2024 April 29 - دوشنبه 10 ارديبهشت 1403
خدیجه خدیجه است
کد مطلب: ١٤٩٦٢ تاریخ انتشار: ٢٤ فروردين ١٤٠٠ - ١٧:٠٩ تعداد بازدید: 1258
يادداشت » عمومي
خدیجه خدیجه است

علاوه بر علمای شیعه، محدثین و مورخین اهل سنت نیز، فضائل این بانوی آسمانی را در منابع معتبر خود جمع‌ آوری کرده‌ اند

کلمات نمی تواند بازگوی شخصیت بانویی شود که علاوه بر آنکه بزرگ یاور پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده، همسری شایسته برای حضرت و مادری نمونه برای حوراء انسیه یعنی فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) باشد. فقدان و رحلت ایشان در دهمین روز از ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت، ضایعه‌ ای سنگین را به اسلام و مسلمانان وارد کرد و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یکی از اولین مدافعان خود را از دست دادند.
مقام و ایمان بی‌نظیر ام المؤمنین خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) سبب شد که تا سالها بعد از رحلت ایشان، فضائل و خصائص حضرتش از سوی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای همگان بیان شود. بعد از قرن‌ ها که از رحلت این بانوی فداکار می‌ گذرد، شنیدن فضائل ایشان به هر مسلمانی درس فداکاری و پایبندی به ایمان را می‌ آموزد.

اما اگر قلم بخواهد قطره‌ای از فضائل ام‌المومنین (علیهاالسلام) را مکتوب کند و بر صفحه روزگار منقش کند، فضائل این بانوی گرامی را در چند فضیلت به یادگار می‌گذارد. این چهار فضیلت گوشه‌ای از دریای فضائل حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) است که به صورت مختصر بیان می‌شود.

اولین بانوی مسلمان
محدثین و مورخین شیعه و اهل سنت بر این باورند که اولین بانوی مسلمان، حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها)‌ بود. این فضیلت یکی از فضائل بی‌ نظیری است که خدای رحمان به این بانوی گرانقدر عنایت کرده است.
ابن اثیر در کتاب خود در این باره می‌ نویسد: «
اخْتَلَفَ الْعُلَمَاءُ فِی أَوَّلِ مَنْ أَسْلَمَ، مَعَ الِاتِّفَاقِ عَلَى أَنَّ خَدِیجَةَ أَوَّلُ خَلْقِ اللَّهِ إِسْلَامًا ... علمای اسلام به اتفاق بر این باور هستند که اولین [بانوی] مسلمان، حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بوده است.»
عز الدین ابن الأثیر، الکامل فی التاریخ، ج1، ص655، دار الکتاب العربی، بیروت – لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ .

همچنین ابن عساکر در کتاب تاریخ دمشق می‌نویسد: « وکان أول من أتبع رسول الله (صلى الله علیه وسلم) خدیجة بنت خویلد زوجته ... اولین کسی که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تبعیت کرده است، همسر ایشان یعنی خدیجه دختر خویلد بوده است.»

ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج30، ص35، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، عام النشر: 1415 هـ

با بررسی در نحوه پذیرش اسلام از جانب خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) به عنوان اولین بانوی مسلمان، مشخص می‌شود در شرایطی ایشان به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ایمان آوردند که تمام کفار و حتی بستگان حضرت از قبیله قریش به دشمنی حضرت اهتمام داشتند. لذا حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) در حالی اسلام خود را علنی کردند که هر لحظه احتمال هر عملی از جانب کفار بر علیه ایشان داده می‌شد. این فضیلت به معنای آن است که حضرت خدیجه در حالی به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ایمان آورده و اسلام را انتخاب کرده که دیگران در کفر و جهالت به سر می‌ بردند.

یکی از چهار بانوی بهشتی
با فضیلت‌ترین بانوان بهشتی در چهار نفر شمرده می‌شود و مهم آن است که دو بانوی گرامی ساکن بهشت از چهار بانوی شایسته و با فضیلت ساکن بهشت، حضرت خدیجه کبری و دختر بزرگوارشان حضرت فاطمه الزهرا (سلام‌الله‌علیهما) هستند. احمد بن حنبل یکی از ائمه چهارگانه اهل سنت در کتاب خود روایتی را بیان کرده که بازگو کننده مقام این بانوی گرانقدر است. او در مسند خود از ابن عباس نقل می‌کند؛

«حَدَّثَنَا یُونُسُ، حَدَّثَنَا دَاوُدُ بْنُ أَبِی الْفُرَاتِ، عَنْ عِلْبَاءَ، عَنْ عِکْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: خَطَّ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ خُطُوطٍ، قَالَ: " تَدْرُونَ مَا هَذَا؟ " فَقَالُوا: اللهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ. فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ: خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ، وَفَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ، وَآسِیَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ، وَمَرْیَمُ ابْنَةُ عِمْرَانَ ... روزی رسول گرانقدر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با اصحاب خود نشسته بودند و در این هنگام حضرت با دست مبارکشان چهار خط روی زمین کشیدند و فرمودند: آیا می‌دانید این چهار خطی که کشیدم چیست؟ اصحاب خدمت حضرت عرض کردند: خدا و پیامبرش بهتر می‌دانند. رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: چهار نفر با فضیلت‌ترین زنان بهشت هستند. اولین آنان خدیجه بنت خویلد و دومین نفرشان دخترم فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و سومین آنها آسیه همسر فرعون و چهارمین‌شان مریم مادر عیسی مسیح است.»

احمد بن حنبل، مسند أحمد، ج4، ص409، ح2668، مؤسسة الرسالة، الطبعة الأولى ، 1421 هـ .

حامی و یاور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)
با جستجو در منابع معتبر اهل سنت مشخص می‌شود، بارها رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به پشتیبانی‌ و یاری خود توسط ام المؤمنین خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) اشاره کرده‌اند و از این بانوی آسمانی به نیکی یاد می‌کنند، تا جایی که اگر کسی از خدیجه غراء (سلام‌الله‌علیها) بدگویی می‌کرد، پیامبر رحمت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خشم می‌آمدند و چهره ‌ایشان برافروخته می‌شد. ایمان راسخ و تصدیق رسالت و بذل و بخشش دارایی در راه خدا و مهمتر از همه یاری و حمایت از پیامبر رحمت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مهمترین دلایلی است که هر کسی از سست ایمانان توان دیدن آن ویژگی‌ها و فضائل را ندارد. ناسزا گویی و کلمات توهین آمیز به مقام شامخص حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بارها از جانب بعضی از همسران رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بیان شده است.

احمد بن حنبل در کتابش به نقل از عایشه می‌نویسد: «حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِسْحَاقَ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللهِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مُجَالِدٌ، عَنْ الشَّعْبِیِّ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا ذَکَرَ خَدِیجَةَ أَثْنَى عَلَیْهَا، فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ، قَالَتْ: فَغِرْتُ یَوْمًا، فَقُلْتُ: مَا أَکْثَرَ مَا تَذْکُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ، قَدْ أَبْدَلَکَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ بِهَا خَیْرًا مِنْهَا، قَالَ: " مَا أَبْدَلَنِی اللهُ عَزَّ وَجَلَّ خَیْرًا مِنْهَا، قَدْ آمَنَتْ بِی إِذْ کَفَرَ بِی النَّاسُ، وَصَدَّقَتْنِی إِذْ کَذَّبَنِی النَّاسُ، وَوَاسَتْنِی بِمَالِهَا إِذْ حَرَمَنِی النَّاسُ، وَرَزَقَنِی اللهُ عَزَّ وَجَلَّ وَلَدَهَا إِذْ حَرَمَنِی أَوْلَادَ النِّسَاءِ " ... رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هرگاه به یاد خدیجه (سلام‌الله‌علیها) می‌افتادند، از ایشان به نیکی یاد می‌کردند. روزی حسادت بر من [عایشه] چیره شد و گفتم: چه زیاد از آن پیر زن بی‌دندان یاد می‌کنید؟! همانا خداوند بهتر از او نصیب شما فرموده است. در این هنگام رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: خدای رحمان بهتر از خدیجه به من همسری نداده است. زیرا او روزی به من ایمان آورد که تمام مردم به من کفر می‌ورزیدند و روزی مرا تصدیق کرد که مردم مرا تکذیب می‌کردند و هنگامی که مردم مرا محروم داشتند، او با اموال خود مرا یاری کرد. خدای عالم تنها از خدیجه کبری به من فرزند داده است و حال آنکه از سایر همسرانم به من فرزندی عنایت نفرمود.»

احمد بن حنبل، مسند أحمد، ج41، ص356، ح24864، مؤسسة الرسالة، الطبعة الأولى، 1421 هـ .

حمایت و یاری رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تنها به یاری رساندن از طریق انفاق مالی برای پیشبرد اهداف اسلام نبوده است. هرچند این عمل الهی از مهمترین برکات حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) به حساب می‌آید، اما آنچه که بیشتر در این‌باره همچون خورشید می‎درخشد، مقام وزارتی است که خدای رحمان به ایشان عنایت کرده است. «وتوفى منهن قبله علیه السلام خدیجة بنت خویلد وزیرته على الإسلام ... و در میان همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آنکه قبل از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فوت کرده، خدیجه دختر خویلد بوده که او وزیر حضرت در اسلام بوده است.»

الکلاعی الأندلسی، الإکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله والثلاثة الخلفاء، ج 2، ص 422، عالم الکتب - بیروت - 1417هـ ، الطبعة الأولى ، تحقیق : د .

همچنین محمد بن اسحاق در سیره به این مقام شامخص اشاره کرده است. «وکانت خدیجة وزیرة صدق على الاسلام»

محمد بن إسحاق، سیرة ابن إسحاق، ج 5، ص227، معهد الدراسات والأبحاث للتعریف ، تحقیق : محمد حمید الله

اما آنچه که می‌توان درباره مقام وزارت بیان کرد، عظمت این مقام است. چرا که در میان اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و همسران ایشان، به غیر از وجود مقدس سیدن اامیرالمومنین (علیه‌السلام) هیچ کدام از آنان لایق و شایسته چنین مقامی نبوده‌اند.

عشق رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به حضرت خدیجه (علیهاالسلام)
قطعاً اولین بانوی مسلمان به خاطر حمایت‌ها و جان‌ نثاری‌ها و صبر بر مصائبی که در راه یاری رساندن به حضرت خاتم الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌وآله) متحمل شده، از جانب خدای رحمان، شایسته مقام رفیع و برتری بر دیگر زنان و بانوان عالم هستی شده است.
اما عشق آسمانی و محبت قلبی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) بارها بر زبان حضرت جاری شده است و محدثین اهل سنت همانند علمای شیعه، به ثبت و ضبط آن احادیث والا پرداخته‌اند.
به عنوان نمونه حاکم نیشابوری، در کتاب خود، تعبیری عجیب و بسیار زیبا از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در وصف ام‌المؤمنین خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) بیان کرده است. او می‌نویسد، حضرت فرمودند: «حَدَّثَنِی بُکَیْرُ بْنُ أَحْمَدَ الْحَدَّادُ الصُّوفِیُّ بِمَکَّةَ، حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ سُلَیْمَانَ النِّیلِیُّ بِوَاسِطٍ، ثنا مَنْصُورُ بْنُ الْمُهَاجِرِ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَجَّاجِ، ثنا سُفْیَانُ بْنُ حُسَیْنٍ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَطْعِمْنِی الْخَمِیرَ، وَأَلْبَسَنِی الْحَرِیرَ، وَزَوَّجَنِی خَدِیجَةَ، وَکُنْتُ لَهَا عَاشِقًا ... سپاس مخصوص خدایی است که اطعام کرد و لباس پوشاند و خدیجه را همسر من قرار داد و من عاشق او بودم.»

حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین ، ج3، ص201، ح4840، دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة الأولى ، 1411 هـ .

در این روایت، رسول رحمت (صلی‌الله‌علیه‌‌وآله) از عشق و دلدادگی خود نسبت به ام المؤمنین حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) سخن به میان آورده و به پاس وجود ایشان، حمد و سپاس پروردگار عالم را به جای می‌آورند.
همچنین مسلم نیشابوری در صحیح خود، بعد از ذکر روایتی در مورد اکرام بستگان حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) توسط رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، در انتها به نقل از حضرت می‌نویسد که پیامبر رحمت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ عُثْمَانَ، حَدَّثَنَا حَفْصُ بْنُ غِیَاثٍ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: مَا غِرْتُ عَلَى نِسَاءِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، إِلَّا عَلَى خَدِیجَةَ وَإِنِّی لَمْ أُدْرِکْهَا، قَالَتْ: وَکَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا ذَبَحَ الشَّاةَ، فَیَقُولُ: «أَرْسِلُوا بِهَا إِلَى أَصْدِقَاءِ خَدِیجَةَ» قَالَتْ: فَأَغْضَبْتُهُ یَوْمًا، فَقُلْتُ: خَدِیجَةَ فَقَالَ: رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ «إِنِّی قَدْ رُزِقْتُ حُبَّهَا ... از عایشه روایت شده که می گوید: رشکی که بر خدیجه بردم، بر هیچ یک از همسران رسول الله (صلىالله‌علیه‌وآله) نبردم؛ گرچه هرگز او را ندیده بودم. هرگاه رسول الله (صلىالله‌علیه‌وآله) گوسفندی سر می بُرید، می فرمود: آن را برای دوستان خدیجه بفرستید. عایشه می‌گوید: روزی ناراحت شدم و گفتم: خدیجه؛ (همیشه ستایش خدیجه است!) پیامبر (صلىالله‌علیه‌وآله) فرمودند: «إِنِّی قَدْ رُزِقْتُ حُبَّهَا؛ محبت او به من روزی شده است

مسلم النیسابوری، صحیح مسلم، ج4، ص1888، رقم 2435، دار إحیاء التراث العربی_ بیروت، د. ت.

محبت و دلدادگی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) بیشتر از آن است که بتوان از آن سخن گفت و در تصورات گنجاند. اعتقاد به این سخن نه تنها از جانب شیعیان بیان شده، بلکه حتی بزرگان اهل سنت نیز به آن ایمان داشته‌اند.

باید گفت برای پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همسران متعددی ذکر شده است. اما تا زمانی که حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) در قید حیات بودند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هیچ همسر دیگری انتخاب نکردند و با هیچ زنی، ازدواج نکرده‌اند. در حالیکه بعد از رحلت ایشان، حضرت همسران متعددی را اختیار کردند. ابن حجر عسقلانی به نقل از عائشه می‌نویسد:

«عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ لَمْ یَتَزَوَّجِ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَلَى خَدِیجَةَ حَتَّى مَاتَتْ وَهَذَا مِمَّا لَا اخْتِلَافَ فِیهِ بَیْنَ أَهْلِ الْعِلْمِ بِالْأَخْبَارِ وَفِیهِ دَلِیلٌ عَلَى عِظَمِ قَدْرِهَا عِنْدَهُ وَعَلَى مَزِیدِ فَضْلِهَا لِأَنَّهَا أَغْنَتْهُ عَنْ غَیْرِهَا ... تا زمانی که خدیجه کبری زنده بود، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با هیچ زنی ازدواج نکرده است»

ابن حجر در ادامه می‌نویسد: «و در این موضوع هیچ اختلافی در میان اهل علم وجود ندارد. اما علت عدم ازدواج رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با زنان دیگر به دلیل عظمت و جایگاه والای خدیجه در نزد حضرت بوده و نشان از شایستگی و فضائل خدیجه است. زیرا او، پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را از وجود زنان دیگری بی‌نیاز کرده بود.»

ابن حجر العسقلانی ، فتح الباری، ج7، ص137، دار المعرفة - بیروت، 1379 هـ .

این سخنان در حالی بیان می‌شود که در مقایسه میان رابطه زناشویی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با سایر همسران‌شان، تفاوت بسیار زیاد و فاحشی موجود است.

در صحیح بخاری در مورد بیماری و کسالت عایشه آمده است: «حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ یَحْیَى، أَخْبَرَنَا سُلَیْمَانُ بْنُ بِلاَلٍ، عَنْ یَحْیَى بْنِ سَعِیدٍ، سَمِعْتُ القَاسِمَ بْنَ مُحَمَّدٍ، قَالَ: قَالَتْ عَائِشَةُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا: وَارَأْسَاهْ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «ذَاکِ لَوْ کَانَ وَأَنَا حَیٌّ فَأَسْتَغْفِرُ لَکِ وَأَدْعُو لَکِ»، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: وَا ثُکْلِیَاهْ، وَاللَّهِ إِنِّی لَأَظُنُّکَ تُحِبُّ مَوْتِی، وَلَوْ کَانَ ذَاکَ، لَظَلَلْتَ آخِرَ یَوْمِکَ مُعَرِّسًا بِبَعْضِ أَزْوَاجِکَ، فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " بَلْ أَنَا وَارَأْسَاهْ، لَقَدْ هَمَمْتُ - أَوْ أَرَدْتُ - أَنْ أُرْسِلَ إِلَى أَبِی بَکْرٍ وَابْنِهِ فَأَعْهَدَ، أَنْ یَقُولَ: القَائِلُونَ أَوْ یَتَمَنَّى المُتَمَنُّونَ. ثُمَّ قُلْتُ: یَأْبَى اللَّهُ وَیَدْفَعُ المُؤْمِنُونَ، - أَوْ یَدْفَعُ اللَّهُ وَیَأْبَى المُؤْمِنُونَ ... از قاسم بن محمد شنیده شده که او گفت: عایشه گفت: واى سرم! رسول خدا (صلى‏‌الله‏‌علیه‌و‌‏آله) فرمود: کاش این امر (یعنى مرگ عایشه) وقتى واقع شود که من زنده باشم و براى تو طلب آمرزش نموده و ترا دعا کنم. عایشه گفت: اى داد؛ به خدا قسم تو دوست دارى که من بمیرم؛ در آن صورت تو نزد بعض دیگر از زنهایت می‏روى؟»

البخاری الجعفی، صحیح البخاری، ج9، ص80، المحقق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، الناشر: دار طوق النجاة،الطبعة الأولى، 1422هـ .

با توجه به روایت مذکور، چرا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به جای طلب و آرزوی سلامتی برای عایشه، براری او طلب مرگ و هلاکت کرده‌اند. آیا نمی‌شد رسول رحمت الهی (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در فرمایش خود، از خدای رحمان طول عمر سلامتی و صحت برای عایشه طلب کنند؟ قاعده عقلی و عاطفی آن است که اگر در خانواده‌ای مرد و یا زن آن خانه دچار بیماری گردد، دیگری به فکر صحت و سلامتی او باشد، نه آنکه برای او طلب مرگ کند. در حقیقت عشق آن است که عاشق بخواهد سال‌ها در کنار معشوق خود با آرامش و قرار زندگی کند.!!

همچنین اشاره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به سوداگری و عدم یاری دین اسلام توسط عایشه، در منابع معتبر اهل سنت اشاره شده است. بخاری در صحیح می‌نویسد: «حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِیلَ، حَدَّثَنَا جُوَیْرِیَةُ، عَنْ نَافِعٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَامَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَطِیبًا، فَأَشَارَ نَحْوَ مَسْکَنِ عَائِشَةَ، فَقَالَ: «هُنَا الفِتْنَةُ - ثَلاَثًا - مِنْ حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ ... رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به سخن ایستادند، پس به سمت خانه عائشه اشاره کردند و سه بار فرمودند اینجاست فتنه ؛ همان جایی که امت شیطان ظهور می کنند.»

البخاری الجعفی، صحیح البخاری ، ج2، ص33، ح1037، المحقق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، الطبعة الأولى، 1422هـ

از آنچه بیان شد مشخص می‌شود، مقام حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) مقام شامخی است که کسی از بانوان مسلمان و حتی از بانوان خداپرستی که از آنان در قرآن کریم و یا روایات معتبر یاد شده، قابل مقایسه نیست. مقام خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) کجا و ایمان دیگر همسران رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کجا!!

در انتها به یک سخن از ابن حجر عسقلانی بسنده می‌کنیم. او در وصف مقام حضرت خدیجه(سلام‌الله‎علیها) می‌نویسد: «وَمَرْجِعُ أَهْلِ الْبَیْتِ هَؤُلَاءِ إِلَى خَدِیجَةَ لِأَنَّ الْحَسَنَیْنِ مِنْ فَاطِمَةَ وَفَاطِمَةُ بِنْتُهَا وَعَلِیٌّ نَشَأَ فِی بَیْتِ خَدِیجَةَ وَهُوَ صَغِیرٌ ثُمَّ تَزَوَّجَ بِنْتَهَا بَعْدَهَا فَظَهَرَ رُجُوعُ أَهْلِ الْبَیْتِ النَّبَوِیِّ إِلَى خَدِیجَةَ دُونَ غَیْرِهَا ... مرجع و ریشه اهل بیت (سلام‌الله‎علیهم) ، خدیجه کبری (سلام‌الله‎علیها) است. به دلیل آنکه حسنین (سلام‌الله‎علیهما) از فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) هستند و فاطمه (سلام‌الله‎علیها) دختر خدیجه کبری (سلام‌الله‎علیها) است و علی (سلام‌الله‌علیه) در خانه خدیجه (سلام‌الله‎علیها) رشد کرد و بزرگ شد و سپس دخترش فاطمه (سلام‌الله‎علیها) با علی (سلام‌الله‎علیه) ازدواج کرد. پس به روشنی آشکار است، ریشه و مصدر اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خدیجه (سلام‌الله‎علیها) باز می‌گردد.»

ابن حجر، فتح الباری، ج7، ص138، دار المعرفة - بیروت، 1379 هـ .

رحلت این بانوی گرامی باعث شد پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یکی از مهم‌ترین پشتیبان‌های خود را از دست بدهند. از خدای رحمان، شفاعت ایشان را مسئلت می‌نمایم.





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب