موضوع: راه کار اصلی در مقابله با طرفداران فرقه احمدالحسن
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله
خدا را بر تمام نعمتهایش به ویژه نعمت ولایت سپاس میگوئیم و شاکر هستیم که به ما توفیق داد سال تحصیلی 1398 - 1397 را پشت سر گذاشتیم و در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم.
خداوند عالم به ما توفیق بدهد در این ماه در راستای وظیفه عبودیتمان در برابر خداوند عالم و اطاعت از مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) انجام وظیفه نماییم.
قبل از آغاز سخن شهادت این طلبه مظلوم را به پیشگاه مقدس حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و همه حوزههای علمیه و به نوبه خودمان به خانوادهشان تسلیت عرض میکنیم.
آرزوی روحانیت از همان آغاز شکل گیری به ویژه با شاخصههای دفاع از حریم ولایت رسیدن به مرتبه والای شهادت بوده است. ان شاءالله خداوند عالم عاقبت ما را هم با شهادت ختم به خیر کند؛ البته شهادت نعمتی است که به هرکسی ندهند.
اخیراً هم 38 تن از مسلمانان که 34 تن از آنان از شیعیان بودند، مظلومانه توسط حاکم تکفیری وهابی آل سعود به شهادت رسیدند. ما شهادت این شهیدان را هم به پیشگاه مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم تسلیت عرض میکنیم.
وهابیت با این جنایت خود برگ دیگری از سفاکی خود را در تاریخ ثبت کردند. این جنایت نه اولین جنایت آل سعود است و نه آخرین آنها بوده است.
حکومت آل سعود که از سال 1157 هجری قمری در اطراف ریاض منطقه درعیه شکل گرفت، با خون انسانها و مظلومان اعم از شیعه و اهل سنت حکومت خود را آغاز کردند.
حکومت آل سعود با جنایتهایی که در ریاض و منطقه ریاض نسبت به اهل سنت مرتکب شدند، در سال 1217 در طائف به تعبیر مورخین آل سعود کودکان شیرخوار را در دامن مادر سر میبریدند!!
آل سعود در سال 1218 به هنگام هجوم به مکه مکرمه افزون بر جنایت و آدمکشی که داشتند، کتابخانه بزرگ تاریخ اسلام که بیش از صد هزار نسخه خطی و دست نویس بزرگ عصر نبوت در آن بود را به آتش کشیدند.
از جمله آثاری که در این کتابخانه بود قرآن دستنویس «عبدالله بن مسعود» بود، معاهده رسول اکرم با قریش در آنجا قرار داشت، قرآن دست نویس امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در آنجا بود که آل سعود همه را به آتش کشیدند. آل سعود دهها و صدها جنایت دیگر مرتکب شدند.
اما آنچه قرائن نشان میدهد این است که آل سعود آخرین لحظات عمر نحس خود را سپری میکنند. ان شاءالله برای زوال ابدی آل سعود که در حقیقت آل یهودند و نسلشان به یهود خیبر میرسد، چندان باقی نمانده است.
موضوع بحثی که ما خدمت عزیزان داریم در رابطه با جدیدترین شبهاتی است که امروز در عرصه فرهنگی و فضای مجازی و رسانههای معاندین و شبکههای وهابی مطرح است و قرار شد به یکی دو مورد اشاره داشته باشم.
وظیفه حقیقی علمای دین
قبل از پرداختن به این موضوعات، روایتی را از امام صادق اشاره میکنم که ما بارها آن را گفتهایم و شنیدهایم. در کتاب «الإحتجاج» اثر «مرحوم طبرسی» وارد شده است:
«عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِی الثَّغْرِ- الَّذِی یلِی إِبْلِیسَ وَ عَفَارِیتَهُ»
علمای شیعه ما همچون مرزداران، مانع یورش شیاطین به شیعیان ناتوان میشوند.
وظیفه علمای شیعه پاسداری از مرز تشیع و ولایت و امامت هست و مراقبت از نفوذ شیاطین و نواصب و ممانعت از لغزش افکار جوانان شیعه هست. حضرت در آخر میفرمایند:
«فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِک مِنْ شِیعَتِنَا کانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْک وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ لِأَنَّهُ یدْفَعُ عَنْ أَدْیانِ مُحِبِّینَا وَ ذَلِک یدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِم»
پس بدانید هر که این گونه در مقام دفاع از شیعیان ما برآید فضیلتش از جهادکننده با روم و ترک و خزر هزاران بار بیشتر است، زیرا آن از کیش پیروان ما دفاع میکند و این از جسم آنان دفاع میکنند.
الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 17، فصل فی ذکر طرف مما أمر الله فی کتابه من الحجاج و الجدال
در روایت دیگر وارد شده است:
«مَنْ کانَ هَمُّهُ فِی کسْرِ النَّوَاصِبِ عَنِ الْمَسَاکینِ مِنْ شِیعَتِنَا الْمُوَالِینَ حَمِیةً لَنَا أَهْلَ الْبَیتِ یکسِرُهُمْ عَنْهُمْ»
پاسخگویی باید چنین باشد که هیمنه وهابیت که مصداق أتم نواصب هستند، در پاسخگویی شکسته شود.
«وَ یکشِفُ عَنْ مَخَازِیهِمْ»
و ذلت آنها روشن شود.
«وَ یبَینُ عَوَارَهُمْ وَ یفَخِّمُ أَمْرَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»
همچنین با آشکار کردن جنایات و عیوب آنها یاری و حمایت کند و مقام پیغمبر و اهل بیت پاکش را تجلیل و تعظیم نماید.
نواصب باید رسوا شوند و فکر ایجاد شبهه را برای همیشه از ذهنشان بیرون کنند.
«جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَی هِمَّةَ أَمْلَاک الْجِنَانِ فِی بِنَاءِ قُصُورِهِ وَ دُورِهِ یسْتَعْمِلُ بِکلِّ حَرْفٍ مِنْ حُرُوفِ حُجَجِهِ عَلَی أَعْدَاءِ اللَّهِ أَکثَرَ مِنْ عَدَدِ أَهْلِ الدُّنْیا أَمْلَاکاً قُوَّةُ کلِّ وَاحِدٍ یفْضُلُ عَنْ حَمْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ فَکمْ مِنْ بِنَاءٍ وَ کمْ مِنْ نِعْمَةٍ وَ کمْ مِنْ قُصُورٍ لَا یعْرِفُ قَدْرَهَا إِلَّا رَبُّ الْعَالَمِین»
الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 19، فصل فی ذکر طرف مما أمر الله فی کتابه من الحجاج و الجدال
روایتی هم از امام حسن مجتبی (علیه السلام) داریم که تعبیر زیبایی دارد. افرادی خدمت امام حسن مجتبی یا امام حسن عسکری میآیند و عرضه میدارند:
«إِنَّ لَنَا جَاراً مِنَ النُّصَّابِ یؤْذِینَا وَ یحْتَجُّ عَلَینَا فِی تَفْضِیلِ الْأَوَّلِ وَ الثَّانِی وَ الثَّالِثِ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ یورِدُ عَلَینَا حُجَجاً لَا نَدْرِی کیفَ الْجَوَابُ عَنْهَا»
ما همسایهای ناصبی داریم که ما را اذیت میکند. او همواره علیه ما تبلیغ میکند و در تفضیل اولی و دومی و سومی بر امیرالمؤمنین احتجاج میکند. او حرفها و شبهاتی مطرح میکند که ما بلد نیستیم پاسخ بدهیم.
عزیزان دقت کنند که ائمه اطهار (علیهم السلام) این چنین نیروهای پاسخ به شبهات دارند. ما هم این چنین افراد در حوزه مناظره با وهابیت نیاز داریم. حضرت یکی از شاگردانی که از قبل آن را تربیت کردهاند را احضار میکنند و میفرمایند:
«مُرَّ بِهَؤُلَاءِ»
حضرت فرمود: بلند شو و با آنها برو.
«فَتَکلَّمْ وَ أَفْحِمْ صَاحِبَهُمْ»
با او مناظره کن به طوری که از نظر علمی خفه شود.
«وَ اکسِرْ عِرْبَهُ»
عزتش را بشکن.
«وَ فُلَّ حَدَّهُ»
و شمشیری که علیه شیعه از رو بسته را تکه تکه کن.
مراد حضرت این است که ارزش او را در جامعه نابود کن.
«وَ لَا تُبْقِ لَهُ بَاقِیة»
و چیزی برای او باقی مگذار.
مراد حضرت این است که کاری کن که این شخص ناصبی از نظر علمی آنچنان خلع سلاح شود که آبرو و حیثیت برایش باقی نماند. پاسخگویی باید این چنین باشد.
«فَذَهَبَ الرَّجُلُ وَ حَضَرَ الْمَوْضِعَ وَ حَضَرُوا وَ کلَّمَ الرَّجُلَ فَأَفْحَمَهُ وَ صَیرَهُ لَا یدْرِی فِی السَّمَاءِ هُوَ أَوْ فِی الْأَرْض»
شاگرد امام حسن عسکری آنچنان با دشمن اهلبیت سخن گفت که او آنچنان گیج شد که نمیفهمید در آسمان است یا در زمین است.
الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 19، فصل فی ذکر طرف مما أمر الله فی کتابه من الحجاج و الجدال
ما باید یا وارد حوزه پاسخگویی به شبهات نشویم و اگر وارد شدیم جانانه وارد شویم. ما باید مطالعه کنیم، فن مناظره را یاد بگیریم، نقاط ضربهپذیر آنها را یاد بگیریم و به نقاط ضربهپذیر خودمان واقف باشیم. ما باید ببینیم آنها از کجا وارد میشوند و راههای ورود به عقاید شیعه کجاست تا بتوانیم در این حوزه انجام وظیفه کنیم.
لزوم آگاهی بخشی به مردم برای مقابله با توطئه شوم دشمنان
در رابطه با شبهاتی که امروزه مطرح است، من به یکی دو مورد خدمت عزیزان اشاره میکنم.
امروزه ما در فضای مجازی با چند نوع از شبهات مواجه هستیم. یکی شبهات سیاسی است که معاندین دارند و شبانه روز رسانهها مردم را علیه نظام و رهبری تحریک میکنند. آنها تمام تلاش خود را به کار میبرند تا بتوانند مردم را به صحنه بیاورند.
همانگونه که مقام معظم رهبری هم اشاره کردند، این افراد اردیبهشت و خرداد امسال را آخرین فصل و زمان ضربه بر پیکره جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفتهاند. کارهایی که این افراد سال گذشته و قبل از آن کردند، نوعی آزمون و خطا بود تا بتوانند امسال به قول خودشان با افکار باطل و بیهوده خود ضربه را بزنند.
من از همه عزیزان تقاضا دارم که در این زمینه آگاهی لازم را به مردم بدهید تا سرنوشتی که سوریه و عراق از نظر مسائل سیاسی و نظامی و اقتصادی و اخلاقی پیدا کرد را پیدا نکنیم.
بنده به یاد دارم و الآن هم که میخواهم نقل کنم بسیار برایم دردآور است که روزی برنامه زنده داشتیم. شخصی به برنامه زنگ زد و گفت: داعشیها نزدیک به دو ماه است که همسر، دختر و عروس مرا بردهاند و نمیدانم سرنوشت ناموسم چه شده است. گفت و شروع کرد به گریه کردن.
کسانی که در داخل با این افراد همکاری میکنند و چراغ سبز نشان میدهند بدانند که اگر خدای ناکرده روزی آنها مسلط شوند، معلوم نیست ناموسشان روزی چند بار باید با داعش جهاد نکاح انجام دهند!
اگر این افراد برای ناموسشان یا ناموس دیگران ارزش قائل هستند، از این توطئهها و همکاریها و همگامیها با معاندین نظام دست بردارند.
ما هم باید آگاهیهای لازم را به مردم بدهیم. ان شاءالله اگر ما این دو سه ماه را پشت سر بگذاریم، یقین داشته باشید آمریکا برای همیشه چشم طمع خود را از ایران قطع خواهد کرد.
مردم تنها باید آگاهی داشته باشند. الحمدلله در طول این چهل سال مردم ایران بالاترین آقایی را نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران و پاسداری از خون شهدا انجام دادند.
فعالیت خطرناک دشمن: سلفی پروری درون شیعه
نکته دوم این است که یک سری افراد همانند سلفیهای تکفیری یا وهابیت هستند که بلندگوی عربستان سعودی هستند و دائماً در فضای مجازی در حوزه سیاسی و اعتقادی مشغول فعالیت هستند.
کار این افراد این است که افکار جوانان ما را مشوش و تضعیف کنند و اعتقادات آنها را از دستشان بگیرند. الحمدلله در این زمینه نسبت به شبهات وهابیت عزیزان ما به اندازه کافی اطلاع دارند و کار کردند که من نمیخواهم به هیچ وجه در آن حوزه ورود پیدا کنم.
دو مسئله است که اخیراً این افراد به آن دامن زدند و به جای داعش پروری خارجی دنبال این هستند که سلفی پروری درون شیعه را گسترش بدهند.
آنها از داعش که از عربستان سعودی میآمد یا القاعده و طالبانی که درست کردند نتیجه نگرفتند. به همین خاطر در درون شیعه افرادی را تحریک میکنند و هر روز یک امام زمان یا بابیت درست میکنند.
این افراد به دنبال این هستند که اعتقادات شیعه را درون شیعه توسط شیعه تضعیف کنند. در این زمینه ما یقین داریم که اگر اطلاع رسانی و بصیرت افزایی شود، همانند قضیه طرح داعش سازی یقیناً شکست خواهند خورد.
در این حوزه دو دسته افراد مشغول فعالیت هستند؛ یک دسته که همین قضیه «احمد الحسن» یا «احمد بصری» است.
متأسفانه ما باید بگوییم در طول هشتصد سال تأسیس وهابیت شاید مجموع روحانیونی که به طمع مال و مقام جذب این افراد شدند، گمان نمیکنم تعدادشان از مرز انگشتان دو دست تجاوز کند. گرچه ورود یک نفر هم به این راه برای ما سخت است.
این قضیه همانند این است که یک نفر در روز روشن منکر آفتاب شود و بگوید که الآن شب است. قضیه حقانیت شیعه و اهلبیت به قدری واضح و روشن است که تصور دست برداشتن یک نفر از مذهب شیعه و رفتن به جای دیگر سخت و ناممکن است، اما بوده است.
طبق آمارهای رسمی و غیر رسمی، طرفداران «احمد الحسن» امروز در حوزه ما دویست، سیصد تن از طلاب و بعضی از اساتید حوزه ما را جذب خودشان کردند.
در طول هشتصد سال ده نفر از طلاب جذب وهابیت نشد، اما در طول این چند سال اخیر دویست، سیصد نفر در قم جذب این فتنه شدند که من واقعاً خیلی تأسف میخورم.
من بارها گفتم که توفیق داشتم با کمونیستها و صوفیها و رهبرانشان مناظرات متعدد داشتم. همچنین با وهابیت در عربستان سعودی بیش از دویست مورد مناظره داشتم، اما تا به حال فرقهای بیمحتواتر و فاسدتر و بیعقلتر از طرفداران «احمد الحسن» ندیدم.
من واقعاً از این افراد تعجب میکنم. یک وهابی یا کمونیست حرفهایی دارد که انسان نیم ساعت با این افراد صحبت کند، اما افرادی که جذب «احمد الحسن» شدند به اندازه دو دقیقه حرف زدن مطلب ندارند و جز عناد و سماجت و لجاجت و چشم بستن به حقایق چیزی ندارند.
من ان شاءالله نکاتی را عرض خواهم کرد که باید با این افراد چکار کنیم. بسیاری از دوستان ما هستند که حدود هشت سال است با این افراد مبارزه میکنند و ما شنبه هر هفته چندین ساعت در خصوص شبهات با این عزیزانمان جلسه داریم و آسیب شناسی میشود.
من به این عزیزان گفتم که بحثهای علمی با این افراد هیچ فایدهای ندارد. انسان با کسی بحث علمی میکند که برای علم ارزشی قائل باشد. بحث روایی برای کسی است که برای روایات اهلبیت ارزش قائل باشد.
نکته دوم که اخیراً شروع شده است، همان قضیه شیعه زدایی به اسم دفاع از تشیع است. این قضیه از زمان رضاشاه و زمان مشروطه شروع شد و پرچمدار اصلی آن «حکم آبادی» مشهور به «احمد کسروی» بود که مطالبی را علیه شیعه به نام شیعه مطرح کرد.
فرد بعدی «شریعت سنگلجی» بود که او هم همان بحثها را داشت. همچنین افرادی دیگری همانند «قلمداران» به میدان آمدند و کتابهای زیادی نوشتند. بعد از آن قضیه «سید ابوالفضل برقعی» از حوزه علمیه بود که از اساتید درس مکاسب حوزه بود و به آنها پیوست.
بعد از آن «مصطفی طباطبایی» نوه دختری «میرزا احمد آشتیانی» صاحب «حاشیهای بر رسائل» و نوه پسری آیت الله العظمی سید محمد طباطبایی از بزرگ مبارزان زمان مشروطیت بود که الآن هم دارد فعالیت میکند.
این افراد به نام شیعه برای تضعیف مبانی اعتقادی شیعه کار میکنند. من نمیخواهم بسیار زیاد وارد جزئیات شوم که در کدام شهر چه افرادی پرچمدار این قضیه هستند.
این افراد ادعا میکنند که ما روایاتی نداریم که پیغمبر اکرم علی بن أبی طالب را برای امامت نصب کرده باشد، قضیه حدیث غدیر یک معرفی بیشتر نبوده است و مدعی هستند پیغمبر اکرم حضرت را معرفی کرد و ایشان رأی نیاورد و مردم به جای دیگر رفتند.
این حرفها را یک استاد حوزه علمیه و مدرس درس خارج فقه با کمال وقاحت در فضای مجازی مطرح میکند و ادعا میکند وقتی مردم به ابوبکر رأی دادند خلافت ابوبکر خلافت مشروع شد.
او همچنین ادعا میکند وقتی امام حسن مجتبی با معاویه صلح کرد، صلح آن بزرگوار به خلافت معاویه مشروعیت داد. این حرفها اوج بیحیایی و وقاحت این افراد را نشان میدهد.
بنده بعید میدانم که امروز بتوانم در این زمینه بیشتر با عزیزان صحبت کنم. اگر عزیزان سؤالاتی داشتند من ده دقیقه آخر وقت خود را به سؤالات عزیزان اختصاص میدهم.
راه کار مقابله با طرفداران فرقه احمدالحسن
اما در رابطه با طرفداران «احمد الحسن» تنها چند راهکار را عرض میکنم. اگر ما بخواهیم با این افراد بحث کنیم، به نظرم بحثهای علمی بیفایده است، بحثها باید حالت جدلی و هجمهای باشد.
بنده چند نکته را در اینجا آوردم که ما باید بیاییم روی این چند موردی که اتباع «احمد الحسن» با استناد به نوشتههای او دارند تأکید کنیم. در حال حاضر حدود چهارصد و اندی تألیفات از او وجود دارد. حالا «احمد الحسن» وجود خارجی دارد یا ندارد یا ساخته و پرداخته اسرائیل یا آمریکا یا عربستان سعودی است بحث جدایی است.
ما باید مقداری جنبه مقایسهای داشته باشیم و در یک کفه حرفهای «احمد الحسن» را بگذاریم و در یک کفه قرآن و سخنان اهلبیت را بگذاریم. قرآن کریم به برهان مقایسهای تأکید زیادی دارد و میفرماید:
(هَلْ یسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یعْلَمُون)
آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکساناند؟
سوره زمر (39): آیه 9
و:
(هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُماتُ وَ النُّور)
ظلمتها و نور برابرند؟
سوره رعد (13): آیه 16
این مقایسه، مقایسه بسیار خوبی است و برای بیدار کردن افراد خفته نتیجهبخش است. من در اینجا چند مورد اهانت به پیامبران را آوردم که در یک طرف حرفهای «احمد الحسن» را دارم و در یک طرف فرمودههای قرآن کریم و اهلبیت را آوردم. ما طبق همان کاری که در مورد وهابیت داشتیم، تلاش میکنیم تصویر کتاب آنها را بیاوریم.
در فضای مجازی یکی از بهترین سایتهایی که خوب و زیبا کار میکند همین سایت فقاهت است. سایتی که بنده هرگاه به آن مراجعه کردم نتیجه گرفتم همین سایت حوزه فقاهت هست که توسط دوستان مرکز مدیریت راه اندازی شده است. بنده باید به نوبه خود از گردآورندگان این سایت تشکر کنم. من بسیار دوست داشتم با این دوستانمان نشستی داشته باشم تا بعضی از نقطه نظرات خود را به آنها بگویم.
برخی از افترائات «احمد بصری» مدعی یمانی موعود
1- اهانت به حضرت ابراهیم (علیه السلام)
این کتاب «المتشابهات» اثر «احمد بصری» است. خود او در این کتاب مینویسد: من تحدی میکنم مراجع عظام تقلید و علما و اساتید نمیتوانند یک کلام از مطالب مرا در این کتاب رد کنند. «ناظم العقیلی» مؤلف این کتاب عقل منفصل این افراد است.
در این کتاب در رابطه با حضرت ابراهیم که وقتی آفتاب را دید، گفت: هذا اکبر و وقتی ماه را دید، گفت: هذا ربی، تعبیر عجیبی بیان کرده است.
او مینویسد: وقتی که ابراهیم ملکوت و نور حضرت مهدی را دید و گفت این پروردگار من است. حضرت نور علی بن أبی طالب را دید و گفت این پروردگار من است. حضرت نور رسول الله را دید و گفت این پروردگار من است. او نتوانست تمییز دهد که آنها مخلوق هستند!
به گفته او وقتی ابراهیم نور ائمه اطهار را دید، نتوانست تشخیص بدهد که این نور ائمه اطهار است یا نور خدا و آفریننده اوست. به بیان او حضرت ابراهیم هنوز از الفبای توحید خبر ندارد و از مرز توحید و شرک اطلاعی ندارد!!
قرآن نه تنها حضرت ابراهیم که نبی مرسل است، بلکه خطاب به پیغمبر اکرم میفرماید:
(فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفا)
بنا بر این از آئین ابراهیم پیروی کنید که به حق گرایش داشت.
سوره آل عمران (3): آیه 95
از میان صد و بیست و چهار هزار پیغمبر، تنها پیغمبری که الگوی رسول اکرم است حضرت ابراهیم است. پیغمبری که نتواند بین خداوند تبارک و تعالی و نور ائمه اطهار تشخیص بدهد، آیا میتواند الگوی پیغمبر اکرم باشد؟ خداوند متعال در آیه شریفه:
(فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفا)
به مردم میفرماید که آئین ابراهیمی را الگوی خودتان قرار بدهید. اگر نستجیر بالله حرف این شخص درست باشد، تشخیص ندادن قضیه شرک و توحید باید الگوی مسلمانان باشد. در کتاب «عیون أخبار الرضا» وارد شده است که حضرت میفرماید:
«وَ إِنَّمَا أَرَادَ إِبْرَاهِیمُ ع بِمَا قَالَ أَنْ یبَینَ لَهُمْ بُطْلَانَ دِینِهِمْ»
حضرت در این آیه شریفه به دنبال این بود که بطلان دین این افراد را اثبات کند.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 197، ح 1
اگر نستجیر بالله نور ائمه اطهار (علیهم السلام) بود، میخواست بطلان نور ائمه اطهار را ثابت کند؟ شما عبارت امام رضا (علیه السلام) را با مدعیات «احمد» کنار هم بگذارید تا ببینید چه از آب درمیآید.
2- اهانت به حضرت یونس (علیه السلام)
او نسبت به حضرت یونس به راحتی در جلد چهارم صفحه 104 مینویسد: "یونس در شکم ماهی مُرد." او در ادامه مینویسد: "من حقیقت را آشکار میکنم. جسد او در بیابان عریان و بیسرپناه افتاد و روحش در طبقات جهنم تا روز برانگیخته شدن باقی ماند."
من بارها گفتم که اگر این مطالب کفر و ارتداد نیست، ارتدادی در عالم وجود ندارد. حرف این شخص در این خصوص این است، حال به فرموده قرآن کریم توجه کنید که نسبت به حضرت یونس میفرماید:
(وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً)
و ذا النون (یونس) را (به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت.
(فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کذلِک نُنْجِی الْمُؤْمِنِین)
ما دعای او را به اجابت رساندیم، و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، و همین گونه مؤمنان را نجات میدهیم.
سوره انبیاء (21): آیات 87 و 88
ببینید پاسخ این شخص در یک کفه است و فرمایش قرآن کریم هم در کفه دیگر است. قرآن کریم همچنین میفرماید:
(وَ إِنَّ یونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِین)
و یونس از رسولان ما بود.
سوره صافات (37): آیه 139
اما این شخص ادعا میکند که حضرت یونس به جهنم رفت و تا قیامت در آنجا باقی است. قرآن کریم میفرماید:
(وَ أَرْسَلْناهُ إِلی مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یزِیدُون)
و او را به سوی جمعیت یکصد هزار نفری، یا بیشتر فرستادیم.
سوره صافات (37): آیه 147
امام صادق (علیه السلام) میفرماید:
«فَرَدَّ اللَّهُ بَدَنَهُ وَ رَجَعَ إِلَی قَوْمِهِ وَ آمَنُوا بِه»
تفسیر القمی، نویسنده: قمی، علی بن ابراهیم، محقق / مصحح: موسوی جزائری، طیب، ج 1، ص 319، باب (10) سورة یونس مکیة مائة و عشر آیة (110)
این مطلب در کتاب «تفسیر قمی» است که به تعبیر بعضی از بزرگواران همانند آیت الله خوئی تمام روات آن افرادی مانند «ابن ابی عمیر» و «جمیل بن دراج» هستند و ثقه میباشند.
این کتاب تفسیری تمام قضایای حضرت یونس را مطرح میکند و مینویسد که حضرت یونس از شکم ماهی نجات پیدا کرد، به طرف قومش رفت و بیش از صد هزار نفر را هم هدایت کرد. مشاهده کنید یک طرف حرف «احمد» و طرف دیگر فرمایش قرآن و اهلبیت است.
3- انکار خاتمیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
عزیزان خوب دقت کنند انکار خاتمیت بحث کوچکی نیست. بنده چندین بار اعلام کردم که حاضرم با این افراد مناظره کنم. مناظره من نه در خصوص این است که «احمد» فرزند امام زمان هست یا نیست؛ بلکه مناظره من در کفر و ارتداد «احمد» است. من در این خصوص حاضرم مناظره و مباهله کنم تا ثابت کنم که «احمد» کافر و مرتد است.
اگر او سابقه مسلمی هم دارد، ارتداد او هم ارتدادی است که توبه پذیر نیست. چرا او برای مناظره حاضر نمیشود؟! ما بارها اعلام کردیم و در فضای مجازی کلیپ ما بیش از هشت میلیون نفر بازدید کننده داشته است، اما تا الآن هیچکدامشان برای مناظره و مباهله نیامدند.
قرآن کریم میفرماید:
(ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکمْ وَ لکنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیین)
محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولی رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است.
سوره احزاب (33): آیه 40
«احمد» در کتاب «نبوت خاتمه» نوشته است: "اگر کسی بگوید خاتمه نبوت با رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مطلقاً خاتمه یافته است، مخالف روایات استمرار نبوت بعد از رسول اکرم است."
4- ادعای زسالت و ولایت هم زمان!!
بازهم ایشان در کتاب «المتشابهات» جلد چهارم ادعا میکند که بعد از دوازده امام، دوازده مهدی خواهد آمد و اولین مهدی هم خود اوست. او مینویسد: "اولین مهدیها دو مقام رسالت و ولایت را با هم دارند" یا:
«أنّ للأئمة و المهدیین مقام النبوة و هم رسل»
از این واضحتر و روشنتر بیان کنیم؟! لازم نبود که ایشان بحث حدیث وصیت و رؤیا و استخاره و غیره را مطرح کند.
آنها را کنار بگذاریم، زیرا این مباحث مربوط به کسی است که عقلی داشته باشد. کسانی که بی عقل هستند و به عنوان یک مسلمان و شیعه طرفدار او شدهاند بیایند و به ما جواب بدهند. این شخص میگوید: «أنّ للأئمة و المهدیین مقام النبوة و هم رسل».
امام صادق (علیه السلام) میفرماید:
«مَنْ قَالَ بِأَنَّنَا أَنْبِیاءُ فَعَلَیهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ مَنْ شَک فِی ذَلِک فَعَلَیهِ لَعْنَةُ اللَّه»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 25، ص 296، ح 57
خیلی واضح و روشن است. همچنین در کتاب «عیون أخبار الرضا» جلد 2 صفحه 201 روایتی وارد شده است که حضرت در آنجا میفرماید:
«فَمَنِ ادَّعَی لِلْأَنْبِیاءِ رُبُوبِیةً وَ ادَّعَی لِلْأَئِمَّةِ رُبُوبِیةً أَوْ نُبُوَّةً أَوْ لِغَیرِ الْأَئِمَّةِ إِمَامَةً فَنَحْنُ مِنْهُ بُرَءَاءُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»
عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 201، ح 1
5- اهانت به ائمه اطهار (علیهم السلام)
او نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) اهانت کرده و نسبت به مناجات حضرت که میفرماید:
«إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیوبٌ وَ عَقْلِی مَغْلُوب»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 84، ص 341، ح 19
ادعا میکند که نستجیر بالله این تعبیر حضرت از جهت منیت و ظلمت ادا میشود و اگر این منیت و خودخواهی و ظلمت کم در وجود حضرت علی نبود، علی همان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) میشد!!
وقتی که این شخص حضرت ابراهیم را بت پرست معرفی میکند و حضرت یونس را جهنمی معرفی میکند و منکر خاتمیت است، جرئت میکند که نسبت به حضرت امیرالمؤمنین چنین تعبیر وقیحی به کار ببرد. او بازهم در کتاب «المتشابهات» جلد 3 صفحه 73 مینویسد:
(إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْر)
که انسانها همه در زیاناند.
سوره عصر (103): آیه 2
مراد از (الْإِنْسانَ) در این آیه امیرالمؤمنین است. آیا نواصب بیش از این نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) حرف میزدند؟! این حرف همان حرف «شهاب الدین زهری» آخوند درباری و مؤیدین حکومت بنی امیه است که امثال این مطالب را دارند.
او همچنین نسبت به آیه شریفه:
(وَ کانَ الْإِنْسانُ أَکثَرَ شَیءٍ جَدَلا)
ولی انسان بیش از هر چیز به جدل میپردازد.
سوره کهف (18): آیه 54
ادعا میکند که مراد از (الْإِنْسانُ) در اینجا حضرت امیرالمؤمنین است. بنده نمیخواهم به سراغ کتب شیعه بروم، اما در کتاب «صحیح مسلم» معتبرترین کتاب اهل سنت وارد شده که آیه تطهیر در حق امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین نازل شده است.
قرآن کریم میفرماید:
(إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرا)
خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.
سوره احزاب (33): آیه 33
حال این شخص ادعا میکند که مراد از (الْإِنْسانَ) در:
(إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْر)
و:
(وَ کانَ الْإِنْسانُ أَکثَرَ شَیءٍ جَدَلا)
امیرالمؤمنین است. البته بعداً هم میگوید: "تنها کسی که از اینطور شکها مبراست، من هستم." او خود را بالاتر از حضرت امیرالمؤمنین میداند. او ادعا میکند که آیه شریفه: (إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْر) در مورد حضرت امیرالمؤمنین است، اما امام صادق میفرماید:
«(إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ) یعْنِی أَعْدَاءَنَا»
کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 656، ح 1
وقتی این مطالب کنار هم قرار میگیرد، به اندازه پنجاه جلسه مناظره با این افراد کار را جلو میبرد. اگر شما پنجاه هزار جلسه با این افراد بحث علمی کنید زیر بار نمیروند، اما زمانی که شما حرفهای این شخص را در یک کفه قرار بدهید و حرفهای ائمه اطهار را در کفه دیگر قرار بدهید نمیتوانند حرفی بزنند.
«مرحوم سید بن طاووس» در کتاب «اقبال الأعمال» در روایتی مینویسد که مراد از (إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْر) اعداء آل محمد (صلی الله علیه و آله) هستند. همچنین «ابن شهرآشوب» مینویسد: مصداق اتم این آیه «ابوجهل» است.
«احمد» ادعا میکند که مصداق اتم این آیه شریفه علی بن أبی طالب است، اما «ابن شهرآشوب» مینویسد که مصداق اتم این آیه «ابوجهل» است! او همچنین نسبت به امام حسین (علیه السلام) اهانت میکند و در مورد دعای سحر آن بزرگوار که میفرماید:
«إِلَهِی أَخْرِجْنِی مِنْ ذُلِّ نَفْسِی وَ طَهِّرْنِی مِنْ شَکی وَ شِرْکی قَبْلَ حُلُولِ رَمْسِی [الرَّمْسِ] بِک أَنْتَصِرُ فَانْصُرْنِی»
إقبال الأعمال، نویسنده: ابن طاووس، علی بن موسی، ج 1، ص 349، فصل فیما نذکره من أدعیة یوم عرفة
در کتاب «المتشابهات» جلد دوم صفحه 30 میگوید: "سخن امام حسین در این مناجات شرک نفسانی است. امام حسین این معنای شرک را که به همراه دارد، قصد کرده است."
بهره گیری از بحث های «جدلی» به جای بحث های «برهانی»
من یکی از دوستان را به تهران فرستادم تا با بعضی از آقایانی که در هیئتهای عزاداری جذب طرفداران «احمد الحسن» شده بود صحبت کند. ایشان میگفت: من هرچه با این فرد بحث کردم دیدم که زیر بار نمیرود. در نهایت گفتم: شما برای چه به این هیئت آمدید؟! او گفت: من عاشق امام حسین هستم.
من گفتم: اگر کسی بگوید که امام حسین مشرک بوده است، تو چکار میکنی؟ او در جواب تهدید کرد که فلان کار را میکنم. من کتاب «احمد الحسن» را به او نشان دادم. او کتاب را خواند و سر خود را پایین انداخت. بار دوم و بار سوم کتاب را خواند، کتاب را پرت کرد و شروع کرد به فحشهای رکیک دادن به «احمد الحسن».
او گفت که ما تصور میکردیم این شخص از اهلبیت دفاع میکند، غافل از اینکه او مشرک است. وقتی یک بحث جدلی جلو میآید، در بحثهای جدلی کاری انجام میشود که با بحثهای برهانی نمیتوان عمل کرد. مناظراتی که ائمه اطهار از جمله امیرالمؤمنین و امام رضا و امام جواد داشتند را ملاحظه کنید، میبینید بحث جدل نسبت به مباحث برهانی غالب است.
البته دوستان دقت داشته باشند که «مرحوم علامه مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» جلد 98 چاپ بیروت و جلد 99 چاپ ایران، در صفحه 227بعد از نقل این دعا می نویسد:
این یک صفحه که عبارت «إِلَهِی أَخْرِجْنِی مِنْ ذُلِّ نَفْسِی وَ طَهِّرْنِی مِنْ شَکی وَ شِرْکی قَبْلَ حُلُولِ رَمْسِی [الرَّمْسِ] بِک أَنْتَصِرُ فَانْصُرْنِی» هم داخل آن است، در نسخه «کفهمی» و «سید بن طاووس» نیست. آنها از مزیدات بعض مشایخ صوفیه است. این تعبیر، تعبیری نیست که در کتب شیعه یا نسبت به ائمه اطهار داشته باشیم.
6- ادعای امامت
نکته پایانی بحث این است که ایشان ادعای امامت دارد. او در کتاب «الوصیة المقدسة» به صراحت مینویسد:
«إنّه امامٌ من آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) الثانی عشر من ولد رسول الله و علی»
او معتقد به سیزده امام است. او به دوازده امام تا حضرت مهدی معتقد است و سیزدهمین امام هم خود را میداند!!
ترجمه این مطلب هم به همین شکل است. در ترجمه آن وارد شده است: "او امامی از آل محمد و دوازدهمین فرزند رسول الله است." بازهم در کتاب «المتشابهات» وارد شده است:
«اصحاب الولایة الإلهیة من الأنبیاء و المرسلین و الأئمة و المهدیین»
تا جایی که میگوید:
«و هو (یعنی احمد بصری) إمامٌ مفترض الطاعة من الله»
این مدعیات این شخص است. از طرف دیگر امام صادق (سلام الله علیه) میفرماید:
«مَنِ ادَّعَی الْإِمَامَةَ وَ لَیسَ مِنْ أَهْلِهَا فَهُوَ کافِر»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 372، ح 2
این مطلب خیلی روشن و واضح است. «شیخ صدوق» در کتاب «الإعتقادات» خود مینویسد:
«فمن ادّعی الإمامة و لیس بإمام فهو ظالم ملعون، و من وضع الإمامة فی غیر أهلها فهو ظالم ملعون»
إعتقادات الإمامیة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ص 103، باب [38] باب الاعتقاد فی الظالمین
در روایت دیگر در کتاب «کفایة الأثر» وارد شده است که حضرت در آنجا به صراحت میفرماید:
«وَ اللَّهِ مَا یدَّعِیهِ أَحَدٌ غَیرُنَا إِلَّا حَشَرَهُ اللَّهُ تَعَالَی مَعَ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ»
به خدا سوگند هرکسی غیر از ما دوازده نفر مدعی امامت باشد، خداوند او را با ابلیس و جنودش محشور میکند.
کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، نویسنده: خزاز رازی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص 247
قطعاً حرفهایی که ما از ایشان نسبت به انبیاء الهی و ائمه اطهار نقل کردیم، جز حرف ابلیس چیز دیگری نیست.
در روایات دارد که فردی ادعای امامت غیر از دوازده امام نموده است؛
«إنه یتعدی إلی ثلاث عشر فصاعدا، و قائل یعصی اللّه عزّ و جلّ بقوله: إن روح القائم تنطق فی هیکل غیره»
ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نویسنده: جزائری، نعمت الله بن عبد الله، ج 3، ص 61، الفصل الثالث فی دلائل شیخ الطائفة طاب ثراه علی الغیبة و فی غیبات الأنبیاء علیهم السّلام و أعمار المعمرین و الاستدلال بها علی غیبته علیه السّلام
در این روایت وارد شده است که کسی میگوید من امام سیزدهم هستم. حضرت در جواب میفرمایند که ما از چنین آدمی بیزار و بری هستیم.
این روایات نمونهای از مباحثی است که این شخص دارد. من تلاش میکنم قبل از ماه رمضان این مطالب را در سایت «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» بگذاریم. پاورپوینت این مطالب را هم در آنجا میگذاریم تا دوستان آنجا دانلود و استفاده کنند.
همچنین اگر بتوانیم این مطالب را از طریق نرم افزار اندروید هم در اختیار عزیزان قرار میدهیم. البته تمام بحثهایی که ما در طول این پانزده سال در شبکههای مختلف داشتیم، تحت عنوان نرم افزار «صحیفه ولایت» در بازار قابل دانلود است.
ما در اینجا در قسمت پاسخ به شبهات، مقالات، سخنرانی، پرسش و پاسخ حدود چهار هزار سؤالی که به صورت آنلاین پاسخ دادیم در اینجا موجود است. عزیزان میتوانند به این مطالب دسترسی داشته باشند.
دوستان ما این مطالب را به صورت اندروید درآوردند. علاقهمندان به این مطالب میتوانند آن را با گوشی موبایل خود از بازار بگیرند و به صورت رایگان موجود است.
نکته دیگری که لازم به ذکر است این است که ما نرم افزاری تحت عنوان «درّ نجف» تولید کردیم. این نرم افزار روی سایت «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» موجود است. دوستان میتوانند این نرم افزار را از آنجا دانلود کنند.
این نرم افزار در همایش نرم افزاری جزو نرم افزارهای نمونه کشوری انتخاب شد. ما این نرم افزار را در سایت گذاشتیم که به صورت رایگان قابل دانلود کردن است.
تلاش شده است تمام ادله امامت حضرت امیرالمؤمنین، روایات اخلاقی حضرت، سؤالات و شبهاتی که در رابطه با امامت حضرت وارد شده است در این نرم افزار جمع آوری شود.
این نرم افزار، نرم افزاری است که اگر شما بخواهید پنج هزار ساعت سخنرانی کنید میتوانید از این نرم افزار کمک بگیرید. ما در این نرم افزار نزدیک به دو هزار و پانصد مقاله علمی و چند هزار کتاب در مورد حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) گذاشتیم.
در ده دقیقهای که از وقتمان باقی مانده است، اگر دوستان سؤالی دارند در خدمتشان هستیم با ذکر صلوات بر حضرت محمد و آل محمد.
پرسش:
«احمد بصری» در بسیاری از استانها، شهرها و دهاتها نفوذ پیدا کرده است. ما هشت سال پیش به دهاتی برای تبلیغ میرفتیم و مشاهده کردیم که از آنجا تماس میگیرند و در رابطه با ایشان سؤال میکنند و شبهه دارند. همچنین بعضی افراد توبه کردند. ما در مواجهه با این افراد چه راهکارهایی پیش ببریم؟!
پاسخ:
من خدمت شما عرض کردم که بهترین راهکار این است که بگویید اگر این شخص فرزند امام زمان هست و مدعی است که میخواهد زمینه را برای امام زمان فراهم کند، آیا امام زمان میخواهد پیامبران و امامان را مشرک و جهنمی معرفی کند؟ بهترین راه این است.
دوستان میتوانند فایل پاورپوینتی که من نشان دادم را از سایت «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» دانلود کنند. در این فایل حرفهای «احمد الحسن» در یک طرف و حرفهای قرآن کریم در یک طرف قرار دارد. بهترین راه این است.
پرسش:
شاید این افراد، طرفداران خود را با احتجاج جذب نکرده باشند و از روشهای دیگری استفاده کرده باشند.
پاسخ:
عرض کردم از شخصی که به سراغ «احمد الحسن» رفته است بپرسیم که برای چه به سراغ او رفته است. بر فرض میگوید که ایشان نماینده حضرت مهدی است. به ایشان بگوییم که او ادعا میکند حضرت یونس در جهنم تا قیام قیامت قرار دارد، اما قرآن میفرماید:
(وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ)
آیا این دلیلی بر کفر این شخص نیست؟! یک کافر چگونه میتواند نماینده حضرت مهدی باشد؟! او میگوید که امام حسین مشرک بوده است. آیا یک نماینده امام زمان نسبت به امام حسین چنین جسارتی میکند؟
بهترین راه نقل کفریاتی است که از کتاب «احمد الحسن» استخراج شده است. اگر بتوانید صفحات کتاب را فتوکپی کنید و همراه خودتان داشته باشید هم کار بسیار خوبی است. مجموع این مطالب بیست صفحه بیشتر نیست، اما کفریات او را اثبات میکند.
بحث علمی با این افراد هیچ فایدهای ندارد. حتی زمانی که با بزرگانشان هم میخواهید بحث کنید، بحث علمی هیچ فایدهای ندارد. بهترین راه این است که بگویید او کافر است و از طرف مقابل بخواهید اثبات کند که او مسلمان است تا شما هم تابع او شوید.
از طرف مقابل بخواهید ثابت کند که او مسلمان بوده است و به او بگویید: من کاری ندارم که او نماینده حضرت مهدی هست یا خیر، مسلمان بودن او را برای من اثبات کنید.
در حال حاضر کتابهای او در اینترنت موجود است. اگر صفحه کتاب را یادداشت کنید، با استفاده از کامپیوتر و اینترنت همراه که نعمت بزرگی است میتوانید به این صفحات دست پیدا کنید.
شما میتوانید چندین مورد از کتابهای او را دانلود کنید و در هارد کامپیوتر یا موبایل خود بگذارید. شما میتوانید در حضور طرف مدعی جلد و صفحه کتاب را نشان بدهید و بگویید: به نظر بنده این شخص کافر است. ثابت کنید او مسلمان است تا من هم تابع شما شوم.
پرسش:
آیا این حدیث شریف پیغمبر اکرم که در آخرین لحظات زندگی خود فرمود: بعد از من دوازده نفر میآیند که بر این امت امامت میکنند، آیا از کتب معتبر اهل سنت همانند «صحیح بخاری» و دیگر کتب نقل شده است یا خیر؟
پاسخ:
اصلاً و ابداً چنین چیزی نیست. این روایت از میان کتب ما در کتاب «غیبت نعمانی» و «الغیبة» اثر «شیخ طوسی» وارد شده است که اولاً سند ضعیف است و روایت ضعیف قابل احتجاج نیست. حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند:
«إِذَا حَدَّثْتُمْ بِحَدِیثٍ فَأَسْنِدُوهُ إِلَی الَّذِی حَدَّثَکمْ فَإِنْ کانَ حَقّاً فَلَکمْ وَ إِنْ کانَ کذِباً فَعَلَیه»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 52، ح 7
یا:
«هِمَّةُ السُّفَهَاءِ الرِّوَایةُ وَ هِمَّةُ الْعُلَمَاءِ الدِّرَایة»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 2، ص 160، ح 13
این جمله حضرت امیرالمؤمنین است. روایتی که شما گفتید اولاً از نظر سند ضعیف است و ثانیاً صدر و ذیل روایت با همدیگر تعارض دارند.
اول روایت وارد شده است که حضرت امیرالمؤمنین از اسماء مختصهاش مهدی است و برای غیر از علی استعمال کلمه مهدی جایز نیست، سپس در ذیل روایت میگوید که دوازده مهدی است.
ثانیاً در ادامه روایت وارد شده است: یا علی! زمانی که مرگ تو فرارسید وصیت را به حسن و او به حسین برساند. زمانی که به حضرت مهدی میرسد، میگوید: وقتی وفات حضرت مهدی فرا میرسد، این وصیت را به مهدی اول برسان.
هنوز که حضرت مهدی ظهور نکرده است، این شخص چه غلطی میکند؟ او باید صبر کند حضرت مهدی ظهور کند تا بعد از ظهور ما هنگام وفات حضرت ما «احمد بصری» را ببینیم.
پرسش:
پیغمبر اکرم در آخرین لحظات فرمودند: بعد از من دوازده نفر میآیند که بر امت من امامت میکنند. آیا این روایت از طریق اهل سنت هم نقل شده است یا خیر؟
پاسخ:
حدیث خلفای اثنا عشر در کتاب «صحیح مسلم» جلد 3 صفحه 1452 حدیث 1821 آمده است. حضرت در این روایت میفرماید: خلفای من دوازده نفر هستند؛
«کلهم من قُرَیشٍ»
صحيح مسلم ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1452، ح 1821
تنها «قندوزی» در کتاب خود مینویسد:
«بعدی إثنا عشر خلیفة ثم أخفی صوته فقلت لأبی: ما الذی [قال فی] أخفی صوته؟ قال: قال: کلهم من بنی هاشم»
ینابیع المودة لذوی القربی، نویسنده: القندوزی، تحقیق: سید علی جمال أشرف الحسینی، چاپ: الأولی، سال چاپ: 1416، ج 2، ص 315، ح 908
البته آنها نام ائمه اطهار را هم آوردند. شیعه در این زمینه به طور مفصل روایاتی آورده است که تعداد آن به نود روایت میرسد.
«مرحوم شیخ صدوق» در کتاب «کمال النعمة» روایتی در این زمینه آورده است، روایتی در کتاب «عیون أخبار الرضا» وارد شده است، «خزاز» در کتاب «کفایة الأثر» روایتی در این زمینه دارد، روایتی در کتاب «بصائر الدرجات» در این زمینه وارد شده است.
ما نود روایت داریم که پیغمبر اکرم نام ائمه اطهار را از حضرت امیرالمؤمنین تا حضرت مهدی بیان فرموده است. ما تمام این روایات را استقصاء کردیم و تحدی میکنیم که نود و نُه درصد روایات را جمع کردیم. غالب این روایات را هم بررسی سندی کردیم.
در کتب اهل سنت هم اسامی ائمه اطهار بیان شده است. در کتاب «فرائد السمطین» اثر «حمویی» هست که استاد «ذهبی» است. «ذهبی» در مورد او میگوید:
« الإمام المحدث الأوحد الأکمل فخر الإسلام»
استاد من امام یگانه دهر بوده است.
تذکرة الحفاظ، اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدین محمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، ج 4، ص 1500، باب شیوخ صاحب التذکرة
«حموینی» در کتاب خود نقل می کند که پیامبر فرمود:
« إن أوصيائي بعدي اثنا عشر أوّلهم عليّ بن أبي طالب، و آخرهم القائم»
حمّويي جويني، ابراهيم بن سعد الدين (م 730)، فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الأئمة من ذريتهم عليهم السلام، مؤسسة المحمود، بيروت، چاپ اوّل، 1400 هـ. ق، ج 2،ص:313
بازهم در جلد دوم صفحه 134 وارد شده است:
«انّ وصیئی و الخلیفة من بعدی علی بن أبی طالب»
او بعد نام امام حسن، امام حسین، امام سجاد را نام میبرد و در ادامه میگوید:
« ثمّ الحجّة ابن الحسن، فهذه اثنا عشر أئمة عدد نقباء بني إسرائيل»
حمّويي جويني، ابراهيم بن سعد الدين (م 730)، فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الأئمة من ذريتهم عليهم السلام، مؤسسة المحمود، بيروت، چاپ اوّل، 1400 هـ. ق، ج 2،ص:134
در این روایت هم آثاری از دوازده مهدی نیست. ترجمه «جوینی» را هم آوردیم. «خوارزمی» که یکی از علمای بزرگ اهل سنت است، در کتاب «مقتل الحسین» صفحه 146 نام ائمه اطهار را از حضرت امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه تا حضرت ولی عصر آورده است.
ما تصویر این دو نمونه روایت را در اینجا آوردیم. در این روایات اسمی از اینکه بعد از آنها مهدی خواهد آمد نداشتیم. صلواتی ختم بفرمایید.
پرسش:
استاد فرمودید در همین شهر قم دویست تا سیصد نفر از طرفداران این شخص و در میان آنها از اساتید هم هستند. آیا این افراد مطالبی که شما بیان کردید را ندیدند؟
پاسخ:
من نمیدانم این افراد این مطالب را دیدند یا خیر. بعضی از این افراد به دنبال شهرت هستند. آقای «فتحیه» شاگرد آیت الله جوادی آملی است. ایشان به قدری غرق در شهرت است که اگر پیغمبر اکرم هم «احمد الحسن» را دروغ بخواند، حضرت را تکذیب میکند.
امثال این افراد در زمان ائمه اطهار و زمان پیغمبر اکرم هم وجود داشتند. «ابولهب» و «ابوجهل» با تمام معجزاتی که دیدند، اما زیر بار نرفتند. بعضی افراد این چنین هستند.
بنده در یک کلیپی ده دقیقه صحبت کرده بودم و تمام هست و نیست «احمد الحسن» را بیرون ریخته بودم. در مقابل «فتحیه» هفتاد دقیقه به من جواب داده است. خدا شاهد است جواب ایشان هزاران برابر بیشتر از صحبتهای من به ضرر «احمد الحسن» تمام شد.
«الحمدلله الذی جعل أعداءنا من الحمقاء»
به نظر بنده تطبیق این دعا برای این افراد توهین به احمقهاست. ظاهراً وقت گذشته است بنده دیشب چندین ساعت زحمت کشیدم و این فایل را به صورت پاورپوینت درآوردم. امروزه پاورپوینت سازی خیلی مهم و کارآمد است.
من معتقدم بهترین راه در بحث با وهابیت یا اهل سنت یا معاند راه مقایسه است. ما باید حرف آنها را در یک کفه قرار بدهیم و حرف خودمان را هم در یک کفه قرار بدهیم.
به عنوان مثال ما در موضوعات: "ادله شیعه بر خلافت علی بن أبی طالب"، "آیه ولایت"، "نقل علمای اهل سنت"، "بررسی سندی"، "احتجاج ائمه اطهار"، "ادله اهل سنت بر خلافت ابوبکر"، "آیه استخلاف"، "اقوال علما" و... برهان مقایسهای انجام دادیم.
وقتی که انسان مطالب را در دو کفه قرار میدهد، طرف مقابل لذت میبرد. یک انسان سنی یا وهابی زمانی که میبیند شما از مقایسه استفاده میکنید، حساب میبرد.
«عبدالجبار معتزلی» قویترین آخوند سنی ضد شیعه است و کتاب «المغنی» او قویترین کتابی است که در آن استدلال کرده است. ما دوست داریم که این افراد با دلیل سخن بگویند، زیرا قرآن کریم میفرماید:
(قُلْ هاتُوا بُرْهانَکمْ إِنْ کنْتُمْ صادِقِین)
بگو اگر راست میگوئید دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید.
سوره بقره (2): آیه 111
بعد از «عبدالجبار معتزلی» علمای دیگری همانند «ایجی» و «تفتازانی» تمام توان خود را در دو محور به کار گرفتند؛ محور اول اثبات خلافت ابوبکر و محور دوم رد امامت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه).
ما عین حرفهای آنها را نقل میکنیم و در اینجا صفحات کتابشان و حرفشان را هم آوردیم. ما بیان کردیم که این آیه است و این هم دلیل من است و جواب علمی خود را بیان کردیم. ما دعوا و فحش و توهین هم نکردیم.
ان شاءالله همین امروز تلاش میکنم به دوستان بگویم تا فایلهای پاورپوینت را روی سایت بگذارد. البته این فایل ناقص است و کامل نیست، اما قسمتهای مربوط به «احمد الحسن» که امروز نمایش دادم را روی سایت قرار میدهم.
عزیزان در سایت «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» سمت چپ قسمت فارسی عنوان «فتنه أحمد الحسن» تمام حرفهایی که ما علیه «احمد الحسن» داریم را بیان کردیم.
غالباً پاورپوینتهایی که ما داشتیم در اینجا هست، اما این پاورپوینت جدید است که آن را هم در سایت قرار می دهیم. صلواتی ختم بفرمایید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته