قرآن کریم توحید و عدم شرک را در کنار احسان به والدین کنار هم قرار داده است. امام رضا میفرماید: برادر بزرگ به منزله پدر است.
سفارش دوم: توجه به صله رحم
نکته دیگری هم در کتاب «تحف العقول» از امام هشتم نقل شده است که بازهم در رابطه با پیوند خانوادگی است. حضرت میفرماید:
«صِلْ رَحِمَک وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ»
نسبت به بستگان صله رحم انجام بده، ولو با یک لیوان آب.
«بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ» مثال است و حضرت حداقل را ذکر فرمودند. همچنین با یک تلفن زدن یا پیامک دادن میتوان صله رحم انجام داد.
یکی از توصیههای اکیدی که ائمه اطهار من جمله امام رضا (علیه السلام) داشتند، این بود که پیوندهای خانوادگی از هم گسسته نشود. در کنار این عبارت، عبارت عجیبی آمده است. حضرت میفرماید:
«وَ أَفْضَلُ مَا تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کفُّ الْأَذَی عَنْهَا»
اگر نمیتوانید صله رحم انجام دهید، حداقل آنها را اذیت نکنید.
تحف العقول، نویسنده: ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 445، باب و روی عنه ع فی قصار هذه المعانی
این مطالب باید با طلا نوشته شود و بر دیوار خانهها نصب شود. چه کسی میتوان چنین جملاتی بیان کند!؟ اگر تمام روانشناسان و جامعه شناسان عالم بخواهند برای استحکام روابط خانوادگی سخن بگویند، بهتر از این نمیتوانند بیان کنند.
مراد از فرمایش حضرت این است که با یک تلفن زدن، با یک لیوان آب، با یک استکان چای میتوانید صله رحم انجام دهید؛ اگر آن هم از دستتان برنمی آید، حداقل بستگان را آزار ندهید و مایه دردسر بستگان را فراهم نکنید.
سفارش سوم: استفاده از سلاح ارزشمند دعا
بحث دیگری از امام رضا در رابطه با دعا مطرح شده که بسیار زیاد است. حضرت علی بن موسی الرضا میفرماید:
«عَلَیکمْ بِسِلَاحِ الْأَنْبِیاءِ فَقِیلَ وَ مَا سِلَاحُ الْأَنْبِیاءِ قَالَ الدُّعَاء»
تلاش کنید اسلحه انبیاء همیشه دستتان باشد. پرسیدند: اسلحه انبیاء چیست؟! حضرت فرمود: دعا.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 2، ص 468، ح 5
تلاش کنید دعا از زبانتان قطع نشود. «مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» عبارت دیگری آورده که بسیار عبارت عجیبی است. حضرت میفرماید: بنده مقاماتی نزد خداوند متعال دارد که جز با دعا کردن به آن مقامات نمیرسد.
خداوند آگاه است و میداند مشکل من چیست. من مشکل خود را بگویم یا نگویم، خداوند و ولی او از مشکل من آگاه است. در مقابل خداوند دوست دارد بندهاش در خانهاش برود و گدایی کند و فقر محض خود را به نمایش بگذارد.
به عنوان مثال در روایت داریم که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بین اذان و اقامه سجده میرفتند و میفرمودند:
«لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ رَبِّي سَجَدْتُ لَكَ خَاضِعاً خَاشِعا»
المقنعة؛ نويسنده: مفيد، محمد بن محمد (413 ق)، ناشر: كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، قم، 1413 ق؛ ص 102
وقتی بنده این دعا را بیان میکند، خداوند متعال میفرماید: من محبت این بندهام را در قلب تمام بندگانم قرار دادم. در این روایت هم آمده است که حضرت میفرماید:
«وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً سَدَّ فَاهُ وَ لَمْ یسْأَل لَمْ یعْطَ شَیئاً»
اگر بنده دهانش را ببندد و دعا نکند خداوند هیچ چیزی به او نمیدهد.
سنت الهی بر این تعلق گرفته که شما دعا کنید. قرآن کریم هم در سوره مبارکه فرقان آیه 77 میفرماید:
(قُلْ ما یعْبَؤُا بِکمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکمْ)
بگو پروردگار من برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد.
سوره فرقان (25): آیه 77
حضرت میفرمایند:
«لَیسَ مِنْ بَابٍ یقْرَعُ إِلَّا یوشِک أَنْ یفْتَحَ لِصَاحِبِه»
نمیشود در را بکوبی، اما صاحب آن در را به روی تو باز نکند.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 2، ص 466، ح 3
بازهم از قول امام رضا (علیه السلام) نقل شده است که حضرت میفرماید:
«إِنَّ الدُّعَاءَ وَ الْبَلَاءَ لَیتَرَافَقَانِ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ»
دعا و بلا تا قیامت با همدیگر دوست هستند.
اگر دعا بیاید بلا میرود و اگر دعا قطع شود بلا میآید. گاهی اوقات خداوند مقدر کرده است که بلایی بر سر بندهای بیاید. اما امام رضا میفرماید: همین بلای قطعی توسط دعا از زندگی عبد از بین میرود.
«إِنَّ الدُّعَاءَ لَیرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً»
یک بلای محکم و قطعی توسط دعا کردن از بین میرود.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 2، ص 469، ح 4
ما نمونه بهتر از قضیه قوم حضرت یونس نداریم. حضرت یونس یقین کرد که بلا نازل میشود و رفت. ابرهای سیاه و صدای غرش رعد و برق بر قوم حضرت یونس سایه افکند و همه افراد داشتند هلاکت خود را میدیدند.
در مقابل یک عالم آمد و گفت: ای مردم! به سوی بیابان بروید. بچههای شیرخوار را در یک طرف و مادرها را در طرف دیگر قرار دهید. مردها یک طرف و زنها یک طرف قرار بگیرند. گوسفندها را در یک طرف و برهها را در طرف دیگر قرار دهید. قیامتی برپا شد!
فرزندان شیرخوار داشتند از فراق مادر گریه میکردند و مادران قلبهایشان از دوری فرزندانشان به تنگ آمده بود. همچنین گوسفندان از برههایشان دور مانده بودند و بی تاب بودند. همه دست به دعا برداشتند و در اندک زمانی تمامی ابرها از بین رفت. هیچ قومی نتوانست بلای قطعی را برطرف کند، الا قوم حضرت یونس.
قرآن کریم در توصیف حضرت یونس میفرماید:
(وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)
و ذا النون (یونس) را (به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها (ی متراکم) فریاد زد خداوندا! جز تو معبودی نیست، منزهی تو، من از ستمکاران بودم.
(فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کذلِک نُنْجِی الْمُؤْمِنِین)
ما دعای او را به اجابت رساندیم، و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، و همین گونه مؤمنان را نجات میدهیم.
سوره أنبیاء (21): آیات 87 و 88
همچنین در جای دیگر میفرماید:
(فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِین * لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلی یوْمِ یبْعَثُون)
و اگر او از تسبیحکنندگان نبود ... تا روز قیامت در شکم ماهی میماند.
سوره صافات (37): آیات 143 و 144
قرار بود حضرت یونس به خاطر ترک اولی تا قیامت در شکم نهنگ حبس شود. قرآن کریم خطاب به پیغمبر اکرم هم میفرماید:
(فَاصْبِرْ لِحُکمِ رَبِّک وَ لا تَکنْ کصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادی وَ هُوَ مَکظُومٌ)
اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش و مانند صاحب ماهی (یونس) نباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد) در آن زمان که خدا را خواند در حالی که مملو از اندوه بود.
سوره قلم (68): آیه 48
خداوند عالم در قرآن کریم به نبی گرامی اسلام نسبت به انبیاء الهی یک نهی کرده و یک امر کرده است. نسبت به حضرت ابراهیم میفرماید:
(وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفا)
و پیرو آئین خالص و پاک ابراهیم گردد.
سوره نساء (4): آیه 125
در مقابل، نسبت به حضرت یونس میفرماید:
(وَ لا تَکنْ کصاحِبِ الْحُوتِ)
ما از امام رضا (علیه السلام) روایت زیاد داریم، اما به همین اندازه اکتفا میکنیم. من در خدمت شما هستم.
مجری:
احسنتم، بسیار متشکرم. جناب استاد چقدر هم راهبردی و راهکاری است برای اینکه ما باید به حالت اضطرار بیفتیم. وقتی میخواهیم برای ظهور در فرج حضرت ولی عصر دعا کنیم، این اضطرار باید در ما حاصل شود و این چنین استغاثه کنیم.
نمونه ای از دعای با اضطرار در قوم حضرت موسی (علیه السلام)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. امام حسن عسکری (علیه السلام) میفرماید: اگر دعا نکنید برای فرج همانگونه که مادری در بیماری تنها فرزندش با اضطرار در پیشگاه خداوند عالم دعا میکند و شفای او را میخواهد، فرج مسیر خود را طی نمیکند.
امام حسن عسکری میفرماید: خداوند عالم هفتاد سال فرج حضرت موسی را نزدیک کرد به خاطر دعای یک زن دل شکسته! زنی باردار به همراه سایر کارگران در کاخ فرعون گِل و خاک و خشت بالا میبرد که در وسط پلهها درد زایمان او را فراگرفت. مشخص است زنی که درد زایمان میگیرد چشمانش سیاهی میرود و تمام دنیا جلوی چشمانش تیره میشود. این زن نشست، اما شرطهای که آنجا بود با شلاق بر کتف او کوبید و گفت: اینجا زایشگاه نیست، محل کار است.
تصور کنید چه حالت اضطرار و دل شکستگی برای آن زن ایجاد شد. او گفت: خدایا تا کی ما در غیاب حضرت موسی اینقدر زجر بکشیم!!
امام حسن عسکری فرمودند: با دعای آن زن دل شکسته خداوند هفتاد سال در فرج حضرت موسی تعجیل کرد. ان شاءالله همه عزیزان ما برای ظهور و فرج حضرت ولی عصر دعا کنند. مشکلات خود ما نباشد.
خداوند آیت الله بهجت را بیامرزد. ما حدوداً یک سال در جلسات خصوصی در محضر ایشان بودیم. ایشان خیلی برای دعا اصرار میکردند. گاهی اوقات ایشان یک کسی را نام میبردند، اما دوستان میفهمیدند که مراد خود ایشان هستند.
ایشان نقل میکردند شخصی در جمکران خدمت حضرت ولی عصر رسید و عرضه داشت: آقاجان! شما چقدر خواهان دارید. این همه جمعیت به عشق شما آمدهاند. حضرت ولی عصر فرمودند: این همه جمعیت برای حاجات خودشان آمدهاند. یک نفر خانه میخواهد. یک نفر فرزند میخواهد. یک نفر زن میخواهد. یک نفر مشکل دارد. از این انبوه جمعیت تنها دو نفر به عشق من آمدهاند و از خدا مرا میخواهند.
مکاشفه ای عجیب در نماز، برای «آیت الله انصاری همدانی»!
این تعبیری از آیت الله بهجت بود که ما با دو گوش خود از ایشان شنیدیم. این همانند تعبیر امام صادق (علیه السلام) است که فرمودند:
«مَا أَکثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِیج»
گریه و ناله زیاد است، اما آنچه از خداوند برای او جواب «لبیک» میآید مهم است.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 46، ص 261، ح 62
بنده یک مرتبه هم عرض کردم مرحوم آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی یکی از اولیاء الله بودند. حضرت امام خمینی هم فرموده بودند: آیت الله انصاری کوهی از توحید بود. «مرحوم قاضی» هم فرموده بودند: آیت الله انصاری توحید را مستقیم از خداوند متعال گرفته است.
ایشان نقل میکردند که روزی داشتم نماز مستحبی میخواندم. «الله اکبر» گفتم، دیدم شیطان «لبیک» گفت. دوباره «الله اکبر» گفتم. من دقیقاً شمردم که هزار بار «الله اکبر» گفتم و شیطان هزار بار «لبیک» گفت.
آقازاده ایشان این قضیه را در مصاحبهای نقل کردند. بنده قول داده بودم مصاحبه ایشان را روی سایت بگذارم و ظاهراً روی سایت ارسال شد.
ایشان تعریف میکردند که بعد از هزار مرتبه «الله اکبر» گفتن دیدم صدای خداوند متعال آمد و «لبیک» گفتند. پسر ایشان پرسیده بودند: از کجا فهمیدید «لبیک» صدای خداوند متعال است یا شیطان است؟! آیت الله انصاری فرموده بودند: عاشق صدای معشوق را تشخیص میدهد.
امیدواریم خداوند متعال به برکت امام هشتم به ما هم توفیق بدهد تا بتوانیم به آن مرحله بالایی از توحید برسیم. یکی از مقامات یاران حضرت مهدی (ارواحنا فداه) این است:
«مَا عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِه»
الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا علیه السلام، نویسنده: منسوب به علی بن موسی، امام هشتم علیه السلام، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ص 65
این افراد به بالاترین مرتبه توحید رسیدهاند. ان شاءالله خداوند متعال ما را هم جزو این افراد قرار بدهد.
مجری:
جناب استاد خیلی ممنون و متشکرم. یک رفت و برگشت داشته باشیم، یک میان برنامه ببینیم و حال دلمان بیشتر امام رضایی شود، مجدداً برمی گردیم.
صلی الله علیک یا أبا الحسن یا علی بن موسی الرضا المرتضی
همچنان در خدمت شما هستیم با ویژه برنامه «سحاب رحمت» در شب شهادت امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا المرتضی (علیه آلاف التحیة و الثناء) و دلهایمان روانه مشهد مقدس شد. به استودیو برمی گردیم و در خدمت جناب استاد حسینی قزوینی هستیم با ادامه بحث پیرامون وجود نازنین امام رضا (علیه السلام) و سخنان گرانبهایی که از ایشان رسیده است.
جناب استاد بحثی که مطرح میشود و بعضاً شبههای هم پیرامون ولایت تکوینی ائمه اطهار (علیهم السلام) مطرح میشود، بحث گستردهای است. پیرامون ولایت تکوینی جلسات مختلفی صحبت شده است.
امام رضا (علیه السلام) از ولایت تکوینی استفاده کردند و بعضی افراد دارند آن را زیر سؤال میبرند. داستان معروف شیری که روی پرده بود و زنده میشود و شخص را میدرد. اگر امکان دارد به داستان اشاره بفرمایید و بیان کنید که آیا واقعاً داستان صحت دارد یا خیر و منابع داستان را بیان کنید.
ماجرای زنده شدن «شیر روی پرده» به امر امام کاظم و امام رضا (علیهم السلام)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این قضیه هم در زمان امام کاظم (علیه السلام) و هم در زمان امام رضا (علیه السلام) صورت گرفته است.
داستان اول در کتاب «عیون أخبار الرضا» اثر «شیخ صدوق» متوفای 381 جلد اول صفحه 96 نقل شده است. قضیه متعلق به زمان «هارون الرشید» است. او دستور داد که حضرت موسی بن جعفر را بیاورند و با تمسخر و استهزاء حضرت را کوچک کنند.
شخصی که قدری جادوگری میدانست، کارهایی کرد و همه خندیدند. حضرت صورتش را به طرف پرده برگرداند، در حالی که نقش شیر بر آن پرده بود. حضرت فرمود:
«یا أَسَدُ خُذْ عَدُوَّ اللَّهِ قَالَ فَوَثَبَتْ تِلْک الصُّورَةُ کأَعْظَمِ مَا یکونُ مِنَ السِّبَاعِ فَافْتَرَسَتْ ذَلِک الْمُعَزِّمَ»
ای شیر! دشمن خدا را بگیر. ناگهان تصویر شیر به امر الهی زنده شد و مانند بزرگترین شیران برجست و جادوگر را در یک لحظه پاره پاره کرد و به جای خویش برگشت.
«فَخَرَّ هَارُونُ وَ نُدَمَاؤُهُ عَلَی وُجُوهِهِمْ مَغْشِیاً عَلَیهِمْ فَطَارَتْ عُقُولُهُمْ خَوْفاً مِنْ هَوْلِ مَا رَأَوْهُ»
هارون و ندیمانش از دیدن این معجزه عظیم الهی غش کردند و با صورت بر خاک افتادند.
«فَلَمَّا أَفَاقُوا مِنْ ذَلِک قَالَ هَارُونُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع سَأَلْتُک بِحَقِّی عَلَیک لَمَّا سَأَلْتَ الصُّورَةَ أَنْ تَرُدَّ الرَّجُلَ»
وقتی هارون به هوش آمد، از امام کاظم بسیار عذرخواهی کرد و عرضه داشت: از شما خواهش میکنم از شیر بخواهی این ندیم را برگرداند و او زنده شود.
«فَقَالَ إِنْ کانَتْ عَصَا مُوسَی رَدَّتْ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ حِبَالِ الْقَوْمِ وَ عِصِیهِمْ فَإِنَّ هَذِهِ الصُّورَةَ تَرُدُّ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ»
حضرت فرمود: اگر عصای موسی آنچه را که از ریسمان و طناب و عصای دروغین بلعیده بود برگرداند، این صورت شیر نیز بلعیده خود را برمی گرداند.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 96، ح 1
سند روایت صددرصد صحیح است و تمام راویان آن ثقه هستند و هیچ مشکلی ندارد. در جلد دوم این کتاب روایتی در رابطه با امام رضا (علیه السلام) نقل شده است. در این روایت نقل شده است بعد از اینکه مدتی باران نمیآمد و قحطی آمده بود، «مأمون» از امام رضا خواست نماز استثغاء بخوانند. به برکت خواندن نماز از سوی امام رضا باران آمد.
این قضیه برای «مأمون» و اطرافیانش خیلی گران تمام شد. در جلسهای که «حمید بن مهران» حاجب «مأمون» هم آنجا بود، او نسبت به امام رضا جسارت وقیحی کرد. او به امام رضا (علیه السلام) عرضه داشت: شما تنها دعا کردید و باران آمد. تصور میکنید فتح الفتوح کردید. آیا همانند حضرت عیسی مرده را زنده کردید یا همانند حضرت موسی عصا انداختید و به مار تبدیل کردید!!
سپس گفت: اگر واقعاً راست می گویی و حجت خدا هستی و ولایت داری، به شیری که اینجا هست دستور بده مرا بخورد. ظاهر قضیه این است که ماجرای زنده شدن شیر توسط حضرت موسی بن جعفر در دل این افراد مانده بود و میخواستند به نوعی امام رضا را امتحان و تحقیر کنند.
«فَإِنْ کنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَوَهَّمُ فَأَحْی هَذَینِ وَ سَلِّطْهُمَا عَلَی فَإِنَّ ذَلِک یکونُ حِینَئِذٍ آیةً مُعْجِزَة»
اگر در گفتار خود صادق هستی، این دو شیر را زنده کن تا بر من مسلط شود. اگر این کار را انجام دادی، این معجزه است.
«فَغَضِبَ عَلِی بْنُ مُوسَی ع وَ صَاحَ بِالصُّورَتَینِ دُونَکمَا الْفَاجِر»
امام رضا غضبناک شد و خطاب به دو تصویر شیر فرمود: این فاجر را بگیرید.
این دو شیر از پرده زنده شدند، مشاور عالی «مأمون» را تکه تکه کردند به طوری که گوشت و استخوان او را هم خوردند و هیچ اثری از او باقی نماند! خیلی جالب است که این دو شیر در برابر امام رضا آمدند و با زبان حیوانی عرضه داشتند:
«مَا ذَا تَأْمُرُنَا»
چه دستوری به ما میدهید؟!
آنها به صراحت گفتند که اگر میخواهی «مأمون» را هم به سرنوشت این شخص دچار کنیم! حضرت فرمود: خیر، به مقرتان برگردید همانطور که بودید. «مأمون» دید که اوضاع خیلی خراب است، به دست و پای امام رضا افتاد و عرضه داشت:
«هَذَا الْأَمْرُ لِجَدِّکمْ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ لَکمْ فَلَوْ شِئْتَ لَنَزَلْتُ عَنْهُ لَک»
جد شما رسول الله ولایت تکوینی داشت و شما هم ولایت تکوینی دارید.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 171، ح 1
آیت الله خوئی (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب «مصباح الفقاهه» میفرماید:
«لاشبهة في ولايتهم على المخلوق باجمعهم كما يظهر من الاخبار لكونهم واسطة في الايجاد وبهم الوجود، و هم السبب في الخلق، إذ لولاهم لما خلق الناس كلهم وانما خلقوا لاجلهم وبهم وجودهم وهم الواسطة في افاضة، بل لهم الولاية التكوينية لمادون الخالق»
مصباح الفقاهة من تقرير بحث الاستاذ الاكبر آية الله العظمى الحاج السيد أبو القاسم الموسوي الخوئي دامت افاضاته لمؤلفه الميرزا محمد علي التوحيدي التبريزي، المطبعة الحيدرية النجف 1374 ه 1954م، ج6، ص 36
کسی نسبت به علم و فقاهت آیت الله خوئی شکی ندارد. افراد انقلابی، غیر انقلابی، اهل سنت، مسیحیها، پاپ و دیگران نسبت به آیت الله خوئی ایمان کامل دارند. در حقیقت علمیت آیت الله خوئی علمیت بین المللی است.
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است! البته نظیر این تعبیر و شاید تندتر از این تعبیر از قول امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب «مصباح الهدایة» و کتاب «چهل حدیث» و کتاب «آداب الصلاة» نقل شده است. در مقابل عبارت آیت الله خوئی قدری شسته و رفتهتر و زیباتر است. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
احسنتم، خیلی ممنون. این مطالب هم پیرامون این داستان و شبههای که بعضاً مطرح میشود.
در این ده دقیقهای که فرصت باقی است، خیلی دوست دارم در خصوص مناظرات امام رضا صحبت کنید. امام رضا (علیه السلام) یک سری مناظرات با علمای مخالف آن زمان و اهل سنت که بودند داشتند. در دوران ما و بعد از ایشان اهل سنت پیرامون امام رضا هم صحبتهایی داشتند. در خصوص هرکدام که فرصت مجال میدهد بفرمایید.
مناظره ویرانگر امام رضا (سلام الله علیه) با عالم ترین فرد اهل سنت!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
مناظراتی که امام رضا (علیه السلام) با علمای اهل سنت و مسیحی و یهودی داشتند، زیاد بوده است. یکی از این مناظرات که «شیخ صدوق» در کتاب «عیون أخبار الرضا» آورده است با «یحیی بن ضحاک سمرقندی» است که نسبت به او میگویند:
«وَ لَمْ یکنْ بِخُرَاسَانَ مِثْلُه»
در خراسان همتای این شخص وجود نداشت.
در حقیقت ایشان از نظر اعلمیت بالاترین عالم اهل سنت بوده است. یکی از توطئههای «مأمون» این بود که این افراد را میآورد تا به طریقی موقعیت علمی امام رضا را خدشه دار کند.
داستان این مناظره خیلی مفصل است. «یحیی بن ضحاک» پرسید: شما میخواهید صحبت کنید یا من صحبت کنم؟! حضرت علی بن موسی الرضا فرمود: شما صحبت کنید. او پرسید:
«کیفَ ادَّعَیتَ لِمَنْ لَمْ یؤُمَّ وَ تَرَکتَ مَنْ أَمَّ وَ وَقَعَ الرِّضَا بِه»
شما معتقدید علی بن أبی طالب خلیفه پیغمبر بوده است، حال آنکه مردم ایشان را قبول نکردند. شما ابوبکر را قبول ندارید، در حالی که مردم او را قبول کردند. این چه روشی است؟!
او تصور میکرد که میتوان با این جمله امام رضا (علیه السلام) را بایکوت کند. البته در این روایت عبارتی نقل شده که قدری لفافه است. حضرت فرمود:
«أَخْبِرْنِی عَمَّنْ صَدَقَ کاذِباً عَلَی نَفْسِهِ أَوْ کذَبَ صَادِقاً عَلَی نَفْسِه أَ یکونُ مُحِقّاً مُصِیباً أَوْ مُبْطِلًا مُخْطِئاً»
به من خبر بده از کسی که کاذبین را تصدیق کرد و صادقین را تکذیب کرد. آیا این شخص محق است، مبطل است یا مخطأ است؟!
«فَسَکتَ یحْیی»
یحیی بن ضحاک ساکت شد و معطل ماند.
حضرت معمایی مطرح کرد. آیا کسی که کاذب را تصدیق کند یا صادق را تکذیب کند محق است یا محق نیست؟!
«فَقَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ أَجِبْهُ»
مأمون به یحیی بن ضحاک گفت: جواب بده.
«فَقَالَ یعْفِینِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ جَوَابِهِ فَقَالَ الْمَأْمُونُ یا أَبَا الْحَسَنِ عَرِّفْنَا الْغَرَضَ فِی هَذِهِ الْمَسْأَلَة »
او گفت: یا امیرالمؤمنین! مرا از جواب معاف کنید. مأمون گفت: یا أبا الحسن! این مسئله را برای ما توضیح بدهید.
حضرت فرمود وقتی خلیفه اول به خلافت رسید، گفت:
«وُلِّیتُکمْ وَ لَسْتُ بِخَیرِکمْ»
من ولی امر شما شدم، اما بهترین شما نیستم.
مردم میگفتند او بهترین است، اما او میگفت که من بهترین نیستم. در حقیقت او مردم را تکذیب میکرد. اگر مردم راست میگفتند، چرا ایشان تکذیب کرد؟! اگر او راست میگفت، پس مردم دروغ میگفتند!! امام رضا (علیه السلام) یک جدولی درست کرد که هیچ راه گریزی ندارد. حضرت سپس فرمود که خلیفه دوم هم آمد و گفت:
«کانَتْ بَیعَتُهُ فَلْتَة فَمَنْ عَادَ لِمِثْلِهَا فَاقْتُلُوه»
بیعت او ناگهانی افتاد و تمام شد و رفت. هرکسی بیعتی همانند بیعت خلیفه اول صورت بدهد کشته میشود.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 231، ح 1
هم بیعت شونده و هم بیعت کننده! این چه بیعت و رضایتی است؟! شما می گویید مردم راضی بودند، اما رضایت مردم برای ما ملاک نیست. خلیفه دوم میگوید: بیعتی که صورت گرفت خلاف بوده است. اگر چنین بیعتی صورت بگیرد، هم بیعت شونده را میکشیم و هم بیعت کننده را میکشیم. قضیه چیست؟! مسئله خیلی طولانی است. این قضیه در منابع اهل سنت مفصل آمده است.
خلیفه اول گفت:
«ولیت علیکم ولست بخیرکم»
من ولی امر شما شدم و بهترین شما نیستم.
البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 5، ص 248، باب قصة سقیفة بنی ساعدة
«ابن سعد» متوفای 230 هجری در کتاب «طبقات» جلد 3 صفحه 136 این قضیه را نقل کرده است. «ابن حزم أندلسی» متوفای 456 هجری در کتاب «الفصل» جلد چهارم صفحه 209 این قضیه را نقل کرده است. «تفتازانی» در کتاب «شرح مقاصد» جلد پنجم صفحه 266 این قضیه را نقل کرده است.
خلیفه دوم گفت: بیعت ابوبکر یک بیعت حساب شده نبود. اگر کسی چنین کاری کند، باید کشته شود. این قضیه را «بخاری» در کتاب «صحیح» خود جلد هشتم صفحه 26 حدیث 6830 نقل کرده است.
بعضی از علمای بزرگ اهل سنت که نسبت به امام رضا (علیه السلام) اظهار ارادت دارند، عبارتهای خیلی مهم و قوی و زیبایی مطرح کردهاند. ما در جلسات قبل مفصل نظر علمای بزرگ اهل سنت را نسبت به جایگاه امام هشتم را آوردیم. «ذهبی» میگوید: امام هشتم از «مأمون» و دیگران صالحتر بود به خلافت!
خیانت عجیب مورخین اهل سنت در حق حضرت امام رضا (سلام الله علیه)
ما دو روز پیش خدمت حضرت آیت الله نوری همدانی بودیم. ایشان بعد از روضه جلوسی داشتند و بعضی از مسئولین هم در این جلسه حضور داشتند. یکی از بزرگواران و مسئولین از ایشان خواست که بحث علمی را مطرح بفرمایید تا ما استفاده کنیم.
ایشان گفت: در دوران کرونا که درس و بحث تعطیل بود، بنده یک دوره تمامی کتابهای تفسیری و تاریخی اهل سنت را مطالعه کردم. عبارتی را از «طبری» دیدم که بسیار برایم دردآور بود. وقتی «طبری» به امام رضا (علیه السلام) میرسد، مینویسد:
«أن علی بن موسی أکل عنبا فأکثر منه فمات فجأة»
حضرت علی بن موسی الرضا در خوردن انگور زیاده روی کرد و به صورت ناگهانی از دنیا رفت.
تاریخ الطبری، اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 5، ص 146، باب ذکر الخبر عن سبب وفاته
باید بگوییم هزاران لعنت بر این تفکر و هزاران لعنت بر کسانی که میخواهند مسائل ناب اسلامی را از امثال این افراد بگیرند!! ایشان این مطلب را آورده است. «ابن جوزی» متوفای 590 هجری در جلد دهم صفحه 115 همین تعبیر را آورده است و مینویسد:
«إن علی بن موسی بن جعفر أکل عنبا فأکثر منه فمات فجأة»
المنتظم فی تاریخ الملوک والأمم، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علی بن محمد بن الجوزی أبو الفرج، دار النشر: دار صادر - بیروت - 1358، الطبعة: الأولی، ج 10، ص 115، باب ثم دخلت سنة ثلاث ومائتین فمن الحوادث فیها
«ابن اثیر» در کتاب «الکامل فی التاریخ» همین تعبیر را آورده و مینویسد:
«وکان سبب موته انه أکل عنبا فاکثر منه فمات فجأة»
علت وفات امام رضا این بود که انگور زیاد خورد و ناگهان از دنیا رفت.
«وقیل أن المأمون سمه فی عنب وکان علی یحب العنب وهذا عندی بعید»
بعضی افراد گفتهاند که مأمون در داخل انگور سم قرار داده بود. علی بن موسی الرضا انگور دوست داشت. از نظر من بعید است که مأمون چنین کاری کرده باشد.
الکامل فی التاریخ، اسم المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم الشیبانی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1415 هـ، الطبعة: ط 2، تحقیق: عبد الله القاضی، ج 5، ص 448، باب ذکر موت علی بن موسی الرضا
ان شاءالله خداوند همه شما را با مأمون در یک جا جمع کند! همچنین «ذهبی» در کتاب «سیر أعلام النبلاء» جلد نهم صفحه 390 همین تعبیر را دارد و مینویسد:
«إن علی بن موسی أکل عنبا فأکثر منه فمات فجأة فی آخر صفر فدفن عند الرشید واغتم المأمون لموته»
سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 9، ص 390، باب 125 علی الرضی
این مطالب نشانگر این است که این افراد برای به دست آوردن رضایت حاکم نسبت به معصوم هر لاطائلاتی را مطرح میکردند.
بنده تنها عبارتی را از «علامه امینی» در کتاب «الغدیر» نشان دهم. «علامه امینی» که امین امیرالمؤمنین است و کسی همانند ایشان برای امیرالمؤمنین کار نکرده است. ایشان در کتاب «الغدیر» جلد نهم صفحه 247 در رابطه با کتابهای تاریخی مینویسد:
«ومن جنایات المؤرخین ضربهم الصفح عن الأول، ورکونهم إلی الفریق الثانی من الروایات فبنوا ما شادوه علی شفا جرف هار»
از جنایات مورخین این است که احادیث صحیح و متواتر را کنار گذاشتند و یک سری احادیث جعلی و دروغین را در کتابهایشان مطرح کردهاند و صفحات تاریخ را با این جملات ننگینشان سیاه کردند.
«مثل تاریخ الأمم والملوک للطبری، والتمهید للباقلانی، والکامل لابن الأثیر، والریاض النضرة للمحب الطبری، وتاریخ أبی الفدا، وتاریخ ابن خلدون، والبدایة والنهایة لابن کثیر، والصواعق لابن حجر، وتاریخ الخلفاء للسیوطی، وروضة المناظر لابن الشحنة الحنفی، وتاریخ أخبار الدول للقرمانی، وتاریخ الخمیس للدیار بکری، ونزهة المجالس للصفوری، ونور الأبصار للشبلنجی»
ایشان سپس مینویسد:
«وشوهوا بها صحیفة التاریخ بعد ما سودوا صحائفهم، وموهوا بها علی الحقائق الراهنة»
این افراد با این کارهایشان صفحات تاریخ را سیاه کردند و لکه ننگی شدهاند و تاریخ را مشوه کردهاند و پرده تزویر را بر روی حقایق کشیدند تا مردم متوجه حقایق نشوند.
الغدیر، نویسنده: الشیخ الأمینی، ج 9، ص 247، باب نظرة فی المؤلفات
این افراد آدرسهای غلطی دادهاند برای رضایت حکام و به بیراهه کشاندن جامعه! این هم فرمایش «علامه امینی» است.
مجری:
أحسنتم، بسیار عالی، طیب الله أنفاسکم. خیلی ممنون و متشکرم آیت الله حسینی قزوینی.
در شام شهادت امام رضا (علیه السلام) در همین اندک فرصتی که در خدمت شما بودیم استفاده کردیم. ان شاءالله بازهم فرصتی پیدا شود در برنامههای دیگر بازهم در محضر شما باشیم و استفاده کنیم. شما را به خدای متعال میسپارم، التماس دعا دارم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
موفق و مؤید باشید.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم از شما بینندگان عزیز و ارجمند. ان شاءالله فرداشب هم در خدمت شما خواهیم بود در شام جمعه. از همه شما عزیزان التماس دعای فرج و دعای خیر داریم. عرض پایانی ما در این برنامه این باشد:
یا سریع الرضا بحق أبا الحسن الرضا عجل لولیک الفرج
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته