2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
اذان از ديدگاه فريقين : مراد از مودت در آيه مودت چيست؟
کد مطلب: ٦٦٧٦ تاریخ انتشار: ٢٠ فروردين ١٣٨٧ تعداد بازدید: 2838
خارج فقه مقارن » اذان از ديدگاه فريقين
اذان از ديدگاه فريقين : مراد از مودت در آيه مودت چيست؟

جلسه چهارم 1387/01/20

بسم الله الرحمن الرحیم

تاريخ : 87/01/20

ما در جلسه گذشته که یکی از ادله عامه در شهادت ثالثه که آیه مودت بود را بیان کردیم و عرض کردیم که مراد از آیه چه کسی است و قربا چه کسانی هستند و این وجوب محبت اهل بیت علیهم السلام به خاطر عاطفه فاملیی و عشایری و قبیلگی نیست.

یک بحث دیگر این است که ، این مودت اظهار مودة قلبی و اظهار علاقه به تنهایی نیست ، بلکه مودة در این جا به معنای تبیعت و اطاعت است ،در روایتی ازحضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم که بیان می فرمایند: «من عرفهم احبهم و من احبهم فقد اطاعهم و من اطاعهم دخل الجنة»

هرکسی که اهل بیت مرا بشناسد قطعا دوستشان می دارد و هرکسی اهل بیت مرا دوست داشته باشد قطعا مطیع آنها هم خواهد بود

پس محبت قلبی که به دنبالش اطاعت و تبعیت نباشد اثری ندارد و روایات متعدد دیگر هم هست که قضیه محبت را دربرابر عدوات اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم قرار داده و حضرت فرموده اند :

انی سلم لمن سالمهم وحرب لمن حاربهم

هرکسی بااهل بیت من درصلاح باشد من هم بااودرصلح هستم وهرکسی بااهل بیت من درجنگ باشد من هم با اودر جنگ هستم

و در روایت دیگر هست که حضرت می فرماید:

من حارب علیا فقد حاربنی ومن عاد علیا فقد عادانی

و یا در حدیث غدیر هست که بیان می کند:

اللهم وال من والاه وعاد من عاداه

به گفته علامه امینی نبی مکرم صلی الله علیه وآله وسلم زمینه محبوبیت قلبی حکومت آینده اش را دردل مردم ایجاد می کند چون حاکم هر چه قدر هم قوی باشد ولی محبوبیت نداشته باشد این حکومت شکست می خورد یکی از اساسی ترین رمز موفقیت، محبوبیت قلبی در میان مردم است چون اگر حاکم محبوبیت نداشته باشد نه مردم در مشکلات تن به صبر می دهند و نه حاضرند که به دستورات حاکم گوش کنند و نه دربرابر دشمنان حاضرند که به مقابله قیام کنند.

دوم : ادله خاص برشهادت ثالثه

ما یک سری روایات که در منابع اهل سنت هست که تقریبا بین ادله عامه و خاصه است ودلالت می کنند بر ولایت امیر المومنین علیه السلام به صورت کلی و این صورت کلی هم یکی از مصادیقش می شود دراذان و اقامه قرار داد.

اولین روایت: روایتی است که تعداد زیادی از اهل سنت نقل کرده اند و مضمون روایت این است:

و أخرج ابن عساكر عن أبى هريرة رضى الله عنه قال‏ مكتوب‏ على‏ العرش‏ لا اله أنا وحدي لا شريك لي محمد عبدى و رسولي أيدته بعلي و ذلك قوله‏ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِين

سیوطی درکتاب الدر المنثور فى تفسير المأثورج‏3 /ص199 ودرخصایص کبری 1/7 وقاضی عیاض که ازشخصیتهای بلندآورازه اهل سنت درکتاب الشفابتعریف حدود المصطفی ص174 و همچنین درکتابهای درجه دوم اهل سنت مانند مناقب ابن مغازلی 39 وریاض النظره 2/227 دررالسمطین ص120 وکنزل العمال11/624وتاریخ الخمیس 1/15واولیة الاولیا ابونعیم3/26

وقتی که ما می بینم قضیه ولایت امیرالمومنین علیه السلام قبل از خلقت آسمان وزمین وقبل از ولادت امیر المومنین علیه السلام و قبل ازاعلان ولایت امیرالمومنین علیه السلام توسط رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم درعرش نام امیر المومین علیه السلام قرین نام قرین رسول الله و توحید است وقتی درآنجا چنین است ذکر کردن نام علی علیه السلام درنماز و اذان و اقامه و درکنار شهادت به وحدانیت حق و رسالت نبی مکرم صلی الله علیه وآله کارخلافی نیست .

دومین روایت: روایتی است که درذیل آیه45 ازسوره زخرف وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَ جَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَانِ ءَالِهَةً يُعْبَدُونَ که سندا هم حاکم نیشابوری صراحت دارد که صحیح است ،می باشد

الحسين الأزدي الموصلي، حدثنا عبد اللّه بن محمد بن غزوان البغدادي. حدثنا علي بن جابر، حدثنا محمد بن خالد بن عبد اللّه و محمد بن إسماعيل، قالا: حدثنا محمد بن فضل، عن محمد ابن سوقة، عن إبراهيم، عن علقمة، عن عبد اللّه بن مسعود، قال: قال رسول اللّه: صلّى اللّه عليه و سلم‏ أَتَانِي‏ مَلَكٌ‏ فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ سَلْ‏ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا عَلَى مَا بُعِثُوا قَالَ: قُلْتُ: عَلَى مَا بُعِثُوا قَالَ: عَلَى وَلَايَتِكَ وَ وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ.

الكشف و البيان عن تفسير القرآن ج‏8 ص338 ،

یارسول الله از انبیای گذشته سوال کن برچه چیزی مبعوث شدند رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم سوال کرد:یا جبرئیل، برچه چیزی مبعوث شدند جبرئیل فرمود: برولایت تووبرولایت علی بن ابیطالب علیه السلام مبعوث شدند

روایت متواتری هست که خلقت نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم قبل از خلقت تمام موجودات بوده است و در روایت رضوی هست که ازامام رضا علیه السلام سوال می کنند یابن الرسول الله شما افضلیت یا ملائکه حضرت می فرمایند: ملائکه خدام ما و شیعیان ما هستند وخدای عالم ما را آفرید قبل از اینکه احدی را آفریده باشد و ما درکنار عرش الهی مشغول تسبیح بودیم ، تا بعد از گذشت زمان خداوند به برکت نور ما ملائکه مقرب را آفرید،و وقتی که ملائکه چشمانشان به نور ما افتاد امر برایشان مشتبه شد که آیا آفرینده آنها ما هستیم یا خدای عالم هست کبرنا وکبرت الملائکه تکبیر گفتیم و خدای عالم بزرگتر از این چیزهای که تصور می کنید بعد این ملائکه از بزرگی ما تعجب کردند وحمدنا وحمدت الملائکه در تفسیر آیه شریفه وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا دارد که پیامبران بر ولایت تو و ولایت علی علیه السلام مبعوث شدند که حاکم نیشابوری در کتاب معرفة ام الحدیث ص96 و تصریح می کند و می گوید «و هذه العنوان التی ذکرتها مثلا الاولوف من الحدیث یجری علی مثالها وسننها» در این زمینه هزاران حدیث داریم که بر این عنوان وارد شده از جمله در تفسیر ثعلبی 8/338 ، شواهد التنزیل لقواعد التفضيل حسکانی ج2/ 223 و تاریخ دمشقی 42/241 و مناقب خوارزمی ص312 و دها کتاب دیگر هم این روایت را ذکر کرده اند.

روایت سوم: هم در منابع اهل سنت هست که حذیفه می گوید: پیغمبرخدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند :

وَ عَنْ حُذَيْفَةَ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: لَوْ عَلِمَ‏ النَّاسُ‏ مَتَى‏ سُمِّيَ عَلِيٌّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنْكَرُوا فَضْلَهُ سُمِّيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ‏ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ بَلَى فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنَا رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ وَ عَلِيٌّ أَمِيرُكُمْ.

اگر مردم آگاه می شدند که علی علیه السلام کی ملقب به امیرالمومنین شده فضلیتش را انکار نمی کردند نامیده شدن علی علیه السلام به امیرالمومنین در زمانی بود که هنوز حضرت آدم آفریده نشده بود و در این هنگام از تمام فرزندان آدم که عهد و پیمان که آیا من پررودگار شما نیستم همگی گفتند بلی و خداوند تبارک وتعالی گفت من پروردگارشما هستم و محمد صلی الله علیه وآله وسلم نبی شماست و علی علیه السلام امیر شماست

جلد الاوصل اخباردیلمی 3/354، مناقب ابن مغازلی ص117 ، الاکلیل سیوطی ص98

روایت چهارم را هیثمی درمجمع الزواید ذکر کرده که پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم به علی علیه السلام فرموند:

ماسالت ربی شیا فی الصلاة الا اتانی وماسالت لنفسی شیئا الاسالت لک

ازخدای عالم درنماز چیزی نخواستم جزاینکه به من اعطا کرده یاعلی هرچیزی که برای خودم خواستم برای شما هم خواستم

و یکی از مصادیقش قرار گرفتن نام نبی مکرم صلی الله علیه وآله وسلم در اذان و اقامه است چرا که وقتی نام رسالت می آید نام علی علیه السلام نیز می آید این مضمون روایت هست

مجمع الزواید هیثمی9/110 ، کنزالعمال متقی13/113، الریاض النظره 2/213

مراقی مصری ازعلمای اهل سنت از ابوذر و سلمان نقل کردند که همه ازکتاب السلافة فی امرالخلافه ص 32 مراقی مصر ی نقل کردند ،که یک مردی آمد پیش نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و عرضه داشت یا رسو الله «انی سمعت امرا لم اسمع قبل ذلک قال ما هو قال سلمان یشهد فی اذانه بعد شهادة بالرسالة الشهادة بولایة علی و قال ص سمعتَ خیراً»

مردی آمد نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم عرضه داشت یا رسول الله من یک چیزی شنیدنم که قبلا نشنیدم حضرت فرمودند چه چیزی شنیدی گفت سلمان در اذانش بعد از شهادت دادن به رسالت شما شهادت به ولایت علی علیه السلام داد! حضر ت فرمودند:
چیز خوبی شنیدی .

و باز در روایت دیگری هست:

«ان رجلا دخل علی رسول الله ص فقال یارسول الله انَّ اباذریَذکُر فی الاذن بعدشهادة بالرسالة الشهادة بالولایة لعلی قال رسول الله کذلک اَو نَسیِتُم قولی فی غدیر خم من کنت مولاه فعلی مولاه»

(السلافة فی امر الخلافة مراغی مصری قرن 7)

ابوذر بعد از شهادت دادن به رسالت شما شهادت به ولایت علی علیه السلام داد؛ حضر ت فرمودند : چیز خوبی شنیدی حضرت فرمودند اینچنین است فراموش کردی که فرمودم من هر کسی من مولای او هستم من مولای او هستم.

پس با قرائن عامه مانند مثل آیه شریفه «انما ولیکم الله و آیه قل لااسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» و آیه مباهله و همچنین روایتی در ذیل آیه شریفه «وسئل من ارسلنا من رسلنا» این دوتا روایت گرچه سندا مخودش است ولی همان مضامینی را اثبات می کند که در آیات و روایات به ان اشاره شده است.

بحث بعدی روایتی از شیعه نقل شده است که مخصوصا شیخ صدوق در من لایحضر است که بنی الامیة لعنهم الله این اشهدان علیا ولی الله را اضافه کرده است.

باید حرف شیخ صدوق بررسی شود و فتوای ایشان گرچه شهادت به ولایت از روایت شاذ است ولی حرمت نیست .

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب