2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و بيعت با ابوبكر
کد مطلب: ٥٧٢٢ تاریخ انتشار: ٢١ تير ١٣٨٥ تعداد بازدید: 5274
سخنراني ها » نقد خلافت خلفای سه گانه
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و بيعت با ابوبكر

غضب وبیعت نکردن حضرت زهرا با ابوبکر تا آخر عمرشان
شبکه سلام 85/04/21

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ : 85/04/21

آقاي هدايتي

همه مسلمانان در هر عصري كه باشند، بايد از امام زمان شان تبعيت كنند. امام زمانِ حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) چه كسي بود؟ آيا حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) با ابوبكر بيعت كرد يا خير؟

استاد حسيني قزويني

هر كسي موظف است از امام زمانش تبعيت كند. رواياتي هم در منابع شيعه و سني آمده است. به منابع شيعه كاري نداريم. ولي در صحاح سته اهل سنت با اسانيد متعدد نقل شده است:

من مات بغير إمام مات ميتة جاهلية.

هر كس بدون امام از دنيا برود، مرگش مانند مرگ دوران جاهليت است و بدون اسلام از دنيا رفته است.

مسند احمد بن حنبل، ج4، ص96 ـ مسند أبي داود الطيالسي، ص259 ـ المعيار و الموازنة لأبو جعفر الإسكافي، ص24 ـ المصنف لإبن أبي شيبة الكوفي، ج8، ص605 ـ مسند أبي يعلي، ج13، ص366 ـ صحيح ابن حبان، ج10، ص434 ـ المعجم الأوسط للطبراني، ج6، ص70 ـ شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج9، ص155 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج1، ص103 ـ علل الدارقطني، ج7، ص63

[در ساير كتب هم اين تعابير آمده است:

من خرج من الطاعة و فارق الجماعة ثم مات مات ميتة جاهلية.

صحيح مسلم، ج6، ص21 ـ سنن النسائي، ج7، ص123 ـ السنن الكبري للبيهقي، ج8، ص156 ـ تحفة الأحوذي بلمباركفوري، ج6، ص320 ـ السنن الكبري للنسائي، ج2، ص314 ـ تهذيب الكمال للمزي، ج9، ص463

من مات و ليس في عنقه بيعة [طاعة] مات ميتة جاهلية.

صحيح مسلم، ج6، ص22 ـ المعجم الأوسط للطبراني، ج1، ص79 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج19، ص335 ـ تفسير إبن كثير، ج1، ص530 ـ الطبقات الكبري لمحمد بن سعد، ج5، ص144 ـ التاريخ الكبير للبخاري، ج6، ص445 ـ الكامل لعبد الله بن عدي، ج5، ص227

]

مرحوم علامه اميني (ره) در الغدير در اين زمينه مفصل بحث كرده است.

الغدير للشيخ الأميني، ج10، ص359

در منابع متعدد اهل سنت آمده است كه حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) در برابر ابوبكر، سر تسليم فرود نياورد و بيعت نكرد. حتي در صحيح بخاري و صحيح مسلم آمده است:

فغضبت فاطمة بنت رسول الله صلي الله عليه و سلم، فهجرت أبا بكر، فلم تزل مهاجرته حتي توفيت.

فاطمه از دست ابوبكر غضبناك شد و با او قهر كرد و بر اين غضب خود باقي ماند تا اين كه از دنيا رفت.

صحيح البخاري، ج4، ص42 ـ صحيح مسلم، ج5، ص154 ـ مسند احمد، ج1، ص6

ناقل اين روايت هم أم المؤمنين عايشه است.

در روايت ديگري آمده است:

فوجدت فاطمة علي أبي بكر في ذلك فهجرته فلم تكلمه حتي توفيت و عاشت بعد النبي صلي الله عليه و سلم ستة أشهر، فلما توفيت، دفنها زوجها علي ليلا و لم يؤذن بها أبا بكر و صلي عليها و كان لعلي من الناس وجه حياة فاطمة، فلما توفيت إستنكر علي وجوه الناس.

. . . وقتي فاطمه از دنيا رفت، علي او را شبانه دفن كرد و به ابوبكر خبر نداد و خودش بر او نماز خواند. تا وقتي فاطمه زنده بود، مردم به علي توجه ويژه اي مي كردند و بعد از وفات فاطمه، آن توجه هم برچيده شد.

صحيح البخاري، ج5، ص82

در صحيح بخاري آمده است:

تا وقتي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) زنده بود، نه علي با ابوبكر بيعت كرد و نه فاطمه و نه أحدي از بني هاشم.

البته در صحيح بخاري آمده است كه أمير المؤمنين (عليه السلام) بعد از 6 ماه بيعت كرد. ولي ما يك حديث ضعيف هم در منابع شيعه نداريم كه أمير المؤمنين (عليه السلام) بيعت كرده باشد.

مرحوم شيخ مفيد (ره) صراحت دارد:

و المحققون من أهل الإمامة يقولون: لم يبايع ساعة قط.

محققان شيعه بر اين باورند كه حضرت علي (عليه السلام) حتي يك لحظه هم با هيئت حاكمه ـ خليفه اول و دوم و سوم ـ بيعت نكرد.

الفصول المختارة للشيخ المفيد، ص56

كاملا محرز است كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) نه تنها بيعت نكرد، بلكه با غضب و ناراحتي از جناب أبوبكر از دنيا رفت.

مرحوم علامه اميني (ره) در اين زمينه مي گويد:

حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) كه أولي از هر كس به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) است و اين سخن پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را شنيد كه فرمود:

من مات بلا امام مات ميتة جاهلية.

هر كس بدون امام از دنيا برود، مرگش مانند مرگ دوران جاهليت است و بدون اسلام از دنيا رفته است.

آيا حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) اين سخن پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را ناديده گرفت و اهميت نداد و بدون امام و ـ نستجير بالله ـ به مرگ جاهليت از دنيا رفته است؟

اين موضوع را هيچ احدي از مسلمانان، حتي نواصب و خوارج هم نمي پذيرند؟ رواياتي در صحيح مسلم و صحيح بخاري و ساير كتب معتبر أهل سنت وجود دارد كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) نه تنها اهل بهشت است، بلكه سرور زنان بهشتي هم هست.

راه ديگر اين است كه هم چنين چيزي از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) صادر نشده و اين حديث، جعلي است. اين موضوع را هم برادران أهل سنت حاضر نيستند بپذيرند.

راه آخري مي ماند كه حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) خلافت أبوبكر را مشروع و أبوبكر را امامِ منصوب نمي دانست. لذا در برابر او تسليم نشد و با او بيعت نكرد و امام او، أمير المؤمنين (عليه السلام) بود و تا آخرين لحظه حياتش هم از امام زمانش أمير المؤمنين (عليه السلام) دفاع كرد؛ چه در سخنراني اش در مسجد و چه در مجمع عمومي صحابه و مهاجرين و انصار و چه در جلسه اي كه زنان انصار به منزل حضرت آمده بودند و چه اين كه شبانه با أمير المؤمنين (عليه السلام) و حسنين (عليهما السلام) به منزل مهاجرين و انصار مي رفت و از أمير المؤمنين (عليه السلام) دفاع مي كرد. پس آنچه كه ثابت و محرز است، اين است كه حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) با أبوبكر بيعت نكرد و اين مسئله، قطعي است. چون مشروعيت امامت أبوبكر، نه تنها براي حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) محرز نبود، بلكه خلاف آن ثابت بود و امام عصرِ حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها)، آقا أمير المؤمنين (عليه السلام) بود.

اين كه مي گويند خليفه اول و خليفه دوم توانستند رضايت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را جلب كنند، دروغ است و فقط در كتاب هاي دسته سوم أهل سنت آمده است. ولي در صحيح بخاري و صحيح مسلم، خلاف اين آمده است:

فغضبت فاطمة بنت رسول الله صلي الله عليه و سلم، فهجرت أبا بكر، فلم تزل مهاجرته حتي توفيت.

فاطمه از دست ابوبكر غضبناك شد و با او قهر كرد و بر اين غضب خود باقي ماند تا اين كه از دنيا رفت.

صحيح البخاري، ج4، ص42 ـ صحيح مسلم، ج5، ص154 ـ مسند احمد، ج1، ص6

مفصّل اين داستان را إبن قتيبه دينوري در كتاب الإمامة و السياسة نقل كرده است كه در اواخر عمر حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، خليفه دوم به خليفه اول گفت:

فقال عمر لأبي بكر رضي الله عنهما: انطلق بنا إلي فاطمة، فإنا قد أغضبناها، فانطلقا جميعا، فاستأذنا علي فاطمة، فلم تأذن لهما، فأتيا عليا فكلماه، فأدخلهما عليها، فلما قعدا عندها، حولت وجهها إلي الحائط ، فسلما عليها، فلم ترد عليهما السلام.

برويم نزد فاطمه و از او رضايت بگيرم، ما او را به غضب آورده ايم ... .

الإمامة و السياسة لإبن قتيبة الدينوري، تحقيق الشيري، ج1، ص31

مشخص بود كه اين روايات:

قال رسول الله صلي الله عليه و سلم: إنما فاطمة بضعة مني، يؤذيني ما آذاها.

صحيح مسلم، ج7، ص141

ان رسول الله صلي الله عليه و سلم قال: فاطمة بضعة مني، فمن أغضبها أغضبني.

صحيح البخاري، ج4، ص210

از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) صادر و به گوش همه رسيده بود و براي هيئت حاكمه خيلي سنگين بود كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) از آنها غضبناك باشد. از طرفي هم حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) در مسجد، خطبه قرّائي خواند و از هيئت حاكمه، إعلام برائت كرد و سخنراني در جمع زنان انصار، تعابير تندي به كار برد و اين مسئله در جامعه شايع شد و آنها ديدند كه به صلاح شان نيست حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) از دنيا برود و از آنها ناراضي باشد. لذا آنها به منزل ايشان آمدند، ولي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) اجازه ورود به منزل را ندادند. برگشتند و در كوچه، أمير المؤمنين (عليه السلام) را ديدند و او را واسطه قرار دادند و آمدند خدمت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) هم گفت:

نشدتكما الله! ألم تسمعا رسول الله يقول: رضا فاطمة من رضاي و سخط فاطمة من سخطي، فمن أحب فاطمة إبنتي فقد أحبني و من أرضي فاطمة فقد أرضاني و من أسخط فاطمة فقد أسخطني؟ قالا: نعم، سمعناه من رسول الله صلي الله عليه و سلم، قالت: فإني أشهد الله و ملائكته أنكما أسخطتماني و ما أرضيتماني و لئن لقيت النبي لأشكونكما إليه، فقال أبو بكر: أنا عائذ بالله تعالي من سخطه و سخطك يا فاطمة، ثم انتحب أبو بكر يبكي، حتي كادت نفسه أن تزهق و هي تقول: والله! لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها.

شما را به خدا سوگند مي دهم! آيا نشنيديد كه رسول الله فرمود: رضايت و غضب فاطمه، همان رضايت و غضب من است و كسي كه به فاطمه محبت كند، به من محبت كرده است و كسي كه رضايت فاطمه را به دست آورد، رضايت مرا به دست آورده است و كسي كه او را غضبناك كند، مرا غضبناك كرده است؟ خليفه اول و خليفه دوم گفتند: بله، ما شنيده ايم. فاطمه فرمود: من خداوند و ملائكه را شاهد مي گيرم كه شما دو نفر مرا غضبناك كرديد و من از شما راضي نيستم و اگر رسول الله (صلي الله عليه و سلم) را ملاقات كنم، از شما نزد او شكايت مي كنم. أبوبكر گفت: پناه مي برم به خداوند از غضبش و از غضب تو اي فاطمه. سپس أبوبكر شروع كرد به گريه كردن، به طوري كه نزديك بود غش كند و روح از بدنش جدا شود. فاطمه فرمود: به خدا قسم! بعد از هر نمازم بر تو نفرين خواهم كرد.

الامامة و السياسة لإبن قتيبة الدينوري، تحقيق الشيري، ج1، ص31

پس مشخص است كه غضب و ناراحتي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) تا آخرين لحظات بود و هيچ دليلي بر رضايت ايشان از آن دو نداريم.

* * * * * * *

آقاي هدايتي

گفته شده است كه در سال هاي اخير، برخي از مطالب و حقايق موجود در منابع أهل سنت را تحريف و حذف كرده اند. حتي گفته شده بعضي از اين وقايع را از صحيح مسلم و صحيح بخاري حذف كرده اند. در اين زمينه توضيحاتي را بفرماييد.

استاد حسيني قزويني

ما در سال 1349 يك لجنه اي [گروه] داشتيم در يكي از كتاب هاي بزرگ كشور، با تأكيد حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره)، حدود 2 سال، تمام نسخه هاي ـ 17 نسخه ـ صحيح بخاري و صحيح مسلم را بررسي كرديم و هيچ نكات حساس و قابل توجهي پيدا نكرديم. مطالبي قبل از اين كه چاپ شود، بوده، مانند اين روايت:

من مات و لم يعرف امام زمانه، مات ميتة جاهلية.

كه محي الدين عربي از صحيح مسلم نقل مي كند، ولي در كتاب صحيح مسلم موجود نيست. هم چنين بعضي از مطالب ديگر را از صحيح مسلم نقل مي كنند كه الآن نيست و مشخص است كه قبل از قرن 7 يا 8، اين مطالب موجود بود.

در سال گذشته كه به مكه مكرمه مشرف شدم، در يكي از كتابخانه هاي بزرگ مكه، حدود يك هفته، كليه نسخ خطي صحيح بخاري و صحيح مسلم را تورّق كردم و از مسئول كتابخانه تقاضا كرديم از اينها زيراكس بگيرند و در اختيار ما قرار بدهند تا بتوانيم بررسي داشته باشيم و از نسخ خطي قبل از قرن 7 يا 8، بتوانيم به نتيجه برسيم. البته در كتاب هاي غير صحيحين، خيلي تحريف شده است و رواياتي كه در فضيلت امير المومنين (عليه السلام) و اهل بيت (عليهم السلام) است را نه تنها حذف مي كنند، بلكه تغييرات عجيبي مي دهند. من خودم 2 نسخه از كتاب أسد الغابة في تمييز الصحابة را در اختيار دارم كه يك نسخه اش در مصر و نسخه ديگر در بيروت چاپ شده است. در قضيه ليلة المبيت مطالبي را نوشته اند كه وقتي خواندم، واقعا قلب من به درد آمد. عبارتي كه در اين كتاب در رابطه با ليلة المبيت آمده، اين است:

بات علي في فراش رسول الله (صلي الله عليه و سلم).

در شبي كه رسول الله (صلي الله عليه و سلم) هجرت را آغاز كرد، علي در رختخواب رسول الله (صلي الله عليه و سلم) خوابيد.

ولي در چاپ مصر اين تعبير آمده است:

بال علي في فراش رسول الله (صلي الله عليه و سلم).

... ـ نستجير بالله ـ علي در رختخواب رسول الله (صلي الله عليه و سلم) بول كرد.

اين گونه بي شرمانه تحريف كردن، نه تنها نمي تواند صورت مسئله را تغيير دهد، بله كينه اينها را پس از گذشتن 14 قرن نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) ثابت مي كند.

اين تحريفات و تغييرات، هيچ اثري نمي گذارد. چون كتب اهل سنت در اختيار ما هست و در كتابخانه هاي بزرگ ايران، مانند كتابخانه حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره)، كتابخانه بزرگ آستان قدس رضوي، كتابخانه دانشگاه تهران و كتابخانه مجلس شوراي اسلامي، نسخ خطي متعددي از منابع معتبر اهل سنت داريم. اگر تغيير بدهند، جز رسوائي، چيز ديگري براي اينها ندارد.

* * * * * * *

سوالات بينندگان

سوال:

لطفا چند تا از ترجمه هاي خوب قرآن را معرفي كنيد تا به آنها مراجعه كنيم.

جواب:

اخيراً ترجمه هاي زيادي منتشر شده است. ولي ترجمه اي كه توسط حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي انجام گرفته، ترجمه اي سليس و روان است. من بهترين ترجمه را ترجمه ايشان مي دانم. در ميان تفاسير فارسي هم تفسير نمونه حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي بهترين تفسير است و تا الآن در حدود 500 هزار تيراژ چاپ شده است.

* * * * * * *

سوال:

آيا أم كلثوم به عقد عمر درآمد يا خير؟

جواب:

قبلا در اين رابطه مفصّل صحبت كرده ايم. بزرگان شيعه هم در اين رابطه نظراتي داده اند. بعضي هم منكر اين قضيه هستند و بعضي مي گويند اين دختر، ربيبه حضرت علي (عليه السلام) بود؛ يعني دختر خوانده امير المومنين (عليه السلام) بود و دختر أسماء ـ همسر ابوبكر و خواهر محمد بن ابوبكر ـ . چند روايت صحيح در كافي داريم كه اين ازدواج صورت گرفته است، ولي به صورت تهديد بود. مرحوم شيخ مفيد (ره) و شيخ طوسي (ره) و ديگران بر اين عقيده هستند كه اين ازدواج، اجباري بود و امير المومنين (عليه السلام) مجبور شد و راهي غير از اين نداشت؛ چون مأمور به سكوت بود و بنا نداشت كه در برابر هيئت حاكمه، با آن موقعيتي كه براي اسلام نوپا بود، دست به شمشير بزند و قيام بكند. در كتاب كافي آمده است:

لما خطب إليه، قال له أمير المؤمنين: إنها صبية. قال: فلقي العباس فقال له: ما لي أبي بأس؟! قال: و ما ذاك؟ قال: خطبت إلي إبن أخيك فردّني! أما و الله! لأعورن زمزم و لا أدع لكم مكرمة إلا هدمتها و لأقيمن عليه شاهدين بأنه سرق و لأقطعن يمينه. فأتاه العباس فأخبره و سأله أن يجعل الأمر إليه، فجعله إليه.

عمر براي خواستگاري أم كلثوم نزد حضرت علي (عليه السلام) آمد. حضرت علي (عليه السلام) فرمود: من دخترم را به تو نمي دهم؛ او بچه است. عمر، عباس را ديد و ماجرا را تعريف كرد و گفت: آيا من عيبي دارم كه برادر زاده ات دخترش را به من نمي دهد؟! به خدا قسم! اگر دخترش را به من ندهد، دو شاهد دروغين درست مي كنم كه شهادت به دزدي علي بدهند تا دست او را قطع كنم. عباس هم اين خبر را به حضرت رساند و حضرت هم امر را به او واگذار كرد.

كافي للكليني، ج5، ص346 ـ وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج20، ص561

اين خواستگاري در سال 17 هجرت صورت گرفته است و در آن سال، خليفه دوم 57 سال داشت. چون وقتي در سال 23 هجرت از دنيا رفت، 63 ساله بود. حضرت أم كلثوم (سلام الله عليها) هم 6 يا 7 سال بيشتر نداشت.

بسياري از بزرگان شيعه و سني بر اين عقيده هستند كه خليفه دوم موفق به ازدواج رسمي با أم كلثوم نشد و فقط يك ازدواج ظاهري صورت گرفت و شبي كه خليفه دوم از دنيا رفت، امير المومنين (عليه السلام) آمد دست دخترش را گرفت و درحالي كه باكره بود، به منزل خود برد.

آنهايي كه مي خواهند از اين قضيه، يك حُسْن رابطه اي ميان امير المومنين (عليه السلام) و خليفه دوم ثابت كنند، بايد بگوييم اين قضيه كاملا بر عكس است. هم در منابع اهل سنت و هم در منابع شيعه، اين قضيه، نوعي مذمت و طعن بر جناب خليفه دوم است.

* * * * * * *

سوال:

آيا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) دختر عمر ـ ماريه قبطيه ـ را به عقد خود در آوردند؟

جواب:

اين بيننده گرامي، مسئله را اشتباهي گرفته است. اين كه حفصه، دختر عمر، همسر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بود، مانند آفتاب، روشن و واضح است و در سوره تحريم آمده است:

إِنْ تَتُوبَا إِلَي اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَ إِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ

اگر از كار خود توبه كنيد (به نفع شما است) زيرا دل هاي تان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهيد (كاري از پيش نخواهيد برد)، خداوند ياور او است.

سوره تحريم/آيه4

اين آيه در رابطه با عايشه و حفصه آمده است و روايات متعددي از إبن عباس و خليفه دوم آمده كه مراد از اين آيه، عايشه ـ دختر ابوبكر ـ و حفصه ـ دختر عمر ـ بوده است. اين كه اصل قضيه چه بوده است، بماند. در آيه بعد هم آمده است:

عَسَي رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَ أَبْكَارًا

اميد است اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش بجاي شما همسراني بهتر براي او قرار دهد، همسراني مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عابد، هجرت كننده، زناني ثيبه و باكره.

سوره تحريم/آيه5

اين نشان مي دهد كه در آن زمان هم زناني بهتر از اينها وجود داشت. ما الآن در صدد تببين اين دو آيه نيستيم.

* * * * * * *

سوال:

آيا در زمينه اين حقايق ديني، در ساير كشورهاي اسلامي كه هم زبان نيستند، فعاليتي داريد تا آنها هم آگاه به حقايق شوند؟

جواب:

در كشورهاي حاشيه خليج فارس، اين حقايق خيلي مفصل مطرح است و به جز چند كشوري كه نسبت به شيعه، حساسيت نشان داده اند و در اثر فشار وهابيت، در يكي از كشورهاي حاشيه خليج فارس، در يك نمايشگاه كتاب، نگذاشتند كتاب هاي شيعه به نمايش درآيد و اين مايه تأثر و تأسف است، در ساير كشورهاي اسلامي، فعاليتي مي شود. در ماه رمضان سال گذشته، در خود عربستان سعودي، نمايشگاه بين المللي كتاب بود و كتاب هاي شيعه هم در آنجا به نمايش گذاشته شد و در عربستان سعودي كه مهد گسترش وهابيت است و از آنجا به سراسر جهان منتشر مي شود، در اين چند سال اخير كه اختلافي شديد در داخل هيئت حاكمه صورت گرفته، باعث شده كه شيعه، فعاليتش را گسترش دهد. در قسمت شرقي عربستان سعودي، قطيف و أحصاء، اطلاعات دقيقي داريم كه جلسات شيعيان در حسينيه ها، مجالس عزاداري، مساجد شيعيان و نمازهاي جمعه داير است. چند ماه قبل كه ما در مدينه بوديم، در يكي از مساجد، اجتماع گسترده اي از شيعيان بود و چند سمينار در آنجا انجام شد و براي اولين بار از شيعيان دعوت كردند تا در همايش ها شركت كنند. اينها همه نويدي است براي شيعيان. إن شاء ا... اينها همه از علائم ظهور حضرت ولي عصر (ارواحنا له الفداء) باشد و اين گونه برنامه ها، حجت براي همه باشد و حجت تمام شود تا روزي كه حضرت ولي عصر (ارواحنا له الفداء) مي آيد، براي كسي عذري باقي نمانده باشد.

* * * * * * *

* * * * * * *

* * * * * * *

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب