2024 May 6 - دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
امسال در شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) این مملکت غیر از سالهای قبل باشد
کد مطلب: ٨٨١٦ تاریخ انتشار: ٢٢ اسفند ١٣٩٤ - ١٣:٠٦ تعداد بازدید: 2063
اخبار » عمومي
حضرت آیت الله وحید خراسانی
امسال در شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) این مملکت غیر از سالهای قبل باشد

آنچه وظیفه ماست دو مطلب است – همانطوری که دستور خدا در کلام خداست – اول : تفقه در دین؛ و دوم : انذار به ما تفَقَه فی الدین.

شفقنا – آنچه وظیفه ماست دو مطلب است – همانطوری که دستور خدا در کلام خداست – اول : تفقه در دین؛ و دوم : انذار به ما تفَقَه فی الدین. دین، تنها فقه نیست بلکه از مبدأ تا معاد ، مباحث نبوّات ، ولایت کلیه ، همه اینها دین است. بنابراین دو وظیفه سنگین است : اول تفقه در دین به جمیع شؤونش ، دوم رساندن أنچه تفقّهتم به بندگان و ایتام امام در عصر غیبت.

حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی درتازه ترین سخنان خود همگان را به عزادرای در شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) دعوت کرد،متن سخنان این مرجع تقلید شیعیان در ادامه می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم
اﻟﺤﻤﺪ ﻟﻠﻪ رب اﻟﻌﺎﻟﻤﻴﻦ وﺻﻠﯽ ﷲ ﻋﻠﯽ ﺳﻴﺪﻧﺎ ﻣﺤﻤﺪ وآﻟﻪ اﻟﻄﺎﻫﺮﻳﻦ ﺳﻴﻤﺎ ﺑﻘﻴﺔ ﷲ ﻓﻲ اﻷرﺿﻴﻦ واﻟﻠﻌﻦ ﻋﻠﯽ أﻋﺪاﺋﻬﻢ إﻟﯽ ﻳﻮم الدین
آنچه وظیفه ماست دو مطلب است – همانطوری که دستور خدا در کلام خداست – اول : تفقه در دین؛ و دوم : انذار به ما تفَقَه فی الدین. دین، تنها فقه نیست بلکه از مبدأ تا معاد ، مباحث نبوّات ، ولایت کلیه ، همه اینها دین است. بنابراین دو وظیفه سنگین است : اول تفقه در دین به جمیع شؤونش ، دوم رساندن أنچه تفقّهتم به بندگان و ایتام امام در عصر غیبت.

همه دین طفیل حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است

یکی از ارکان در دین ، معرفت وسائط فیض خداست. هم تکوین و هم تشریع به واسطه کی به ما رسید؟ اگر فقیه بشوید خواهی دانست همه دین من أوله إلی آخره ، به طُفیل صدیقه کبری فاطمه زهرا رسید. این مطلب باید توأم با دلیل باشد. ادع إلی سبیل ربک بالحکمه ، آنچه در دین است محکمترین گفتار است ، لذا معرفت فاطمه زهرا از معضلات است.
یک حدیث هست و آن هم فرموده امام ششم، رأس و رئیس مذهب : چرا فاطمه ، فاطمه نامیده شد؟ بعد جواب این است… – عقل مبهوت است از شیخ طوسی تا شیخ انصاری در این جمله امام – لانّ الخلق فُطموا عن معرفتها. همه آفریدگان، نه تنها انسان ، از معرفت این زن منقطع هستند.

ارج و منزلت خدمتگزاران به حضرت زهرا(سلام الله علیها) نزد خدا

ما در درک مقام خدمتگزاران خانه صدیقه کبری عاجزیم تا برسد به درک او. امروز هر دو مدعا باید توأم با دلیل تحقیق بشود. اما خدمتگزاران خانه ی او : این اول ؛ دوم، خود او.
مستند ، مدارکِ معتمد : ابن شهر آشوب، عَلَم الاعلام در فنون و در رجال ، او این دو قضیه را نقل می کند. در این دو قضیه در ادراک مقام خادمه ی او عقل حیران است تا برسد به مقام و موقعیت او . بهتر از همه متن کلام است :
ابن شهر آشوب در مناقب، بیانش این است : خرجت أم أیمن إلى مکه لما توفّیت فاطمه (علیها السلام) وقالت: لا أرى المدینه بعدها ، دست از وطن برداشت، گفت: بعد از فاطمه ، مدینه را نمی خواهم ببینم . حالا فکر کن اگر ام ایمن این باشد، آیا حال علی چگونه است؟ وقالت: لا أرى المدینه بعدها فأصابها عطش شدید فی الجحفه حتى خافت على نفسها، قال: فکسرت عینیها نحو السماء ثم قالت: یا رب! آیا مرا تشنه می گذاری ، وأنا … من خدمتگزار فاطمه ام ؟ قال: فنزل إلیها دلو من ماء الجنه فشربت… مدت هفت سال نه لقمه ای غذا خورد و نه شربت آبی نوشید. . خدمتگذار او وقتی تشنه می شود، درخواست می کند، از بهشت برین خرق عادت می کنند و خادمه او را سیراب می کنند. آیا درک مقام همچو زنی با همچو دعایی در حوصله ماست تا نوبت برسد به خود او؟
دوم : ابن شهر آشوب، علَم طائفه ، باز در مناقب نقل می کند از مالک بن دینار : رأیت ، دیدم در ایام حج ، زن ضعیفه ای… زن ناتوانی بر دابّه ای نحیفه و مردم آن زن را نصیحت می کردند که با این ناتوانی و با این مرکب درمانده، این راه طولانی کعبه را چگونه می پیمایی؟ بعد در وسط صحرا ، مرکب از کار افتاد ، زن ناتوان گوشه ای افتاد؛ بعد دو کلمه گفت : الهی! لا فی بیتی ترکتنی ولا إلی بیتک حملتنی ، نه در خانه ی من واگذاردی مرا، از عشق حج بیت تو بیچاره شدم ، در این بیابان هم وامانده شدم ، این جمله را گفت، ناگهان شخصی از قلب صحرا نمایان شد، در ید آن شخص زمام ناقه ای؛ آن زن را سوار کرد ، ناقه مثل برق خاطف روانه مکّه شد – ناقه! برق! همه اینها مقدمه است – من در تفحص بودم که این زن را پیدا کنم؛ وقتی رسیدم به مکه ، او را یافتم و از او سؤال کردم در مطاف ، تو که هستی؟ گفت: أنا شهره بنت مسکه بنت فضه خادمه الزهرا . عقل اینجا متحیر است. فضه منصبش این است که خدمتگزار خانه او بوده ، بعد او دختری می آورد به نام مسکه؛ او باز دختری می آورد به نام شهره؛ این دختر که نوه فضه خدمتگزار صدیقه کبری است ، مقامش این است: وقتی وامانده می شود خدا ناقه از بهشت می فرستد؛ مثل برق خاطف او را به بیت خودش می رساند. آیا درک عظمت این زن میسّر است؟ این نوه خادمه زهرا است.
دوم : ابن شهر آشوب در مناقب می نویسد : ام ایمن بعد از رحلت صدیقه کبری از مدینه آواره شد؛ در جحفه گرفتار عطش شد، دست به آسمان بلند کرد ، بارالها! من جاروکش خانه فاطمه بودم، مرا لب تشنه نپسند. دلوی از بهشت سرازیر می شود، شربت آبی می نوشد که هفت سال تمام مستغنیه شد هم از طعام و هم از آشامیدنی! درک مقام این خدمتگزاران برای ما میسّر نیست تا چه برسد به او.
حجت تمام است. امسال باید این مملکت غیر از سالهای قبل باشد در شهادت صدیقه کبری . منتشر بشوید ، مردم را وادار کنید ، آنچنان که حق این مصیبت است، پرچمهای عزا را دربیاورند . هم فاطمه را بشناسید و هم به مردم بشناسانید.

خلقت زهرا(سلام الله علیها) از نور عظمت خدا

اما خود او . اینجاست که از شیخ طوسی تا شیخ انصاری، تمام فقها و تمام حکما ، مات و مبهوت می مانند.
صدوق در علل الشرایع نقل می کند . عصاره روایت این است : عن جابر عن أبی عبدالله علیه السلام قال قلت: لمن سُمِّی ، چرا نامیده شد فاطمه زهرا به زهرا؟ این بیان رأس و رئیس مذهب است – آن کسی که اسمه عند آهل السماء الصادق – فاطمه چرا زهرا نامیده شد؟ امام فرمود: لأن الله… – جمله به جمله محیّر العقول است . این روایت یک کتاب شرح دارد ، منتها ما سربسته برای اهلش می خوانیم ، در این روایت غنیً و کفایه- فقال : لأنّ الله عز وجل خلقها من نور عظمته . این، فاطمه زهرا است . زهرا از کجا شد؟ چون خدا او را از نور عظمت خودش خلق کرد. ریشه خلقت ، نور عظمت خداست. الله نور السماوات والأرض مثل نوره کمشکاه ، آن مشکات آیه نور ، فاطمه زهرا است.

پرتو نورانی فاطمه(سلام الله علیها) بر عالم

فلما أشرقت – کلمه به کلمه حیرت آور است! خلق از نور عظمت خدا! عظمت خدا مبدأ خلقت زهرا است- فَلمّا أشرقت أضاءت السماواتُ والأرض بنورها، وغَشِیَت أبصار الملائکه وخرّت الملائکه لله سجّدا ، چشم تمام ملائکه از جبرئیل ، میکائیل و اسرافیل همه از نور زهرا پوشیده شد. همه به سجده افتادند ، بعد سؤال کردند وقالوا: إلهَنا وسیّدَنا! ما هذا النور ؟! فأوحى الله إلیهم: هذا نورٌ مِن نوری- اینجاست که گفتم از شیخ طوسی تا شیخ انصاری همه متحیرند- آفریدم این نور را از نور خودم . نور خدا قابل درک هیچ پیغمبری نیست از آدم تا عیسی ، از این نور ، زهرا را آفریدم، شد زهرا .
أسکنته فی سمائی – این جمله دوم – در آسمان خودم او را مسکن دادم. فقه حدیث را ، درایت روایت را ، توجه کنید. اسکنته فی سمائی ، قرآن را بخوان. این آسمان ، آسمان دنیا است. نص قرآن این است : لقد زیّنا السماء الدنیا ، اما مسکن فاطمه این آسمان نبود ، سمائی ، در آسمان خودم مسکنش دادم . اینجاست که عقل کمّل بشر مبهوت می شود در مسکن نور او . این جمله دوم.
خلقته من عظمتی ، آفریدم او را اما ماده خلقت چیست؟ عظمت خودم . اینجاست که کمّل باید کار کنند؛ خلقته من عظمتی. العلیّ العظیم ، از آن مقام عظیمی – اسم اعظم از آنجا پیدا شده – از آن عظمت، فاطمه آفریده شد.
بعد مبدأ او چیست و منتهای او چیست؟ تمام حرف در مبدأ و منتها ، اول کجا و آخر کجا؟ از عظمت خودم آفریدم، او را ظاهر کردم از کسی که بر تمام انبیا فضیلتش دادم. این مبدأ ، اما منتها: اُخرج من ذلک النور ، از همین نور بیرون می آورم ائمه ای که یهدون بجانب خود من و شریعت من ، اُخرج من ذلک النور أئمهً ، یعنی چه؟ حلم حسنی ، شجاعت حسینی ، عبادت سجادی ، مآثر باقری ، آثار جعفری ، علوم کاظمی ، حجج رضوی ، جود تقوی ، نقاوت نقوی ، هیبت عسگری ، غیبت الهیه ی کسی که یملأ الله الأرض به عدلاً و قسطا بعد ما ملئت ظلماً و جورا ، همه از این نور خارج شدند. بنابراین نتیجه این است که امام زمان پاره وجود اوست ، سید الشهدا قطعه وجود اوست .

حق زهرا(سلام الله علیها)و کار امت

آیا حق زهرا ادا شد؟ که فهمید؟ که بود؟ چه گذشت؟ فقط یک جمله کافی است ، کسی که… به هزار درهم شمشیر را خرید و هزار درهم داد به زهر آلوده کردند ، بر آن فرق زد ، افتاد روی زمین و گفت: فزت ورب الکعبه ، اما همان کس با این صبر، وقتی بدن را تحویل داد، گفت: یا رسول الله ! نفسی علی زفراتها محبوسه*** یا لیتها… یا لیتها خرجت مع الزفرات . ای کاش! با ناله در عزای او جان می دادم.
بعد یک جمله گفت: … – این مردم باید روز شهادت همچو کسی که مبدأش عظمت خداست و منتهایش عظمت خدا است ، همچو کسی، آن هم چه جور رفت از دنیا؟! … – گفت: یا رسول الله ! ستنبئک ابنتک بتضافر أمتک علی هضمها – این کلام امیرالمؤمنین است – هضم یعنی چه؟ کوبیدن . آیا یک دختر هجده ساله چقدر طاقت دارد؟! گفت: یا رسول الله! امت تو پشت به پشت هم دادند ، دختر تو را کوبیدند. این مصیبت با علی چه کرد؟! بعد هم یک کلمه بس است ، آیا استخوان انگشتت شکسته؟ با استخوان شکسته انگشت چه می کنی؟ کسی که پهلویش شکسته ، نود و پنج روز چه جور نفس کشید؟



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها