بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پاسخهای اساسی، به یاوه گوئی های «عابدینی» (2)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله.
بحث ما در رابطه با شبهاتی بود كه آقای «عابدینی» مطرح كرده بود، ایشان آمده بود دعای «الهی عظم البلاء» را زیر سوال برده بود.
البته عرض كردیم قبل از ایشان هم افراد زیادی از وهابیها و بعضی از بزرگان اهلسنت حتی خود «مولوی عبدالحمید» این مباحث را زیر سوال بردند و گفتند: "ما از این امام زادهها مددی برای كرونا نمیتوانیم بگیریم!! اینها مددی برای ما نمیرسانند. ما باید به جای اینكه فلان مرده و فلان امام زاده را بخوانیم، باید برویم خدا را بخوانیم."
ما كار نداریم كه این قضیه به چه نحوی بوده و به چه نحوی نبوده است؛ ولی ما تلاش كردیم این را پاسخ بگوییم و چند تا جواب از شبهات ایشان ما دادیم.
پاسخ اول ما این بود: همخوانی تفكر شما با وهابیت؛ یعنی حرفی كه شما میزنید با حرفی كه وهابیت میزنند یكی است. من در یك نامهای به ایشان نوشتم: شما ای كاش این عمامه را بر میداشتید و یك عقال قرمز بر سر تان مثل وهابیها میزدید، بعد این حرفها را میزدید.
پاسخ دوم: مخالفت تفكر شما با نظر مراجع عظام تقلید است. ما گفتیم: آیت الله العظمی «خوئی» (رضوان الله تعالی علیه)، آیت الله العظمی آقا «شیخ جواد تبریزي»، آیت الله العظمی «سیستانی»، جناب آقای «سید محسن امین» همگی، هم دعای «الهی عظم البلاء» را تأیید كردند و هم «یا محمد و یا علی» را بلا اشكال دانستند.
اینها انطباق دادند به آیه شریفهی 35 سوره مائده:
(وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ)
و وسيلهاي براي تقرب به او بجوئيد!
سوره مائده (5) آیه 35
و آيه 57 سوره اسراء:
(يبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ)
خودشان وسيلهاي (براي تقرب) به پروردگارشان ميجويند
سوره اسراء (17): آیه 57
و همچنین آیه 64 سوره نساء:
(وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا)
و اگر اين مخالفان، هنگامي که به خود ستم ميکردند (و فرمانهاي خدا را زير پا ميگذاردند)، به نزد تو ميآمدند؛ و از خدا طلب آمرزش ميکردند؛ و پيامبر هم براي آنها استغفار ميکرد؛ خدا را توبه پذير و مهربان مييافتند.
سوره نساء (4): آیه 64
پاسخ سوم: مخالفت عقیده شما، با عقیده اهل سنت!
پاسخ سوم ما به این آقا این است: اصلا عقیده شما با عقیده اهلسنت هم مخالف است. نه تنها با مراجع و علما مخالف است بلكه با عقیده اهلسنت هم مخالف است. شما ببینید عبارت «ابن حجر هیثمی» را:
«قال الإمام ابن حجر في الجوهر المنظم: من خرافات ابن تيمية التي لم يقلها عالم قبله وصار بها بين أهل الإسلام مثلة»
از خرافات «ابن تیمیه» كه كسی قبل از او نگفته و میان اهل اسلام یك رخنهای ایجاد شد.
آمده از خرافات «ابن تیمیه» این را شمرده:
«أنكر الاستغاثة والتوسل به صلى الله عليه وسلم»
استغاثه و توسل به پیغمبر را انكار كرده است.
مثلا یا رسول الله گفتن را انكار كرده است.
«وليس ذلك كما أفتى به»
این آنطوری كه ایشان فتوا داده نیست.
«بل التوسل به حسن في كل حال قبل خلقه وبعد خلقه في الدنيا والآخرة.»
توسل به پیامبر در هر حال خوب است. قبل از خلق و بعد از خلق پیامبر در دنیا و در آخرت!
بعد ایشان میگوید:
«فمما يدل لطلب التوسل به صلى الله عليه وسلم»
البته ایشان در جاهای دیگر توسل را هم انكار كرده، میگوید توسل به این معنا نیست كه ما برویم ائمه را بین خودمان و بین خدا واسطه قرار بدهیم؛ توسل یعنی ما اینها را خوب بشناسیم.
اصلا یك چیزهای در كله این بابا انداخته شده كه نمیدانیم. شیطان هم باید بیاید از ایشان قرض بگیرد. در هر صورت می گوید:
«يدل لطلب التوسل به صلى الله عليه وسلم قبل خلقه وأن ذلك هو سير السلف الصالح الأنبياء والأولياء وغيرهم»
توسل به پیامبر قبل از خلقت ایشان، سیره سلف صالح از انبیاء و اولیاء و غیر اینها بود.
اصلا توسل به نبی مكرم (صلی الله علیه واله وسلم) مربوط به مسلمانها نیست، مربوط به زمان ما نیست، سلف صالح انبیاء و اولیاء به رسول اكرم متوسل میشدند. و اینكه حضرت قبل از آنكه به این دنیا بیاید و بعد از آن، چه در زمان حیاتش و بعد از وفاتش، در عرصات قیامت تمامی اینها:
«مما قام الإجماع عليه وتواترت به الأخبار»
هم اجماع بر این داریم و هم تواتر داریم.
الجوهر المنظم، ابن حجر هیتمی، ص 148 – 150 به نقل از شواهد الحق في الاستغاثة بسيد الخلق - الشيخ يوسف بن اسماعيل النبهاني - ص 137- 138
ایشان می گوید: یعنی بحث استغاثه به رسول اكرم و توسل به رسول اكرم یك بحث اجماعی و یك بحث متواتر است.
آقای «سبكی» متوفای 756 هجری هم میگوید:
«اعلم أنّه يجوز و يحسن التّوسّل والاستغاثة والتّشفّع بالنّبيّ صلى الله عليه وسلم»
می گوید هم «توسل» جایز است و هم «استغاثه»؛ «توسل» یعنی واسطه قرار دادن بین خود و خدا؛ و «استغاثه» یعنی مستقیم از پیغمبر حاجت خواستن و «التشفع» یعنی حضرت را شفیع بین خود و خدا قرار دادن.
«وجواز ذلك وحسنه من الأمور المعلومة لكلّ ذي دين»
می گوید: این از كاری است برای هر كسی دین داشته باشد معلوم است، مگر اینكه یك كسی بی دین باشد معلوم نباشد.
«المعروفة من فعل الأنبياء والمرسلين»
این از فعل انبیاء و مرسلین است.
یعنی استغاثه و تشفع به نبی، مربوط به ما مسلمانها نیست، بلكه انبیا و مرسلین گذشته هم توسل داشتند.
«وسير السّلف الصّالحين والعلماء، والعوامّ من المسلمين»
سیره سلف صالح بوده و علما و عوام مسلمین این چنین بودند.
«ولم ينكر ذلك أحد من أهل الأديان، ولا سمع به في زمن من الأزمان، حتى جاء ابن تيميّة؛ فتكلّم في ذلك ...»
و كسی از اهل ادیان انكار نكرده و در هیچ زمانی همچین حرفی به گوش كسی نخورده تا اینكه ابن تیمیه آمد یك سخنی گفت که امر را بر كسانی كه عقلشان ضعیف است و ایمانشان ضعیف است تلبیس كرد.
ایشان بعد از چند سطر مینویسد:
«أن التوسل بالنبي (صلى الله عليه وآله وسلم) جائز في كل حال: قبل خلقه، وبعد خلقه، في مدة حياته في الدنيا، وبعد موته، في مدة البرزخ، وبعد البعث في عرصات القيامة والجنة»
شفاء السقام في زيارة خير الأنام؛ تأليف: شيخ الإسلام تقي الدين السبكي الإمام علي بن عبد الكافي بن علي أبو الحسن الأنصاري الخزرجي المصري الشافعي ( 683 - 756 ه )؛ تحقيق: السيد محمد رضا الحسيني الجلالي، الطبعة الرابعة، 1419 ه؛ ص 293- 294
شرح حال «سبكی» هم كه مشخص است. «ذهبی» میگوید:
«القاضي الامام العلامة، الفقیه، المحدث، الحافظ، فخر العلماء»
المعجم المختص بالمحدثين؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مكتبة الصديق - الطائف - 1408 ، الطبعة : الأولى، تحقيق: د. محمد الحبيب الهيلة، ج 1، ص 166
همچنین «سمهودی» مینویسد: استغاثه به رسول اكرم از افعال پیامبران و سلف صالح بود. عین تعبیری را كه «سبكی» داشت، ایشان هم این را مطرح میكند.
در مورد آقای «سمهودی»، «ابن عماد حنبلی» می گوید:
«نزيل المدينة المنورة وعالمها و مفتيها و مدرسها و مؤرخها»
عالم مدینه بوده، مفتی مدینه بوده، مدرس مدینه و مورخ مدینه بوده
«الإمام القدوة الحجة المفنن»
پیشوای توانمند که در فنونهای مختلف تسلط داشته است.
شذرات الذهب في أخبار من ذهب؛ اسم المؤلف: عبد الحي بن أحمد بن محمد العكري الحنبلي الوفاة: 1089هـ ، دار النشر: دار بن كثير - دمشق - 1406هـ، الطبعة: ط1، تحقيق: عبد القادر الأرنؤوط، محمود الأرناؤوط، ج 10، ص 73
یك آخوند عمامه به سر شیعه میآید شروع میكند و میگوید: «الهی عظم البلاء» مشتمل بر شرك است، با توحید نمیسازد، با «عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ» منافات دارد؛ این هم از صحبت های علمای اهلسنت، ما نمیدانیم چه كار كنیم؟
واقعا ما باید بگوییم از «حوزه علمیه اصفهان» گلایه داریم كه چطور در برابر این حرفهای یاوه ایشان هیچگونه عكس العملی نشان نمیدهند. یا اگر نشان میدهند ما خبر نداریم.
«محمد ابن عبدری مالكی» از فقهای بزرگ مالكی است ایشان هم میگوید:
«فمن توسل به أو استغاث به أو طلب حوائجه منه»
اگر کسی مستقیم حاجتش را از پیغمبر طلب كند
«فلا يرد ولا يخيب»
این حاجتش رد نمیشود و از درگاه رسول اكرم نا امید نمیشود.
«لما شهدت به المعاينة والآثار»
و مواردی زیادی از آثار و نتایج آن دیده شده است
المدخل؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن محمد بن محمد العبدري الفاسي المالكي الشهير بابن الحاج الوفاة: 737هـ، دار النشر: دار الفكر - 1401هـ - 1981م، ج1، ص258
من خیلی زیاد نمیخواهم اینها را طولانی كنم، عزیزان كاملا به اینها توجه دارند. شما ملاحظه كنید وقتی مثل آقای «آلوسی» میآید به این آیه شریفه میرسد ببینید چه می کند. تعبیر «آلوسی» را عزیزان ملاحظه کنند.
این عبارت «آلوسی» است. قبلاً به گمانم این را برای عزیزان نشان داده باشیم. در کتاب «روح المعانی» جلد 15، صفحه 126 در ذیل آیه 57 سوره اسراء:
(أُولَئِكَ الَّذِينَ يدْعُونَ يبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ)
کساني را که آنان ميخوانند، خودشان وسيلهاي (براي تقرب) به پروردگارشان ميجويند.
سوره اسراء (17): آیه 57
قرآن می فرماید اینهایی که مورد عبادت قرار میگیرند، خود اینها دنبال وسیلهای به سوی خدا هستند. کدام این وسیلهها نزدیکتر است. بعد ایشان میگوید:
«فكل من عبد من دون الله تعالى من عيسى وعزير والملائكة عليهم السلام»
آن کسانی که مورد عبادت قرار میگیرند «من دون الله» مثل حضرت عیسی که «مسیحی»ها میگویند عیسی پسر خدا است و مثل «عزیر»، یا ملائکه؛ تمامی اینها:
«وسيلتهم إلى الله تعالى نبينا بل هو عليه الصلاة والسلام وسيلة سائر الموجودات والواسطة بينهم وبين الله تعالى في إفاضته سبحانه الوجود»
وسیله و واسطه اینها با خدای عالم پیغمبر ما است، بلکه پیغمبر، وسیله تمام موجودات است و واسطه بین همه موجودات و بین خدای عالم است در اینکه خدای عالم، فیضش را به این موجودات برساند.
«وكان نبينا آدم بين الماء والطين وقد تلقى الأنبياء منه»
تمام 124 هزار پیغمبر از وساطت رسول اکرم استفاده کردند
«من وراء حجاب الأرحام والأصلاب »
از حضرت آدم گرفته تا خاتم، این انبیاء که در صلب پدران و رحم مادرانشان بودند در آنجا هم از وجود نبی مکرم استفاده کردند.
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني؛ اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 15، ص 126
من یك فایلی در مورد توسل پیامبران به خدا داشتم، اگر بتوانم این را باز كنم خیلی خوب است.
در «مصباح الظلام المستغثین فی خیر الأنام» تألیف امام، محدث، فقیه، قدوه «ابو عبدالله محمد ابن موسی مراکشی» است. ایشان در اینجا کلاً به صورت شعر در آورده:
وبه توسل آدم في ذنبه ** وتشفعت بمقامه حواء
وبه توسل نوح في طوفانه ** فاجيب حين طغي عليه الماء
تک تک اسم پیامبران را آورده:
وبه دعا ادریس فَارتفعت له ** عند الاجابة رُتبةٌ عَلیاء
وبه استجيب دعاء ايوب وقد ** اودي به عند المصاب بلاء
وبه نجا من بطن حوت يونس ** لما دعا وتجلست الظلماء
وارتد یَعقوبُ بصیراً إذا دعا ** بالمصطفی فعلیه عاد ضیاء
وبه تمكن يوسف في مصره ** من بعد ما اودت به الضراء
وبه سلیمان استجار فعاد عن ** كثب الیه المُلك كَیف یشاء
ومحا الاله خطاء داود به ** وله استجيب تضرع ودعاء
وبه الخليل نجا من النار التي ** اذكي ضرام لهيبها الاعداء
وبه الذبيح فدي بذبح جاءه ** فله كما شهد الكتاب فداء
وبمحمد فاز الكليم بطوره ** لما اتاه من الاله نداء
وكذلك يحيي عاد معصوما به ** وله عن الذنب الدني اباء
وبه استجارت مريم في حملها ** فأجار عن كتب وزال عناء
وبسره عيسي توسل فانثني ** من شأنه بين الوري الاحياء
ونجا أباهُ آدم من خطیئة له ** أصبحت عن جنة الخلد تُبعدُ
وبه نجا نوح فی السّفين بنوره ** غداة التقی الماءآن والموج یزید
مصباح الظلام؛ المزانی المراکشی، ابوعبد الله محمد بن موسی بن نعمان، متوفای 683 هـ ، ص 30 و 31
این عبارتها برای علمای ما نیست، و هیچ کدام از اینها شیعه هم نیستند. «مصباح الظلام» برای آقای «محمد ابن موسی مراکشی» متوفای 683 است. تقریباً 40- 50 سال قبل از اینکه «ابن تیمیه» بیاید و آن حرفهای بیهودهاش را مطرح کند، این حرفها را گفته است.
همه اینها نشان میدهد بر اینکه متأسفانه این آقا تحت تأثیر یک سری از افرادی قرار گرفته و حرفهایی را اساتید و یا رفقای نابابشان زدند و ایشان هم در کانالش مطرح کرده است. کسی هم نیست که یک جواب قانع کنندهای به ایشان بدهد. ایشان در آن 6 ساعت مناظره که ما داشتیم یک کلمه نتوانست حرف بزند.
پاسخ چهارم: جهل شما به «رجال» و نگاه گزینشی به سخنان مراجع!
پاسخ چهارم: جهل شما به «رجال» و نگاه گزینشی به سخنان مراجع است. شما نوشتید: "«الهی عظم البلاء» سندش ضعیف است، احتمال میدهیم اصلش درست بوده"
ما در اینجا نوشتیم: اولاً اگر سند ضعیف است چگونه اصل دعا درست میشود؟ مگر میشود سند یک روایتی ضعیف باشد ولی اصل دعا درست باشد! حداقل یک توضیحی میدادید ما میفهمیدم سند دعا ضعیف است و هیچ اعتباری ندارد ولی اصل دعا درست است یعنی چه؟
در فایل صوتی هم گفتید: آیتالله «سیستانی» در سایت خودش فرموده سندش ضعیف است. اگر نظر آیتالله «سیستانی» و دیگر مراجع برای شما محترم است و نظر آنان حجت است، چرا نص صریح این اعاظم را بر صحت این دعا و مشروعیت آن قبول نمیکنید؟ همانند منافقین از سیاست:
(نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ)
به بعضي ايمان ميآوريم، و بعضي را انکار مي کنیم
سوره نساء (4): آیه 150
استفاده میکنید؟ ما در جلسه قبلی فتاوای آیتالله العظمی «سیستانی»، «خوئی» و دیگران و توسل این بزرگواران و «یا محمدُ یا علی» گفتن را بیان کردیم که گفتند هیچ اشکالی ندارد؛ شما چرا به آنها توجهی نکردید!؟ این پاسخ چهارم.
پاسخ پنجم: جهل شما به آیات قرآن!
پاسخ پنجم: جهل ایشان به آیات قرآن است. ایشان میگوید «یا محمدُ یا علی» گفتن با «انت المستعان» یعنی تنها تو یاری رسان هستی، سازگاری ندارد و «یا محمدُ یا علی» استعانت از غیر خدا است.
اگر استعانت از غیر خدا، خلاف و شرک است پس این آیه شریفه:
(وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ)
از صبر و نماز ياري جوئيد؛ (و با استقامت و مهار هوسهاي دروني و توجه به پروردگار ، نيرو بگيريد؛) و اين کار، جز براي خاشعان، گران است.
سوره بقره (2): آیه 45
چه میشود؟ آیا صبر، خدا است؟ صلاة، خدا است؟ یا نه، صلاة غیر خدا است! این آقا توجه به هیچ وجهی ندارد. استعانت از خدا، استقلالی است؛ استعانت از ائمه (علیهم السلام) و از انبیاء، استظلالی است.
استعانت استقلالی مخصوص خدا است؛ یعنی کسی اگر از یک پیغمبر و یا نبی بیاید مستقلاً استغاثه کند، بله خلاف شرع است، حرام و کفر است؛ ولی وقتی ما: «یا محمدُ یا علی ادرکنی، یا صاحب الزمان اغثنی» میگوییم به این نیت می گوئیم که رسول اکرم، امیر المؤمنین (سلام الله علیه) هر چه دارند از خدا دارند، و هر کاری انجام میدهند، به اذن الله انجام میدهند، این نه تنها شرک نیست بلکه عین توحید است.
ایشان در یک جا میگوید: "خواندن «یا محمدُ یا علی» دعای غیر الله است." اگر واقعاً دعای غیر الله است، پس ببینید حضرت نوح میگوید:
(قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيلًا وَنَهَارًا)
(نوح) گفت: «پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (بسوي تو) دعوت کردم،
سوره نوح (71): آیه 5
آیا کلمه «دَعَوْتُ» در این آیه، یعنی «عَبَدتُ لیلا ونهاراً»!؟ شما وقتی خانمت را صدا میزنی برای من آب بیاور، به بچهات میگویی فلان کار را انجام بده، آیا دعای غیر الله است و شرک است؟
رسول اکرم در «جنگ احد» وقتی صحابه به بالای «کوه احد» فرار میکردند:
(إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ)
(به خاطر بياوريد) هنگامی را که از کوه بالا ميرفتيد؛ و جمعی در وسط بيابان پراکنده شدند؛ و از شدت وحشت،) به عقب ماندگان نگاه نمیکرديد، و پيامبر از پشت سر، شما را صدا میزد.
سوره آلعمران (3):آیه 153
آیا (وَالرَّسُولُ يدْعُوكُمْ) نستجیر بالله یعنی «یعبُدُکم فی اخراکم»!؟، این چه حرفی است میزنید؟ دعای غیر الله شرک است، این حرف وهابیت است. آنها نمیفهمند، تو هم اجیر وهابیت و بلندگوی وهابیت شدی!؟
یا فرمود:
(لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَينَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا)
صدا کردن پيامبر را در ميان خود، مانند صدا کردن يکديگر قرار ندهی
سوره نور (24): آیه 63
آیا با توجه به این آیه و طبق مبنای شما، مسلمانها و صحابه، پیغمبر را میپرستیدند؟ اینطوری نیست! هر گردی که گردو نیست. ما بیاییم بگوییم دعای غیر الله شرک است.
بفرمایید حضرت نوح میگوید (دَعَوْتُ قَوْمِي) آیا قوم، الله است یا غیر الله است؟ پیغمبر، صحابه را (يدْعُوكُمْ)، صحابه، الله است یا غیر الله است؟ نمیدانم ایشان چه انگیزهای دارد؟ بیسوادی این آقا است، یا نه، ایشان چه گناهی کرده که خدای عالم غضب کرده؛
(ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يسْتَهْزِئُونَ)
سپس سرانجام کساني که اعمال بد مرتکب شدند به جايي رسيد که آيات خدا را تکذيب کردند و آن را به مسخره گرفتند!
سوره روم (30): آیه 10
مهمتر در آیه 134 سوره اعراف است که «بنی اسرائیل» خدمت حضرت موسی میآیند میگویند:
(لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ)
اگر اين بلا را از ما مرتفع سازی
سوره اعراف (7): آیه 134
یعنی مستقیم از حضرت موسی میخواهند این مشکل را از آنها بر طرف کند: (لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ) مستقیم از حضرت موسی میخواهند اگر این بلا را از ما بر طرف بکنی به تو ایمان می آوریم.
حالا خودت با اذن الله بر طرف بکنی، همان طوری که به اذن الله آمدی «رود نیل» را چنین و چنان کردی و به اذن الله نعمتهای الهی را بر سر ما باراندی؛ یا نه، واسطه بشو.
شما ببینید مستقیم میآیند خدمت حضرت موسی و می گویند: «یا موسی»، موسی را میخوانند. اگر خواندن غیر خدا شرک است؛ پس تمام اینها باید شرک باشد.
اینها نشان میدهد بر اینکه، این آقایان از قرآن اطلاعی ندارند. بحث استقلالی و غیر استقلالی را یا نخواندهاند یا خواندهاند و خودشان را به جاهلیت میزنند. خدای عالم میگوید:
(قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيءٍ)
بگو: خدا خالق همه چيز است
سوره رعد (13): آیه 16
(هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيرُ اللَّهِ)
آيا آفرينندهاي جز خدا هست؟
سوره فاطر (35): آیه 3
آیا خالقی غیر از خدا است؟ از این طرف هم حضرت عیسی میگوید:
(أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيئَةِ الطَّيرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيكُونُ طَيرًا بِإِذْنِ اللَّهِ)
من از گل، چيزي به شکل پرنده ميسازم؛ سپس در آن ميدمم و به فرمان خدا، پرندهاي ميگردد.
سوره آلعمران (3): آیه 49
می گوید: من برای شما از گل مثل هیئت پرنده خلق میکنم (فَيكُونُ طَيرًا بِإِذْنِ اللَّهِ)!
آقای «عابدینی»! اینها را چه کار باید کرد؟ از آن طرف خدا میگوید:
(هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيرُ اللَّهِ)
آيا آفرينندهاي جز خدا هست
سوره فاطر (35): آیه 3
(قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيءٍ)
بگو: خدا خالق همه چيز است
سوره رعد (13): آیه 16
از این طرف هم حضرت عیسی میگوید:
(أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيئَةِ الطَّيرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيكُونُ طَيرًا بِإِذْنِ اللَّهِ)
من از گل، چيزي به شکل پرنده ميسازم؛ سپس در آن ميدمم و به فرمان خدا، پرندهاي ميگردد.
سوره آلعمران (3): آیه 49
آقا جان! یک مقداری دقت کنید. حداقل قرآن را مطالعه کنید، فقط قرآن را سرسری نخوانید، فریب یک سری افراد آلوده مغز را نخورید، آنهایی که تحت تأثیر وهابیت قرار گرفتهاند حرفهای یاغی آنها را اینطوری برای جوانها مطرح نکنید، حتی بعضی از طلبهها را از مسیر حق منحرف نکنید. ما جوابهایمان را دادیم.
این هم بد نیست دوستان بدانند. ایشان میگوید: "چرا حضرت ابوالفضل (سلام الله علیه)، و حضرت سید الشهدا (سلام الله علیه) بعد از شهادتشان اهلبیتشان را نجات ندادند؟ چرا اینها نگفتند یا ابوالفضل برو در «شام»، «یزید» را نابود کن!؟"
این در حقیقت یک سری استهزاء و نشخوار کردن خرافات وهابیت است و ما نمیدانیم با این آقایان چه کار باید کرد؟
ما یک سوال دیگری از ایشان میکنیم. ایشان میگوید: چرا آقا امام حسین، بچههای خودش را نجات نداد؟ ما میگوییم خدای عالم در قرآن میگوید:
(إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَيوْمَ يقُومُ الْأَشْهَادُ)
ما به يقين پيامبران خود و کساني را که ايمان آوردهاند، در زندگي دنيا و (در آخرت) روزي که گواهان به پا ميخيزند ياري ميدهيم!
سوره غافر (40): آیه 51
خدا با کلمه «إِنَّا» و لام تأکید میگوید ما پیامبرانمان را حتماً یاری میدهیم. شما به ما جواب بدهید خدای عالم که گفته حتماً ما رسل مان را یاری میدهیم، چرا در «طائف» بچهها پیغمبر را با سنگ زدند و خدا پیغمبر خود را یاری نکرد؟
چرا خدای عالم در «جنگ احد» مؤمنین را یاری نکرد؟ (نستجیر بالله) خدا خلاف وعده کرده؟ رسول اکرم در «مکه» مجبور شد به غار فرار کند و هزاران هزار از این سوالها...
یا باید بگوئید:
(إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا)
این همه مؤمنین در دنیا دارند شکنجه میشوند، اینها یا مؤمن نیستند یا نه، مؤمن هستند ولی (نستجیر بالله) خدا خلف وعده کرده است. در حالی که فرمود:
(وَكَانَ حَقًّا عَلَينَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ)
و ياري مؤمنان، همواره حقي است بر عهده ما!
سوره روم (30): آیه 47
یک حرفی بزن که حداقل با منطق قرآن همخوانی داشته باشد، خدای عالم این دنیا را بر مبنای حکمت آفریده، چه بسا اگر بنا باشد رسول اکرم، همه جا با معجزه پیش برود، آن بچهای که در «طائف» سنگ میزند، دست آن بچه خشک شود.
در «احد» کسانی که پیغمبر را اذیت میکنند دستشان خشک شود، خودشان به سنگ مبدل شوند، در این صورت پیغمبر دیگر نمیتواند برای مردم الگو باشد.
فردا مسلمانها میگویند ما در برابر کفار دیگر نمیجنگیم، ما نمیتوانیم در آینده با مشرکین، مخالفین و با دشمنان اسلام بجنگیم چرا؟ چون پیغمبر، پیغمبر بود وقتی کسانی که به پیغمبر جسارت کردند، پیغمبر با یک اراده آنها را به سنگ مبدل کرد. حضرت عباس به «شام» رفت و «یزید» را با معجزه کشت؛ این الگو نشد!
(لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)
مسلما براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيکويی بود.
سوره احزاب (33): آیه 21
خدای عالم، تمام امور را بر مبنای علل و معلول آفریده است.
«أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابِهَا»
بله پیامبر معجزه دارد. امام حسین معجزه و کرامت دارد، آقا قمر بنی هاشم کرامت دارد؛ ولی اینطوری نیست که کرامت اینها مثل یک کاروانسرایی باشد که هر کس آمد یک بخشی از کرامت را بردارد ببرد. کرامت اینها حکمت الهی را به هم نمیزند.
حکمت الهی به این تعلق گرفته بر اینکه آقایانی که در «جنگ بدر» مغرور شده بودند در «جنگ احد» شکست بخورند تا دچار غرور نشوند. اینها بدانند همه چیز دست خدا است اینطوری نیست که در دست خود اینها باشد.
لذا کرامتها، معجزهها موارد خاصی دارد، در آن موارد خاصی که موجب هدایت مردم است ائمه (علیهم السلام)، انبیاء (علیهم السلام) از معجزه و کرامت استفاده میکنند، و آنجایی که صلاح نباشد و خدا اینها را صلاح نبیند استفاده نمیكنند.
آقا امام حسین (سلام الله علیه) میتواند با یک اراده تمام سپاهیان «عمرسعد» را نابود کند در آن شک و شبههی نیست، به تعبیر مرحوم «کمپانی»، «ولهم الولایه» در تمام امور تکوین و تشریع:
«لهم الولاية المعنوية والسلطنة الباطنية على جميع الأمور التكوينية والتشريعية»
حاشية كتاب المكاسب؛ تأليف : الشيخ محمد حسين الأصفهاني، تحقيق : الشيخ عباس محمد آل سباع، الطبعة : الأولى / 1418 ه ق، الناشر : أنوار الهدى، المطبعة : علمية، ج 2، ص 379
آیت الله خوئی هم در کتاب مصباح الفقاهه خود مینویسد:
« لاشبهة في ولايتهم على المخلوق باجمعهم كما يظهر من الاخبار لكونهم واسطة في الايجاد وبهم الوجود، و هم السبب في الخلق، إذ لولاهم لما خلق الناس كلهم وانما خلقوا لاجلهم وبهم وجودهم وهم الواسطة في افاضة، بل لهم الولاية التكوينية لمادون الخالق »
مصباح الفقاهة من تقرير بحث الاستاذ الاكبر آية الله العظمى الحاج السيد أبو القاسم الموسوي الخوئي دامت افاضاته لمؤلفه الميرزا محمد علي التوحيدي التبريزي، المطبعة الحيدرية النجف 1374 ه 1954م، ج6، ص 36
ولی بنا نیست اینها از ولایتشان در همه جا استفاده کنند، این چه حرفهای نادرست و بیمغزی است که شما دارید میزنید؟
و یا ببینید که خداوند فرمود:
(كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِي عَزِيزٌ)
خداوند چنين مقرر داشته که من و رسولانم پيروز ميشويم؛ چرا که خداوند قوي و شکستناپذير است!
سوره مجادله (58): آیه 21
ما از شما سوال میکنیم چرا در «کربلا» در «جنگ احد» و یا در بعضی از غزوات دیگر، یا حضرت داود و حضرت ایوب را خدای عالم پیروز نکرد؟ پس (نستجیر بالله) خدای عالم خلف وعده کرد!؟
اینطور نیست. شما این آیات را به خوبی مطالعه بکنید و تفاسیر را ببینید ولو همان تفسیر «نور الثقلین» که برای قرن یازدهم، دوازدهم است، ببینید روایاتی که در ذیل این آیات آمده چه است، بعد بیایید اینطور مطالبی را مطرح کنید.
پاسخ ششم: جهل شما به مصادر دعای «عظم البلاء»!
پاسخ ششم: آخرین پاسخ ما است و آن جهل شما به مصادر دعای «عظم البلاء» است. این را هم بگویم و ان شاءالله این بحث را به طور کلی ببندیم.
ایشان میگوید: دعای «عظم البلاء» در «مفاتیح الجنان» مرحوم «شیخ عباس قمی» آمده و افراد آن را قبول دارند!
من نمیدانم ما به بیسوادی ایشان بخندیم و یا به حماقت ایشان بخندیم!؟ نمیدانیم چه کار کنیم؟ ایشان در خاطرات حج قسمت 63 دارد: "اینها بر خواندن آنچه در «مفاتیح» است اصرار دارند، آدم را به یاد اخباری ها میاندازند که میگفتند بر کفن هر مردهای مستحب است نوشته شود: «اسماعیل» شهادت میدهد که خدا یکی است."
این در رابطه با قضیه «اسماعیل» پسر حضرت امام صادق (سلام الله علیه) است. برای اینکه بعضیها ادعای امامت او را نکنند، در آنجا نوشت:
«اسماعیل یشهد ان لا اله الا الله»
بعضی از «اخباری»ها گفتند نه، ما هم باید در کفنهای فرزندانمان بنویسیم «اسماعیل یشهد»، ایشان این قضیه را به عنوان استهزاء و مسخره بر خواندن دعای «عظم البلاء» آورده؛ "چون این دعای الهی عظم البلاء در «مفاتیح» است و مردم هم اصرار دارند" نمیدانم اصلاً این تشبیه، تشبیه درست و عاقلانه است، یک آدم خل و چل و دیوانه همچنین مثالی میزند!؟
من فقط فهرست مصادر این دعا را میگویم؛ «سید ابن طاوس» در «جمال الأسبوع» تحت عنوان: «صلاة الحجة القائم علیه السلام»، میگوید دو رکعت نماز بخوانید و بعد از آن دعای «عظم البلاء» بخوانید.
«سید ابن طاوس» متوفای 664 است، آقای بیسواد! نمیدانیم به تو چه بگوییم! یا بگوییم آقایی که فعلاً اجیر وهابیت شدهای، آقایی که داری با این خیانتت اذهان جوانها را مشوش میکنی، برو مصادر را نگاه کن، بیسوادی و حماقت تو باید باعث بشود که بگویی چون در «مفاتیح» آمده مردم اصرار دارند که بخوانند!؟
ببینید «سید ابن طاوس» آورده:
«تَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَة... وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ يَا رَبِّ الْمُسْتَعَانُ ... يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَايَ وَ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَان»
جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع، ابن طاووس، على بن موسى، ناشر: دار الرضى، ص: 280 صلاة الحجة القائم
در «مصباح الزائر» صفحه 202 همین را آورده. «علامه مجلسی» به نقل از «طبرسی» متوفای 588 یعنی قبل از «سید ابن طاوس» است، ایشان تشرف آقای «ابو الحسن محمد ابن ابی اللّیث» به خدمت حضرت ولیعصر را آورده که حضرت ولیعصر به او دستور داد:
«عَلَّمَنِي أَنْ أَقُولَ اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاء»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج53، ص275
مرحوم «حائری» این را در «إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب» جلد 2، صفحه 43 نقل میکند، مرحوم «محمدتقی اصفهانی» در «مکیال المکارم» جلد 1، صفحه 217 نقل میکند. باز امر حضرت ولیعصر به «ابو الحسن کاتب» که می فرماید این را بخوان.
«طبری» معاصر «شیخ کلینی» است حدود متوفای 320 است، آقای «عابدینی» این هم «مفاتیح» است؟ نمیدانیم از دست اینها چه کار کنیم؟ به قول معروف یک آقایی میگفت اگر من دو تا شکم داشتم یکیاش را پاره میکردم!!
میگوید برای «ابو منصور» یکی از وزرای «عباسی» کار میکردم از ترسش به «حرم کاظمین» رفتم، آنجا دیدم یک آقایی آمد و زیارتی کرد و برگشت به من گفت: چرا دعای فرج نمیخوانی؟ گفتم دعای فرج کدام است؟ حضرت این دعا را به من یاد دادند. «یا محمدُ یا علی» عین همینی است که آمده.
البته داستان خیلی مفصلی دارد. «دلائل الامامه طبری» معاصر «شیخ کلینی» صفحه 551. همین را «سید ابن طاوس» در «فرج المهوم» صفحه 246 نقل کرده، «علامه مجلسی» آورده مرحوم آیتالله العظمی «بروجردی» در «جامع احادیث شیعه» جلد 7، صفحه 280 آورده. مرحوم «نوری» (رضوان الله تعالی علیه) در «نجم الثاقب» و در «مستدرک» آورده.
مرحوم «یزدی حائری» در «الزام الناصب» آورده، «ابن مشهدی» متوفای 610 است قبل از «سید ابن طاوس» است. میگوید بعد از زیارت حضرت ولیعصر در سرداب، مستحب است این دعا خوانده شود:
«اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ»
المزار الكبير (لابن المشهدي)؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، ص541
اینکه کتاب «ابن مشهدی» معتبر است این را ما قبلاً برای عزیزان گفتیم. مرحوم «شهید اول» متوفای 786 به استحباب خواندن دعای «عظم البلاء» فتوا داده است. آیا این هم «مفاتیح» است؟
«ويستحب ان تدعو بهذا الدعاء بعد صلاة الزيارة فهو مروي عنه عليه السلام»
المزار في كيفية زيارات النبيّ و الأئمة عليهم السلام؛ للشهيد الأوّل شهيد اول، محمد بن مكى، محقق / مصحح: مدرسه امام مهدى عليه السلام / موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، ناشر: مدرسه امام مهدى عليه السلام - قم، ص210
«کفعمی» متوفای 905 است همین دعا را آورده، «مصباح» آورده. «شیخ حر عاملی» در «وسائل» جلد 8، صفحه 185، «علامه مجلسی» در «بحار».
ما تمام اینها را یكی، یكی بررسی کردیم، شاید بشود گفت بیش از 40 مورد علمای ما در کتابهای مختلف قبل از مرحوم «محدث قمی» در مفاتیح الجنان، دعای «الهی عظم البلاء» را در کتابهایشان آورده اند.
این آقای بیسواد، البته وقتی كه ما بیسواد میگوییم گمان میکنم به بیسوادها توهین باشد میگوید:"چون در «مفاتیح» آمده است مردم ملتزم شدهاند بخوانند."
مرحوم «کلینی» با این تعبیر میگوید: کسی مشکلی دارد نمازی بخواند و در آنجا بگوید:
«يَا جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ يَا جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّد»
الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص 559، بَابُ الدُّعَاءِ لِلْكَرْبِ وَ الْهَمِّ وَ الْحُزْنِ وَ الْخَوْف، ح 9
مرحوم «نوری» در «مستدرک» این را نقل کرده، مرحوم «طبرسی» در «مکارم الاخلاق»، «علامه مجلسی» در «بحار»، آیتالله العظمی «بروجردی» در «جامع احادیث شیعه»، و نیز «کفعمی» این عبارت را نقل کرده است.
مرحوم «شیخ صدوق» متوفای 381 است. من این عبارت را از «کمال الدین» جلد 2، صفحه 445 آوردم. ایشان میفرماید: در انگشتری که آقا امام عسکری (سلام الله علیه) به یکی یارانشان داده بود در روی آن انگشتر عبارت « يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ» نوشته بود.
«لَعَلَّكَ تُرِيدُ الْخَاتَمَ الَّذِي آثَرَنِيَ اللَّهُ بِهِ مِنَ الطَّيِّبِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَقَالَ مَا أَرَدْتُ سِوَاهُ فَأَخْرَجْتُهُ إِلَيْهِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ اسْتَعْبَرَ وَ قَبَّلَهُ ثُمَّ قَرَأَ كِتَابَتَهُ فَكَانَتْ يَا اللَّهُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ»
كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: اسلاميه تهران، ج2، ص: 445
این کاملاً واضح و روشن است. «یا الله یا محمد یا علی» بر روی انگشتر آقا امام عسکری این نوشته شده و این انگشتر همیشه در انگشت آقا امام عسکری است. این را «شیخ صدوق» متوفای 381 نقل میکند نه صاحب «مفاتیح الجنان»!!
«شیخ مفید» میگوید «یا محمد یا علی» را در قنوت نماز وتر تان بخوانید:
«يا محمّد يا عليّ أتقرب بكما إلى اللّه »
المقنعة؛ مفيد، محمد بن محمد، محقق و مصحح: ندارد، ناشر: كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد - رحمة الله عليه - قم، ص 126
«شیخ مفید» میگوید در قنوت وتر بخوانید. «مقنعه» دیگر کتاب فتوای آقایان است. «شیخ طوسی» (رضوان الله تعالی علیه) در «مصباح المتهجد» میگوید: بعد از نماز عشاء که نافله میخوانید، همان نماز وتیره، در آنجا بگوئید «یا محمد یا علی بِکُما بِکُما».
«سید ابن طاوس» میگوید در نماز وتر آخرین نماز شب «یا محمد یا علی» بخوانید. «شیخ طوسی» همین تعبیر را میگوید:
« يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ يَا مَوَالِيَّ كُونُوا شُفَعَائِي إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَل»
اینها نمونههایی از مطالبی است که آقایان حتی در نمازها گفتند بخوانید. مثلاً «طبرسی» میگوید اگر نماز استغاثه میخوانید در سجده نماز «یا محمد یا رسول الله یا علی یا سید المؤمنین» بگویید. اینها نمونههایی از کلمات بزرگان است.
مخصوصاً نماز «عبدالرحیم قصیر» را من به دوستان توصیه میکنم در مشکلاتشان این نماز را بخوانند. من یاد ندارم این نماز را کسی در مشکلاتش بخواند و مشکلش برطرف نشده باشد، این اکسیر اعظم است. در کتاب «کافی» جلد 6، صفحه 622 باب صلاة الحوائج، یک نماز غوغایی است. شاید خواندن این نماز یک ساعت، یک ساعت و خردهای طول بکشد. یک سری آیات و آداب و ... دارد در آخرش دارد:
«يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَشْكُو إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكَ حَاجَتِي، وَ إِلى أَهْلِ بَيْتِكَ الرَّاشِدِينَ حَاجَتِي»
الكافي (ط - دارالحدیث)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: دار الحدیث، ناشر: دار الحدیث، ج6، ص622، بَابُ صَلَاةِ الْحَوَائِج
بین اهل دل و اولیاء الله نماز «عبدالرحیم قصیر» مشهور است، که ایشان خدمت امام صادق میگوید من یک دعائی اختراع کردم. حضرت میگوید ول کن این اختراعات را؛
«إِذَا نَزَلَ بِكَ أَمْرٌ، فَافْزَعْ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله»
اگر مشکل حادی برای شما پیش آمد به پیغمبر پناه ببر!
الكافي (ط - دارالحدیث)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: دار الحدیث، ناشر: دار الحدیث، ج6، ص620، بَابُ صَلَاةِ الْحَوَائِج
بعد میگوید غسل کن دو رکعت نماز بخوان، بعدش این را بگو، پیشانیات را بر سجده بگذار چه بگو، سمت راست و چپ صورتت را چه بگو. دوستان عزیز این از اكسیر اعظم است.
این را یادگاری داشته باشید. اگر برای خودتان مشكلات حادی یك مرتبه برایتان پیش آمد نماز عبدالرحیم قصیر را بخوانید مخصوصا برای مسائل و مشكلات مالی غوغا میكند.
اولیاء الهی به نماز «عبدالرحیم قصیر» عمل میکردند. چقدر هم من برایش مصدر آوردم. «کافی» جلد 6، صفحه 622؛ «شیخ صدوق» در «من لا یحضر» كه جزء کتب اربعه است جلد 1، صفحه 559؛ «شیخ طوسی» در «تهذیب» جلد 1، صفحه 116؛ «وسائل» جلد 3، صفحه 333 و جلد 8، صفحه 130 دوستان امثال اینها را الی ماشاء الله داریم.
دوستان اگر سوالی دارند ما در خدمتشان هستیم.
پرسش:
كاش یك گروه جهت سوالات پیرامون درس در واتساب و ... ایجاد میشد.
پاسخ:
ان شاء الله ببینیم در سال آینده، قضیه درسیمان چطور میشود. كرونا از ایران بیرون تشریف میبرد یا نه، این مهمان ناخوانده منحوس موجود است. اگر چنانچه كرونا ادامه داشت و بنا شد كه از سال آينده هم به صورت اینترنتی در خدمت دوستان باشیم، یك برنامههای اساسی خاصی را ان شاء الله ما در نظر خواهیم گرفت.
گفتیم عزیزان باید اینترنت قوی بگیرند. الان فیبر نوری را برای منازل آزاد كردند، خیلی هم هزینه ندارد، اگر كرونا ادامه داشته باشد و برنامهها به صورت اینترنتی باشد دوستان از این اینترنت ضعیف كه بعضی وقتها جواب میدهد و بعضی وقتها هم جواب نمیدهد، این را كنار بگذارند و اینترنت پرسرعت با پهنای بهتری بگیرند.
من به ذهنم میرسد بهترین شركتی كه سرویس میدهد و ما خودمان هم در این ده پانزده سال از آن استفاده میكنیم و راضی هستیم، «موسسه جهانما» است.
پرسش:
چرا در این دعا، در تکرار دوم، عبارت «یا علی یا محمد» آمده؟
پاسخ:
هر چه هست ما تابع آنها هستیم. ما نباید دخالت کنیم که چرا «یا محمد یا علی» دومی «یا علی یا محمد» آمده اینها فرمودند:
«اولنا محمّد و اوسطنا محمّد و آخرنا محمّد و كلنا محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)»
تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: موسوى جزائرى، طيّب، ناشر: دار الكتاب، ج1، ص 18
هیچ فرقی ندارد چه رمزی در اینجا دارد که در دومی «یا علی» جلو افتاده باشد، این مربوط به خودشان است. خیلی از چیزهایی است که عقل ما به آنجا نمیرسد.
پرسش:
آیا اینترنت مخابرات خوب است!؟
پاسخ:
من رك بگویم ما كه از اینترنت مخابرات خیلی راضی نیستیم، اینترنت شاتل را كه ما از جهانما میگیریم راضی هستیم، از چند جا كه اینترنت گرفته بودیم با مشكل مواجه بود ولی شاتل كه مال جهانما است ما راضی هستیم.
اگر بنا باشد درس اینترنتی باشد ما اعلام میكنیم خیلی از دوستان ما خارج از كشور هستند؛ اگر متوجه شوند ما باید یك مقدار پهنای باندمان را بیشتر كنیم، شاید بیش از دویست – سیصد نفر دوستان ما خارج از كشور هستند خیلی دوست دارند كه این بحثها را دنبال بكنند.
پرسش:
از «درایتی مشهد» چه خبر؟ با ایشان مناظره داشتید؟
پاسخ:
ما با ایشان یک جلسه دوستانهای در «هتل الولایه» داشتیم که متعلق به «مرکز خدمات» است، ما سه چهار ساعت یک حرفهایی زدیم و ایشان هم هیچ جوابی نداشت بگوید.
من به ایشان گفتم شما صلاحت نیست، همه اینها خلاف است و کانالت را ببند و ایشان هم گروهش را بست. بعد تلفنی و اینترنتی با ایشان درگیریهایی داشتیم؛ ولی الحمد لله صحبت ما با ایشان باعث شد آن گروهی که مرکز فساد و تبلیغ مطالب ضد اهلبیت بود آن گروه الحمد لله تا الان بسته شده و باز نشده است.
البته شنیدم ایشان در گروههای دیگری که مال وهابیها است آنجا حرفهایی که وهابیها خوششان میآید میزند؛ ولی الحمد لله آنکه به نام خودش بود و مدیرش هم بود با صحبتهای که ما با ایشان داشتیم به طور کلی بسته شده.
پرسش:
در مورد آیه (لَا تُقَدِّمُوا بَينَ يدَي اللَّهِ وَرَسُولِهِ) توضیح بدهید.
پاسخ:
معنی آیه:
(لَا تُقَدِّمُوا بَينَ يدَي اللَّهِ وَرَسُولِهِ)
چيزي را بر خدا و رسولش مقدم نشمريد (و پيشي مگيريد)
سوره حجرات (49): آیه 1
یعنی قبل از اینکه خدای عالم دستور و حکمی صادر کند، از خودتان حکم و دستوری صادر نکنید، نه اینکه (نستجیر بالله) خدا آنجا ایستاده، شما جلوتر از خدا نیاستید نه، اصلاً ربطی به این قضیه ندارد.
(لَا تُقَدِّمُوا بَينَ يدَي اللَّهِ وَرَسُولِهِ) یعنی هر چه خدای عالم و پیغمبر میگوید بدون چون و چرا حرفهای پیغمبر را قبول کنید، نه از پیغمبر و خدا جلوتر بیافتید و نه عقبتر. همین هم در رابطه با اهلبیت است:
«لا تقدموا منهم ولا تتأخروا عنهم»
نه از اینها جلو بیافتید که گمراه میشوید نه عقب بمانید، شما همراه خدا و پیغمبر و همراه ائمه باشید.
البته آقای عابدینی در همین دعای فرج، عبارت «فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ» را هم جایز نمیداند میگوید اصلاً به طور کلی توسلی که آقایان آوردند، آقایان علماء نفهمیدند توسل چه است؟ مراجع معنای توسل را نفهمیدند!!
پرسش:
آقای «عابدینی» جملات غیر متعارف میگوید
پاسخ:
جملات غیر متعارف نه، جملات کفر آمیز و وهابی پسند میگوید.
بیش از این شما را معطل نمیكنم و شما عزیزان را به خداوند متعال میسپارم، ان شاء الله شنبه در خدمت شما هستیم. خداوند ان شاء الله توفیقاتش را بر شما روز افزون بفرماید. در پناه خدا و پناه امام زمان باشید، خدا نگهدار عزیزان و بزرگواران!
«والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»