ابن تيميه شخصيتي که از نظر بسياري از علماي اهل سنت شخصيتي منفور با افکاري منحرف از قرآن و سنت و حتي اهل بيت(ع) معرفي شده است به خاطر تعصب کور کورانه اي که در افکار باطل خود دارد در بسياري از مواقع مطالبي را بيان کرده است که آن مطالب کفري آشکار و مخالف با قرآن و سنت مي باشد.
وي در يکي از مطالب برای انکار توسل به صراحت بيان ميکند که اگر انبياء در قبور خود زنده هم باشند و خداوند مقدر هم کرده باشد که آنان پاسخ کساني که به آنها متوسل شده اند را هم بدهند باز هم کسي حق اينکه به انبياء و اولياء پس از مرگ متوسل شود را ندارد
فليس لنا أن نطلب ذلك منهم وكذلك الأنبياء والصالحون وإن كانوا أحياء في قبورهم وإن قدر أنهم يدعون للأحياء وإن وردت به آثار فليس لأحد أن يطلب منهم ذلك
براى ما روا نيست كه از پيامبران و صالحان، پس از مرگشان چيزى بخواهيم، هرچند در قبرهايشان زنده باشند و اگر مقدّر شده باشد كه آنان براى زندهها دعا كنند، باز هم براى كسى جايز نيست از آنان اين دعا را بخواهد
قاعدة جليلة في التوسل والوسيلة ج 1ص 136 ، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1390 - 1970 ، تحقيق : زهير الشاويش
مجموع الفتاوى ج 1 ص 330 ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي
اين مطلب ابن تيميه نشان دهنده آن است که اگر براي وي توسل به انبياء و اولياء بعد از مرگ از قرآن و سنت هم ثابت شود هرگز قبول نخواهد کرد چرا که خود به صراحت اذعان ميکند که اگر چنين امري براي انبياء مقدر هم شده باشد او قبول نخواهد کرد.
در اين مطلب ابن تيميه بايد چند نکته را در نظر گرفت که وي قصد دارد به گونه اي آن را زير سوال ببرد
1-زنده بودن انبياء در قبور
زنده بودن انبياء در قبور يکي از اعتقادات اهل سنت و حتي وهابيت است و در اين مورد روايت هاي صحيح زيادي در کتب اهل سنت وارد شده است که ابن تيميه در اين متن سعي در زير سوال بردن آن دارد و جالب است که حتی خود ابن تیمیه هم در کتب خود به این مطلب اعتراف کرده است
وكذلك الأنبياء والصالحون وان كانوا أحياء في قبورهم
مجموع الفتاوى ج 1 ص 330 ، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي
همچنین علامه سبکي از بزرگترين علماي شافعي چنين ميگويد:
ومن عقائدنا أن الأنبياء عليهم السلام أحياء فى قبورهم فأين الموت
از عقيده ما اهل سنت اين است كه انبيا زنده هستند در قبرشان مرگ كجا بوده است.
طبقات الشافعية الكبرى الإمام العلامة / تاج الدين بن علي بن عبد الكافي السبكي ج 3 ص 384
حتي الباني وهابي هم اين روايت را صحيح ميداند
621 - ( صحيح )
[ الأنبياء صلوات الله عليهم أحياء في قبورهم يصلون ] .
انبیاء(ص) در قبرشان زنده هستند و نماز میخوانند
السلسلة الصحيحة الباني - (ج 2 / ص 187)
سيوطي: ادعاي تواترروايات اين باب
سيوطي عالم بزرگ اهل سنت مينويسد: حيات پيامبران در قبر معلوم و در نزد ما علمي قطعي است به خاطر ادله و روايات متواتر در اين باب.
فأقول حياة النبي صلى الله عليه وسلّم في قبره هو وسائر الأنبياء معلومة عندنا علماً قطعياً لما قام عندنا من الأدلة في ذلك وتواترت [ به ] الأخبار ، وقد ألف البيهقي جزءاً في حياة الأنبياء في قبورهم .
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، الحاوي للفتاوي في الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج2، ص139، تحقيق: عبد اللطيف حسن عبد الرحمن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
اما مطلبي دومي که تناقض و جسارت و جهالت وی را به مبانی اعتقادی و توحید ثابت می کند،این قسمت از سخن وی می باشد که اگر برای انبیاء مقدر شده باشد که در قبر زنده باشند و پاسخ نیازمندان را هم بدهند کسی حق متوسل شدن به آنان را ندارد. چرا که خود ابن تیمیه در جاي ديگر به همين مطلب اعتراف ميکند که نه تنها چنين مقدر شده است که انبياء و اولياء پاسخ نيازمندان را بدهند بلکه پاسخ هم داده اند و اين گونه پاسخ دادن هاي آنان فراتر از آن است که مردم فکر ميکنند
وكذلك ما يذكر من الكرامات وخوارق العادات التي توجد عند قبور الأنبياء والصالحين مثل نزول الأنوار والملائكة عندها وتوقي الشياطين والبهائم لها واندفاع النار عنها وعمن جاورها وشفاعة بعضهم في جيرانه من الموتى واستحباب الاندفان عند بعضهم وحصول الأنس والسكينة عندها ونزول العذاب بمن استهان بها فجنس هذا حق ليس مما نحن فيه وما في قبور الأنبياء والصالحين من كرامة الله ورحمته وما لها عند الله من الحرمة والكرامة فوق ما يتوهمه أكثر الخلق لكن ليس هذا موضع تفصيل ذلك
همانطور در مورد آنچه از کرامات و عجايبي که در نزد قبور انبيا و صالحين گفته مي شود مانند نزول نور و ملائکه بر قبر ها و اسير کردن شياطين و چهارپايان از آن و بلند شدن آتش از بعضي قبور و مجاور آن و شفاعت بعضي از آنها از اموات در مجاور آن و انس و آرامش نزد قبور و نزول عذاب بر کساني که به قبور آنها را سبک شمردند و اين گونه موارد حق است و اين موضوع بحث ما نيست و آنچه که در قبور انبياء و صالحين است از کرامات خداوند و رحماتي که در آن قبور است خيلي بالاتر از آن است که مردم فکر ميکنند
اقتضاء الصراط المستقيم مخالفة أصحاب الجحيم ، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مطبعة السنة المحمدية - القاهرة - 1369 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : محمد حامد الفقي ج 1 ص 374
از آنجای که تمام مسلمین این اعتقاد را دارند که انبیاء و اولیاء اگر کرامتی دارند این مقام و کرامت به اذن و دستور خداوند می باشد،یعنی در واقع آنان عملی را انجام داده اند که خداوند به آن راضی بوده و دستور آن را داده است.
پس نتيجه بحث ما اين شد که ابن تيميه ميگويد:
من با اينکه ميدانم و ميگويم: مقدر شده است که انبياء و اولياء پاسخ حاجت مندان را بدهند و پاسخ هم داده اند خیلی بیشتر از آنچه که مردم گمان می کنند و اين هم رحمتي است از قبور بزرگان و هر چند این کرامت از جانب خداوند می باشد اما باز هم مخالفت خود را با اين کار خداوند اعلام ميکنم و معتقد هستم که خدا هم معنی توحید را نفهمیده است و بر خلاف خداوند ميگويم کسي حق چنين کاري را ندارد و آن را شرک ميدانم
سوال ما از طرفداران ابن تيميه اين است
1-حکم کسي که اينگونه صراحتا اعلام مخالفت با خداوند ميکند چيست؟
2-آيا خداوند هم مشرک است؟
3-آيا نعوذ بالله خود خداوند توحيد را نفهميده است ؟
4-آیا ابن تیمیه توحید را از خود خداوند بهتر فهیمده است؟