به گزارش خبرگزاري تقريب، در همين زمينه با جناب مولوي "عبدالحميد اسماعيل زهي" مدير دارالعلوم مكي و امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت و گويي ترتيب داده شده است كه مشروح آن در ذيل مي آيد:
لطفا واقعه كربلا را از نگاه اهل سنت بيان داريد؟
واقعه كربلا آزمايش بزرگي بود كه خداوند متعال در جريان اين واقعه، حضرت حسين رضي الله عنه را كه نوه حضرت رسول و فرزند علي [عليه السلام]و زهرا [سلام الله عليها]و از اولياي خاص خدا بودند، مورد آزمايش قرار داد. آن هم به وسيله يزيد كه انساني ظالم و نالايق بود و لياقت رهبري مسلمانان را نداشت و وقتي روي كار آمد، آزمايش بزرگي براي مسلمانان بود.
يزيد در تاريخ، دو حادثه تلخ را رقم زده و لكه ننگي در تاريخ اسلام بلكه در تاريخ بشريت از خودش باقي گذاشته است. يكي واقعه حره است. وقتي مردم با او بيعت نكردند او در مدينه لشكرهايش را بسيج كرد و به شهر مدينه و حرم نبوي حمله كرد و دست به جنايت زد. شهداي حره در بقيع، قبورشان جدا است و در يك چارديواري هستند. انسان هاي پاك و وارسته زيادي در مدينه كشته شدند و بي حرمتي و تعدي و تجاوز به آنان شد و جناياتي شد كه سر همه انسان ها را پايين انداخت و كارهاي يزيد ضد انساني بود.
واقعه ديگر در حكومت يزيد، واقعه كربلا است كه بر امام حسين [عليه السلام]و ياران صادقش اتفاق افتاد. امام حسين [عليه السلام]در كربلا براي جنگ نيامده بود. اگر براي جنگ مي آمدند با هفتاد تن نمي آمدند و لشكري فراهم مي كردند و مي رفتند. حضرت امام حسين [عليه السلام]را اهل كوفه دعوت دادند و گفتند كه يزيد ناشايسته و نالايق است و به جاي يزيد بايد فرزند صالح حضرت رسول اين جايگاه را در اختيار بگيرد و او بايد متولي امور اسلام و خدمت به مسلمين باشد زيرا حضرت حسين، مديري توانا است كه مي تواند قسط و عدل را برپا سازد و در واقع اين كوفيان بودند كه امام حسين را دعوت كردند كه بياييد و ما با شما بيعت مي كنيم.
آنها با مسلم بن عقيل، نماينده حضرت حسين [عليه السلام]بيعت كردند و امام حسين [عليه السلام]را به صحنه آوردند. وقتي كه عبيدالله بن زياد، لشكر آماده كرد و براي مقابله با امام حسين[عليه السلام] آماده شدند، كوفيان عقب نشيني كردند و براي ياري امام حسين [عليه السلام]حاضر نشدند به قول و بيعتشان وفا كنند. يزيديان خواستند امام حسين [عليه السلام]را اسير كنند و امام حسين [عليه السلام]حاضر نشد اين را قبول كند.
حضرت حسين [عليه السلام]در پاسخ به يزيديان فرمودند: ذلت و خواري به ما راه ندارد. امام حسين [عليه السلام]انساني آزاده بودند و حاضر نشدند اسير شوند و فرمودند تا آخرين لحظه مي جنگند ولي اسارت را قبول نمي كنند. ايشان فرمودند يا اجازه برگشت به مدينه را بدهيد يا تا آخرين قطره خون با شما مي جنگم و اسير شما نمي شوم. آنها گفتند تنها راه، اسارت شما است. در نتيجه واقعه اي در كربلا به وجود آمد كه تا قيامت هيچ كس آن را فراموش نمي كند.
شهادت، عزت و افتخار است و امام حسين [عليه السلام]با همه يارانش به درجه رفيع شهادت نايل شدند و به الله تعالي رسيدند و زندگي شهيدان را كسب كردند اما يزيد و يزيديان با حكومتشان ماندند و رسوا شدند و حيثيت خود و ديگران را بردند.
يزيد ديري نماند و زياد حكومت نكرد و مبتلا به مريضي شد و در جواني مرد. جميع كساني كه ظلم كردند به حضرت حسين و يارانش، خدا آنها را با ذلت و خواري برد و رسوا شدند. آنها انساني را شهيد كردند كه افتخار جهانيان بود و همه جهانيان افتخار مي كردند كه چشمشان به جمال ايشان بيفتد.
چهره امام حسين[عليه السلام] به چهره حضرت رسول شبيه بود و وجودش تكه اي از وجود مبارك حضرت رسول و حضرت زهرا [سلام الله عليها]و حضرت علي [عليه السلام]بود. چه مسلماني در دنيا بوده و هست كه به امام حسين [عليه السلام]عشق نورزد و ايشان را دوست نداشته باشد؟ گاهي انسان فكر مي كند و مي گويد نفرين بر اين زندگي و دنيايي كه انسان بخواهد از سر چنان خون هايي رد شود، خون هايي پاك و بي آلايش، تا بتواند به حكومتش ادامه دهد.
فلسفه قيام امام حسين از نگاه شما چه بود؟
همه ما اعتقاد و ايمان داريم كه قيام امام حسين [عليه السلام]براي عدالت و قسط و برقراري دين اسلام و خدمت به مردم بود و امام حسين [عليه السلام]زماني قيام كرد كه ديد كار به دست انسان ناشايست و ناتوان افتاده است. كار در دست كسي است كه شايستگي ندارد زمامدار مسلمين و امور مسلمين باشد. امام حسين براي كشورگشايي و حكومتداري قيام نكرد و هرگز اين خيال را نيز نداشت. ليكن مي خواست در دنيا عدالت و انصاف و خدمت اسلام انجام شود و اسلام و مسلمين ضايع و متضرر نشوند.
قيام امام حسين [عليه السلام]در جهت امر به معروف و نهي از منكر و در جهت خدمت به اسلام بود. در جهت خير و در مقابل ظلم و استبداد و ديكتاتوريت بود و در مقابل كسي كه حاضر نبود حرف كسي را بشنود و مشورت كند.
نظر اهل سنت و جماعت راجع به اهل بيت [عليهم السلام] چيست؟
اهل بيت همگي به وي ژه آنها كه صحابي هم هستند، جايگاه خاصي در قلوب اهل سنت دارند و اهل سنتبه اهل بيت عشق مي ورزد. در اهل سنت كسي نيست كه محبت اهل بيت را در قلبش نداشته باشد . همه مسلمانان اعم از شيعه و سني، اهل بيت را دوست دارند و محبت اهل بيت جزو مشتركات مسلمانان است. حضرت علي[عليه السلام] و حسنين [عليه السلام]و حضرت زهرا[سلام الله عليها]، اينها جزو كساني هستند كه محبت و جايگاه خاص در دل هاي اهل سنت دارند و محبت صحابه و اهل بيت در حقيقت جزو ايمان ما محسوب مي شود. اهل بيت و صحابه جزو مقدسات ما هستند و حرمت و ادب و محبت اين بزرگان براي ما بسيار اهميت دارد.
اگر در پايان صحبت خاصي داريد، بفرماييد؟
نكته مهم اين است كه حالا واقعه اي به نام كربلا پيش آمد و امام به شهادت رسيدند و اين واقعه هم براي همه ناگوار است، اما ما مسلمانان بايد به سيرت اين بزرگان عمل كنيم. شهادت، مقاومت، شجاعت و مردانگي امام حسين[عليه السلام] براي ما الگو است.
ما بايد به اين پاكان اقتدا كنيم و سيرت اين بزرگان را در زندگي پياده كنيم. تنها يك محبت خالي كه ما بگوييم خدا و رسول را دوست داريم و اهل بيت و صحابه را دوست داريم اما راه و سيرت آنها را دنبال نكنيم، هيچ كس ما را در اين محبت تاييد نمي كند.
شريعت اسلام نيز اين محبت را قبول ندارد. انسان اظهار محبت با خدا و صحابه و اهل بيت بكند و احكام خدا و سيرت بزرگان را رعايت نكند؟ اين محبت را شريعت و عقل هم قبول ندارد. وقتي راه آن بزرگان را قبول داريد بايد از آنان تبعيت كنيد.
نكته ديگر اينكه برخي از برادران شيعه ما فكر مي كنند ما نسبت به اهل بيت بي تفاوت هستيم يا بي علاقه ايم و محبت نداريم. اينها چون از نزديك نبوده و نديده اند شايد اين برداشت را دارند. اگر باشند، مي بينند كه در صحبت همه خطبا و سخنرانان ما ذكر و ياد اهل بيت هست و حضرت حسنين به عنوان سيد جوانان اهل بهشت و حضرت زهرا [سلام الله عليها]به عنوان سيده و بي بي زنان اهل بهشت و حضرت علي [عليه السلام] همگي نامشان موجود است.
با اين حال اگر ما عزاداري خاص برادران شيعه را انجام نمي دهيم اين جزو مذهب ما است زيرا ما معتقديم در مصيبت بايد صبر كرد. "استعينوا بالصبر و الصلاه" و اگر عزيزان ما هم فوت مي كنند، همينطور عمل مي كنيم و توصيه به صبر و استقامت مي كنيم. برداشت ما از دين همين است و اجتهاد ما با برادران شيعه متفاوت است. به اعتقاد ما بايد تذكره اين بزرگان و شجاعت و اخلاص آنان را ذكر كنيم و در زندگي پياده كنيم نه در يك ماه بلكه در دوازده ماه بايد چنين باشيم. ما به اهل بيت بي تفاوت نيستيم . كدام مسلمان است كه از واقعه دلخراش كربلا ناراحت نباشد و جنايت عاملان آن را محكوم نكند؟ اگر ما لباس سياه بر تن نداريم، براي فوت پدر و مادر خودمان هم لباس سياه نداريم و اين مسئله در فرهنگ و اعتقاد ما چنين است.
لطفاً براي بهتر شناخته شدن تبار- ولد- وتربيت -ومنش فردي اين افراد جاني ولادين مانند يزيد اين معاويه - معاويه - ابن سعد- ابن زياد شمر -خولي و ديگران که در واقعه جانسوز کربلا و بوقوع پيوستن اين اتفاق ناگوار بمقدار چند جمله پر فايده از کتب اهل تسنن توضيح بفرمائيد .
ممنون
پاسخ:
معاويه به چهار نفر نسبت داده ميشد ؛ مسافر بن ابي عمرو ، عمارة بن وليد ، عباس بن عبد المطلب و صباح ، ترانه خوان سياه پوست عماره ؛ ابوسفيان بدقيافه و كوتاه بود ؛ اما صباح ، جواني خوشسيما بود كه براي ابوسفيان كار ميكرد ؛ و هند او را (براي نزديكي) با خويش فرا خواند !
ربيع الأبرار ج 1 ص 363 ، اسم المؤلف: أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد، الزمخشري جار الله (المتوفى : 538هـ) الوفاة: 538
و مادرش هند در مكه براي فحشا ضرب المثل بود وكانت هند تذكر في مكة بفجور وعهر .شرح نهج البلاغة ج 1 ص 200 ،