جواب :
ا) ترمذي متوفاي 279:
وي صاحب يكي از صحاح سته اهل سنت است، بعد اين كه روايت را نقل مي كند مي گويد:
هذا حَدِيثٌ حَسَنٌ صحيح.[1]
آقاي ابو جعفر طحاوي كه از ايشان به امام تعبير مي كنند و كتاب ايشان از كتب درسي تمام فرق و مذاهب اسلامي حتي وهابيت است، ايشان بعد از اين كه روايت را نقل مي كند مي گويد:
اين حديث صحيح الاسناد است و هيچ اشكالي در روايت حديث غدير نيست.[2]
ج) ابن عبد البر قرطبي متوفاي 463:
وي بعد از نقل روايت غدير مي گويد:
وهذه كلها آثار ثابتة.[3]
تمام اين آثار غدير و احاديث غدير ثابت است.
وي طرق متعددي را ذكر مي كند و مي گويد: روايت صحيح است.
ابن كثير مي گويد: قال شيخنا أبو عبد الله الذهبي وهذا حديث صحيح.[4]
استاد ما ابو عبد الله ذهبي گفته است: اين حديث صحيح است.
در ادامه ابن كثير مي گويد:
قال شيخنا ابو عبد الله الذهبي الحديث متواتر أتيقن أن رسول الله قاله.[5]
استاد ما ابو عبد الله ذهبي گفته است كه حديث متواتر است و يقين دارم كه پيغمبر اين را فرموده است
كثير من اسانيدها صحاح وحسان.[6]
بسياري از سندهاي آن صحيح و حسن اند.
ح) ضياء الدين مقبلي[7] متوفاي 1108:
وي از علماي بزرگ اهل سنت است و خيلي برايش احترام قائل هستند و مدح و ثناء زياد برايش گفته اند، ايشان مي گويد:
فإن لم يكن هذا معلوما فما في الدين معلوم.[8]
اگر حديث غدير قطعي و معلوم نباشد، ما در دين حرف قطعي نخواهيم داشت.
يك روايتي كه 130 نفر از صحابه نقل كرده اند، آن هم با طرق متعدد و بعضي ها براي آن 250 سند ذكر كرده اند، بخواهد زير سؤال برود، ما هيچ روايتي در اسلام نخواهيم داشت كه قطعي باشد تا انسان روي آن مانور دهد.
وي مي گويد:
وهذا حديث صحيح مشهور، ولم يتكلم في صحته إلا متعصب جاحد.[9]
در صحت حديث غدير كسي حرف نمي زند، مگر اين كه متعصب باشد و اين پرده تعصب جلوي چشمانش را گرفته باشد و جاحد باشد، يعني با اين كه يقين دارد بر صحت آن؛ ولي انكار مي كند.
بعد مي گويد:
لا اعتبار بقوله
همچنين فردي، گفتارش ارزش ندارد.
نعم ثبت عندنا أنه (صلي الله تعالي عليه وسلم) قال في حق الأمير كرم الله تعالي وجهه هناك: من كنت مولاه فعلي مولاه.[10]
بله نزد ما ثابت است كه رسول خدا صلي الله و عليه و آله در حق حضرت علي عليه السلام در آنجا گفته است: هركه من مولاي اويم علي مولاي اوست.
از وي به امام غزالي تعبير مي كنند او مي گويد:
وأجمع الجماهير علي متن الحديث من خطبته في يوم غدير خم باتفاق الجميع.[11]
جمهور اهل سنت اتفاق نظر دارند بر متن حديث غدير.
ل) ابو المكارم علاء الدين سمناني:
هذا حديث متفق علي صحته.
وي مي گويد: اين روايت متواتر است و از افراد انبوهي نقل شده است و افرادي كه دنبال تضعيف آن هستند:
ممن لا اطلاع له في هذا العلم.[12]
اين ها سواد ندارند و علم حديث نخوانده اند.
مناوي از سيوطي نقل مي كند كه حديث متواتر است.[13]
اين حديث متواتر است و شكي در رابطه با آن نيست و 30 نفر از صحابه آن زماني كه در خلافت علي بعضي ها نزاع داشتند، شهادت دادند.
فالحديث متواتر أو مشهور.[14]
حديث يا متواتر و يا مشهور است.
از وي به بخاري دوران تعبير مي شود:
حديث الترجمة حديث صحيح بشطريه، بل الأول منه متواتر عنه صلي الله عليه وسلم كما ظهر لمن تتبع أسانيده و طرقه.[15]
حديث غدير كه حديث مورد ترجمه است، هم «من كنت مولاه فعلي مولاه »آن صحيح است و هم «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» آن صحيح است؛ بلكه بخش اول آن متواتر است و كساني كه سند و طرق حديث را تتبع كنند، به اين نتيجه مي رسند.
آقاي شعيب ارنؤط كه از محققين به نام اهل سنت است مي گويد:
حديث غدير شواهد زيادي دارد كه به حد تواتر مي رسد.
مرحوم علامه اميني و حضرت آيت الله ميلاني در نفحات الازهار، 60 و 63 نفر از بزرگان و استوانه هاي علمي اهل سنت را آورده اند كه يا شهادت به صحت حديث غدير داده اند و يا بر تواتر حديث غدير اذعان كرده اند.
[1] . سنن الترمذي، ج 5، ص 633 ابن تيميه در كتاب منهاج السنة النبوية، ج 7، ص 320، خيانت كرده و مي گويد:
حسنه الترمذي.
[2] . مشكل الاثار، ج 2، ص 308
[3] . الاستيعاب، ج 3، ص 1100
[4] . البداية والنهاية، ج 5، ص 209
[5] . البداية والنهاية، ج 5، ص 214
[6] . فتح الباري، ج 7، ص 74
[7] . شوكاني در مورد ضياءالدين مقبلي مي گويد: وهو ممن برع في جميع علوم الكتاب والسنة... وفاق في جميع ذلك وله مؤلفات مقبوله كلها عند العلماء. (البدر الطالع، ج 1، ص 288)
آقاي ضياء الدين مقبلي كسي است كه در علوم قرآني و علوم سنت، جزء پيشروان است و بالاي قله كمال رسيده است و تمام مؤلفات ايشان در نزد علماء مقبول است.
[8] . أبحاث مسددة، ص122
[9] . نزل الأبرار بما صح في مناقب أهل البيت الأطهار، ص 21
[10] . روح المعاني، ج 6، ص 61
[11] . سر العالمين، ص 9
[12] . الغدير، الشيخ الأميني، ج 1، ص 299
[13] . فيض القدير، جلد 6، صفحه 218
[14] . كشف الخفاء، ج 2، ص 361
با سلام و تشکر فراوان از مطالب پربار شما
در مورد معاني مختلف کلمه مولا در صورت امکان توضيح دهيد و آيا مولا ميتواند معني (دوستي) در حديث داشته باشد آنهم در بياياني داغ که همه منتظر شنيدن جمله ي مهمي از طرف پيامبر هستند؟
پاسخ:
دوست گرامي
اولا: خود علماي اهل سنت اعتراف کرده اند که شايعترين معني مولا در بين اهل لغت، سرپرستي است .تفتازاني بعد از اينکه معاني مختلفي را براي مولي ذکر مي کند، گويد: وبالجملة استعمال المولى بمعنى المتولي والمالك للأمر والأولى بالتصرف شائع في كلام العرب منقول عن كثير من أئمة اللغة
شرح المقاصد في علم الكلام ، اسم المؤلف: سعد الدين مسعود بن عمر بن عبد الله التفتازاني الوفاة: 791هـ ، دار النشر : دار المعارف النعمانية - باكستان - 1401هـ - 1981م ، الطبعة : الأولى ج 2 ص 290
ثانيا: اگر هم بگوييم مولي داراي معاني مختلفي است ولي با توجه صدر حديث غدير که پيامبر (ص) براي سرپرستي خود به «آيه النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم» استدلال کردند لذا با اين روش سرپرستي حضرت علي عليه السلام را نيز ثابت کردند. خود علماي اهل سنت اين آيه را به اولي به تصرف و سرپرستي تفسير کرده اند
نسفي گويد:
النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم ( أى أحق بهم فى كل شيء من أمور الدين والدنيا وحكمه أنفذ عليهم من حكمها فعليهم ان يبذلوها دونه ويجعلوها فداءه أو هو أولى بهم
تفسير النسفي ج 3 ص 297
قاري نيز گويد:
النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم [ الأحزاب 8 ] أي أولى في كل شيء من أمور الدين والدنيا ،
مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح ، اسم المؤلف: علي بن سلطان محمد القاري الوفاة: 1014هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت - 1422هـ - 2001م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : جمال عيتاني ج 6 ص 297
با اين قرينه مهم مگر مي شود گفت مولي در حديث غدير به معني دوستي است ؟!!! آيا اين نوع برداشت و توجيهي که اهل سنت دارند روش علمي است!!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات