2024 April 26 - جمعه 07 ارديبهشت 1403
وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی صلی الله علیه و آله
کد مطلب: ٨٠١٢ تاریخ انتشار: ٢٨ آبان ١٣٩٤ - ١٣:٣٠ تعداد بازدید: 3031
کتابخانه » عمومي
وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی صلی الله علیه و آله

نویسنده : نور الدین ابوالحسن علی بن عبدالله بن احمد سمهودی شافعی

سید نور الدین ابوالحسن علی بن عبدالله بن احمد در ماه صفر سال 844 ق در شهر سمهود مصر به دنیا آمد. پدر وي از فقهاي معروف شافعی مذهب آن سامان بود. وي در سال 853 ق همراه پدر براي تحصیل به قاهره رفت و سپس به عراق عزیمت . در سال 861 ق به حج رفت و در مدینه ساکن شد. در سال 884 ق با سلطان قاتیباي مصر درباره تعمیر مسجد النبی صلی الله علیه و آله به گفتگو پرداخت و از لزوم بازسازي مسجد النبی صلی الله علیه و آله سخن به میان آورد .

در سال 886 ق در مدینه به تدریس و تألیف مشغول بود که در همین زمان کتاب وفاء الوفاء را به رشته تحریر درآورد.

در رمضان 886 ق هنگامی که سمهودي در راه مکه بود، مسجد النبی صلی الله علیه و آله بر اثر صاعقه دچار آتش سوزي شد و بخش اعظم سقف آن که از چوب ساخته شده بود، در آتش سوخت و تنها قبر مطهر نبوي صلی الله علیه و آله و قبّه آن از آتش در امان ماند.

سمهودي بعد از بازگشت از مکه و مصر در سال 891 ق واقعه آتش سوزي را به کتابش اضافه کرد .

بعد از شانزده سال دوري از وطن، سمهودي از راه مکه براي دیدن مادرش به مصر رفت و از سوي سلطان قاتیباي، سلطان وقت مصر، مسئول بازسازي کتابخانه هاي مسجد النبی صلی الله علیه و آله گردید. وي در سال 891 ق به مدینه آمد و به تدریس و تألیف پرداخت .

سمهودي بعد از سال ها تلاش در راه تدریس و تألیف در ذي القعده 911 ق، در مدینه از دنیا رفت و در قبرستان بقیع نزدیک قبر مالک بن انس رهبر مالکیان به خاک سپرده شد.

معرفی کتاب :

در این نوشته قصد داریم تا گزارشی از این کتاب را ارائه دهیم .

در طول تاریخ مسلمانان به پیروي از سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و صحابه به ایشان توسل می جستند و سفر براي زیارت قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله را از مستحبات مؤکد می دانستند،

صحابه دیده بودند که پیامبر صلی الله علیه و آله به نابینا راه توسل جستن به ایشان را آموخت و درباره اما در قرن هشتم هجری فردي از حنبلیان به نام ابن تیمیه )م 728 ق( با تفسیر به رأي، این اعمال را از مصادیق شرک دانست.

علماي اهل سنت در طول شش قرن گذشته، آثار فراوانی در نقد آن نوشتند .

از همان قرون نخستین اسلامی، دانشمندان مسلمان درباره سیره و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله دست به تألیف زده و آثار متنوعی در این زمینه به یادگار گذاشته اند؛ از جمله در وصف مدینه و فضایل آن؛ کتاب وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی نوشته علامه نور الدین علی بن احمد سمهودي شافعی یکی از آثار ارزشمند علماي اهل سنّت در تاریخ مدینه است.

ایشان در پی درخواست برخی از بزرگان مبنی بر نگارش کتابی درباره تاریخ مدینه و احوال حجره شریفه، کتاب یاد شده را تصنیف و آن را به هشت باب تقسیم کرد و باب هشتم را به زیارت پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله اختصاص داد .

در فصل اول این کتاب، مولف به ذکر اسامی شهر مدینه می پردازد و مباحثی را مطرح می کند .

در فصل دوم از این کتاب که مشتمل بر 16 باب می باشد، به طور کلی پیرامون خصوصیات شهر مدینه بحثی را مطرح می کند .

فصل سوم این کتاب، دارای 12 باب بوده و مباحثی همچون ساکنین آن سرزمین، هجرت پیامبر صلی الله علیه و آه، ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به آن شهر و ... مطرح شده است

در صل چهارم از این کتاب مولف مباحثی پیرامون مسجد النبی صلی الله علیه و آله را در 36 باب مطرح می کند .

همچنین از مباحث مطرح شده در این فصل؛ بحثی پیرامون منبر پیامبر صلی الله علیه و آله ، سازنده آن، جنس چوب آن، و... می باشد .

مولف در باب پنجم از این فصل به فضائل مسجد النبی صلی الله علیه و آله می پردازد .

فصل ششم نیز پیرامون منبر و روضه مبارکه حضرت می باشد .

فصل هفتم بحثی مختصر پیرامون ستون های مسجد است .

در دیگر فصل ها در مورد ابواب مسجد النبی، منازلی که اطراف مسجد النبی بوده است، منازلی که در مدینه بوده است و.. در این فصل مطرح شده است .

فصل پنجم :

در نماز خواندن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مناسبت ها در مساجد مختلف که در این فصل 7 باب وجود دارد .

ابوابی پیرامون مسجد قبا، فضیلت نماز خواندن در آن مسجد، مساجدی که در شهر مدینه تا زمان سمهودی قرار داشته است _که مولف بیش از 10 مسجد را نام می برد_ ، مساجدی که محدود آن را می داند ولی دقیقا نمی داند کجا قرار دارد، همچنین خروج شبانه پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی بقیع و فضیلت بقیع و افراد مدفون در بقیع نیز از ابواب این فصل می باشد .

فصل ششم :

این فصل مربوط به چاه هایی می باشد که تحت عنوان چاه های مبارکه مطرح و در آن 5 باب می باشد .

فصل هفتم :

فصلی دیگر از این کتاب پیرامون چاه ها و آب ها و بقاع و اماکنی که متعلق به آن است که در 8 باب تنظیم شده است .

فصل هشتم :

پیرامون زیارت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :

این فصل که از مهم ترین ابواب این کتاب می باشد در 4 باب تدوین شده است :

باب اول : در احادیث وارده پیرامون زیارت :

در این باب مولف با ذکر 17 حدیث پیرامون بحث زیارت قبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به طور مفصل به این مساله پرداخته و احادیثی را که سبکی نیز آنان را نقل کرده بدان نیز اشاره می کند و اگر حدیثی را سبکی نقل نکرده باشد، وی از منابع معتبر اهل سنت ذکر کرده است .

باب دوم :

سمهودي باب دوم از فصل هشتم را به حیات پیامبر صلی الله علیه و آله در قبر و مشروعیت سفر براي زیارت اختصاص داده و روایتی به سند صحیح از ابوداود نقل کرده که : ما من أَحَدٍ يُسَلِّمُ على إلا رَدَّ الله على رُوحِي حتى أَرُدَّ عليه السَّلَامَ . و در روایت ابن قدامه از احمد حنبل آمده است که : ما من عبد يسلم علي عند قبري . که نشان از فضیلت خاص سلام در نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله دارد.

سمهودي می گوید که احادیث سلام به پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار فراوان و با اسناد صحیح می باشند .

همچنین متذکر می شود: در آینده نیز احادیث دیگري در این زمینه براي شما نقل می کنیم. این روایات نشان می دهند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سلام کسانی را که در نزد قبرش به او سلام می کند، بی واسطه می شنود و جواب سلام کننده را می دهد. بنابراین اگر کسی تمام مال دنیا را صرف کند تا نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله آید و به آن حضرت سلام دهد، تا حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله جواب سلام او را دهد، مالش را در راه صحیحی صرف کرده است .

وی ضمن نقل کلامی از ابن تیمیه و شاگرد او عبدالهادی می نویسد :

و آثار در این باره زیاد است. ابن تیمیه در کتاب اقتضاء الصراط المستقیم _ همچنان که ابن عبدالهادي از ابن تیمیه نقل کرده _ گفته است که : شهدا بلکه تمام مؤمنین زمانی که زائري آنان را زیارت می کند و به آن مرده سلام می دهد، فرد سلام دهنده را می شناسند و جواب آن را می دهند پس اگر این وصف حال آحاد مؤمنین است، پس چگونه است حال سید مرسلین ؟

سمهودي در اینجا با اقرار گرفتن از مخالفان یعنی ابن تیمیه و ابن عبدالهادی ثابت می کند که اگر اموات مؤمنین جواب سلام زائر را می دهند، به طریق اولی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله جواب سلام زائران خود را می دهد، و اگر مسلمانی بداند که پیامبر صلی الله علیه و آله جواب سلام ایشان را می دهد حتماً به زیارت قبر آن حضرت می شتابد و مشکلات سفر را به جان می خرد تا سلام پیامبر صلی الله علیه و آله را دریافت کند .

او همچنین در ادامه می نویسد :

شکی نیست که پیامبر صلی الله علیه و آله در قبر زنده است؛ مثل دیگر انبیاي الهی که حیاتی کامل تر از شهدا دارند زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : علمی بعد وفاتی کعلمی فی حیاتی . و همچنین آن حضرت فرمودند : الأنبياء أحياء في قبورهم يصلون . و بیهقی می نویسد: که براي حیات انبیاء بعد از مرگشان شواهد زیادي از احادیث صحیح وجود دارد و حدیث صحیح : إن الله حرم على الأرض أن تأكل أجساد الأنبياء . را ابن ماجه و ابوداود و حاکم نیشابوري و ابن حبان در صحیح خود نقل کرده اند .

وی در پاسخ به سوال منکران می نویسد :

اگر بگویید که پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده: هرکس به من سلام کرد، خدا روحم را به بدن باز می گرداند تا جواب سلام او را بدهم و این سخن نشان می دهد که پیامبر صلی الله علیه و آله به صورت همیشگی در قبر زنده نیست!

جواب گوییم: این مسئله باعث توالی مرگ ها براي پیامبر صلی الله علیه و آله می شود؛ یعنی هر کس سلام داد، روح پیامبر صلی الله علیه و آله به بدنش باز می گردد و جواب سلام را می دهد و دوباره روح از بدن جدا می شود و حال آنکه در هر لحظه لحظه تعدادي از مسلمانان به پیامبر صلی الله علیه و آله سلام می دهند، پس تکرّر در موت و حیات براي پیامبر صلی الله علیه و آله پیش می آید که هیچ مسلمانی به آن قائل نیست. دیگر آن که در روایاتی ثبوت نعیم قبر و عذاب قبر را داریم که نشان می دهد این عود روح به بدن یک بار است؛ یعنی بعد از مردن و نهادن جسد انسان در قبر، روح به بدن باز می گردد و در آن مستقر است و عذاب می کشد یا در آنجا متنعم است و سلام زائر خود را می شنود و جواب می دهد. نماز می خواند و رسول خدا صلی الله علیه و آله از عرضه اعمال امت به ایشان، خوشحال یا ناراحت می شود و تمام امور حیات را دارد؛ اگرچه ما نمی فهمیم. پس مشکل از عدم فهم ماست، نه از حیات آنان .

ایشان در ادامه به عمل بلال، از صحابه بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله استناد کرده که براي زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله از شام به مدینه سفر کرد، و می نویسد:

مهم آن است که عمل بلال در دوران خلافت عمر انجام گرفته که صحابه در آن دوران در مدینه فراوان بودند و این قصه را شنیدند، ولی انکاري از آنان صورت نگرفت. بنابراین اجماع سکوتی صحابه در برابر عمل بلال، نشان از قبول سفر براي زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله از سوي صحابه است .

وي از نافع نقل می کند که می گفت: صد بار یا بیشتر دیدم که عبدالله بن عمر رو به روي قبر پیامبر صلی الله علیه و آله می ایستاد و سلام می داد و از عبدالله بن عمر نقل شده که از سنّت است که نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله بیایی و سلام دهی و کلامی از ابوایوب انصاری و ابوحنیفه در باب استحباب زیارت قبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده وسپس می نویسد : بنابراین اجماع سلف، بر استحباب زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سفر براي آن است.

سمهودی در ادامه به آیه : وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ تمسک کرده و می گوید : علما از این آیه، عموم را برداشت کرده و قائل اند هم شامل حیات و هم شامل ممات پیامبر صلی الله علیه و آله می شود و مستحب است نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله از ایشان طلب استغفار کنند و قاضی عیاض فرموده : وزيارة قبره سنة بين المسلمين مجمع عليها وفضيلة مرغب فيها . و سبکی قائل است که در زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله فرقی میان زن و مرد نیست .

باب سوم :

توسل شخص زائر :

سمهودي در ابتدا با اشاره به روایات توسل انبیا به پیامبر صلی الله علیه و آله می نویسد:

استغاثه به مقام و تبرک جستن به نام و یاد پیامبر صلی الله علیه و آله از افعال انبیا و مرسلین و سیره سلف صالح است که در تمام دوران خلقت ادامه داشته و قبل و بعد خلقت پیامبر صلی الله علیه و آله و در حیات و ممات ایشان صورت گرفته است و در قیامت هم ادامه خواهد داشت.

وی با اشاره به توبه حضرت آدم علیه السلام، از مستدرک حاکم نیشابوري از پیامبر اسلام نقل می کند که حضرت آدم در دعاي توبه اش فرمود : يا رب أسألك بحق محمد لما غفرت لي... و خداوند در جواب توسل ایشان به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : اذا سألتني بحقه فقد غفرت لك . بنابر این اگر توسل به پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از خلقت پسندیده است، به طریق اولی توسل بعد از خلقت پسندیده تر است .

حالت دوم توسل در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله است که در روایت عثمان بن حنیف آمده که شخص نابینا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و تقاضاي شفاي خود را کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : اللهم إني أسألك وأتوجه إليك بنبيك محمد نبي الرحمة . که صراحتا پیامبر صلی الله علیه و آله توسل به ذات خود را به مسلمانان تعلیم می دهد .

حالت سوم توسل به پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از ممات و در برزخ است. در روایت است که فردي نزد عثمان خلیفه سوم آمد و حاجت خود را بیان کرد، اما با بی توجهی خلیفه روبه رو شد. عثمان بن حنیف که ناظر این صحنه بود، نزد آن شخص رفت و قصه آن نابینا و پیامبر صلی الله علیه و آله را براي وي بازگو کرد و از او خواست که به پیامبر صلی الله علیه و آله متوسل شود و بگوید : اللهم إني أسألك وأتوجه إليك بنبينا نبي الرحمة يا محمد إني أتوجه بك إلى ربك فيقضي لي . در این روایت، عثمان بن حنیف یکی از صحابه مشهور، توسل به پیامبر صلی الله علیه و آله را به حاجتمند آموخته و آن را نه تنها شرک ندانسته، بلکه عملی پسندیده معرفی کرده است و طبق دیدگاه ابن تیمیه، سلف، اسلام را بهتر از دیگران فهمیده اند؛ لذا فهم عثمان بن حنیف از فهم ابن تیمیه برتر است و توسل به ذات پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان ممات جایز و پسندیده است .

حالت چهارم توسل، توسل به پیامبر صلی الله علیه و آله در قیامت است که اخبار متواتر بر آن دلالت دارند و هیچ اختلافی در این باره میان مسلمین نیست.

حال این سؤال پدید می آید که آیا فقط می توان به پیامبر صلی الله علیه و آله توسل جست یا توسل به غیر پیامبر صلی الله علیه و آله نیز جایز است؟

سمهودي در جواب؛ به توسل خلیفه دوم به عباس عموي پیامبر اشاره کرده که در صحیح بخاري آمده و از آن نتیجه گرفته که توسل به صالحین نیز جایز است؛ همچنان که خلیفه دوم انجام داده است .

ایشان همچنین به کلمات مالک بن انس پیشواي مالکیان جهان تمسک کرده که مالک در جواب منصور عباسی بیان داشت : لم تصرف وجهك عنه وهو وسيلتك ووسيلة أبيك آدم إلى يوم القيامة بل إستقبله وإستشفع به ... .

سمهودي در ادامه به ذکر نمونه هایی از نحوه دعا در نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله که از سوي علماي حنبلی و حنفی و مالکی و شافعی بیان شده، پرداخته و نشان داده است که همه علماي مذاهب اربعه به توسل به پیامبر صلی الله علیه و آله اعتقاد داشته و در این زمینه نحوه ورود نزد پیامبر صلی الله علیه و آله را به پیروان خود آموخته اند .

سمهودي خاتمه این فصل را به تعدادي از استغاثه هاي علما به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله مزین ساخته و نشان داده که علماي اهل سنّت در مواقع گرفتاري به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله پناه برده و با توسل به پیامبر صلی الله علیه و آلهحاجات خود را از خدا درخواست می کردند. ایشان با ذکر حکایتی از توسل خود به پیامبر صلی الله علیه و آله و رفع حاجتش، این فصل را به پایان می رساند .

فصل چهارم :

آداب زیارت :

سمهودي در ابتداي فصل چهارم به آداب سفر نیم نگاهی می کند و در ادامه به آداب سفر براي زیارت قبر حضرت رسول صلی الله علیه و آله می پردازد. وي معتقد است که خوب است مسافر زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله همراه قصد زیارت، نیت زیارت مسجد النبی صلی الله علیه و آله را بکند؛ اگرچه اولی زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله است. زائر در طول مسیر بسیار به پیامبر صلی الله علیه و آله سلام دهد و ذکر صلوات فراوان گوید و هنگامی که به شهر رسید، این دعا را بخواند : اللهم إني أسألك بحق السائلين عليك... وأن تغفر لي ذنوبي ...و در وقت دخول بهتر است از باب جبرئیل وارد شود و به پیامبر صلی الله علیه و آله سلام دهد و نماز تحیت مسجد بخواند که بهتر است بین منبر و روضه باشد، و سپس نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رود و با خشوع تمام سلام دهد و بعد از سلام به دعا و توسل بپردازد .

زائر سپس به نزد سر مبارک حضرت رفته، به دعا مشغول شود.

وی ضمن اشاره به کراهت بوسیدن قبر و ضریح پیامبر صلی الله علیه وآله توسط برخی از علمای اهل سنت ، به این سوال که چه فرقی بین منبر و قبر و ضریح پیامبر در جواز بوسیدن وجود دارد ظاهرا میل به جواز این فعل داشته و می نویسد :

احمد بن حنبل تبرک و بوسیدن منبر پیامبر صلی الله علیه و آله را مجاز می دانست. وي در ادامه با ذکر مطلبی از سبکی می نویسد: مطابق روایتی که قبلاً ذکر کردیم، ابوایوب انصاري خود را روي قبر پیامبر صلی الله علیه و آله می انداخت که نشان می دهد مس دیوار قبر مکروه نیست و از بلال رسیده که صورت خود را بر قبر می مالید و از حضرت فاطمه سلام الله علیها رسیده که خاک قبر پیامبر صلی الله علیه و آله را به چشم خود می مالید و گریه می کرد و نقل شده است که عبدالله بن عمر دست راست خود را بر قبر می گذاشت و بلال گونه خود را بر قبر می نهاد و ابن حجر گفته که از بوسیدن حجر الاسود می توان استنباط کرد که هرچه براي آدمی عزیز و عظیم است بوسیدنش اشکال ندارد، هم چنان که بو سیدن دست اشکال ندارد، و احمد بن حنبل بوسیدن منبر پیامبر صلی الله علیه و آله را جایز می دانسته است .

همچنین از دیگر مباحث مطرح شده در این باب، زیارت مسجد قبا، پیاده رفتن به سوی زیارت حضرت، محبت نسبت به مردم مدینه، دادن صدقه هنگام وداع با آن حضرت، خریدن هدیه برای خانواده و.. می باشد .

سمهودي کتاب خود را با ذکر اشعاري در وصف رسول ختمی مرتبت در سال 886 ق به پایان رسانده و در سال 888 ق، ماجراي آتش سوزي و بازسازي مسجد النبی صلی الله علیه و آله را به آن ملحق کرده است.

براي دانلود کتاب برروي لينک زير کليک کنيد :



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها