2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
دیدگاه ائمه معصومین (علیهم السلام)، پیرامون صحابه پیغمبر!
کد مطلب: ٩٧٩٨ تاریخ انتشار: ١٠ مرداد ١٣٩٥ - ١٠:٠٢ تعداد بازدید: 5162
حبل المتین » عمومي
دیدگاه ائمه معصومین (علیهم السلام)، پیرامون صحابه پیغمبر!

دیدگاه ائمه معصومین در مورد صحابه ، احترام اکثر نه همه و نه عدالت جمیع صحابه
حبل المتین 95/05/10

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 95/05/10

خلاصه آنچه در این برنامه خواهید دید...

دیدگاه ائمه (علیهم السلام) در نحوه برخورد با صحابه!

دیدگاه امام صادق در زمینه برخورد با اهل سنت: «تَنْظُرُونَ إِلَی أَئِمَّتِکمُ الَّذِینَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا یصْنَعُونَ» فرمودند: ببینید امامان شما با اهل سنت چه برخوردی دارند و شما هم از ائمه الگو بگیرید. «فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَیعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ یشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ یقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیهِمْ وَ یؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیهِمْ» والله قسم زمانی که اهل سنت مریض می‌شوند امامان شما به عیادت آنان می‌روند، زمانی که از دنیا می‌روند در تشییع جنازه آنان شرکت می‌کنند، زمانی که در محکمه احتیاج به شهادت دارند برای آنان شهادت می‌دهند، اگر اهل سنت امانتی به دست امامان شما بسپارند برای آنان امانت داری می‌کنند. الکافی؛ کلینی، محمد بن یعقوب، ج 2، ص 636، ح 4

امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «اقْرَأْ عَلَی مَنْ تَرَی أَنَّهُ یطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یأْخُذُ بِقَوْلِی السَّلَامَ وَ أُوصِیکم» به شیعیانی که از ما حرف شنوی دارند و از ما اطاعت می‌کنند سلام برسانید و بگویید: «صِلُوا عَشَائِرَکمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُم فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّی الْأَمَانَة» در تشییع جنازه اهل سنت حاضر شوید، مریض‌هایشان را عیادت کنید، حقوقشان را ادا کنید، برخوردتان با آنان برخورد خوبی باشد. «وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِی فَیسُرُّنِی ذَلِک» اگر این کار را کردید می‌گویند: این تربیت شده مکتب امام صادق است و این کار شما ما را خوشحال می‌کند. «وَ یدْخُلُ عَلَی مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَر» قلب من از برخورد خوب شما با اهل سنت شاد می‌شود و می‌گویند: امام صادق این افراد را خوب تربیت کرده است. الکافی؛ کلینی، محمد بن یعقوب، ج 2، ص 636، ح 5

دیدگاه امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) پیرامون صحابه: «لَقَدْ رَأَیتُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ فَمَا أَرَی أَحَداً یشْبِهُهُمْ مِنْکمْ» من اصحاب پیغمبر اکرم را دیدم و هیچکدام از شما شبیه اصحاب پیغمبر اکرم نیستید. «لَقَدْ کانُوا یصْبِحُونَ شُعْثاً غُبْراً وَ قَدْ بَاتُوا سُجَّداً وَ قِیاماً یرَاوِحُونَ‌» آن‌ها شب تا صبح مشغول عبادت بودند، در اثر عبادت آثار خستگی در سیمای آنان معلوم بود و شب تا صبح در سجده و قیام بودند. «بَینَ جِبَاهِهِمْ وَ خُدُودِهِمْ وَ یقِفُونَ عَلَی مِثْلِ الْجَمْرِ مِنْ ذِکرِ مَعَادِهِمْ» زمانی که می‌خواستند بخوابند با ذکر خداوند می‌خوابیدند. نهج البلاغة؛ شریف الرضی، خطبه 97

دیدگاه امام سجاد(سلام الله علیه) پیرامون صحابه: «اللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً الَّذِینَ أَحْسَنُوا الصَّحَابَةَ وَ الَّذِینَ أَبْلَوُا الْبَلَاءَ الْحَسَنَ فِی نَصْرِهِ» خدایا اصحاب پیغمبر کسانی که حق صحابه بودن را ادا کردند و در نصرت پیغمبر بلاها و مصائب را تحمل کردند. الصحیفة السجادیة؛ ص 43

ما عدالت همه صحابه را قبول نداریم! افرادی که وحدت را مطرح می‌کنند و به صحابه احترام دارند بدانند که ما همه صحابه را عادل نمی‌دانیم، بلکه دیدگاه قرآن کریم هم این مطلب را اثبات می‌کند. قرآن کریم به صراحت می‌فرماید: (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا) هان ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر فاسقی خبری برایتان آورد تحقیق کنید. سوره حجرات (49): آیه 6

یا در جای می‌فرماید: (إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِینا) خدا آن کسانی را که او و پیامبرش را اذیت می‌کنند، در دنیا و آخرت لعنت کرده، و عذابی خوار کننده برای ایشان مهیا نموده. سوره احزاب (33): آیه 57

ما صحابه را به دو دسته تقسیم کردیم: اصحابی که عادل بودند، اصحابی که تابع پیغمبر اکرم بودند، صحابی که با رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) مخالفت نکردند که به تعبیر شیخ طوسی ما از آنان انتظار شفاعت داریم.

اصحابی که خون به دل پیغمبر اکرم کردند، اصحابی که با مخالفتشان باعث شدند 70 تن از عزیزان پیغمبر اکرم در جنگ احد به شهادت رسیدند، صحابه‌ای که در برابر سخن پیغمبر اکرم می‌ایستادند که به تعبیر پیغمبر اکرم معصیت کار بودند؛ این افراد را عادل نمی‌دانیم.

«عایشه» که برای اهل سنت بسیار محترم است در جایی خطاب به پیغمبر اکرم می‌گوید:«من أَغْضَبَک أَغْضَبَهُ اللَّهُ» یا رسول الله چه کسی تو را غضبناک کرده است؟ خدا او را غضبناک کند.

اکثریت صحابه برای ما قابل احترام هستند! دسته دیگری از صحابه که در اکثریت بودند و در رکاب امیرالمؤمنین بودند، به آنان احترام می‌گذاریم و برای ما عزیز هستند. در کتاب «أمالی شیخ طوسی» مجلس 44 وارد شده است که: «شَهِدَ مَعَ عَلِی (عَلَیهِ السَّلَامُ) یوْمَ الْجَمَلِ ثَمَانُونَ مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ» هشتاد نفر از صحابه‌ای که در جنگ بدر شرکت کرده بودند در رکاب امیرالمؤمنین بودند. «وَ أَلْفٌ وَ خَمْسُ مِائَةٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)» و هزار و پانصد نفر از اصحاب پیغمبر در رکاب امیرالمؤمنین در جنگ جمل شرکت کردند. الأمالی؛ طوسی، محمد بن الحسن، ص 726، ح 1527 – 2، [44]

همچنین آقای «ذهبی» در کتاب «تاریخ الإسلام» جلد اول می‌نویسد: «وقال سعید بن جبیر: کان مع علی یوم وقعة الجمل ثمانمائة من الأنصار وأربعمائة ممن شهدوا بیعة الرضوان» سعید بن جبیر می‌گوید: در جنگ جمل هشتصد نفر از انصار و چهارصد نفر از کسانی که در بیعت رضوان شرکت کرده بودند در رکاب امیرالمؤمنین بودند.

دیدگاه امام صادق(سلام الله علیه) پیرامون صحابه! «فَأَخْبِرْنِی عَنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَدَقُوا عَلَی مُحَمَّدٍ أَمْ کذَبُوا» اصحاب رسول اکرم نسبت به پیغمبر اکرم صادق بودند یا کاذب بودند؟ «قَالَ بَلْ صَدَقُوا» فرمود: بله صادق بودند. الکافی؛ کلینی، محمد بن یعقوب، ج 1، ص 65، ح 365

فرمایش دیگری از امام صادق (سلام الله علیه) پیرامون احترام به صحابه! «عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَثْبَتُکمْ عَلَی الصِّرَاطِ أَشَدُّکمْ حُبّاً لِأَهْلِ بَیتِی وَ لِأَصْحَابِی» امام صادق (علیه السلام) از پیغمبر اکرم نقل می‌کند: کسانی که در صراط ثابت قدم می‌مانند و در جهنم نمی‌افتند کسانی هستند که به اهل بیت و اصحاب من محبت زیادی دارند. بحار الأنوار؛ العلامة المجلسی، ج 27، ص 133، ح 128

«کانَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ اثْنَی عَشَرَ أَلْفاً» اصحاب پیغمبر اکرم که قابل احترام ما هستند دوازده هزار نفر هستند. «ثَمَانِیةُ آلَافٍ مِنَ الْمَدِینَةِ وَ أَلْفَانِ مِنْ مَکةَ وَ أَلْفَانِ مِنَ الطُّلَقَاءِ» هشت هزار نفر از این افراد اهل مدینه بودند، دو هزار نفر اهل مکه بودند و دو هزار نفر هم اهل طلقاء بودند.«وَ لَمْ یرَ فِیهِمْ قَدَرِی وَ لَا مُرْجِئٌ وَ لَا حَرُورِی وَ لَا مُعْتَزِلِی» در میان این افراد نه قدری هستند، نه مرجی هستند، نه خوارج هستند و نه معتزلی هستند. «وَ لَا صَاحِبُ رَأْی» این افراد خودرأی نبودند، «کانُوا یبْکونَ اللَّیلَ وَ النَّهَارَ وَ یقُولُونَ اقْبِضْ أَرْوَاحَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَأْکلَ خُبْزَ الْخَمِیرِ» این اصحاب شبانه روز گریه می‌کردند و می‌گفتند: خدایا قبل از اینکه ما دچار انحراف شویم ما را قبض روح کن. الخصال؛ ابن بابویه، محمد بن علی، ج 2، ص 640، ح 15

آیا شیعیان معتقدند که بعد از رحلت پیغمبر، همه اصحاب مرتد شدند!؟ مطلب دیگری که مطرح کردن آن را ضروری می‌دانم، این است که کارشناسان وهابی در برنامه‌ای که شب گذشته داشتند و ما هم گاهی اوقات برای رفع خستگی آن‌ها را نگاه می‌کنیم؛ این است که می‌گویند: "شیعیان گفتند: بعد از رسول الله همه مردم به جز چهار یا پنج نفر کافر شدند."

دیدگاه «عایشه» همسر پیغمبر: «عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ ارْتَدَتِ الْعَرَبُ قَاطِبَةً وَاشْرَأَبَّ النِّفَاقُ» از عایشه نقل شده است: بعد از اینکه رسول الله از دنیا رفت تمام عرب مرتد شدند و نفاق از میان صحابه بلند شد. البدایة والنهایة، المؤلف: أبو الفداء إسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی (المتوفی: 774 هـ)، تحقیق: عبد الله بن عبد المحسن الترکی، الناشر: دار هجر للطباعة والنشر والتوزیع والإعلان، الطبعة: الأولی، 1418 هـ - 1997 م، ج 9، ص 422

دیدگاه «حذیفة» صاحب سر پیغمبر: «فإنه قال کان علی عهد النبی نفاق وقد ذهب ولم یبق إلا کفر بعد إیمان» در زمان پیغمبر اکرم عده‌ای از صحابه منافق بودند، «وقد ذهب ولم یبق إلا کفر بعد إیمان» دوران نفاق هم گذشت و بعد از پیغمبر اکرم غیر از کفر بعد از ایمان چیز دیگری نیست. المحرر الوجیز، المؤلف: أبو محمد عبدالحق بن غالب بن عبدالرحمن ابن تمام بن عطیة المحاربی، ج 5، ص 88، باب 55

دیدگاه «ابوهریره» پُر روایت ترین راوی اهل سنت: «أن أبا هریرة رضی الله عنه تلا:» زمانی که ابوهریره این آیه را تلاوت کرد: (إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجا) منتظر باش که وقتی نصرت و فتح از ناحیه خدا برسد و ببینی که مردم گروه گروه به دین اسلام در می‌آیند.«فقال: "والذی نفسی بیده إن الناس لیخرجون الیوم من دینهم أفواجا کما دخلوا فیه أفواجا"» گفت: قسم به خدایی که جان من در قبضه قدرت اوست امروز مسلمانان دسته دسته از دین بیرون می‌روند همان‌طوری که زمان پیغمبر اکرم دسته دسته وارد دین می‌شدند. مفید المستفید فی کفر تارک التوحید؛ المؤلف: محمد بن عبد الوهاب بن سلیمان التمیمی النجدی (المتوفی: 1206 هـ)، المحقق: إسماعیل بن محمد الأنصاری، الناشر: جامعة الأمام محمد بن سعود، الریاض، المماکة العریبة السعودیة، ج 1، ص 322

دیدگاه پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پیرامون صحابه! «عَنِ النَّبِی قَالَ «لَیرِدَنَّ عَلَی نَاسٌ مِنْ أَصْحَابِی الْحَوْضَ» پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌فرماید: تعدادی از اصحاب من در کنار حوض کوثر بر من وارد می‌شوند، «حَتَّی عَرَفْتُهُمُ اخْتُلِجُوا دُونِی» سپس آن‌ها را از من دور می‌کنند و به طرف جهنم می‌برند. «فَأَقُولُ أَصْحَابِی» من می‌گویم: خدایا آن‌ها اصحاب من بودند چرا از من دور می‌کنید؟ «فَیقُولُ لاَ تَدْرِی مَا أَحْدَثُوا بَعْدَک» خداوند متعال می‌فرماید: پیغمبر نمی‌دانی بعد از تو این افراد چه بدعت‌هایی گذاشتند! صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 21، ص 488، ح 6582

روایاتی که دهان وهابیت را برای همیشه می بندد!!«طُوبَی لَک صَحِبْتَ النَّبِی وَبَایعْتَهُ تَحْتَ الشَّجَرَةِ»خوشا به حالت که از اصحاب پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بودی و در بیعت رضوان حضور داشتی.«فَقَالَ یا ابْنَ أَخِی إِنَّک لاَ تَدْرِی مَا أَحْدَثْنَا بَعْدَهُ» برادرزاده‌ام خبر نداری که بعد از پیغبمبر اکرم چه بدعت‌ها گذاشتیم.صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 14، ص 62، ح 4170

شیوه مبارزاتی امام صادق (علیه السلام) در رویارویی با شبهه‌افکنان: در اینجا دو نکته وجود دارد؛ نکته اول این است که ما روایاتی از امام صادق (علیه السلام) در دست داریم مبنی بر اینکه ایشان شیعیان را برای پاسخگویی به شبهات منافقین و خوارج و نواصب و سایر کسانی که شبهه‌افکنی می‌کنند تشویق و ترغیب کرده است. «عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ بِالثَّغْرِ الَّذِی یلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ یمْنَعُونَهُمْ» علمای شیعه ما مرزدارانی هستند که مراقب شیاطین و عفریت‌ها هستند.«یمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَی ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ یتَسَلَّطَ عَلَیهِمْ إِبْلِیسُ وَ شِیعَتُهُ النَّوَاصِب» و مانع از تسلط شیاطین و نواصب بر آن دسته از شیعیان و جوانان ما که عقیده قوی ندارند می‌شوند. «أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِک مِنْ شِیعَتِنَا کانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْک وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ لِأَنَّهُ یدْفَعُ عَنْ أَدْیانِ مُحِبِّینَا وَ ذَلِک یدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِمْ» هرکسی که در حوزه دفاع از شیعه و پاسخ‌گویی به شبهات کار کند پاداش او از یک میلیون رزمنده و مجاهدی که در میدان جنگ می‌جنگد بالاتر است. زیرا او از دین دوستداران ما دفاع می کند ولی آن دیگری از جسمشان دفاع می کند.بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر، ج 2، ص 5، ح 8

همچنین امام صادق (علیه السلام) در همین کتاب «بحارالانوار» جلد دوم صفحه 10 می‌فرماید: «مَنْ کانَ هَمُّهُ فِی کسْرِ النَّوَاصِبِ عَنِ الْمَسَاکینِ مِنْ شِیعَتِنَا الْمُوَالِینَ لَنَا أَهْلَ الْبَیتِ یکسِرُهُمْ عَنْهُمْ وَ یکشِفُ عَنْ مَخَازِیهِمْ وَ یبَینُ عَوْرَاتِهِمْ» هر کدام از شیعیان ما به دنبال این باشد که کمر خوارج و نواصب را بشکند و از اهلبیت دفاع کند و نواصب را خوار و ذلیل کند و آنان را رسوا کند، «وَ یفَخِّمُ أَمْرَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ جَعَلَ اللَّهُ هِمَّةَ أَمْلَاک الْجِنَانِ فِی بِنَاءِ قُصُورِهِ» خداوند عالم به ازای دفاع از اهلبیت و رسوا کردن وهابیت پلید تکفیری و خوارج و شیاطین در بهشت بهترین قصرها را برای آنان بنا می‌کند و بهترین خانه‌های مجلل را به آنان می‌دهند، «وَ دُورِهِ یسْتَعْمِلُ بِکلِّ حَرْفٍ مِنْ حُرُوفِ حُجَجِهِ عَلَی أَعْدَاءِ اللَّهِ أَکثَرَ مِنْ عَدَدِ أَهْلِ الدُّنْیا أَمْلَاکاً قُوَّةُ کلِّ وَاحِدٍ تَفْضُلُ عَنْ حَمْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ » و هر حرفی که در دفاع از شیعه و پاسخ به شبهات بزنند خداوند عالم به اندازه تمام ثروت مردم دنیا به آن‌ها کرم می‌کند. بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر، ج 2، ص 10، ح 19

فتاوای قابل تأملی از بزرگان اهل سنت! «من تَزَوَّجَ أُمَّهُ آلتی وَلَدَتْهُ» هرکس با مادری که او را به دنیا آورده ازدواج کند، «وَابْنَتَهُ وَأُخْتَه وَجَدَّتَهُ وَعَمَّتَهُ وَخَالَتَهُ وَبِنْتَ أَخِیهِ وَبِنْتَ أُخْتِهِ» یا با دخترش، یا خواهرش، یا مادربزرگش، یا عمه‌اش، یا خاله‌اش، یا دختر برادرش و یا با دختر خواهرش ازدواج کند، «عَالِمًا بِقَرَابَتِهِنَّ منه» در حالی که از رابطه خویشاوندی آنان با خود آگاه است، «عَالِمًا بِتَحْرِیمِهِنَّ علیه» و می‌داند که ازدواج با این خویشاوندان حرام است، «وَوَطِئَهُنَّ کلَّهُنَّ» با این افراد ازدواج کند و همبستر شود «فَالْوَلَدُ لا حق بِهِ» و از آنان صاحب فرزند شد فرزند به خود او تعلق دارد و زنازاده نیست. «وَالْمَهْرُ وَاجِبٌ لَهُنَّ علیه» و مهریه او را هم باید بدهد، «وَلَیسَ علیه إِلاَّ التَّعْزِیرُ» و غیر از تعزیر حکم دیگری ندارد. المحلی، اسم المؤلف: علی بن أحمد بن سعید بن حزم الظاهری أبو محمد، دار النشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ج 11، ص 253، باب 2215

در کتاب «بدائع الصنائع» اثر آقای «کاشانی حنفی» متوفای 587 است. ایشان در جلد هفتم این کتاب همین روایت را می‌آورد و می‌گوید: «إذَا نَکحَ مَحَارِمَهُ أو الْخَامِسَةَ أو أُخْتَ امْرَأَتِهِ فَوَطِئَهَا لَا حَدَّ علیه عِنْدَ أبی حَنِیفَةَ وَإِنْ عَلِمَ بِالْحُرْمَةِ وَعَلَیهِ التَّعْزِیرُ» اگر کسی با محارم خود ازدواج کند و همبستر بشود طبق فتوای ابوحنیفه حد ندارد اگرچه عالم به حرمت هم باشد. بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، اسم المؤلف: علاء الدین الکاسانی، دار النشر: دار الکتاب العربی - بیروت - 1982، الطبعة: الثانیة، ج 7، ص 35، فَصْلٌ وَأَمَّا بَیانُ أَسْبَابِ وجوب‌ها

در صفحه 156 می‌گوید: «وَلاَ یحُدُّونَ واطیء (((واطئ))) الْبَهِیمَةِ» کسی که با حیوان همبستر شود حد ندارد،«وَلاَ الْمَرْأَةَ تَحْمِلُ علی نفس‌ها کلْبًا» همچنین زنی که با سگ همبستر بشود حد ندارد. «وَکلُّ ذلک إبَاحَةُ فَرْجٍ بِالْبَاطِلِ» این زن کار باطلی انجام داده است و نباید خود را در اختیار سگ قرار دهد. «وَلاَ یحُدُّونَ آلتی تزنی وَهِی عَاقِلَةٌ بَالِغَةٌ مُخْتَارَةٌ بِصَبِی لم یبْلُغْ وَیحُدُّونَ الرَّجُلَ إذَا زَنَی بِصَبِیةٍ من سِنِّ ذلک الصَّبِی» زنی که با حیوان همبستر شود و یا سگی را بیاورد و با او همبستر شود حد شامل این عمل او نمی‌شود. المحلی، اسم المؤلف: علی بن أحمد بن سعید بن حزم الظاهری أبو محمد، دار النشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ج 11، ص 156، باب 2179

تفصیل مطالب این برنامه:

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدایی که جان می‌دهد

زبان را به گفتن توان می‌دهد

الهی: (إِیاک نَعْبُدُ وَ إِیاک نَسْتَعِین)

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین (علیهم السلام).

سلام و درود خدمت شما بینندگان عزیز و گرامی «شبکه جهانی ولایت» و همراهان خوب و دوست داشتنی برنامه زنده «حبل المتین»؛ امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشید و هرکجا که هستید زیر سایه قرآن و اهلبیت زندگی سرشار از نور و معنویت داشته باشید.

خیلی خوشحالیم که خداوند متعال بازهم به ما عمر و توفیقی داد و بازهم در این روزها و شب‌های گرم تابستان مهمان خانه‌های شما شدیم. ان‌شاءالله گرمایی شبیه گرمای تابستان همیشه در زندگی شما باشد.

خیلی خوشحال می‌شویم تا از طریق راه‌های ارتباطی که آقای کیا زحمت کشیدند برای زیرنویس کردند با ما ارتباط برقرار کنید. سامانه پیام کوتاه ما «30001203» که در ذهن شریف و مبارک شما هست، برای عزیزانی است که از ایران اسلامی بیننده برنامه ما هستند.

شماره‌های دیگری هم در اختیار شما قرار دارد و در فضای مجازی از طریق برنامه‌های واتس آپ، تلگرام و وایبر می‌توانید به ما پیام بدهید و ما با افتخار پذیرای پیام‌های شما هستیم.

اگر از عشق و ارادت و محبتتان به ساحت نورانی و ملکوتی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برای ما بگویید خیلی خوشحال می‌شویم و بسیار لذت می‌بریم.

اگر در ذهن شریفتان باشد به مناسبت ایام شهادت ششمین امام همام شیعیان امام جعفر صادق پنج‌شنبه شب در برنامه زنده «حبل المتین» که به صورت ویژه با نام «عش قلم» تقدیم شد بحثی را در خصوص شخصیت نورانی و بافضیلت شیخ الأئمه امام صادق آغاز کردیم.

بحث جلسه گذشته ما در خصوص شخصیت نورانی امام صادق (علیه السلام) ناتمام ماند؛ به همین جهت به شما قول دادیم در برنامه بعدی «حبل المتین» این موضوع را ادامه بدهیم.

قرار است امشب این بحث را با حضور استاد بزرگوارمان حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی ادامه بدهیم. استاد سلام علیکم و رحمة الله:

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این کره خاکی بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفا و با طراوت خانواده خودشان قرار دادند خالصانه‌ترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت بیش از پیش تقدیم می‌کنم.

خدا را به آبروی امام صادق (علیه السلام) سوگند می‌دهم فرج فرزند بزرگوارش مولای ما بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) را نزدیک نموده و همه ما و شما گرامیان را از یاران باوفا و از سربازان مخلص و فداکار آن بزرگوار قرار بدهد.

خدا را به آبروی امام صادق قسم می‌دهم رفع گرفتاری از همه گرفتاران به ویژه ما و شما عزیزان بنماید، حوائج همه ما و شما را به آبروی امام صادق (علیه السلام) برآورده کند، دعاهای ما را به اجابت مقرون کند ان‌شاءالله.

مجری:

ان‌شاءالله؛ چقدر خوب است که همیشه در برنامه زنده «حبل المتین» ابتدا و انتهای برنامه از زبان حاج آقا دعا داریم و در اواسط برنامه مباحث علمی مطرح می‌شود. ان‌شاءالله این دعاها به درجه استجابت می‌رسد و دل شما دوستان خوب بیننده خوش می‌شود.

هرکجا که هستید ان‌شاءالله دلتان خوش باشد و دلتان سبز و سرتان آبی آسمانی باشد و هیچ‌وقت سختی‌ها و مشکلات دل مهربان شما را نرنجاند.

ما در گذشته مباحثی در مورد امام صادق (علیه السلام) و جایگاه ایشان مطرح کردیم، به دلیل اینکه بحث ما ناتمام ماند قول دادیم در این برنامه بحث را ادامه بدهیم.

استاد یکی از شبهاتی که وهابیت تکفیری مطرح می‌کنند این است که شیعه به صحابه سب و شتم می‌کند، آنان توهین‌ها و جسارت‌ها را به شیعیان منتسب می‌کنند؛ حال آنکه رئیس مذهب ما وجود نازنین امام صادق (علیه السلام) کاملاً با این موضوع مخالف بودند.

می‌خواهیم شما نظر امام صادق (علیه السلام) به عنوان محور و رئیس مذهب بفرمایید؛ همچنین فقهای بزرگ شیعه نسبت به صحابه چه نظری داشتند؟!

دیدگاه ائمه (علیهم السلام) در نحوه برخورد با صحابه!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر.

فرمایش حضرت‌عالی فرمایش خوب و زیبایی است که واقعاً امروز بحث در این رابطه ضروری است. امروزه وهابیت تکفیری تلاش می‌کنند با نقل بعضی از مطالب یا بعضی از روایات ضعیف در کتب شیعیان، میان شیعه و سنی اختلاف ایجاد کنند.

امروزه در این بحرانی که در کشورهای اسلامی به وجود آمده، وهابیت تلاش می‌کنند برای داعش نیرو جمع کنند و در اصل خواسته آنان این است. این افراد اجیر شده و مزدور هستند و هدفی غیر از این ندارند.

اگر کسی به شبکه‌های وهابی زنگ می‌زند و درخواست بررسی سندی دارد، شروع به توهین کردن می‌کنند و اهانت و جسارت می‌کنند.

من در برنامه‌های گذشته هم عرض کردم عزیزان شیعه که برنامه ما را می‌بینند، اگر توانایی علمی کافی ندارند با این شبکه‌های شیطانی تماس نگیرند. عزیزان می‌توانند برنامه‌های «شبکه جهانی ولایت» را گوش کنند و به صورت مستدل و مستند با آنان صحبت کنند.

عزیزان شیعه که با شبکه‌های وهابی تماس می‌گیرند قطعاً هدف مقدسی دارند و می‌خواهند از شیعه دفاع کند؛ اما زمانی که نمی‌تواند پاسخ آنان را بدهند آبروی شیعیان و مکتب امام صادق (علیه السلام) را می‌برند.

ما بارها مطرح کردیم کسی که الفبای مبانی شیعه را بلد نیست غلط می‌کند به این شبکه‌های شیطانی زنگ می‌زند که از تماس شما به عنوان وسیله‌ای برای تضعیف مذهب شیعه استفاده کنند.

امام عسکری (علیه السلام) فرمود: آن دسته از شیعیان ما که با مخالفین بحث می‌کنند و توانایی علمی ندارند

«فَذَلِک حَرَامٌ عَلَی شِیعَتِنَا أَنْ یصِیرُوا فِتْنَةً عَلَی ضُعَفَاءِ إِخْوَانِهِمْ وَ عَلَی الْمُبْطِلِین»

شیعیان ما کار خلاف شرع انجام می‌دهند و این باعث می‌شود یک دسته از جوانان شیعه که اطلاعات بالایی ندارند دچار فتنه شوند.

بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر، ج 2، ص 125، ح 2

خلاف شرع و حرام است؛ ما بارها این مطلب را گفتیم برای شخصی که توانایی بحث ندارد رفتن روی خط شیاطین خلاف شرع و حرام است.

این عزیزان باید اول الفبای مبانی شیعه را یاد بگیرند؛ یا حداقل باید با کارشناسان «شبکه جهانی ولایت» تماس بگیرند و اول مطالب مورد نظر خودشان را از کارشناسان ما بپرسند و پاسخ درست را از دوستان ما بشنوند.

دوستان ما تمام وقت در اختیار شما عزیزان شیعه هستند. کارشناسان وهابی از مناظره با کارشناسان شیعه مثل سگ فرار می‌کنند؛ زیرا می‌دانند آمدن به مناظره مساوی با رسوا شدن آنان است و منافع سرازیر شده از عربستان سعودی به خانه‌های آنان قطع می‌شود.

بنابراین کارشناسان وهابی به دنبال این هستند که شیعیان ناوارد را سؤال‌پیچ کنند. همان‌طوری که حضرت‌عالی اشاره کردید این افراد به دنبال این هستند که بگویند: کار شیعیان سب و شتم و ارتداد صحابه است.

من دو نکته را خدمت بینندگان عزیز عرض می‌کنم و از عزیزان شیعه و جوانانی که عشق اهلبیت (علیهم السلام) دارند و می‌خواهند روی خط شیاطین بروند تقاضا می‌کنم به این مطالب خوب دقت کنند.

دیدگاه امام صادق(سلام الله علیه) در زمینه برخورد با اهل سنت:

ما جلسه گذشته هم عرض کردیم زمانی که از امام صادق (علیه السلام) سؤال می‌کنند: یابن رسول الله! برخورد ما با اهل سنت چگونه باشد؟! فرمودند:

«تَنْظُرُونَ إِلَی أَئِمَّتِکمُ الَّذِینَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا یصْنَعُونَ»

فرمودند: ببینید امامان شما با اهل سنت چه برخوردی دارند و شما هم از ائمه الگو بگیرید.

«فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَیعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ یشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ یقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیهِمْ وَ یؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیهِمْ»

والله قسم زمانی که اهل سنت مریض می‌شوند امامان شما به عیادت آنان می‌روند، زمانی که از دنیا می‌روند در تشییع جنازه آنان شرکت می‌کنند، زمانی که در محکمه احتیاج به شهادت دارند برای آنان شهادت می‌دهند، اگر اهل سنت امانتی به دست امامان شما بسپارند برای آنان امانت داری می‌کنند.

الکافی؛ کلینی، محمد بن یعقوب، ج 2، ص 636، ح 4

اگر در حق این روایت نگوییم «صحیحه اعلایی» است، حتماً «صحیحه» است. این سیره و روش ائمه طاهرین بوده است.

امام صادق (علیه السلام) در حدیث بعدی به «زید شحام» می‌فرماید:

«اقْرَأْ عَلَی مَنْ تَرَی أَنَّهُ یطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یأْخُذُ بِقَوْلِی السَّلَامَ وَ أُوصِیکم»

به شیعیانی که از ما حرف شنوی دارند و از ما اطاعت می‌کنند سلام برسانید و بگویید:

«صِلُوا عَشَائِرَکمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُم فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّی الْأَمَانَة»

در تشییع جنازه اهل سنت حاضر شوید، مریض‌هایشان را عیادت کنید، حقوقشان را ادا کنید، برخوردتان با آنان برخورد خوبی باشد.

«وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِی فَیسُرُّنِی ذَلِک»

اگر این کار را کردید می‌گویند: این تربیت شده مکتب امام صادق است و این کار شما ما را خوشحال می‌کند.

«وَ یدْخُلُ عَلَی مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَر»

قلب من از برخورد خوب شما با اهل سنت شاد می‌شود و می‌گویند: امام صادق این افراد را خوب تربیت کرده است.

الکافی؛ کلینی، محمد بن یعقوب، ج 2، ص 636، ح 5

این روایت را من یا مرجع تقلید خاصی نگفته‌ایم؛ بلکه فرمایش امام صادق (علیه السلام) خطاب به شیعیان در مقام برخورد با اهل سنت است. اگر می‌خواهید امام زمان خودتان را خوشحال کنید به فرمایش آنان عمل کنید.

این روایت را امام صادق (علیه السلام) که در سال 114 به امامت رسیده و سال 148 به شهادت رسیده است فرموده است؛ به عبارتی این روایت مربوط به قرن دوم هجری است و به دیروز یا امروز تعلق ندارد.

کتاب «کافی» اثر آقای «کلینی» متوفای 329 هجری است و کتاب «کلینی» کتابی نیست که خودش نوشته باشد؛ روایاتی که در کتاب «کافی» جمع آوری شده روایاتی است که زمان ائمه طاهرین (علیهم السلام) به رشته تحریر درآمده است.

در حقیقت آقای «کلینی» اصول 400 گانه‌ای که در زمان ائمه طاهرین نوشته شده بود و از اصحاب امیرالمؤمنین تا اصحاب امام عسکری (علیه السلام) باقی مانده بود را به صورت خلاصه و مهذب شده در کتاب «کافی» جمع آوری کرده است.

در مورد دیدگاه امام صادق (علیه السلام) نسبت به صحابه قبلاً هم مباحثی را بیان کردیم که برخورد حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) با صحابه چگونه بوده است.

دیدگاه امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) پیرامون صحابه:

امیرالمؤمنین در «نهج البلاغه» خطبه 97 خطاب به اصحاب می‌فرمایند:

«لَقَدْ رَأَیتُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ فَمَا أَرَی أَحَداً یشْبِهُهُمْ مِنْکمْ»

من اصحاب پیغمبر اکرم را دیدم و هیچکدام از شما شبیه اصحاب پیغمبر اکرم نیستید.

«لَقَدْ کانُوا یصْبِحُونَ شُعْثاً غُبْراً وَ قَدْ بَاتُوا سُجَّداً وَ قِیاماً یرَاوِحُونَ‌»

آن‌ها شب تا صبح مشغول عبادت بودند، در اثر عبادت آثار خستگی در سیمای آنان معلوم بود و شب تا صبح در سجده و قیام بودند.

«بَینَ جِبَاهِهِمْ وَ خُدُودِهِمْ وَ یقِفُونَ عَلَی مِثْلِ الْجَمْرِ مِنْ ذِکرِ مَعَادِهِمْ»

زمانی که می‌خواستند بخوابند با ذکر خداوند می‌خوابیدند.

نهج البلاغة؛ شریف الرضی، خطبه 97

این سخن امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است؛ در این مورد از ایشان ده‌ها روایت موجود است.

دیدگاه امام سجاد(سلام الله علیه) پیرامون صحابه:

امام سجاد (علیه السلام) در کتاب «صحیفه سجادیه» مطالبی بیان فرمودند. این مطالب را نقل می‌کنیم تا هم برای شیعیان تندرو حجت باشد، هم برای کارشناسان وهابی! کارشناسان شبکه‌های وهابی که اصلاً معلوم نیست نسب دارند یا نه نسبت به ائمه طاهرین (علیهم السلام) و شیعیان جسارت می‌کنند.

امام سجاد (علیه السلام) در کتاب «صحیفه سجادیه» صفحه 43 می‌فرمایند:

«اللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً الَّذِینَ أَحْسَنُوا الصَّحَابَةَ وَ الَّذِینَ أَبْلَوُا الْبَلَاءَ الْحَسَنَ فِی نَصْرِهِ»

خدایا اصحاب پیغمبر کسانی که حق صحابه بودن را ادا کردند و در نصرت پیغمبر بلاها و مصائب را تحمل کردند.

الصحیفة السجادیة؛ ص 43

ببینید این سخن امام سجاد (علیه السلام) است؛ همچنین در کتاب «بحارالانوار» جلد 87 چاپ بیروت روایتی وارد شده که می‌گوید:

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیینَ وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِینَ وَ عَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ»

بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر، ج 87، ص 188، ح 27

مطلب را از این بهتر و بالاتر بیان کنند؟!

همچنین کتاب «مصباح المتهجد» اثر «شیخ طوسی» متوفای 460 است و این کتاب نزدیک به هزار سال قبل نوشته شده است. ایشان در این کتاب می‌نویسند:

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیتِهِ الطَّیبِینَ وَ عَلَی أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَ عَلَی أَزْوَاجِهِ الْمُطَهَّرَاتِ»

مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، ج 1، ص 222، باب دُعَاءٌ آخَرُ مِنْ رِوَایةِ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ فِی أَعْقَابِ الصَّلَوَات

این مطالب چیست؟! آقایان کارنشناسان شبکه‌های شیطانی که دائماً همانند خرمگس به دنبال این هستند که روایت ضعیف و اهانتی وجود دارد که به مردم نشان بدهند، این مطالب را مشاهده کنند! حداقل بگویید: "در کتب شیعه این روایات هم وارد شده است."

ما عدالت همه صحابه را قبول نداریم!

افرادی که وحدت را مطرح می‌کنند و به صحابه احترام دارند بدانند که ما همه صحابه را عادل نمی‌دانیم، بلکه دیدگاه قرآن کریم هم این مطلب را اثبات می‌کند. قرآن کریم به صراحت می‌فرماید:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا)

هان ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر فاسقی خبری برایتان آورد تحقیق کنید.

سوره حجرات (49): آیه 6

یا در جای می‌فرماید:

(إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِینا)

خدا آن کسانی را که او و پیامبرش را اذیت می‌کنند، در دنیا و آخرت لعنت کرده، و عذابی خوار کننده برای ایشان مهیا نموده.

سوره احزاب (33): آیه 57

کاملاً مشخص است و تمام مفسرین گفتند: این آیه در حق صحابه‌ای که جزو «عشره مبشره» هستند، نازل شده است. ما صحابه را به دو دسته تقسیم کردیم: اصحابی که عادل بودند، اصحابی که تابع پیغمبر اکرم بودند، صحابی که با رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) مخالفت نکردند که به تعبیر شیخ طوسی ما از آنان انتظار شفاعت داریم.

اصحابی که خون به دل پیغمبر اکرم کردند، اصحابی که با مخالفتشان باعث شدند 70 تن از عزیزان پیغمبر اکرم در جنگ احد به شهادت رسیدند، صحابه‌ای که در برابر سخن پیغمبر اکرم می‌ایستادند که به تعبیر پیغمبر اکرم معصیت کار بودند؛ این افراد را عادل نمی‌دانیم.

شخص پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) در این افراد را معصیت کار خطاب می‌کند، ما هم نمی‌توانیم بگوییم پیغمبر اکرم نستجیر بالله اشتباه کرده است!!

در ماجرای صلح حدیبیه «ام سلمه» نقل می‌کند: زمانی که پیغمبر اکرم فرمودند از احرام بیرون بیایید و قربانی بکشید یک نفر سخن پیغمبر اکرم را قبول نکرد، پیغمبر اکرم ناراحت شدند و نزد ام سلمه آمدند.

ام سلمه از رسول گرامی اسلام پرسیدند: یا رسول الله! چه کسی تو را غضبناک کرده است؟! خدا او را وارد آتش جهنم کند! ما نمی‌توانیم بگوییم أم المؤمنین «ام سلمه» اشتباه کرده است.

در ماجرای حج زمانی که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) به اصحاب فرمودند: "از احرام بیرون بیایید"، نستجیر بالله پیغمبر اکرم را مسخره کردند و مطالبی گفتند که من حتی از بیان آن هم شرم می‌کنم.

«عایشه» که برای اهل سنت بسیار محترم است در جایی خطاب به پیغمبر اکرم می‌گوید:

«من أَغْضَبَک أَغْضَبَهُ اللَّهُ»

یا رسول الله چه کسی تو را غضبناک کرده است؟ خدا او را غضبناک کند.

نیل الأوطار، المؤلف: محمد بن علی الشوکانی (المتوفی: 1250 هـ)، تحقیق: عصام الدین الصبابطی، الناشر: دار الحدیث، مصر، الطبعة: الأولی، 1413 هـ - ج 4، ص 388، ح 1876

یهودیان و نصاری و منافقین نبودند که با پیغمبر اکرم در مراسم حج شرکت کردند، بلکه اصحاب و اطرافیان رسول الله بودند. ما این افراد را عادل نمی‌دانیم؛ البته این دسته از صحابه در اقلیت بودند.

اکثریت صحابه برای ما قابل احترام هستند!

دسته دیگری از صحابه که در اکثریت بودند و در رکاب امیرالمؤمنین بودند، به آنان احترام می‌گذاریم و برای ما عزیز هستند. در کتاب «أمالی شیخ طوسی» مجلس 44 وارد شده است که:

«شَهِدَ مَعَ عَلِی (عَلَیهِ السَّلَامُ) یوْمَ الْجَمَلِ ثَمَانُونَ مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ»

هشتاد نفر از صحابه‌ای که در جنگ بدر شرکت کرده بودند در رکاب امیرالمؤمنین بودند.

«وَ أَلْفٌ وَ خَمْسُ مِائَةٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)»

و هزار و پانصد نفر از اصحاب پیغمبر در رکاب امیرالمؤمنین در جنگ جمل شرکت کردند.

الأمالی؛ طوسی، محمد بن الحسن، ص 726، ح 1527 – 2، [44]

همچنین آقای «ذهبی» در کتاب «تاریخ الإسلام» جلد اول می‌نویسد:

«وقال سعید بن جبیر: کان مع علی یوم وقعة الجمل ثمانمائة من الأنصار وأربعمائة ممن شهدوا بیعة الرضوان»

سعید بن جبیر می‌گوید: در جنگ جمل هشتصد نفر از انصار و چهارصد نفر از کسانی که در بیعت رضوان شرکت کرده بودند در رکاب امیرالمؤمنین بودند.

«شهد مع علی یوم الجمل مائة وثلاثون بدریا وسبعمائة من أصحاب النبی صلی الله علیه و سلم»

صد و سی نفر از بدریون و هفتاد نفر از اصحاب رسول الله در رکاب امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بودند.

«وقتل بینهما ثلاثون ألفا»

و سی هزار نفر در جنگ جمل کشته شدند.

تاريخ الإسلام؛ اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي، دار النشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م، الطبعة : الأولى، تحقيق: د. عمر عبد السلام تدمرى؛ ج 3، ص 484

آقای «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد یک تعبیری با این مضمون دارد:

«وکان ممن شهد صفین مع علی من أصحاب بدر سبعة وثمانون رجلاً»

افرادی که در جنگ صفین با علی بودند هشتاد و هفت نفر از اصحاب بدر بودند،

«منهم سبعة عشر من المهاجرین، وسبعون من الأنصار»

هفده نفر از مهاجرین و هفتاد نفر از انصار بودند،

«وشهد معه من الأنصار ممن بایع تحت الشجرة وهی بیعة الرضوان من المهاجرین والأنصار من أصحاب رسول الله تسعمائة»

همچنین از انصار و بیعت رضوان از مهاجرین و انصار نهصد نفر در رکاب امیرالمؤمنین بودند.

«وکان جمیع من شهد معه من الصحابة ألفینا وثمانمائة»

جمیعاً دو هزار و هشتصد نفر از اصحاب رسول الله در رکاب امیرالمؤمنین بودند.

مروج الذهب، اسم المؤلف: أبو الحسن علی بن الحسین بن علی المسعودی (المتوفی: 346 هـ)، ج 1، ص 314، باب ذکر نسبه ولمع من أخباره وسیره

همه این اصحاب در نزد ما مقدس و محترم هستند و ما برای این افراد نزد خداوند عالم طلب مقام عالی می‌کنیم و از این اصحاب توقع شفاعت داریم.

هرزه‌گویان شبکه‌های وهابی که می‌گویند: "شیعیان گفته‌اند: بعد از رسول اکرم همه افراد به غیر از سه نفر کافر شدند." جواب این مطالب و روایات را بدهند.

اگر شما واقعاً خرمگس نیستید این مطالب را بخوانید و بگویید: در کتب شیعیان این مطالب هم وارد شده است. آقایان شیعه که حرف ما را گوش می‌دهید این مطالب را هم گوش کنید!!

مجری:

استاد شاید توقعشان این است همان کسانی که صحابه بودند و در مقابل امیرالمؤمنین در جنگ جمل و صفین و نهروان ایستادند را عادل بشماریم؛ درصورتی‌که این توقع بی‌جایی است.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

بله این توقع بیجایی است. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:

«یا عَلِی حَرْبُک حَرْبِی وَ حَرْبِی حَرْبُ اللَّهِ »

ای علی جنگ با تو، جنگ با من است و جنگ با من، جنگ با خداست.

بحارالأنوار، مجلسی محمد باقر، ج 26، ص 348، ح 216

«قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: «مَنْ فَارَقَنِی فَقَدْ فَارَقَ اللَّهَ وَ مَنْ فَارَقَ عَلِیاً فَقَدْ فَارَقَنِی»

پیغمبر فرمود هر کس از من جدا شود، از خداوند جدا شده است. و هر کس از علی جدا شود، از من جدا شده است.

المستدرك على الصحيحين ، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا؛ ج3، ص 133، ح 4624

ما نه تنها برای این دسته از اصحاب طلب مغفرت نمی‌کنیم، بلکه آن‌ها را طبق روایات متواترمان اشخاصی منحرف می‌دانیم. کاملاً مشخص است که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به دستور پیغمبر اکرم با ناکثین و مارقین و قاسطین جنگیده است.

خیلی عجیب است؛ ما اشخاص وهابی که نسب مشخصی ندارند، پرسیدیم: اگر در زمان جنگ صفین بودید در سپاه علی (علیه السلام) می‌رفتید یا در سپاه معاویه می‌رفتید؟! می‌گوید: در سپاه علی (علیه السلام) می‌رفتم.

سپس زمانی که از ایشان پرسیدیم: اگر در سپاه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بودید و امیرالمؤمنین دستور می‌داد معاویه را بکش آیا معاویه بهشتی را می‌کشتید یا معاویه جهنمی را می‌کشتید؟! جوابی نداشت بگوید!! ما این سؤال را هزار بار پرسیدیم اما جوابی ندارند.

اگر معاویه را کشتید و او مؤمن اهل بهشت است:

(وَ مَنْ یقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فی‌ها)

و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد جزایش جهنم است که جاودانه در آن باشد.

سوره نساء (4): آیه 93

و اگر کافر و بی دین است چرا می‌گویید: "معاویه (رضی الله عنه)؟!" آن‌ها با کمال وقاحت می‌گویند: خون تمام کسانی که در جنگ جمل و صفین کشته شدند به عهده علی (علیه السلام) است.

اگر خونش به عهده علی (علیه السلام) است تو با پدر و مادرت غلط می‌کنی در صف علی (علیه السلام) بیایی!! بنابراین اگر بخواهی در صف امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بیایی خون آنان به گردن تو هم هست.

وهابی‌ها به قدری نامربوط صحبت می‌کنند که کاملاً مشخص است به نوعی می‌خواهند عداوت و دشمنی خودشان را با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اثبات کنند. آدم حیران می‌ماند این افراد چگونه بشری هستند!

ما یقین داریم اگر امروز امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) زنده بشود و معاویه در مقابل ایشان قرار بگیرد تمام این افراد در صف معاویه قرار می‌گیرند و با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‌جنگند!!

والله اگر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بگوید: "قبر معاویه را خراب کنید!" همه در برابر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شمشیر می‌کشند و در این مورد هیچ شک و شبهه‌ای نداریم.

«علوش» خبیث که به درک واصل شد رسماً اعلام کرد: ما می‌خواهیم در شام حکومت بنی امیه تأسیس کنیم. او به طور علنی اعلام کرد: ما به خون شیعیان تشنه هستیم و خون شما را می‌ریزیم.

دیدگاه امام صادق(سلام الله علیه) پیرامون صحابه!

در کتاب «کافی» جلد اول صفحه 65 از امام صادق (علیه السلام) سؤال می‌کنند:

«فَأَخْبِرْنِی عَنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَدَقُوا عَلَی مُحَمَّدٍ أَمْ کذَبُوا»

اصحاب رسول اکرم نسبت به پیغمبر اکرم صادق بودند یا کاذب بودند؟

«قَالَ بَلْ صَدَقُوا»

فرمود: بله صادق بودند.

الکافی؛ کلینی، محمد بن یعقوب، ج 1، ص 65، ح 365

این روایت از امام صادق است؛ روایت هم هیچ مشکل سندی ندارد و نظر امام صادق (علیه السلام) این است. همچنین «علامه مجلسی» در کتاب «مراة العقول» جلد اول صفحه 216 می‌گوید:

«الحدیث الثالث: حسن»

حدیث سوم معتبر است

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول؛ مجلسی، محمد باقر، ج 1، ص 216، ح 4

روایت حسن از دیدگاه ما با روایت صحیح در عمل هیچ تفاوتی ندارد؛ همان‌طور که نسبت به آنان هم همین‌طور است. تمام راویان این روایت هم بررسی شده است و همگی ثقه هستند.

در کتاب «صحیفه صادقیه» اثر مرحوم «باقر شریف قرشی» صفحه 248 امام صادق (علیه السلام) نسبت به صحابه می‌فرماید:

«صل علی محمد عبدک ورسولک، وعلی آله وأصحابه المنتجبین»

الصحیفة الصادقیة؛ الشیخ باقر شریف القرشی، ص 248، باب 10

این سخن امام صادق (علیه السلام) نسبت به صحابه است؛ امام صادق (علیه السلام) که می‌فرماید:

«ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ النَّبِی إِلَّا ثَلَاثَةَ نَفَر»

بعد از رحلت پیغمبر همه اصحاب مرتد شدند به غیر از سه نفر

بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر، ج 34، ص 274، ح 1017

این صلوات را نیز بر اصحاب پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرستاده است.

همچنین در «کافی» جلد 2 صفحه 41 می‌فرماید:

«وَ قَالَ وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»

خداوند فرمود پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار و آنها كه به نيكى از آنها پيروى كردند، خداوند از آنها خشنود و آنها (نيز) از او خشنود شدند.

سپس می‌فرمایند:

«فَبَدَأَ بِالْمُهَاجِرِینَ الْأَوَّلِینَ عَلَی دَرَجَةِ سَبْقِهِمْ»

خداوند عالم سابقون اولین را در قرآن برطبق درجات سبقت آنان به ایمان به پیغمبر اکرم مدح کرده است.

«ثُمَّ ثَنَّی بِالْأَنْصَارِ»

مرتبه دوم از انصار مدح کرده است،

«ثُمَّ ثَلَّثَ بِالتَّابِعِینَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ»

و مرتبه سوم کسانی که از مهاجرین و انصار به خوبی تبعیت می‌کنند.

«فَوَضَعَ کلَّ قَوْمٍ عَلَی قَدْرِ دَرَجَاتِهِمْ وَ مَنَازِلِهِمْ عِنْدَهُ »

خداوند متعال هرکسی را به اندازه درجات و جایگاهش مدح کرده است.

الكافي؛ كلينى، محمد بن يعقوب‏، ج 2، ص 41، بَابُ السَّبْقِ إِلَى الْإِيمَان‏، ح 1

خداوند متعال کسانی که درجات و منازلی داشتند را مدح کرده است و کسانی که درجات و منازلی نداشتند فاسق هستند. اصحابی که مصداق بارز آیه شریفه:

(إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا)

اگر فاسقی خبری برایتان آورد تحقیق کنید.

سوره حجرات (49): آیه 6

هستند؛ همچنین اصحابی که مصداق بارز آیه شریفه:

(وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیها وَ تَرَکوک قائِما)

و چون در بین نماز از تجارت و لهوی با خبر می‌شوند به سوی آن متفرق گشته تو را در حال خطبه سر پا رها می‌کنند.

سوره جمعه (62): آیه 11

قطعاً امام صادق برای این اصحاب طلب مغفرت نمی‌کنند!

لذا ما می‌بینیم در کتاب «بحارالانوار» جلد 22 روایت زیبایی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده است که حضرت فرمودند:

«أُوصِیکمْ بِأَصْحَابِ نَبِیکم»

توصیه می‌کنم به اصحاب پیغمبر اکرم احترام بگذارید.

«لَا تَسُبُّوهُمْ»

به آنان ناسزا نگویید.

«وَ هُمُ الَّذِینَ لَمْ یحْدِثُوا بَعْدَهُ حَدَثاً»

کسانی که بعد از پیغمبر اکرم گرفتار بدعت نشدند،

«وَ لَمْ یؤْوُوا مُحْدِثاً»

و بدعت‌گزاران را پناه ندادند.

«فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَوْصَی بِهِم»

پیغمبر اکرم وصیت کرده است به این افراد احترام بگذارید.

بحار الأنوار؛ العلامة المجلسی، ج 22، ص 306، ح 4

این مطالب هم در کتاب «بحارالانوار» وجود دارد؛ وهابیت چرا این مطالب را مطرح نمی‌کنند؟!

فرمایش دیگری از امام صادق (سلام الله علیه) پیرامون احترام به صحابه!

در همین کتاب جلد 27 می‌نویسد:

«عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَثْبَتُکمْ عَلَی الصِّرَاطِ أَشَدُّکمْ حُبّاً لِأَهْلِ بَیتِی وَ لِأَصْحَابِی»

امام صادق (علیه السلام) از پیغمبر اکرم نقل می‌کند: کسانی که در صراط ثابت قدم می‌مانند و در جهنم نمی‌افتند کسانی هستند که به اهل بیت و اصحاب من محبت زیادی دارند.

بحار الأنوار؛ العلامة المجلسی، ج 27، ص 133، ح 128

این مطالب هم از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است. همچنین در کتاب «خصال» اثر «شیخ صدوق» از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که:

«کانَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ اثْنَی عَشَرَ أَلْفاً»

اصحاب پیغمبر اکرم که قابل احترام ما هستند دوازده هزار نفر هستند.

«ثَمَانِیةُ آلَافٍ مِنَ الْمَدِینَةِ وَ أَلْفَانِ مِنْ مَکةَ وَ أَلْفَانِ مِنَ الطُّلَقَاءِ»

هشت هزار نفر از این افراد اهل مدینه بودند، دو هزار نفر اهل مکه بودند و دو هزار نفر هم اهل طلقاء بودند.

«وَ لَمْ یرَ فِیهِمْ قَدَرِی وَ لَا مُرْجِئٌ وَ لَا حَرُورِی وَ لَا مُعْتَزِلِی»

در میان این افراد نه قدری هستند، نه مرجی هستند، نه خوارج هستند و نه معتزلی هستند.

«وَ لَا صَاحِبُ رَأْی»

این افراد خودرأی نبودند،

«کانُوا یبْکونَ اللَّیلَ وَ النَّهَارَ وَ یقُولُونَ اقْبِضْ أَرْوَاحَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَأْکلَ خُبْزَ الْخَمِیرِ»

این اصحاب شبانه روز گریه می‌کردند و می‌گفتند: خدایا قبل از اینکه ما دچار انحراف شویم ما را قبض روح کن.

الخصال؛ ابن بابویه، محمد بن علی، ج 2، ص 640، ح 15

این فرمایش هم از امام صادق (علیه السلام) است، اما از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) هم روایات فراوانی وجود دارد.

آیا شیعیان معتقدند که بعد از رحلت پیغمبر، همه اصحاب مرتد شدند!؟

مطلب دیگری که مطرح کردن آن را ضروری می‌دانم، این است که کارشناسان وهابی در برنامه‌ای که شب گذشته داشتند و ما هم گاهی اوقات برای رفع خستگی آن‌ها را نگاه می‌کنیم؛ این است که می‌گویند:

"شیعیان گفتند: بعد از رسول الله همه مردم به جز چهار یا پنج نفر کافر شدند."

یک شخص شیعه بی‌سواد هم با آنان تماس می‌گیرد و می‌گوید: این مطلب در کتب اهل سنت هم وجود دارد، آن‌ها می‌گویند: یک روایت به ما نشان بدهید که نشان از ارتداد صحابه دارد. این بنده خدا هم اطلاع ندارد و می‌گوید: من اطلاعات حدیثی ندارم!!

خوب اگر اطلاعات ندارید اشتباه می‌کنید با شبکه‌های وهابی تماس می‌گیرید. برادر عزیزم! اگر از این کار توبه نکنید والله فردای قیامت گرفتار هستید. بیننده‌ای که دیشب با شبکه‌های وهابی تماس گرفته بودید، اگر دفعه بعد خواستید زنگ بزنید این روایت را به آنان بگویید:

دیدگاه «عایشه» همسر پیغمبر:

کتاب «البدایة و النهایة» اثر «ابن کثیر دمشقی» متوفای 774 شاگرد «ابن تیمیه» متوفای 728 است. این کتاب با تحقیق «دکتر ترکی» از علمای بزرگ عربستان سعودی است که در جلد 9 روایتی از عایشه نقل می‌کند و می‌گوید:

«عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ ارْتَدَتِ الْعَرَبُ قَاطِبَةً وَاشْرَأَبَّ النِّفَاقُ»

از عایشه نقل شده است: بعد از اینکه رسول الله از دنیا رفت تمام عرب مرتد شدند و نفاق از میان صحابه بلند شد.

البدایة والنهایة، المؤلف: أبو الفداء إسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی (المتوفی: 774 هـ)، تحقیق: عبد الله بن عبد المحسن الترکی، الناشر: دار هجر للطباعة والنشر والتوزیع والإعلان، الطبعة: الأولی، 1418 هـ - 1997 م، ج 9، ص 422

اگر در کتب شیعیان نقل شده است بعد از رسول الله چهار یا پنج نفر مسلمان باقی ماندند، کتب اهل سنت تمام مردم عرب را بعد از رسول الله کافر معرفی می‌کند. این روایات نشانگر چیست؟!

دیدگاه «حذیفة» صاحب سر پیغمبر:

همچنین «ابن عطیه» در کتاب «المحرر الوجیز» از «حذیفه» نقل می‌کند:

«فإنه قال کان علی عهد النبی نفاق وقد ذهب ولم یبق إلا کفر بعد إیمان»

در زمان پیغمبر اکرم عده‌ای از صحابه منافق بودند،

«وقد ذهب ولم یبق إلا کفر بعد إیمان»

دوران نفاق هم گذشت و بعد از پیغمبر اکرم غیر از کفر بعد از ایمان چیز دیگری نیست.

المحرر الوجیز، المؤلف: أبو محمد عبدالحق بن غالب بن عبدالرحمن ابن تمام بن عطیة المحاربی، ج 5، ص 88، باب 55

او به صراحت می‌گوید: صحابه مؤمن بودند اما بعد از ایمان آوردن کفر به سراغ صحابه آمد. مطلب از این واضح‌تر بیان کنیم؟! بفرمایید جواب این روایات را بدهید!

دیدگاه «ابوهریره» پُر روایت ترین راوی اهل سنت:

در کتاب «مفید المستفید فی کفر تارک التوحید» اثر «محمد بن عبدالوهاب» خدای وهابیت است که از «ابوهریره» نقل می‌کند:

«أن أبا هریرة رضی الله عنه تلا:»

زمانی که ابوهریره این آیه را تلاوت کرد:

(إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجا)

منتظر باش که وقتی نصرت و فتح از ناحیه خدا برسد و ببینی که مردم گروه گروه به دین اسلام در می‌آیند.

سوره نصر (110): آیه 1 و 2

«فقال: "والذی نفسی بیده إن الناس لیخرجون الیوم من دینهم أفواجا کما دخلوا فیه أفواجا"»

گفت: قسم به خدایی که جان من در قبضه قدرت اوست امروز مسلمانان دسته دسته از دین بیرون می‌روند همان‌طوری که زمان پیغمبر اکرم دسته دسته وارد دین می‌شدند.

مفید المستفید فی کفر تارک التوحید؛ المؤلف: محمد بن عبد الوهاب بن سلیمان التمیمی النجدی (المتوفی: 1206 هـ)، المحقق: إسماعیل بن محمد الأنصاری، الناشر: جامعة الأمام محمد بن سعود، الریاض، المماکة العریبة السعودیة، ج 1، ص 322

بنابراین تاکنون در مورد کفر صحابه روایتی از عایشه نقل شد، روایتی از «حذیفه» صاحب سر نبی مکرم اسلام و همچنین روایتی از «ابوهریره» نقل کردیم که تمامی راویان برای وهابیت محترم است.

این روایت را خدای وهابیت «محمد بن عبدالوهاب» نقل می‌کند و نه تنها این روایت را رد نمی‌کند؛ بلکه تعلیقه می‌زند و می‌گوید:

«قف تأمل رحمک الله إذا کان هذا فی زمن التابعین بحضرة أواخر الصحابة»

در زمان تابعین و اواخر صحابه آنان دسته دسته از اسلام بیرون می‌رفتند وای به حال زمان ما!!

مفید المستفید فی کفر تارک التوحید؛ المؤلف: محمد بن عبد الوهاب بن سلیمان التمیمی النجدی (المتوفی: 1206 هـ)، المحقق: إسماعیل بن محمد الأنصاری، الناشر: جامعة الأمام محمد بن سعود، الریاض، المماکة العریبة السعودیة، ج 1، ص 322

مجری:

استاد این روایت از «محمد بن عبدالوهاب» بود یا «ابن تیمیه» بود؟

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

«محمد بن عبدالوهاب» بود و در کتاب خود از «ابوهریره» نقل می‌کند که در زمان پیغمبر اکرم مردم دسته دسته وارد اسلام می‌شدند، اما زمان ما دسته دسته از دین خارج می‌شوند.

برادر بزرگوارم این روایات را یادداشت کنید و اگر احتیاج بود تکرار برنامه را هم ببینید و اگر لازم باشد سفارش می‌کنم این قسمت را سریع روی سایت بگذارند تا دوستان بتوانند دانلود کنند.

کارشناسان وهابی می‌گویند: "یک روایت از ما بیاورید که نشانگر ارتداد صحابه باشد" و ما این روایات را از «عایشه»، «حذیفه» و «ابوهریره» آوردیم.

دیدگاه پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پیرامون صحابه!

من از عزیزان اهل سنت خیلی معذرت می‌خواهم و قصد توهین به کسی ندارم؛ اما زمانی که این شیاطین وهابی عقاید شیعه را به این صورت زیر سؤال می‌برند مجبوریم به کتب اهل سنت ورود پیدا کنیم.

در کتاب «صحیح بخاری» روایتی وارد شده است که می‌گوید:

«عَنِ النَّبِی قَالَ «لَیرِدَنَّ عَلَی نَاسٌ مِنْ أَصْحَابِی الْحَوْضَ»

پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌فرماید: تعدادی از اصحاب من در کنار حوض کوثر بر من وارد می‌شوند،

«حَتَّی عَرَفْتُهُمُ اخْتُلِجُوا دُونِی»

سپس آن‌ها را از من دور می‌کنند و به طرف جهنم می‌برند.

«فَأَقُولُ أَصْحَابِی»

من می‌گویم: خدایا آن‌ها اصحاب من بودند چرا از من دور می‌کنید؟

«فَیقُولُ لاَ تَدْرِی مَا أَحْدَثُوا بَعْدَک»

خداوند متعال می‌فرماید: پیغمبر نمی‌دانی بعد از تو این افراد چه بدعت‌هایی گذاشتند!

صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 21، ص 488، ح 6582

در حدیث بعد وارد شده است:

«لَیرِدَنَّ عَلَی أَقْوَامٌ أَعْرِفُهُمْ وَیعْرِفُونِی، ثُمَّ یحَالُ بَینِی وَبَینَهُمْ»

من آن‌ها را می‌شناسم و آن‌ها هم من را می‌شناسند، اما نمی‌گذارند دستشان به من برسد.

صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 21، ص 489، ح 6583

در نتیجه اگر دست شخصی به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نرسید، آن شخص راهی جهنم است.

در حدیث بعد از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) چنین نقل می‌کند:

«فَأَقُولُ إِنَّهُمْ مِنِّی»

خدایا این افراد از من هستند و صحابه من هستند؛

«فَیقَالُ إِنَّک لاَ تَدْرِی مَا أَحْدَثُوا بَعْدَک»

خداوند متعال می‌فرماید: نمی‌دانی این افراد چه بدعت‌هایی گذاشتند.

«فَأَقُولُ سُحْقًا سُحْقًا لِمَنْ غَیرَ بَعْدِی»

سپس پیغمبر اکرم می‌فرماید: مرگ بر افرادی که بعد از من تغییر کردند.

صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 21، ص 490، ح 6584

همچنین در روایت بعدی از قول پیغمبر اکرم می‌نویسد:

«إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا عَلَی أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَی»

صحابه مرتد شدند و به دوران جاهلیت برگشتند.

صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 21، ص 491، ح 6585

همچنین در حدیث دیگری نقل می‌کند:

«عَنِ النَّبِی - صلی الله علیه وسلم - قَالَ «بَینَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ، حَتَّی إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَینِی وَبَینِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ»

پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌فرماید: من در کنار حوض کوثر به طرف من می‌آیند اما آن‌ها را از من دور می‌کنند و به طرف آتش جهنم می‌برند.

«فَقُلْتُ أَینَ»

پرسیدم: کجا می‌برید؟

«قَالَ إِلَی النَّارِ وَاللَّهِ»

می‌گویند: به خدا قسم آن‌ها را به طرف آتش می‌بریم.

«قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ»

پرسیدم: مگر آن‌ها چکار کردند؟

«قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَک عَلَی أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَی»

جواب دادند: آن‌ها بعد از تو مرتد شدند و به دوران جاهلیت برگشتند.

آن‌ها به دنبال یک روایت می‌گردند؛ درحالی‌که ما چندین روایت برای آنان آوردیم. در ادامه روایت می‌گوید: دسته‌های دیگر را به همین ترتیب می‌آورند تا جایی که می‌گوید:

«فَلاَ أُرَاهُ یخْلُصُ مِنْهُمْ إِلاَّ مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ»

از اصحاب من جز تعداد اندکی که نجات پیدا می‌کنند و وارد بهشت می‌شوند همه به جهنم می‌روند.

صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 21، ص 493، ح 6587

وهابیت باید به این روایات جواب بدهند؛ مخصوصاً اینکه روایات اخیر از کتاب «صحیح بخاری» نقل شده است. اگر می‌خواهید بگویید: "این افراد اصحاب رده بودند"، باید بیان کنیم که اصحاب رده عده کمی بودند.

روایت از پیغمبر اکرم نقل می‌کند و می‌گوید: از اصحاب من جز تعداد اندک پیدا نمی‌کنند. افرادی گفتند: حدیث حوض مربوط به اصحاب رده است! مگر اصحاب رده چند نفر بودند؟! در مجموع 124 هزار صحابه پنج درصد آنان جزو اصحاب رده بودند، نه همه آنان!!

پیغمبر اکرم در روایت می‌فرماید: جز تعداد اندکی از اصحاب من نجات پیدا نمی‌کنند. همچنین مضمون روایت بعدی هم به همین شکل است. بعضی افراد گفتند: مراد از صحابه، امت هستند!! در جواب این آقایان روایتی از کتاب «صحیح بخاری» می‌آوریم که می‌گوید:

«أَلاَ وَإِنَّهُ یجَاءُ بِرِجَالٍ مِنْ أُمَّتِی فَیؤْخَذُ بِهِمْ ذَاتَ الشِّمَالِ»

تعدادی از مردان امت من می‌آیند اما آن‌ها را به طرف جهنم می‌برند.

«فَأَقُولُ یا رَبِّ أُصَیحَابِی»

می‌گویم: خدایا این افراد اصحاب من بودند

«فَیقَالُ إِنَّک لاَ تَدْرِی مَا أَحْدَثُوا بَعْدَک»

خداوند متعال می‌فرمایند: تو نمی‌دانی این افراد چه بدعت‌هایی گذاشتند.

سپس می‌فرماید:

«إِنَّ هَؤُلاَءِ لَمْ یزَالُوا مُرْتَدِّینَ عَلَی أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُمْ»

ای پیغمبر زمانی که از آن‌ها مفارقت کردی آن‌ها مرتد شدند.

صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 15، ص 201، ح 4625

مجری:

بعد از رحلت پیغمبر اکرم؟

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

بله؛ آقایان به این مطالب جواب بدهند؛ ما این روایات را از کتب مشهور اهل سنت آوردیم. همچنین در حدیث دیگری می‌گوید:

«لَمْ یزَالُوا مُرْتَدِّینَ عَلَی أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُمْ»

پیغمبر! از زمانی که مفارقت کردی این افراد مرتد شدند.

صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 12، ص 16، ح 3349

اگر کارشناسان وهابی یک روایت ضعیف از کتاب «کافی» می‌آورند، ما از کتاب‌های معتبر آن‌ها روایاتی آوردیم. بیایید به این روایات جواب بدهید؛ کسی که خانه شیشه‌ای دارد سنگ پرت نمی‌کند!!

روایاتی که دهان وهابیت را برای همیشه می بندد!!

نکته مهمی باید بگویم؛ ممکن است وهابیت بگویند: "روایات مربوط به افرادی بودند که خیلی شناخته شده نبودند و اواخر حیات پیغمبر اکرم ایمان آورده بودند یا مربوط به اصحاب رده بودند"؛ روایتی می‌آورم تا دهان وهابیت برای همیشه بسته شود.

در کتاب «صحیح بخاری» روایتی وارد شده است که راوی به شخصی به نام «براء بن عازب» که از اصحاب بزرگوار پیغمبر اکرم و از صحابه جلیل القدر و شخصیتی برجسته است، می‌گوید:

«طُوبَی لَک صَحِبْتَ النَّبِی وَبَایعْتَهُ تَحْتَ الشَّجَرَةِ»

خوشا به حالت که از اصحاب پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بودی و در بیعت رضوان حضور داشتی.

«فَقَالَ یا ابْنَ أَخِی إِنَّک لاَ تَدْرِی مَا أَحْدَثْنَا بَعْدَهُ»

برادرزاده‌ام خبر نداری که بعد از پیغبمبر اکرم چه بدعت‌ها گذاشتیم.

صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 14، ص 62، ح 4170

آیا «براء بن عازب» هم جزو اصحاب رده بوده است؟! وهابیون می‌گویند: او جزو صحابه‌ای بوده که نام و نشان و مقام بالایی نداشته است!!

همچنین «ابو سعید خدری» که در کتاب «الاصابة فی تمییز الصحابة» او را چنین توصیف می‌کند:

«لم یکن أحد من أحداث أصحاب رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وسلم أفقه من أبی سعید الخدری»

در میان اصحاب کم سن و سال پیغمبر اکرم کسی اعلم و افقه از ابو سعید خدری نبود.

الإصابة فی تمییز الصحابة، المؤلف: أبو الفضل أحمد بن علی بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلانی (المتوفی: 852 هـ)، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض، الناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی - 1415 هـ، ج 3، ص 66، ح 3204

در همین کتاب از قول «ابو سعید خدری» روایتی نقل شده است که می‌گوید:

«هنیئا له برؤیة رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وسلم وصحبته»

گوارا باد که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) را دیدی و هم صحبت او بودی.

«قال: إنک لا تدری ما أحدثنا بعده»

گفت: خبر نداری که ما بعد از پیغمبر اکرم چه بدعت‌هایی گذاشتیم.

الإصابة فی تمییز الصحابة، المؤلف: أبو الفضل أحمد بن علی بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلانی (المتوفی: 852 هـ)، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض الناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی - 1415 هـ، ج 3، ص 67، ح 3206

آیا نستجیر بالله «ابو سعید خدری» جزو اصحاب رده بوده است؟! یا «براء بن عازب» جزو اصحاب رده بوده است؟! عزیزان به این مطالب خوب دقت کنند تا وهابیت نتوانند این‌قدر مانور بدهند.

عزیزانی که عقیده دارند فتاوای «ابوحنیفه» یا روایات اخلاقی و روایت تفسیری بگویند تا هم شیعیان از آن مطالب استفاده کنند و هم اهل سنت این مطالب را مورد استفاده قرار دهند.

مباحثی که واقعاً برای مردم مفید است به کار ببرید؛ نه اینکه بیایید شروع کنید روایت ضعیفی از کتب شیعیان نقل کنید و ادعا کنید که در کتب ما یک روایت درباره ارتداد صحابه یافت نمی‌شود!! وهابیونی که این حرف‌ها را می‌زنند به این مطالب خوب دقت کنند.

امیدواریم این افراد این‌قدر غیرت داشته باشند تا هفته آینده شب یکشنبه مطالب امشب ما را نقد کنند. احتمالاً هفته آینده شب دوشنبه ما مسافرت باشیم، اما اگر بودیم و برنامه داشتیم قول می‌دهم اگر آنان شنبه شب در جواب عرایض من مطالبی آوردند مطالب این افراد را نقل و نقد کنم.

تقاضا دارم کارشناسان شبکه‌های وهابی به طور واضح و روشن عرایض بخش اول و دوم برنامه امشب ما که سخنان اهلبیت (علیهم السلام) و همچنین بزرگان شیعه بود نگاه کنند و همین سخنان را مطرح کنند تا ببینیم چه جوابی برای گفتن دارند!

من در خدمت شما هستم؛ بحث امشب ما مقداری طولانی شد اما به گمانم طرح این مباحث ضرورت داشت.

مجری:

خیلی عالی بود؛ استاد من یک سؤال دیگر هم دارم که اگر بتوانید جواب این سؤال را به صورت خلاصه‌تر بفرمایید ممنونم. این دو جلسه مباحثی پیرامون سخنان امام صادق (علیه السلام) هست و شاید از جلسات بعد ادامه مباحث خودمان را مطرح کنیم.

شیوه مبارزاتی امام صادق (علیه السلام) در رویارویی با شبهه‌افکنان

مباحث این جلسه ما هنوز رنگ و بوی نام مقدس و زیبای امام صادق (علیه السلام) را به خود گرفته است.

یکی از کارهایی که ما داریم در «شبکه جهانی ولایت» پیرو راه امام صادق (علیه السلام) هستیم و از زندگی آن حضرت الگو گرفتیم این است که ایشان نیروهای توانمندی را برای مناظره و پاسخگویی به شبهات تربیت می‌کردند.

به عنوان مثال در زمان امام صادق (علیه السلام) اگر شخصی برای پاسخ سؤالی به ایشان مراجعه می‌کرد، آن حضرت یکی از اصحاب خودشان را به او معرفی می‌کردند و می‌فرمودند: سراغ آن شخص برود.

استاد اگر برای شما مقدور است در این باره مطالبی به صورت خلاصه توضیح بفرمایید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

در اینجا دو نکته وجود دارد؛ نکته اول این است که ما روایاتی از امام صادق (علیه السلام) در دست داریم مبنی بر اینکه ایشان شیعیان را برای پاسخگویی به شبهات منافقین و خوارج و نواصب و سایر کسانی که شبهه‌افکنی می‌کنند تشویق و ترغیب کرده است.

ما می‌بینیم در کتاب «بحارالانوار» جلد 2 روایتی از امام صادق (علیه السلام) وجود دارد که ایشان می‌فرماید:

«عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ بِالثَّغْرِ الَّذِی یلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ یمْنَعُونَهُمْ»

علمای شیعه ما مرزدارانی هستند که مراقب شیاطین و عفریت‌ها هستند.

در دوران معاصر ما کارشناسان شبکه‌های شیطانی وهابی مصداق بارز ابلیس و عفریت هستند که به نام کارشناس شبهه‌افکنی می‌کنند.

«یمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَی ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ یتَسَلَّطَ عَلَیهِمْ إِبْلِیسُ وَ شِیعَتُهُ النَّوَاصِب»

و مانع از تسلط شیاطین و نواصب بر آن دسته از شیعیان و جوانان ما که عقیده قوی ندارند می‌شوند.

بینندگان عزیز بحث دیشب کارشناسان وهابی را مشاهده کنید که از اول تا آخر حرف‌های بی‌اساس و بی‌پایه بدون بررسی سندی تنها شعار می‌دهند.

بحث امشب ما را هم مشاهده کنید که تک تک روایات را بررسی سندی انجام دادیم و از علمای بزرگی از جمله «ابن اکثیر» و کتب معروف اهل سنت از جمله «صحیح بخاری» مطالبی بیان کردیم.

سپس در ادامه روایت پاداش شیعیانی که پاسخگویی به شبهات نواصب را فرا بگیرند را بیان می‌فرماید.

طبق فرموده امام صادق پاداش جوانان شیعه ما که از طریق «شبکه جهانی ولایت» این مطالب را یاد می‌گیرند و در فضای مجازی منتشر می‌کنند تا با شیاطین بی اصل و نسبی که به نوامیس ائمه طاهرین (علیهم السلام) جسارت می‌کنند مقابله کنند این است:

«أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِک مِنْ شِیعَتِنَا کانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْک وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ لِأَنَّهُ یدْفَعُ عَنْ أَدْیانِ مُحِبِّینَا وَ ذَلِک یدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِمْ»

هرکسی که در حوزه دفاع از شیعه و پاسخ‌گویی به شبهات کار کند پاداش او از یک میلیون رزمنده و مجاهدی که در میدان جنگ می‌جنگد بالاتر است. زیرا او از دین دوستداران ما دفاع می کند ولی آن دیگری از جسمشان دفاع می کند.

بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر، ج 2، ص 5، ح 8

عزیزانی که از حرم ائمه طاهرین رفته‌اند مقام بالایی در مقابل شهادتشان نزد خداوند متعال دارند. مدافعین حرم زینبی (سلام الله علیها) بسیاری از عزیزان ما از جمله عزیزان افغانستانی و پاکستانی ما را سربلند کردند و ثابت کردند برای دفاع از اهلبیت جانانه وارد می‌شوند.

ما واقعاً به حال مدافعین حرم غبطه می‌خوریم؛ اما کسانی که در حوزه پاسخگویی به شبهات نواصب باشد به فرموده امام صادق (علیه السلام) پاداشش از یک میلیون رزمنده بالاتر است.

همچنین امام صادق (علیه السلام) در همین کتاب «بحارالانوار» جلد دوم صفحه 10 می‌فرماید:

«مَنْ کانَ هَمُّهُ فِی کسْرِ النَّوَاصِبِ عَنِ الْمَسَاکینِ مِنْ شِیعَتِنَا الْمُوَالِینَ لَنَا أَهْلَ الْبَیتِ یکسِرُهُمْ عَنْهُمْ وَ یکشِفُ عَنْ مَخَازِیهِمْ وَ یبَینُ عَوْرَاتِهِمْ»

هر کدام از شیعیان ما به دنبال این باشد که کمر خوارج و نواصب را بشکند و از اهلبیت دفاع کند و نواصب را خوار و ذلیل کند و آنان را رسوا کند،

«وَ یفَخِّمُ أَمْرَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ جَعَلَ اللَّهُ هِمَّةَ أَمْلَاک الْجِنَانِ فِی بِنَاءِ قُصُورِهِ»

خداوند عالم به ازای دفاع از اهلبیت و رسوا کردن وهابیت پلید تکفیری و خوارج و شیاطین در بهشت بهترین قصرها را برای آنان بنا می‌کند و بهترین خانه‌های مجلل را به آنان می‌دهند،

«وَ دُورِهِ یسْتَعْمِلُ بِکلِّ حَرْفٍ مِنْ حُرُوفِ حُجَجِهِ عَلَی أَعْدَاءِ اللَّهِ أَکثَرَ مِنْ عَدَدِ أَهْلِ الدُّنْیا أَمْلَاکاً قُوَّةُ کلِّ وَاحِدٍ تَفْضُلُ عَنْ حَمْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ »

و هر حرفی که در دفاع از شیعه و پاسخ به شبهات بزنند خداوند عالم به اندازه تمام ثروت مردم دنیا به آن‌ها کرم می‌کند.

بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر، ج 2، ص 10، ح 19

در این روایت دو جمله بیان شده است؛ جمله اول «یکشِفُ عَنْ مَخَازِیهِمْ» که بیانگر نصب و عداوت و دشمنی با دشمنان اهلبیت است. جمله دوم «یبَینُ عَوْرَاتِهِمْ» که بیانگر رسوا کردن دشمنان اهلبیت است.

کسانی که در فضای مجازی به نوامیس ائمه طاهرین (علیهم السلام) اهانت می‌کنند و بچه شیعه‌ها مطالبی بر علیه بزرگان و علمای آن‌ها که علمای بدعت هستند را منتشر می‌کنند. اقدام شیعیان و جوانان ما که تصاویر کارهای خلاف شرع علمای بدعت از جمله شراب خوردن و رابطه نامشروع آنان و یا رابطه نامشروع همسران و معشوقه‌های آنان را منتشر می‌کنند مصداق بارز سخن امام صادق (علیه السلام) است.

امام صادق (علیه السلام) در روایت به صراحت بیان فرموده است کسانی که نسبت به ائمه طاهرین (علیهم السلام)، عقاید اهلبیت (علیها السلام) و عقاید شیعیان جسارت می‌کنند باید رسوا شوند.

شیعیان باید در جایی که احتیاج به سخن محکم وجود دارد سخن محکم بزنند، جایی که باید استدلال بیان شود استدلال بیان کنند و جایی که احتیاج به مناظره است با علمای ناصبی مناظره کنند؛ اما در کنار این افعال ذلت و رسوایی آن‌ها را برای مردم روشن کنند.

عزیزان ما در مورد آقای «کالکراب» همین اقدام را انجام دادند. این شخص بسیار تفرعن می‌کرد و زمانی که طبق فرموده امام صادق (علیه السلام) با او برخورد کردند دیگر جرئت حرف زدن پیدا نکرد و کارهای خود را کنار گذاشت.

به نکته دیگری از فرمایشات امام صادق (علیه السلام) اشاره می‌کنم. در کتاب «بحارالانوار» جلد 47 صفحه 407 داستان مفصلی بیان شده است:

شخصی از شام و دیار نواصب نزد امام صادق (علیه السلام) می‌آید و به ایشان عرض می‌کند: من می‌خواهم با شما مناظره کنم. امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: در چه زمینه‌ای می‌خواهی مناظره کنی؟!

من از عزیزان شیعه تقاضا دارم اگر قصد مناظره با وهابیت را دارند در یک یا دو جلسه شرایط مناظره و آداب مناظره را فرا بگیرند.

به عنوان مثال شما روایتی از «ابن حجر» می‌آورید، اما آنان با ترفندهای خاصی همان عبارت را ضعیف نقل می‌کنند؛ یا مثلاً شما می‌گویید: طبق بیان «ألبانی» روایت ضعیف است و او طبق حرف یکی از پیروان وهابی صحت روایت را اثبات می‌کند.

مناظره باید دارای قواعد، نظام و شرایطی باشد؛ لذا امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: در چه زمینه‌ای قصد مناظره دارید؟! شخص می‌گوید: من در رابطه با علوم قرآنی قصد مناظره دارم.

حضرت می‌فرماید: «حمران» بلند شو و با این شخص مناظره کن! و خطاب به «حمران» می‌فرماید:

«حُمْرَانُ دُونَک الرَّجُل»

فرمایش امام صادق (علیه السلام) مرد شامی را عصبانی می‌کند و می‌گوید:

«إِنَّمَا أُرِیدُک أَنْتَ لَا حُمْرَان»

من می‌خواهم با شما مناظره کنم، نه با حمران.

سپس امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:

«إِنْ غَلَبْتَ حُمْرَانَ فَقَدْ غَلَبْتَنِی»

اگر بر حمران پیروز شدی، بر من پیروز گشته‌ای.

بچه شیعه‌های عزیز! دانشجویان، طلاب و فضلای گرامی و بزرگوار! من دست تک تک شما را می‌بوسم و از شما تقاضا دارم در بحث دفاع از اهلبیت (علیهم السلام) هم سرمایه علمی و هم قواعد مناظره را بیاموزید.

شما باید طوری قواعد مناظره را بیاموزید تا امام زمان (علیه السلام) همانند امام صادق (علیه السلام) که در حق «حمران» این مطلب را فرمودند، در حق شما بفرمایند: "اگر شما شکست خوردید، من شکست خورده‌ام!!" این حرف بسیار ارزشمند است.

شخص ناصبی در ادامه می‌گوید: من می‌خواهم در رابطه با فقه مناظره کنم، حضرت خطاب به «زراره» می‌فرماید: «زراره» بلند شو! زمانی که می‌گوید: من می‌خواهم در زمینه قواعد علم عرب مناظره کنم، حضرت می‌فرماید: «أبان بن تغلب» بلند شو و مناظره کن!

امام صادق (علیه السلام) در هر حوزه‌ای که مرد شامی نام می‌برد، متخصصی تربیت کرده بود. این‌طور نیست که ما بگوییم در علم کلام، فقه، اصول، تاریخ و سایر علوم تخصص داریم؛ بلکه انسان باید یک رشته را انتخاب کند و در آن رشته متخصص شود.

متخصصین امام صادق (علیه السلام) همگی مرد شامی را شکست می‌دهند، تا زمانی که مرد می‌گوید: من می‌خواهم در رابطه با امامت با شما مناظره کنم. او تصور می‌کرد اگر در این رشته مناظره کند به تلافی تمام شکست‌هایش امام صادق را شکست خواهد داد.

سپس امام صادق (علیه السلام) خطاب به «هشام بن حکم» که جوانی 18 ساله بود می‌فرماید: پسرم بلند شو و با این شخص مناظره کن. مرد شامی خوشحال می‌شود و خیال می‌کند به راحتی می‌تواند این جوان را شکست دهد.

«هشام بن حکم» جوان بلند می‌شود و آنچنان به زیبایی با مرد شامی مناظره می‌کند و تمام راه‌ها را بر او می‌بندد به طوری که امام صادق (علیه السلام) خطاب به مرد شامی می‌فرماید:

«أَمَّا هِشَامُ بْنُ الْحَکمِ فَتَکلَّمَ بِالْحَقِّ فَمَا سَوَّغَک بِرِیقِک»

هشام بن حکم آنچنان عرصه را بر تو تنگ کرد به طوری که توان فروبردن آب دهان را از تو گرفت.

بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر، ج 47، ص 407، ح 11

امام صادق (علیه السلام) این کارها را انجام داده تا راه را به ما نشان بدهد که اگر خواستیم با منافقین و نواصب معاصر خودمان که مصداق بارز آن وهابیت هستند مناظره کنیم در همان رشته علم و فن و تخصص داشته باشیم و با نیت خالص و توکل بر خداوند متعال مناظره کنیم.

من در خدمت شما هستم.

مجری:

استاد فرمایشات بخش اول و دوم شما خیلی عالی بود. شاید حال دوستان خوب بیننده با روایتی که از امام صادق (علیه السلام) بیان کردید و اجر ایستادگی در برابر شبهات را بیان کردید خیلی خوب شد.

الحمدلله «شبکه جهانی ولایت» و همچنین «مؤسسه حضرت ولی عصر» در این مسیر پیشرفت چشمگیری داشته‌اند. شما اگر به «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» مراجعه کنید هر شبهه‌ای که تایپ کنید به طور سریع پاسخ داده خواهد شد.

این اقدام خیلی ارزشمند است؛ ان‌شاءالله ما بتوانیم در این مسیر رهرو راه امام صادق (علیه السلام) باشیم.

بخشی از پیامک‌های بینندگان برنامه:

خیلی ممنونم از لطف و عنایتی که شما بینندگان عزیز نسبت به «شبکه جهانی ولایت» داشتید.

در همان ابتدای برنامه عزیزی با شماره «6279-0913» پیام فرستادند و گفتند: ما امشب حاضریم! ایشان حاضری خودشان را در برنامه «حبل المتین» زدند. از لطف شما عزیزی که خودتان را برای ما معرفی نکردید و فقط شماره شما را داریم متشکرم.

بسیاری از بیندگان عزیز تشکر کردند که به علت کمبود وقت فرصت خواندن پیام‌های عزیزان را نداریم. آقای محمدعلی یعقوبی از تهران پیام فرستادند که از ایشان سپاسگذارم، بسیاری از عزیزان التماس دعا گفتند.

علی آقا از خوزستان نوشتند: با عرض سلام خدمت مجری گرامی آقای اسماعیلی و فخر شیعیان آیت الله قزوینی؛ با تشکر از برنامه‌های خوب شما که رسوا کننده وهابیت بیش از پیش می‌شوید و آبروی آن‌ها را می‌برید و باعث سربلندی شیعیان می‌شوید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

ظاهراً شما با علی نام‌ها رابطه خوبی دارید.

مجری:

بله استاد ما لذت می‌بریم از اینکه می‌بینیم عزیزانی بر روی فرزندان خودشان نام زیبای علی را گذاشتند. خداوند رحمت کند هر پدر و مادری که این نام زیبا را در خانه احیا کرده است و این نام را برای فرزندان خود انتخاب کردند.

ان‌شاءالله تنها به این نام اکتفا نکنیم. من علی اسماعیلی و هرکسی که نام زیبای علی دارد ان‌شاءالله در سیره و رفتار و کردارمان هم بتوانیم برای آقا و مولایمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) الگو باشیم.

ما باید طوری رفتار کنیم که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به ما افتخار کند و به همگان فخر بفروشد که این شیعه و محب و عاشق من است.

بعد از تمام صحبت‌های شیرین که از محضر استاد شنیدیم یک میان برنامه زیبا بشنویم تا دل هر عاشق و شیفته و ارادتمند و محب مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را خنک می‌کند. اگر تشنه شدید و دلتان داغ شده می‌توانید یک «یا علی» بگویید تا دلتان خنک شود.

دشمنان اهلبیت و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) با «یا علی» گفتن شما شیعیان و محبان خیلی مشکل دارند. این‌قدر باید ذکر «یا علی» را تکرار کنیم تا دشمنان مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از فرط ناراحتی بمیرند.

حل شود صد مشکلم با گفتن یک «یا علی»

قلب من خورده گره از روز اول با علی

مُحرم میقات را گفتم: چه گوئی زیر لب؟

عاشقانه یک تبسم کرد و گفتا: «یا علی»!

ذکر «یا علی مدد» پخش شد که بسیار لذت‌بخش و شیرین است و به وجود ما آرامش می‌بخشد. ما شیعیان گاهی اوقات که می‌خواهیم از همدیگر خداحافظی کنیم عبارات خدانگهدار و خدا پشت و پناهت را به کار می‌بریم.

ما شیعیان گاهی اوقات که محبت مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در دلمان موج می‌زند «یا علی مدد» می‌گوییم و با هم خداحافظی می‌کنیم.

وجود نازنین حضرت حق به قدری امیرالمؤمنین و محب امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را دوست دارد که این محبت ما هم به محبت حضرت حق گره خورده است. خدا را به جهت عشق و ارادت و محبت امیرالمؤمنین در دل‌هایمان شاکریم.

مسلمانان، شیعیان و اهل سنت که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را دوست دارید و با شنیدن نام زیبایش وجودتان آرامش پیدا می‌کنید و مثل بعضی‌ها که نمی‌توانند نام «علی» را بشنوند و ذکر «یا علی» را تحمل کنند، نیستید قدر خودتان را بدانید.

عشق و ارادت و محبتی که به آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) خیلی ارزشمند است؛ الهی به حق امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که این‌قدر پیش خدا و رسول گرامی او آبرو دارد این آقای مهربان در لحظه آخر زندگی ما را تنها نگذارد.

ان‌شاءالله در شب اول قبر که سنگ لحد را می‌گذارند و خاک‌ها را می‌ریزند و عزیزان ما، کسانی که ما را دوست دارند و ما هم آن‌ها را دوست داریم می‌روند و تنها یک نفر به فریاد ما برسد.

در روایت هم داریم زمانی که انسان را در قبر می‌گذارند چند نور مقدس در کنار ما قرار می‌گیرد و یکی از آن‌ها از همه نورانی‌تر است و آن نور همان ولایت مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است که ان‌شاءالله نجات‌بخش همه ما باشد.

تماس بینندگان برنامه:

از این لحظه در خدمت دوستان خوب بیننده هستیم و می‌خواهیم صدای گرمشان را بشنویم. هرچند وقت کمی داریم اما خواهشمندیم عزیزانی که ارتباطشان برقرار می‌شود بزرگواری بفرمایید مختصر و مفید مطالبتان را مطرح کنید تا جوابگوی تلفن‌های بیشتری باشیم.

آقای زارعی از دیار همدان اولین بیننده ما هستند؛ آقای زارعی سلام و درود به شما:

بیننده (آقای زارعی از همدان – شیعه):

سلام علیکم و رحمة الله؛ بسم الله الرحمن الرحیم:

«قَالَ الصَّادِقُ عَلَیهِ السَّلَامُ: َإِنَّ اللَّهَ لَمْ یخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکلْبِ وَ إِنَّ النَّاصِبَ لَنَا أَهْلَ الْبَیتِ لَأَنْجَسُ مِنْهُ»

خدمت شما عرض ادب و احترام دارم و از محضرتان اجازه می‌خواهم تا دو سؤال مطرح کنم. استاد قزوینی ما خیلی وقت بود روی خط نیامده بودیم و دلمان برای شما تنگ شده بود. دو سؤال مطرح می‌کنم اگر بزرگواری بفرمایید جواب بدهید. حضرت‌عالی که با حوصله پاسخگوی سؤالات اهل سنت حتی وهابیت هستید اگر سؤالات بنده را جواب بدهید ممنونم.

سؤال من این است که آیا از اینکه برخی از ائمه اهل سنت همانند آقای «ابوحنیفه» بیان کرده باشند کسی با مادر خودش اگر همبستر بشود این حدی ندارد و حتی مهریه او را هم باید بدهد؛ آیا این روایت صحت دارد یا خیر؟!

سؤال دوم من این است که می‌گویند در برخی از فتاوی ائمه اهل سنت همانند «امام مالک» گفته شده است: زنی که با سگ همبستر بشود حد و اشکال ندارد!! می‌خواستم ببینم آیا این فتاوی در میان فتاوی بزرگان اهل سنت وارد شده است یا خیر؟! جناب استاد این مطالب در منابع و فتاوی اهل سنت وجود دارد یا نه؟!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

روی خط می‌مانید یا تلفن را قطع می‌کنید؟!

مجری:

نه با ایشان خداحافظی می‌کنیم.

بیننده:

آقای اسماعیلی اجازه بدهید بنده سؤالاتم را مطرح کنم و استاد قدم به قدم جواب من را بدهند؛ یک شب من را وهابی فرض کنید. خواهشا من را مخالف فرض کنید ولی بیشتر به من وقت بدهید.

مجری:

اشکال ندارد پشت خط باشید.

فتاوای قابل تأملی از بزرگان اهل سنت!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

این عبارت در کتاب «المحلی» اثر آقای «ابن حزم اندلسی» متوفای 345 است؛ البته خود «ابن تیمیه» هم در «منهاج السنة النبویة» چندین جا فتاوی خود را به قول «ابن حزم اندلسی» مستند کرده است و این به معنای آن است که مورد تأیید آن‌ها هم هست.

در جلد یازدهم صفحه 253 می‌نویسد:

«من تَزَوَّجَ أُمَّهُ آلتی وَلَدَتْهُ»

هرکس با مادری که او را به دنیا آورده ازدواج کند،

«وَابْنَتَهُ وَأُخْتَه وَجَدَّتَهُ وَعَمَّتَهُ وَخَالَتَهُ وَبِنْتَ أَخِیهِ وَبِنْتَ أُخْتِهِ»

یا با دخترش، یا خواهرش، یا مادربزرگش، یا عمه‌اش، یا خاله‌اش، یا دختر برادرش و یا با دختر خواهرش ازدواج کند،

«عَالِمًا بِقَرَابَتِهِنَّ منه»

در حالی که از رابطه خویشاوندی آنان با خود آگاه است،

«عَالِمًا بِتَحْرِیمِهِنَّ علیه»

و می‌داند که ازدواج با این خویشاوندان حرام است،

«وَوَطِئَهُنَّ کلَّهُنَّ»

با این افراد ازدواج کند و همبستر شود

«فَالْوَلَدُ لا حق بِهِ»

و از آنان صاحب فرزند شد فرزند به خود او تعلق دارد و زنازاده نیست.

«وَالْمَهْرُ وَاجِبٌ لَهُنَّ علیه»

و مهریه او را هم باید بدهد،

«وَلَیسَ علیه إِلاَّ التَّعْزِیرُ»

و غیر از تعزیر حکم دیگری ندارد.

المحلی، اسم المؤلف: علی بن أحمد بن سعید بن حزم الظاهری أبو محمد، دار النشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ج 11، ص 253، باب 2215

من از عزیزان اهل سنت معذرت می‌خواهم؛ به‌هرحال ایشان این سؤال را مطرح کردند و اگر این جمله را نمی‌گفت که ما را وهابی فرض کنید من این مطالب را نمی‌آوردم.

در کتاب «بدائع الصنائع» اثر آقای «کاشانی حنفی» متوفای 587 است. ایشان در جلد هفتم این کتاب همین روایت را می‌آورد و می‌گوید:

«إذَا نَکحَ مَحَارِمَهُ أو الْخَامِسَةَ أو أُخْتَ امْرَأَتِهِ فَوَطِئَهَا لَا حَدَّ علیه عِنْدَ أبی حَنِیفَةَ وَإِنْ عَلِمَ بِالْحُرْمَةِ وَعَلَیهِ التَّعْزِیرُ»

اگر کسی با محارم خود ازدواج کند و همبستر بشود طبق فتوای ابوحنیفه حد ندارد اگرچه عالم به حرمت هم باشد.

بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، اسم المؤلف: علاء الدین الکاسانی، دار النشر: دار الکتاب العربی - بیروت - 1982، الطبعة: الثانیة، ج 7، ص 35، فَصْلٌ وَأَمَّا بَیانُ أَسْبَابِ وجوب‌ها

اما برای جواب سؤال دوم ایشان باز هم از آقای «ابن حزم اندلسی» در کتاب «المحلی» جلد یازدهم روایت نقل می‌کنیم.

مجری:

استاد این مطالب به عنوان فتوا مطرح می‌شود؟!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

بله فتواست و روایت نیست.

مجری:

این مطلب خیلی مهم است؛ ممکن است عده‌ای بگویند: "این روایت است و سند ندارد" که در جواب باید بگوییم: مطالب بیان شده فتواست.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

در صفحه 156 می‌گوید:

«وَلاَ یحُدُّونَ واطیء (((واطئ))) الْبَهِیمَةِ»

کسی که با حیوان همبستر شود حد ندارد،

«وَلاَ الْمَرْأَةَ تَحْمِلُ علی نفس‌ها کلْبًا»

همچنین زنی که با سگ همبستر بشود حد ندارد.

الان نگهداری سگ در خانه‌ها رواج شده است، اما در گذشته به این صورت نبوده است و این فتوا به این صورت بیان شده است.

«وَکلُّ ذلک إبَاحَةُ فَرْجٍ بِالْبَاطِلِ»

این زن کار باطلی انجام داده است و نباید خود را در اختیار سگ قرار دهد.

«وَلاَ یحُدُّونَ آلتی تزنی وَهِی عَاقِلَةٌ بَالِغَةٌ مُخْتَارَةٌ بِصَبِی لم یبْلُغْ وَیحُدُّونَ الرَّجُلَ إذَا زَنَی بِصَبِیةٍ من سِنِّ ذلک الصَّبِی»

زنی که با حیوان همبستر شود و یا سگی را بیاورد و با او همبستر شود حد شامل این عمل او نمی‌شود.

المحلی، اسم المؤلف: علی بن أحمد بن سعید بن حزم الظاهری أبو محمد، دار النشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ج 11، ص 156، باب 2179

جناب آقای زارعی «ثم ماذا»؟!

بیننده:

جناب استاد خیلی ممنونم که به صورت مستند مطالب را نشان دادید. من می‌خواهم با توجه به مطالبی که شما از کتب مخالفین ما نشان دادید و فتاوی مخالفین ما می‌خواهم چند سؤال مطرح کنم.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

بفرمایید.

بیننده:

قبل از اینکه سؤالاتم را مطرح کنم مطلبی بیان کنم و آن این است که ما اگر بخواهیم از کتب شیعه نقل کنیم به این صورت است:

«مَا یحِبُّنَا مُخَنَّثٌ، وَ لَا دَیوثٌ، وَ لَا وَلَدُ زِنًا، وَ لَا مَنْ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ فِی حیض‌ها»

کسانی که ما را دوست ندارند کسانی هستند که یا زن صفت هستند، یا نسبت به ناموس خودشان بی غیرت هستند، یا ولد زنا هستند یا کسانی هستند که نطفه آن‌ها در حالت حیض منعقد شده است.

بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر، ج 27، ص 148، ح 11

ما این مطالب را مطرح نمی‌کنیم و می‌گوییم در کتب شیعیان این مطالب به این صورت بیان شده است؛ اما در کتب اهل سنت از جمله کتاب «مناقب الأسد الغالب» اثر آقای «ابن اثیر جزری» در جلد 1 صفحه 19 چنین می‌گوید:

حدیث معروفی که از زمان پیغمبر با این مضمون نقل شده است:

«کنا نبور أولادنا بحب علی بن أبی طالب»

اگر می‌خواستند ببینند فرزندانشان حلال زاده است یانه با حب علی بن ابی طالب امتحان می‌کردند.

«فإذا رأینا أحدهم لا یحب علی بن أبی طالب علمنا أنه لیس منا»

اگر می‌فهمیدیم علی بن ابی طالب را دوست ندارد می‌فهمیدیم از ما نیست.

در ادامه خیلی زیبا می‌گوید. این حدیث در جاهای مختلفی آمده است؛ اما تعلیقی که آقای «ابن اثیر» به این حدیث زده است بسیار زیباست. ایشان می‌گوید:

«قوله لِغَیرِ رِشْدِهِ هو بکسر الراء وإسکان الشین المعجمة، أی: ولد زنا»

معنای «غَیرِ رِشْدِهِ» با کسر راء و سکون شین در مجموع معنای ولد الزنا می‌دهد.

«وهذا مشهور من قبل وإلی الیوم، معروف أنه ما یبغض علیا رضی الله عنه إلا ولد زنا»

و این قول مشهور و معروفی از گذشته تا حال است که کسی بغض علی (علیه السلام) را ندارد مگر ولد الزنا.

مناقب الأسد الغالب مُمزق الکتائب ومُظهر العجائب لیث بن غالب أمیر المؤمنین أبی الحسن علی بن أبی طالب رضی الله عنه، المؤلف: شمس الدین أبو الخیر ابن الجزری، محمد بن محمد بن یوسف (المتوفی: 833 هـ)، المحقق: طارق الطنطاوی، الناشر: مکتبة القرآن، الطبعة: الأولی 1994، ج 1، ص 19، ح 11

یکی از افرادی که ما شک نداریم که ایشان از نسل پدرش نیست، آقایی است که دزدی‌هایی را در کنار هتاکی‌هایش در شبکه‌های معلوم الحال انجام داده آقای ورشکسته «انصاری» است که حتی استاد او در حق او می‌گوید: "در نفاق نظیر ندارد!"

متأسفانه ایشان و پیروانش چند وقتی است که در فضای مجازی هتاکی‌ها و توهین‌های بی‌سابقه‌ای را به ساحت مقدس اهلبیت (علیهم السلام) بیان کردند.

آن‌ها حرف‌هایشان را براساس یک سری روایات ضعیف و بی‌سند از کتب شیعه بیان کردند؛ اما روایات ما مستند و صریح و صحیح از کتب اهل سنت است که آن‌ها را بیان می‌کنیم.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

آقای زارعی این افراد بی‌ادب هستند، اما ما باید اخلاقی علوی‌مان را باید رعایت کنیم. اگر حرف می‌زنیم و مؤدبانه حرف بزنیم.

بیننده:

استاد قزوینی ما اگر از فتاوی بزرگان این آقایان و ائمه آنان مطلبی را نقل کنیم بعید می‌دانم بی‌ادبی باشد؛ مگر اینکه آن‌ها بگویند ائمه ما بی‌ادب بودند و ادب نداشتند! بنابراین ما مطالبی را که خود این افراد بیان کردند مطرح می‌کنیم.

مجری:

وقت ما تمام شد، خیلی متشکرم.

بیننده:

آقای اسماعیلی اجازه بدهید عرض من تمام بشود، در عرض یک دقیقه تمام می‌کنم. من می‌خواهم از آقای «انصاری» سؤال کنم: شما که به این مسائل معتقدید و این فتاوی را قبول دارید آیا واقعاً از نسل پدرتان هستید یا خیر؟!

آیا شما طبق فتوایی که امشب بیان شد که حتی اگر کسی علم به این داشته باشد که آن شخص مادرش هست آیا پدر شما با مادرش همبستر نشده که شما متولد شده‌اید؟ این بحث کاملاً مشخص است.

سؤالی که برای ما شیعیان مطرح است و با توجه به سابقه شما خیلی برای ما جای سؤال است این است که می‌خواهیم سؤال کنیم آیا پدر شما هم مثل شما مهریه مادر شما را دزدیده است یا نه مهریه او را پرداخت کرده است؟!

در مقام فتوای دومی که از «امام مالک» اشاره کردم و استاد هم مطالب آن را نشان دادند می‌خواهم سؤال کنم ببینم در مسافرت‌هایی که پدر شما می‌رفتند شاید اتفاقی افتاده باشد و خدای ناکرده مادر شما با سگی همبستر شده باشد و شما متولد شده باشید؟!

استاد قزوینی این افراد به مقدسات ما، ائمه طاهرین و اهلبیت (علیهم السلام) که اهل سنت هم آن‌ها را دوست دارند بدترین توهین‌ها را کردند.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

اگر آن‌ها توهین کردند ما نباید توهین کنیم.

مجری:

آقای زارعی خیلی متشکرم.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

ما از شما تقاضا داریم که با خود ایشان تماس بگیرید و این سؤالات را مطرح کنید. اگر شما به همین شبکه‌های باطل تماس بگیرید و با توجه به اینکه ما تصاویر کتاب‌ها را نشان دادیم گمان نمی‌کنم کسی بتواند انکار کند.

شما این سؤالات را از خود ایشان بپرسید تا ایشان جواب بدهند؛ زیرا ما که نمی‌توانیم از طرف ایشان جواب بدهیم. توصیه ما به دوستانمان این است که در این برخوردها اخلاق علوی را رعایت کنیم، اگر آن‌ها هتاکی کنند ما نباید هتاکی کنیم.

(وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً)

و چون جهالت پیشگان، خطابشان کنند سخن ملایم گویند

سوره فرقان (27): آیه 63

ایشان اصلاً آدم نیستند و به نظر من به تعبیر قرآن اگر به این افراد بگوییم:

(فَمَثَلُهُ کمَثَلِ الْکلْب)

حکایت وی حکایت سگ است.

سوره اعراف (7): آیه 176

و اگر بگوییم:

(کمَثَلِ الْحِمار)

در مثل به حماری ماند.

سوره جمعه (62): آیه 5

به الاغ توهین کرده‌ایم. تعبیر ایشان همان تعبیر قرآن کریم است که می‌فرماید:

(أُولئِک کالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل)

ایشان چون چارپایانند بلکه آنان گمراه‌ترند.

سوره اعراف (7): آیه 179

این عقیده ما نسبت به آنان است، اما ان‌شاءالله حضرت‌عالی بزرگواری کنید این سؤالات را از خودشان سؤال بفرمایید و قطعاً به شما جواب خواهند داد.

مجری:

از آقای زارعی متشکریم و از محضر استاد هم ممنون و سپاسگذاریم. استاد دوستان می‌گویند: اصلاً فرصت نداریم؛ اما دل ما نمی‌آید جلسه بدون دعا ختم شود. در حد یکی دو دعا بفرمایید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

خدایا به حق محمد و آل محمد فرج مولای ما امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزدیک بگردان، ما را از یاران آن حضرت قرار بده، رفع گرفتاری از همگان بگردان، حوائج همگی ما و شما و بینندگان عزیز را برآورده نما، دعاهای ما را به اجابت برسان.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

مجری:

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

از توجه و عنایت شما دوستان خوب بیننده خیلی ممنونم که امشب هم با برنامه زنده «حبل المتین» همراه بودید. یا علی مدد، خدانگهدار



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها