بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه بیست و سوم 95/08/24
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله
یکی از شبهاتی که امروز مرتباً از سوی وهابیون در رسانه ها پخش میشود و روی آن مانور میدهند، بحث رفتن به زیارت قبور ائمه طاهرین (علیهم السلام) است؛ زیرا این مسئله برای سران و مبلغان وهابی قابل تحمل نیست. این افراد زمانی به این مسئله حساستر میشوند که مشاهده میکنند جمعیت میلیونی برای مراسم اربعین به کربلا میروند.
چند هفته قبل در «شبکه وصال» بود یا «شبکه صفا»، این افراد رسماً اعلام کردند که ما باید اهل سنت را تحریک کنیم که کربلا را با خاک یکسان کنند، نجف را با خاک یکسان کنند، قم را با خاک یکسان کنند، و قبر حضرت زینب در سوریه را با خاک یکسان کنند!! این افراد به طور علنی وارد گود شدند و هیچ ابایی برای این آقایان وجود ندارد و تمام تلاششان هم حول این مسئله میچرخد.
شما ملاحظه کنید که این «ابن تیمیه» در کتابش «منهاج السنة النبویة» به طور واضح بیان می کند:
«قَالَ غَیرُ وَاحِدٍ مِنَ الْعُلَمَاءِ: إِنَّ السَّفَرَ لِزِیارَةِ الْمَشَاهَدِ سَفَرُ مَعْصِیةٍ»
بسیاری از علما میگویند که اگر کسی برای زیارت مشاهد برود، سفرش سفر معصیت است
فرقی هم نمی کند که این مشاهد، مربوط به شیعه باشد و یا مربوط به سنی باشد. سفرش سفر معصیت هست و نمازش را هم باید تمام بخواند.
سپس در ادامه میگوید:
«وَهَذَا أَمْرٌ قَدْ وَقَعَ فِیهِ الْغُلَاةُ فِی الْمَشَایخِ وَالْأَئِمَّةِ الْمُنْتَسِبِینَ إِلَی السُّنَّةِ وَإِلَی الشِّیعَةِ»
غلات شیعه و سنی نسبت به امامانشان غلو میکنند.
«حَتَّی إِنَّ الْوَاحِدَ مِنْ هَؤُلَاءِ فِی بَیتِهِ یصَلِّی لِلَّهِ الصَّلَاةَ الْمَفْرُوضَةَ بِقَلْبٍ غَافِلٍ لَاهٍ، وَیقْرَأُ الْقُرْآنَ بِلَا تَدَبُّرٍ وَلَا خُشُوعٍ»
این افراد زمانی که در منزل نماز میخوانند، نماز بیحال و بیروح و بیرمق میخوانند؛ قرآن را بدون تدبر و خشوع می خوانند.
«وَإِذَا زَارَ قَبْرَ مَنْ یغْلُو فِیهِ بَکی وَخَشَعَ، وَاسْتَکانَ وَتَضَرَّعَ، وَانْتَحَبَ وَدَمَعَ، کمَا یقَعُ إِذَا سَمِعَ الْمُکاءَ وَالتَّصْدِیةَ الَّذِی کانَ لِلْمُشْرِکینَ عِنْدَ الْبَیتِ»
اما زمانی که کنار قبری قرار میگیرند گریه میکنند، خشوع میکنند، تضرع میکنند، ناله میکنند شبیه کاری که مشرکین در کنار خانه خدا انجام میدادند.
نهایت عقل این شخص همین مقدار است؛ حاصل تربیت چنین فرهنگی، همین افرادی هستند که زنان و کودکان مردم را بیگناه میکشند، آتش میزنند، سرشان را میبرند و با سر بریده آنها فوتبال بازی میکنند!
او در ادامه میگوید:
«وَکثِیرٌ مِنْ هَؤُلَاءِ لَا یحُجُّ لِأَجْلِ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ وَرَسُولُهُ مِنْ حَجِّ الْبَیتِ الْعَتِیقِ، بَلْ لِقَصْدِ زِیارَةِ النَّبِی - صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ - کمَا یزُورُ شُیوخَهُ وَأَئِمَّتَهُ، وَنَحْوَ ذَلِک»
بسیاری از این افراد که به امر خدا و رسول خدا به مکه میروند، به خاطر زیارت خانه خدا نمیروند؛ بلکه به قصد زیارت قبر پیغمبر اکرم میروند همانند کاری که بزرگان و ائمه آنان انجام میدهند.
«وَالْأَحَادِیثُ الْمَأْثُورَةُ عَنِ النَّبِی - صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ - فِی زِیارَةِ قَبْرِهِ، کلُّهَا ضَعِیفَةٌ بَلْ مَوْضُوعَةٌ»
احادیثی که از پیغمبر اکرم در مورد زیارت قبرش رسیده است، تماماً ضعیف و بلکه جعلی است.
«فَلَمْ یخْرِجْ أَهْلُ الصَّحِیحَینِ وَالسُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ شَیئًا مِنْهَا»
صحیحین و سنن مشهوره هیچکدام از این روایتها را ندارد.
منهاج السنة النبویة، المؤلف: تقی الدین أحمد بن عبد الحلیم ابن تیمیة الحرانی (المتوفی: 728 هـ)، المحقق: محمد رشاد سالم، الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، الطبعة: الأولی، 1406 هـ - 1986م، ج 2، ص 441
مشاهده کنید که این شخص، شیخ الاسلام وهابیت شده است!! این شخص و یا «بن باز» از اوتاد و ابدال شده است که به برکت این شخص خداوند عالم میخواهد باران نازل کند، حاجت برآورده کند و به مسلمانان نصرت عنایت کند.
ما نمیدانیم که این شخص به چه دلیل در مورد نیت افراد قضاوت میکند! آیا قلب این افراد را شکافته است و از قلب آنان خبر دارد؟! ما تا به حال نشنیدیم که شیعه یا اهل سنت و حتی عوام الناس بگویند که ما میخواهیم به حج برویم و هدفمان زیارت قبر پیغمبر اکرم است!
اینها می گویند اگر کسی معتقد به علم غیب باشد، مشرک است و کافر است؛ عجیب است که این حرف ابن تیمیه که از غیب و از درون قلب مردم سخن می گوید، غیب نیست و هیچ اشکالی هم ندارد!!
همچنین «لجنه دائم افتاء عربستان سعودی» مثل نظر «ابن تیمیه» معتقدند که رفتن به زیارت قبور انبیاء و صالحین جایز نیست و بدعت است!
ادلّه جواز زیارت قبور انبیاء و صالحین
در کتاب «صحیح مسلم» روایتی وارد شده است که مینویسد:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ أتی الْمَقْبُرَةَ فقال السَّلَامُ عَلَیکمْ دَارَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ وَإِنَّا إن شَاءَ الله بِکمْ لَاحِقُونَ»
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 1، ص 218، ح 249
اگر زیارت قبور بدعت و حرام است، دیگر فرقی نمیکند که از ایران به قصد زیارت بقیع برود یا از طائف و مدینه برود!! زمانی که فعلی حرام شد، فرقی نمیکند که این مسافت ده متر باشد، ده کیلومتر باشد یا دهها هزار کیلومتر باشد!
همچنین در حدیث 974 صحیح مسلم وارد شده است که رسول گرامی اسلام آخر شب به قبرستان بقیع میرفتند و آنجا را زیارت میکردند.
همچنین در کتاب «صحیح بخاری» وارد شده است که رسول گرامی اسلام فرمودند: از خداوند عالم اذن گرفتم که به زیارت قبر مادرم بروم.
دوستان توجه دارند که فاصله مدینه تا قبر حضرت آمنه (سلام الله علیها) حداقل 70 یا 80 کیلومتر است. اگر واقعاً رفتن به زیارت قبر بدعت و حرام است، چطور خداوند عالم به پیغمبر اکرم اجازه داده است که این کار حرام را انجام بدهد؟! آیا زمانی که پیغمبر اکرم به زیارت قبر مادرشان رفتند، نمازشان را تمام خواندند؟! آیا سفر ایشان سفر معصیت بوده است؟!
همچنین «ابوهریره» میگوید:
«إنَّ النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ زَارَ قَبْرَ أُمِّهِ فَبَکی وَأَبْکی مَنْ حَوْلَهُ»
پیغمبر اکرم به زیارت قبر مادرشان رفتند و گریه کردند و تمام کسانی که اطرافشان بودند را گریاندند.
صحيح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي؛ ج 2، ص 671، ح 976
ما دهها روایت در رابطه با زیارت قبور داریم. یک روایت، دو روایت نیست! همچنین در کتاب «شرح صحیح بخاری» اثر «ابن بطال» جلد سوم صفحه 270 وارد شده است:
«وکان النبی، (صلی الله علیه وسلم)، یأتی قبور الشهداء عند رأس الحول»
زمانی که اول سال فرا میرسید پیغمبر اکرم به زیارت قبر شهدا میرفتند.
همانطوری که در ایران هم رسم است؛ معمولاً جمعه آخر سال مردم به قبرستانها میروند و قبرستانها را پاک میکنند. سپس میگوید:
«وکان أبو بکر، وعمر، وعثمان یفعلون ذلک»
آیا این افراد بدعتگذار بودند و بدعت انجام میدادند؟! آقای «ابن تیمیه» که میگویید: "هیچکدام از این موارد در صحیحین و سنن نیامده است"؛ ملاحظه کنید که می گوید:
«وزار النبی (صلی الله علیه وسلم) قبر أمه یوم فتح مکة فی ألف مُقَنَّعٍ»
رسول گرامی اسلام با هزار سربازی که در رکابشان بود به زیارت قبر مادرشان رفتند.
شرح صحیح البخاری ـ لابن بطال، المؤلف: أبو الحسن علی بن خلف بن عبد الملک بن بطال البکری القرطبی، دار النشر: مکتبة الرشد - السعودیة / الریاض - 1423 هـ - 2003 م، الطبعة: الثانیة، تحقیق: أبو تمیم یاسر بن إبراهیم، ج 3، ص 270، أبواب تقصیر الصلاة
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هر جمعه به زیارت قبر حمزه سیدالشهداء میرفتند که حداقل 6 کیلومتر خارج از مدینه است، «ابن عمر» به زیارت قبر پدرش میرفت، عایشه به قصد زیارت قبر برادرش «عبدالرحمن» از مدینه به مکه میرفت!
این موارد نمونههایی از زیارت قبور است که در تاریخ ذکر شده است. «ابن حجر هیثمی» در کتاب «حاشیه بر ایضاح در مناسک» در رابطه با روایت صحیح که نقل شده است:
«مَا مِنْ أَحَدٍ یسَلِّمُ عَلَی إِلَّا رَدَّ اللَّهُ عَلَی رُوحِی حَتَّی أَرُدَّ عَلَیهِ السَّلَامَ»
هیچکسی نیست که بر من سلام بدهد، مگر اینکه خداوند روح من را به من برمیگرداند و جواب سلامش را میدهم.
میگوید:
«ولا یغترّ بإنکار ابن تیمیة لسنّ زیارته صلی الله علیه و سلم»
مبادا انکار ابن تیمیه که سنت زیارت را انکار کرده است، شما را مغرور کند،
«فإنه عبدٌ أضلّه الله»
ابن تیمیه کسی است که خدا او را گمراه کرده است.
آقای «عز بن جماعه» در این زمینه مفصل جواب ابن تیمیه داده است، «تقی الدین سبکی» هم مفصل جواب داده است.
«ووقوعه فی حق رسول الله صلی الله علیه و سلم لیس بعجیب»
قابل تعجب نیست که او در مورد رسول الله چنین جسارت است،
«فإنه وقع فی حق الله سبحانه وتعالی عمّا یقول الظالمون والجاحدون علواً کبیراً»
زیرا او نسبت به خدا هم جسارت کرده است.
«إن لله تعالی جهة ویداً ورجلاً وعیناً»
او میگوید که خداوند عالم در جهت قرار گرفته است، دست دارد، پا دارد، چشم دارد،
«وغیر ذلک من القبائح الشنیعة»
و بسیاری دیگر از این نسبتهای ناروا،
«ولقد کفّره کثیر من العلماء»
بسیاری از علما ابن تیمیه را تکفیر کردند.
«عامله الله بعدله، وخذل متّبعیه»
خداوند با ابن تیمیه با عدل خود رفتار کند و پیروانش را هم ذلیل کند.
«الذین نصروا ما افتراه علی الشریعة الغراء»
کسانی که افترائات ابن تیمیه بر شریعت را نشر و یاری میدهند.
این مطالب نمونههایی از این موارد است و یک یا دو مورد نیست. همچنین «شکری آلوسی» که یکی از وهابیان شاخدار است و حرفهای زشتی هم نسبت به شیعه میزند، در کتاب «تاریخ النجد» میگوید:
«والذین اعتقدوه فی رتبة النبی رتبته اعلی مراتب المخلوقین علی الاطلاق»
آنچه که ما نسبت به مقام پیغمبر اکرم عقیده داریم این است که رتبه ایشان از مخلوقین بالاتر است.
«و انه حی فی قبره حیات مستقره ابلغ من حیات الشهداء و انه تسن زیارته»
پیغمبر اکرم در قبر زنده است و سلام کسی که به او سلام میدهد را میشنود و زیارت پیغمبر اکرم سنت است.
سپس میگوید:
«لا تشد الری حال الا فی زیارة المسجد و الصلاة فیه»
زمانی که کسی میخواهد به زیارت قبر پیغمبر اکرم برود، به نیت زیارت مسجد پبغمبر برود و در آنجا پیغمبر اکرم را هم زیارت کند.
این شخص با این که در مورد زیارت قبر پیغمبر اکرم نظر مساعدی دارد، اما وهابی بودن خود را ثابت میکند!!
«ابوالفرج ابن جوزی» که از علمای بزرگ اهل سنت و یکی از استوانههای این افراد است. او در «مناقب امام احمد بن حنبل» میگوید:
« سمعت أبا الفرج الهندبائي، يقول: كنت أزور قبر أحمد بن حنبل، فتركته مدة، فرأيت في المنام قائلاً يقول لي: تركت زيارة قبر إمام السنة ؟»
شنیدم هندبایی میگوید که من قبر احمد بن حنبل را زیارت میکردم، اما مدتی آن را ترک کردم. در خواب دیدم که شخصی به من میگوید: آیا زیارت قبر امام سنت را ترک کردی؟
مناقب الإمام أحمد، المؤلف: جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد، الجوزي (المتوفى: 597هـ)، المحقق: د. عبد الله بن عبد المحسن التركي، الناشر: دار هجر، الطبعة: الثانية، 1409 هـ، ج 1، ص 639، الباب الرابع والتسعون في فضيلة زيارة قبره
سپس در مورد «احمد بن حنبل» وارد شده است:
«وبلغني عن بعض السلف القدماء، قال: كانت عندنا عجوز من المتعبدات قد خلت بالعبادة خمسين سنة، فأصبحت ذات يوم مذعورة، فقالت: جاءني بعض الجن في منامي، فقال: إني قرينك من الجن، وإن الجن استرقت السمع بتعزية الملائكة بعضها بعضاً بموت رجل صالح يقال له: أحمد بن حنبل، وتربته في موضع كذا، وإن الله يغفر لمن جاوره، فإن استطعت أن تجاوريه في وقت وفاتك فافعلي، فإني لك ناصح، وإنك ميتة بعده بليلة، فماتت كذلك، فعلمنا أنه منام حق»
مناقب الإمام أحمد، المؤلف: جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد، الجوزي (المتوفى: 597هـ)، المحقق: د. عبد الله بن عبد المحسن التركي، الناشر: دار هجر، الطبعة: الثانية، 1409 هـ، ج 1، ص 643، الباب الخامس والتسعون في فضيلة مجاورته
مطالبی که آقایان در رابطه با قبر «أحمد بن حنبل» و امثال او مثل قبر ابوحنیفه میآورند، به این ترتیب است و یک یا دو مورد نیست.
همچنین در کتاب «تاریخ بغداد» جلد اول صفحه 443 وارد شده است: «احمد بن عباس» میگوید: از بغداد رفتم، مردی که آثار عبادت در چهرهاش بود به من گفت: کجا میروی؟! من گفتم: از بغداد فرار کردم، زیرا فساد خیلی زیاد است. من میترسم که زمین شکافته شود و مردم را در خود فرو ببرد.
او گفت: برگرد و نترس، در آنجا قبر چهار نفر از اولیاء الله هست که این افراد حصن حصین مردم از جمیع بلایا هستند! به عبارت دیگر به برکت این قبور خداوند عالم مردم را از بلاها ایمن میدارد.
من گفتم: آنها چه کسانی هستند؟! او گفت: قبر «امام احمد بن حنبل»، «معروف کرخی»، «بشر حافی» و «منصور بن عمار» هستند. این شخص می گوید من برگشتم و به زیارت قبر این افراد رفتم و دیگر در آن سال از بغداد بیرون نرفتم!
از اینطور مسائل ما مطالب زیادی در کتب اهل سنت داریم. همچنین «امام شافعی» میگوید: هر زمانی که مشکلی برای من ایجاد میشد، به زیارت قبر «امام ابوحنیفه» میرفتم و متوسل میشدم و حاجت روا میشدم!
یا شما ببینید که در «موسوعه کویتیه»، که یکی از موسوعههای فقهی مشهور اهل سنت است و تقریباً سرآمد تمام موسوعههای فقهی است؛ تا به حال چنین موسوعهای نوشته نشده است؛ در جلد بیست و چهارم این موسوعه نقل شده است:
«ذهب جمهور العلما الی انه یجوز شد الرحل لزیارة القبور»
اکثر علما معتقدند که انسان میتواند به قصد زیارت قبور سفر کند.
«لعموم الأدلة و خصوصاً قبور الأنبیاء و الصالحین»
جالب این جاست که در این کتابی که به تازگی در ایران هم چاپ شده است، به نام «مجموعه فضایل حج و راهنمای حجاج» نوشته «مولانا محمد زکریا» و ترجمه «عبدالرحمن معبیه».
«عبدالحمید» که نزد آقایان خیلی محترم است، میگوید: "کتاب «فضائل الحج» اثر «مولانا زکریا» کتابی بسیار مفید و جالبی است و به حجاج عزیز توصیه میشود که از این کتاب کمال استفاده را نموده و در این سفر ربانی کتاب مزبور را همراه خود داشته باشند."
آقای مولانا زکریا در این کتاب، درباره زیارت قبور میگوید:
«ملأ علی قاری»، از مشاهیر علمای اسلام، فقیه محدث حنفی مذهب میگوید: به غیر از چند نفر که اختلافشان از اعتبار چندانی برخوردار نیست، همه علمای اسلام متفق القول هستند که زیارت قبر رسول الله از بهترین و مقربترین نیکیها و عبادات میباشد و برای رسیدن به درجات علیا بهترین وسیله و محکمترین دستآویز میباشد.
زیارت روضه مطهر رسول الله قریب به واجب است که بعضی از علما آن را واجب عینی دانستهاند. آنها گفتند: برای کسانی که توان رفتن به آنجا را دارند، ترک آن غفلت بزرگ و جفایی عظیم میباشد.
در کتاب «درّ المختار» وارد شده است: زیارت قبر رسول الله مندوب است که بعضی از علما برای تونگران آن را واجب دانستهاند.
«علامه صالحی شامی» میگوید: «علامه خیرالدین رملی شافعی» از «ابن حجر» نقل کرده است و آن را تأیید کرده است. اگر فردی از امت به حضور بر قبرش سعی و کوشش نکند، وارد جفا و محرومیت عظیم شده است و این علامت سختی قلب و جفای باطن میباشد.
سپس در ادامه روایات را بیان میکند و میگوید:
«در احادیث وارد شده است که هرکسی حج کند، سپس مرا زیارت کند؛ گویا اینکه مرا در زندگی زیارت کرده است.
از این خبر معلوم است که این مسئله نزد ائمه اربعه متفق علیه میباشد. بعضی این مطلب را اجماعی گفتهاند. روایت از «عبدالله بن عمر» وارد شده است: « عن النبی أنه قال: من زار قبری وجبت له شفاعتی»
جالب است که ابن تیمیه می گفت که همه روایات جعلی و دروغ هستند!
سپس میگوید:
«بزار» و «دارقطنی» آوردهاند و «نووی» گفته است که «ابن حجر» در «شرح مناسک» از «ابن خذیمه» در کتاب «صحیح» آن را بیان کرده است، عدهای از علما از جمله «عبدالحق» و «تقی الدین سبکی» این روایت را تصحیح کردهاند. «ملأ علی قاری» گفته است: «صححه جماعة من أئمة الحدیث» هچنین از «ابن عمر» وارد شده است که میگوید: «وعن ابن عمر قال: قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): من جاءنی زائرا لا یهمه إلا زیارتی کان حقا علی الله أن أکون له شفیعا یوم القیامة رواه الطبرانی وصححه ابن السکن»
«ابن تیمیه» میگفت: بعضی افراد به حج میروند و هدفشان زیارت خانه خدا نیست، بلکه هدفشان زیارت قبر پیغمبر اکرم است؛ بفرما این هم روایت پیغمبر اکرم است!
«زین الدین عراقی» استاد «ابن حجر» متوفای 808 هجری میگوید: «طبرانی» آورده است و «ابن سکن» او را تصحیح کرده است و در «اتحاف» هم آورده است و «عبدالحق» او را تصحیح کرده است و «سبکی» این روایت را به مجموع طرق خود معتبر دانسته است.
از اینطور عبارتها که جواز زیارت قبر پیغمبر را ثابت می کند، در میان علمای احناف و کسانی که در داخل کشور ما با پول عربستان سعودی زندگی میکنند، فراوان دیده میشود.
در میان کلمات آنها وارد شده است که زیارت قبر رسول گرامی اسلام برای کسی که توان داشته باشد، از واجبات عینی است!
آن وقت در شبکههای وهابی حرفهای نامربوط و بی ربط «ابن تیمیه» را تکرار میکنند که بله، زیارت قبور شرک است و حرام است و افرادی که در کنار قبور گریه میکنند، همانند مشرکین هستند که در کنار خانه خدا گریه میکنند!!
ما اگر بخواهیم در این زمینهها وارد شویم، مطالب زیادی وجود دارد. همچنین «علامه مفتی کفایة الله دهلوی» در کتاب «تعلیم الإسلام» که «مرادزهی» زاهدان هم آن را ترجمه کرده است، می نویسد: "زیارت مدینه منوره و مسجد النبی و روضه مطهر رسول گرامی اسلام را از صدر اسلام تا به حال معمول و مروج بوده است و باعث اجر و برکاتی بیشمار است."
سپس او سفارش میکند که در آنجا نماز بخوانید و بعد از نماز هم زیارتنامه ای که معین کرده را بخوانید.
همچنین «معارف الحدیث» اثر «محمد منظور نعمانی» تعبیری که در بالا آوردیم را بیان کرده است:
«وعن ابن عمر قال: قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): من جاءنی زائرا لا یهمه إلا زیارتی کان حقا علی الله أن أکون له شفیعا یوم القیامة رواه الطبرانی وصححه ابن السکن»
سپس او میگوید: این روایات نشانگر این است که زیارت قبر پیغمبر اکرم و اهلبیت آن، جز محبت به خدا و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نیست.
ما موارد زیادی از کتب متقدمین و متأخرین اهل سنت در رابطه با مشروعیت زیارت قبور و زیارتنامههای آن داریم که به یک یا دو مورد ختم نمیشود.
یعنی اگر شما صد نفر از علمای اهل سنت را بخواهید نام ببرید، حدود نود و پنج نفر آنان فتوا به مشروعیت زیارت قبور دادهاند. حال اختلاف تعداد کمی از میان این افراد، مهم نیست و قابل توجه نیست؛ زیرا تحت تأثیر «ابن تیمیه» و دیگران قرار گرفتهاند.
درد اصلی اینجاست که این آقایان زمانی که میبینند کسی به زیارت بزرگان آنان نمیرود چنین کاری میکنند. اگر ابوبکر و عمر هم همانند امیرالمؤمنین و یا امام حسین، حرم داشتند، میدیدید که این افراد به قدری روایات جعلی از کارخانه حدیث سازی «ابوهریره» درمیآوردند که حد نداشت! میگفتند:
«من زار قبر أبی بکر وجبت له الجنة»، «من زار قبر أبی بکر کمن زار الله فی عرشه»!!
این افراد هزاران روایت درست میکردند. این افراد به دلیل اینکه میبینند که قبور آنان زائر ندارد و اگر کسی هم به زیارت آنجا میرود به جهت قبر مطهر رسول گرامی اسلام است، این مطالب را بیان میکنند.
90 درصد مردم اصلاً نمیدانند که قبر عثمان در کدام قسمت قبرستان بقیع وجود دارد. آنها زمانی که مشاهده میکنند قبور ائمه طاهرین (علیهم السلام) این چنین آباد و مورد احترام هست؛ مجبورند روایاتی در جهت شرک بودن زیارت این قبور مطهر بیان کنند.
البته این احترام تنها اختصاص به قبور مطهر ائمه طاهرین (علیهم السلام) ندارد؛ مشاهده کنید که قبور بزرگان اهل سنت هم دارای گنبد و بارگاه است.
قبر «ابوحنیفه» در بغداد دارای تشکیلات و گنبد و بارگاه است. قبر او دارای گنبد و گلدسته و بارگاه است. روز میلاد پیغمبر اکرم گنبد و بارگاه او را چراغانی می کنند!
زمانی که چند موشک به قبر «خالد» در حمص اصابت کرده بود، وهابی ها در شبکههای ماهواره ای، عزا گرفته بودند و میگفتند: نیروهای «أسد» به قبر صحابه پیغمبر اکرم بیاحترامی کردند!! این در حالی است که قبر «خالد» ویران هم نشده بود.
آنها بعد از اصابت موشک به قبر «خالد» در شبکههای خود بیان کردند:
«شبیهة النظام و حزب الله یتوعدون باقتحام جامع خالد بن ولید و نبش قبره ضریح سیف الله المسلول»
اما زمانی که به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می رسند، میگویند: این اقدامات همگی از مصادیق بدعت و شرک است!
جالب است که اگر شما پیگیری کنید، میبینید تعدادی از داعشیها در حرم پناه گرفته بودند و مسلمانان را میکشتند. حزب الله زمانی که مشاهده کرد برای اینکه این افراد را نابود کند هیچ راهی ندارد جز اینکه دو موشک به آنها بزند، دو تا موشک به حرم زد!
این ماجرا هیچ ارتباطی به حرم و ضریح «خالد» نداشت و حدود 60 متر هم با ضریح او فاصله داشت و لذا حزب الله آن مکان مخفیگاه را خراب کردند و داعشیها را نابود کردند و آنجا را تصرف کردند. حزب الله بعد از تصرف آنجا را شستند، تعمیر کردند و آنجا را تمیز کردند.
وهابیت به همین جهت یک هفته در شبکههای وهابی عزا گرفته بودند و میگفتند: "دنیا به داد اسلام برسید که قبر سیف الله المسلول توسط حزب الله ویران شده است!!"
ولی زمانی که حرم مطهر امامین عسکریین (علیهم السلام) را منفجر کردند و حرم ویران شد، این افراد به همدیگر تبریک میگفتند!!
بنده آمار تبریکهایی که در 24 ساعت در داخل عربستان سعودی به جهت تخریب حرم امامین عسکریین (علیهم السلام) ردوبدل شد را گرفتم. چند میلیون تبریک فقط در داخل عربستان رد و بدل شد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
پیشنهاد میشه یه مقاله جداگانه درباره نظر علمای اهل سنت پیرامون شخصیت ضاله ابن تیمیه نوشته بشه
پاسخ: