2024 April 28 - يکشنبه 09 ارديبهشت 1403
توطئه سقیفه
کد مطلب: ١٥٤٧٢ تاریخ انتشار: ٢٣ خرداد ١٤٠٢ - ١٠:٠٧ تعداد بازدید: 593
خارج فقه الحکومه » فقه
توطئه سقیفه

(جلسه سی و هفتم 15 09 1401)

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال نوزدهم

 (جلسه سی و  هفتم 15  09 1401)

موضوع:  توطئه سقیفه

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

در کتاب های بزرگان ندیدم که بگویند مردم از گریه حضرت زهرا سلام الله علیها به حضرت امیرالمومنین علیه السلام شکایت ببرند چنین چیزی در منابع شیعه و سنی ندیدم.

آقای دکتر جباری یک مقاله ای دارد تاریخ و ترتیب حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها که دوستان این را حتماً مطالعه کنند خیلی ضروری است. مقاله آقای دکتر رفیعی را هم در گروه گذاشتم. ایشان بحث های اخلاقی و علمی خیلی خوبی کردند اگرچه نقد هم داریم.

وقتی نگاه می کنیم می بینیم برای یک عبارتی مثلاً از احتجاج طبرسی یا سقیفه جوهری آورده حال آن که حاکم نیشابوری با سند صحیح آورده است. کتاب های معتبر دیگر آوردند اما مشخص است که این بزرگواران روی منابع اهل سنت خیلی تسلط ندارند.

یعنی منابعی که آدرس می دهند منابع دسته چندم هست و بعضاً‌ هم یک مطالبی آدرس داده اند ما هر چه دنبال آدرس گشتیم پیدا نکردیم..

مقاله، مقاله خیلی ارزشی است و روی مقاله زحمت کشیدند. این که بعد از رسول اکرم در مدینه چه اتفاقاتی افتاد که منجر به شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) شد خیلی خوب کار شده است. البته آقای صفری فروشانی به این مقاله نقد دارد اما مهم نیست.

این که چطور این مسئله پیش آمد با این که همه شنیده بودند از قضیه غدیر حدودا هفتاد روز بیشتر نگذشته بود حدیث منزلت، حدیث دار و این ها چه شد که یک دفعه مسئله فراموش شد.

محمود ابورَیّه از علمای بزرگ الأزهر یک تعبیری دارد می گوید قضیه خلافت ابوبکر ولیده (مولود) سقیفه نبود

قبلاً یک توطئه ای بود که قبل از سقیفه پی ریزی شده بود و قهرمانان این توطئه ابوبکر، عمر و ابو عبیده بودند و پشتیبانی این توطئه را هم عایشه و حفصه به عهده داشتند.

پرسش:

به گمانم در منابع شیعه هم این توطئه مربوط به قبل از سقیفه است

پاسخ:

بله هست، اما این که یک سنی بیاید مطرح بکند جالبتر است تا مطرح کردن یک شیعه. یک نکته خیلی ظریفی است خوب دقت کنید رسول اکرم در رابطه با جیش اسامه، قبل از این که از دنیا برود دستور داد سپاه اسامه به طرف روم حرکت کند و فرمود:

«لعن اللّه من تخلّف عن جیش أسامة»

المسترشد فی إمامة علیّ بن أبی طالب علیه السلام؛ طبرى آملى کبیر، محمد بن جریر بن رستم (وفات: ق 4)، محقق / مصحح: محمودى، احمد، ناشر: کوشانبور، ص 116

«جَهِّزُوا جَیْشَ أُسَامَةَ، لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْ جَیْش‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج30، ص432، الثانی: التخلّف عن جیش أسامة.

«جهزوا جیش أسامة لعن الله من تخلف عنه»

الملل والنحل؛ اسم المؤلف: محمد بن عبد الکریم بن أبی بکر أحمد الشهرستانی الوفاة: 548، دار النشر: دار المعرفة - بیروت - 1404، تحقیق: محمد سید کیلانی

الملل والنحل  ج 1   ص 23

شیعه، سنی متعدد هم نقل کردند ابن حجر در فتح الباری و جای دیگر دارد که ابوبکر، عمر، عثمان در داخل جیش اسامه بودند اما نرفتند و دائما عایشه و حفصه پیام می دادند حال پیغمبر خراب شده است و در شرف رحلت است. این ها هم امروز و فردا کردند و برگشتند.

اما یک جمله زیبایی است که البته آقایان آوردند اما مدارک خیلی جالب نیست. ابوبکر به مجرد این که در مسند خلافت نشست روز اول و یا دوم دستور داد جیش اسامه حرکت کند.

دوستان دقت کنند حتی یک عبارتی دیدم دیروز هم روی این کار می کردم یک تعبیری است که ابوبکر می گوید من به هر قیمتی است باید جیش اسامه را راه بیاندازم ولو این که در مدینه خودم و خانواده ام بیشتر نماند. با این که خیلی ها با اعزام جیش اسامه مخالف بودند چون هنوز مدینه در تلاطم بود مردم با از دست دادن رسول اکرم نگران بودند.

اما ایشان می گوید ولو در مدینه من و خانواده ام نماند باید حرکت کند و تمام کسانی که رزمنده بودند مخصوصاً کسانی که با امیر المؤمنین رابطه نزدیکی داشتند همه را از خانه بیرون کشید و به جبهه فرستاد تا مدینه از معارض خالی بماند دیگر کسی «انا رجلٌ» نگوید تا این ها بروند و برگردند مسئله خلافت، تثبیت شده باشد.

 بعد از او هم جالب این است ابوبکر دستور می دهد که برای خانواده رزمنده هایی که رفته اند یک امتیازی در نظر بگیرند.

«فلما اجتمع الناس على أبی بکر قسم بین الناس قسما فبعث إلى عجوز من بنی عدی بن النجار بقسمها مع زید بن ثابت فقالت ما هذا»

یک زنی از بنی نجار گفت این چه است فرستادید؟

گفت:

«قال قسم قسمه أبو بکر للنساء

نه برای مردها، این «للنساء» خودش پیام دارد همه مردها جبهه هستند در مدینه هم کسی  به جز تعداد اندکی نمانده بودند. غالب یاران حضرت امیرالمومنین جبهه رفتند برای خانواده ها اموال می فرستد که بتواند دل این ها را هم به دست بیاورد. خبر هم به جبهه رسید که ابوبکر به فکر خانواده های شما است و برای این ها سهمیه می دهد.

«فقالت أتراشونی عن دینی»

دارید رشوه می دهید که دین من را بخرید؟

«فقالوا لا فقالت أتخافون أن أدع ما أنا علیه»

این عقیده ای که من دارم دفاع از امیر المؤمنین دست بر دارم؟

«قالت فوالله لا آخذ منه شیئا أبدا»

الطبقات الکبرى؛ اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله البصری الزهری الوفاة: 230، دار النشر: دار صادر – بیروت، ج3، ص182

طبقات ابن سعد، سقیفه و فدک، تاریخ مدینه دمشق، مسند عمر ابن الخطاب، کنز العمال، حیاة الصحابه و... همه این را آوردند.

 این یک نکته خیلی ظریفی است که غالباً بزرگان روی این قضیه تکیه نکردند. البته این را آقایان از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آوردند، آدرسی هم که دادند با این شرح نهج البلاغه کاملاً متفاوت است شاید اشتباه چاپی بوده یا اشتباه تایپیست بوده است.

این یک نکته خیلی مهم و دقیقی هست که باید مورد مطالعه وت حقیق قرار بگیرد.

پرسش:

نقش منافقین چه بود؟

پاسخ:

همه این ها بعد از رسول اکرم متحد شدند. در صحیح بخاری است می گوید در زمان پیغمبر، نفاق بود بعد از پیغمبر، نفاق تبدیل به کفر شد. روایات متعدد داریم که بعد از رسول اکرم، نفاق رفت و به جای آن کفر علنی نشست حتی به عمر اعتراض می کنند که چرا شما از منافقین استفاده می کنی؟ این ها که در زمان پیغمبر، منافقین سر شناسی بودند. عمر پاسخ داد.

«أستعمله لأستعین بقوته، ثم أکون على قفانه»

شرح نهج البلاغة؛ اسم المؤلف: أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبی الحدید المدائنی الوفاة: 655 هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - 1418هـ - 1998م، الطبعة: الأولى، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ج 12، ص 79

«قال عمر نستعین بقوة المنافق وإثمه علیه»

من از نیروی منافقین استفاده می کنم گناهش به گردن خودشان.

الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار؛ اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی الوفاة: 235، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولى، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج6، ص200، ح30653

این ها نشان می دهد که قضیه خیلی حساب شده بوده است. «نستعین بقوة المنافق وإثمه علیه»، مصنف ابن ابی شیبه، جلد 6، صفحه 200 نستَعین دارد کنز العمال أستعین دارد و حال آن که می گوید:

«عن عمر قال: من استعمل فاجرا وهو یعلم أنه فاجر فهو مثله»

کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال؛ اسم المؤلف: علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی الوفاة: 975هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1419هـ-1998م، الطبعة: الأولى، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، ج 5، ص 303

حذیفه می گوید:

«إنما کان النفاق أی: موجوداً على عهد النبی قوله: فأما الیوم فإنما هو الکفر بعد الإیمان»

عمدة القاری شرح صحیح البخاری؛ اسم المؤلف: بدر الدین محمود بن أحمد العینی الوفاة: 855هـ، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 24، ص 211

عبارت خیلی سنگینی است. با این حال آقای صفری فروشانی در یکی از سخنرانی هایش می گوید دیگر بعد از پیغمبر، نفاق تمام شد و در مکه هم نفاق نبوده آنهایی که نفاق را در مکه مطرح می کنند می خواهند ابوبکر و عمر را زیر سوال ببرند اصلاً خلافت ابوبکر و عمر در دو قرن اول اجماعی بوده است!

 یک سنی چنین ادعایی نکرده که خلافت ابوبکر و عمر در دو قرن اول، اجماعی بوده است. نزدیک به 70 تا از صحابه بیعت نکردند حتی بعضی ها تا آخر عمر با ابوبکر بیعت نکردند در منابع اهل سنت داریم.

تعبیر حضرت امیرالمومنین (سلام الله علیه) در خطبه 150 نهج البلاغه

«حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ  رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ ...وَ ذَهَلُوا فِی السَّکْرَةِ عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ »

نهج البلاغة (للصبحی صالح)؛ نویسنده: شریف الرضى، محمد بن حسین، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 209، خطبه 150

تعبیر صریح حضرت امیرالمومنین علیه السلام در نامه به مالک اشتر است که می فرماید:

«فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَار»

نهج البلاغة (للصبحی صالح)؛ نویسنده: شریف الرضى، محمد بن حسین، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 435، نامه 53

تعبیر صریح حضرت امیر (سلام الله علیه) است یا تعبیر صحیح مسلم، جلد 5، صفحه 152، حدیث 4468 که از قول خلیفه دوم خطاب به حضرت امیر و عباس دارد

«فلما تُوُفِّیَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم قال أبو بَکْرٍ أنا وَلِیُّ رسول اللَّهِ (صلى الله علیه وسلم) ... فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا»

صحیح مسلم ، اسم المؤلف:  مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاة: 261 ، دار النشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت ، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1378، ح4468 (نرم افزار الجامع الکبیر)

این صریح صحیح مسلم است. عبارت صحیح بخاری، جلد 5، صفحه 82، حدیث 4240 که حضرت امیرالمومنین علیه السلام خطاب به ابوبکر فرمودند:

«وَلَکِنَّکَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَیْنَا بِالْأَمْرِ»

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج4، ص1549، ح3998

معنای استبداد چه است؟ مرحوم شیخ مفید در کتاب الفصول المختاره، صفحه 56 می گوید:

«و المحققون من أهل الإمامة»

محققین شیعه بر این نظر هستند

«یقولون لم‏ یبایع‏ ساعة قط»

یک ساعت هم علی با آن ها بیعت نکرد

الفصول المختارة؛ مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: میر شریفی، علی ناشر: کنگره شیخ مفید، ص 56

این فرمایش شیخ مفید است. ابن حزم اندلسی، متوفای 456 در کتاب المحلی، جلد 9، صفحه 345 می گوید:

«لَعْنَةُ اللَّهِ على کل إجْمَاعٍ یَخْرُجُ عنه عَلِیُّ بن أبی طَالِبٍ وَمَنْ بِحَضْرَتِهِ من الصَّحَابَةِ»

لعنت خدا بر آن اجماعی که علی و اصحابش در آن اجماع نباشند.

المحلى؛ اسم المؤلف: علی بن أحمد بن سعید بن حزم الظاهری أبو محمد الوفاة: 456، دار النشر : دار الآفاق الجدیدة - بیروت، تحقیق : لجنة إحیاء التراث العربی، ج9، ص345

نمی دانم بعضی از این بزرگواران به قول معروف روی شاخه می نشینند و ریشه شاخه را می زنند. نمی دانیم چه قصدی دارند؟ یک دفعه یک روایتی می آورد دو تا مطلبی ذکر می کنند می گویند برداشت ما این است می گوییم این برداشت اجتهادی است دیگران هم برداشت کردند اما یک دفعه ما بیاییم یک مسئله ای که احدی چنین چیزی را ادعا نکرده به این شکل بخواهیم مطرح بکنیم این درد را به کجا ببریم؟

 یک دفعه این است یک وهابی چشمش را می بندد و دهانش را باز می کند مانند ابن تیمیه و دیگران هر چه به ذهنشان می آید می گوید. شما منهاج السنه را ببینید بیش از 70 مورد روایت از صحیح بخاری و مسلم نقل می کند که دروغ محض است یعنی اصلا چنین روایتی در صحیح بخاری و صحیح مسلم وجود ندارد.

احدی نه قبل از ابن تیمیه نه بعد از ابن تیمیه چنین ادعایی نکردند هر کجا می آید مطلبی علیه شیعه نقل می کند می گوید: «علیه اجماع الأمة، اجماع ائمة»

جناب آقای دکتر رفیعی به من زنگ زد گفت ایشان (آقای صفری فروشانی) خیلی عصبانی آمده بود گفت یک جلسه مناظره ای با آقای قزوینی بگذارید گفتم قبول می کنیم  آن هفته زنگ زد گفت ایشان پشیمان شد دیگر نمی خواهد مناظره کند!

چطور شد خودش می گوید برای مناظره آماده هستم بعد می گوید مناظره کوچک باشد من باشم و یکی دو نفر دیگر ؟! گفتم من به هیچ وجه زیر بار چنین مناظره ای که دو نفره، سه نفره باشد نمی روم.

 شرط هم کردم در مناظره، 3 نفر از اساتید باید باشند جناب آقای علیدوست رفتم با ایشان صحبت کردم متقاعدشان کردم گفتند می آییم حاج آقای طبسی گفتند می آییم جناب آقای نظری منفرد گفتند می آییم آقای دکتر جباری هم که مربوط به خودشان است گفتم این ها بیایند.

اگر ایشان می خواهد افرادی را بیاورد 10- 20 نفر بیاورد بیاید صحبت کند شاید من اشتباه می کنم ما که نمی گوییم راست می گوییم. یک سری برداشتی داریم علناً هم داریم می گوییم همه شاهد باشید شاید ما 50 درصد اشتباه می کنیم 50 درصد هم درست است اما وقتی یک مناظره چهره به چهره باشد و ایشان ادله اش را آورد دیدیم واقعاً قانع کننده است از نظرمان بر می گردیم اصراری به این نداریم.

اما وقتی این آقایان یک روز می گویند مناظره می کنیم و روز دیگرمی گویند مناظره نمی کنیم مشخص است زیر کاسه نیم کاسه ای است، یک مسائلی هست، از مناظره کسی نمی ترسد رسول اکرم با عظمتش می فرماید:

(قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ)

بگو: «اگر راست می ‌گویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید!»

سوره بقره (2): آیه 111

(وَإِنَّا أَوْ إِیاکُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ)

و ما یا شما بر (طریق) هدایت یا در ضلالت آشکاری هستیم!»

سوره سبأ (34): آیه 24

آیه ای به این تندی که اگر در قرآن نبود بنده جرأت نمی کردم چنین تعبیری به کار ببرم (وَإِنَّا أَوْ إِیاکُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ) پیغمبر می گوید یا ما گمراه هستیم و شما در هدایت هستید یا شما گمراه هستید و ما در هدایت هستیم. گمانم این آیه تکلیف همه را روشن کرده است. بیایند با هم بنشینیم صحبت کنیم ببینیم قضیه چه است.

آن جلسه ای که با آقایان مرکز پژوهشگاه حوزه و دانشگاه سه ساعت و نیم داشتیم. بعد از آن دو سه تا جلسه داشتیم دیدیم تعداد زیادی از این ها یعنی اکثریت شان جز یک نفرشان اصرار دارند شبهات و اشکالاتی که گرفتید به ما بدهید در چاپ های بعدی اصلاح کنیم ما هم همین را می خواهیم دنبال چیز دیگری نمی گردیم.

ما می گوییم این اشتباه است یا باید جواب قانع کننده به من بدهید قبول می کنیم اما اگر جواب قانع کننده ندارید حاضر هستید اصلاح کنید یا نه؟ اگر حاضر هستید اصلاح کنید چیزی غیر از این نمی خواهیم «وما اردتُ الا الإصلاح» دنبال این هستیم که این ها اصلاح بشود.

الان این آقایان نزدیک به 30- 40 نفر هستند کتاب هایی می نویسند که به عقاید شیعه چوب حراج می زنند. این ها را نه ارشاد نظارت دارد نه حوزه نظارت دارد نه از ناحیه آقایان مراجع بزرگوار (حفظهم الله تعالی) نظارت به این کتاب ها هست.

 آن روز یک دانشجوی دکترای یکی از دانشگاه های تهران یک مقاله ای نوشته است که کل عصمت انبیاء و ائمه را زیر سوال برده است. یک وهابی این طور علیه عصمت قلم نمی زند که این دانشجوی شیعه این طور قلم زده است.

البته خواسته چاپ کند ارشاد اجازه نداد اما فایلش را روی اینترنت گذاشته هزاران نفر دارند دانلود می کنند و استفاده می کنند.

الان هم فضای مجازی به قول معروف مایه شر شده است. کتاب هایی که ارشاد اجازه نمی دهد آن جا می گذارند چندین برابری که بخواهند چاپ بکنند از این ها استفاده می کنند.

در صحیح بخاری دارد:

«حدثنا آدَمُ بن أبی إِیَاسٍ حدثنا شُعْبَةُ عن وَاصِلٍ الْأَحْدَبِ عن أبی وَائِلٍ عن حُذَیْفَةَ بن الْیَمَانِ قال إِنَّ الْمُنَافِقِینَ الْیَوْمَ شَرٌّ منهم على عَهْدِ النبی صلى الله علیه وسلم کَانُوا یَوْمَئِذٍ یُسِرُّونَ وَالْیَوْمَ یَجْهَرُونَ»

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج6، ص2604، ح6696

«إِنَّ الْمُنَافِقِینَ الْیَوْمَ شَرٌّ منهم على عَهْدِ النبی صلى الله علیه وسلم کَانُوا یَوْمَئِذٍ یُسِرُّونَ»

در زمان پیغمبر، منافقین در توطئه شان سرّی بودند.

اما :

«وَالْیَوْمَ یَجْهَرُونَ»

صحیح بخاری، جلد 8، صفحه 100 البته آدرس هایی که می دهم چه حفظاً عرض می کنم یا از نرم افزار می گویم بر مبنای مکتبه اهل بیت است. یعنی چاپ دار الفکر للطباعة والنشر بیروت است.

پرسش:

وقتی متحد شدند دیگر جهر معنی ندارد

پاسخ:

قضیه اش هر چه هست ما نمی دانیم. همان روز اول ابوسفیان به حضرت امیرالمومنین علیه السلام می گوید من می خواهم با شما بیعت کنم من در کوچه های مدینه سیل خون راه می اندازم.

 حضرت امیرالمومنین علیه السلام می گوید تو چه زمانی خیر خواه اسلام بودی که امروز آمدی خیر خواه اسلام شدی؟ !

 یک کسی که 21 سال علیه اسلام جنگیده 13 سال در مکه 8 سال هم در مدینه سال فتح مکه مسلمان شده امیر المؤمنین علیه السلام در نامه 106 می گوید:

«فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَکِنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکُفْرَ فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَیْهِ أَظْهَرُوه‏»

نهج البلاغة (للصبحی صالح)؛ نویسنده: شریف الرضى، محمد بن حسین، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص374

در مجمع الزوائد هیثمی، جلد 1، صفحه 113 همین عبارت عیناً از زبان عمار با سند صحیح نقل می کند :

«والله ما أسلموا ولکن استسلموا وأسروا الکفر فلما رأو علیه أعوانا أظهروه»

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی الوفاة: 807، دار النشر: دار الریان للتراث/‏دار الکتاب العربی - القاهرة , بیروت – 1407، ج1، ص113

یک تفاوت کمی با عبارت حضرت امیر دارد آن ها نقل کردند نهج البلاغه هم نقل کرده است. همین ابو سفیان پیش ابوبکر می رود می گوید چه کار کنیم؟ می آید آن جا رشوه می گیرد اگر ما شام را فتح کردیم پسرت یزید را حاکم شام خواهیم کرد.

 چون دو تا تا یزید داریم یک یزید پسر ابو سفیان است یک یزید هم پسر معاویه است بعضاً آقایان قضیه را اشتباه می گیرند. یزید پسر ابو سفیان برادر معاویه تا سال 18 هجرت حاکم شام بود.

در سال 18 طاعون آمد تعداد زیادی از مردم کشته شدند، من جمله حاکم شام برادر معاویه بود. بعد از او هم توسط خلیفه دوم معاویه حاکم شام شد. و این قضایا ادامه پیدا کرد که تا امروز مسائل ادامه دارد.

ما قول داده بودیم در رابطه با فاطمیه اگر دوستان سوالی دارند مطرح کنند جلسه مان امروز فاطمی باشد.

پرسش:

از طرف وهابی ها مطالب جدیدی مطرح شده است؟

پاسخ:

مطالب جدید زیاد دارند هر سال 1 ماه قبل از فاطمیه شبکه کلمه، شبکه وصال، شبکه نور، شبکه ملازاده بحث افسانه شهادت را هر سال مطرح می کنند (با این واژه افسانه شهادت) به کمتر از این هم راضی نیستند.

در داخل هم آقایان گرگیچ همین تعبیر را داشت افسانه شهادت را مطرح کرد. امام جمعه خاش واژه افسانه شهادت را مطرح کرد.

این را یک مقداری باید دقت بکنیم که واژه شهادت در منابع شیعه و سنی آمده یا کلمه قتل یا ماتت شهیدةً روی این ها کار بکنیم.

 همان عبارتی که کافی دارد و آقای سید جعفر مرتضی (رضوان الله تعالی علیه) شرح خیلی زیبایی دارد حدود 1صفحه و نیم در رابطه با:

«إِنَّ فَاطِمَةَ (علیها السلام) صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص458، بَابُ مَوْلِدِ الزَّهْرَاءِ فَاطِمَةَ (علیها السلام)‏، ح2‏

فرمایش این بزرگوار را حتماً دوستان ببینند در کتاب مأساة الزهرا

ر جواب سید محمد حسین فضل الله که می گوید به شهادت نرسید این جا شهید به معنای شاهد هست، ندیدم کسی مانند علامه سید جعفر مرتضی خیلی خوب تحلیل زیبا از آیات و روایات کرده باشد.

پرسش:

استاد این کتاب بیت الأحزان خیلی شایع شده در بازار هم هست مردم استفاده می کنند بر اساس فرمایش شما هیچ سندی ندارد؟

پاسخ:

نه ما کاری با بحث بیت الأحزان نداریم. بیت الأحزان بوده و تا زمان روی کار آمدن وهابی ها بوده اما این که بیت الأحزان به خاطر این بود که حضرت زهرا سلام الله علیها در خانه گریه می کردند مردم ناراحت بودند به خاطر این آمده قضیه اش این نیست.

بیت الأحزان یک مسئله خارجی است می شود مدرکی برایش پیدا کرد؛ اما اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها گریه می کرد و مردم آمدند اعتراض کردند گفتند گریه حضرت زهرا سلام الله علیها ما را آزار می دهد یا روزها گریه کند یا شب ها گریه کند این جای تأمل دارد.

پرسش:

روایتی داریم حضرت می فرمایند «الْبَکَّاءُونَ خَمْسَةٌ» مردم مدینه از گریه حضرت اذیت شدند.

پاسخ:

پس از گریه حضرت سجاد علیه السلام هم اذیت شدند، از گریه حضرت یعقوب علیه السلام هم اذیت شدند. یک بحث سر این است اذیت شدند، یک دفعه ترحماً اذیت می شوند یک دفعه اعتراضاً اذیت می شوند. این که بیایند اعتراض کنند حضرت زهرا سلام الله علیها یا روزها گریه کند ما شب ها استراحت کنیم یا شب ها گریه کند این جای تأمل است.

پرسش:

«الْبَکَّاءُونَ خَمْسَةٌ» داریم.

پاسخ:

بله داریم:

«حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى قَالَ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ النَّجْرَانِیِّ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) قَالَ: الْبَکَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ یَعْقُوبُ وَ یُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَأَمَّا آدَمُ فَبَکَى عَلَى الْجَنَّةِ حَتَّى صَارَ فِی خَدَّیْهِ أَمْثَالُ الْأَوْدِیَةِ وَ أَمَّا یَعْقُوبُ فَبَکَى عَلَى یُوسُفَ حَتَّى ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّى قِیلَ لَهُ تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ‏ الْهالِکِینَ وَ أَمَّا یُوسُفُ فَبَکَى عَلَى یَعْقُوبَ حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ السِّجْنِ فَقَالُوا إِمَّا أَنْ تَبْکِیَ بِالنَّهَارِ وَ تَسْکُتَ بِاللَّیْلِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْکِیَ بِاللَّیْلِ وَ تَسْکُتَ بِالنَّهَارِ فَصَالَحَهُمْ عَلَى وَاحِدٍ مِنْهُمَا وَ أَمَّا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه واله وسلم) فَبَکَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) حَتَّى تَأَذَّى بِهَا أَهْلُ الْمَدِینَةِ وَ قَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِنَا بِکَثْرَةِ بُکَائِکِ فَکَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْکِی حَتَّى تَقْضِیَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفَ وَ أَمَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ فَبَکَى عَلَى الْحُسَیْنِ (علیه السلام) عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَکَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ قَالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی لِذَلِکَ عَبْرَةٌ.»

الأمالی (للصدوق)؛ ابن بابویه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: کتابچى، ص141

روایت مستفیض بلکه متواتر است اما این که مردم مدینه پیش حضرت امیر آمدند شکایت کردند دنبال این هستیم اگر پیدا کردید بفرمایید

پرسش:

«حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا... »

پاسخ:

«27- ل، الخصال ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ الْبَحْرَانِیِّ یَرْفَعُهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: الْبَکَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ یَعْقُوبُ وَ یُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَأَمَّا آدَمُ فَبَکَى عَلَى الْجَنَّةِ حَتَّى صَارَ فِی خَدَّیْهِ أَمْثَالُ الْأَوْدِیَةِ وَ أَمَّا یَعْقُوبُ فَبَکَى عَلَى یُوسُفَ حَتَّى ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّى قِیلَ لَهُ تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکِینَ وَ أَمَّا یُوسُفُ فَبَکَى عَلَى یَعْقُوبَ حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ السِّجْنِ فَقَالُوا لَهُ إِمَّا أَنْ تَبْکِیَ اللَّیْلَ وَ تَسْکُتَ بِالنَّهَارِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْکِیَ النَّهَارَ وَ تَسْکُتَ بِاللَّیْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَى وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا وَ أَمَّا فَاطِمَةُ فَبَکَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِنَا بِکَثْرَةِ بُکَائِکِ فَکَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْکِی حَتَّى تَنْقَضِیَ حَاجَتُهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ وَ أَمَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَبَکَى عَلَى الْحُسَیْنِ عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَکَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ قَالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّی مَا أَذْکُرُ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی لِذَلِکَ عَبْرَةٌ».

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج12، ص264

روایت مرفوعه است سند ندارد.

«وَ أَمَّا فَاطِمَةُ فَبَکَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِنَا بِکَثْرَةِ بُکَائِکِ فَکَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْکِی حَتَّى تَنْقَضِیَ حَاجَتُهَا»

بعد دارد:

«وَ أَمَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَبَکَى عَلَى الْحُسَیْنِ عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً»

 این خودش نشان می دهد کسی که این روایت را آورده 20 یا 40 سال بود کل امامتِ امام سجاد علیه السلام بعضی وقت ها یک عبارت هایی داخل روایت هست مشخص می کند که روایت، اضطراب دارد عبارتی که آقایان مطرح می کنند این هست که یا حضرت زهرا سلام الله علیها روزها گریه کند ما شب استراحت کنیم یا شب گریه کند ما روز استراحت کنیم فرمایش این بزرگوار این بود اما این جا دارد «آذَیْتِنَا»، این «آذَیْتِنَا» ترحما یا اعتراضا

پرسش:

یک جمله است می گوید مقام شهداء در احد بوده در واقع مداح ها و بعضی ها می گویند از احد تا مدینه خیلی فاصله است برای من سوال بود که چطوری حضرت زهرا (سلام الله علیه) می آمدند هر شب و روز این فاصله را طی می کردند. اول بقیع گفتند حال مقام شهداء بقیع می گویند.

پاسخ:

در بحث های تاریخی یا بحث های مربوط به معصومین بررسی سند اُس اساس کار است ما می رویم یک دفعه یک روایتی می بینیم مثلاً مقاله ای که جناب آقای دکتر جباری که ما واقعاً به ایشان ارادت داریم واقعاً‌ در میان مورخین متدین ترین و سالم ترین است.

ایشان یک سری روایاتی که اصلاً ریشه ندارد حتی اهل سنت هم نقل کردند سندی برایش نقل نکردند در این مقاله، این بزرگوار آورده است.

ما به جای 30 صفحه مقاله 20 صفحه مقاله بنویسیم یک مشکلی که ما داریم این ره آورد اروپا است مطلبی نقل می کنند می خواهند آدرس بدهند 1350 شیخ طوسی، جلد فلان، صفحه فلان ! یعنی یک معمایی درست می کنند که انسان بخواهد مراجعه کند به زحمت می افتد.

مصیبت این است که عبارت عربی را نمی آورند که آدم بداند واقعاً متن عربی آن چه است، آیا واقعاً این بزرگوار که این مطلب را در این جا آورده واقعاً در متن عربی همین است یا نه؟ بنده در تمام رساله هایی که یا استاد راهنما بودم یا استاد داور اگر دانش پژوه چه در دانشگاه چه در حوزه متن عربی اش را نیاورد یک صفحه مطالعه نمی کنم.

می گویم اول برو تمام متن عربی ات را یا در پاورقی یا در متن بیاور گفت حوزه قبول نمی کند گفتم به من مربوط نیست بنده بخواهم داوری کنم تا متن عربی را نبینم داوری نمی کنم.

می گویم آخر سر می خواهید برای آن ها بدهید متن عربیش را حذف کنید ما آن را ضامن نیستیم خیلی وقت ها بوده دیدیم این بزرگوار ترجمه آورده به متن عربی مراجعه می کنیم می بینیم در متن عربی این نیست که این آقا در ترجمه آورده است.

اتفاقاً متن را خواندم خیلی برایم جالب بود می گوید "تصرف فدک و منع بنی هاشم که مبادا علی ابن ابیطالب با درآمد حاصل از فروش محصولات فدک قدرت مالی یافته و بر سر خلافت به منازعه با ابوبکر و عمر بر خیزد با تصرف منابع مالی امیر المؤمنین بویژه فدک از روز دهم پس از رحلت رسول الله به بعد اقدامات امیر مؤمنان و حضرت فاطمه سلام الله علیهما برای باز پس گیری آن آغاز شد."

هر چه جستجو کردیم برای این مدرکی پیدا کنیم نشد در کجا آدرس می دهد؟ به ابن ابی الحدید آدرس داده. وقت ها خیلی ارزش دارد یک آدرسی بدهیم که آدرس مشخص نیست مثلاً آدرس داده جلد 5، ما دیدیم جلد 16 است.

شاید اشتباه تایپی یا چیزی دیگری باشد اما یک مقداری دقت بیشتری بشود.

«والسلام علیکم ورحمة الله»

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها