2024 May 6 - دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
جريان شهادت حُجر بن عُدَي و يارانش
کد مطلب: ٥٩٨٢ تاریخ انتشار: ٠٢ خرداد ١٣٩٢ تعداد بازدید: 1210
يادداشت » عمومي
جريان شهادت حُجر بن عُدَي و يارانش

12 ارديبهشت ماه، تروريستهاي سلفي قبر "حجر بن عدي" در منطقه "مرج عذرا" در حومه دمشق را نبش كردند. در ادامه نكاتي از زندگي اين بزرگ مرد و مظلوميت ايشان آورده مي شود.از جنايات عظيمي كه توسّط عمّال معاويه انجام گرفت و بسياري از مورّخان شيعه و سنّي آن را نقل كرده اند، شهادت «حُجر بن عدي» و ياران گرانقدرش بود. اينان از مردان شايسته و به زهد و تقوا و ايمان شناخته شده بوده اند و فقط به جرم پيروي از اميرالمومنين علي(عليه السلام) و ايستادگي در برابر ناسزاگويي هاي «زياد» نسبت به آن حضرت به طرز فجيعي به شهادت رسيدند، كه فشرده آن چنين است:

زماني كه «مغيرة بن شعبه» از سوي معاويه حاكم كوفه شد، به دستور معاويه در خطبه ها و سخنراني ها نسبت به اميرالمومنين علي(عليه السلام) دشنام و ناسزا مي گفت. در اين ميان «حُجر بن عدي» در برابر او ايستادگي مي كرد و از فضايل اميرالمومنين علي(عليه السلام) مي گفت، و معاويه را رسوا مي ساخت. «حُجر» كه مردي با نفوذ و از شخصيّت هاي معروف كوفه بود، با بيانش توطئه هاي مغيره را خنثي مي ساخت.

جمع زيادي از مردم كوفه نيز با وي همراهي مي كردند و به مخالفت با سخنان «مغيره» مي پرداختند. مغيره كه ترس داشت دست خويش را به خون آنان آلوده سازد، تحمّل مي كرد; ولي هميشه «حُجر» را از پي آمد سخنانش مي ترساند و مي گفت همه حاكمان مانند من تحمّل نخواهند كرد و در برابر تو شدّت عمل به خرج خواهند داد.

مغيره در سال 51 هجري به هلاكت رسيد و آنگاه معاويه «زياد» را كه والي بصره بود، با حفظ سِمَت، به ولايت كوفه منصوب كرد. «زياد» نيز همانند ديگر واليان جور و به دستور معاويه بر فراز منابر و در سخنراني ها به سبّ و بدگويي اميرالمومنين علي(عليه السلام) مي پرداخت كه با مخالفت «حُجر» مواجه مي شد.

«حُجر بن عدي» و يارانش كه تحمّل اين ناسزاگويي ها را نداشتند، در برابر دستگاه ستمگر معاويه و «زياد» ايستادگي كردند و از افشاي حاكم شام و آل ابوسفيان خودداري نمي كردند و به تهديدات «زياد» ستمگر اعتنايي نداشتند.سرانجام زياد، آنها را دستگير كرد و همراه با نامه اي در مذمّت و بدگويي از آنان به شام روانه ساخت.حجر و يارانش را در «مرج عذرا» (منطقه اي در نزديكي دمشق) نگه داشتند، تا حكم آنان از سوي معاويه صادر شود.

از ميان اين گروه كه چهارده تن بودند، هفت تن با وساطت بعضي به نزد معاويه نجات يافتند; ولي حُجر به همراه شش تن از يارانش كه مقاومت مي كردند ـ به جرم دينداري و محبّت به اميرالمومنين علي(عليه السلام)ـ به طرز فجيعي به شهادت رسيدند.(1)

در كتاب كنز العمّال (از كتاب هاي معروف اهل سنّت) آمده است كه حُجر به هنگام شهادت چنين وصيّت كرد:

«لاَ تُطْلِقُوا عَنِّي حَدِيداً وَ لاَ تَغْسِلُوا عَنِّي دَمَاً وَ ادْفِنُونِي فِي ثِيابِي، فَإِنِّي لاق مُعاوِيَةَ بِالْجادَّةِ وَ إِنِّي مُخاصِمٌ»; (غل و زنجير را از دست و پايم باز نكنيد و خونم را نشوييد و مرا در پيراهنم دفن كنيد! چرا كه مي خواهم به اين صورت معاويه را در قيامت براي دادخواهي در پيشگاه خدا ديدار كنم).(2)

قبر جناب حجر و يارانش در منطقه «مرج عذرا»، در نزديكي دمشق معروف و مشهور است و زيارتگاه گروه زيادي از مسلمانان بود كه متاسفانه در 12 ارديبهشت به دست متجاوزين كج فهم تخريب و نبش قبر شد.

شهادت حُجر بن عدي و يارانش چه در همان زمان و چه پس از آن، مورد اعتراض شديد مردم قرار گرفت و از آن به عنوان لكّه ننگي در زندگي معاويه ياد مي شد.

امام حسين(عليه السلام) در نامه اي به معاويه به شهادت حُجر و يارانش اشاره مي كند و مي فرمايد:

«أَلَسْتَ قَاتِلَ حُجْر، وَ أَصْحابَهُ الْعابِدِينَ المُخْبِتِينَ، اَلَّذِينَ كَانُوا يَسْتَفْظِعُونَ الْبِدَعَ، وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ، فَقَتَلْتَهُمْ ظُلْماً وَ عُدْواناً، مِنْ بَعْدِ ما أَعْطَيْتَهُمُ الْمَواثِيقَ الْغَلِيظَةَ، وَ الْعُهُودِ الْمُؤَكَّدَةَ، جُرْأَةً عَلَي اللّهِ وَاسْتِخْفَافاً بِعَهْدِهِ»; (اي معاويه! آيا تو همان نيستي كه حجر و يارانش را كه عابد و در برابر خدا متواضع بودند، به قتل رساندي؟ آنان كه از بدعت ها بيزار بودند; امر به معروف و نهي از منكر مي كردند; ولي تو آنان را از روي ستم و عداوت ـ پس از پيمان هاي محكم (در عدم تعرّض به آنان) ـ كشتي و اين عمل را از روي نافرماني در برابر خداوند و سبك شمردن پيمان او انجام دادي).(3)

عايشه نيز در ملاقاتي با معاويه به وي گفت: چرا حُجر و يارانش را كشتي؟ معاويه پاسخ داد: مصلحت امّت را در آن ديدم!!! عايشه گفت: از رسول خدا شنيدم كه درباره آنان مي فرمود:

«سَيُقْتَلُ بِعَذْراءَ نَاسٌ، يَغْضِبُ اللهُ لَهُمْ وَ أَهْلُ السَّماءِ»; (به زودي در منطقه «عذراء»، مردماني كشته مي شوند كه خداوند و آسمانيان به خاطر آنان خشمگين مي شوند).(4)

از «حسن بصري» نقل شده است كه مي گفت: معاويه چهار عمل زشت انجام داد كه هر يك از آنها به تنهايي جرم و جنايت بزرگي محسوب مي شود و براي تبهكاري معاويه كافي است... يكي از آن چهار مورد، كشتن حُجر بن عدي بود. سپس دو بار گفت:

«وَيْلا لَهُ مِنْ حُجْر وَ أَصْحابِ حُجْر»; (واي بر وي (معاويه) از ماجراي حُجر و ياران حُجر!).(5)
ماجراي شهادت حجر به قدري مظلومانه بود كه خود معاويه نيز ـ به ظاهر ـ از پي آمد اُخروي آن وحشت داشت!
در كامل ابن اثير به نقل از ابن سيرين آمده است كه معاويه به هنگام مرگ مي گفت:
«يَوْمِي مِنْكَ يا حُجْرُ طَوِيلٌ»; (اي حُجر! روزي طولاني (براي محاكمه نزد خدا) با تو خواهم داشت).(6)

پي نوشت:
(1) . رجوع كنيد به: تاريخ طبري، ج 4، ص 187-207; كامل ابن اثير، ج 3، ص 472-486; مختصر تاريخ دمشق، ج 6، ص 235-242; مروج الذهب، ج 3، ص 3-4; الغدير، ج 11، ص 37 به بعد و اعيان الشيعة، ج 4، ص 569-586.
(2) . كنز العمّال، ج 11، ص 353، حديث شماره 31724; همچنين رجوع كنيد به: اسدالغابة، ج 1، ص 386 و الاصابة، ج 1، ص 315.
(3) . الامامة والسياسة، ج 1، ص 203; همچنين رجوع كنيد به: بحارالانوار، ج 44، ص 213.
(4) . مختصر تاريخ دمشق، ج 6، ص 241 و الاصابة، ج 1، ص 315.
(5) . تاريخ طبري، ج 4، ص 208 و كامل ابن اثير، ج 3، ص 487.
(6) . كامل ابن اثير، ج 3، ص 487.


Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها