2024 June 16 - يکشنبه 27 خرداد 1403
مرضی بسیار خطرناک، به نام «وسواس»!
کد مطلب: ١٥٧٧٩ تاریخ انتشار: ٢٣ فروردين ١٤٠٣ - ١٧:٢٧ تعداد بازدید: 176
سخنراني ها » عمومي
مرضی بسیار خطرناک، به نام «وسواس»!

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی1403/01/23

 
 
 
 
 
 

بسم الله الرحمن الرحیم

23/01/1403

موضوع: مرضی بسیار خطرناک، به نام «وسواس»!

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

خلاصه ای از مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

مرضی بسیار خطرناک، به نام «وسواس»

راهکار عملی بسیار مفید، برای درمان وسواس

یک وضوی کامل فقط با سه مشت آب!

اعلان خطر بسیار دردآور، برای وسواسی ها

تماس های بینندگان برنامه

معلم مطالعات اجتماعی: حجاب از ضروریات دین نیست!!

بالآخره وضوی اهل سنت درست است یا وضوی شیعیان!؟

مجری:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِه نَسْتَعینْ ألّلهُمّ ‏صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمّدْ وَعَجّلْ فَرَجَهُمْ

عزیزان بیننده سلام! خیلی به برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی خوش آمدید، در این برنامه در محضر حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی هستیم. ان شاءالله همچنان مثل هفته های قبل کمال استفاده را از محضر استاد ببریم، جناب استاد سلام علیکم بفرمایید

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت بیش از پیش برای همه شما گرامیان از خدای منان خواهانم.

همچنین فرا رسیدن عید سعید فطر و پایان ماه مبارک رمضان، ماه عبودیت و بندگی را به همه شما عزیزان تبریک عرض می کنم و مقبولیت همه اعمال، عبادات و دعاها را از خدای منان خواهانیم.

طبق برنامه همیشگی مان یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کرده باشیم باشد که گوشه چشمی به ما داشته باشند.

ظلم اشرار کجا فاطمه زار کجا * ضرب مسمار کجا مخزن اسرار کجا

آتش کینه کجا محسن شش ماهه کجا * در خور سنگ جفا شاخه پر بار کجا

بهر احقاق حقوق طلب حق علی * پهلوی دخت نبی و در و دیوار کجا

این چه سری است خدایا بنما آگاهم * یک تن و این همه رنج و غم و آزار کجا

عوض مزد رسالت ز ره ظلم و ستم * پیکر فاطمه و صدمه بسیار کجا

با تمام وجود خدمت آقا ولی عصر عرضه می داریم یابن الحسن:

ای خوش آن روز که رخ بنمایی * دل جان همه بربایی

خون مظلوم تو را می خواند * آه محروم تو را می خواند

اشک معصوم تو را می خواند * قلب مغموم تو را می خواند

خون رخسار رسول دو سرا * فرق بشکافته ای شیر خدا

ناله های شب و روز زهرا * پرچم سرخ شه کرببلا

همه گویند بیا مهدی جان * بشنو این ناله ما مهدی جان

«عجل الله تعالی لک الفرج یا ابا صالح المهدی»

مجری:

خیلی متشکرم استاد عزیز مباحثی که اشاره داشتید، فضا نورانی بود نورانی تر هم شد. همان طور که می دانید هدف از برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی این است که ما با حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیشتر آشنا شویم.

از طریق اخلاق ائمه بخصوص امیرالمؤمنین و روحیات خودمان را هم با حضرت مهدی بیشتر نزدیک کنیم از طریق اعمال و آشنایی بیشتر با حضرت حجت و روایاتی که از اهل بیت است، حضرت آیت الله «حسینی قزوینی» در این زمینه یاری گر ما هستند.

حضرت استاد در خدمت شما هستیم اگر خلاصه ای از مباحث گذشته را برای ما بیان بدارید ان شاءالله سوال ها را در ادامه مباحث عرض کنیم.

خلاصه ای از مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در گذشته بحثی را در رابطه با اخلاق علوی و سیره مهدوی شروع کردیم که اگر ما بخواهیم در زمره یاران حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفدا) باشیم باید یک سری کارها و سازندگی ها نسبت به خودمان داشته باشیم.

مرحله اول که مفصلاً بحث کردیم بحث مسائل اعتقادی بود، ما باید تلاش کنیم در مسئله توحید و شناختن خدای عالم به آن گونه ای که خدای عالم خودش را در قرآن معرفی کرده و اوصافش را بیان کرده و ائمه (علیهم السلام) طبق روایات متعدد از اوصاف و معرفت حق بیان کرده اند خودمان را با آن معارف آشنا کنیم.

طبق آیه شریفه:

(وَمَا يؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ)

و بيشتر آنها که مدعی ايمان به خدا هستند، مشرکند!

سوره یوسف (12): آیه 106

دقت کنیم آن چه که بین عوام معمول است تصور می کنیم خدای عالم آن بالاها است و دعا هم می کنیم دستمان را به طرف بالا دراز می کنیم به هوای این که از آن بالا خدای عالم بنا است عنایتی هم به ما کند. این قطعاً نادرست است این خدا پرستی نیست توهم پرستی است.

 دو آیه ای که همه حفظ هستیم

(وَلَمْ يكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ)

و برای او هيچگاه شبيه و مانندی نبوده است!

سوره اخلاص (112): آیه 4

(لَيسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ)

هيچ چيز همانند او نيست

سوره شوری (42): آیه 11

این دو آیه باید همواره ملاک و رأس العین ما باشد و آن ذات اقدس ربوبی برای احدی حتی نبی مکرم که به مقام:

(فَكَانَ قَابَ قَوْسَينِ أَوْ أَدْنَى)

تا آنکه فاصله او (با پيامبر) به اندازه فاصله دو کمان يا کمتر بود

سوره نجم (53): آیه 9

رسیده است می فرماید:

«مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ وَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك‏‏»

بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج 68، ص 23

عَنقا شکار کَس نشود دام بازچین * کآنجا همیشه باد به دست است، دام را

در آنجا به هیچ وجه دست حتی اولیا الهی به ویژگی های ذات اقدس ربوبی نمی رسد ولی آنچه که خدای عالم از صفات خودش بیان کرده است

(وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا)

و برای خدا، نام های نيک است؛ خدا را به آن (نام ها) بخوانيد!

سوره اعراف (7): آیه 180

خدای عالم اسماء حسنی ای دارد با اسماء حسنی آن را بخوانید

(هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ)

اول و آخر و پيدا و پنهان اوست؛ و او به هر چيز داناست.

سوره حدید (57): آیه 3

(هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يشْرِكُونَ)

و خدايی است که معبودی جز او نيست، حاکم و مالک اصلی اوست، از هر عيب منزه است، به کسی ستم نمی ‌کند، امنيت بخش است، مراقب همه چيز است، قدرتمندی شکست ‌ناپذير که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح می ‌کند، و شايسته عظمت است؛ خداوند منزه است از آنچه شريک برای او قرار می ‌دهند!

سوره حشر (59): آیه 23

امثال آیاتی که در اول سوره حدید و آخر سوره حشر است به این دو بخش از آیات توصیه زیاد شده است. در روایات هم داریم که این آیات برای علمای آخر الزمان روشن خواهد شد.

بارها گفتیم کتاب «مصباح الهدایة» اثر امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) هم در رابطه با معرفت ذات اقدس ربوبی و هم معرفت ائمه (علیهم السلام) که مظهر أتم اوصاف، کمال و جمال خدا هستند، نوشته شده است.

در تاریخ اسلام مثل این کتاب و به این شکل بنده ندیدم، حتی خیلی از بزرگان هم اعتراف دارند که همچنین کتابی نوشته نشده است. ولی مقداری هضمش برای عموم خیلی سخت است، می شود آنها را هم در یک قالب خیلی خوبی بیان کرد و توضیحاتی که دارد.

 مخصوصاً خدا بیامرزد آیت الله «ممدوحی کرمانشاهی» از اساتید برجسته حوزه بود. ایشان شرح مفصل هشتصد، نهصد صفحه ای نوشته است بعضی از مصطلحات را خیلی عالی و زیبا شرح داده است.

روی سایت هم است دوستان می توانند از سایت روی کامپیوتر و یا موبایل شان دانلود کنند، داشته باشند و استفاده کنند.

لذا باید دقت کنیم بحث اعتقادی ما نسبت به خدای عالم درست باشد تا خدا را نشناسیم پیغمبر خدا را هم نمی توانیم بشناسیم. پیغمبر خدا را نشناسیم ائمه هدیٰ را هم نمی توانیم بشناسیم.

«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق (تاريخ وفات مؤلف: 329 ق‏)‏، محقق/مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏1، ص 337، ح5

باید دقت کنیم بازسازی اساسی نسبت به مسائل اعتقادی مان داشته باشیم. این مطلب را هم برای عزیزان عرض کنم در این زمینه کسی بخواهد وارد بشود طوفانی در مسائل اعتقادیش ایجاد می شود.

یعنی احساس می کند تازه به خدای عالم ایمان آورده، تازه موحد شده است، وقتی «یا الله» صدا می زند یعنی آن الله که مستجمع همه کمالات است. آن الله که:

«لَا يُدْرِكُهُ الْأَبْصَار»

آن الله که:

(هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ)

اول و آخر و پيدا و پنهان اوست؛ و او به هر چيز داناست.

سوره حدید (57): آیه 3

البته این جا اول و آخریت نه به عنوان زمان و مکانی است به عنوان شرافت است وگرنه او اول و آخری ندارد.

ازلی و ابدی است حتی ازلیّت و ابدیّت هم در رابطه با او هیچ مفهومی ندارد جز این که همان جمله امام حسین (سلام الله علیه) در دعای عرفه:

«يَا مَنْ لَا يَعْلَمُ مَا هُوَ إِلَّا هُو یَا مَنْ لَا يَعْلَمُ كَيْفَ هُوَ إِلَّا هُو»

إقبال الأعمال (ط - القديمة)؛ ابن طاووس، على بن موسى، محقق/ مصحح: ندارد ناشر: دار الكتب الإسلاميه، ج1، ص343

در سوره توحید، آیه (قُلْ هو الله احد) کلمه هو، اشاره به هویت غیبیه ای است که اولیاء الهی و انبیاء عظام هم از رسیدن به آنجا محروم هستند، و امکان شناخت آنجا نیست. شناخت خدای عالم به اسماء و صفات او است این را باید دقت کنیم.

در ادامه به بعضی از مسائل اخلاقی رسیدیم روی مسائل اخلاقی، روی مسئله نیت بحث کردیم مادامی که نیت درست نشود هیچ اعمالی درست نخواهد شد.

«إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ»

مصباح الشريعة؛ نویسنده: منسوب به جعفربن محمد امام ششم (عليه السلام)، ناشر: اعلمی، محقق/ مصحح: ندارد، ص53

وقتی کاری انجام می دهیم شبانه روز نماز، عبادت و روزه ولی اگر نیت خالص نشود، این باعث می شود اعمال ما هم هیچ ارزشی نکند.

یک دفعه می خواهد نماز بخواند برای بعضی ها عادت شده است ترک عادت موجب مرض است با او کاری نداریم. حتی بعضی از بندگان خدا، می خواهند نیت کنند نماز صبح می خوانم قربةً إلی الله از او می پرسند قربةً إلی الله یعنی چه؟ در آن معطل می ماند.

 کلمه قربت یعنی چه؟ إلی الله چه معنای دارد؟ در این زمینه دقت کنیم. در خدمت شما هستیم این خلاصه مباحث قبلی بود.

مجری:

حضرت استاد! حضرتعالی به کتاب «مصباح الهدایة» حضرت «امام»‌ اشاره داشتید. بفرمائید در آنجا مراحل نیت و این اخلاص را حضرت امام چگونه بیان کردند؟

مرضی بسیار خطرناک، به نام «وسواس»

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

«امام خمینی» (رضوان الله تعالی علیه) در غالب کتابهایشان مثل «چهل حدیث»، «آداب الصلاة» و «سر الصلاة» و ... بحث نیت را مطرح کردند.

در بحث نیت دو مسئله از نظر حضرت «امام» (رضوان الله تعالی علیه) خیلی حائز اهمیت است. یک این که بعضی ها دچار وسوسه هستند می خواهد نیت کند مدام به خودش فشار می آورد نماز ظهر می خوانم، نماز ظهر یعنی چه؟ رکوع دارد سجده دارد، شیطان می آید معطلش می کند.

یا شروع به نماز خواندن می کند شک می کند نمازش را می شکند. اینها در حقیقت اسیر دست شیطان هستند مادامی که ما شیطان را از اطرافمان بیرون نراندیم نه توحید ما، توحید است نه اعتقاد به معاد نه نمازمان نه دعاهای ما.

لذا «امام» (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب «آداب الصلاة» از صفحه 172- 173 چند نکته دارد. گرچه بخشی از این را در جلسه گذشته اشاره کردیم.

ولی در بین همه، وسوسه در نیت شاید از همه مضحک تر و عجیب تر باشد. بعضی ها در هر نماز مدت های مدید خود را معطل می کنند که نمازش با نیت و عزم موجود شود.

بیچاره ای که باید نماز، معراج قرب و مفتاح سعادت او باشد و با تأدب به آداب قلبیه و اطلاع بر اسرار این لطیفه الاهیه تکمیل ذات و تعمیر نشئه حیات خود کند به جای این، سرمایه عزیز خود را، صرف در خدمت شیطان و اطاعت وسواس خناس کند و عقل خدا داد را که نور هدایت است محکوم حکم ابلیس کند.

یعنی عقل خدادادی را در اختیار شیطان قرار بدهد مدام می خواهد نیت کند درست نمی شود بعضی وقت ها به قدری اسیر نیت می شود که وقت نماز می گذرد و نماز قضا می شود. شیطان هم همین را می خواهد.

بعد «امام» (رضوان الله تعالی علیه) می فرماید: «عبد الله ابن سنان» می گوید پیش حضرت صادق ذکر کردم مردی را که مبتلا به وضو و نماز یعنی وسواسی بود گفتم او مرد عاقلی است فرمود چه عقلی دارد با آن که اطاعت شیطان می کند!

«عبد الله ابن سِنان»، البته سَنان نخوانیم سِنان بر وزن کتاب، می گوید به امام صادق عرض کردم مردی مبتلا به وضو و نماز است آدم عاقلی است حضرت فرمود:

 «وَأَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ»

کجا عاقل است؟ چه عقلی دارد که مطیع شیطان است.

 کسی عقل داشته باشد مطیع شیطان نمی شود.

«فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ»

چطور مطیع شیطان است؟

ایشان اهل نماز، عبادت است

«فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ هُوَ»

این که وقت نماز مدام وسوسه می کند دو رکعت نماز صبح می خوانم نشد، این وسوسه که تکرار می شود مال چیست؟ به شما می گوید این از شیطان است خودش هم قبول دارد این مال شیطان است.

لذا در این جا «امام» (رضوان الله تعالی علیه) این روایت را نقل می کند می گوید از او سوال کن این که می آید از چیست می گوید از شیطان.

"بالجمله قطع این ریشه را انسان باید با هر ریاضت و زحمت است، بکند. مادامی که این ریشه وسوسه در روح انسان است انسان نمی تواند به سعادت برسد که این وسوسه انسان را از همه سعادات و خیرات باز می دارد."

بعد امام می فرماید "مضحک تر و خنده دار آن که این اشخاص وسواسی عمل جمیع مردم را باطل می دانند و تمام مردم بی مبالات به دین محسوب می کنند."

یعنی همین طور که نیت می کند دو رکعت نماز صبح، چهار رکعت نماز ظهر می خوانم می گوید مردم توجه ندارند نیتشان درست نیست واقع نمی شود.

بعد «امام» (رضوان الله تعالی علیه) می گوید "در باب وضو، اخباری که وضوی رسول الله را بیان کردند علی الظاهر متواتر است."

راهکار عملی بسیار مفید، برای درمان وسواس

وقتی داریم نماز می خوانیم ببینیم رسول اکرم و ائمه چطور نماز خواندند؟ مرجعی که ما از او تقلید می کنیم چطور وضو می گیرد و نماز می خواند؟ عین همان را بخوانیم و بگوییم اگر چنان چه وضوی پیغمبر باطل بود بگذار وضوی من هم باطل باشد.

عین نماز پیغمبر را انجام بدهیم بگوییم خدایا اگر نماز پیغمبر باطل است نماز من هم باطل باشد. یعنی اگر انسان ده بار بیشتر نه نیت کند می خواهم وضوی باطل بگیرم، ده مرتبه بگوید خدایا نماز باطل صبح می خوانم قربةً إلی الله یقیناً شیطان می رود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نمی کند، بیش از ده بار نیاز نیست.

بعد می گوید رسول اکرم یک مشت آب به صورت، یک مشت به دست راست و یک مشت به دست چپ و اجماع فقهای امامیه، قائم است «علی التحقیق» که این وضو صحیح است.

یک وضوی کامل فقط با سه مشت آب!

مقید هستم روایتهایی که مطرح کردیم برای عزیزان نشان بدهم کتاب «کافی شریف»، جلد 3 «بکیر إبن أعین» از امام باقر (سلام الله علیه) نقل می کند و می گوید امام فرمود:

«أَ لَا أَحْكِي لَكُمْ وُضُوءَ رَسُولِ اللَّهِ»

آیا نگویم رسول الله چطور وضو می گرفت؟

این خیلی عجیب است امروز نزدیک دو میلیارد مسلمان در کره زمین هستند ششصد، هفتصد میلیون شیعه هستند باقی اهل سنت.

رسول اکرم در این 23 سال در «مکه و مدینه» جلوی مردم وضو گرفت صحابه آب وضوی پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را به عنوان تبرک برمی داشتند.

پیغمبر چطور وضو می گرفت؟ موقع وضو گرفتن سه مرتبه به صورتش آب می ریخت، سه مرتبه دستش را می شست، عزیزان اهل سنت ما بر این عقیده هستند. ائمه می فرمایند بیش از دو مرتبه، وضو باطل است.

 یعنی شما اگر دستت را سه مرتبه شستی قطعاً وضویت باطل شد. آیا پیغمبر وضو می گرفت سرش را می شست یا مسح می کشید؟ پاهایش را می شست یا مسح می کشید چطور بود؟ پیغمبر دستانش را می شست از پایین به بالا می شستند یا از آرنج به پایین می شستند؟ وضوی پیامبر چطوری بوده است؟

من برای عزیزان جوان اهل سنت عرض می کنم آنهایی که پیرمرد هستند آنها عزیزان ما هستند کاری با آنها نداریم با عرایض ما هم شاید فرقی نکند؛ ولی جوان ها را تقاضا می کنم در کتابهای معتبرشان ببینند.

 «صحیح بخاری» سه جا در جلد اول دارد در زمان پیغمبر:

«وَنَحْنُ نَتَوَضَّأُ فَجَعَلْنَا نَمْسَحُ على أَرْجُلِنَا»

جلوی چشم پیغمبر وضو می گرفتیم پاهای مان را مسح می کشیدیم.

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة: الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص33، ح60

پیغمبر نفرمود چرا مسح می کشید. «ابن عباس» چطور وضو می گرفت و وضوی پیغمبر را چطور نقل کرده است؟

امیرالمؤمنین به عنوان خلیفه چهارم چطور وضو می گرفت؟ پنجاه روایت با سند صحیح برای شما می آورم که رسول اکرم وضو می گرفت پایش را مسح می کشیدند نمی شستند. «ابن عباس، عکرمه، سلمان، ابوذر» همه و همه مسح می کشیدند.

همان چیزی را که در «صحاح اهل سنت» آمده است وضو و نماز پیغمبر را آوردند کاملاً مشخص است در اینجا هم امام باقر می فرماید:

«أَ لَا أَحْكِي لَكُمْ وُضُوءَ رَسُولِ اللَّهِ ؟»

دوست ندارید وضوی پیغمبر را برای شما بگویم؟

«فَأَخَذَ بِكَفِّهِ الْيُمْنى‏ كَفّاً مِنْ مَاءٍ، فَغَسَلَ بِهِ وَجْهَهُ»

پیامبر یک مشت آب با دست راست برداشت و صورتش را شست.

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏، ج3، ص 24

با یک مشت آب، نه سه مرتبه! دوباره با دست چپ شان آب برداشتند دست راست شان را شستند. با دست راست شان هم آب بر داشتند دست چپ شان را شستند. بعد سر مبارک شان را مسح کشیدند و پاهای شان را هم مسح کشیدند.

مدتی خدا توفیق داده بود قبل از اذان حرم حضرت معصومه مشرف می شدیم چون آن زمان جوان بودیم و حوصله داشتیم.

خدا بیامرزد آیت الله «نجفی مرعشی» ایشان ملتزم بود قبل از همه وارد حرم حضرت معصومه بشود یعنی در را که باز می کردند اول کسی که وارد حرم می شد آقای «مرعشی نجفی» بود.

حتی ایشان بعضاً نیم ساعت، یک ساعت قبل از اذان پشت در بودند آن زمان درهای حرم تقریباً‌ یک ساعت به اذان باز می شد مثل الان نیست که تا صبح باز باشد.

ایشان یک ساعت قبل از این که درهای حرم باز شود پشت در می آمد یکی از منسوبین ما در «شهربانی قزوین» بود ایشان را بعد از قضیه 42 به «قم» تبعیدش کرده بودند. خودش برای من نقل می کرد می گفت روزی در «خیابان ارم» کنار حرم حضرت معصومه پاس می دادیم دیدیم کسی چیزی سرش کشیده است دارد می رود اول مشکوک شدیم که در این وقت شب دو ساعت به اذان کجا می رود؟

می گفت ما هم یواش یواش پشت سرش سایه به سایه آمدیم دیدیم رفت پشت در حرم حضرت معصومه نشست گفتیم حتماً دیده داریم دنبالش می کنیم می خواهد رد گم کند.

گفت آمدم و سلام گفتم دیدم عبا را کنار کشید دیدم آیت الله «مرعشی نجفی» است گفتم آقا جان یک ساعت مانده است در باز بشود دو ساعت به اذان مانده است تحمل می کردید در باز شود بعد می آمدید. اینجا هوا سرد است اذیت می شوید.

آقای «مرعشی» به من گفت پسرم می دانم یک ساعت به اذان مانده است می دانم بعد از یک ساعت در حرم را باز می کنند داخل می روم اگر هم باز نکردند خانه ام نزدیک است به خانه ام می روم.

پسرم می ترسم یک روزی پشت در بهشت بایستم در به رویم باز نشود آنجا خانه ندارم بروم باید به طرف جهنم بروم!

دو ساعت به اذان و یک ساعت قبل از باز شدن به این جا می آیم بی بی شفاعت کند فردای قیامت پشت در بهشت ما را نگذارند.

بزرگان ما این چنین بودند. ایشان دو ساعت قبل از اذان می آمد بعضی وقت ها خوابش می گرفت ایشان قمقمه کوچکی داشت شاید کمتر از یک لیوان آب می گرفت همیشه با خودش می آورد کنار سجاده اش بود چون ما زودتر می رفتیم معمولاً صف اول بودیم.

ایشان در همان محراب با قمقمه یک مشت به صورتش می زد یک مشت آب به دست راست و یک مشت آب به دست چپ همان جا وضو می گرفت و نماز می خواند.

اعلان خطر بسیار دردآور، برای وسواسی ها

بعضی ها هستند خیلی بی مبالات هستند وضو می گیرد شیر آب را باز کرده است صورتش را می شوید یک دفعه با صورتش ور می رود آب هم باز است این خلاف شرع و حرام است.

به تعبیر حضرت «امام»‌ اسراف در آب و برق ضِمان می آورد، نگویید پولش را می دهم، این درست نیست، اگر چنان چه آب زیاد مصرف کردید شهر شما یک میلیون جمعیت دارد حق یک میلیون نفر را غصب کردید.

 فردای قیامت یک میلیون نفر می آیند از تو بازخواست می کنند. فرض بفرمایید به جای یک لامپ سه، چهار لامپ روشن کرده در حقیقت هفتاد، هشتاد میلیون نفر جمعیت در این برق سهیم هستند.

مصرف اضافه شما باعث بشود که دیگران متضرر شوند فردای قیامت نه یک نفر، نه دو نفر هفتاد، هشتاد میلیون نفر از تو بازخواست می کنند.

تلفن است این تلفن برای کار ضروری و لازم است بعضی ها با دوستشان نیم ساعت، یک ساعت صحبت می کنند، شما از هر کسی که مقلد هستید سوال کنید خلاف شرع و حرام است. تلفن برای کار ضروری است.

به همین اندازه دستگاه مخابرات را مشغول کردید و دیگران که باید استفاده کنند محروم می شوند. شما مسئول هستید به قولی گناه شاخ و دم ندارد.

(وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ)

او گروه زيادی از شما را گمراه کرد، آيا انديشه نکرديد؟!

سوره یس (36): آیه 62

هر کسی را شیطان با یک راه گمراه می کند. یکی را با دزدی، یکی را با خیانت، یکی را با غیبت، یکی را هم با زیاد مصرف کردن آب، برق و تلفن را بیش از حد ضرورت اشغال کردن همه اینها حق دارد، فردای قیامت باز خواست می شوند.

من تقاضا دارم آنهایی که می شنوند منتقل کنند اگر منتقل نکنند مسئول هستند خودشان هم عمل نکردند به من ربطی ندارد وظیفه ام است بگویم.

وضو می گیری شیر را باز کن مشتت پر شد شیر را ببند دوباره همین کار را انجام بده مگر چقدر زحمت دارد؟ آیا این زحمتش بیشتر است یا فردا شب اول قبر صدها و هزاران نفر بیایند مطالبه کنند آن وقت آنجا پول و چیزی در کار نیست چه بسا در یک وضو آبی که مصرف کرده بودی ثواب هزار وضوی تو را می گیرند به اینها می دهند. ثواب ده ها و صدها نمازت را می گیرند به اینها می دهند تو معطل می مانی!

لذا باید خیلی دقت کنیم «امام» (رضوان الله تعالی علیه) در اینجا خیلی عنایت دارند بر این که وسوسه شیطانی تا کنار نرود وضوی ما، وضو نیست، نماز ما هم نماز نیست.

بعد امام دو روایت مطرح می کند این روایت ها اول بگویم در «کافی»، جلد 3، صفحه 359. حضرت «امام (رضوان الله تعالی علیه)» درباره کسانی که وسوسه دارند نماز می خواهد بخواند وسطش قطع می کند بچه گریه می کند نمازش را قطع می کند بروم بچه را بردارم. زنگ می زنند نمازش را قطع می کند.

وقتی ایستادی الله اکبر گفتی قبل از الله اکبر آزاد هستید وقتی الله اکبر گفتید به سمت راست و چپت نمی توانید نگاه کنید چون مُحرم شدی. الله اکبر، تکبیرةُ الإحرام است، مُحْرم شدی نمی توانید نمازتان را بکشنید.

بعضی ها وسوسه دارند وقتی نماز را شروع کردند می گویند نیتم درست بود یا نه؟ نماز را می شکند «امام» این روایت را از امام باقر (سلام الله علیه) در «کافی»، جلد 3، صفحه 359 می آورد.

«إِذَا كَثُرَ عَلَيْكَ السَّهْوُ فَامْضِ فِي صَلَاتِكَ فَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَدَعَكَ إِنَّمَا هُوَ مِنَ الشَّيْطَانِ.»

بعضی وقت ها انسان به (والضالین) رسیده است شک می کند آیا (الحمد لله) من از مخرج در آمد یا نه؟ یا به رکوع رفت حمد را درست خواندم یا نخواندم؟ اصلاً (قل هو الله) گفتم یا نه؟ به سجده رفت، ذکر رکوع را چطور گفتم؟ می گوید آنی که در یک نماز سه مرتبه برایش سهو می آید. می گوید: «فَامْضِ فِي صَلَاتِكَ» به اینها نگاه نکن

«فَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَدَعَكَ إِنَّمَا هُوَ مِنَ الشَّيْطَانِ.»

الكافي (ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب‏؛ محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏، ج3، ص 359

اینها باعث می شود مدام نمازت را بکشنی و به عقب برگردی اینها وسوسه شیطانی است. یک مرتبه است یک دفعه انسان سهو می کند مثلاً‌ (غیر المغضوب علیهم) می خواهد بگوید شک می کند که آیا واقعاً مخرج ضاد ادا شد یا نشد؟ (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ) آیا صاد از مخرج ادا شد یا نشد؟

گرچه بعضی از آقایان مراجع مثل آيت الله «شبیری زنجانی» می گوید رعایت قرائت در نماز هیچ لازم و شرط نیست (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ)، صراط با سین باشد یا با صاد باشد (والضالین) با ضاد باشد یا با ز و ذال باشد.

همان طوری که عربها «إقرء کما یقرء الناس» برای هر کسی هم «إقرء کما یقرء الناس» یک فرد عادی عوام می خواهد حمد و سوره بخواند چطور می خواند؟ شما هم به همان شکل بخوانید.

ولی غالب آقایان مراجع رعایت قرائت و ادای از مخرج را لازم می دانند ولی اگر به وسوسه رسید حرام است. یعنی یک دفعه (والضالین) گفتی شک کردی مرتبه دوم هم گفتید اگر مرتبه سوم بخواهید بگویید وسوسه می شود. نه تنها ثواب نیست گناه هم کردید، این نمازی که باید تو را به کمالات برساند خدای ناکرده تو را به اسفل السافلین جهنم سقوط می دهد.

این یک روایت است که «امام (رضوان الله تعالی علیه)» در اینجا آورده است روایت دیگر هم روایت خیلی خوبی است و «امام» روی این خیلی تأکید دارند. «زراره» و «ابو بصیر» می گویند خدمت امام عرض کردیم چون «زراره» و «ابو بصیر» از اصحاب امام باقر و هم از اصحاب امام صادق (سلام الله علیهما) هستند.

روایت هم به قولی مضمره است روایت مضمره هیچ ضرری ندارد در صورتی که ما بدانیم راوی غیر از معصوم از کسی نقل نمی کند.

یک دفعه افراد عادی است که در طول عمرش دو، سه تا روایت دارد می گوید: «سَألتُهُ» نمی دانیم سئلتُ از امام سوال کرد یا از «ابو حنیفه» یا ابو فلان سوال کرده است؟ مضمره اش برای ما ضرر دارد روایت از اعتبار می افتد.

ولی اگر راوی از راویان ثقه باشد مثل «زراره و ابو بصیر» (رضوان الله علیهما) می گوید «قُلْنَا لَهُ» ما برای او گفتیم؛ یا با امام باقر بوده یا امام صادق بوده.

 لذا «امام» می خواهد ترجمه کند می گوید یا با امام باقر یا با امام صادق به صورت معدله می آورد. گفتیم آقا جان افرادی هستند زیاد شک می کنند حتی به طوری که نمی داند چند رکعت خواند و چند رکعت باقی مانده است؟

شک می کند آیا رکعت اول، دوم یا سوم من است؟ بعضی ها کثیر الشک هستند.

 «قَالَ يُعِيدُ»

اگر شکش یک مورد بود نماز را اعاده می کند. البته اگر شک در رکعت اول و دوم قبل از رکوع باشد که کلاً شک مبطل است؛ یعنی کسی شک کند یک رکعت یا دو رکعت خوانده است نمازش باطل است.

اگر به سجده رکعت دوم رفت شک کرد که آیا یک رکعت یا دو رکعت خوانده است می گوید ان شاءالله دو رکعت خواندم رکعت سوم و چهارم را هم می خواند یک رکعت هم احتیاط می خواند.

رکعت سوم شک کرد می گوید نمی دانم سه رکعت یا چهار رکعت خواندم؟ می گوید ان شاءالله چهار رکعت است بنا را بر چهار می گذارد سلام می دهد یک رکعت هم نماز احتیاط می خواند. قانون کلیش این است.

بعد دارد که عرض کردیم آقا جان بعضی ها هستند زیاد شک می کند در یک نماز سه، چهار بار شک می کند چه کار کند؟ حضرت فرمود:

«يَمْضِي فِي شَكِّه‏»

 شَکش را ول کند نمازش را هر چه تشخیص می دهد ادامه دهد.

«قَالَ لَا تُعَوِّدُوا الْخَبِيثَ مِنْ أَنْفُسِكُمْ بِنَقْضِ الصَّلَاةِ فَتُطْمِعُوهُ»

شیطان خبیث را با به هم زدن نماز عادت ندهید در شما طمع می کند

این جالب است که می فرماید در نماز طمع کرد نمازت را شکست روزه ات را هم خراب می کند شما را به دزدی و کارهای خلاف هم می اندازد.

«فَإِنَّ الشَّيْطَانَ خَبِيثٌ يَعْتَادُ لِمَا عُوِّدَ»

اگر به چیزی طمع کرد دید شما از او اطاعت می کنید برایش عادت می شود تند تند می آید در نمازت، در روزه ات، در وضو و ... چه بسا در کارهای دیگر هم همان اثر را می گذارد.

در شستن مخصوصاً بعضی ها خانم ها، این لباس نجس است شارع مقدس و مرجع گفته است آب کُر است یک دفعه کُر آمد اصل نجاست رفت یک دفعه کفایت می کند.

اگر دستشویی می روید اگر آب کُر است یک دفعه بیاید اصل نجاست از بین رفته باشد کفایت می کند، لازم نیست خیلی طول بدهیم مثلا دو دقیقه رفع حاجت ما طول می کشد، پنج دقیقه هم طهارت ما طول بکشد.

اضافه بر این اسیر شیطان شدن است هیچ، اسراف در آب هم داریم. مسئله ضِمان برای ما پیش می آید باید دقت کنیم.

 حضرت فرمود اگر این شکلی بود به هیچ وجه نگاه نکند «زراره» می گوید:

«قَالَ زُرَارَةُ ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا يُرِيدُ الْخَبِيثُ أَنْ يُطَاعَ»

شیطان خبیث دنبال این است که مردم از او اطاعت کنند

«فَإِذَا عُصِيَ لَمْ يَعُدْ إِلَى أَحَدِكُمْ»

اگر یک دفعه سیلی به صورت شیطان زدی به حرفش گوش نکردی دیگر سراغ شما نمی آید.

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب‏؛ محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏، ج3، ص 358

عرض کردم اگر کسی در نماز گرفتار وسوسه است ده تا نماز بخواند به این نیت نماز باطل می خوانم عین همان نمازی که پیغمبر و دیگران خواندند. این را بخواند بگوید آقای شیطان می خواهم نماز این طوری بخوانم.

یا می خواهد لباسی را آب بکشد بگوید خودم، همسرم و فرزندانم می خواهیم با لباس نجس نماز بخوانیم. ده بار حداکثر این را بگویند. بعضی وقت دو، سه بار جواب رد به شیطان بدهند شیطان دیگر سراغش نمی رود.

 ولذا «امام خمینی» (رضوان الله تعالی علیه) در بخش نیت از صفحه 172 تا 179 دنبال این است که ما در نیت اول باید موانع را بر طرف کنیم.

 اگر می خواهیم بگوییم نیت خالص برای خدا است قبل از این که نیت را خالص برای خدا کنیم آن موانع باید کلاً برطرف شود.

بعد «امام» هشت، نُه مطلب در رابطه با نیت دارد در حقیقت هشداری برای ماها است.

مجری:

استاد خیلی استفاده کردیم، دو نکته به ذهنم آمد، یادم می آید در جایی خوانده بودم مرحوم حاج «احمد آقا» فرزند «امام راحل» نقل کرده بود در خبر آمده بود در «انگلیس» عده ای با دبه در صف نفت ایستادند. «امام» این خبر را شنید به ایشان گفت شعله بخاری را کم کنید. یعنی این قدر حضرت «امام» دقیق بود در بحث ضِمان که شما اشاره فرمودید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، «امام» در محله «یخچال قاضی» بودند خادم شان می گفت اول شب چراغ دم در را روشن می کردیم، «امام» در طبقه بالا بودند «امام» وقتی می خواست بخوابد از پله ها پایین می آمد می رفت چراغ دم در را خاموش می کرد می فرمود اول شب رفت و آمد بود باید کوچه روشن می بود ولی الان نیاز نیست این لامپ روشن باشد یعنی این قدر دقیق بودند.

اگر آن مراقبت ها نبود این تکان دهنده ها و آثار برکتی که در وجود و کلمات ایشان و در انقلاب بود قطعاً صورت نمی گرفت.

مجری:

یک نکته دیگر هم آن طوری که یادم می آید یکبار حضرتعالی تشریف داشتید یکی از برادران اهل سنت تماس گرفته بود می گفت نمی خواهم مذهبم را عوض کنم ولی اگر توانستید از کتاب ما ثابت کنید وضوی شما درست است وضویم را عوض می کنم. حضرتعالی خیلی راحت از منابع اهل سنت روایت را آوردید و او قبول کرد ایشان گفت مذهبم را عوض نمی کنم شافعی هستم شافعی می مانم ولی از این به بعد به شیوه شیعیان وضو می گیرم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بعضی از افراد هستند قلب پاک دارند یعنی در برابر حق تسلیم می شوند.

مجری:

ان شاءالله خدا ما را هم از آن دسته افرادی قرار بدهد که حرف حق را بشنویم و تسلیم آن بشویم.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‏؛

شب های جمعه ملائک، انبیا و همه ائمه اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) به زیارت اباعبدالله (علیه السلام) می روند قطعاً حضرت حجت هم یکی از زائران ابا عبد الله است در یک همچنین شبی از حضرت التماس دعا داریم، امیدواریم که دعای حضرت برای ما و شما بینندگان عزیز شامل بشود.

تماس بینندگان برنامه:

در بخش دوم برنامه اولویت با تماس های بینندگان است اولین تماس آقای «اصغری» هستند. دوست عزیز سلام در خدمت شما هستیم بفرمایید

بیننده: (آقای اصغری – شیعه)

معلم مطالعات اجتماعی: حجاب از ضروریات دین نیست!!

سلام خدمت مجری محترم آقای غضبانی و خدمت کارشناس محترم آقای قزوینی. استاد قزوینی من دانش آموز کلاس هشتم هستم در کلاس مطالعات اجتماعی معلم اجتماعی ما می گفت حجاب از ضروریات دین نیست. یعنی اگر کسی حجاب را انکار کند دین را انکار نکرده است، حجاب یک مسئله شخصی است. حجاب اجباری در قرآن نیامده است. من به آیه ای استناد کردم که در سوره احزاب است:

(يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ)

ای پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [= روسری ‌های بلند] خود را بر خويش فرو افکنند.

سوره احزاب (33): آیه 59

معلم ما گفت (وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ) مؤمنین یعنی کسانی که باور قلبی داشتند یعنی کسانی که از دل و جان تسلیم فرمان پیامبر بودند و پیامبر گفت باید حجاب داشته باشید آنها هم از دل و جان تسلیم فرمان پیامبر بودند.

اما کسانی که حجاب ندارند و بی حجاب هستند باور قلبی و اعتقادی ندارند اینها لازم نیست حجاب را رعایت کنند. در قرآن حجاب اختیاری آمده است یک آیه در مورد حجاب اجباری نیامده است.

سوال دومم تاریخی است، شبکه های «وهابی» مثل «شبکه نور» و «شبکه کلمه» می گویند حضرت علی (علیه السلام) در نظر آخوندها بی غیرت است (نعوذ بالله) سخن من نیست سخن شبکه های معاند «وهابی» است.

می گویند عمر خلیفه دوم در خانه حضرت زهرا را به آتش کشید و باعث شد حضرت محسن سقط شود اما بعداً حضرت علی با عمر مشورت می کرد. عمر دختر حضرت علی، ام کلثوم را به همسری گرفت اینها نشان می دهد جریان شهادت حضرت زهرا واقعی نیست بلکه روابط حسنه ای بین امیرالمؤمنین و خلیفه دوم بود.

می خواستم استاد به این شبهه ای که دائماً‌ در «شبکه های وهابی» مطرح می شود پاسخ بدهند.

مجری:

تشکر از تماسی که گرفتید و سوالاتی که مطرح فرمودید، استاد این جوان دغدغه دینی دارد خداوند حفظش کند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، مشکل اساسی این است که بارها این مطالب را گفتیم ولی این آقایان همان حرف خودشان را می زنند کاری با آن ها ندارم.

مجری:

ظاهراً مغالطه ای هم می کند به او می گوید این ها پیرو پیامبر و مؤمن نیستند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ببینید بزرگوار! ما آیات متعدد در رابطه با حجاب داریم سوره اعراف آیه 20- 22- 26 و 27 در رابطه با حضرت آدم (علی نبینا وآله وعلیه السلام) بحث حجاب در آن جا مطرح است. (از اول خلقت است) سوره اعراف آیه 31 تا 33 بحث عریان نبودن در مراسم مناسک حج است.

 سوره احزاب آیه 32 و 33

(وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ الْأُولَى)

و همچون دوران جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد.

سوره احزاب (33): آیه 33

باز در احزاب آیه 53 تا 55 همان طور که شما هم اشاره کردید (يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ)؛ خودشان را از نامحرم حفظ کنند.

باز آیه 58 تا 61 در رابطه با آزار زنان است، در آن جا باز به بحث حجاب اشاره شده است. سوره نور آیه 27 تا 31 بحث حجاب مطرح شده است. یک مورد دو مورد نیست کسی انکار حجاب کند در حقیقت انکار آیات قرآن کرده است.

وقتی خدای عالم در قرآن بحث حجاب را می آورد می فرماید (وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ الْأُولَى) در جاهلیت اولیٰ وضع حجاب شان چطور بود؟ اگر کسی زیر بار این آیه نرود در حقیقت قرآن را انکار کرده است.

در آیه: (يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ) آیا حجاب نیست پس این آیه برای چه است؟

(وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيوبِهِنَّ)

و به آنان با ايمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس ‌آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را -جز آن مقدار که نمايان است- آشکار ننمايند و (اطراف) روسری ‌های خود را بر سينه خود افکنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)

سوره نور (24): آیه 31

موی سر و زینت ها وقتی که بی حجاب است بیرون می‌آید (وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ) یا (وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيوبِهِنَّ) از این بهتر؟ می گوید روسری می بندید روسری تان باید طوری باشد تمام سینه تان را بگیرد. نه تنها حجاب بلکه می گوید هم حجاب تان درست باشد هم قسمت سینه شما که در حقیقت احساسات نامحرم و جوان ها را تحریک می کند باید بپوشانید.

تنها روسری گذاشتن و با لباس بدن نمایی که بعضی از قسمت های بدن ظاهر می شود و دیگر جوان ها به حرام می افتند خیلی واضح است. (وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيوبِهِنَّ) روسری باید زیر گردن و روی سینه تان را باید بگیرد از این بهتر؟ یعنی کسی بگوید من حجاب را قبول ندارم یعنی این آیه را انکار می کند، آیا انکار یک آیه قرآن خلاف شرع است یا خیر؟

همه علما شیعه و سنی فتوا داده اند اگر چنانچه انکار یک آیه به انکار رسول اکرم بر گردد طرف مرتد است قتلش هم واجب است. دقت کنید فردا نگویید آقای «قزوینی» گفت قتل بی حجاب ها واجب است. انکار یک آیه اگر منجر به انکار رسول اکرم باشد ارتداد آور است بگوید من این آيه را قبول ندارم پیغمبر (نستجیر بالله) اشتباه کرده همچنین حرفی زده است در حقیقت مرتد می شود.

ولذا به این مباحث دقت کنید روایات هم شیعه و هم سنی دارند روایت در رابطه با حضرت امیر مشغول طواف بود دید جوانی دارد به نامحرم نگاه می کند طرف هم خودش را حفظ نکرده بود.

حضرت سیلی محکمی زیر گوش این طرف زد طوری که او زمین خورد، اتفاقاً‌ در طواف خلیفه دوم هم بود زمان خلیفه دوم بود. این جوان پیش خلیفه دوم رفت گفت علی من را زد گفت چطور؟ گفت به این شکل!

گفت دست خدا حمایت از حریم خدا کرده است، دست علی درد نکند که تو را در حال طواف به نامحرم نگاه می کردی زد کار خیلی خوبی کرد. این ها خواندنی نیست بعضی از آخوندهای وطن فروش و خائن با بعضی از شبکه های اجتماعی مثل «دیدار» و امثال این یک سری مزخرفاتی می گویند.

دلیل بر این است که این ها بی سواد هستند و هم وطن فروش است با زنی که مشخص است وضع حجابش چطور است با عمامه و عبا و قبا می رود با آن زن مصاحبه می کند. خاک بر آن فرقی که این قدر برای لباسش ارزش قائل نیست.

می گوید ما همچنین چیزی نداریم که ائمه کسی که حجاب را رعایت نکرده تنبیه کرده باشد.

شما یک مورد به ما نشان بدهید زمان پیغمبر یک نفر بی حجاب بیرون آمد پیغمبر چیزی نگفت. زمان امیرالمؤمنین کسی بی حجاب بیرون آمد امیرالمؤمنین نسبت به این فرد بی حجاب عکس العمل نشان نداد. این ها را باید دقت کنیم.

مجری:

بحث حجاب با این تفصیلی که شما فرمودید کمتر واجبی است که قرآن این قدر به تفصیل به آن پرداخته باشد. به جزئیات نماز و روزه این قدر پرداخته نشده است در امر حجاب این همه مباحثی که شما اشاره فرمودید آیات خیلی دقیق وارد شده است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، این همه آیات و مطالب وجود دارد. آدرسش را برای دوستان عزیز بدهم کتاب «النهایة فی غریب الحدیث» اثر «ابن اثیر»، جلد 3، صفحه 333

«وفي حديث عمر أن رجلا كان ينظر في الطواف إلى حرم المسلمين فلطمه علي فاستعدضى عليه عمر فقال: ضضربك بحق أصابته عين من عيون الله أراد خاصة من خواص الله عز وجل ووليا من أوليائه»

النهاية في غريب الحديث والأثر؛ اسم المؤلف: أبو السعادات المبارك بن محمد الجزري الوفاة: 606، دار النشر: المكتبة العلمية - بيروت - 1399هـ - 1979م، تحقيق: طاهر أحمد الزاوى - محمود محمد الطناحي، ج3، ص332

حضرت سیلی محکمی به طرف زد طوری که طرف گیج شد آمد نزد عمر شکایت کرد، عمر گفت چشم خدا دیده و دست خدا هم بر صورتت کوبیده است. چشم الهی که علی ابن ابی طالب است این گناه را دید دست خدا هم از کمین در آمده و کوبیده است.

همچنین «بحار الأنوار مجلسی»، جلد 24، صفحه 202، جلد 39، صفحه 340. باز «شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید» جلد 5، صفحه 7؛ «ملل النهر شهرستانی»، جلد 1،‌ صفحه 174 و «لسان العرب ابن منظور»، جلد 13، صفحه 309؛ «ذخائر العقبیٰ»، صفحه 82 تمام اینها قضیه این که امیرالمؤمنین دید شخصی به نامحرم نگاه می کند آورده اند.

(قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يصْنَعُونَ)

به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، و عفاف خود را حفظ کنند، اين برای آنان پاکيزه ‌تر است؛ خداوند از آنچه انجام می ‌دهيد آگاه است!

سوره نور (24): آیه 30

به مؤمنین بگو چشم هایشان را حفظ کنند و مربوط به حجاب است این شخص چشمش را از نامحرم حفظ نمی کرد. امیرالمؤمنین سیلی محکمی به او زد. پیش عمر رفت شکایت کرد، عمر گفت چشم الهی دید و دست الهی هم کوبیده است.

مجری:

غیرت امیر المؤمنین مشخص شد چه است؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، کاملاً واضح و روشن است. آقایان این همه نسبت به حضرت امیر حساسیت نشان می دهند، آقای «اصغری» جواب های حلی هیچ فایده ای ندارد جواب نقضی برای این ها بیاورید.

در کتاب «الإصابة فی تمییز الصحابة» اثر «ابن حجر عسقلانی» از معتبرترین کتابها و جزء کتابهای درجه اول اهل سنت دارد که رسول اکرم می دید «قریش» نسبت به «عمار» پدرش «یاسر» مادرش «سمیه» را شکنجه وقیح می کنند؛

«عن بن عباس نحوه وزاد عبد الله بن ياسر وزاد فطعن أبو جهل سمية في قبلها فماتت ومات ياسر في العذاب ورمى عبد الله فسقط»

الإصابة في تمييز الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار الجيل - بيروت - 1412 - 1992، الطبعة: الأولى، تحقيق: علي محمد البجاوي، ج6، ص639

 معذرت می خواهم نمی توانم ترجمه کنم به قدری وقیح است. خدا «ابو جهل» و ابو جهل های عصر ما را عذاب شان را میلیاردها میلیارد به عدد احاطه علمیش بیشتر کند.

رسول اکرم این را دید چرا از یک مسلمان دفاع نکرد که به این شکل داشتند شکنجه می کردند که قلب هر انسان نه، قلب هر موجودی را به درد می آورد؟ (نستجیر بالله) آن غیرتی که شما «وهابی» ها دارید پیغمبر به اندازه شما غیرت نداشت؟ این یک مسئله.

در کتاب «تاریخ طبری» آمده که تعدادی به قصد کشتن عثمان به اتاقش ریختند اولش هم معلوم نبود، عثمان زنده هم است و می تواند از ناموسش دفاع کند. باز هم در اینجا نمی توانم ترجمه کنم به قدری عبارت وقیح است.

می گوید افرادی داخل اتاقی که عثمان بود ریخته بودند زنش «نائله» خواست از همسرش دفاع کند زدند برگشت.

«... فغمز أوراكها وقال إنها لكبيرة العجيزة»

تاريخ الطبري؛ اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج2، ص676

آقای «اصغری» این روایت را یادداشت کن از علما و بزرگانتان سوال کن معنایش چیست؟ یعنی توهین به ناموس از این بدتر نمی شود.

بحث کتک زدن و شکستن پهلو نیست، بحث بازی با ناموس (زن) عثمان است. چرا عثمان دفاع نکرد؟ پس از دیدگاه شما آقای عثمان آن غیرتی که شما «وهابی» دارید نداشت؟ اگر اینها را جواب بدهند جواب دیگری از اینها نمی خواهیم هیچ احتیاجی به چیز دیگر نداریم.

این دو تا جواب نقضی است این ها را باید در جواب های نقضی زمین گیر کرد. جواب های حلی یک مورد بیاورید امیرالمؤمنین پیش ابوبکر، عثمان یا عمر مشورت داده است یک روایت برای ما بیاورید.

امیرالمؤمنین در مسجد نشسته عمر می آید با ده نفر مشورت می کند بعد می گوید یا علی، نظر شما چه است؟ این که می گویند مشاورش بود یا وزیرش بود دهان این ها بشکند ان شاءالله که همچنین توهینی به حضرت امیر (سلام الله علیه) می کنند و دروغ می بندند حتی به عمر و ابابکر هم دروغ می بندند.

چیزی در زندگی حضرت امیر به عنوان وزیر مشاور خلفا نداشتیم اگر وزیر یا مشاور بود چرا در جنگ رِده که این همه غوغا به پا کرد و این همه آدم کشته شد به همسر «مالک ابن نویره» تجاوز و جسارت شد امیر المؤمنین می آمد مشورت می داد.

این که می روند از حضرت امیر مشورت می گیرند جواب می دهد یک «یهودی» هم بیاید از امیرالمؤمنین مشورت بگیرد جواب می دهد.

شما اگر همسایه «یهودی» دارید می گوید می خواهم دختر فلانی را برای پسرم بگیرم نظر شما چه است؟ اگر مشورت ندهی خیانت کردی ولو «یهودی» یا «مسیحی» باشد.

در مقام مشورت خواهی وظیفه شما است راهنماییش کنید اگر راهنمایی نکردید رفت با مشکل مواجه شد فردای قیامت مسئول هستید.

مجری:

خیلی ممنون استفاده کردیم، همین نکته ای که شما فرمودید این را جز فضایل عثمان هم می دانند شما اشاره کردید نه تنها او را به این صفت متصف نمی کنند بلکه جز فضایلش می دانند می گویند چه صبری داشته است!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، البته مطلب خیلی زیاد است فقط به عنوان نمونه خواستم برای برادرمان آقای «اصغری» بگویم بنده خدا خیلی با شور و حال بیان کردند مشخص بود خیلی متأثر هم بود، رگ مذهبی خوبی هم دارد.

جواب سوال تان را دانلود کنید و برای اینها بفرستید یا با اینها تماس بگیرید بگویید جواب شما نسبت به دو موردی که در کتاب های معتبرتان است چیست؟

مجری:

بیننده بعدی آقای «غلامی» از «بوشهر» سلام عرض می کنم

بیننده: (آقای غلامی از بوشهر – شیعه)

سلام علیکم ورحمت الله، با عرض سلام و ادب خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی دامت افاضاته.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خواهش می کنم موفق و مؤید باشید.

بیننده:

خداوند سایه شما را بر سر ما مستدام بدارد. استاد عزیزم بنده سوالم در مورد آیه وضو است، آیا وضوی شیعیان به این نحوی که می گیرند از طریق آیه 6 سوره مائده قابل اثبات است یا خیر؟ اگر اجازه بدهید آیه اش را بخوانم:

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيدِيكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ)

ای کسانی که ايمان آورده ‌ايد! هنگامی که به نماز می ‌ايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل [= برآمدگی پشت پا] مسح کنيد!

سوره مائده (5): آیه 6

بالآخره وضوی اهل سنت درست است یا وضوی شیعیان!؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

برادر بزرگوارم! من یک نکته ای را خدمت شما عرض کنم. آيه ای که خواندید (إلَی) به معنای مَعَ است کاری با آن ندارم (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ) چرا أرجل مفتوح است؟ عطف به کلمه وجوه است همانطوری که وجوه، غَسل است أرجل هم باید غسل باشد.

اولاً این را آقایان باید در نظر داشته باشند (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ) زمان پیغمبر إعراب نداشته است بعد عده ای سی، چهل سال بعد از پیغمبر قرآن را إعراب گذاری کردند بر مبنای این، قراء سبعه هفت نفر قراء داریم اینها إعراب گذاری کردند. یکی از آنها «عاصم» است که قرائتش از امیرالمؤمنین گرفته شده است.

«عاصم» متوفای 127 است می گوید (ارجُلَکُمْ) نیست (ارجُلِکُمْ) است، لام أرجل مکسور است. آقای «ابن کثیر» یا «ابو معبد» از قراء و متوفای 120 است (ارجلِکم) می گوید نه (ارجلَکم). «حمزه» متوفای 56 یکی از قراء مشهور است (ارجلِکم) می گوید. «ابو عمرو تمیمی» متوفای 154 ایشان هم از قراء بزرگ است (ارجلِکم) می گوید. «ابو عمرو شعبه عضدی» متوفای 193 یکی از مشاهیر قراء است می گوید (ارجلِکم) بخوانید.

«حمزه، ابن کثیر، عاصم، ابو عمرو، ابوبکر» پنج نفر از قراء می گویند (ارجُلِکم) بخوانید نه (ارجلَکم) این آقایان در جواب چه می گویند؟

در قرآن هم (ارجلَکم) آمده است این پنج نفر از قراء بزرگ هستند می گویند (ارجلِکم) بخوانید. اینها را چه کار کنیم؟

یا یک کتابی به نام «الحجة للقراء سبعة»، جلد 3، صفحه 214 یا «حجة القرائات»، صفحه 223 تمام این ها را در آن جا آورده است.

اضافه بر این اهل سنت وضوی پیغمبر را چطور نقل کردند؟ «مستدرک حاکم نیشابوری» می گوید این روایت شرایط «صحیح بخاری» را دارد و شرایط «صحیح مسلم» را دارد «ذهبی» می گوید روایت صحیح است.

آقایان می گویند اگر یک روایتی را «ذهبی» و «حاکم نیشابوری» بگویند روایت صحیح است مثل این که روایت در «صحیح بخاری» آمده است. پیغمبر اکرم فرمود:

«إِنَّهَا لَا تَتِمُّ صَلَاةُ أَحَدٍ حَتَّى يُسْبِغَ الْوُضُوءَ كَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ»

نمازتان درست نیست مگر وضوی کامل بگیرد. همانطور که خدا دستور داده است.

بعد در ادامه دارد:

«وَيَمْسَحُ رَأْسَهُ وَرِجْلَهُ إِلَى الْكَعْبَيْنِ»

المستدرك على الصحيحين؛ المؤلف: أبو عبد الله الحاكم محمد بن عبد الله النيسابوري (المتوفى: 405هـ)؛ تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، الناشر: دار الكتب العلمية – بيروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1990 ، ج1، ص 368، ح 881

رسول اکرم سر مبارکشان را مسح می کشید و پاهایشان را هم تا بند بین پا و ساق پا مسح می کشیدند. اینها را چه کار کنیم؟

آقای «احمد ابن حنبل» از علمای بزرگ اهل سنت متوفای 241 رئیس «حنابله» است در «مسند» با سند صحیح نقل کرده «ابن حجر» هم در «تلخیص الحبیر»، جلد 2،‌ صفحه 392 می گوید سندش صحیح است.

امیرالمؤمنین خلیفه چهارم شما است. می گوید:

«وَقَدْ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَمْسَحُ عَلَى ظَاهِرِ خُفَّيْهِ»

من با دو چشمم دیدم پیغمبر به روی پاهایش مسح می کشید.

التلخيص الحبير في تخريج أحاديث الرافعي الكبير؛ المؤلف: أبو الفضل أحمد بن علي بن حجر العسقلاني (المتوفى: 852هـ)، الناشر: دار الكتب العلمية، الطبعة: الطبعة الأولى 1419هـ. 1989م. ، ج1، ص 418

عثمان می گوید دیدم پیغمبر اکرم پاهایش را مسح می کشید «مسند احمد»، جلد 1، صفحه 58؛ «مجمع الزوائد»، جلد 1، صفحه 224 چند تا از اینها را بخوانیم؟

ببینید اینها یک مورد دو مورد نیست، من بیایم پنجاه تا روایت بخوانم که اینها وضوی پیغمبر، وضوی حضرت امیر، وضوی عثمان و وضوی دیگران را نقل کردند همه نوشتند:

«مَسَحَ علي ظَهْرِ قَدَمَيْهِ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج1، ص116

مجری:

خیلی ممنون. تماس بعدی آقای «عارف» از «شوشتر» سلام بر شما بفرمایید.

بیننده: ( آقای عارف از شوشتر – شیعه)

سلام علیکم ورحمة الله، در مورد صحبت های آقای «پناهیان» که «عمر ابن سعد» ملعون را آدم مهربان دانست و همچنین تعابیر بسیار بدی در مورد امیرالمؤمنین و رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) گفت. حقیقتش ما شیعیان خیلی ناراحت شدیم. می خواهم جواب ایشان را بدهید نظرتان در مورد حرفهای آقای «پناهیان» چیست؟ تأیید می کنید یا رد می کنید؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ببینید برادر بزرگوارم! ما چهارده نفر داریم که اینها معصوم هستند غیر از آن چهارده نفر همه اشتباهاتی داریم.

شجاعت آقای «پناهیان» این بود که رفت با آقای «انصاریان» صحبت کرد و از همه مردم عذرخواهی کرد، از اشتباهی که کرده بود استغفار کرد این شجاعتشان را می رساند.

 هیچ شکی نیست حرفشان نادرست است هیچ کس نمی گوید حرف ایشان، حرف درستی بوده خود ایشان هم اعتراف کرد حرفم نادرست بود هم استغفار کرد هم از مردم عذرخواهی کرد.

بعضی از افرادی که به «قوه قضاییه» نامه نوشتند از آخوندها این را محکوم و محاکمه کنید اگر بنا باشد محاکمه بشود اول کسی که باید محاکمه شود شما را باید محاکمه کنند. من نمی خواهم پرده از روی اسرار شما بر دارم آقای فلان زاده.

شما در قضیه «مهسا» نامه نوشتید، در قضیه «درمانگاه قم» یک نامه نوشتید، در قضیه آقای «پناهیان» نامه نوشتید، شما دنبال این هستید مثل مگس جاهای کثیف بنشینید ببینید آنجا چه خبر است!

شما این همه اشتباه کردید در رابطه با قضیه «درمانگاه قم» کاملاً خلاف و دروغ بود و کاری کردید که صحبت ها شما را شبکه های معاند پخش کردند.

شما در میدان دشمن بازی کردید چرا استغفار نکردید؟ چطور حرفهای شما را «اینترنشنال» پخش کرد ولی صحبت های بنده را روی سایت «اینترنشنال» گذاشتند بلافاصله حذف کردند، چرا؟

احتمال نمی دهید شماها دنبال این هستید رصد کنید کسی لغزشی و ... دارد بلافاصله اینها را عَلم کنید.

برادر بزرگوارم! ایشان اشتباه کرده، ‌اشتباه کرده، اشتباه کرده، هزار بار ما می گوییم اشتباه کرده است ولی یک دفعه این است کسی اشتباه می کند بر اشتباهش اصرار دارد این واقعاً معاند است. ماها هم اشتباه می کنیم، «مقام معظم رهبری» در رابطه با قضیه اولاد آوری فرمود من اشتباه کردم.

در رابطه با «امام» یکی دو مورد بود خودش علناً گفت من اشتباه کردم، اشکال ندارد، فقط چهارده نفر معصوم هستند اینها نه اشتباهی دارند، نه سهوی دارند و نه خطایی دارند از این چهارده نفر پایین بیایید ما اشتباه می کنیم.

 مگر منِ «قزوینی» اشتباه ندارم؟ بنده بعضی وقت برنامه را می بینم احساس می کنم فلان جا اشتباه گفتم.

جلسه بعدی خودم را ملزم می دانم اصلاح کنم؛ ولی اشتباهی که اصرار داشته باشد عناد است. اشتباهی که جبران کند و ایشان هم استغفار کرد و هم از شیعیان عذرخواهی کرد، دیگر ما دنبال چه هستیم؟ آیا می خواهید به خاطر اشتباه ایشان را به دار بزنیم؟

گر حکم شود که مست گیرند * در شهر هر آن چه هست گیرند!

ایشان اگر اشتباهی کرده است بعضی از آقایانی که این قضیه را در بوق و کرنا گذاشتند صدها اشتباه کردند.

عرض کردم من بنا ندارم ولی اگر یک روزی احساس کنیم این آقایان دارند در زمین دشمن بازی می کنند در تضعیف نظام، شیعه و روحانیت دارند کار می کنند آن وقت ما مجبور هستیم یک چیزهایی از این ها بگوییم که دیگر تا ابد الدهر دست به قلم نبرند.

مجری:

می گوید کسی که خودش در خانه شیشه ای نشسته است بهتر است به خانه ای کسی سنگ نزند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، کسی که خانه ای شیشه ای دارد نباید سنگ بزند، خودش آسیب پذیرتر است.

مجری:

جناب استاد از حضورتان و از حوصله ای که به خرج دادید خیلی متشکریم مطالب تان باقی ماند ان شاءالله در جلسه بعد به مراحل هشتگانه یا نُه گانه ای که «امام» در خصوص نیت فرمودند خواهیم پرداخت و مباحث را ادامه خواهیم داد.

همچنین از شما عزیزان بیننده متشکریم که تا پایان برنامه ما را همراهی فرمودید، تا دیدار دیگر از همه شما التماس دعا داریم.

اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ خدا نگهدار! 


Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها