2024 April 26 - جمعه 07 ارديبهشت 1403
محق التقول في مسالة التوسل
کد مطلب: ٨٠١٠ تاریخ انتشار: ٢٨ آبان ١٣٩٤ - ١٣:٠٩ تعداد بازدید: 1681
کتابخانه » عمومي
محق التقول في مسالة التوسل

مولف : محمد زاهد الکوثري

محمد زاهد الکوثري که نام کامل وي محمد زاهد بن حسن الحلمي الكوثري مي باشد در شوال سال 1296 در روستايي در ترکيه بدنيا آمد . وي از علماي بزرگ اهل سنت بوده و در زمينه مقابله باتفکرات سلفيت و وهابيت بسيار تاب مقاومت آورده و به شدت با تفکرات آنان بر خورد کرده است . سر انجام وي در 19 ذي العقده سال 1371 از دنيا رفت و در مصر نزديک قبر شافعي دفن شد.

معرفي اجمالي کتاب :

اين کتاب هرچند با حجمي مختصر به چاپ رسيده است، ولي در بردارنده مطالبي مهم است که در يک مقدمه و سه باب و يک خاتمه تدوين شده است .

مولف در مقدمه مي نويسد :

ديديم حشويه بسياري از امت اسلامي را تکفير کرده فقت جهت زيارت قبور و توسل به خوباني در نزد خداوند متعال و گمان مي کنند که آنان بت پرست شده اند . من جواب آنان را بر اساس نظرات ائمه دين در بحث توسل را دادم چرا که آنان خوب مي توانند فرق بين توحيد و شرک و عبادت بت ها بگذارند ...

باب اول در مورد توسل :

مولف در اين باب قصد دارد تا مباحثي را پيرامون توسل مطرح کند . وي در ابتداي باب مي نويسد :

قصد پاسخ دادن نداشتم چرا مباحث پيرامون اين قضيه بسيار پاسخ ها داده شده و کسي که اين ادعا را کرده است هدفي نداشته جز حلال کردن خون و مال مسلمانان . آنا براي اثبات مدعاي خود از کتاب و سنت و عقل دليل مي آورند ...

در ادامه مولف با ذکر ادله به نحو مبسوط به مسأله توسل مي پردازد . وي با استناد به آيه : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وسيله در آيه مذکور را عام گرفته و تصريح مي کند که توسل به اعمال و اشخاص را شامل مي شود .

وي همچنين به عدم فناء روح نيز در بحث توسل اشاره کرده و در صدد است تا بگويد در هنگام توسل نيز فرد مرده مانند زنده بوده و فرقي در توسل به مرده و يا زنده نيست.

وي بحث شموليت عموم اين آيه را نظر شخصي نمي داند و مي گويد : شمول اين آيه تنها يک رأي و نظر نيست؛ بلکه از عمل عمر در توسل به عباس عموي پيامبر چنان چه ابن عبدالبر در کتاب الاستيعاب نقل کرده است برداشت مي شود . مؤلف همچنين تصريح مي کند که بسياري از ائمه حديث اين روايت را تائيد و صحيح مي دانند .

وي همچنين اشاره به اي توسل در سنت مي کند و از احاديثي چون قضيه : عثمان بن حنيف و شخص نابينا را بر مي شمارد . او همچنين در ادامه که به نمونه هاي تاريخي اشاره مي کند؛به حديث مالک الدار نيز اشاره کرده و مي نويسد که بلال بن حارث براي طلب باران به نزد قبر پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و از آن حضرت درخواست کرد و تصريح مي کند که اين حديث چنانچه ابن أبي شيبة نقل کرده است، سندش صحيح است.

مولف همچنين اشاره مي کند که توسل شافعي به ابوحنيفه نيز در کتب تاريخ و حديث با سند صحيح ذکر شده است . وي همچنين بعد از بيان ادله، سوالي نقضي مي پرسد و مي گويد که آيا اينان همگي بنده قبور هستند؟

وي بحث خود را از جهت عقل نيز ادامه داده و مي نويسد :

پس افرادي مانند علامه فخر رازي و علامه سعد الدين تفتازاني و علامه سيد شريف جرجاني و غيرآنان از ائمه اصول دين هنگامي که مشکلات بر آنان پيش مي آمد، براي پناهگاه خود تصريح کرده اند که توسل به انبياء و صالحين چه مرده و چه زنده باشند جايز است و چه فرد ضعيفي مي تواند که آنان را به عبادت قبور نسبت دهد و دعوت به شرک بداند؟

مولف همچنين در ابن باب، در ادامه چندين فقره از کلام فخر رازي پيرامون ارواح و زنده بودن انسان مطرح کرده و بحث خود در اين باب را تمام مي کند .

باب دوم : توضيح توسل به نحو تفصيل :

مولف در اين باب ظاهرا کلام جديدي را مطرح نمي کند و قصد دارد مباحثي را که در باب اول ذکر کرده بود را به نحو مفصل تر تشريح کند .

وي در ابتداي باب با استناد به آيه : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ اشار مي کند که توسل به ذوات و اعمال امري مطلوب و شرعي است چرا که عموميت وسيلة شامل هر دو مي شود و مجددا به حديث توسل عمر بن خطاب استناد مي کند .

وي همچنين ضمن بيان آيه : وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا مي نويسد : اگر اين آيه تخصيص زده شود به قبل از فوت و گفته شود شامل قبل از فوت و در زمان حيات است؛ تخصيصي بدون دليل و از روي هواي نفس است و اطلاقي که اهل حق بر آن اجماع دارند در اين آيه وجود دارد چرا که تقيد زدن آيه نيازي به دليل داشته که در اينجا دليلي يافت نمي شود .

وي براي اثبات توسل به احاديثي چون : توسل عمر به عباس بن عبدالمطلب، قضيه توسل حضرت ابوطالب عليه السلام که اشعارش را ابن عمر نيز زمزمه مي کرد، همچنين اشاره به حديث مالک الدار و منابعي که آن را نقل کرده اند، همچنين حديث عثمان بن حنيف و تصريح به صحيح بودن آن توسط متاخرين و متقدمين و همچنين قضيه عثمان بن حنيف و تعليم دعا به شخص سائل، همچنين روايت فاطمه بنت اسد سلام الله عليها و روايت توسل حضرت آدم عليه السلام را نيز با تصحيحات علماي اهل سنت ذکر کرده و به اثبات توسل بدون فرق بين زنده و مرده مي پردازد .

باب سوم :

آخرين باب که بسيار مختصر در اين کتاب مطرح شده است، بحثي پيرامون استغاثه و استمداد است . وي با استنناد به حديثي از صحيح بخاري قائل است که حديث مطرح شده دال بر استغاثه و استمداد است . سپس مباحثي مختصر پيرامون استغاثه را مطرح مي کند .

در پايان با ذکر خاتمه اي از مباحث خود نتيجه گرفته و مي نويسد :

با توجه به اين احاديث و آثاري که ذکر گرديد، روشن شد کسي که توسل به انبياء و صالحين را چه در حالت حيات و چه بعد از ممات را انکار مي کند، کوچک ترين دليلي ندارد و اگر مسلمانان را به شرک نسبت دهد، ضرر اين حرف به خود فرد بر مي گردد .

تمام

براي دانلود کتاب برروي لينک زير کليک کنيد :



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها