كلمه "شهادت" در مورد حضرت زهرا(س) يعني بطلان خلافت ديگران و اثبات حقانيت ولايت مولانا اميرالمومنين علي عليه السلام. علماي وهابي براي اينكه ولايت حضرت علي(ع) را زير سوال ببرند، در زمينه زندگي و شهادت حضرت زهرا(س) شبهاتي وارد كرده اند./ امام راحل و مقام معظم رهبري با تمام تاكيدي كه در بحث وحدت داشته اند، نسبب به فاطميه و مسئله شهادت حضرت فاطمه(س) به هيچ وجه كوتاه نيامدند. چرا كه كم رنگ شدن فاطميه مساوي با كم رنگ شدن حقانيت شيعه است.
به گزارش خبرگزاري اهل بيت(ع) ـ ابنا ـ حجت الاسلام و المسلمين دكتر «سيد محمد حسيني قزويني» رييس موسسه تحقيقاتي ولي عصر(عج) و استاد حوزه و دانشگاه همزمان با ايام شهادت و سوگواري صديقه كبري حضرت فاطمه زهرا(س) در گفت و گويي تفصيلي با خبرگزاري ابنا به بيان سجايا و ويژگي هاي شخصيت بي نظير بانوي بزگوار اسلام و نيز اثبات امامت و ولايت امير مومنان حضرت علي (ع) پرداخت.
وي در اين باره اظهار داشت: پيامبر گرامي اسلام(ص) فرزندان متعددي داشتند. آنچه كه مشهور است حضرت رسول(ص) داراي چهار دختر و چهار پسر بودند. از دختران پيامبر(ص)، «زينب» همسر ابو العاص بن الربيع بود، «ام كلثوم» و «رقيه» همسران عتبه و عتيبه، و عروس ابولهب بودند(كه البته بعد از نزول سوره مباركه "تبت" طلاق گرفتند و همسر عثمان شدند)، و ديگري «حضرت زهرا(س)» بودند. از پسران پيامبر نيز «قاسم»، «طيب» و «طاهر» كه هر سه در مكه از دنيا رفتند و قبرشان در قبرستان ابوطالب است. پسر چهارم ايشان نيز «ابراهيم» از ماريه قبطيه است و در مدينه دفن مي باشد.
حجت الاسلام والمسلمين حسيني قزويني افزود: در بين اين هشت فرزند، فاطمه زهرا(س) جايگاه ويژه اي داشتند ؛ چرا كه رواياتي كه از پيامبر(ص) در وصف صديقه طاهره آمده براي هيچ يك از فرزندان ايشان نيامده است، اين روايات، روايات پدر و دختري نيست بلكه بيانگر جايگاه ويژه زهراي مرضيه(س) نزد خداوند متعال است.
مدير شبكه جهاني ولايت با توجه به احاديث مختلف كتب غيرشيعي در منزلت حضرت زهرا(س) گفت: در كتاب "صحيح بخاري" جلد 4 صفحه 210 حديث 3714 آمده كه پيامبر فرموده اند " فمن اغضبها فقد اغضبني ؛ هركس او (زهرا) را بيازارد مرا آزرده است". در همين كتاب ج 4 ص 209 حديث 3711 نيز آمده كه "فاطمه(س) سيده النسا اهل الجنه ؛ فاطمه(س) سرور زنان بهشتي است". باز در اين كتاب ج 5 ص 82 حديث 4240 آمده "انّ فاطمه بنت رسول الله غَضِبَت علي ابي بكر فَلَم فَلَم تُكَلِّمُهُ حَتَّي تُوُفِّيَ ؛ حضرت زهرا تا پايات حياتشان با ابوبكر حرف نزد".
وي افزود: در "صحيح مسلم" ج 6 ص 22 ح 4686 آمده كه "من مات ولم تكن في عنقه بيعة فمات ميتة جاهلية = هركس از دنيا برود و بيعت امامي بر گردنش نباشد، مرگش مرگ جاهلي است". همچنين «احمد بن حمبل» در كتاب "مسند احمد بن حمبل" ج 4 ص 96 آورده كه "من مات بلا امام مات ميتة جاهلية = هركس بدون امام از دنيا برود مرگش مرگ جاهلي بوده است".
حسيني قزويني در توضيح اين پنج حديث مذكور از كتب غيرشيعي تاكيد كرد: طبق كتب مذكور حضرت زهرا(س) تا آخرين لحظه با ابوبكر حرف نزد. اگر بدون امام از دنيا رفته كه نستجير باالله بايد بگويند كه ايشان اهل جهنم است. در حالي كه خودشان هم معترفند كه فاطمه زهرا(س) اهل بهشت و سرور زنان اهل بهشت است. پس بي بي دوعالم با امام از دنيا رفته است. درنتيجه به صراحت مي توان گفت كه امام و مولايشان اميرالمومنين علي عليه السلام بوده است.
حجت الاسلام والمسلمين حسيني قزويني افزود: در بين اين هشت فرزند، فاطمه زهرا(س) جايگاه ويژه اي داشتند ؛ چرا كه رواياتي كه از پيامبر(ص) در وصف صديقه طاهره آمده براي هيچ يك از فرزندان ايشان نيامده است، اين روايات، روايات پدر و دختري نيست بلكه بيانگر جايگاه ويژه زهراي مرضيه(س) نزد خداوند متعال است.
مدير شبكه جهاني ولايت با توجه به احاديث مختلف كتب غيرشيعي در منزلت حضرت زهرا(س) گفت: در كتاب "صحيح بخاري" جلد 4 صفحه 210 حديث 3714 آمده كه پيامبر فرموده اند " فمن اغضبها فقد اغضبني ؛ هركس او (زهرا) را بيازارد مرا آزرده است". در همين كتاب ج 4 ص 209 حديث 3711 نيز آمده كه "فاطمه(س) سيده النسا اهل الجنه ؛ فاطمه(س) سرور زنان بهشتي است". باز در اين كتاب ج 5 ص 82 حديث 4240 آمده "انّ فاطمه بنت رسول الله غَضِبَت علي ابي بكر فَلَم فَلَم تُكَلِّمُهُ حَتَّي تُوُفِّيَ ؛ حضرت زهرا تا پايات حياتشان با ابوبكر حرف نزد".
وي افزود: در "صحيح مسلم" ج 6 ص 22 ح 4686 آمده كه "من مات ولم تكن في عنقه بيعة فمات ميتة جاهلية = هركس از دنيا برود و بيعت امامي بر گردنش نباشد، مرگش مرگ جاهلي است". همچنين «احمد بن حمبل» در كتاب "مسند احمد بن حمبل" ج 4 ص 96 آورده كه "من مات بلا امام مات ميتة جاهلية = هركس بدون امام از دنيا برود مرگش مرگ جاهلي بوده است".
حسيني قزويني در توضيح اين پنج حديث مذكور از كتب غيرشيعي تاكيد كرد: طبق كتب مذكور حضرت زهرا(س) تا آخرين لحظه با ابوبكر حرف نزد. اگر بدون امام از دنيا رفته كه نستجير باالله بايد بگويند كه ايشان اهل جهنم است. در حالي كه خودشان هم معترفند كه فاطمه زهرا(س) اهل بهشت و سرور زنان اهل بهشت است. پس بي بي دوعالم با امام از دنيا رفته است. درنتيجه به صراحت مي توان گفت كه امام و مولايشان اميرالمومنين علي عليه السلام بوده است.
حسيني قزويني تاكيد كرد: «ابن عساكر» در كتاب "تاريخ دمشق" ج 42 ص 470 آورده پيامبر(ص) در خانه نشسته بود كه در زدند و ايشان به ام سلمه گفت "يا ام السلمه قومي فافتحي له = اي ام سلمه برخيز و در را باز كن". در ج 44 ص 35 همين كتاب آمده كه عمر بن خطاب آمد و دق الباب كرد، پيغمبر خانه بود ولي به حضرت خديجه(س) فرمود "افتحي يا خديجه = اي خديجه در را باز كن". همچنين در كتاب "احتجاج طبرسي" ج اول ص 292 آمده كه روزي پيامبر در خانه نشسته بودند اميرالمومنين در زدند و پيامبر(ص) به عايشه فرمود كه "افتحي له الباب = در را براي او (علي) باز كن". حال آيا علماي وهابي غيرتمندتر از پيامبرند؟!
مدير شبكه جهاني ولايت در پاسخ به اين شبهه كه خانه هاي آن زمان مدينه در نداشتند و فقط يك پرده يا حصير بود گفت: اين شبهه طرح شد تا جريان پشت در ماندن حضرت زهرا(س) تكذيب شود. قرآن مي فرمايد كه شما در بعضي خانه ها مانند خانه عمو، دايي، عمه، خاله و همچنين كساني كه كليد منزل خود را به شما مي دهند، مي توانيد بدون اجازه غذا بخوريد. حال اگر خانه قفل و در نداشت، پس در اينجا كليد چه معنا دارد؟ روي حصير و پرده كليد مي زدند يا قرآن در اين موضوع اشتباه كرده است؟! طراحان اين شبهات متاسفانه با قرآن هم ناآشنا هستند.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در كتاب "صحيح مسلم" كه معتبرترين كتابشان پس از قرآن است، ج 6 ص 105 ح 5136 آمده كه پيغمبر اكرم(ص) دستور داده بودند كه "شب ها درها را ببنديد". آيا حصير و پرده را مي بندند؟! آيا به پرده مي گويند در؟!
اين محقق برجسته با اشاره به سند ديگري از كتب غيرشيعي تشريح كرد: «بخاري» در كتاب "الادب المفرد" ج اول ص 272 نوشته كه رواي مي گويد سوال كردم كه آيا درِ خانه عايشه دو لنگه بوده يا يك لنگه؟ از چه جنسي؟ پاسخ مي گيرد كه يك لنگه و از جنس چوب درخت ساج(كاج) بوده است. حال چطور خانه عايشه در داشته آن هم از نوع درخت كاج ولي خانه حضرت زهرا(س) كه دختر پيغمبر و با آن همه اوصاف بوده در نداشته است؟!
رييس موسسه تحقيقاتي ولي عصر(عج) با اشاره به ماجراي غصب قباله فدك خاطرنشان كرد: «حلبي» از مورخين و علماي بزرگ اهل سنت، در "تاريخ حلبي" نوشته كه خليفه دوم قباله فدك را در دست حضرت فاطمه(س) ديد، از دست ايشان گرفت، روي مطالبش آب دهان ريخت و نوشته هاي آن را پاك، سپس قباله فدك را پاره كرد. همچنين در كتاب "سليمان بن قيس" آمده آن سيلي كه به گوش حضرت فاطمه زهرا(س) در كوچه ها زدند، آنقدر شديد بود كه گوشواره حضرت پاره شد.
دكتر حسيني قزويني در مورد علت شهادت حضرت فاطمه(س) تاكيد كرد: امام صادق(ع) فرمودند كه علت شهادت مادرمان همان ضرباتي بود كه «قنفذ» غلام خليفه دوم، در خانه صديقه كبري به ايشان زد. شهرستاني نيز در "ملل النحل" ج اول ص 67 از نظّام نقل مي كند كه خليفه دوم با لگد به شكم حضرت زد و جنين را سقط كرد. اين موضوع را «ابن حجر» در "ميزان الاعتدال" و "لسان الميزان" نيز نوشته است.
وي با بيان خاطره اي اظهار داشت: در مناظره اي كه در "دبي" امارات با يكي از شيوخ بزرگ وهابي داشتم، صحيح بخاري را به وي نشان دادم و پرسيدم اين روايت را قبول داريد كه پيامبر(ص) فرموده فاطمه(س) پاره تن من است و هركس او را بيازارد مرا آزرده؟ پاسخ داد قبول دارم. گفتم اين را نيز قبول داري كه فاطمه(س) از ابوبكر غضبناك شد و تا آخر عمر خود با وي سخن نگفت؟ گفت نه اين دروغ است و شيعه ها آن درست كردند. كتاب صحيح بخاري را باز كردم و نشانش دادم. نوشته پشت جلد كتاب را نگاه كرد و گفت اين كتاب در بيروت چاپ شده و من آن را قبول دارم. كتابي بياور كه در عربستان سعودي چاپ شده باشد. گفتم چاپخانه اين كتاب، شيعي نيست ضمنا در امارات اكثرا غيرشيعه هستند و اگر روايتي حتي در كتابشان جابجا شود، چاپخانه را به آتش مي كشند چه برسد به اينكه روايتي به دروغ چاپ شود!
مدير شبكه جهاني ولايت خطاب به شيخ وهابي ادامه داد: «شهرستاني» در جلد اول كتابش آورده كه عمر با لگد به شكم حضرت زهرا زد و جنين سقط شد. «ابن قتيبه دينوري» نيز در "الامامة و السياسة" ص 31 آورده كه ابوبكر و عمر براي عيادت حضرت زهرا(س) آمدند ولي حضرت آنها را راه نداد. حضرت علي(ع) را واسطه كردند و وارد شدند. اين دو به فاطمه زهرا(س) سلام كردند ولي حضرت جوابشان را نداد. {از شيخ وهابي پرسيدم آيا جواب سلام كافر واجب است؟!} سپس حضرت زهرا(س) فرمودند خدا و ملائكه را شاهد ميگيرم كه شما دو نفر مرا آزرديد و رضايت مرا به دست نياورديد. قسم به خدا اگر محضر پدرم برسم از شما شكايت خواهم كرد. ابوبكر شروع به گريه كردن كرد به طوري كه نفش در حال بند آمدن بود. حضرت زهرا(س) فرمود والله بعد از هر نماز به تو نفرين مي كنم.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: پس از اينكه اين روايات را از كتاب خودشان برايش خواندم سرش را پايين انداخت و گفت كه من فردا شب جواب را برايت مي آورم. شب بعد هرچه منتظر ماندم نيامد. به منزل ميزبانش تماس گرفتم كه چرا اين شيخ وهابي براي ادامه مناظره نيامد؟ ميزبانش گفت شيخ وهابي نامه اي بلند بالا به يكي از علماي بزرگ عربستان سعودي نوشت و گفت كه در مناظره اي در مورد حضرت زهرا(س) به بن بست خورده و تمامي مستندات ظاهرا صحيح است، پس جواب دندان شكني براي وي بفرستند. بعد از يك هفته از عربستان جواب آمد كه در كتب شان آمده شما اصلا در اين موضوعات با علماي شيعه بحث نكنيد!! اين شيخ پس از دريافت جوابيه نامه خود، رفت و تاكنون برنگشته است.
رييس موسسه تحقيقاتي ولي عصر(عج) با تاكيد بر موضوع وحدت خاطرنشان كرد: حضرت زهرا(س) جايگاه رفيعي دارند ولي مهم تر از همه گراميداشت ايشان است و به قول مرحوم حضرت آيت الله فاضل لنكراني اين مسئله هيچ منافاتي با وحدت ندارد. كم رنگ شدن فاطميه كم رنگ شدن حقانيت شيعه است. وحدت اين است كه بر اصول خود پايبند باشيم ولي نسبت به اهل سنت نيز هتاكي نكنيم.
حجت الاسلام والمسلمين دكتر سيدمحمد حسيني قزويني در پايان تصريح كرد: حضرت امام خميني(ره) منادي وحدت بود اما اين موضوع دليلي بر كوتاه آمدن ايشان از مباحث فاطمي نبود. مقام معظم رهبري نيز با تمام تاكيدي كه در بحث وحدت داشته و دارند، نسبب به فاطميه و مسئله شهادت حضرت فاطمه(س) به هيچ وجه كوتاه نيامده اند. ايشان هرسال در بيت رهبري چند شب مراسم عزاداري ايام فاطميه برگزار مي كنند.
...................
پايان پيام/ 226
استاد حوزه و دانشگاه افزود: تمام مذاهب غير از شيعه علي الخصوص فرقه وهابيت بر اين مسئله واقفند. حضرت فاطمه(س) مدرك و سند حقانيت شيعه است. چرا كه كلمه "شهادت" در مورد حضرت زهرا(س) يعني بطلان خلافت عمر، ابوبكر و عثمان و اثبات حقانيت ولايت مولانا اميرالمومنين علي عليه السلام. پس وهابيون براي اينكه ولايت حضرت علي(ع) را زير سوال ببرند، در زمينه زندگي و شهادت حضرت زهرا(س) شبهاتي وارد مي نمايند.
رييس موسسه تحقيقاتي ولي عصر(عج) با اشاره به شبهه وهابيت مبني بر اينكه حديث "فاطمه بضعت مني" در مذمت حضرت علي(ع) از پيامبر نقل شده اظهار داشت: در كتاب "صحيح بخاري" ح 3110 آمده كه پيامبر(ص) فرموده اند كه "فاطمه بضعت مني = فاطمه پاره تن من است". اين كتاب به نقل از «مسور بن مخرمه» نوشته كه حضرت علي(ع) مي خواست «جُوِيريه» دختر ابوجهل را خواستگاري و به اصطلاع عاميانه بر سر حضرت زهرا(س) هوو بياورد كه پيامبر(ص) اين حديث را نقل و فرموده اند يا علي اگر بخواهي با دختر ابوجهل ازدواج كني بايد دختر مرا طلاق بدهي.
وي در پاسخ اين شبهه گفت: اين حديث جعلي براي مذمت علي(ع) و زير سوال بردن مكتب تشيع نوشته شده است. طبق شهادت علماي رجال مثل «ابن حجر» در كتاب "العصابة" ج 6 ص 94، «مسور بن مخرمه» در سال دوم هجرت تازه به دنيا آمده و طبق آنچه كه «ابوعلم» از علماي بزرگ دانشگاه الازهر، در كتاب "فاطمة الزهرا" ص 170 نوشته، روايت جعلي خواستگاري علي(ع) سال دوم هجرت بوده است. پس در آن زمان يا «مسور» متولد نشده بود يا در دامن مادرش بوده است!
حسيني قزويني در ادامه افزود: ضمنا «جُوِيرية» تا هشتم هجرت كافر بوده و ازدواج با كافر حرام است. وقتي هم كه مسلمان شد فردي با وي ازدواج كرد. جالب است كه اين دختر تا زمان حيات پيامبر(ص) اصلا به مدينه نيامده بود.
مدير شبكه جهاني ولايت با اشاره به شبهه ديگري مبني بر عدم شهادت حضرت زهرا(س) تصزيح كرد: «ابن تيميه» رهبر وهابي ها يا بهتر است بگوييم خدا و پيغمبر وهابي ها، در كتاب "منهاج السنة" ج 4 ص 220 نوشته كه "كبس بيت فاطمه(س) = ابوبكر به زور وارد خانه فاطمه(س) شد". همچنين «جويني» استاد ذهبي، در كتاب "فرائد السمطين" آورده كه پيامبر(ص) فرموده اند بعد از من مي بينم كه دخترم "مغمومة مغصوبة مقتولة".
وي تاكيد كرد: اينها كاملا نشان مي دهد كه قضيه شهادت افسانه نيست و واقعيت دارد. مرحوم «كليني» از قول امام كاظم (ع) نوشته كه مادرمان فاطمه زهرا(س) شهيده است. حال، علماي وهابي جديدا سخن مضحكي نيز مبني بر اينكه شهادت حضرت زهرا(س) از سال 74 در تقويم ها اضافه شده است، ترويج داده اند.
استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به شبهه اي مبني بر اينكه "اگر حضرت علي(ع) در خانه حاضر بود چرا حضرت زهرا(س) در را باز كرد تا آن حادثه اتفاق افتد و باز كردن در توسط زن در صورت حاضر بودن مرد در منزل، خلاف غيرت مردان خصوصا اعراب است" اظهار داشت: طبق كتاب "منهاج السنة" مهاجمان به زور وارد خانه شدند. قرآن نيز در سوره نور آيه 27 مي فرمايد "يا ايها الذين آمنو لا تدخلوا بيوتا غير بيوتكم حتي تستانسو = بدون اجازه به خانه كسي وارد نشويد". در جاي ديگر قرآن مي فرمايد كه "يا ايها الذين آمنوا لاتدخل بيوتا النبي الا ان يوذن لكم". در كتاب "المنثور سيوطي" ج 5 ص 50 نوشته كه "خانه زهرا خانه نبوت است". حال چه كسي به آنها اجازه داد كه وارد شدند؟!
رييس موسسه تحقيقاتي ولي عصر(عج) اضافه كرد: پس اينان بدون اجازه وارد شدند و حضرت زهرا(ع) و مولا علي(ع) بر اين باور بودند كه اينها حريم نبوت و قرآن را حفظ مي كنند. نمي دانستند كه اين مهاجمين آنقدر حيوان صفت اند كه خانه اهل بيت پيامبر را آتش زده و به زور وارد خانه مي شوند.
خدا لعنت کند قاتلان مادرمان را
با تشکر از مسولين اين موسسه
مطمءنم مشتي که جناب قزويني به دهان وهابيها زدن دندانهاي نجاست خوريشون خورد شده!
يا مهدي