2024 April 26 - جمعه 07 ارديبهشت 1403
عمر در صحاح سته اهل سنت
کد مطلب: ٦٣٨٤ تاریخ انتشار: ٢٨ فروردين ١٣٨٧ تعداد بازدید: 57402
کتابخانه » عمومي
عمر در صحاح سته اهل سنت

نویسنده: حسین طیبیان


پيشگفتار:

1 - دين عمر

الف - صلح حديبيه

ب - جلوگيري از وصيت رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله

ج - حاطب بن أبي بلتعة

د - تغيير حد شارب الخمر

ه - دستور به پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و زدن فرستاده او

و - نهي از رفع صوت در مسجد

ز - نهي از شعر خواندن در مسجد

ح - بدعت عمر در نماز تراويح

ط - بدعت در سه طلاقه

ي - حكم نماز بعد از عصر

يا - اعتراض به پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله در تقسيم

يب - تغيير كنيه مغيره

يج - شرابخواري عمر

يد - كتك زدن همسر

يه - عمر عامل عدم نقل و كتابت حديث

يو - درباره متعه

يز - افزودن به تلبيه

يح - منع حق ذي القربي

2 - علم عمر

الف - جهل او به سه بار اجازه گرفتن

ب - غضب او از شنيدن كلمه: «اللّه أعلم»

ج - عمر ارزش حجر الاسود را نمي‏دانست

د - مقدار ديه جنين را نمي‏دانست

ه - جهل به عدم جواز رجم مجنونة

و - جهل به دستور تيمم

ز - جهل به عدم جواز تقسيم اموال كعبه

ح - عمر معناي كلاله را تا آخر عمر ندانست

ط - عمر مقدار ارث جد را نمي‏دانست

ي - عمر معناي كلمه «ابّ» را نمي‏دانست

يا - عمر نمي‏دانست كه رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله در نماز عيد چه سوره‏هائي مي‏خواند

يب - عمر نمي‏دانست كه از مجوس بايد جزيه گرفت

يج - جهل به عدم سكناي مطلقة ثلاثة

يد - جهل به روايتي در مورد حج

يه - جهل به كفايت وضو از مذي

يو - جهل به ارث بردن زن از ديه شوهر

يز - چه كسي دنيا را برايمان زينت داد؟

يح - پسر عمر مطلبي را دانست كه او ندانست

3 - نهي از گريه بر ميت

4 - موافقات عمر

الف - موافقت در مورد مقام إبراهيم

ب - موافقت در مورد حجاب

ج - اسراي بدر

د - نماز بر جنازه منافق

و - موافقت در مورد غيرت زنها

5 - عزت مسلمانان به اسلام عمر

6 - محدث بودن عمر

7 - شيطان از عمر فرار مي‏كند

8 - حق را از زبان عمر بشنويد

9 - رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله به عمر گفت: اي اخي!

10 - تعطيل حد بر مغيرة

11 - عمر و آيه رجم

12 - غيرت عمر

13 - عمر و لباس ابريشمي

14 - عمر و پيشنهاد اذان

15 - متفرقه

1 - تبعيد شرابخوار

2 - سعد را بكشيد!

3 - يك ماه بي خبري از پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله

4 - زيد بن حارثه محبوبتر از عمر

5 - ترك نهي از منكر

6 - اهميت رعايت امور مردم


Share
161 | منتظرمنتقم فاطمه | Iran - Khorramshahr | ١٧:٤٣ - ١١ آذر ١٣٨٩ |
آقاي دوست همتون اينهايي كه گفتم حديث نيست.من از روي حرفهاي خودشون براتون اثبات كردم.اگر درست فكر كني ميفهمي!!!!!!!!!!!!!!
يا علي
162 | منتظر منتقم فاطمه | Iran - Isfahan | ١٤:١٨ - ٢٠ آذر ١٣٨٩ |
سلام به برادران شيعه.
سني ها اين همه مساله در مورد به اصطلاح خليفه شما!!!!!!!
جواب بديد.........خفه شديد!!!!!!!!!!!!
163 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kandahar | ٠٤:٥٢ - ٢٤ آذر ١٣٨٩ |
بخاطريکه شما کورهستيد وحقيقت راازصحاح سته درک نکرديد وعوام فريبي ميکنيدمطالب رادرست درک نمي کنيد من ازتمام عزيزاني که اين مطالب راميخوانند خواهش ميکنم که مطالب رادرست ازاهل سنت بگيرند وبدنبال کفرگوييهاي اين مردم نادان نبوده وحقيقت راازنزديک مشاهده نمايند وآل واصحاب پيامبررا ازروي ناداني وجهل توهين وتحقيرننماييند
164 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ٠٥:٣٩ - ٢٥ آذر ١٣٨٩ |
جناب حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني
حقيقت قصد خودکشي حضرت عقل کل محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) چيست که در صحاح سته آمده است؟

يا علي
165 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kandahar | ١٩:٢٩ - ٢٧ آذر ١٣٨٩ |
حقيقت خودكشي راواضح كنيد كه مرادتان چيست كه من انشا’ الله بخدمت تان واضح نمايم
166 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kandahar | ٢٠:٣٦ - ٢٨ آذر ١٣٨٩ |
شمالطف نموده دراين موردمعلومات وياروايتي ارايه نماييد که من براي تان حقيقت مطلب رابازگوکنم چراکه همچون مطلبي اولين باراست که اززبان شما ميشنوم تشکر
167 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kandahar | ٢٠:١١ - ٢٩ آذر ١٣٨٩ |
شمالطف نموده مطلب راواضح نماييد که مطلب خودکشي درکجا وروايت رابيان داريدکه من برايتان واضح نمايم چراکه اين مطلب راتاحال نشنيده بودم تشکر
168 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kandahar | ٢٠:١٤ - ٣٠ آذر ١٣٨٩ |
عزيزم مطلب راواضح ترنماييد ازاين نوشته اي تان چيزي دانسته نميشوداگردراين موردروايتي ديديدبنويسيدکه جوابتان رابدهم
169 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kandahar | ٢٠:٠١ - ٠١ دي ١٣٨٩ |
عزيزم مطلب راواضح نماييدويااگركدام روايتي است بنويسيد
170 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٤:٣٥ - ٠٥ دي ١٣٨٩ |
جناب حاجي عبدالرحمن افغاني اين است آنچه شما به آن مي‌گوييد «حديث صحيح»: http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=13&CID=196#s2» ( صحيح البخاري --- كتاب التعبير ) «...وفتر الوحى فترة حتى حزن النبي صلى الله عليه وسلم فيما بلغنا حزنا غدا منه مرارا كى يتردى من رءوس شواهق الجبال، فكلما أوفى بذروة جبل لكى يلقي منه نفسه، تبدى له جبريل فقال يا محمد إنك رسول الله حقا‏.‏ فيسكن لذلك جأشه وتقر نفسه فيرجع،....» ******* خداوند عظيم و متعال مي‌فرماييد «ما ضل صاحبكم وما غوي» ولي عائشه منحرف القلب دچار صغت قلب شده مي‌گويد «لكى يلقي منه نفسه». اين است معني «صحاح» در عقائد شما. اين است دشمني آشکار شما با سخنان اله واحد جهانيان. اين است شمشير کشيدن شما بر عليه قرآن مجيد و کريم. ****** آخر جناب حاجي عبدالرحمان کدام يک از انبياء الهي در نبوت خود شک داشتند و آن شک را بوسيله يک مشرک بر طرف کردند؟ اين توهين هاي عائشه به ساحت بلند آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) چه معني دارد؟ چرا فحاشي هاي عائشه را تاييد کرده و آن را «صحيح» مي‌دانيد؟ «...وقال ‏"‏ قد خشيت على نفسي ‏"‏‏.‏....» آيا از قرآن متعال شرم نمي‌کنيد؟ «ما بصاحبكم من جنه ان هو الا نذير» ****** اين صحيح است و يا فحاشي هاي زشت عائشه به دليل عقده دروني و انجراف قلبش؟ چرا رکيک گويي هاي يک منحرف القلب به نام عائشه را صحيح مي‌دانيد؟ از خداوند شرم نداريد؟ يا علي
171 | عبد الله | Iran - Tehran | ١٦:٤٤ - ٠٥ دي ١٣٨٩ |
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليکم. بنده فقط ميخواستم چيزي به آقاي حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني بگويم که: شما براي درک حقائق تشريف ببريد قرآن را مطالعه بفرماييد مگر قرآن نخوانده ايد: عموم مفسرين و محدثين مانند فخر رازي و نيشابوري و زمخشري و ديگران از ابن عباس و ابوذر و سايرين نقل کرده اند که روزي سائلي در مسجد از مردم سؤال نمود و کسي چيزي باو نداد، علي عليه السلام که مشغول نماز و در حال رکوع بود با انگشت دست راست اشاره بسائل نمود و سائل متوجه شد وآمد انگشتر را از دست او خارج نمود و آيه انما وليکم الله و رسوله و الذين امنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزکوة و هم راکعون نازل گشت يعني ولي و صاحب اختيار شما فقط خدا و رسول او و مؤمنيني هستند که نماز را بر پا ميدارند و در حال رکوع زکوة ميدهند. (اگر چه مؤمنين را بصيغه جمع آورده که در حال رکوع صدقه ميدهند ولي در خارج مصداق واقعي آن منحصر بفرد بوده و علي عليه السلام ميباشد، بعضي هم گفته اند چون ائمه ديگر نيز داراي مقام ولايت بوده و اولاد معصومين علي عليه السلام ميباشند لذا بصيغه جمع قيد شده است. ).
در آنحال رسول اکرم صلي الله عليه و آله از سائل پرسيد آيا کسي بتو چيزي داد؟ سائل ضمن اشاره بعلي عليه السلام عرض کرد اين انگشتر را او بمن داد
آيه مودت ـ قل لا اسألکم عليه اجرا الا المودة في القربي
172 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kabul | ٠٦:٤١ - ٢٥ دي ١٣٨٩ |
پيام من براي شما ساده انديشان اينست که شما به زعم وگمان خودميخواهيداهلسنت رادشمنان اهلبيت رضي الله عنهم جلوه دهيدويااينکه دربعضي جاها ازدروغ ميخواهيدکتب اهلسنت رامرجع بدهيداماازاين حالات بيرون نيست 1ـ واقعيت مرجع شمااشتباه است 2ـ ويااينکه مثليکه کتب خودراتحريف کرديدکتبي که ازاهلسنت به پيش شما است آنها راتغيير داده باشيد 3ـ ويااينکه اولش راخوانديدبدون آنکه زحمت بکشيدتاآخررابخوانيدفتاوي داديد،هم خودراگمراه کرديدوهم خوانندگاني که فهمي به اين مسايل نداشتند؛ مثل اينکه کسي اين آيه راميخواندکه خداوندج ميفرمايد (ولاتقربواالصلوة)جابرجافتاوي ميدهدکه اي مردم نمازنخوانيد،اما اين بي چاره اگربعدش رابخواندکه خداوندج ميفرمايد(وانتم سکري ...... )انشاء الله مشکل بطورکلي حل است ؛من براي تمام خوانندگان محترم توصيه ميکنم که کتب راخودتان ببينيد واگرنتوانستيددرک کنيدپيش يک شخص عالمي ازاهلسنت مراجعه کنيدتاآنکه مشکلتان حل گردد؛تشکر والسلام عليکم ورحمة الله جواب شماآقاي مؤمن عبداللهي بعد

پاسخ:

با سلام

جناب حاجي‌عبد الرحمن

وقتي تحريف صحيح بخاري و مسلم ثابت شده است ، مشخص است كه چه كسي احتياج به تحريف كتب دارد !

گروه پاسخ به شبهات

173 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kabul | ٠٧:١٠ - ٢٥ دي ١٣٨٩ |
آقاي عبداللهي من هميشه ميگويم که شماوامثال شماکمترازآن هستيدکه بتوانيدصحيح البخاري رادرک کنيد کتب اهل سنت ازخوداصول وقواعدي داردهرزماني که شما اصول وقواعدرايادگرفتيدبعداجازه خواندن آنراداريد اين هم جواب تان هذه شبهة يتداولها بعض الشباب؛ شبهة محاولة النبي محمد -صلى الله عليه وسلم- الانتحار في صحيح البخاري (6982) هل هي صحيحة؟ وإذا كانت صحيحة ما الذي منعه من الانتحار؟ أرجو التفصيل في هذا مع ذكر أقوال العلماء . الجواب وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته. الحمد لله، والصلاة والسلام على رسول الله، وعلى آله وصحبه ومن والاه، أما بعد: فجواباً عن السؤال أقول - وبالله التوفيق -: الحديث المذكور في صحيح البخاري (6982) هو حديث طويل في قصة بدء الوحي، من رواية الزهري عن عروة بن الزبير عن عائشة -رضي الله عنهما-. وقصة الانتحار جاءت في آخر متن الحديث، مقدمة بعبارة: "وفتر الوحي فترةً حتى حزن النبي -صلى الله عليه وسلم- فيما بلغنا حزناً غدا منه مراراً كي يتردَّى من رؤوس شواهق الجبال، فكلما أوفى بذروة جبل لكي يلقي منه نفسه، تبدَّى له جبريل، فقال: يا محمد: إنك رسول الله حقًّا. فيسكن لذلك جأشه وتقرَّ نفسه، فيرجع...". فواضحٌ من قوله في أول هذا الخبر: "حزن النبي - صلى الله عليه وسلم- فيما بلغنا.."، ومن قوله: "فيما بلغنا" خاصة أنه خبر ممن لم يسمع النبي -صلى الله عليه وسلم-، وأنه خبر بلغ هذا الذي قال هذه العبارة دون سماع أو مشاهدة. ومثل هذه العبارة لا يقولها غالباً إلا رجل من التابعين أو من جاء بعدهم، ولا يقولها الصحابة -رضي الله عنهم- غالباً. ولذلك فقد ذهب بعض أهل العلم إلى أن هذا الكلام من كلام الزهري، يرويه مرسلاً. وهذا هو الذي رجحه الحافظ ابن حجر في كتابه: فتح الباري (12/376). وعليه فهذا الخبر مرسل، والمرسل من أقسام الضعيف، وخاصة مرسل الزهري؛ لكونه من صغار التابعين، ولغير ذلك. وإخراج البخاري لهذه اللفظة لا يلزم منه أنه ُيحكم بصحتها؛ لأنه إذا أخرج الحديث، وأظهر علته (كما حصل هنا)، فإنه يكون قد أبرز ما يدل على عدم صحته، كما نبَّه على ذلك أهل العلم، في مواطن متعددة من صحيح البخاري. وبذلك يزول الإشكال بأن القصة لا تصح أصلاً. والله أعلم، والحمد لله، والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه. (آرشيف ملتقي اهل الحديث جزء1صفحه 1370) آقاي عبدالله انشاءالله هرزماني وقت پيدانموم جواب شماراهم خوهم نوشت

پاسخ:

با سلام

جناب حاجي عبد الرحمن

1- كل روايات بخاري به اجماع علماي اهل سنت قابل استناد و حجت است ! حتي اگر مرسل باشد يا مدرج !

2- بهتر است براي پاسخ مطلبي بگوييد كه شايد خود اهل سنت قبول داشته باشند !

گروه پاسخ به شبهات

174 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kabul | ٠٧:١٢ - ٢٥ دي ١٣٨٩ |
واقعا شماخيلي بي ادب وگستاخ هستيدكه به ساحت ناموس پيامبرص اينگونه گستاخي مينماييد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

آيا خداوند متعال كه در سوره تحريم ، دو تن از همسران رسول خدا (ص) را مورد خطاب تند قرار داده و آنها را دشمن رسول خدا (ص) مي‌شمرد ، نيز (نعوذ بالله) گستاخي كرده است ؟

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8435

گروه پاسخ به شبهات

175 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ١٥:٥٩ - ٢٨ دي ١٣٨٩ |
با سلام جناب حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني , شما كه ادعاي دوست داشتن اهل بيت سلام الله عليهم را داريد ميتوانيد به اين سوالات پاسخ بدهيد : 1 ) ايا شما ان كساني را كه قصد كشتن حضرت رسول را داشتند و از كرده خود اظهار پشيماني نكردند را تكريم ميكنيد يا لعنت ؟؟ 2 ) ان كسي را كه بجاي بجاي دوا بزور به حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم سم خوراند را تكريم ميكنيد يا لعنت ؟؟ 3 ) ان كساني كه به هر دليل از فرمان حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم در مورد همراهي با جيش اسامه سر باز زدند تكريم ميكنيد يا لعنت ؟؟. 4 ) ان كساني كه با هجوم خود به بيت فاطمه الزهرا سبب شهادت ان حضرت شدند تكريم ميكنيد يا لعنت ؟؟ 5 ) ان كساني كه با بيعت شكني خود باعث انحراف مسلمانان از راه راستين اسلام شدند تكريم ميكنيد يا لعنت ؟؟ 6 ) ان كسانيكه با جنگ افروزي در مقابل امير المومنيين حضرت علي عليه السلام باعث كشتشدن بسياري از مومنين و صحابي شدند تكريم ميكنيد يا لعنت ؟؟ 7 ) ان كسي كه باعث شهادت حضرت امام حسن عليه السلام و جمع كثيري از مومنين شد و پسر حرامزاده و سگباز و ميمون باز خود را بر مسلمانان تحميل كرد را تكريم ميكنيد يا لعنت ؟؟ 8 ) ان كسي كه امر بقتال با امام حسين عليه السلام حتي در داخل مسجد الحرام كرد و در نهايت فاجعه خونبار كربلاء را باعث شد تكريم ميكنيد يا لعنت ؟؟ ======================================================================= اگر لعنت ميكنيد كه با ما همراه هستيد ولي اگر تكريم ميكنيد راهتان حتي مخالف حرف خودتان است كه ميفرماييد <<< ما اهل سنت اهل بيت را دوست ميداريم >>> اين غير ممكن است . لبيك يا علي
176 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kabul | ٠٦:٣٢ - ٢٩ دي ١٣٨٩ |
اين باربراي تويعني به زعمتان گروه پاسخ به شبهات ميگويم که اين نکته رادرست بخوان: وإخراج البخاري لهذه اللفظة لا يلزم منه أنه ُيحكم بصحتها؛ لأنه إذا أخرج الحديث، وأظهر علته (كما حصل هنا)، فإنه يكون قد أبرز ما يدل على عدم صحته، كما نبَّه على ذلك أهل العلم، في مواطن متعددة من صحيح البخاري. وبذلك يزول الإشكال بأن القصة لا تصح أصلاً. والله أعلم، والحمد لله، والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه.

پاسخ:

با سلام

جناب حاجي عبدالرحمن

بهتر است سخنان علماي جديد الورود خود را به زعم اهل سنت نگذاريد ! حتي كار به جايي رسيده است كه الباني بعضي از رواياتي كه بخاري به عنوان اولين روايت آورده و تاييد هم كرده است ، تضعيف مي‌كند!‌ چه رسد به اين سخنان ! اجماع علماي اهل سنت بر اين است كه هر روايتي كه بخاري ذكر كند حجت است ، حتي اگر از جهت سندي معلل باشد ! زيرا نزد او قرائن و ادله‌كافي بر صحت متن بوده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

177 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kabul | ٠٦:٣٧ - ٢٩ دي ١٣٨٩ |
کتب ماتحريف نشده بلکه فکرتان ودانشتان کمترازآن است که شمابتوانيداينهارادرک نماييد اينک ازمسخره گيهاي خوتان به حضورتان پيشکش منايم: توهين به پيامبر (ص) و اميرالمومنين الاغ و حديث! از اميرالمومنين – عليه السلام- روايت است كه غفير –اسم الاغ پيامبر(ص)- به ايشان گفت: (پدر و مادرم فدايت باد) اي رسول خدا! پدرم از پدربزرگم و او از پدرش و او از پدر بزرگش روايت مي كنند كه: ”او با نوح عليه السلام در كشتي بود نوح پشت او را دست كشيد و فرمود از نسل اين الاغ، الاغي پيدا خواهد شد كه سرور و خاتم پيامبران بر او سوار ميشود، پس خدا را سپاس مي گوئيم كه اين افتخار را به من بخشيد“ اصول كافي 1/237 نتيجه گيري: 1.الاغ حرف ميزند! 2.الاغ به پيامبر(ص) خطاب مي كند: پدر و مادرم فدايت باد! در حاليكه اين مسلمانان هستند كه پدر و مادران را فداي رسول خدا مي كنند و نه الاغها! 3.الاغ مي گويد: (حدثني ابن عن جدي) تا جد چهارمش در صورتيكه بين نوح و پيامبرمان(ص) هزاران سال است، پس چگونه الاغ كه جد چهارمش با نوح در كشتي بوده است؟! مگر الاغ چقدر عمر مي كند؟! معجزه نوح(ع)!!: باري با چند نفر از دوستان طلبه خدمت امام خوئي اصول كافي مي خوانديم، ايشان در شرح اين حديث فرمودند: اين معجزه را ببينيد، كه نوح (ع) هزاران سال پيش از تولد پيامبرمان به ايشان و نبوتشان بشارت مي دهد! اين سخنان امام خوئي تا هنوز در ذهنم موج مي زند كه اين چگونه مي تواند معجزه باشد در حاليكه الاغ به پيامبرمان(ص) مي گويد پدر و مادرم فدايت باد؟! و چگونه اميرالمومنين چنين روايتي نقل مي كند؟! اما آنروز بنده مثل بقيه از كنار ان گذشتم. حتي پيامبر!!؟؟ پسر عموي ناز!: از اميرامومنين روايت است كه خدمت رسول خدا(ص) امدم ديدم ابوبكر و عمر خدمت ايشان نشسته اند( فجلست بينه و بين عائشه فقالت عائشه: ما وجدت الا فخذي و فخذ رسول الله؟ فقال: مه يا عائشه) بين او و عائشه نشستم، عائشه گفت: جز ران من و ران رسول خدا جاي ديگري نيافتي؟ پيامبر فرمودند: عائشه ساكت باش! البرهان في التفسير القرآن 4/225 مرا آزرده مكن!: باري ديگر جائي نيافت پيامبر(ص) اشاره كردند: اينجا يعني پشت سرشان، و عائشه در حالي كه چادري بر سر داشت پشت سر پيامبر ايستاده بود، علي آمد و بين رسول خدا و عائشه نشست عائشه در حالي كه ناراحت شده بود گفت: جز بغل من جايي نيافتي كه بنشيني؟ رسول خدا(ص) ناراحت شدند و فرمودند: حمير! با آزردن برادرم مرا آزرده مكن كتاب سليم بن قيس ص 179 حق خادم! : با رسول خدا (ص) به مسافرت رفتيم، جز خادم من خادم ديگري نداشتند و يك لحاف هم بيشتر نبود، عائشه نيز همراه بود، رسول خدا بين من و عائشه خوابيد، روي هر سه نفرمان همان يك لحاف بود، هرگاه براي تهجد بلند مي شدند با دستشان لحاف را بين من و عائشه پايين ميزدند، كه به فرش پاييني مي رسيد بحارالانوار 40/3 ايا رسول خدا(ص) درباره ناموسشان ننگ و غيرت نشان نمي دهند كه راضي مي شوند پسر عمويشان كه نامحرم است در بغل همسرشان بنشيند! يا با او در يك بستر بخوابد؟! و آنگهي اميرالمومنين چگونه تن به چنين حركت غير اخلاقي مي دهد. همچنانكه ملاحضه مي كنيد در اين چرنديات، اهانت اشكاري به رسول خدا(ص) است. به همين شش روايت در رابطه با پيامبر(ص) اكتفا مي كنيم و به موضوع بعدي ميپردازيم. توهين به اميرالمومنين كارشناسائي قضايي!: از امام صادق روايت است كه فرمود: يك زن كه به مردي از انصار عاشق شده بود نزد عمر آورده شد، زن براي بدام انداختن مرد انصاري تخم مرغي شكسته و سفيدي انرا به لباسها و بين رانهايش ماليده بود، حضرت علي كه مستشار قضائي عمر بود بلند شد و بين رانهايش را نگاه كرد! و او را متهم نمود. بحارالانوار 4/303 آيا واقعا ممكن است اميرالمومنين بين رانهاي زن نامحرمي را نگاه كنند؟! و آيا با عقل جور در مي آيد كه امام صادق چنين روايتي را نقل كنند؟ آيا كسيكه با اهل بيت پيامبر(ص) محبت داشته باشد چنين سخني مي گويد؟! اموزش دشنام از منبر؟! : از امام صادق (ع) روايت است كه فرمود: باري اميرالمومنين عليه السلام بر سر منبر بود و داشت خطبه مي داد كه زن بداخلاقي بلند شد و گفت: اين قاتل دوستان است، حضرت امير به طرف وي نگاه كرد و فرمود: اي زن بيباك و پررو! اي بد زبان شبيه مردان! اي كسيكه مانند زنان حيض نميبيني! اي كسيكه بر فرجش آشكارا چيزي اويزان است! (يا سلفع، يا جريئه، يا بذيه، يا مذكره، يا التي لا تحيض كما تحيض النساء، يا التي علي هنها شي بين مدلي!) بحارالانوار 41/293 آيا ممكن است اميرالمومنين عليه السلام چنين سخنان زشتي از زبانشان بيرون كنند؟ و آيا اما صادق چنين سخن پوچي را نقل مي كند، اگر اينگونه روايات مسخره در كتب اهل سنت مي بود غوغا بپا مي كرديم و آنها را رسوا مي نموديم، اما متاسفانه در كتب خود ما شيعيان است! طناب انداختند! : طبرسي در احتجاج روايت مي كند كه عمر و كساني كه دور و بر او بودند طناب به گردن اميرالمومنين انداختند و كشان كشان او را نزد ابوبكر بردند، تا جائيكه او فرياد مي كشيد (يا ابن امي ان القوم استضعفوني و كادوا يقتلونني)!! آيا اميرالمومنين تا اين حد بزدل و ترسو بودند؟! متهم كيست؟! : همچنين در احتجاج طبرسي امده است كه فاطمه (سلام الله عليها) به اميرالمومنين فرمود: اي فرزند ابو طالب! خلق انسان در تو نيست! و اينك متهم و غير قابل اعتماد هستي! فقط خنده رو؟! : و نيز از زبان فاطمه مي گويند: زنان قريش درباره او به من مي گويند: او مردي است با شكم بزرگ، دستان دراز، مفاصل درشت، موهاي در طرف پيشانيش ريخته، چشمان بزرگ، شانه هايش همچون كوهان شتر بالا آمده و خنده رو اما مال و ثروتي ندارد تفسير قمي 2/336 پيرمرد حقه باز! : دروغ ديگري ملاحضه فرماييد: پدرم روز جمعه مرا با خودشان به مسجد بردند، ديدم علي بر بالاي منبر خطبه مي واند: پير مردي كچل، با پيشاني برامده، شانه هاي عريض، حقه بازي از چشمانش نمايان بود! چشمان خيره! : او سبزه ي چهار شانه اي بود كه به كوتاهي نزديكتر بود، شكا بزرگ، انگشتان باريك، بازوان كلفت، سافهاي باريك، چشمان خيره، ريش بزرگ، موي سر ريخته و پيشاني شان بالا امده بود مقاتل الطالبين ص 27 طوري كه آقايان مدعي هستند اگر اميرالمومنين داراي همين صفات بود حضرت زهرا چگونه به ايشان راضي شد؟!

پاسخ:

با سلام

جناب حاجي عبد الرحمن !

1- لطف كنيد و حال كه داعيه دفاع از كتب خود را داريد تنها و تنها اين عبارت معروفترين جامع بين بخاري و مسلم را بنويسيد :

3047 - حكى أبو مسعود أن له في الصحيح حكاية من رواية حصين عنه قال : رأيت في الجاهلية قردةً اجتمع عليها قردةٌ ، قد زنت فرجموها فرجمتها معهم . كذا حكاه أبو مسعود ، ولم يذكر في أي موضع أخرجه البخاري من كتابه ، فبحثنا عن ذلك فوجدناه في بعض النسخ لا في كلها ، قد ذكر في أيام الجاهلية . وليس في رواية النعيمي عن الفربري أصلاً شيءٌ من هذا الخبر في القردة ، ولعلها من المقحمات التي أقحمت في كتاب البخاري .
الجمع بين الصحيحين البخاري ومسلم ج 3 ص 490، اسم المؤلف: محمد بن فتوح الحميدي الوفاة: 488هـ ، دار النشر : دار ابن حزم - لبنان/ بيروت - 1423هـ - 2002م ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : د. علي حسين البواب

2- رواياتي كه شما به آنها استدلال مي‌كنيد ، رواياتي است كه با سند ضعيف در كتب ما آمده است و. ذكر روايت با سند ضعيف ، چيزي غير از تحريف است ! شما ادعا داشتيد كه كتب شيعه تحريف شده است !

اما پاسخ به رواياتي كه اشاره كرديد :

الاغ و حديث : دقيقا شبيه همين روايت در كتب اهل سنت نيز آمده است ، با طول و تفصيلي بيشتر كه قبل از اينكه شما بخواهيد به ما اشكال بگيريد ، ما جواب آن را داده و در سايت نيز گذاشته‌ايم :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=9629

روايت «ما وجدت الا فخذي» اين روايت را عبد الله شافعي در المناقب ص 30 و ابن ابي الحديد سني شافعي معتزلي نيز نقل كرده است و خود معني آن را با اشاره توضيح داده است ، اميرمومنان به دستور رسول خدا (ص) در جلسه‌اي كه جا اندك بود ، به نزد حضرت رفته و در كنار حضرت و بين آن حضرت و عائشه نشستند ! يعني به سبب آن حضرت بين عائشه و رسول خدا (ص) فاصله افتاد و عائشه از عصبانيت گفت : جايي جز روي پاي من نداشتي ؟! و اين به معني نشستن حضرت روي پاي عائشه نيست ! به معني بدسخن گفتن عائشه است ! و شما هنوز فرق ساده بين اين دو را نمي‌دانيد !

شرح نهج البلاغة ج 9 ص 116، اسم المؤلف: أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبي الحديد المدائني الوفاة: 655 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1418هـ - 1998م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد عبد الكريم النمري
البته از شما اهل سنت كه با سند معتبر روايت مي‌كنيد عمر و عائشه در يك ظرف غذا مي‌خوردند و دست عمر به دست عائشه برخورد ، تعجب است كه چرا نقل اين روايت با سند ضعيف در كتب شيعه را اشكال مي‌گيريد !

خوابين اميرمومنان با عائشه زير يك لحاف :

اين را نيز قبل از اينكه شما مطرح كنيد پاسخ داده‌ايم :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=9631

نگاه اميرمومنان به عورت زن نامحرم :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=10664

البته براي شما كه با سند معتبر نقل كرده‌ايد رسول خدا و خلفا به عورت ديگران نگاه مي كرده و حتي نقل كرده‌ايد كه عبد الله بن عمر به اعضاي بدن كنيزكان نامحرم دست مي‌زد ، اشكال به اين روايات ، جاي تعجب دارد :

2541 حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ وَعَلِيُّ بن مُحَمَّدٍ قالا ثنا وَكِيعٌ عن سُفْيَانَ عن عبد الْمَلِكِ بن عُمَيْرٍ قال سمعت عَطِيَّةَ الْقُرَظِيَّ يقول عُرِضْنَا على رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يوم قُرَيْظَةَ فَكَانَ من أَنْبَتَ قُتِلَ وَمَنْ لم يُنْبِتْ خُلِّيَ سَبِيلُهُ فَكُنْتُ فِيمَنْ لم يُنْبِتْ فَخُلِّيَ سَبِيلِي سنن ابن ماجه ج 2 ص 849، اسم المؤلف: محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني الوفاة: 275 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - - ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي


13397 عبد الرزاق عن الثوري عن أيوب بن موسى عن محمد بن حبان قال ابتهر بن أبي الصعبة بامرأة في شعره فرفع إلى عمر فقال انظروا إلى مؤتزرة فلم ينبت قال لو كنت أنبت بالشعر لجلدتك الحد
13398 عبد الرزاق عن الثوري عن أبي حصين عن عبد الله بن عبيد بن عمير أن عثمان أتي بغلام قد سرق فقال انظروا إلى مؤتزره فنظروا فلم يجدوه أنبت فلم يقطع
مصنف عبد الرزاق ج 7 ص 338

المصنف ، اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211 ، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي

13202 عبد الرزاق عن معمر عن عمرو بن دينار عن مجاهد قال مر بن عمر على قوم يبتاعون جارية فلما رأوه وهم يقلبونها أمسكوا عن ذلك فجاءهم بن عمر فكشف عن ساقها ثم دفع في صدرها وقال اشتروا قال معمر وأخبرني بن أبي نجيح عن مجاهد قال وضع بن عمر يده بين ثدييها ثم هزها

مصنف عبد الرزاق ج 7 ص 286، اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211 ، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي

اما راجع به خصوصياتي كه ائمه ما (طبق روايات ضعيف)‌راجع به صفات زني آمده است ، شايد به علم غيب از آن آگاه شده‌اند و يا زنان به حضرت وصف او را گفته‌اند و يا شوهر او ! و اين بهتر از كارهايي است كه به خلفاي خود و رسول خدا نسبت داده‌ايد !

اما راجع به تفسير قمي ، اصلا مشخص نيست كه اين تفسير براي چه كسي است و نزد علماي شيعه اعتبار ندارد !

در هر صورت اين روايات ، ربطي به بحث تحريف ندارد ،‌و ذكر روايات ضعيف در كتب اهل سنت نيز فراوان است ! اما تحريف چيزي ديگر است !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

178 | حاجي عبدالرحمن فاتح افغاني | Afghanistan - Kabul | ٢٠:٢١ - ٣٠ دي ١٣٨٩ |
من تحريف نگفتم مسخره گي گفتم شما نه فهميديد:کتب ماتحريف نشده بلکه فکرتان ودانشتان کمترازآن است که شمابتوانيداينهارادرک نماييد اينک ازمسخره گيهاي خودتان به حضورتان پيشکش منايم
179 | مريم ابراهيم | Qatar - Doha | ١٧:٣٥ - ٢٩ مهر ١٣٩٠ |
خيلى تهمت زديد به صحابه هاى بيامبر(ص) .لعنت خدا بر شما مشركان باد اي كش اين را از اول ميدونستي كه اكر حضرت عمر(رض) به ايران نميامد الان شما اتش برست بوديد .شماها يك بار رفتيد تحقيق كنيد كدام دين دين اسلام است؟ كدام دين كامل تر است؟يك بار هم نرفتيد. از خد طلب هديت ميخواهم براي شما انشاالله خد شمارا به راه راستي كه نميدانيد هدايت كند.وشما را از مشركان قرار ندهد.از الان دارم ميكم دست از شرك برداريد و راه راستي كه خدا براى همه ى انسانها تعيين كرده به همان راه برويد.......
180 | شاه ولايت | Iran - Piranshahr | ١٦:٥٩ - ٠٣ آبان ١٣٩٠ |
جنــــــــــــــــــــــــــــاب مـــــــــــــــــــــــريــــــــــــــــــــــــــــــــم

مثل اينكه يه جاي حضرت عمرت زير شعله يكي از آتشهاي ايرانيان سوخته كه انقدر روي آتش پرستي ايرانيان مانور ميدهي

اما در مورد دعاي جنابعالي كه شيعيان را به راه راست هدايت كند ما نيازي به خدايان شما نداريم چون خدايان شما خدايان ديگري نيز داشتند
181 | بخت النصر | Poland - Oświęcim | ٢٤:٢٠ - ٠٣ آبان ١٣٩٠ |
سرکار خانم مريم ابراهيم
بنده از شما سئوالي دارم:
آيا عمر امام مسلمين بود؟

با تشکر
182 | زارع | Iran - Bushehr | ٢٢:١٨ - ١٥ آذر ١٣٩٠ |
بنام خدا

اگر سنت راست ميگويد وحرفش درست است پس چرا تعصب چرا توهين؟ بحث کنيد اي اهل سنت اما تعصب وتوهين نکنيد
183 | محمد | Iran - Shahr-e Kord | ٢٠:٢١ - ١٩ آذر ١٣٩٠ |
با سلام اهل تسنن خارج از اعتقاداتشان انسانهاي بزرگواري هستند آنها مثل ما حضرت محمد(ص) و امام علي(ع) و حضرت فاطمه (س) و ساير ائمه بزرگوار ما را قبول دارند و به آنها احترام ميگذارند من با چند نفر از آنها دوست هستم آنها بهمراه من به عزاداري مي آيند. ودر مجالس امام حسين(ع) گريه ميکنند . فقط اشکال آنه قبول داشتن ابوبکر عمر و عثمان است که آن را هم امام زمان (ع) خودشان به آنها در زمان ظهور ميفهمانند.
184 | محمد | Iran - Shahr-e Kord | ٢٠:٢٧ - ١٩ آذر ١٣٩٠ |
دوست داشتن حضرت علي(ع) يک سوم ايمان است. يا علي تا جان در بدن دارم به ايمان بشما افتخار ميکنم. اما شرمنده شما هستم که يه مسلمان کامل نيستم که واسه اون هم محتاج به به دعاي شما يا عالي بحق علي هرکسي به امام علي افتخار ميکن سه تا صلوات بفرسته
185 | بخت النصر | Germany - Frankfurt am Main | ١٦:٥٢ - ٢٠ آذر ١٣٩٠ |
جناب آقاي محمد
يک انسان «خارج از اعقتاداتش» سگ است يا گربه؟
186 | بلوچ | Iran - Tehran | ٢٣:٣٨ - ٠٧ دي ١٣٩٠ |
من به عنوان يك بلوچ به هه لو ميگم تو غلط ميكني و بيجا ميكني به تاريخ ايران ضربه ميزني مگه تو كي هستي ديوانه رواني تو بهتره بري پي بازي خودت ما خودمون با برادران شيعه كنار مياييم هر آنچه ما حقيقت داريم بيان ميكنيم و هر آنچه آنها حقيقت دارند بيان ميكنند فقط من ميگم ثقلين طبق صحاح سته پس با شيعه بحث نكن بشين سر جات حرف مفت هم نزن
187 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Iran - Tehran | ١٥:٣٥ - ١١ دي ١٣٩٠ |
جناب بلوچ گفتي تاريخ ؟! از کدوم تاريخ حرف ميزني ؟! تاريخ طبري؟ تاريخ يعقوبي؟ فتوح البلدان؟ توايخ معتبر خارجي؟ هر تاريخي را بخوانيد خبري وحشتناک از قتل و غارت، توحش و جنايت و تحاوز چنسي به زنان . دختران ايراني(اجداد مادري شما) توسط سپاه عمر تحت عنوان کنيز و بردگي جوانان و يا شوهرانشان براي اعراب يهودي ميدهد !!! آيا خداوند در قرآن نفرموده است که دين خدا اجباري نيست ؟!! آيا سنت رسول خدا ص براي مسلمان کردن مردم بر مبناي اجبار و شمشير و توحش بود ؟! عمر بر خلاف قرآن و سنت رسول خدا ص عمل کرد زيرا آن دو را قبول نداشت و طبق آئين يهود تحت تآثير دوستان يهودي خود مانند ابوهريره ها و کعب الاحبارها عمل کرد و تا توانست قتل و غارت جنايت و تجاوز جنسي به زنان و دختران ايراني توسط خود و سپاهش انجام داد. شما ها بزرگترين دشمن شيعه هستيد زيرا رهبران عقيدتي شما بزرگترين منافقان و دشمنان اسلام ، رسول خدا ص و اهل بيت ع بودند تمامي امامان معصوم ع به غير از امام حي امام زمان عج توسط شما اهل بدعت به شهادت رسيدند شماها يک مشت رواني هستيد که به متجاوزان جنسي به اجداد مادري خود عشق مي ورزيد شماها دشمن قرآن هستيد و خدا را پرستش نميکنيد زيرا دقيقا بر خلاف کلام خدا عمل کرده و کلام عمر را به کلام خدا ترجيح ميدهيد و شما در واقع عمر پرست و کافريد شما ها قابليت فهم حقيقت و درک حقايق را نداريد و آنچه که همانند افيون شما را بيچاره کرده است تعصب عقيدتي که مبتني بر همان تجاوزات جنسي لشگر عمر در ايران است برويد براي خود گريه کنيد و براي بيچارگي خود فکري بکنيد که بزرگترين بلائي که خداوند ممکن است براي بنده اش نازل کند همين جهل و ناداني است اگر مرد و داراي غيرت هستيد برويد لااقل يک ساعت فکر کنيد و ببينيد که قرآن چه ميگويد و عمر چه کرده است و شما اکنون چه مي کنيد؟ يا حق
188 | عاشق حسين مطهري از پاكستان | Iran - Shiraz | ٢٠:١٢ - ١٨ بهمن ١٣٩٠ |
اقايان نظر دهندگان خصوصا اقاي فاتح نظر تون از حقيقت خيلي بعيد است مثل شما در صدر اسلام هم بودند كه ا دلايل روشن پيامبر را قبول نمي كردند آن چه كه در اين مقاله ذكر شده از كتاب هاي خودتان ذكر شده اگر اينها درست نيست پس مذهب شما نيز درست نيست چون در مذهب شما از زمان ابوبكر تا زمان عمر ابن عبدالعزيز نوشتن حديث ممنوع بوده و اين احاديثي كه در باري فضيلت عمر يا كسي ديگر آمده اينها همه جعل شده اند .و آن كساني كه مي گويند كه فتح ايران در عهده عمر بوده و اين دليل بر حقانيت جناب عمر است من مي گويم كه جارج بوش عراق را از طلم صرام نجات داد پس اهل سنت عراق بش را امام و خليفه خود بدانند.
189 | مباهله | Iran - Tehran | ٠٣:٢٠ - ٢٧ بهمن ١٣٩٠ |
با سلام خدمت تمامي برادران بله عاشق حسين چه بسا خداوند به وسيله ء حاکمي فاسق دين خود را پيش مي برد
ايرانيان بخاطر اين که از ظلم وستم پادشاهان وقت خود به تنگ امده بودند واز طرفي شنيده بودند که اون تبعيض ها واختلاف طبقاتي که در اون زمان بين ايرانيان وجود داشت در دين اسلام وجود نداشته بلکه همه را به برادري ومساوات خوانده وتنها تقوا را سبب برتري قرار داده واز طرفي ايرانيان داراي هوش سرشار بوده وعالماني هم دربين انها فراوان به چشم مي خورده پس از بررسي هاي انجام داده متوجه شدند که دين اسلام کاملتر از دين مجوس بوده وبسياري از ايرانيان خود به استقبال سپاه اسلام رفتند وبا آغوشي باز اسلام ولشکر اسلام را پذيرفتند اما چرا ايرانيان محبت اميرالمومنين علي عليه السلام را در دل قرار دادند نه خليفه دوم را ؟ ايا اين به سبب ظلم وستم وتبعيضهايي نيست که بر خلاف اسلام راستين بين عرب وعجم حاکم وقت قرار داده ؟به عنوان نمونه براي هر عرب دوبرابر عجم از خزانه بيت المال پرداخت ميشده واين بر خلاف سنت رسول ا.. بود که همه را بصورت مساوي نگاه کرده وبرابر مي پرداختند وفرقي ميان عرب وعجم به چشم نميخورده

يدا.. فوق ايديهم
190 | احمد | Iran - Tehran | ١٤:١٥ - ٠١ فروردين ١٣٩١ |
باسلام و تشکر از کساني که اين مطالب را بيان کده اند. بنده به عنوان يک اهل سنت گفتنيم که با بيان اين مطالب خيلي از سوالات برايم روشن شد و جناب عمر را بيشتر و بيشتر شناختم. و کفتنيم که اگر شود بقيه خلفا هم مانند عمر در کتاب سحاح بر رسي شود خوب بلکه عالي است. باز هم تشکر فراوان
191 | محبين علي روحي له الفداء | Iran - Tehran | ١٨:٥٠ - ٠٧ فروردين ١٣٩١ |
با تشکر از صاحب سايت وعرض خسته نباشيد .خيلي ممنون از اينکه صداي حق و فرياد دادگري را به عالم مي رسونيد واز دين خودتان دفاع مي کنيد (0(گفتم دين زيرا شيعيان مذهب ندارند بلکه شيعه همان اسلامي است که پيامبر بنا نهاده است)0)از اهل سنت سوال داشتم که شيعيان وارد بهشت مي شوند يا نه ؟يا اينکه ورود به بهشت به امضاي سه خليفه ي اول آنها نياز دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اعتراف کرديد ولي آشکار نکرديد براي نجات از ضلالت اعتراف خود را آشکار کنيد...اهل تسنن باور کنيد همه ي علماي بزگ شما مي دانند که مذاهب اربعه باطل اند ولي حقيقت را از شما پنهان ميکنند ...مانند اين ....تا حالا از علماي بزرگ و کوچک شما اين حيث را شنيديد؟؟؟؟ {{{{{يا فاطمه ان الله يرضي لرضاک و يغضب لغضبک }}}}} حديثي که در تمام صحاح سته آمده است ولي چون بر عصمت و منزلت فاطمه تاکيد و دلالت مي کند آن را از شما جوانان و از شما عموم مدرم عادي پنهان کردندواين يک حديث بود که بعنوان نمونه براي شما ذکر کردم احاديث بسيار زيادي داريم که از ذکر آنها پرهيز کردم
192 | حسن باوي | Iran - Tehran | ١٨:٥٣ - ٠٧ فروردين ١٣٩١ |
مي توانيد از وبلگ زير استفاده کنيد موضوعات خوبي در باره ي شيعه و سني داردwww.hasanbavi.blogfa.com
193 | رضا | United Kingdom - Manchester | ٢٣:٣٩ - ٢٦ خرداد ١٣٩١ |
با سلام ايا در كتب صحاح حديثي وجود دارد مبني بر اينكه بين پيامبر و عمر در وحي اختلاف وجود داشته؟ يا اينكه عمر پيامبر را از ارتكاب به خطايي بازداشته؟ با تشكر

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
مقاله اي به نام «عمر در صحاح اهل سنت » در سايت گذاشته شده است كه در آنجا به مواردي از اعتراضات عمر به پيامبر صلي الله عليه وآله اشاره شده است براي اطلاع بيشتر به اين آدرس مراجعه كنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
194 | مجنون العلي (ع) | Belgium - Zaventem | ١٢:٠٤ - ١٧ تير ١٣٩١ |
سلام .شادي قلب اميرالمومنين (ع) به منكر علي (ع) بگو نمازخود قضا كند .... نماز بي ولاي او عبادتي است و بي وضو , 1- به برادران اهل سنت ميگم اگه امام علي (ع) را دوست دارند چرا خليفه اول قبول دارند؟ پس دوستي خاله خرسه 2-شما كه اهل سنت هستيد وپيرو سه خليفه,اگه راست ميگوييد بياييد پيرو اهل بيت شويد چون پيغمبر (ص)فرمود :حسين (ع) كشتي نجات است ونگفت خليفه اول كشتي نجات. پس اين پيروي تعصب كوركورانه است. 3-اگه شما ميگوييد حق هستيد وپيرو واقعي هستيد چرا فرقه شما 4فرقه شدوهركدام از شما ديگري رو نهي ميكنه؟وميگه فقط ما وارد بهشت ميشيم. 4-مگه شما شعر امام شافعي رو در مورد مقام علي (ع) نشنيدي:(علي(ع) حُبهُ جُنَه ... قَصيمُ نارَ والجنه ) نتيجه: محبت علي(ع) دين من است ... من دين خويش را به دو عالم نمي دهم يا علي(ع)
195 | شادي | Iran - Tehran | ١٩:٤٠ - ١٩ تير ١٣٩١ |
سلام براي رسيدن به پاسخ خيلي از اين شبهات پيشنهاد ميكنم به كتاب (( آنگاه هدايت شدم )) نوشته دكتر سيد محمد تيجاني سماوي مراجعه بشه. با سپاس.
196 | مرنديز | Iran - Zarrīn Shahr | ١٢:٣٨ - ٢١ تير ١٣٩١ |
براي شناخت بيشتر شيعه وسني رهبران انها رابشناسيد علي و اجدادش/عمر واجدادش
197 | همسنگر بسيجي | Iran - Khorramshahr | ١٢:٤٧ - ١٩ آبان ١٣٩١ |
سلام
خانم مريم ابراهيم کاش کمي معلومات داشتيد تا در حد بحث کردن بوديد اما ندارد.ايرانيان آتش پرست نبودند و هميشه موحد بوده اند. آتش پرستي هيچ نشاني در ايران قبل از اسلام ندارد. ضمنا ما با عمر مسلمان نشديم بلکه بنا بر روحيه يکتاپرستي که داشتيم آخرين دين الهي را پذيرفتيم. اگر عمر و سپاهيان دنيا طلبش به ايران حمله نمي کرذند ما بازهم مسلمان ميشديم نه به ضرب زور که به ميل خود. اسلام ما اگر اجباري بود که دوام نمي آورد. ضمنا ايرانيها بسيار در برابر دين جديد مقاومت کردند و گاهي به سختي پذيرفتند چرا؟ چون اجبار بود و دين جديد با خشونت همراه بود. اما نياکان فهيم ما بتدريج و آگاهانه اسلام واقعي را پذيرفتند. ايرانيان بسياري فوج فوج به حضور پيامبر و ائمه ميرسيدند و اسلام مي آوردند.
198 | توسكا | Iran - Khorramshahr | ١٨:٠٣ - ٢٠ آبان ١٣٩١ |
ببخشيد يکي به من ميگه؟چرا شيعه ها با سني ها لج هستن؟من هيچ يک از اين علمايي که شما ميگيد رو قبول ندارم از يه چيز ديگه(بجز علماي خياليتون)براي رد تسنن برام دليل بياريد.انقد حرف تو دهن مرده نذاريد.اگه نميترسيد چرا سايتاي مدافع تسنن رو فيلتر ميکنيد

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
دليل منطقي و مستدل بهمراه ذكر منبع، مورد قبول هر عاقلي است؛ اگر سخن قابل نقد است بايد با دليل نقد شود و دليل طرف مقابل هم شنيده شود. اينكه شيعه ها با سني ها لج هستند يعني چه؟ ما دليل و مدرك خود را مي آوريم آنها هم مي آورند و ما با دليل از منابع خودشان آنها رد مي كنيم لج بازيي در اين ميان نيست.
اتفاقاً سخن ايشان خودش لج بازي است!
دليل علماي شيعه يا عقلي است و يا از قرآن است و يا از كتب اهل سنت است كه مي توانيد مراجعه كنند و حقيقت را ببينند از شكم خود كه در نياورده اند كه ايشان نسبت به آن حساس هستند؟!
شما مي توانيد دليل را مستند به قول افراد نكنيد بلكه دليل را از جانب خود بيان كنيد و جواب را از ايشان بخواهيد خيلي هم دنبال پذيرش ايشان نباشيد فقط حقيقت را بيان كنيد قبول كرد فبها نكرد نكرد!.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
199 | كاظم از خراسان جنوبي | Iran - Tabriz | ٢٣:٠٩ - ٢٣ آبان ١٣٩١ |
از خداوند متعال ميخواهم شما را هدايت کند. و اگر قابل هدايت نيستيد شما را نيست و نابود نمايد.که در مورد شاگردان مکتب رسو ل الله خدا اينگونه شخن نگوييد.در روز قيامت که خد رسول پاک جلوي شما را بگيرد و از شاگردش دفاع کند انوقت است که مثل يک خوک کثيف پشيمان خواهيد شد.
از خداوند متعال و بزرگ مي خواهم اگر حضرت عمر بد است من را نيست و نابود کند و اگر خوب بوده و شما اينگونه در مورد ايشان سخن مي گوييد.شما را از صفحه روزگار بياندازد.
امين.
200 | امير مهدوي | Iran - Tehran | ١٠:١٦ - ٢٨ آذر ١٣٩١ |
آقاي كاظم خداوند روز قيامت را براي همين كار گذاشته!!!! شمافقط عقلت را بكار بينداز كافي است ببينيد عمر چه خيانتي به پيامبر اكرم صل الله عليه وآله نموده است كه هنوزبعد از 1400سال جهان اسلام به آن دچار گرديده است .اگر اين بنده منحرف خداوند به خانه اميرالمونين علي عليه السلام هجوم نمي برد .فاجعه اي همانند شهادت امام حسين عليه السلام ويارانش اتفاق نمي افتاد.
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها