2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
همايش شبهه شناسي حوزه علميه امام جعفر صادق (ع) زاهدان
کد مطلب: ٥٦٣٤ تاریخ انتشار: ١٥ ارديبهشت ١٣٨٧ تعداد بازدید: 6796
سخنراني ها » پاسخگویی به شبهات
همايش شبهه شناسي حوزه علميه امام جعفر صادق (ع) زاهدان

لزوم توانایی و آمادگی در برابر هجمات دشمن
پاسخ به شبهات 87/02/15

تاریخ : 15 / 02 / 87

استاد حسيني قزويني

همگي مي دانيم كه امروز يكي از مشكلات جهان تشيع، تهاجمي است كه از هر سو متوجه فرهنگ نوراني شيعه است. گر چه اين تهاجم، يك امر تازه اي نيست و در طول تاريخ اين هجمه نسبت به فرهنگ نوراني شيعه بوده است. از زمان خود آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) و بعد از رحلت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و بويژه بعد از آغاز غيبت صغري، اين هجمه ها، هر روز با يك رنگ و جلوه خاص در جامعه خودنمائي كرده است.

در كتاب هايي كه در رابطه با تهاجم بر ضد فرهنگ شيعه كه در طول تاريخ تأليف شده، امروز بيانگر اين حقيقت است كه مخالفان أهل بيت (عليهم السلام) و فرهنگ شيعه، از گسترش فرهنگ شيعه در گذر زمان زجر مي كشيدند و تمام تلاش خود را براي منزوي ساختن شيعه و مخدوش كردن فرهنگ شيعه به كار مي بردند.

اولين كتاب ضد شيعي كه الآن در كتابخانه ها هم موجود و در دسترس همگان است، كتاب العثمانية آقاي جاحظ، متوفاي 255 هجري است. ايشان كتاب را نوشت و فرهنگ شيعه را مورد تاخت و تاز قرار داد و نسبت به اميرالمؤمنين (عليه السلام) جسارت ها كرد و منكر شجاعت اميرالمؤمنين (عليه السلام) شد. بطوريكه برخي علماء أهل سنت ديدند كه سكوت در برابر اين هجمه ناجوانمردانه، به صلاح نيست و در رد اين كتاب، مطالبي را نوشتند و منتشر كردند

آنچه كه در ذهنم است، اولين كتابي كه در رديه كتاب جاحظ نوشته شد، براي آقاي اسكافي، از علماي بزرگ أهل سنت است. در زمان خود آقاي جاحظ، اعتراض ها به حدي بود كه خود ايشان مجبور شد كتاب خود را نقد كند و كتابي ديگر در رد كتاب خود بنويسد.

ما بايد يا وارد اين ميدان مبارزه با هجمه نشويم، يا اگر وارد شديم، بايد مردانه وارد شويم. به تعبير يكي از شعراء:

من نمي گويم سمندر باش يا پروانه باش گر به فكر سوختن افتاده اي مردانه باش

بعد از جاحظ، قاضي عبدالجبار معتزلي متوفاي 415 هجري، كتابي نوشت به نام المغني في الإمامة در 20 جلد، كه امروز عمدتا مهاجمين عليه شيعه بويژه وهابيت، جيره خوار كنار سفره ايشان هستند و مرحوم سيد مرتضي علم الهدي (ره) كتابي متقن و محكم و جوابي كوبنده نوشت به نام الشافي في الإمامة.

در طول اين هزار سال هم، بزرگاني از شيخ طوسي (ره) تا علامه اميني (ره)، همه از اين كتاب سيد مرتضي بهره بردند و استفاده كردند و به حق يكي از كتاب هايي كه در حوزه هاي علميه ما قدرش مجهول است، همين كتاب است و بايد جزو كتب درسي حوزه هاي علميه باشد. مطالب ايشان با آنكه هزار سال از آن مي گذرد، ولي هنوز در عرصه دفاع از حريم ولايت، طراوت و تازگي دارد.

بعد از قاضي عبد الجبار معتزلي، كسي كه به صورت گسترده عليه شيعه تهاجم كرد، ابن تيميه حراني متوفاي 728 هجري است. كتابي نوشت به نام منهاج السنة كه عمدتا برخي أهل سنت تندرو و تمام وهابيت، از اين كتاب به عنوان يك مدرك محكم عليه شيعه استفاده مي كنند. امروز در حوزه هاي علميه وهابيت، از عربستان سعودي گرفته تا ساير كشورها، عمدتا مطالب اين كتاب مورد بحث و بررسي است و تلاش گسترده اي دارند در نشر افكار ابن تيميه.

مرحوم علامه حلي (ره) متوفاي 726، كتابي دارد به نام منهاج الكرامة كه در حقيقت در رديه منهاج السنة نوشته شده است.

بعداز او آقاي فضل بن روزبهان كتابي مي نويسد به نام إبطال الباطل در نقد كتاب هاي مرحوم علامه حلي (ره) و از طرف ديگر قاضي نورالله شوشتري (ره) كتابي مي نويسد به نام إحقاق الحق و اخيرا در حدود 38 جلد چاپ شده و يك دائرة المعارف بزرگ دفاع از حريم أهل بيت (عليهم السلام) است.

بعد از او آقاي دهلوي وارد عرصه شد و كتابي مي نويسد به نام التحفة الإثنا عشرية كه مطالب ابن تيميه و فضل بن روزبهان و قاضي عبد الجبار را به ضميمه يك سري مطالب تند و فحش و سب و ناسزا و افتراء، در قالب يك كتاب علمي، وارد عرصه هجمه عليه شيعه مي كند. يكي از يادگاران اميرالمؤمنين (عليه السلام)، مرحوم مير حامد حسين (ره)، كتابي نوشت به نام عبقات كه مرحوم علامه اميني (ره) گفت اگر كتاب عبقات نبود، من نمي توانستم كتاب الغدير را تأليف كنم. در طول تاريخ، كتابي همسنگ عبقات در اين زمينه يا نداريم يا خيلي اندك نوشته نشده است.

بعد از او افراد متعددي وارد عرصه شدند كه مرحوم علامه اميني (ره) در برخي مجلدات الغدير به اين ياوه سرائي هاي ياوه گويان عليه شيعه، پاسخ داده است.

امروز هجمه عليه شيعه، چهره اي ديگر دارد و با هجمه هاي گذشته، كيفاً و كماً متفاوت است. در گذشته اگر كتابي چاپ مي كردند در تيراژ هزار جلد، به دست همان تعداد مي رسيد؛ ولي امروز كتاب هايي با تيراژ ميليوني چاپ و منتشر مي شود. در سال 1385 در خارطوم پايتخت سودان، كتابي كه نوه مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني، دكتر موسي موسوي نوشته در نقد شيعه نوشته، 8 ميليون تيراژ اين كتاب را چاپ كردند و در تمام كشورهاي اسلامي منتشر كردند. آيا تمام انتشارات ما در طول سال، به اين رقم مي رسد يا نه؟

در سال 1385 كه به مكه مشرف شده بوديم، در روز 11 يا 12 ذي الحجه بود كه از طرف دولت عربستان سعودي خبرنامه اي فارسي در 8 صفحه داخل چادرهاي ايرانيان توزيع مي كردند كه بنده هم با خودم آوردم ايران. وزير ارشاد عربستان سعودي مصاحبه كرده بود و گفته بود كه ما در اين يك ماهه حج، ده ميليون تيراژ، جزوه و سي دي در ميان زائرين بيت الله الحرام منتشر كرديم. 90% محتويات اين جزوات و سي دي ها، عليه شيعه است. شيعه مشرك است و كافر است و بدعت گذار و ... .

در عرصه اينترنت، بنده آخرين آماري كه دارم و حضرت آيت الله سبحاني هم در مقدمه كتاب جوان شيعه پاسخ مي دهد آورده است، 40 هزار سايت وهابيت، شبانه روز عليه شيعه شبهه افكني مي كند. حال آنكه دو سه ماه قبل كه از سوي وزارت ارشاد همايشي برگزار شده بود، آماري كه توانستم بدست بياورم و تمام سايت هاي شيعه را كه به زبان فارسي، انگليسي، عربي، فرانسوي و آلماني و ... بود روي جمع كرديم، ديديم به 5 هزار سايت نمي رسد. اين تقابل نادرست و ناصحيح است. اگر تحرك دفاع از حريم أهل بيت (عليهم السلام) در ما وجود داشته باشد، قطعا همه چيز حل است.

دو ماه پيش، نقدي داشتيم بر همايش ختم صحيح بخاري كه سال گذشته در زاهدان برگزار شد. اينها، رئيس محكمه مدينه را دعوت كردند و آمد اينجا و به ريش همه شيعيان خنديد و اعلام كرد كه تمام كساني كه متوسل به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه (عليهم السلام) و اولياء مي شوند، مشرك هستند و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با مشركان زمان خود، اعلان جهاد كرد. از عربستان آمده اينجا و اين حرف ها را در كشور جمهوري اسلامي ايران مطرح كرده است. غير از شيعيان، ميليون ها أهل سنت معتقد به توسل هستند، آنها را هم زير سؤال برده است.

الان شما ببينيد كه در مصر، قبر محمد بن ادريس شافعي، رئيس شافعي ها، زيارتگاه مردم است. قبر ابوحنيفه در بغداد، قبر احمد بن حنبل در بغداد، قبر مالك بن انس در مدينه كه قبل از تسلط وهابيت به مدينه كه بعد از آن قبرستان بقيع را با خاك يكسان كردند، زيارتگاه بوده است. خود احمد بن حنبل مي گويد كه من مشكلي داشتم و رفتم بر سر قبر ابوحنيفه و متوسل شدم و از او طلب قضاي حاجت كردم. اين قضايا فقط مربوط به جهان تشيع نيست، بلكه جهان اسلام، جز يك عده معدودي وهابي، توسل را مشروع مي دانند و روش هاي وهابيت را، يك روش ضد ديني و قرآني معرفي مي كنند.

خود قرآن مجيد بحث توسل را با بيان روشن و واضح براي مردم ترسيم مي كند:

وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا. نساء/64

به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي گويد اگر آنهايي كه گناه كردند، آمدند نزد تو تا براي آنها از خدا طلب مغفرت كني، خداوند گناهان آنان را مي بخشد.

مگر شيعه غير از اين چيز ديگري مي گويد. شما ببينيد كه تمام فقهاي أهل سنت، از آقاي سرخسي، بزرگْ فقيه حنفي در كتاب مبسوطش كه بزرگ ترين ومفصل ترين كتاب فقهي حنفي هاست، آقاي ابن عابدين از فقهاي نامدار حنفي در كتاب الرد المحتار، آقاي ابن قدامه مَقْدِسي، بزرگ فقيه مورد قبول وهابيت در كتاب المغني، در باب زيارت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) همه آورده اند كه يكي از آداب زيارت آن است كه انسان بعد از سلام بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين آيه مذكور را بخواند. بعد بگويد كه بنده گناه كار آمده است و طالب بخشش است و ... .

مگر خداوند در سوره يوسف اين را تصريح نمي كند از زبان فرزندان حضرت يعقوب (عليه السلام):

قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ يوسف/97

چه فرقي است بين فرزندان حضرت يعقوب (عليه السلام) كه مي گويند: استغفر لنا، يا قول شيعه كه مي گويند: يا رسول الله اشفع لنا.

اگر واقعا توسل به غير خدا و واسطه قرار دادن بين خود و خدا شرك و كفر است، چرا حضرت يعقوب (عليه السلام) به فرزندانش نگفت كه شما شرك مي ورزيد به خدا و ... ، بلكه برگشت گفت: سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي.

زير سؤال بردن توسل، در حقيقت زير سؤال بردن فرهنگ قرآن است و فرهنگ صحابه كه آقايان به آن افتخار مي كنند؛ زير سؤال بردن فرهنگ أهل بيت (عليهم السلام) است كه اينها داعيه محبت او را دارند.

اين آقا را از مدينه آورده اند اينجا، گويا هيچ مشكلي در جهان اسلام نيست جز توسل و حتي يك نفر هم به او اعتراض نكرده است، من نديدم، نه در روزنامه ها و مجلات و نه در سايت ها و رسانه ها.

كتاب آقاي بن جبرين را در سايت هاي خود گذاشته اند. ايشان به چهار دليل قطعي شيعه را كافر مي داند. فتوا به تخريب حرم ائمه (عليهم السلام) مي دهد. بعد از تخريب حرم ائمه (عليهم السلام) هم پيام تبريك در سايت خود مي نويسند.

ما با برادران أهل سنت مشكلي نداريم. آنها را برادر خود مي دانيم و بارها اعلام كرده ايم در برنامه ها و جلسات و ماهواره ها كه امروز جسارت به أهل سنت گناهي نابخشودني و خيانت است؛ ما با آنها مشكلي نداريم؛ ولي آنها كه در آغوش وهابيت غش كرده اند و زير پرچم وهابيت سينه مي زنند و از امكانات نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران كه خون بهاي هزاران شهيد است، سوء استفاده مي كنند، براي ما قابل تحمل نيست. بعد از اين حرف من، حدود 500 سايت و وبلاگ سني، عليه من موضعگيري كردند و حدود 14 سايت شيعه هم حمايت كردند. آنها اينچنين حضوري فعال دارند و ما بي حال.

امروز وهابيت در عرصه بين المللي، از تمام ظرفيت ها و امكانات، عليه شيعه استفاده مي كند و كوتاه هم نمي آيد. حدود 26 ماهواره وهابيت شبانه روز فعاليت مي كنند؛ از همين كشور امارات گرفته تا عربستان سعودي و مصر و لندن و آمريكا. يكي از اين ماهواره ها كه خودم گوش مي كردم، مي گفت من شيعه هستم و افتخار مي كنم، ولي عقيده به امام زمان (عج) را خرافي مي دانم. ببينيد! اين يك قرائت جديد از تشيع است. اينها، يكي از اساسي ترين برنامه هايشان، زير سؤال بردن عقائد شيعه است. همان حرف هايي كه وهابيت در عربستان پخش مي كنند، اينها با زبان فارسي مي گويند. لذا تكليف ما در برابر اين تهاجم، خيلي سنگين است.

مقام معظم رهبري كه در هر برهه اي به تناسب آن، سخنان ويژه اي را در رابطه با تهاجم داشته اند و پيام داده اند و تعبيراتي از قبيل تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي و ... بكار بردند و سال گذشته هم تعبيرشان ناتوي فرهنگي بود كه دشمنان از اين روش ها استفاده مي كنند. حالا ما چقدر گيرائي داشتيم و توانستيم به نداي اين فرزند زهرا (س) لبيك بگوئيم، نمي دانيم.

مسئوليت اين هم در وهله اول، متوجه حوزه هاي علميه و متوجه به بنده و شما است كه افتخار پوشيدن لباس سربازي آقا ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) را داريم. اگر كوچكترين كوتاهي از ما سر بزند، بدانيم كه فرداي قيامت قطعا مورد بازخواست قرار خواهيم گرفت. امروز كوتاهي در برابر دفاع از أهل بيت (عليهم السلام)، گناه كم و كوچكي نيست.

بنده اين جمله را بارها گفته ام كه از در و ديوار، صداي "هل من ناصر ينصرني" آقا ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) برخاسته است، ولي گوش شنوائي كه به اين صدا لبيك بگويد خيلي كم است. امروز دفاع از حريم ولايت، مانند گذشته نيست كه احتياج به هزينه هاي سنگين داشته باشيم. اگر ما وارد اينترنت شويم و يك وبلاگ كه رايگان هم هست بسازيم و از اين طريق وارد شويم، مي توانيم به اين دفاع بپردازيم و هيچ عذري نداريم.

من با يكي از مسئولين در رابطه با موج تهاجم عليه شيعه صحبت داشتم، گفتم كه ما در برابر 40 هزار سايت وهابي، بايد حداقل 20 ميليون سايت شيعه داشته باشيم كه اگر اينها عليه شيعه هجمه كردند، تمام اين سايت هاي شيعه در يك زمان وارد عرصه دفاع و پاسخ شوند و مصداق اين آيه شوند:

تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ أنفال/60

يعني اينها احساس آرامش و حاشيه امن نكنند كه بخواهند هر روز در يك گوشه اي، عليه فرهنگ شيعه شروع كنند به كار كردن و هر روز مطلبي را عليه شيعه مطرح كنند.

من نسبت به شما عزيزان و سروران چند نكته را عرض كنم.

شما در خط مقدم دفاع از اين تهاجم گسترده هستيد و شما از ديگران شايسته تر و زيبنده تر به اين دفاع هستيد. به تعبير شهيد مطهري در كتاب انقلاب خود:

با توجه به عظمت اين انقلاب و گسترشي كه در آينده براي فرهنگ شيعه خواهد شد، سيل عظيم شبهات متوجه جهان شيعه خواهد شد. من به طلبه ها توصيه مي كنم كه 20 برابر گذشته كار كنند و خودشان را از الآن مجهز كنند براي پاسخگوئي به شبهات.

اين شهيد عزيز در آن زمان، آينده را چگونه و كجاها را مي ديد؟ نمي دانيم. فقط اين را مي توانيم بگوئيم كه المؤمن ينظر بنور الله. الان ما درك مي كنيم كه اين شهيد چه مي گفت.

ايشان صراحت دارد در كتاب امامت و رهبري:

ضمن اينكه ما معتقديم وحدت از ضروريات اسلامي است و غير قابل انكار؛ ولي بر اين باوريم كه ما براي حدت حاضر نيستيم از يك مستحب كوچك و مكروه كوچكمان هم دست برداريم. حاضر نيستيم كه مستحب كوچك را مصالحه كنيم براي وحدت. آنچه كه مضر به وحدت است و عامل تفرقه، مطالب تند و مطالب خشن است كه عواطف أهل سنت را جريحه دار مي كند؛ و گر نه مباحث علمي، سر و كارش با عقل است و منطق.

اين سخن ايشان بايد همواره الگو و نصب العين ما باشد.

بعد مي گويد:

آنچه كه ما در وحدت نياز داريم، وحدت حزبي نيست، وحدت جبهه اي است. چون وحدت حزبي احتياج دارد به وحدت ايدئولوژيكي. دو نفر با عقيده مختلف نمي توانند در يك حزب مشغول فعاليت باشند. ولي در يك جبهه مي شود با عقائد و ايدئولوژي هاي مختلف، صف واحد در برابر دشمن واحد تشكيل داد.

امروز با همه گسترش و فعاليتي كه دارند، به اين نتيجه رسيده اند كه فرهنگ شيعه نزديك است كه از مرزها عبور كند. جوانان سني و وهابي بي اختيار جذب فرهنگ شيعه مي شوند، شيعه اي كه تنها فرهنگ برخواسته از متن قرآن و سنت راستين پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است. بطوريكه از يكي از علماي وهابي مي گويد:

إن الوهابية علي يقين بأن المذهب الإثني عشري هو الذي سوف يجذب إليه كل أهل السنة و كل الوهابي.

ما وهابيت به اين نتيجه رسيده ايم و يقين پيدا كرده ايم كه در آينده بسيار نزديك، همه أهل سنت و وهابيت، جذب مذهب شيعه اثنا عشري خواهند شد.

دكتر قفاري در مقدمه كتاب اصول مذهب الشيعة، ص9 و 10 رسما اعلام خطر مي كند به دولت عربستان سعودي و مي گويد فرهنگ شيعه جوانان ما را آلوده مي كند. بعضي قبائل را مي شناسم كه همه شيعه شده اند. يكي از عزيزان از لبنان آمده بود و از سيد حسن نصرالله نقل مي كرد. مي گفت بعد از جنگ 33 روزه اسرائيل عليه حزب الله، بقدري جوان هاي سني و وهابي و مسيحي به طرف شيعه روي آورده اند كه ما افرادي را كه بتوانند به اين تازه شيعه شده ها، ضروريات و معارف اوليه را آموزش دهند نداريم.

يكي از دوستان ما رفته بود به كشور مالي و حدود دو سال در آنجا بود. در جلسه اي كه با هم داشتيم مي گفت در اين دو سال كه آنجا بوديم، كاري نكرديم و فقط فرهنگ شيعه را به صورت شفاف در اختيار جوان ها قرار داديم و در اين دو سال، بيش از 300 هزار نفر از جوانان سني مالي، مذهب شيعه را انتخاب كردند.

هر هفته، چه از داخل و چه از خارج كشور، از طريق تلفن يا اينترنت يا فكس، با ما تماس مي گيرند و رسما اعلام تشيع مي كنند.

با يكي از اساتيد استان خراسان حدود 20 دقيقه حرف زديم، بعد از دو ماه زنگ زد و گفت آن 20 دقيقه تمام تار و پود فكري مرا به هم زد. آمدم مطالعاتم را زياد كردم و ديدم خانه از پاي بست ويران است. بعد از يكسال آمد منزل ما، در منزل ما هم حضرات آيات شبيري زنجاني و سبحاني و خزعلي و مقتدايي هم بودند، در نزد اين حضرات، رسما تشيع خود را اعلام كرد و رفت. حدود 150 طلبه دارد و اينها را به صورت نا محسوس به فرهنگ أهل بيت (عليهم السلام) دعوت مي كند.

البته ما دنبال اين نيستيم كه سني و وهابي را شيعه كنيم. ما از تشيع اينها هم خوشحال نيستيم. از اين خوشحاليم كه حقائق مذهب أهل بيت (عليهم السلام) را در عرصه بين الملل معرفي مي كنيم. خوشحاليم كه حجت را نسبت به مردم تمام مي كنيم. اين در تاريخ هم سابقه داشته است كه از يك مذهبي به مذهب ديگر تغيير عقيده مي دادند. شافعي به حنفي، حنفي به حنبلي، مالكي به شافعي و ... .

نكته اي كه به شما مي خواهم عرض كنم اين است كه امروز صداي "هل من ناصر" آقا ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) برخاسته و در استان شما بيش از استان هاي ديگر است. از شماها بيش از ديگران انتظار دارند. اولين انتظار از شما، آشنائي به فرهنگ شيعه و دفاع از حريم أهل بيت (عليهم السلام) است. من معتقدم كه يكي از اوجب واجبات براي حوزه هاي علميه زاهدان كه از نان شب هم واجب تر است، تشكيل لجنه هاي علمي و پژوهشي است. سايت هاي أهل سنت استان شما كه نسبت به فرهنگ أهل بيت (عليهم السلام) و شيعه جسارت مي كنند، شما بايد پاسخگو باشيد. ما هم قول مي دهيم كه نهايت همكاري را با شما داشته باشيم.

امروز در سايت هاي مختلف، فرهنگ شيعه آنچنان مورد تاخت و تاز قرار مي گيرد كه واقعا ناجوانمردانه است. ما از بعضي برادران أهل سنت هر انتظاري داشتيم، ولي اين انتظار را نداشتيم. البته اينها يك اقليت معدودي هستند. در استان شما، 95% أهل سنت، همانند أهل سنت استان كردستان و ... با شيعه درگيري و مشكلي ندارند. عقائد خودشان را مطرح مي كنند و آزاد هستند در چهارچوب قانون اساسي جمهوري اسلامي، از فرهنگ خودشان در استان هاي و مجامع خودشان دفاع كنند. ولي تبليغ از فرهنگ أهل سنت يك امر است و هجمه به فرهنگ شيعه امري ديگر.

كتاب هايي كه در اين استان نوشته مي شود كه حتي برخي بصورت غير قانوني چاپ مي شود، برخي مجلات كه واقعا هزاران لعنت بر مديران و گروه آنان، عقائد شيعه و فرهنگ أهل بيت (عليهم السلام) را مورد هجمه قرار مي دهند.

وقتي مي آيد در يك مجله يك استان، قضيه غدير خم را زير سؤال مي برد و نظريه ابن كثير دمشقي سلفي ناصبي را به عنوان يك نظريه متقن مطرح مي كند و مي گويد قضيه غدير، همان قضيه شكايت مردم يمن از علي (عليه السلام) بوده و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم آمد در غدير خم گفت كه اي مردم از علي (عليه السلام) شكايت نكنيد، او آدم خوبي است و "من كنت مولاه علي مولاه" و تمام شد و رفت. يعني تمام اين قضايا كه سه شبانه روز نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از مردم براي علي (عليه السلام) بيعت گرفت و آن خطبه در آن فضاي داغ و سوزان، براي اين بود كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بگويد اي مردم! علي آدم خوبي است و هر كه او مرا دوست دارد، از او شكايت نكند.

حقش اين بود حوزه علميه زاهدان، مقاله اي محكم و كوبنده اي در همان مجله در شماره بعدش چاپ مي كرد و افرادي را كه در دامن وهابيت سقوط كرده اند و فرهنگ آنها را به عنوان فرهنگ سني مطرح مي كنند، بايد مفتضح مي كردند.

بنده در سال گذشته در همايش مذاهب در همين استان شما كه بوديم، بعد از جلسه با آقاي ... جلسه اي داشتيم و گفتم كه من اعلام خطر مي كنم. بعضي از علماي أهل سنت استان شما كه در همايش هاي قبلي افكارشان به عنوان يك افكار سني مطرح بود و ما هم مشكلي با آنها نداشتيم، ولي امسال همان آقايان كه سال هاي گذشته يك روش معتدلي داشتند، همان نظرات وهابيت را نسبت به شيعه داشتند و مي گفتند كه چرا شما شيعيان "يا علي" و "يا حسين" مي گوييد، اينها همه شرك است. من واقعا جا خوردم. معلوم است كه وهابيت بر روي آخوندهايي كه سرمايه علمي ندارند، سرمايه گذاري مي كنند.

زيني دهلان كه مفتي مكه مكرمه و از شخصيت هاي برجسته عربستان است و متوفاي 1304، كتابي دارد در نقد عقائد وهابيت، صراحت دارد كه وقتي محمد بن عبد الوهاب در عربستان روي كار آمد، گفت تمام مسلمانان بلا استثناء، كافر و مشرك هستند. هر كس كه مي خواهد وارد آئين وهابيت شود، بايد 5 شهادت بدهد. اول شهادت بر وحدانيت خدا و دوم بر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم). مي گفتند كه ما مسلمانيم و نماز مي خوانيم، مي گفت شما در حال شرك نماز مي خوانديد. حج رفتيد در حاليكه مشرك بوديد و بعد از وهابيت بايد از نو مراسم عبادي را انجام بدهيد. حال كه مسلمان شدند بايد شهادت بدهند بر اينكه قبل از تشرف به مذهب وهابيت، كافر و مشرك بودند و با ورود به وهابيت مسلمان شدند. بايد شهادت بدهند كه پدر و مادرشان در حال كفر از دنيا رفته اند و حق طلب مغفرت براي آنان را ندارند. بايد شهادت بدهند كه تمام علماي قبل از او، همه به حال كفر از دنيا رفته اند و طلب مغفرت براي آنان نكنند.

الدرر السنية، ج1، ص46

وقتي وهابيت در سال 1218 مي خواستند مكه را تصرف كنند، ده ها هزار علماي أهل سنت را به اين بهانه كه مادام كه علماء أهل سنت هستند، ما نمي توانيم فرهنگ وهابيت را گسترش دهيم، چندين هزار عالم سني را سر بريدند. اينها برايشان نه سني مطرح است و نه شيعه و نه غير اينها. از اين برادران عزيز أهل سنت مي خواهيم كه مقداري به خود بيايند و ببينند كه بنيانگذاران مكتب وهابيت، چه اهدافي را دنبال مي كنند. لذا از شما عزيزان مي خواهم كه لجنه هاي علمي را تشكيل دهيد و با همين سرمايه اندكي كه داريد، روزي يكساعت از وقت خود را وقف اميرالمؤمنين (عليه السلام) كنيد و با او عهد ببنديد كه در 24 ساعت، يك ساعت را قرار دهيد براي دفاع از حريم أهل بيت (عليهم السلام).

سؤالات

سؤال:

شما قرار بود كه با استاد عبد الحميد جلسه مناظره داشته باشيد، چه شد و چرا برگزار نشد؟

جواب:

جناب مولوي عبدالحميد در نماز جمعه خود، هم به صدا و سيما اهانت كرد و هم به آقاي دكتر تيجاني و هم به آقاي دكتر عصام العماد و ما هم با توجه به تقاضاي عده زيادي از دوستان، اعلام مناظره كرديم و ايشان اعلام مباهله كرد. ما هم گفتيم كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مناظره مي كرد و وقتي مناظره به بن بست مي رسيد، مباهله مي كرد؛ شما هم بيائيد اول مناظره كنيم و اگر نتيجه نگرفتيم، نوبت به مباهله هم مي رسد. ايشان آخرين جوابيه اي كه دادند، گفتند ما در داخل كشور امنيت نداريم و نمي توانيم با شما مناظره كنيم و اگر مي خواهيد از خارج از كشور بياوريم و با شما مناظره كنند. گفتم اين نشانه عجز و ناتواني علمي شما است و هر روزي كه اين آقايان اعلام كنند، ما آمادگي داريم. اخيرا هم آقاي مولوي عبدالمجيد مرادزهي اعلام كرد و ما هم اعلام آمادگي كرديم و گفتيم كه هر كجا باشد ما آماده ايم. البته بهتر است نامش را گفتگوي دوستانه بگذاريم تا مناظره.

سؤال:

ما شيعيان در هنگام صلوات بر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و أهل بيت (عليهم السلام) صلوات مي فرستيم، ولي أهل سنت اينچنين نمي كنند. چرا؟

جواب:

در خود صحيح بخاري و صحيح مسلم روايات متعددي دارند.

حدثني سعيد بن يحيي حدثنا أبي حدثنا مسعر عن الحكم عن ابن أبي ليلي عن كعب بن عجرة رضي الله عنه، قيل: يا رسول الله! اما السلام عليك فقد عرفناه، فكيف الصلاة؟ قال: قولوا اللهم صل علي محمد و علي آل محمد كما صليت علي آل إبراهيم انك حميد مجيد، اللهم بارك علي محمد وعلي آل محمد كما باركت علي آل إبراهيم انك حميد مجيد.

صحيح بخاري، ج6، 27

بعد از نزول آيه شريفه:

إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا

أحزاب/56

خدمت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيدند و از ايشان سؤال كردند كه يا رسول الله، سلام كردن بر شما را بلد هستيم، چگونه صلوات بفرستيم؟ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد كه بگوئيد:

اللهم صل علي محمد وعلي آل محمد كما صليت علي آل إبراهيم ... .

حتي روايت هست كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نهي فرمودند از صلوات بتراء.

فإن ابن حجر يروي في الصواعق، ص144: أن النبي (صلي الله عليه و آله) قال: لا تصلوا علي الصلاة البتراء، فقالوا: و ما الصلاة البتراء؟ قال: تقولون: اللهم صل علي محمد و تمسكون، بل قولوا: اللهم صل علي علي محمد و آل محمد.

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند صلوات بتراء بر من نفرستيد. پرسيدند كه يعني چه؟ فرمودند كه فقط نگوييد اللهم صل علي محمد بلكه بگوئيد: اللهم صل علي محمد وعلي آل محمد.

ولي أهل سنت در نمازجمعه هاي خود و منابر و سخنراني ها، بر خلاف سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و برخلاف روايات وارده در كتاب هاي معتبر خود از جمله صحيح بخاري و حتي بر خلاف آنچه كه در تشهد نماز خود مي گويند، صلوات مي فرستند و فقط مي گويند: اللهم صل علي محمد.

سؤال:

نظر شما در مورد موضعگيري شيعيان در برابر أهل سنت چيست؟ در حاليكه آنان عقائد شيعه را مورد تاخت و تاز قرار مي دهند.

جواب:

مشكل ما با أهل سنت نيست؛ مشكل ما با وهابيت است. ما از عزيزان أهل سنت نه گلايه داريم و نه آنها عقائد ما را مورد تاخت و تاز قرار مي دهند. برخي از آقايان أهل سنت، به طرف وهابيت غش كرده اند و به نام أهل سنت، فرهنگ وهابيت را ترويج مي دهند و ما با اينان مشكل داريم.

سؤال:

به نظر شما وقتي در اين استان، وهابيت پا را از گليم خود دراز مي كنند و ما به بهانه وحدت، واكنشي نشان نمي دهيم، آيا صحيح است؟

جواب:

خير، اين بر خلاف نظر امام خميني (رضوان الله تعالي عليه) است كه فرمود:

وهابيت، مروج اسلام ابوسفياني و اسلام آمريكائي است.

مقام معظم رهبري هم در سال گذشته فرمودند:

در رابطه با وهابيت، براي معرفي چهره واقعي اينها، كسي حق ندارد كوتاه بيايد. ما بايد در القاء شبهه و پاسخگوئي به شبهات وهابيت و معرفي اينها از تلاشي دريغ نكنيم.

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»



Share
1 | امين كريمي پور | Iran - Zahedan | ٢٣:٤٩ - ٢١ فروردين ١٣٩٠ |
لطفا مطالب زاهدان را آپديت کتيد
حوزه ي علميه زاهدان فعال است ولي مثل اينکه فراموشش کرده ايد
بد نيست حاج آقاي قزويني به حوزه علميه ما هر سال سر بزنند نه هر چند سال يکبار
فعاليتهاي حوزه خصوصا در سال 89-90 بسيار چشم گير است
در کل
با ما به از اين باشيد که با خلق جهانيد
2 | سيد علي زكي | Iran - Zahedan | ٢١:٤٥ - ١٨ ارديبهشت ١٣٩٠ |
سلام امسال فعاليت هاي حوزه ي علميه ي زاهدان پيشرفت زيادي داشته از شما مي خوام اين فعاليت ها را بيشتر پوشش بدهيد
3 | حسين | Iran - Bushehr | ٢٤:٠٩ - ٠٥ آذر ١٣٩٠ |
سلام من يكسري شبهات راجع به زندگاني امام باقر(ع) يا امام صادق (ع) همراه جواباشون را ميخواستم برا ارائه ي كنفرانس وتحقيق.
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها