2024 March 19 - سه شنبه 29 اسفند 1402
نقد و بررسی سخنان شیخ الأزهر، بر ضد مبانی اعتقادی تشیع (25)
کد مطلب: ٩٢٧٦ تاریخ انتشار: ٠٤ خرداد ١٣٩٥ - ١٧:٤٦ تعداد بازدید: 3158
خارج کلام مقارن » نقد سخنان شیخ الازهر
نقد و بررسی سخنان شیخ الأزهر، بر ضد مبانی اعتقادی تشیع (25)

جلسه نودم 95/03/04

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه نودم 95/03/04

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداءالله الی یوم لقاء الله.

بحث ما در رابطه با صحبت های جناب آقای دکتر طیب، شیخ الأزهر بود که عرض کردیم که ایشان نسبت به مذهب شیعه مدعی هست که، مذهب شیعه، مذهب سب و شتم صحابه است!!

ما در جواب این ادعای ایشان، فتاوای مراجع عظام تقلید را، مفصل بیان کردیم. مخصوصاً نظر مراجع معاصر را بیان کردیم که فرموده بودند که مذهب شیعه، مذهب سب صحابه نیست! نه تنها الآن اینگونه نیست؛ بلکه بزرگان ما در گذشته نیز، همین روش را داشتند و هیچ اعتقادی بر سب صحابه نداشتند!

در این زمینه ما مطالب مفصلی را از بزرگان مراجع، همچون آیة الله العظمی سیستانی، وحید خراسانی، حاج آقای مکارم و دیگر مراجع عظام تقلید ذکر کردیم.

همچنین در جلسات گذشته، دیدگاه ائمه اطهار را در خصوص مسئله صحابه مفصل مطرح کردیم و دیدگاه بزرگان مکتب تشیع را نیز ذکر کردیم که اینها نظرشان در رابطه با صحابه چه بوده است!

به عنوان نمونه «شهید ثانی»، این تعبیر را داشت که:

«الحمد للَّه ربّ العالمين، والصلاة على أشرف المرسلين، وآله الطاهرين وأصحابه المنتجبين»

سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. و درود بر شریف ترین پیامبران و اهلبیت پاک و اصحاب برگزیده ایشان.

رسائل، ج2، ص863

خود حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) همین تعبیر را دارد:

«الحمد لله رب العالمين، الصلاة والسلام على سيدنا محمد وآله الطاهرين وأصحابه المنتجبين»

سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. درود و سلام بر آقای ما محمد و اهل بیت پاک او، و اصحاب برگزیده او باد.

الإجتهاد و التقلید، ص1

و یا به تعبیر مرحوم «شیخ طوسی»، که می گوید ما همانگونه که از اهلبیت، انتظار شفاعت داریم، از اصحاب پیغمبر هم، انتظار شفاعت داریم:

«والشفاعة ثبت عندنا للنبي و كثير من اصحابه و لجميع الائمة المعصومين و كثير من المؤمنين الصالحين»

ما معتقد به شفاعت پیامبر و بسیاری از صحابه و برای تمام ائمه معصومین و بسیاری از انسانهای صالح هستیم.

التبیان فی تفسیر القرآن، للشیخ الطوسی، ج1، ص 214

همین تعبیر را مرحوم طبرسی نیز دارد. مرحوم سید علی خان شیرازی، و مرحوم سید شرف الدین موسوی نیز این تعابیر را دارند!

روش ناب مرحوم «علامه امینی» در نقد مخالفین!

در این میان، مرحوم «علامه امینی» مطالبی را دارند که در ملأ عام خیلی نمی شود مطرح کرد! در برخی جاها، ایشان خیلی تند رفته است. مخصوصاً در جلد هفتم «الغدیر»، تحت عنوان «الغلو فی ابی بکر» مطالبی را دارند که قابل تأمل است.

البته این روش علامه، روش قشنگی است. معمولاً می گویند وقتی شما کسی را می خواهید نقد بکنید، یا بکوبید، در ابتداء از او تعریف بکنید، تمجید و تجلیل بکنید؛ یکی دو مورد از نقاط مثبت او را بیان کنید، سپس نقاط منفی او را بیان کنید!

علامه امینی در جلد هفت الغدیر، هر چه می توانسته، نسبت به ابوبکر و عمر و عثمان، آورده است!! من گمان نمی کنم که در طول تاریخ، کسی اینگونه این سه خلیفه را نقد علمی کرده باشد! و همه هم از مصادر اهل سنت، و غالب این مصادر هم، متعدد هستند.

علامه امینی، قبل از اینکه ورود پیدا بکند به نقد و به چالش کشیدن طرف مقابل، ابتدا از او تعریف و تمجید می کند. البته در این میان، ممکن است برخی شیعیانی که عقل درست و حسابی نداشته باشند، و قدرت تفکیک این مسائل را نداشته باشند، به علامه اعتراض بکنند و به ایشان جسارت بکنند.

در صورتی که ما دیگر از علامه امینی، امین تر نداریم! از او بالاتر در دفاع از حریم اهلبیت و مدافع تر از امیرالمؤمنین نداریم! یعنی در طول تاریخ، واقعاً ایشان در قلّه مدافعین از امیرالمؤمنین است. ایشان می گوید:

«ومن اللازم المحتوم علينا النظرة في تراجم الشخصيات البارزة من رجال الاسلام سلفا وخلفا بعين الإكبار دون عين رمصة، ولا سيما من عرف منهم بالخلافة الراشدة بين الملأ الديني ولو بالانتخاب الدستوري الذي ليس له أي قيمة وكرامة في سوق الاعتبار، وميزان العدل»

بر ما لازم و حتمی است که در بیان شخصیت افراد شاخص در اسلام، چه شخصیت های گذشته و چه شخصیت های آینده، با نگاه تجلیل و بزرگی به این افراد بنگریم نه با نگاه تحقیر. مخصوصاً کسانی که در جامعه دینی، به عنوان خلیفه راشد شناخته می شوند! و لو اینکه خلافتشان دستوری بوده که هیچ ارزش و قیمتی در بازار اعتبار و ترازوی عدالت ندارد.

ایشان در ادامه، تعابیری را در رابطه با خلیفه اول دارد، که خیلی قابل دقت است و واقعاً نمی شود این تعابیر را در بالای منابر بیان کرد. ایشان می گوید:

«فصاحب النبي الأعظم في الغار، والمهاجر الوحيد معه في الرعيل الأول من المهاجرين السابقين يهمنا إكباره وإعظامه، و يعد من الجنايات الفاحشة بخس حقه، والتقصير في تحديد نفسياته، و الخروج عن قضاء العدل فيها، و النزول على حكم العاطفة»

ابوبکر، همراه پیغمبر در غار بود. تنها مهاجری بود که با پیغمبر در مهاجرت اولیه با پیغمبر همراه بود. ما باید او را بزرگ بدانیم و گرامی بداریم. نادیده گرفتن حق او، جنایت آشکار است. و کوتاهی کردن در پائین آوردن شخصیت اوست و خارج شدن از عدالت و حکم کردن بر اساس احساسات و عواطف است.

الغدیر؛ الشیخ الأمینی، ج7، ص73 و 74

این تعابیر مرحوم علامه، تعابیری است که من جایی ندیدم. حتی از آنهایی که منادی وحدت هستند، آنهایی که برای مسئله وحدت، خیلی ارزش قائل هستند؛ همچین تعبیری را از اینها من ندیدم! ولی علامه امینی، این تعابیر را دارد.

البته لازم است که عرض کنم، کلماتی که مرحوم «علامه امینی» در اینجا آورده است، همه اینها کاملاً قابل دفاع است. عبارت «صاحب النبي الأعظم في الغار» واقعی و اتفاقی فریقین است. «تنها مهاجر با رسول الله» نیز درست است. چون جناب ابوبکر جزء اولین نفراتی بود که با نبی مکرم هجرت کرد.

عمده این قسمت است که می فرماید «يهمنا إكباره وإعظامه» یعنی اینکه ابوبکر با نبی مکرم بوده و مهاجر اولین بود، از این جهت می توانیم او را گرامی بداریم. یعنی این یک کار ارزشمند بوده است.

دوستان توجه داشته باشید که افرادی که به عنوان افراد بد هستند، همه کارهایشان که بد نیست! علامه می فرماید اگر ابوبکر یک کار خوبی را انجام داده، ما اگر این را نادیده بگیریم، این در حق ابوبکر جفاست!

شما ببینید «لنین» هزار تا کار انجام داد، از این هزار کار، نهصد مورد کار بد بوده ولی صد تا از اینها کار خوب بود! ما بیائیم بگوئیم که اصلاً کار خوب انجام نداده، این در حقیقت جفاست! آمریکا در منطقه ما صد تا کار انجام داده، نود و پنج کار بد بود و پنج کار خوب داشته، ما نباید این پنج تا را نادیده بگیریم و بگوئیم که اینها اصلاً کار خوب نداشتند!!

البته توجه دارید که همین کارهای خوبشان هم برای فریب دیگران است. بعضی مواقع شیاطین نود و نه مورد حرف راست می زنند، تا اطمینان خاطر مخاطب را جلب بکنند، تا بتوانند یک دروغ بگویند!!! یعنی روش شیاطین این است!

یعنی این آقا راست گفته، ما نمی توانیم بگوئیم اصلاً حرف درست نزده، ولی این حرف های راست او، مقدمه ای بود برای حرف دروغش! آمریکا هم چهار تا کار خوب انجام داده، ولی این از شیطنتش است! آمده تا با این کارها نظر مردم را جلب بکند، برای کارهای بد خودش!

علامه امینی هم منظورش همین است. لذا در ابتدا از جناب ابوبکر تجلیل می کند. با همان معنایی که گفتیم.

حالا ببینید که ایشان بعد از به کار بردن این تعابیر در تجلیل از ابوبکر، چه تعابیری را دارد:

«ونحن لا نحوم حول موضوع الخلافة وإنها كيف تمت؟ كيف صارت؟ كيف قامت؟ كيف دامت؟ وإن الآراء فيها هل كانت حرة؟ ووصايا المشرع الأعظم هل كانت متبعة؟ أو كانت للأهواء والشهوات يوم ذاك حكومة جبارة هي تبطش وتقبض، وهي ترفع وتخفض، وهي ترتق وتفتق، وهي تنقض وتبرم، وهي تحل وتعقد. لا يهمنا البحث عن هذه كلها بعد ما سمعت أذن الدنيا حديث السقيفة مجتمع الثويلة، وقرطت بنبأ تلك الصاخة الكبرى، والتحارش العظيم بين المهاجرين والأنصار، إذا وقعت الواقعة، ليس لوقعتها كاذبة، خافضة رافعة»

ما نمى خواهيم در پيرامون جانشينى پيامبر به سخن پردازيم و در زمينه اينكه چگونه به انجام رسيد؟ چگونه گرديد؟ چگونه برپاشد؟ و چگونه راه خود را دنبال كرد؟ و آيا راى گيرى آزادانه اى در كار بود؟ و آيا سفارش هاى بزرگترين آئين گذاران به كار بسته شد؟ يا خواسته ها و هوس ها بود كه در آن روزبا زورگوئى فرمان مى راند، مى گرفت و مى تاخت، به فراز و نسيب مى برد، مى گشود و گره مى زد، و مى شكست و استوارى مى بخشيد و مى بست و باز مى كرد؟ ما نمى خواهيم در پيرامون همه اين ها به گفتگو پردازيم آن هم پس از آن كه جهانيان داستان سقيفه را كه مردمى از جاهاى پراكنده در آن جا گردآمده بودند شنيده اند و گزارش آن رستاخيز سترك را آويزه گوش گردانيده اند همان كشمكش بزرگ ميان مهاجران و انصار را كه سخن قرآن- درباره آن-راست درآمد: هنگامى كه آن پيش آمد رخ داد- كه در روى دادن آن دروغى نيست و بالا برنده و به زير كشنده است.

الغدیر؛ الشیخ الأمینی، ج7، ص 74

شما ببینید که ایشان در ابتداء از ابوبکر تجلیل می کند و سپس آن نقد خود و اشکال خود را نسبت به ایشان مطرح می کند!

علامه امینی(رضوان الله تعالی علیه)، الحق و النصاف، در اینجا خیلی ظرافت به کار برده است. ایشان بعد از این مطلب، شروع می کند تمام انتقادات خود را به ایشان وارد می کند. از بدعتها و مسائل دیگری که نسبت به ابوبکر داشته، سپس نسبت به عمر و بعد هم نسبت به عثمان داشته را می آورد.

در ادامه نیز، آنچه را که نسبت به تک تک صحابه هست را ذکر می کند! و مفصل مطرح می کند و آنچه را که در کتب اهل سنت در مطائن آنها آمده، و قابل طرح در مجامع علمی هست را در اینجا آورده است.

در هر صورت...

این فرمایش جناب آقای دکتر «طیب» که می گوید مذهب شیعه چنین و چنان است، خب باید ایشان به اقول علما و بزرگان ما رجوع بکنند. در این زمینه اقوال ائمه ما روشن است. اقوال علمای ما روشن و واضح است. اقوال مراجع بزرگوار معاصر ما هم روشن است.

ایشان اگر حرف افرادی مثل «یاسر الحبیب» را که مطرود شیعه هست را می خواهد به عنوان حرف شیعه قلمداد بکند، در کنارش هم «سید علی الأمین» و «احمد الکاتب» خبیث را که هر کدامشان اخبث از دیگری هست را ملاک شیعه می خواهد قرا بدهد، باید گفت که انالله و انا الیه راجعون!!

ولی اگر نه، ملاک قضاوت، فتاوای بزرگان ما هست و فتاوای مراجع ما هست، در این زمینه فتاوای مراجع ما کاملاً واضح و روشن است.

شیطنت جدیدی از وهابی های فرصت طلب!!

نکته ای را لازم است که خدمت عزیزان عرض کنم. هفته گذشته در همایش دکترین مهدویت، حاج آقای مکارم شیرازی بحث توسل و استغاثه به ساحت مقدس حضرت ولی عصر را مطرح کردند و از جمکران صحبت کردند و فرمودند که یکی از موفقیت های مقام معظم رهبری، این است که ایشان مرتب به مسجد جمکران می آید و به حضرت ولی عصر متوسل می شود و علاقه ایشان و ارتباط ایشان با این مسجد، از زمینه های موفقیت ایشان است.

این مطلب ایشان را هم سایت های شیعه و هم سایت های اهل سنت و مخصوصاً وهابی ها؛ شاید بالای دو هزار سایت و خبرگزاری، این مطلب حاج آقای مکارم را بازتاب داده اند با این عنوان که: 

«مرجع شيعي كبير إيراني: سرّ نجاح خامنئي هو لقاءاته المستمرة مع المهدي في أحد مساجد قُم»

مرجع دینی، آیة الله مکارم شیرازی گفت که آیة الله خامنه ای با امام زمان ارتباط مستقیم دارد و مرتب با ایشان ملاقات دارد و همین ملاقات های ایشان با حضرت ولی عصر، زمینه ساز موفقیت های ایشان است!!!

من همین امروز صبح بود که دیدم چند تا از سایت های عربستان سعودی، این مطلب را نوشتند که بله آقای مکارم از مراجع شیعه، گفته است که آقای خامنه ای با امام زمان ملاقات دارد و محل ملاقات را نیز معین کرده است که مسجد جمکران است!!

یعنی بیش از دو هزار سایت این مطلب را به این شکلی مطرح کرده اند که:

«صرح أحد كبار مراجع التقليد الشيعة وأحد مدرسي حوزة قُم، آية الله العظمى ناصر مكارم شيرازي أن سرّ النجاحات المتتالية للمرشد الأعلى الإيراني، آية الله علي خامنئي، هو علاقته الوثيقة والمتواصلة في أحد مساجد مدينة قُم مع الإمام المهدي »

آیة الله مکارم شیرازی از مراجع بزرگ قم گفت که رمز موفقیت های رهبر عالی ایران، این است که وی علاقه محکم و ارتباط مستمری با امام زمان در یکی از مساجد قم دارد.

این سایت ها با عبارت «لقاءاته المستمره بالمهدی» این کلام حاج آقای مکارم را بازتاب دادند. یعنی ملاقات های مستمر و پی در پی را مطرح کرده اند.

من وقتی رفتم و این مطلب را در سایت های مختلف دیدم، دیدم که اینها قیامت کردند. یعنی اینها دنبال این هستند که یک شخصی یک حرفی بزند، اینها بردارند بزرگ نمائی کنند و جنجال درست بکنند!

البته نظر حاج آقای مکارم این است که ایشان به خاطر توسل به امام زمان به این موفقیت ها رسیده است و منظور ایشان قطعاً دیدارهای حضوری نبوده است.

حتی ایشان گفت که آقای خامنه ای در بعضی از شبها، به صورت غیر رسمی می آید مسجد جمکران و نماز می خواند و به حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) متوسل می شوند. ما این صحبت ایشان را مستقیم از شبکه ولایت پخش کردیم و بعد از آن هم چندین بار از شبکه پخش کردیم. این مسئله کاملاً طبیعی است ولی این ها متأسفانه از کاه کوهی ساختند و منتشر کردند.

خواستم این را خدمت دوستان عرض کنم که ما باید حواسمان را در بکار بردن الفاظ و تعابیر جمع کنیم و نهایت دقت را داشته باشیم. تا بهانه دست این شیاطین ندهیم.

والسلام علیکم و رحمة الله



Share
1 | علی | Iran - Kalaleh | ١٢:٤١ - ٠٥ مرداد ١٣٩٥ |
2
 
12
پاسخ نظر
حالاکه آتش تکفیروکشتاروتروریسم وهابیت به دامان خودشان دردنیاافتاده ومایه ی بدنامیشان شده این شیخ پیشنهادهمایش شیعه وسنی وحرام دانستن تکفیرمسلمانان راداده است.جالبه.خیلی جالبه.
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب