2024 April 26 - جمعه 07 ارديبهشت 1403
علماي شيعه براي مناظره بايد با علماي اهل سنت بنشينند !
کد مطلب: ٤٤٦١ تاریخ انتشار: ٢٢ آذر ١٣٨٧ تعداد بازدید: 40923
اخبار » عمومي
علماي شيعه براي مناظره بايد با علماي اهل سنت بنشينند !

تعدادي از طلاب علوم اسلامي اهل سنت با ارسال نامه اي انزجار خود را از اعلام امادگي يك طلبه فراري براي مناظره با ايت الله مكارم شيرازي اعلام كردند . در اين نامه امده است اين شخص از لحاظ روحي در شرايط متعادلي نميباشد و رفتار غير ارزشي و كلامي وي مايه سر شكستگي اهل سنت بوده و خواهد شد .


به گزارش «شيعه نيوز» تعدادي از طلاب علوم اسلامي اهل سنت با ارسال نامه اي انزجار خود را از اعلام امادگي يك طلبه فراري براي مناظره با ايت الله مكارم شيرازي اعلام كردند .


در اين نامه امده است اين شخص از لحاظ روحي در شرايط متعادلي نميباشد و رفتار غير ارزشي و كلامي وي مايه سر شكستگي اهل سنت بوده و خواهد شد .


در اين نامه همچنين از ايت الله مكارم خواسته شده به دعوت افراد معلوم الحال پاسخ مساعد ندهند زيرا برخي افراد تنها براي كسب اعتبار و شهرت خواهان انجام اينگونه مناظره ها هستند .و به دليل نداشتن بار علمي اهل سنت نتيجه اين مناظرات را تاييد نمي كنند .


شايان ذكر است اين شخص در كشور انگلستان زندگي ميكند و در يك شبكه مستهجن به ايراد سخنراني ميپردازد و با دشنام به مكتب تشيع سعي دارد بعنوان مهره سوخته استعمار پير ، به اختلافات ميان اهل سنت و شيعه دامن بزند .


وي تا كنون چندين بار از علماي شيعه در خواست كرده است با وي مناظره كنند كه به دليل رفتار هتاك گونه وي كه دور از شان يك مسلمان است كسي حاضر به گفتگو با وي نشده است .



Share
81 | لي لي لي لي | Spain - Madrid | ١٢:٠٠ - ٢١ بهمن ١٣٨٨ |
سلام به مسلمين .
جناب حقيقت جو شما شيعه هاا هميشه عادت داريد جواب سئوال را با سئوال جواب دهيد ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!! چه جورياست كه جواب منو ندادي مي ري جوابمو با يه سئوال اونم از كشوراي ديگه مطرح مي كني ؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
گفتم شيعه ها همه چيزشون با بقيه فرق داره ؟؟!!!!!!
شما يه چيز خاص دارين مي دونيين چيه ؟
دم از دموكراسي مي زنين اگه كسي جيك بزنه پرونده هزار متري در اطلاعات و اعدام و زندان اوين وجرم : ضد انقلابي و.... برو تا آخر !!!!!!!
تو وبلاگتون ميگين مناظره ولي ولي هر جا كم بيارين يا سئوال رو با سئوال جواب مي دين يا دروغ مي گين يا يه دروغ تكراري تحويل مي دين يا مطلك مي گين يا فحش و يا تهمته و ............
يا هك كه يه جواب بي ربط !!!!1
82 | لي لي لي لي | Spain - Madrid | ١٢:٠٠ - ٢١ بهمن ١٣٨٨ |
سلام . گروه پاسخ به شبهات : ووقتي مي گم شما شيعه ها خودتون هم نمي دونين كه چي مي گين خب ناراحت چرا مي شين و زورتون به توهين به مقدساتمون مي دين ؟؟؟؟!!!!! كه ابلته عادتتونه اونجا گفتين چرا علماتون فقط همين جوابارو بلدن و همه ميگن حالا كه جوابشو دادمتون ميگين ما كه هيچ جواب از علماتون نديديم و منتظر جواب علماتون هستيم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1 خب آدم حسابي منم كه همينو گفتم كه شما هر جا يه چيزي مي گين . التماستون مي كنم حداقل سعي كنين وقتي چيزي مي گين رو همون حرف دفعه اول بمونين تا حداقل خودتون گيج نشين يا مثل اون بالايي كه دوباره گفتين ما به مسيحي ها و زردتشتي ها و... هم شبكه نداديم كه خيلي با جواب قبلي فرق مي كنه يا جواب همين مجيد م علي كه اين چي ميگه و شما چي ميگي ؟؟؟!!!!!!!!! در ضمن شما هميشه جواب بي ربط هم ميدين صحبت راجع به شبكه بود يا توهين به مقدسات ما ؟؟؟!!!! كه اون بالا به يكي گفته بودين ما كجا به شما سني ها توهين مي كنيم اينقدر منطقي و با ربط حرف مي زنيم ؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پاسخ:

!!!

83 | مهد? د | United States - Jacksonville | ١٢:٠٠ - ٠٨ اسفند ١٣٨٨ |
با درود بر ائمه اطهار كه وارث ايين محمد هستند خوشبختانه بر حق بودن شيعه از روي كتب هفت گانه اهل سنت قابل اثبات است تنها كلامي كه با اهل سنت مي ماند اين است كه برويد از روي كتابهاي خود سيماي علي (ع) و عمر را ببينيد انوقت مي مانيد بخنديد يا گريه كنيد كه عمر و ابو بكر و عثمان سالها بر مسلمين حكومت مي كردند
84 | محمد امين | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٤ اسفند ١٣٨٨ |
اين بحث ها واقعا بي نتيجه اس . دوستان حيف نيس اين چند روزه دنيا رو با اين كل انداختن به پايان برسونيم . در ضمن آقا مهد؟ د ظاهر بين بودن اصلا چيز خوبي نيست . اين وقايع مربوط ميشه به 1400 سال گذشته و هيچ چيزي رو نميشه با يقين مطرح كرد . بهتره از رسول اكرم صل الله عليه وسلم و خلفاي راشدين به نيكي ياد شه . شما دوستان دارين موشكافانه و خيلي ريز زندگي اين عزيزان رو نقد مي كنيد ولي آيا شده فقط يه بار فقط يه بار فقط يه بار . . . اين قدر ريز بين و با دقت گذشته و حال خودتون رو بررسي كرده باشيد ؟ بياييد به زيبايي ها متمركز بشيم و از زندگي لذت ببريم . شكر نعمت هاي خدا رو به جا بياريم . در كارها نظم و پشتكار داشته باشيم . صبور و مهربان باشيم . از خطاي ديگران به راحتي عبور كنيم . از زندگي پند بگيريم و به آفريده هاي خدا عشق بورزيم.تا حد امكان به اطرافيانمون كمك كنيم . هدف هاي بزرگ و زيبايي براي خودمون بسازيم و براي رسيدن به اون ها تلاش كنيم . حالا شما مسيحي باشي يا مسلمون يهودي باشي يا بودايي و يا حتي شيعه . شما رستگار ميشيد .
85 | momen abdullah | Malaysia - Bayan Lepas | ١٢:٠٠ - ٢٥ اسفند ١٣٨٨ |
جناب محمد امين بنده هم کاملا موافق هستم که بايد مسائل گذشته را حل کرد و به آينده پرداخت. منتهي گويا بعضي از آقايان هنوز کدورتي در دلشان دارند و احساس خسر و زيان مي‌کنند. همين احساس غبن و زيان در اين آقايان منجر به واکنشهاي افراطي در آنها شده است. تمام ناراحتي اين آقايان هم چيزي نيست جز پاره شدن يک کيسه شراب که ادعاي خلافت مي‌کرد. بنده اينجا اعلان مي‌کنم که حاضر هستم بهاي آن کيسه‌اي را تماما پرداخت کنم. همان کيسه اي ادعاي جانشيني عقل کل را داشت!!! از شما هم تقاضا دارم رودروايسي را کنار گذاشته و قيمت آن کيسه را اعلان فرماييد تا ما هرچه سريعتر خدمت شما پرداخت کنيم. براستي حيف نيست براي يک کسيه اين همه انسان بيگناه توسط محبين آن کيسه خود-خليفه-بين، در افغانستان و پاکستان و يمن و عراق کشتار شوند؟ آيا زندگي زيباتر نمي‌شود اگر زرقاوي ها و ملاعمر ها و ملوک حجاز اشغالي بزرگواري مي‌کردند و از آن کيسه سوراخ مي‌گذشتند؟ آيا با اين همه بمب گذاري آن کيسه دوباره برخواهد گشت؟ باور کنيد تمام شد. اکنون زمان آن است که همگي کينه ها را از دل برکنيم و قلوب خود را صفا دهيم بي شک افراد بسيار منتظر هستند تا بار ديگر نسيم آزادي را استشمام کنند. http://www.islah.info/ يا علي
86 | علي | Iran - Urmia | ١٢:٠٠ - ١٢ فروردين ١٣٨٩ |
بسم الله الرحمن الرحيم .برادران شيعه به اين روايت " فاطه پاره تن من است " بسيار استناد ميکنند گويا فاطمه از ابوبکر عصباني شده و اين عصبانيت فاطمه سبب عصبانيت پيامبر و در اخر خدا به همين دليل از ابوبکر غضبناک شد و نتيجه اينکه ابوبکر به قعر جهنم سقوط کرد ؟؟؟ البته بحث ما اينجا از انسان است نه خدايي بنام انسان ... يعني فاطمه دختري است مانند ديگر دختران مسلمان و اگر عزتي دارد بخاطر پيامبر و مسلمانيش است ببينيم اين عصبانيت براي چه بود ؟عصبانيت فاطمه بخاطر چه بود ؟؟ چند وجب زمين !!! اري چند وجب زمين ايا اين عصبانيت ! ميشود عصبانيت خدا ورسولش ؟؟؟ بگذاريد کمي توضيح دهم .معمولا زنان از لحاظ نوع خلقت مخصوصا در زمان قاعدگي و يا حاملگي کم حوصله ميشوند يا بسيار عصباني ميشوند {هر کسي ميتواند از مادرش بپرسد } و امري کاملا طبيعي هم هست چون زود از کوره در ميرند زود عصباني شده و زود پشيمان ميشوند براي همين زنان حق طلاق ندارند زنان بطور طبيعي با وجود شوهر نميتوانند سرپرست خانه باشند زنان نميتوانند امام شوند .. پس چرا اصرار داريد فاطمه تنها يکبار عصباني شد انهم بخاطر چند وجب زمين که نه جهاد در راه خداست نه تبليغ اسلام است و نه نفعي براي دين داشت . بلکه تنها نفع مادي از ان متصور است انهم براي يک نفر { به خطبه فدکيه مراجعه کنيد } اين يک سوي قضيه قضيه ديگر چرا فقط عصبانيت فاطمه عصبانيت خداست ؟؟؟ به چه دليل !! طبيعي است هر کس فرزند خود را دوست دارد و پيامبر نيز فرزندان خود را دوست ميداشت ولي دليل نميشود که عصبانيت فرزندش عصبانيت خدا شود ايا شما از زندگي فاطمه در دوران پيامبر چيزي شنيده ايد ؟؟؟ فاطمه از پيامبر درخواست کلفت ميکرد ولي پيامبر انرا رد کرد و به او تسبيحات اربعه را ياد داد و در همين حال عايشه ميگويد بعضي اوقات تا دوماه ما غذاي گرم نداشتيم که بخوريم اين مقام بيشتر همسران پيامبر است که خدا انها را ام المومنين معرفي ميکند و همگي طبق نص صريح قران تمامي لذات دنيا را بخاطر پيامبر رها کردند و فقط اور ا خواستند اينک مقايسه کنيد عصبانيت بخاطر مال دنيا { که مرتبا در دادگاهها شاهد انيم که انسانهاي پست بخاطر مال دنيا مرتبا در جر و بحثند قضيه سوم اين است که اين رفتار شايسته پيامبر خدا نيست ... قضيه چهارم ايا فاطمه در طول عمر خود يکبار عصباني شد ؟ ايا از دست کفار و مشرکين عصباني نميشد ايا از عهد شکني احزاب و اهل کتاب عصباني نميشد ؟؟؟ متاسفانه هيچ شاهدي نداريدبرداشت شما اين است که فاطمه دغدغه ديني نداشت فقط بفکر تصاحب زمين بود و اين فاطمه فقط بخاطر چند وجب زمين عصباني شد انهم با چه شدتي !! که رفت مسجد و همه را به باد ناسزا گرفت . ايا فاطمه از همسران پيامبر عصباني بود !!!!خوب نامادريند ديگر مثلا فاطمه يا از عايشه عصباني بود ياخير و او را دوست داشت و يا بي تفاوت بود اگر از او عصباني شده باشد عايشه بايد مورد غضب خدا واقع ميشد { البته طبق تعبير شيطاني شما } در حاليکه خدا ميفرمايد هر کس مومن است بايد احترام همسران پيامبر را بعنوان مادر خود نگه دارد اگر از او راضي بود طبيعي است که اگر عصبانيت فاطمه عصبانيت خداست رضايتش هم بايد رضايت خدا باشد {و اين {خدا} منتظر است که ببيند فاطمه چه دستوري ميدهد فورا اجرا کند !!!چه خداي باقدرتي !!!} پس شما بيخود ميکنيد ذم کسي را ميکنيد که فاطمه از او راضي است و اگر بيتفاوت بود فاطمه اشتباه کرده است چون انسان نبايد به نسبت مادرش بي تفاوت باشد انهم کسي که خدا ميگويد مادر مومنان است پس نتيجه ميگيريم نخير !عصبانيت مطلق کسي عصبانيت خدا نميشود همچنان که يونس عصباني شد و قومش را ترک کرد ولي خدا او را سرزنش کرد نه قومش را و اساسا شما در اين روايت عصبانيت خدا را به عصبانيت فاطمه منوط کرده ايد يعني خداي ازلي و ابدي منتظر بود فاطمه را خلق کند تا با عصبانيت فاطمه استعداد عصبانيت خودش شکوفا شود . اين يک طرف قضيه بعد ببينيم ايا عصبانيت پيامبر عصبانيت خداست در خيلي موارد خير شاهد ايه قران وقتي پيامبر با سران قريش به گفتگو نشست يک مسلمان نابينا بنام ام مکتوم وارد جلسه شد وپيامبر عصباني و نارحت گشت خوب خدا اينجا غيبت پيامبر را کرد عبس و تولي ان جاء ه اعمي ........ در اخر معلوم ميشود اين روايت اساسا صحت ندارد جايي که خواسته پيامبر اجابت نميشود {انک لا تهدي من احببت } چگونه روحيه خدا بر وفق روحيه دختر پيامبرش تغيير ميکند ؟؟؟؟ ايا اين توهين به تمام مقدسات عالم نيست بهتر است کمي فاطمه را بياوريد پايين تا همه بدانند انسان بوده و مانند هر انساني احتياجات ارزوها و ..داشته است وخدا را ببريد بالاتر که بازيچه دست مخلوقش نباشد وبعد از همه اينها چرا توقع داريد هر وقت فاطمه عصباني شود حق با اوست ؟؟؟ به چه دليل ؟؟ شايد اشتباه کرد روايت از اساس غلط است ولي اگر مدرک بخواهيد تمامي اين روايتها به مسور ابن مخرمه منتهي ميشود و در صحيح بخاري اين عصبانيت از علي بوده که ميخواست زن دومي را بگيرد انهم دختر ابوجهل را .......و اين روايت به همين شخص برميگردد {معلوم است اينجا بايد استناد به صحيح بخاري تعطيل گردد چون به مذاق برادران شيعه سازگار نيست قضيه استناد به روايات فقط يک بهانه است بخاري روايتهاي بسيار ضعيفتر از اينرا هم دارد ولي چون انجا به نفعتان است به ان مرتبا استناد ميکنيد} در اخر مارا دعوت فرمودهخ ايد که دست از تعصب برداريم ؟ از کدام تعصب عمر دشمن علي بود ؟؟ پس چرا علي او را ستون فقرات و عمود پرچم اسلام ميداند گفته اي که علي و فاطمه خويشان پيامبر نبودند ؟؟؟ عجبا !!! با رويي که داريد عايشه زنش بود قومش نيست عمر و ابوبکر پدر زنش بودند قومش نيستند عثمان شوهر دو دختر پيامبر بود با ز قومش نيستند ميشود بگوييد اقوام چه کساني هستند علي دشمن عمر نبود شعه دشمن عمر است انهم بخاطر انکه تاج و تخت ايرانيان را برهم زد برادر گرامي بهتر است بجاي چهار روايت مزخرف به قران بنگري که ميفرمايد محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم استناد فرموده ي به خطبه شقشقيه !!! کو سندش ؟ کجاست ؟ بعد از 500 سال يکي امده گفته {علي اينرا گفت }بايد باور کنيد ؟ از خود خطبه هم معلوم است ميگويند احمق را ستايش خوش ايد ولي ديگر شخصي خودستايي کند ديگر اوج احمقي ميشود کسي که اين خطبه را بزبان علي ساخته خيلي خود شيفته حضور داشته که گفته من سنگ اسيابم و علم از من سرازير ميشود و چه و چه هستم .. در حاليکه قران وقتي بهترين انسان را معرفي ميکند ميفرمايد { وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ يعني بهترين انسانها کسانيند که دعوتشان بسوي حق است عمل صالح انجام ميدهند و ميگويند { بسيار دقت کنيد } من يکي از مسلمانانم ايا واقعا فکر ميکنيد علي از اين ايه بيخبر بود ؟ که خود را قطب علم و سرچشمه علمها و .... معرفي کرد ؟؟؟ روايت اورده ايد که : لا يَقبَلُ اللهُ اِيمانَ عَبدٍ اِلّا بِوِلايَتِهِ وَ البَرائَةِ مِن اَعدائِهِ هيچ نميگويم اين موافق کدام ايه است شما اگر جريان موسي و پيامبر را بنگريد زمان موسي خدا از موسي و هارون و بني اسرائيل سخن ميگويد موسي و هارون يک طرف بني اسرائيل يک طرف اما در امت محمد چي بعد از پيامبر شان همه يکي است با درجات متفاوت ايمان و عمل يعني خدا يا از محمد سخن ميگويد يا از اصحاب ديگر امام يا يک نفر بخصوص را نداريم در ايه 100 سوره توبه دقت کنيد وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ . در اين ايه رستگاري مسلمانان منوط به اطاعت از سابقين مهاجر و انصار اند علي در زمره سابقين است ولي ميبينيد در ميان جمعي است که بايد اطاعت شوند اين يک دوما 11 امام شيعه نه مهاجرند و نه انصار پس بايد از اين عده پيروي کنند حال حل نماييد اطاعت معصوم از غير معصوم چگونه است اگر هم قران را انکار کنيد که ديگر هيچ کجا خدا علي را جدا ذکر کرده که محمد نيز جدايش کند تنها يک مورد را واضح و باصراحت نشانم دهيد با يکي بحث کردم گفت اسم ابوبکر را در قران نشانم ده تا علي را نشان دهم اولا گفتم ادعايي که شما در مورد علي داريد محتاج 500 ايه است چگونه مردم با عدم قبول ولايت کسي به جهنم ميروند که اصلا نامي در قران ندارد دوم من از ابوبکر پايينتر نيز در قران سراغ دارم که بخاطر يک مسئله فرعي اسمش در قران امده "" زيد "" را ميگويم انهم در مورد موضوعي که اساسا دغدغه امت اسلامي نيست و شايد يکنفر از يکميليون برايش پيش بياييد چطور براي اين موضوع به اين کم اهميتي قران اسم فرد را مي اورد ولي از امامتي که ستون دين است و امامي که مردم بايد به ان ايمان بياورند خبري نيست ؟؟؟ لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ کجاست ايمان به امامت در اين ايه ؟ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلًا بَعِيدًا و در اين ايه آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ در اخر بايد بگويم دلم بحالتان بسي ميسوزد که خود ميدوزيد و خود ميبريد فکر ميکنيد که ما از قران و منابع اسلامي بيخبريم بخدا خيلي دلم بحالتان ميسوزد همچنان در درياي کينه و لعنت فرستادن غرقيد به قران باز گرديد خدا به مريم ميفرمايد تو برگزيده اي ولي ايا عصبانيتش عصبانيت خدا شد ؟؟ شما با تمام بي اطلاعي از قران ...فکر ميکنيد همه چيز بلديد و براي ما دلسوزي هم ميکنيد بخدا عجيب است انهمه ايه در وصف مهاجرين و انصار داريم با صراحت تمام ولي امامت شما چي ؟؟؟؟؟ کجاست اخر يک ايه را نشانم دهيد فقط يک ايه که ايمان به ولايت را خدا گفته باشد کو ؟؟ کجاست ؟؟؟ خدا ميفرمايد کنتم خير امه اخرجت لناس تامرون بالمعروف ..... خير امه يعني بهترين امت اين ايه وصف کساني است که شما همه را ترسو و توطئه گر معرفي ميکنيد امامان شما ايا در حد اين ايه دليلي داريد ؟ تنها يک ايه بخدا تسليميم عبد روايات نباشيد شما نگاه کنيد امروز امام جمعه هاي رسمي اهل سنت مرتبا به مذاق رهبر ايران سخن ميگويند حالا يکي صد سال ديگر بيايد و بگويد اهان امام جمعه سنندج ولايت فقيه را قبول داشته ايا واقعا سند است ؟؟؟ يا مثلا فردي بسيار ساده بوده باشد که ندانسته هر چه را شنيده نوشته است پس بهتر است بسوي قران بازگرديد و مهم اين باشد که خدا چه ميگويد ما گفتيم هرچه روايات است بايد بر قران عرضه کرد اين سخن خود امامان شيعه است اذا جائکم عني حديث فاعرضوه علي کتاب الله فما وافق کتاب الله فاقبلوه حالا اين ولايت و امامت کجاي قران است ؟ نشانمان دهيد در تمام قران" بخش مسلمانان " يا سخن از خود پيامبر است يا از پيروانش ديگر شخص ثالثي مثل هارون در بني اسرائيل وجود ندارد هرچه هم بعنوان دليل مي اوريد سخن خودتان است نه سخن خدا مثل ايه انما وليکم ..... که ولي يعني دوست و ياريگر {با توجه به ايه بعد و قبلش } تمام صيغه ها جمعند سخن از الذين امنوا است نه يک فرد ؟ شما همه اينها را پس زده ايد وايه را ميچرخانيد بسوي يک روايت کسي نيست بگويد اخر نشانه ممتاز رهبري نماز و صدقه است ؟؟؟ رهبر خصوصياتي غير از چيزهايي دارد که همه مردم دارند همين الان ايا بشما بگويند کي شايسته رهبري جامعه است ميگوييد والا بايد نماز بخونه و صدقه بده ؟؟!!!! خدايي اين جواب براي انسان کودنانه نيست ؟؟؟ چه برسد به خدا ؟ اگر اينگونه است پس رهبري چه اسان است با يه نماز و يک بخشش شرايط رهبري مهيا شود ديگر همه رهبرند ؟ چطور علي يک انگشتر به يک گدا ببخشد رهبر ميشود پس اين خيرين که مدرسه ها ميسازند و براي پيرمردان و مريضان سرپناه ميسازند و بيمارستان ميسازند بايد نماينده دست راست خدا گردند همه ميدانيم که شيعه ميگويد فقط علي در نماز صدقه داد خوب لفظ { الذين امنوا } هم الذي جمع است هم امنوا وهم در ادامه " هم الراکعون " چرا !!!! کجاي قران اين تعبير براي يک فرد امده است نشانم دهيد .. ايا براي پيامبر امده است ؟ لفظ جمع ؟؟ اين از يک طرف از طرف ديگر در هر جا ي قران بعد از ضمير {وهم } اسم فاعل بيايد دلالت بر خصلت دروني است که شخصيت انسانرا ميسازد دقت کنيد .....وهُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ ......وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ يا مثلا اين ايه مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ ايا واقعا مشغول بازي بودند ؟؟؟ و فقط در حال بازي سخن خدا بگوششان ميرسيد !!! نه مسئله اين است که انها اساسا کلام خدا را به بازي ميگرفتند اين درمورد ايه مورد مثالتان اما صراحت ايه در مورد ولايت !!! اين دو ايه را در نظر بگيريد وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ اين ايه را به هر کسي بدهيد غير از برگزيده بودن و پاکي مريم از ان فهم نميکند اما اين ايه إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ شيعه ميگويد : اين ايه نص صريح است در مورد ولايت علي چگونه !!!!! اينگونه : والا فلان سني نقل قول کرده از فلان کس و او هم از يکي ديگر و وباز او هم از ديگري که : اين ايه در مورد علي است !!!! اين شد تمام نص !!! اما در مورد روايات وقتي ميگوييم بايد روايت با قران منطبق باشد يعني تفسير قران و تببين کلام الهي بايد باشد مثلا خدا در ايه 40 سوره توبه از ابوبکر بعنوان {صاحبه } يعني يار پيامبر ياد ميکند اما اگر روايات را بنگريد جالب است با اينکه اطرافيان پيامبر همه صحابه بودند ولي پيامبر تنها به ابوبکر ميفرمايد صاحبي يعني يار من تا جايي که پيامبرr خطاب به اصحابش فرمود : «إن الله بعثني إليکم فقلتم : کذبت و قال ابوبکر : صدقت و واساني بنفسه و أهل فهل انتم تارکوا لي صاحبي» : به عمر نگفت به عثمان هم نفرمود به علي و به هيچکس ديگر نفرمود صاحبي اين ميشود تبيين قران از زبان پيامبر

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اينهمه مقدمه چيني و اهانت به فاطمه زهرا سلام الله عليها براي چه ؟!
براي تطهير كساني كه خود اقرار به هجوم به خانه فاطمه زهرا سلام الله عليها كرده‌اند ؟!
براي تطهير كساني كه علماي اهل سنت ، صريحا گفته‌اند كه هواي نفس بر آنان غلبه كرد و بيعت علي را شكستند ؟
1- فرموده‌ايد «گويا فاطمه از ابوبکر عصباني شده و اين عصبانيت فاطمه سبب عصبانيت پيامبر و در اخر خدا به همين دليل از ابوبکر غضبناک شد و نتيجه اينکه ابوبکر به قعر جهنم سقوط کرد»!
چرا «گويا» ؟ يا شما سخن پيامبر را قبول داريد ، يا خير (اعتقاد داريد كه پيامبر از روي هواي نفس و تفكران خويش و نه از وحي سخن مي‌گويد)! اگر قبول داريد ، پس خشم فاطمه زهرا سلام الله عليها خشم رسول خدا (ص) و خشم ايشان به نص صريح آيه قرآن خشم خداوند است !
2- فرموده‌ايد « يعني فاطمه دختري است مانند ديگر دختران مسلمان و اگر عزتي دارد بخاطر پيامبر و مسلمانيش است»!
خير ! به عكس فاطمه زهرا سلام الله عليها ، نه دختري است ، مانند ساير مسلمانان ، و نه اگر عزتي دارد ، به خاطر پدرش است ! آري ايشان ، به خاطر پدر نيز احترام دارند ، اما آيا سرور زنان اهل بهشت (صريح عبارت بخاري در مورد ايشان) دختري مانند ساير دختران است ؟!
آيا زني كه جزو چهار زن كامل شده است (به نص روايات صحيحه اهل سنت) مانند ساير زنان عالم است ؟
كَمُلَ من الرجال كثير ، ولم يكمُل من النساء إلا مريمُ بنتُ عمران ، وآسِيَةُ امرأةُ فرعون ، وخديجةُ بنتُ خويلد ، وفاطمةُ بنت محمد
معجم جامع الأصول في أحاديث الرسول ج 9 ص 124 ، اسم المؤلف: المبارك بن محمد ابن الأثير الجزري الوفاة: 544

3- فرموده‌ايد « ببينيم اين عصبانيت براي چه بود ؟عصبانيت فاطمه بخاطر چه بود ؟؟ چند وجب زمين !!! اري چند وجب زمين ايا اين عصبانيت ! ميشود عصبانيت خدا ورسولش»!
خير ! مگر شما در كتب خويش اين روايت را نياورده‌ايد كه :
سمعت بلال بن سعد يقول لا تنظر إلى صغر الخطيئة ولكن انظر من عصيت
الزهد لابن حنبل ج 1 ص 384 ، اسم المؤلف: أحمد بن عمرو بن أبي عاصم الشيباني أبو بكر الوفاة: 287 ، دار النشر : دار الريان للتراث - القاهرة - 1408 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد العلي عبد الحميد حامد
حال بگوييد ، نگاه نكنيد كه ابوبكر ، چه چيزي را غصب كرده است ! نگاه كنيد كه حق چه كسي را غصب كرده است ! آيا غصب حتى كمتر از يك دانه خردل از حق سرور زنان اهل بهشت ، بيشتر از غصب تمام دارايي تمام زنان جهنمي ، زشت نيست ؟!
4- فرموده‌ايد « بگذاريد کمي توضيح دهم .معمولا زنان از لحاظ نوع خلقت مخصوصا در زمان قاعدگي و يا حاملگي کم حوصله ميشوند يا بسيار عصباني ميشوند {هر کسي ميتواند از مادرش بپرسد } و امري کاملا طبيعي هم هست چون زود از کوره در ميرند زود عصباني شده و زود پشيمان ميشوند براي همين زنان حق طلاق ندارند زنان بطور طبيعي با وجود شوهر نميتوانند سرپرست خانه باشند زنان نميتوانند امام شوند»!
اين سخنان شايد در مورد ساير زنان ، صحيح باشد ، اما در مورد 4 زني كه به تصريح پيامبر (ص) به كمال رسيده‌اند ، و مانند ساير مردان كامل شده‌اند ، خير ! اين جمله صحيح نيست !
5- فرموده‌ايد «. پس چرا اصرار داريد فاطمه تنها يکبار عصباني شد انهم بخاطر چند وجب زمين که نه جهاد در راه خداست نه تبليغ اسلام است و نه نفعي براي دين داشت»!
جداي از آنكه پاسخ شما را داديم ، بهتر است بدانيد اگر فدك ، براي اداره حكومت نفعي نداشت ، ابوبكر آن را غصب نمي‌كرد ! اين سخن را از حلبي سيره نويس مشهور بخوانيد كه :
وفى كلام سبط ابن الجوزى رحمه الله أنه رضي الله تعالى عنه كتب لها بفدك ودخل عليه عمررضى الله تعالى عنه فقال: ما هذا فقال كتاب كتبته فاطمه بميراثها من ابيها فقال: مماذا تنفق على المسلمين وقد حاربتك العرب كما ترى ثم احذ عمر الكتاب فشقه.
ابوبكر نامه‌اى براى تحويل دادن فدك به فاطمه نوشته بود، عمر وارد شد، گفت: اين چيست؟ ابوبكر گفت: نامه‌اى است براى فاطمه تا ميراث پدرش را به وى تحويل دهند، عمر گفت: پس چه چيزى بين مسلمين تقسيم خواهى كرد، اين قوم به جنگ تو خواهند آمد؟ سپس نامه را گرفت و پاره كرد.
الحلبي، علي بن برهان الدين (متوفاي1044هـ)، السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون، ج 3، ص 488، ناشر: دار المعرفة - بيروت – 1400.
6- فرموده‌ايد «قضيه ديگر چرا فقط عصبانيت فاطمه عصبانيت خداست ؟؟؟ به چه دليل !! طبيعي است هر کس فرزند خود را دوست دارد و پيامبر نيز فرزندان خود را دوست ميداشت ولي دليل نميشود که عصبانيت فرزندش عصبانيت خدا شود»!
صحيح است ، به همين علت ، فاطمه زهرا سلام الله عليها را معصوم مي‌دانيم ! وقتي پيامبر در مورد او مي‌گويد غضب او غضب من است ، يعني مانند من معصوم است و بي‌جهت غضب نمي‌كند ! تنها و تنها در امور ديني غضب مي‌نمايد !
7- فرموده‌ايد « ايا شما از زندگي فاطمه در دوران پيامبر چيزي شنيده ايد ؟؟؟ فاطمه از پيامبر درخواست کلفت ميکرد ولي پيامبر انرا رد کرد و به او تسبيحات اربعه را ياد داد»!
فرق فاطمه زهرا (سلام الله عليها) با ساير زنان در اين است كه اگر از پيامبر درخواست خادمه مي‌كند ، علت را نيز اين مطرح مي‌كند كه مي‌خواهد فرصتي بيشتر براي عبادت داشته باشد ، و به همين سبب ، پيامبر به او اين تسبيحات را مي‌آموزند !
اما كساني كه مي‌گويند« بعضي اوقات تا دوماه ما غذاي گرم نداشتيم که بخوريم»! بعضي از آنها به نص صريح آيه قرآن ، بر ضد پيامبر پشت به پشت هم داده‌اند !
8- در مورد ام المومنين بودن ، در آدرس ذيل به صورت مفصل پاسخ داده‌ايم :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8434
9- فرموده‌ايد «متاسفانه هيچ شاهدي نداريدبرداشت شما اين است که فاطمه دغدغه ديني نداشت»!
به عكس ، شما چشم خود را بر روي بهترين شواهد ، يعني كامل شدن اين زن ، و سرور زنان بهشتي شدن او و برابر شدن غضب او با غضب پيامبر و خدا بسته‌ايد ! آيا چنين كسي مي‌تواند حتى در نفس كشيدن خويش ، دغدغه ديني نداشته باشد ؟!
10- فرموده‌ايد « ايا عصبانيت پيامبر عصبانيت خداست در خيلي موارد خير شاهد ايه قران وقتي پيامبر با سران قريش به گفتگو نشست يک مسلمان نابينا بنام ام مکتوم وارد جلسه شد وپيامبر عصباني و نارحت گشت خوب خدا اينجا غيبت پيامبر را کرد عبس و تولي ان جاء ه اعمي ........ »!
بهتر است بدانيد كه طبق منابع شيعه و سني ، اين سخن از تهمت‌هاي بني اميه به پيامبر است ، و مقصود از عبس وتولى ، عثمان بن عفان است !‌و نه پيامبر !‌
11- فرموده‌ايد «شايد اشتباه کرد روايت از اساس غلط است»!
اين سخن شما ، يعني خروج از اجماع اهل سنت ،‌بر صحت روايات بخاري ! بهتر است فكر ديني جديد براي خود باشيد !
12- فرموده‌ايد « ولي اگر مدرک بخواهيد تمامي اين روايتها به مسور ابن مخرمه منتهي ميشود و در صحيح بخاري اين عصبانيت از علي بوده که ميخواست زن دومي را بگيرد انهم دختر ابوجهل را .......و اين روايت به همين شخص برميگردد»!
خير ! در كتب اهل سنت ، ماجراي ديگري نيز براي گفتن اين عبارت نقل شده است :
إنّه قال صلى الله عليه وسلم لأصحابه: " أي شيء خير للنساء؟ " فلم يدروا ما يقولون، فرجع علي رضي الله عنه إلى فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم، فأخبرها بمقالة النبي عليه السلام، فقالت فاطمة رضي الله عنها: " أنَّ لا يراهن الرجال ولا يرينهم " فبلغ ذلك رسول صلى الله عليه وسلم فقال: " إنّها بضعة مني
الأمثال لابن سلام ج 1 ص 18 ، اسم المؤلف: أبو عُبيد القاسم بن سلاّم بن عبد الله الهروي البغدادي (المتوفى : 224هـ) الوفاة: 224
و راويان ديگري ، غير از مسور نيز در كتب اهل سنت ، براي اين روايت وجود دارد :
حدثنا بن عيينة عن عمرو عن محمد بن علي قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم إنما فاطمة بضعة مني فمن أغضبها أغضبني
الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار (مصنف ابن أبي شيبة) ج 6 ص 388 ش 32269 ، اسم المؤلف: أبو بكر عبد الله بن محمد بن أبي شيبة الكوفي الوفاة: 235 ، دار النشر : مكتبة الرشد - الرياض - 1409 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : كمال يوسف الحوت
و البته چون اين نويسنده نمي‌خواسته است ، حقيقت براي مردم روشن شود ، اينگونه حقايق را پنهان مي‌كند !
13- فرموده‌ايد «در اخر مارا دعوت فرمودهخ ايد که دست از تعصب برداريم ؟ از کدام تعصب؟»
از همين تعصب كه حقايق را پنهان مي‌كنيد !
14- فرموده‌ايد «عمر دشمن علي بود ؟؟ پس چرا علي او را ستون فقرات و عمود پرچم اسلام ميداند»!
بهتر است در ابتدا مصدر سخن خويش را بيان كنيد ، و بدون دليل سخن نگوييد !
15- فرموده‌ايد «عايشه زنش بود قومش نيست؟ عمر و ابوبکر پدر زنش بودند قومش نيستند ؟ عثمان شوهر دو دختر پيامبر بود با ز قومش نيستند ؟ ميشود بگوييد اقوام چه کساني هستند؟!»!
اينگونه كه شما مي‌گوييد ابوسفيان ، و پدر ماريه (كه غير مسلمان بود) و حيي بن أخطب كه يهودي و دشمن پيامبر بودند نيز پدر زن پيامبر بودند . به نظر اهل سنت «قتيله» نيز همسر پيامبر بود كه مرتد شد ! و...
16- فرموده‌ايد «برادر گرامي بهتر است بجاي چهار روايت مزخرف به قران بنگري که ميفرمايد : محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم »!
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=128
17- فرموده‌ايد «استناد فرموده ي به خطبه شقشقيه !!! کو سندش ؟ کجاست ؟ بعد از 500 سال يکي امده گفته {علي اينرا گفت }بايد باور کنيد ؟»!
بهتر است سري به سخنان مفتي الأزهر (شيخ محمد عبده) بزنيد و نظر او را در مورد اين خطبه جويا شويد !
18- فرموده‌ايد «احمق را ستايش خوش ايد ؛ ولي ديگر شخصي خودستايي کند ديگر اوج احمقي ميشود ؛ کسي که اين خطبه را بزبان علي ساخته خيلي خود شيفته حضور داشته ؛ که گفته من سنگ اسيابم و علم از من سرازير ميشود و ؛ چه و چه هستم .. ؛ در حاليکه قران وقتي بهترين انسان را معرفي ميکند ؛ ميفرمايد ؛ { وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ »!
آيا شبيه اين سخنان را در مورد فضيلت‌هاي پيامبر كه بر لسان خود ايشان جاري شده است نيز مي‌زنيد ؟!
به عكس ، اين سخنان حضرت ، عمل به آيه شريفه «واما بنعمة ربك فحدث» است !
19- فرموده‌ايد «زمان موسي خدا از موسي و هارون و بني اسرائيل سخن ميگويد موسي و هارون يک طرف بني اسرائيل يک طرف اما در امت محمد چي بعد از پيامبر شان همه يکي است با درجات متفاوت ايمان و عمل يعني خدا يا از محمد سخن ميگويد »!
آيا درجات يكسان است يا متفاوت ؟ اگر برابر است ، پس چرا ابوبكر و عمر را افضل مي‌دانيد ، و اگر اختلاف درجه است ، پس چطور همه را در يك سو مي‌دانيد ! آيا در جنگ‌هاي جمل و صفين و... همه در يك جهت و يك سو بودند ؟!
20- در مورد آيه 100 سوره توبه نيز در آدرس ذيل به صورت مفصل پاسخ داده‌ايم :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=121
21- فرموده‌ايد «کجا خدا علي را جدا ذکر کرده که محمد نيز جدايش کند تنها يک مورد را واضح و باصراحت نشانم دهيد»! ظاهرا آيه «انما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة ويوتون الزكوة وهم راكعون» در قرآن شما نيست ؟!
22- آنچه در مورد 300 (و نه 500) آيه نازله در مورد اميرمومنان گفته شده است ، علماي اهل سنت نيز گفته‌اند !
23- فرموده‌ايد «چطور براي اين موضوع به اين کم اهميتي قران اسم فرد را مي اورد ولي از امامتي که ستون دين است و امامي که مردم بايد به ان ايمان بياورند خبري نيست ؟»!
آيا به راستي در قرآن شما در مورد امامت چيزي نوشته نشده است ؟!
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1368
24- فرموده‌ايد «بخدا خيلي دلم بحالتان ميسوزد همچنان در درياي کينه و لعنت فرستادن غرقيد»!
دلتان به حال صحابه‌اي بسوزد كه سنت لعن را از پيامبر خويش گرفته ، و اجرا كردند !:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=154
25- فرموده‌ايد «مثل ايه انما وليکم ..... که ولي يعني دوست و ياريگر (با توجه به ايه بعد و قبلش)
تمام صيغه ها جمعند سخن از الذين امنوا است نه يک فرد ؟»!
آيا در قرآن آيه « يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ» در مورد يك نفر نازل نشده است ؟ پس چرا ضماير جمع است ؟!
26- فرموده‌ايد «اخر نشانه ممتاز رهبري نماز و صدقه است»!
خير نشانه رهبري اين است كه مي‌تواند در آن واحد هم به خالق و هم به مخلوق توجه داشته باشد و توجه به مخلوق او را از توجه به خالق باز ندارد !
27- فرموده‌ايد «وقتي ميگوييم بايد روايت با قران منطبق باشد يعني تفسير قران و تببين کلام الهي بايد باشد مثلا خدا در ايه 40 سوره توبه از ابوبکر بعنوان (صاحبه) يعني يار پيامبر ياد ميکند»!
آري ، خداوند در قران مومن و كافر را صاحب همديگر خوانده است ! مي‌توانيد به سوره يوسف و سوره كهف مراجعه كنيد !
28- فرموده‌ايد «تا جايي که پيامبر خطاب به اصحابش فرمود : «إن الله بعثني إليکم فقلتم : کذبت و قال ابوبکر : صدقت و واساني بنفسه و أهل فهل انتم تارکوا لي صاحبي»!»!
جالب است كه به نظر اهل سنت ، اميرمومنان قبل از ابوبكر اسلام آورده است ، و اگر بنا باشد اين دليل افضيلت باشد (تصديق پيامبر قبل از ديگران) آن حضرت از بقيه افضل است !
جداي از اينكه بهتر است به دليلي استدلال كنيد كه مورد قبول شيعه و سني باشد ، همانطور كه ما چنين مي‌كنيم !
گروه پاسخ به شبهات
87 | عبد الله | Iran - Urmia | ٠٩:٥٤ - ٣٠ ارديبهشت ١٣٨٩ |
هدف و مقصود آفرينش اين جهان هستي فقط رسيدن انسان به سعادت و رستگاري دائم و ابدي است پس هر انسان بدون هيچ استثنايي نيازمند رستگاري و سعادت است که اگر با تلاش خودش آنرا بدست نياورد قطعا محکوم به خسارت و زيان جبران ناپذيري خواهد گرديد که هرگز و به هيچ قيمتي قابل جبران نيست.

2- خداوند متعال براي تحقق رستگاري ابدي انسان پيامبران گرامي اش را مبعوث فرموده و با فرود آوردن کتابهاي آسماني اش از آنها خواسته است که براي انسانها الگوي عملي قرار گيرند و از ما انسانها خواسته که براي رسيدن به سعادت دائمي و ابدي از آنان اطاعت و پيروي نماييم .

3- ايمان و باور قلبي و يقين قلبي و نظري و عملي به لفظ و معنا و محتواي "لا اله الا الله" و "محمد رسول الله" کليد سعادت و رستگاري هميشگي در دنيا و آخرت است.

مقتضاي چنين عقيده اين است که تنها «يک خدا» و «يک اله» را بپرستيم و پرستش و عبادت و کرنش و نذر و دعا و کمک خواستن ما فقط از يک الله متعال باشد چنانکه در سوره فاتحه به آموخته است که فقط او را بپرستيم و تنها از او کمک بخواهيم (اياک نعبد و اياک نستعين) يعني رب و پروردگار و خالق و آفريدگار و اله و معبود و کار ساز و مشکل گشاي ما فقط يک ذات است که الله يا خدا نام دارد وهيچ اسم و صفتي از اسماء و صفات گرامي او تعالي را براي هيچ احدي اعم از جاندار و بي جان و کوچک و بزرگ و فرشته و پيامبر و امام و ولي و غيره نسبت ندهيم و کسي را در آن شريک قرار ندهيم .

4- خداوند متعال همه گناهان غير از شرک را براي هر کسي که بخواهد مي بخشد, شرک را هرگز بدون توبه نمي بخشد. شرک اين است که از غير خدا کمک خواسته شود, شفا خواسته شود, فرزند خواسته شود؛ غير خدا را در هنگام نياز و حاجت و مشکل براي رفع آن مشکل فرا خوانده شود, مثل اينکه «يا علي» «يا مهدي» «يا فاطمه» «ياحسين» و غيره گفته شود.

«يا» يعني : به دادم برس . «مدد» يعني : کمکم کن. اما واقعيت اين است که غير از الله کسي به داد انسان نمي تواند برسد و نمي تواند کمکش کند. و هر گونه بدعت و کار خلاف شرع که از پيامبر گرامي يا صحابه عزيز يا اهل بيت پاک ايشان با سند درست ثابت نشده باشد سبب گمراهي و هلاکت و تباهي و خسران و زيان دنيا و آخرت است .

مثلا علاوه بر زيارت قبور که شامل دعاي خير و عرض سلام بر مردگان است، ساختن گنبد و بارگاه بر روي قبر, نماز خواندن در قبر ستان, کمک خواستن از مردگان و ساير بدعت ها خلاف قرآن و سنت و سيرت صحابه و اهل بيت پاک پيامبر گرامي – صلي الله عليه و آله وسلم – همه کارهاي خلاف شريعت و قرآن و سنت است که چه بسا ممکن است به شرک اکبر منجر گردد که بسيار خطرناک است.

5- اطاعت مطلق بعد از الله متعال فقط از رسول گرامي - صلي الله عليه و آله وسلم - واجب است غير از پيامبر گرامي – صلي الله عليه وسلم- اطاعت مطلق از هيچ مخلوق ديگري به شمول ابوبکر و عمر و عثمان و علي وساير صحابه و امامان واجب نيست . و در قاعده "لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق" (صحيح الجامع شماره 7520) داخل است . يعني : اگر جايي امکان معصيت و نافرماني خالق وجود داشته باشد اطاعت از هيچ مخلوقي جايز نيست .

6- دوستي و محبت «صحابه» و «اهل بيت» در چهار چوب شريعت باعث اجر و ثواب و پاداش مضاعف است و هر گونه عيب جويي و نکته چيني و مخالفت با آنها از گناهان کبيره و سبب انحراف و گمراهي و خروج از جاده حق و صراط مستقيم خواهد گرديد.

به تعبير ديگر راه راست و صراط مستقيم همان اسلام خالص و اصيل و ميانه است و هرگونه افراط و تفريطي در دين؛ انسان را به هلاکت و ضلالت و گمراهي و خسارت ابدي خواهد کشاند .

7- پيامبر گرامي ما حضرت محمد – صلي الله عليه و آله وسلم – آخرين پيامبر الهي است بعد از ايشان هيچ پيامبر ديگري نخواهد آمد .

عقيده داشتن به امامت ائمه اثناعشر مناقض و منافي با قرآن و سنت و شريعت و سيرت صحابه و اهل بيت رسول الله – صلي الله عليه و آله و سلم – است .

امامت از قرآن و سنت دليل ندارد, به تعبير دقيقتر امامت شرک در رسالت است, امامت علاوه بر اينکه هيچ دليل قرآني و حتي دليل محکم غير قرآني هم ندارد؛ باعث گمراهي و تفرقه و اختلاف بين امت اسلامي است؛ برتري دادن امامت و امامان بر نبوت و پيامبران عقيده باطل و شرک آلودي است که پيامدهاي آن بسيار خطرناک است .

8- عقيده عصمت نيز که مرتبط با امامت است ادعايي بي دليل و نوعي رقابت کاذب با پيامبران الهي است و هر دو مورد امامت و عصمت و لوازم آن طبق تعريف مدعيان کاذب تشيع توهين صريح و آشکار به امامان اهل بيت و تهمت بي دليل به ذات گرامي الله متعال و پيامبر گرامي اش صلي الله عليه و آله و سلم است .

9- عقيده به مهدي موعود يعني شگفت انگيز ترين دروغ و خرافۀ تاريخ نيز از همين باب است عقيدۀ مهدويت علاوه بر اينکه حتي يک دليل درست از قرآن و سنت و تاريخ براي اثبات آن وجود ندارد و حتي تولد او هم ثابت نشده چنين عقيده و باور شگفت انگيزي با عقل سالم نيز در تناقض آشکار است .

10- عقيده امامت و عصمت و مهدي هر سه باعث غلو و افراط و زياده روي درباره علماي اهل بيت گرديده است و حتي مهدي موعود که به تصريح خود کتب و روايات شيعه هرگز متولد نشده! (اصول کافي ص 505 دارالاضواء بيروت) و وجود خارجي ندارد متأسفانه سبب گرديده که او را از پيامبران الهي نيز برتر و بالاتر بدانند و حتي بگويند که پيامبران اولوالعزم الهي نيز منزلت رفيع خود را از او کسب کرده اند!!.

11- صيغه يا ازدواج موقت نوعي سوء استفاده جنسي از زن مسلمان شيعي و حيله و دزد راهي براي نشر فحشاء و اباحي گري در ميان مسلمانان است که متأسفانه مانند ساير مذاهب باطني مردم را به شهوت پرستي ترغيب مي کند!! و به بهانه اينکه ازدواج شرعي است تمام مرزهاي اخلاق و خطوط قرمز را دور مي زند و زمينه شهوتراني و خيانت را براي تمام آحاد جامعه فراهم مي کند.

صيغه حتي با هزار (1000) زن! در يک زمان!! و با زن شوهر دار!! و دختر چهار ساله!! و شش هفت ساله! و حتي براي مدت زمان يکبار ارضا شدن! و با مهر يک وعده غذا! (فروع کافي ج 5 ) و غيره اونقدر مسخره و ضد عقل و خلاف فطرت است که انسان خجالت مي کشد آنرا به دين که هيچ حتي به جامعه انساني منسوب بداند!! .

12- خمس يا کليد بانکها نيز حيله و کژ راهه ديگري است که راه سوء استفاده مادي از مردم ساده و بي سواد جامعه را فراهم مي کند و با جعل روايات دروغيني که ساخته اند و مردم را در صورت عدم پرداخت خمس ولد الزنا و حرامزاده مي خوانند!! فقط راه دزدي شرعي را براي خودشان فراهم کرده اند .

13- تقيه يکي ديگر از راههاي ميان بر زدن به بي بند و بار کردن جامعه است 90% دين وقتي دروغ باشد يعني تا کسي 90 % در صد در تعاملات روزمره ديني خود دروغ نگويد مسلمان خوب و کامل نيست! پس صداقت و راستي که صفا و اخوت و محبت را در جامعه به ارمغان مي آورد چگونه بايد حفظ شود!؟.

14- يکي از عمده ترين دلايلي که امروز پاک ترين انسانها يعني صحابه و اهل بيت - رضي الله عنهم- را با هم دشمن معرفي مي کند همين عقيده داشتن به تقيه است که تمام آيات قرآن و هزاران حديث صحيح در کتب شيعه و سني دال بر فضائل صحابه و اهل بيت رضي الله عنهم را ناديده مي گيرند و در عوض صدها و هزاران دروغ جعل مي کنند تا نشان دهند که صحابه واهل بيت با هم دشمن بوده اند!!!.

15- علت اينکه امروز امت اسلامي با وجود اين همه مشترکات نسبت به يکديگر بدبين شده اند علاوه بر تقيه و جعل دروغ و کاشت تخم نفاق و تفرقه، عقيدۀ مزخرف «تولا و تبرا» با مفهوم رافضي آن است! که حتي در دعاهايي که بايد براي طلب مغفرت و آمرزش گناهان انسان باشد به بهانه دعا و نيايش متأسفانه لعن و نفرين به خورد مردم مسلمان از همه جاي خبر مي دهند!! اين علاوه بر صدها شرک و بدعت و خرافاتي است که در لابلاي دعاها جا داده شده است مفاتيح الجنان و دعاهاي جامعه کبيره و عاشورا فقط نمونه اي از کينه پروري است .

16- پيامبر گرامي - صلي الله عليه و آله وسلم – دختران ابوبکر صديق و عمر فاروق را به عقد نکاح خودشان در آوردند (که طبق آيۀ قرآن؛ شرف مادر بودن براي همۀ مؤمنان را کسب نمودند) و دو دختر خود را به عثمان ذي النورين دادند و امام جعفرصادق نوه ابوبکر صديق است مادر امام جعفر صادق ام فروه و همسر امام محمد باقر نوه ابوبکر صديق است هم از جهت پدر و هم از جهت مادر!.

اما دشمنان وحدت امت اسلامي معلوم نيست با چه انگيزه و هدف و مقصودي – نعوذ بالله - اين بزرگواران را که از پيامبر گرامي – صلي الله عليه وآله وسلم – و از خود الله متعال در قرآن کريم دهها و صدها مدال افتخار کسب نموده اند را کافر! و مرتد! و منافق! و ملعون! مي خوانند ؛ و أم المومنين مادرمان عايشه صديقه طاهره مطهره – رضي الله عنها – را که خداوند در چندين آيه در سوره نور در پاسخ به تهمت منافقان ستوده و پاکي ايشان را ورد زبان امت اسلامي قرار داده را – نعوذ بالله - اين مدعيان کاذب اهل بيت، بدکاره و دوزخي و دشمن پيامبر معرفي مي کنند!!!.

17- و در پايان يک نکته ديگر را اضافه کنم که علي ابن ابي طالب با ساير خلفاي راشدين ابوبکر صديق و عمر فاروق و عثمان ذي النورين رضي الله عنهم اجمعين مانند يک خانواده بودند به دلايل بي شماري از جمله اينکه علي به پيشنهاد اين بزرگواران از حضرت فاطمه خواستگاري کرد مهريه و خرج عروسي حضرت علي و فاطمه زهرا را حضرت عثمان پرداخت و علي سه تا از فرزندانش را به نامهاي ابوبکر و عمر و عثمان ناميد و دخترش ام کلثوم خواهر حسن و حسين را به عقد عمر فاروق در آورد آنگاه مسخره نيست که با استناد به روايات جعلي که دشمنان اسلام ساخته اند عمر فاروق را قاتل حضرت زهرا مي دانند؟!!! و دهه فاطميه برگزار مي کنند؟!! اين است مذهب اهل بيت؟!! سخن کوتاه:

18- منصور عزيز گويا طولاني شد در پايان عرض من اين است که شما و خانواده محترم اگر مي خواهيد سعادت دنيا و آخرت را به دست آوريد به قرآن کريم روي بياوريد و سنت صحيح رسول گرامي -صلي الله عليه وسلم- را مطالعه نماييد قرآن را خداوند برا فهميدن آسان کرده است کساني که مي گويند قرآن قابل فهم نيست تجارت دارند و مي ترسند که اگر شما قرآن بخوانيد تجارتشان کساد شود در اين باره مطلبي نوشته بودم که غالبا در سايتها هست مي توانيد مرا جعه کنيد "تنها کتابي که هر انسان بايد آنرا بخواند"



88 | هدايت | Iran - Birjand | ١٧:١٦ - ٣٠ ارديبهشت ١٣٨٩ |
ببخشيد شما اهل تشيع خيلي به خودتان مطمئن هستيد خيلي بيش از حد من يك سئوال در مورد آيه ولايت دارم در آيه آمده "...يقيمون الصلات و يوتون الزكات و هم راكعون" ا اگر در آيه دقت كنيد ميبينيد كه گفته بپا ميدارند نماز را وميدهند زكات را درحاليكه ركوع ميكنند چه طور يك شخص مي تواند نماز را در ركوع بپادارد (با توجه به واو عطف در" يقيمون الصلات و يوتون الزكات" ) و مي خواهم ببينم آيا مي توانيد حديثي مانند دادن انگشتر به فقير بسازيد وبگوييد علي نماز را در ركوع خوانده يعني توانسته كل را در جزئ انجام بدهد لطفا جوابم را در همين صفحه بدهيد چون ايميل درستي ندارم وسئوالم را سانسور نكنيد اگر بر حقيد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

بهتر است يكبار ديگر آيه را بخوانيد

يقيمون الصلاة

ويوتون الزكاة وهم راكعون !

اگر علم نحو را بدانيد ، عامل در حال ، يك چيز بيشتر نمي‌تواند باشد ! يا فعل يقيمون است ، يا فعل يوتون !

و در اينجا عامل حال فعل يوتون است !

يعني كساني كه نماز را به پا مي‌دارند و در حال ركوع زكات مي‌دهد !

نه اينكه در حال ركوع نماز را به پا مي‌دارند ! بهتر است به كسي كه اين اشكال را به شما كرده است ، مراجعه كرده و بگوييد بهتر است در ابتدا كمي در مورد علم نحو كار كند !

جداي از اينكه ماجراي انگشتر دادن را تنها شيعه نقل نكرده است ، بسياري از علماي اهل سنت نيز نقل كرده‌اند !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

89 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٨:٤٨ - ٣٠ ارديبهشت ١٣٨٩ |
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب عبدالله عمري
اجازه دهيد بنده به شما يک کتاب بسيار مفيد و غني معرفي کنم. اين کتاب در واقع غني ترين و مفيد ترين کتابي است که موجود است.
نام اين کتاب پر محتوا قرآن کريم است. اگر شما به نزديک ترين مسجد مسلمين رجوع فرمائيد آن کتاب را در آن خواهيد يافت. البته شما مي‌توانيد با صرف «شِکِلهاي» خود نيز آن کتاب را از يک کتاب فروش مسلمان دريافت کنيد.
سراسر اين کتاب پند و اندرز و حکمت و حکم الهي است. اين کتاب نور است و هدايت و روشن کنند مسير مومنين به الله متعال.
اجازه دهيد گوشه‌هايي از اين کتاب را براي شما نقل کنم، انشاالله که به آن علاقمند مي‌شويد و حداقل چند صفحه آن را مطالعه مي‌کنيد.( جناب عبد الله عمري، توضيح آنکه اين کتاب نوراني از چندين بخش تدوين يافته است که به آن سوره مي‌گويند، هر سوره نيز چند آيات دارد. سوره هاي قرآن هر کدام اسمي دارند و آيات نيز داراي شماره هستند. افراد مختلفي براي اين کتاب توضيحات نوشته‌اند که با آن مي‌گويند «تفسير». شما اين مطالب را از هر مسلماني بپرسيد به شما خواهد گفت )
********************************************************
************************* 1 *****************************
«لا يتخذ المؤمنون الكافرين أولياء من دون المؤمنين و من يفعل ذلك فليس من الله في شيء الا أن تتقوا منهم تقاه و يحذركم الله نفسه و إلي الله المصير» (سوره مبارکه آل عمران، آيه 28)
آري. جناب عبدالله عمري. همان خداوند حکيمي که مي‌فرمايد:
«يا أَيها الذين امنوا لا تتخذوا الكافرين أولياء من دون المؤمنين» به بندگانش اين اجازه را داده است که «أن تتقوا منهم تقاه» «اگر از آنها تقيه مي‌کنيد».
حال لطفا به اين صفحه مراجعه فرماييد:
http://quran.al-islam.com/Tafseer/DispTafsser.asp?
nType=1&bm=&nSeg=0&l=arb&nSora=3&nAya=28&taf=TABARY&tashkeel=1
«تفسير طبري»
«إلا أن تتقوا منهم تقاة , إلا أن تكونوا في سلطانهم , فتخافوهم على أنفسكم , فتظهروا لهم الولاية بألسنتكم»
«إلا أن تتقوا منهم تقاة: مگر آنکه در تحت حکومتشان باشيد، و از آنها بر جان خود بترسيد، پس ولايت آنها را بر خود «برزبانتان» ظاهر کنيد»
«عن علي , عن ابن عباس قوله :...فيظهرون لهم اللطف , ويخالفونهم في الدين . وذلك قوله : { إلا أن تتقوا منهم تقاة }»
«پس دوستي با آنها را ظاهر کنند ولي در دين با آنها مخالفت کنند.»
**** «تفسير ابن کثير» *****
« وقوله تعالى " إلا أن تتقوا منهم تقاة " أي من خاف في بعض البلدان والأوقات من شرهم فله أن يتقيهم بظاهره لا بباطنه ونيته »
«هر کسي که در بعضي سرزمين ها و يا زمانها در ترس از شر کفار زندگي مي‌کند پس بر او «تقيه»‌است به ظاهر و نه به باطن»
***** «تفسير قرطبي» ******
«قال ابن عباس : هو أن يتكلم بلسانه وقلبه مطمئن بالإيمان , ولا يقتل ولا يأتي مأثما . وقال الحسن : التقية جائزة للإنسان إلى يوم القيامة , ولا تقية في القتل .»
«ابن عباس: [تقيه] به زبان ولکن در عين حال ايمان داشتن در قلب است. وليکن در قتل و کشتن تقيه نيست.
[امام] حسن [مجتبي (عليه السلام)] فرمودند: تقيه جائز است براي انسان تا روز قيامت، ولي نه تقيه در قتل.
********************************
پس جناب عبدالله عمري. مشاهده فرموديد که ما مسلمين براي نجات جان خود از کفار و مشرکين مجاز به تقيه هستيم.
راستي در فقه شما يهوديان پيرو کعب الاحبار تقيه وجود ندارد؟؟؟ حال به قسمتي ديگر از اين کتاب نوراني توجه فرماييد:
***************************************************************************
******************************* 2 ******************************************
«ان تتوبا الي الله فقد صغت قلوبكما وان تظاهرا عليه فان الله هو مولاه وجبريل وصالح المومنين والملايكه بعد ذلك ظهير» (سوره نوراني تحريم آيه 4)
مخاطبين اين آيه دو زن به نامهاي عايشه و حفضه بودند.
******(تفسير الطبري:) ********
«عن ابن عباس يقول : زاغت قلوبكما , يقول : قد أثمت قلوبكما. عن مجاهد قال : كنا نرى أن قوله : { فقد صغت قلوبكما } شيء هين , حتى سمعت قراءة ابن مسعود " إن تتوبا إلى الله فقد زاغت قلوبكما "
عن قتادة { فقد صغت قلوبكما } : أي مالت قلوبكما. سمعت الضحاك يقول في قوله : { قد صغت قلوبكما } يقول : زاغت . عن سفيان { صغت قلوبكما } قال : زاغت قلوبكما.»
******* (تفسير القرطبي:)******
«أي زاغت ومالت عن الحق!!!!!!!!»
********************************
آري.به اعتراف بزرگان اهل عمر قلب عايشه دچار «ازاغه» شده بود. مي‌داني قلب چه کساني دچار ازاغه شده بود؟؟؟
(((1)))) «و إذ قال موسي لقومه يا قوم لم تؤذونني و قد تعلمون أَني رسول الله إليكم فلَما زاغوا أزاغ الله قلوبهم و الله لا يهدي القوم الفاسقين»(صف 5)
>>>>>>>>> يهود خبيث و لعين <<<<<<<<<<<<<
براستي که چه شباهتي است بين يهودي که دچار «ازاغه» قلب شده بوند و عايشه‌اي که دچار «صغو قلب» شده بود. و براستي از اين آيه نوراني (صف 5) چه آيه‌اي بهتر اول دليل آزار و اذيت پيامبر اکرم(صلي الله عليه و الله) را بيان مي‌کند؟؟
+++ ازاغة قلب يهود ===> ايذاء و آزار و اذيت رسول خدا حضرت موسي (عليه السلام)
+++ صغو قلب عايشه ==> ايذاء و آزار و اذيت رسول اکرم حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله)
((((2)))) «ازاغة» قلب چنان چيز خطرناکي است که حتي «نزديک شدن» به آن توبه دارد!!!
«لقد تاب الله علي النبي و المهاجرين و الأنصار الذين اتبعوه في ساعة العسرة من بعد ما كاد يزيغ قلوب فريق منهم ثم تاب عليهِم إنه بهِم رؤوف رحيم»
آري. يکي از مواردي که منجر به «ازاغة قلب» مي‌شود شورش بر عليه فرماندهي رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) است. بدبختي که جريان غزوة تبوک «نزديک» بود (کاد) گريبانگير «فرقه‌اي» از مجاهدين اسلام شود.
حال بايد پرسيد که عايشه چه شورشي کرده بود که بنا به اعتراف بزرگان اهل عمر دچار «ازاغه قلب» شده بود؟؟ و پايان اين شورش منجر به «ازاغه قلب» او چه بود؟؟
«قل أطيعوا الله و الرسول فإن تولوا فإن الله لا يحب الكافرين»
((((3))))«و لتصغى إليه أَفئدة الذين لا يؤمنون بالاخرة و ليرضوه و ليقترِفوا ما هم مقترفون
*******
ولي «صغو» و منحرف شدن قلوب از اعمال چه گروهي است؟
«و لتصغى إليه أَفئدة الذين لا يؤمنون بالاخرة و ليرضوه و ليقترِفوا ما هم مقترفون»
«صغو» قلوب از مشخصات کساني است که ايمان نمي‌اورند.
ولي اين گروه کفار به چه چيز «صغو» و «تمايل» مي‌يابند؟؟ به عبارت ديگر ضمير «ه» در «لتصغي اليه» به چه چيزي بازمي‌گردد؟ آيه قبلي آن را روشن مي‌کند:
3) «...زخرف القول غرورا ...»
عجب!!! اين زخرف القول را چه کساني مي‌گويند؟؟ شياطين جن و انسي که عدو پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) هستند.
«و كذلك جعلنا لكل نبى عدوا شيطين الانس و الجن يوحى بعضهم إِلى بعض زخرف القول غرورا و لو شاء ربك ما فعلوه فذرهم و ما يفترون»
4) ولي اين «زخرف» دنيوي مخصوص چه کساني است؟؟
شايسته «لمن يكفر بالرحمن» است که خداوند براي او «نقيض له شيطنا فهو له قرِين» قرار داده است
***************************************************************************
******************************* 3 ******************************************
خوب جناب عبد الله عمري! چطور بود؟؟ هنوز به اين کتاب قرآن کريم ايمان نياورده‌اي؟؟؟ اجازه دهبد قسمتي ديگر از آن را براي شما بازگو کنم:
«والمحصنات من النساء الا ما ملكت ايمانكم كتاب الله عليكم واحل لكم ما وراء ذلكم ان تبتغوا باموالكم محصنين غير مسافحين فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن فريضه ولا جناح عليكم فيما تراضيتم به من بعد الفريضه ان الله كان عليما حكيما» (سوره مبارکه نساء آيه نوراني 24)
اين آيه نوراني سنتي از سنتهاي نبوي را براي مسلمين حلال مي‌کند که به آن مي‌گويند «سنت حسنه متعه». البته براي شما که زنانتان به «اتخاذ اخدان» علاقه دارند اين آيه شايد کمي سنگين باشد. ولي صحابه رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) با کمال رضايت از اين سنت حسنه متعه بهره مند شدند:
لطفا به اين لينک رفته و مجلد چهارم از کتاب انساب الاشراف نوشته بزرگ اهل عمر، احمد بلاذري، را دانلود فرماييد:
http://majles.alukah.net/showthread.php?t=8475
سپس به صفحه 54 از کتاب مراجعه فرماييد. چون حجم فايل زياد است بنده صفحات مورد نظر را اينجا لينک مي‌کنم:
http://img200.imageshack.us/img200/7420/ansabalashraf54.jpg
http://img109.imageshack.us/img109/7784/ansabalashraf55.jpg
******
لطفا انتهاي صفحه 54 را بخوانيد:
«ان ابن الزبير قال لابن عباس:قاتلت ام المومنين و حواري رسول الله، وافتيت بتزويج المتعه.
فقال: اما ام المومنين فانت اخرجتها و ابوک، و بنا سميت ام المومنين و کنا لها بخير بنين، فتجاوز الله عنها، وقاتلت انت و ابوک عليّا. و ان کان علي مومنا. فقد ضللتم بقتال المومنين. و ان کان کافرا فقد بوتم بسخط من الله لفرارکم من الزحف.
واما المتعه فقد بلغني ان رسول الله [صلي الله عليه و آله] رخص فيها، و ان اول مجمر سطع في المتعه لمجمر في ال الزبير.»
آري. اسماء (رحمة الله عليها) دختر ابوبکر خود متعه کرده بود.
*************************
طبق نظر ابن عباس (رحمة الله عليه)، شخصي که بنابر عقيد اهل عمر فقيه بوده است، حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) متعه را حلال کرده بودند.
توضيحات بيشتر را در اين صفحه بخوانيد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=93
سنت متعه سنتي است الهي که خداوند متعال اذن آن را داده است.
********************************************************************
***************************** 4 ************************************
حال اجازه دهيد باقي تو دهني‌ ها را کمي خلاصه تر نثار شما کنم:
جناب عبدالله عمري
2- «خداوند متعال .... از آنان اطاعت و پيروي نماييم»
مي‌شود بفرماييد چرا ابوبکر ديکتاتور در جمع آوري زکات حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) را اسوه قرار نداد؟؟؟
مي‌شود بفرماييد که چرا عمر از حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) اطاعت نمي‌کرد؟؟
**************
3-«ايمان و باور قلبي و يقين قلبي و نظري و عملي به لفظ و معنا و محتواي "لا اله الا الله" و "محمد رسول الله" کليد سعادت و رستگاري هميشگي در دنيا و آخرت است»
منظور شما از اين ا-ل-ل-ه چيست؟؟؟ منظور شما همان وهم ساق داري است که «مکان» دارد و «در» آسمان است و به آسمان ما مي‌آيد؟؟
****
«مقتضاي چنين .... شريک قرار ندهيم .»
عجب!!! مي‌شود بفرماييد چرا شما ابوبکر در «شريک» خداوند در جعل خليفة‌الله وحتي بالاتر از خداوند مي‌دانيد؟؟؟
براستي مگر ما نبايد صبح و شام بگوييم «اياک نعبد» پس چرا شما معاويه و کعب الحبار را عبادت مي‌کنيد؟؟؟
مي‌شود بفرماييد اين اله عمر که آن را شريک خداوند در جعل قوانين مي‌دانيد چند دانه خرما را خلق کرده است؟؟؟
*************
4- «خداوند متعال همه گناهان غير از شرک را براي هر کسي که بخواهد مي بخشد, شرک را هرگز بدون توبه نمي بخشد.»
دقيقا به همين دليل نبايد ابوبکر شريک خداوند در جعل خليفة الله دانست!!!!

«شرک اين است که از غير خدا کمک خواسته شود, شفا خواسته شود, فرزند خواسته شود؛ غير خدا را در هنگام نياز و حاجت و مشکل براي رفع آن مشکل فرا خوانده شود, مثل اينکه «يا علي» «يا مهدي» «يا فاطمه» «ياحسين» و غيره گفته شود»
دروغ مي‌فرماييد جناب عبدالله عمري!!!! آنهم از آن دروغهاي عمري!!!! سخنان شما در تعارض کامل است با سخنان قرآن کريم:
1))) «وان استنصروكم في الدين فعليكم النصر»
2))) «قالوا يا موسي ادع لنا ربك بما عهد عندك لين كشفت عنا الرجز »
3))) «يا ايها الذين آمنوا ان تنصروا الله ينصركم ويثبت اقدامكم»
**********
«يا» يعني : به دادم برس !!!!! در نزد عمريون بله!!! ولي در نزد اهل لغت هرگز!!!!
*******
« «مدد» يعني : کمکم کن. اما واقعيت اين است که غير از الله کسي به داد انسان نمي تواند برسد و نمي تواند کمکش کند.»
>>>«وان استنصروكم في الدين فعليكم النصر»
**********
«و هر گونه بدعت و کار خلاف شرع که از پيامبر گرامي يا صحابه عزيز يا اهل بيت پاک ايشان با سند درست ثابت نشده باشد سبب گمراهي و هلاکت و تباهي و خسران و زيان دنيا و آخرت است»
دقيقا!!!‌ با شما صد در صد موافق هستيم!!! راستي اين بدعت جماعت خواند نماز تراويح چه بود که عمر راه انداخت؟؟؟
**************
«مثلا علاوه بر زيارت قبور که شامل دعاي خير و عرض سلام بر مردگان است، ساختن گنبد و بارگاه بر روي قبر, نماز خواندن در قبر ستان, کمک خواستن از مردگان و ساير بدعت ها خلاف قرآن و سنت و سيرت صحابه و اهل بيت پاک پيامبر گرامي – صلي الله عليه و آله وسلم – همه کارهاي خلاف شريعت و قرآن و سنت است که چه بسا ممکن است به شرک اکبر منجر گردد که بسيار خطرناک است»
بازهم دروغ گفتي عمر؟؟؟
1))) «و كذلك اعثرنا عليهم ليعلموا ان وعد الله حق و ان الساعه لا ريب فيها اذ يتنازعون بينهم امرهم فقالوا ابنوا عليهم بنيانا ربهم اعلم بهم قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذن عليهم مسجدا»
2))) «وإذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول الله لووا رؤوسهم ورأيتهم يصدون وهم مستكبرون»
******************
5- اطاعت مطلق بعد از الله متعال فقط از رسول گرامي - صلي الله عليه و آله وسلم - واجب است غير از پيامبر گرامي – صلي الله عليه وسلم- اطاعت مطلق از هيچ مخلوق ديگري ... واجب نيست ...»
بازهم دروغ گفتي عمر؟؟؟
«يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله واطيعوا الرسول واولي الامر منكم»
*********************
6-« دوستي و محبت «صحابه» و «اهل بيت» در چهار چوب شريعت باعث اجر و ثواب و پاداش مضاعف است و هر گونه عيب جويي و نکته چيني و مخالفت با آنها از گناهان کبيره و سبب انحراف و گمراهي و خروج از جاده حق و صراط مستقيم خواهد گرديد »
بازهم دروغ گفتي عمر؟؟؟؟
«وممن حولكم من الاعراب منافقون ومن اهل المدينه مردوا علي النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم سنعذبهم مرتين ثم يردون الي عذاب عظيم»
***************************
7-«عقيده داشتن به ... بسيار خطرناک است»
بازهم دروغ گفتي عمر؟؟؟ چقدر دروغ؟؟؟
(صحيح مسلم)«دخلت مع أبي على النبي صلى الله عليه وسلم‏.‏ فسمعته يقول ‏(‏إن هذا الأمر لا ينقضي حتى يمضي فيهم اثنا عشر خليفة‏)‏‏.‏ قال‏:‏ ثم تكلم بكلام خفي علي‏.‏ قال فقلت لأبي‏:‏ ما قال‏؟‏ قال ‏(‏كلهم من قريش)»
*****
«يوم ندعوا كل اناس بامامهم فمن اوتي كتابه بيمينه فاوليك يقراون كتابهم و لا يظلمون فتيلا»
«ونريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض ونجعلهم ايمه ونجعلهم الوارثين»
«وجعلنا منهم ايمه يهدون بامرنا لما صبروا وكانوا بآياتنا يوقنون»
******************
«8- عقيده عصمت ... است .»
بازهم دروغ گفتي عمر؟؟؟؟ چقدر دروغ؟؟ چقدر دروغ؟؟؟
«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا»
*******************
«9- عقيده به مهدي موعود يعني شگفت انگيز ترين دروغ ....»
خيلي عمري!!!! حتي از کتب خودت هم بي‌خبري!!!!
«الكشاف»
http://hadith.al-eman.com/Islamlib/viewchp.asp?BID=244&CID=7
«خليفة مني لأن آدم كان خليفة الله في أَرضه وكذلك كل نبي ‏"‏ إنا جعلناك خليفة في الأرض ‏"»
«البداية والنهاية»
http://www.al-eman.com/ISLAMLIB/viewchp.asp?BID=251&CID=100
«إذا أقبلت الرَّايات السُّود من عقب خراسان فأتوها ولو حبواً على الثَّلج فإنَّ فيها خليفة الله المهدي»
«كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال»
http://www.al-eman.com/Islamlib/viewchp.asp?BID=137&CID=196&SI=q3
« فتح الباري شرح صحيح البخاري»
http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=12&CID=323
http://islamacademy.al-eman.com/islamlib/hadeethlist.asp?BID=136&CID=43
«قال الحسن قال النبي صلى الله عليه وسلم‏:‏ ‏(‏من أمر بالمعروف أو نهى عن المنكر فهو خليفة الله في أرضه وخليفة رسوله وخليفة كتابه»
و ....
***********
10-«- عقيده امامت و عصمت و مهدي ....» براي تو دهني خوردن با پاسخ هاي بالا مراجعه شود.
**************
«12- خمس ...»
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=112
**************************************
در پايان جناب عبدالله عمري توجه شما را به اوصاف ابوبکر و عمر از زبان مولي الموحدين حضرت امير المومنين علي ابن ابيطالب (عليهما السلام) جلب مي‌کنم:
http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=96#s16
« كاذبا آثما غادرا خائنا»
== کاذب : «ان الله لا يهدي من هو كاذب كفار»
== غادر : «والذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه ويقطعون ما امر الله به ان يوصل ويفسدون في الارض اوليك لهم اللعنه ولهم سوء الدار»
== آثم و خائن: «ان الله لا يحب من كان خوانا اثيما» «والله لا يحب كل كفار اثيم »
پس به نص صريح قرآن و کلام مولي علي (عليه السلام):
خداوند عظيم و اعلي نه تنها «لايحب» عمر بلکه «لايهدي» عمر و براي امر لعنت و سوء الدار است.

يا علي
90 | رضا | Iran - Tabriz | ١١:٥٠ - ٣١ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام يه بار يكي تو اين سايت از مدارك اصل ونسب عمر پرسيد.متاسفانه اسمشون يادم نيست. ولي بفرماييد شناسنامه خليفه عمر ????: سندهاي موجوددر ۱:در بحار الا نوار جلد ۳۱ باب مطاعن عمر {ص۹۹و۱۰۰} ۲:در کتاب لسان الواعظين{ص۳۵۷}از محمدبن شهر آشوب مازندراني و غيره ۳:در ملل و نحل و مثالب الصاحابه جلد دوم خطي از کتاب المناقب ابن شهر آشوب ،که متاسفانه هنوز چاپ نشده است ۴:کتاب التنقيح في النسب الصريح
91 | كميل | Iran - Tabriz | ١١:٥٧ - ٣١ ارديبهشت ١٣٨٩ |
جناب مومن عبدالله سلام . با اينكه شما بزرگ و سرور من هستيد ولي يادمه كه يك اشتباه بزرگ در مورد علم و دانش عمر مرتكب شديد(با عرض معذرت) اين روايات را مطالعه بفرماييد تا ديگه به هيچ سني نگيد 20 صفحه از علم عمر برامون بيار.اون مرد سرشار از علم خرمايي 200 صفحه از اين روايات نقل كرده.توجه بفرماييد: -------------------- مدارج علمي خليفه عمر ??? مسلم در صحيح خود در باب تيمم از چهار طريق از عبدالرحمن نقل مي کند : مردي به نزد عمر آمد وسوال نمود گاهي جنب مي شوم وبراي غسل آبي پيدا نمي کنم ، تکليف من چيست و چگونه نماز بخوانم؟خليفه چنين فتواي مي دهد: نماز را ترک کن. ------------------ در بعضي از روايات است که عمر جواب داد: اگر به جاي تو بودم تا وقتي آب پيدا نکنم .نماز نمي خواندم ------------------- عمار گفت : اي خليفه ! يادت هست که من و تو در يکي از جنگ ها جنب شديم و براي غسل آبي پيدا نکرديم در حالي که نماز نخواندي؟ اما من در خاک غلطيدم و نماز خواندم . سپس خدمت پيامبر آمديم و از او سوال کرديم پيامبر نحوه تيمم را به من و تو تعليم داد که دستان خود را به خاک زده سپس صورت و دست هايمان را با آن مسح کنيم.عمر خطاب به عمار رو کرد و گفت از خدا بترس !!!! عمار در جواب گفت : اي عمر اگر تو بخواهي حرف نميزنم --------- و هزاران هزار چشمه هنرنمايي ديگر ايشان(لع)
92 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٦:٣٥ - ٠١ خرداد ١٣٨٩ |
با سلام
با پوزش از مكرر شدن بعضي از بندها و اينكه بند سوم جواب غير خوانا بود

3 ) ايمان
======
يعني بگي
====>"أشهد الا إله إلا الله"
=======> "أشهد أن محمداً رسول الله"
=========>"اشهد ان علياً ولي الله"

ممكنه بگي چرا شهادت اخر . اخوي مگر در قران نخواندي كه حداوند متعال فرمود """ يا آيها الذين امنوا اتقوا الله و كونوا مع الصادقين """( سوره توبه ايه 119 )
ايا صادق تر از حضرات ائمه شيعيان صلوات الله عليه در زمان امامتشان كس ديگري بوده . بنا بگفته تمامي علما انها صادقترين افراد زمان خود بوده اند .

امام باقر ( عليه السلام ) فرمودند :
كونوا مع الصادقين : يعني اينكه با علي ابن ابي طالب عليه السلام باشيد ) گنجي شافعي ( سني ) . كفايه الطالب . ص 236

يا علي
93 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٨:٠٦ - ٠١ خرداد ١٣٨٩ |
با سلام
جناب كميل دفاع شما از جناب عمر جانانه بود خوشم امد .
1 ) نماز را ترک کن = 4 كلمه
2 ) اگر به جاي تو بودم تا وقتي آب پيدا نکنم .نماز نمي خواندم = 12
3 ) از خدا بترس = 3
4 + 12 + 3 = 19

دنبال تفسير رقم 19 در سوره المدثر باش .

يا علي
94 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢٤:١٢ - ٠١ خرداد ١٣٨٩ |
با سلام
جناب عبد الله اينها همه را خودت نوشتي يا مشرك داشتي .
عزيز دل برادر تمام اين اباطيل را كه رديف كردي جوابش داده شده و
چرا مثل جاهلان بدون مطالعه و درك صحيح از چيزهائي كه نوشته اي مياي وسط ميدون , اونهم اينجا كه ما شاء الله دوستان با فكر و منطقي عالم من جوابتو ميدند, متاسفانه شما ( ان شاء الله كه اشتباه كرده باشم ) وهابي ميباشيد . يعني مثل اون اراجيفگويان عبد الشيطان ملحد زاده لندني , عبد الشيطان الدمشقيه ( يا الحيفائيه ) و عثمان الخبيث ميباشي . اما اگر نباشي بر ما وطيف است كه جواب با احترام بشما بدهيم .
1 ) هدف از افرينش :
=============
غرض از افرينش عالم و ادم ، معرفت و عبادت خداوندي است که ايات علم و قدرت و حکمت بي انتهاي او در تمام کائنات نمايان است ، و نظم حاکم بر جهان از ترکيب يک ذرّه تا هزاران کهکشان گواه وحدانيّت او است .

2 ) بعثت انبياء
========
بعثت تمام انبياء براي اين است که عقل ادمي را به علم ، و اراده او را به ايمان، و روح او را به مکارم اخلاق ، و اعمال او را به خير و صلاح هدايت کنند ، و نظامي قائم به قسط و عدل با اجراي احکام خداوندي که اسمان و زمين را به عدل به پا داشته به وجود اورند ، و ان غرض از خلقت و ان هدف از بعثت به وجود کسي ميسّر شد که اصول و فروع اسلام را که حاصل رسالت فرستادگان خدا از ادم تا خاتم است از مبدأ تا معاد و از طهارت تا ديات به بشريّت اموخت ، و افاق افکار را به انوار علم و حکمت کتاب و سنّت منوّر کرد .

3 ) ايمان
======
يعني بگي
====>"أشهد الا إله إلا الله"
=======> "أشهد أن محمداً رسول الله"
=========>"اشهد ان علياً ولي الله"

ممكنه بگي چرا شهادت اخر . اخوي مگر در قران نخواندي كه حداوند متعال فرمود """ ﻴﺎ أﻴﻬﺎ اﻟذﻴن آﻤﻨوا اﺘﻘوا اﷲ وﮐوﻨوا ﻤﻊ اﻟﺼﺎدﻗﻴن. » اﻟﺘوﺒﺔ. 119""
ايا صادق تر از حضرات ائمه شيعيان صلوات الله عليه در زمان امامتشان كس ديگري بوده . بنا بگفته تمامي علما انها صادقترين افراد زمان خود بوده اند .

4 ) گناهان غير بخشودني :
================
====> پـيـامـبـرخدا(ص ) : گناهان كبيره عبارتند از : شرك ورزيدن به خدا , آزردن پدر و مادر , قتل نفس (آدم كشى ) و سوگند دروغ عمدى (براى ضايع كردن حقوق ديگران و خوردن مال مردم ).
=====> از امام صادق عليه السلام :
امام صادق عليه السلام درباره گفتار خداى عزوجل كه مى فرمايد:
(( اگر خوددارى كنيد از كبيره هايى كه از آنها نهى شده ايد از گناهانتان درمى گذريم و شما را در محلى گرامى در مى آوريم)) (نساء / 36.)
فرمود: مراد از كبيره ها، گناهانى هستند كه خداى عزوجل بر انجام آنها آتش دوزخ را واجب ساخته است .

اما با حساب شما اگر بكسي غير از خداوند توسل شود ان شخص مشرك ميشود . اين حرف يعني همه خلايق خصوصا ابوبكر عمر و عثمان از مشركين بودند .
1 ) ابوبكر در وقت خلافتش از ترس مسموم شدن بهمراهش يك طبيب يهودي داشت چرا او سلامتي و دوري از بلايات را از خداوند طلب نكرد .
تاريخ الطبري الجزء الثاني ص 345

2 ) عمر ابن خطاب در بسياري از موارد به حضرت علي عليه السلام متوسل ميشد و بعدش ميگفت لو لا علي ( عليه السلام) لهلک عمر
مراجعه كنيد به : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2143
2 ) ايا اين عثمان نبود كه بجاي كمك خواستن از خداوند باز هم به حضرت علي عليه السلام متوسل ميشدند.
.......... در نتيجه غضب معترضان و انقلابيون خيلي شديد شد، عثمان از خشم آن ها ترسيد و دنبال امام علي عليه السّلام فرستاد و از او خواهش كرد كه به پيش آنان برود و هر آن چه كه مي خواهند از جانب عثمان ضامن شود. امام علي عليه السّلام به سوي آنان رفت و انقلابيون سخن امام را قبول كردند. و آنان را دستور به انصراف و متفرّق شدن نمود. هنگامي كه به محلي به بحسمي رسيدند، ......

براي مطلب كامل به اين لينك مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=47


5 ) اطاعت مطلق بعد از الله متعال فقط از رسول گرامي - صلي الله عليه و آله وسلم - واجب است .......
===================

اي كاش كه بهمين يكحرف خودتان پايبند ميبوديد .
ايا اين كلام الله را قبول داريد ؟؟؟

"واعتصموا بحبل اللّه جميعاً ولا تفرّقوا". آل عمران: 103
چرا محور وحدت چنگ زدن به حبل اللّه المتين نباشد كه دستور خداوندى بر آن است: .
از حضرت محمد صلي الله عليه و اله نقل شده كه ايشان فرمدند كه: مراد از حبل اللّه همين على (ع) است كه تمسك به وى سعادت دنيا و آخرت آدمى را تضمين مىكند؟ "وأشار بيده إلى علي بن أبي طالب (ع) وقال : هذا حبل اللّه الذي من تمسّك به عصم به في دنياه ولم يضلّ به في آخرته". كتاب الغيبة للنعماني ص 41 ، تفسير أبي حمزة الثمالي ص 138 ،تفسير كنزالدقائق ج 2 ص 186، تأويل الآيات ج 1 ص 118، نهج السعادة ج 7 ص 200 ، بحار الأنوار ج 36 ص 16.

ايا اين كلام حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم را قبول داريد .

«قام رسول الله [صلى الله عليه وآله] يوماً فينا خطيباً، بماء يدعى خمّاً بين مكة والمدينة، فحمد الله وأثنى عليه، ووعظ وذكرَّ، ثم قال: أمّا بعد، ألا أيها الناس!.. وأنا تارك فيكم ثقلين: أولهما كتاب الله....... ثم قال: وأهل بيتي أذكركم الله في اهل بيتي، أذكركم الله في أهل بيتي، أذكركم الله في أهل بيتي».

رسول خدا روزي در ميان ما خطبه خواندند در كنار بركه اي به نام خم بين مكه و مدينه پس حمد و ثناي الهي كرد و موعظه كرد و تذكر داد سپس گفت : اما بعد اي مردم آگاه باشيد .. من دو چيز گرانبها در ميان شما باقي مي گذارم اول آنها كتاب خدا .... سپس فرمودند : و اهل بيتم درباره اهل بيت من به ياد خدا باشيد درباره اهل بيت من به ياد خدا باشيد درباره اهل بيت من به ياد خدا باشيد .

صحيح مسلم: ج4 ص1873، باب فضائل علي بن أبي طالب.



6 ) دوستي و محبت «صحابه» و «اهل بيت»

كدام صحابي ؟؟؟ اون جماعتي كه ميخواستند حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم را بكشند ؟؟؟

يا ان جماعتي كه بعد از فوت جانگداز حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم و قبل از مراسم غسل و كفن كردن ايشان به سقيفه رفتند كه خليفه تعين كنند.
يا اون جماعتي كه به خانه فاطمه الزهرا سلام الله عليه حمله بردند و باعث قتل اين بزرگوار شدند و خانه اش را اتش زدند .
و هزار يك عمل ديگر كه بعضي از انها انجام دادند كه عمل به ان را خداوند جزو گناهان كبيره قرار داده و اتش جهنم را بر اين گناهكاران واجب كرده بمثل عما شنيع ملعون دو عالم خالد ابن وليد , يا زنا كردن مغيره , و , و , .

اما اهل البيت عليه السلام و صلوات :
شما و علماي كبارتا ( اگر سني هستيد ) چقدر از انها در امور مذهبتان استفاده ميكنيد ؟؟؟ ايا شما نيستيد كه دين خود را يا از دختر عتيق ابي قحافه گرفته ايد يا از ابوهريره دروغگو ( عمر اينرا گفته ناراحت نشويد ) ؟؟؟

7- پيامبر گرامي ما حضرت محمد – صلي الله عليه و آله وسلم آخرين پيامبر الهي است
===============================================
اولا بر منكرش لعنت اما شما كه خلفا 1و2و3 را در حد خدا ميپرستيد
كدامين فاسق ميگويد كه حضرت محمد – صلي الله عليه و آله وسلم ( نعوذ بالله از اينهمه حماقت اين بظاهر علما ) در نبوت خودش شك داشت و فكر ميكرد نبوت به عمر غير معصوم منتقل شده .

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
با سلام
جناب عبد الله اينها همه را خودت نوشتي يا مشرك داشتي .
عزيز دل برادر تمام اين اباطيل را كه رديف كردي جوابش داده شده و
چرا مثل جاهلان بدون مطالعه و درك صحيح از چيزهائي كه نوشته اي مياي وسط ميدون , اونهم اينجا كه ما شاء الله دوستان با فكر و منطقي عالم من جوابتو ميدند, متاسفانه شما ( ان شاء الله كه اشتباه كرده باشم ) وهابي ميباشيد . يعني مثل اون اراجيفگويان عبد الشيطان ملحد زاده لندني , عبد الشيطان الدمشقيه ( يا الحيفائيه ) و عثمان الخبيث ميباشي . اما اگر نباشي بر ما وطيف است كه جواب با احترام بشما بدهيم .
1 ) هدف از افرينش :
=============
غرض از افرينش عالم و ادم ، معرفت و عبادت خداوندي است که ايات علم و قدرت و حکمت بي انتهاي او در تمام کائنات نمايان است ، و نظم حاکم بر جهان از ترکيب يک ذرّه تا هزاران کهکشان گواه وحدانيّت او است .

2 ) بعثت انبياء
========
بعثت تمام انبياء براي اين است که عقل ادمي را به علم ، و اراده او را به ايمان، و روح او را به مکارم اخلاق ، و اعمال او را به خير و صلاح هدايت کنند ، و نظامي قائم به قسط و عدل با اجراي احکام خداوندي که اسمان و زمين را به عدل به پا داشته به وجود اورند ، و ان غرض از خلقت و ان هدف از بعثت به وجود کسي ميسّر شد که اصول و فروع اسلام را که حاصل رسالت فرستادگان خدا از ادم تا خاتم است از مبدأ تا معاد و از طهارت تا ديات به بشريّت اموخت ، و افاق افکار را به انوار علم و حکمت کتاب و سنّت منوّر کرد .

3 ) ايمان
======
يعني بگي
====>"أشهد الا إله إلا الله"
=======> "أشهد أن محمداً رسول الله"
=========>"اشهد ان علياً ولي الله"

ممكنه بگي چرا شهادت اخر . اخوي مگر در قران نخواندي كه حداوند متعال فرمود """ ﻴﺎ أﻴﻬﺎ اﻟذﻴن آﻤﻨوا اﺘﻘوا اﷲ وﮐوﻨوا ﻤﻊ اﻟﺼﺎدﻗﻴن. » اﻟﺘوﺒﺔ. 119""
ايا صادق تر از حضرات ائمه شيعيان صلوات الله عليه در زمان امامتشان كس ديگري بوده . بنا بگفته تمامي علما انها صادقترين افراد زمان خود بوده اند .

4 ) گناهان غير بخشودني :
================
====> پـيـامـبـرخدا(ص ) : گناهان كبيره عبارتند از : شرك ورزيدن به خدا , آزردن پدر و مادر , قتل نفس (آدم كشى ) و سوگند دروغ عمدى (براى ضايع كردن حقوق ديگران و خوردن مال مردم ).
=====> از امام صادق عليه السلام :
امام صادق عليه السلام درباره گفتار خداى عزوجل كه مى فرمايد:
(( اگر خوددارى كنيد از كبيره هايى كه از آنها نهى شده ايد از گناهانتان درمى گذريم و شما را در محلى گرامى در مى آوريم)) (نساء / 36.)
فرمود: مراد از كبيره ها، گناهانى هستند كه خداى عزوجل بر انجام آنها آتش دوزخ را واجب ساخته است .

اما با حساب شما اگر بكسي غير از خداوند توسل شود ان شخص مشرك ميشود . اين حرف يعني همه خلايق خصوصا ابوبكر عمر و عثمان از مشركين بودند .
1 ) ابوبكر در وقت خلافتش از ترس مسموم شدن بهمراهش يك طبيب يهودي داشت چرا او سلامتي و دوري از بلايات را از خداوند طلب نكرد .
تاريخ الطبري الجزء الثاني ص 345

2 ) عمر ابن خطاب در بسياري از موارد به حضرت علي عليه السلام متوسل ميشد و بعدش ميگفت لو لا علي ( عليه السلام) لهلک عمر
مراجعه كنيد به : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2143
2 ) ايا اين عثمان نبود كه بجاي كمك خواستن از خداوند باز هم به حضرت علي عليه السلام متوسل ميشدند.
.......... در نتيجه غضب معترضان و انقلابيون خيلي شديد شد، عثمان از خشم آن ها ترسيد و دنبال امام علي عليه السّلام فرستاد و از او خواهش كرد كه به پيش آنان برود و هر آن چه كه مي خواهند از جانب عثمان ضامن شود. امام علي عليه السّلام به سوي آنان رفت و انقلابيون سخن امام را قبول كردند. و آنان را دستور به انصراف و متفرّق شدن نمود. هنگامي كه به محلي به بحسمي رسيدند، ......

براي مطلب كامل به اين لينك مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=47


5 ) اطاعت مطلق بعد از الله متعال فقط از رسول گرامي - صلي الله عليه و آله وسلم - واجب است .......
===================

اي كاش كه بهمين يكحرف خودتان پايبند ميبوديد .
ايا اين كلام الله را قبول داريد ؟؟؟

"واعتصموا بحبل اللّه جميعاً ولا تفرّقوا". آل عمران: 103
چرا محور وحدت چنگ زدن به حبل اللّه المتين نباشد كه دستور خداوندى بر آن است: .
از حضرت محمد صلي الله عليه و اله نقل شده كه ايشان فرمدند كه: مراد از حبل اللّه همين على (ع) است كه تمسك به وى سعادت دنيا و آخرت آدمى را تضمين مىكند؟ "وأشار بيده إلى علي بن أبي طالب (ع) وقال : هذا حبل اللّه الذي من تمسّك به عصم به في دنياه ولم يضلّ به في آخرته". كتاب الغيبة للنعماني ص 41 ، تفسير أبي حمزة الثمالي ص 138 ،تفسير كنزالدقائق ج 2 ص 186، تأويل الآيات ج 1 ص 118، نهج السعادة ج 7 ص 200 ، بحار الأنوار ج 36 ص 16.

ايا اين كلام حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم را قبول داريد .

«قام رسول الله [صلى الله عليه وآله] يوماً فينا خطيباً، بماء يدعى خمّاً بين مكة والمدينة، فحمد الله وأثنى عليه، ووعظ وذكرَّ، ثم قال: أمّا بعد، ألا أيها الناس!.. وأنا تارك فيكم ثقلين: أولهما كتاب الله....... ثم قال: وأهل بيتي أذكركم الله في اهل بيتي، أذكركم الله في أهل بيتي، أذكركم الله في أهل بيتي».

رسول خدا روزي در ميان ما خطبه خواندند در كنار بركه اي به نام خم بين مكه و مدينه پس حمد و ثناي الهي كرد و موعظه كرد و تذكر داد سپس گفت : اما بعد اي مردم آگاه باشيد .. من دو چيز گرانبها در ميان شما باقي مي گذارم اول آنها كتاب خدا .... سپس فرمودند : و اهل بيتم درباره اهل بيت من به ياد خدا باشيد درباره اهل بيت من به ياد خدا باشيد درباره اهل بيت من به ياد خدا باشيد .

صحيح مسلم: ج4 ص1873، باب فضائل علي بن أبي طالب.



6 ) دوستي و محبت «صحابه» و «اهل بيت»

كدام صحابي ؟؟؟ اون جماعتي كه ميخواستند حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم را بكشند ؟؟؟

يا ان جماعتي كه بعد از فوت جانگداز حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم و قبل از مراسم غسل و كفن كردن ايشان به سقيفه رفتند كه خليفه تعين كنند.
يا اون جماعتي كه به خانه فاطمه الزهرا سلام الله عليه حمله بردند و باعث قتل اين بزرگوار شدند و خانه اش را اتش زدند .
و هزار يك عمل ديگر كه بعضي از انها انجام دادند كه عمل به ان را خداوند جزو گناهان كبيره قرار داده و اتش جهنم را بر اين گناهكاران واجب كرده بمثل عما شنيع ملعون دو عالم خالد ابن وليد , يا زنا كردن مغيره , و , و , .

اما اهل البيت عليه السلام و صلوات :
شما و علماي كبارتا ( اگر سني هستيد ) چقدر از انها در امور مذهبتان استفاده ميكنيد ؟؟؟ ايا شما نيستيد كه دين خود را يا از دختر عتيق ابي قحافه گرفته ايد يا از ابوهريره دروغگو ( عمر اينرا گفته ناراحت نشويد ) ؟؟؟

7- پيامبر گرامي ما حضرت محمد – صلي الله عليه و آله وسلم آخرين پيامبر الهي است
===============================================
اولا بر منكرش لعنت اما شما كه خلفا 1و2و3 را در حد خدا ميپرستيد
كدامين فاسق ميگويد كه حضرت محمد – صلي الله عليه و آله وسلم ( نعوذ بالله از اينهمه حماقت اين بظاهر علما ) در نبوت خودش شك داشت و فكر ميكرد نبوت به عمر غير معصوم منتقل شده .
بخاري مى گويد: «وفَتَر الوحي فترة، حتى حزن النبي فيما بلغنا حزناً غدا منه مراراً، كي يتردّى من رؤوس شواهق الجبال، فكلما اوفى بذروة جبل، لكي يلقي منه نفسه، تبدّى له جبرئيل فقال: يا محمد انك رسول اللّه حقاً. فيسكن لذلك جأشه، وتقَر نفسه، فيرجع فاِذا طالت عليه فترة الوحي غدا لمثل ذلك...».
صحيح بخارى كتاب التعبير 2982 ـ كتاب الانبياء 3392 ـ كتاب التفسير 4953. الامام البخارى 142.

بعد امامت با نبوت فرق بسياري دارد و صد البته بعضي از انبياء امام هم بودند , اما اينكه ما امامان خود را پيغمبر ميدانيم يك افتراح بيشتر نيست .
در ضمن بنظر ميرسد كه شما علم چنداني نداريد اگر داشتيد حتما بايد به موعود هرچند از ديدگاه اهل سنت اعتقاد ميداشتيد .
اين مقاله را بخوان ( اصالت اعتقاد به امام مهدي (عج) نزد علماي اهل سنت )
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=notepad&id=103

8 ) عقيده عصمت نيز که مرتبط با امامت است ادعايي بي دليل ....
به نظر ميرسد كه يا علم شما از قران كريم كم است يا با تفسير ايات حتي از اهل سنت نا اشنا ميباشيد .
ايا اين ايه را نا حا خوانده ايد :

بسم الله الرحمن الرحيم


إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا . احزاب / 33 .
خدا مى خواهد آلودگى را فقط از شما خاندان [ پيامبر ] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند .

اين مقاله را بخوانيد بشما كمك ميكند .
آيا آيه‌آي در خصوص عصمت امامان عليهم السلام در قرآن آمده است ؟
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=7661

در ضمن ايا سه خليفه اولي شما كه معصوم هم نبودند چگونه مورد تائيد ميتوانند باشند .؟؟؟؟


9 , 10 و تقرياً مكرراُ اگر واقعا اهل تحقيق باشي جوابهات توي همين سايت ميباشد .


11 ) صيغه يا ازدواج موقت نوعي سوء استفاده جنسي ...
چگونه بخودتان جرئت ميدهيد كه با يك حكم موجود قراني مخالفت بكنيد بحساب اينكه برداشت شخصي شما انرا معغول نميداند . حكم اين مخالفت شما و امثال شما با ايه قراني چه ميتواند باشد؟؟؟
اينهم ايه قراني كه دليل بر جواز متعه ( صيغه ) ميدهد .
فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أجُورَهُنَّ فَرِيضَةً) سوره نساء آيه 24 )

براي معلومات بيشتر در همين سايت مقاله زير را بخوان .
مشروعيت ازدواج موقت در كتاب هاي اهل سنت
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=93

12 ) خمس يا کليد بانکها نيز حيله و کژ راهه ديگري است

باز هم مخالفت با قران كريم و سنت حضرت محمد صلي الله عليه و ال و سلم

بازهم اين مقاله را بخوان
خمس در غير غنائم جنگي
http://imamsadeq.com/ar.php/page,513AAr1440.html?PHPSESSID=a1a81daac16e625fc5b075f6a530c4ad
قرآن كريم مي‌فرمايد:

«وَاعْلَمُوا أَنّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيء فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُربي وَالْيَتامى وَالْمَساكِينِ و ابنِ السَّبيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّهِ وَما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرقانِ يَوْمَ التَقَى الْجَمْعانِ وَاللّهُ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ». انفال/41.

«بدانيد هرگونه غنيمتي كه به دست آورديد، يك پنجم آن براي خدا و پيامبر و نزديكان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است، اگر به خدا و آنچه كه بر بنده خود در روز جدايي حق از باطل و روز درگيري دو گروه نازل كرده، ايمان داريد، خداوند بر هر كاري تواناست».

13 ) تقيه يکي ديگر از راههاي ميان بر زدن به بي ....
اصلاُ خودت فهميدي كه چي نوشتي تو را بخدايك بار اين جملات خودتو بخون اگر فهميدي از اهل سنت همين جا معپرت بخواه وگر نه بعد از چند روز جواب اين حرفتو ميدهم .


پيامبر(ص) در ضمن عهدي به جهينة بن زيد چنين نوشت:

«زير زمين و روي آن و كف دره‌ها و روي آنها از آن شما باشد، از چراگاه‌هاي آن استفاده كنيد و از آب آنها مصرف كنيد، به شرط آن كه يك پنجم درآمد خود را بپردازيد». ( الوثائق السياسية، ص 265، شماره 157. )

14 ) يکي از عمده ترين دلايلي که امروز پاک ترين انسانها يعني صحابه و اهل بيت - رضي الله عنهم- را ......
چي شد عصمت و پاكدامني اهل بيت عليه السلام را زير سوال بردي ( 8- عقيده عصمت نيز که مرتبط با امامت است ادعايي بي دليل و نوعي رقابت کاذب با .... ) حالا براي چند صد نفر از زناديق و منافقين و مرتدين كه حود را در مابين صحابه بزرگوار حضرت رسول قايم كرده بودند از ما ميخواهي كه انها را احترام كنيم . لعنت خداوند و رسولش و اهل بيت مكرمش و كساني كه از فيض اسلام مبين (بخاطر وجود اين چند صد متافقين و زناديق ) محروم مانند بر تمامي اين جماعت كه خداوند و بسيار از علما خصوصا تمامي علماي شيعه به انها اگاهي دارند . تو هم اگر مسلماني بگو امين .

15 ) علت اينکه امروز امت اسلامي با وجود اين همه مشترکات ......
نه عزيز دل برادر , علت اينهمه اختلافات اينه كه پروزه يهودي سازي اسلام بوسيله شركه بين الكفار و المنافقين السقيفه كه موسس ان ابي قحافه ( دز فاز همفر , مجري شركت يهودي انگل و امريكان ) به صخره بسيار بزرگي به اسم بيداري اسلامي تحت الرعايه وارثين اصحاب الغدير و الامامه برخورده كه كارشان را مشكل كرده .
در ضمن چرا متاسفي؟؟؟؟؟ """ متأسفانه لعن و نفرين به خورد مردم مسلمان .... " مگر لعن شيطان الرجيم و تابعينش " كه الله سبحان تعالي و نبي مكرمش بما ياد داده اند جاي تاسف دارد كه تو متاسفي ؟؟؟؟ .

16 قران را خوانده اي يا نه

إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ

سوره تحريم آيه 4

اگر ( شما دو همسر رسول خدا عايشه و حفصه ) به درگاه خدا توبه کنيد ، دل هاي شما به سوي او ميل پيدا کرده است ، اما اگر عليه او بر يکديگر کمک کنيد در حقيقت خدا خود سرپرست اوست و جبرئيل و صالح مومنان (نيز ياور اويند) و گذشته از اين فرشتگان نيز پشتيبان او خواهند بود .

ايا كلام حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم قبول داري انجائي كه در در مورد ِ آينده ي برخي از همسران ( يعني اين دو نفر ) خويش سخناني فرموده اند كه مي تواند ملاك تشخيص حق از باطل در موارد نياز باشد . به عنوان نمونه مي توان به روايتي که بخاري آن را نقل کرده است اشاره نمود که گفته است :

رسول خدا به خانه عايشه اشاره فرمودند و سه بار گفتند : فتنه ( آزمايش ) در اينجاست ؛ فتنه در اينجاست ، فتنه در اينجاست .

حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ حَدَّثَنَا جُوَيْرِيَةُ عَنْ نَافِعٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ قَامَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ خَطِيبًا فَأَشَارَ نَحْوَ مَسْكَنِ عَائِشَةَ فَقَالَ هُنَا الْفِتْنَةُ ثَلَاثًا مِنْ حَيْثُ يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ

رسول خدا به سخن ايستادند ، پس به سمت خانه عائشه اشاره کردند و سه بار فرمودند اينجاست فتنه ؛ همان جايي که امت شيطان ظهور مي کنند .

حديث :2873 صحيح بخاري کتاب فرض الخمس باب ما جاء في بيوت ازواج النبي صلي الله عليه وسلم

ايا از خودت سوال كردي چرا ما در مورد ام المومنين ام حبيبه كه دختر ابوسفيان ملعون شجره الملعونه بود و خواهر معاويه ملعون و عمه يزيد ملعون بود اينگونه حرفها نميزنيم , بخاطر اينكه حرفهايمان حقه و بدون تقيه حرفهايمان را ميزنيم .

در مورد عثمان :
آيا ازدواج دو دختر پيامبر (ص) با عثمان صحت دارد ؟
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=469

در مورد امام جعفر صادق لينك زير را بخوان

آيا روايت « ولدني ابوبكر مرتين» از قول امام صادق عليه السلام صحت دارد ؟
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=574

17) اما در مورد ازدواج حضرت علي عليه السلام و فاطمه الزهرا

.......گروهي از مهاجرين وي را از رسول‌الله (ص) خواستگاري كرده بودند و هنگامي كه رسول خدا (ص) وي را به حضرت علي (ع) تزويج كرد، گِله كردند و آن حضرت فرمود: «من فاطمه را به علي تزويج نكردم، بلكه خدا او را به علي تزويج كرد»
اما در مورد خرجش اونرا هم الله سبحان تعالي داد اسمي از عثمان ديگران در ميان نبود . چرا دروغ .

18 عبد الله عزيز گويا طولاني شد در پايان عرض من اين است که شما و خانواده محترم اگر مي خواهيد سعادت دنيا و آخرت را به دست آوريد به قرآن کريم روي بياوريد و سنت صحيح رسول گرامي -صلي الله عليه وسلم- را مطالعه نماييد قرآن را خداوند برا فهميدن آسان کرده است کساني که مي گويند قرآن قابل فهم نيست تجارت دارند و مي ترسند که اگر شما قرآن بخوانيد تجارتشان کساد شود براي همينه كه صحاح مسلم و بخاري را همتراز يا بهترين بعد از قران كريم ميخوانند و حالا كه بياري خداوند متعال دسترسي به تمامي حقايق خصوصا در مورد شيعه اسانتر شده به تلاش هاي بيهوده برخواسته اند .
خداوند بحق علي عليه السلام بصراط مستقيم هدايت كند ان شاء الله .

يا علي

95 | حامد | Iran - Tehran | ٢٢:١٢ - ٣٠ خرداد ١٣٨٩ |
ترو خدا يه فكري به حال شيعه هاي جهان بكنييد اين وهابي ها مثله ابه خوردن خونه شيعه ها را حلال كردن چرا؟ مگر شيعه ها چه گناهي كردن كه يازده امامشون عذاب كشيدن وشهيد شدند وپيرانشون اينگونه كشته شوند به خدا سوگند اگر پيغمبر هم بود با اينها نبود
96 | كوروش | Iran - Tehran | ٢١:٥٥ - ٢٢ تير ١٣٨٩ |
با سلام . من زرتشت هستم و در کل انداختن بين دوستان شيعه و سني دخالت نميکنم هرچند که اطلاعات خوبي راجع به اين موضوع دارم. دوستان خوبم آيا ميدونيد که ايران پاک در ابتدا زرتشت بود.بعد ها با حمله اعراب مسلمون به کشورمون ، ايران پاک مسلمونه سني شد در زمان شاه صفوي بود که کشتارها و سربريدن هاي مردم بي گناه ، شيعه رو مذهب رسمي ايران کرد. شما که بارها وصيت نامه آقاي خميني رو در دانشگاه خونديد شده يه بار وصيت نامه کوروش بزرگ رو بخونيد.
97 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٥:٥٢ - ٢٣ تير ١٣٨٩ |
با سلام
جناب كوروش دوتا سوال كوچك :
1 ) مقبره پدر كورش موسس سلسه هخامنشيان در كجاست ؟؟ بالاخره ايشون براي خودش قبري درست كرد , پس حتماُ براي پدرشون هم كاري ميكرد
2 ) دين ايرانيان قبل از زرتشت چه بوده ؟؟؟
بعد چرا حرفهايت شبيه بلانسبت بلا نسبت روم به ديوار بي ادبي نشه مثل اقاي م هر ان , خانم شيلا . لي لي لي لي و خواهر حفصه وو وو است .

يا علي

98 | عياران(كوروش عزيز بخواند) | Iran - Tehran | ٢٠:٣٠ - ٢٣ تير ١٣٨٩ |
به نام خداوندگار هستي

سلام جناب >> (( کوروش )) <<

حال شما؟! مطلبتان را مطالعه کردم گرامي. اما لازم به ذکر است که چند نکته ي ظريف را به شما عزيز بزرگوار ياد آوري کنم در مورد حمله ي اعراب ( خلفا) به ايران.

عزيز دل.! از نظر امير المومنين علي (ع) اصلا جنگ بين ايران و اعراب مذموم بود.

خليفه ي دوم ( عمر ابن خطاب ) بود که خودسرانه اين جنگ را به پا داشت و وقتي ديد عجب کاري کرده ( تمام قواي ايراني از استان هاي مختلف. قم و شيراز . خراسان و ......... براي جنگ آماده شدند و صف آرايي کردند ) و از ترس دندان هايش به هم ميخورد.

عزيز دل.! وقتي امير المونين علي (ع) متوجه شد با اينکه ايشان از قوي ترين جنگ آوران تاريخ اسلام و سر آمد يلان بود در اين جنگ شرکت نکرد.
و حتي حسنين (عليهم السلام ) را هم براي ياري نفرستاد.
چرا؟
به اين دليل که اصلا اسلام علوي با اسلام عمري زمين تا آسمان تفاوت دارد.
اگر ميبيني 4 نفر در طول تاريخ به نام شيعه افعالي ناشايستي انجام داده اند ايشان نه به نمايندگي از شيعه اين کار ها را کرده اند.

در اسلام علوي و اهل بيتي اجبار براي اسلام وجود ندارد که ندرد.!!!!!

همين اعراب عمري بودند که چه بسياري از زنان پاکدامن و موحد ايراني تجاوزات ننگين و زشتي کردند که در طول تاريخ بي سابقه بوده

جالب است که نظر شما را به دو تن از ياران ايراني مولا امير المومنين که خيلي هم به اين دو تن علاقه داشت. ( جناب هرمزان شهيد و مولانا و مقتدانا بابا شجاع الدين فروز ابو لولو . پيروز نهاوندي) جلب کنم.:


ابولولو( پيروز نهاوندي) ابتدا در جنگ ميان ايران و روم به اسارت روميان و بعدها در جنگ بين مسلمانان و روميان به اسارت مسلمانان و بعنوان اسير جنگي در سهم مغيره بن شعبه( لعنت الله عليه) که از دشمنان اميرالمومنين و از نزديکان و ارادتمندان عمربن خطاب بوده است.

در آمده و از اين به بعد مرحله ديگري از زندگي وي در مدينه النبي رقم مي خورد .
نحوه آشنايي حضرت ابولولو ( رحمت الله عليه)با حضرت اميرالمومنين :



يکي از محبين و دوستداران نزديک اميرالمومنين شهيد مظلوم جناب هرمزان بوده است .

که قبل از اسارت به دست مسلمانان فرمانرواي سابق شوش و شوشتر بوده .
همچنين وي بنا بر بعضي نقل ها پسر يزدگرد سوم پادشاه وقت ايران و برادر عليا مخدره حضرت شهربانو همسر حضرت سيدالشهداء حسين بن علي بوده است .
که بعد از قتل عمر بدست ابولولو( رحمت الله عليه) هرمزان را به خاطر دوستي نزديک با ابولولو( رحمت الله عليه) به شهادت رسانده و پيکر او را قطعه قطعه نمودند . شهيد هرمزان ايراني و در جنگ بين مسلمانان و ايرانيان در منطقا اهواز به اسارت و هنگامي که او را نزد عمربن خطاب مي برند ، وي اسلام را بر جناب هرمزان عرضه ميکند امام هرمزان از پذيرفتن آن امتناع مي ورزد .

از اين رو عمربن خطاب دستور ميدهد تا گردن او را زنند که جناب هرمزان ميگويد : شايسته نيست اسير را در حال تشنگي بکشيد .

از اين رو براي او ظرف آبي مي آورند . وي مي پرسد : آيا تا زمانيکه آب را نياشاميده ام در امانم ؟ عمر پاسخ مثبت مي دهد و هرمزان نيز با زيرکي خاصي ظرف آب را به روي زمين ميريزد و از خوردن آن امتناع مي ورزد .( در بعضي جاها آمده است که آب را بر زمين ميريزد)
تا به اين طريق اجراي فرمان قتل را به خاطر اماني که از خليفه گرفته بود ، به تاخير اندازد و عمر که از منظور جناب هرمزان مطلع گرديد مجددا دستور به قتل هرمزان حتي در حال تشنگي مي دهد که در اين بين وجود مقدس اميرالمومنين که در مجلس حاضر بوده اند در اعتراض به حکم عمر ميفرمايند : کسي را که امان داده ايد ، نبايد بکشيد . عمر از حضرت امير سوال کرد : به نظر شما با چنين شخصي چگونه رفتار کنيم ؟
حضرت امير فرمودند : حکم اسلام اين است که فديه و مبلغ يک غلام را به نفع بيت المال مسلمين بگيريد و او را بعنوان غلام به يکي از مسلمانان واگذاريد .
حضرت فرمودند : من اين مبلغ را مي پردازم و او را قبول مي کنم . و اينجا بود که جناب هرمزان با مشاهده اين بزرگواري از حضرت امير به دين مقدس اسلام تشرف يافت .
و نيز از همان روز بغض و کينه عمر خطاب را به دل گرفت . حضرت نيز بعلت تشرف جناب هرمزان به اسلام ، وي را آزاد نمودند .

و از آن به بعد جناب هرمزان خود را از ملازمان حضرت اميرالمومنين نمود و بيشتر اوقات خود را در مسجد و عباذت در آن به سر مي برد .

آزاد گرديدن شهيد هرمزان توسط اميرالمومنين از اسارت و برقراري ارتباط نزديک وي با اميرالمومنين و بغض و کينه اي که هرمزان به خاطر محکوميت ناحق به قتل از سوي عمربن خطاب(ل) به دل گرفته بود از سويي و از سوي ديگر ظلم و ستم هايي که از جانب مغيره بن شعبه( لعنت الله عليه) که دشمني خاصي با اميرالمومنين داشت و از دوستان نزديک عمربن خطاب به شمار مي رفت ، و شکايت هاي مکرري که حضرت ابولولو ( رحمت الله عليه)به خاطر ظلم و ستم هاي مغيره به نزد خليفه ظاهري وقت يعني عمربن خطاب ارائه نموده بود ولي هربار با اغماض و بي اعتنايي عمر روبرو مي گرديد که اين باعث ايجاد بغض و کينه عمر که ادعاي خلافن بر مبناي عدالت بر مسلمين را داشت در دل ابولولو گرديده بود .
که موارد فوق ميتواند برخي از زمينه هاي آشنايي و نزديکي بين اين دو يار اميرالمومنين را فراهم گدانيده باشد و آنان را در هدفي مشترک که قتل عمربن خطاب است همراه سازد .

و اين نزديکي بين حضرت ابولولو( رحمت الله عليه) و جناب هرمزان به حدي بوده است که به نقل تواريخ غير شيعه بعد از ضربه خوردن بدست جناب ابولولو ( رحمت الله عليه)، فرزند عمر بنام عبيدالله به محض شنيدن خبر ،اين اقدام قتل عمر را به قطع يقين به جناب هرمزان نسبت داد . فلذا فورا بعنوان قصاص جناب هرمزان را به شهادت رسانيد . و پيکر او را قطعه قطعه نمود . و اين در حالي بود که حضرت اميرالمومنين همواره بعد از آن واقعه خواهان خون به ناحق ريخته شده هرمزان بود . ولي عثمان خليفه به ناحق بعد از عمر هرگز اين حکم را اجرا نکرد .
و زماني که اميرالمومنين به خلافت ظاهري رسيد ، عبيدالله فرزند عمر از ترس جان خود به شام گريخت و به معاويه پناهنده شد که نهايتا اراده الهي جلوه کرد و در جنگ صفين به دست آن حضرت به هلاکت رسيد .


وضع ماليات سنگين بر اسيران و درخواست ساخت آسياب بادي از سوي عمر :


و نيز از همين جا ارتباط و علاقه جناب ابولولو ( رحمت الله عليه)به اميرالمومنين(صلوات الله و سلامه عليه) علت ظلم و ستمها و وضع خراج و ماليات سنگين از سوي مغيره بن شعبه (لعنت الله عليه) بر جناب ابولولو( رحمت الله عليه) واضح مي گردد که چيزي مطابق 3 تا 4 درهم در روز بوده است و او که توانايي پرداخت چنين مبلغي را نداشته است ، چندين بار بعنوان اعتراض و تظلم به عمربن خطاب مراجعه کرد . اما نه تنها جواب مثبت نشنيد ، بلکه در آخرين بار وقتي عمر با اعتراض و شکايت جناب ابولولو مواجه شد در جواب گفت : اين در حق تو که به حرفه آهنگري ، نجاري و... آشنايي داري چيز زيادي نيست .
آنگاه وي از جناب ابولولو سوال کرد : شنيده ام تو از ايرانيان هنر آسياب سازي آموخته اي که مي تواند با نيروي باد به گردش درآيد آيا مي تواني براي ما نيز چنين آسيابي بسازي؟
و او در جواب پاسخ داد : برايت چنان آسيابي بسازم که تا روز قيامت از حرکت باز نايستد . يا به نقل ديگر اينگونه پاسخ داد : چنين آسيابي بسازم که آوازه اش در شرق و غرب عالم طنين انداز شود . اينجا بود که اين کلام و سخن ابولولو ، عمربن خطاب را به ياد تعبير خوابي انداخت که مدت ها قبل ديده بود .
پرنده اي قرمز با سه ضربه ي منقار به او ضربه ميزند . که معبرين خواب اينگونه تعبير کرده اند که به زودي تو را مردي از عجم با سه ضربه خواهد کشت . از اين رو عمر به محض شنيدن اين جمله از جناب ابولولو درباره او چنين گفت : اين غلام مرا تهديد به قتل کرد و اگر من بتوان کسي را ولو با تهمت ناروا به قتل برسانم آن کس او خواهد بود .
از آن روز به بعد که جناب ابولولو که ظلم فاحش و آشکار برخورد خود را که نمونه اي کوچک و ناچيز از آن ظلم روا رفته بر جامعه اسلام و مسلمين و نيز بر شخصيت ممتاز در آن عصر و همه اعصار بعد از رسول گرامي اسلام يعني اميرالمومنين را مشاهده مي نمود که آنگونه حضرت را خانه نشين و بغض در گلو و خار در چشم ساخته و همواره راه صبر را پيشه نموده عزم خود را جزم نمود تا انتقام خشم فروخورده آن حضرت
و انتقام همسرش حضرت صديقه طاهره را بستاند .


اطلاع اميرالمومنين(صلوات الله و سلامه عليه) از اقدام حضرت ابولولو( رحمت الله عليه) :

از جمله زير بخوبي ميتوان برداشت نمود که جناب ابولولو تصميم خود را به اطلاع اميرالمومنين رسانده بود و تقرير و تاييد حضرت را نسبت به عمل خود بدست آورده بود و يا به نحوي ديگر آن حضرت در جريان اين امر قرار داشت . چرا که طبق اين نقل :

اميرالمومنين خطاب به عمر فرمودند : " به خاطر ظلم ها و اعمال قبيحي که نسبت به عترت پيامبر انجام دادي تو را مي بينم که به واسطه جراحتي که از سوي عبدي که با ظلم و ستم بر او حکم مي راني کشته مي شوي و او به خدا قسم علي رغم ميل باطني تو وارد بهشت مي گردد."

و عمر در جواب گفت : اي اباالحسن ! آيا تو از کهانت و پيشگويي ابائي نداري ؟ و اميرالمومنين در پاسخ فرمودند : سخني با تو نگفتم مگر بر اساس انديشه ها و معلومات خود .
و يا طبق نقل ديگري اميرالمومنين خطاب به دومي فرمودند :" اي مغرور ! همانا تو را مي بينم که در دنيا به واسطه جراحت و ضربتي که از عبدي که تو از روي ظلم و جور بر او حکم مي راني کشته مي شوي و اين توفيقي است که خداوند نصيب او مي گرداند ."

و نکته جالب اين است که عمر بعد از آنکه بدست ابولولو( رحمت الله عليه) مضروب گرديد و در بستر افتاد با توجه به هشدار فوق که قبلا از اميرالمومنين صادر شده بود چندين بار خطاب به اميرالمومنين گفت : يا علي ! آيا سزاوار بود که اين کار با اطلاع و آگاهي توصورت پذيرد ؟
لذا از رواياتي نظير متون فوق استفاده مي گردد که حضرت به نحوي از اين اقدام با خبر بوده اند و آن را براي حضرت ابولولو ( رحمت الله عليه)توفيقي از سوي خدا شمرده و باعث متنعم گرديدن به بهشت خداوند مي داند .


نامه حضرت ابولولو به عمربن خطاب :


کياست و زيرکي حضرت ابولولو( رحمت الله عليه) در اقدام خود به حدي بود که او مدتي قبل از مضروب نمودن عمر ضمن نامه اي به عمر به شکل سر پوشيده و بدون آنکه عمر غرض او را بفهمد حکم و سزاي کسي را که نسبت به مولا و آقاي خود جسارت و همسر او را مورد هتک و آزار و اذيت و فرزند او را به قتل برساند ، سوال نمود و اقدام آينده خود را مستند به حکم خود او ساخت .

ابولولو ( رحمت الله عليه)به عمر نامه نوشت که: "جزاي کسي که عصيان مولايش را نمايد و ملک مولايش را غصب کند و همسر مولايش را مورد ضرب و شتم قرار دهد چيست ؟"
عمر نيز در پاسخ مکتوب داشت : "بدرستيکه قتل چنين کسي واجب است."

فلذا هنگاميکه ابولولو ( رحمت الله عليه) خود را به عمر رسانيد تا او را به هلاکت برساند با استناد به مکتوبه او خطاب به او کرد و فرمود : چرا عصيان مولايت اميرالمومنين را نمودي ؟ چرا همسر او فاطمه را مورد ظلم خويش قرار دادي و فرزندش را سقط نمودي ؟
آنگاه در حاليکه او را لعن مي نمود ، ضربه هاي پي در پي بر او وارد ميکرد .(ماشاء الله)

روز واقعه :

سرانجام حضرت ابولولو( رحمت الله عليه) هنر و حرفه آهنگري خود را به خدمت گرفت و خنجري دو سر که قبضه(بنازمش آن تيغ را) آن در وسط قرار داشت ، تهيه نمود . تا اينکه بنابر قول صحيح و مشهور در نزد شيعه ، در سحرگاه روز دوشنبه 9 ربيع الاول سال 23 هجري در حاليکه عمربن خطاب تازيانه بدست در حال امر کردن نماز گزاران بود که صفوف خود را منظم نمايند ، خود را به وي رسانده و با سه ضربه کاري شکم خليفه را تا خاصره او شکافت و در حاليکه عده اي از نزديکان و اطرافيان عمربن خطاب قصد دستگيري و حمله به او را داشتند با زخمي کردن 13 نفر ديگر از آنان از محل حادثه گريخت . و عمر بعد از آنکه 3 روز در بستر افتاده بود در سن 60 سالگي به سوي جهنم بال گشاييد و از دنيا رفت .

سرانجام حضرت ابولولو(به نقلي):

بعد از گريختن جناب ابولولو ( رحمت الله عليه)از مکان وقوع واقعه در مسير راه خود را به اميرالمومنين علي بن ابيطالب(صلوات الله و سلامه عليه) رسانيده و به محض مواجهه با حضرت که بر درب منزل نشسته بود ، اين مطلب را ميتوان استنباط نمود که علت انتظارر اميرالمومنين در آستانه منزل اين بوده است که حضرت ظاهرا منتظر بازگشت ابولولو ( رحمت الله عليه)بوده اند .

و اين بدان معني است که حضرت در جريان امر قرار داشته اند و منتظر شنيدن خبر موفقيت آميز او بوده اند . خبر اقدام خود را به حضرت مي رساند و عرض مي کند "
مولاي من ! شکم آن شخص را پاره کردم . يعني در حقيقت اشاره به همان نفرين حضرت زهرا بانوي پهلو شکسته( سلام الله عليها) مي نمايد که از خداوند خواسته بود که شکم عمر را پاره کند .

و حضرت با شنيدن اين خبر به ياد مصائب بي بي دو عالم حضرت زهرا( سلام الله عليها) افتادند و ضمن بکاء و گريه شديدي فرمودند :
"اي کاش امروز دختر رسول خدا زنده مي بودند و اين خبر را مي شنيدند ."( امروز غدير ثاني من است)
و حضرت بعد از آن به قدرت و اعجاز خود نامه اي براي قاضي کاشان مبتني بر پناه دادن و تکريم وي و تزويج دختر خود به او ، آن جناب را بر مرکب مخصوص خود بنام دلدل نشاندند.
و او را به سرزمين شيعه نشين کاشان فرستادند .
و سپس اميرالمومنين(صلوات الله و سلامه عليه) که از تعقيب ماموران حکومت با خبر بودند ، از آن مکان قبلي که نشسته بودند برخاستند و جاي ديگر نشستند و چون ماموران که در تعقيب جناب ابولولو (رحمت الله عليه)بودن با حضرت مواجه شدند و از حضرت جوياي ابولولو شدند که آيا او را نديده ايد ؟ و حضرت با فرمودن جمله اي به حقيقت آنان را گمراه نمودند و فرمودند :
" مادامي که در اين مکان بوده ام او را نديده ام ."

حضور ابولولو (رحمت الله عليه) در کاشان و اقامت وي تا پايان حيات مبارکشان و اما درباره دوران اقامت و مدت زمان زندگي جناب ابولولو در شهر کاشان و سال وفات او و اينکه آيا او از فرزندان و يا نسلي منسوب به او باقي مانده است ؟ گرچه بعضي از اهالي آن منطقه به لقب ها و اسامي چون :

لؤلؤيي، شجاع الديني و از اين قبيل نامها منسوب مي باشند اما اطلاع دقيقي در اين زمينه براي ما يافت نگرديد.

لکن با توجه به مطلبي که قبلا ذکر گرديد که اميرالمومنين او را براي ادامه حيات و تشکيل زندگي به آن ديار فرستاد و در اين خصوص به قاضي شهر کاشان توصيه و سفارشاتي فرمود و نيز با استفاده از متن زير استفاده مي گردد که وي با وجود پيگرد ها و تعقيب دستگاه حکومت آن زمان ، اما به اراده الهي تا پايان حيات خويش در اين خطه از سرزمين شيعه نشين و محب اهل بيت که حتي يک روز سابقه کفر و بت پرستي و سني گري نداشته مي زيسته است . و سرانجام بنابر قول صحيح در کنار شيعيان کاشان جان به جان آفرين تسليم کرد و در مکان فعلي مدفون گرديده است . در اين خصوص به متن زير توجه نماييد :

در کتاب مجالس المومنين گويند : "اهل کاشان را عقيده آن است که فيروز بعد از قتل عمر به کاشان آمده و ار خوف اعداء پنهان گشته ، اهالي کاشان نيز به واسطه علاقه به خاندان رسالت تعظيم و تکريمش کرده تا آنکه در آنجا وفات يافته و در خارج شهر مدفون گرديده است ."

******************************************************************************************

از اين مطالب چند چيز ثابت ميشود.

1) اينکه شما خود شاهد باش با اينکه شما هم مذهب ما ( مسلمان شيعه) نيستي و در سايت مسلمين نظر ميگذاري نظرات شما بزرگوار علني ميشود و اين نشان از سخا و کرم و گشاده نظري مديران سخت کوش و بزرگوار اين سايت دارد که حتي نظر غير مسلم را هم بدون کم و کاستي آشکار ميکنند ( بر خلاف سايت هاي اهل سنت)

2) سابقه ي حب ايرانيان به مولا و حب مولا به ايرانيان موحد.

جناب کوروش زرتشتي عزيز.! اسلام شيعي جدا از اسلام خلفاست و بزرگترين فرقش هم در همين آزادگي و مروت و فتوت شيعيان است که اين وجه اشتراک ايرانيان با مرام م منش امير المومنين علي ابن ابي طالب( صلوات الله و سلامه عليه) است.

و دو باره ميگويم ! اگر شما با نام يک زرتشتي در سايت هايي مانند سني نيوز و ...... نظر ميدادي اولا شما را مجوسي خطاب ميکردند و نجستان ميدانستند بر خلاف ما که شما را اهل کتاب ميدانيم و هم اکنون در کشور ما( در واقع کشور همه ي ما زيرا ما همگي ايراني هستيم و به ايراني بودنمان هم افتخار ميکنيم) از حقوق خود به خوبي برخوردار هستيد و ........
و برخورد مديران مدبر سايت را هم با علني کردن و گشاده رويي ديديد.( در ضمن ما به فکر کل انداختن با کسي نيستيم و قصدمان روشنگري و دفاع از مذهب حق مان است و بس.)

اميدوارم هر جا که هستيد در پناه حق محفوظ باشيد.
99 | كميل | Iran - Tabriz | ٢٢:٥٨ - ٢٣ تير ١٣٨٩ |
مجيد برادرم ميبيني واسه رد گم كني نوشته((.. اطلاعات خوبي راجع به اين موضوع دارم)) چرا رسواش ميكني؟
100 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٦:٤٩ - ٢٤ تير ١٣٨٩ |
با سلام جناب كميل نميخواستم رسوايشان كنم فقط نوشته ايشان شبيه اونها بود . بهرحال از حضور ايشان در اين سايت بسيار متشكرم چرا كه اگر ايشان نبودند برادر بزرگوارمان اقاي عياران اين اتفاقيه تاريخي را بروز نميدادند . از شما جناب عياران كمال تشكر را دارم بسيار تا بسيار عالي بود خصوصاً دعاي حضرت فاطمه الزهرا بايد بوسيله يك مجاهد ايراني بانجام برسد . روح تمامي مجاهدان راه فاطمه زهرا شاد باد . يا علي
101 | كميل | Iran - Tabriz | ١١:٢٦ - ٢٥ تير ١٣٨٩ |
اخوي مجيد ولي به نظر من كارتون درست بود اينا همشون سني هستن و خودشونو زرتشتي و... جاميزنن.خوب دستشونو رو ميكني.
زرتشتي كجا بود؟
102 | كوروش | Iran - Tehran | ٢٠:٥٠ - ٣١ تير ١٣٨٩ |
از دوست عزيزم آقا يا خانم عياران تشکر ميکنم به خاطر توجهي که به من داشتن ولي دوست خوبم من اصلا قصد مقايسه ي شيعه و سني و اينکه کدومشون به حق رو نداشتم و ندارم و نخواهم داشت و خيلي خيلي ببخشيد اصلا واسم ذره اي اهميت نداره که کدومشون به حقه و اينکه شما به اين موضوعات ميپردازي به نظرات مجيد م علي و کميل عزيز دامن ميزنه که بيان ميکنند من سني هستم ولي بايد بگم که من نه شيعه هستم و نه سني و قصد دفاع يا حمله به هيچکدوم رو ندارم و به خودم هم چنين اجازه اي نميدم.و اينکه شما بيان ميکنيد رفتاري که شيعيان ايران با زرتشتيان ميکنند رو اعراب اهل تسنن نميکنند بايد بگم که همينطور که خودت ميدوني ايران زماني زرتشت بوده و نبايد انتظار داشت که رفتار ايرانيان با زرتشتيان با رفتار اعراب چه اعراب شيعه چه اعراب سني با زرتشتيان يکسان باشه.من با مشاهده ي شبکه هاي ماهواره اي که در اون بين اسلام و ساير اديان مثل يهودي و مسيحي مناظراتي برگزار ميشه که در اون مناظرات غير مسلمون ها بسيار زياد دامن ميزنند به تعدد زوجات حضرت محمد پسر حضرت عبدالله و ازدواج با حضرت عايشه در حالي که حضرت عايشه 6-7 بيشتر نداشت واقعا تحت تاثير قرار ميگيرم و اصلا با اين کوبيدن ها موافق نيستم همينطور با کاريکاتورهايي که هيچ تناسبي با حضرت محمد نداره اصلا موافق نيستم و مخالف اين نظر معروف هستم که ميگه تمام مسلمون ها تروريست نيستند ولي تروريستها همه مسلمونند و اسلام از نظر من اين طور نيست که در شبکه هاي ماهواره اي و فيلم هاي هاليوودي تبليغ ميشه.
103 | عياران(كوروش = احمد حنبل=ابوهريره لعنت الله عليهم) | Iran - Tehran | ١٥:٥١ - ٠٢ مرداد ١٣٨٩ |
عججججججججججججججججب....................عجججججججججججججججججججب.!!!!

ببين عبد ال...... جان که الآن با نام کوروش وارد شدي.؟!

منم ميتونم اسممو بگذارم انوشيروان يا کيخسرو يا گشتاسب يا هر اسمي به ظاهر ايراني که .........

آخه مردک بي مقدار.! شما اهل بدعت و وهابيت که نه خودتونو سني ميدونيد و نه شيعه چقدر خوب خودتونو لو ميديد.

ايهالناس.! توجه کنيد:>>> ا حضرت عايشه در حالي که حضرت عايشه 6-7 بيشتر نداشت <<<

برو جمع کن بند و بساطتو منافق 1000 چهره ي کذاب الدوله ي کثيف لندني.

مکروا و مکر الله. والله خير الماکرين
104 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢٠:٢٤ - ٠٣ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام
قربون خدا برم كه دشمنان حق را با دست خط خودشون مفتضح ميكنه .
اينقدر از سني بودن خودت راضي هستي كه حاضري خودتو لا مذهب قرار بدهي .
اون اوليتون با نقل يك حديث خود در اوردي خودش مفتضح كردو تو هم با حضرت خواندن ان پير دختر ترشيده سرخسياه ( حميرا ) .
در ضمن از مسيحيان و يهوديها دفاع نكن , اگر ما بخواهيم بمثل اونها رفتار كنيم تعدد زوجات انبيائي كه خود را پيرو انها خطاب ميكنند را پيش ميكشيدم .

يا علي

105 | كوروش | Iran - Tehran | ١١:٣٨ - ٠٥ مرداد ١٣٨٩ |
من نظر دوست خوبم عيدالله رو خوندم و فهميدم كه ايشون مثل شما فكر نميكنه ولي واسه ي چي شماها فكر ميكنيد كه اگه تو اين دنيا كسي وجود داشته باشه كه نظرات شما رو تاييد نكنه اون يه نفر عبدالله اس.دوستان لطفا احترام خودشونو نيگه دارن.اگه خود آقا عبدالله اين پيام ها رو ميخونن بيان و به دوستان بگن كه دارن اشتباه فكر ميكنن.اگه حضور من در اين سايت و نظر دادن هام موجب ناراحتي عده اي ميشه من ترجيح ميدم كه ديگه پيام ندم.در ضمن من نميدونم مشكل شيعه با همسر اول پيامبر اسلام چيه فكر ميكردم به خاطر اينكه زن پيامبرتونه با احترام ازش ياد ميكنين شبكه هاي ماهواره اي هم كه درش مناظراتي بين مسلمون ها با ساير اديان برگزار ميشد همسر اول پيامبرتون رو با لفظ حضرت خطاب ميكردن منم به همين خاطر بود كه گفتم حضرت ولي باشه اگه اين مورد موجب ناراحتي دوستان شد من عذر ميخوام.
106 | كربلايي غلامرضا نيكوسرشت | Iran - Tehran | ١٧:٠٠ - ٠٧ مرداد ١٣٨٩ |
خدا شما را که سرباز امام خامنه اي و منتظر حضرت بقيه اله ياري فرماييد.
نوگر و دست بوس شما حقيقت گرايان راه کوي معرفت هستم يا حق التماس دعا

http://nikoseresht.blogfa.com
107 | هدي | Iran - Tehran | ١٧:٠١ - ٠٨ شهریور ١٣٨٩ |
مريم جون اخه هر وقت ما شيعه ها با شما سني ها مناظره ميکنيم شماسني ها بجاي دليل و مدرک آوردن به شيعه ها فحش مي دهيد و فرار مي کنيد.اصلا فکر کنم اين قانون شما هست که هروقت کم مياريد بايد فرار کنيد که خداي نکرده يه حقيقتي براتون روشن نشه . اهل سنت تو مدرسه واقعا مناظره ياد ميدند؟
عزيزم سوالاتت رو همين جا بگو
108 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢١:٢١ - ٠٨ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام
خواهر محترم خانم هدي چرا به اين مريم خانم ميگي فرار ميكنند , نه خير اينطور نيست , فرار نمي كنند وليكن يك عادت دارند و ان اينه كه هم هويت شون را عوض ميكنند و هم جنس شون هم دينشونه و هم مذهبشون .
گاهي به اسم مهران خواهر هناوا دخترابوبكر , كوروش و ,,,,,
همه اينكار هارو ميكنند ولي فرار نمي كنند دز زبان فارسي به اينها ميگويند مارموذ هفت خط .
يا علي
109 | مريم | Iran - Tehran | ٢٤:٣٣ - ٠٨ شهریور ١٣٨٩ |
باورم نميشه حتي سايتايي که در مورد اين مناظره مطلب نوشتن رو فيلتر کردن!!!!!!!!!!!!!!!!! اه حتي بما اجازه نميدن خودمون فکر کنيم و درست و غلط رو تشخيص بديم. بجاي ما فکرم ميکنن. اگه نميترسيدين نبايد اينکارو ميکردين. اهل سنت به بچه هاشون تو مدرسه مناظره ياد ميدن اونوقت شما حتي اجازه نميدين نظرات مخالفو بدونيم. جاي تاسفه پس کجا بايد دنبال جواب سوالامون بريم
110 | كوروش | Iran - Tehran | ٠٢:٠٨ - ٠٩ شهریور ١٣٨٩ |
اين بحث ها بي نتيجه است.اين که سني بگه من حقم و شيعه انکارش کنه.اصلا خيلي ببخشيدا شما آدم باش اون دنيات با من. مگه محمد بن عبدالله نبود که گفت خوش رويي و رسيدگي به يتيمان از نماز و روزه هم واجب تره چه برسه به اين مسايل پيش پا افتاده که دوستان گاهي اوقات مطرح ميکنن
111 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٣:٥٣ - ٠٩ شهریور ١٣٨٩ |
باسلام ===۩۩======۩۩=== بسم الله الرحمن الرحيم ===۩۩======۩۩=== ===۩۩======۩۩=== وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۳۴﴾ ===۩۩======۩۩=== ۩۩===و چون فرشتگان را فرموديم براى آدم سجده كنيد پس بجز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد [همه] به سجده درافتادند ===۩۩ ۩۩=== وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ ﴿۳۵﴾ ۩۩=== ===۩۩=== ۩۩ و گفتيم اى آدم خود و همسرت در اين باغ سكونت گير[يد] و از هر كجاى آن خواهيد فراوان بخوريد و[لى] به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد بود ۩۩===۩۩=== ==۩۩===۩۩ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿۳۶﴾ ۩۩===۩۩== ۩۩===۩۩=== پس شيطان هر دو را از آن بلغزانيد و از آنچه در آن بودند ايشان را به درآورد و فرموديم فرود آييد شما دشمن همديگريد و براى شما در زمين قرارگاه و تا چندى برخوردارى خواهد بود ۩۩===۩۩=== ===۩۩===۩۩===۩۩===۩۩===۩۩===۩۩البقره ۩۩===۩۩===۩۩===۩۩=== اولاً منتظر بودم به اسم مريم خانم نظر بدهي، ولي خوب اشكال نداره، با نحوه عملكرد شما آشنائي كامل داريم. مي‌گوئي نه، آيات بالا را يك‌بار خوب بخوان و بعد نظرت را و ببين چه متابعت كامل شيطان داريد كه نظرتان هم شبيه به حرف‌هاي او شده. برو، اين حناي شجره ملعونه‌ات پيش ما رنگي ندارد. ============================================================================= در ضمن، اون‌طرف بهش مي‌گويند آخرت، دنيا همين جاست كه مي‌بيني. يا علي
112 | momen abdullah | Malaysia - Cyberjaya | ١٤:٣٤ - ٠٩ شهریور ١٣٨٩ |
جناب کوروش! آخرين پيامبر خداوند چه کسي بود؟؟ اصلا آيا آخرين پيامبري وجود دارد؟؟ اگر مساله‌اي به نام ختم نبوت مردود است، مي‌شود بفرماييد آيا ممکن است که امروزه و يا در آينده، پيامبري ديگر از جانب خداوند بيايد؟
113 | كوروش | Iran - Tehran | ١٩:٣٠ - ١١ شهریور ١٣٨٩ |
منظور شما رو متوجه نمي‌شم؟
114 | momen abdullah | Malaysia - Cyberjaya | ٢١:١٤ - ١١ شهریور ١٣٨٩ |
جناب کوروش! با درود آيا پيامبري که شما به ايشان باور داريد، هيچ‌گاه دستور و يا اندرز دادند که پس از ايشان هرگز به پيامبري ديگر باور نياوريد؟؟ اجازه دهيد پاسخ‌هاي احتمالي شما را ليست کنم: 1)) بله. در اين صورت پرسش بنده اين است چرا؟؟ مگر ايشان ادعا فرمودند که جامع تمام صفات نيک و آگاه به تمام علوم ممکنه براي بشر هستند؟ آيا ايشان به پاسخ تمامي سوالات پيش روي بشريت را دسترسي داشتند که چنين ادعايي کنند؟؟ 2)) خير. در اين صورت پرسش بنده از شخص شما اين است که پس چرا در جستجوي حقيقت از طريق ديگر افرادي که ادعاي نبوت کردند نيستيد؟؟ 3)) مهم نيست (بي‌ارزش دانستن سوال بنده، طفره از جواب). در اين صورت بنده از شما خواهشي خواهم داشت: لطفا بفرماييد در برابر چه مقدار پول حاضر هستيد که از آيين خود دست بشوييد و دوري کنيد؟؟ آيا آييني که با تفکر و تدبر انتخاب نشده است ارزش آن را دارد که به آن پاي بند باشيد؟؟ بياييد همگي نيک شناس باشيم تا بتوانيم نيکي را به پندار خود بپوشانيم.
115 | مريم | Iran - Tehran | ١٧:٥١ - ١٥ شهریور ١٣٨٩ |
سلام مجدد. من مريم هستم. آقاي محترم! من شيعه هستم، نه سني. فقط دنبال يه راهم که بدونم واسه چي شيعه بهتره؟ بابت عصبانيت دفعه قبلمم ببخشيد .آخه رفتم دنبال اون مناظره که گفته بودين. تو هر سايتي رفتم، ديدم فيلتره. عصبي شدم. آخه چرا با اينکار به شعور ما توهين مي‌کنن؟ اگه فحش دادن، خب بدن، سطح فرهنگ خودشونو نشون مي‌دن. شما هم ندونسته به قضاوت نشينين. چون من اصلا توقع نداشتم اين جوابو بهم بدين. در مورد مناظره هم که تو مدارس ياد مي‌دن، يکي از دوستان اهل تسننم گفت. احساس مي‌کنم راهمو گم کردم. نه اينکه آدم بدي باشم، نمي‌خام به تقليد مسلمون باشم، مي‌خام به يقين برسم. ولي نمي‌تونم. شما اگه راهشو بلدين راهنماييم کنين. ممنون بخاطر مطالب مفيدتون. اگه منابع‌تون موثق باشه که ايشالا هست، بايد ازتون تشکر کرد. بازم ممنون. موفق باشيد.
116 | momen abdullah | Malaysia - Ipoh | ٢٣:٣٢ - ١٥ شهریور ١٣٨٩ |
سرکار خانم مريم! سلام عليکم بنده حاضر هستم، تا آنجا که در توانم است، هرگونه منبع اطلاعاتي را که خواستار آن هستيد در خدمت شما بگذارم: [email protected] در ضمن شما اگر اندکي به زبان عربي و يا حتي انگليسي تسلط داشته باشيد، مي‌توانيد منابع بي‌شماري دسترسي داشته باشيد: اينجا بسياري از کتب آنها را مي‌توانيد بيابيد: http://www.almeshkat.net/ چرا از اين صفحه شروع نمي‌کنيد؟ http://www.almeshkat.net/vb/showthread.php?t=82970 «كذبة رافضية في شأن عمر بن الخطاب مع فاطمة رضي الله عنهما» مي‌توانيد پاسخ‌شان را دهيد؟؟ يا علي
117 | كاظم | Iran - Khorramshahr | ٢٣:٠٢ - ١٦ شهریور ١٣٨٩ |
برادران اهل سنت (كاري به وهابيون ندارم) و برادران شيعه‌ام! در خيلي از اختلاف‌هاي پيش آمده، نقش تفكر و نيست‌ها را فراموش نكنيد. قديم و جديدش كاش همه ياد بگيريم با استدلال اين اختلاف‌ها را حل كنيم و منطقي با هم برخورد كنيم.
118 | مريم | Iran - Tehran | ٠٩:٤٦ - ١٧ شهریور ١٣٨٩ |
سلام آقا مومن. مرسي به خاطر راهنمايي‌هاتون. من هيچ مطالعتي تا الان نداشتم. عربيم بلد نيستم. ولي زبان ديپلم دارم. حالا من که صفرم از کجا بايد شروع کنم؟ البته اگه مي‌دونيد شايدم اشتباهي اومدم و واسه صحبت با شما بايد يه حداقلايي داشت. بهر حال ممنون مي‌شم جوابمو بديد.
119 | momen abdullah | Malaysia - Ipoh | ٢١:٥١ - ١٧ شهریور ١٣٨٩ |
سرکار خانم مريم
اولا نه زبان عربي و نه هيچ چيز ديگري را سخت فرض نکنيد. خداوند احد و واحد خود هدايتگر است. اگر براي هدايت شما زبان عربي لازم باشد خود او کمک خواهد کرد.
دوما به اين سايت اهل سنت مراجعه فرماييد:
http://esmaeelyeh.blogfa.com/
در قسمت سايتهاي مفيد لينک بسياري از سايتهاي اهل سنت موجود است.
اگر مشکلي هم داشتيد به آنها ايميل کنيد و کتب را از آنها بخواهيد. خيلي تحت تاثير جنگ تبليغاتي مشتي بيکار اهل سنت قرار نگيريد. کتب اهل سنت آزادانه در ايران موجود است.
خودشان هم اين امر را مي‌دانند.
اگر هم براي شما سوالي پيش آمد عزيزان در خدمت شما حاضرند انشاء الله.
*******
فقط يک نکته:
شما اگر بهترين کتب دسترسي داشته باشيد و تمام منابع در اختيار شما باشد تا هنگامي که به قرآن کريم مراجعه نفرماييد و در آن تفکر نکنيد راه به جايي نخواهيد برد:
«نحن نقص عليك احسن القصص بما اوحينا اليك هذا القرآن»

به جرات مي‌توانم بگويم که پاسخ تمامي مشکلات عقيدتي اهل سنت در قرآن کريم آمده است.
ولي آنها عامدانه از انطباق قصص قرآني و قصص صدر اسلام سرباز مي‌زنند.

عرضم را اينگونه خاتمه دهم:
124 هزار پيامبر آمدند که با اعمال و رفتار و سخنان خود ما را به سوي 14 معصوم(عليهم السلام) راهنمايي کنند.
بهترين راه تقرب و معرفت يافتن از 14 معصوم (عليهم السلام) تقرب و معرفت به پيامبران و اولياء پيشين است.
و اين کار ميسر نمي‌شود مگر از طريق قرآن کريم.

يا علي
120 | ياسر | United Arab Emirates - Abu Dhabi | ٠٤:١٥ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
سلام (به نام او كه يادش آرامش دهنده قلب‌هاست) عزيزان! من هم خدمت سربازي رفتم و هم دانشگاه و در اين دوران‌هايي كه طي كردم در نقاط مختلف كشور، دوستان زيادي از هر دين و مذهبي پيدا كردم. من در ابتدا با اونا بحث و جدل صميمانه در مورد اين‌كه چه دين و مذهبي بر حق است داشتم. ولي چيزي جز ناراحتي و از بين رفتن دوستي و رفاقت‌مون نداشت. من به اين نتيجه رسيدم كه هر دين و مذهبي برا پيروانش مقدسه و با چند بحث و جدل نمي‌شه به سادگي چيزي رو به ديگري تحميل كرد. مثلا من شيعه هستم و از كودكي تا الان با اين دين و مذهب بزرگ شدم و به عقيده خودم، گوشت و خونم است. چطور مي‌شه با يه بحث و جدل ازش بگذرم و من فكر مي‌كنم اين تقريبا برا همه صدق مي‌كنه. به دوستان عزيز كه تقريبا همه نوشته‌هاشون رو خوندم و مايلند هنوز به اين بحث‌ها دامن بزنند، توصيه مي‌كنم كه با احترام و مقداري هم صميميت بيشتر به تبادل نظر بپردازند. عزيزان! دشمنان دين اين‌گونه اختلافات رو كه مي‌بينند، جرأت مي‌كنند اول كاريكاتور پيامبر رو بكشند و چون عكس‌العمل جالبي از ما نديدن، جرأت كردن كه به قرآن كلام خدا توهين كنن و اگه ما مسلمانان با هم اتحاد و برادري نداشته باشيم، وضع بدتر خواهد شد. با تشكر از همه عزيزان ما براي وصل كردن آمديم -------- ني براي فصل كردن ..........
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها