بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آشنایی با فرقههای منحرف در موضوع «مهدویت»
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِي لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ
خدا را بر تمام نعمتهایش بویژه نعمت ولایت، سپاس میگوییم و ایام خجستهای میلاد نبی مکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و رئیس مذهب شیعه، آقا امام صادق (سلام الله علیه) را به پیشوای مقدس مولایمان بقیة الله الاعظم تبریک و تهنیت عرض میکنیم خدا را به این دو نور پاک قسم میدهیم ایده ما را، فرج موفور السرور مولایمان بقیة الله الاعظم قرار بدهد ان شاء الله.
من قبل از آنکه وارد اصل بحثم بشوم با توجه به اینکه هفته، هفته وحدت، هفته اتحاد میان امت اسلامی در برابر دشمن و یا دشمنان مشترک است که تمام تلاششان بر این است اسلام را از بین ببرند برای آنها شیعه، سنی، وهابی،یا اتباع دیگر مذاهب اسلامی فرقی نمیکند.
آنها با همان سلاحی که شیعه را در «مزار شریف» به قتل میرسانند در «کابل» با همان سلاح اهلسنت را میکشند در «سوریه» و «عراق» با همان هدفی که شیعه را قتل عام میکنند، سنی را هم قتل عام میکنند برای آنها فرقی نمیکند.
ماه رمضان سال گذشته «نتانیاهو» در یکی از سخنرانیهایش رسماً ابراز داشت از هر طرف کشته شود به نفع ما است چه از شیعه، چه از سنی، چه از داعش، چه «ایرانی» کشته شود چه «عراقی»، چه «سوری» همه به نفع ما است برای آنها فرقی نمیکند آنها از اسلام میترسند از حضور قرآن در صحنه میترسند.
لذا این هفته که به نام هفته وحدت اعلام شده، ان شاء الله به یک نقطه مشترکی برسیم که همه در صف واحد در برابر دشمنان خروش کنیم و اینها را از بین ببریم و زمینه ظهور مولایمان بقیة الله الاعظم را فراهم کنیم.
امیر المؤمنین (سلام الله علیه) که خود شهید تفرقه امت اسلامی است، خود بزرگ منادی وحدت است جمله امیر المؤمنین:
«وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ»
شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق؛ ص184
هنوز در فضای آسمان نورانی اسلامی طنین انداز است. در جمله دیگر حضرت میفرماید:
«مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِه»
هر کس مردم را به تفرقه دعوت کند محکوم به قتل است ولو اینکه در زیر عمامه منِ علی مخفی شده باشد.
شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، 1جلد، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق، ص185
امیر المؤمنین (سلام الله علیه) با اینکه بزرگ منادی وحدت است، کوچکترین کاری که در جامعه اسلامی تفرقه ایجاد کند حضرت انجام نداد به تعبیر علامه شهید «مطهری» در کتاب «امامت و رهبری» در ص 21 و 22 امیر المؤمنین التزامش به اتحاد اسلامی، مانع آن نشد تا حقایق را برای مردم بیان نکند و از امامت و حقانیت خود سخن نگوید.
«نهجالبلاغه» علی جای جایش سخن از حقانیت او و سخن از وصایت آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) است.
حتی بالاتر از این باز به تعبیر شهید «مطهری» عقیده علی (علیه السلام) به وحدت میان امت اسلامی مانع آن نشد که از خلفاء انتقاد نکند ولی انتقاد سازنده نه کوبنده! انتقاد آگاهی بخش و بصیرت افزاد نه انتقادی که جامعه را با رکود و بیچارگی و تفرقه و کشت و کشتار مواجه کند!
خطبه سوم «نهجالبلاغه» خطبه «شقشقیه» بزرگ ادعای علی (علیه السلام) بر نقد از عملکرد خلفای پیشین است، خطبه 150 «نهجالبلاغه» بزرگترین دلیل است که امیر المؤمنین از عملکرد دیگر خلفاء راضی نبودند.
در نامهی حضرت علی به «مالک اشتر» این جملهی حضرت که میفرماید:
«فَإِنَّ هَذَا الدِّينَ قَدْ كَانَ أَسِيراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَار»
شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق، ص435
هنوز برای ما بعد از گذشت 1400 سال، تازگی دارد و درس میآموزد؛ پس معنای وحدت آن نیست ما از اصولمان دست بر داریم، یا از اهلسنت بخواهیم از اصولشان دست بر دارند.
باز اجازه بدهید جملهی از شهید «مطهری» (رضوان الله تعالی علیه) عرض کنم در کتاب «امامت و رهبری» ایشان به صراحت میگوید: «ما شیعه هستیم و افتخار پیروی اهلبیت (علیهم السلام) را داریم، کوچکترین چیزی حتی یک مستحب و یا مکروه کوچک را قابل مصالحه نمیدانیم و نه توقع کسی را در این زمینه میپذیریم و نه از دیگران انتظار داریم به نام مصلحت و به خاطر اتحاد اسلامی از یک اصل از اصول خود دست بر دارند، آنچه ما انتظار و آرزو داریم این است که محیط حسن تفاهم بوجود آید تا ما که از خود اصول و فروعی داریم فقه و حدیث و کلام و فلسفه و تفسیر و ادبیات داریم بتوانیم کالای خود را به عنوان بهترین کالا عرضه داریم تا شیعه بیش از این در حال انزوا به سر نبرد، بازارهای مهم جهان اسلامی به روی کالای نفیس معارف شیعه بسته نباشد».
به نظرم در این زمینه به همین اندازه اکتفا کنیم کافی است.
اما بحثی که بنا است ما در خدمت عزیزان در رابطه با فرقههای انحرافی بویژه در موضوع «مهدویت» داشته باشی این است: همه میدانیم در طول این تاریخ بویژه بعد از سال 260 هجری انحرافهای زیادی در جامعه اسلامی، بویژه به نام «مهدویت» و ادعاهای دروغین ایجاد شد، افرادی دکانهای باز کردند، افرادی را فریب دادند و اموال عدهی را بالا کشیدند.
با توجه به اینکه اگر ما به روایاتی که از ائمه (علیهم السلام) صادر شده، از نبی مکرم صادر شده انبوهی از این روایاتی که در هیچ یک از موضوعات اسلامی ما این همه روایات نداریم، حضرت آیتالله العظمی «صافی گلپایگانی» در کتاب «منتخب الاثر»شان نزدیک 4 هزار روایت در موضوع «مهدویت» از کتب شیعه و اهلسنت نقل کرده است.
شما عزیزان ببینید این آمار از روایات و احادیث، در کدام یک از موضوعات و معارف اسلامی غیر از «مهدویت» ما داریم؟ چون «مهدویت» ویژگیهای خاصی در اسلام بلکه در ادیان گذشته و در میان قبایل و اقوام سلف دارد، که انبیاء الهی از حضرت آدم تا خاتم، همگی بشارت به آمدن حضرت مهدی دادهاند.
همه به پیروانشان نوید دادند که روزی خواهد رسید به دست یکی از فرزندان نبی مکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) تمام حکومتهای باطل و استبدادی، از صفحه گیتی برچیده خواهد شد و تنها حکومت واحد اسلامی مبتنی بر عدل الهی در سراسر جهان گسترده خواهد شد.
ولذا موضوع «مهدویت» یک موضوع درون مذهبی یا درون دینی نیست شما در هر یک از «ادیان ابراهیمی» مطالعه کنید موضوع «مهدویت» به عنوان یک موضوع جذاب، جالب و چشمگیر مشهود است.
از طرفی هم ائمه (علیهم السلام) با توجه به طولانی بودن دوران غیبت، تذکراتی دادهاند و مطالبی را در دو محور بیان کردهاند:
محور اول: ملاکهای شناخت حجت، ملاکهای شناخت امام، امام واقعی؛ آیا این ملاکها چیست؟ شما اگر واژهای «بِمَ تُعرَفُ الحجة» و «بِمَ یُعرَفُ الامام» را در اینترنت یا در نرم افزارهای اسلامی سرچ بزنید میبینید در روایات متعدد این قضیه آمده و شاخصههای که ما بتوانیم حجت واقعی را تشخیص دهیم در احادیث مختلف آمده است.
محور دوم: در بُعد و محور دیگر روایات متعددی در رابطه با مدعیان دروغین «مهدویت»، مدعیان دروغین امامت و مدعیان دروغین حجج الهی داریم، یکی از راههای که ما میتوانیم جامعهمان را بیمه کنیم از این انحرافاتی که امروز عصر ما گرفتار آن شده؛ مخصوصاً در عصر حاضر که از هر گوشهی صدی ادعای «بابیت» ادعای «فرزندیت» ادعای «مهدویت» برخواسته است.
آماری که بنده دارم فقط در «عراق» نزدیک 25 نفر مدعی «مهدویت» هستند، فقط قضیه «احمد بصری» یا «احمد الحسن» این یکی از این 25 نفری است که مدعی «مهدویت» است، اگر البته شما پشت قضیه را ملاحظه کنید کاملاً قضیه، قضیه سیاسی است. دشمنان اسلام، دنبال قضیه هستند اینها دنبال این هستند که این «مهدویت»های دروغین را در جامعه اسلامی و شیعه منتشر کنند.
آقای «فوکویاما» معاون سابق «سازمان سیا» در یکی از سخنرانیهایش در «تلاویب» رسماً در رابطه با شیعه، اعلام میکند میگوید شیعه پرندهی است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست، پرندهی که دو بال دارد یک بال سبز و یک بال سرخ، بعد میگوید بال سبز این پرنده همان «مهدویت» و عدالت خواهی است؛ چون شیعه در انتظار عدالت به سر میبرد امیدوار است و انسان امیدوار شکستناپذیر است.
در پایان میگوید برای فروپاشی اتحاد میان کشورهای شیعه نشین بهترین راه این است که ما بیاییم در میان اینها هم آن روحیه شهادت طلبی را از بین ببریم و هم مدعیان «مهدویت» را در میان گسترش دهیم، افرادی را تحریک کنیم ادعای «مهدویت» ادعای «بابیت» داشته باشند تا قداست «مهدویت» در میان شیعه، کاملاً شکسته شود.
لذا اگر ما میبینیم اینها به این شکل و به صورت گسترده است که زیر هر کلوخی را که بر میداریم مدعی «مهدویت» و «بابیت» و «نبوت» و غیره بیرون میآید همه اینها روشن و واضح است که دستهای سیاسی مرموزی عقبه این قضیه را دارد هدایت میکند.
متأسفانه در شهر «قم» بویژه در منطقه شما، بویژه بعضی از طلبههای نا آگاه، طلبههای جاهل به مبانی دینی، عدم آشنایی به مبانی اهلبیت (علیهم السلام) با دادن چهار تا شعار فریب میخورند، تصور میکنند که هر کسی آمد همین اندازه که شروع کرد و گفت من امام هستم، حجت خدا هستم، من فرزند حضرت مهدی هستم و چهار تا خواب و استخارهی برای خودش افسانه سازی کرد فریب میخورند.
من واقعاً تأسف میخورم به حال این دسته از عزیزان خودمان؛ اگر عوامی جذب این فرقه میشوند عذرش پذیرفته است، از مبانی اسلامی، آگاهی چندانی ندارد؛ ولی یک روحانی و یک سرباز حوزه علمیه، یک کسی که یک عمری در حوزه «مهدویت» مطلب شنیده، سخن گفته یک دفعه جذب این فرقه فاسد و دجال میشود واقعاً آدم تأسف میخورد!!
بنده در عمر چهل و چند ساله حوزویام با خیلی از فِرق بحث کردم با «کمونیست»ها مناظره داشتم، با قطبهای «دراویش» مناظره داشتم با «وهابی»ها بیش از دویست جلسه مناظره با مفتیان و اساتیدشان در خاک «عربستان» داشتم که مجموع اینها سه جلد ششصد- هفتصد صفحهی به نام «قصةُ الحوار الهادئ» شده است؛ ولی ولی من بیمحتواتر، بیمنطقتر و بیدلیلتر از طرفداران «احمد اسماعیل بصری» ندیدم.
انسان وقتی با «وهابی» میخواهد بحث کند ده تا حرف میزند دو سه تا حرف دارد که آدم باید برود مطالعه کند خودش را به زحمت بیاندازد و جواب بدهد؛ ولی حرفهای اینها به قدری بیمحتوا و بیدلیل است اصلاً نیازی نیست که آدم برود و خودش را به زحمت بیاندازد و نیم ساعت مطالعه کند ندارد!
من تعجب میکنم، بارها ما گفتیم کلیپش هم در سطح گسترده پخش شده در رسانههای مختلف هم بنده عرض کردم مگر شما نمیگویید آقای «احمد بصری» مدعی است من فرزند امام زمان هستم! من از طرف پدرم مأموریت دارم زمینه را برای آمدن آقا امام زمان آماده کنم!! البته با یک شیطنت که میگوید بزرگترین مانع آمدن حضرت مهدی، حوزههای علمیه و مراجع عظام تقلید هستند.
ما باید اینها در دستههای پانصد تایی قتل عام کنیم تا زمینه آمدن حضرت ولیعصر فراهم شود، حتی در نماز جمعهای که چند صباحی در «جعفریه» «قم» خواندند امام جمعهشان یا امام چهارشنبهشان به مأمومین توصیه میکرد که طلبهها، آقایان کتابها و فرشهایتان را بفروشید سلاح تهیه کنید منتظر باشید، اماممان «احمد الحسن» دستور بدهد ما این طلبهها و علما را قتل عام بکنیم نوارشان هم موجود است.
در هر صورت...
ما بارها گفتیم مگر شما نمیگویید ما حق هستیم! بنده آمادگی دارم در هر رسانه، در هر سایت یا در هر وبلاک و غیره شما اعلام بکنید با شما مناظره کنم.
«احمد الحسن» در سال 2008 نامهای به علماء و بزرگواران نوشته بود، من جمله نفر دوم اسم بنده را آورده بود که ما آماده هستیم با ایشان مناظره کنیم:
«رسالة إلی السید القائد و عدد من العلماء اما بعد إلی السید علی خامنهای السلام علیکم ورحمة الله، إلی السید القزوینی فی ایران السلام علیکم ورحمة الله»
ما گفتیم همان شعاری که همیشه دادیم و مایه بدبختی ما شده «ترکُ الباطلِ بترک ذکره» دیدیم ارزشی ندارد، بعد دیدیم نه، اینها واقعاً احساس میکنند که خودشان عددی هستند، تبلیغاتشان را در «عراق» گسترده کردند و جنگ مسلحانهی در «بصره» راه انداختند که بیش از 250 تا کشته دادند!
در سال 2008 به «نجف» برای کشتن حضرت آیتالله العظمی «سیستانی» و طلبهها حمله کردند که ارتش «عراق» وارد شد و قتل عامشان کرد، در محرم یک سال قبلش، تصمیم داشتند شب تاسوعا و عاشورا به «کربلا» حمله کنند، باز قبل از حمله، ارتش «عراق» متوجه شد اینها را تار و مار کرد.
بعد از آن گفتند بله، اماممان به غیبت رفته آقا ظهور نکرده تشریف بردند پسِ پرده غیبت! ما هم بارها گفتیم آقا شما بفرمایید ما هم برای مناظره و هم برای مباهله حاضر هستیم من حاضر هستم عزیزترین فرزندانم را برای مباهله بیاورم، مگر شما نمیگویید ما حق هستیم! مگر شما نمیگویید من فرزند مهدی هستم! امام صادق فرمود:
«وَ بَاهِلُوهُمْ فِي عَلِي بن ابیطالب»
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، 111جلد، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج10 ؛ ص452
بنده آماده هستم با شما مباهله کنم، اگر راست میگویید برای مناظره بیایید! چرا فرار میکنید؟ چرا دنبال طلبههای میروید که از الفبای مسائل «مهدویت» آگاهی ندارند؟
من در مسجد حضرت زینب (سلام الله علیها) اولین جلسهی که داشتم دیدم یک آقا طلبهی نامهی نوشته بود خواند گفت مردی که میآید احتجاج میکند گفتم تکهاش را بگو من در کامپیوتر سرچ کنم گفتم همین کامپیوتری که من دارم بیش از 250 هزار جلد کتاب شیعه و سنی را دارد هر لفظی گفت من نتوانستم پیدا کنم گفتم نامهات را بده من ببینم چه نوشته است؟
دیدم احتجاج را با «هـ» دو چشم نوشته! گفتم این برادر بزرگواری که نمیداند احتجاج با «ح» جیمی و یا «هـ» دو چشم است، میخواهد از آقای «احمد بصری» دفاع بکند! من که گفتم این آقایان به خاطر عدم آگاهی و عدم اطلاعشان از مبانی اسلامی سراغ اینها میروند این است! حتی من گفتم اینها عزیزان ما هستند اینها پاره تن حوزه هستند با صدای بلند گفت نه من پاره تن حوزه نیستم.
گفتم میخواهی باش یا میخواهی نباش؛ ولی ما شما را عزیز خودمان میدانیم دلمان به حال شما میسوزد، البته با توجه به توصیه برادر عزیزمان حضرت آیتالله «اعرافی» یک جزوه کوچکی قبل از اربعین نوشتیم در مسیر «نجف» به «کربلا» به صورت گسترده پخش شد 50 سوال از اتباع «احمد بصری» پرسیده شده است.
ان شاء الله دوستانمان خدمت شما توزیع میکنند، اگر این آقایان راست میگویند بیایند به این 50 سوال ما که به صورت خیلی خلاصه مطرح کردیم جواب بدهند؛ البته من به صورت پاورپوینت هم این سوالات را در آوردم، از دوستان هر کسی بخواهد پاورپوینتش را هم در اختیار عزیزان قرار میدهیم.
بحث دیگر در رابطه با نسب ایشان است، این آقا میگوید من فرزند حضرت مهدی هستم، هر کسی میتواند ادعا بکند دلیل و معجزهی شما چیست؟ این آقا میگوید معجزه بزرگ من این است که من میدانم قبر حضرت زهرا کجا است؟ خب میپرسیم کجا است؟ میگوید در قبرستان بقیع است. از کجا بدانیم؟ آیا نبش قبر کنیم؟ میگوید نه من راست میگویم.
اگر راست میگویی به چه دلیل؟ به این دلیل که میدانم قبر حضرت زهرا کجا است! میپرسیم قبر حضرت زهرا کجاست؟ از کجا بدانیم؟... در حقیقت یک دور باطل است.
با این که ما روایات صحیح داریم شیخ «صدوق» (رضوان الله تعالی علیه) قاطعانه میگوید قبر صدیقه طاهره (سلام الله علیها)، در خانه حضرت امیر (سلام الله علیه) و پشت ضریح مطهر نبی مکرم است.
از «باب جبرئیل» نه، از طرف دیگرش که وارد «مسجد النبی» میشویم منتهی الیه ضریح رسول اکرم، یک بریدگی دارد، همینجا یک سکو مانندی است که قرآنها را آنجا گذاشتند همین جا قبر صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است؛ یعنی فاصله بین قبر حضرت زهرا و قبر رسول اکرم شاید 15 یا 20 متر کمتر از این باشد.
اینکه بزرگان ما، علامه «مجلسی» و دیگران قاطعانه میگویند قبر حضرت زهرا آنجا است؛ ولی ایشان میگوید این معجزه من است.
دیگر معجزهتان چیست؟ میگوید معجزه دیگر من استخاره است، استخاره بکنید. استخاره کردند بعضی از استخارهها بد میآید آیه قرآن میگوید «احمد الحسن» یک دجال است میگوید نه آقا شما با اخلاص استخاره نمیکنید این استخاره شما باطل است.
خیلی خب معجزهی دیگر شما چیست؟ میگوید معجزهی دیگر من خواب است! خوابی که بزرگان میبینند این همه افراد از «بصره» و «کوفه» و کجا و کجا خواب دیدهاند و حقانیّت ما ثابت است!
میگوییم کدام یک از پیامبران و کدام یکی از ائمه آمدند و گفتند معجزه ما استخاره و خواب است؟ کدام یک از بزرگواران در طول تاریخ از حضرت آدم تا الان گفتند ما معجزه داریم، معجزه ما خواب است.
از خود ایشان سوال کردند مثلاً ما خواب دیدیم «احمد الحسن» قاتل است میگوید نه، این خواب شما شیطانی است! ما از کجا بدانیم اینهای که علیه شما خواب میبینند شیطانی است؛ ولی اگر کسی به نفع شما خواب میبیند رحمانی میشود! ما تمام اینها را در همین جزوه از کتاب ایشان مفصل مطرح کردیم که ان شاء الله دوستان مطالعه میکنند.
جالب این است چند شب پیش یکی از دوستان آمد گفت اینها برای پنجاه سوال شما جوابیه نوشتهاند، خیلی خوشحال شدم که یک جوابیهای برای ما نوشتهاند! اما این جوابیه را وقتی نگاه کردم واقعاً به حال اینها خندیدم.
جوابیه را با دست خط نوشته و یکی از علمایشان از تهران جوابیه را برای من فرستادند.
از مجموعه سوالات سوال اول را که دوستان خدمتتان توزیع کردند ملاحظه بفرمایید، اجازه بدهید من عین کتابش را هم بیاورم تا دوستان ببینند ما حرفی میزنیم تصویر کتابها هم فارسی و عربیاش را هم برای مردم نشان میدهیم که نگویند شما دارید دروغ نقل میکنید یا تصرف و یا تقطیع میکنید.
کتابها: «جوابهای روشن کننده از راه امواج»، «جوابهای یمانی آل محمد»، «سید احمد الحسن و انصار امام المهدی». ببینید دارد از شما به خداوند، شکایت نخواهم کرد بلکه جدم رسول خدا از شما شکایت خواهد کرد، که البته خواهم کرد را غلط نوشتند.
چون او مرا در وصیت خود ذکر کرده و اسم و نسب و ویژگیهایم را ذکر کرده، پدرانم ائمه از شما شکایت خواهند کرد چون آنها مرا به اسم، نسب، خصوصیات، محل سکونتم ذکر کردند و خون امام حسین! من نمیدانم چقدر آدم وقیح است؟ من نقل میکنم بدنم میلرزد، میگوید خون امام حسین (سلام الله علیه) نستجیر بالله در «کربلا» به خاطر پدرم و به خاطر من جاری شد از شما شکایت خواهد کرد! میگوید اینها با اسم و نسب من را ذکر کردند.
بفرمایید در اینجا اسمش را آورده نسبِ «سید احمد الحسن» «احمد» فرزند «اسماعیل» فرزند «صالح» فرزند «حسین» فرزند «سلمان» فرزند امام «مهدی»! اینجا بنده اعلام میکنم و همه شما شاهد باشید اگر یک روایت جعلی، یک روایت مرسل و ضعیف هم برای من بیاورند که در یک روایت جعلی، رسول اکرم، ائمه (علیهم السلام) و یکی از صحابه گفته که آخر الزمان فردی به نام «احمد» «اسماعیل» فرزند «صالح» میآید و زمینه را برای امام زمان فراهم میکند، دوستان به والله قسم من پیرو و مبلغ این آقا میشوم دیگر از این بهتر!!
من بارها هم گفتم خدای عالم یک جو آبرو به برکت امیر المؤمنین (سلام الله علیه) به ما داده، حداقلش در داخل و خارج کشور، ده پانزده میلیون نفر افراد دارم که به حرف من گوش میدهند، گفتم اگر من را پیرو خودتان بکنید قول میدهم کَمی کم پانصد هزار نفر دنبال خودم برایتان میآورم. بیایید دیگر!
شما این همه تبلیغ و هزینه در «ایران»، «عراق»، «مصر» و «عربستان سعودی» منطقه «احصی» و «قطیف» میکنید بیایید با هم بنشینیم و صحبت کنیم صحبت مخفیانه هم ندارم یکی از این آقایان به نام «جوکار» تقریباً دو سه قبل ما قبل گفت من میخواهم با فلانی مناظره کنم، گفتم من حرفی ندارم؛ ولی مناظره، در یک استودیوی ماهوارهی افرادی از طرفدارهای شما باشند و افرادی هم از طرفدارهای ما چند نفر از اساتید حوزه هم باشند فیلمبرداری هم بشود در سطح گسترده پخش بشود، اگر حاضر هستید من هم حاضر هستم.
حاضر نشد بیاید، گفت نه من اینطوری حاضر نیستم! گفتم شما بیا 5 دقیقه صحبت کن یک سوال طرح کن، من سوال شما را جواب میدهم یک سوال طرح میکنم همان مناظرهی که بنده در شبکه «سلام» با «مولوی مرادزهی» در رابطه با شهادت حضرت زهرا داشتم، با «ملازاده» در لندن داشتم 5 دقیقه آنها صحبت میکردند 1 سوال مطرح میکردند، 5 دقیقه ما صحبت میکنیم و یک سوال مطرح میکنیم و تمام!
این قانون مناظره است اینکه شما بیایید دو ساعت وراجی کنید و مطالب خرافی مطرح بکنید، دهها شبهه مطرح بکنید چه بسا بعضی از این شبهات ساعتها نیاز باشد ما وقت بگذاریم و وقت هم تمام بشود اینکه شما وقت بگیرید و مصادره کنید همچنین مناظرهی من بلد نیستم. اگر بعضی از افراد میآیند و اینطوری مناظره میکنند معلوم است از فن مناظره اینها خبر ندارند ولی تا به حال هم نیامدند.
الان هم همین بحثی که ما با شما داریم از طریق اینترنت کلاً دارد پخش میشود «ایران»، «اروپا» و «آمریکا» همه این بحثهای ما را از طریق اینترنت جهانی حضرت ولیعصر دارند مشاهده میکنند.
بحثهای ما چیزی نیست که ما بخواهیم در یک گوشهی صحبت بکنیم و ترس داشته باشیم که مطلبمان به گوش اینها نرسد و خیلی هم مراقب هستند، ما در «مسجد حضرت زینب» که بحث داشتیم اینها مرتب بحثهای ما را دنبال میکردند و جواب میدادند من هم دو هفته در میان جوابهای اینها را عیناً پخش میکردم گفتم این جواب را آقایان دادند اتفاقاً جوابهای که این آقایان به ما دادند این جوابها برای تخریب اینها بهتر از دلیلهای بنده بود!
الان هم ما چند تا سوال طرح کردیم:
1- آیا یک روایت ضعیف و مجهول از پیامبر و ائمه معصومین در نسب «احمد بصری» نقل شده تا حضرت مهدی بیان شده باشد؟
2- آیا این سخن «احمد» افتراء به پیامبر اسلام و امامان طاهرین نیست؟
3- آیا «احمد» میداند رسول اکرم در رابطه با دروغ بستن به وجود مبارکش و همچنین دروغ بستن به ائمه فرمود:
«فَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّار»
كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج1، ص62
دوستان ببینید این آقا چه جوابی به ما داده؟ ایشان که یکی از لیدرهایشان در «تهران» است؛ چون با مداد نوشته بود اینها را اسکن کردیم.
جواب سوال 1 تا 3؛ شما را به حضرت زهرا ببینید این جواب است! کسانی که برای ادعای «سید احمد الحسن» (علیه السلام) از نسب ایشان شروع کردهاند چگونه نسب آقا امام زمان را احراز خواهند کرد؟ خاک بر سر تو و با این تفکرت و با این نوشتنت دیگر چه بگوییم!!
آمده کجا را به کجا دارد وصل میدهد؟ بابا ما در رابطه با حضرت مهدی (ارواحنا فداه) عرض کردم 4 هزار روایت داریم نه یک روایت نه دو روایت نه سه روایت! حتی خود «وهابی»ها اعتراف به تواتر روایات در مورد حضرت دارند.
در یک جا آمده به حضرت صادق (علیه السلام) اعتراض کرده چرا امام صادق آمده «مهدویت» را بیان کرده «مهدویت»، «احمد الحسن»را مطرح نکرده است؟
میگوید امام صادق (علیه السلام) چرا ابتدای وصیت را از روایت خود آشکار کرده است؟ «احمد الحسن» را نگفته که «احمد الحسن» هم جزو ائمه هستند! این منطق این آقایان است!! یا من در رابطه با قضیه حضرت یونس یک مطلبی را گفته بودم و از کتاب خودشان هم نقل کردم دوستان ملاحظه کنند کتاب «متشابهات»، خودش هم میگوید کتاب «متشابهات» من از کتابهای است که هیچ کدام از علماء و مراجع توان جواب دادن به این کتاب را ندارند؛ یعنی پنجاه - شصت تا کتاب نوشته نسبت به «متشابهات» تحدی کرده است.
ببینید در جلد 4 که نوشتهی خودش هم است، واقعاً باید بگوییم «الحمد لله علی سلامة العقل»؛ خدایا به کسی که عقل دادی چه ندادی! به کسی که عقل ندادی چه دادی! من عرض کردم دلم به حال این نمیسوزد اینها آلت دست استعمار هستند. دلم به حال بعضی از افرادی میسوزد که با تبلیغات اینها، تصور میکنند که او واقعاً فرزند امام زمان است.
او در کتابش دارد: یونس در شکم ماهی مرد و روحش به ظلمات جهنم نگریست، من به خدای عالم پناه میبرم از حضرت یونس عذرخواهی میکنم که این را دارم نقل میکنم؛ پس از آنکه ماهی، یونس را خورد یونس روحش جدا شد و خدا روح او را به سوی جهنم فرستاد و در آنجا با قارون همسخن شد!
بعد در صفحه 106 دارد: ولی من حقیقت را آشکار میکنم؛ یعنی این دیگر کفر بوّاه است اگر این ارتداد نشود دوستان ارتداد در اسلام معنا ندارد! ببینید من حقیقت را آشکار میکنم جسد او در بیابان، عریان و بیسرپناه افتاد و روحش نستجیر بالله در طبقات جهنم تا روز بر انگیخته شدن باقی ماند!
خود قرآن در رابطه با حضرت یونس چه میگوید؟ این قرآن است مگر اینکه آنها قرآن جدیدی به غیر از قرآنی که مسلمانها دارند داشته باشند (وَذَا النُّونِ) که همان حضرت یونس است
(وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا)
و ذاالنون [= يونس] را (به ياد آور) در آن هنگام که خشمگين (از ميان قوم خود) رفت؛
سوره یونس (21): آیه 87
(فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّينَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ)
ما دعاي او را به اجابت رسانديم؛ و از آن اندوه نجاتش بخشيديم؛ و اين گونه مؤمنان را نجات ميدهيم!
سوره یونس (21): آیه 88
قرآن میگوید ما حضرت یونس را نجات دادیم!
یکی از این آقایان به نام «فتحیه» به من جواب داده میگوید آٔقای «قزوینی» شما قرآن بلد نیستید بخوانید از غم نجات دادیم یعنی از مرگ نجات دادیم! خب از چه چیزی نجات دادیم؟ نجات دادیم یعنی از شکم ماهی در آوردیم داخل جهنم انداختیم این که بدتر شد! میگوید آقا شما قرآن بلد نیستید معنا کنید تأسف میخورم به شما که قرآن بلد نیستید.
قرآن میگوید از غم نجات دادیم و اضافه در سوره صافات تعبیرش این است که:
(فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِيمٌ)
پس او را در حالي که ناخوش بود به زمين خشکي افکنديم
( وَأَنْبَتْنَا عَلَيهِ شَجَرَةً مِنْ يقْطِينٍ)
و بر بالاي [سر] او درختي از [نوع] کدوبن رويانيديم
سوره صافات (37): آیه 145و 147
دوستان عزیز، هر کسی میفهمد که چیست! ببینید من ترجمه آیه را بیاورم:
(فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِيمٌ)
او را در حالی که ناخوش بود به زمین خشکی افکندیم و بر بالای او درختی از نوع کدوبن رویانیدیم
(وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يزِيدُونَ)
و او را به سوي يکصدهزار [نفر از ساکنان نينوا] يا بيشتر روانه کرديم
سوره صافات (37): آیه 147
این دیگر قرآن است، میگوید ما حضرت یونس را بعد از اینکه از شکم ماهی نجات دادیم به یک قومی که صد هزار یا بیش از صد هزار نفر بودند فرستادیم.
(فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ)
پس ايمان آوردند و تا چندي برخوردارشان کرديم
سوره صافات (37): آیه 148
و تا مدتی هم اینها زنده بودند.
قرآن میگوید ما حضرت یونس را نجات دادیم و به سوی قومی که صد هزار و یا بیشتر از صد هزار نفر بود فرستادیم!
دوباره عبارت این آقا را بیاورم ایشان میگوید روحش در طبقات جهنم نستجیر بالله تا روز بر انگیخته شدن باقی ماند.
آیا این بود که شما مدعی هستید آمدهاید زمینه ظهور حضرت مهدی را فراهم کنید؟ امروز حضرت یونس را شما گفتید، فردا حضرت آدم، پس فردا حضرت نوح، حضرت موسی وقتی که یکی یکی شما راه را باز کردید دیگر این راه ادامه دارد.
یا اصلاً ایشان خیلی راحت منکر خاتمیت نبی مکرم است. شما ببینید کتاب «نبوت خاتمه» نویسنده وصی و فرستاده امام مهدی «سید احمد الحسن» ایشان در اینجا میگوید مسئله ختم نبوت از امور متشابه است، علماء این را نمیفهمند بعد به صراحت میگوید هم من پیغمبر هستم هم ائمه پیغمبر هستند؛ یعنی ادعای نبوت برای خودش دارد: «النبوة الخاتمة مما تقدم تبیین أن للائمة والمهدیین مقام النبوة وهم رسل»
مثل «حسینعلی بهاء»، «محمدعلی باب» اول گفتند ما نماینده حضرت مهدی هستیم، دید یک سری احمقی آمدند و کنارش کف زدند، یک مقدار گذشت گفت من خود امام زمان هستم دید تعداد زیادی قبول کردند، یک مدت گذشت گفت همه که دارند قبول میکنند؛ پس ما ادعا را بالا میبریم گفت اصلاً من پیغمبر هستم آخرش هم گفت من اصلاً الله هستم خودم خدا هستم.
این آقا تا این اندازه جلو آمده میگوید: «أن للائمة والمهدیین مقام النبوة وهم رسل»
«مهدیین» معتقد است که دوازده مهدی بعد از حضرت ولیعصر میآید اولین مهدی که این بابا است! و در کتاب فارسی خودش دارد: و آنان مهدوییون دوازدهگانه از فرزندان امام مهدی هستند که اولین آنان که خودش است دو مقام رسالت و ولایت را با هم دارد، این نمونهای از ادعاهای این آقا است.
ببینید در مورد حضرت امیر المؤمنین چه میگوید؛ دوستان بعضی وقت این مطالب را میگویم، از خودم خجالت میکشم که فردای قیامت حضرت امیر ما را مؤاخذه کند بر اینکه این بابا اینطور وقیحانه نسبت به ما جسارت کرد شما چرا گفتی؟ ولی ما ناگزیر هستیم بگوییم برای اینکه مردم روشن بشوند.
«إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي، فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ، فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ، فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ»
كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - دارالحديث)، دار الحديث - قم، چاپ: اول، ق1429، ج1 ؛ ص135
در «متشابهات» ج 3 دارد:
(إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ)
که واقعا انسان دستخوش زيان است
سوره العصر (103): آیه 2
میگوید امیر المؤمنین همان انسان است؛ یعنی مراد از انسان «لفی خسر» علی ابن ابیطالب است.
و اینجا هم در جواب دارد: «امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فهو الانسان، فهو فی خسر نسبة إلی رسول الله»
شما توجه فرمایید روایاتی که ما از امام صادق (سلام الله علیه) داریم میفرماید که مراد از الانسان در اینجا «ابوجهل» است
(وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ)
سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل]، که واقعا انسان دستخوش زيان است
سوره العصر (103): آیه 1 و 2
یعنی اباجهل! در روایات متعدد داریم که مراد از «الانسان»، انسان ما هستند؛ ولی ایشان با تمام وقاحت همچنین تعبیری دارد.
باز در «المتشابهات» ج 4، ص 25 میگوید از نظر منیّت و ظلمت (...) اگر این منیّت و ظلمت کم، در وجود علی (علیه السلام) نبود علی همان محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) میشد.
وقتی من این عبارت را خواندم یادم افتاد که بعضی از تشکیلات «بنی امیه» روایتی از پیغمبر ساختند که فرمود:
«لو لم أبعث فيكم لبعث عمر بن الخطاب»
اگر من مبعوث نمیشدم «عمر» به جای من به عنوان پیغمبر میآمد.
فضائل الصحابة ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. وصي الله محمد عباس، ج 1، ص 428
این همان تعابیری است که این حضرات دارند، و نسبت به سید الشهداء، وقیحانه نسبت شرک به امام حسین میدهد و مطالبی که نسبت به ائمه (علیهم السلام) دارد، عرض کردم من به هیچ وجه دلم به حال این نمیسوزد دلم به حال این افرادی میسوزد که تصور میکنند ایشان آدم صالحی است.
نسبت به مراجع در «متشابهاتش» دارد حکم به رأی «سیستانی» (نستجیر بالله) حکم شیطان است! آقایان طلبهها این هم حق شما، در دوران غیبت علم از شما برداشته میشود در کلاسهای درس و حوزه جز جهل نیست این هم عبارتش
«فلا یبقی فی حوزتکم الا الجهل»
میگوید فقهای شیعه، همه تابع و پیرو آمریکا هستند، گفتههای فقهای شیعه، سنی، مسیحی که بر آنها من وقوف یافتم فقط به درد بازار گرمی خودشان میخورد فقط به کار فریفتن بعضی از پیروان خِرفت و تخدیر شده که آنها به جعل راضی هستند. (نستجیر بالله، نستجیر بالله، نستجیر بالله) مراجع آنهای که وجوب تقلید را بر شما فرض گرفتهاند سوداگران مرغ و مستغلات و پیرو شهوات هستند!
مراجع و علمای شیعه دزد، خائن و چاپلوس هستند، رهبر «ایران» طاغوت زمان است! از پیامبران گرفته از ائمه گرفته از مراجع گرفته این هم تکلیف آنهای که به او ایمان نیاوردند.
من نمیدانم در میان شما کسی هست به ایشان ایمان آورده یا نه؟ ایشان در اینجا به صراحت اعلام میکند هر کس از این بیانیه که در تاریخ 13 جمادی الثانی 1425 (الان ما 1440 هستیم یعنی 15 سال قبل این حرف را گفته) آگاه است ایمان نیاورده مؤمن نیست و از ولایت علی ابن ابیطالب خارج است این هم تکلیف دیگر مسلمانها شیعه و سنی است.
هر کس از «احمد» اطاعت نکند اهل آتش جهنم است، شیعیان، یهودِ امت هستند ساکنین «نجف» همه کافر هستند و خوردن مال دیگران برای اتباع «احمد» جایز است! تنها چیزی که به ذهن من رسید بعضیها سراغ «احمد» میروند شاید این باشد که میخواهند یک مجوزی برای خوردن مال دیگران پیدا کنند. هفته قبل در «فیضیه» جلسه داشتم گفتم یک چیز مانده اگر آن را هم «احمد الحسن» فتوا بدهد دیگر پروژه کامل میشود ازدواج با مادر و ازدواج با خواهر و ازدواج با دختر!!
از آن طرف هم بیاید نماز و روزه و زکات را هم از تابعینش بر دارد، آنوقت دین کامل، عیار و همه پسند میشود. دوستان عزیز، آیا با این پرونده سیاه و با این اعتراف و با این انحرافات و با این کفریات واقعاً جا دارد که یک بچه مسلمان، یک کسی که یک عمری یا حسین و یا علی گفته به اینها ملحق شود؟
یکی از دوستانمان دو - سه ماه قبل در تهران با تعدادی از اینهای که فریب خورده بودند مناظرهای داشت گفت من هر چه دلیل و غیره آوردم قانع نشد بعد کتابش را باز کردم گفتم شما بچه هیئتی هستی؟ گفت بله، گفتم ایشان رسماً میگوید امام حسین مشرک بوده، گفت این کتاب را از من گرفت خواند چند بار خواند شروع کرد با تمام وجود فحش دادن به «احمد بصری» و لعنت کردن!
دوستان عزیز بهترین راه این است که اطلاع رسانی بشود، کتابهایشان در سایتهای مختلف است، نزدیک به دویست و پنجاه تا سیصد تا کتاب روی سایتهایشان گذاشتند، یا در سایت مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر ما غالب صفحات این کتابها را آنجا گذاشتیم، اینها را بین افرادی که فریب خوردند منتشر کنید.
این افرادی که تصور میکنند اینها واقعاً آدمهای مذهبی هستند، واقعاً فرستاده حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) هستند، من بارها گفتم ما پدر کشتگی با این شخص نداریم اگر بیاید برای ما ثابت کند، فرستاده حضرت مهدی است والله قسم من خاک زیر پایش را هم میبوسم این شخص میگوید معجزه من خواب است!
من در «مسجد حضرت زینب» هم گفتم به جای اینکه به خواب فلان بقال و عطار و فلان کشاورز توجه کنید همه اینها برای ما مقدس و محترم هستند به خواب یکی از این علما و مراجع بیاید، حضرت ولیعصر به خواب آیتالله العظمی «سیستانی»، آیتالله العظمی «مکارم شیرازی»، آیتالله العظمی «صافی گلپایگانی» و غیره بیاید بگوید این «احمد الحسن» پسر من است از او تبعیت کنید و قطعاً هم این آقایان ملاک برای تشخیص خواب راست و دروغ دارند چرا به خواب اینها نمیآید؟
هفته گذشته جواب داده بودند آقای قزوینی، شاید امام زمان به خواب مراجع آمده ولی مراجع کتمان میکنند، گفتم خیلی راحت به خواب ده نفر بیاید بگوید من امام زمان هستم به خواب آقای «سیستانی» رفتم و ایشان کتمان کرده راه دارد اینطوری نیست که بنبست باشد دیگر حرفی نزدند.
در هر صورت...
اینها در حقیقت یک بازاری برای خودشان درست کردند و یک ادعاهای باطل دارند دوستان معلوم نیست «احمد بصری» نه «اول قاروة کسرت فی الاسلام) است و آخرین فتنه هم نخواهد بود!
این را خدمت شما عرض کنم آنچه که برای ما مهم است، مخصوصاً برای طلبهها و فضلای حوزه اولاً فرهنگ «مهدویت» را خوب مطالعه کنید، روایات «مهدویت» را مطالعه کنید. یک دوره «کمال الدین» «شیخ صدوق» را از اول تا آخر همانطوری که «لمعه»، «رسائل» و «مکاسب» را مطالعه و بحث میکنید؛ بحث کنید. «غیبت شیخ طوسی» «غیبت نعمانی» سه جلد کتاب بیشتر نیست کل احادیث «مهدویت» ما عمدتاً در این سه کتاب آمده است.
اینها را از اول تا آخر مطالعه کنید تا با فرهنگ «مهدویت» آشنا بشوید، فردا اگر دجالهای دیگری هم در جامعه آمدند، بتوانیم پاسخگوی شبهات، مطالب و انحرافاتشان باشیم.
البته اینها هم رسماً اعلام کردند که جنگ مسلحانه را واجب میدانند اگر قدرت پیدا کنند میگویند اگر ما به 10 هزار نفر برسیم قیام خواهیم کرد. اینها از سال 1999 ظهور کردند یعنی 19 سال است در این 19 سال، نتوانستند 10 هزار نفر اتباع پیدا کنند.
خدایا تو را قسمت میدهیم به آبروی صدیقه طاهره، فرج مولای ما بقیة الله الاعظم نزدیک بگردان؛
ما را از یاران خاص سربازان فداکار و شهدای رکابش قرار بده؛
انقلاب ما را به انقلاب جهانیاش متصل بفرما؛
خدمتگزاران به اسلام و قرآن و اهلبیت بالاخص مقام معظم رهبری موفق و مؤید بدار؛
رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما؛
عزیزان ما که در «یمن» گرفتار دست منافقین بین المللی و نفاق جهانی هستند خدا به آبروی رسول اکرم و امام صادق، برای اینها فرج سریع و خوب و عالی مقدر بگردان؛
تمام رزمندگان در مسیر اهلبیت را بر دشمنانشان بویژه عزیزان ما در «یمن» پیروز بگردان؛
خدایا حوائج همه، حوائج جمع ما را به حق صدیقه طاهره بر آورده نما؛
دعاهای ما به اجابت برسان؛
هدیه به ارواح پاک انبیاء، اولیاء، شهدا، صدقین و بالاخص امام راحل صلوات ختم بفرمایید.
(اللهم صلی علی محمد وال محمد)
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته