2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) واقعيتي انكار ناپذير
کد مطلب: ٦٣٠٤ تاریخ انتشار: ٢٥ شهریور ١٤٠٢ تعداد بازدید: 237246
مقالات » نقد خلافت خلفا
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) واقعيتي انكار ناپذير

حديث قرطاس، هجوم به خانه حضرت، غضب و نارضايتي تا لحظه وفات، دفن شبانه و آگاه نكردن ابوبكر و عمر از منابع معتبر


شهادت حضرت فاطمه زهراء (س) واقعيتي است كه منابع حديثي و تاريخ شيعه و سنّي بر آن گواه است. برخي به علت عدم آشنائي با حديث و تاريخ، در اين واقعيت ترديد نموده اند. از اينرو گوشه اي از شواهد اين مصيبت بزرگ را تنها از منابع معتبر اهل سنّت تقديم پويندگان حق و حقيقت مي نمائيم.

* * *

قال رسول اللَّه (ص): «... فتكون اوّل من يلحقني من اهل بيتي فتقدم عليّ محزونة مكروبة مغمومة مقتولة ».

(فاطمه) اولين كسي از اهل بيتم مي باشد كه به من ملحق مي گردد، پس بر من وارد مي شود، محزون، مكروب، مغموم، مقتول...

فرائد السمطين ج 2، ص 34

* * *

قال موسي بن جعفر (ع): انَّ فاطمة (س) صدّيقة شهيده.

اصول كافي ج 1، ص 381

* * *

قال ابن عباس: إنّ الرّزيّة كُلَّ الرّزية، ما حال بين رسول اللَّه (ص) و بين كتابه.

مصيبت تمام مصيبت آنگاه رخ داد كه بين پيامبر (ص) و نوشتارش حائل گرديدند.

صحيح بخاري ج 1، 120

* * *

تاريخ و حديث اهل سنت و شيعه گواه شهادت جانكاهي است كه قافيه بزرگترين مرثيه تاريخ بشريت را مي سازد. كوشش پي گير هواداران بانيان اين مصيبت نتوانسته است آن را از آخر اين مرثيه جانگداز پاك كند. و هيهات، هيهات. از نوك قلم پوزش مي طلبم و او را به بردباري و شكيبايي فرا مي خوانم تا شايد بتوانم فرياد تاريخ را بر اين فاجعه جانگداز به رشته تحرير درآوردم.

شهادت تنها يادگار پيامبر، «ام ابيها» صحيح بخاري، ج 3، ص 83، كتاب فضائل أصحاب النّبي (ص)، ب 42، ح 232 و ب 61، مناقب فاطمة، ح 278.«بضعة الرّسول» همان ب 42. و سيراعلام النبلاء، ج 2، ص 123 و... «سيده نساء العالمين»، «سيدة نساء اهل الجنّة» و... پس از رحلت آن حضرت آن هم با فجيعترين وضع، آن هم بوسيله... يعني چه؟

آيا ممكن است؟ اين خبر گوش هر انسان آزاده اي را مي خراشد، هر عقلي را متحيّر مي سازد، بر هر عاطفه اي سنگين مي آيد. گويا اين همان امانتي است كه بر كوهها و درياها عرضه شد و آنها بر آن طاقت نياوردند.

شايد همين امر موجب گرديد تا توجيه گران تاريخ و افسانه پردازان الفت اين واقعيت مسلم تاريخي را انكار كنند. امّا چه مي شود كرد، اي كاش زبان لال مي شد، قلم مي شكست اين خبر دهشت بار را نمي شنيديم. و اي كاش آسمانها فرو مي ريخت، كوهها متلاشي مي شد، جهان بپايان مي آمد و اين فاجعه رخ نمي داد. چگونه بگويم؟ به كه بگويم؟ چگونه ناله سركنم؟ چگونه فرياد كشم؟ كه اين واقعيت تلخي است كه تاريخ و حديث معتبر گواه آن است.

اين آواي شوم نه تنها از مسلّمات منابع معتبر شيعه است، بلكه معتبرترين كتابهاي اهل سنت بر اين مصيبت شاهدند. صحيح بخاري - معتبرترين كتاب، پس از قرآن در نزد اهل سنت - طليعه اين مصيبت را از قول ابن عباس در ضمن حديثي چنين توصيف مي كند «الرزيّة كلّ الزريّة» مصيبت آن مصيبتي كه بر هر مصيبتي برتري دارد، بلكه آن مصيبتي كه همه مصائب را در بر مي گيرد، زمينه سازي براي اين مصيبت عظمي بود. نسبت هذيان و... به پيامبر اكرم (ص) «غلبه الوجع» براي جلوگيري تأكيد بيشتر بر سفارشات آن حضرت درباره شهيد اين مصيبت و... بود. و با جمله «عندنا كتاب اللَّه حسبنا» كتاب را از عترت جدا كرده و زمينه «الرّزيّة كلّ الرّزيّة» را فراهم كردند.

اينك متن حديث (ابن عباس گفت:

چون بيماري رسول خدا (ص) شديد گرديد، فرمود: چيزي بياوريد تا بر آن براي شما نوشته اي بنويسم كه بعد از آن گمراه نشويد. عمر گفت: بر پيامبر (ص) بيماري چيره گرديده، كتاب خدا در دست ماست ما را بس است، پس اختلاف كردند وجنجال بالا گرفت. پيامبر (ص) فرمود: از نزد من بر خيزيد درگيري در حضور من سزاوار نيست.

پس ابن عباس بيرون رفت ومي گفت: مصيبت، تمام مصيبت آنگاه رخ داد كه بين پيامبر (ص) ونوشتارش حائل گرديدند.

«عن ابن عباس قال: لمّا اشتدّ بالنّبيّ (صلي الله عليه و سلم) وجعه، قال: ائتوني بكتاب اكتب لكم كتاباً لاتضلّوا بعده، قال عمر: انّ النّبيّ (صلي الله عليه و سلم) غلبه الوجع وعندنا كتاب اللَّه حسبنا، فاختلفوا وكثر الغلط، قال: قوموا عنّي ولاينبغي عندي التنازع، فخرج ابن عباس يقول: انّ الرزيّة كلّ الرزيّة ماحال بين رسول اللَّه (صلي الله عليه و سلم) وبين كتابه.»

صحيح بخاري، ج 1، ص 120، كتاب العلم، باب 82 كتابة العلم، حديث 112. و ج 3، ص 318، كتاب المغازي، باب 199 مرض النّبيّ (ص) و وفاته، حديث 872. و ج 4، ص 225، كتاب المرض و الطب، باب 357 قول المريض قوموا عنّي، حديث 574. و ص 774، كتاب الاعتصام، باب 1191 كراهية الخلاف، حديث 2169.

شايد آنانكه كلام ابن عباس را مي شنيدند كه مي گويد: «الرّزيّة كلّ الرّزيّة» واي مصيبت جامع، حيران و آشفته خاطر بودند كه يعني چه؟ ! ابن عباس چه مي گويد؟ ! امّا پس از چند روز انگشت شمار نسبت دهنده هذيان و ياوه گويي به پيامبر (ص) كلام ديگري گفت: به خدا قسم خانه را با شما آتش مي زنم. اين ماجرا در منابع فراواني از اهل سنت آمده كه فقط به چند نمونه آن اشاره مي شود.

الف: ابو بكر عبداللَّه بن محمد بن ابي شيبه، شيخ و استاد بخاري، در كتاب المصف، مي گويد:

«آنگاه كه بعد از رسول خدا (ص) براي ابوبكر بيعت مي گرفتند. علي (ع) وزبير براي مشورت در اين امر نزد فاطمه (س) دختر پيامبر (ص) رفت وشد مي كردند. عمر بن خطاب با خبر گرديد وبنزد فاطمه (س) آمد وگفت: اي دختر رسول خدا (ص) ! به خدا در نزد ما كسي از پدرت محبوبتر نيست وپس از او محبوبترين تويي ! ! وبه خدا قسم اين امر مرا مانع نمي شود كه اگر آنان نزد تو جمع شوند، دستور دهم كه خانه را با آنها به آتش كشند. اسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه (س) بيرون شد، علي (ع) و... به خانه بر گشتند. پس فاطمه (س) گفت: مي دانيد كه عمر نزد من آمد، وبه خدا قسم ياد كرده اگر شما (بدون اينكه با ابوبكر بيعت كنيد) به خانه برگرديد خانه را با شما آتش مي زند؟ وبه خدا قسم كه او به سوگندش عمل خواهد كرد »

«حين بويع لأبي بكر بعد رسول اللَّه (ص) كان عليّ والزبير يدخلان علي فاطمة بنت رسول اللَّه (ص) فيشاورونها ويرجعون في أمرهم، فلمّا بلغ ذلك عمر بن خطاب، خرج حتّي دخل علي فاطمة فقال: يا بنت رسول اللَّه (ص) واللَّه ما أحد أحب إلينا من أبيك وما أحد أحب إلينا بعد أبيك منك، وأيم اللَّه ما ذلك بمانعي أن اجتمع هؤلاء النفر عندك أن أمرتهم أن يحرق عليهم البيت. قال: فلمّا خرج عمر جاؤوها فقالت: تعلمون انّ عمر قد جائني وقد حلف باللَّه لإن عدتم ليحرقنّ عليكم البيت، وأيم اللَّه ليمضينّ لما حلف عليه. »

كتاب المصنف، ج 7، ص 432، حديث 37045، كتاب الفتن.

ب: همين مضمون را سيوطي در مسند فاطمه، آورده است. سيوطي، مسند فاطمه، ص 36. ج:

ابن عبدالبر، در الاستيعاب، نيز اين داستان را نقل كرده است.

ابن عبدالبر، الاستيعاب، ج 3، ص 975. و...:

و سپس با مشعلي بر در خانه فاطمه آمد و در جواب فاطمه كه فرمود: آيا من نظاره گر باشم و تو خانه مرا آتش بزني؟ گفت: بلي. چنانكه بلاذري مي گويد: « ابوبكر به علي (ع) پيام فرستاد تا با وي بيعت كند امّا علي نپذيرفت. پس عمر با مشعلي آمد، فاطمه (س) نا گاه عمر را با مشعل در خانه اش يافت، پس فرمود: يابن الخطّاب ! آيا من نظاره گر باشم وحال آنكه تو در خانه ام را بر من به آتش مي كشي؟ ! عمر گفت: بلي. »

«انّ ابابكر ارسل الي عليٍّ يريد البيعة، فلم يبايع فجاء عمر ومعه فتيلة فتلقته فاطمة علي الباب، فقالت فاطمة: يابن خطاب ! أتراك محرقاً عليَّ بأبي؟ ! قال: نعم. »

بلاذري، انساب الاشراف، ج 1، ص 586.

وابوالفداء نيز مي گويد:

« سپس ابوبكر عمر بن خطاب را به سوي علي وآنانكه با او بودند فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه (س) بيرون كند. وگفت: اگر از دستور تو سر باز زدند با آنان بجنگ.

پس عمر مقداري آتش آورد تا خانه را آتش زند.

پس فاطمه (س) بر سر راهش آمد وفرمود: كجا؟ اي پسر خطاب ! آمده اي تا كاشانه ما را به آتش كشي؟ ! گفت: بلي. يا در آنچه امت وارد شده اند وارد شوند. »

« ثمّ انّ ابابكر بعث عمر بن خطاب الي عليٍ ومن معه ليخرجهم من بيت فاطمة (رضي اللَّه عنها) وقال: ان ابي عليك فقاتلهم، فاقبل عمر بشي ء من نار علي ان يضرم الدار، فلقيته فاطمة (رضي اللَّه عنها) وقالت: الي اين يابن الخطّاب؟ ! أجئت لتحرق دارنا؟ ! قال: نعم، او يدخلوا فيمادخل فيه الامّة. »

ابوالفداء، تاريخ ابي الفداء ج 1 ص 156. دار المعرفة، بيروت.

اين سخن و اين رفتار تفسيري بر كلام ابن عباس «الرزيّة كلّ الزريّة» گرديد. نه، سخن ابن عباس تفسيري به گستردگي تاريخ، بلكه به وسعت... دارد، كه در اين رزيّه و ماتم، تاريخ قصيده اي سروده است، كه اين گفته و كرده عمر جزء اوّلين مصرعهاي آن قصيده بود. شايد ابن عباس هم از آن غزلي كه عمر سرائيد «غلبه الوجع» در ابتدا «الرزيّة كلّ الزريّة» را درك نمي كرد. و تنها پيامبر اكرم (ص) در بستر بيماري اين غزل غم را تا به پايان خواندند، كه درد و تلخي آن، سختي بيماري را تحت الشعاع قرار داد. از اينرو عالم بزرگ سني شافعي جويني - استاد جمعي از علماي اهل سنت، كه يكي از شاگردانش - ذهبي - كه به شاگرديش افتخار مي كند و مي گويد:

سمعت من الإمام المحدّث الأوحد الأكمل فخرالإسلام صدرالدّين... و كان ديّناً صالحاً.

تذكرة الحفاظ، ج 4، ص 1505، رقم 24.

از پيامبر اكرم (ص) نقل مي كند كه فرمود:

«چون به دخترم فاطمه مي نگرم بياد مي آورم آنچه را كه بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنكه در خانه اش ذلّت وارد گرديده، از وي هتك حرمت شده، حقش غضب، و ارثش منع شده، پهلويش شكسته و جنينش سقط گرديده و او فرياد برمي آورد « يا محمداه ».... پس او اولين كسي از اهل بيتم مي باشد كه به من ملحق مي گردد، پس بر من وارد مي شود، محزون، مكروب، مغموم، مقتول... ».

«..وانّي لمّا رأيتها ذكرت ما يصنع بعدي، كانّي بها وقد دخل الذّل بيتها وانتهكت حرمتها وغصبت حقّها ومنعت ارثها وكسرت جنبها واسقطت جنينها وهي تنادي: يإ؛ محمداه...فتكون اوّل من يلحقني من أهل بيتي فتقدم عليّ َ محزونة مكروبة مغمومة مغصوبة مقتولة. »

فرائد السمطين، ج 2، ص 34، 35 طبع بيروت.

هنگامي با مشعل آتش براي تسليت دختر پيامبر اكرم (ص) آمدند كه وي «به محسن» باردار بود و تهاجم به خانه و... موجب قتل محسن طفلي كه هنوز پابه دنيا ننهاده بود گرديد. چنانكه ابن ابي دارم - آنكه ذهبي وي را «الامام الحافظ الفاضل... كان موصوفاً بالحفظ و المعرفة» خوانده - جمله «إنّ عمر رفس فاطمة حتّي اسقطت بمحسن ؛ عمر لگدي بر حضرت زهرا (س) زد تا محسن سقط گرديد ». را مورد تقرير و تأييد قرار داده، تا مورد نكوهش گروهي قرار گرفت.

«كان ابن ابي دارم مستقيم الامر عامة دهره ثم في آخر ايامه كان اكثر ما يقرء عليه المثالب حضرته و رجل يقرء عليه ان عمر رفس فاطمة حتي اسقطت بمحسن. »

سير اعلام النبلاء، ج 15، ص 578.

روشن است زني كه در اثر تهديد به احراق بيت و آتش زدن خانه اش و سقط جنينش و... مريض گردد و مرض او در زمان كوتاهي منجر به فوت وي شود، اين فوت شرعاً و عرفاً و عقلاً قتل و شهادت محسوب مي گردد، و به عامل جنايت مستند مي باشد، و نيازي به دليل ديگري ندارد. از اينرو است كه ائمه معصومين: واهل بيت رسول خدا (ص) مادر خود را شهيد مي خواندند. چنانكه حضرت موسي بن جعفر (ع) فرمود:

«إنّ فاطمة (س) صديقة شهيدة»

اصول كافي، ج 1، ص 381، ح 2.

با آنچه گفته شد جاي ترديدي باقي نمي ماند، و شهادت دختر پيامبر (ص) براي هيچ شيعه و سني منصف و غيرمتعصبي قابل انكار نيست. در عين حال باز هم اين قصّه بر باورهاي بسياري سنگين مي آيد و جا دارد كه فرياد برآورند كه: آه چه مي گوئي؟ چه مي نويسي؟ ساكت باش؟ مگر ممكن است راست باشد؟ اگر راست است، پس چرا افلاك مي گردند؟ خورشيد مي تابد؟ و.... مگر خدا به پيامبرش نفرمود: «لولاك لما خلقت الأفلاك» و پيامبر اكرم (ص) درباره دخترش نفرمود: «فاطمة بضعة منّي؛ فاطمه پاره تن من است»؟

شايد بخاري به دروغ، طليعه اين غزل را سروده است «غلبه الوجع»، «عندنا كتاب اللَّه حسبنا»، «الرزيّة كلّ الزريّة»؟ مگر صحيح بخاري معتبرترين كتاب اهل سنت نيست؟ چرا اين جملات را آن قدر تكرار كرده؟ چرا وي مراسم غريبانه به خاك سپاري فاطمه را در نيمه شب دور از انظار خليفة و... ذكر كرده؟ ومي گويد:

چون فاطمه وفات كرد شوهرش علي (ع) وي را شبانه به خاك سپرد وابوبكر را خبر نكرد وخود بر او نماز گزارد.

فلمّا توفّيت دفنها زوجها عليّ ليلاً و لم يؤذن بها ابابكر و صلّي عليها...

صحيح بخاري، ج 3، ص 253، كتاب المغازي، باب 155 غزوة خيبر، حديث 704.

چرا كراهيت علي (ع) ملاقات با عمر را ذكر كرده؟

... أن ائتناو لا يأتنا احد معك كراهيّة لمحضر عمر.

همان مدرك اگر بخاري مي بود شايد مي گفت: من تنها نبودم، مسلم هم همين جريان را نقل كرده وگفته است: كه ابن عباس بر اين رزيّة چنان گريست كه از اشكاهايش ريگها تر شدند:

« قال ابن عباس: يوم الخميس وما يوم الخميس، ثمّ بكي حتّي بلّ دمعه الحصي ، فقلت يا بن عباس وما يوم الخميس؟ قال: اشتدّ برسول اللَّه (صلي الله عليه و سلم) وجعه فقال ائتوني اكتب لكم كتاباً لاتضلّوا بعدي فتنازعوا وما ينبغي عند نبيّ تنازع، وقالوا ما شأنه أهجر استفهموه، قال: دعوني... »

ابن عباس گفت: روز پنجشنبه، چه روز پنجشنبه اي سپس گريست تا آب ديدگانش ريگها را تر كرد. پس گفتم: روز پنجشنبه چيست؟ گفت: بيماري رسول خدا (ص) شديد گشت، پس فرمود: بياوريد تا براي شما نوشتاري بنويسم كه بعد از من گمراه نشويد. پس نزاع كردند، ونزاع در نزد پيامبر سزاوار نيست، و گفتند او را چه شده است، هزيان مي گويد، از او جوياشويم، فرمود، رها كنيد مرا...

صحيح مسلم، ج 3، ص 455، كتاب الوصيّه باب 5 الوقف ح 22.

ابن ابي شيبه استادم قبل از من فاجعه را روشن تر بيان كرده كه تهديد بآتش كشيدن خانه را ذكر كرده. مطلب روشن تر از آن است كه بتوان آن را مخفي كرد، چه اينكه اين مطلب در منابع معتبر ما اهل سنت فراوان آمده.

شايد كسي تصّور كند: آنچه به سند صحيح ومعتبر ثابت وغير قابل انكار است، تهديد به آتش كشيدن خانه فاطمه (س) است، امّا اصل آتش زدن ثابت نيست. بلي، كلام ابن ابي شيبه به تنهايي آتش زدن بيت وحي را ثابت نمي كند، امّا بخاري با نقل بيعت نكردن علي (ع) با ابوبكر از به آتش كشيدن بيت نبوّت خبر مي دهد. زيرا در نقل ابن ابي شيبه خوانديم كه عمر قسم ياد كرد اگر بيعت نكنند دستور مي دهم تا خانه را با اهلش آتش زنند. آنچنان سوگند عمر جدّي بود كه فاطمه (س) سوگند مي خورد كه عمر به قسمش وفا خواهد كرد. وبخاري آورده است:

«فاطمه (س) بر ابوبكر غضب نمود پس با وي قهر كرد پس با او سخني نگفت تا وفات نمود وبعد از پيغمبر (ص) شش ماه زندگي كرد... (و علي (ع)) در اين ماههابيعت نكرد.

«فوجدت فاطمة علي ابي بكر في ذلك فهجرته فلم تكلمه حتّي توفيّت وعاشت بعد النّبيّ (صلي الله عليه و سلم) ستّة اشهر... ولم يكن يبايع تلك الاشهر. »

صحيح بخاري، ج 3، ص 253، كتاب المغازي، باب 155 غزوة خيبر، حديث 704.

پس بنا بر اين چنانكه بلاذري در انساب الاشراف مي گويد:

« فلم يبايع فجاء عمر ومعه فتيلة ».

عمر به مقتضاي قسمش عمل كرد وبيت اهل البيت را به آتش كشيد.

وآنچه برخي نقل كرده اند كه علي (ع) پس از تهديد ناگزير از بيعت شد ونوبت به احراق نرسيد، مخالف نقل بخاري است، كه در نزد اهل سنت از اعتبار بيشتري برخوردار است، ونيز شواهد حديثي وتاريخي، آن رامردود مي داند. بلي قافيه اين مرثيه و نوحه با سرودن طليعه آن به زبان هر سراينده اي جاري مي شود، چون با قسم به آتش زدن خانه، وسپس براي وفاء به قسم با مشعل به در خانه آمدن، و سقط جنين و... از دنيا رفتن پس از مدت كوتاهي، قتل و شهادت و مستند به اين مقدمات خواهد بود.

هر چند بعضي از ناقلين اين مرثيه و مصيبت به نتيجه آن تصريح نكرده باشند. امّا همانطور كه گذشت اين مرثيه به وسيله پدر فاطمه (س) پيامبر اكرم (ص) و فرزندانش ائمه اطهار: تا پايان سرائيده شد. تا اينجا به گوشه اي از شواهد تاريخي حديثي بر شهادت فاطمه زهرا (س) از منابع معتبر اهل سنت اشاره شد. مطلب آنقدر واضح و روشن است كه نيازي به تكثير منابع نيست.

امّا از طرف ديگر فاجعه آن قدر بزرگ و سنگين است كه هر چند نتوان در ادلّه و مستندهاي تاريخي و حديثي آن خدشه نمود، امّا باز هم عواطف و احساسات به سختي مي تواند آن را باور كند.

مگر علي (ع) نبود؟ چگونه جرأت كردند؟

علي (ع) مي ديد؟ مي ديد فاطمه (س) را مي زدند؟ مي ديد آتش شعله مي كشد؟ مي ديد مصيبتهايي كه روزگاران را همچون شب تار و سياه كرده است بر فاطمه (س) مي بارد؟ ! چگونه جرأت كردند؟

مگر نديده بودند علي (ع) در خيبر را چگونه از جا كند؟ مگر نديده بودند علي (ع) مرحب را چگونه دو نيم كرد؟ مگر نديده بودند علي (ع) عمرو بن عبدود را...؟ مگر نديده بودند؟؟؟

مگر نداي جبرئيل را نشنيده بودند «لا سيف الاّ ذوالفقار و لا فتي الاّ علي» چگونه جرأت كردند؟ بلي علي (ع) را ديده بودند.

اي كاش علي (ع) را فقط در اين صحنه ها ديده بودند تا جرأت نمي كردند. حلم علي را هم كه از كوهها سختتر بود ديده بودند.

يافته بودند كه علي (ع) نفس پيغمبر (ص) است، و پيغمبر را نيز سالها آزموده بودند، اكنون شروع ماجرا نبود. قبل از آن بر پيامبر (ص) جرأت مي كردند. و او را مي آزردند ! آن هم نه آزاري همچون آزار مشركان مكّه، كه بر آن حضرت سنگ و خاك و خاكستر و زباله مي ريختند ! از آن زشتتر ! و نه آزاري همچون آزار مشركان و يهود و نصاري در جنگها با تير و نيزه و شمشير، بلكه از آن سختتر ! آزار در مورد همسران پيامبر (ص): آه چه دشوار است بر غيرت اللَّه. بايد سر بر ديوار نهاد و تا ابد بر مظلوميت محمد (ص) خون گريست « كه او فرمود: «ما اوذي نبيّ بمثل ما اوذيت» بجاي اينكه با پيروزي ها اذيّت و آزارها كم شود افزون مي گرديد ! و با رحلتش به اوج رسيد.

يافته بودند كه سماحت و عظمت پيامبر (ص) بر شجاعت و قدرتش فزوني دارد. ديده بودند در مقابل اذيّتهاي مشركين قريش نفرين نمي كرد و مي فرمود «انّ قومي لا يعلمون» و در مقابل آنانكه بر آن حضرت شمشير كشيده بودند فرمود: «اذهبوا انتم الطّلقاء» لذا بر آن حضرت جرأت مي كردند.

او حيا مي كرد كه خود در مقابل آزارهايي كه بر وي وارد مي شد اعتراض كند، او دين خدا را پاس مي داشت، و خدا به دفاع از او مي پرداخت.

از آيات سوره احزاب استفاده مي شود كه: جمعي سرزده و بدون اذن وارد خانه پيامبر (ص) مي شدند. چون آنها را دعوت به ميهماني مي كردند، پس از پذيرايي دور هم مي نشستند و با هم به گفتگوهاي بيهوده و حتي آزاردهنده اي مي پرداختند. و گاه چون از زنان پيامبر چيزي مي خواستند ناگهان پرده را بالا زده و سؤال خود را مطرح مي كردند. پيامبر از اين وضع آزرده مي گشت.

امّا حيا مانع بود تا آنها را از اين رفتارهاي ناهنجار و ناشايسته منع كند. خداوند آياتي را فرو فرستاد و آنها را از اين رفتار ناشايست خصوصاً در مورد همسران پيامبر بر حذر داشت.

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلي طَعامٍ غَيْرَ ناظِرينَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسينَ لِحَديثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن .

اي كساني كه ايمان آورده ايد ! به خانه هاي پيامبر داخل نشويد مگر بشما براي صرف غذا اجازه داده شود، بدون اينكه چشم به ظرف غذاي وي بدوزيد، امّا هنگامي كه دعوت شديد داخل شويد، ووقتي غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث وگفتگو ننشينيد، اين عمل، پيامبر را مي آزارد، ولي از شما شرم مي كند (وچيزي نمي گويد)، امّا خدا از (بيان) حق شرم ندارد. وهنگامي كه چيزي از آنان (همسران پيامبر) مي خواهيد از پشت پرده بخواهيد، اين كار براي پاكي دلهاي شما وآنها بهتر است

سورة الاحزاب، آية 53.

و سپس فرمود:

شما حق نداريد پيامبر (ص) را بيازاريد و پس از او با همسرانش ازدواج كنيد اين رفتار شما نزد خداوند بزرگ است

وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيما

سورة الاحزاب، آيه 53.

و پس از چند آيه مي فرمايد:

آنانكه خدا و پيامبرش را مي آزارند، خداوند برآنها در دنيا و آخرت لعن مي فرستد و براي آنان عذابي خار كننده آماده فرموده است.

إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنهَُمُ اللَّهُ فيِ الدُّنْيَا وَ الاَْخِرَةِ وَ أَعَدَّ لهَُمْ عَذَابًا مُّهِينًا

سورة الاحزاب، آيه 57.

شايد بتوان يكي از اهم مصاديق آزار پيامبر (ص) را داستاني كه بخاري آورده است به شمار آورد. حاصل داستان اين است كه زنان پيامبر اكرم (ص) در تاريكي شب با پوشش كامل به مكاني كه خلوت و مناسب بود براي قضاء حاجت مي رفتند. چون ام المؤمنين سوده قد بلندي داشت يا تنومند بود عمر وي را شناخت و فرياد برآورد كه اي سوده تو نمي تواني خود را از ما پنهان كني، بدان كه ما تو را شناختيم. سوده بر مي گردد، و به پيامبر شكوه مي برد و آن حضرت مي فرمايد شما رخصت داده شده ايد كه براي حوائجتان خارج شويد. اين داستان را بخاري در سه جا از كتاب صحيحش آورده است.

1 - در كتاب التفسير سورة الاحزاب در ذيل آيات فوق:

« عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت خَرَجَتْ سَوْدَةُ بعد ما ضُرِبَ الْحِجَابُ لِحَاجَتِهَا وَكَانَتْ امْرَأَةً جَسِيمَةً لَا تَخْفَي علي من يَعْرِفُهَا فَرَآهَا عُمَرُ بن الْخَطَّابِ فقال يا سَوْدَةُ أَمَا والله ما تَخْفَيْنَ عَلَيْنَا فَانْظُرِي كَيْفَ تَخْرُجِينَ قالت فَانْكَفَأَتْ رَاجِعَةً وَرَسُولُ اللَّهِ e في بَيْتِي وَإِنَّهُ لَيَتَعَشَّي وفي يَدِهِ عَرْقٌ فَدَخَلَتْ فقالت يا رَسُولَ اللَّهِ إني خَرَجْتُ لِبَعْضِ حَاجَتِي فقال لي عُمَرُ كَذَا وَكَذَا... فقال إنه قد أُذِنَ لَكُنَّ أَنْ تَخْرُجْنَ لِحَاجَتِكُنَّ »

ايشه گفت: پس از آنكه آيه حجاب نازل گرديد، سوده براي قضاي حاجتش بيرون رفت، او زني تنومند بود، از اينرو نمي توانست خود را از كسانيكه او را مي شناختند پنهان كند عمر بن خطاب او را ديد، وگفت: اي سوده ! به خدا نمي تواني خود را از ما مخفي نگاه داري، پس فكر كن چگونه خارج شوي گفت: پس بادگرگوني باز گشت وبر پيامبر وارد شد وگفت: يا رسول اللَّه ! من براي برخي از نيازهاي خود بيرون رفتم: عمر به من چنين وچنان گفت... پس (پيامبر اكرم (ص) فرمود: شما اجازه داده شده ايد تا براي نيازهايتان خارج شويد.

صحيح بخاري، ج 3، ص 451 باب 45، حديث 1220.

2 - در كتاب النكاح باب خروج النساء لحوائجهن:

« عن عَائِشَةَ قالت خَرَجَتْ سَوْدَةُ بِنْتُ زَمْعَةَ لَيْلًا فَرَآهَا عُمَرُ فَعَرَفَهَا فقال إِنَّكِ والله يا سَوْدَةُ ما تَخْفَيْنَ عَلَيْنَا فَرَجَعَتْ إلي النبي e فَذَكَرَتْ ذلك له وهو في حُجْرَتِي يَتَعَشَّي وَإِنَّ في يَدِهِ لَعَرْقًا فَأَنْزَلَ عليه فَرُفِعَ عنه وهو يقول قد أَذِنَ الله لَكُنَّ أَنْ تَخْرُجْنَ لِحَوَائِجِكُنَّ »

(عايشة گفت: شبي سوده بنت زمعه بيرون رفت، عمر او را ديد وشناخت، وگفت: به خدا اي سوده نمي تواني خود را از ما مخفي نگاه داري گفت: بسوي پيامبر (ص) باز گشت، پس ماجرا را براي آن حضرت نقل كرد، واو (ص) مي فرمود: خدا به شما اجازه داده است تا براي نيازهايتان خارج شويد.)

همان، ج 4، ص 75، ب 116، ح 166.

3 - كتاب الوضوء باب خروج النساء الي البراز.

« عن عَائِشَةَ أَنَّ أَزْوَاجَ النبي e كُنَّ يَخْرُجْنَ بِاللَّيْلِ إذا تَبَرَّزْنَ إلي الْمَنَاصِعِ وهو صَعِيدٌ أَفْيَحُ فَكَانَ عُمَرُ يقول لِلنَّبِيِّ (ص) احْجُبْ نِسَاءَكَ فلم يَكُنْ رسول اللَّهِ (ص) يَفْعَلُ فَخَرَجَتْ سَوْدَةُ بِنْتُ زَمْعَةَ زَوْجُ النبي (ص) لَيْلَةً من اللَّيَالِي عِشَاءً وَكَانَتْ امْرَأَةً طَوِيلَةً فَنَادَاهَا عُمَرُ ألا قد عَرَفْنَاكِ يا سَوْدَةُ حِرْصًا علي أَنْ يَنْزِلَ الْحِجَابُ »

عايشه گفت: همسران پيغمبر (ص) در شب براي قضاي حاجت به زمين وسيعي مي رفتند، عمر به پيامبر مي گفت: زنانت را از نامحرمان بپوشان امّا پيامبر (به نصيحت عمر) عمل نمي كرد، تا شبي سوده بنت زمعه كه قامتي بلند داشت پس از پاسي از شب بيرون شد، پس عمر فرياد بر آورد: اي سوده بدان كه تو را شناختيم، چون وي بر نزول آيه حجاب حريص بود.

همان، ج 1، ص 136، ب 109، ح 143.

معمولاً مفسرين شأن نزول آيات فوق را دو قضيّه ذكر كرده اند.

1 - داستان فوق

2 - اينكه يكي از اصحاب پيامبر (ص) گفت: چون پيامبر از دنيا رود من با فلان همسرش ازدواج خواهم كرد، اين سخن به آن حضرت رسيده بسيار آزرده شد، پس آيات فوق نازل گرديد.

گروهي از مفسران اين شأن نزول را ذكر كرده اند از آن جمله است طبري در جامع البيان، و آلوسي در روح المعاني، و ابن كثير در تفسير القرآن العظيم، ابن كثير صحابي مورد شأن نزول آيه را طلحه و همسري را كه در نظر داشته عايشه دانسته است.

با وجود اينكه داستان عمر و سوده بعد از نزول آيه حجاب واقع گرديده به طوريكه در متن حديث آمده است «بعد ما ضرب الحجاب». در عين حال سوء ادب و شرمنده نمودن و اذيت و آزار ام المؤمنين سوده حرم پيامبر را - كه موجب آزردگي رسول خدا شده و يكي از اسباب نزول آيه شريفه (و ما كان لكم ان تؤذوا رسول اللَّه) حق اذيت و آزار پيامبر (ص) را نداريد - را جزء فضائل عمر و يا به تعبير ديگر از موافقات عمر به شمار آورده اند.

مثلاً آلوسي پس از قبول اينكه كار عمر خلاف ادب و شرمنده نمودن سوده حرم رسول اللَّه (ص) و آزردن او است، مي گويد:

عمر در اين كار عيبي نمي ديده، چون گمان مي كرده كه بر اين كار خير عظيمي مترتب مي گردد.

«وذلك أ حد موافقات عمر (ره) وهي مشهورة، وعدّ الشّيعة ما وقع منه من المثالب، قالوا: لما فيه من سوء الأدب وتخجيل سوده حرم رسول اللَّه (صلي الله عليه و سلم) وايذائها بذلك. واجاب أهل السّنة، بعد تسليم صحة الخبر أنّه (ره) رأي أن لابأس بذلك، لما غلب علي ظنّه من ترتب الخير العظيم... »

تفسير روح المعاني، ج 22، ص 72.

و نيز بخاري - يا برخي از راويان حديث - در كتاب وضوء اين داستان را چنين توجيه كرده اند، كه اين اهانت و سوء ادب «حرصاً علي أن ينزل الحجاب» بوده.

صحيح بخاري، ج 1، كتاب الوضوء، باب 109 خروج النّساء الي البراز.

و حال آنكه خود در تفسير سوره احزاب گفته است: اين داستان پس از نزول آيه حجاب بوده است. همان.

اين امر موجب گرديده تا برخي از شارحان بخاري ناگزير شوند براي جمع بين اين احاديث بگويند شايد اين داستان مكرّر تحقق يافته است.

«قال الكرماني: فان قلت: وقع هنا أنّه كان بعد ضرب الحجاب، وتقدم في الوضوء أ نّه كان قبل الحجاب، فالجواب: لعله وقع مرتين. »

فتح الباري، عسقلاني، ج 8، ص 391.

به هر حال، آنگاه كه حكومت در دست پيامبراكرم (ص) بود، و آنان محكوم بودند، بر آن حضرت جرئت مي كردند. گاه با آرزوي رحلت پيامبر، خيال ازدواج با همسرش را در سر مي پروراندند، گاه با عبارات توهين آميزي همسران پيامبر (ص) را مخاطب قرار مي دادند.

آه، اين چه جرئتي وقيحانه است؟ تصور رحلت رهبران ديني براي ارادتمندانشان بسيار دشوار است. آه چه مظلوميتي؟ آه چه غربتي؟

يا رسول اللَّه «اصبنا بك يا حبيب قلوبنا فما اعظم المصيبة حيث انقطع عنا الوحي و حيث فقدناك». هنوز 60 بهار از عمر شريف و مباركت نگذشته بود كه تو را درباره همسرانت آزردند ! هواي ازدواج با همسرانت را پس از رحلتت در سر پروراندند ! با جمله هاي اهانت آميز با ناموست سخن راندند ! تا خدا فرمود (وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً)

آه چه جرئتي؟ آيا اين قوم پس از آنكه خود به حكومت رسيدند، و فاطمه (س) و اهل بيت پيامبر (ص) در ظاهر محكوم و مقهور گرديدند، براي پي گيري اهدافشان جرأت نخواهند داشت؟ چون دختر پيامبر است؟ چون همسر علي است؟ چون مصيبت زده است؟ آن هم به بزرگترين مصائب؟ نه، اين امور بر جرئت آنان مي افزود.

امّا هنوز جاي سؤال است كه چرا از شجاعت پيامبر (ص) و علي عليه السلام نمي هراسيدند و جرأت مي كردند؟ يا به تعبير ديگر، چرا پيامبر و علي صلوات اللَّه عليهما از شجاعت و غيرت خود بهره نمي گرفتند، تا مخالفان چنان جرأت كنند و بر آنها چيره شوند؟

اولاً: خاندان پيامبر (ص) همانند ديگران نيستند.

آنچه آنان را به عكس العمل وا مي دارد فقط امر الهي و رضاي اوست. آنان بر اساس تعصب، غضب، منافع شخصي، دفاع از خود و متعلقات خود حركت نمي كنند. بلكه تنها مدافع دين و تابع وظيفه و امر الهي اند.

حضرت علي (ع) تنها بر اساس امر و فرمان عمل مي كرد، او امر به صبر شده بود، پس امتثالاً لامر اللَّه سبحانه صبر كرد.

ثانياً: روشن است كه اگر به همسر يا مادر و خواهر كسي - هر چند ضعيف و غيرشجاع - هجوم برند، او در خانه نخواهد نشست و به دفاع برمي خيزد. امّا اگر بداند كه مهاجمين مي خواهند با تحريك احساسات، وي را به عكس العمل وادارند تا به اهداف شوم خود برسند. اگر شخصي با تدبير و عاقل و مسلط بر نفس خود باشد هيچگاه دشمن را با عكس العمل به اهدافش نمي رساند.

علي (ع) مي دانست آشوب و جنجال هدف مهاجمين است، تا در پرتو آن امر را مشتبه نموده و فرصت را براي معرّفي حق از علي و فاطمه عليهما السلام بگيرد. علي با صبر و بردباري نقشه شوم مهاجمين را خنثي كرد. و با فدا نمودن خود و همسرش، مسؤوليت بزرگ خود را براي حفظ دين ايفا و حجت را تا روز قيامت بر خلق تمام كرد.

و به اين ترتيب پرسشهاي فراواني را پيش روي تاريخ قرارداد، كه از آن جمله است: چرا خورشيد عُمْر فاطمه (س) به آن زودي غروب كرد؟ آيا به مرگ طبيعي بود؟

تهديد به آتش كشيدن خانه در آن تأثير نداشت؟

آتش زدن در خانه چطور؟

در به پهلوزدن چطور؟

سقط جنين و بيماري پس از آن باعث شهادت نبود؟

اگر اينها نبود؟ يا اينها موجب شهادت نبود؟

پس چرا: همانطور كه بخاري ومسلم مي گويند: فاطمه (س) تا آخر عمر از ابوبكر قهر بود؟

« فغضبت فاطمة بنت رسول اللَّه (ص) فهجرت ابابكر فلم تزل مهاجرته حتي توفّيت ».

صحيح بخاري، ج 2، ص 504، كتاب الخمس، باب 837، ح 1265.

« فوجدت فاطمة علي ابي بكر في ذلك فهجرته فلم تكلّمه حتّي توفّيت. »

همان، ج 3، ص 252، كتاب المغازي، ب 155 غزوه خيبر، حديث 704. و صحيح مسلم، ج 4، ص 30، كتاب الجهاد و السير، باب 15، ح 52.

چرا در بخاري آمده است: فاطمه (س) پنهان بخاك سپرده شد؟

«فلمّا توفّيت دفنها زوجها عليٌّ ليلاً ولم يؤذن بها أبابكر وصلّي عليها. »

همان.

چرا چنانكه بخاري نقل كرده: نيمه شب دفن گرديد؟

همان.

چرا قبر تنها يادگار پيامبر (ص) هنوز مخفي است؟ چرا پس از گذشت سالها از اين ماجرا، مسلم آورده است كه: علي (ع) ابوبكر و عمر را كاذب، آثم، غادر و خائن مي دانست؟

قال عمر لعلي وعباس: « فرأيتماه (ابابكر) كاذباً آثماً غادراً خائناً... فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً... »

صحيح مسلم، ج 4، ص 28، كتاب الجهاد و السير، باب 15 حكم الفئ، حديث 49.

شايد اگر پس از آنچه بر فاطمه (س) گذشت علي (ع) بپامي خاست و با ضاربين و قاتلين فاطمه (س) درگير مي شد. امروز تحريف گران تاريخ مي گفتند علي براي گرفتن حكومت به نبرد پرداخت و در زد و خوردها و درگيريها فاطمه كشته شد و علي (ع) قاتل فاطمه است. ديگر پاسخ سؤالات فوق چنين روشن نبود.

اين قبيل امور از تحريف گران تاريخ بعيد نيست، چه اينكه انكار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) كمتر از اين نمي باشد. تحريف گران تاريخ، توجيه كنندگان حقايق، در مورد شهيد جنگ صفين، عمّار ياسر، كه پيامبراكرم (ص) فرموده بود: « يقتله الفئة الباغية»:

« فراه النّبيّ (صلي الله عليه و سلم) فينفض التّراب عنه ويقول: تقتله الفئة الباغية ويح عمّار يدعوهم الي الجنّة ويدعونه الي النّار»

صحيح بخاري، ج 1، ص 254، كتاب الصّلاة، باب 304، التعاون في بناء المسجد.

تو را گروهي سركش به شهادت مي رسانند.

چون صدور اين حديث از پيامبراكرم (ص) مورد اتفاق بود، و قابل انكار نبود، و يكي از ادلّه روشن بغي و بطلان قاتلين عمّار و رهبرشان بود، آنانكه براي دفاع از معاويه از هيچ مكابره اي روي گردان نبودند، روز را تاريك و شب را روشن معرفي مي كردند، مگر نگفتند علي قاتل عمّار است؟ چون وي را به جنگ آورده است؟ ! غافل از اينكه پيامبر اكرم (ص) در ادامه سخنش فرموده بود:

«يدعوهم الي الجنّة و يدعونه الي النار »

همان

عمّار آنان را به سوي بهشت مي خواند و آنان عمّار را به سوي آتش دعوت مي كنند.

و به اين وسيله پيامبر اكرم (ص) مخالفان علي (ع) و رهبرشان را مصداق آيه شريفه:

وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ

سورة القصص، آية 41.

قرارداد.



Share
201 | لاله آويني | Iran - Isfahan | ١٠:٠٩ - ٠٢ شهریور ١٣٨٩ |
دوستان عزيز هرچي هم با اين اهل تسنن با مدرک ودليل حتي از روي کتب معبتر خودوشن بحث کنيد فايده نداره ما چندين شب وقتمونو گذاشتيم براي اين کار اما اونا فقط فکر منحرف خودشونو قبول دارن..نه ما سني ميشيم ونه اونها شيعه..بايد از حقانيت پيشوايان دينيمون دفاع کنيم اما پيش چه کساني؟ يک مشت معاند دهن هرز؟ به زودي توسط منتقم اصلي تمامي اين مظلوميتهاي ائمه ما مشخص ميشه...بذاريد اهل تسنن برن نماز بدعتي تراويح خودشونو بخونن و سنگ اون دو ملعونو به سينه بزنن... وسيعلم الذين اي منقلب ينقلبون
202 | محمود | Iran - Tehran | ١٤:١١ - ٠٢ شهریور ١٣٨٩ |
اين سايت نمونه ي عيني فساد في الارض است مسولان چرا فيلتر نمي کنند؟
203 | كميل | Iran - Tabriz | ٢٢:٥٤ - ٠٢ شهریور ١٣٨٩ |
جناب محمود اگه نوشته هاي سايت فاسدند و بقول شما سايت نمونه فساده !! اين نوشته ها بايد جواب واضح و دندان شكني داشته باشن ولي متاسفانه بايد به عرضتون برسونم كه حتي مولاتون عمر و عالم اهل سنت يعني ابوبكر هم نميتونه به سوالات شيعه پاسخ بده.
باور نميكني؟؟؟ امتحان كن.
درباره اصل و نسب عمر و اينكه ايشون از كجا پيداش شده يه توضيح مختصري بده.اين ساده ترين سواليه كه پرسيدم.
البته سوال من اپن بوكه و حتي ميتوني از اساتيدت هم كمك بگيري.
منتظريم
204 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٨:٥٦ - ١٠ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام دوست عزيز جناب مجيد! جواب شما را داده بودم. ولي اظهار نشد. حتما اشكال از طرف من بوده. دوباره آن را براي‌تان مي‌نويسم: 1 ) بازهم پيشنهاد مي‌كنم با فيلم امام علي ( ع ) شروع كنيد و با علم در داستان سعي در شرح آن، آن هم به صورت ساده بكنيد تا ناراحتي پيش نيايد. 2 ) از حضور در مراسم‌هايي مثل شب‌هاي احياء و نمازهاي جمعه استفاده بكنيد . 3 ) اين سايت را هم مي‌توانيد استفاده كنيد .http://www.al-shia.org/html/ru/ يا علي
205 | مهرداد | Iran - Khorramshahr | ٢١:٠٦ - ١١ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام مي‌خواستم از دوستان بپرسم چرا در تقويم ده پانزده سال پيش و قبل از آن در تقويم به جاي شهادت، وفات حضرت فاطمه (س) بود؟ از بحث دوستان اين دو نتيجه حاصل مي‌شود: 1. در آن زمان حكومت در دست اهل تسنن بوده؟ كه نبوده و نيست. 2. اينكه اين شهادت يك بدعت و خرافات است و براي اختلاف بيشتر در كشور ساخته‌اند. سوالي از برادران شيعه داشتم: چرا سايت‌هاي مربوط به اهل سنت همگي فيلتر هستند؟ اگر عقيده‌اي هست بايد هر دو طرف آزاد باشند تا عقايدشان را بيان كنند. اين‌گونه تبعيض قايل شدن يعني اينكه حقيقت بايد پنهان بماند.
206 | momen abdullah | Malaysia - Cyberjaya | ٠٢:٥٤ - ١٢ شهریور ١٣٨٩ |
جناب عمرداد
به نظر شما سعد بن عباده شهيد شد و يا وفات يافت؟

يا علي
207 | مچيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢٤:٠٠ - ١٢ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام جناب مهرداد! تو كه اعتقاد داري ايشان شهيد نشده‌اند، پس اشكالي نداره كه با ما بگي لعنت خداوند و رسول مكرمش بر اون جماعتي كه باعث شهادت و رحلت زود هنگام حضرت فاطمه زهرا. تو هم مي‌توني بگي امين رب العالميين. اگر فكر مي‌كني بدعت است. در ضمن چرا با ما هم‌فكري نمي‌كني و لعنت بكني اولين بدعت‌گزار و تمامي هواداران اين بدعت‌گزار ؟؟؟ اسم سايت را بگو تا من اگر تونستم جواب‌تو بدهم. يا علي
208 | علي صادقي | Iran - Qazvin | ٠١:١٤ - ١٣ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام لعنت خداوند بر تمامي قاتلان آن حضرت باد ... در آن دنيا همه چيز براي كساني‌كه به اين قضيه شك دارند، رو خواهد شد كه آن‌وقت بسيار دير است.
209 | مهرداد | Iran - Khorramshahr | ٠٣:١١ - ١٣ شهریور ١٣٨٩ |
سلام
اولا جواب سوال من رو ندادين.اما اسم سايتها:
1.عقيده 2.نوار اسلام 3.سني نيوز4.سني آنلاين5.مسلمان6.نورتي وي و.............................

به گفتار پيغمبرت راه جوي دل از تيره گيها به اين آب شوي
چه گفت آن خداوند تنزيل و وحي خداوند امر و خداوند نهي
كه خورشيد بعد از رسولان مه نتابيد بر كس ز بوبكر به
عمر كرد اسلام را آشكار بياراست گيتي چو باغ بهار
پس از هر دو آن بود عثمان گزين خداوند شرم و خداوند دين
چهارم علي بود جفت بتول كه او را به خوبي ستايد رسول
كه من شهر علمم علييم در است درست اين سخن قول پيغمبر است

(فردوسي)

در ضمن هميشه بگوييد لعنت خدا بر دل سياه شيطان.ودر همه امور از ابتدا تا انتها فقط نام الله
را بر زبان جاري سازيد غير الله را براي ياري خواندن شرك است.(حتي هنگام برخاستن)
خداوند در قرآن ميفرمايد:بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را.
درهمه امور نيز اجر انسان با الله سبحانه تعالي است.پس بايد گفت اجرتان با خدا(جزا’ك الله خيرا)
210 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٥:٥٢ - ١٣ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام جناب مهرداد! جواب شما هم در متن بالا آمده كه آن‌را كرارً بخوانيد. و هم <<< شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) 01 >>>> http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=142 خوب بخوان، همشو بخوان اما قسمت دوم ========= جناب مهرداد! چگونه مي‌شود اثبات كرد كه من در 15 دقيقه به اين سايت‌هاي به قول شما فيلتر شده وارد شدم!!! هان! اين بهترين راهه كه سر مقاله امروز اينها را برايت ذكر كنم: عقيده ===== به روز شده: پنجشنبه، ۱۱ شهريور ۱۳۸۹ ۱۴:۲۷ ‌رمضان و قرآن ‌رسول اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند: اين قرآن سفره ميهماني کريمانه خداوند است. هر آنچه در توان داريد از سفره سخاوت الهي برگيريد. اين قرآن ريسمان الهي، و نور هدايت، و شفاء ========================================================================== نوار اسلام ( اهل سنت ) ============== سيرت رسول اکرم صلي الله عليه وآله وسلم نام نويسنده شيخ صفي الرحمن مبارکفوري نام مترجم: حامد فيروزي سيرت پيامبر اکرم، ‌در حقيقت عبارت است از رسالتي كه رسول الله به نام شريعت براي جوامع بشري به ====================================================================== سني نيوز : ======== بيست و پنجم رمضان در آينه‌ي تاريخ رمضان مزرعه‌ي رحمت و مغفرت الهي... رمضان ماه گريز از آتش سوزان جهنم ... =============================================================== سني آنلاين ======= سرباز مسلمان خواهان خروج از ارتش آمريکا يک سرباز مسلمان آمريکايي با اظهار اين‌که شرکت در جنگ‌هاي اين کشور با تعاليم ديني وي مغايرت ... ============================================================================ مسلمان دات نت ========= به انجمن خوش آمديد در صورتي که براي اولين بار از اين سايت ديدن مي‌کنيد، براي استفاده کامل از تمام امکانات سايت لازم است که ثبت نام کنيد. امکان ارسال مطلب و دانلود فايل و هم‌چنين دسترسي به انجمن‌هايي که فقط اعضا ثبت نام شده، امکان دسترسي به آن را دارند از امتيازات ثبت نام در سايت مي‌باشد. =========================================================================== اما مي‌مونه نور تي‌وي كه خودشون مشكل Redirect دارند تقصير (يا بهتر بگويم كرم از خودشان است) ============================================================================= يا علي
211 | مهرداد | Iran - Khorramshahr | ٢١:٥١ - ١٣ شهریور ١٣٨٩ |
سلام

آقاي محترم من هم با فيلتر شكن ميتونم وارد بشم .اگه توي ايران زندگي ميكني يا ميفهمي
يا خودت رو زدي به اون راه. ما كه مثلا اينترنت پر سرعت داريم توش مونديم واي به حال dial up
قابل توجه شما بايد بگم اون صفحه اي كه با اين آدرسها صفحه پيوندهاي خدمات اينترنتي باز ميشود.
حالا تكليف چيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لطفا راهنمايي كنيد.
212 | momen abdullah | Malaysia - Ipoh | ١٥:٣٤ - ١٤ شهریور ١٣٨٩ |
جناب مهرداد! و اما تکليف شما: 100 بار از روي اين صفحه بنويسيد: http://islamicweb.com/arabic/shia/yazid.htm چه کسي اين صفحه را براي شما فيلتر مي‌کند؟؟ اصلا چه کسي جرات اين کار را دارد؟؟ و اما فوايد بيشمار 100 بار نوشتن از روي اين صفحه: 1)) اولا که با مولي و مقتدي اهل سنت يعني يزيد سگباز بيشتر آشنا مي‌شويد. 2)) دوما پايه‌هاي عقيدتي خود در باب شرک عمري را هر چه مستحکم‌تر مي‌کنيد. 3)) سوما و از همه مهمتر شب‌ها يکي را داريد که مشتاق ديدن خواب او باشيد: يزيد بن معاويه زنازاده!! اين تکليف امشب شما است!! اگر آن را خوب انجام داديد، تکليف شب بعد را خدمت شما بگويم. يا علي
213 | مجيد م علي | United States - Dallas | ١٥:٤٩ - ١٤ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام باور كن فيلتر شكن استفاده نكردم. خيلي وقت پيش (دو سال) كه Dail-up وارد سايت‌شون شدم، خودش يواش بود در صورتي كه سايت‌هاي ديگر را نسبتاً زود باز مي‌كرد. پس معلوم مي‌شه كرم از خودشونه، Server ضعيفه. بهشون بگو عوض كنند. در ضمن، تو كه مي‌گي فيلتر شكن استفاده مي‌كني، ناراحتيت چيه؟؟ يا علي
214 | مهرداد | Iran - Khorramshahr | ١٨:٥٨ - ١٤ شهریور ١٣٨٩ |
سلام خدمت شما عرض شود كه به طور معمول كساني كه جواب‌هاي توجيه كننده ندارند، زود جوش مي‌آورند و شروع به ناسزا گفتن مي‌كنند. اين‌گونه تمسخر كردن ديگران و تهمت زدن به افرادي كه به علت حضور نداشتن قادر به دفاع از خود نيستند. كار انسان‌هاي دهن‌بين است كه تحت تاثير محيط و ديگران قرار مي‌گيرند و از خود اراده‌اي ندارند ...............
215 | momen abdullah | Malaysia - Ipoh | ٢١:٢٠ - ١٤ شهریور ١٣٨٩ |
جناب مهرداد
فکر کردي که حضرت ابوطالب (عليه السلام) حضور ندارند و قادر به دفاع از خود نيستند؟؟
«ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»

حضرت ابوطالب (عليه السلام) که از شدت و سختي محاصره امام الکفار ابوسفيان، شهيد شدند به خوبي حضور دارند و مردانه از اسلام دفاع مي‌کنند!!!
حال شما هرچقدر مي‌توانيد، عمرانه، به ايشان «تهمت» کفر زنيد (نعوذبالله) و ايمان ايشان را «مسخره» کنيد. خداوند با ايشان است!!

يا علي
216 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢١:٥٠ - ١٤ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام
برادر عزيز جناب momen abdullah تحويل بگير , عزيز دل برادر مهر داد خان راست ميگويند چرا اينقدر وجهه سگها را خراب ميكني اين سگها ( رفقاي يزيد ملعون ) كه حضور ندارند كه از خودشون دفاع كنند ...........
يا علي
217 | محمدرضا | Iran - Tehran | ١٤:٢٦ - ٠٢ مهر ١٣٨٩ |
آيا حضرت محمد (ص) نمي‌دانستند كه عمر آدم بدي است؟ آيا چيزي بر ايشان پوشيده بود؟ پس چرا دستور طرد عمر را ندادند؟ آيا ابوبكر سرمايه خود را در راه اسلام نداد؟ آيا اگر عثمان آدم بدي بود، حضرت محمد او را به دامادي خويش مي‌پذيرفت؟ من هم مي‌دانم كه خدمات حضرت علي (ع) از همه بهتر بيشتر و موثرتر بود و از همه بر خلافت شايسته‌تر بود. ولي آيا نبايد با عقايد هم كنار بياييم؟ آيا ما همه ايراني و مسلم نيستيم؟ من خاك پاي تمام ائمه هستم و پاي همه‌ي 14 معصوم رو مي‌بوسم. ولي بايد راضي به نابودي افرادي كه مثل من فكر نمي‌كنن شوم؟ هر كسي عقيده‌اي كه دارد محترم است و اين سايت‌ها جز ايجاد اختلاف نمي‌كند چون انسان‌ها با جنگ هم از اعتقادات خود دست نمي‌كشند، چه برسه به بد و بيراه گفتن به هم ميهنامون . و نتيجه‌ي اين اختلافات تنها به نفع استعمار است و كساني كه دشمن ايران زمين‌اند و خواستار تجزيه‌ي ما هستند است.

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- در زمان رسول خدا (ص) مرسوم بود كه وقتي حاكم جائر ، از يكي از طرفداران خود نگران مي‌شد (كه مبادا بر ضد او قيام كرده و قدرت را به دست بگيرد) يا او را مي‌‌كشت و يا تبعيد مي كرد !
در مورد گروهي از منافقين يا كساني كه تنها اظهار به اسلام كرده بودند ولي قلبا به آن دستورات حضرت ايمان نداشتند ، به صراحت روايت شده است كه يا رسول الله اجازه بدهيد او را بكشيم ، حضرت فرمودند «لا احب أن يقال ان محمدا يقتل أصحابه» يعني در واقع حضرت با اين‌كار راه توجيه تهمت به خود را بستند تا مبادا بعد از ايشان كسي ادعا كند كه ان حضرت ، پادشاه بوده است و نه نبي !
2- آنچه اهل سنت راجع به سرمايه ابوبكر ادعا مي‌كنند صحت ندارد !زيرا اگر او سرمايه داشت ، پدرش كه نابينا هم بود ، براي روزي يك وعده غذا در خانه مردم بيگاري نمي كرد !
3- در مورد عثمان و آنچه در مورد ازدواج او با دختران رسول خدا (ص) گفته مي‌شود ، به آدرس‌هاي ذيل مراجعه كنيد :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=469
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1837
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

218 | ايمان | Iran - Tehran | ١٦:٣٠ - ٠٦ آذر ١٣٨٩ |
مرحبا اقا محمد رضا خوشبختانه اين موج بيداري ملت با شعور ايران ادامه دارد به اميد الله پيروزيم
219 | عبدالصمد انصاري | Iran - Tehran | ١١:٢٣ - ٠٤ دي ١٣٨٩ |
يا الله سلام بر آنان كه اعمالشان في الله و بالله است.حبيب خدا كيست آيا حتي تهديد فرزند ايشان زياده روي نيست ........دوستان حقيقت مشخص است سعي نكنيم گناه ديگران را ما بشوئيم.مهدي جان مي آيد و ...... خدايا جان علي توفيقي بده تا با ضاربان و اذيت كنندگان حضرت زهرا زير پرچم آقا
يه كاري بكنم تا اين سوز دل بلكه ................................. يا علي
220 | آيينه | Iran - Qazvin | ١٦:١٣ - ١٥ دي ١٣٨٩ |
لطفا يك تحليل جامع از كردار و رفتار ابن عباس و جابر بن عبدالله كار كنيد. به خصوص در نوع ارتباط اين دو با اهل بيت و خلفا. خيلي ممنون مي شم. ضمنا مي خواستم بدونم پاسخ پرسشها را كي وكجا مي دهيد. باآرزوي موفقيت شما.
221 | !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! | Iraq - Baghdad | ١٩:١٤ - ٢١ فروردين ١٣٩٠ |
چه قدر بحث مي کنيد.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
222 | م.م | Iran - Tehran | ١١:٢١ - ٢٧ فروردين ١٣٩٠ |
دوستان شيعه سلام.به نظر من اگر ميخوايد كسي رو شيعه كنيد اول بدونيد چرا خودتون شيعه شديد؟آيا فقط شناسنامه اي شيعه هستيد؟شيعه ي عمل كننده هستيد؟آيا فقط ميخوايد جدال كنيد يا واقعا دلسوزيد؟!هيچ وقت موقع بحث به طرف مقابل توهين نكنيد.اين جمله ي زيبا رو فراموش نكنيد(اگر ميخواهيد كسي را تغيير دهيد بايد اول او را دوست داشته باشيد).يادتون نره كه آقا امام زمان تنها منتظر 313نفر هستند مواظب باشيد با كاراتون اشك آقا(عج)رو در نياريد.آقا جان شهادت مظلومانه مادرت تسليت . كاش نجار مدينه در نمي ساخت يا اگر مي ساخت بهر خانه ي حيدر نمي ساخت كاش اي شهر مدينه بي در و ديوار بودي يا تو اي باغ فدك هرگز در اين دنيا نبودي
223 | محمدرضا عباسي | Iran - Tehran | ١١:٢٠ - ٢٨ فروردين ١٣٩٠ |
با سلام خداوند شما را حفظ كند كه حقايق شهادت فاطمه زهرا (س) را با سند و مدرك در سايت اعلام مي كنيد تا كور شوند دشمنان فاطمه (س) و ببيند كه نامردها در آن زمان چه ستمي بر اهل بيت مصطفي (ص) روا داشتن
224 | amin | Iran - Tehran | ١٢:١٩ - ٢٨ فروردين ١٣٩٠ |
سلام بر محمد(ص) و اهل بيتش وخاندان پاکش فقط يک سوال چه چيز باعث شد علي (ع) در برابر شهادت عشقش حضرت فاطمه (س) سکوت کند آيا جز وحدت مسلمين بود پس اي مسلمانان آب در آسياب دشمنان اسلام بالاخص صهونيستهاي جاني نريزيد تا ظهور مقتدايمان امام مهدي (عج) وحدت وحدت وحدت وحدت شيعه و سني انشا الله
225 | حيدر | Japan - Osaka | ١٧:٣٣ - ٢٨ فروردين ١٣٩٠ |
واقعيت مانند حرف حق، تلخ است
آري اهل بدعت مي خواهند با عناد و لجبازي بر اشتباهات و خطاهاي سه خليفه خود سرپوش گذارند غافل از اينکه در کتابهاي خودشان اين رسوايي ها را بيان کرده اند نه در يک کتاب بلکه در صحاح و کتب معتبر.
اللهم العن الذين بدلوا نعمتک و جحدوا باياتک - اللهم العن الجبت و الطاغوت
226 | عمرفاروق | Iran - Tehran | ٠٩:٣٤ - ٣٠ فروردين ١٣٩٠ |
حضرت عمر چون با فتح ايران دامنه اسلام را از ايران تا شمال افريقا گسترش داد هميشه دشمنان قسم خوده اسلام كه در آن زمان يهود و مسيحيان و زرتشتيان كينه حضرت عمر را به دل داشتند و در همين مذهب شيعه نفوذ آئين مسيحيت همچون شمع وآتش و لباس سياه را به عينه مي بينيم بيايم واقع بين باشيم و ريشه اين همه كينه به صحابه رسول خدا را دريابيم و اجازه نديم تا دشمنان پايه هاي اسلام را سست كنند

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

آيا عمر خود در فتوحات حضور داشت ؟ يا قدرت مسلمانان بود ؟ اگر قدرت خود عمر بود پس چرا در زمان رسول خدا (ص) به کار گرفته نشد ؟ البته شايد مقصود شما فرارهاي خلفا در جنگ هاي زمان رسول خدا (ص) است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

227 | سميرا | Iran - Tehran | ١٤:١٠ - ٠٣ ارديبهشت ١٣٩٠ |
بحث هاي مطرح شده خيلي جالب بود.ولي واقعا اينقدر مرور کردن گذشته مشکل مسلمانان رو حل مي کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بهتر نيست براي کمک به پيشرفت حقيقت و عدالت روي وجوه مشترک کار کنيم؟؟من يه هم اتاقي سني تو خوابگاه دارم که الان مي تونم بگم بهترين دوستمه.............به نقطه اي رسيديم که با هم مي ريم امامزاده,مراسم عزاي امام حسين,حتي تو ذکر صلوات براي ظهور امام زمان به ما کمک مي کنه.............
ما هيچ موقع بحث اعتقادي نکرديم.............
228 | سيد صادق | Germany - Nuremberg | ٢٤:١٢ - ٠٣ ارديبهشت ١٣٩٠ |
با سلام و احترام، به نظر بنده تنها راه احقاق حق و اثبات حقانيت شعيه، مودب به آداب شعيه بودن و پيروي واقعي از ائمه اطهار مي باشد و همچنين مجهز شدن به صلاح علم و عمل در راه پيشرفت جامعه (اکثريت) شعيه و پيروي از قوانين نظام جمهوري اسلامي ايران تا با ياري خدا به دين شکل حق خود را در اين جامعه جهاني به ظاهر متمدن و طرفدار حقوق بشر بتوان بگيريم و نيز حامي مظلومين و رنج ديده هاي جهان باشيم. با تشکر
229 | سيد علي | Iran - Qom | ١٠:٣٣ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٩٠ |
با سلام خدمت داداشاي گل شيعه ام
مزد رسالت کشتن زهرا نبود!!!!
سلام بر تو اى پاره تن پيامبر
سلام بر تو اى كوثر خاتم الأنبياء
سلام بر تو اى همسر على‏
سلام بر تو اى مادر امامان معصوم‏
سلام بر تو اى سيده زنان عالم‏
سلام بر تو اى فاطمه، اى زهرا، اى صدّيقه، اى مطهّره، اى راضيه، اى مرضيّه، و اى انسان كامل.
سلام بر تو روزى كه به دنيا آمدى و روزى كه شهيد شدى، و روزى كه در قيامت محشور مى‏شوى و شيعيان و دوستداران اهل بيت را شفاعت مى‏كنى و در پايان مى‏گوييم:

يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يَا سَيِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكِ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِي لَنَا عِنْدَ اللَّهِ‏
230 | لا اله الا الله - قرآن كتاب الله -محمد رسول الله | Iran - Tehran | ١٨:٥٩ - ٠٧ ارديبهشت ١٣٩٠ |
فاطمه رضي الله عنها دختر پيامبر مگر ازدواج نكرد آنوقت چطور مي تواند سيده نساء العالمين باشد !؟ لابد همينجوري... در دين شيعه همه چيز امكان دارد .
231 | محسن بهمنيار | United States - San Jose | ٢٣:٢٧ - ٠٧ ارديبهشت ١٣٩٠ |
اگر مهر علي در سينه داري نسوزي گر علي را دوست داري---------بيچاره اگرمهر علي بر سينه ات نيست بسوزي گر هزاران پوست داري ????
232 | Momen Abdullah(شاگرد محب مولا) | Iran - Khorramshahr | ١٢:٣٢ - ٠٨ ارديبهشت ١٣٩٠ |
جناب شماره 230
چنان عداوت با ولايت الله و رفاقت با يهود چشمان شما را بسته است که حتي ديگر تحمل شنيدن احاديث جمع آوري شده خود را نيز نداريد!!!
*********
فاطمة سيدة نساء أهل الجنة.
فاطمه، سيده زنان بهشت است.
«صحيح البخاري، ج4، ص209 ـ المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص 151»
********
البته جهالت شما به زبان عربي نيز مزيد بر علت است که همچنان در گنداب عمريسم و ابوبکريسم غوطه زنيد:
http://islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=488&hid=384&pid=126940
«كل نفس من بني آدم سيد فالرجل سيد أهله ،والمرأة سيدة بيتها»
(اين حديث را آلباني نيز صحيح دانسته است)
********
البته ما به خوبي مي‌دانيم که پيروان عمر از توهين به ساحت آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) و دخت گرامي او، احساس شعف و شادماني مي‌کنند، ولي حداقل سعي کن دملهاي چرکين مکتب ابوبکريسم را اينجا باز نکني.

يا علي
233 | ف_چ | Iran - Mashhad | ١٤:١٣ - ٠٨ ارديبهشت ١٣٩٠ |
با سلام خواستم بدونم جوابهايي كه به شبهات مي دهيد مستند و مدلل است سوالي كه دارم اين است كه چرا حضرت فاطمه وصيت كردند شبانه دفن بشوند.چون بعضي از بچه سني ها فكر مي كنند به خاطر در امان ماندن از دست خواستگارهاي قبلي شان است.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در آدرس ذيل پاسخ به اين سوال داده شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6091

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

234 | علي مرتضي | Iran - Tehran | ١٠:٤١ - ١٠ ارديبهشت ١٣٩٠ |
من را اينقدر تحقير نكنيد من علي شير خدا هستم لطفا با ناموس من كاري نداشته باشيد من خودم بلدم از حق خودم دفا كنم شما مي خواهيد ابرو را بگيريد چشم را هم كور مي كنيد لطفا هم با داماد من كاري نداشته باشيد الان ما باهم خوب هستيم و هيچ مشكلي با هم نداريم
235 | مجيد م علي | United States - Fremont | ١٣:٤٦ - ١١ ارديبهشت ١٣٩٠ |
با سلام
فلاكت دشمنان اسلام را اين روزها شاهد هستيم . چه صهيونيست و چه نوكرهاي جيرخوراش و منافقيني كه به اسم دين بر كشورهاي اسلامي حكومت مي كنند بمثل سعوديها , الخليفه ها يا ال نهيانها و ال صباحها .....
پس تعجبي نمي كنيم كه اين منافقهاي در بدر شده و ايادي ملعون انها بمثل همين ملعوني كه نطر شماره 234 را به اسم مبارك حضرت "" علي مرتضي "" نوشته اند حاضر هستند انچه را كه قلباً به ان اعتقاد ندارند بر زبان بياورند .
حتي معاويه ملعون انرا خوب ميدانست .

لبيك يا علي
236 | محمد | Iran - Tehran | ١٨:٠٤ - ١١ ارديبهشت ١٣٩٠ |
به به داش علي چرا فاميليتو عوض كردي علي مرتضايي ديگه.... اي ناكس بازم تركوندي جوكه ساله ديگه (هه هه هه! !) شير خدا !!!!! بابا پاســـتــــــووووررررريـــــزه اينو خوب اومدي دمت گرم . چه خبر ؟ چيكارميكني ؟ بي معرفت كي زن گرفتي ما رو خبر نكردي بابا تو كه نميخواستي ازدواج كني خودمونيم همش خانم بازي ميكردي چي شده يه دفعه زن گرفتي !!!خوشم مياد وقتي ميري تو نخ خالي بستن كم نمياري تا تهش ميري اي شيطون آبجيتم كه خودت گفتي وقتي بابام ننمو با چاقو كشت افتاد زندون ديوونه شدخود كشي كرد اينم ادامــشــه ديگه بـــامــزه: ( لطفا هم با داماد من كاري نداشته باشيد الان ما باهم خوب هستيم و هيچ مشكلي با هم نداريم) بـــابـــا ميـــخــوامـــت ... باورت نميشه علي چند روز پيش شروين رفيقتو ديدم گفت رفتي انگليس باورم نشد ولي اگه واقعا رفتي كوفتت بشه حال وحول رديفه ديگه ؟تك خور نامرد... راستي داري بازم يه دستي ميزني يا واقعا دارن اذيتت ميكنن كي وجود داره به زنت دست بزنه جــــز مــــن! اگه راسته يه دعوتنامه بفرست بيام پدرشونو در بيارم دلم برات تنگ شده يه عكس از زنت واسم بفرس ببينم سليقت چه شكليه شمارمو داري نكبت يه زنگ بزن قـــربــــونــــت محمد
237 | حسام | Iran - Isfahan | ٢٢:٢٨ - ١٣ ارديبهشت ١٣٩٠ |
با سلام خدمت دوستان بزرگوار
از قديم گفتن سعي نكن كسي رو كه خودشو به خواب زده رو بيدار كني چون در مورد حماقتت مطمئن ميشه.اگه دوستان اهل سنت واقعيات و اوامر علماي خودشونم به كار بگيرن براحتي در ميابند كه ول معطلند.متاسفانه با تعصب بي دليل و بدون سند وبا چند شبهه بديهي سعي بر احمق جلوه دادن شيعه هستن در حالي كه جواب هر سوال بديهي فقط يك جواب از پيش تعيين شدهدارد وبس 2×2=4
238 | فردي از ديار سيستان و بلو چستان | Iran - Tehran | ٢٣:١٤ - ١٥ ارديبهشت ١٣٩٠ |
دوستان عزيز سلام من خود تمام عمر خود را در بين اين کج فکران زندگي کرده ام اينان هر کاري که منافع شان را تامين کند حلال مي دانند و هر فردي را که در راه خلاف هم گشته شود شهيد مي دانند هر کس خود قران را تفسير مي کند و به استناد از قرآن مجيد سر شيعه را مي برن چرا با اينان بحث و گفتگو کنيم اين قوم کثيف اگر در سطح عاليه هم تحصيل کرده باشند باز هم عقل ندارند ما بايد وقت خود براي تربيت فرزندانمان به شيوه حضرت فاطمه نمود تا هميشه پيرو اهل بيت باشند باز از مطالب خوب تان تشکر مي کنم
239 | سهيل صالح | Iran - Tehran | ٢٢:٣٨ - ١٦ ارديبهشت ١٣٩٠ |
من چند کتاب معتبر شيعه را خواندم به جز تهمت ولعن به ياران خدا چيزي نديدم. وصحبتهاي چند سني را هم شنيدم.به جز احترام به اهل بيت چيزي نشنيدم .من يک شيعه هستم.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

پس بهتر است نگاهي به آدرس ذيل کنيد ، تا معني احترام به اهل بيت در کتب اهل سنت را متوجه شويم :

http://www.valiasr-aj.com/lib/layn/layn5.htm#_Toc244137995

همچنين تهمت به معني سخني است که بي مدرک باشد ، آيا شيعيان براي مطالب مطرح شده بر ضد برخي از صحابه ، مدرکي ارائه نکرده اند ؟ و بي دليل سخن گفته اند ؟ اگر مدرک دارند که ديگر اتهام نيست ، جرم ثابت شده است !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

240 | علي | | ٠٢:٣٣ - ١٧ ارديبهشت ١٣٩٠ |
با من نگو که شيعه و سني برادرند
ما بي خيال سيلي مادر نمي شويم
دم همتون گرم . از اينکه ميبينم بچه سني با اين فضاحت کم ميارن و خراب مي شن و حرفي براي گفتن ندارن دلم خنک ميشه...
هر چند دل همه ما وقتي اساسي خنک ميشه که منتقم آل الله ظهور کنه . خدا اجرتون بده که با سند و مدرک جواب هاي دندون شکن ميدين .
علي نگهدار همتون ...
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها