2024 March 19 - سه شنبه 29 اسفند 1402
امام علی (ع) از دیدگاه اندیشمندان غیرمسلمان
کد مطلب: ٥٩١٧ تاریخ انتشار: ٢١ فروردين ١٤٠١ - ١٦:٣٧ تعداد بازدید: 44287
يادداشت » عمومي
امام علی (ع) از دیدگاه اندیشمندان غیرمسلمان

حضرت علی (علیه السلام) شخصیتی بزرگ و بی بدیل است که در طول تاریخ همواره مورد مدح و ستایش بزرگان قرار گرفته و حتی کسانی که به امامت علی (علیه السلام) باور ندارند نیز ، او را در نوع خود یگانه و بی نظیر می دانند؛ مطلبی که پیش رو دارید نمونه ای است از گفتار اندیشمندان غیر مسلمان درباره علی (علیه السلام) ... :

 

"جبران خلیل جبران" که از علمای بزرگ مسیحیت، مرد هنر و صاحب ذوق بدیعی است لب به ستایش علی گشوده و چنین می گوید: "به عقیده من علی بن ابیطالب (پس از پیامبر) نخستین مرد از قوم عرب است که وجودش، همه فضائل کامل بودن را در قوم خویش دمید و آهنگ آن را به گوش مردمی رسانید که پیش از آن مانند آن را نشنیده بودند و در بین تاریکی های جاهلیت از روش روشن او متحیر ماندند؛ پس کسی که طریق علی را پسندید به فطرت سلیم بازگشت و آن که از باب خصومت وارد شد جاهیلت را ترجیح داد."جبران معتقد بود که: "دو طایفه شیفته روش علی بودند یکی خردمندان پاکدل و دیگری نیکو سرشتان با ذوق، علی بن ابیطالب شهید عظمت خویش گشت او از دنیا رفت در حالی که نماز بر زبانش جاری و دلش از شوق خدا لبریز بود. مردم عرب، حقیقت مقام او را درک نکردند تا گروهی از مردم کشور همسایه آنها (ایران) برخاسته، این گوهر گرانبها را از سنگ تشخیص داده و او را شناختند."

جبران اضافه می کند که : "علی (علیه السلام) مانند پیغمبران درگذشت، مقام و شأن او در بصیرت و بینایی چون پیغمبران، مختص شهر ، بلد ، قوم ، زمان و مکان نبوده و شخصیتی بین المللی داشت."

جبران همیشه نام علی (علیه السلام) را در مجالس خاص و عام به زبان می آورد ، تعظیم می کرد و می گفت علی از جهان رفت در حالی که هنوز رسالتش را به کمال، تبلیغ نکرده بود.

"شبلی شمیل" دانشمندی است که در سال 1335 هجری درگذشت ، وی شاگرد برجسته مکتب داروین بود و نخستین کسی است که نظریه "قوه" را در شرق منتشر کرد سپس برخلاف مکتب استاد خود که فردی الهی بود، به انکار مقدسات و جهان ماوراء طبیعت برخاست و تا لحظه مرگ از مکتب مادیگری پیروی نمود.

وی با اصراری که در انکار توحید داشت، در برابر شخصیت علی (علیه السلام) سر تعظیم فرود آورده و در مورد او چنین می گوید: "امام و پیشوای انسان ها علی بن ابیطالب بزرگ بزرگان و یگانه نسخه ای است که با اصل خود «پیامبر(صلی الله علیه و آله)» مطابق است هرگز اهل شرق و غرب، سخنرانی نظیر او در گذشته و حال ندیده است."

"میخائیل نعیمه" که از دانشمندان مسیحی است در مقدمه ای که بر کتاب "صوت العدالة الانسانیة" نوشته درباره حضرت علی (علیه السلام) چنین می گوید: "پهلوانی امام (علیه السلام) تنها در میدان جنگ نبود بلکه او در روشن بینی، پاکدلی، بلاغت، سحر بیان ، اخلاق فاضله ، شور ایمان، بلندی همت ، یاری ستمدیدگان و ناامیدان، متابعت حق و راستی و بالجمله در همه صفات پهلوان بود. اگرچه مدت زیادی از حضور او گذشته، اما هرگاه بخواهیم بنیاد زندگی نیکو و سعادتمندی را بگذاریم باید به روش او رجوع کرده و دستور و نقشه را از او بگیریم.""جرج جرداق" مسیحی، نویسنده معروف لبنانی در کتاب "صوت العدالة الانسانیة " درباره علی (علیه السلام) چنین می نویسد: ای دنیا چه می شد اگر همه نیروهایت را در هم می فشردی و دوباره شخصیتی مانند علی با آن عقل، قلب، زبان و شمشیر نمودار می کردی؟""کارلایل" فیلسوف انگلیسی ، هر گاه به نام علی (علیه السلام) می رسید بزرگی علی چنان او را به وجد می آورد و نیروی عظمت آن حضرت چنان تحریکش می کرد که از بحث علمی بیرون می شد و بی اختیار شروع به مدیحه سرایی او می کرد ، او درباره علی چنین می گوید: "ما نمی توانیم علی را دوست نداشته باشیم و به وی عشق نورزیم زیرا هر چه خوبی هست که ما آن را دوست داریم همه در علی جمع است. او جوانمرد شریف و بزرگواری بود که دلش سرشار از مهر و عطوفت و دلیری بود، از بشر شجاع تر، اما شجاعتش آمیخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود.

پیش از رحلت خود درباره قاتلش از او نظر خواستند ، فرمود: اگر زنده ماندم خود می دانم چه کنم و اگر درگذشتم اختیار با شماست، اگر می خواهید او را قصاص کنید یک ضربه بیشتر به او نزنید و اگر عفو کنید به تقوا نزدیکتر است."

"لامنس" یک کشیش بلژیکی است که در زبان عربی و تاریخ عرب مهارت داشت. او درباره علی (علیه السلام) می گوید: "برای عظمت علی این بس که تمام اخبار و تواریخ علمی اسلامی از او سرچشمه می گیرد. او حافظه و قوه شگفت انگیزی داشت. علمای اسلام از مخالف و موافق، از دوست و دشمن مفتخرند که گفتار خود را به علی مستند دارند چه گفتار او حجیت قطعی داشت، او باب مدینه علم بود و با روح کلی پیوستگی تام داشت.""مادام دیالافوا" ، در مقام تعریف حضرت علی (علیه السلام) چنین می نویسد: "احترام علی (علیه السلام) در نزد شیعه به منتهی درجه است و حقاً هم باید این طور باشد زیرا این مرد بزرگ علاوه بر جنگها و فداکاری هایی که برای پیشرفت اسلام کرد، در دانش ، فضائل ، عدالت و صفات نیک بی نظیر بود و نسلی پاک و مقدس نیز از خود باقی گذارد. فرزندانش نیز از او پیروی کردند و برای پیشرفت مذهب اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند. علی (علیه السلام) کسی است که در قضاوت به منتها درجه عدالت رفتار می کرد و در اجرای قوانین الهی اصرار و پافشاری داشت. علی کسی است که اعمال و رفتارش نسبت به مسلمانان منصفانه بود، او کسی است که تهدید و نویدش قطعی بود. "

 

 

"مادام دیالافوا " در ادامه این بحث می گوید:" چشمان من گریه کنید، اشک های خود را با آه و ناله من مخلوط نمایید و برای اولاد پیامبر که مظلومانه شهید شدند، عزاداری کنید."

 

"پطروشفسکی" استاد دانشگاه لنینگراد می گوید: "علی (علیه السلام) تا سرحد شور و عشق پای بند دین، صادق و راستگو بود... و مقام صفات اولیاءالله در وجودش جمع بود."

 

 


 

مطلبی که پیش رو دارید نمونه‌ای است از گفتار اندیشمندان غیر مسلمان درباره علی (علیه السلام) ... :

 

 

بی نظیری علی ( علیه السلام )

 

 

مادام دیالافوا ـ سیاح فرانسوی ـ گوید : « احترام علی ( علیه السلام ) در نزد شیعه به منتهی درجه است ، و حقاً هم باید این طور باشد ؛ زیرا این مرد بزرگ علاوه بر جنگ ها و فداکاری ها که برای پیشرفت اسلام کرد ، در دانش ، فضایل ، عدالت و صفات نیک بی نظیر بود ، و نسلی پاک و مقدس هم از خود باقی گذارد . فرزندانش نیز از اوپیروی کردند ، و برای پیشرفت مذهب اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند . امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) کسی است که همه ی بت هایی را که اعراب ، شریک خدای یگانه می پنداشتند شکست ، و وحدت و یگانه پرستی را تبلیغ کرد . علی کسی است که تمام اعمال و رفتارش نسبت به مسلمانان منصفانه بود . علی ( علیه السلام ) کسی است که تهدید و نویدش قطعی بود . « مادام دیالافوای مسیحی » در ادامه ی این بحث ، خطاب به خود چنین می گوید :

 

 

چشمان من ! گریه کنید و اشک های خود را با آه و ناله ی من مخلوط نمایید ! و برای اولاد پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) که مظلومانه شهید شدند ، عزاداری کنید » . (1)

 

علی ( علیه السلام ) دارای بزرگواری و شرافت نفس

 

 

ژنرال سرپرسی سایکس ـ از مشاهیر خاورشناسان انگلیسی ـ می گوید : « او [ علی بن ابیطالب ( علیه السلام ) ] از میان خلفا به شرافت و بزرگواری نفس مشهور ، و به غایت مراقب حال زیردستان خود بود . القائات فرستاده ها و نماینده ها در او تأثیری نداشت . به هدیه های آنان ترتیب اثر نمی داد ، با حریف مکار و غدار خود معاویه ابداً طرف نسبت نبود که برای رسیدن به مقصودی که داشت سخت ترین جنایات را مرتکب شده و رذل ترین وسایل را برای پیشرفت خودش بر می انگیخت . دقت و مراقبت های خیلی سخت او [ علی ( علیه السلام ) ] در امانت و دیانت باعث شده بود که اعراب حریص که تمام امپراطوری را غارت کرده بودند از وی ناراضی باشند . لیکن صداقت ، صحت عمل ، دوستی کامل ، ریاضت ، عبادت از روی صدق ، خلوص یا تجرد، وارستگی ، آداب و خصایل محموده ی قابل توجهی که در او وجود داشت حقیقتاً صورت قابل ستایشی به وی داده بود . این که اهالی ایران در او مقام ولایت قایل شده و او را به اصطلاح سرپرست حقیقی و مربی الهی می دانند واقعاً این قاعده قابل تحسین و شایان بسی تمجید است . اگر چه مقام و مرتبه ی او خیلی بالاتر از این ها است » . (2)

 

تنها راه چاره ، دوست داشتن علی ( علیه السلام )

 

 

جانین ـ شاعر آلمانی ـ گوید : « علی ( علیه السلام ) را جز آن که دوست بداریم و شیفته او باشیم چاره ای نداریم ؛ زیرا جوان شریف و بزرگواری بود ، وجدان پاکی داشت که از مهربانی و نیکی لبریز بود ، و قلبش مملو از یاری و فداکاری بود ، و از شیر شرزه شجاع تر بود ، ولی شجاعتی ممزوج با رقت ، لطف ، دلسوزی ، مهر و عاطفه » . (3)

 

برترین افراد عرب

 

 

پروفسور استانسیلاس ـ گوریارد ـ فرانسوی ـ گوید : « معاویه از بسیاری جهات برخلاف قواعد اسلام رفتار کرده است ، چنان که با علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) که پس از پیغمبر اسلام ( صلی الله علیه و آله ) بزرگ ترین ، شجاع ترین ، پرهیزگارترین ، فاضل ترین ، و خطیب ترین افراد عرب به شمار می رفت ، در افتاد » . (4)

 

تخطی نکردن علی علیه السلام از راه راست

 

 

جرجی زیدان ـ نویسنده و دانشمند مسیحی عرب ـ گوید : « معاویه و دوستانش برای پیشرفت مقاصد فردی خود از هیچ جنایتی دریغ نداشتند ، اما علی ( علیه السلام ) و همراهان او ، هیچ گاه از راه راست ، و دفاع از حق و شرافت ، تخطی و تجاوز نمی کردند ... » . (5)

 

بالاتر از مسیح ( علیه السلام )

 

 

جرجی زیدان : « اگر بگویم مسیح از علی ( علیه السلام ) بالاتر است عقلم اجازه نمی دهد ، و اگر بگویم علی ( علیه السلام ) از مسیح بالاتر است دینم اجازه نمی دهد » . (5)

 

پهلوانی در عین دلیری دلسوز و رقیق القلب

 

 

بارون کاردایفو ـ دانشمند فرانسوی ـ گوید : « علی ( علیه السلام ) مولود حوادث نبود ، بلکه حوادث را او به وجود آورده بود ؛ اعمال او مخلوق فکر و عاطفه و مخیله ی خود اوست ؛ پهلوانی بود در عین دلیری دلسوز و رقیق القلب ، و شهسواری بود که هنگام رزم آزمایی ، زاهد از دنیا گذشته بود . به مال و منصب دنیا اعتنایی نداشت ، و در حقیقت جان خود را فدا نمود . روحی بسیار عمیق داشت که ریشه ی آن ناپیدا بود و در هر جا خوف الهی او را فرا گرفته بود » . (6)

 

پای بند دین در حد شور و عشق

 

 

ایلیا پاولویچ ـ پطروشفسکی مورخ و خاور شناس روسی ـ گوید : « علی ( علیه السلام ) ، پرورده ی محمد ( صلی الله علیه و آله ) عمیقاً به وی در امر اسلام وفادار بود . علی ( علیه السلام ) تا سر حد شور و عشق پای بند دین ، صادق و راستگو بود . در امور اخلاقی بسیار خرده گیر بود . هم سلحشور بود و هم شاعر ، و همه ی صفات لازمه ی اولیاء الله در وجودش جمع بود ... » . (7)

 

شجاع بی همتا و قهرمان یکه تاز

 

 

بارون کارادوو ـ مورخ و محقق فرانسوی ـ گوید : « علی ( علیه السلام ) آن شجاع هبی همتا و قهرمان یکه تازی بودکه پهلو به پهلوی پیامبر می جنگید. و به اعمال برگزیده و معجزه آسایی قیام نمود ؛ در معرکه ی بدر ، بیست ساله بود که با یک ضرب دست ، یکه سوار قریش را دو نیم کرد؛ در احد شمشیر پیامبر ( ذوالفقار ) را به دست گرفت و بر سرها ، خود ( کلاهخود ) می شکافت و بر تن ها جوشن می درید ، و در یورش بر قلعه های یهود خیبر ، با یک دست دروازه سنگین آهنین را از جای کند ، و آن را بالای سر خود سپر ساخت . و اما پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) ، او را بسیار دوست می داشت و به او بسی وثوق داشت . روزی به سوی علی ( علیه السلام ) اشاره کرد و گفت : « من کنت مولاه فعلی مولاه » . (8)

 

بسیار زیرک و سریع الادراک

 

 

جرج جرداق ـ نویسنده ی مسیحی عرب ـ می گوید : « علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) ـ در منبر ، با آرامش خاطر و اعتماد کامل به خویشتن و سخن عادلانه ی خود ، می ایستاد و سخن می گفت : او بسیار زیرک و سریع الادراک بود . و راز دل مردم ، هو س ها و خواست های درونی آنان را به خوبی می دانست . دلی داشت مالامال از مهر ، آزادی ، انسانیت و فضیلت ، ... علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) با راستی و راست گویی در زندگی شناخته شد و امتیاز یافت » . (9)

 

« واقعاً سزاوار است که در جهان امروز ، آتش افروزان جنگ ، عوامل و مسببان بدبختی های ملت ها و افراد ، به سخنان و کمک قهرمان اندیشه ی عربی ، بزرگ مرد وجدان انسانی علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) گوش فرا دهند و آن ها را حفظ کنند و در مقابل گوینده ی بزرگ آن سخنان ، سر تعظیم فرود آوردند .» (10)

 

علی ( علیه السلام ) شهید عظمت خود

 

 

جرج جرداق در جای دگر کتابش می نویسد : « در نظر من ، فرزند ابوطالب ( علیه السلام ) نخستین مرد عرب بود که با روح کلی ، یار و همنشین بود ؛ علی ( علیه السلام ) شهید عظمت خود شد ؛ او در حالی جان سپرد که نماز را در میان دو لب داشت ، او با دلی سرشار از عشق خدا در گذشت . تازیان ( عرب ها ) قدر و مقام راستین وی را نشناختند تا آن که از همسایگان پارسی آنان مردمانی برخاستند که گوهر و سنگریزه را به خوبی از یکدیگر باز شناختند » . (11)

 

بیدار کننده بردگان

 

 

جرج جرداق مسیحی در بحث « بردگی » نظر علی ( علیه السلام ) و عمر بن خطاب را مقایسه نموده ، می گوید :

 

« عمر گفت : مردم را چرا به بندگی گرفتید ؟ و در حال که مادرانشان آنان را آزاده زاده اند . این گفتار متوجه اربابان است و جز نصیحتی بیش نیست . ولی علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) بردگان را بیدار می کرد و می فرمود :

 

« بنده ی دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است » بلندی اندیشه را بنگر » . (12)

 

علی ( علیه السلام ) کشته عدالت

 

 

جرج جرداق کلام رسایی درباره عدالت امام علی ( علیه السلام ) دارد : « قتل فی محرابه لعدالته » علی ( علیه السلام ) به خاطر عدالت خویش در محراب نمازش کشته شد » . (13)

 

متلاطم نشدن دریای وجود علی ( علیه السلام )

 

 

جرج جرداق : « آب های عالم ؛ آب حوض ، آب استخر ، آب دریاچه و آب اقیانوس قابلیت تلاطم را دارد ، ولی چیزی که متلاطم نشد ، دریای وجود علی ( علیه السلام ) بود که هیچ کس و هیچ چیزی نتوانست آن را متلاطم کند » . (14)

 

قطب عالم اسلام

 

 

جرج جرداق : « علی بن ابی طالب ، در خرد ، یگانه بود ، او قطب اسلام و سرچشمه ی معارف و علوم عرب بود ، هیچ دانشی در عرب وجود ندارد ، مگر آن که اساسش را علی علیه السلام پایه گذاری کرده ، یا در وضع آن ، سهیم و شریک بوده است » . (15)

 

سلطنت بردل ها

 

 

جرج جرادق : « ای دنیا چه می شود اگر تمام نیروهای خود را فشرده سازی ، و در هر زمان مردی چون علی را ، با خرد و قلب و زبان و ذوالفقارش بیاوری . اگر چه علی ( علیه السلام ) چون امویان بر مردم حکومت نکرد و رسالتش برای چنان حکومتی نبود ، اما حکومت بر دل های مردم پاک سیرت را از دست نداد . ویژگی هایی که او به عنوان یک انسان نمونه و والا داشت ، این شایستگی را به وی داد که بر دل ها سلطنت کند » . (16)

 

شهید بزرگوار

 

 

جرج جرداق ـ ادیب و نویسنده مشهور لبنانی ـ گوید : « علاقه علی ( علیه السلام ) نسبت به مردم ، و محبت و دوستی مردم نسبت به علی ( علیه السلام ) ، گواه آن است که بزرگوار حقیقی ، کسی است که دوستدار نیکی باشد و در راه آن شهید شود ، علی ( علیه السلام ) همان شهید بزرگوار است » . (17)

 

کوه استوار

 

 

جرج جرداق : « آری علی ( علیه السلام ) در گذرگاه تاریخ به عنوان امام حق و نیکی ، همانند کوهی استوار قرار گرفته ، به گونه ای که حوادث کوبنده و بادهای سخت ، آن را متزلزل نمی کند . آنان که با علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) دشمنی می کردند هم خود گمراه شدند و هم دیگران را گمراه ساختند و سرانجام سربه زیر خاک فرو بردند و خاموش شدند و از آن ها نام و نشانی ، جز لعن و نفرین اسنان های آگاه باقی نماند .

 

وجدان پاک انسان ها ، آن ها را از بین رفته و ذلیل می شمارد ، اگر گناه و زشتی و تبه کاری ، در پیشگاه وجدان انسان ، ارزش داشته باشد آن ها هم ارزشی دارند » . (18)

 

علی ( علیه السلام ) شعله های فروزان در دل ها

 

 

جرج جرداق : « علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) شعله های فروزان در دل ها ، و حرارتی نیرو بخش در جان ها ، و منطقی شفابخش در عقل ها است . او مستند شناخته و معتقد است که پیامبر ( صلی الله علیه و اله ) اسلام وصیت کرده ، و حتی از صحابه ، قلم و دوات خواسته که حضرت علی ( علیه السلام ) را به جانشینی خود کتباً منصوب کند . ولتر از اجرا نشدن این وضعیت متأسف است و می گوید : آخرین اراده ی پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و اله ) اجرا نشد»، زیرا او علی ( علیه السلام ) را به جانشینی خود منصوب کرده بود ، و حال آن که پس از مرگش ، عده ای ابوبکر را برگزیدند » . (19)

 

یگانه نسخه ی عالم

 

 

شبلی شمیل ـ از پیشتازان مکتب مادیگری ـ می گوید : « امام علی ابن ابی طالب ( علیه السلام ) بزرگ بزرگان ، یگانه نسخه ای است که نه شرق و نه غرب ، نه در گذشته و نه در امروز صورتی مطابق این نسخه ندیده است » . (20)

 

همانند پیامبران (علیه السلام)

 

 

جبران خلیل جبران ـ یکی از بزرگترین نویسندگان و متفکران مسیحی عرب ـ می گوید : « من معتقدم که فرزند ابوطالب نخستین عرب بود که با روح کلی ، رابطه برقرار کرد . او نخستین شخصیت از عرب بود که لبانش نغمه ی روح کلی را در گوش مردمی طنین انداز نمود که پیش از او نشنیده بودند ... او از این دنیا رخت بر بست در حالی که رسالت خود را به جهانیان نرسانیده بود . او چشم از این دنیا پوشید مانند پیامبرانی که در جوامعی مبعوث می شدند که گنجایش آن پیامبران را نداشتند ، و به مردمی وارد می شدند که شایسته ی آن پیامبران نبودند ، و در زمانی ظهور می کردند که زمان آنان نبود . خدا را در این کار حکمتی است که خود داناتر است » . (21)

 

شهید عدالت

 

 

کارلایل ـ فیلسوف بزرگ انگلیسی ـ می گوید : « ما را نمی رسد جز آن که علی ( علیه السلام ) را دوست بداریم و به او عشق بورزیم ، چه او جوان مردی است بس عالی قدر و بزرگ نفس ، از سرچشمه ی وجدانش خیر و نیکی می جوشید ، از دلش شعله های شور و حماسه زبانه می زد ، شجاع تر از شیر ژیان بود ولی شجاعتی ممزوج با لطف ورحمت و عواطف رقیق و رافت ... در کوفه کشته شد ، شدت عدلش موجب این جنایت گردید ، چنانکه هر کس را ماند خود عادل می دید ، پیش از مرگش درباره ی قاتل خود گفت : و اگر زنده ماندم خودم نمی دانم [ با ضارب چه کار کنم ] و اگر در گذشتم کار به دست شما است ، اگر خواستید قصاص نمایید در برابر یک ضربت تنها زنید ، اگر در گذرید به تقوا نزدیک تر است . (22)

 

علی ( علیه السلام ) مظهر حق

 

 

میخائیل نعمیه ـ نویسنده صاحب نظر و متفکر مسیحی عرب ـ می گوید : « قدرت نمایی و قهرمانی امام علی ( علیه السلام ) تنها در حدود میدان های جنگ نبود ، قهرمانی بود در صفای بصیرت ، و طهارت وجدان ، و سحر بیان ، و حرارت ایمان ، و عمق روح انسانیت ، و بلندی همت ، و نرمی طبیعت ، و یاری محروم و رهایی مظلوم از چنگال متجاوز و ظالم ، و فروتنی برای حق به هر صورت و مظهری که حق برایش تجلی نماید ، این نیروی قهرمانی همیشه محرک و انگیزنده است گر چه روزگارها از آن بگذرد ...

 

دانشمندان غربی پای منبر علی ( علیه السلام )

 

 

نویسیان ـ دانشمند مسیحی ـ می گوید : « اگر امام علی ( علیه السلام ) این خطیب با عظمت و این گوینده ی زبر دست ، امروز در همین عصر ، بر منبر کوفه می نشست ، شما می دیدید که مسجد کوفه با آن همه وسعت ، از مردم مغرب زمین و دانشمندان جهان برای استفاده از دریای خروشان علم علی ( علیه السلام ) موج می زد » . (23)

 

شیر خدا

 

 

واشنگتن ارونیک ـ محقق و نویسنده آمریکایی ـ می گوید : « علی ( علیه السلام ) از برجسته ترین خانواده های نژاد عرب ، یعنی قریش بود . او دارای سه خصلت بزرگ : شجاعت ، فصاحت ، و سخاوت بود . روح دلیر و شجاع او بود که او را شایسته عنوان ( شیرخدا ) نمود ، لقبی که پیغمبر ( صلی الله علیه و آله ) به او عطا فرمود» . (24)

 

ستاره درخشان علم و ادب

 

 

دکتر بولس سلامه ـ ادیب و حقوق دان بزرگ مسیحی ـ می گوید : « علی ( علیه السلام ) به مقامی رسیده است که یک دانشمند ، او را ستاره درخشان آسمان علم و ادب می بیند ، و یک نویسنده برجسته ، از شیوه نگارش او پیروی می کند ، و یک فقیه ، همیشه بر تحقیقات و ابتکارات او تکیه دارد . علی ( علیه السلام ) در قضاوت های خود استثنایی قایل نمی شد ، و به طور مساوی آنچه را که شایسته بود حکم می کرد ، و تفاوتی میان ارباب و بنده نمی گذاشت . علی ( علیه السلام ) همواره از وضع رقت بار یتیمان و فقیران بسیار متأثر و غمگین می شد » . (25)

 

دانشمند بی نظیر اسلام

 

 

رودلف زیگر ـ محقق و نویسنده آلمانی ـ می گوید : « در صدر اسلام علی ابن ابی طالب ( علیه السلام ) ، یکی از دانشمندان بی نظیر اسلام بود . علی ( علیه السلام ) در کشورهای دیگر به خصوص در ایران به خوبی شناخته می شد در حالی که مردی جوان به شمار می آمد ، و کمتر اتفاق می افتاد که یک دانشمند جوان بتواند در خارج از زادگاه خویش معروفیت و احترام پیدا کند » . (26)

 

نمونه کامل تقوی

 

 

ویل دورانت ـ خاورشناس مشهور انگلیسی ـ می گوید : « علی ( علیه السلام ) در جوانی ، نمونه کامل تواضع ، تقوا ، نشاط و اخلاص ، در راه دین است . خوش منظر و نیکو خصال ، و پر اندیشه و درست پیمان بود » . (27)

 

دروازه ی شهر علم

 

 

لامنس ـ خاورشناس معروف بلژیکی ـ می گوید : « برای علی ( علیه السلام ) این بس است که تمام اخبار و معارف اسلامی ، از او سرچشمه می گیرد ، او حافظه و نیروی شگفت انگیزی داشته است . همه علما و دانشمندان ، اخبار و احادیث خود را برای وثوق و اعتبار به او می رسانند . علمای اسلام از مخالف و موافق ، از دوست و دشمن ، مفتخرند که گفتار خود را به علی ( علیه السلام ) مستند کنند ؛ چه گفتار او حجیت قطعی داشت و او دروازه ی شهر علم بود ، و با روح کلی پیوستگی کامل داشت » . (28)

 

دریا فضایل

 

 

رینولدالین نیکلسون ـ محقق و خاورشناس معروف انگلیسی ـ می گوید : « علی ( علیه السلام ) برجستگی ها و فضایل بسیار داشت . او هوشیار ، دور اندیش ، شجاع ، صاحب رای ، حلیم ، وفادار و شریف بود » . (29)

 

علی ( علیه السلام ) مرد عقیده و احتجاج

 

 

ابوالفرج اهرون مشهور به ابن العبری ـ مورخ و دانشمند مسیحی ـ می گوید : « علی ( علیه السلام ) بود که در عصر خلفا ، خلأ ناشی از فقدان حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله ) را جبران نمود . او مبارزات عقیدتی را ، پس از پیغمبر ( صلی الله علیه و آله ) بر عهده داشت . احتجاجات و مناظرات آن حضرت ، در تاریخ گواه این مدعی است .

 

وجود مقدس حضرتش ، در کنار خلفا ،خلأیی را که از فقدان مقام والای نبوی حاصل شده بود ، پر می کرد و کتاب های شیعه و سنی ، سرشار است از این گونه مسایل ، و نمونه بارزش سخن عمر : « لولا علی لهلک عمر» است ؛ که حداقل هفتاد بار آن ، در تاریخ ضبط گردیده است » . (30)

 

پی نوشت :

 

 

1. اسد علیزاده ، اکبر ، امام علی علیه السلام از نگاه اندیشمندان غیر شیعه ، ص 100 -101 .

 

2. همان ، ص 101 - 102 .

 

3. سراج ، محمد ابراهیم ، امام علی علیه السلام خورشید بی غروب ، ص 324 .

 

4. همان .

 

5. همان ، ص 325 .

 

6. کریم خانی ، صمدانی ، علی علیه السلام فرانسوی ادیان ، ص 16 .

 

7. سراج ، محمد ابراهیم ، امام علی علیه السلام خورشید بی غروب ، ص 325 .

 

8. همان ، ص 331 .

 

9. همان ، ص 333 .

 

10. جرج جرداق ، امام علی علیه السلام صدای عدالت انسانی ، ترجمه ی هادی خسرو شاهی ، ج 4 ، ص 468 .

 

11. همان ، ص 467 .

 

12. جرج جرداق ، الأمام علی علیه السلام صوت العداله الأنسانیه ، ج 5 ، ص 1222.

 

13. جرج جرداق ، امام علی علیه السلام صدای عدالت انسانی ، ترجمه ی هادی خسرو شاهی ، ج 1 ، ص 227 .

 

14. مظاهری ، حسین ، چهارده معصوم ، ص 49.

 

15.همان ، ص 52 .

 

16.جرج جرداق ، الأمام علی علیه السلام صوت العداله الأنسانیه ، ج 1 ، ص 103 .

 

17. رهبر ، محمد تقی ، علی علیه السلام ابر مرد مظلوم ، ص 292 .

 

18. جرج جرداق ، امام علی علیه السلام صدای عدالت انسانی ، ترجمه هادی خسرو شاهی ، ج 6 ، ص 716 .

 

19. همان ، ص 716 - 717 .

 

20. جمعی از دبیران ، داستان غدیر ، ص 293 .

 

21. جعفری ، محمد تقی ، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ، ج 1 ، ص 171 .

 

22. عبدالفتاح عبد المقصود ، الأمام علی بن ابی طالب علیه السلام ، ج 1 ، مقدمه ، ترجمه ی سید محمد مهدی جعفری ، ص سیزده .

 

23. همان ، ص پانزده .

 

24. رضایی ، عبدالرحمن ، در آستانه آفتاب ، ص 39 .

 

25. کریم خانی ، صمدانی ، علی علیه السلام فراسوی ادیان ، ص 15 .

 

26. همان ، ص 20 .

 

27. همان ، ص 23 .

 

28. همان ، ص 24 .

 

29. همان ، ص 25 .

30.همان ، ص 27 .



Share
41 | ابوالفضل سياه منصوري | | ١٠:٢١ - ٢٠ مرداد ١٣٩١ |
ممنون از نظرات همه دوستان امير المومنين . اما نظر مخالفان اصلا اهميت ندارد . هر وقت شيعه شدند نظر بدند
42 | سيد عبدالحميد حسنياري | | ١٥:٠٧ - ١٨ مهر ١٣٩١ |
من از محققين که در باره امام علي (ع) معلومات و حقانيت را براي آن اشخاص که حقائق را درک نکرده و اگر کرده به آن عمل نمي کند سپاسگذارم. والسلام
43 | علي رضا مشعلي | | ١٥:٣٢ - ٢٨ مهر ١٣٩١ |
از همه جهانيان و انديشمندان كه به ارزش اين مرد عاليقدر بي بردنند كمال تشكر را دارم ولي انصافا" هيچ احدي يا ملتي به اندازه يك ايراني و فارس امير المو منين را نشناخته چه مسلمان و چه غير مسلمان والسلام
44 | مريم | | ١٢:٠٦ - ٠٧ مرداد ١٣٩٢ |
بااجازه مطبو کپي کردم
45 | مرتضي صبوري | | ٠١:١٩ - ٢٠ آذر ١٣٩٢ |
سلام عليكم
ممنون از اين مطلب
با اجازه مدير سايت براي آقاي عليرضا مشعلي مي نويسم : پس مسيحياني مثل جرج جرداق چي؟
46 | فرزاد مرادي | | ١٨:٣٦ - ٠٧ اسفند ١٣٩٢ |
اقا علي عزيز من يک کردم و اهل کرمانشاه و محب علي چون شيعه بودن بزرگي ميخواد.اولين چيزي که ما بايد از پيامبر و اهل بيت ياد بگيرم دوري از نژاد پرستيه
47 | رهسپار | | ١٤:٤٩ - ٢٠ اسفند ١٣٩٢ |
.با سلام...
گفتار و منش مولا علي (ع) در دل سنگ هم اثر مي کند. شيعه و سني، پارس و کرد و عرب و... ملاک نيست!
بنده هم با اجازه شما اين مطلب ارزشمند رو کپي کردم.
مريد مولا باشيد و منتظر راستين مولاي زمانمان (عج)... يا علي. . .
48 | احمد | | ١٠:٣٧ - ٢٠ ارديبهشت ١٣٩٣ |
مطالبي که ذکر مي کني، منابعشو هم بيار تا اعتبار نوشته هاتون بالا بره.
49 | عبدالزهرا زاهدي | | ١١:٢٢ - ٣١ تير ١٣٩٣ |
شافعي مي گويد //ا
اهل النهي عجزوا عن وصف حيدرة****و الواصفون له في کنهه تاهوا
خردمندان ازوصف علي راعاجزند*امّا کسنيه بوصفش آمدن در.درياي عظمتش گم شده ان
ماذا اقول بمن حطّت له قدم ****في موضع وضع الرحمن يمناه
من چي ميگويم بحق کسيکه درجائيکه پانهاده *رحمن بر آنجا را دست خود رانهاد
ان قلت ذا بشر فالعقل يمنعني****واختشي الله من قولي هوالله
اگراورا بشر بگويم عقل مرا منع ميکرد*وازخدا ميترسم اگر اورا خدا مي گويم
50 | زهرا حاجيوند | | ١٣:٠٥ - ١٦ مرداد ١٣٩٣ |
کاش شناخت من از اميرالمومنين امام علي در حد اين غير مسلمونا بود.کاش کاش کاش
51 | امير علي عيوضخاني | | ٢١:١٤ - ٠٣ شهریور ١٣٩٣ |
وقتي جرج جرداق" مسيحي، نويسنده معروف لبناني در کتاب "صوت العدالة الانسانية " درباره علي (عليه السلام) چنين مي‌نويسد: اي دنيا چه مي‌شد اگر همه نيروهايت را در هم مي‌فشردي و دوباره شخصيتي مانند علي با آن عقل، قلب، زبان و شمشير نمودار مي‌کردي؟ اين نشان دهنده اين است که اين دانشمند مسيحي فقط از اميرالمومنين عليه السلام شناخت دارد وشناختي از باقي ائمه معصوم ما ندارد چون باقي امامان ما هم مانند امير المومنين عليه السلام هستند و در اين حال حاظر امام زمان ارواحنا فدا با همان عقل ، قلب، زبان و شمشير در ميان ما هستند با تشکر .
52 | سحرشاه محمدي | | ٠٩:٣٣ - ١٧ آبان ١٣٩٣ |
باتقديم سلام ودرود به پيشگاه قطب عالم امکان وعرض ارادت وفروتني خدمت تمام شيعيان ومحبان اسدالله الغالب اميرالمومنين علي بن ابيطالب عليه السلام
بانهايت تآثر فيلسوف وانديشمند بزرگ وبرجسته جناب آقاي جردجرداق چشم ازجهان فروبست وبه لقاي پروردگارمهربان وديدار محبوب خود مولاي انس وجن شتافت.جهت شادي روحش برمحمد وآل محمد صلوات
53 | شادي | | ١١:٥٢ - ٢٨ آذر ١٣٩٣ |
شناخت علي فقط باعشق ميسراست
وفقط عشق اجازه دارد به حريم علي
نزديک شود.آخه چطور ميشود خداي
بزرگ راپرستيد وبه علي عاشق نشد!
54 | عارفه | | ٢٠:٠٠ - ٢١ دي ١٣٩٦ |
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را
55 | احمد | | ١١:٠٢ - ٢٢ مرداد ١٣٩٨ |
سلام
اگر این مطالب نوشته شده علمی ومعتبر است لطفا منابع نیز ذکر شود . بدون منابع سندیت واصالت ندارد.

پاسخ:
سلام علیکم
مطلبي که پيش رو داريد نمونه‌اي است از گفتار انديشمندان غير مسلمان درباره علي (عليه السلام) ... :
بي نظيري علي ( عليه السلام )
مادام ديالافوا ـ سياح فرانسوي ـ گويد : « احترام علي ( عليه السلام ) در نزد شيعه به منتهي درجه است ، و حقاً هم بايد اين طور باشد ؛ زيرا اين مرد بزرگ علاوه بر جنگ ها و فداکاري ها که براي پيشرفت اسلام کرد ، در دانش ، فضايل ، عدالت و صفات نيک بي نظير بود ، و نسلي پاک و مقدس هم از خود باقي گذارد . فرزندانش نيز از اوپيروي کردند ، و براي پيشرفت مذهب اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند . اميرالمومنين علي ( عليه السلام ) کسي است که همه ي بت هايي را که اعراب ، شريک خداي يگانه مي پنداشتند شکست ، و وحدت و يگانه پرستي را تبليغ کرد . علي کسي است که تمام اعمال و رفتارش نسبت به مسلمانان منصفانه بود . علي ( عليه السلام ) کسي است که تهديد و نويدش قطعي بود . « مادام ديالافواي مسيحي » در ادامه ي اين بحث ، خطاب به خود چنين مي گويد :
چشمان من ! گريه کنيد و اشک هاي خود را با آه و ناله ي من مخلوط نماييد ! و براي اولاد پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) که مظلومانه شهيد شدند ، عزاداري کنيد » . (1)
علي ( عليه السلام ) داراي بزرگواري و شرافت نفس
ژنرال سرپرسي سايکس ـ از مشاهير خاورشناسان انگليسي ـ مي گويد : « او [ علي بن ابيطالب ( عليه السلام ) ] از ميان خلفا به شرافت و بزرگواري نفس مشهور ، و به غايت مراقب حال زيردستان خود بود . القائات فرستاده ها و نماينده ها در او تأثيري نداشت . به هديه هاي آنان ترتيب اثر نمي داد ، با حريف مکار و غدار خود معاويه ابداً طرف نسبت نبود که براي رسيدن به مقصودي که داشت سخت ترين جنايات را مرتکب شده و رذل ترين وسايل را براي پيشرفت خودش بر مي انگيخت . دقت و مراقبت هاي خيلي سخت او [ علي ( عليه السلام ) ] در امانت و ديانت باعث شده بود که اعراب حريص که تمام امپراطوري را غارت کرده بودند از وي ناراضي باشند . ليکن صداقت ، صحت عمل ، دوستي کامل ، رياضت ، عبادت از روي صدق ، خلوص يا تجرد، وارستگي ، آداب و خصايل محموده ي قابل توجهي که در او وجود داشت حقيقتاً صورت قابل ستايشي به وي داده بود . اين که اهالي ايران در او مقام ولايت قايل شده و او را به اصطلاح سرپرست حقيقي و مربي الهي مي دانند واقعاً اين قاعده قابل تحسين و شايان بسي تمجيد است . اگر چه مقام و مرتبه ي او خيلي بالاتر از اين ها است » . (2)
تنها راه چاره ، دوست داشتن علي ( عليه السلام )
جانين ـ شاعر آلماني ـ گويد : « علي ( عليه السلام ) را جز آن که دوست بداريم و شيفته او باشيم چاره اي نداريم ؛ زيرا جوان شريف و بزرگواري بود ، وجدان پاکي داشت که از مهرباني و نيکي لبريز بود ، و قلبش مملو از ياري و فداکاري بود ، و از شير شرزه شجاع تر بود ، ولي شجاعتي ممزوج با رقت ، لطف ، دلسوزي ، مهر و عاطفه » . (3)
برترين افراد عرب
پروفسور استانسيلاس ـ گوريارد ـ فرانسوي ـ گويد : « معاويه از بسياري جهات برخلاف قواعد اسلام رفتار کرده است ، چنان که با علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) که پس از پيغمبر اسلام ( صلي الله عليه و آله ) بزرگ ترين ، شجاع ترين ، پرهيزگارترين ، فاضل ترين ، و خطيب ترين افراد عرب به شمار مي رفت ، در افتاد » . (4)
تخطي نکردن علي عليه السلام از راه راست
جرجي زيدان ـ نويسنده و دانشمند مسيحي عرب ـ گويد : « معاويه و دوستانش براي پيشرفت مقاصد فردي خود از هيچ جنايتي دريغ نداشتند ، اما علي ( عليه السلام ) و همراهان او ، هيچ گاه از راه راست ، و دفاع از حق و شرافت ، تخطي و تجاوز نمي کردند ... » . (5)
بالاتر از مسيح ( عليه السلام )
جرجي زيدان : « اگر بگويم مسيح از علي ( عليه السلام ) بالاتر است عقلم اجازه نمي دهد ، و اگر بگويم علي ( عليه السلام ) از مسيح بالاتر است دينم اجازه نمي دهد » . (5)
پهلواني در عين دليري دلسوز و رقيق القلب
بارون کاردايفو ـ دانشمند فرانسوي ـ گويد : « علي ( عليه السلام ) مولود حوادث نبود ، بلکه حوادث را او به وجود آورده بود ؛ اعمال او مخلوق فکر و عاطفه و مخيله ي خود اوست ؛ پهلواني بود در عين دليري دلسوز و رقيق القلب ، و شهسواري بود که هنگام رزم آزمايي ، زاهد از دنيا گذشته بود . به مال و منصب دنيا اعتنايي نداشت ، و در حقيقت جان خود را فدا نمود . روحي بسيار عميق داشت که ريشه ي آن ناپيدا بود و در هر جا خوف الهي او را فرا گرفته بود » . (6)
پاي بند دين در حد شور و عشق
ايليا پاولويچ ـ پطروشفسکي مورخ و خاور شناس روسي ـ گويد : « علي ( عليه السلام ) ، پرورده ي محمد ( صلي الله عليه و آله ) عميقاً به وي در امر اسلام وفادار بود . علي ( عليه السلام ) تا سر حد شور و عشق پاي بند دين ، صادق و راستگو بود . در امور اخلاقي بسيار خرده گير بود . هم سلحشور بود و هم شاعر ، و همه ي صفات لازمه ي اولياء الله در وجودش جمع بود ... » . (7)
شجاع بي همتا و قهرمان يکه تاز
بارون کارادوو ـ مورخ و محقق فرانسوي ـ گويد : « علي ( عليه السلام ) آن شجاع هبي همتا و قهرمان يکه تازي بودکه پهلو به پهلوي پيامبر مي جنگيد. و به اعمال برگزيده و معجزه آسايي قيام نمود ؛ در معرکه ي بدر ، بيست ساله بود که با يک ضرب دست ، يکه سوار قريش را دو نيم کرد؛ در احد شمشير پيامبر ( ذوالفقار ) را به دست گرفت و بر سرها ، خود ( کلاهخود ) مي شکافت و بر تن ها جوشن مي دريد ، و در يورش بر قلعه هاي يهود خيبر ، با يک دست دروازه سنگين آهنين را از جاي کند ، و آن را بالاي سر خود سپر ساخت . و اما پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) ، او را بسيار دوست مي داشت و به او بسي وثوق داشت . روزي به سوي علي ( عليه السلام ) اشاره کرد و گفت : « من کنت مولاه فعلي مولاه » . (8)
بسيار زيرک و سريع الادراک
جرج جرداق ـ نويسنده ي مسيحي عرب ـ مي گويد : « علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) ـ در منبر ، با آرامش خاطر و اعتماد کامل به خويشتن و سخن عادلانه ي خود ، مي ايستاد و سخن مي گفت : او بسيار زيرک و سريع الادراک بود . و راز دل مردم ، هو س ها و خواست هاي دروني آنان را به خوبي مي دانست . دلي داشت مالامال از مهر ، آزادي ، انسانيت و فضيلت ، ... علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) با راستي و راست گويي در زندگي شناخته شد و امتياز يافت » . (9)
« واقعاً سزاوار است که در جهان امروز ، آتش افروزان جنگ ، عوامل و مسببان بدبختي هاي ملت ها و افراد ، به سخنان و کمک قهرمان انديشه ي عربي ، بزرگ مرد وجدان انساني علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) گوش فرا دهند و آن ها را حفظ کنند و در مقابل گوينده ي بزرگ آن سخنان ، سر تعظيم فرود آوردند .» (10)
علي ( عليه السلام ) شهيد عظمت خود
جرج جرداق در جاي دگر کتابش مي نويسد : « در نظر من ، فرزند ابوطالب ( عليه السلام ) نخستين مرد عرب بود که با روح کلي ، يار و همنشين بود ؛ علي ( عليه السلام ) شهيد عظمت خود شد ؛ او در حالي جان سپرد که نماز را در ميان دو لب داشت ، او با دلي سرشار از عشق خدا در گذشت . تازيان ( عرب ها ) قدر و مقام راستين وي را نشناختند تا آن که از همسايگان پارسي آنان مردماني برخاستند که گوهر و سنگريزه را به خوبي از يکديگر باز شناختند » . (11)
بيدار کننده بردگان
جرج جرداق مسيحي در بحث « بردگي » نظر علي ( عليه السلام ) و عمر بن خطاب را مقايسه نموده ، مي گويد :
« عمر گفت : مردم را چرا به بندگي گرفتيد ؟ و در حال که مادرانشان آنان را آزاده زاده اند . اين گفتار متوجه اربابان است و جز نصيحتي بيش نيست . ولي علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) بردگان را بيدار مي کرد و مي فرمود :
« بنده ي ديگري مباش که خداوند تو را آزاد آفريده است » بلندي انديشه را بنگر » . (12)
علي ( عليه السلام ) کشته عدالت
جرج جرداق کلام رسايي درباره عدالت امام علي ( عليه السلام ) دارد : « قتل في محرابه لعدالته » علي ( عليه السلام ) به خاطر عدالت خويش در محراب نمازش کشته شد » . (13)
متلاطم نشدن درياي وجود علي ( عليه السلام )
جرج جرداق : « آب هاي عالم ؛ آب حوض ، آب استخر ، آب درياچه و آب اقيانوس قابليت تلاطم را دارد ، ولي چيزي که متلاطم نشد ، درياي وجود علي ( عليه السلام ) بود که هيچ کس و هيچ چيزي نتوانست آن را متلاطم کند » . (14)
قطب عالم اسلام
جرج جرداق : « علي بن ابي طالب ، در خرد ، يگانه بود ، او قطب اسلام و سرچشمه ي معارف و علوم عرب بود ، هيچ دانشي در عرب وجود ندارد ، مگر آن که اساسش را علي عليه السلام پايه گذاري کرده ، يا در وضع آن ، سهيم و شريک بوده است » . (15)
سلطنت بردل ها
جرج جرادق : « اي دنيا چه مي شود اگر تمام نيروهاي خود را فشرده سازي ، و در هر زمان مردي چون علي را ، با خرد و قلب و زبان و ذوالفقارش بياوري . اگر چه علي ( عليه السلام ) چون امويان بر مردم حکومت نکرد و رسالتش براي چنان حکومتي نبود ، اما حکومت بر دل هاي مردم پاک سيرت را از دست نداد . ويژگي هايي که او به عنوان يک انسان نمونه و والا داشت ، اين شايستگي را به وي داد که بر دل ها سلطنت کند » . (16)
شهيد بزرگوار
جرج جرداق ـ اديب و نويسنده مشهور لبناني ـ گويد : « علاقه علي ( عليه السلام ) نسبت به مردم ، و محبت و دوستي مردم نسبت به علي ( عليه السلام ) ، گواه آن است که بزرگوار حقيقي ، کسي است که دوستدار نيکي باشد و در راه آن شهيد شود ، علي ( عليه السلام ) همان شهيد بزرگوار است » . (17)
کوه استوار
جرج جرداق : « آري علي ( عليه السلام ) در گذرگاه تاريخ به عنوان امام حق و نيکي ، همانند کوهي استوار قرار گرفته ، به گونه اي که حوادث کوبنده و بادهاي سخت ، آن را متزلزل نمي کند . آنان که با علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) دشمني مي کردند هم خود گمراه شدند و هم ديگران را گمراه ساختند و سرانجام سربه زير خاک فرو بردند و خاموش شدند و از آن ها نام و نشاني ، جز لعن و نفرين اسنان هاي آگاه باقي نماند .
وجدان پاک انسان ها ، آن ها را از بين رفته و ذليل مي شمارد ، اگر گناه و زشتي و تبه کاري ، در پيشگاه وجدان انسان ، ارزش داشته باشد آن ها هم ارزشي دارند » . (18)
علي ( عليه السلام ) شعله هاي فروزان در دل ها
جرج جرداق : « علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) شعله هاي فروزان در دل ها ، و حرارتي نيرو بخش در جان ها ، و منطقي شفابخش در عقل ها است . او مستند شناخته و معتقد است که پيامبر ( صلي الله عليه و اله ) اسلام وصيت کرده ، و حتي از صحابه ، قلم و دوات خواسته که حضرت علي ( عليه السلام ) را به جانشيني خود کتباً منصوب کند . ولتر از اجرا نشدن اين وضعيت متأسف است و مي گويد : آخرين اراده ي پيامبر اسلام ( صلي الله عليه و اله ) اجرا نشد»، زيرا او علي ( عليه السلام ) را به جانشيني خود منصوب کرده بود ، و حال آن که پس از مرگش ، عده اي ابوبکر را برگزيدند » . (19)
يگانه نسخه ي عالم
شبلي شميل ـ از پيشتازان مکتب ماديگري ـ مي گويد : « امام علي ابن ابي طالب ( عليه السلام ) بزرگ بزرگان ، يگانه نسخه اي است که نه شرق و نه غرب ، نه در گذشته و نه در امروز صورتي مطابق اين نسخه نديده است » . (20)
همانند پيامبران (عليه السلام)
جبران خليل جبران ـ يکي از بزرگترين نويسندگان و متفکران مسيحي عرب ـ مي گويد : « من معتقدم که فرزند ابوطالب نخستين عرب بود که با روح کلي ، رابطه برقرار کرد . او نخستين شخصيت از عرب بود که لبانش نغمه ي روح کلي را در گوش مردمي طنين انداز نمود که پيش از او نشنيده بودند ... او از اين دنيا رخت بر بست در حالي که رسالت خود را به جهانيان نرسانيده بود . او چشم از اين دنيا پوشيد مانند پيامبراني که در جوامعي مبعوث مي شدند که گنجايش آن پيامبران را نداشتند ، و به مردمي وارد مي شدند که شايسته ي آن پيامبران نبودند ، و در زماني ظهور مي کردند که زمان آنان نبود . خدا را در اين کار حکمتي است که خود داناتر است » . (21)
شهيد عدالت
کارلايل ـ فيلسوف بزرگ انگليسي ـ مي گويد : « ما را نمي رسد جز آن که علي ( عليه السلام ) را دوست بداريم و به او عشق بورزيم ، چه او جوان مردي است بس عالي قدر و بزرگ نفس ، از سرچشمه ي وجدانش خير و نيکي مي جوشيد ، از دلش شعله هاي شور و حماسه زبانه مي زد ، شجاع تر از شير ژيان بود ولي شجاعتي ممزوج با لطف ورحمت و عواطف رقيق و رافت ... در کوفه کشته شد ، شدت عدلش موجب اين جنايت گرديد ، چنانکه هر کس را ماند خود عادل مي ديد ، پيش از مرگش درباره ي قاتل خود گفت : و اگر زنده ماندم خودم نمي دانم [ با ضارب چه کار کنم ] و اگر در گذشتم کار به دست شما است ، اگر خواستيد قصاص نماييد در برابر يک ضربت تنها زنيد ، اگر در گذريد به تقوا نزديک تر است . (22)
علي ( عليه السلام ) مظهر حق
ميخائيل نعميه ـ نويسنده صاحب نظر و متفکر مسيحي عرب ـ مي گويد : « قدرت نمايي و قهرماني امام علي ( عليه السلام ) تنها در حدود ميدان هاي جنگ نبود ، قهرماني بود در صفاي بصيرت ، و طهارت وجدان ، و سحر بيان ، و حرارت ايمان ، و عمق روح انسانيت ، و بلندي همت ، و نرمي طبيعت ، و ياري محروم و رهايي مظلوم از چنگال متجاوز و ظالم ، و فروتني براي حق به هر صورت و مظهري که حق برايش تجلي نمايد ، اين نيروي قهرماني هميشه محرک و انگيزنده است گر چه روزگارها از آن بگذرد ...
دانشمندان غربي پاي منبر علي ( عليه السلام )
نويسيان ـ دانشمند مسيحي ـ مي گويد : « اگر امام علي ( عليه السلام ) اين خطيب با عظمت و اين گوينده ي زبر دست ، امروز در همين عصر ، بر منبر کوفه مي نشست ، شما مي ديديد که مسجد کوفه با آن همه وسعت ، از مردم مغرب زمين و دانشمندان جهان براي استفاده از درياي خروشان علم علي ( عليه السلام ) موج مي زد » . (23)
شير خدا
واشنگتن ارونيک ـ محقق و نويسنده آمريکايي ـ مي گويد : « علي ( عليه السلام ) از برجسته ترين خانواده هاي نژاد عرب ، يعني قريش بود . او داراي سه خصلت بزرگ : شجاعت ، فصاحت ، و سخاوت بود . روح دلير و شجاع او بود که او را شايسته عنوان ( شيرخدا ) نمود ، لقبي که پيغمبر ( صلي الله عليه و آله ) به او عطا فرمود» . (24)
ستاره درخشان علم و ادب
دکتر بولس سلامه ـ اديب و حقوق دان بزرگ مسيحي ـ مي گويد : « علي ( عليه السلام ) به مقامي رسيده است که يک دانشمند ، او را ستاره درخشان آسمان علم و ادب مي بيند ، و يک نويسنده برجسته ، از شيوه نگارش او پيروي مي کند ، و يک فقيه ، هميشه بر تحقيقات و ابتکارات او تکيه دارد . علي ( عليه السلام ) در قضاوت هاي خود استثنايي قايل نمي شد ، و به طور مساوي آنچه را که شايسته بود حکم مي کرد ، و تفاوتي ميان ارباب و بنده نمي گذاشت . علي ( عليه السلام ) همواره از وضع رقت بار يتيمان و فقيران بسيار متأثر و غمگين مي شد » . (25)
دانشمند بي نظير اسلام
رودلف زيگر ـ محقق و نويسنده آلماني ـ مي گويد : « در صدر اسلام علي ابن ابي طالب ( عليه السلام ) ، يکي از دانشمندان بي نظير اسلام بود . علي ( عليه السلام ) در کشورهاي ديگر به خصوص در ايران به خوبي شناخته مي شد در حالي که مردي جوان به شمار مي آمد ، و کمتر اتفاق مي افتاد که يک دانشمند جوان بتواند در خارج از زادگاه خويش معروفيت و احترام پيدا کند » . (26)
نمونه کامل تقوي
ويل دورانت ـ خاورشناس مشهور انگليسي ـ مي گويد : « علي ( عليه السلام ) در جواني ، نمونه کامل تواضع ، تقوا ، نشاط و اخلاص ، در راه دين است . خوش منظر و نيکو خصال ، و پر انديشه و درست پيمان بود » . (27)
دروازه ي شهر علم
لامنس ـ خاورشناس معروف بلژيکي ـ مي گويد : « براي علي ( عليه السلام ) اين بس است که تمام اخبار و معارف اسلامي ، از او سرچشمه مي گيرد ، او حافظه و نيروي شگفت انگيزي داشته است . همه علما و دانشمندان ، اخبار و احاديث خود را براي وثوق و اعتبار به او مي رسانند . علماي اسلام از مخالف و موافق ، از دوست و دشمن ، مفتخرند که گفتار خود را به علي ( عليه السلام ) مستند کنند ؛ چه گفتار او حجيت قطعي داشت و او دروازه ي شهر علم بود ، و با روح کلي پيوستگي کامل داشت » . (28)
دريا فضايل
رينولدالين نيکلسون ـ محقق و خاورشناس معروف انگليسي ـ مي گويد : « علي ( عليه السلام ) برجستگي ها و فضايل بسيار داشت . او هوشيار ، دور انديش ، شجاع ، صاحب راي ، حليم ، وفادار و شريف بود » . (29)
علي ( عليه السلام ) مرد عقيده و احتجاج
ابوالفرج اهرون مشهور به ابن العبري ـ مورخ و دانشمند مسيحي ـ مي گويد : « علي ( عليه السلام ) بود که در عصر خلفا ، خلأ ناشي از فقدان حضرت رسول اکرم ( صلي الله عليه و آله ) را جبران نمود . او مبارزات عقيدتي را ، پس از پيغمبر ( صلي الله عليه و آله ) بر عهده داشت . احتجاجات و مناظرات آن حضرت ، در تاريخ گواه اين مدعي است .
وجود مقدس حضرتش ، در کنار خلفا ،خلأيي را که از فقدان مقام والاي نبوي حاصل شده بود ، پر مي کرد و کتاب هاي شيعه و سني ، سرشار است از اين گونه مسايل ، و نمونه بارزش سخن عمر : « لولا علي لهلک عمر» است ؛ که حداقل هفتاد بار آن ، در تاريخ ضبط گرديده است » . (30)
پي نوشت :
1. اسد عليزاده ، اکبر ، امام علي عليه السلام از نگاه انديشمندان غير شيعه ، ص 100 -101 .
2. همان ، ص 101 - 102 .
3. سراج ، محمد ابراهيم ، امام علي عليه السلام خورشيد بي غروب ، ص 324 .
4. همان .
5. همان ، ص 325 .
6. کريم خاني ، صمداني ، علي عليه السلام فرانسوي اديان ، ص 16 .
7. سراج ، محمد ابراهيم ، امام علي عليه السلام خورشيد بي غروب ، ص 325 .
8. همان ، ص 331 .
9. همان ، ص 333 .
10. جرج جرداق ، امام علي عليه السلام صداي عدالت انساني ، ترجمه ي هادي خسرو شاهي ، ج 4 ، ص 468 .
11. همان ، ص 467 .
12. جرج جرداق ، الأمام علي عليه السلام صوت العداله الأنسانيه ، ج 5 ، ص 1222.
13. جرج جرداق ، امام علي عليه السلام صداي عدالت انساني ، ترجمه ي هادي خسرو شاهي ، ج 1 ، ص 227 .
14. مظاهري ، حسين ، چهارده معصوم ، ص 49.
15.همان ، ص 52 .
16.جرج جرداق ، الأمام علي عليه السلام صوت العداله الأنسانيه ، ج 1 ، ص 103 .
17. رهبر ، محمد تقي ، علي عليه السلام ابر مرد مظلوم ، ص 292 .
18. جرج جرداق ، امام علي عليه السلام صداي عدالت انساني ، ترجمه هادي خسرو شاهي ، ج 6 ، ص 716 .
19. همان ، ص 716 - 717 .
20. جمعي از دبيران ، داستان غدير ، ص 293 .
21. جعفري ، محمد تقي ، ترجمه و تفسير نهج البلاغه ، ج 1 ، ص 171 .
22. عبدالفتاح عبد المقصود ، الأمام علي بن ابي طالب عليه السلام ، ج 1 ، مقدمه ، ترجمه ي سيد محمد مهدي جعفري ، ص سيزده .
23. همان ، ص پانزده .
24. رضايي ، عبدالرحمن ، در آستانه آفتاب ، ص 39 .
25. کريم خاني ، صمداني ، علي عليه السلام فراسوي اديان ، ص 15 .
26. همان ، ص 20 .
27. همان ، ص 23 .
28. همان ، ص 24 .
29. همان ، ص 25 .
30.همان ، ص 27 .
 [1] [2]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها