2024 June 16 - يکشنبه 27 خرداد 1403
شرح و توضیح کاربردی و شنیدنی فرازهایی از خطبه شعبانیه!
کد مطلب: ١٥٧٧٥ تاریخ انتشار: ٢٤ اسفند ١٤٠٢ - ١٦:٥٩ تعداد بازدید: 149
سخنراني ها » شبکه جهانی حضرت ولی عصر عج
شرح و توضیح کاربردی و شنیدنی فرازهایی از خطبه شعبانیه!

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی1402/12/24

 
 
 
 
 

بسم الله الرحمن الرحیم

24/12/1402

موضوع: شرح و توضیح کاربردی و شنیدنی فرازهایی از خطبه شعبانیه!

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

شرح و توضیح کاربردی و شنیدنی فرازهایی از خطبه شعبانیه!

در ماه مبارک رمضان، اینگونه قرآن بخوانید!

مهمترین و با فضیلت ترین عمل، در ماه مبارک رمضان!

تحلیل شنیدنی استاد حسینی قزوینی از ماجرای درمانگاه «قرآن و عترت»

تماس های بینندگان برنامه

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

الحمد لله این توفیق را داریم در ماه مبارک رمضان، در شب جمعه محضر شما بینندگان عزیز و ارجمند باشیم و به دیدگان همه شما بینندگان برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را تقدیم کنیم برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر حضرت آیت الله حسینی قزوینی باشیم.

ان شاء الله بتوانیم امشب هم مثل همیشه از فرمایشات شان بهرمند بشویم و استفاده کنیم مخصوصا که در ماه مبارک رمضان هم هستیم.

بالاخره اگر اقتضای زمانی هم باشد، قطعا برای معرفت افزایی، این ماه، ماه ویژه ای است، به خودمان توجه بدهیم منتبه باشیم، ملتفت باشیم، اگر قرار است چیزی کسب کنیم که برای ما جاودانه بماند، اگر قرار است عادت ها و سجیت هایی را کسب کنیم، بخواهیم در همین ماه مبارک در همین شب های نورانی ان شاء الله این ها را به دست بیاوریم و از آن ها در قبال عمر مان ان شاء الله بهرمند بشویم.

حضرت استاد سلام عرض می کنم. در محضرتان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم، موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهنم. ما طبق برنامه همیشگی مان طلیعه عرایض مان را با یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز می کنیم.

طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن * نشد جز شعله آتش کسی آنجا طرفدارم

گهی در خانه گه بین در و دیوار گه کوچه * خدا داند چه آمد بر سرم کشتند صد بارم

دل من بر علی می‌سوخت چون دشمن مرا می‌زد * نگاه غربت او بیشتر می‌داد آزارم

نگفتم راز خود با هیچکس اما خدا داند * نمی‌آید به هم از درد، یک شب چشم بیمارم

یابن الحسن در ظهور خودت تعجیل کن به خاطر ما نه، به خاطر مادرت صدیقه طاهره، به خاطر غصه های دل عمه جانت زینب، به خاطر انتقام از دست های بریده عمو جانت قمر بنی هاشم.

ای آنکه در نگاهت صد آیه زنور داری * کی از مسیر کوچه قصد عبور داری

در خواب دیده بودم یک شب فروغ رویت * کی در سرای چشمم قصد ظهور داری

آرزویم شده بیرنگ، شود فاصله ها * در مسلمانی ما ننگ شود فاصله ها

بارالها برسان آن مه در پرده غیب * فرجی کن که کمی تنگ شود فاصله ها

یابن الحسن عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان، تو خود برای ظهورت دعا کن ای آقا، دعای من به خودم هم نمی کند اثری.

در خدمت شما هستیم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر. ان شاء الله باشیم و ببینیم آن لحظه ای که این تشنگی حقیقی و این نیاز حقیقی انسان با دیدار منجی عالم بشریت همه سیراب شدیم.

الحمدلله ما در ماه مبارک رمضان این توفیق را داریم برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را تقدیم شما می کنیم.

این ماه، ماه خود سازی است، ماه خاصی است، می خواهیم همین خصوصیتش را بیشتر از زبان حضرتعالی بشنویم، ببینیم چه اهمیتی برای آن شمرده شده است و چطور می توانیم این ماه را یک ماهی برای خودمان قلمداد کنیم که آن را واقعا مسیر تحول خودمان قرار بدهیم؟

شرح و توضیح کاربردی و شنیدنی فرازهایی از خطبه شعبانیه!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در رابطه با ماه مبارک رمضان ما روایات متعددی داریم، شاید از یک صد روایت تجاوز کند. ولی مفصل ترین روایت همان خطبه شعبانیه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است با سند نورانی و سلسلة الذهب از امام هشتم، از پدر بزرگوارشان امام کاظم، از امام صادق، از امام باقر، از امام سجاد، از امام حسین (علیه السلام)، از امیرالمؤمنین و ایشان از رسول الله. یعنی جزء احادیث سلسلة الذهب به شمار می رود.

حضرت در آخرین جمعه ماه شعبان خطبه مفصلی خواندند. معمولا دوستان با فقرات این دعا آشنا هستند ما خودمان هم معمولا هر سال برای این که برای خودمان هم تذکری باشد و برای بینندگان عزیز مان یک یادآوری باشد بعضی از فقرات این خطبه را اشاره می کنیم.

ابتدا رسول اکرم فرمودند ماه الهی آمد به سوی شما با برکتی که آورده است، با رحمت و بخششی که آورده است، و این ماه با فضیلت ترین ماه ها است و روزهایش با فضیلت ترین روزها  و شبهایش با فضیلت ترین شبها است. ساعاتش با فضیلت ترین ساعات است.

تا اینجا در اصل فضیلت این ماه رمضان، از اینجا به بعد یک نکته ظریفی دارد که یک مقداری دقت کنیم. فرمود:

«هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّه‏‏»

ماهی است که همه شما را به این ضیافت الله، مهمانی خدا دعوت کردند.

نمی گوید شما به ضیافت الله بروید، نه، شما را می برند، دعوت می کنند، به این سفره ضیافت الهی می کشانند. و در کنار این سفره ضیافت الهی همه شما مورد کرم و بزرگواری خدای عالم قرار گرفته اید.

در این ضیافت الهی از خورد و خوراک خبری نیست، آنچه که مهم است خودسازی است و حرکت به سوی کمالات، رسیدن به مقام خلیفة اللهی، رسیدن به آن مقامی که:

 رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند* * بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت!

 یا به قول مولانا:

 بار دیگر از ملک پران شوم ** آنچه در وهم تو ناید آن شوم

هدف از این ضیافت الله این است. یکی از اولیاء الهی رفته بود در یک منطقه ای هرچه تلاش کرد غذایی پیدا نکرد، همه درب به رویش بستند، به مسجد رفت گفت خدایا ما امشب می خواهیم مهمان شما باشیم، منتظر بود الان کسی برایش غذا بیاورد، آب و میوه ای بیاورد، کسی نیاورد. با گرسنگی شب را به پایان برد.

 در دلش خیلی ناراحت بود که ما در بیت الهی، خانه خدا گفتیم مهمان خدا هستیم، کسی غذا نیاورد. خوابش برد، در عالم رؤیا به او الهام شد بنده من! ما مهمانی تو را پذیرفتیم و هرچه نگاه کردیم در خزانه غیب مان بهتر از گرسنگی برای تو پذیرایی نیافتیم!

 این گرسنگی ها است که انسان را از مسائل مادی و از تعلقات دنیا قطع می کند. یکی از سیر و سلوکی که بزرگان ما دارند قلة الطعام، کم غذا خوردن است، همین که ما ده دوازده ساعت بیشتر یا کمتر لب به غذا نمی زنیم و این گرسنگی در حقیقت یک پروازی به طرف کمالات است.

چون ما هرچه علاقه های مادی مان را کم کنیم، علاقه های معنوی در روح ما بیشتر رشد می کند.

حتی در توصیه هایی که بعضی از بزرگان مثل مرحوم قاضی و دیگران داشتند به ویژه در توصیه ای که مرحوم کمپانی (رضوان الله تعالی علیه) از میرزا جواد آقای ملکی داشتند، این است که شما غذا کم بخورید تا یکی دو ساعت از گرسنگی تان نگذشته است لب به غذا نزنید، در کنار سفره تلاش کنید قبل از آن که سیر بشوید از کنار سفره بلند شوید، و دیگر غذا نخورید.

 بین غذا ها از تنقلات آجیل، میوه، شیرینی جات اجتناب کنید؛ چون هرچه این لذت های مادی در انسان بیشتر باشد، انسان از لذت های معنوی باز می ماند.

 اولیاء الهی لذتی که از یک لحظه توجه به خدای عالم، محبت خدای عالم در قلب آن ها، عشق خدای عالم است، یا یک لحظه لذتی که از سخن گفتن با خدا می برند، تمام خلایق، سلاطین، بزرگان از سلطنت شان، از مقام شان و منصب شان، تا آخر عمر آن لذت را نمی برند.

لذا ما باید دقت داشته باشیم در ماه رمضان با این گرسنگی ها علقه های مان را به مسائل مادی کم کنیم. لذا می فرماید:

«وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ»

خدای عالم شما را از اهل کرامت الله قرار داده است.

«أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ»

در ماه رمضان نفس که می کشید، نفس کشیدن شما ثواب تسبیح دارد.

دیگر بهتر از این!

«وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ»

خوابیدن تان در این ماه عبادت است.

«وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ»

اعمال تان مقبول است، دعاهای شما مستجاب است، با نیات پاک و قلبهای طاهر از خدا تلاوت قرآن را بخواهید!

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص93

در ماه مبارک رمضان، اینگونه قرآن بخوانید!

در این ماه یک آیه قرآن خواندن معادل با چندین آیه، یا هفتاد آیه، صد آیه، هزار آیه در ماه های دیگر است.

توصیه های مرحوم آقای کشمیری مفصل است. ان شاءالله ما در یک جلسه ای که جناب آقای مرعشی یادآوری کنند، من توصیه های ویژه جناب آقای سید عبدالکریم کشمیری را که ما افتخار داشتیم چند سالی در خدمتشان بودیم و استفاده کردیم، توصیه های ایشان را بیان کنم.

ایشان می فرماید در ماه رمضان، مراد از قرآن خواندن این نیست که شما یکی دو جزء قرآن بخوانید، در این ماه رمضان یک یا دو دوره تلاوت قرآن داشته باشید نه، شما اگر روزی یک آیه بخوانید، این یک آیه را در طول بیست و چهار ساعت تکرار کنید، پیام این آیه با رگ و پوست و استخوان شما عجین بشود.

به نظر ایشان این شاید از چندین ختم قرآن ثوابش بیشتر باشد. هدف این نیست که ما یک کلماتی را زمزمه کنیم و بدون این که با روح کلمات آشنا بشویم، فقط تکرار کنیم.

به تعبیر امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) قرآن کتاب اخلاقی است، کتاب رسیدن به کمالات است، اگر خواندن قرآن ما را به کمالات نرساند این قرآن خواندن ما هیچ فایده ای ندارد.

ما وقتی قرآن می خوانیم یک صفحه را دو بار، سه بار، ده بار، بیست بار، مرور کنیم، اگر آیاتی در رابطه با عذاب جهنمیان است، با این گناهانی که انجام داده ایم احساس کنیم جای ما فردا همینجا است؛ قلبمان بشکند، اشک چشم ما جاری بشود از خدا بخواهیم که خدا ما را گرفتار این عذاب نکند.

 آیات بهشت را می خوانیم از خدای عالم بخواهیم ما را به بهشت ببرد، البته بهشت بردن هنر نیست.

آیت الله جنتی نقل می کند همیشه می گوییم خدایا ما را اهل بهشت قرار ده، یک دفعه خواب می بیند که به بهشت رفته است می بیند بهشت خیلی مقامات بالایی دارد از درجه صفر تا درجاتی که به عقل نمی رسد.

می گوید بعد از این از خدا می خواستم که خدایا مرا بهشت می بری به بالاترین درجات بهشت ببر.

در جلسه ای من به یکی از آقایان گفتم آقای جنتی خودش جنتی است! خدایا عالم بهشت را آفرید به قول آقایان دید اول آقای جنتی دارد آنجا قدم می زند، خدا هم نمی دانست که آقای جنتی وارد بهشت شده است.

می گفت من بعد از آن خوابی که دیدم از خدا همیشه می خواستم خدایا به بالاترین مرتبه بهشت ما را ببر.

 در بهشت یک مراتبی است، افرادی هستند که در آنجا مهمان هستند. مثلا کسانی که توفیق زیارت امام حسین پیدا نمی کنند، با این که می توانند بروند اگر اهل بهشت باشند آنجا مهمان هستند.

کنار سفره بهشتیان می نشینند، و خودشان نه جایی نه مقامی نه خانه ای نه باغی، نه حوری نه طیوری، نه قصوری، این هم یک بهشت است.

یک بهشت هم است که خدایا عالم هر روز با آنها حرف می زند، همانند حضرت موسی که در کوه طور با خدا حرف می زد، آنها هم با خدا حرف می زنند. صدای خدا را می شنوند، حرف خدا را جواب می دهند، با خدا مناجات می کنند.

 یک مقامی هم است که اصلا با محمد و آل محمد همنشین هستند، همسایه آنها هستند. اینها یک مقامی است، آنهایی که پایین پایین ها هستند آن هم یک مقامی است. لذا زمانی که آیات بهشت را قرائت می کنیم از خدا بخواهیم ما را به بالاترین مرتبه بهشت برساند.

من می خواهم از عزیزان یک تقاضایی کنم. این دعایی که ما در روز عید فطر می خوانیم:

«اللَّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ، وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ، وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ، وَ أَهْلَ التَّقْوَى وَ الْمَغْفِرَة»

تلاش کنیم در این ماه رمضان در قنوت مان بخوانیم، این را اگر حفظ نیستیم در موبایل مان بیاوریم، کف دست مان، چه اشکالی دارد؟ حالا به جای این که بگوییم:

«اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ذُخْراً [وَشَرَفاً] وَ کرامتا وَمَزِیْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ»

این طوری بگوییم:

«أللهُمّ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»

بعد این دعا:

«وَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تُخْرِجَنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ»

این دیگر مادر بزرگ همه دعاها است. یعنی شما هر چه از خدا حور، طیور، قصور، مقامات معنوی، حضور قلب، هرچه که از خدا می خواهید همه چیز در اینجا است.

مثلا بعضی وقتها انسان سیب می خورد، مثلا این سیب ویتامین های خاصی دارد، مثلا پرتقال ویتامین های خاصی دارد. بعضا امروزه قرص های مولتی ویتامین درست کردند، که شما یک کپسول مولتی ویتامین میخورید خواص سی، چهل تا میوه را در این جا دادند.

این عبارت: «وَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تُخْرِجَنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ»، کپسولی است که همه دعاها در آن است، همه حاجت ها در آن است.

 حالا اضافه بر این تأکید است:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ مَا سَأَلَكَ عِبَادُكَ الصَّالِحُونَ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعَاذَ مِنْهُ عِبَادُكَ الْمُخْلَصُون‏»

المزار الكبير (لابن المشهدي)؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، ص639

این هم دیگر در حقیقت تأکید است. وگرنه داخل همین «وَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ...» همه است.

لذا ما تلاش کنیم به آیات بهشت می رسیم این را بخوانیم. به مردان خدا می رسیم مثل قوم حضرت موسی و آن زحماتی که کشیدند و مثل یاران رسول اکرم از خدا بخواهیم ما را در دینمان ثابت قدم بدارد، برای دینش تلاش کنیم.

خلاصه آیات افراد طاغی و طغیانگر را می خوانیم فرعون و یاران فرعون و نمرود و امثال اینها به خدا پناه ببریم، ما را جزء آنها قرار ندهد. فضائل اخلاقی در قرآن مطرح می شود از خدا بخواهیم ما را مزین به آن فضائل اخلاقی کند. به رذائل اخلاقی می رسیم از خدا بخواهیم ما را از آن رذائل اخلاقی دور کند.

شما اگر یک صفحه این چنین بخوانید بنده تضمین می کنم از هزار تا ختم قرآنی که هیچی متوجه نشوی از اول تا آخر ثوابش بالاتر است، قرآن برای تدبر است، خواندن هم خوب است، خیلی خوب است، حتی شما قرآن را دستتان بگیرید و به آیاتش نگاه هم کنید ثواب دارد.

شما بخوانید هیچ توجهی هم نداشته باشید این هم باز ثواب دارد، این طور نیست که هیچ ثوابی نداشته باشد؛ این را عزیزان دقت داشته باشند. یک دفعه نگویند که فلانی گفت این طور قرآن خواندن فایده ای ندارد، ولی آیا به حال ما فایده دارد، ما را متغیر می کند، ما را به کمالات می رساند یا نه، این مهم است.

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يحْييكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يحُولُ بَينَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيهِ تُحْشَرُونَ)

اي کساني که ايمان آورده‌ايد! دعوت خدا و پيامبر را اجابت کنيد هنگامي که شما را به سوي چيزي مي‌خواند که شما را حيات مي‌بخشد! و بدانيد خداوند ميان انسان و قلب او حايل مي‌شود، و همه شما (در قيامت) نزد او گردآوري مي‌شويد!

سوره انفال (8): آیه 24

مایه حیات که ما زنده هستیم، مایه حیات اگر همین زندگی باشد که برای چه؟ ای مردمی که در قید حیات هستید، دعوت خدا را اجابت کنید تا شما را زنده بدارد، این که نیست (إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يحْييكُمْ)

یک دفعه این است که ابوجهل و ابولهب، ابوسفیان ها و معاویه، امثال اینها هم یک زندگی دارند، سلمان و ابوذر و مقداد هم یک حیاتی دارند، به سلمان که می رسد می گوید:

«السّلمانُ‏ مِنّا أهلَ‏ البَيْت‏»

بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج108، ص285

این را حیات معنوی می گویند. لذا ما تلاش کنیم دوستان عزیز که در خواندن قرآن تدبر داشته باشیم، ببینید چقدر آیات قرآن ما را دعوت کردند به تدبر در قرآن، و دقت در معانی قرآن.

این آیه را که می خوانم احساس کنم الان جبرائیل امین از طرف خدای عالم آمده است این آیه را برای من نازل کرده است. پیام این آیه برای من است، اگر این چنین بود ما می توانیم به عنوان یک تدبر در قرآن از کنارش عبور کنیم!

آقا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در توصیف متقین فرمودند

«فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ

وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص304، خطبه متقین

فرمود اگر به آیه ای که برای عذاب است می رسند تصور می کنند در وسط عذاب هستند، و ضجه می کشند و گریه می کنند، اگر به آیه ای برسند که در آنجا بشارت است، طمع می کنند که این آیه برای آنها است.

ولذا در سوره مزمل که سوره خوبی است که اگر دوستان هر روز صبح این سوره مزمل را بخوانند درهای رحمت دنیایی به سمت شان سرازیر می شود.

خود سوره مزمل برای گشودن درهای نعمت و روزی بی داد می کند، ولی مشروط بر این که تداوم داشته باشیم، نه این که یک روز بخوانیم، دو روز نخوانیم، دو سه دقیقه هم بیشتر طول نمی کشد، مجموعا یک صفحه و دو سه سطر بیشتر نیست، در اول این سوره دارد:

(وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا)

قرآن را با دقت و تأمل بخوان!

سوره مزمل (73): آیه 4

به پیامبر می گوید قرآن را با دقت قرائت کن، با تدبر قرائت کن، از کنار قرآن همین طوری عبور نکنی. بعد در رابطه با بیدار ماندن فرمود:

(إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيلِ هِي أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا)

مسلما نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‌تر است!

سوره مزمل (73): آیه 6

تا آن آخرش هم می گوید:

(فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ)

اکنون آنچه براي شما ميسر است قرآن بخوانيد

سوره مزمل (73): آيه 20

هرچه می توانید، فرصتی پیدا می کنید قرآن را باز کنید با آیاتش مأنوس باشید، تا می توانید و آن اندازه ای که برای شما مقدور است، قرآن بخوانید. نمی توانی شب تا صبح بیدار بمانید، هر روز روزه بگیرید، ولی این که در فرصت های مناسب قرآن بخوانید اینها در دست شما است.

 بعد یک نکته عجیبی در خطبه شعبانیه است، یک اعلام خطر خیلی جدی است، رسول اکرم می فرماید:

«فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيمِ»

آدم شقی، بدبخت و بیچاره کسی است که از مغفرت خدا در این ماه محروم بماند.

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص93

خیلی مهم است، یعنی ماه رمضان بیاید و بگذرد، نتوانیم نسبت به گناهانمان اقدام کنیم. کاری کنیم که خدای عالم گناهان مان را ببخشد و گناهانمان را به حسنات مبدل کند؛ یعنی اگر یک غیبتی کردیم همین غیبت ما را به یک حج عمره مبدل کند، دروغی گفتیم این دروغ ما را به هزار رکعت مبدل کند. خود قرآن می گوید:

(إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يبَدِّلُ اللَّهُ سَيئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا)

مگر کساني که توبه کنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل مي‌کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!

سوره فرقان (25): آیه 70

«يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ.»

الصحيفة السجادية؛ على بن الحسين عليه السلام، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: دفتر نشر الهادى - قم، 1376ش. ص36

خدای عالم یک عمل گناه را می تواند به چندین برابر ثواب و حسنه مبدل کند. ما باید همت مان نسبت به سوالاتمان خیلی بالا باشد؛ چون خدای عالم بزرگ است، از خدای بزرگ حاجت بزرگ باید خواست.

یک دفعه شما پیش دهیار منطقه می روید قدرتش محدود است، مثلا آب منطقه ما ضعیف است، لوله ها چنین و چنان است.

یک دفعه پیش فرماندار می روید، قدرت فرماندار از دهیار بالاتر است. یک دفعه پیش استاندار می روید، با توجه به امکانات استاندار از او درخواست می کنید، یک دفعه است که پیش وزیر یا رئیس جمهور می روید، یک دفعه می روید پیش کسی که:

(لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يشَاءُ وَيقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ)

کليدهاي آسمانها و زمين از آن اوست؛ روزي را براي هر کس بخواهد گسترش مي دهد يا محدود مي‌سازد؛ او به همه چيز داناست.

سوره شوری (42): آیه 12

تمام کلید آسمان و زمین در دست او است، و قدرتش هم است.

(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ)

فرمان او چنين است که هرگاه چيزي را اراده کند، تنها به آن مي‌گويد: «موجود باش!»، آن نيز بي‌درنگ موجود مي‌شود!

سوره یس (36): آیه 82

هرچه اراده کند در خارج محقق می شود. در برابر خدایی که تمام قدرتها برای او است، هر کسی هم در دنیا قدرتی دارد از او گرفته است، باید از آن خدای بزرگ حاجت بزرگ خواست.

روایات زیادی داریم که حاجت ها را خیلی بزرگ نشمارید! بگویید حاجت بزرگ است و برویم از خدا بخواهیم، پیش بزرگ حاجت بزرگ خواستن. من آن مثال قضیه بنی اسرائیل و رسول اکرم را بارها عرض کردم، داستانش مفصل است.

رسول اکرم مهمان یک عربی در بیابان شد، تنها چیزی که آن عرب داشت یک بز بود و زندگیش با آن می گذشت، آن بز را ذبح کرد و برای حضرت غذا درست کرد.

حضرت فرمود وقتی به مدینه آمدی بیا ما جبران کنیم، آمد و خدمت رسول اکرم رسید و گفت یا رسول الله من همان عربی هستم که فرمودید بیایم، گفت از من چه می خواهی؟ مثلا گفت پنجاه تا بز، پنجاه تا گوسفند، پنجاه تا شتر، پنجاه تا گاو، حضرت فرمود هرچه خواست به او بدهید.

ایشان که رفت گفت ای کاش همت این عرب به اندازه همت آن پیره زن بنی اسرائیل بود. گفتند آقا داستان چیست؟ گفت حضرت موسی تصمیم گرفته بود که قبر حضرت یوسف را پیدا کند و این را به بیت المَقْدِسْ منتقل کند. از هر کس سوال کرد کسی خبر نداشت، گفتند یک پیره زنی زمین گیر است که می گویند او خبر دارد.

رفتند پیره زن را آوردند، حضرت موسی گفت از قبر حضرت یوسف خبر داری؟ گفت بله، گفت می گویی؟ گفت نه، گفت چرا؟ گفت مفت که نمی شود، گفت چه می خواهی؟ گفت اولا از خدا بخواه من را جوان کند.

حضرت موسی مأمور است که قبر حضرت یوسف را پیدا کند. نمازی خواند و گفت خدایا این پیرزن را جوان کن، حضرت گفت حالا بگو کجاست؟ آن زن گفت نه، گفت دیگر چه می خواهی؟ گفت عقد من را برای خودت بخوان. من می خواهم افتخار همسری پیامبر اولوالعزم را داشته باشم. حضرت موسی گفت همسر پیامبر شدی، حالا بگو قبر حضرت یوسف کجاست؟ گفت نه!

حضرت موسی گفت دیگر چه می خواهی؟ گفت از خدا بخواه در بهشت هم همسر تو باشم. حضرت موسی است پیامبر خدا است، کسی که دو به دو با خدا حرف می زند، خدا همه اختیارات را به او داده است، حالا بیاید به حضرت موسی بگوید ده تا گوسفند به من بده ده تا گاو بده، این کار را که فلان رئیس قبیله هم می تواند انجام بدهد، فلان فرماندار و استاندار منطقه هم می تواند انجام بدهد.

از حضرت موسی یک چیزی باید خواست که از غیر او این حاجت ساخته نیست.  دوستان! من به خودم و همچنین به شما عرض می کنم، در این ماه رمضان حاجتهای بزرگ از خدا بخواهید، همان طوری که عرض کردم:

«أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تُخْرِجَنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد»

خدایا در تمام خیری که محمد و آل محمد را واردی کرد ما را هم وارد کن!

المزار الكبير (لابن المشهدي)؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، ص639

یعنی از انبیاء هم بالاتر، از حضرت موسی هم بالاتر، از حضرت عیسی هم بالاتر، از حضرت آدم و نوح هم بالاتر، دیگر انسان از این بهتر می خواهد؟

لذا ما باید تلاش کنیم در این ماه بهترین حاجت را از خدای عالم بخواهیم. بعضی از فقراتی هم است که دیگر فرصت نیست بخوانیم در خدمت شما هستم.

مجری:

سلامت باشید، بسیار استفاده کردیم. در این ماهی که اگر غفران و مغفرت نسیب حالمان نشود شقی ترین افراد می شویم، با اهمیت ترین کار در این ماه چه خواهد بود؟ همراه ما باشید ان شاء الله بعد از یک میان برنامه و فاصله کوتاه بر می گردیم و با پاسخ این سوال در خدمتتان خواهیم بود.

عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

الحمدلله همچنان با برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی در خدمتتان هستیم، تا این جای برنامه شناختیم نسبت به ماهی که در آن وارد شدیم، چه ماه با فضیلتی است و چگونه باید قرآن بخوانیم، چگونه باید درخواست های خودمان را مطرح کنیم!

حضرت استاد! ما در این ماه، چه کار انجام بدهیم که خداوند بهتر از ما بپذیرد؟ با اهمیت ترین و با فضیلت ترین کاری که می توانیم در این ماه شریف انجام بدهیم چیست؟

مهمترین و با فضیلت ترین عمل، در ماه مبارک رمضان!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

من قبل از این که سوال حضرتعالی را جواب بدهم، نسبت به تکمیل عرایض قبلم که در ذهنم نبود، در همین خطبه است رسول اکرم فرمود:

«وَ مَنْ تَلَا فِيهِ آيَةً مِنَ الْقُرْآنِ»

هر کس در این ماه یک آیه قرآن بخواند

«كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِي غَيْرِه‏ مِنَ الشُّهُور»

به اندازه ثواب یک ختم قرآن در غیر ماه رمضان دارد!

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص93

یعنی شما ماه رجب، شعبان و غیره یک ختم قرآن انجام بدهید و آن را در یک کفه بگذارند، در این ماه یک آیه بخوانید این را در یک کفه بگذارند، با هم برابر خواهد بود. این یک نکته.

نکته دیگر رسول اکرم فرمود در این ماه درهای بهشت باز است، از خدا بخواهید این درها را هرگز به روی شما نبندد. درهای آتش جهنم در این ماه بسته است، از خدا بخواهید درهای جهنم را به روی شما باز نکند! دوستان عزیز خیلی نکته ظریفی است.

 به تعبیر آقای طباطبایی، باز تکرار می کنیم ایشان مرتب تکرار می کردند، دوستان! ابدیتی در پیش داریم. انسان آن آخرین لحظه ای که می خواهد از دنیا برود بعد از هفتاد هشتاد سال، نود سال، صد سال، در آن لحظه احساس می کند این دنیا گویا اصلا چیزی نبوده است، یعنی عبور از یک پلی بوده است.

همان طوری که الان شما چهل سال، پنجاه سال یا هفتاد سالتان است احساس می کنید گذشته تان مثل یک ساعتی گذشت و رفت. این دنیا با همه خوبی ها و بدی ها، فراز و نشیب هایش می گذرد، ولی آن طرف جاودانه است یا رفتن به بهشت و جاودانه در بهشت بودن و از نعمت های خدا برخوردار بودن. یا (نستجیر بالله) رفتن به جهنم، تا ابد خالدین فیها ابدا، دیگر در آن جا ماندن پایانی ندارد، برای همیشه در آتش جهنم سوختن و ساختن است!

لذا رسول اکرم می گوید درهای بهشت در این ماه باز است، یکی از دعاهای شما این باشد که خدا این درها را هرگز به روی شما نبندد. درهای جهنم بسته است از خدا بخواهید این درها را باز نکند، شیاطین در این ماه به زنجیر بسته اند، از خدا بخواهید این شیاطین را هرگز بر شما تا آخر عمر مسلط نکند.

اینجا که رسید آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) می گوید:

«فَقُمْتُ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْر»

من بلند شدم و گفتم یا رسول الله بهترین عمل در این ماه چیست؟

عزیزان دقت کنند، حضرت نفرمود که در این ماه شما ده تا ختم قرآن کنید، هر روز صد رکعت نماز بخوانید. تمام آنها خوب است، حضرت توصیه هم کرده است که به فقرا برسید، به مستمندان برسید، وقتی گرسنه می شوید و تشنه می شوید به یاد تشنگی قیامت باشید، همه اینها را فرمود.

ولی آنچه که مهم و بیت القصیر اعمال این ماه است، بدون این دعاهای ما هیچ، روزه ما هیچ، قرائت قرآن ما صفر است آن چیست؟ فرمود:

«يَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏»

ترک گناه. گفتن ترک گناه خیلی راحت است، دو تا کلمه بیشتر نیست "ترک گناه" ولی در عمل پیاده کردن خیلی سخت است، مثل کندن کوه با مژه است؛ چون هرچه ما قوی باشیم، بیست سال، سی سال، پنجاه سال است که به تکلیف رسیدیم و داریم عبادت می کنیم.

شیطان از اول خلقت آدم در اغوا و وسوسه بوده است اگر بنا باشد در عالم هستی یک نفر را متخصص در اغوا و گمراه کردن معرفی کنیم آن هم شیطان است.

یعنی اگر از خلقت حضرت آدم هفت هزار سال می گذرد، شیطان هفت هزار سال کارش گمراه کردن بوده است، یعنی متخصص که هیچ، فوق فوق تخصص دارد، ولذا قرآن می گوید:

(إِنَّ الشَّيطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يدْعُو حِزْبَهُ لِيكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ)

البته شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانيد؛ او فقط حزبش را به اين دعوت مي‌کند که اهل آتش سوزان (جهنم) باشند!

سوره فاطر (35): آیه 6

با نگاه دشمن با او برخورد کنید. روزی رسول اکرم فرمود هر کسی یک سبحان الله بگوید، خدای عالم یک خانه ای در بهشت برای او بنا می کند. عرض کردند یا رسول الله اگر این طور باشد ما خانه های زیادی در بهشت داریم، چون ما هر روز سبحان الله، الحمدلله در نماز و غیر نمازمان می گوییم.

حضرت می گوید بله به شرط آن که آتشی نفرستید که خانه های شما را ویران کند و به خاکستر مبدل کند. عرض کردند چطور؟ فرمود وقتی شما سبحان الله می گویید، از آن طرف هم غیبت می کنید، این غیبت شما باعث می شود آن خانه ها که در بهشت برای شما فراهم شده همه اش ویران بشود و آتش بگیرد.

ان شاء الله جناب آقای مرعشی یادشان باشد، یکی از چیزهایی که ما خیلی اهمیت بدهیم بحث حبط اعمال است، چه گناهانی باعث می شود که اعمال خوب ما آتش می گیرد و نابود می شود؟

در قرآن گمانم بالای چهارده پانزده مورد خدای عالم گناهان را شمرده است که اینها باعث حبط اعمال می شود، یعنی من نماز خواندم، روزه گرفتم، یک دفعه یک گناهی انجام می دهم، این گناه من باعث می شود تمام اعمال من از پرونده ام پاک می شود.

 فردای قیامت که پرونده را به دست ما می دهند، می گوییم خدایا ما حداقل چندبار حج عمره رفتیم، حج واجب رفتیم، کربلا رفتیم، هیچ کدام نیست ملائکه اشتباه کردند پرونده کس دیگری است.

خطاب می آید نه پرونده خودت است. بله کربلا رفتی، مکه رفتی، نماز خواندی، در کنارش هم فلان گناه را هم انجام دادی، وقتی فلان گناه را انجام دادی این باعث شد که تمام اعمال شما باطل بشود.

بحث حبط اعمال از مسائل خیلی مهم است، من آن سری یک نکته ای را عرض کردم، ان شاءالله در رابطه با حبط اعمال هم از منظر قرآن و هم از منظر روایات بحث می کنیم.

در یکی از جلسات عرض کردم در اعمالی که برای خانم ها و آقایان است ثوابی که خدا به اعمال خانمها داده است، اگر بگوییم یک هزارمش را برای آقایان نداده است مبالغه نکردیم.

خانم غذا درست می کند، خدای عالم یک ثواب حج و جهاد برای او می نویسد، خانه را تمیز می کند ان شاءالله روایات اینها را هم می خوانم.

آیت الله امینی (رضوان الله تعالی علیه) یک کتابی به نام آیین همسرداری دارد، آنجا تمام این روایت ها را آورده است. یعنی یک زن مسلمان اگر بخواهد ثواب جمع کند در همان محیط خانه، نمی خواهد نماز بخواند و روزه بگیرد، در محیط خانه که:

«جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ»

جهاد زن خوب شوهرداری کردن است!

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج5، ص9

شوهرداری کردن فقط مسائل لذت های شهوی نیست، همین اندازه ای که همسر از بیرون می آید خسته است می رود خوش آمد و خسته نباشید می گوید این یک نوع جهاد است.

در زمان سابق حوله بود الان دیگر دستمال کاغذی است، یا مثلا دست هایش را می شورد این حوله را تقدیم می کند که دست و صورتت را پاک کن، این جهاد است.

مرد از بیرون می آید لباسش را در می آورد خانم آویزان می کند یک جهاد است. غذا آماده می کند این جهاد است، خانه را جارو می زند یک جهاد است. بچه دار می شود از اول بارداری تا آن لحظه آخر همه اش جهاد و ثواب است. بچه شیر می دهد جهاد است.

یعنی انسان نگاه می کند همه کارهای زن ثواب است. شاید بعضی ها بگویند ای کاش ما هم زن بودیم که خدا این همه ثواب برای ما می ریخت!!

در کنارش هم روایتی است که خیلی تکان دهنده است، مرحوم «شیخ صدوق» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» که یکی از کتب اربعه است، در جلد 3، آورده است که آقا امام صادق می فرماید:

«أَيُّمَا امْرَأَةٍ قَالَتْ لِزَوْجِهَا مَا رَأَيْتُ قَطُّ مِنْ وَجْهِكَ خَيْراً»

اگر زن عصبانی شد و به مردش گفت من از تو خیری ندیدم.

 چه می شود؟

«فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهَا»

تمام این ثواب جهادی که در پرونده اش نوشته است همه را باطل کرد و آتش زد رفت!

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج3، ص440

برای مرد هم امثال این است، ولی من مثال زدم، خدای عالم عنایتی که نسبت به زن در محیط خانه دارد، ثواب هایی که قرار داده است واقعا خیلی تعجب آور است، از آن طرف هم عقابش هم است، یک جمله ناراحت کنند باعث می شود تمام اعمال باطل بشود.

انسان یک غیبتی می کند، این غیبت چهل شبانه روز اعمال ما را حبس می کند، نمی گذارد بالا برود. یک دروغ از ما سر بزند، ملائکه از بوی تعفن دهن مان متعذی می شوند. لذا ما باید دقت داشته باشیم در این ماه که رسول اکرم فرمودند افضل اعمال در این ماه گناه نکردن است.

«الْوَرِعُ مِنْ مَحَارِمِ اللَّه‏»

یک تعبیر اگر اشتباه نکنم برای مرحوم «نخودکی» (رضوان الله تعالی علیه) است، می گوید آن کسی که نماز می خواند، روزه می گیرد، قرآن هم می خواند گناه هم می کند، گناه کردن به منزله جنگ با خدا است!

به قول یکی از بزرگان، می گفت وقتی نماز این قدر ثواب دارد، روزه این قدر ثواب دارد، اینها را وقتی در جیبتان می ریزید مواظب باشید ته جیب تان سوراج نباشد، که اینها بیرون بریزد!

لذا رسول اکرم به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود علی جان افضل اعمال در این گناه نکردن است. تلاش کنیم در این ماه چشم مان را از نگاه به نامحرم، غضبناک به دیگران نگاه کردن، به تحقیر به دیگران نگاه کردن حفظ کنیم، زبان مان را از دروغ، بهتان، ایذاء تلاش کنیم حفظ کنیم.

ما فرصت نکردیم، اگر فرصت می کردیم در جلسه بعد جناب آقای مرعشی سوال کنند، در رابطه با تأثیراتی که گناه در مسائل معنوی ما دارد. حالا مادیش هیچی، گناه که می کنیم روزی ما کم می شود، توفیقات ما کم می شود، چه می شود و چه می شود. من یک روایتی را بیاورم که خیلی روایت تکان دهنده ای است.

 مرحوم «کلینی» در «کافی» جلد 2، صفحه 358 اورده است.

«عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ»

من یک حرفی می زنم با آبروی برادر دینیم بازی می کند، یک غیبتی می کنم مردم اعتماد شان به این برادر دینی کم می شود، نتیجه اش چیست؟ دوستان دقت کنند

«أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ»

خدا این چنین آدمی را از تحت ولایتش بیرون می کند، می گوید تو بنده من نیستی، ارزش بندگی کردن من را نداری، دنبال شیطان و در تیم شیطان برو.

«فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَانُ»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص358، ح1

شیطان هم او را قبولش نمی کند. یعنی هم رانده از خدا و هم رانده از شیطان می شود. آیا بدبختی ای بالاتر از این وجود دارد؟ لذا اگر حضرت می فرماید افضل الاعمال در این ماه گناه نکردن است، قضیه این است.

چه بسا یک حرف برای ما خیلی عادی شده باشد، پشت سر دیگران حرف زدن و با آبروی دیگران بازی کردن، غیبت کردن و...، حالا غیبت دوستان خودمان، بستگان خودمان باشد، همسایه باشد، دیگران باشد، مسؤلین نظام باشند، علما باشد، مراجع باشد، دیگر ما حد مرزی برای این کار های مان قائل نیستیم.

من در خدمت شما هستم!

مجری:

بحث خیلی جذابی است و دل مان هم نمی آید بحث را قطع کنیم اما چه کنیم که خودتان فرمودید اولویت با تماس های بینندگان است.

قبل از این که عزیزان اتاق فرمان تماس را متصل کنند، این پیامک هایی که به دست ما رسیده است را بخوانیم، از جمله این پیامک ها که در این مدت و این چند وقت مسئله بسیاری از فضاهای مجازی بوده است، و پیامک هم دادند و خواستند که از حضرتعالی بپرسیم.

پرسیدند که در رابطه با قضیه روحانی و زن هتاک در «درمانگاه قرآن و عترت» توضیح بدهید که حقیقت امر چیست؟ سخنان برخی از روحانیونی که در فضای مجازی مطالبی مطرح می کنند، امر را برای ما سخت می کند.

تحلیل شنیدنی استاد حسینی قزوینی از ماجرای درمانگاه «قرآن و عترت»

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نکته ظریفی است. از خود ما هم مرتب سوال می کنند هتاکی که این زن انجام داد، به طوری که شبکه هتاک اینترنشال نتوانست پخش کند. یک سری قسمت ها را بوق گذاشت، یعنی به قدری عبارتها تند و وقیح بود.

 از آن طرف هم ما دیدیم در فضای مجازی افرادی می آیند اظهار نظر می کنند و متأسفانه بعضی از روحانیون، چه روحانیون بزرگواری که انقلابی هستند و پایبند به نظام هستند چه آن هایی که با نظام زاویه دارند.

آنهایی که زاویه دارند ما خیلی انتظار نداریم، ولی از اینهایی که مؤید نظام هستند ما یک مقداری گلایه داریم. بنده فضای مجازی را دیدم و زنگ زدم و با خود دادستان انقلاب قم و دادستان عمومی که یکی از دوستان خیلی صمیمی ما هم هستند، خدا حفظشان کنند، و سالها است که از نزدیک ایشان را می شناسم، صحبت کردم.

قضیه را از ایشان خواستم، و حتی از ایشان خواستم بعضی از نکات را برای من بنویسند و ایشان هم لطف کردند در ایتا برای من یک نکاتی را یادداشت کرده بودند و فرستادند.

من هم چند تا نکته را می خواهم خدمت بینندگان عزیز عرض کنم، در رابطه با قضیه این روحانی و این خانم هتاک، هفت تا نکته اساسی است که اینها را ما باید توجه داشته باشیم، شاید هم بیشتر باشد ولی من این هفت مورد را یادداشت کردم.

نکته اول: مسئله گرفتن عکس و فیلم یک روحانی از زن بی حجاب اصلا این واقعیت دارد یا واقعیت ندارد؟

چیزهایی که در فضای مجازی پخش کردند، از ورود ایشان به درمانگاه و تا آن وقتی که این خانم می آید هتاکی می کند، این چیزهایی که در فضای مجازی پخش شد، حالا پخش نشده ها را ما نمی دانیم. یک چیزی که ایشان مشغول فیلمبرداری باشد در این فیلمهایی که پخش شد ما ندیدیم.

فیلمی هم که از شبکه اینترنشنال آمد چیزی که نشان بدهد ایشان مشغول فیلمبرداری باشد دیده نشد، حالا اگر هم بوده یا نبوده، در این فیلمها هیچی نیامده است.

نکته دوم: بی حجابی و دهن کجی این خانم به اسلام و قرآن است. بحث حجاب و نظام نیست، بحث اسلام و قرآن است، آیات متعددی ما در قرآن در رابطه با حجاب داریم.

نکته سوم: حرمت شکنی در شهر مقدس قم است. اگر این بی حجابی در تهران ده درجه جرم داشته باشد، در قم پنجاه درجه جرم دارد. به خاطر این که مکان یک مکان مقدسی است، همان طوری که در شهرهای حرام جرم چندین برابر نسبت به ماه های دیگر می شود، در امکنه مقدسه هم این چنین است.

نکته چهارم: هتاکی و فحاشی رکیک است به طوری که عرض کردیم اینترنشنال نتوانست حرفهای این خانم را پخش کند، به جایش صدای بوق گذاشته بود.

نکته پنجم: موضوع ارسال این فیلم بازسازی شده به طوری که صورت این خانم کاملا شطرنجی و صورت این روحانی کاملا واضح و روشن برای یک شبکه معاند ارسال شده است.

نکته ششم: پخش این فیلم در یک شبکه معاند، مشخص است که به قصد تشویش اذهان عمومی و فکر تکرار قضیه مهسا امینی بود.

دوستان این قضیه نشان داد هنوز دشمن ناامید نیست، و تلاش می کند این دفعه با مسئله حجاب و تقابل بین مردم آرامش جامعه را بر هم بزند و تزلزل در جامعه ایجاد کند.

نکته هفتم: به نظر من غالب افرادی که اظهار نظر کردند هیچ اطلاعی از قضیه ندارند، این را دادستان محترم جناب آقای غریب برای من مفصل توضیح دادند.

از دوستان قرآن و عترت هم جویا شدیم، ما با عزیزان درمانگاه قرآن و عترت از سال پنجاه و سه، آن زمانی که جناب آقای فقیهی بروجردی مؤسس این درمانگاه بودند با اینجا مرتبط بودیم.

بعد از این مسائل این خانم را با این آقای روحانی می برند اتاق مسئول درمانگاه آن جا صلح و صفا و تمام می شود. سه روز بعد از آن این فیلم از یک شبکه معاند پخش می شود.

دوستانی که اظهار نظر کردند، به هیچ وجهی به این قضیه توجه نداشتند. به مجرد این که این شبکه معاند این فیلم را پخش کرد اینها هم شروع به موج آفرینی کردند.

در این جا یک نکته ای را من از فضای مجازی و اینترنت گرفتم که خیلی زیاد نسبت به این که ماده پانصد و سه چقدر تأثیر دارد یا ندارد اظهار نظر نمی کنم.

نوشتند که قانون مقرر در ایران از جمله قانون سمعی و بصری و ماده پانصد و سه قانون مجازات اسلامی، حالا ننوشته است که مصوب سال هفتاد است، هشتاد و پنج است، نود و دو است این را ننوشتند که این قانون مجازات اسلامی تصویب کدام سال است.

نوشتند در سه مورد ضبط فیلم از دیگران ممنوع است و انجام آن جرم است:

یک: ضبط فیلم از حریم خصوصی افراد، که شما بروید یک دوربینی بگذارید از منزل افراد یا جلسات جشن و شادی و امثال اینها، و یا این که افرادی می روند برای استحمام و غیره فیلم بگیرید.

دو: ضبط فیلم از استحکامات نظامی و امینتی.

سه: ضبط فیلم و ارسال آن برای اتباع بیگانه و دولت های خارجه متخاصم با جمهوری اسلامی ایران. فیلم برداری و عکس برداری در این سه مورد ممنوع و جرم است.

من می خواهم از این آقایانی که موج ایجاد کردند، حالا ما با معاندین و این شبکه هیچ کاری نداریم، نه آنها به حرف ما گوش می دهند و نه ارزش دارد که ما برای آنها حرف بزنیم؛ ولی دوستان، مخصوصا آقایان روحانیونی که اظهار نظر کردند بدون هیچ گونه سوال و دقت و مشخص هم است، یک بزرگواری که مسئولیت خیلی بزرگی هم داشته است می گوید برای من این طوری گفتند.

شیخ بزرگوار که می گویی برای من این طوری گفتند، خودتان در منطق خواندید، الخبر یحتمل الصدق والکذب!

اولا من یک سوالی از این ها می پرسم، آیا حضور بدون حجاب در یک درمانگاه که از اماکن عمومی محسوب می شود جزء حریم خصوصی هست یا نیست؟

یک خانم بی حجاب در یک درمانگاهی که از اماکن عمومی است آمده ما می توانیم بگوییم این حریم خصوصی است؟ اگر کسی به این حریم خصوصی بگوید واقعا باید به فکر این شخص شک کرد.

نکته دوم: حضور بی حجاب این خانم هتاک، آیا درست بود یا درست نبود؟ اگر چنانچه حضور ایشان از دیدگان خودش درست است، پس پخش این فیلم هم نباید اشکالی داشته باشد، چه اشکالی دارد؟

اگر این کار ایشان درست نبود، چرا با این وضع در یک درمانگاهی که جزء اماکن عمومی است آن هم در شهر قم این خانم حاضر شده است؟

همچنین چرا اقدام به فحاشی و پرخاشگری و قانون شکنی و حرمت شکنی می کند؟ این را جواب بدهند.

چند تا سوال از این برادارن عزیز روحانی که آمدند موج آفرینی کردند و از صحبتهای آنها من این طوری احساس کردم که هیچ اطلاعی از پشت صحنه ندارند، به مجرد این که دیدند یک شبکه ای در فضای مجازی مطرح کرده است، بزرگواران بر این موج سوار شدند و مصاحبه کردند.

من از اینها یک سوالی دارم اگر بزرگواران جواب بدهند ما حاضریم جوابشان را در این شبکه پخش کنیم.

آیا شما علم داشتید که این روحانی فیلم برداری کرده است؟ آیا این روحانی خودش اعتراف کرد؟ آیا مسئولین درمانگاه گفتند؟ آیا از مسئولین قضایی شنیدید؟ یا این روحانی را در هنگام فیلم برداری دیدید یا نه؟

آیا شما به خودتان زحمت دادید از مسئولین درمانگاه یا مسئولین قضایی سوال کنید که قضیه چه بوده است؟ اینها کاملا در اختیار هستند، و مصاحبه اینها هم پخش شد، هم دادستان محترم عمومی و انقلاب مصاحبه داشتند و پخش شد، معاون ایشان مصاحبه کردند، خیلی از مسائل را گفتند.

چطور شما بدون توجه به این مصاحبه ها دارید این طور موج آفرینی می کنید و در شبکه های مختلف هم صحبت های شما در تقبیح روحانی و محکومیت هرگونه نهی از منکر دارند پخش می کنند.

نکته سوم: تقبیح این عمل روحانی بدون اطلاع از حقیقت امر که اینها رفتند مصالحه کردند با هم دیگر آشتی کردند و تمام کردند بدون اطلاع از حقیقت آیا خلاف شرع و خلاف انصاف نیست؟

نکته چهارم: آیا این مصاحبه ها و این نامه نگاری ها مصداق اشاعه فحشاء نیست؟

نکته پنچم: آیا این کارها و مصاحبه ها بازی در زمین دشمن نیست؟ آنها همین را می خواهند. من روحانی در تقبیح عمل یک روحانی بیایم بدون تحقیق یک حرفهایی را بزنم و نسبت به هتاکی های آن خانم بی تفاوت باشم، آنها همین را می خواهند.

مهم تر از اینها شما با قاطعیت می آیید عمل این روحانی را تقبیح می کنید، محکوم می کنید، ولی عمل مجرمانه این زن هتاک را چه نسبت به بی حجابی، آن هم در شهر مقدس قم و فحاشی های رکیک، هتاکی های بی شرمانه را هیچ محکوم نمی کنید! برادران بزرگوار! آیا این درست است؟

نکته ششم: از این عزیزان به عنوان یک برادر کوچک سوال می کنم، چرا شما در این بیانیه ها نسبت به لزوم حمایت از آمرین به معروف و ناهین از منکر هیچ اشاره نکردید؟

بگویید اینها هم حق مسلم آنها است، در قرآن، در روایات، نظام جمهوری اسلامی، حالا می آمدید می گفتید بعد می گفتید که این اشکالات را داشته است، ولی بدون حمایت از امر به معروف و نهی از منکر، یک جانبه این حرفها را زدن آیا درست است؟

البته این را هم بنده معتقد هستم امر به معروف و نهی از منکر یک شرایطی دارد آقایان فقها و امام هم در تحریر الوسیله دارند، یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که انسان احتمال بدهد که این امر به معروف و نهی از منکرش تأثیرگذار است.

یک وقت است من یقین دارم امر به معروف من نه تنها تأثیر گذار نیست فتنه انگیز هم است، در اینجا قطعا این حکم از گردن من ساقط است. به ویژه در درمانگاه فرض بفرمایید این فردی که آمده است مریض است، بچه اش مریض است، همراهش مریض است، اعصابش خرد است، با این مشکلات دارو و غیره، که حتی پذیرش را در طرف مقابل به حداقل یا صفر می رساند، ما در این هیچ شکی نداریم.

ولی آقایانی که می آيند حرف می زنند این را تذکر بدهند به جای تقبیح کردن و این که می گویند این آقا را باید دادگاه ویژه چنین و چنان کند.

به تعبیر مقام معظم رهبری در یکی از صحبت های خود می گوید ما مکلف به وظیفه هستیم، مکلف به نتیجه نیستیم. تعبیر از امام (رضوان الله تعالی علیه) هم است. وظیفه ما ابلاغ است رد بشویم و برویم، حالا آن طرف مقابل عمل کرد یا عمل نکرد آن دیگر به ما مربوط نیست.

نکته پایانی عرض من به عزیزانی که در فضای مجازی روی موج سوار شدند و همان چیزی که شبکه های معاند می خواهد و کسانی که زاویه با نظام دارند نگاهشان این است، ما از این آقایان تقاضا می کنیم به جای این موج سواری و تقبیح عمل این روحانی، بیایند از مسئولین درمانگاه و از اماکن عمومی دیگر در شهر مقدس قم تقاضا کنند، در مدخل این اماکن عمومی، بیمارستان ها و این چنین اماکن تابلویی نصب کنند که ورود افراد بی حجاب به اینجا ممنوع است.

افرادی را دم در بگذارند تذکر بدهد و مانع ورود اینها بشود، دیگر فتنه امثال این در شهر مقدس قم یا در شهر های دیگر تکرار نشود.

در قضیه بانک که تقریبا هفت، هشت ما قبل اوایل سال بود، یک مسائل فتنه ای درست شد، استاندار محترم بخشنامه کرد بانک های استان قم به هیچ وجهی حق خدمت رسانی به افراد بی حجاب ندارند، مسئله تمام شد، دیگر بعد از آن ما دیگر هیچ مسائلی نداشتیم.

لذا من با توجه به این قضایا تقاضایم این است از عزیزانی که دارند نسبت به مسائل ورود پیدا می کنند، این نکات را هم در نظر داشته باشند، فقط ما یک جانبه به قاضی نرویم، بدون تحقیق حرف نزنیم که اینها فردای قیامت سوال و مؤاخذه خواهد داشت!

مجری:

احسنتم، طیب الله، بسیار عالی و جامع و کامل و حقیقتا اگر کسی دنبال یافتن حق و حقیقت است به این صورت دسته بندی شده و کاملا متقن و شسته و رفته.

خیلی وقت ها در این لا به لا بعضا مشاهده می کنیم در هر کسوت و در هر لباسی این دسته بندی که انجام نشود انسان دچار مغالطه می شود و بعضی وقت ها دچار خطابه های بی ریشه بشود.

اما شما بینندگان عزیز به این صورت کاملا مشاهده کردید و قطعا بسیاری از شما هم یادداشت کردید.

تماس های بینندگان برنامه:

برویم سراغ تماس های شما بینندگان عزیز و ارجمند. جناب آقای حسینی از مازندران پشت خط هستند، آقای حسینی در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده: (آقای حسینی از مازندران – شیعه)

گرچه هر دو بزرگوار از سادات هستید ولی به حسب ادب محضر استاد قزوینی عرض سلام و ادب و احترام دارم، سپس محضر مجری محترم و زحمتکش و خیلی مظلوم گل و ناز آقا سید مصطفی مرعشی طباطبایی هم عرض سلام و ادب و احترام دارم، خدا هر دوی شما را حفظ کند.

مجری:

عذرخواهی می کنیم آقای حسینی از این که زیاد پشت خط بودید، عزیزان اتاق فرمان اشاره کردند که از شما عذرخواهی کنیم، بفرمایید.

بیننده:

خداوند صابرین را دوست دارد، خداوند همه مان را حفظ کند به حق امام حسین.

من دو سوال از محضر استاد قزوینی دارم، یکی این که می خواهم بدانم فرق بین کفار با مسلمان شناسنامه ای چیست؟ مثلا در سوره کهف آیه 105 می گوید:

(أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يوْمَ الْقِيامَةِ وَزْنًا)

آنها کساني هستند که به آيات پروردگارشان و لقاي او کافر شدند؛ به همين جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از اين رو روز قيامت، ميزاني براي آنها برپا نخواهيم کرد!

سوره کهف (18): آيه 105

ما برای کفار ترازو نمی گذاریم که بگوییم شما چقدر گناه کردید یا نکردید، حتی خداوند در آیه 95 سوره مریم می گوید:

(وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يوْمَ الْقِيامَةِ فَرْدًا)

و همگي روز رستاخيز، تک و تنها نزد او حاضر مي‌شوند!

سوره مریم (19): آيه 95

تک تک همه اینها را با ملائکه می کشانیم می آوریم چون چشم های آنها کور است و نمی بینند، این کفار هم کور هستند و هم طبق آیه 124 سوره طه خیلی زیبا می گوید:

(وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمَى)

و هر کس از ياد من روي گردان شود، زندگي (سخت و) تنگي خواهد داشت؛ و روز قيامت، او را نابينا محشور مي‌کنيم!»

سوره طه (20): آيه 124

حتی مسلمان شناسنامه ای را به شکل کور وارد محشر می کنیم. فرق این کفاری که کور وارد محشر می شوند با آن مسلمان شناسنامه ای، نه مسلمانی که آیه 112 می گوید:

(بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ)

آري، کسي که روي خود را تسليم خدا کند و نيکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است؛ نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين مي‌شوند. (بنابر اين، بهشت خدا در انحصار هيچ گروهي نيست.)

سوره بقره (2): آیه 112

منظورم مسلمان شناسنامه ای است خودتان هم متوجه حرف من هستید، فرق بین کفار و مسلمان ها شناسنامه ای چیست؟

سئوال دوم: استاد قزوینی در قضیه خطبه فدکیه، بی بی فاطمه زهرا می گوید:

«سَمَلَ جِلْبَابُ‏»

عرب می خواهد بگوید من چشم تو را می کنم می گوید

«... عینک»

چشمت را می کنم.

مادر من و شما را خدا رحمت کند، کوچک که بودیم در خانه ما از داخل پشت در یک پارچه ای می انداخت، به این جلباب می گفتیم، آن دو تا ابلیسین آمدند جلباب را کندند نه این که کهنه کرده باشند.

آیا «سَمَلَ جِلْبَابُ‏» معنی کهنه می دهد یا معنی کندن می دهد؟ خدا هر دوی شما را حفظ کند، خدانگهدار!

مجری:

خدانگهدار شما آقای حسینی عزیز از مازندران همراه ما بودند، تشکر می کنم. آقای محمدی عزیز از اصفهان پشت خط هستند، آقای محمدی در خدمت تان هستیم، خیلی مختصر فرصت هم زیاد نداریم بفرمایید.

بیننده: (آقای محمدی از اصفهان- شیعه)

سلام علیکم شب شما بخیر، خدمت شما مجری محترم و استاد ارجمند. استاد در جلسه های گذشته سوالی را در ارتباط با آیه 33 تا 35 سوره مبارکه آل عمران توضیح دادند که خیلی استفاده کردم در ارتباط با مُحَدثْ بودن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بعضی استناد کردند به این آیه

(إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ)

(به ياد آوريد) هنگامي را که همسر «عمران» گفت: «خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براي تو نذر کردم، که «محرر» (و آزاد، براي خدمت خانه تو) باشد. از من بپذير، که تو شنوا و دانايي!

سوره آل عمران (3): آیه 35

توضیح مختصرش که فرمودید این بود که وقتی که ایشان ناامید شده بود و دختر زاییده بود، بعد از مکث کوتاهی گفت که من او را مریم نامیدم.

سوال این است که آیا گونه ای وحی یا تحدیث واقع شده است که ایشان گفت من او را مریم نامیدم یعنی از قصدش دست بر نداشت؟ و آیا این برداشت از آیه در ارتباط با محدث بودن آن حضرت و در نتیجه حضرت فاطمه زهرا صحیح است یا نه؟ متشکرم.

مجری:

تشکر می کنیم از آقای محمدی عزیز، خدانگهدار شما. استاد در خدمت تان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با این آیه که ایشان اشاره داشتند، آیه 35 و 36 سوره آل عمران، بحث است که آیا به حضرت مریم (سلام الله علیها) همانند انبیاء و حی شد یا الهام شد، الهام ربانی بود؟

بعضی از اهل سنت که معتقدند حضرت مریم از پیامبران بوده است، اصلا بالاتر از وحی، به نبوت حضرت مریم معتقد هستند.

ما این را در رابطه با قضایای حضرت زهرا (سلام الله علیها) آوردیم که آلوسی می گوید: اگر ما معتقد به نبوت حضرت مریم هم باشیم حضرت زهرا مقامش بالاتر از او است.

متأسفانه بعضی از این افرادی مثل عضدالدین ایجی که امروز داشتم مطالعه می کردم که می آید خلفا را می آورد و می گوید مقام حضرت زهرا بعد از خلفا بود. ان شاء الله فردای قیامت این رو سیاهی و ذلت برای این طور افرادی است که حداقل آیه قرآن را دقت نکردند و نخواندندکه فرمود:

(قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)

بگو: «من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نمي‌کنم جز دوست‌ داشتن نزديکانم [= اهل بيتم‌]

سوره شوری (42): آیه 23

کسانی که آیه مودت، آيه تطهیر، آیه مباهله و سوره هل أتی را نادیده می گیرند قطعا به عذاب شدیدی گرفتار هستند و فردای قیامت هم اینها شرمندگی سختی پیش خدای عالم دارند.

بله ما قدر متیقن این است که حضرت مریم جزء کسانی بود که ما در روایت هم داریم از مردان به کمالات زیاد رسیدند، ولی از زن ها جز سه یا چهار نفر حضرت زهرا، حضرت خدیجه، حضرت مریم، حضرت آسیه هیچ کس نتوانست به مقام بالا برسد.

حضرت مریم جزء‌ اینها است که حتی وقتی حضرت زکریا می آید می بیند در محراب غذا است و می گوید اینها از کجا آمده است؟ می گوید اینها غذای بهشتی است، معلوم می شود که مقام حضرت مریم خیلی بالا است.

این که حضرت جبرائیل هم می آید با او در رابطه با ولادت حضرت عیسی صحبت می کند مشخص است که حتی مشافهة هم با بعضی از ملائکه مقرب هم در تماس بوده است، از این جهت که کاملا مشخص است.

در رابطه با آن برادر عزیزمان جناب آقای حسینی نسبت به مسلمانان شناسنامه ای، جناب اقای حسینی مسلمانان شناسنامه ای چند دسته هستند، یک دسته هستند که منافق هستند:

(وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَياطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ)

و هنگامي که افراد باايمان را ملاقات مي‌کنند، و مي‌گويند: «ما ايمان آورده‌ايم!» (ولي) هنگامي که با شيطانهاي خود خلوت مي‌کنند، مي‌گويند: «ما با شمائيم! ما فقط (آنها را) مسخره مي‌کنيم!»

سوره بقره (2): آیه 14

اینها قطعا فردای قیامت عذابشان بیش از کفار و مشرکین است.

(إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا)

منافقان در پايين‌ترين درکات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز ياوري براي آنها نخواهي يافت! (بنابر اين، از طرح دوستي با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهيزيد!)

سوره نساء (4): آیه 145

در آن انتهای جهنم که سوزان ترین و دردناک ترین و بدترین عذاب را دارند آنجا گرفتار هستند، یک سری این طوری هستند.

یک سری مسلمانانی هستند نان به نرخ روز می خورند، هر طرف بادی وزید آن طرف هستند. در قضایای کربلا، در قضایای امام حسین، حضرت امیر، قضیه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علهیم اجمعین) اینها امتحان سخت و بدی دادند.

عمر سعدی که کبوتر مسجد نام نهاده شده است، سجاده اش از مسجد جمع نمی شود می آید این چنین کاری انجام می دهد، و از آن طرف هم می گوید:

«إرکبوا یا خیل الله أبشرکم بالجنة»

ای سپاهیان خدا سوار اسب بشوید برای کشتن امام حسین، بشارت بهشت به شما می دهم!

 اینها هم یک نوع مسلمانان شناسنامه ای هستند. یک دسته از مسلمانان شناسنامه ای کسانی هستند که یقین دارند بر این که حضرت امیر خلیفه است، ولی با یقین به این اعتقادی ندارند.

یک دسته از مسلمانان شناسنامه ای هم هستند که ظاهرا شیعه هم هستند ولی از هر گناهی ابایی ندارند و غیبت می کنند، دروغ می گویند، بهتان می زنند، ربا می خورند، چه بسا ماه رمضان روزه هم نمی گیرند، نماز هم نمی خوانند، ولی مدعی مسلمان بودن هم هستند، خودشان را از ما هم خیلی مسلمان تر می دانند، خودشان را از ما هم خیلی شیعه تر می دانند!

ولذا جناب حسینی عزیز ما بخواهیم در رابطه با مسلمانان شناسنامه ای صحبت کنیم این قصه سر دراز دارد.

مجری:

حضرت استاد! طیب الله، خیلی از محضر تان تشکر می کنم، بسیار استفاده کردیم و بهرمند شدیم ان شاء الله در وقت افطار و سحر و لحظه های مناجات ما را از دعای خیرتان بی نسیب نگذارید.

همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه همراه ما بودید، از شما هم عاجزانه التماس دعا داریم، تا دیدار آینده خدانگهدار! 


Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها