2024 May 2 - پنج شنبه 13 ارديبهشت 1403
اسامی دوازده امام علیهم السلام در کتب اهل سنت
کد مطلب: ١٥٥١٩ تاریخ انتشار: ٢٩ خرداد ١٤٠٢ - ١٥:٤٥ تعداد بازدید: 1077
خارج فقه الحکومه » فقه
اسامی دوازده امام علیهم السلام در کتب اهل سنت

(جلسه هشتادم - 23 12 1401)

 درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال نوزدهم

 (جلسه هشتادم - 23 12 1401)

موضوع:  اسامی دوازده امام علیهم السلام در کتب اهل سنت

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

...

 (أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى)

(و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: آری،

سوره اعراف (7): آیه 172

بحث عالم ذر از مسائل خیلی پیچیده است و خیلی ها نتوانستند آن را حل بکنند. یکی از کسانی که درمورد عالم ذر خوب کار کرده است و روایات را دسته بندی و زیبا کار کرده است علامه امینی است.

 المقاصد العلیة فی المطالب السنیة، ایشان روایات عالم ذر و آیات را خیلی زیبا، حتی اگر جسارت به مقام آقای طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) نشود، خیلی از ایشان بهتر و عوام فهم بیان کرده است.

دوستان این کتاب را مطالعه کنند. فایل کتاب در اینترنت هم هست.

پرسش:

علامه مجلسی نیز خوب بحث کرده است.

پاسخ:

بله. علامه مجلسی محدث است. خیلی از جاها در مباحث عرفانی، فلسفی، فقهی که وارد می شود، یک مقدار با مبنای اخباری گری خودش وارد می شود، روحیه اش روحیه اخباری گری است. شبیه مرحوم صاحب حدائق و دیگران است البته نه به آن شکل.

در بعضی از موارد انتظاری که از علامه مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) داریم برآورده نشده است. دقت بیشتری لازم بوده است. مثلا در کتاب مرآة العقول حد اقل 200 تا روایت را ایشان می گوید ضعیف است اما بنده ثابت می کنم صد در صد صحیح است.

پدر غیر از پسر است، مرحوم محمد تقی مجلسی صاحب کتاب حلیة المتقین آدم فقیهی بوده است و خیلی ملّا تر از پسر است. البته خداوند روح همه شان را شاد بکند و ما به تربت قبر این ها شفاعت می جوییم، و این ها پیش خداوند عالم مقامات بالا دارند. اما این ها بحث های علمی است.

علامه امینی معجزه قرن بود یعنی شما ملاحظه کنید هر اثری از ایشان بوده چه الغدیر باشد، چه این کتاب باشد و چه کتاب های دیگر شان باشد. این ها را که آدم نگاه می کند کاملا احساس می کند که یک قدرت فوق قدرت بشری، ایشان را هدایت کرده است و کمک کرده است.

ایشان حدیث نوری را نیز به خوبی شرح داده است و بحث عالم ذر ، تمام روایات اثباتی، نقلی و اقوال را نیز آورده است. شاید ناظر به یک سری از بحث های  علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) باشد.

البته از ایشان نام نمی برد اما در نقد و بررسی تقریبا ناظر به فرمایشات علامه طباطبایی نیز هست.

یکی از مشکلات مهم ما این است که امام (رضوان الله تعالی علیه) را در همین چهار چوب سیاسی، زندانی کرده ایم و حاضر نیستیم از این زندان بیرون بیاوریم.

ایشان در مباحث علمی، چه در بحث توحید و چه در بحث ولایت، می شود گفت سرآمد 14 قرن ما هست. ما اگر با کتاب های ایشان آشنا بشویم، خوب است. من به دوستان هم عرض کردم این کتاب شرح دعای سحر امام را حتما مطالعه کنید.

پرسش:

استاد ببخشید یک سوالی درباره جامعه کبیره مطرح است، جامعه کبیره در زمان امام هادی (علیه السلام) انشاء شده است . چرا قبل از آن بیان نشده است؟

پاسخ:

ائمه (علیهم السلام) با توجه به مقتضیات زمان و امکاناتی که بوده است، بر مبنای آن، احادیث و ادعیه را بیان می کنند، ما برای آن ها نمی توانیم تعین تکلیف کنیم.

 شاید در گذشته زمینه برای این مساعد نبوده و بحث توجه به اهل بیت (علیهم السلام) به مقامات بالا در اثر گذشت زمان به وجود آمده است. شما ببینید برخی اصحاب امام صادق (سلام الله علیه) در آن مقامات نوری اهل بیت علیهم السلام مشکل دارند، یعنی مسئله برایشان حل نشده است.

 حتی در روایات داریم که بعضی از ادعیه یا اول آیات سوره حشر، آخر آیات سوره حدید، مربوط به علمای آخر الزمان است. نزدیک ظهور این ها می آیند می فهمند که مطالبش چه است. بحث مربوط به مقتضیات زمان است.

در رابطه با جمکران دیروز دوستان سوال کردند. یکی از بحث هایی که ما داریم سیره فقها و بزرگان است که برای ما ملاک است. بنده آیت الله العظمی اراکی را دیدم، عصر جمعه در جمکران نماز می خواند. آیت الله العظمی گلپایگانی را من خودم دیدم. آقای مرعشی را دیدم. حاج آقای مکارم را چندین بار دیدم که در محراب مسجد جمکران دیدم مشغول خواندن نماز حضرت ولی عصر (اروحنا فداه) است. وخیلی از اولیاء الله بر این ملتزم هستند. حتی تشرفات زیادی در همین مسجد جمکران برای خیلی ها اتفاق افتاده است.

آقای مجتهدی را خدا بیامرزد، این را من چندین بار از ایشان شنیدم که شب های جمعه قبل از اذان صبح حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف برای نماز و عبادت به مسجد جمکران می آیند.

یکی از کتاب هایی که در ماه رمضان می توانید با خودتان ببرید و مطالعه کنید و این که یک مقدار می توانید در منبر بعضی از داستان هایی که قابل هضم برای عموم است بیان کنید، کتاب «در محضر لاهوتیان» (شرح حال مرحوم آقای شیخ جعفر مجتهدی) تالیف آقای مجاهدی است.

من خودم چند سال از نزدیک با این بزرگوار بودم و همچنین با آقای کشمیری از نزدیک آشنا بودم، مطالبی که امکان گفتنش هست را ایشان آورده است، البته 10-15 تا از مطالب را آورده است که من قطع دارم آقای مجتهدی به نقل آن ها راضی نیست.

بعضی از مسائلی که برای عموم مردم قابل حل و هضم نیست نباید آن جا می آمد.

 خود علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) نیز در کتاب چهار جلدی که آقای پهلوانی نوشته است، می گوید: این مطالب دقیق عرفانی را برای عموم مردم مطرح نکنید، چرا که برای عموم مردم این مسائل قابل حل نیست.

لذا خود ائمه (علیهم السلام) می فرمایند:

«إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان‏»

بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم؛ نویسنده: صفار، محمد بن حسن، مصحح: کوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، ناشر: مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‏، ج1، ص26

یا روایت دیگر:

«حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عِیسَى الْفَرَّاءِ عَنْ أَبِی الصَّامِتِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ إِنَّ مِنْ حَدِیثِنَا مَا لَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قُلْتُ فَمَنْ یَحْتَمِلُهُ قَالَ نَحْنُ نَحْتَمِلُهُ.»

بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم؛ نویسنده: صفار، محمد بن حسن، مصحح: کوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، ناشر: مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‏، ج1، ص23

سوال می کند:

«فَمَنْ یَحْتَمِلُه‏؟ قَالَ نَحْنُ نَحْتَمِلُهُ»

یا بعضی از روایات دارد:

«إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ شَرِیفٌ کَرِیمٌ ذَکْوَانُ ذَکِیٌّ وَعْرٌ لَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ قُلْتُ فَمَنْ یَحْتَمِلُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ مَنْ شِئْنَا یَا أَبَا الصَّامِتِ ...»

بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم؛ نویسنده: صفار، محمد بن حسن، مصحح: کوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، ناشر: مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‏، ج1، ص22

«مَنْ شِئْنَا یَا أَبَا الصَّامِتِ»؛ در حالی که روایات قبلی ده - دوازده تا روایت است «لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان‏»

در این جا می گوید «مَنْ شِئْنَا» در روایت بعدی می گوید:

«إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا صُدُورٌ مُنِیرَةٌ أَوْ قُلُوبٌ سَلِیمَةٌ أَوْ أَخْلَاقٌ حَسَنَةٌ إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِنْ شِیعَتِنَا الْمِیثَاقَ کَمَا أَخَذَ عَلَى بَنِی آدَمَ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ فَمَنْ وَفَى لَنَا وَفَى اللَّهُ لَهُ بِالْجَنَّةِ وَ مَنْ أَبْغَضَنَا وَ لَمْ یُؤَدِّ إِلَیْنَا حَقَّنَا فَفِی النَّارِ خَالِداً مُخَلَّداً.»

بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم؛ نویسنده: صفار، محمد بن حسن، مصحح: کوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، ناشر: مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‏، ج1، ص401

لذا مطالب ظریف معرفتی است. خود امام نیز در مصباح الهدایة چند جا ایشان توصیه می کند که این روایت را برای عموم مردم مطرح نکنید. خود ایشان می گوید من راضی نیستم کسانی که در مباحث فسلفه و عرفانی مسلط نیستند این کتاب را مطالعه کنند. بعضی از مطالب یک مقداری ظریف و برای بعضی ها غیر قابل هضم است.

البته با این گرفتاری های مادی که ما داریم و هر چیزی را با فکر مادی خودمان می سنجیم، بعضا برای خود ما نیز خیلی قابل حل نیست.

درباره با احادیث مشیت؛ شاید بیش از ده - دوازده تا روایت داریم. یکی از روات از امام در رابطه با مشیت سوال می کند و حضرت می فرماید:

«اما المشیئة فلا نجیبک»

من در این زمینه جواب نمی دهم!

یک جایی دارد که اگر من جواب بدهم قطعا تو کافر خواهی شد. یعنی مشخص است که طرف در این حد نیست، شما حدیث حقیقت را ملاحظه بفرمایید که کمیل می گوید:

«ما الحقیقة؟»

حضرت می فرماید:

«مالک و الحقیقة؟»

تو را چه به حقیقت؟

منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة( خوئى)؛ نویسنده: هاشمى خویى، میرزا حبیب الله / حسن زاده آملىٍ، حسن و کمرهاى، محمد باقر (تاریخ وفات مؤلف: 1324 ق‏)، محقق / مصحح: میانجى، ابراهیم‏، ناشر: مکتبة الإسلامیة، تهران‏: 1400 ق، ج2، ص305

بعد امام علیه السلام مطالبی را بیان می فرماید از جمله اینکه: علم من می جوشد و سر ریز می شود از این سر ریز ها استفاده بکن. مطالبی نیز دارد که از همین سر ریز ها است.

کتاب جامع مرصّع، از کتاب هایی است که به نظر من اگر دوستان آمادگی برای این مطالب دارند، تهیه و مطالعه کنند. از همان شرح علامه حلی (رضوان الله تعالی علیه) شروع شده است تا به بعضی از بزرگواران عصر حاضر رسیده است.

 اصلا نگاه علامه حلی که از مفاخر شیعه است، به حدیث حقیقت با نگاهی که مثلا آقا جواد خوانساری دارد، با نگاهی که آقای قمشه ای دارد، زمین تا آسمان تفاوت دارد.

 

ما الحقیقة؟ حقیقت چیست؟  این کمیل از خواص اصحاب امیرالمؤمنین است، نمی آید از حقیقت الله بخواهد از او سوال کند که تمام این ها را به حقیقت ذات ربوبی بخواهیم حمل کنیم. بلکه یک مسئله ای است خیلی فراتر از این تعبیری که اباذر و سلمان (رضوان الله علیهما) از حضرت سوال می کنند، آن حقیقت نوری، بعد به کمیل می گوید: «مالک و الحقیقة؟» شما را چه به حقیقت؟

اما وقتی سلمان و ابوذر سوال می کند، اول یک تجلیلی از این ها می کند و می گوید

«مرحبا ...»

تعبیر امیرالمؤمنین نسبت به اباذر و سلمان در بحث حقیقت، چه است و نسبت به کمیل چه است. کمیلی که می گوید:

«أ و لست صاحب سرّک؟»

من از اصحاب سر شما نسیتم؟

با این که از اصحاب سر است، تعابیر را در جواب می بینیم که زمین تا آسمان تفاوت دارد.

عرض کردم بعضی از مطالب است که نقل آن برای عموم مردم صلاح نیست اما حداقل با این الفاظ ما آشنا بشویم بد نیست.

 درهرصورت...

هدف ما از بحثی که شروع کردیم این است که عزیزان، روش های پاسخگویی به شبهات را یاد بگیرند. چون الان واقعا شبهه زیاد شده است و فرمایشات مقام معظم رهبری که فرمودند جهاد تبیین است (وظیفه ما سنگین تر شده است). توقع از حوزوی ها نیز خیلی بیشتر است.

نمی گویم که حوزه ها کاری نمی کنند اما کاری که مورد توجه رهبری باشد انجام نمی شود. ما اگر زنده ماندیم برای سال آینده، از اول سال درس ها را پژوهش محوری انجام می دهیم، ما هر هفته 10-20 سوال طرح می کنیم این سوالات را عزیزان می توانند در طول ماه حد اقل 20-30 صفحه کار علمی انجام بدهند.

ما این 3-4 موردی که خدمت آقایان گفتیم، از خدمت همه آقایانی که نوشته بودند تشکر می کنیم، بعضی ها هم واقعا خیلی زیبا و عالی نوشته بودند، این مطالب باید منتشر بشود، و ما مقالاتی در پاسخ به شبهات بنویسیم.

ما الان نزدیک به ده هزار شبهه داریم و این ها موجود است، فقط 500 تا شبهه در حوزه مهدویت داریم، ما این ها را در اختیار آقایان قرار می دهیم، حتی بنده حاضر هستم ماهی یک تومان هم برای عزیزانی که دارند کار علمی می کنند تقدیم کنم.

آمدن سر کلاس درس و مطالب را در دفتر نوشتن خوب است اما این طور درس ها گرسنه ای را سیر نمی کند، و تشنه ای را سیراب نمی کند. درسی که پژوهش محور باشد خوب است.

اگر ما بتوانیم در عرض یک سال ده - پانزده تا نیروی مقتدر در حوزه پاسخ به شبهات تحویل جامعه بدهیم خیلی خوب است.

بار ها گفتم ما در حوزه ها زراره زیاد داریم، هشام بن حکم نداریم، مؤمن الطاق نداریم، قیس ماصر نداریم.

 عرض کردم خود آیت الله اعرافی می گفتند ما در حوزه های علمیه اساتیدمان توانایی پاسخگویی به شبهات را ندارند. ما امسال شش - هفت دوره پاسخگویی به شبهات برای اساتید حوزه های علمیه کشور در جمکران برگزار کردیم. در این دوره ها بعضی از دوستان خودمان نیز بودند.

همین چند شب قبل حاج آقای ملکی، قائم مقام آقای اعرافی آمدند گفتند من در زاهدان بودم دوستانی که دوره دیده بودند خیلی از دوره راضی بودند.

اهل بیت علیهم السلام کمک می کنند هیچ مشکلی ندارند، مشکل از ما است اگر ما کارمان خالص برای اهل بیت علیهم السلام باشد و قدمی در این راه برداریم قطعا مسائل مالی برای اهل بیت علیهم السلام خیلی خیلی مسأله پیش پا افتاده ای است و از این جهت کمک می کنند.

ما از اهل بیت علیهم السلام باید مسأله معرفتی و معرفت نورانی خودشان و معرفت خدا را بخواهیم، آن ارزش دارد‌ که ما به هنگام انتقال از این عالم با رو سفیدی و سر بلندی به عالم برزخ منتقل بشویم و با شرمندگی منتقل نشویم.

 اولین لحظه مرگ ما اولین لحظه ندامت و پشیمانی ما نشود:

(حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ)

(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می‌دهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، می‌گوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید، شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!

سوره مؤمنون (23): آیه 99- 100

همین که حضرت ملک الموت می آید اولین درخواست: (رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ)؛ اولین جمله این است.

امیدوارم که ان شاء الله خداوند عالم ما را گرفتار این (رَبِّ ارْجِعُونِ) نکند. اولین لحظه مرگ ما لحظه خوشحالی ما باشد، حتی اگر ما را بخواهند به دنیا برگردانند ما رضایت ندهیم و به آن مقاماتی که برای شیعیان و مؤمنین است دست پیدا بکنیم.

 دوستان آخر دعای عدیله را که یکی دو سطر بیشتر نیست بخوانند.

پرسش:

استاد سند دعای عدیله چیست؟

پاسخ:

متن از اول تا آخر می گوید که من از معصوم صادر شده ام. آخرین جمله اش این است:

«اللَّهُمَّ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ إِنِّی أَوْدَعْتُکَ یَقِینِی هَذَا وَ ثَبَاتَ دِینِی وَ أَنْتَ خَیْرُ مُسْتَوْدَعٍ وَ قَدْ أَمَرْتَنَا بِحِفْظِ الْوَدَائِعِ فَرُدَّهُ عَلَیَّ وَقْتَ حُضُورِ مَوْتِی وَ فِی الْقَبْرِ عِنْدَ مَسْأَلَةِ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین‏»

زاد المعاد- مفتاح الجنان‏؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏ (تاریخ وفات مؤلف: 1110 ق‏)، محقق / مصحح: اعلمى، علاءالدین‏، ناشر: موسسة الأعلمی للمطبوعات‏، بیروت‏ 1423 ق، ص424

خیلی از اولیاء الله در آخرین سجده نماز شان این عبارت را می خوانند.

پرسش:

مشهور است که در وقت احتضار خوانده بشود.

پاسخ:

بله مشهور است که در وقت احتضار خوانده بشود. این قسمت آخر دعا نکته خیلی ظریفی است. خدایا یقینم را نزد تو امانت می گذارم، تو بهترین امانت دار هستی، به ما دستور دادی که امانت ها را حفظ کنیم، این امانت را حفظ بکن و وقت مرگ به من بر گردان، چرا که آن لحظه خیلی لحظه سختی است،

در هر صورت...

ما همه این ها را به قصد رجاء می خوانیم، حتی از معصوم نیز نباشد اما مسئله ای هست که با عقل می سازد، با منطق می سازد‌ و حدیث من بلغ نیز پشتوانه خوبی برای این ها است.

به قول مرحوم امام می گوید که یکی از احادیثی که ما بر تواتر ان شک نداریم حدیث من بلغ است،

پرسش:

استاد ببخشید متن و تعابیر زیارت جامعه کبیره از امام معصوم است یا فقط معنای آن؟

پاسخ:

نه متن نیز از امام معصوم است، املاء هست، لفظ از امام هست و از نظر سند ما هیچ مشکلی نداریم؛ یعنی به قدری بزرگان ما در رابطه با این مسئله دلیل آوردند که قابل شمارش نیست، مثلا علامه مجلسی می گوید:

«لأنها أصح الزیارات سندا و أعمها موردا و أفصحها لفظا و أبلغها معنى و أعلاها شأنا..»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج99، ص 145

پدر علامه می گوید:

«و أنها أکمل الزیارات و أحسنها»

روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط - القدیمة)؛ مجلسى، محمدتقى بن مقصود على، محقق/ مصحح: موسوى کرمانى، حسین و اشتهاردى على پناه‏، ناشر: مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، ج5، 425

شیخ حر عاملی می گوید:

«ما رواه بن بابویه فى کتاب من لا یحضره الفقیه فى اسانیدهم الصحیحة»

علامه شبّر می گوید:

«وأن الزیارة الجامعة الکبیرة من أعظم تلک الزیارات شأنا وأعلاها مکانة وأن فصاحة ألفاظها وبلاغة مضامینها تنادی بصدورها عن ینابیع الوحی»

الأنوار اللامعة فی شرح الزیارة الجامعة (شرح آل کاشف الغطاء)؛  نویسنده : السید عبد الله الشبر( وفات : 1220)، ناشر: مؤسسة الوفاء - بیروت – لبنان: 1403 - 1983 م، ص29

کلا مشخص است که عبارت ها عبارت هایی نیست که برای افراد عادی باشد.

آقای کشمیری خودشان آن وقتی که ما خدمت شان می رسیدیم، یک روز به ما گفت در این اواخری که امام در نجف بودند، ما هر روز با امام در صحن حضرت امیرالمومنین علیه السلام روزی 40 دقیقه، 45 دقیقه می نشستیم وبحث علمی می کردیم.

امام یک روز به من گفت که آقای کشمیری من چهل سال است زیارت جامعه کبیره را ترک نکرده ام.

پرسش:

هر روز؟

پاسخ:

بله، هر روز نه سالی یکبار! یکی از توفیقاتی که خدا به بنده داده، حالا قبولی یا عدم قبولی اش را نمی دانم. از 16-17 سالگی ما نذر کردیم که واجب بشود، بر خودمان واجب کردیم که زیارت عاشورا و جامعه را بخوانیم.

عرض کردم یکی از اساتید ما می گفت، من چهل سال است جامعه کبیره می خوانم به امید این که یک روز این عبارت:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»

به اجابت رسیده باشد برای من کفایت می کند. می گفت من که دارم می خوانم فقط به امید همین آخرین تعبیرش است، و در پایان جامعه کبیره دارد:

«فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیْکَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ»

من لا یحضره الفقیه؛ نویسنده: ابن بابویه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مصحح: غفاری، علی اکبر، ج2، ص617

این خیلی مهم است «فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ»

در هر صورت...

جامعه کبیره را عزیزان دقت بکنند حتی داماد حضرت امام آقای اشراقی می گفت به امام که گفته بودند هر روز نیم ساعت، یک ساعت قدم بزنند، در جماران ما بارها با امام قدم می زدیم، در حال قدم زدن نیز امام مشغول خواندن جامعه کبیره بودند. همان جا جامعه کبیره را زمزمه می کردند.

 لذا ان شاء الله عزیزان دقت داشته باشند. این ها در همان تشرف سید رشتی است که حضرت فرمود چرا جامعه نمی خوانید؟ جامعه، جامعه، جامعه. چرا عاشورا نمی خوانید؟ عاشوراء، عاشوراء، عاشوراء. چرا نافله نمی خوانید؟ نافله، نافله، نافله...

آغاز بحث...

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ؛ عمده بحث ما در رابطه با اسامی ائمه (علیهم السلام) به پایان رسید، فقط قسمت آخر بحث ماند.

من این فایل را در گروه خدمت آقایان می گذارم. البته فایل خیلی سنگین است، آپلود کردن فایل های پاورپوینتی روی این پیام رسان ها یک مقداری سخت است. اگر نشد، فایل را روی سایت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف می گذاریم دوستان از آن جا می توانند دانلود کنند.

فقط تصاویری که ما در این جا داریم، 141 است. یعنی اسکن 141 کتاب در این جا موجود است.

 البته بحث خیلی فراتر از این ها هست، و در پایان هم عبارتی از ذهبی ما آوردیم که این عبارت ها خیلی جالب است، تعبیر ذهبی در سیر اعلام النبلاء این است:

«فمولانا الامام علی من الخلفاء الراشدین المشهود لهم بالجنة رضی الله عنه نحبه اشد الحب... وابناه الحسن والحسین فسبطا رسول الله صلى الله علیه وسلم وسیدا شباب اهل الجنة لو استخلفا لکانا اهلا لذلک»

...اگر این ها خلیفه وقت می شدند، این ها صلاحیت داشتند.

همچنین در ادامه دارد:

«وزین العابدین کبیر القدر من سادة العلماء العاملین یصلح للامامة وکذلک ابنه أبو جعفر الباقر سید امام فقیه یصلح للخلافة»

این از ذهبی که به قول سخاوی می گوید: قلب استاد ما ذهبی از نفاق خالی نبود. خود سخاوی می گوید من به ناصبی بودن استاد خودم ذهبی شهادت می دهم. اما ذهبی در این جا این تعبیر را دارد. در ادامه می گوید:

«وکذا ولده جعفر الصادق کبیر الشان من ائمة العلم کان اولى بالامر من أبی جعفر المنصور وکان ولده موسى کبیر القدر جید العلم اولى بالخلافة من هارون وله نظراء فی الشرف والفضل وابنه علی بن موسى الرضا کبیر الشان له علم وبیان ووقع فی النفوس صیره المامون ولی عهده لجلالته فتوفی سنة ثلاث ومئتین وابنه محمد الجواد من سادة قومه لم یبلغ رتبة ابائه فی العلم والفقه وکذلک ولده الملقب بالهادی شریف جلیل وکذلک ابنه الحسن بن علی العسکری رحمهم الله تعالى»

سیر أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ج13، ص120

یعنی همه این ها را می آورد و می گوید همه این ها شایسته امامت و خلافت بودند. این را شما کنار حدیث خلفای اثنا عشر بگذارید، کاملا مشخص می کند که مراد پیامبر از خلفای اثنا عشر چه کسانی بودند.

اما ذهبی وقتی به خلفای اثنا عشر می رسد، سراغ خلفای اربعه، امام مجتبی، معاویه و یزید و بعد از آن دنبال مروان و امثال این ها می رود. آقای ذهبی! تو که این طور تعابیر به کار می بری، چرا در آن جا حاضر نیستی حق را قبول کنی؟!

 یا مثلا در رابطه با امام سجاد علیه اسلام می گوید:

«فقد کان أهلا للإمامة العظمى لشرفه وسؤدده وعلمه وتألهه وکمال عقله»

درباره امام باقر (سلام الله علیه) می گوید:

«وکان أحد من جمع بین العلم والعمل والسؤدد والشرف والثقة والرزانة وکان أهل للخلافة»

سیر أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ج4، ص398 و 402

در تاریخ اسلام ، درباره امام صادق علیه السلام می گوید:

«مناقب جعفر کثیرة، وکان یصلح للخلافة لسؤدده وفضله وعلمه وشرفه رضی الله عنه»

تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام؛ اسم المؤلف:  شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی الوفاة: 748هـ، دار النشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت - 1407هـ - 1987م، الطبعة: الأولى، تحقیق: د. عمر عبد السلام تدمرى، ج9، ص93

همچنین ابن تیمیه می گوید:

«فإن جعفر بن محمد لم یجیء بعد مثله»

کلمه بعد یعنی هنوز! امام صادق علیه السلام هنوز نمونه ندارد.

«وقد أخذ العلم عنه هؤلاء الأئمة کما لک وابن عیینة وشعبة والثوری وابن جریج ویحیى بن سعید وأمثالهم من العلماء المشاعیر الأعیان»

منهاج السنة النبویة؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 4، ص 126

این حرف ابن تیمیه است، آن وقت یک استاد جامعة المصطفی (صفری فروشانی) می گوید ائمه مکتب می رفتند!

حتما مکتب که می رفتند، می رفتند پیش شهاب الدین زهری، سفیان ثوری و امثال این ها درس می خواندند!!

ابن تیمیه می گوید:

«فإن جعفر بن محمد من أئمة الدین باتفاق أهل السنة»

منهاج السنة النبویة؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 2، ص 245

ذهبی نسبت به امام کاظم علیه السلام می گوید:

«کبیر القدر جید العلم اولى بالخلافة من هارون»

سیر أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ج13، ص120

درباره امام رضا علیه السلام دارد:

«کان علی الرضى کبیر الشأن أهلا للخلافة»

سیر أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ج9، ص392

این تعابیر تعابیر زیبایی است. این ها را حتما دوستان داشته باشند. ذهبی از استوانه های علمی اهل سنت است.

پرسش:

شاید مذهبش تغییر کرده باشد.

پاسخ:

ما علم غیب نداریم. اما بعضی وقت ها هست که خداوند عالم حق را بر زبان دشمنان اهل بیت علیهم السلام جاری می کند.

بعد از شهادت حضرت علی (سلام الله علیه) معاویه و عمرو عاص نشسته بودند به همراه مغیرة ابن شعبه گفتند هر کسی در رابطه با امیرالمؤمنین یک شعری بگوید، هر کدام از امیرالمؤمنین شعری گفتند، نوبت یه یزید رسید، یزید گفت:

«وبفضله شهدت به الاعداء *** الفضل ما شهدت به الأعداء»

دشمنان حضرت علی نشستند در رابطه با فضیلت آن حضرت شعر می گویند. این فضیلت برای حضرت علی است.

***

          «شهد الأنام بفضله حتى العدا *** و الفضل ما شهدت به الأعداء»

یا:

    «و مناقب شهد العدو بفضلها             و الفضل ما شهدت به الأعداء»

عقیده من این است که خداوند عالم از زبان این ها این مطالب را آورده است تا برای بسیاری از این جوان های اهل سنت یا برای خود ما حق بیشتر روشن شود. ذهبی جزء چهار نفری است که می گویند اهل سنت عیال کنار سفره این ها هستند.

این چهار نفر ذهبی ، ابن حجر عسقلانی ؛ مزی صاحب تهذیب الکمال و زین الدین عراقی هستند. ذهبی جزء این ها هست یعنی شما ذهبی را از اهل سنت حذف کنید یک رکنی از ارکان این ها حذف شده است. آن وقت ایشان نسبت به ائمه (علیهم السلام) چنین مطالبی بیان می کند.

این ها در حقیقت عنایت خداوند عالم است که حجت ها را برای همه تمام بکند. از آن طرف جوینی استاد ذهبی است، ذهبی درباره استادش می گوید:

«... الإمام المحدث الأوحد الأکمل فخر الإسلام صدر الدین إبراهیم بن محمد بن المؤید بن حمویه الخراسانی الجوینی»

تذکرة الحفاظ؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدین محمد الذهبی الوفاة: 748، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، ج 4، ص 1505

پرسش:

استاد! جوینی کجایی است؟

پاسخ:

جوین نزدیکی های مشهد است. اکثر علمای اهل سنت ایرانی هستند، استوانه های شان از صاحبان صحاح سته و از ائمه اربعه شان غیر از مالک همه ایرانی هستند. یعنی این آقایان اهل سنت هر چه دارند از خاک ایران بلند شده است!

 جوینی نام ائمه را در فرائد السمطین خودش می برد، از حضرت امیر (سلام الله علیه)، امام حسن و امام حسین، تا حضرت مهدی (ارواحنا فداه).

یا خوارزمی که ذهبی و دیگران خیلی در فضیلتش مطلب آوردند «اخطب الخواطب» و ... ایشان هم در کتاب مقتل الحسین در صفحه 146، نام ائمه را از حضرت امیر (سلام الله علیه) تا حضرت مهدی می آورد.

حدیث خلفاء اثنا عشر، از احادیث قطعی است که احدی در سند ان شکی ندارد اما در دلالت ان معطل ماندند. به قول ابوبکر بن عربی می گوید من هر چه این طرف و آن طرف گشتم، هر کجا احتمال می دادم مطلبی نوشته باشد، مطالعه کردم، از علمای بزرگ سوال کردم، ندیدم کسی به مضمون حدیث پیامبر اطلاع داشته باشد.

ابن حجر همین طور، نووی همین طور، بدر الدین عینی همینطور. می گوید ما علمای اهل سنت نتوانستیم بفهمیم منظور پیامبر از خلفاء اثنی عشر چه کسانی هست؟

ابو بکر ابن عربی می شمارد، ابوبکر، عمر عثمان، علی، امام حسن، معاویه، یزید، همین طور تا 40 نفر را می شمارد، دقیقا تا 40 نفر! از آن طرف می آید می گوید پیامبر گفته است که خلفای من 12 نفر هستند اما خودش 40 نفر را شمرده است!

آخرش می گوید:

«لم أعرف معناه»

 معنای حدیث را نفهمیدم!

اما شما ملاحظه بفرمایید، واقعا این نعمتی است که خداوند عالم به ما داده است، قدر این نعمت را باید بدانیم و امروز نیز مسئله ای مهم تر از دفاع از اهل بیت علیهم السلام نیست. در نزد حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف مدافعین ولایت، گرامی ترین افراد در کره زمین هستند.

ما باید بتوانیم مقام این ها را بشناسیم و شبهاتی که معاندین دارند، خودی ها دارند، این شبهات را بتوانیم جواب بدهیم.

 من همین دیشب صحبت های هفته گذشته آقای صفری فروشانی را در رابطه با حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف مطالعه می کردم، اول من تصور کردم که یکی از کارشناسان شبکه کلمه، شبکه نور یا شبکه اینترنشال دارد حرف می زند!

 این که درباره حضرت ولی عصر ارواحنا فداه می گوید «به هیچ وجه برای ما ثابت نشده است، و دلیلی هم نداریم و روایات ما متعارض است و متناقض است»، باید بگوییم «و علی الاسلام السلام».

«والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها