2024 May 6 - دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
ولادت اميرالمؤمنين علي(ع)
کد مطلب: ٤٦٤٥ تاریخ انتشار: ٢٥ تير ١٣٨٧ تعداد بازدید: 3458
اخبار » عمومي
ولادت اميرالمؤمنين علي(ع)

اولين امام مؤمنين و خليفةالله بلافصل بعد از رسول الله خاتم الأنبياء(ص)، برادر، پسر عمو، وزير و داماد او سيدالوصيين اميرالمؤمنين علي بن أبي طالب(ع) در روز جمعه 13 رجب در بيت الله الحرام، داخل كعبه به دنيا آمد.


قبل ايشان و بعد از ايشان مولودي در كعبه بدنيا نيامده و نخواهد آمد. اسم شريفشان علي(ع) است. صاحب كتاب الأنوار مي گويد: علي بن أبي طالب(ع) در كتاب خدا 300 اسم دارد. مشهورترين القاب آن حضرت اميرالمؤمنين است و ابن شهر آشوب بيش از 850 لقب براي آن حضرت ذكر نموده است.


القاب اميرالمؤمنين(ع)

مشهورترين كنيه هاي آن حضرت ابوالحسن(ع) است. اضافه بر اسامي و القابي كه آن حضرت در كتابهاي مختلف آسماني به زبانهاي مختلف دارند .. چه اينكه آن حضرت نزد اهل آسمان معروف به شمساطيل است. در زمين جمحائيل، در لوح قنسوم، در قلم منصوم، در عرش معين، نزد رضوان امين است، نزد حورالعين اصب است، در صحف ابراهيم(ع) حزبيل است، در عبرانيه بلقياطيس، در سريانيه شروحيل، در تورات ايليا، در زبور اريا، در انجيل بريا، در صحف حجر عين، در قرآن علي است.



والدين اميرالمؤمنين(ع)

پدر والا مقام آن حضرت، سيد بطحاء حضرت ابوطالب(ع) و مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف، بانوي حرم حضرت ابوطالب(ع) است كه انوار امامت و ولايت اولا از آن خزانه عصمت و گنجينه حياء و عفت به ظهور آمده و اولين هاشميه اي است كه چنين اختر فروزنده اي آورد.

آن حضرت نه تنها مادر اميرالمؤمنين(ع) بود، بلكه بعد از وفات عبدالمطلب(ع) - كه شش يا هشت سال از سن مبارك پيامبر(ص) گذشته بود و آن حضرت به ابوطالب(ع) سپرده شده بود - فاطمه بنت اسد(ع) در حق پيامبر(ص) مادري مي كرد و هميشه او را بر فرزندان خود مقدم مي داشت و همه روزه از آن حضرت علامات نبوت را مشاهده مي نمود و پيامبر خدا(ص) آن حضرت را مادر خطاب مي كرد.

همچنين بعد از رحلت حضرت خديجه كبري(ع) پيامبر(ص) فاطمه زهرا(ع) را به فاطمه بنت اسد(ع) سپردند. ايشان براي آن حضرت مادري مي كرد و در دامان عزت خود آن مستوره دو جهان را با جان و دل سرپرستي مي كرد تا زماني كه از دنيا رفت.

آن حضرت در سال چهارم هجري در مدينه طيبه از دنيا رفت و در بقيع مدفون شد. هنگامي كه اميرالمؤمنين(ع) خبر فوت والده اش را به پيامبر(ص) دادند آن حضرت فرمودند: او مادر من بود. بعد عمامه و لباسش را داد كه فاطمه(س) را به آنها كفن كنند و خود حضرت بر جنازه نماز خواند و چهل تكبير بر جنازه گفت و فرمود: چون چهل صف از ملائكه به جنازه اش نماز خواندند چهل تكبير گفتم. بعد در قبر خوابيد و هنگام دفن او را تلقين فرمود و درباره او دعا كرد.



نور اميرالمؤمنين(ع) در اصلاب پدران

حديث ولادت اميرالمؤمنين(ع) هم دلالتي بر صلابت ايمان فاطمه بنت اسد(ع) مادر آن حضرت دارد. نوري كه از عرش پروردگار آمده بود، در انبياء و اوصياء يكي بعد از ديگري منتقل شده تا به عبدالمطلب(ع) رسيد و بعد آن نور دو قسم شد. نوري در پيشاني مبارك عبدالله(ع) پدر بزرگوار پيامبر(ع) كه آن نور بعدا به پيشاني آمنه(ع) و سپس در صورت مبارك خاتم الأنبياء(ص) منتقل شد. نصف ديگر نور در پيشاني مبارك ابوطالب(ع) قرار گرفت.

خداوند به ابوطالب(ع) چند فرزند عطا فرمود: عقيل، طالب، جعفر، فاخته يا ام هاني، جمانه و علي اميرالمؤمنين(ع). هنگامي كه خداوند علي(ع) را به ابوطالب و فاطمه بنت اسد(ع) داد، آن نور در صورت فاطمه بنت اسد درخشندگي مي كرد.



محل ولادت اميرالمؤمنين(ع)

مكان ولادت علي(ع) اشرف بقاع يعني حرم است. اشرف اماكن حرم مسجد است و اشرف بقاع مسجد كعبه است. مولودي جز آن حضرت در آن مكان بدنيا نيامده است، آن هم در سيد ايام روز جمعه، در ماه حرام و در بيت الحرام.

اميرالمؤمنين(ع) سه روز چشم مبارك را باز نكرد تا او را خدمت پيامبر(ص) آوردند. آنجا بود كه چشم باز كرد. آن حضرت فرمود: او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خويش قرار دادم. سپس آن حضرت را در آغوش كشيد و به منزل ابوطالب(ع) آورد.



پيشگويي از ولادت اميرالمؤمنين(ع)

جابربن عبدالله انصاري مي گويد: راهبي بود به نام مثرم بن رعيب كه 190 سال عبادت كرده بود ولي حاجتي از خدا نخواسته بود. روزي از خداوند خواست يكي از اوليائش را به او بنماياند. خداوند متعال جناب ابوطالب(ع) را نزد او فرستاد و بعد از آن كه راهب دانست اين آقا چه كسي است، به آن حضرت بشارت داد كه اي ابوطالب، خداوند به تو پسري عنايت مي فرمايد كه او ولي خداست و اسم شريف او علي است. هنگامي كه او را درك كردي سلام مرا به او برسان و به او بگو كه مثرم راهب، اقرار مي كند به وحدانيت خدا و به ولايت تو يا اميرالمؤمنين(ع) شهادت مي دهد.

هنگام رفتن جناب ابوطالب(ع) خرما و انگور و انار بهشتي ميل فرمودند و به منزل آمدند. فاطمه بنت اسد(ع) بانوي حرم جناب ابوطالب(ع) هم خرمايي كه پيامبر(ص) به آن حضرت داده بودند ميل فرمود و به ابوطالب(ع) هم دادند و آن حضرت هم ميل فرمود. پيامبر(ص) فرموده بودند: اين خرما را كسي مي خورد كه مقر به توحيد و نبوت من باشد.

بعد از آنكه پدر و مادر آن حضرت، ميوه هاي بهشتي را ميل فرمودند وجود حضرت مولي الموحدين علي بن أبي طالب(ع) به وجود آمد. هنگامي كه فاطمه بنت اسد(ع) حامل آن وجود شريف شد، به زيبايي و نورانيتش افزوده شد.



انعقاد نطفه اميرالمؤمنين(ع)

هنگامي كه وجود شريف آن حضرت در بطن فاطمه بنت اسد(ع) قرار گرفت در مكه زلزله شد و قريش بتها را به كوه ابوقبيس آوردند ولي زلزله بيشتر شد و بتها به رو افتادند. آنان به ابوطالب(ع) پناه بردند و آن حضرت بالاي كوه آمد و فرمود: مردم در اين شب اتفاق مهمي افتاده است. خداوند خلقي را آفريده كه اگر از او اطاعت نكنيد و اقرار به ولايت او ننماييد و شهادت به امامت او ندهيد اين زلزله ساكن نمي شود. پس به اطاعت و ولايت و امامت او اقرار كنيد. سپس در حالي كه اشك مي ريخت دستان مبارك را بلند كرد و فرمود: پروردگار من و آقاي من، تو را مي خوانم به محمديت پسنديده و علويت بلند مرتبه و به فاطميت درخشنده و نوراني كه بر سرزمين تهامه به رحمت و مهرباني خويش لطف بفرمايي.

ديگران آمين گفتند. دعا كه تمام شد زلزله پايان يافت. عربها در زمان جاهليت تا گرفتار مي شدند اين دعا را مي خواندند و گرفتاري بر طرف مي شد.

جعفر بن أبي طالب(ع) صداي آن حضرت را از شكم مادر شنيد و بيهوش شد. همچنين فاطمه بنت اسد(ع) به قصد طواف گرد خانه خدا مي رفت، ولي ناگهان آن حضرت از داخل شكم دو پاي خود را به شدت فشار مي داد و نمي گذاشت مادرش به محلي كه بتها نصب شده اند نزديك شود و حال آنكه مادرش براي عبادت خانه خدا را طواف مي كرد. زماني ديگر بتها در مقابل آن فرزند بدنيا نيامده به صورت به زمين مي افتادند. شير درنده طائف در برابر ابوطالب(ع) تعظيم كرد. هنگامي كه آن حضرت علت را جويا شد شير گفت: شما پدر اسدالله و كمك محمد پيامبر خدا(ص) و مربي شير خدا هستي.



مادر علي(ع) در كعبه

شب جمعه سيزدهم رجب بانوي بزرگوار ابوطالب(ع) احساس درد كرد ولي با قرائت نامي مخصوص آرامش پيدا كرد. هنگامي كه جناب ابوطالب(ع) خواست زناني از قريش را براي كمك فاطمه بنت اسد(ع) بياورد، از گوشه خانه ندايي رسيد: اي ابوطالب، صبر كن چرا كه دست نجس نبايد ولي خدا را لمس كند.

صبح هنگام فاطمه بنت اسد(ع) ندايي شنيد: اي فاطمه به خانه ما بيا. ابوطالب(ع) و پيامبر(ص) آن حضرت را به مسجدالحرام آوردند. عباس بن عبدالمطلب كه به همراه جماعتي در مسجد نشسته بودند، ديدند كه فاطمه(ع) وارد مسجدالحرام شد و در مقابل كعبه ايستاد و نگاهي به سوي آسمان نمود و چنين فرمود: پروردگارا، من به تو و به پيامبران و كتابهايي كه از جانب تو آمده اند ايمان دارم. من كلام جدم ابراهيم خليل را تصديق مي كنم و او بوده كه اين خانه را بنا كرده است. تو را قسم مي دهم و از تو مي خواهم به حق كسي كه اين خانه را بنا كرد و به حق فرزندي كه در شكم من است و با من سخن مي گويد و با گفتارش با من انس مي گيرد، و من يقين دارم كه يكي از آيات و نشانه هاي توست، كه اين ولادت را بر من آسان فرمايي.

ناگهان حاضرين در مسجدالحرام ديدند كه ديوار پشت آن سمتي كه در كعبه است شكافته شد و فاطمه بنت اسد(ع) داخل شد. هر چه كردند قفل در كعبه را باز كنند ممكن نشد و دانستند كه حكمت خداوند در كار است.

فاطمه بنت اسد(ع) مي فرمايد: هنگامي كه داخل كعبه شدم ديدم حوا، ساره، آسيه، مادر موسي بن عمران و مريم مادر عيسي آمدند. آنان به من سلام كردند: السلام عليك يا وليةالله، و در مقابلم نشستند.

آنچه در ولادت خاتم الأنبياء(ص) انجام دادند در ولادت علي بن ابي طالب(ع) نيز انجام دادند، چه اينكه فاطمه بنت اسد(ع) در هنگام ولادت پيامبر(ص) حضور داشت و به ابوطالب(ع) ماجرا را خبر داد. حضرت ابوطالب(ع) قبلا به او فرموده بود: 30 سال صبر كن تا خدا مولودي به تو عنايت كند مثل خاتم الأنبياء(ص) مگر در نبوت كه وصي و وزير او خواهد شد.



روز ولادت اميرالمؤمنين(ع)

روز جمعه علي بن ابي طالب(ع) مانند خورشيد بر روي سنگ سرخ در گوشه راست كعبه طلوع فرمود. همين كه قدم بر زمين كعبه نهاد، به سجده افتاد و دستها را سوي آسمان بلند نمود و فرمود: اشهد أن لا اله الا الله، و أن محمدا رسول الله و اشهد ان عليا ولي محمد رسول الله، بمحمد يختم الله النبوة و بي يختم الوصية و أنا اميرالمؤمنين: شهادت مي دهم كه خدايي جز الله نيست و محمد(ص) پيامبر خداوند است و علي وصي محمد رسول الله(ص) است. به محمد نبوت ختم مي شود و به من وصايت كامل و تمام مي شود و منم اميرالمؤمنين. سپس فرمود: جاء الحق و زهق الباطل، حق آمد و باطل رفت.

در اين هنگام كه وجود سرا پا جودش پاي بر اين عرصه خاكي نهاده بود، بتهايي كه در كعبه بود به صورت به زمين افتادند و آسمانها نوراني شد. شيطان فرياد برآورد: واي بر بتها و بت پرستان از اين فرزند.

منبع: شيعه آنلاين


Share
1 | مهدي احمدي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٦ تير ١٣٨٧ |
با سلام و عرض تبريك اين روز خجسته خدمت برادران زحمت كش در موسسه تحقيقاتي ولي عصر و خصوصا جناب آقاي حجت الاسلام علامه دكتر سيد محمد حسيني قزويني.
تشكر فراوان از مطالب اموزنده شما
2 | عليرضا قاسم ژور | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٦ دي ١٣٨٨ |
از اين كه توانستم با مراجعه به سايت شما به جوابم برسم خيلي خوشحالم سايت شما بسيار ژر بار است آن را به ديگران نيز معرفي خواهم كرد
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها