2024 April 27 - شنبه 08 ارديبهشت 1403
بررسی شبهات شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) 2
کد مطلب: ٧٦٥٧ تاریخ انتشار: ١٠ اسفند ١٣٩٣ - ١٩:٤٨ تعداد بازدید: 5187
خارج کلام مقارن » شبهات شهادت حضرت زهرا (س)
بررسی شبهات شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) 2

جلسه هفتادم 1393/12/10

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه هفتادم 1393/12/10

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد لله و الصلاه علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیه الله و اللعن الدائم علی اعداءهم اعداء الله الی یوم لقاء الله

در جلسه گذشته بحثی را شروع کردیم پیرامون شبهات حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و عرض کردیم که ما ده تا سؤال مطرح کردیم که بینندگان شبکه «ولایت» تماس بگیرند و درباره آنها پاسخ بدهند.

من فهرست این ده سؤال را اشاره می کنم و دوستان برای جواب، به سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عج) مراجعه کنند و جواب های مفصل را دریافت کنند. البته ما از امشب به مدت ده شب، هر شب یک سؤال را در شبکه مطرح می کنیم و پاسخ می دهیم، دوستان می توانند پیگیر باشند. البته فایل صوتی و تصویری این برنامه ها هم در کمتر از 24ساعت، هم در سایت ولیعصر و هم در سایت شبکه ولایت بارگذاری می شود که دوستانی که نمی توانند مستقیم برنامه را ببینند، استفاده کنند.

ده سؤال عمده پیرامون حضرت زهرا (سلام الله علیها):

سؤال اول: مهمترین فضیلتی که در کتب شیعه و سنی برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقل شده است، چیست؟ و چرا فقط فاطمه زهرا دارای این فضائل بی نظیر شدند؟

مهمترین فضیلت و گل فضائل حضرت زهرا (سلام الله علیها) که حتی آن فضیلت را در وجود مقدس امیرالمؤمنین هم نمی بینیم، «بضعة النبی» بودن حضرت زهراست.

پیامبر اکرم (ص) در حق حضرت زهرا (س) فرمودند:

«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي، فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي»

فاطمه پاره تن من است، هر کس او را خشمگین سازد، مرا خشمگین نموده است.

صحیح بخاری، ج3، ص 1361، ح 3510

در این که نبی مکرم اشرف خلائق است، در نزد شیعه و سنی، هیچ شکی در آن نیست؛ حضرت پیغمبر اشرف همه انبیاء الهی، و اشرف از تمام ائمه معصومین است، یعنی در حقیقت شما اگر الله تبارک و تعالی را جدا کنید، نبی مکرم از تمام آنچه ماسوی الله هست، افضل است. برادران اهل سنت هم معتقدند که نبی مکرم افضل خلائق است. و حتی روایت «لولاک لما خلقت الأفلاک» را بیش از شیعه نقل کرده اند.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) بضعه و پاره تن افضل خلائق است. آقای آلوسی تعبیر خیلی زیبائی دارد که جواب سؤال اول ما را به خوبی واضح و روشن می کند. وی در مورد فضیلت بی نظیر حضرت زهرا (سلام الله علیها) می نویسد:

«أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات و المتأخرات من حيث إنها بضعة رسول الله صلّى الله تعالى عليه وسلم بل و من حيثيات أخر أيضا...و هذا سائغ على القول بنبوة مريم أيضا إذ البضعية من روح الوجود و سيد كل موجود لا أراها تقابل بشيء»

همانا فاطمه ی بتول، افضل زنان گذشته و آینده است، از این حیث که حضرت زهرا پاره تن و پاره وجود رسول خداست، بلکه از حیث های دیگر هم افضل زنان است... حتی بنابر قول به اینکه حضرت مریم نبی باشد، باز حضرت زهرا چون بضعه پیغمبر است بر او افضلیت دارد، زیرا بضعیت از روح وجود است و من ندیدم سید یک وجودی با چیزی مقایسه بشود.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) از عایشه افضل است

آلوسی در ادامه می نویسد:

«و من هنا يعلم أفضليتها على عائشة رضي الله تعالى عنها الذاهب إلى خلافها الكثير محتجين بقوله صلى الله تعالى عليه وسلم: «خذوا ثلثي دينكم عن الحميراء» و قوله عليه الصلاة و السلام: «فضل عائشة على النساء كفضل الثريد على الطعام»

و از این بیان، افضیلت حضرت زهرا بر عائشه نیز مشخص می شود. هر چند خیلی ها خلاف این نظر را معتقد هستند و دلیل شان بر افضلیت عایشه بر حضرت زهرا را کلام پیغمبر می دانند که فرمود: دو سوم دین خود را از عایشه بگیرید. و نیز فرمود: برتری عایشه بر دیگر زنان، برتری نان تلیت شده در آبگوشت است بر دیگر غذاها

«و أنت تعلم ما في هذا الاستدلال و أنه ليس بنص على أفضلية الحميراء على الزهراء، و أما أولاً فلأن قصارى ما في الحديث الأول على تقدير ثبوته إثبات أنها عالمة إلى حيث يؤخذ منها ثلثا الدين، و هذا لا يدل على نفي العلم المماثل لعلمها عن بضعته عليه الصلاة و السلام،

و تو ایراد این استدلال بر برتری عایشه را می دانی، و اینکه این مطلب دلیل برتری عایشه بر حضرت زهرا نیست. زیرا نهایت چیزی که می توان گفت درباره حدیث «خذوا ثلثي دينكم عن الحميراء» آن هم اگر صحت این حدیث ثابت بشود، این است که این حدیث بر عالم بودن عایشه دلالت می کند، به اندازه ای که بشود دو سوم دین را از او گرفت. و این بر نفی علم مشابه از حضرت زهرا دلالت نمی کند.

تمام دین خود را از حضرت زهرا بگیرید

آلوسی می گوید: اینکه پیغمبر فرمود دو سوم دین خود را از عایشه بگیرید، فضیلتی بر زهرا نیست، زیرا ایشان می دانست که دخترش مدت زیادی زنده نمی ماند، و اگر می دانست که زهرا بیشتر عمر می کند حتماً می گفت که تمام دین خود را از زهرا بگیرید:

و لعلمه صلى الله تعالى عليه وسلم أنها لا تبقى بعده زمنا معتدا به يمكن أخذ الدين منها فيه لم يقل فيها ذلك، و لو علم لربما قال: خذوا كل دينكم عن الزهراء»

در ثانی پیغمبر می دانست که حضرت زهرا بعد از خودش زمان زیادی زنده نمی ماند که ممکن باشد مردم دین خود را از او بگیرند، و اگر می دانست، چه بسا می گفت تمام دین خود را از زهرا بگیرید.

فاطمه زهرا سیده عترت پیامبر است

و عدم هذا القول في حق من دل العقل والنقل على علمه لا يدل على مفضوليته و إلا لكانت عائشة أفضل من أبيها رضي الله تعالى عنه لأنه لم يرو عنه في الدين إلا قليل لقلة لبثه و كثرة غائلته بعد رسول الله صلى الله تعالى عليه وسلم»

و نگفتن این کلام در حق کسی که عقل و نقل دلالت بر علم او می کند دلالت بر مفضول بودنش ندارد؛ و گر نه باید عایشه از پدرش ابوبکر افضل باشد چرا که از ابوبکر، به خاطر کمتر زنده ماندن بعد از پیغمبر، احادیث دینی کمتری نقل شده است.

«قوله عليه الصلاة و السلام: «إني تركت فيكم الثقلين كتاب الله تعالى و عترتي لا يفترقان حتى يردا على الحوض» كيف لا و فاطمة رضي الله تعالى عنها سيدة تلك العترة»

اینکه پیغمبر فرمود: من در میان شما دو چیز گرانبها را به یادگار می گذارم کتاب خدا و عترتم و این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد بشوند؛ و چگونه فاطمه افضل نسآء نباشد در حالی که فاطمه سیده آن عترت است.

روح المعانی آلوسی، ج3، ص 155

ما تمام روایاتی که در مقام فضیلت حضرت صدیقه طاهره است را جمع کردیم؛ مثل این موارد که نسل پیغمبر از فاطمه است؛ نزول جبرئیل و ملائکه بر حضرت زهرا؛ آگاهی حضرت از امور غیبی؛ خلقت نوری؛ زن بی کفو و همتای هستی؛ غضب او معادل غضب پیامبر؛ روح و جان پیامبر؛ و... تمام اینها را ما به طور کلی جمع کردیم ولی بضعیت پیامبر بودن مقام و فضیلتی است که اختصاصی حضرت زهراست، و حتی حضرت امیرالمؤمنین با آن همه مقامات، بضعیت را ندارد، ائمه (علیهم السلام) این بضعیت را ندارند.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) از خلفای راشدین هم برتر است

آقایان اهل سنت معتقدند که حضرت زهرا از عایشه و حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و حتی از خلفای راشدین هم افضل است و این را به صراحت اعلام کرده اند.

آقای «صالحی شامی» به نقل از «سبکی» نقل می کند که گفته است:

«و الذي نختاره و ندين الله تعالى به أن فاطمة أفضل، ثم خديجة، ثم عائشة»

آن چیزی که ما آن را انتخاب می کنیم و خداوند متعال هم تأیید می کند این است که فاطمه برتر از خدیجه و عائشه است.

سبل الهدی و الرشاد، ج11، ص 161

«علامه مناوی» هم از «زین الدین عراقی» نقل می کند که گفته است:

«أن فاطمة و أخاها إبراهيم أفضل من الخلفاء الأربعة بالاتفاق»

همانا فاطمه و برادرش ابراهیم، به اتفاق علمای دین، از خلفای چهارگانه برتر است.

فیض القدیر، ج4، ص 422

پیغمبر اکرم دست حضرت زهرا را می بوسید

تعبیر دیگری که در منابع اهل سنت درباره حضرت زهرا وجود دارد، تعبیری است که حاکم و دیگران از عایشه نقل کرده اند که گفته است:

«وَ كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِهَا، وَ قَامَ إِلَيْهَا فَأَخَذَ بِيَدِهَا فَقَبَّلَهَا وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ»

هرگاه فاطمه بر پیغمبر وارد می شد، پیغمبر به او خوش آمد می گفت و به سوی او می رفت و دستش را می گرفت و می بوسید و او را در جای خود می نشاند.

مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج3، ص 167، ح 4732؛ معجم الأوسط طبرانی، ج4، ص 242، ح 4089؛ سنن کبری بیهقی، ج7، ص 101

این عمل پیغمبر را برای هیچ کس دیگری به غیر از حضرت زهرا نداریم. ما نداریم که نبی مکرم دست احدی را غیر از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بوسه زده باشد.

تعبیر آلوسی تعبیر بسیار زیبائی بود که بیان کردیم که گفت:

«لعلمه صلى الله تعالى عليه وسلم أنها لا تبقى بعده زمنا معتدا به يمكن أخذ الدين منها فيه لم يقل فيها ذلك، و لو علم لربما قال: خذوا كل دينكم عن الزهراء»

زیرا پیغمبر می دانست که حضرت زهرا بعد از خودش زمان زیادی زنده نمی ماند که ممکن باشد مردم دین خود را از او بگیرند، و اگر می دانست، چه بسا می گفت تمام دین خود را از زهرا بگیرید.

روح المعانی آلوسی، ج3، ص 155

آلوسی در کنار برخی اظهار نظرها که مورد قبول ما نیست، چند مورد کلام ناب دارد، و ما هم از باب قاعده «الزام»، سخنانی که به نفع ما و در راستای اثبات مدعای ما هست را از آقای آلوسی قبول و بقیه را رد می کنیم.

ما با استناد به این آیه شریفه که می فرماید:

قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقين

بگو تورات را بیاورید و آن را بخوانید اگر راست می گوئید.

سوره آل عمران (3): آیه 93‏

مطالبی که در کتب اهل سنت هست و مربوط به حقانیت مکتب شیعه و به ضرر خودشان است را استفاده می کنیم.

قاعده الزام چیست؟

قاعده الزام می گوید: تو می روی در دادگاه می گوئی که این عبائی که بر دوش من است، مال فلانی است و عبائی که او بر تن دارد مال من است. در اینجا قاضی عبای شما را می گیرد و به او می دهد و می گوید خوش آمدید.

در اینجا هر چقدر داد و فریاد کنید که پس عبای مرا چرا گرفتی دادی به او، ولی عبای او را به من ندادی؛ قاضی می گوید که شما در اینجا یک اعتراف کردی و یک ادعا؛ اعتراف کردی که این عبا مال فلانی است، و اعتراف العقلاء علی انفسهم نافذ؛ اعتراف شما را قبول کردیم و عبا را دادیم به او، و اما گفتی که عبائی که در تن اوست مال شماست، این ادعاست که باید بینه و شاهد بیاوری که آن عبا مال شماست.

این قاعده کلی است و در تمام محکمه ها و دعاوی، و در بحث ها و مناظرات این مسئله جاری است. اگر فردی نسبت به موضوعی اعترافی دارد و نسبت به موضوعی ادعا، در اینجا ما اعترافش را قبول می کنیم ولی نسبت به ادعای او بینه می طلبیم.

یک اعتراف از احمد بن حنبل:

به عنوان نمونه آقای «احمد بن حنبل» آمده و این روایت را نقل کرده که:

«قِيلَ يَا رَسُولَ اللهِ، مَنْ نُؤَمِّرُ بَعْدَكَ؟ قَالَ: إِنْ تُؤَمِّرُوا أَبَابَكْرٍ، تَجِدُوهُ أَمِينًا، زَاهِدًا فِي الدُّنْيَا، رَاغِبًا فِي الْآخِرَةِ، وَ إِنْ تُؤَمِّرُوا عُمَرَ تَجِدُوهُ قَوِيًّا أَمِينًا، لَا يَخَافُ فِي اللهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ، وَ إِنْ تُؤَمِّرُوا عَلِيًّا - وَلَا أُرَاكُمْ فَاعِلِينَ - تَجِدُوهُ هَادِيًا مَهْدِيًّا، يَأْخُذُ بِكُمُ الطَّرِيقَ الْمُسْتَقِيمَ»

از پیغمبر پرسیدند که بعد از تو به چه کسی اقتدا کنیم؟ فرمود اگر ابوبکر را امیر خود کنید، او را امانت دار و زاهد در دنیا و مایل به آخرت خواهید یافت، و اگر عمر را امیر خود کنید، او را انسان نیرومند و امانت دار خواهید یافت که در راه خدا از سرزنش هیچ ملامت گری نمی ترسد؛ و اگر علی را امیر خود کنید – که نمی بینم شما چنین کاری را بکنید- او را هدایت یافته هدایت گر خواهید یافت که شما را به راه مستقیم هدایت می کند.

مسند احمد حنبل، ج1، ص 108، ح 859

در این حدیث، آقای احمد حنبل یک سری فضائلی را برای خلفا بر شمرده است که یک ادعاست و باید ثابت شود، و ما ده ها دلیل بر بطلان این ادعا داریم، و در انتهای حدیث یک اعترافی کرده است که پیغمبر گفته شما علی را خلیفه نمی کنید، ما طبق قاعده الزام، این اعتراف شما را قبول می کنیم.

آقای آلوسی هم در اینجا و در برخی جاهای دیگر برخی تعبیرات و اعترافاتی دارد که ما آن را برای اثبات حقانیت خودمان به کار می گیریم، یک تعبیری دارد در مورد حضرت ولی عصر؛ تعبیری در مورد حضرت زهرا که بیان شد، و یکی، دو مورد هم در مورد امیرالمؤمنین تعبیر زیبائی دارد و شاید – ما نمی دانیم- اهل بیت (علیهم السلام) به خاطر همین چند حرف، فردای قیامت دستش را بگیرند. یعنی این دستگیری، از کرم اهل بیت (علیهم السلام) هیچ مستبعد نیست.

سؤال دوم: علت جعل و ساختن افسانه خواستگاری علی (علیه السلام) از دختر ابوجهل چیست؟

الآن عمده اشکالی که در این شبکه های وهابی مطرح می کنند، مخصوصاً در ایام فاطمیه، بعد از نقل حدیث «فاطمة بضعة منی»؛ همین داستان ساختگی خواستگاری حضرت امیر از دختر ابوجهل است.

وقتی این حدیث بضعه را نقل می کنند، می گویند این حدیث به ضرر شما شیعه هاست، چرا که این حدیث در مذمت امیرالمؤمنین از نبی مکرم صادر شده است. شأن صدور این روایت این است که حضرت علی به خواستگاری دختر ابوجهل رفت و پیغمبر ناراحت شد و فرمود که فاطمه پاره تن من است، هر کس او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است.

الآن این مسئله یکی از اساسی ترین شبهات وهابیت است. لذا لازم است که عزیزان مفصل و خوب روی این شبهه کار بکنند. حتی می توانند این را به صورت یک مقاله در بیاورند و بعد از تعطیلی فاطمیه اول، به ما تحویل بدهند. مقاله ای که هم جواب حلی داشته باشد، هم جواب نقضی و هم جواب عاطفی داشته باشد.

ما باید در جواب دادن به شبهات، به گونه ای پاسخ بدهیم که عموم مردم را راضی کند و عموم مردم جواب را قبول کنند. پرداختن صرف به جواب علمی، خیلی خوشایند عموم مردم نیست و مردم خیلی، زیر بار جواب های علمی نمی روند. لذا از جواب عاطفی و عوام پسند غفلت نکنید.

سؤال سوم: آیا تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا با سند معتبر در کتب اهل سنت آمده است یا خیر؟

سؤال چهارم: آیا قضیه شهادت حضرت زهرا در کلام ائمه و علمای بزرگ شیعه آمده است؟

سؤال پنجم: علت دفن شبانه و مخفیانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) چه بود؟

این بحث، از آن بحث های خیلی جالب و یک بحث عاطفی است. گر چه برای علما، شاید خیلی اهمیت آنچنانی نداشته باشد.

سؤال ششم: با توجه به آیه مودت (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى / شوری (42) آیه 23)، وظیفه مسلمانان نسبت به حضرت زهرا (سلام الله علیها) چه بوده است؟

سؤال هفتم: آیا حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرزندی به نام «محسن» داشته اند؟

سؤال هشتم: دفاع حضرت زهرا (سلام الله علیها) از ولایت و امامت حضرت علی (علیه السلام) چگونه بوده است؟

سؤال نهم: نظر شما نسبت به اهانت و اتهام نفاق به حضرت زهرا (سلام الله علیها) توسط «ابن تیمیه» چیست؟

«بن باز» مفتی اعظم عربستان: ابن تیمیه می توانست پیغمبر باشد!!

این بحث نهم هم، از آن بحث ها و شبهاتی است که پدر وهابیت را در می آورد! چون اینها حاضرند در بعضی از موارد توهین به «ابوبکر» و «عمر» را بپذیرند ولی توهین به «ابن تیمیه» را حاضر نیستند بپذیرند!

خود «بن باز» مفتی اعظم سابق عربستان برگشت و گفت: اگر بنا بود بعد از رسول اکرم پیغمبری بیاید قطعاً آن پیغمبر، «ابن تیمیه» بود!! یعنی جایگاه ابن تیمیه در دیدگاه آقایان وهابی در این حد است.

سؤال دهم: آیا دلیلی بر اینکه پیامبر گرامی، «فدک» را به عنوان ملک شخصی، به حضرت زهرا (سلام الله علیها) داده باشد، وجود دارد؟

این سؤال دهم خیلی سؤال ظریفی است. در این سؤال سه مطلب عمده جود دارد:

مطلب اول: آیا فدک ملک شخصی پیغمبر بوده است یا نه؟

مطلب دوم: آیا پیغمبر اکرم این ملک شخصی خود را به تملک صدیقه طاهره در آورد یا نه؟

و مطالب سوم: چرا پس از مطالبه شدید حضرت زهرا، فدک را به او بر نگرداندند؟

حضرت زهرا (سلام الله علیها) به عنوان ملک شخصی خود، مطالبه فدک کرده است. در روایت دارد که حضرت آمد پیش پیغمبر و حضرت رسول فدک را به ایشان بخشید:

«قالت فاطمة رضي الله عنها: إن رسول الله، صلي الله عليه وسلم، نحلنيها»

فاطمه به أبوبكر گفت كه پيغمبر اين را به من نحله كرده و بذل كرده است.

معجم البلدان، یاقوت حموی، ج4، ص 238

ابوبکر وقتی از حضرت صدیقه طاهره شاهد طلبید، حضرت رفت و امیرالمؤمنین را آورد، ابوبکر گفت این شوهرت است و قبول نیست. رفت امام حسن و امام حسین را آورد؛ گفت اینها فرزندانت هستند و قبول نیست!

بار سوم رفت ام ایمن را آورد، ابوبکر گفت این زن است و شهادت یک زن قبول نیست.

حضرت زهرا دید که ابوبکر، امیرالمؤمنینی که در آیه مباهله نفس پیامبر خطاب شده؛ و امام حسن و امام حسینی که آیه تطهیر در شأنشان نازل شده را رد کرد، اگر چنانچه صد نفر دیگر هم بیایند و شهادت بدهند، ابوبکر زیر بار فدک نخواهد رفت.

حضرت از ابوبکر سؤال کرد: اگر فدک ملک من نیست، آیا ملک پیغمبر بوده یا نه؟

گفت: بله بوده است.

فرمود: خب الآن فدک به عنوان ارث به من رسیده است.

ابوبکر در اینجا روایت جعلی «نحن معاشر الأنبیاء لا نورث ما ترکنا صدقه» را مطرح کرد.

حضرت زهرا فرمود این حرف تو با آیات قرآن در تعارض است؛ آنجا که می فرماید:

وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُد

و سليمان وارث داود شد

سوره نمل(27) : آیه 16

یا آنجا که حضرت زکریا می فرماید:

وَ كانَتِ امْرَأَتي‏ عاقِراً فَهَبْ لي‏ مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُني‏ وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوب

و همسرم نازا است، تو به قدرتت جانشينى به من ببخش كه وارث من و آل يعقوب باشد.

سوره مريم(19) : آیه 5 و 6

حضرت زهرا این دلائل را مطرح کرد ولی ابوبکر به هیچ وجه زیر بار نرفت.

چرا ابوبکر فدک را به حضرت زهرا (سلام الله علیها) برنگرداند؟

ما در کلمات ائمه (علیهم السلام) و در کلمات بزرگان اهل سنت، در مورد علت اینکه فدک را به حضرت زهرا بر نگرداندند، عبارات زیبائی مطرح شده است. من یک سر نخی را عرض می کنم، دوستان روی آن کار بکنند.

«ابن ابی الحدید» از یکی از بزرگان خودشان که در جواب علت پس ندادن فدک به خاندان پیامبر گفته است که اگر ابوبکر فدک را بر می گرداند، چون درآمد فدک معادل درآمد کل کوفه است، امیرالمؤمنین با درآمد فدک می توانست نیرو جمع کند و بر ضد حکومت ابوبکر قیام کند؛ ولی وقتی دست علی خالی باشد دیگر نمی تواند به فکر قیام باشد.

همچنین ابن ابی الحدید از استاد خودش نقیب نقل می کند که گفته است اگر چنانچه ابوبکر حضرت زهرا را در مورد فدک تصدیق می کرد، فردا حق خلافت را برای علی مطالبه می کرد؛ اگر در مورد فدک او را تصدیق می کرد، مجبور بود او را در خلافت هم تصدیق کند.

شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید : ج16، ص 2

والسلام علیکم و رحمة الله



Share
1 | صادق | | ٠٣:٤٧ - ١١ آبان ١٣٩٤ |
باعرض سلام وتشکر ایا مطالب ارزنده ای که به رشته تحریر در اورده اید به زبان عربی هم ترجمه شده است یا خیر ؟بنده چون نیازدارم که این مطلب را به زبان عربی داشته باشم لطفا راهنمایی کنید که چگونه میتوانم انرا تهیه کنم

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
در این خصوص به قسمت عربی سایت مراجعه کنید و در خواست خود را بیان کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها