07/08/1402
موضوع: توهین بی شرمانه صحاح اهل سنت به پیامبر اکرم، برای توجیه لعن معاویه!
برنامه حبل المتین
فهرست مطالب این سخنرانی:
هجمه و افشاگری؛ بهترین و مهمترین راهکار دفاع از مردم فلسطین!
پخش این کلیپ حضرت آیت الله وحید خراسانی؛ امروز از اوجب واجبات است!!
خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته پیرامون ریشه های واقعه عاشورا
سئوال مهم «آیت الله شبیری زنجانی» از علمای اهل سنت!
توهین بی شرمانه صحاح اهل سنت به پیامبر اکرم، برای توجیه لعن معاویه!
توصیف خلق و خوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در قرآن کریم
تماسهای بینندگان برنامه
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب و الأئمة المعصومین (علیهم السلام)
اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
السلام علی المهدی الذی وعد الله به الأمم السلام علی ربیع الأنام و نضرة الأیام السلام علیک یا بقیة الله
سلام و درود و ارادت و تحیت به محضر یکایک شما عزیزان دلم، بینندگان نازنین «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». خیلی خوش آمدید به برنامه زنده «حبل المتین».
خداوند عزیز را شاکریم که بازهم به ما نفس داد و توفیق داد تا در یکی دیگر از شبهای خوب خدا خدمت شما رسیدیم تا این برنامه را تقدیم کنیم و ان شاءالله تمام قد دفاع کنیم از اهلبیت عصمت و طهارت.
ان شاءالله طبق وعدهای که هفتههای گذشته داشتیم و موضوعی که خدمت شما تقدیم میکردیم، بحث درسهای عاشورا را دنبال میکنیم. میخواهیم ببینیم چه شد و چه اتفاقی افتاد که واقعه عاشورا رخ داد. قطعاً باید به گذشته برگردیم و ببینیم چه اتفاقاتی طی سالهای گذشته قبل از عاشورا حتی دوران پیامبر رخ داد. ما تمام این قضایا را بحث کردیم و ان شاءالله امشب بحثمان را ادامه خواهیم داد.
طبق معمول در محضر حضرت استاد خواهیم بود و مباحثی را تقدیم خواهیم کرد و بخشی از برنامه هم اختصاص پیدا خواهد کرد به مخاطبین.
بازهم ابتدای برنامه یادآوری میکنم تمام هم و غم ما این است که مخاطبین روی خط ارتباطی بیایند. عزیزان شیعه و عزیزان اهل سنت اعم از بینندگان معمولی یا آقایان مولوی و آخوند و علما میتوانند روی خط بیایند و ما در خدمتشان هستیم.
آقایان وهابی اعم از گویندگان و علمایی که در شبکههای وهابی هستند یا مخاطبین دیگر هم میتوانند روی خط بیایند. در هر صورت این تریبون در اختیار شما هست و به موقع راههای ارتباطی هم برای شما زیرنویس میشود.
جا دارد ابتدای برنامه یاد کنیم از همه مردم مظلوم اما مقتدر و قوی فلسطین و مردم مظلوم غزه که بیش از سه هفته است زیر بمباران شدید رژیم کودک کش و اشغالگر قدس، رژیم وحشی صهیونیستی هستند.
همچنان تعداد شهدا بالا میرود و تا الآن از مرز هشت هزار نفر گذشته است. الحمدلله ما میبینیم که مردم بیدار شدند و در گوشه و کنار دنیا از قلب آمریکا تا قلب انگلیس و لندن میلیونها نفر در سراسر دنیا به صحنه آمدند.
مردمی که آگاه هستند، مردمی که مدافع مظلوم هستند و البته همچنان بعضی از حکام و دولتمردانی که در خواب هستند و نه تنها سکوت کردند و از فلسطین دفاع نمیکنند، بلکه از اسرائیل جنایتکار حمایت میکنند.
ان شاءالله خداوند شرّ این افراد را به خودشان برگرداند و ما روزی شاهد پیروزی فلسطین باشیم و روزی در مسجد الاقصی نماز بخوانیم و از طریق همین شبکه در کنار اولین قبله مسلمین بیت المقدس برایتان برنامه زنده اجرا کنیم.
طبق معمول همیشه برنامه زنده «حبل المتین» امشب هم در محضر سرور عزیز و گرانقدر صدیق معظم حضرت آیت الله حسینی قزوینی هستیم. استاد سلام علیکم و رحمة الله، خیلی خوش آمدید؛
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت روزافزون برای همه عزیزان و گرامیان از خداوند منّان خواهانم.
ما طبق برنامه همیشگی یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) میکنیم تا دین و دنیا و آخرتمان را بیمه آن بزرگوار کنیم.
اشک از دیده خونبار بیفتد سخت است * هرکجا بستر بیمار بیفتد سخت است
اوج این واقعه را جان علی میداند * خانم خانه که از کار بیفتد سخت است
به خدا فرق ندارد که کجا یک مادر * کوچه یا در خم بازار بیفتد سخت است
به زمین خوردن مادر به کناری اما * پیش چشم پسر انگار بیفتد سخت است
مرد باشد و زنش پشت در خانه او * در دل آتش اغیار بیفتد سخت است
سینهاش شد سپر شیر خدا اما حیف * کار این سینه به مسمار بیفتد سخت است
و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
مجری:
حضرت استاد خیلی از شما ممنونم. عوامل و ریشههای واقعه عاشورا موضوع بحث ما بود. ما از اول ماه محرم الحرام این بحث را شروع کردیم و بحث مفصلی است. قاعدتاً باید به جایی برسانیم و به نتیجه مقتضی برسد و سعی میکنیم در برنامههای مختلف «حبل المتین» به این موضوع بپردازیم.
حضرت استاد خلاصهای از بحث گذشته بفرمایید که چه مباحثی مطرح شد تا ان شاءالله من سؤال جدید را عرض کنم.
هجمه و افشاگری؛ بهترین و مهمترین راهکار دفاع از مردم فلسطین!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
من قبل از آنکه به سؤال حضرتعالی جواب بدهم یادی از مظلومان فلسطین کنم. خدا را به حق حضرت صدیقه طاهره سوگند میدهم این عزیزانمان را نصرت و یاری عنایت کند و این دشمن غدار و اسرائیل وحشی را هم برای همیشه از صفحه گیتی برافکند.
بسیاری از دوستان سؤال میکنند وظیفه ما چیست. ما که امکان رفتن به فلسطین و کمک کردن به آنها را نداریم. امکان فرستادن کمکهای مالی و دارویی هم نداریم و همه درهای کمک به روی ما بسته است. وظیفه ما چیست؟!
بنده خدمت عزیزان عرض میکنم که امروز بحث جنگ فرهنگی به مراتب بالاتر از جنگ نظامی است. کمک فرهنگی بالاتر از کمک مالی و دارویی است. اخیراً در کانالهای مختلف هم پخش کردند که اگر کسی یک کلیپی علیه غزه و فلسطین بسازد، ده هزار دلار جایزه به او میدهند.
رژیم اسرائیل از افشاگری جنایتشان وحشت دارند. چندی قبل بود که وزیر امور خارجه آمریکا از حاکمان قطر خواسته بود که در «شبکه الجزیره» خیلی نسبت به مظلومیت غزه حرف نزنند.
لذا بهترین وظیفه و بهترین کمک ما این است که بتوانیم جنایات صهیونیست را در حد توانمان در فضای مجازی منتشر کنیم. این کودکان مظلومی هستند که پدر و مادر و خواهر و برادر از دست دادهاند. پدر و مادری که عزیز از دست دادهاند، اما با تمام این احوالات می گویند که ما از فلسطین دست برنمی داریم.
تلاش کنیم بتوانیم شجاعت و مظلومیت این عزیزان را در فضای مجازی منتشر کنیم و اسرائیل خشن و وحشی که رسوا شده است را رسواتر کنیم.
به نظر من این بهترین خدمتی است که ما امروزه میتوانیم برای عزیزان فلسطین انجام دهیم. کوتاهی در این زمینه شاید از گناهانی باشد که فردای قیامت نتوانیم نسبت به آن پاسخ بدهیم.
مجری:
درواقع باید نوعی جهاد تبیین در فضای مجازی انجام شود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این مسئله فراتر از جهاد تبیین است و بحث هجمه و افشاگری است. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند ما افزون بر جهاد تبیین باید هجمه هم داشته باشیم. باید هجمه گستردهای علیه اسرائیل صورت بگیرد.
اسرائیلیان خود گفتند که چه شده تمام دنیا علیه ما قیام کرده است!؟ این قضیه روحیه آنها را شکست داده و آنها در حال فرار هستند. به قول «سردار قاآنی» قبل از اینکه خانههایتان ارزان شود و خانههای اروپا گران شود، سریع آنها را بفروشید و بروید در اروپا خانه بخرید!!
پخش این کلیپ حضرت آیت الله وحید خراسانی؛ امروز از اوجب واجبات است!!
نکته دیگری که مرتب در فضای مجازی منتشر میکنند و ما در گذشته هم به آن جواب دادیم، این است که می گویند فلسطینیها همگی ناصبی هستند. ما چرا باید از ناصبیها دفاع کنیم؟!!
ما در جلسات گذشته هم عرض کردیم و کلیپی هم از حضرت آیت الله وحید خراسانی منتشر کردیم. به نظر من پخش کلیپ ایشان امروز از اوجب واجبات است. آیت الله وحید خراسانی میفرماید: اگر چنانچه مظلوم کافر و یهودی و ناصبی باشد، وظیفه ما دفاع از مظلوم است.
«مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» جلد دوم صفحه 164 حدیث 5 مینویسد که رسول اکرم میفرماید:
«مَنْ أَصْبَحَ لَا یهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیسَ مِنْهُمْ»
هرکسی احساس کند که همدرد با مسلمانان نیست، مسلمان نیست.
نکته مهمتر این است که حضرت میفرماید:
«وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا ینَادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِم»
هرکسی از مسلمانان کمک بخواهد و مسلمانان به او کمک نکنند، مسلمان نیستند.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 2، ص 164، ح 5
ملاحظه کنید در این روایت آمده است اگر انسانی از مسلمانان کمک بخواهد، نه شیعه یا سنی یا پیرو دیگر ادیان! در کمک رسانی شرط تشیع و اسلام نیست. مظلوم هرکسی که باشد کمک کردن به او واجب است.
حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند: در حکومت اسلامی اگر خلخال از پای یک زن یهودی بکشند و مسلمانان از غصه بمیرند جایز است!
نکته مهمتر این است که بنده عرض کردم شاید کمتر کسی به اندازه من با وهابیها سروکار داشته باشد. بنده بارها گفتم که بیش از دویست جلسه مناظره و گفتگو با مفتی اعظم و اساتید دانشگاهها و مفتیان عربستان سعودی داشتم.
بنده خدا را شاهد میگیرم که در میان وهابیها و حتی کسانی که گرایش داعشی دارند و ناصبی باشند یک مورد پیدا نکردم که به اهلبیت ناسزا بگویند. بنده نمیدانم این آقایان این اتهامات را از کجا میآورند!!
حال یک مرتبه یک سازمان است و اعلام میکند اساس کار ما این است که تمام اعضای ما سنی باشند. سازمان دیگری اعلام میکند اساس کار ما این است که تمام اعضای ما باید شیعه باشند. یا سازمان دیگری اعلام میکند که برای ما فرقی نمیکند اعضای ما شیعه باشد یا سنی باشد یا پیرو دیگر مذاهب باشند. این مربوط به تشکیلات درون حزبی اینهاست و هیچ ارتباطی به مباحث اعتقادی و زیربنایی مبانی فکری ندارد.
امروز در فضای مجازی یک سری شیاطین مطالبی را نقل میکنند و میخواهند شیعیان را نسبت به فلسطینیها بدبین کنند. ما باید این قضیه را اطلاع رسانی کنیم، گرچه مشخص است کلیپهایی که دارد علیه فلسطین پخش میشود دست صهیونیست و آمریکاست. ما باید این افراد را رسوا و مفتضح کنیم.
غرض این است که امروزه تبلیغات گسترده نظیر جهاد تبیین یا هجمه بر مبانی فکری و سیاسی صهیونیسم بین المللی و آمریکا و حامیانشان از اوجب واجبات است.
مجری:
بسیار خوب، خیلی ممنونم. استاد من دیدم افرادی در کانالهای شیعه تبلیغ میکنند و می گویند فلسطینیها ناصبی هستند و به اهلبیت دشنام میدهند. همچنین در کانالهای اهل سنت میروند و می گویند که فلسطینیها شیعهاند!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ان شاءالله اگر فرصتی بود در یک جلسه آنچه در «شبکه کلمه» مطرح شده است را بیان میکنیم. آنها می گویند به طور کلی شیعیان با اسرائیل و آمریکا همدست شدند و میخواهند فلسطین را نابود کنند!!
امروزه دارند از هردو طرف تبلیغ میکنند. گرجه الحمدلله از این طرف هم تبلیغ خوب است، زیرا ما فضای مجازی را رصد میکنیم.
دست عزیزان ما درد نکند خوب کار میکنند، اما توقع از عزیزان شیعه خیلی بیش از اینهاست. کسانی که در مکتب علی بن أبی طالب تربیت شدند و شعار:
«وَ کونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا»
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 421، خ 47
را از مولایشان امیرالمؤمنین دارند و از سرور آزادگان آقایشان حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) شعار:
«وَإِنِّی لا أَرَی الْمَوْتَ إِلا سَعَادَةً وَالْحَیاةَ مع الظَّالِمِینَ إِلا بُرْمًا»
مرگ و شهادت در برابر استبداد سعادت و زندگی در زیر بار ظلم ننگ است.
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 3، ص 114، ح 2842
دارند، باید امروز در صحنه فرهنگی بیش از آنچه انجام دادهاند در صحنه حضور پیدا کنند و به فعالیت واجبیشان بپردازند. امروز این قضیه یک امر لازم و ضروری و واجب است.
مجری:
حضرت استاد در خدمتیم، خلاصهای از مباحث گذشته بفرمایید.
خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته پیرامون ریشه های واقعه عاشورا
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بحثی که ما داشتیم در رابطه با این بود که چه شد اتفاقات عاشورا رخ داد. پنجاه سال از رحلت پیغمبر اکرم نگذشته بود که مسلمانان و صحابه و تابعین جمع شدند و فرزند پیغمبر اکرم را با آن وضع دلخراش به شهادت رساندند.
مسلمانان بدن حضرت سیدالشهدا را قطعه قطعه کردند و با کمال بی شرمی و بی شرفی مردگان خودشان که لعنت خدا بر آنها باد را دفن کردند، اما اجساد مطهر حضرت سیدالشهدا و یارانش را روی خاک گذاشتند و رفتند.
این دیگر بحث دین و شریعت نیست، بلکه بحث انسانیت و شرف است. سپاهیان عمر بن سعد بدن مطهر امام حسین را قطعه قطعه کردند، پایمال اسبان کردند و روی خاک و آفتاب سوزان رها کرده و رفتند!
برداشت من این است که شاید وقتی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بدن قطعه قطعه و بی سر برادر را دید و ضجه زد:
«وَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّی عَلَیک مَلِیک السَّمَاءِ هَذَا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ صَرِیعٌ بِکرْبَلَاءَ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ مَحْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَا»
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج 4، ص 113، فصل فی مقتله ع
یکی از دردناکترین غم دل حضرت زینب کبری این بود که وقتی داشت از کربلا خارج میشد، خطاب به برادر و یارانش عرضه داشت: شرمندهام که به ما اجازه ندادند اجساد شما را دفن کنیم. ما اجساد شما را در گرمای سوزان میگذاریم و میرویم.
شاید این مصیبت برای قلب حضرت زینب یکی از غمناکترین دردی است که شاید تصور آن هم برای ما امکان پذیر نیست.
باید یک لحظه خودمان را در کربلا تصور کنیم و به جای حضرت زینب کبری و امام سجاد (علیهم السلام) بگذاریم و ببینیم اگر این صحنه برای ما اتفاق بیفتد چه حالی به ما رخ میدهد!
باید ببینیم چه اتفاقی افتاد؟! یک روز و دو روز یا یک سال و دو سال بود که این مسائل پیش آمد یا زمینههای آن از زمان رسول اکرم رقم خورد؟! خداوند فرمود:
(أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکم)
اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و صاحبان امر را.
سوره نساء (4): آیه 59
همچنین قرآن کریم در آیه دیگر میفرماید:
(وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فیها أَبَدا)
و هر کس نافرمانی خدا و رسولش کند آتش دوزخ از آن او است، جاودانه در آن میمانند.
سوره جن (72): آیه 23
و:
(وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یتَعَدَّ حُدُودَهُ یدْخِلْهُ ناراً خالِداً فیها)
و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش کند و از مرزهای او تجاوز نماید او را در آتشی وارد میکند که جاودانه در آن خواهد ماند.
سوره نساء (4): آیه 14
و:
(وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِینا)
و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند به گمراهی آشکاری گرفتار شده است.
سوره احزاب (33): آیه 36
بحث عصیان پیغمبر اکرم در قرآن کریم بزرگنمایی شده است و یک حالت تابلو به خود گرفته است. بنده گمان میکنم آیه شریفه (أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ) بیش از بیست مورد در قرآن کریم تکرار شده است. ما در این بحث فقهی که داریم تمامی آیات را در رابطه با حکومت پیغمبر اکرم استخراج و مطرح کردیم.
با توجه به این آیات، آقایان حرمت شکنی را در زمان پیغمبر اکرم نسبت به رسول الله انجام دادند. ملاحظه کنید در کتاب «صحیح مسلم» حدیث 1114 نقل میکند چه اتفاقی افتاد که رسول اکرم خطاب به صحابه فرمودند:
«أُولَئِک الْعُصَاةُ أُولَئِک الْعُصَاةُ»
اینها معصیت کار هستند، اینها معصیت کار هستند.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 2، ص 785، ح 1114
همچنین در کتاب «صحیح مسلم» از قول عایشه نقل شده که خطاب به رسول اکرم عرضه میدارد:
«من أَغْضَبَک یا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخَلَهُ الله النَّارَ»
یا رسول الله! چه کسی تو را به غضب آورده. خدا آنها را وارد آتش جهنم کند.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 2، ص 879، ح 1211
آقایان اهل سنت از عایشه محترمتر که ندارند و معتقدند که پیغمبر اکرم فرموده است:
«خذوا شطر دینکم عن الحمیراء»
البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 3، ص 129، فصل موت خدیجة بنت خویلد
حال عایشه میگوید:
«من أَغْضَبَک یا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخَلَهُ الله النَّارَ»
چه اتفاقی افتاد که عایشه اینطور برافروخته و دارد نفرین میکند؟! همچنین «ابن تیمیه حرانی» در کتاب «منهاج السنة» جلد چهارم صفحه 315 از قول «أم سلمه» نقل میکند:
«فقالت من أغضبک أغضبه اله»
أم سلمه گفت: چه کسی تو را به غضب آورده است، خدا او را به غضب آورد.
منهاج السنة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 4، ص 315
اینها چه اتفاقی است که در زمان پیغمبر اکرم می افتد؟! مگر این افراد صحابه رسول الله نیستند؟! مگر شما نمیگویید که همه صحابه عادل هستند و همه صحابه مطیع پیغمبر اکرم بودند؟!
مگر نمیگویید اگر کسی بخواهد به صحابه جسارت کند وارد آتش جهنم خواهد شد؟! مگر شیعیان را مورد مذمت قرار نمیدهید و نمیگویید که شیعیان نسبت به صحابه بی احترامی میکنند؟!
«ابن تیمیه» این مطلب را از قول «أم سلمه» نقل میکند. «مسلم» در کتاب «صحیح» خود این مطلب را از قول عایشه نقل میکند. این قضایا را به ما توضیح بدهید. شاید ما متوجه نمیشویم و سوادمان نم کشیده است!!
«أُولَئِک الْعُصَاةُ» به چه معناست؟! آیا به این معناست که این افراد فرمانبر خدا هستند؟! آیا معنای کلمه «الْعُصَاةُ» عوض شده است؟! آیا عایشه اشتباه کرده و «أَدْخَلَهُ الله النَّارَ» گفته است؟! آیا «أم سلمه» اشتباه کرده و به جای «رحمه الله»، «أغضبه اله» گفته است؟!
به قول معروف چپ بنشینیم، اما راست حرف بزنیم. کلاه خودمان را قاضی قرار دهیم و خودمان را فریب ندهیم.
عزیزان شیعه و اهل سنت! تعبیری از قول یکی از عرفا نقل شده که روزی خواهد آمد که حسرت یک «استغفر الله» گفتن در دلمان میماند. روزی که حسرت یک «یا الله» گفتن در دلمان میماند. روزی که یک «یا رحمن» نمیتوانیم بگوییم.
آن روز امکان یک «استغفر الله» گفتن را از ما میگیرند. الآن که خداوند عالم این نعمت حیات را به ما داده است و ما میتوانیم این فکر خودمان را به کار بیندازیم، فرصت را از دست ندهیم. خداوند متعال در سوره مبارکه زمر آیات 17 و 18 میفرماید:
(فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه)
بنا بر این بندگان مرا بشارت ده، کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند.
سوره زمر (39): آیات 17 و 18
این آیه با من و شما عزیز شیعه و اهل سنت و وهابیت حرف می زند. آیه شریفه میفرماید: بشارت بده به کسانی که تحقیق میکنند و با تحقیق دین و مذهب و شریعت و احکام خود را انتخاب میکنند.
چقدر تأسف دارد که یک فرد عمری نماز بخواند و روزه بگیرد و صدقه بدهد و زکات بدهد، اما در اولین لحظه انتقال به عالم برزخ ببیند تمام این اعمال خلاف دستور پیغمبر اکرم بوده است و تمام اینها:
(وَ هُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعاً)
با اینحال گمان میکنند کار نیک انجام میدهند!
سوره کهف (18): آیه 104
شده است. این افراد خدا را معصیت میکردند، اما خیال میکردند که دارند خدا را اطاعت میکنند. چقدر سخت است!
(یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّه)
افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت فرمان خدا کردم.
سوره زمر (39): آیه 56
دوستان عزیز چقدر سخت است! وقتی نماز میخوانیم قبل یا بعد از نماز به سجده برویم و یک لحظه احساس کنیم عزرائیل آمده و ما را قبض روح کرده است. ما را وارد قبر کردند و ملائکه دارد از ما سؤال میکند.
میزان خدا علی بن أبی طالب است. نماز، عبادت و دیگر کارهای ما را با نماز و عبادت علی بن أبی طالب مقایسه میکنند. اگر تطبیق نکرد تمام اعمال ما در خطر است.
امیرالمؤمنین بعد از قضیه جنگ جمل نماز میخواندند. آن زمان هنوز دوران تابعین نرسیده بود. سال 37 هجری بود که جنگ جمل اتفاق افتاد و به دنبال آن هم جنگ بصره پیش آمد. چه اتفاقی افتاد که وقتی امیرالمؤمنین نماز میخواند، صحابه می گویند: نماز علی ما را به یاد نماز پیغمبر اکرم انداخت!! در کتاب «صحیح بخاری» آمده است که راوی میگوید:
«صلی مع عَلِی بِالْبَصْرَةِ فقال ذَکرَنَا هذا الرَّجُلُ صَلَاةً کنا نُصَلِّیهَا مع رسول اللَّهِ»
ما در جنگ جمل پشت سر علی بن أبی طالب نماز خواندیم و این نماز ما را به یاد نماز پیغمبر اکرم انداخت.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 271، ح 751
معلوم نیست چه بلایی بر سر نماز آورده بودند که وقتی علی بن أبی طالب نماز میخواند، صحابه می گویند نماز علی بن أبی طالب یادآور نماز پیغمبر اکرم است!!
آیا این جای تحقیق و بررسی ندارد؟! چرا ما باید خودمان به فکر نیفتیم؟! بازهم در کتاب «صحیح بخاری» آمده است:
«قال سمعت الزُّهْرِی یقول دَخَلْتُ علی أَنَسِ بن مَالِک بِدِمَشْقَ وهو یبْکی»
زهری میگوید: نزد أنس بن مالک در دمشق رفتم و دیدم دارد گریه میکند.
«فقلت ما یبْکیک فقال لَا أَعْرِفُ شیئا مِمَّا أَدْرَکتُ إلا هذه الصَّلَاةَ وَهَذِهِ الصَّلَاةُ قد ضُیعَتْ»
پرسیدم: چرا گریه میکنی؟! أنس بن مالک گفت: شریعت پیغمبر اکرم همگی از بین رفت و تنها نماز باقی مانده بود که نماز را هم ضایع کردند.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 198، ح 507
آیا وقتی این روایات به گوش ما میرسد، باید از یک گوش بشنویم و از گوش دیگر بیرون کنیم؟! بیاییم خودمان داور خودمان باشیم. قبل از آنکه روزی برسد که حسرت یک «استغفر الله» و «یا الله» گفتن در دلمان بماند، بیدار شویم.
سئوال مهم «آیت الله شبیری زنجانی» از علمای اهل سنت!
جمعیتی که نماز را ضایع کردند و نماز علی بن أبی طالب یادآور نماز پیغمبر اکرم است، از این قوم که بیایند جمع شوند و فرزند امیرالمؤمنین را به قتل برسانند استبعاد دارد؟!
آیت الله شبیری زنجانی یکی از مراجع عظام تقلید حوزه علمیه هستند و بنده یقین دارم که ایشان قطعاً اهل بهشت است. من از سال 1351 با ایشان آشنا هستم و گاهی اوقات که نماز صبح را در حرم مطهر حضرت معصومه میخواندیم با ایشان کوهنوردی میرفتیم. ما بالای کوه صبحانه میخوردیم و خدمت ایشان بحثهای علمی داشتیم.
بنده اینطور با این بزرگوار محشور بودم و در کارهای رجالی هم هرچه دارم از این بزرگوار دارم. زمانی که بنده با علمای سعودی مناظرات و مکاتبات داشتم، ایشان به بنده میفرمودند: آقایانی که در رابطه با صحابه این همه حساسیت دارند و معتقدند توهین به صحابه معصیت است و هرکسی به صحابه بد بگوید وارد آتش جهنم میشود سؤالی بپرسید.
ببینید آقایان برای این سؤال پاسخی دارند یا خیر. اتفاقاً بنده این سؤال را به «پروفسور غامدی» هم نوشتم و در کتاب «قصة الحوار الهادی» هم آوردم.
ایشان میفرمودند: افرادی که در جنگ جمل و جنگ صفین به جنگ با امیرالمؤمنین آمده بودند و قصد داشتند امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین را بکشند، آیا میدانستند که علی بن أبی طالب و فرزندان آن بزرگوار اهل بهشت هستند؟!
آیا این افراد میخواستند آن بزرگواران را بکشند تا بعد از شهادت وارد بهشت شوند یا آنها را از دین خارج میدانستند و میخواستند آن بزرگواران بعد از کشته شدن وارد آتش جهنم شوند؟!
ما این سؤال را از «پروفسور غامدی» پرسیدیم و الآن نزدیک به بیست سال از سؤال ما میگذرد، اما هنوز جوابی به ما ندادند. آنها ادعا میکنند که آقایان مجتهد بودند و خطا کردند. چطور در رابطه با قاتلین عثمان مجتهد نبودند و همگی اراذل و اوباش بودند؟!
اگر پنجاه سال بعد از رحلت پیغمبر اکرم فرزند بزرگوارشان امام حسین را به شهادت رساندند، در همان سال 35 هجری برای کشتن امام حسین آمده بودند. آنها نیامده بودند دیگران را بکشند و امام حسین را تکریم کنند!!
این افراد تصمیم به قتل امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین داشتند. کسانی که در جنگ جمل و جنگ صفین و جنگ نهروان برای کشتن امام حسین و امام حسن و امیرالمؤمنین آمده بودند، چه اتفاقی افتاده بود؟!
چه عواملی دست به دست هم داده بود که جنگ جمل و جنگ صفین و جنگ نهروان به قصد کشتن امام حسن و امام حسین و امیرالمؤمنین به راه افتاده بود؟! اگر این قضیه روشن شود، قطعاً قضیه حادثه کربلا هم روشن خواهد شد.
ما در این خصوص هم صحبت کردیم که حتی پشت قضیه جنگ جمل هم معاویه بود. بنده قاطعانه عرض میکنم اگر معاویه پشتیبانی نمیکرد، جنگ جمل به هیچ وجه اتفاق نمیافتاد.
هرکسی به میدان بیاید بنده حاضرم در این خصوص هم مناظره کنم و هم مباهله کنم که محرک و پشتیبان جنگ جمل شخص معاویه بود و لا غیر. اگر تحریک معاویه نبود، اصلاً جنگ جمل صورت نمیگرفت و جنگ صفین را شروع میکردند.
بازهم پشت سر جنگ نهروان هم معاویه بود و بس. ما در جلسه گذشته عرض کردیم که معاویه آمده بود تا انتقام پیغمبر اکرم را از علی بن أبی طالب و فرزندان آن بزرگوار بگیرد.
معاویه دستور داد امیرالمؤمنین را سب کنند و سب آن بزرگوار به سنت تبدیل شده است یا اگر کسی علی بن أبی طالب را سب نکرد باید مورد مؤاخذه قرار بگیرد. در کتاب «صحیح مسلم» آمده است:
«ما مَنَعَک ان تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ»
چرا به علی بن أبی طالب دشنام نمیدهی؟
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1871، ح 2404
معاویه میدانست که نمیتواند به پیغمبر اکرم علناً ناسزا بگوید، زیرا زمان آن هنوز نرسیده بود. در مقابل یزید گفت:
«لعبت هاشم بالملک بلا * ملک جاء ولا وحی نزل »
شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، اسم المؤلف: عبد الحی بن أحمد بن محمد العکری الحنبلی، دار النشر: دار بن کثیر- دمشق - 1406 هـ، الطبعة: ط 1، تحقیق: عبد القادر الأرنؤوط، محمود الأرناؤوط، ج 1، ص 69، باب سنة إحدی وستین
معاویه جرئت نکرد چنین چیزی بگوید اما امیرالمؤمنین را ناسزا گفت، زیرا همه میدانستند که رسول الله فرموده است:
«من سب علیا فقد سبنی»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 130، ح 4615
آنها میدانستند که لعن علی بن أبی طالب لعن پیغمبر اکرم است و میخواستند با سب و لعن امیرالمؤمنین به صورت غیر مستقیم پیغمبر اکرم را سب کنند. این خلاصه مباحث ما با توضیحاتی بود که قدری طول کشید.
مجری:
ممنون و متشکرم، بزرگوارید. ان شاءالله بحثمان را ادامه خواهیم داد، اما دوست داریم این لحظات برنامه را مزین و متبرک کنیم به نام نامی اولین مظلوم عالم مولایمان امیرالمؤمنین با مدح و منقبت و منزلتی که در قالب میان برنامه تقدیم حضور شما میشود.
همه عشق و ارادت و محبت ما به مولایمان از ابتدا بوده و ان شاءالله تا لحظه آخر هم خواهد بود. با تمام وجودمان عرض میکنیم که به ساحت مقدس امیرالمؤمنین ارادت داریم و دست از این عشق و ارادت و محبت بر نخواهیم داشت.
یا أبا صالح المهدی أدرکنی
چقدر این میان برنامه زیبا بود. چقدر مفهوم قشنگ و زیبایی داشت. تصاویری هم که دوستان و همکاران ما انتخاب کرده بودند، تمام این وقایع و اتفاقات و حوادث و تلخیها و گاهی جنایاتی که در حق امت اسلام میشود را به تصویر کشیده بود.
اگر به گذشته برگردیم، میبینیم که انحرافات از غدیر و بحث ولایت امیرالمؤمنین باعث شده است که اینطور تاریخ به انحراف کشیده شود و این اتفاقات رخ دهد.
ان شاءالله با ظهور مولایمان حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) به آن حقیقت و حقانیت اصلی برسیم.
حضرت استاد شما در برنامه امشب هم اشاره کردید و در برنامه گذشته هم خیلی تأکید داشتید که لعن معاویه و پدر و برادرش با سند صحیح در کتب اهل سنت آمده است.
برخی از علمای اهل سنت یا وهابیت یک سری توجیهاتی نسبت به این موضوع دارند. برخی افراد معاویه را دوست دارند و به او ارادت دارند و برخی افراد هم به یزید ارادت دارند. این توجیهات چیست؟!
توهین بی شرمانه صحاح اهل سنت به پیامبر اکرم، برای توجیه لعن معاویه!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بعضی افراد معتقدند که پیغمبر اکرم در غیر مسئله وحی معصوم نبوده است. حضرت فقط در قضیه وحی معصوم بوده و مابقی هم بشری مثل دیگران بوده است.
یک عده از افراد روایتی جعل کردند که ما باید واقعاً برای مظلومیت رسول اکرم گریه کنیم. من این روایت را از کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» میآورم قضاوت را به عهده بینندگان عزیز میگذارم.
ما عرض کردیم که کوچکترین جسارتی به مقدسات اهل سنت را گناه نابخشودنی می دانیم، زیرا اهانت فتنه انگیز است و؛
(وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل)
و فتنه (و بت پرستی) از کشتار هم بدتر است!
سوره بقره (2): آیه 191
در مقابل میتوانیم حقایقی مطرح کنیم تا هم شیعه آگاه شود و هم اهل سنت. ممکن است بعضی از شیعیان تحت تأثیر تبلیغات وهابیها قرار بگیرند. ما اولاً میخواهیم اعتقادات جوانان شیعه راسخ و محکم باشد.
ثانیا ممکن است این مطالب برای یک عالم یا جوان سنی یا یک جوان سلفی و وهابی مایه تنبه و بیداری باشد. ما به هیچ وجه کارخانه شیعه سازی درست نکردیم، اما اتمام حجت میکنیم.
بنده تقاضا دارم عزیزان به این مطالب خوب دقت کنند و ببینند این افراد برای دفاع از معاویه چکار کردهاند. این قضایا جنایت نیست، بلکه فوق جنایت است. در کتاب «صحیح بخاری» روایتی از «ابوهریره» نقل شده است که مینویسد:
«سمع النبی یقول اللهم فَأَیمَا مُؤْمِنٍ سَبَبْتُهُ فَاجْعَلْ ذلک له قُرْبَةً إِلَیک یوم الْقِیامَةِ»
شنیدیم پیغمبر میفرماید: خدایا هر مؤمنی که به او ناسزا گفتم را وسیله تقرب به خودت در روز قیامت قرار بده.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 5، ص 2339، ح 6000
دقت داشته باشید لعن طلب عذاب از خداوند است، به این معنا که فلان شخص را از رحمت خود دور کن یا او را عذاب کن. سب به معنای ناسزا گفتن به او و پدر و مادرش است و به صورت مستقیم است.
مرغ پخته به این روایت میخندد. اگر این روایت را در تیمارستان برای دیوانهها مطرح کنید، آنها شما را از دیوانه خانه بیرون میاندازند و می گویند شما بدتر از دیوانهها هستید!!
من نمیدانم این افراد با چه دل و جرئتی چنین مطالبی نقل کردند. آقایان در کتاب «صحیح مسلم» غوغا کردهاند. در این کتاب باب 25 آمده است:
«بَاب من لَعَنَهُ النبی أو سَبَّهُ أو دَعَا علیه وَلَیسَ هو أَهْلًا لِذَلِک کان له زَکاةً وَأَجْرًا وَرَحْمَةً»
باب اینکه پیغمبر هرکسی را لعنت کند، به او ناسزا بگوید یا نفرین کند حال آنکه او مستحق لعن و فحش و نفرین نبوده آن را مایه پاکی و اجر و رحمت قرار بده.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2007، باب 25
واقعاً دست شما درد نکند با این خدمتی که به پیغمبر اکرم کردید!! اولین روایت این باب از عایشه است. او نقل میکند:
«دخل علی رسول اللَّهِ رَجُلَانِ فَکلَّمَاهُ بِشَیءٍ لَا أَدْرِی ما هو فَأَغْضَبَاهُ فَلَعَنَهُمَا وَسَبَّهُمَا»
دو نفر بر پیغمبر وارد شدند و حرفهایی زدند که من متوجه نشدم. پیغمبر اکرم غضبناک شد و این دو نفر را لعن کرد و ناسزا گفت.
«فلما خَرَجَا قلت یا رَسُولَ اللَّهِ من أَصَابَ من الْخَیرِ شیئا ما أَصَابَهُ هَذَانِ»
وقتی این دو نفر بیرون رفتند، گفتم: یا رسول الله! این چه کاری بود که کردید؟!
«قال وما ذَاک قالت قلت لَعَنْتَهُمَا وَسَبَبْتَهُمَا »
حضرت فرمود: مگر چه کار کردم؟! گفتم: این دو نفر را لعنت کردید و ناسزا گفتید.
«قال أَوَ ما عَلِمْتِ ما شَارَطْتُ علیه رَبِّی قلت اللهم إنما أنا بَشَرٌ فَأَی الْمُسْلِمِینَ لَعَنْتُهُ أو سَبَبْتُهُ فَاجْعَلْهُ له زَکاةً وَأَجْرًا »
پیغمبر فرمود: خبر نداری که من با خدا شرط کردم و گفتم: خدایا من بشر هستم. هر مسلمانی را لعن کردم و ناسزا گفتم، لعن و ناسزای مرا برای او مایه پاکی و اجر قرار بده.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2007، ح 2600
من کاری به افرادی که این روایت را جعل کردند ندارم، اما آقای «مسلم» با چه دل و جرئتی این روایات را در کتاب «صحیح» خود نقل کرده است؟! آیا «مسلم» احساس نمیکرد که دست بنی امیه پشت سر این قضیه است؟!
بنی امیه با این روایات جعلی میخواهند لعنتی که پیغمبر اکرم به ابوسفیان و معاویه و برادر معاویه کرده است را توجیه کنند و بگویند پیغمبر اکرم آنها را لعنت کردند، اما از طرف دیگر فرمودند من هرکسی را لعنت کردم آن را مایه اجر و پاداش برای او قرار بده.
پیغمبر اکرم به معاویه لعنت کرده است، اما لعنت پیغمبر اکرم مایه پاداش و اجر و تقرب معاویه و از فضائل او محسوب میشود!! بازهم روایتی از «ابوهریره» نقل شده است که میگوید پیغمبر اکرم فرمود:
«اللهم إنما أنا بَشَرٌ فَأَیمَا رَجُلٍ من الْمُسْلِمِینَ سَبَبْتُهُ أو لَعَنْتُهُ أو جَلَدْتُهُ فَاجْعَلْهَا له زَکاةً وَرَحْمَةً»
خدایا من هم بشری هستم. هر مسلمانی را لعن و ناسزا گفتم یا تازیانه زدم، آن را مایه تزکیه و رحمت او قرار بده.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2007، ح 2601
در روایت بعد از قول «ابوهریره» آمده است که پیغمبر اکرم فرمود:
«اللهم إنی أَتَّخِذُ عِنْدَک عَهْدًا لَنْ تُخْلِفَنِیهِ»
خدایا من عهد و پیمانی با تو بستم که تقاضا دارم بدقولی نکنی.
ببینید پیامبر نستجیر بالله چقدر جسورانه با خداوند متعال حرف می زند. این همانند آن است که یک چوپان و شترچران بیابان است که با خداوند حرف می زند!!
«فَإِنَّمَا أنا بَشَرٌ فَأَی الْمُؤْمِنِینَ آذَیتُهُ شَتَمْتُهُ لَعَنْتُهُ جَلَدْتُهُ فَاجْعَلْهَا له صَلَاةً وَزَکاةً وَقُرْبَةً تُقَرِّبُهُ بها إِلَیک یوم الْقِیامَةِ»
خدایا من هم بشری هستم. هر مؤمنی را که اذیت کردم و شتم کردم و لعنت کردم و تازیانه زدم، آن را برای او نماز و زکات و تقرب قرار بده. فحشهای مرا موجب تقرب این بنده به سوی خودت در قیامت قرار بده.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2008، ح 2601
شتم بالاتر از سب و به معنای فحشهای رکیک است! بنابراین صحابه به جای آنکه طبق آیه شریفه:
(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً)
و اگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم میکردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند) به نزد تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش میکردند و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند.
سوره نساء (4): آیه 64
از پیغمبر اکرم میخواستند که برایشان استغفار کند، میخواستند که پیغمبر اکرم به آنها چندین فحش و ناسزا بگوید تا فردای قیامت به اجر و قرب برسند!!!
وقتی فحش و لعن پیغمبر اکرم مایه رحمت و تقرب باشد، چرا هیچکدام از صد و بیست و چهار هزار صحابه این روایت را نشنیده بودند؟!
در این صورت باید حداقل یکی از صحابه میآمد و از حضرت درخواست میکرد چندین فحش رکیک به او بدهد و او را لعنت کند تا فردا آب و نانی برای او حاصل شود.
اگر این مطالب در کتب دست دوم و دست سوم اهل سنت بود، ما گلایه نمیکردیم. البته این مطالب در تمامی کتب اهل سنت نظیر «سنن نسائی» و «سنن ترمذی» و «سنن ابو داود» و «سنن ابن ماجه» و «مسند أحمد بن حنبل» و دیگر کتب آمده است.
وقتی این مطالب در کتبی نظیر «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» آمده است، اگر مطالبی از دیگر کتب هم بیاوریم فایدهای ندارد. «مسلم» در حدیث بعد مینویسد که پیغمبر اکرم فرمود:
«اللهم إنما مُحَمَّدٌ بَشَرٌ یغْضَبُ کما یغْضَبُ الْبَشَرُ»
خدایا من هم بشر هستم و به غضب میآیم همانطور که دیگران به غضب میآیند.
«وَإِنِّی قد اتَّخَذْتُ عِنْدَک عَهْدًا لَنْ تُخْلِفَنِیهِ»
من عهدی با تو بستم که مبادا از آن خلف وعده کنی.
«فَأَیمَا مُؤْمِنٍ آذَیتُهُ أو سَبَبْتُهُ أو جَلَدْتُهُ فَاجْعَلْهَا له کفَّارَةً وَقُرْبَةً تُقَرِّبُهُ بها إِلَیک یوم الْقِیامَةِ»
هر مؤمنی را که اذیت کردم و سب کردم و تازیانه زدم، آن را برای او کفاره گناهان و وسیله تقرب قرار بده. فحشهای مرا موجب تقرب این بنده به سوی خودت در قیامت قرار بده.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2008، ح 2601
بازهم در روایت بعد آمده است که پیغمبر اکرم فرمود:
«اللهم فَأَیمَا عَبْدٍ مُؤْمِنٍ سَبَبْتُهُ فَاجْعَلْ ذلک له قُرْبَةً إِلَیک یوم الْقِیامَةِ»
خدایا هر بنده مؤمنی را فحش دادم او را وسیله تقرب به سوی خودت قرار بده.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2009، ح 2601
بازهم در روایت بعد آمده است که رسول الله فرمودند:
«اللهم إنی اتَّخَذْتُ عِنْدَک عَهْدًا لَنْ تُخْلِفَنِیهِ فَأَیمَا مُؤْمِنٍ سَبَبْتُهُ أو جَلَدْتُهُ فَاجْعَلْ ذلک کفَّارَةً له یوم الْقِیامَةِ»
من عهدی با تو بستم که مبادا از آن خلف وعده کنی. هر مؤمنی را که فحش دادم و تازیانه زدم، آن را برای او کفاره گناهان و وسیله تقرب قرار بده.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2009، ح 2601
بازهم در روایت بعد آمده است که رسول گرامی اسلام فرمودند:
«إنما أنا بَشَرٌ وَإِنِّی اشْتَرَطْتُ علی رَبِّی عز وجل أَی عَبْدٍ من الْمُسْلِمِینَ سَبَبْتُهُ أو شَتَمْتُهُ أَنْ یکونَ ذلک له زَکاةً وَأَجْرًا»
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2009، ح 2602
ملاحظه کنید او چندین روایت پشت سر هم آورده است. من نمیدانم اگر فردای قیامت رسول اکرم از جناب «مسلم» بپرسد که آیا عقل تو قبول کرد که من بیایم کسی را که مستحق لعن نیست را لعن کنم یا مستحق فحش نیست فحش بدهم، چه جوابی دارد؟!
با این حساب حتماً کار و زندگی پیغمبر اکرم شده بود فحش دادن و لعن کردن و اذیت کردن و شلاق زدن بیخودی!! این در حالی است که مینویسد کسی که مستحق آن هم نبوده است.
حال گاهی اوقات شخص مستحق شلاق زدن است که آن بحث جدایی است. «مسلم» هم ابتدای این روایات میگوید پیغمبر اکرم کسانی را لعن کرده و فحش داده و اذیت کرده و شلاق زده که مستحق نبودند!!!
به عبارت بهتر پیغمبر اکرم انسانهای مظلوم را اذیت کرده و شلاق زده است. اگر چنین هست الآن هم اسرائیل دارد از پیغمبر شما تقلید میکند. شما حق ندارید اسرائیل را محکوم کنید!!
اگر یک یهودی از شما سؤال کند که شما چنین روایاتی در کتاب «صحیح مسلم» دارید، شما چه جوابی دارید به او بدهید؟!
اگر یک یهودی به شما بگوید در روایت آمده است که پیغمبر شما میگوید من هرکسی را اذیت کردم و فحش دادم، او را مورد مغفرت قرار بده. ما در این قسمت میخواهیم مقلد پیغمبر شما شویم. چه جوابی دارید؟!
آقایان و علمای اهل سنت شما را به هرچه به آن معتقد هستید سوگند میدهم. دست شما را میبوسم، نه یک بار بلکه صد بار. بیایید اعلام کنید که این روایتها ساخته و پرداخته بنی امیه (لعنة الله علیهم اجمعین) هست.
بیایید اعلام کنید شجره ملعونه در قرآن این روایات را ساختهاند برای تطهیر معاویه و ابوسفیان و یزید. بیایید شجاعت به خرج بدهید و اعلام کنید. یقین بدانید با این کار فردای قیامت پیش رسول اکرم سربلند خواهید شد. اگر این کار را نکنید یقین بدانید فردای قیامت پیش رسول اکرم سرافکنده خواهید شد.
اینها چه مطالبی است که آقایان در کتاب صحاح خود آوردهاند!! مغز انسان سوت میکشد و قلب انسان به درد میآید.
در این روایات آمده است که پیغمبر اکرم میفرماید: من به هرکسی فحش دادم و ناسزا گفتم و شلاق زدم، مستحق لعن نبود. خدایا من اشتباه کردم، اما تو اشتباه نکن و به عهد و پیمانی که بسته بودیم عمل کن و آنها را موجب اجر و پاداش و کفاره قرار بده.
پیغمبر به کنار اگر یک دهیار روستا چنین حرفی بزند مردم چه می گویند؟! اگر یک بخشدار یا یک فرماندار یا استاندار یا وزیر چنین حرفی بزند مردم چه می گویند؟!
اگر «ملک سلمان» یا «ملک سعود» چنین حرفی بزند، آیا شما از او میپذیرید؟! آیا مردم عربستان حاضرند از «ملک سعود» یا «ملک سلمان» یا «ملک فهد» بپذیرند؟!
چرا اینقدر مقام پیغمبر اکرم را پایین آوردید؟! چرا نسبت به رسول اکرم این چنین ظلم روا داشتید؟! آیا عقلی که خداوند به شما داده را به کار نینداختید که این مطالب ساخته و پرداخته بنی امیه است برای تطهیر جنایات معاویه و ابوسفیان و یزید؟!
رسول اکرم بنی امیه و بنی مروان را در ملأ عام لعن کرده است و این افراد خواستند با این روایات ساختگی آنها را تطهیر کنند، به همین خاطر مقام پیغمبر اکرم را پایین آوردند.
جالب این است که «ابن حجر عسقلانی» مطلبی در کتاب خود آورده که نمیدانم الآن در برزخ در برابر این حرفهای خود چه جوابی دارد.
در کتاب «فتح الباری» جلد یازدهم آمده است که «ابن حجر» این روایات را میآورد و در آخر توجیهاتی میکند، به طوری که مرغ پخته به توجیهات او میخندد. او میگوید:
«المراد بقوله لیس لها بأهل عندک فی باطن امره لا علی ما یظهر مما یقتضیه حاله وجنایته حین دعائی علیه»
مراد از اینکه میگوید «لیس لها بأهل» به این معناست که ظاهراً انسان بدی است و باطناً انسان خوبی نیست.
از همه اینها گذشته دو نظر هست: پیغمبر اکرم مجتهد بوده است یا خیر. تمام گفتارش اجتهاد شخصیاش بوده است یا تمام گفتارش وحی منزل بوده است.
(وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی)
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است.
سوره نجم (53): آیات 3 و 4
هم شامل وحی است و هم شامل سنت است. اگر مجتهد بوده است، ما حرفی نداریم. پیغمبر اکرم اجتهاد کرده و در اجتهادش هم خطا کرده است و پاداشی هم میبرد. اگر مجتهد در اجتهادش خطا کند پاداشی هم میبرد. اهل سنت معتقدند:
«إذا حَکمَ الْحَاکمُ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَصَابَ فَلَهُ أَجْرَانِ وإذا حَکمَ وَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَخْطَأَ فَلَهُ أَجْرٌ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 204، ح 17849
اما؛
«کان لا یحکم الا بالوحی فلا یتأتی منه هذا الجواب»
اگر تمام گفتارهای پیغمبر اکرم از وحی صورت گرفته باشد، تمام پاسخهایی که علمای ما از این روایت دادند هیچ کدام قابل قبول نیست.
فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 11، ص 172، ح 6000
او در آخر تمام آنچه بافته بود را با این جمله پنبه میکند!!! من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
حضرت استاد بسیار ممنون و متشکرم. حال من سؤال بعد را هم مطرح میکنم. استاد آیا احادیثی که برای سب و لعن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت به افراد شده است، از منظر قرآن کریم قابل قبول هست یا خیر؟!
توصیف خلق و خوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در قرآن کریم
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
قرآن کریم بالاترین چیزی که برای رسول اکرم قائل هست، در سوره قلم آیه 4 است و میفرماید:
(وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم)
و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری.
سوره قلم (68): آیه 4
هیچ جا در قرآن کریم نسبت به رسول اکرم کلمه (عَظِیم) نیامده است، اما در اینجا میفرماید: اخلاق تو اخلاق بسیار مهم و بزرگی است و تو بر اخلاق بزرگ مبعوث شدی.
«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاق»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 68، ص 372، ح 17
آیا کسی که «بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاق» و (وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم) هست، مردم را بی جهت فحش و ناسزا میدهد و لعنت و اذیت میکند و شلاق می زند؟! قرآن کریم در آیه 159 از سوره مبارکه آل عمران میفرماید:
(فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُم وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک)
از پرتو رحمت الهی در برابر آنها نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده میشدند.
سوره آل عمران (3): آیه 159
اگر قرار بود پیغمبر اکرم بی جهت به کسی ناسزا بگوید و لعن کند و شلاق بزند، همه از اطراف حضرت پراکنده میشدند.
اگر یک استاندار به شهری بیاید و بی جهت ده نفر را فحش بدهد و ناسزا بگوید، آیا مردم آن استان حاضرند این استاندار را بپذیرند؟! اگر یک وزیر در یک منطقهای به چند شهروندی که اعتراض کردند فحش بدهد و آنها را لعنت کند یا شلاق بزند، آیا مردم حاضرند یک ساعت چنین وزیری را بپذیرند؟!
آیا مجلس شورای اسلامی حاضر است این وزیر را بپذیرد؟! آیا رئیس دولت حاضر است چنین وزیری را بپذیرد؟! آیا مقام معظم رهبری حاضر است چنین وزیری را تحمل کند؟!
چطور شما نسبت به پیغمبر چنین حرفی میزنید؟! در حالی که قرآن کریم میفرماید:
(وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک)
آیا بداخلاقی بالاتر از این که پیغمبر اکرم هرکسی را فحش بدهد و لعنت کند و اذیت کند و بی جهت شلاق بزند؟! قرآن کریم در سوره مبارکه انبیاء میفرماید:
(وَ ما أَرْسَلْناک إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِین)
ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.
سوره انبیاء (21): آیه 107
کسی که (رَحْمَةً لِلْعالَمِین) هست، بی جهت به کسی فحش میدهد؟! ملاحظه کنید رسول اکرم با یهودیان خیبر علی رغم پیمان شکنی که انجام دادند چه رأفتی نشان دادند. پیغمبر اکرم نه کسی از آنها را کشت، نه کسی را به اسارت گرفت و نه به آنها بی احترامی کرد. همین اخلاق خوب حضرت باعث شد که انبوهی از یهودیان مسلمان شدند. دوستان به کتاب «فروغ ابدیت» اثر آیت الله سبحانی صفحه 263 مراجعه کنند.
ما بدتر از «وحشی» قاتل حضرت حمزه سیدالشهدا نداریم که با جنایت خود قلب پیغمبر اکرم را به درد آورد. گروهی خدمت پیغمبر اکرم میآمدند و «وحشی» خود را قاطی این افراد کرد و گفت: یا رسول الله! من میخواستم به کشورهای فارس و عجم بروم که دیدم بهتر از رأفت و رحمت تو در دنیا وجود ندارد. من به رأفت و رحمت تو پناه آوردم.
پیغمبر اکرم او را عفو کرد یا از سر تقصیرات او گذشت، زیرا دستور داده بود او را بکشند اما از کشتن او صرفنظر کرد. این مطلب در کتاب «أسد الغابه» جلد 5 صفحه 84 نقل شده است.
پیغمبری که نسبت به قاتل حمزه سیدالشهدا اینطور رفتار میکند، آنوقت بدون دلیل و بی جهت افرادی را فحش میدهد؟!
«حبار بن أسود» کسی بود که شتر «زینب» دختر پیغمبر اکرم را رم داد و فرزند او را سقط کرد. پیغمبر اکرم فرمود: اگر او از پرده کعبه هم آویزان بود گردن او را بزنید. او هم آمد و به پیغمبر اکرم عرضه داشت: یا رسول الله! من به عفو و بخشش تو پناه آوردم. من میخواستم به جای دیگری فرار کنم و پناهنده شوم و زندگیام را در تبعید بگذرانم.
در کتاب «الإصابه» اثر «ابن حجر عسقلانی» جلد 6 صفحه 213 نقل شده است که رسول اکرم او را هم مورد بخشش قرار داد و از کشتن او صرفنظر کرد.
«عکرمة بن أبی جهل» کسی بود که در جنگ بدر و جنگ احد شرکت کرد و جزو کسانی بود که اعضای شهدای احد را قطعه قطعه کرد. او گوشهای شهدای احد را برید و به «هند» مادر معاویه داد تا برای خود گردنبند درست کند.
«أم حکیم» آمد و برای او درخواست عفو کرد. رسول اکرم هم «عکرمة بن أبی جهل» را عفو کرد. این مطلب در کتاب «سنن بیهقی» جلد 8 صفحه 205 نقل شده است. آیا پیغمبر اکرم با این توصیفات به کسی ناسزا می گوید؟! انصاف داشته باشید!!
«عبدالله بن أبی سر» کاتب وحی بود که مرتد شد و پیغمبر اکرم را مسخره کرد. پیغمبر اکرم فرمودند: اگر «عبدالله بن أبی سر» از پرده کعبه هم آویزان شده بود او را بکشید. عثمان واسطه شد و پیغمبر اکرم از سر تقصیرات او هم گذشت.
ما چند نمونه آوردیم، از اینطور قضایا در طول بیست و سه سال زندگی رسول اکرم الی ماشاءالله سراغ داریم.
(وَ ما أَرْسَلْناک إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِین)
ما از «مسلم» و «ابن حجر» و «بخاری» و «نووی» انتظار نداشتیم روایاتی که بنی امیه برای تطهیر دامن ناپاک معاویه و پدرش جعل کردهاند در کتابهایتان بیاورید.
با نقل این روایات از سوی شما علمایتان هم به زحمت افتادهاند. یکی میگوید که پیغمبر اکرم مجتهد بوده است. دیگری میگوید پیغمبر اکرم معصوم نبوده است.
اگر کسی خواست بنده حاضرم از نمونههای (رَحْمَةً لِلْعالَمِین) بودن پیغمبر اکرم پنج ساعت در این شبکه صحبت کنم و نمونه بیاورم.
آنوقت درست که رسول اکرم با ویژگی (رَحْمَةً لِلْعالَمِین) بودن به خداوند متعال عرضه کند: خدایا من با تو شرط و شروطی دارم، مبادا تخلف کنی!!؟؟
من گفتم با این شرط پیغمبری را قبول میکنم که اگر به کسی فحش دادم یا لعنت کردم یا شلاق زدم او را مایه رحمت و تقرب خود قرار بده. من خودم را عاجز از بیان این مطالب می دانم، اما این مطالب باید گفته شود.
آیت الله جوادی آملی بسیار با عصبانیت و غضبی پدرانه به بنده میفرمودند: اگر این مطالب را نگویید و جوانان اهل سنت نشنوند، یقین بدانید فردای قیامت سر پل صراط جلوی شما را میگیرند و از شما شکایت میکنند و جواب هم ندارید!
علمای اهل سنت که این مطالب را برای جوانان نمیگویند و جوانان هم که حوصله مطالعه کردن ندارند. اگر شما این مطالب را نگویید تا روشن شوند و این مطالب را بشنوند، فردای قیامت سر پل صراط جلوی شما را میگیرند.
ما معتدل تر از آیت الله جوادی آملی در حوزه علمیه نداریم. ایشان واقعاً از نظر اخلاق متخلق به تبعیت از پیغمبر اکرم است. بنده سال 1356 خدمت این بزرگوار درس اسفار میخواندیم. ایشان حق استادی به گردن ما دارند و امر ایشان برای ما لازم الاجراست. من در طول عمرم که با ایشان ارتباط داشتم، تا به حال ندیدم و نشنیدم ایشان عصبانی شود.
بنده حتی نشنیدم ایشان در محیط خانه هم عصبانی شوند. آیت الله جوادی آملی بسیار مقید به اخلاق حسنه هستند. آن بزرگوار با این توصیفات سر من داد کشیدند و بسیار تند فرمودند: اگر این مطالب را برای جوانان اهل سنت نگویید، فردای قیامت سر پل صراط جلوی شما را میگیرند.
ما این مطالب را می گوییم، شاید یک عزیز اهل سنت متوجه شود. شاید یک جوان اهل سنت که در آینده در جامعه تاریخ ساز و سرنوشت ساز است، این مطالب را شنید و در زاویه ذهنش نگهداشت و فردا که در جامعه تأثیر گذار بود در این خصوص اظهار نظر کند.
اگر ده عالم اهل سنت، ده مفتی، ده ماموستا، ده آخوند یا ده مولوی این حرفها را بزنند مردم از آنها میپذیرند. شاید وقتی ما این مطالب را نقل میکنیم، می گویند که چون شیعه است این حرفها را می زند.
ما این مطالب را از کتب اهل سنت می گوییم، اما آنها ادعا میکنند که علمای ما هم در این خصوص جواب دارند. اگر علما جواب دارند، بزرگواری کنند و جوابهایشان را مطرح کنند. ما دستشان را میبوسیم اگر از علما سؤال کنند و جوابهای علما را برای ما نقل کنند. تریبون در اختیار شماست!
حداقل دویست تا سیصد کانال و گروه در فضای مجازی در اختیار ماست. اگر جوابهای علما را بیان کنید ما در تمام این کانالها و گروهها منتشر میکنیم. بیایید ببینیم در برابر این روایات چه جوابی برای گفتن دارید.
اگر ما را قانع کردید، به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که بالاترین قسم هست سوگند میخورم در جلسه آینده بیایم و بگویم جلسه قبل که این مطالب را آوردم اشتباه گفتم و از حرفم برمی گردم!!
مجری:
شما در همین بحث امشب، همه آن مباحث را آوردید. اصلاً بحث سب و لعنی که در مورد یزید و معاویه صورت گرفته بود بیان کردید و توضیح آن را هم آوردید. توجیهی که علمای اهل سنت آوردند را هم به راحتی مطرح کردید.
ما هیچ ابایی نداریم از اینکه مباحثی که علمای اهل سنت نقل میکنند را اینجا بگوییم. گاهی اوقات ممکن است کسی خوشش نیاید.
ما گاهی اوقات شاهد آن بودیم که جوانان اهل سنت می گویند که ما رفتیم از علما پرسیدیم و آنها می گویند به سراغ این مباحث نروید و آنها را رها کنید. بروید نماز بخوانید و روزه بگیرید.
تماسهای بینندگان برنامه:
زمان برنامه رو به اتمام است و وقت برنامه محدود است. تنها میتوانیم به یک تلفن پاسخ بدهیم. آقای بهادری عزیز از کرج روی خط ارتباطی ما هستند. آقای بهادری سلام علیکم، شبتان بخیر؛
بیننده (آقای بهادری از کرج – شیعه):
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام عرض میکنم خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی و جناب آقای اسماعیلی.
حضرت استاد در کتاب «درّ المنثور» اثر «سیوطی» متوفای 911 هجری جلد 11 ذیل سوره مبارکه احزاب آیه 12 آمده است: در آن هنگام که منافقان و کسانی که در دلهایشان مرض بود، آن وعده و فتح و نصرتی که خداوند و رسولش به ما داده فریبی بیش نبود.
یکی از جاهایی که همین صحابه به رسول خدا جسارت کردند همین جاست. بعضی از صحابه در جنگ احزاب فشار شدیدی میآوردند و نستجیر بالله میگفتند: محمد دارد وعده فتح روم و فارس را میدهد. ما دستشویی نمیتوانیم برویم!
آنها گفتههای پیغمبر اکرم را به تمسخر میگرفتند. چطور ما میتوانیم بگوییم همه صحابه عادل بودند؟!! کتاب «الدر المنثور» از کتابهای خود آقایان اهل سنت است. آنها چه جوابی برای گفتن دارند؟!
به عنوان مثال در کتاب «تفسیر الدر المنثور» جلد 21 صفحه 561 آمده است که «ابوهریره» میگوید: برخی از اصحاب پیغمبر اکرم گرایش به تورات خواندن و تورات نوشتن داشتند.
به پیغمبر اکرم خبر دادند که شما بیست و سه سال برای مسلمانان تلاش کردید، اما هنوز دارند تورات میخوانند. رسول خدا فرمود: احمقتر و گمراهتر کسی است که پیامبر خود را قبول ندارد و از پیامبران گذشته پیروی میکنند.
آقای «ذهبی» در ذیل آیهای از سوره عنکبوت میگوید: روزی پیامبر اسلام وارد منزل شدند و دیدند «حفصه» دختر عمر بن خطاب مشغول خواندن تورات است و قصه حضرت یوسف را بلند بلند میخواند. چهره نورانی پیغمبر اکرم مثل انار قرمز شد و فرمود: به خدا سوگند اگر حضرت یوسف هم بیاید و از او پیروی کنید تا زمانی که من هستم بازهم گمراه هستید.
در کتاب «صحیح بخاری» جلد 4 صفحه 1529 حدیث 3937 نقل شده است که راوی میگوید: من با «براء بن عازب» ملاقات کردم و به او گفتم تو صحابه پیغمبر اکرم هستی. خوش به حال تو. او گفت: چرا؟!
من گفتم: تو با پیغمبر اکرم بودی و جزو اصحاب پیغمبر اکرم هستی. شما زیر درخت رضوان با پیغمبر اکرم بیعت کردید و جزو شجره رضوان هستید.
«فقال یا بن أَخِی إِنَّک لَا تَدْرِی ما أَحْدَثْنَا بَعْدَهُ»
براء بن عازب گفت: پسر برادرم! تو نمیدانی که ما بعد از پیغمبر چه بدعتها گذاشتیم.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 4، ص 1529، ح 3937
آقایان در مورد عدالت جمیع صحابه چه جوابی برای گفتن دارند؟! ما صحابهای که از راه و روش قرآن کریم و رسول گرامی اسلام پیروی کنند را قبول داریم و روی چشمانمان میگذاریم. در مقابل نباید بگوییم تمام صد و بیست و چهار هزار صحابه عادل هستند.
آقایان واقعاً باید بیایند جواب بدهند که همه صحابه عادل نیستند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
خیلی عالی، از شما ممنون و متشکرم. آقای بهادری عزیز لطف فرمودید. استاد ما دو دقیقه بیشتر فرصت نداریم. اگر نکتهای دارید یا میخواهید جمع بندی کنید یا در مورد صحبتهای آقای بهادری مطلبی دارید بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
فرمایشات آقای بهادری واقعاً نکات جالبی بود. ما میبینیم فرضاً افرادی در عصر پیغمبر اکرم و بعد از آن بزرگوار ناشر تفکرات یهود و تورات بودند.
«ابن کثیر دمشقی» شاگرد «ابن تیمیه» در کتاب «تفسیر» خود روایات زیادی در تفسیر و فضائل قرآن کریم آورده و میگوید تمامی آنها اسرائیلیات است.
«ابن خلدون» در کتاب «تاریخ» خود مفصل در رابطه با قضیه نفوذ اسرائیلیات در اسلام مطالبی را مطرح کرده است.
«کعب الأحبار یهودی» مسلمان شده و در مسجد مدینه کلاس گذاشته بود و صحابه نظیر «ابوهریره» و «ابن عباس» و دیگران پای درس او مینشستند.
«ابوهریره» میگوید: اگر در زمان عمر بن خطاب روایتی نقل میکردیم، عمر با شلاق پشت ما را مینواخت و سر ما را میشکست.
«ابن عباس» میگوید: وقتی میخواستم سؤالی از پیغمبر اکرم بپرسم، سالها دنبال فرصتی میگشتم تا از آن بزرگوار بپرسم.
در مقابل چه اتفاقی افتاده است که در زمانی که نقل حدیث ممنوع است و دارند احادیث را آتش میزنند، «کعب الأحبار یهودی» در مسجد مدینه کرسی تدریس دارد. این قضایا قابل بررسی نیست؟!
«تمیم داری» شخصی نصرانی است که در مسجد مدینه کرسی تدریس دارد. چطور شد علی بن أبی طالب و امام حسن و امام حسین و «سلمان» و «ابوذر» و «مقداد» باید خانه نشین باشند، اما «کعب الاحبار» و «تمیم داری» میتوانند میدان دار جامعه باشند!
تاریخ اسلام احتیاج به بازخوانی دارد، اما متأسفانه عزیزان ما که تاریخ اسلام را مینویسند، یا جرئت ندارند و میترسند یا ملاحظه کاری میکنند و حقایق را برای مردم نمیگویند.
شما بیایید در کتابهای درسی تاریخ که آقایان در حوزه و دانشگاه نوشتهاند به ما نشان بدهند آیا حقایق تلخ بعد از رحلت پیغمبر اکرم که چندترم دو و نیم واحدی دانشگاه است نباید مطرح شود؟! چرا جوانان خودمان نباید از این قضایا آگاه باشند؟!
مجری:
حضرت استاد بسیار از شما ممنونم. ان شاءالله خداوند سایه شما را مستدام بدارد و به حضرتعالی طول عمر با عزت عنایت کند، تشکر از لطف شما و ممنونم از نگاه و توجه شما مخاطبین عزیز و بزرگوار.
به هر صورت جای تأمل دارد و ما این را از عزیزان و جوانان اهل سنت میخواهیم که اولاً نسبت به مطالبی که می گوییم مطالعه کنند. استاد که هرشب مطالبی را بیان میکنند اسناد آن را هم می گویند.
روایات زیادی در کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» هست که واقعاً ما جرئت بیان آنها را نداریم و نگرانیم که اگر این مطالب را بیان کنیم وحدت اسلامی به خطر بیفتد.
متأسفانه این مطالب در کتابها هست. این قضایا باید حل شود و جوانان تحقیق و مطالعه کنند و از علمایشان بپرسند که داستان چیست و چه کسانی این مطالب را در کتابهای ما آورده است. اینها مباحثی است که امروزه باید به آن توجه شود.
اگر جوانان به میدان نیایند، ممکن است این موضوع همینطور ادامه پیدا کند و مشکلاتی را برای ما ایجاد کند.
ان شاءالله اگر زنده باشیم هفته آینده هم با برنامه زنده «حبل المتین» در کنار شما هستیم. با تمام وجودمان برای ظهور و فرج آقاجان و مولایمان حضرت صاحب الزمان (ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء) دعا میکنیم.
در پناه حضرت حق و زیر سایه آقاجانمان حضرت مرتضی علی (سلام الله علیه) باشید. خدانگهدارتان
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته