2024 April 25 - پنج شنبه 06 ارديبهشت 1403
ديدار با دانشجويان اهل سنت
کد مطلب: ٦١٢٤ تاریخ انتشار: ١١ تير ١٣٨٥ تعداد بازدید: 23846
مناظره و گفتگو » شیعه و وهابیت
ديدار با دانشجويان اهل سنت










خاطراتي از استاد سيد محمد حسيني قزويني در

ديدار با بعضي از دانشجويان دانشگاه ام القري در كنار بيت اللّه الحرام‏





شب پنج شنبه نهم ماه رمضان، حدود ساعت 12 شب، پشت مقام إبراهيم مشغول عبادت بودم كه با يكي از دانشجوان دانشگاه ام القري آشنا شدم. او خود را "جحوني" و دانشجوي سال چهارم رشته "الشريعة الإسلاميّة" معرفي كرد. پس از مقداري صحبت، اظهار داشت: "ايرانيان معتقدند كه جبرئيل خيانت كرد و وحي را بجاي علي(ع) به حضرت محمد (ص) ابلاغ كرده و لذا ايشان بعد از نماز سه بار بر روي رانهاي خودشان مي‏زنند و "خان الامين" مي‏گويند".

گفتم: "اين يك افترا به شيعه است. اگر چنانچه شما در يك كتاب و يا حتي در يك روايت ضعيف در كتب روايي شيعه، اين مطلب را يافتيد، من از تشيع دست برمي‏دارم و سني مي‏شوم. و الآن شايد بيش از يكصد هزار ايراني در مكّه هستند، در كنار اينها بنشينيد و ببينيد بعد از نماز، كه سه بار دستهاي خود را بلند مي‏كنند، چه مي‏گويند".

گفت: "من بلند كردن دستهاي آنها را ديده‏ام ولي نشنيدم كه چه مي‏گويند"

در اين هنگام يكي از ايرانيان در صف جلو و ديگري در سمت چپ ما نشست و من از فرصت استفاده كرده و از اين دو نفر سؤال كردم: "آقا! شما بعد از نماز كه دستهاي خود را بلند مي‏كنيد، چه مي‏گوييد؟"

پاسخ دادند: "ما سه مرتبه مي‏گوييم: "اللّه اكبر".

اين قضيه در روحيه وي اثر عجيبي گذاشت و گفت: "من در مقام جدال در كنار بيت اللّه الحرام نيستم".

گفتم: اين جدال نيست، شما يك افترايي به شيعه نقل كرديد و من عملاً ثابت كردم كه گفتار شما و گذشتگانتا نسبت به شيعه دروغ محض است و با واقعيت تطبيق نمي‏كند.

من گفتم: "با توجه به اينكه من در حوزه علميه و دانشگاه تدريس دارم، يك سري سؤالاتي براي من مطرح است و دنبال كسي هستم كه پاسخ صحيح آن را از او بشنوم".

گفت: "من حاضرم بعضي از مطالب را يادداشت كنم و از بعضي از اساتيد سؤال كنم و جواب بياورم. و همچنين حاضرم بعضي از اساتيد دانشگاه ام‏القري كه آدم مسلطي در مسائل اسلامي هستند صحبت كنم و يا جلسه بگذارم و شما هر سؤالي داريد، بپرسيد".

گفتم: "حاضرم ولي بشرط آنكه با توجه به سؤالات من، مرا متهم به شرك نكند".

گفت: "نمونه سؤالهاي شما چيست؟"

گفتم: "از آنجايي كه عمده إشكال اهل سنت به شيعه، در رابطه با أصحاب رسول اللّه‏ (ص) بوده و من هم عمده سؤالهايم مربوط به أصحاب است.

مثلا در صحيح بخاري و صحيح مسلم آمده كه: رسول اكرم‏(ص) فرمود: در قيامت عده زيادي از أصحاب مرا به سوي آتش جهنم مي‏برند و من مي‏گويم: "يا رب! أصحابي، أصحابي. فيقال: ما تدري ما أحدثوا بعدك فإنّهم ارتدّوا بعدك علي أدبارهم القهقري، فلا أراه يخلص منهم إلّا مثل همل النعم أي القليل". صحيح بخاري: 208/7. وعن سهل بن سعد قال: قال النبي(ص) "... ليوردنّ عليّ أقوام‏

أعرفهم ويعرفونني،ثمّ يحال بيني وبينهم ... فأقول: إنّهم منّي. فيقال: إنّك لاتدري ماأحدثوا بعدك". فأقول: سحقاً سحقاً لمن غيّر بعدي". صحيح بخاري: 208/7 و87/8 وصحيح مسلم: 66/7.

فوراً آدرس صحيح بخاري را يادداشت كرد و گفت: من تاكنون اين روايات را نديده و نشنيده‏بودم".

گفتم: "مهم‏تر از اين، ابن حزم اندلسي در كتاب محلي جلد 11 صفحه 224 از طريق حذيفه از وليد بن جميع نقل مي‏كند: "إنّ أبابكر وعمر وعثمان وطلحة وسعد بن أبي وقّاص أرادوا قتل النبي(ص) وإلقاءه من العقبة في تبوك".

سپس نسبت به سند روايت مي‏گويد: وليد بن جميع اين روايت را جعل كرده، ولي من به كتب رجال اهل سنت مراجعه كردم ديدم غالب علماي رجال وي را توثيق مي‏كنند.

كما صرّح بوثاقته العجلي وقال ابن سعد: كان ثقة وله‏ تاريخ الثقات: 465 رقم 1773.

أحاديث. وأورده ابن حبّان في الثقات. وقد نقل الذهبي وابن‏ طبقات: 354/6. كتاب الثقات: 492/5. أبي حاتم عن أبي عبداللّه بن أحمد بن حنبل قال: قال أبي: ليس به بأس. وعن يحيي بن معين أنّه قال: ثقة وقال أبو حاتم: صالح الحديث. وقال أبو زرعة: لا بأس به وقال الذهبي: وثّقه أبو نعيم". الجرح و التعديل: 8/9 رقم 34 وتهذيب الكمال: 35/31. تاريخ الإسلام: 661/9. وأعجب ما ورد في هذا الباب: ماذكره ابن كثير بأنّ عمر بن الخطّاب قال لحذيفة: أقسمت عليك باللّه أنا منهم؟ قال: لا. ولا أبري‏ء بعدك أحداً. البداية والنهاية: 25/5.

اين مطالب را از روي كاغذي كه به همراه داشتم، مي‏خواندم، او نيز عين مطالب را يادداشت مي‏كرد و گفت: "من از اساتيد دانشگاه سؤال مي‏كنم و فردا شب همينجا، پاسخ شما را مي‏آورم. با توجه به اينكه ما مي‏دانيم عمر رضي اللّه از أصحاب وفادار پيغمبر بوده و ... عقل ما حكم مي‏كند كه اين قضيه دروغ است".

گفتم: "مسأله حكم و يا عدم حكم عقل نيست و من مي‏خواهم بدانم اين قضيه كه ابن حزم نقل مي‏كند و از نظر سند رد مي‏كند و علماي رجال وي را توثيق مي‏كنند، جوابش چيست؟"

و در ادامه گفتم: "مسأله ديگري كه براي من مهم است، اينكه برخي از علماي شما مطالبي نسبت به شيعه نقل مي‏كنند كه دروغ محض و افتراء است. بعنوان نمونه: ابن تيميه مي‏گويد:

شيعه همانند يهود، بجاي سلام عليكم مي‏گويد: "سام عليك" يعني مرگ برتو.

شيعه همانند يهود، تصرف در اموال مردم را براي خود مباح مي‏داند.

وهمچنين خيانت به مردم را جايز مي‏داند.

وامثال اين مطالب كه شما در هيچيك از كتب عالم تشيع، اين مطالبي را كه به شيعه نسبت داده شده را نمي‏يابيد".

گفت: "از آنجايي كه ابن تيميه آدم موثقي است، براي او نيز نقل كرده‏اند و يا لابد در جايي ديده كه آورده است".

گفتم: "اتفاقاً بعضي از علماي اهل سنت، ابن تيميه را موثق نمي‏دانند، بلكه او را زنديق خطاب مي‏كنند. مانند حصني دمشقي كه از علماء اهل سنت و شافعي مذهب است در باره ابن تيميه مي‏گويد:

"حتي ظهر في آخر الزمان مبتدع من زنادقة حرّان، لبس علي أشباه الرجال ومن شابههم من سيئي الأذهان، وزخرف لهم من القول غروراً، كما صنع إمامه الشيطان، فصدّهم بتمويهه عن سبيل أهل الإيمان، وأغواهم عن الصراط المستقيم إلي ثنيات الطريق ومدرجة النيران، فهم برزيّته في ظلمة الخطأ يعمهون، وعلي منوال بدعته يهرعون". دفع شبه من شبّه وتمرّد (دفع الشبه عن الرسول‏ ص): 168. گفت: "حرف حصني دمشقي دليل نيست، بايد ديد علماي رجال در باره او چه مي‏گويند".

گفتم: "اتفاقاً علماي اهل سنت از وي تمجيد مي‏كنند مانند: شوكاني در باره او مي‏گويد:

"وحضر جنازته عالم لا يحصيهم إلا اللّه، مع بعد المسافة وعدم علم أكثر الناس بوفاته ، وازدحموا علي حمله للتبرّك به ، وختم عند قبره ختمات كثيرة، وصلّي عليه أمم ممّن فاتته الصلاة علي قبره ، ورؤيت له منامات صالحة في حياته وبعد موته". البدر الطالع: 166/1 ، وعمر رضا كحالة مي‏گويد:

"الحصني الدمشقي الشافعي ، المعروف بالحصني (تقي الدين) فقيه ، محدّث، ولد في الحصن ، وتوفّي بدمشق في جمادي الآخرة". معجم المؤلفين لعمر كحالة : 3/ 74.

و زركلي وهابي مي‏گويد:

"الإمام تقي الدين أبي بكر الحصني الدمشقي ( ت 829 ه') : فقيه، ورع، من أهل دمشق . ووفاته بها ... وله تصانيف كثيرة منها : كفاية

الأخبار ، شرح به الغاية في فقه الشافعيّة ، ودفع شبه من شبّه وتمرّد". الأعلام: 69/2. راجع ترجمته: بهجة الناظرين 97 / 1 ، 98 / 2 ، فهرس المؤلفين بالظاهرية ( ط ) الشوكاني : البدر الطالع 1 : 166 ، ابن العماد : شذرات الذهب 7 : 188 ، 189 ، حاجي خليفة : كشف الظنون 203 ، 487 ، 491 ، 558 ، 1013 ، 1032 ، 1193 ، 1356 ، 1625 ، 1875 ، 1915 ، 2039.

وقتي اسم زركلي را آوردم خيلي خوشحال شد و گفت: "براي من جالب است كه شما با كتاب زركلي آشنا هستيد و از او استفاده مي‏كنيد و اين كتاب خوبي است".

گفتم: "غير از حصني دمشقي افراد ديگري نيز مانند ابن حجر و ذهبي در مذمّت ابن تيميه مطالبي گفته‏اند".

در اين هنگام كه نزديك سحر بود از هم خدا حافظي كرديم و رفتيم.

قرار ملاقات با يكي از علماي طراز اوّل مكّه

دو شب بعد، با آقاي جحون الخبري در كنار بيت اللّه الحرام ملاقات كردم و گفت: "با آقاي شيخ محمد بن جميل زينو كه از اساتيد بزرگ مكّه است و در كنار بيت و در دارالحديث تدريس مي‏كند، قرار ملاقات گذاشتم كه با هم مذاكره كنيد و ايشان به اشكالات شما پاسخ خواهد داد".

همراه او به دفتر "الاتصالات" مستقر در باب عمر بن عبد العزيز، رفتيم و با فردي به نام شيخ محمد كه از فارغ التحصيلان دانشگاه امّ‏القري و عضو مأمورين امر بمعروف خانه خدا بود، آشنا شدم و تعدادي از كتابهاي شيخ محمد زينو را به من داد و گفت: "اين كتابها بايد مطالعه كنيد و فردا شب بعد از نماز تراويح در همين مكان حاضر باشيد تا نزد شيخ محمد جميل زينو برويم".








Share
41 | ارش | Iran - Tehran | ١٩:٥٧ - ٢١ شهریور ١٣٨٩ |
كسي كه جواب محمد را در 13 مرداد 88 داده، يك بي‌سواد و آشغال بوده.
42 | بابك | Iran - Tehran | ٢٠:١١ - ٢١ شهریور ١٣٨٩ |
سلام عليكم چرا شماهاهميشه درجدل هستيد به اهل تسنن تهمت نزنيد بيگانه ميخواهد شما را گول بزند

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

مقصود شما از تهمت زدن به اهل سنت چيست ؟ آيا نقل كردن مطالبي كه در كتب علماي اهل سنت آمده است ، تهمت زدن به آنها است ؟

در مورد جدل نيز خداوند به رسول خويش دستور مجادله با مخالفين داده است ، اما مجادله علمي و بالتي هي احسن !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

43 | نوري | Iran - Tehran | ٢٠:٢٢ - ٢١ شهریور ١٣٨٩ |
دوتا از دوستانم رفته بودند قم تا در آنجا از علماي شيعه منطق ياد بگيرند. در آنجا علماي شيعه اصرار مي‌كردند كه آنها شيعه شوند. راستي چرا شما اين‌قدر بد هستيد. نمي‌خواهم تهمت بزنم و اين سخنان حقيقت است. منطق شيعه هم قوي است.
44 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٠:٠١ - ٢٢ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام جناب نوري! به دوست‌هايت بگو مبادا بخواهند گوش به اين حرف‌ها بدهند. ما اصلاً خوش‌مان نمي‌آيد سني و وهابي دروغ‌گو، شيعه شوند. چرا كه باعث آبروريزي مي‌شود. مي‌گي نه، به اين مقاله و عكس‌هاي توش نگاه كن: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=software&id=35 ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- يا علي
45 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٣:٠٠ - ٢٢ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام جناب نوري! آيا هدايت کردن يک فرد و يا دعوت ايشان به حقيقت ما را بد جلوه مي‌دهد؟!! نکند شما هم مانند ما مي‌دانيد که قبول حقيقت مختص خوب‌هاست؟ راستي اگر پيامبر اکرم ص انسان‌ها را دعوت به هدايت و اسلام مي‌نمودند نعوذ و بالله بد بودند؟!! راستي جناب نوري! خواهشآ به ما بگوئيد پيامبر شما کيست؟ نمي‌خواهم شما را به چيزي متهم کنم، اما واقعا اين صحبت‌هاي شما در در تضاد کامل با مباني فطري انسان‌هاست. در ضمن بنده مايلم با شما در چت و يا ايميل بحث‌هاي دوستانه‌اي داشته باشم در صورت تمايل ايميل : [email protected] وبلاگ : maktabshia.blogfa.com يا حق
46 | زهرا | Iran - Tehran | ٠١:٠١ - ٢٧ شهریور ١٣٨٩ |
جناب نوري! سلام شما به خاطر دعوت به مذهب حق، تهمت به بد بودن مي‌زنيد؟ خود شما اين‌طور نيستيد؟ دوستان شما در مدينه کتاب‌هايي را به زبان فارسي توزيع مي‌کنند که مضمون آن دعوت به سني شدن است. پس ما چه بگوييم که شما اين‌کار را در حرم امن نبوي انجام مي‌دهيد؟؟ و در آن کتب چه روايت‌هاي خنده‌خيز گريه‌آوري وجود دارد که با هيچ عقل سليمي جور درنمي‌آيد ...
47 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٠٩:٥٣ - ٢٧ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام خواهر محترمه خانم زهرا! متشكرم از جواب‌تان. بنده كاملاً با حرف‌هاي شما موافقم. تمام اين احاديثي كه شما فرموديد كه علماي اهل سنت در تقديس عايشه گفته‌اند، از نظر ما چيزي جز اسرائيليات نيست. حتي همان حديث افك كه عين اهانت به ساحت مقدس حضرت رسول اكرم صلوات الله عليه و جمع كثيري از صحابه مومن مي‌باشد. من اين خانم را تحت هيچ شرايطي مورد ستايش قرار ندادم كه هيچ، او را از نظر مقام و منزلت در پايين‌ترين حد ممكن و در زمره زن‌هاي لوط و نوح مي‌پندارم. هر چند كه آنها كافر بودند. ولي رتبه منافق پايين‌تر از آنها است؛ نه اين خانم و نه دختر ابن خطاب. حال چگونه ممكن است كه او را بخواهم با يكي از بهترين زنان عالم حضرت خديجه كبري سلام الله عليه مقايسه كنم؟ معاذالله! لا يقاس بآل محمد صلي الله عليه و آله. اين‌كه اهل سنت به خصوص فرقه منحرف وهابي و آنهائي كه جيره‌خوار اين فرقه هستند، نه تنها براي من و امثال من حجت نيست، بلكه با استناد به آيات قرآني مي‌توان عكس آن را ثابت كرد. يا علي
48 | زهرا | Iran - Tehran | ١٢:٥٥ - ٢٧ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام خدمت شما برادر محترم آقاي مجيد م علي ممنون از پاسخ شما. بله به اينکه عايشه را مي‌توان ام المومنين ناميد، قانع شدم، آيه 6 سوره احزاب گواهي بر اين موضوع است. اما اينجا سوالات ديگري هم براي من موجود است، در رابطه با ام المومنين عايشه!!! در کتب معتبر اهل تسنن از جمله صحاح به احاديث زيادي برمي‌خوريم مبني بر اينکه پيامبر طاقت فراق عايشه را نداشتند، همواره ديگر همسران پيامبر بر او رشک مي‌بردند و از پيامبر مي‌خواستند که ميان آنان به عدالت رفتار کند. پيامبر عايشه را بيشتر از همسران ديگر دوست مي‌داشتند و ... اما در همين کتب روايات متناقض با اين احاديث نيز وجود دارند که به برخي اشاره مي‌کنم. 1)«قاسم بن محمد گويد:عايشه گفت: واي سرم درد مي‌کند! پس رسول خدا (ص) فرمود: اگر آن روز بيايد که من هم زنده باشم (و تو بخواهي بميري) پس براي تو استغفار مي‌کردم و برايت دعا مي‌کردم. عايشه گفت: وا مصيبت! من به خدا قسم مي‌دانم که تو منتظر مرگ من هستي و مردنم را دوست داري و اگر آن روز بيايد، حتما ساعت‌هاي آخر آن روز با برخي از همسرانت همبستر مي‌شوي» صحيح بخاري-ج7-ص8-کتاب المرضي و الطب،سنن بيهقي-ج3-ص271. آيا اين روايت دلالت بر محبت پيامبر نسبت به عايشه دارد؟ 2)عايشه مي‌گويد: «يکي از شب‌ها که پيامبر در منزل من بود، قبا و کفشش را بيرون آورد و در کنار پايش گذاشت و رو اندازش را بر رختخواب انداخت و خوابيد. مقداري که گذشت، پنداشت که من به خواب رفته‌ام. لباسش را آهسته برداشت و نعلينش را نيز برداشت و پوشيد و در را گشود و از خانه بيرون رفت و در را خيلي آهسته بست... (اين داستان کمي طولانيست براي اطلاع از ادامه به صحيح مسلم-ج3-ص64-باب ما يقال عند دخول القبر و همچنين مسنداحمد بن حنبل-ج6-ص221 مراجعه کنيد)» با توجه به اين روايت به دروغ بودن اين ادعا که پيامبر بر فراق عايشه صبر نمي‌کرد پي مي‌بريم. 3)هم‌چنين عايشه چند جا مي‌گويد که بر زنان ديگر پيامبر رشک مي‌برد بنابراين اين ادعا هم که ديگر زنان بر او حسد مي‌ورزيدند باطل مي‌شود مثلا: *بر هيچ زني به اندازه ماريه رشک نبردم، زيرا زني زيبا و صاحب کمال بود و پيامبر از او خوشش مي‌آمد ... از آن بدتر آنکه خداوند به او فرزندي داد و ما را از آن محروم ساخت- ->طبقات الکبري ابن سعد-ج8-ص212،انساب الاشراف-ج1-ص449،الاصابه في معرفه الصحابه عسقلاني-ج4-ص405. *اين را بخاري و احمد و ترمذي و ابن ماجه نقل کرده‌اند: من نسبت به هيچ زني رشک نبردم به اندازه خديجه، زيرا پيامبر بسيار از او ياد مي‌کرد و بر او درود مي‌فرستاد. به آن حضرت عرض کردم: چه شده است که اين‌قدر از يک پيرزن از پيرزن‌هاي قريش ياد مي‌کني که مرده است و اثري از آن نمانده و خدا زني بهتر از او به تو عطا فرموده است. اين حرف را که زدم، آن‌چنان چهره رسول خدا تغيير کرد که جز هنگام وحي نديدم، آن‌طور تغيير کند. سرانجام فرمود: نه! هرگز خداوند بهتر از او به من نداده است. وقتي که مردم به من کافر شدند، او ايمان آورد و وقتي که مردم مرا تکذيب کردند، او تصديقم نمود و وقتي که مردم مرا از خود راندند، او با اموالش ياريم کرد و خداي عزوجل از او به من فرزند داد، در حالي که از ديگر زنان محرومم کرد. اين روايت هم‌چنين ادعاي کساني را که عايشه را محبوب‌ترين يا برترين زنان پيامبر مي‌دانند، باطل مي‌کند. چرا که خود پيامبر صريحا مي‌فرمايند که هرگز خداوند همسري بهتر از خديجه به من عطا نفرموده است... با توجه به دلايل فوق ما نبايد از بين خوب و خوب‌تر، خوب‌تر را به عنوان الگو قرار دهيم؟حضرت خديجه سزاوارترند به تمجيد و ستايش. هم‌چنين احاديث فراوان ديگري مبني بر رشک ورزيدن عايشه به ديگران حتي به ابراهيم که هنوز کودک بود (!!!)،بد رفتاري و حسادت به امام علي (ع)، تجاوز از حدود الهي که براي او تعيين نموده است، ناسزاگويي و غيبت و حتي اسائه ادب در حضور شخص پيامبر و ... در منابع اهل تسنن (به هيچ‌وجه از منابع شيعه استفاده نکرده‌ام و همه از منابع خودتان است) وجود دارد که من نمي‌دانم با وجود اين‌همه چرا حضرت عايشه را باز مورد ستايش قرار مي‌دهيد و حضرت خديجه را تضعيف مي‌کنيد؟ * * با تشکر
49 | مهرداد- خانم زهرا بخواند. | Iran - Tehran | ١٤:٥٧ - ٢٩ شهریور ١٣٨٩ |
السلام عليكم

خانم زهرا اين وبلاگ تفكر مال شماست؟

والسلام.
50 | زهرا | Iran - Tehran | ١٨:١٦ - ٢٩ شهریور ١٣٨٩ |
سلام آقاي مهرداد نه خير، بنده وبلاگ ندارم. احتمالا تشابه اسمي بوده. يا حق
51 | زهرا | Iran - Tehran | ٢٤:٥٢ - ٢٩ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام خدمت برادر محترم، آقاي مجيد م علي متشکرم از پاسخ شما، منظور بنده از به کار بردن افعال مخاطب، اهل تسنن بودند و گرنه شما که محب علي هستيد و محال است هم حب علي، هم حب دشمن علي (عايشه)در يک قلب بگنجد! و اين را براي جلوگيري از سوء تفاهم عرض کردم. يا حق
52 | نور سعيد | Iran - Tehran | ٢١:٠٦ - ٠٧ آذر ١٣٨٩ |
به نظر من خيلي احمقانه است به همسران پيامبر توهين كردن خداوند در قرآن مجيد بارها تاكيد كرده است بر روي حرف و دستور حضرتش حرف نزنيم . عايشه ام المونين است . هركس مومن باشد او مادرش است . و در سوره نور آمده است ^ الطيبات للطيبين و الخبيثات للخبيثين ( زنان طيب مال مردان طيب هستند و زنان خبيث مال مردان خبيث ) ما كه از پيامبر طاهر تر نداريم .حتما همسران او از طاهرين هستند . اين كمترين استدلال عقلي و نقلي است . اگر مسلمان هستيد مثل علماي بزرگوار شيعه در مورد آنان حد اقل ساكت باشيد . مقام معظم رهبري هم با فتواي اخيرش دهان تمام ياوه گويان را بست وهرگونه توهين وافترا را برهمسران حضرت حرام اعلام كردند. شما يك عالمي را معرفي كنيد توهين را جايز بداند ...

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- معني ام المومنين ، به اقرار علماي اهل سنت و خود عائشه ، تنها و تنها حرمت ازدواج است ، و بس ! :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8434

2- آيه‌اي كه به ان استدلال كرده‌ايد ، به اقرار علماي اهل سنت ، يك آيه نسخ شده از قرآن است كه حكم زن زناكار و مرد زناكار را مشخص مي‌كرد ، در ابتداي اسلام مرد يا زني كه زناي او ثابت مي‌شد ديگر حق ازدواج با مردمان عادي را نداشت ، تا اينكه آيه حد آنان را ثابت كرد ؛ و بعد از آن اين حكم برداشته شد !

و اگر آيه را اينطور كه شما ترجمه مي‌كنيد ، قبول داشته باشيد ، اگر مردي مرتكب زنا شود ، بايد همسر او را نيز سنگسار كرد ، چون آيه پليد بودن زن او را نيز ثابت مي‌كند !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

53 | قاتل الروافض | Iran - Khorramshahr | ١٩:٢٦ - ٠٥ دي ١٣٨٩ |
شيعه در طول تاريخ دروغگو وانعطاف پذير وکثافت آشغال بوده است که به بهانه حب اهل بيت دشمن درجه يک اهل بيت وصحابه پيامبر بوده است اگر راست ميگوييد چرافيلم مناظرات را پخش نميکنيد اگر واقعا بر حق هستيد ؟؟؟ ملعونتان رابفرستيد تا با يکي از علماي ما مناظره کند

پاسخ:

با سلام

جناب قاتل الروافض !

بهتر است نگاهي به پايين صفحه اول سايت مي كرديد و مناظرات صورت گرفته بين شيعيان و اهل سنت را مي‌ديديد !

آيا تمام اطلاعات شما اينقدر كامل است ؟!

گروه پاسخ به شبهات

54 | قاتل الروافض | Iran - Khorramshahr | ١٩:٣٢ - ٠٥ دي ١٣٨٩ |
خود ملعون قزويني تون ميگه 100ت طلبه نمونه فرستاديم مكه 30تاشون وهابي شدن بر گشتن. ميخواهيد بگيد عمرزهرا راكشته تا به جنايت هاي خودتون در مورد اهل سنت روپوش بذاريدچرا نميذاريد اهل سنت يه مسجد داشته باشند تو تهران

پاسخ:

با سلام

جناب قاتل الروافض

1- جناب دكتر قزويني اين سخنان را نمي‌گويند ! بلكه اين سخنان را از ديگري نقل مي‌كنند آنهم نه با عبارتي كه شما گفتيد ، بلكه مي‌گويند گروهي از طلبه هاي جوان كه با شبهات آشنايي نداشتند به خاطر عدم قدرت بر پاسخگويي دچار شبهه شدند ! و اين مطلب امري طبيعي است !

2- ما نمي‌گوييم كه خلفاي شما به حضرت زهرا سلام الله عليها جسارت كرده‌اند ! علماي شما از خود خليفه اول با سند معتبر نقل مي‌كنند :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=147

3- مسجد ، براي شيعه و سني ندارد ، مسجد براي مسلمانان است و نبايد بر روي آن نام شيعه يا سني گذاشت ! در حقيقت اين خواسته شما ، دقيقا مانند آن است كه بگوييد ما اسلام را ديني غير از دين خودمان مي‌دانيم ، پس نياز به كليسا يا كنيسه مخصوص به خودمان داريم ! اگر شما مسلمان هستيد ، مسجد براي تمامي مسلمانان است !

گروه پاسخ به شبهات

55 | عليرضا حمزه يي | Iran - Bushehr | ١٩:٢٧ - ٢١ دي ١٣٨٩ |
دوستان طبق فتواي ولي امر مسلمين تهمت زدن به اصحاب و زنان پيامبر(ص) حرام است هرچند دوستان عزيز ما با سنديت از کتب خود اهل سنت اين روايات را عنوان کردندند . ولي شيعه بايد اطلاع کافي از وقايع صدر اسلام مخصوصا از زمان بعثت پيامبر تا سال 260 هجري داشته باشد تا بداند اين انحرافات از کجا منشا ميگيرد . در حديثي از پيامبر(ص) داريم که در امت من 73 فرقه بوجود مي آيد که فقط يکي از آنها برحق و درست است . اگر کمي اهل تعقل باشيم و به ايات خدا گوش کرده باشيم پيروي از خاندان عصمت و طهارت(ص) ميکنيم که خداوند در شان آنها آيه تطهير را نازل کرده است و همچنين در سوره مائده ايه رساندن ابلاغ جهت جانشيني پيامبر(ص) را سه بار در راه باز گشت از حج به قلب نازنين پيامبر(ص) نازل فرمود و جالب است که اولين کساني که به مولاي متقيان علي(ع) تبريک گفتند سه خليفه اول بودند ولي حب دنيا برآن شد که خلافت را غصب کنند و اين روزگار مسلمين شود .که ريختن خون برادر ديني و شيعشان مباح و باعث رفتن به بهشت مي دانند ولي همسفره شدن با صهيونيسم برايشان افتخار است .عزيزان توسل به امام عصر و معصومين (ع)کنيم و محکم با سنديت ولي احترام از حقانيت شيعه دفاع کنيم و سعي کنيم با مجادله منطقي راه حق را به آنها نشان دهيم چون واقعا عموم مردم وهابي از خيلي چيزها نا آگاهند و با نشان دادن راه درست حتما به لطف پروردگان هدايت خواهند شد البته اگر لجاجت را کنار بگذارند و راه منطق را پيش بگيرند . انشالله
56 | عطااله مرادي | Iran - Tehran | ١٨:٤١ - ١٩ فروردين ١٣٩٠ |
با عرض سلام و درود فراوان (دوستان عزيز مبادا به خاطر جهالت و تعصبات مذهبي تقواي الهي را رعايت نکنيد )

يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُم مُسْلِمُونَ (102) : وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَکُنْتُمْ عَلَي‏ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُم مِنْهَا کَذلِکَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَکُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (103) آل عمران
اى کسانى که ايمان آورده ايد !آن گونه که حق تقوا و پرهيزگارى است ، از خدا بپرهيزيد،و از دنيا نرويد، مگر اينکه مسلمان باشيد ( .بايد گوهر ايمان را تا پايان عمر، حفظ کنيد) (102) و همگى به ريسمان خدا =[ قرآن و اسلام ، و هرگونه وسيله وحدت ]، چنگ زنيد، و پراکنده نشويد، نعمت( بزرگ )خدا را بر خود، به يادآريد که چگونه دشمن يکديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد کرد، و به برکت نعمت او، برادرشديد.و شما بر لب حفره اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد،اين چنين ، خداوند آيات خود را براى شما آشکار مى سازد، شايد پذيراى هدايت شويد.
اسلام، از لحاظ نظري، براي آزادي بيان، تأثير آن در بهبود اوضاع اجتماعي و کمال فکري انسان، و رشد قدرت انتخاب انسان‏ها ارزش بسيار قائل است. قرآن انسان‏ها را به گوش دادن به سخن‏ها و انتخاب بهترين آنها تشويق مي‏کند:«الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذينَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا اْلأَلْبابِ»[سوره زمر، آيه 18]همان کساني که سخنان را مي‏شنوند و از نيکوترين آنها پيروي مي‏کنند؛ آنان کساني هستند که خدا هدايتشان کرده، و آنها خردمندانند.
57 | محب حسن الحسين | Iran - Marvdasht | ٠٩:١٩ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٩٠ |
دوستان مناظره تا به حال به هيچ جا نرسيده
58 | روح الله ابراهيمي | | ٢٢:٤٤ - ٢٨ تير ١٣٩٠ |
با سلام و خسته نباشيد و تشکر بسيار از زحمات بي وقفه شما خواهشمندم که براي دانلود و دريافت بهتر فايلهاي تايپي را نيز براي دانلود قرار دهيد
59 | عاشق ولايت علي و خاندانش | | ٢٣:٢٣ - ٢٩ آبان ١٣٩٠ |
در جواب جناب قاتل خان
خيلي احمقي که مث آدماي کور و نفهم حرف ميزني
اخه تو که عقل نداري تفکر کني چرا زر ميزني
مسجد براي تمام مسلموناست نه براي فقط شيعه و سني
اينو نميگي که همين دوستان سني ميان قم شيعه ميشن بر ميگردن؟
دکتر محمد تيجاني تونسي رو ميشناسي که
بهت توصيه ميکنم کتابشو بخوني(آنگاه که هدايت شدم) البته اگه سواد داشته باشي!!!
60 | علي | Iran - Mashhad | ١٦:٢٦ - ٠٧ آذر ١٣٩٠ |
سلام خسته نباشي برادر مي خواستم بگم كه دوست دارم بيشتر راجع به مذهب شما بدونم !؟
61 | علي | | ١٦:٢٨ - ٠٧ آذر ١٣٩٠ |
داداش منتظرم
62 | رشيد | Iran - Urmia | ١٦:٠٦ - ٢٧ آذر ١٣٩٠ |
فقط ايه غاربراي وفادري ابوبکرصديق نسبت به رسول اکرم بس است.
63 | مجيد م علي | | ١٦:٤٢ - ٢٧ آذر ١٣٩٠ |
با سلام
جناب رشيد ميتوني بگي چه ربطي اين ايه عزيز به عتيق ابي قحافه داره ؟؟؟
اوني كه با حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم داخل غار بود عبدالله بن اُريقط بن بكر بود .
حالا چون خيلي ابوبكر را دوست داري يك جوك برايت ميگم :

اَبُوبَكْرُ وَ عُمَرُ سَيِّدا كُهُولِ اَهْل الْجَنَّةِ

ادم پير بي دندون چطور ميخواهد طعام بهشتي بخورد ؟؟؟؟
64 | علي | | ١٣:٠٧ - ٠١ بهمن ١٣٩٠ |
سلام عليکم
من هم با برادر "رشيد" موافقم! تنها آيه غار براي اثبات کامل نبودن ايمان ابوبکر (با وجود تذکرات مکرر پيامبر اکرم(ص) مبني بر آرام بودن به وي) کافي است. کسي که ايمانش حقيقي باشد از شهادت در راه خدا نمي هراسد چه برسد به اينکه در کنار پيامبر خدا(ص) نتواند خود را کنترل کند!!
65 | جغفر | | ٠٢:٣٦ - ١٨ فروردين ١٣٩١ |
سلامبردوستان يار واقعي پيامبر (ص) علي (ع) بود كه بدون حضور پيامبر (ص) در كنارش در جاي او خفت با اينكه احتمال كشته شدنش بسيار بود اين كجا و فراريان جنگ كجا؟!!!!!
66 | به شجاعت معاويه | | ١٢:٤٧ - ٢٧ فروردين ١٣٩١ |
پيامبر وقتي هجرت فرموده و علي ماندگار شده دو معنا دارد اول يعني اينكه علي از رسول الله اطاعت نكرده و دربيت او ماندگار شده تا كفار سر برسند و او قضيه هجرت رسول الله را لو بده دوم يعني پيامبر به نظرشان ترسويي مكار بوده و حيله كرده و علي هم شريك مكر و حيله ش بوده
67 | نارويي | Iran - Chabahar | ١٩:٤٤ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩١ |
با عرض سلام .مجيد و علي از جمله شيعيان غالي ميباشند به دليل اينكه اين دو اصلا به فكر وحدت اسلامي نيستند. چرا؟ 1-چون فقط وفقط از مزمت اين بزرگواران در جامع كنوني ما شنيدهاند .2-اين دو ازاحاديث نبوي هيچ گونه اطلاعي ندارند 3-منظور اين حديث كساني كه در دنيا در سنين پيري وفات كردن و به بهشت برين بروند سردار انان ابابكر و عمر ميباشد .الان فهميديد چطور ادم پير بي دندون طعام مي خوره ؟؟؟؟
68 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ١٠:٢٤ - ١٣ ارديبهشت ١٣٩١ |
جناب 65
شما يهوديان چه استعداد عجيبي در عشق به آشغال و قاذوره داريد!!!

فقط کافي است شخصي منحرف و خراب باشد تا شما حامد و مادح و ثناگوي او شويد!!!
69 | به شجاعت معاويه | | ٠٣:١٢ - ٣١ ارديبهشت ١٣٩١ |
بخت النصر

شما خود بر صراط مستقيم بوده و منحرف نيستيد ؟؟ اگر چنين بشود كه ما مادح و ثناگوي هر مسلماني ( اهل سنت) از جمله شما هم خواهيم بود .....

70 | جواد سمندري | Iran - Tehran | ٠٥:١٦ - ٠٦ خرداد ١٣٩١ |
با سلام خدمت دوستان عزيز: متن کامل سخنراني ها و مناظرات دکتر قزويني و همچنين سي دي مناظراتي که در شبکه المستقله برگزار شده را ميخواستم کجا ميتوان انها را بدست اورد

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
به بخش مناظرات (www.valiasr-aj.com/fa/list.php) و نرم افزارها (www.valiasr-aj.com/fa/listproduct.php)مراجعه فرماييد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
71 | محمود | | ٢١:٠٣ - ٠٣ تير ١٣٩١ |
سلام با تشکر .خيلي عالي بود
72 | غضنفري | Iran - Tehran | ٠٨:٠٦ - ١٢ آبان ١٣٩١ |
با سلام ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمين تا آسمان است منطق شيعه را ببين که با کتاب و سند مدارک دشمنان اهلبيت عليهم السلام آنها را مغلوب و مبهوت ميکنه و از طرفي مخالفين هم يا با فحش و اهانت و يا نقاب ونام خشن همچون قاتل الروافض و امثالهم به ميدان ميان حال قضاوت کنيد منطق کداميک انساني و کداميک حيواني آنهم ازنوع درندگي است؟
73 | اسما | | ٢٠:٥٣ - ٠٨ آذر ١٣٩١ |
سلام اگر ما ميگوييم شيعه هستيم با منطق و تحقيق به اينجا رسيديم و هيچ تعصبي به خرج نداديم تا بتوانيم حق را شناسايي کنيم و بايد حق را شناخت تا شخصيت هايش شناسايي شوند و ما ميگوييم به احاديث نبوي و قران وتاريخي که يک انسان راستگو و امانت دار بيان مي کند رجوع کنيد وبدون تعصب زيرا که دنيا محل گذراست و ما فقط بايد اطاعت و بندگي خالق را از ان طريقيکه خداوند خواسته انجام بدهيم . الحمدالله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت امير المومنين علي بن ابيطالب . (بنده به مدت سه سال است که از خواب غفلت بيدار شدم به نظر حق و عنايات امام زمان عليه السلام . يا علي.
74 | مصطفي | | ١٨:٥٢ - ١٩ بهمن ١٣٩١ |
برادران اهل سنت آيا اين درست که شما با فحش و ناسزاگويي نظر دهيد ولي ما شما را با لفظ برادر و يا جناب خطاب مي کنيم چون اين را از پيامبر و اهل بيت ياد گرفته ايم و به فحش دادن اعتقادي نداريم اگر شما از سنت پيامبر پيروي مي کنيد پس نبايد هر کجا کم آورديد فحش دهيد چرا اين فرموده پيامبر را فرا نمي گيريد واقعا جاي تاسف دارد. آيا اين ثابت نمي کند که حرف حق شنيده ايد و هميشه مي گويند که حرف حق تلخه واقعا هم در اينجا همينطور شد.
75 | حسن زارع نژاد | | ١٦:٢٧ - ١٠ خرداد ١٣٩٢ |
سلام بنده طلبه هستم و به مجيد م علي و کساني که انان را حمايت ميکنند مي گويم خجالت بکشند و دست از تفرقه بردارند علم اش را نداريد چرا توهين ميکنيد شما اگر واقعا شعيعه هستيد برويد تحقيق کنيد بعد سند براي برادران اهل سنت رو کنيد از قول امام صادق هرکس به مذاهب ديگر توهين کند از مانيست يعني کافر است بنده روي فرق اهل سنت و وهابيت تحقيق ميکنم و اگر حرفي هم بزنم با سند صحيح از کتب اهل تسنن ميزنم از تمام سخنان ايت الله قزويني و شاگردانشان هم حمايت ميکنم چون بنده دنبال سند سخنراني هايشان کخ مي روم صحيح هستند و به برادران اهل سنت هم ميگويم اگر واقعا دنبال حقيت به سند هايي که اقاي دکتر قزويني ميگويد مراجعه کنند يه و نظر بدهد به قول ايت الله قزويني ادم يک بار به دنيا مياد و يک بار هم از دنيا ميرود
76 | مجيد م علي | | ١٣:٤٣ - ١١ خرداد ١٣٩٢ |
الله اکبر با سلام جناب نارويي پيشنهاد ميکنم روي نظر خودتان قدري تامل کنيد ... متشکرم .. جناب حسن زارع نژاد اولاٌ کدام توهين ميشود بفرمائيد ؟؟ در ثاني من خوشبختانه هيچ مشکلي با برادران اهل سنت ندارم ولي دليل وحدت را براي روشنگري ميدان نه اينکه بنشينيم و بگوئيم مشکلي نيست " موسي به دين خود و عيسي هم بدين خود. " جدي جدي کلمه يي را که صحيح نباشد و خنده دار هم باشد بعنوان حديث انرا قبول ميکنيد يا جوک ؟؟ لبيک يا علي
77 | رضا حسني | | ١٤:٥٨ - ١١ خرداد ١٣٩٢ |
سلام
جناب مجيدم علي بيسوادانگارشماآدم بشو نيستيد
78 | مجيد م علي | | ١١:٢٥ - ١٣ خرداد ١٣٩٢ |
الله اکبر با سلام جناب رضا حسني ( ؟؟؟ ) خواهش ميکنم اول اداب املا کردن را ياد بگير بعد نظرتان را مرقوم بفرمائيد .. لبيک يا علي
79 | راضيه | | ١٥:٠٩ - ١٧ خرداد ١٣٩٢ |
salam be nazare bande khoobe ke bedoone taassob tahghigh konim va inke adabe monazere va goftogoo ro behtar raayat konim
80 | سيد علي اكبر موسوي | | ٠٤:١١ - ٢٧ شهریور ١٣٩٢ |
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام علکيم
ترديد ندارم هر کس واقعا از روي بصيرت و صداقت و مطالعه و آزاد انديشي سخن بگويد نياز به توهين به طرف مقابل ندارد
از برادران عزيز اهل سنت و تشيع خواهش مي کنم ادب را رعايت کنند
البته خوشحال هستم که در بسياري از نوشته هاي فوق اين ادب رعايت شده است
به تمام برادران و خواهران شيعه و سني که مخلصانه دنبال حقيقت هستند درود مي فرستم و آرزو مي کنم که به آنچه مورد رضايت الله يگانه است برسند و برسيم
توصيه اينجانب اين است
*- قبل از هر چيز با تفکر و تعفل ثابت شود که آيا اين عالم سازنده دارد يا خير بطوريکه شکي در آن راه نداشته باشد
*- سپس ثابت شود که ايا خالق متعال براي ما وسيله اي جهت کمک به عقل و راهنمايي جزيي در کليه مراحل زندگي قرار داده است مثلا کتاب روشنگر و پيامبري از جانب او و ... بار اين منظور:
1- ابتدا کتب تاريخ اديان مطالعه شود از کتاب تاريخ جان باير ناس تا کتبي که نويسنده آنها مسيحي، سني، شيعه و ... هسند تا به حکم قاطع عقل ثابت شود که کدام يک از اديان جهان واقعا حقيقي است و کدام باطل بطوريکه براي هميشه جشک در آن راه نداشته باشد
2- سپس در خصوص اسلام ، کتب فرق اسلامي مطالعه شود چه نويسنده آن سني باشد يا شيعه تا معلوم شود چند فرقه در اسلام وجود دارد و ادعاي کدام فرقه با عقل جور در مي آيد
3- بعد از ان کتب تاريخ اسلام از طبري گرفته که يک فرد سني است تا جناب آقاي جعفر سبحاني که يک فرد شيعه است مطالعه شود تا ثابت شود که اهل تسنن و تشيع در خصوص فضايل خلفاء و خصوصا حضرت علي - عليه السلام - چه نظري دارند و به نظر اسناد تاريحي کدام صلاحيت جانشيني بلا فصل رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - را دارا هسند
4- سپس کتب صحاح سته اهل تسنن که معتبرتين کتب حديثي نزد ايشان است مطالعه شود و بعد کتب اربعه شيعه
5- در نهايت مناظرات بين شيعه و سني مانند شبهاي پيشاور مطالعه شود خصوصا مناظرات زمان حاضر که الحمد لله در دسترس مي باشند
6- در هر مرحله از مراحل فوق مطالب مورد توجه مکتوب شوند و بعد در فرصت مناسب نظرات شخصي و عقلي خود را در ديل هر مطب مکتوب نموده و بعد نتيجه گيري شود سپس به مرحله بعدي که در بالا بيان شده رفته و همين عمل تکرار شود
اگر اين مراحل که البته خلاصه بيان شد خارج از تعصب و واقعا با حريت و آزاد انديشي و شجاعت به ياري الهي طي شود آنوقت معنا ندارد کسي چه شيعه و چه سني که دنبال حقيقت است به ديگري توهين کند بلکه استناد به کتب معتبر طرف مقابل براي روشن شدن حق کافي است واقعا نياز به توهين نيست
فراموش نکنيم که چه برادران و خواهران عزيز سني مذهب و چه شيعه همه قرآن را قبول داريم و در بين اديان همه اسلام را قبول کرده ايم در حاليکه دشمنان اسلام که مي خواهند ريشه اسلام را به خيال خام خود بسوزانند ، واقعا نه سني براي انها پشيزي ارزش دارد لذا ما با غفلت از اين حقيقت به جان هم مي افتيم و با دست خودمان کمک مي کنيم که دشمنان خبيث از اسرائيل غاصب تا امريکاي جنايتکار به آرزوي خود که نابودي اسلام عزيز طمع کنند و حداقل به منحرف کردن مردم از حقيقت دل خوش کنند
به عنوان برادر کوچکتر از همه عزيزان اهل تسنن و تشيع خاضعانه مي خواهم در مباحثات احترام يکديگر را نگه دارند و استدلال کنند آزادانه و بدون تعصب غير معقول
موفق باشيد
خوشحال مي شوم اگر اشکالي در نظرات بنده ملاحظه فرموديد بنده را مطلع نماييد تا بعد از تفکر در خصوص آن اگر واقعا اشکال را وارد دانستم به ياري الهي در رفع آن کوشا باشم
  بعدی [1] [2] [3]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها