بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 98/11/25
موضوع: معارفی ناب، از زندگانی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
(سخنرانی در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها))
فهرست موضوعات این سخنرانی:
ارزش حقیقی محبت و ولایت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
معارفی ناب، از زندگانی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
الف) تاریخ ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
ب) خلقت نوری حضرت زهرا (سلام الله علیها)
ج) کیفیت ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
د) هدیه بسیار فرح بخش، برای شیعیان
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین لاحول ولا قوة الا بالله العلي العظیم حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصير تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذي لا يَمُوتُ وَاستَعَنْتُ بِذی العِزّةِ وَالْقُدْرَةِ وَالْجَبَروت.
ثم الصلاة والسلام علی سیدنا وسید الاولین والآخرین حبیبنا وحبیب اله العالمین الذي سمي في السماء باحمد و فی الارض بابی القاسم محمد وعلی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین المكرمین لاسيّما مولانا وسیدنا حجة ابن الحسن (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه)
اما بعد قال الحكیم عز من قائل «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَينَاكَ الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»
میلاد خجستهی فاطمه زهرا، صدیقه كبری، أُمِّ الْأَئِمَّةِ النُّجَبَاء را، به پیشگاه مقدس مولایمان بقیة الله الاعظم (اروحنا لتراب مقدمه الفداء) و صاحب نعمتمان فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و همه علاقمندان و شیفتگان اهلبیت عصمت و طهارت و شما گرامیان تبریك و تهنیت عرض میكنم.
خدا را قسم میدهم به آبروی این بانوی دو سرا، عیدی ما را فرج موفور السرور مولایمان ولیعصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) قرار بدهد. ان شاء الله.
قبل از آغاز سخن، برای اینكه محفلمان را با جملهای از این بزرگوار منور كنیم، روایتی از صدیقه طاهره تقدیم میكنم و بعد عرایضی هم ان شاء الله به خدمت شما گرامیان عرض می کنم.
ارزش حقیقی محبت و ولایت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
جملهای زیبا از فاطمه زهرا است كه ارزش دارد با طلا نوشته شود و همواره در جلوی چشم ما این جمله صدیقه طاهره، نورانیت بدهد فرمودند:
«أَنَّ السَّعِيدَ كُلَّ السَّعِيدِ حَقَّ السَّعِيدِ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً فِي حَيَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ»
سعادت واقعی و حقیقی در یك جمله خلاصه است و آنهم محبت علی ابن ابیطالب در حیات علی و بعد از حیات امیرالمؤمنین است.
الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص182، المجلس الرابع والثلاثون
در این جمله، صدیقه طاهره (سلام الله علیها) یك پردهای از روی حقیقتی بر میدارد و اعلام میكند كه سعادت، نه با خواندن نماز زیاد، نه با روزه گرفتن، نه با حج و جهاد و... است. بلكه تمام سعادتها در خانه امیرالمؤمنین، محبت امیرالمؤمنین و ولایت امیرالمؤمنین است.
از علمای بزرگ اهلسنت «خوارزمی» در كتاب «مناقب» روایتی را از رسول اكرم (صلی الله علیه واله وسلم) خطاب به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نقل میكند. روایت خیلی زیبا و نورانی است. میفرماید:
« يا علي لو أن عبدا عبد الله عز وجل مثل ما قام نوح في قومه وكان له مثل أحد ذهبا فأنفقه في سبيل الله ومد في عمره حتى حج الف عام على قدميه»
اگر خداوند به یك بندهای عمر طولانی مثل حضرت نوح به او عنایت كند - كه نهصد و پنجاه سال فقط دوران نبوت حضرت نوح طبق تصریح قرآن است - در تمام این عمر خدا را عبادت كند، همانند كوه احد، طلا در راه خدا انفاق كند، هزار بار با پای پیاده به زیارت خانه خدا برود.
«ثم قتل بين الصفا والمروة مظلوما»
مظلومانه در بین «صفا و مروه» كشته شود
«ثم لم يوالك يا علي لم يشم رائحة الجنة ولم يدخلها»
اگر با این عمل ولایت تو را نداشته باشد نه وارد بهشت میشود و نه بوی بهشت به مشام او میرسد.
المناقب؛ الخوارزمي، الموفق بن احمد بن محمد المكي (المتوفي 568هـ)، تحقيق : الشيخ مالك المحمودي - ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، چاپ : الثانية 1414، ص 68
ولذا این جمله صدیقه طاهره خیلی از مسائل را روشن میكند. من بارها عرض كردم یكی از بزرگترین نعمتهایی كه خدای عالم به ما شیعیان عنایت كرده، بدون آنكه برای او عملی انجام داده باشیم، و یا كاری كرده باشیم، ولایت اهلبیت عصمت و طهارت است.
اگر خدای عالم به ما از اول خلقت تا آخر خلقت عمر دهد، تمام این عمرمان را در یك سجده شكر، به خاطر نعمت ولایت انجام دهیم، بنده عقیدهام بر این است که حق این نعمت را نتوانستهایم ادا كنیم!
به تعبیر آقا امام صادق (سلام الله علیه) آنوقتی كه ملك الموت میآید، زمان انتقال ما از این دنیای فانی به عالم باقی میرسد، آنوقت مردم قدر نعمت ولایت را میفهمند. ارزش ولایت را آنوقت میفهمند. راوی میگوید حضرت به حلقومش اشاره كرد گفت: "وقتی جان به اینجا رسید خواهید دید."
«معلی بن خنیس» میگوید من در جمع صحابه بودم به یكی از صحابهای كه نزدیك امام صادق بود به رانش مشت زدم و گفتم از آقا بخواهید بگوید چه چیزی میبینیم؟ سوال كرد آقا جان ما چه میبینیم؟ حضرت پاسخ نداد. دوبار سه بار سوال تكرار شد.
بعد حضرت فرمود :" وقتی جان به لب میرسد، خواهید دید علی ابن ابیطالب (سلام الله علیه) به عیادت شما آمده و میفرماید:
« يَا وَلِيَّ اللَّه أَبْشِرْ أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ الَّذِي كُنْتَ تُحِبُّه»
الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج3، ص 125، بَابُ مَا يُعَايِنُ الْمُؤْمِنُ وَ الْكَافِر، ح1
من همان علی هستم كه به او عشق میورزیدی و به او محبت میكردی و از او یاد میكردی. بشارت باد بر تو ای شیعه من، از هرگونه سختیهای جان كندن، سختیهای قبر و برزخ و سختیهای قیامت! بشارت باد بر تو بهشت در جوار اهلبیت عصمت و طهارت.
لذا حضرت صدیقه طاهره میفرماید: " حقیقت سعادت، و سعادت واقعی در محبت و ولایت علی ابن ابیطالب است."
معارفی ناب، از زندگانی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
اما عرایضی كه در این چند دقیقه میخواهم خدمت شما گرامیان تقدیم كنم، چند نكته در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) است.
الف) تاریخ ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شب بیستم این ماه بعد از طلوع فجر و قبل از طلوع آفتاب، زمان ولادت صدیقه طاهره است. در رابطه با اینكه فاطمه زهرا در چه سالی به دنیا آمده است، میان اهلسنت اختلاف عجیبی است.
«بنی امیه» و «بنی العباس» تمام تلاششان بر این بود تا تاریخ اهلبیت را وارونه نشان بدهند و با سخنان مختلف، مردم را سردرگم كنند.
«هیثمی» متوفای 807 هجری و از استوانههای علمی اهلسنت است. ایشان در «مجمع الزوائد»، جلد 9، صفحه 211 و «طبرانی» متوفای 360 هجری است ایشان در «معجم كبیر» جلد 2 صفحه 202 میگویند:" فاطمه هفت سال قبل از بعثت به دنیا آمده است."
«ابن عبدالبر» باز از استوانههای علمی اهلسنت است در كتاب «الاستیعاب فی معرفة الاصحاب» جلد 4 صفحه 1893 میگوید: " صدیقه طاهره سال اول بعثت به دنیا آمده است."
«مسعودی» كه بعضیها او را سنی میگویند و بعضی هم او را شیعه میگویند، بعضی او را میگویند نه شیعه است و نه سنی! چندی قبل خدمت آیت الله العظمی «شبیری زنجانی» بودم ایشان فرمود: " من به این نتیجه رسیدهام كه «مسعودی» صاحب «اثبات الوصیة» شیعه است."
ایشان آنجایی كه مطالبی به نفع اهلسنت میگوید این آقا سنی میشود و اهلسنت به سخنانش استناد میكنند؛ آنجایی كه به نفع شیعه سخن میگوید این آقا شیعه میشود و سخنانش برای آنها ارزشی ندارد!
ایشان هم در كتاب «اثبات الوصیة» جلد اول صفحه 157 میگوید:
«ولدت سيّدة النساء فاطمة (صلوات اللّه عليها) بعد مبعث السيد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله بخمس سنين»
فاطمه صدیقه پنج سال بعد از بعثت به دنیا آمده است!
إثبات الوصية للإمام عليّ بن أبي طالب، نویسنده: مسعودى، على بن حسين، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: انصاريان ص ص157
این همان نظری است كه بزرگان شیعه و اهلالبیت که «ادری بما فی البیت» هستند هم، همین نظر را دارند. مرحوم «كلینی» در كتاب «كافی» جلد اول صفحه 458 بابی به نام باب مولد الزهرا (سلام الله علیها) دارد. ایشان هم بطور قاطع و بدون تردید میگوید:
«وُلِدَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا وَ عَلَى بَعْلِهَا السَّلَامُ وُلِدَتْ بَعْدَ مَبْعَثِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) بِخَمْسِ سِنِينَ »
فاطمه زهرا درود خدا بر او و بر همسرش باد، پنج سال بعد از بعثت به دنیا آمد.
الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص458، بَابُ مَوْلِدِ الزَّهْرَاءِ فَاطِمَةَ (علیها السلام)
فاطمه صدیقه، هشت سال در مكه بودند. در سال دوم هجرت با امیرالمؤمنین ازدواج كردند و هیجده سال و هفتاد پنج روز از عمرشان گذشته بود كه این دنیا را وداع كردند.
«ابن شهر آشوب» هم كه از مورخان نامی شیعه است، و عمده مسائل تاریخی ما توسط «ابن شهر آشوب» و قبل از او توسط «شیخ مفید» ترسیم شده است، ایشان هم در «مناقب» جلد 3 صفحه 357 همین قضیه را مطرح میكند که صدیقه طاهره ساعات اول فجر روز جمعه، قدم به این عالم گیتی نهاد.
ب) خلقت نوری حضرت زهرا (سلام الله علیها)
نكته دوم بحث خلقت نوری صدیقه طاهره است. در كتب اهلسنت و در كتب شیعه روایات متعددی داریم، یكی دو تا نیست. شاید 30 تا 35 روایت داریم كه نطفه صدیقه طاهره، نطفه بهشتی است. خلقت فاطمه زهرا، خلقت نوری است.
مرحوم «شیخ صدوق» (رضوان الله تعالی علیه) در كتاب «معانی الاخبار» صفحه 396 روایت مفصلی را از آقا امام صادق (سلام الله علیه) از نبی مكرم نقل میكند كه حضرت فرمود:
«خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»
خدای عالم نور فاطمه را قبل از آنكه آسمان و زمین را بیافریند، آفریده است.
«فَقَالَ بَعْضُ النَّاسِ يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَلَيْسَتْ هِيَ إِنْسِيَّة»
بعضی عرض كردند یا رسول الله آیا فاطمه زهرا جزء انس نیست تا ولادت او در این عالم خاكی و ناسوت باشد؟
رسول اكرم فرمود:
«فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّة»
معاني الأخبار؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص396
فاطمه از یك جهت كه خلقت نوری دارد، حوراء است. از یك جهت كه در این دنیا همانند دیگران به دنیا آمده است، انسیه است.
بعد «شیخ صدوق» روایت خیلی مفصلی را نقل میكند كه رسول اكرم میفرماید: "نطفه فاطمه زهرا از میوه بهشتی است". روایت در این زمینه زیاد است.
من روایتی را كه باز «شیخ صدوق» در كتاب «امالی»، صفحه 461 دارد خدمت تان میخوانم البته این غیر از كتاب «معانی الاخبار» است. كه مربوط به معراج نبی مكرم است. این روایت در كتب اهلسنت هم مفصل آمده است.
نبی مكرم فرمودند: در معراج كه رفته بودم، جبرئیل دست من را گرفت:
«فَأَدْخَلَنِي الْجَنَّةَ»
من را وارد بهشت كرد میوهای از میوههای بهشتی را به من داد. در بعضی از تعابیر تعبیر «رطب» دارد و در بعضی از تعابیر «تفاح» است. شاید هردو هم بوده. از میوههای بهشتی كه سیب بود در اختیار من قرار داد فرمودند من میوهای به آن زیبایی و با آن لذت و شیرینی تا به حال نخورده بودم.
وقتی این سیب را نصف كردم تا بخورم دیدم از داخل این سب نور تلألؤ میكند، و وقتی آن را خوردم، این در صلب من قرار گرفت.
«فَلَمَّا هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِيجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَة»
من از معراج برگشتم با «خدیجه» همبستر شدم و نطفه فاطمه زهرا از آن میوه بهشتی منعقد شد.
الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص461
«معجم كبیر طبرانی» جلد 22 صفحه 400 روایتی را از عایشه همسر پیامبر نقل میكند میگوید یا رسول الله ما میبینیم خیلی زیاد فاطمه را به آغوش میگیری. بیش از دیگران او را میبوسی، بیش از دیگران به او محبت و عشق میورزی. چرا؟
حضرت فرمود:
« إِنَّهُ لَمَّا كَانَ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ أُدْخِلْتُ الْجَنَّةَ، فَوَقَفْتُ عَلَى شَجَرَةٍ مِنْ شَجَرِ الْجَنَّةِ لَمْ أَرَى فِي الْجَنَّةِ شَجَرَةً هِيَ أَحْسَنُ مِنْهَا حُسْنًا، وَلَا أَبْيَضَ مِنْهَا وَرَقَةً، وَلَا أَطْيَبَ مِنْهَا ثَمَرَةً فَتَنَاوَلْتُ ثَمَرَةً مِنْ ثَمَرَتِهَا فَأَكَلْتُهَا فَصَارَتْ نُطْفَةً فِي صُلْبِي، فَلَمَّا هَبَطْتُ الْأَرْضَ وَاقَعْتُ خَدِيجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ، فَإِذَا أَنَا اشْتَقْتُ إِلَى رَائِحَةِ الْجَنَّةِ شَمَمْتُ رِيحَ فَاطِمَةَ»
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج22، ص 400
حضرت می فرماید: من وقتی دلم هوای بهشت میكند فاطمه را میبوسم و فاطمه را میبویم.
روایات متعددی آقایان آوردهاند نه تنها قضیه صدیقه طاهره بلكه نور اهلبیت عصمت و طهارت هم همه آسمانی هستند. در «زیارت جامعه كبیره» هم میخوانیم:
«خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِين»
من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج2، ص613، زِيَارَةٌ جَامِعَةٌ لِجَمِيعِ الْأَئِمَّةِ (علیهم السلام)
خدای عالم قبل از اینكه این عالم را بیافریند، قبل از آنكه عرش و كرسی را بیافریند، قبل از آنكه ملائكه را خلق كند، نور محمد وآل محمد صلوات الله علیهم اجمعین را خلق كرده است.
روایتی را «احمد بن حنبل» رئیس مذهب «حنابله» كه متوفای 241 هجری است در كتاب «فضائل الصحابه» در جلد 2 صفحه 662 آورده است. حضرت میفرماید:
«كنت انا وعلي نورا بين يدي الله عز وجل قبل ان يخلق آدم بأربعة عشر ألف عام»
خدای عالم نور من و علی را چهارده هزار سال نوری قبل از خلقت آدم آفریده است.
فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج2، ص662، ح1130
در این زمینه شاید ما بالای 50 روایت در كتب اهلسنت داریم. حتی «ابن تیمیه حرانی» بزرگ نظریه پرداز وهابیت، و دشمن سرسخت اهلبیت؛ یعنی اگر ما بخواهیم در عالم یك ناصبی به تمام عیار معرفی كنیم، در رأس آن «ابن تیمیه» است.
ولی نسبت به نور اهلبیت عصمت و طهارت نتوانسته حقایق را انكار كند. ایشان كتابی به نام «مجموع الفتاوی» دارد كه 27 – 28 جلد است. در جلد 2 صفحه 95 قضیه «حضرت آدم علی نبینا وآله وعلیه السلام» را مطرح میكند كه از بهشت بیرون آمد:
(فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ)
سپس آدم از پروردگارش کلماتي دريافت داشت؛ (و با آنها توبه کرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت؛ چرا که خداوند توبهپذير و مهربان است.
سوره بقره (2): آیه 37
در ذیل این آیه میگوید «حضرت آدم» به عرش نگاه كرد، دید نور محمد و آل محمد صلوات علیهم اجمعین در كنار عرش الهی منقوش است. خدا را به این نور قسم داد.
البته باز خباثتی كه ایشان دارد این است كه نام رسول اكرم را میآورد، نام آل محمد را حذف میكند با اینكه «سیوطی» در كتاب «الدرالمنثور» جلد 1 صفحه 324 میگوید «حضرت آدم» وقتی نگاه كرد دید نام رسول اكرم و آل او در كنار عرش نوشته شده است.
در بعضی از روایات نقل میكند نور محمد، علی و فاطمه، حسن و حسین در كنار عرش نوشته شده و خدا را به او قسم داد، و توبه کرد:
«سَأَلَ بِحَق مُحَمَّد وَعلي وَفَاطِمَة وَالْحسن وَالْحُسَيْن إِلَّا تبت عَليّ فَتَابَ عَلَيْهِ»
الدر المنثور؛ المؤلف: عبد الرحمن بن أبي بكر، جلال الدين السيوطي (المتوفى: 911هـ)، الناشر: دار الفكر – بيروت؛ ج1، ص 147
خدای عالم به او وحی كرد یا آدم چطور من را به این انوار پاك قسم دادی؟ «حضرت آدم» عرض كرد خدایا دیدم نام این خمسه طیبه در كنار نام تو منقش شده فهمیدم اینها محبوبترین خلائق تو هستند كه نامشان در كنار نام تو است و لذا تو را به آن قسم دادم. بعد خدای عالم فرمود:
«هَؤُلَاءِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ وَ هُمْ خَيْرٌ مِنْكَ وَ مِنْ جَمِيعِ خَلْقِي وَ لَوْ لَا هُمْ مَا خَلَقْتُك»
اگر این رسول و خمسه طیبه وآلش نبودند تو را من نمیآفریدم!
عيون أخبار الرضا عليه السلام؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على، تاريخ وفات مؤلف: 381 ق، محقق / مصحح: لاجوردى، مهدى، ناشر: نشر جهان تهران، سال چاپ: 1378 ق، نوبت چاپ: اول؛ ج 1، ص 307
می فرماید: اگر این رسول و خمسه طیبه وآلش نبودند تو را من نمیآفریدم! نه تنها تو را نمی آفریدم، اصلا عالم را نمیآفریدم. اینها هدف نهایی و غایی خلقت هستند. این هم نكته دوم.
ج) کیفیت ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
نكته سوم در رابطه با كیفیت ولادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. باز هم در اینجا چه اهلسنت و چه شیعه مطالب زیاد دارند. مرحوم «شیخ صدوق» در كتاب «امالی» صفحه 593 و «دلائل الامامة» اثر «طبری» هم صفحه 71 تا 73 مفصل قضیه را آورده است.
«مفضل ابن عمر» از امام صادق (سلام الله علیه) سوال میكند یابن رسول الله:
« كَيْفَ كَانَ وِلَادَةُ فَاطِمَة»
فاطمه چطور به دنیا آمد، ولادت زهرا چگونه بود؟
همه میدانستند ولادت حضرت زهرا ولادت عادی و طبیعی نیست. اگر طبیعی بود، نیازی به سوال ندارد. فرمود:
«إِنَّ خَدِيجَةَ لَمَّا تَزَوَّجَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ هَجَرَتْهَا نِسْوَةُ مَكَّةَ فَكُنَّ لَا يَدْخُلْنَ عَلَيْهَا وَ لَا يُسَلِّمْنَ عَلَيْهَا وَ لَا يَتْرُكْنَ امْرَأَةً تَدْخُلُ عَلَيْهَا فَاسْتَوْحَشَتْ خَدِيجَةُ لِذَلِك»
وقتی حضرت خدیجه با رسول اكرم ازدواج كرد، تمام زنان مكه از خدیجه قهر كردند، و حتی به او سلام نمیدادند و با او رفت و آمد نمیكردند، خدیجه كبری از این قضیه خیلی نگران شد.
زنان «مكه» میگفتند تو با آن مقام و با آن ثروت رفتی با یك یتیمی كه هیچ ثروتی ندارد و هیچ جایگاهی ندارد ازدواج كردی؛ ولی «خدیجه» با این كه خواستگاران زیادی داشت، شخصیتهای برجسته از عرب برای خواستگاری او میآمدند و «حضرت خدیجه» مردی نمیدید كه با او ازدواج كند.
ولی وقتی از طرف رسول اكرم، «ابوطالب» برای خواستگاری آمد، آنچنان با آغوش باز، آنچنان با عشق و محبت به این خواستگاری لبیك گفت، كه در «مكه» مثل توب صدا كرد؛ چون «خدیجه» (سلام الله علیها) در وجود رسول اكرم چیزی را میدید كه دیگران نمیدیدند. از آینده رسول اكرم مطالبی را خبر داشت كه دیگران بیخبر بودند.
«خدیجه» مدتها دنبال یك گمشدهای میگشت که با آمدن خواستگار رسول اكرم احساس كرد آن گمشده را پیدا كرده است.
«خدیجه كبری» از این برخورد زنان «مكه» غمناك بود، خیلی ناراحت بود، غصه میخورد گاها گریه میكرد. فاطمه زهرا در رحم «خدیجه» مادر را دلداری میداد "مادر نگران نباش، غمگین نباش، گریه نكن، آینده از آن توست، آینده از آن پدرم است."
«فَلَمَّا حَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ كَانَتْ فَاطِمَةُ ع تُحَدِّثُهَا مِنْ بَطْنِهَا وَ تُصَبِّرُهَا وَ كَانَتْ تَكْتُمُ ذَلِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ يَوْماً فَسَمِعَ خَدِيجَةُ تُحَدِّثُ فَاطِمَةَ فَقَالَ لَهَا يَا خَدِيجَةُ مَنْ تُحَدِّثِين؟»
رسول اكرم وارد اطاق شد، دید «حضرت خدیجه» با كسی حرف میزند؛ ولی كسی در اطاق نیست، گفت «خدیجه» با چه كسی حرف میزنی؟
«قَالَتِ الْجَنِينَ الَّذِي فِي بَطْنِي يُحَدِّثُنِي وَ يُؤْنِسُنِي»
گفت این نازنینی كه در رحم من است، این با من سخن میگوید، این با من مأنوس شده.
این وقتی با من حرف میزند غصههایم بر طرف میشود، غمهایم از بین میرود.
«قَالَ يَا خَدِيجَةُ هَذَا جَبْرَئِيلُ يُخْبِرُنِي [يُبَشِّرُنِي] أَنَّهَا أُنْثَى وَ أَنَّهَا النَّسْلَةُ الطَّاهِرَةُ الْمَيْمُونَةُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَيَجْعَلُ نَسْلِي مِنْهَا وَ سَيَجْعَلُ مِنْ نَسْلِهَا أَئِمَّة»
رسول اكرم فرمود یا «خدیجه»! «جبرئیل» الان اینجا است بشارت میدهد، اینكه در رحم تو است دختر است. خدای عالم نسل من را از این دختر قرار خواهد داد، و از نسل ایشان ائمه امت را قرار خواهد داد.
«وَ يَجْعَلُهُمْ خُلَفَاءَهُ فِي أَرْضِهِ بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْيِه»
تا شب بیستم ماه جمادی رسید. «خدیجه كبری» احساس كرد، زمان ولادت این نوزاد است. همه میدانیم یك خانم وقتی نزدیك زایمانش میشود، درد سراسر وجود او را فرا میگیرد، معمولا قابله و افرادی میآیند در كنار او و او را مساعدت میكنند.
امام صادق میفرماید:
«فَلَمْ تَزَلْ خَدِيجَةُ عَلَى ذَلِكَ إِلَى أَنْ حَضَرَتْ وِلَادَتُهَا فَوَجَّهَتْ إِلَى نِسَاءِ قُرَيْشٍ وَ بَنِي هَاشِمٍ أَنْ تَعَالَيْنَ لِتَلِينَ مِنِّي مَا تَلِي النِّسَاءُ مِنَ النِّسَاءِ فَأَرْسَلْنَ إِلَيْهَا أَنْتِ عَصَيْتِنَا وَ لَمْ تَقْبَلِي قَوْلَنَا وَ تَزَوَّجْتِ مُحَمَّداً يَتِيمَ أَبِي طَالِبٍ فَقِيراً لَا مَالَ لَهُ فَلَسْنَا نَجِيءُ وَ لَا نَلِي مِنْ أَمْرِكِ شَيْئاً فَاغْتَمَّتْ خَدِيجَةُ لِذَلِك»
«خدیجه كبری» كسی را سراغ زنهای قریش و زنهای بنی هاشم فرستاد، هیچكدام جواب ندادند. گفتند ما هرگز وارد خانه تو نخواهیم شد. غم سراسر وجود «خدیجه كبری» را فرا گرفت.
شما ببینید یك خانم، یكه و تنها میخواهد بچه به دنیا بیاورد!
« فَبَيْنَا هِيَ كَذَلِكَ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهَا أَرْبَعُ نِسْوَة»
در این هنگام بود دید چهار تا خانم قد بلند وارد شدند.
در ابتدا خدیجه ناراحت شد. یكی از آنها گفت:
«لَا تَحْزَنِي يَا خَدِيجَةُ فَأَرْسَلَنَا رَبُّكِ إِلَيْكِ وَ نَحْنُ أَخَوَاتُكِ أَنَا سَارَةُ وَ هَذِهِ آسِيَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ وَ هِيَ رَفِيقَتُكِ فِي الْجَنَّةِ وَ هَذِهِ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ هَذِهِ كُلْثُومُ أُخْتُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ بَعَثَنَا اللَّهُ إِلَيْكِ لِنَلِيَ مِنْكِ مَا تَلِي النِّسَاء»
یا خدیجه هرگز محزون مباش! من «ساره» هستم. ایشان «آسیه بنت مزاحم» و ایشان «حضرت مریم» مادر «عیسی» است. ایشان «کلثوم» خواهر موسی است. ما به امر الهی آمدهایم در این ولادت نوزاد تو را یاری كنیم.
تو چرا غصه میخوری؟ زنان «مكه» نیامدند، نیامدند؛ در عوض زنان بهشتی آمدند تو را كمك كنند. وقتی فاطمه زهرا قدم به عالم گیتی نهاد.
«فَلَمَّا سَقَطَتْ إِلَى الْأَرْضِ أَشْرَقَ مِنْهَا النُّورُ حَتَّى دَخَلَ بُيُوتَاتِ مَكَّة»
وقتی صدیقه طاهره از رحم مادر به دنیا آمد آنچنان نوری از او تلألؤ كرد كه تمام خانههای «مكه» را این نور فرا گرفت.
صدیقه طاهره وقتی در زمین قرار گرفت:
«ثُمَّ اسْتَنْطَقَتْهَا فَنَطَقَتْ فَاطِمَةُ بِالشَّهَادَتَيْنِ وَ قَالَتْ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ أَبِي رَسُولُ اللَّهِ سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَنَّ بَعْلِي سَيِّدُ الْأَوْصِيَاء وَ وُلْدِي سَادَةُ الْأَسْبَاط»
الأمالي( للصدوق)؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على، تاريخ وفات مؤلف: 381 ق، محقق / مصحح: ندارد؛ ناشر: كتابچى، تهران، سال چاپ: 1376 ش، نوبت چاپ: ششم؛ 593 تا 595
اولین جملهای كه از این نوزاد شنیده شد، شهادت به وحدانیت خدای متعال بود. ملائكه به بهشتیان بشارت فاطمه زهرا را دادند. این در حقیقت یك خلاصهای از ولادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.
د) هدیه بسیار فرح بخش، برای شیعیان
یك نكتهای دیگر هم عرض كنم، دل شما خوشحال بشود، دل من حقیر هم خوشحال بشود، در محضر این بی بی دو عالم هستیم. این نكته در مورد شفاعت حضرت زهرا است. این مطلب را بزرگان اهلسنت مفصل آوردند.
آقای «حاكم نیشابوری» در كتاب «مستدرك» جلد 3 صفحه 153؛ آقای «مناوی» از استوانههای علمی اهلسنت در كتاب «فیض القدیر» جلد اول صفحه 429 و «مرحوم شیخ صدوق» (رضوان الله تعالی علیه) هم آورده. و در «تفسیر فرات كوفی» صفحه 298 هم آمده است.
راوی خدمت امام باقر (سلام الله علیه) میآید. راوی چه كسی است؟ راوی «جابر بن عبدالله انصاری» است. ایشان در اواخر عمر، امام باقر را دیده، پیر فرتوت و چشمش را هم از دست داده بود.
ببینید اینهایی كه جایگاه اهلبیت را میدانند نحوه حرف زدنشان چقدر زیبا است. گفت یابن رسول الله:
«حَدِّثْنِي بِحَدِيثٍ فِي فَضْلِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ إِذَا أَنَا حَدَّثْتُ بِهِ الشِّيعَةَ فَرِحُوا بِذَلِك»
یك حدیثی در فضیلت مادرت زهرا به من بگو، وقتی این حدیث را برای شیعهها نقل كنم، شیعهها خوشحال بشوند.
دلشان خنك بشود، صفا كنند عشق كنند. شما ادب را نگاه كنید: «حَدِّثْنِي بِحَدِيثٍ فِي فَضْلِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ إِذَا أَنَا حَدَّثْتُ بِهِ الشِّيعَةَ فَرِحُوا بِذَلِك»؛ همهاش به فكر شیعه هستند نه به فكر خودشان!
روایت خیلی مفصل است. من فقط عصارهاش را عرض كنم و این بشارتی كه امام باقر توسط «جابر» به ما داده است خدمتتان تقدیم كنم.
امام باقر فرمود:
«قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نُصِبَ لِلْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُلِ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ فَيَكُونُ مِنْبَرِي أَعْلَى مَنَابِرِهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ... ثُمَّ يُنْصَبُ لِلْأَوْصِيَاءِ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ وَ يُنْصَبُ لِوَصِيِّي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فِي أَوْسَاطِهِمْ مِنْبَرٌ مِنْ نُورٍ فَيَكُونُ مِنْبَرُهُ [مِنْبَرُ عَلِيٍ] أَعْلَى مَنَابِرِهِم»
فردای قیامت كه میشود خدای عالم منبری برای تمام انبیاء قرار میدهد، همه در بالای منبر هستند و برای نبی مكرم منبری بالاتر از منبر انبیاء است. منبری هم برای امیرالمؤمنین قرار میدهند.
«ثُمَّ يُنَادِي الْمُنَادِي ... فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَا أَهْلَ الْجَمْعِ لِمَنِ الْكَرَمُ الْيَوْمَ فَيَقُولُ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ [وَ فَاطِمَةُ]»
و بعد منادی صدا میكند: امروز فضیلت مال چه كسی است؟ «جبرئیل» پاسخ میدهد فضیلت امروز برای محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین است.
منادی صدا میزند:
«يَا أَهْلَ الْجَمْعِ طَأْطِئُوا الرُّءُوسَ وَ غُضُّوا الْأَبْصَار»
ای محشریان – جایی كه از اول خلقت تا آخر خلقت همه جمع هستند- برای عظمت فاطمه سرها به پایین، همه آماده باش، همه دست به سینه باشید.
چرا؟
«فَإِنَّ [إِنَ] هَذِهِ فَاطِمَةُ تَسِيرُ إِلَى الْجَنَّة»
زهرا است كه طرف بهشت میخواهد برود.
تفسير فرات الكوفي؛ نویسنده: كوفى، فرات بن ابراهيم، محقق/ مصحح: كاظم، محمد، ناشر: مؤسسة الطبع و النشر في وزارة الإرشاد الإسلامي، ص 298 و 299
«مناوی» در كتاب «فیض القدیر» میگوید اینكه میگویند:
«(غضوا أبصاركم) ... القصد بذلك إظهار شرفها ونشر فضلها بين الخلائق فلا إيذان فيه بكونها سافرة كما قد يتوهم من الأمر بالغض...»
فيض القدير شرح الجامع الصغير، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوي الوفاة: 1031 هـ ، دار النشر: المكتبة التجارية الكبرى - مصر - 1356هـ ، الطبعة: الأولى، ج1، ص429
معنایش این نیست كه صدیقه طاهره (نستجیر بالله) در آنجا بی حجاب است تا بگوید چشمهایتان را ببندید. بعضیها نمیفهمند! یك سنی قشنگ مسئله را فهمیده میگوید: (غضوا أبصاركم)؛ چشمهایتان را ببندید، نه اینكه زهرا نامحرم است. بلکه میخواهد خدای عالم عظمت فاطمه را برای تمام خلائق بیان كند.
شما وقتی نزد یك بزرگی میروید معمولا عظمت آن بزرگ، شما را وادار میكند سرتان پایین باشد، روبرو نگاه نمیكنید، این نگاه كردن به زیر و سر به زیر انداختن نشانهی تعظیم انسان برای بزرگ است. این تعبیر «مناوی» صاحب «فیض القدیر» از علمای اهلسنت است.
فاطمه زهرا دم در بهشت میآید. تعبیر خیلی زیبا است:
«فَإِذَا صَارَتْ عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ تَلْتَفِت»
صدیقه طاهره وارد بهشت نمیشود به عقب نگاه میكند.
«فَيَقُولُ اللَّهُ يَا بِنْتَ حَبِيبِي مَا الْتِفَاتُك وَ قَدْ أَمَرْتُ بِكِ إِلَى جَنَّتِي [الْجَنَّةِ] »
چرا به پشت سر نگاه میكنی؟
«فَتَقُولُ يَا رَبِّ أَحْبَبْتُ أَنْ يُعْرَفَ قَدْرِي فِي مِثْلِ هَذَا الْيَوْمِ»
عرض میكند: خدایا! من میخواهم امروز فضیلت و جایگاه من در نزد تو برای خلائق روشن بشود.
«فَيَقُولُ اللَّهُ [تَعَالَى] يَا بِنْتَ حَبِيبِي ارْجِعِي فَانْظُرِي مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ حُبٌّ لَكِ أَوْ لِأَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّتِكِ خُذِي بِيَدِهِ فَأَدْخِلِيهِ الْجَنَّةَ.»
خطاب میآید زهرا جان برگرد تمام كسانی كه در قلب او محبت تو، محبت علی و محبت فرزندانت است همه را سوا كن و وارد بهشت كن!»
صدیقه طاهره بر میگردد، تمام كسانی كه عشق به علی و به بچههای علی داشتند، محبتی به علی و به بچههای علی داشتهاند را جدا میكند.
«قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ اللَّهِ يَا جَابِرُ إِنَّهَا ذَلِكَ الْيَوْمَ لَتَلْتَقِطُ شِيعَتَهَا وَ مُحِبِّيهَا كَمَا يَلْتَقِطُ الطَّيْرُ الْحَبَّ الْجَيِّدَ مِنَ الْحَبِّ الرَّدِيِّ فَإِذَا صَارَ شِيعَتُهَا مَعَهَا عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ يُلْقِي اللَّهُ فِي قُلُوبِهِمْ أَنْ يَلْتَفِتُوا فَإِذَا الْتَفَتُوا يَقُولُ [فَيَقُولُ] اللَّهُ يَا أَحِبَّائِي مَا الْتِفَاتُكُمْ وَ قَدْ شَفَعَتْ فِيكُمْ فَاطِمَةُ بِنْتُ حَبِيبِي فَيَقُولُونَ يَا رَبِّ أَحْبَبْنَا أَنْ يُعْرَفَ قَدْرُنَا فِي مِثْلِ هَذَا الْيَوْم»
امام باقر (سلام الله علیه) میفرماید: ای جابر! در آن روز همانطوری كه یك پرنده دانههای سالم را از غیر سالم جدا میكند، دوستداران علی را جدا میكند تا دم در بهشت میبرد. خطاب میآید شما به شفاعت زهرا وارد بهشت بشوید. اینها عرض میكنند خدایا! ما كه به شفاعت زهرا نائیل شدیم میخواهیم قدر ما برای خلائق روشن بشود.
اینجا خیلی زیبا است.
«فَيَقُولُ اللَّهُ يَا أَحِبَّائِي ارْجِعُوا وَ انْظُرُوا مَنْ أَحَبَّكُمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ أَطْعَمَكُمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ كَسَاكُمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ سَقَاكُمْ شَرْبَةً فِي حُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ رَدَّ عَنْكُمْ غِيبَةً فِي حُبِّ فَاطِمَةَ خُذُوا بِيَدِهِ وَ أَدْخِلُوهُ الْجَنَّةَ.»
این شیعیانی كه به محبت و شفاعت زهرا دم در بهشت آمدهاند خدای عالم به اینها خطاب میكند بر گردید. هركس به شما به خاطر محبت علی و زهرا غذا داده، آب داده، لباس داده، مسكن داده، و در حق شما محبت كرده اینها را جدا كنید با خودتان وارد بهشت كنید.
میگوید این شیعیانی كه به شفاعت زهرا رسیدهاند میآیند تمام كسانی كه در حق آنها به عشق زهرا محبت كردهاند را جدا میكنند، اینها را وارد بهشت میكنند.
بعد آقا امام باقر میفرماید:
«وَ اللَّهِ لَا يَبْقَى فِي النَّاسِ إِلَّا شَاكٌّ أَوْ كَافِرٌ أَوْ مُنَافِق»
جز كافر و جز منافق دیگر در عرصات محشر كسی باقی نمیماند!
تفسير فرات الكوفي؛ نویسنده: كوفى، فرات بن ابراهيم، محقق/ مصحح: كاظم، محمد، ناشر: مؤسسة الطبع و النشر في وزارة الإرشاد الإسلامي، ص 298 و 299
غیر از كفار و منافقین، همه به بركت شفاعت شیعیانی كه به شفاعت زهرا رسیدهاند وارد بهشت میشوند. این روایتی است كه امام باقر برای «جابر» خوانده است. «جابر» میگوید من این را برای شیعیان بگویم تا دلشان خنك بشود.
امروز كه در آستانه ولادت صدیقه طاهره هستیم من یك دفعه به ذهنم افتاد كه در جمع شما این روایت را بخوانم قلب شما خنك بشود، به حضرت زهرا عشق بورزید و خدا را شاكر باشید.
امشب شب میلاد است هرچه از آقا امام زمان میخواهید بخواهید و به مادرش زهرا قسمش بدهید، من كه بر این عقیده هستم، قسم به زهرا، اگر یوسف زهرا را، به زهرا قسم بدهید رد نمیكند.
فاطمه معصومه را قسم بدهید تا به خاطر حضرت زهرا به شما عیدی بدهد. قطعا اینها كریم و فرزند كریم هستند و اینها سائل و زائر را دست خالی بر نمیگردانند. عرایض من تمام است دو جمله دعا كنم تا ان شاء الله دعای ندبه شروع شود.
خدایا نام زهرا در محفل ما برده شد، قلبها خنك شد، اشكهای شوق جاری شد. خدایا تو را قسمت میدهیم به آبروی زهرا و به عصمت زهرا هرچه سریعتر فرج فرزند زهرا حجت ابن الحسن را نزدیك بگردان.
ما را از یاران خاص، سربازان فداكار و شهدای ركابش قرار بده. انقلاب ما را به انقلاب جهانی اش متصل بفرما. خدمتگزاران به اسلام و قرآن و اهلبیت در هر لباس و منصبی كه هستند بالاخص مقام معظم رهبری موفق و مؤید بدار.
خدا تو را قسمت میدهیم به آبروی زهرا رفع گرفتاری از همه گرفتاران مخصوصا عزیزان حاضر در محفل ما بفرما. خدا به آبروی زهرا حوائج همه و حوائج جمع ما را برآورده نما، دعاهایمان به اجابت برسان.
هدیه به ارواح پاک انبیاء، اولیاء، شهداء، صالحین، صدقین بالاخص «امام راحل» و دو تا یادگارش صلوات بفرستید.
ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ