2024 May 17 - جمعه 28 ارديبهشت 1403
داعش به زودی مرکزیت در موصل را از دست می دهد اما مدام بازتولید می شود
کد مطلب: ٧٠٣٠ تاریخ انتشار: ١١ اسفند ١٣٩٣ - ١٤:٤٩ تعداد بازدید: 1555
اخبار » عمومي
داعش به زودی مرکزیت در موصل را از دست می دهد اما مدام بازتولید می شود

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، هدف داعش از انتشار ویدیوهای خشونت بار را ایجاد جنگ روانی خواند و گفت: می توان پیش بینی کرد در صورت حمله گسترده زمینی و هوایی به مقر داعش در ماه های آینده و زمانی مناسب، از دست دادن مرکزیت آنها در موصل و متلاشی شدن آنها اتفاق بیفتد.

دکتر سید احمد موثقی در گفت وگو با شفقنا با اشاره به حرکت های ضد بشری داعش و انتشار ویدیوهای اخیر آنها اظهار کرد: این اعمال به تفکر قرون وسطایی آنها بازمی گردد و یک تاکتیک ایجاد رعب و وحشت در افکار عمومی و در آن مناطق را دنبال می کنند. تصور داعش این است که می توانند با تاثیرگذاری بر افکار عمومی بین المللی، یارگیری هایی انجام دهند و بسیاری از افراد در بخش های مختلف دنیا را که دچار سرخوردگی و آسیب های روحی فراوان هستند، با این روش خشونت آمیز جذب کنند. آنها می خواهند از این طریق با راه حل هایی سریع به موفقیت هایی دست یابند، اما بخش وسیعتری از دنیا و افکار عمومی در کشورهای جهان قطعا این روش ها را به شدت محکوم می کنند.

او با بیان اینکه این خاصیت جهانی شدن است که با وجود رسانه ها، تصاویر و اطلاعات به سرعت پخش می شود، تاکید کرد: بخش گسترده ای از افکار عمومی دنیا روش های به کارگرفته توسط داعش را به شدت محکوم می کنند. این اقدامات از جهل و نادانی داعشی ها نشأت می گیرد و یک خودتخریبی به شمار می رود. همین حرکت ها و انتشار همین فیلم ها بسیج جهانی و فشار افکار عمومی به سیاستمدارانی را در پی دارد که این گروه را پرورانده اند و تقویت کرده اند. صحنه های سوزاندن انسان ها و سر بریدن و اقداماتی که داعش انجام می دهد، دل هر انسانی را به درد می آورد و در میان مدت و درازمدت جواب نمی دهد.

هدف داعش از انتشار ویدیوهای خشونت بار ایجاد جنگ روانی است

این استاد دانشگاه تصریح کرد: همه گونه افرادی در مجموعه داعش هستند؛ افرادی که از کشورهای اروپایی به داعش پیوسته اند و همینطور بدنه ای که از میان افراد فقیر، بیکار و محروم مناطق جذب این گروه شده اند. می توان گفت هدف انتشار و تکرار تصاویر و ویدیوهای داعش –چه واقعی و چه ساختگی- ایجاد جنگ روانی است. آنها تصور می کنند که با این روش خشونت بار می توانند به سرعت دشمنان خود را مرعوب و منفعل و طرفداران خود را تشویق و تحریک کنند و یارگیری های بیشتری داشته باشند.

بخشی از جنگ روانی یاد شده برای ترساندن اعضای داعش از نافرمانی است

او ادامه داد: این ویدیوها در موصل که به مرکزیت داعش تبدیل شده است و بر آن مناطق کنترل سرزمینی دارند، در میان هواداران آنها نیز ترس و وحشت ایجاد می کنند. در حقیقت بخشی از جنگ روانی یاد شده نیز می تواند برای ترساندن افرادی باشد که پیرامون آنها هستند. این گونه نیست که اعضای داعش نیز لزوما مستحکم پشت سر این حرکت ها باشند، بلکه این ترس و وحشت برای کنترل آنها نیز به کار گرفته می شود. این اقدامات همانند روش هایی است که برخی سازمان های مافیایی دیگر مانند سازمان منافقین استفاده می کنند؛ این شگردی فاشیستی است. این اعمال، رویکردهایی فاشیستی است که یکی از اهداف آن زهرچشم گرفتن از اعضای خود آنها برای جلوگیری از سرپیچی از دستورات و عدم اطاعت است.

از دست دادن مرکزیت داعش در موصل نزدیک است

موثقی با بیان اینکه تصور داعشی ها این است که این روش ها پاسخگو خواهند بود، تاریخ مصرف نتایج این اقدامات را بسیار کوتاه خواند و افزود: می توان پیش بینی کرد در صورت حمله گسترده زمینی و هوایی به مقر داعش در ماه های آینده و زمانی مناسب، از دست دادن مرکزیت آنها در موصل و متلاشی شدن آنها اتفاق بیفتد. درست است که تلفات بسیاری نیز خواهد داشت، اما در صفوف داخلی خود آنها نیز ترس و وحشت و نگرانی وجود دارد. به همین دلیل است که داعش در حال سوق دادن دامنه کنترل های سرزمینی خود به مناطق دیگر هم هستند.

او قرار گرفتن بیکاری، بیسوادی، قبیلگی و ذهنیت سازی ها و تلقین ها و تبلیغ ها در کنار یکدیگر را زمینه گسترش سرزمینی داعش و امثال آن به مناطق دیگر دانست و گفت: این شبکه ها از یمن تا سوریه، لیبی، شمال و شرق و غرب آفریقا گسترش یافته اند . تلاش آنها برای یافتن گسترش سرزمینی در این مناطق به این دلیل است که این احتمال فراوان است که مرکزیت خود در عراق را از دست دهند. با توجه به اینکه سه تا چهار هزار نیرو در برابر 60 – 50 هزار نیروی نظامی در موصل و مناطق دیگر قرار دارند، سرعت غلبه آنها در این مناطق نیز معنادار است.

موثقی با بیان اینکه داعش از وضعیت آشفتگی داخلی سیاسی و نظامی و هرج و مرج سیاسی در عراق و سوریه استفاده کرده اند، هشدار داد: در حال حاضر نیز این خطر برای یمن وجود دارد. حامیان خارجی داعش و گروه های تروریستی همچنان ترجیح می دهند که این آب، گل آلودتر شود. قاچاق ها، تجارت اسلحه، پول، مواد مخدر، اقتصادهای زیرزمینی و غیررسمی تا مرزهای ترکیه با سوریه ادامه دارد و از سوی دیگر سیاست های بسیار نادرستی وجود دارد که رژیم های خلیج فارس و در رأس آنها عربستان به کار می گیرد. بعد از مرگ ملک عبدالله و روی کار آمدن ملک سلمان نیز دوباره مشاهده می شود که در تعیین افراد و کادرهای جدید این جهت گیر های سلفی و افراطی حتی تقویت هم شده است.

او تصریح کرد: داعش تصور می کند به این ترتیب می تواند دشمنان متصوره خود را شکست دهد و به حکومت خود ادامه دهند، در حالی که این آتش دامن خود آنها را می گیرد. به ویژه کشورهای غربی تا پیش از یازده سپتامبر گمان می کردند تنش های داخلی در خارومیانه مشکلی برای آنها ایجاد نمی کند اما به تدریج و همینطور بعد از قضیه داعش و جریانات سوریه این شبکه ها در خود اروپا و آمریکا هم به عنوان یک تهدید به شمار می روند. در عصر جهانی شدن، رعب و وحشت و این ناامنی و تروریسم ویروسی است که به سرعت جهانی می شود و دامن همه را می گیرد. جهان و به ویژه کشورهای خود خاورمیانه تصور نادرستی دارند که می توانند از این آب گل آلود به نفع اهداف درازمدت خود استفاده کنند.

حل مشکلات خاورمیانه نیازمند دیپلماسی، عقلانیت و رهبران دوراندیش است

موثقی مشکل را اساسا در داخل کشورهای اسلامی دانست و افزود: اغلب این کشورها به طور ساختاری و تاریخی عقب مانده و فلج هستند؛ به طور مشخص چند کشور درگیر جنگ داخلی و چند کشور به طور بالقوه مستعد گسترش جنگ داخلی هستند. متاسفانه کوته بینی بسیاری از سیاستمداران این کشورها، جنگ، خشونت، ویرانی و آوارگی را دامن زده است. مرکزیت آن نیز مناطق مسلمان نشین است و مناطقی که اسراییل هم وجود دارد و صلح، سازگاری، آشتی و امنیت در حال رخت بربستن از این منطقه است. حل این وضعیت نیازمند دیپلماسی، عقلانیت و رهبران دوراندیش است و اینکه باید بتوانند در گفت وگوها با اهرم هایی عقلانی، منطقی و مبتنی بر اقتصاد، صنعت، توسعه و تولید، افکار عمومی و سیاستمداران را در سطح جهانی متقاعد کنند که جلوی این روند ناامنی، تنش، تخریب و تهدید را از این منطقه بگیرند تا به همه دنیا هم سرایت نکند.

او با بیان اینکه توافق هسته ای ایران با آمریکا و عادی شدن روابط از جمله با عربستان می تواند کمک بسیاری به این موضوع داشته باشد، اظهار کرد: متاسفانه جریان هایی با منافع خاص مایل به این ماجرا نیستند زیرا به طور مثال لابی هایی که عربستان و اسراییل در آمریکا دارند و حتی ترکیه که بخشی از اقتصادش از آشفتگی این مناطق است که رونق می گیرد.

بسیاری از مناطق مسلمان نشین به سایت بنیادگرایی تبدیل شده است

موثقی تصریح کرد: متاسفانه بسیاری از مناطق مسلمان نشین خاورمیانه تبدیل به سایت بنیادگرایی و مرکزیت بنیادگرایی اسلامی شده است. البته بنیادگرایی یهودی، مسیحی، هند و... نیز وجود دارد. در کشورهای پیشرفته و حتی در کشورهای موفق اسلامی مانند ترکیه و مالزی نیز عناصری بنیادگرا مشاهده می شود، اما به دلیل اقتصاد، صنعت، تولید، اشتغال، طبقه متوسط قوی و غالب بودن عقلانیت در آنجا مشکلات به گونه ای که در خاورمیانه مطرح است، وجود ندارد. چرا که فرهنگ گفت وگو، مدارا، عقلانیت و اعتدال، زمینه اقتصادی-اجتماعی دارد و اقتصاد در این زمینه دارای اهمیت فراوانی است.

او ادامه داد: در حالی که در خاورمیانه در دوره های متوالی، عوامل مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی کنار هم قرار می گیرند تا علیرغم همه ثروتی که با وجود درآمدهای نفتی در این منطقه خوابیده است، این مناطق هر چه عقب افتاده تر شوند. در این مناطق، فساد و خودکامگی و عدم مشروعیت این رژیم ها وجود دارد و درآمدها و ثروت های موجود، بد تخصیص داده می شوند. شبکه های حامی پروری دلال های فعال در این اقتصادهای غیرصنعتی و غیرمولد با شبکه های مافیایی و صاحبان قدرت کنار هم قرار می گیرند و منافع کوتاه مدت آنها ضررهای میان مدت و درازمدت این کشورها را در بردارد و تا آینده دور زایش چهره های مختلفی از جریان های سلفی تکفیری و بنیادگرا مشاهده خواهد شد.

موثقی با بیان اینکه می توان پیش بینی کرد که داعش در این منطقه، در کوتاه مدت مضمحل شود و شکست بخورد، گفت: اما در چهره های دیگری ظهور می کند و مدام بازتولید می شود. در حال حاضر گروه هایی مانند القاعده، الشباب، جبهه النصره، جماعت اسلامی و طالبان در مناطقی مانند خاورمیانه، شمال آفریقا و شبه قاره هند مشاهده می شود که این طرز فکرها در آن مناطق زمینه های فراوان اقتصادی –اجتماعی و ریشه های تاریخی دارند. کشورهای نفتی در خلیج فارس که جمعیت کم و ثروت نفتی بسیار دارند، ممکن در رونق تجاری، مشکل کوتاه مدتی نداشته باشند، اما حتی در خود عربستان با آن جمعیت و سابقه ای که در وهابیت و سلفی گری دارد، این تهدید وجود دارد.

او با اشاره به وجود اسراییل در منطقه اظهار کرد: وجود اسراییل که می توانست عامل وحدت کشورهای مسلمان منطقه باشد، عامل تفرقه آنها شده است، زیرا رژیم هایی که بر سر کار هستند یا در پیوند با اسراییل یا در تقابل با آن قرار دارند. بسیاری از آنها رژیم های اقتدارگرا، سرکوبگر و امنیتی هستند که تمام منابع و امکانات کشور را صرف تسلیحات، نظامی گری و مسابقه تسلیحاتی می کنند، در حالی که امروز در عصر جهانی شدن امنیت ملی کشورها با اسلحه و موشک و حمله نظامی -حتی دفاعی- تامین نمی شود و تهدیدها و ناامنی ها در داخل کشورهای مسلمان از درون است. آن هم تهدیدهای مربوط به فقر و شکاف های طبقاتی گسترده، نابرابری ها، بیکاری جوانان، نارضایتی مردم، عدم مشروعیت این رژیم ها و به دنبال آن خطر شورش و عصیان و چند دستگی هاست. اساسا بحران های عمیق اجتماعی در این کشورها وجود دارد و با سرکوب و نظامی گری نمی توان این مسایل را حل کرد.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: این تنش ها و اختلافات داخل کشورهای اسلامی و بین کشورهای اسلامی وجود دارد؛ بهره برداری دلال ها، قاچاقچی ها و شبکه های مافیایی از این آشفته بازار و بهره برداری اسراییل، صهیونیست ها، کمپانی های نفتی و اسلحه سازی و دولت هایی که اقتصادی متکی به این تجارت جهانی و قاچاق اسلحه و مواد مخدر دارند. اقتصاد این دولت ها نیز در رقابت با اقتصادهای پیشرفته تر عقب هستند و دولت ها و ارتش هایشان در پیوند با صاحبان منافع خاص اقتصادی و کمپانی ها در این منطقه کنار این جریانات قرار می گیرند. قضیه بسیار پیچیده است و خاورمیانه و کشورهای مسلمان به مرکزیت این آشفتگی ها تبدیل شده است.

او تصریح کرد: با همان نگاه تاریخی هم مناسبت پیدا می کند که گویی آگاهانه و ناآگانه قرار بر این است که مسلمان ها همچنان عقب مانده و عقب مانده تر شوند. این در حالیست که اسلام، دین عقب ماندگی نیست اما مسلمانان با طرز فکرهای غلط و فساد و خودکامگی موجود در این کشورها اجازه نمی دهند که در همه حوزه ها علم و کارشناسی، عقل، کار، تولید، صنعت، رقابت سازنده و دموکراسی و توسعه پا بگیرد. بر این اساس است که در این کشور سیکل معیوبی مشاهده می شود.



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها