ابن أبی شیبه کوفی (متوفاي235 هـ) از بزرگان تاریخ اهل سنت ، در کتاب معتبر «المصنف في الأحاديث والآثار» داستان تهدید به آتش زدن خانه صدیقه شهیده سلام الله علیها را با سند صحیح نقل کرده است.
تعدادی از پژوهشگران و محققان برجسته اهل سنت و حتی وهابی، این روایت را تصحیح کردهاند که در این جا مستندات آن را خدمت شما تقدیم خواهیم کرد.
اصل روایت:
حدثنا محمد بن بِشْرٍ نا عُبيد الله بن عمر حدثنا زيد بن أسلَم عن أبيه أسلم أَنَّهُ حِينَ بُويِعَ لأِبِي بَكْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) كَانَ عَلِيٌّ وَالزُّبَيْرُ يَدْخُلان عَلى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَيُشَاوِرُونَهَا وَيَرْتَجِعُونَ في أَمرِهِمْ، فَلَمَّا بَلَغَ ذالِكَ عُمَرُ بنُ الْخَطَّابِ خَرَجَ حَتَّى دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ، فَقَالَ: يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) مَا مِنَ الْخَلْقِ أَحَدٌ أَحَبُّ إِلَينا مِنْ أَبِيكِ، وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبُّ إِلَيْنَا بَعْدَ أَبِيكِ مِنْكِ، وَايْمُ اللَّهِ مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحْرَقَ عَليْهِمُ الْبَيتُُ، قَالَ فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا فَقَالَتْ: تَعْلَمُونَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِي وَقَدْ حَلَفَ بِاللَّهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَيَحْرِقَنَّ عَلَيكُمُ الْبَيْتَ، وَايْمُ اللَّهِ لَيُمْضِيَنَّ مَا حَلَفَ عَلَيْهِ.
فَانْصَرِفُوا رَاشِدِينَ، فِرُّوا رَأْيَكُمْ وَلاَ تَرْجِعُوا إِلَيَّ، فَانْصَرَفُوا عَنْهَا وَلَمْ يَرْجِعُوا إِلَيْهَا حَتَّى بَايَعُوا لأَبِي بَكْرٍ.
«هنگامى كه مردم با ابوبكر بيعت كردند، علي و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، اين خبربه عمر بن خطاب رسيد. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوبترين فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت!!! ولى سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند.
اين جمله را گفت و بيرون رفت، هنگامى كه علي (عليه السلام) و زبير به خانه بازگشتند، دخت گرامى پيامبر به علي (عليهم السلام) و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد!»
إبن أبي شيبة الكوفي، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفاي235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 7، ص 432، ح37045، کتاب المغازي، باب ما جاء في خلافة ابي بکر وسيرته في الرده، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.
تصحيح روايت:
تعدادی از بزرگان اهل سنت و حتی وهابیت، این روایت را تصحیح کردهاند:
سعد بن ناصر الششری
پروفسور سعد بن ناصر بن عبد العزیز الششری ، از علمای نامدار وهابی که شاگرد عبد العزیز بن باز مفتی اعظم سابق عربستان سعودی و همچنین شاگرد عبد العزیز بن عبد الله آل الشیخ مفتی اعظم فعلی عربستان به شمار میآید و کتاب المصنف را تحقیق کرده است، در پاورقی کتاب میگوید:
صحيح؛ أخرجه أحمد في فضائل الصحابه (532) وابن عبد البر في الإستذكار 3/975 ، وابن أبي عاصم في الآحاد (2952).
عمرو بن عبدالمنعم المصری
شیخ عمرو بن عبدالمنعم بن عبدالعال المصری، از علمای معاصر مصر که کتاب «المذکِّر والتذکیر والذکر» ابن أبی عاصم را تحقیق کرده است، در پاورقی همین روایت میگوید:
إسناده صحیح.
حسن بن فرحان المالکی
دكتر حسن بن فرحان مالكي، استاد و محقق امور تربيتى در آموزش و پرورش رياض در «کتاب قراءة فی کتب العقائد المذهب الحنبلی نموذجا» تصریح میکند که این روایت هجوم به خانه فاطمه با سندهای صحیح نقل شده است:
ولكن حزب علي كان أقل عند بيعة عمر منه عند بيعة أبي بكر الصديق نظراً لتفرقهم الأول عن علي بسبب مداهمة بيت فاطمة في أول عهد أبي بكر، وإكراه بعض الصحابة الذين كانوا مع علي على بيعة أبي بكر، فكانت لهذه الخصومة والمداهمة، وهي ثابتة بأسانيد صحيحة وذكرى مؤلمة لا يحبون تكرارها.
«طرفداران علي (عليه السلام) در زمان بيعت با عمر، كمتر از زمان بيعت با ابوبكر بودند؛ چون در آغاز خلافت ابوبكر به خانه فاطمه (سلام الله عليها) هجوم برده شد و به همين جهت بعضى از صحابه از بيعت با ابوبكر اكراه داشتند. اين مدعا با سندهاى صحيحى كه وجود دارد، ثابت شده است و خاطره دردناکی است که تکرار آن را دوست ندارند.
و سپس در پاورقی کتاب مىنويسد:
كنت أظن المداهمة مكذوبة لا تصح، حتى وجدت لها أسانيد قوية منها ما أخرجه ابن أبي شيبة في المصنف بسند صحيح عن أسلم مولى عمر وغير ذلك.
«من در ابتدا فكر مىكردم قصه هجوم دروغ است و صحت ندارد؛ تا این که سند محکم برای آن پیدا کرد؛ از جمله روایتی که ابن أبی شیبه در کتاب المصنف خود با سند صحیح از اسلم غلام عمر نقل کرده است».
تحریف روایت:
تعدادی دیگر از علمای وهابی با این که اعتراف میکنند سند روایت صحیح است؛ اما با کمال تأسف و به خاطر حفظ آبروی خلیفه دوم، متن روایت را تحریف کردهاند:
علی محمد محمد الصلابی:
شیخ دکتر محمد علی الصلابی مفتي کشور لیبی در کتاب «أسمی المطالب فی سیرة أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب ، شخصیته وعصره دراسة شامله» روایت ابن أبی شیبه را تصحیح کرده است؛ اما در ابتدا متن اصل روایت را تحریف کرده و در آخر نیز مدعی میشود که ادامه روایت که تهدید به آتش زدن را ثابت میکند، توسط رافضه افزوده شده است !!!
وی ابتدا اصل روایت را این گونه تحریف میکند:
وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبُّ إِلَيْنَا بَعْدَ أَبِيكِ مِنْكِ و کلمها.
«وهیچ کس نزد من پس از پدرت محبوبتر از تو نیست . و عمر با فاطمه سخن گفت».
در حالی که اصل روایت این گونه است:
وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبُّ إِلَيْنَا بَعْدَ أَبِيكِ مِنْكِ، وَايْمُ اللَّهِ مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحْرَقَ عَليْهِمُ الْبَيتُ...
«وهیچ کس نزد من پس از پدرت محبوبتر از تو نیست ؛ ولى سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند».
سپس در باره سند روایت میگوید:
هذا هو الثابت الصحيح والذي مع صحة سنده ينسجم مع روح ذلك الجيل وتزكية الله له
و در ادامه، شیعیان را متهم میکند که آنها به روایات اهل سنت دستبرد زده و مطالبی از پیش خود به آن افزودهاند !!!!
وقد زاد رواة الشيعة الرافضة في هذه الرواية واختلقوا إفكاً وبهتاناً وزوراً وقالوا بأن عمر قال: إذا اجتمع عندك هؤلاء النفر فسأحرق عليهم هذا البيت، لأنهم أرادوا شق عصى المسلمين بتأخرهم عن البيعة ثم خرج عنها، فلم يلبث أن عادوا إليها، فقالت لهم: تعلمون أن عمر جاءني وحلف بالله لأن أنتم عدتم إلى هذا البيت ليحرقنه عليكم وايم الله أنه ليصدقن فيما حلف عليه، فانصرفوا عني فلا ترجعوا إليّ، ففعلوا ذلك، ولم يرجعوا إليها إلا بعدما بايعوا.
وهذه القصة الباطلة لم تثبت عن عمر رضي الله عنه، ودعوى أن عمر رضي الله عنه همّ بإحراق بيت فاطمة، من أكاذيب الرافضة.
«اين همان چیزی است که ثابت و صحیح است و علاوه بر صحت سند، با روح این گروه و تزکیه آنها توسط خداوند، سازگار است.
راویان شیعه رافضی در این روایت افزودهاند و دروغ ، بهتان و افترای بزرگی را ساخته و گفته اند که عمر گفت: «اگر بار دیگر این افراد پیش تو جمع شوند، خانه بر سر آنها آتش خواهم زد»
چون آنها با تأخیر کردن در بیعت، قصد اختلاف افکنی در میان مسلمان را داشتند. عمر از پیش فاطمه رفت و پس از مدتی علی و زبیر پیش فاطمه آمدند. فاطمه به آنها گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد! از پیش من بروید و دیگر برنگردید. آنها نیز این چنین کردند و پیش فاطمه برنگشتند مگر پس از بیعت.
این داستان باطل است و از عمر ثابت نشده است. ادعای این که عمر قصد داشت خانه فاطمه را آتش بزند، از دروغهای رافضه است»
و در پاورقی کتاب میگوید:
أخرجه ابن أبي شيبة: «المنصف» (14/567)، وإسناده صحيح.
«این روایت را ابن أبی شیبه در کتاب المصنف آورده و سند آن صحیح است».
روشن است که این فرافکنیها دردی از جناب صلابی و همفکران او دوا نمیکند؛ زیرا روایت ابن أبی شیبه را با سندی که خود شما تصحیح کردهاید، در کتابهای متعدد توسط بزرگان اهل سنت به همین صورت نقل کردهاند که ثابت میکند خلیفه دوم به خانه صدیقه شهیده سلام الله علیها آمده و تهدید کرده است که خانه را به آتش خواهد کشید.
شیخ حسن الحسینی:
دکتر شیخ حسن الحسینی، وهابی نامدار معاصر که مشاور شرعی و تاریخی سریال «الحسن والحسین» نیز بوده است، در کتاب «موسوعة الحسن والحسین» ابتدای همین روایت را نقل کرده و مینویسد:
فهذا هو الثابت الصحيح...
اما متأسفانه ادامه روایت را حذف میکند تا مبادا مردم بفهمند خلیفه دوم ، سیده زنان اهل بهشت را تهدید کرده است که خانهاش را آتش خواهد زد.
در نتیجه روایت ابن أبی شیبه، مبنی بر تهدید به آتش زدن خانه صدیقه شهیده سلام الله علیها، صحیح است و ثابت میکند که اجماع صحابه بر خلافت ابوبکر و تنها دلیل اهل سنت بر مشروعیت خلافت ابوبکر، افسانه و دروغی بیش نیست.
اللهم عجل لولیک الفرج.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)
با اجازه شما میخواهم به نام چند تن دیگر که این روایت را تصحیح کرده اند اشاره کنم.
*شاه ولی الله دهلوی
این عالم اهل تسنن معاصر سید محمد قلی کنتوری و میر حامد حسین هندی میباشد و پدر عبدالعزیز دهلوی صاحب کتاب تحفه اثنی عشریه میباشد.
وی در « ازالة الخفاء » (1) میگوید :
ابوبكر عن اسلم باسنادٍ صحيح علي شرط الشيخين انه حين بويع لابي بكرٍ بعد رسول الله صلي الله عليه وسلم وكان علي والزبير يدخلان علي فاطمة بنت رسول الله صلي الله عليه وسلم فيشاورونها ويرتجعون في امرهم فلما بلغ ذلك عمر بن الخطاب خرج حتي دخل علي فاطمة فقال: يا بنت رسول الله صلي الله عليه وسلم والله ما من الخلق احب الينا من ابيكِ وما من احدٍ احبُّ الينا بعد ابيك منك وايم الله ما ذلك بمانعي ان اجتمع هؤلاء النفر عندك ان آمر بهم ان يحرق عليهم البيت قال فلما خرج عمر جاؤها فقالت: تعلمون ان عمر قد جاءني وقد حلف بالله لئن عدتم ليحرقن عليكم البيت وايم الله ليمضين لما حلف عليه فانصرفوا راشدين فروا رأيكم ولا ترجعوا اليّ فانصرفوا عنها فلم يرجعوا اليها حتي بايعوا لابي بكر .
آنچنان که معلوم است ، این عالم اهل تسنن روایت ابن ابی شیبه را صحیح بر اساس شروط بخاری و مسلم میداند.
نکته : خالی از لطف نیست که سخن شاه ولی الله دهلوی در مورد این روایت را بخوانیم وقتی میگوید :
در همين ايام مشكلي ديگر كه فوق جميع مشكلات توان شمرد پيش آمد و آن اين بود كه زبير و جمعي از بني هاشم در خانه ي حضرت فاطمه رضي الله تعالي عنها جمع شده در باب نقض خلافت مشورت ها بكار مي بردند حضرت شيخين آن را به تدبيري كه بايستي بر هم زدند و تدارك ملالي كه بر مزاج حضرت مرتضي عارض شده بود به حسن ملاطفت فرمودند .
توجه به عبارت « حسن ملاطفت » لازم است !
*دکتر بشار عواد معروف
وي از علماي مشهور معاصر اهل تسنن با مشی وهابی مي باشد . وي در ذيل روايتي از تاريخ بغداد ( تاليف خطيب بغدادي ) که سند روايت به ابن ابي شيبه مي رسد ،اين روايت را تصحيح کرده است .
اثر صحيح ، اخرجه ابن ابي شيبه 14/567 و فيه قصه (2)
*عبدالسلام آل عيسي
وی نیز از علمای وهابی بود و کتابي که راجع به روايات و سيره عمر بن خطاب به رشته تاليف در آورده است ، اين روايت را مطرح کرده و صحت آن را اذعان مي کند .
وقال رضي الله عنه لفاطمة بنت النبي صلى الله عليه وسلم: والله ما من أحد أحب إلينا من أبيك، وما من أحد أحب إلينا بعد أبيك منك .
رواه ابن أبي شيبة / المصنف 7/432، الخطيب البغدادي / تاريخ بغداد 4/401، صحيح من طريق ابن أبي شيبة. قال: حدّثنا محمّد بن بشر نا عبيد الله بن عمر، حدّثنا زيد بن أسلم عن أبيه أسلم (3)
*شيخ محمد صالح المنجد
این عالم وهابی نیز در جواب به پرسشی در مورد این روایت چنین میگوید :
روى أسلم القرشي - مولى عمر بن الخطاب - رضي الله عنه، قال: (حين بُويع لأبي بكر بعد رسول الله صلى الله عليه وسلم، كان علي والزبير يدخلان على فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم فيشاورونها ويرتجعون في أمرهم، فلما بلغ ذلك عمر بن الخطاب خرج حتى دخل على فاطمة فقال: يا بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم! والله ما من أحد أحب إلينا من أبيك، وما من أحد أحب إلينا بعد أبيك منك، وايم الله ما ذاك بمانعي إن اجتمع هؤلاء النفر عندك إن أمرتهم أن يحرق عليهم البيت.
قال: فلما خرج عمر جاؤوها فقالت: تعلمون أن عمر قد جاءني، وقد حلف بالله لئن عدتم ليحرقن عليكم البيت، وايم الله ليمضين لما حلف عليه، فانصرِفوا راشدين، فَرُوا رأيَكم ولا ترجعوا إلّيَّ، فانصرفوا عنها، فلم يرجعوا إليها حتى بايعوا لأبي بكر)
أخرجه أحمد في "فضائل الصحابة" (1/364) وابن أبي شيبة في "المصنف" (7/432) وعنه ابن أبي عاصم في "المذكر والتذكير" (1/91) ورواه ابن عبد البر في "الاستيعاب" (3/975) من طريق البزار - ولم أجده في كتب البزار المطبوعة - وأخرجه الخطيب في "تاريخ بغداد" (6/75) مختصرا: كلهم من طريق محمد بن بشر ثنا عبيد الله بن عمر عن زيد بن أسلم عن أبيه به.
قلت: وهذا إسناد صحيح. (4)
*شیخ سعد بن ناصر الشثری
این محقق وهابی در ذیل روایت ابن ابی شیبه در طبع دار کنوز اشبیلیا میگوید :
صحیح (5)
*دکتر صلابی
صلابی وهابی در کتاب دیگرش نیز این روایت را ثابت وصحیح میداند و سندش را تصحیح میکند: (6)
1- ازالة الخفاء عن خلافة الخلفاء - مقصد دوم - ماثر فاروق اعظم
2- تاريخ بغداد ، ج 6 ص 75 رقم 2569، دار النشر : دار الغرب الإسلامي - بيروت 1422 هـ / 2001 م ، الطبعة : الاولي ، تحقيق : بشار عواد معروف
3- دراسه النقديه في المرويات الوارده في شخصيه عمر بن الخطاب و سياسته الاداريه ،ج 1 ص 467( المطلب الاول - فصل الثالث ) ، دار النشر : عمادة البحث العلمي بالجامعة الإسلامية، المدينة المنورة، المملكة العربية السعودية، الطبعة: الأولى1423هـ/2002م
4- القسم العربي من موقع (الإسلام، سؤال وجواب) ، ج 9 ص 21 رقم 98641 ، تم نسخه من الإنترنت: في 26 ذي القعدة 1430، هـ = 15 نوفمبر، 2009 م
5-مصنف ابن ابي شيبه ، ج 21 ص 143 – 144 ، ط : دار کنوز اشبیلیا ، تحقیق : شیخ سعد بن ناصر الشثری
6- أمير المؤمنين الحسن بن علي بن أبي طالب رضي الله عنه - شخصيته وعصره ، ص 121 ،الناشر: دار التوزيع والنشر الإسلامية، مصر ، الطبعة: الأولى، 1425 هـ - 2004 م