2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
بررسی مسئله سوزاندن انسان درمنابع اهل سنت (1) - شخصیت شناسی«عکرمه»
کد مطلب: ٧٥٥٥ تاریخ انتشار: ٢٨ بهمن ١٣٩٣ - ١٦:٣٢ تعداد بازدید: 4499
خارج کلام مقارن » احراق و سوزاندن انسان
بررسی مسئله سوزاندن انسان درمنابع اهل سنت (1) - شخصیت شناسی«عکرمه»

جلسه شصت و سوم 1393/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه شصت و سوم 1393/11/28

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد لله و الصلاه علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیه الله و اللعن الدائم علی اعداءهم اعداء الله الی یوم لقاء الله.

بحث ما در زمینه مسئله احراق و سوزاندن مخالف بود، و در جلسات گذشته مواردی درباره سوزاندن مرتدین و یا در مورد کسانی که مرتکب عمل شنیع لواط شدند، مطرح کردیم.

احراق کسی که به پیغمبر دروغ ببندد

در بررسی روایات شیعه، فقط یک مورد باقی ماند که آن هم احراق و سوزاندن کسی که نسبت به نبی مکرم، دروغ ببندد؛ البته فقط دروغ تنها نیست، مسئله سوء استفاده های فاحش از دروغ است.

مرحوم ملا محمد صالح مازندرانی نقل می کند:

«روي أنّ رجلا سرق رداء النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و خرج‏ إلى‏ قوم‏ و قال: هذا رداء محمّد أعطانيه لتمكّنوني من تلك المرأة فاستنكروا من ذلك فبعثوا من سأله صلّى اللّه عليه و آله عن ذلك فقام الرّجل الكاذب فشرب ماء فلدغته عقرب فمات و كان النبيّ حين سمع بتلك الحال قال لعليّ عليه السّلام: خذ السيف و انطلق فإن وجدته و قد كفّن فأحرقه بالنار فجاء و أمر بإحراقه»‏

مردی عبای پیغمبر را دزدید و وارد بر یک قبیله ای شد و گفت: این عبای محمد است، به من داده است تا اینکه فلان زن را در اختیار بگیرم، ولی مردم قبیله قبول نکردند و فردی را فرستادند پیش پیغمبر تا از ایشان سؤال کند، در این حین، مرد دروغگو بلند شد و رفت تا آب بخورد، که عقربی او را نیش زد و او مرد. وقتی پیامبر این داستان را شنید به علی علیه السلام فرمود: شمشیرت را بردار و برو، و اگر آن مرد دروغگو کفن هم شده بود، او را با آتش بسوزان. حضرت علی آمد و دستور داد تا او را در آتش بسوزانند.

شرح الكافي- الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني) ؛ ج‏2 ؛ ص377

وقتی این اتفاق افتاد، نبی مکرم بلند شدند و خطبه ای خواندند و آن روایت معروف را که از روایات متواتر هست ایراد فرمود که:

«مَنْ‏ كَذَبَ‏ عَلَيَ‏ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّار»

هر کس عمداً برمن دروغی را ببندد، جایگاه خود را در آتش جهنم فراهم می کند.

من لایحضره الفقیه، ج4، ص 364؛ صحیح بخاری، ج1، ص 434، ح 1229

آنچه که در مورد روایت مرحوم «محمد صالح مازندرانی» باید گفت این است که ایشان این روایت را با تعبیر «روی» مطرح کرده است.

بررسی روایات احراق در منابع اهل سنت

در مورد قضیه احراق در منابع اهل سنت، برخی از روایات را قبلاً اشاره کرده بودم مثل روایت «صحیح بخاری» که از عکرمه نقل کرده است که:

«أَنَّ عَلِيًّا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، حَرَّقَ قَوْمًا، فَبَلَغَ ابْنَ عَبَّاسٍ فَقَالَ: لَوْ كُنْتُ أَنَا لَمْ أُحَرِّقْهُمْ لِأَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ: «لاَ تُعَذِّبُوا بِعَذَابِ اللَّهِ» وَ لَقَتَلْتُهُمْ كَمَا قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ بَدَّلَ دِينَهُ فَاقْتُلُوهُ»

علی علیه السلام، عده ای از مردم را سوزاند، و این خبر به ابن عباس رسید و او گفت: اگر من بجای علی بودم، آنها را نمی سوزاندم زیرا پیامبر فرمود: با عذاب مخصوص خدا، کسی را عذاب نکنید. اگر من بودم، آنها را می کشتم، همانگونه که پیامبر فرمود: هر کس مرتد شود او را بکشید.

صحیح بخاری، ج3، ص 1098، ح 2854

روایات متعددی در صحیح بخاری در این زمینه وجود دارد که عمدتاً برمی گردد به شخص «عکرمه»، غلام ابن عباس. کسی که از خوارج بوده و ضرب المثل بود برای دروغگوئی! در مورد شخصیت مطرود عکرمه، ما مطالب زیادی داریم.

رصد تمام شبهات شبکه های معاند علیه تشیع

من در یکی از این سایتهای وهابی، داشتم مطالعه می کردم، به یک مطلبی برخورد کردم که جالب است دوستان هم در جریان باشند. من دوست دارم که بعضی از بحثها به روز باشد تا دوستان در حال و هوای بحث هائی که امروز در فضای اینترنتی هست، باخبر باشند. البته ما در «شبکه ولایت»، بخشی را داریم به نام «رصد»، که دوستان ما، کلیه شبکه های وهابی، عربی و فارسی را رصد می کنند. و آنچه که در فضای رسانه ای، علیه شیعه و مراجع و نظام مطرح می شود، مورد رصد قرار می گیرد، و هر هفته و یا دو هفته یکبار، بولتنی تهیه می شود که شامل مجموع شبهاتی است که در هفته گذشته، در این شبکه ها مطرح شده است.

البته مسئله «بولتن» را خیلی از مراکز دارند. مثل پژوهشکده صدا و سیما، نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها، برخی بیوتات و مراکز در قم هستند که این رصد را دارند. و این بولتن ها، بولتن های داخلی خودشان است، فقط پژوهشکده صدا و سیما هست که هر پانزده روز یکبار، بولتنی را از شبکه های وهابی و مسیحی و...تهیه می کنند و در اختیار برخی از شخصیت های طراز اول کشور، برخی از اساتید و نیز بیوتات مراجع قرار می دهند.

البته در این بولتن ها فقط شبهات آنها مطرح می شود و جوابی ندارد. ما چندین مرتبه به این آقایان اعتراض کردیم که شما این شبهات را در اختیار برخی از مسئولین قرار می دهید، این خودش تالی فاسد دارد؛ فلان مدیر صدا و سیما در فضای شبهات نیست و وقتی این شبهات را می خواند و جوابش را هم ندارد، اثر منفی می گذارد. گفتیم شما که این شبهات را مطرح می کنید، چند سطری هم جوابش را بیان کنید ولی اینها گفتند که ما نیرو نداریم و ما گفتیم که ما آماده هستیم. ولی این آقایان برای انجام یک کار، گرفتار پروسه های اداری خودشان هستند که تا این پروسه های اداری طی بشود، فرج حضرت ولیعصر هم رسیده است!

بولتنی که ما داریم، نسبت به مراکز دیگر محدود است و به دوستان هم گفتیم که در این بولتن ها، آدرس اینترنتی جوابهایی که در این پنج سال، جواب این شبهات را در شبکه ولایت دادیم را بیاورید تا مراجعه بشود و همچنین در بعضی از موارد، خلاصه جواب را هم بیاورید تا کسی که این شبهه را می خواند، هم با شبهه آشنا بشود و هم با جواب شبهه.

چند شماره اول، بصورت پیش شماره چاپ شد که خیلی جالب نبود، تا الآن دو سه شماره اصلی چاپ شده که مجموعاً بد نیست. ما گفتیم که یا این بولتن را تکثیر کنند و در اختیار دوستان قرار بدهند و یا فایل این بولتن را در اختیار آقایان قرار بدهند که مطالعه کنند که اولاً با شبهاتی که الآن مطرح می شود، آشنا بشوند و مصداق روایت امام صادق (سلام الله علیه) قرار بگیرند که فرمود:

«الْعَالِمُ‏ بِزَمَانِهِ‏ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس»

کسی که آگاه به زمانه خود باشد، اشتباهات بر او هجوم نمی آورد.

کافی ج1 ص 27 کتاب العقل و الجهل

حداقل ما باید بدانیم که امروز چه شبهاتی مطرح است و در جریان این فضا قرار بگیریم. البته دشمن امروز از تمام ظرفیت های خود از قبیل ماهواره و شبکه های اجتماعی و شبکه های موبایلی و... در نشر این شبهات استفاده می کند، لذا ما گفتیم که این بولتن را تکثیر کنند و در اختیار آقایان قرار بدهند تا در جریان باشند که در هفته گذشته چه شبهاتی در این فضاها مطرح شده است. و جواب این شبهات هم در شبکه ولایت داده شده و یا در سایت شبکه و یا سایت ولیعصر(عج) قرار داده شده است.

ما دیدیم که اگر بخواهیم همه شبهات را مطرح کنیم، یک مجموعه سیصد، چهارصد صفحه ای می شود، لذا در هر بولتنی چهار، پنج شبهه اساسی را مطرح می کنند و جواب های ساندویچی، بلکه کپسولی هر شبهه را هم بیان می کنند و لینک اینترنتی جواب را هم می دهند که برای دریافت جواب مفصل مراجعه بشود.

بعضی از شبهات را ما در شش، هفت جلسه دو ساعته مطرح کردیم و جواب دادیم که اگر همان ها بخواهد تایپ بشود، خودش دویست، سیصد صفحه می شود.

شبهه تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور امام زمان(سلام الله علیه)

یکی از این شبهات که مطرح است، شبهه قیام و تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور امام زمان(سلام الله علیه) است که مربوط به روایت امام صادق(علیه السلام) است که فرمود:

«كُلُ‏ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت»

هر پرچمی که قبل از قیام حضرت مهدی برافراشته شود، صاحب آن قیام طاغوت است.

الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏8 ؛ ص295‏

این شبهه را، مجله «نور علم» که مربوط به مرحوم آقای آذری قمی بود، شماره دوازده یا سیزده، مفصل جواب داده است. ایشان طی سه، چهار شماره به این شبهه پاسخ داده است. این مجله که تقریباً بیست، بیست و پنج شماره بیشتر منتشر نشد، در کتابخانه های عمومی موجود است.

همچنین آقای طبسی و سید جعفر مرتضی در «الصحیح من سیرة النبی الأعظم» نیز این شبهه را مطرح و جواب داده اند. اگر در فضای سایبری هم جستجوئی بکنید، سایت های مختلفی این شبهه را جواب داده اند.

برگردیم به بحث خودمان...

سوزاندن بعضی از زنادقه مدعی الوهیت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)

در سایت « موقع الإسلام سؤال وجواب» که هجمه به شیعه در این سایت خیلی گسترده است، سؤال و جوابی از آقای «شیخ محمد صالح المنجد» که از علمای بزرگ وهابی عربستان سعودی است و کتاب های زیادی هم نوشته است با این عنوان مطرح شده است:

«قصة تحریق علی بن ابی طالب لبعض الزنادقه؛ سؤال: فی احدی المحاظرات الإسلامیه سمعتُ انه فی زمن خلافة سیدنا علی رضی الله عنه کان هناک اناس یرمون انفسهم فی النار حباً له»

داستان سوزاندن بعضی از زنادقه توسط علی بن ابی طالب؛ سؤال: در یکی از جلسات اسلامی شنیدم که در زمان خلافت حضرت علی مردمی بودند که فدائی علی بن ابی طالب بودند و خودشان را به خاطر حب علی به آتش می انداختند

شیخ محمد صالح المنجد در جواب می نویسد:

«هذا الذی یذکره الأخ السائل لانعرفه فی سیرة الصحابی الجلیل علی بن ابی طالب و لم نطلع علیه فیما وقفنا علیه من مصادر التاریخیه»

این داستانی را که برادر سؤال کننده مطرح کرد در سیره علی بن ابی طالب صحابی جلیل القدر، نمی شناسیم و در هیچ یک از مصادر تاریخی که در اختیار داریم، به این قضیه اشاره نشده است.

ایشان در ادامه می گوید که قصه اصلی و حقیقی این بوده است که:

«انّ علیاً رضی الله عنه حرق بعض الزنادقة الذی ادعوا له الإلهیة و قد استتابهم حتی یرجوا عن قولهم فأبوا فأمر بحفرةٍ فأزرمت فیها النار ثم احرقهم فیها»

علی علیه السلام بعضی از زنادقه ای که ادعای الوهیت ایشان را داشتند، در آتش سوزاند، در حالی که آنها را توبه داد ولی آنها توبه نکردند، دستور داد تا گودالی کندند و در آن آتش افروختند سپس آن زنادقه را درآن آتش سوزاندند.

سایت «الأسلام، سؤال و جواب»، شیخ محمد صالح المنجد

ایشان در ادامه، همان روایت «صحیح بخاری» را نقل می کند که:

«أَنَّ عَلِيًّا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، حَرَّقَ قَوْمًا، فَبَلَغَ ابْنَ عَبَّاسٍ فَقَالَ: لَوْ كُنْتُ أَنَا لَمْ أُحَرِّقْهُمْ لِأَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ: «لاَ تُعَذِّبُوا بِعَذَابِ اللَّهِ» وَ لَقَتَلْتُهُمْ كَمَا قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ بَدَّلَ دِينَهُ فَاقْتُلُوهُ»

علی علیه السلام، عده ای از مردم را سوزاند، و این خبر به ابن عباس رسید و او گفت: اگر من بجای علی بودم، آنها را نمی سوزاندم زیرا پیامبر فرمود: با عذاب مخصوص خدا، کسی را عذاب نکنید. اگر من بودم، آنها را می کشتم، همانگونه که پیامبر فرمود: هر کس مرتد شود او را بکشید.

صحیح بخاری، ج3، ص 1098، ح 2854

دفاع تمام عیار آقای «المنجد» از «عکرمه»

نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، که عزیزان باید دقت کنند، این است که آقای «المنجد» بعد از نقل این روایت، اظهار نظر جالبی در مورد «عکرمه» می کند و می گوید:

«أما من تعن فی الحدیث من أجل عِکرمه مولی ابن عباس فقد تکلمت بهویً و جهلٍ لأنه لم یثبت علیه ما یستحق رد حدیثه قال الحافظ ابن الحجر و اما البدعة فإن ثبتت علیه فلا تضر حدیثه لأنه لم یکن داعیة مع أنها لم تثبت علیه انتهی من فتح الباری ج2، ص 425»

هر کس به خاطر عکرمه غلام ابن عباس، در صحت این روایت بخاری اشکال بکند در حقیقت سخنی از روی هوا و هوس و نادانی گفته است. زیرا چیزی که باعث بشود که حدیث عکرمه پذیرفته نشود، در حق او ثابت نشده است. و ابن حجر هم گفته است که بدعت حتی اگر در حق عکرمه ثابت بشود، باز هم ضرری به حدیث عکرمه نمی زند! زیرا عکرمه دعوتگر به بدعت نبوده است؛ با اینکه اصلاً بدعت در حق او ثابت نشده است.

سایت «الأسلام، سؤال و جواب»، شیخ محمد صالح المنجد؛ فتح الباری ج2، ص 425

«عکرمه» کیست؟

منابع تاریخی و رجالی، در عداوت «عکرمه»، با امام علی(علیه السلام) گزارشهای مفصلی را ارائه کرده اند. و در حقیقت عکرمه که از تابعین هم بوده است از سردمداران دعوت مردم به دشمنی با امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بود.

«عکرمه» کسی است که در قضیه آیه تطهیر نقل شده است وی در بازارها فریاد می زد و مردم را در مورد ادعای خود مبنی بر نزول این آیه تطهیر فقط در شأن همسران پیامبر، به مباهله دعوت می کرد!

«رَوَى ابْنُ جَرِيرٍ عَنْ عكرمة أنه كان ينادي في السُّوقِ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً نَزَلَتْ فِي نِسَاءِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ خَاصَّةً...وَ قَالَ عِكْرِمَةُ: مَنْ شَاءَ بَاهَلْتُهُ أَنَّهَا نَزَلَتْ في شأن نساء النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ»

ابن جریر از عکرمه نقل می کند که وی در بازار ندا می داد که آیه انما یرید الله... فقط در شأن همسران پیامبر نازل شده است... و می گفت: هر کس بخواهد با او مباهله می کنم که این آیه در شأن همسران پیامبر نازل گشته است.

تفسير القرآن ابن کثیر ج3، ص 484

در مورد شخصیت مطرود «عکرمه»، ابن حجر و ذهبی نقل کرده اند که:

« جَرِيْرُ بنُ عَبْدِ الحَمَيْدِ: عَنْ يَزِيْدَ بنِ أَبِي زِيَادٍ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بنِ عَبْدِ اللهِ بنِ عَبَّاسٍ، وَ عِكْرِمَةُ مُقَيَّدٌ عَلَى بَابِ الحُشِّ. قَالَ: قُلْتُ: مَا لِهَذَا كَذَا. قَالَ: إِنَّهُ يَكْذِبُ عَلَى أَبِي »

جریر بن عبدالحمید از یزید بن ابی زیاد نقل می کند که روزی به دیدار علی بن عبدالله بن عباس رفتم و عکرمه را دیدم که بر درب نخلستان بسته شده بود، پرسیدم: چرا عکرمه را بسته ای؟ گفت: او بر پدرم دروغ می بندد.

تهذیب التهذیب ابن حجر ج7، ص238؛ سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج5، ص 23

اگر این عبارت که می گوید «إنه يكذب على أبي» باعث ضعف عکرمه نیست، پس چه چیزی باید باعث ضعف او شود؟

دروغ بستن عکرمه بر ابن عباس در حالی است که 90% روایات عکرمه از ابن عباس است! مثل همین روایتی که از بخاری نقل کردیم.

دروغ گوئی «عکرمه» ضرب المثل بوده است!

«قَد إشتَهَر قِصَةُ کِذبِه عَلی إبن عَبّاس بَین خاصَّتِه کان یُضرَب المَثل فیه کَما عَنْ يَحْيَى البَكَّاءِ:سَمِعْتُ ابْنَ عُمَرَ يَقُوْلُ لِنَافِعٍ: اتَّقِ اللهَ، وَيْحَكَ، لاَ تَكْذِبْ عَلَيَّ كَمَا كَذَبَ عِكْرِمَةُ عَلَى ابْنِ عَبَّاسٍ»

قضیه دروغ بستن عکرمه بر ابن عباس بین خواص مشهور بود تا جائی که ضرب المثل شده بود کما اینکه یحیی بن بکاء می گوید از ابن عمر شنیدم که به نافع می گفت: از خدا بترس و بر من دروغ نبند همان گونه که عکرمه بر ابن عباس دروغ می بست.

تهذیب التهذیب، ج7، ص 237

سعید بن مسیب از فقهای مشهور است که به غلامش می گوید:

«يَا بُرْدُ، لاَ تَكْذِبْ عَلَيَّ كَمَا يَكْذِبُ عِكْرِمَةُ عَلَى ابْنِ عَبَّاسٍ»

ای برد مثل عکرمه که بر ابن عباس دروغ می بست، تو بر من دروغ نبند

تهذیب التهذیب، ج7، ص 237؛ سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج5، ص 23

آقای «المنجد» که می گوید اگر کسی درباره شخصیت عکرمه بد بگوید، از روی هوی و جهل است، ما از ایشان می خواهیم که اول سیر اعلام النبلاء را ببینند، بعد اظهار نظر بکنند. ما که آسمان و ریسمان را به هم نبافتیم، این از کتاب های خودتان است. حداقل زحمت مطالعه و مراجعه به سیر اعلام النبلاء و تهذیب التهذیب را به خودتان بدهید و اینگونه حرف نزنید.

عکرمه از خوارج بوده است!

آقای المنجد می گوید که بدعت گذاری عکرمه ثابت نشده است. باز ایشان را ارجاع می دهیم به کتاب تهذیب التهذیب ابن حجر:

« قال مصعب الزبيري كان عكرمة يرى رأي الخوارج و زعم أن مولاه كان كذلك»

مصعب بن زبیر می گوید که نظر عکرمه همان نظر خوارج بود و گمان می کرد که ابن عباس هم جزء خوارج است.

تهذیب التهذیب، ج7، ص 237

آیا عبارتی از این واضحتر می خواهید آقای المنجد؟! جالب است که این عکرمه، مولای خودش ابن عباس را هم جزء خوارج حساب کرده است. مثل شاعر که می گوید: هر کسی از ظن خود شد یار من...

«ذهبی» هم درباره «عکرمه» می گوید:

«و قد تكلم فيه بأنه على رأى الخوارج و من ثم اعرض عنه مالك الإمام و مسلم»

گفته شده که عکرمه بر رأی و نظر خوارج بوده است به همی خاطر امام مالک و مسلم از او روایتی نقل نکرده اند.

تذکرة الحفاظ، ج1، ص95

عکرمه: دوست دارم در مراسم حج امسال گردن همه حجاج را بزنم!!

«ذهبی» و «ابن حجر عسقلانی» از «خالد بن ابی عمران» نقل می کند که در موسم حج، عکرمه را دیدم که می گفت: دوست داشتم که در موسم امسال شمشیری در دست می گرفتم و گردن همه این حجاج را می زدم:

«قال خلاد بن سليمان عن خالد بن أبي عمران دخل علينا عكرمة إفريقية وقت الموسم فقال وددت أني اليوم بالموسم بيدي حربة أضرب بها يمينا وشمالا»

خلاد بن سلیمان از خالد بن ابی عمران نقل می کند که در موسم حج، عکرمه پیش ما آمد و می گفت که دوست دارم در موسم حج امسال شمشیری به دست داشته باشم و گردن تمام حجاج را بزنم.

میزان الإعتدال، ج5،ص 118؛ تهذیب التهذیب، ج7، ص 237

عکرمه: همه مسلمانهای داخل در مسجد کافر هستند!!

باز ذهبی نقل می کند که عکرمه به مسلمانها تهمت کفر می زده است:

«وَقَفَ عِكْرِمَةُ عَلَى بَابِ المَسْجِدِ، فَقَالَ: مَا فِيْهِ إِلاَّ كَافِرٌ»

عکرمه در کنار درب مسجد ایستاد و گفت: تمام کسانی که در این مسجد هستند، کافرند.

سیر اعلام النبلاء، ج5، ص 22

شاعر هم می گوید که: کافر همه را به کیش خود پندارد...

«عکرمه» فردی کذاب و دروغگو بود!

«مزی» در تهذیب الکمال به صراحت اعلام می کند که:

« قال: يا ابن أخي إنّ عِكرمة كَذّابٌ يَحدثُ غَدوةً حَديثاً يُخالفُهُ عَشيّة»

قاسم به عثمان بن مرة گفت: ای برادر! عکرمه انسان دروغگوئی است. صبح یک حدیثی را نقل می کند و غروب از حدیث خود بر می گردد.

تهذیب الکمال ، ج20، ص 286

این مسئله را «ذهبی» گفته، «ابن حجر» گفته و «مزی» هم گفته است. یعنی سه نفر از استوانه های رجالی اهل سنت اعتراف می کنند که عکرمه فرد دروغگوئی است.

آیا از این واضحتر و بهتر می خواهید؟!

«عکرمه» فردی کم عقل بود!

ابن حجر و ذهبی از ابی الأسود نقل می کنند که عکرمه، فردی کم عقل بود:

«كان عكرمة قليل العقل»

عکرمه فردی کم عقل بود.

تهذیب التهذیب، ج7، ص 237 ؛ سیر اعلام النبلاء، ج5، ص 27

عکرمه از راویان اساسی صحیح بخاری!!

امثال این اظهار نظرها درباره شخصیت «عکرمه»، در کتاب های دسته اول رجالی اهل سنت می باشد. و این قابل تأمل و دقت است.

دوستان، این قسمت از بحث امروز درباره عکرمه را قدر بدانند. زیرا یکی از مواردی که «صحیح بخاری» را زیر سؤال می برد، همین عکرمه است که یکی از راویان اساسی بخاری است.

آقایان به ما که می رسند می گویند نقل از راویان شیعه درست نیست و روایات شیعه صحیح و معتبر نیست؛ ولی ما می بینیم که می آیند و از فردی مثل «عکرمه» که نظر علمای طراز اول رجالی اهل سنت را در مورد کذاب و دروغگو بودن او بیان کردیم؛ روایات فراوانی را در کتب روائی خودشان، خصوصاً «صحیح بخاری» نقل می کنند.

شما ببینید که بخاری چه مقدار روایت از عکرمه در صحیح خود نقل می کند؟! چه مقدار روایات بخاری در اسانیدش، عکرمه وجود دارد؟!

با این شرح حال خراب «عکرمه»، انسان تعجب می کند که یک عالم وهابی متعصب، در مورد عکرمه می گوید:

«أما من تعن فی الحدیث من أجل عِکرمه مولی ابن عباس فقد تکلمت بهویً و جهلٍ لأنه لم یثبت علیه ما یستحق رد حدیثه»

هر کس به خاطر عکرمه غلام ابن عباس، در صحت این روایت بخاری اشکال بکند در حقیقت سخنی از روی هوا و هوس و نادانی گفته است. زیرا چیزی که باعث بشود که حدیث عکرمه پذیرفته نشود، در حق او ثابت نشده است.

سایت «الأسلام، سؤال و جواب»، شیخ محمد صالح المنجد

اگر کذاب بودن؛ مسلمانها را کافر قلمداد کردن؛ رأی خوارج داشتن؛ و امثال اینها، موجب رد حدیث عکرمه نمی شود، پس چه عاملی باعث رد حدیث عکرمه خواهد بود؟!

بحث هم فقط در مورد بدعت گذار بودن عکرمه نیست، بلکه همانگونه که گفتیم علمای رجالی اهل سنت به صراحت اعلام می کنند که عکرمه کذاب و دروغگو بوده است.

آقای المنجد! شما کذاب بودن عکرمه را چگونه می خواهی حل بکنی؟! البته «ابن حجر» در مقدمه «فتح الباری»، آمده و تمام روایات صحیح بخاری که راویانشان ضعیف، و یا کذاب و یا جاعل حدیث هستند را، توجیه کرده است. در آنجا می گوید مثلاً فلان راوی را همه علمای ما گفته اند که کذاب است و غیر ثقه است، ولی بخاری از او نقل روایت کرده است؛ آقای ابن حجر همه اینها را توجیه می کند.

والسلام علیکم و رحمة الله



Share
1 | جابر حمیدی | Iran - Yazd | ٠٠:١٠ - ١٨ مرداد ١٣٩٤ |
سلام علیکم.ولی خطبه شِقشِقیه، راوی آن عکرمه خارجی است!

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
خطبه شريف شقشقيه، بيش از هفت سند در كتاب هاي شيعه و سني دارد كه تنها دو طريق آن به عكرمه خارجي مي رسد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب