2024 May 4 - شنبه 15 ارديبهشت 1403
سربازان سعودی، همچنان مانع از زیارت کامل حجاج
کد مطلب: ٧٧١٥ تاریخ انتشار: ١٣ شهریور ١٣٩٤ - ١٨:٢٦ تعداد بازدید: 4136
اخبار » عمومي
سربازان سعودی، همچنان مانع از زیارت کامل حجاج

عوامل رژیم آل سعود، همچنان مانع از زیارت کامل حجاج و تبرک جستن آنان به ضریح پیامبر اکرم(ص) می شوند.

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ با وجود سرازیر شدن صدها هزار زائر مسلمان از سراسر جهان به مدینه منوره، عوامل آل سعود همچنان مانع از زیارت کامل حجاج هستند.

تصویر زیر صبح امروز در مسجد النبی(ص) گرفته شده و سه نظامی سعودی را نشان می دهد که در کنار ضریح مطهر پیامبر اکرم(ص) مانع از تبرک و استلام حجاج هستند.

وهابیان، بر خلاف عموم مسلمین، تبرک به ضریح و تربت پیامبر اکرم(ص) و صالحین را حرام دانسته و این اعتقاد ناصواب خود را به پیروان همه فرقه های اسلامی تحمیل نموده اند.

مشروعیت تبرک در اسلام

در اصطلاح دینی، تبرک عبارت است از طلب برکت و شگون و خیر از خدا و یا انسان یا شیئی که خدا امتیاز ویژه‌ای به او بخشیده است؛ خواه برکت دنیوی باشد، مانند افزایش روزی یا اخروی مانند علوّ درجات در آن دنیا، و نیز خواه این برکت مادی باشد یا معنوی. مؤمنان در عملِ تبرک، سعی دارند به واسطه آثار برکت بخش، از فیض و قدرت الاهی بهره‌مند شود.

جواز تبرک در آیات قرآن کریم

قرآن کریم در برخی آیات به عمل تبرک توسط پیامبران یا انجام دادن آن در محضر ایشان اشاره کرده است که این امر، بر جواز تبرک گواهی می‌دهد؛ از جمله:

ـــ "تبرک حضرت یعقوب به پیراهن فرزندش یوسف"[1] که رحمت خداوند از پیراهن یوسف بر چشمان یعقوب نبی جاری شد و وی با برکت جستن از آن لباس، بینایی چشمان خود را بازیافت.

ـــ تبرک بنی اسرائیل به تابوت حضرت موسی(ع) که آن را در جنگ با بت پرستان آن با خود حمل می‌نمودند و صندوق مایه آرامش آنان بود و به آن تبرک می‌جستند.[2]

همچنین برخی مکان‌ها از دیدگاه قرآن مبارک هستند؛ از جمله: خانه کعبه[۱۸]، مسجد الحرام[۱۹]، مسجد النبی[۲۰]، مسجد الاقصی[۲۴] و سرزمین‌های میان فرات، فلسطین تا بخش عریش مصر، که هم با نعمت‌های مادی برکت یافته[۲۹] و هم به واسطه مبعوث شدن اکثر پیامبران از آن منطقه و انتشار ادیان و کتاب‌های آسمانی[۳۰] و سکونت پیامبران[۳۱] و وجود قبر پیامبرانی همانند حضرت ابراهیم، اسحاق، یعقوب و افراد صالح برکت معنوی یافته است.[۳۲]

همچنین قرآن کریم، برخی انسانها را برکت یافته نامیده است که پیامبر اکرم و اهل بیت او ــ که از خاندان ابراهیم(ع) هستند ــ از بارزترین آنها محسوب می شوند.[۱۳]

جواز تبرک در سنت پیامبر اکرم(ص)

علاوه بر قرآن، سنت حضرت رسول(ص) نیز پشتوانه مهم جواز تبرک است. از جمله موارد تبرک در سنت پیامبر عبارت است از:

ـــ پیامبر اکرم(ص) اصحاب را به تبرک جستن از خود آن حضرت تشویق کرده است.[۶۰]

ـــ پیامبر(ص) به اصحاب امر کرد که از چاه ناقه صالح تبرک بجویند و این دلیل بر جواز تبرک به آثار انبیا و صالحان است، اگرچه از دنیا رفته باشند.[۶۱]

ـــ در شب ازدواج حضرت فاطمه(س)، پیامبر اکرم(ص) پس از وضو ، بقیه آب وضوی خویش را به سر و صورت و بدن ایشان پاشید و از خدا خواست تا به او نسلش برکت بخشد.[۶۲]

ـــ چشمان امیرالمؤمنین علی(ع) که در جنگ خیبر که به شدت درد می‌کرد به برکت لمس کردن چشمان وی توسط پیامبر(ص) شفا یافت و دیگر گرفتار چشم درد نشد.[۶۳]

ـــ پیامبر اکرم(ص) در شب معراج، در مکان‌هایی که منسوب به پیامبران بوده، نماز خواندند. [۶۶] این نماز خواندن در آن مکان‌ها وجهی نداشته جز اینکه آن مکانها به واسطه آن پیامبران متبرک شده بود.

ـــ در جریان دفن فاطمه بنت اسد؛ مادر حضرت علی(ع)، پیامبر(ص) وی را با لباس خودشان کفن نمود[۶۷] و قبل از به خاک سپردن او، لحظاتی در قبرش خوابید تا به واسطه ایشان سختی قبر بر او آسان گردد. [۶۸]

ـــ فرستاده قریش در جریان صلح حدیبیه حکایت می‌کند که اصحاب پیامبر(ص) آنچنان نسبت به ایشان توجه دارند که اجازه نمی‌دهند حتی قطره‌ای از آب وضوی ایشان بر روی زمین بریزد و هرگاه وضو می‌گیرند، صحابه قطرات آب وضوی ایشان را به صورت خود می‌مالند. [۷۰] با وجود اینکه این عمل که در پیش چشم حضرت اتفاق می‌افتاد و ایشان منعی از آن نکرده‌اند، به عنوان تقریر معصوم می‌تواند مستندی برای حکم به جواز و مباح بودن این عمل باشد.

جواز تبرک در سیره اهل بیت(ع)

ـــ فاطمه زهرا(س) دختر پیامبر(ص) بعد از وفات پدرش بر سر قبر ایشان حاضر شد و تربت ایشان را به نشانه تبرک بر سر و صورت خویش می‌مالید. [۷۱]

ـــ در منابع روایی، تبرک امام حسین(ع)، [۷۲] امام صادق(ع)، [۷۳] امام رضا(ع) [۷۴]و امام جواد(ع)[۷۵] به قبر پیامبر نقل شده است.

ـــ تبرک امام صادق(ع) به عصای پیامبر(ص)[۷۷] و نیز تبرک حضرت علی(ع) به باقیمانده حنوط رسول خدا(ص) [۷۸] شاهدهای دیگری بر این سیره است.

جواز تبرک در سیره اصحاب پیامبر(ص)

صحابه نیز در زمان حیات پیامبر(ص) و بعد از ایشان، به آن جناب تبرک می‌جستند.[۷۹] [۸۰] تبرک به نبی به دو جهت بوده است. هم به دست آوردن آثار معنوی از شخصیت ایشان و هم به جهت اظهار ارادت و محبت به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ایشان. تبرک جویی مسلمانان به حضرت، بر سه صورت بوده است: تبرک به بدن ایشان، تبرک به اشیای متعلق به ایشان و تبرک به مکان‌های مرتبط با حضرت. [۸۱] [۸۲]

تبرک به عرق ایشان نیز از دیگر موارد برکت جویی اصحاب است. تبرک انس بن مالک [۸۵] و‌ام سلیم [۸۶] به عرق ایشان از این موارد است.

باقیمانده آب آشامیدنی،[۸۷] ظرف آب ایشان، [۸۸] آب چاه منطقه حدیبیه که به واسطه حضرت متبرک شده بود [۸۹] و نیز آب وضوی حضرت از موارد مورد اهتمام اصحاب بوده است.[۹۰]

در نقلی نیز، بیان شده که دهانه مَشکی را که پیامبر(ص) از آن آب خورده بودند را بریده و به قصد تبرک برای خود برداشتند. [۹۱]

در منابع تاریخی نام بیست چشمه و چاه آمده که به وسیله حضرت متبرّک شده است و صحابه نسبت به تبرک به آنها توجه زیادی داشتند.[۹۲]

مسلمانان صدر اسلام همچنین نسبت به مکان‌هایی که به نوعی با پیامبر(ص) ارتباط داشته است، توجه خاصی داشته‌اند. خواه مکان‌هایی که ایشان در آنجا نماز خوانده است [۱۰۲] یا مدتی در آنجا نشسته بوده [۱۰۳] یا حتی از آن جا عبور کرده‌اند. [۱۰۴] فهرست این مکان‌ها در قرن سوم توسط فاکهی با عنوان "المواضع التی دخلها رسول الله" ثبت شده است. [۱۰۵]

«عبدالله بن عمر» از افرادی بوده که توجه ویژه‌ای نسبت به مکان‌های منسوب به پیامبر(ص)داشته است. [۱۰۶] این توجه وی و شدت توجه او به تبرک جستن از این مکان‌ها که نشانه شیوع داشتن این امر در صدر اسلام است، به حدی بوده که برخی از مخالفان جواز تبرک جستن به توجیه این عملکرد عبدالله پرداخته و آنرا امری ناشی از اجتهاد شخصی او معرفی می‌کنند نه برخواسته از ادله شرعی.
درحالی که برخی دیگر به واسطه همین روایات و نقل‌ها برآنند که پیگیری آثار رسول اکرم(ص) و تبرک به آن مستحب است. [۱۰۷]

منبر [۱۲۲] و روضه نبوی که دعا خواندن در کنار این دو، از آداب دینی مورد اتفاق مسلمانان است [۱۲۳] و مسلمانان جهت تبرک خاک تربت ایشان را بر می‌داشتند. این کار به اندازه‌ای در بین مسلمانان رواج یافت که عایشه دستور داد دیواری در جلوی قبر حضرت ایجاد کنند. [۱۲۴]

غار ثور وحراء؛ [۱۲۵] مسجد شجره که محل احرام حضرت بوده است، [۱۲۶] مسجد الاجابه که حضرت در بازگشت از عمره در آن نماز خوانده بود و مردم آنرا برای تبرک می‌بوسیدند؛ [۱۲۷] مسجد البغله و مسجد الفتح ؛[۱۲۸] مسجد قبا که نماز در آن ثواب زیادی دارد [۱۲۹] از دیگر مکان‌های متبرک بوده است.

تبرک جویی به غیر پیامبر(ص)

مسلمانان علاوه بر تبرک به رسول خدا(ص)، به غیر ایشان نیز تبرک می‌جسته‌اند؛ از جمله به قرآن کریم و حجر الاسود[۱۳۱]، به پرچم امام حسن وامام حسین(علیهما السلام)، شمشیر جعفر طیار، قرآن منسوب به علی بن ابی طالب(ع)، پرده کعبه[۱۳۲]، آب فرات[۱۳۴]، آب زمزم[۱۳۵]، خانه حضرت فاطمه(س)، خانه عقیل بن ابی طالب؛[۱۳۷] و مسجد کوفه [۱۳۸].

تبرک جویی به قبور اولیا و صالحان

تبرک به قبور در میان مسلمانان منحصر به قبر حضرت رسول(ص) نبوده است، بلکه آنان به قبر صحابه، تابعین و صالحان نیز متبرک می‌جسته اند.[۱۳۹] سُبکی عالم اهل سنت معتقد است: بر اساس دین و سیره سلف صالح، حتی تبرک به برخی از اموات صالح نیز جایز است. [۱۴۰] وی هم چنین می‌گوید برکت جویی به قبور انبیای سابق و صالحان همواره سیره علما و مسلمانان بوده است.[۱۴۱] برخی از موارد تبرک جویی مسلمانان در کشورهای مختلف عبارتند از: تربت امام حسین(ع)[۱۴۲]، تربت علی بن موسی الرضا(ع) [۱۴۳]، تربت موسی بن جعفر[۱۴۴]، قبر حمزه بن عبدالمطلب در منطقه احد[۱۴۵]، قبر بلال حبشی در شام[۱۴۶]، قبر ابو ایوب انصاری در استانبول[۱۴۷]، قبر سیده نفیسه در مصر[۱۴۸] و مشهد رأس الحسین در عسقلان که گفته شده سر امام حسین(ع) در آنجا دفن شده است.[۱۴۹]

مشروعیت تبرک از دیدگاه عموم مسلمانان

بر اساس دیدگاه رایج مسلمانان، از نقطه نظر اعتقادی و کلامی زیارت قبور بزرگان و تبرک به آثار منسوب به ایشان امری پسندیده است. به گفته متکلمان مسلمان، برکت و مغفرت الهی به واسطه برخی اشخاص از جمله انبیا و اولیا و اشیای مقدس مانند کعبه نازل می‌گردد. [۳۳] در این فرایند، واسطه‌ها از جانب خداوند قرار داده شده‌اند و منشأ اصلی برکت ، خداوند است [۳۴] و امور مقدسی که مسلمانان از آن برکت می‌طلبند، شأنی مستقل از خداوند نداشته و تبرک جستن به آنها تلازمی با شرک ندارد. [۳۵]

مشروعیت تبرک در فقه تشیع

در فقه شیعه، طلب برکت از آنچه از نظر شرع، دارای قداست و احترام است، جایز و بلکه راجح و مستحب است.[۳۶] برای نمونه، تبرک جستن به نام ائمه با نوشتن این نامها بر کفن و جریدتین(دو تکه چوب تازه)،[۳۷] و نامگذاری فرزندان به نام ایشان،[۳۸]، تبرک به مشاهد مشرفه و تربت قبور معصومین، و قرار دادن تربت در قبر به قصد تبرک،[۳۹] تبرک به قرآن با نوشتن آیات قرآنی بر کفن[۴۰] و مسّ کلمات و حروف آن[۴۱] مستحب است.
مستند(مجوّز) حکم شرعی تبرک، قرآن کریم، سنت رسول الله (ص) و سیره مسلمانان است. به علاوه، اصل اباحه و جواز بر مواردی که تبرک جویی مشکوک است و دلیل قعطی بر ممنوعیت موجود نیست، حاکم است.

مشروعیت تبرک در فقه اهل سنت

«احمد بن حنبل» امام "مذهب حنبلی" از مذاهب اهل سنت، تبرک به منبر و قبر پیامبر(ص) و بوسیدن آن را جایز می داند.[۴۳]

«شهاب الدین خفاجی حنفی» از علمای "مذهب حنفی" دست کشیدن، بوسیدن و چسباندن سینه به قبر پیامبر(ص) را جایز می‌داند.

برخی از فقهای "مذهب شافعی" همانند رملی شافعی، لمس قبر نبی، ولی یا عالم دینی و نیز سردرهای ورودی قبر اولیا و بوسیدن آن را به قصد تبرک بی اشکال دانسته اند. محب الدین طبری شافعی نیز مس قبر و بوسیدن آن را جایز و موافق با سیره علما و صالحان شمرده است. [۴۵]

زرقانی از نامداران "مذهب مالکی" معتقد است بوسیدن قبر رسول اکرم به قصد تبرک ایرادی ندارد.[۴۶]

قَالَ الْحَافِظُ ابْنُ حِجْرٍ: اسْتَنْبَطَ بَعْضُهُمْ مِنْ مَشْرُوعِیَّةُ تَقْبِیلِ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ جَوَازِ تَقْبِیلِ کُلُّ مَنْ یَسْتَحِقُّ التَّعْظِیمِ مِنْ آدَمِیٍّ وَ غَیْرِهِ ، فَأَمَّا تَقْبِیلِ یَدِ الْآدَمِیِّ فَسَبَقَ فِی الْأَدَبِ، وَ أَمَّا غَیْرِهِ، فَنَقَلَ عَنْ أَحْمَدَ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ تَقْبِیلِ مِنْبَرِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ] وَ سَلَّمَ وَ قَبْرِهِ، فَلَمْ یَرَ بِهِ بَأْساً، وَ استبعد بَعْضِ أَتْبَاعِهِ صِحَّتِهِ عَنْهُ.

«حافظ ابن حجر» نوشته است: بعضى از علماء از مشروعیت بوسیدن حجرالاسود استنباط کرده ‏اند: جواز بوسیدن هر چیزى را که شایستگى تعظیم را دارد، خواه آدم باشد و خواه غیر آن. (فتح الباری، ابن حجر[م. ۸۵۲]، ج۳، ص۳۸۰)

«تاج الدین الهلالی» از علمای معاصر الازهر مصر می گوید: امت اسلامی، اجماع دارند که صحابه بزرگوار پیامبر(ص) به آثار ایشان تبرک جسته اند؛ به محل نماز و عبا و موی ایشان تبرک جسته اند؛ و موی ایشان که در موسم حج تراشیده شده اکنون موجود است و مسلمانان به آن تبرک می جویند. مردم به زیرانداز و باقی مانده آب وضوی ایشان تبرک می جسته اند و این مورد اجماع است؛ اما تکفیری ها این اجماع را خرق کرده و خود را از این برکت محروم کرده اند و تبرک جستن به پیامبر و هر شخصیت دیگر را جایز نمی دانند و این عقیده آنها با استناد به ده ها روایت، مردود و باطل است.

یک علامت سؤال بزرگ

حال، با توجه به اینهمه آیات، روایات، سیره و نظرات فقهی صریح، آیا پیروان یک مذهب، حق دارند پیروان دهها مذهب اسلامی را از عمل به شعائر و مناسک آنان بازدارند؟!

و آیا وهابیون، فقط به دلیل اینکه حاکم کشور عربستان شده اند، حق دارند مسلمانان را ــ که بسیاری از آنان، با پس انداز یک عمر دسترنج خود راهی حج شده اند ــ از انجام زیارت کامل محروم کنند؟!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت‏ ها:
1. سوره یوسف، آیه 91.
2. سوره بقره، آیه 248.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای خواندن بیشتر درباره تبرک به لینک زیر از دائرة المعارف ویکی شیعه مراجعه کنید:

http://fa.wikishia.net/view/%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DA%A9



Share
1 | علی | Iran - Gorgan | ٠٠:٣٢ - ١٤ شهریور ١٣٩٤ |
0
 
10
پاسخ نظر
خوب این یهودیان ازاسلام وحشت دارندوازهرچیزی که باعث تقویت رابطه ی عاطفی مسلمانان وپیامبرشودمی ترسند.اینان مسلمان نیستندبلکه یهودی هستندوبس.
2 | امیر | Germany - Berlin | ٠٠:١٨ - ١٥ شهریور ١٣٩٤ |
با سلام خدمت شما عزیزان
در دلایل تبرک از قرآن،نوشته بودید که قرآن مسجد الاقصی را مقدس متبرک شمرده است،مگر مسجد الاقصی به دست عمر و در زمان خلافتش ساخته نشده است؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
قدمت مسجد القصي تقريبا به قدمت کعبه مي باشد در حدود چهل سال فاصله بعد از کعبه قرار داده شد يعني معين شده که فلان مکان مسجد الاقصي است
حدثنا مُوسَى بن إِسْمَاعِيلَ حدثنا عبد الْوَاحِدِ حدثنا الْأَعْمَشُ حدثنا إِبْرَاهِيمُ التَّيْمِيُّ عن أبيه قال سمعت أَبَا ذَرٍّ رضي الله عنه قال قلت يا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّ مَسْجِدٍ وُضِعَ في الأرض أَوَّلَ قال الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ قال قلت ثُمَّ أَيٌّ قال الْمَسْجِدُ الْأَقْصَى قلت كَمْ كان بَيْنَهُمَا قال أَرْبَعُونَ سَنَةً ثُمَّ أَيْنَمَا أَدْرَكَتْكَ الصَّلَاةُ بَعْدُ فَصَلِّهْ فإن الْفَضْلَ فيه
صحيح البخاري ج 3 ص 1231
اما اينکه براي اولين بار چه کسي اين مسجد را ساخت چندين احتمال ذکر شده است که مشهور اين است که اين مسجد به دست حضرت آدم ساخت شد بعدها توسط ديگر پيامبران تجديد بناء شد
ابن حجر در اين خصوص مي نويسد:
أن أول من أسس المسجد الأقصى آدم عليه السلام وقيل الملائكة وقيل سام بن نوح عليه السلام وقيل يعقوب عليه السلام فعلى الأولين يكون ما وقع ممن بعدهما تجديدا كما وقع في الكعبة وعلى الأخيرين يكون الواقع من إبراهيم أو يعقوب أصلا وتأسيسا ومن داود تجديدا لذلك وابتداء بناء فلم يكمل على يده حتى أكمله سليمان عليه السلام لكن الاحتمال الذي ذكره بن الجوزي أوجه وقد وجدت ما يشهد له ويؤيد قول من قال أن آدم هو الذي أسس كلا من المسجدين فذكر بن هشام في كتاب التيجان أن آدم لما بني الكعبة أمره الله بالسير إلى بيت المقدس وأن يبنيه فبناه ونسك فيه وبناء آدم للبيت مشهور وقد تقدم قريبا حديث عبد الله بن عمرو أن البيت رفع زمن الطوفان حتى بوأه الله لإبراهيم وروى بن أبي حاتم من طريق معمر عن قتادة قال وضع الله
فتح الباري ج 6 ص 409
با اين بيان قدمت مسجد الاقصي به زمان حضرت آدم و انبياء عليهم السلام مي رسد
البته آنچه امروزه از مسجد الاقصي نشان داده مي شود غير آن مسجدي است که مراد قرآن است آن چيزي که به عمر و يا خلفاي بني اميه نسبت داده ميشود که بناء کردند فرق دارد و غير از مسجد الاقصي اصلي است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها