2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
فتوحات بني اميه
کد مطلب: ٥٦٢٨ تاریخ انتشار: ٢٦ ارديبهشت ١٣٨٧ تعداد بازدید: 15946
سخنراني ها » عمومي
فتوحات بني اميه

دفاع از جنایات بنی امیه و مقایسه جنگهای پیامبر با جنگ های بنی امیه
شبكه سلام 87/02/26

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ : 26 / 02/ 87

آقاي هدايتي

موضوعي كه مطرح شده و اين روزها در بوغ و كرنا كرده اند و روي آن مانور مي دهند، مسئله فتوحات و كشورگشائي هاي بني أميه بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و در زمان خلفاء است. يكي از نويسندگان گفته است كه اسلام به وسيله فتوحاتي كه بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رخ داده، به ويژه دوران بني أميه گسترش پيدا كرده است. يعني ادعاء دارند كه اگر اين فتوحات و كشورگشائي هايي كه بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رخ داد، نمي بود، هرگز اسلام اينگونه گسترش پيدا نمي كرد. ما ادعاي مقابل اين را داريم و مي خواهيم شرح و توضيح آن را از شما بشنويم.

استاد حسيني قزويني

در رابطه با قضيه فتوحات، بارها همين شبكه سلام و بعضي از عزيزان أهل سنت زنگ زده اند و به كرات اين سؤال را داشته اند كه اگر شما فتوحات بني أميه را ناديده مي گيريد، اكنون ما ايراني ها مسلمان هستيم، به بركت همين فتوحات بوده يا در خيلي از كشورها كه فتوحات وارد مرزها شد، اسلام هم دوشادوش آن وارد شد. حتي يكي از نويسندگاني كه بيش از حد به سمت بني أميه غش مي كند، اخيرا در يكي از مجلات داخل كشور گفته:

اين فتوحاتي كه بني أميه انجام داده اند و كارهايي كه كرده اند، همه جلوه هاي تمدن اسلامي است و مفاخر براي تمام مسلمانان. فتوحات بني أميه مساوي است با اسلام. اگر اينها اسلام نيست، پس اسلام چيست؟

آقايان اسلام را مساوي دانسته اند با فتوحات بني أميه. البته من در اين زمينه، در چند مقاله مفصل پاسخ دادم. هم در سايتمان هست و هم در هفته نامه افق حوزه در دو شماره گذشته چاپ شد. عزيزان مي توانند ببينند. وقتي اين مقالات چاپ شد، شايد بيش از 50 نفر از اساتيد حوزه و دانشگاه تماس گرفتند و اظهار تشكر كردند كه حقائق پنهان تاريخي را بيان كرديد.

نكته اي كه قابل توجه است، اگر چنانچه ابن تيميه از اين فتوحات مباهات مي كند و برابر اسلام مي داند يا آقاي احسان الهي ظهير، فتوحات بني أميه را عامل اصلي گسترش اسلام مي داند، ما از آنها گلايه اي نداريم و جز اين چيز ديگري نمي توانند بگويند. ولي وقتي يك روحاني و جوان شيعه اي كه خودباخته است و بيش از آن حدي كه تصور مي شود و به آن طرف غش مي كنند، اين چنين عبارت ها واقعا درد آور است و قلب مقدس ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) را قطعا به درد مي آورد. آقايان اگر بخواهند نسبت به مباهات ابن تيميه از فتوحات بني أميه اطلاعي داشته باشند، كتاب منهاج السنة ابن تيميه، جلد 2، صفحات 36 و 46 و 49 را ببينند كه در فتح شام، عراق، خراسان و آفريقا، آنچنان اين قضيه را بال و پر داده و مي گويد اين فتوحات تنها عامل گسترش اسلام بوده است. حتي آقاي ابن تيميه با كمال وقاحت آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) را مورد مؤاخذه قرار داده و انتقاد مي كند و مي گويد:

در زمان علي فتوحاتي صورت نگرفت، پس اسلام گسترش نيافت. با آمدن علي روي كار، اين فتوحات متوقف شد، بلكه جنگ هاي داخلي نيز پيش آمد.

منهاج السنه لإبن تيمية، ج7، ص199

اي كاش آقاي ابن تيميه توضيح مي داد كه اين فتنه هايي كه در دوران 5 ساله آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) اتفاق افتاد، عامل اصلي اين فتنه ها چه كساني بوده اند؟ چه كساني شعله فتنه جنگ جمل را با 30 هزار كشته از دو طرف شعله ور كردند؟ فتنه جنگ صفين 18 ماه و با 110 هزار كشته را چه كسي روشن كرد؟ فتنه خوارج كه 4 هزار كشته داد را چه كساني شعله ور كردند؟ اي كاش كساني كه از ابن تيميه حمايت مي كنند، اين فتنه هاي دوران 5 ساله خلافت اميرالمؤمنين (عليه السلام) را تحليل مي كردند و منشأ اين فتنه ها را مي يافتند.

اخيرا هم يكي از آقايان وهابي ها به نام محمد علي در كتاب تحفه جعفريه، جلد 4، صفحه 369 مي گويد:

كان لمعاويه في زمن عمر و عثمان فتوحات كثيرة ... .

معاويه در زمان عمر و عثمان فتوحات زيادي داشت ولي در زمان علي فتوحات نداشتيم.

بنده إن شاء الله عرض خواهم كرد كه اين فتوحات يكي از عوامل اساسي است براي ايجاد شبهه به آئين مقدس اسلام. بعضي از معاندين و مستشرقيني كه دل خوشي از اسلام ندارند و اسلام را دين شمشير و دين زور و خشونت مي دانند، در مقالات و كتاب ها و سخنراني هاي خودشان، عمده عامل اين تهاجم به حوزه اسلام را، همين فتوحات بي حد و حساب و بدون قانون مي دانند كه مخالف با قرآن و سيره و سنت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بود.

* * * * * * *

آقاي هدايتي

ما افتخار مي كنيم كه در زمان اميرالمؤمنين (عليه السلام) فتوحات رخ نداده است. چون در زمان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فتوحات رخ نداده و تمام جنگ هاي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دفاعي بوده و به حريم مسلمانان و اسلام هجوم مي آوردند و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و مسلمانان دفاع مي كردند، و آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) كه نفس پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده است، همانند ايشان دست به فتوحات نزد.

ديگران نفس پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نبودند كه عملكردشان مانند پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) باشد.

جناب استاد حسيني قزويني! اين فتوحات و كشورگشائي هايي كه بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رخ داده، آيا با اهداف عاليه اسلام و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هماهنگي داشته يا منافات داشته است؟

استاد حسيني قزويني

بهتر اين است كه ما نگاهي به سيره انبياء و نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) داشته باشيم و ببينيم كه در سيره پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و انبياء كه در قرآن از روش و سيره آنان تمجيد شده، استفاده مي كنيم كه سيره پيامبران الهي براي رهانيدن انسان ها از ظلمت و ضلالت و گمراهي بوده و هدف پيامبران، احياء مظاهر الهي و انساني بوده است.

در سوره احزاب، در مورد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين چنين مي خوانيم:

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا

سوره أحزاب/آيه45

وَ دَاعِيًا إِلَي اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُنِيرًا

سوره أحزاب/آيه46

اي پيامبر! ما تو را گواه و بشارت دهنده و انزار دهنده فرستاديم و تو را دعوت كننده به سوي خدا به فرمان او قرار داديم و چراغي فروزان و روشني بخش.

ما مي بينيم كه در اينجا صراحتا اهداف نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را معرفي مي كند. نمي گويد تو را به عنوان فاتح بلاد و كشورها فرستاديم، بلكه مي گويد دعوت كننده فرستاديم.

نكته ديگر اين كه، روش پيامبران و دعوتشان بر اساس اخلاق خوش و منطق بوده است نه شمشير و زور:

ادْعُ إِلَي سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ

سوره نحل/آيه125

يعني مردم را با حكمت و اخلاق و موعظه نيكو به سوي خداوند دعوت كن

در آيه ديگري مي گويد:

لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ

سوره بقره/آيه256

يا در آيه ديگر مي گويد:

فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ

سوره شوري/آيه48

اي پيامبر! اگر مردم از تو روي مي گردانند، ما تو را حافظ آنها قرار نداديم بلكه تنها رسالت تو فقط ابلاغ است.

نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در طول اين 23 نبوت خود، تمام جنگ هاي ايشان، همه دفاعي بوده نه ابتدائي و تهاجمي. حتي قرآن صراحتا مي گويد:

وَ قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَ لَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ

سوره بقره/آيه190

با آنهايي بجنگيد كه با شما مي جنگند.

نگفته كه براي فتح فلان كشور لشكركشي كنيد. لذا مي بينيم كه ما در اين 83 جنگ و سريه اي كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) انجام داد، محققان أهل سنت بر اين باورند كه تمام كشته هاي جنگ ها و سريه هاي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، به هزار نفر نمي رسد. يعني مقايسه كنيد تمام اين جنگ ها را، با حمله خالد بن وليد به قبيله مالك بن نويره كه مسلمان بودند و پشت سر او نماز مي خواندند، چهره اسلام را يك چهره خشن و متكي به شمشير نشان دادند و هدفشان رسيدن به آمال شيطاني بود كه تجاوز كردند به همسر مالك بن نويره.

يكي از محققان أهل سنت به نام دكتر محمد عماره، كه عضو مجمع بررسي هاي مصر است، يك كتابي دارد به نام الغرب و الاسلام. در آنجا صراحتا تمام افرادي را كه در جنگ با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كشته شدند، آمار دقيقي داده با ذكر منابع. مي گويد در عصر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مجموع كشته ها، 181 نفر از مسلمانان بود و 202 نفر از مشركان. بعد ايشان مي گويد در جنگ بني قريضه كه آنها خيانت كردند و آقاي سعد بن معاذ را به عنوان داود انتخاب كردند و ايشان هم طبق آئين يهود قضاوت كرد، حدود 700 نفر از يهوديان بدون جنگ كشته شدند. اگر چنانچه ما همان را هم اضافه كنيم، مجموع كشته هاي دوران پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، 1083 نفر مي شود.

لذا مي بينيم كه دعوت پيامبران براي كشورگشائي نبوده است و به زور شمشير و سر نيزه، هيچ روستائي و شهري و كشوري را براي اين كه مسلمان كنند، در تاريخ انبياء نيست. حتي يك روايت ضعيف هم نداريم كه از فضائل نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را كشورگشائي معرفي كرده باشد. لذا با توجه به توضيحي كه بنده دادم، نتيجه مي گيريم كه اهداف بعثت انبياء براي گسترش فرهنگ توحيدي و گسترش عدالت و برادري بين مردم بوده و براي اين كه مردم را از ظلمت و شرك و جهالت و جنگ و خونريزي نجات بدهند و مدينه فاضله در كشورهاي اسلامي ايجاد كنند.

* * * * * * *

آقاي هدايتي

ما نتيجه مي گيريم كه تمام كشورگشائي هايي كه بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) صورت گرفته، نه تنها در جهت منافع اسلام نبوده و نه تنها باعث سربلندي و افتخار اسلام نبوده، بلكه يك سلسله عمليات هاي غير شرعي و اسلامي بوده كه مخالفت صريح با آيات قرآن و منش و روش سنت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) داشته است.

شايد مثلا چند صباحي ديرتر وارد اسلام مي شد، ولي بدون جنگ و خونريزي. همچنانچه قرآن مي فرمايد اگر يك نفر خونش به ناحق ريخته شود، مانند اين است كه تمام انسان ها كشته شده اند. اسلام ارزش فراواني به خون انسان ها مي دهد. دليل قاطع و روشن اين كه، با اين كه ايران در زمان خليفه دوم فتح شده، مي بينيم كه ايرانيان عزيز، دوست داران و پيروان أهل بيت (عليهم السلام) هستند كه اين نكته بررسي خواهد شد كه علل گسترش فرهنگ أهل بيت (عليهم السلام) در ايران، وجود فرزندان امامزادگان و ائمه (عليهم السلام) بود كه با منش و روش و اخلاق نيكوي خودشان، مردم عملا اسلام واقعي را در چهره آنان مي ديدند و با آغوش باز مي پذيرفتند.

سؤال من اين است كه:

اهداف اينها مغايرت مستقيم دارد با آيات قرآن و سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و هدف كلي انبياء. پس هدف اينها از كشورگشائي بعد از حيات پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، چه بوده است؟

استاد حسيني قزويني

در مورد اهداف بني أميه از اين كشورگشائي ها يا ديگر فتوحات، اگر بخواهيم اين را خوب تحليل بكنيم. شايد احتياج به جلسات متعددي باشد، ولي به صورت كوتاه اشاره مي كنم به اهداف اين آقايان در اين فتوحات.

بررسي ها نشان مي دهد كه هدف دودمان بني أميه اين بوده كه با كشورگشائي ها به اموال و غنائم و كنيزان زيبا و حكومت در قصرهاي آنچناني برسند. كافي است كتاب فتوح مصر و اخبارها را كه يكي از علماي بزرگ مصر نوشته، نگاه كنيد. در اينجا مفصل آورده كه هدف اين جنگ ها، جمع آوري اموال بوده و بعد شواهد و ادله متعدد از تاريخ مي آورد.

مثلا در قضيه فتح آفريقا كه عبد الله بن سعد به آنجا رفته بود، كاري نداشت كه مسلمان بشوند يا نه. با آنها قرار داد مي بست كه بايد ساليانه فلان مقدار پول را بدهند به ما و غنائم را تاريك را بدست مي آوردند و بعد از بدست آوردن غنائم، حتي اسمي از اين كه اسلام بايد منتشر شود يا شما بايد به اسلام ملتزم شويد، به چشم نمي خورد. در قضيه جنگ نوبه، آورده اند كه آقاي حارث بن يزيد جنگ مفصلي انجام مي دهد و عاقبت هم انبوهي از اموال مردم را به دست مي آورد و كاري هم ندارد كه مردم مسلمان مي شوند يا نه، اسلام گسترش پيدا مي كند يا نه.

در فتح ارمنستان، تقاضاي فاتحان اين بود كه شما بايد ساليانه 360 كنيز زيبا در اختيار ما قرار دهيد و 17 نفر از آنان بايد زن شيرده باشند.

فتوح مصر و اخبارها، ص318 و 319

همين محقق مصري در صفحه 340 مي گويد:

حسان بن نعمان در سال 78 هجري، يعني در اوج قدرت بني أميه، وقتي وارد آفريقا شد و آنجا را فتح كرد، تنها تلاش آنها اين بود كه زنان و دختران زيباي منطقهرا به عنوان غنائم جنگي به دست آورند و حتي خود حسان بن نعمان، 200 كنيز زيبا و ماهرو به به عنوان غنائم جنگي به دست آورد و حتي بعضي از فرماندهان بودند كه بر اثر ازدواج با اين مسيحي ها و كنيز ها، نه تنها اسلام را گسترش ندادند، بلكه خودشان مسيحي شدند. إن شاء الله نمونه هايي از اينها را خواهيم گفت اين فرماندهان نه تنها مسلمان نشدند، بلكه بخاطر اين كنيزان، اسلام را نيز از دست دادند. اين مشخص است كه هدف اينها از فتوحات و كشورگشائي، گسترش اسلام نبوده است. لذا در بعضي از موارد، برخي از منافقان به عنوان فرمانده سپاه اسلام انتخاب مي شدند يا وليد بن عقبه شراب خوار يا خالد بن وليد متجاوز به عنف و قضاياي ديگر كه در تاريخ اسلام ثبت شده كه اين جنايات توسط فرماندهان سپاه اسلام انجام شده است.

* * * * * * *

آقاي هدايتي

در مورد نظر علماي أهل سنت درباره دودمان بني أميه كه اين همه سرافكندگي و جنايت آفريدند در عرصه تاريخ، توضيحي بفرمائيد.

استاد حسيني قزويني

در رابطه با دودمان بني أميه، اگر بينندگان عزيز به ياد داشته باشند، در ماه رمضان سال گذشته، حدود 5 جلسه در مورد بني أميه صحبت كرديم و با دليل محكم ثابت كرديم كه بني أميه نه تنها مروج اسلام نبودند، بلكه اينها اصلا مسلمان نبودند.

آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نهج البلاغه، خطبه 16، نسبت به بني أميه كه در سال فتح مكه مسلمان شدند، صراحت دارد:

فوالذي فلق الحبة و برأ النسمة ما أسلموا و لكن استسلموا و أسروا الكفر، فلما وجدوا أعوانا عليه أظهروه.

قسم به خدايي كه دانه را شكافت و پديده ها را آفريد، اين آقايان در فتح مكه، اسلام را نياوردند بلكه در ظاهر اسلام را پذيرفتند و كفر خود را پنهان كردند تا براي خود ياوراني پيدا كنند و آن كفر خود را اظهار كنند.

و بعد از رحلت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، زمينه فراهم شد تا اينها كفر باطني خودشان را ظاهر كنند و همان چهره هايي كه در جنگ بدر و احد و احزاب در ركاب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بودند، در جنگ صفين با پرچم اسلام با اسلام مبارزه مي كردند.

روايات متعددي هم در سال گذشته از أهل سنت آورديم كه بني أميه جزء شجره ملعونه در قرآن هستند. آقاي سيوطي در درالمنثور، در ذيل آيه 28 سوره ابراهيم، مفصل در اين زمينه بحث كرده:

أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللَّهِ كُفْرًا وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ

سوره إبراهيم/آيه28

يا

وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآَنِ

سوره إسراء/آيه60

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در خواب ديد كه بني أميه همانند ميمون ها از منبر او بالا و پائين مي روند تا اين كه اين آيه نازل شد. نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم با نزول آيه آرام گرفت، ولي اين دغدغه تا آخر عمر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) همراه او بود و مي دانست كه بعد از او بني أميه در رأس قدرت قرار مي گيرند و همان كفر واقعي و باطني خود را ظاهر خواهند كرد.

اما در رابطه با علماي أهل سنت نسبت به بني أميه، نگاه كنيد به نظر محمد ابو زهره، استاد دانشكده حقوق دانشگاه الازهر مصر كه از نويسندگان بنام أهل سنت است،. در كتاب خود به نام الامام زيد، صفحه 102، چاپ دارالفكر عربي مصر، مي نويسد:

و لقد زاد القلوب بغضا لحكام الامويين... واستوي في ذلك السفيانيون و المروانيون

قلب تمام مسلمانان، لبريز بود از بغض و كينه دودمان بني أميه... چه دودمان ابو سفيان و چه مروان.

ايشان در كتاب الامام الصادق، صفحه 48 صراحت دارد:

إن بني امية بعد أن استولي علي الحكم كانوا حريصين علي اخفاء كل معالم دالة علي امام علي كرم الله وجهه.

وقتي بني أميه به قدرت رسيدند، تمام تلاش خود را بكار بردند تا آثار فضائل اميرالمؤمنين (عليه السلام) را مخفي كنند يا از بين ببرند.

آقاي دكتر فرحان مالكي، از دانشمندان و نويسندگان بنام عربستان است. كتاب هاي زيادي در نقد وهابيت نوشته كه با ارزش هستند. در كتاب مع سليمان العلوان معاوية، صفحه 135 مي گويد:

فبنو أمية إذن يستحقون الذم، لأنهم لم يأنسوا ألسنتهم في البحث فقط.

بني أميه سزاوار سرزنش و مذمت هستند، چون آنان فقط به سب و لعن علي اكتفا نكردند بلكه ستم را به حدي رساندند كه در كشتار خاندان أهل بيت از حسن و حسين گرفته تا ديگر ائمه شركت داشتند.

آقاي آلوسي كه هواي وهابيت دارد، در تفسير روح المعاني، جلد 14، صفحه 220 در ذيل آيه:

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَ إِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَي وَ يَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

سوره نحل/آيه90

كانو بنو أمية غضب الله تعالي عليهم يجعلونه في أواخر خطبهم من سب علي كرم الله تعالي وجهه و لعن كل من بغضه و سبه و كان ذلك من أعظم مآثره رضي الله تعالي عنه.

بني أميه كه غضب خدا بر آنان باد، در پايان خطبه هاي نماز جمعه، ناسزا و لعن و سب آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) را مي كردند.

اخيرا من كتابي ديدم كه يكي از عزيزان از كويت برايم آورده بود، ديدم خيلي زيبا در اين كتاب كار شده است در رابطه با جناياتي كه بني أميه و معاويه انجام داده اند نسبت به سب اميرالمؤمنين (عليه السلام) و صحابه.

* * * * * * *

آقاي هدايتي

اين فتوحات و كشورگشائي هاي بني أميه، همزمان بوده با حيات بعضي از ائمه (عليهم السلام). آيا آنان با اين فتوحات و كشورگشائي ها موافق بودند؟ اگر موافق نبودند، مخالفت آنها چگونه ابراز مي شده و موضعگيري ائمه (عليهم السلام) درباره اين فتوحات و كشورگشائي ها چه بوده است؟

استاد حسيني قزويني

كسي كه كوچكترين اطلاعي از كتاب هاي تاريخي داشته باشد، مثل تاريخ بن اثير و تاريخ طبري و تاريخ ابن خلدون و سيره ابن هشام و...، به يقين قطه پيدا مي كند كه ائمه (عليهم السلام) كوچكترين نظر موافقي با فتوحات نداشتند. حتي خود اينها كه مي گويند اميرالمؤمنين (عليه السلام) موافق اين فتوحات بوده، آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) يكي كلمه هم در مدح و ثناي اين فتوحات ندارد. بلكه آنچه در منابع شيعي با سندهاي صحيح آمده، ائمه (عليهم السلام) شركت در اين فتوحات را حرام مي دانستند.

مرحوم كليني (ره) در كافي، جلد 5، صفحه 23 و شيخ طوسي (ره) در تهذيب الأحكام، جلد 6، صفحه 134 از امام صادق (عليه السلام) نقل مي كنند:

إن القتال مع غير الإمام المفروض طاعته حرام مثل الميتة و الدم و لحم الخنزير.

اين كساني كه با غير امام واجب الاطاعة به فتوحات مي روند و كشته مي شوند، اين فتوحات حرام است مانند خوردن ميته و خون و گوشت خوك.

روايتي را خود آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) دارد كه مي فرمايد:

لا يخرج المسلم في الجهاد مع من لا يؤمن علي الحكم و لا ينفذ في الفئ أمر الله عز وجل، فان مات في ذلك كان معينا لعدونا في حبس حقوقنا و الاشاطة بدمائنا و ميتته ميتة جاهلية.

كسانيكه در ركاب فاتحان و فرماندهان به جنگ مي روند، با اين كه اين فرماندهان و فاتحان به حكم خدا ايمان ندارند و دستور خدا را در غنائم جنگي اجرا نمي كند، اينها اگر در جهاد كشته شوند، همانند مردن در زمان جاهليت مرده اند و حاضرين در اين فتوحات كه بدون اذن امام بوده، به دشمنان ما در اين زمينه كمك كرده اند و حقوق مسلم ما را حبس كرده اند.

علل الشرايع، ص464 ـ خصال شيخ صدوق، ص625 ـ وسائل الشيعه، ج15، ص49، حديث19961

از آقا امام جواد (عليه السلام) وقتي مي پرسند كه آيا ين فتوحات و كشورگشائي ها جزء جهاد هست يا نه؟ حضرت صراحتا مي فرمايد كه اينها جهاد نيست و امروز، جهاد، رفتن به حج و عمره و احياء سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در جامعه است.

كافي، ج1، ص251 ـ وسائل الشيعه، ج15، ص47

لذا ما مي بينيم كه نه ائمه (عليهم السلام) در اين فتوحات بودند و نه از صحابه و نه اين كه كسي را تشويق كرده اند در اين فتوحات شركت كنند.

برخي از آقايان أهل سنت مدعي هستند كه امام حسن (عليه السلام) در برخي از فتوحات بوده، دروغ محض است و روايات در اين مورد، ساخته و پرداخته دودمان بني أميه است. امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) در هيچ يك از فتوحات حضور نداشتند و در مدينه منوره، در ركاب پدر بزرگوارشان بودند.

* * * * * * *

آقاي هدايتي

چند نمونه از رفتار ضد انساني و ضداخلاقي و جناياتي كه در اين كشورگشائي ها و فتوحات از طرف فرماندهان و فاتحان به نام اسلام رخ داده را بيان كنيد.

استاد حسيني قزويني

در رابطه با نمونه هايي از رفتارهاي ضد انساني فرماندهان در اين فتوحات و يا عدم پايبندي فاتحان به اصول اخلاق اسلامي و انساني، چند نمونه اي را عرض مي كنم كه إن شاء الله چه شيعه و چه سني، چه موافقين و چه مخالفين با اين فتوحات، بزرگواري كنند و به اين بخش از عرائض من عنايت ويژه داشته باشند.

در فتوحاتي كه در زمان خليفه اول و دوم و سوم انجام شد، چه كارهايي كردند. خالد بن وليد چه جناياتي را به نام اسلام و فتوحات انجام داد؛ يا وليد بن عقبه شرابخوار به عنوان فرمانده انتخاب شد، عبدالله بن سعد كه مرتد بود و فرمانده شد؛ يا معاويه بن حديب كه منافق بود و فرمانده شد؛ عبد العزيز بن موسي كه بعد از فتح آندلس حاضر شد با ازدواج با يك زن نصراني، مسيحي شود و اسلام خودش را از بين ببرد و سر بريده او را پس از مرتد شدن، در آندلس جدا كردند و براي عبدالملك فرستادند؛ و... كه در تاريخ ثبت است.

فتوح مصر و اخبارها، ص544

مصالحه عبدالله بن سعد در غرب آفريقا به شرط تحويل كنيزان و زنان شيرده و صدها موارد مشابه، در اين فتوحات انجام شد. در فتوحات اعمالي انجام دادند و كارهايي از فرماندهان و فاتحان سر زد كه واقعا يك لكه ننگي در تاريخ فتوحات ثبت شده است. به عنوان نمونه، آقايان مي توانند به همين كتاب فتوح مصر و اخبارها كه مي نويسد:

موسي بن نصير كه از فرماندهان فاتح آندلس بود، وقتي رسيد به آنجا، به داخل يكي از شهرهاي بندري مراكش رفتند، براي ايجاد رعب و وحشت در ميان مسيحي ها:

فأخذوهم ثم عمدوا إلي رجل من الكرامين فذبحوه ثم عضوه و طبخوه و من بقي من أصحابه ينظرون و قد كانوا طبخوا لحما في قدور أخر فلما أدركت طرحوا ما كان طبخوه من لحم ذلك الرجل و لا يعلم بطرحهم له و أكلوا اللحم الذي كانوا طبخوه و من بقي من الكرامين ينظرون إليهم فلم يشكوا أنهم أكلوا لحم صاحبهم ثم أرسلوا من بقي منهم فأخبروا أهل الأندلس أنهم يأكلون لحم الناس و أخبروهم بما صنع بالكرام.

يكي از اين مسيحيان (كراميين) را گرفته و سر بريدند و بدنش را قطعه قطعه كردند و داخل ديگ انداختند و پختند. جنازه را در جاي ديگري انداختند. مردمي كه نظاره گر بودند، فكر كردند آن گوشتي كه اين فاتحان طبخ كرده و مي خورند، گوشت بدن همان جنازه است. مردم وحشت كردند و بقيه مردم را باخبر كردند كه مسلمانان آدم خوار هستند و اين چنين كاري را با كراميين كردند.

فتوح مصر و اخبارها، ص346 ـ 345

در جنگ طالقان كه در سال 91 هجري اتاق افتاد، الحق انسان خجالت مي كشد حقائق را بيان كند. قتيبه، يكي از فرماندهان وقتي رسيد به نيشابور، از آنجا به طالقان (در خراسان غير از طالقان در قزوين) رفت و :

أوقع قتيبة بأهل الطالقان بخراسان، فقتل من أهلها مقتلة عظيمة و صلب منهم سماطين أربعة فراسخ في نظام واحد.

با مردم درگير شدند و انبوهي از مردم را به قتل رساندند و يك صف 4 فرسخي از مردم تشكيل دادند و همه را اعدام كردند.

تاريخ طبري، ج5، ص230 ـ كامل ابن اثير، ج4، ص545

در سال 98 هجري در جنگ با مردم گرگان و بهشهر، وقتي درگير شدند، ايراني ها از آنها امان خواستند به شرطي كه كشته نشوند. امان داده شدند، ولي وقتي فاتحان وارد شهر شدند، همه را كشتند غير از يك نفر.

تاريخ طبري، ج5، ص294

افرادي را كه در استرآباد بودند، 14 هزار نفر بودند و 13999 نفر را كشتند و زنان شان را به اسيري و اموال را به غنيمت بردند.

جالب اين كه يزيد بن محلب، از فرماندهان فتح گرگان بوده، مي گويد:

ثم إن يزيد لما صالح أهل طبرستان قصد لجرجان فأعطي الله عهدا لئن ظفر بهم أن لا يقلع عنهم و لا يرفع عنهم السيف حتي يطحن بدمائهم و يختبز من ذلك الطحين و يأكل منه.

سوگند ياد كرده بود كه از مردم منطقه، به قدري بايد بكشد و خون بريزد كه از خون انسان ها آسياب بچرخد و گندم آرد شود و از آن آرد نان بپزد و بخورد و اگر اينطور نشود به عهدش عمل نكرده است.

تاريخ طبري، ج5، ص300

او كه هدفش گسترش اسلام بوده، مي خواهد اين همه آدم بكشد.

مسلمه، برادر هشام بن عبدالملك است. اينها وقتي ارمنستان را فتح كردند، وارد يكي از شهرهاي آنجا شدند. اهالي آن شهر امان خواستند و گفتند اگر به ما امان بدهيد، ما حاضريم اسلام بياوريم يا جزيه بدهيم. فرمانده به آنها امان داد و وقتي تسليم شدند:

و سأل مسلمة أهل حيزان الصلح فأبوا عليه، فقاتلهم وجد في قتالهم، فطلبوا الصلح و الأمان، فحلف لهم ألا يقتل منهم رجلا و لا كلبا، فنزلوا، فقتل الجميع إلا رجلا واحدا و كلبا و رأي أن هذا سائغا له، و أن الحرب خدعة.

تمام مردم شهر را جز يك نفر و يك سگ را به عنوان نمونه زنده نگه داشتند.

آيا اين است رأفت اسلامي؟!!! آيا اين بود گسترش آن اسلامي كه سراسر رأفت است و افتخار نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين بود كه:

وَ إِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ

سوره قلم/آيه4

وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ

سوره أنبياء/آيه107

آيا به همين دلائل نيست كه بعضي از مستشرقين، دين اسلام را دين متكي به شمشير و زور معرفي مي كنند.

جالب اين است كه در يكي از اين جنگ ها به نام شهر انبار، كه يكي از شهرهاي اطراف بغداد است، افراد آن شهر مقاومت كردند. فرمانده اسلام دستور داد كه با تير چشم مردم را هدف قرار بدهند. در اين جنگ، هزار نفر را نابينا كردند و به خاطر همين:

و سميت هذه الغزوه ذات العيون.

اين غزوه را صاحب چشم ناميدند.

آقاي ابن كثير دمشقي سلفي، همين قضيه را با آب و تاب در كتاب البداية و النهاية، جلد 6، صفحه 384 نقل مي كند.

در قضيه فلسطين، اينها چقدر دست و پاي انسان ها را بردند و در شهر گرداندند و همه را از فلسطين به شام روانه كردند و با دست و پاي بسته، در جلوي مسجد دمشق به نمايش گذاشتند تا مردم تماشا كنند.

تاريخ طبري، ج5، ص330

و ده ها قضاياي ديگر مانند اين.

از آقاياني كه از اين فتوحات دفاع مي كنند، سوال مي كنيم كه در كجاي شريعت اسلامي آمده كه ما مي توانيم چشم هاي دشمن را هدف قرار بدهيم و همه انسان ها را نابينا كنيم؟ در كجا آمده كه مي توان دست و پاي انسان را كه در برابر ما مقاومت مي كند، ببريم و در شهرها بچرخانيم و به نمايش بگذاريم؟ آيا در جنگ هاي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) همچنين اتفاقاتي افتاد؟ آيا در جنگ هاي زمان جاهليت، اين چنين چيزي را داشتيم كه اين فرماندهان و فاتحان در فتوحات اين كارها را كردند؟

اگر ما نمونه هايي از عملكرد ضد اسلامي و ضد انساني فاتحان و فرماندهان را بگوئيم، شايد ده ها جلسه مي شود و به همين چند نمونه اكتفاء مي كنيم.

* * * * * * *

سوالات بينندگان

سوال

آقاي جعفر بن ابيطالب و زيد بن حارثه در كدام يك از جنگ ها كشته شدند؟ آيا در يكي از فتوحات بود؟

جواب

در جنگ موته كه اين دو نفر كشته شدند، بخاطر اين بود كه خبرهايي رسيد به كشور و پادشاه روم و چند صدهزار سرباز را مهيا كرده بود براي حمله به داخل شهرهاي اسلامي و خصوصا مدينه كه با خاك يكسان كنند. به خاطر اين كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جلوي اين توطئه را بگيرد، در اين جنگ، اين دو نفر و ديگران را فرستاد براي دفاع از كيان و سرزمين اسلامي و درون سرزمين اسلامي به شهادت رسيدند. حتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در آخرين ساعات عمر خويش، وصيت كرد به اسامه بن زيد كه لشكري را فراهم كن، قبل از اين كه دشمن بيايد در داخل كشور و شهرهاي ما، اين حركت را دفع كن كه متاسفانه اين دستور انجام نشد.

* * * * * * *

سوال

نامه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به قيصر روم و ايران و ...، آيا مويد همين مسئله كشورگشائي نبود؟

جواب

ما يك مورد را هم نداريم كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) براي كشورگشائي لشكركشي كرده باشد.

* * * * * * *

سوال

اگر لشكركشي ها غلط بود، چرا سلمان حكومت مدائن را پذيرفت؟ آيا او و ديگر صحابه هم در كشورگشائي ها حضور داشتند؟

جواب

يكي از مراجع عظام تقليد مي فرمايد اينها مجبور بودند. وقتي به اينها دستور مي دادند كه در فلان جنگ و جبهه بايد شركت كنيد، راه گريزي براي فرار نداشتند و اگر قبول نمي كردند، حاكمان اينها را از بين مي بردند. لذا، حضور برخي ياران اميرالمؤمنين (عليه السلام) در برخي فتوحات، به تقيه و اجبار بوده است. در برخي موارد هم كه شهري را فتح مي كردند، چه درست و چه نادرست، اگر ياران اميرالمؤمنين (عليه السلام) حضور مي يافتند، از خيلي مفاسد فرماندهان و فاتحان جلوگيري مي كردند. حتي حضور در برخي غزوات هم، براي جلوگيري از ناهنجاري هاي ضد انساني و ضد قرآني اينها بوده است.

* * * * * * *

سوال

آيا يهوديان بني قريظه كه افراد خود را بنابر آئين خود كشتند، چرا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين مطلب را قبول كرد و گفت اين تصميم در آسمان ها تأئيد شده است؟

جواب

آنچه كه در تاريخ ثبت است و مورد تائيد شيعه و سني، اين است كه يهوديان بني قريظه با مسلمانان و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) پيمان بستند كه با دشمنان اسلام همكاري نكنند و به مسلمانان خيانت نكنند و در صورت خيانت، طبق هر دستوري كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دادند، بايد عمل شود. بعدها كه محرز شد بني قريظه در جنگ احزاب شركت داشتند و خيانت كردند و پيمان شكستند. با اين حال كه قلعه يهوديان چند روز در دست ارتش اسلام بود، آقاي سعد بن معاذ كه با يهوديان سابقه رفاقت ديرينه داشت و آنها هم او را قبول داشتند و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم گفت من هم او را قبول دارم. سعد بن معاذ آمد و حكم كرد آنهايي كه خيانت كردند، طبق معاهده با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و قانون خود يهود كه هر كه عهد خود را بشكند، مهدور الدم است؛ سعد بن معاذ هم با ملاحظه جوانب كار كه شايد بعدها هم اينها در عهد خود خيانت كنند و با مشركان همكاري كنند، اين رأي داد.

* * * * * * *

سوال

چند درصد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) موفق بودند؟

جواب

در تمام اين جنگ هاي زمان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه ما عرض كرديم، مجموعا سيصد و اندي كشته داده و بعد از فتح مكه، قرآن مي گويد:

وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا

سوره نصر/آيه2

مردم دسته دسته (با ديدن رأفت اسلامي) وارد دين اسلام شدند.

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با مشركان قريش كه 8 سال جنگ تمام عيار با او داشتند و پيشاني و دندان مباركش را شكستند؛ همزه سيد الشهداء را شهيد كردند و هر جنايتي را مرتكب شدند؛ ولي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وقتي بر آنان مسلط شد و فكر مي كردند كه روز انتقام است، گفت بگويد امروز روز رحمت است. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به جاي اين كه ابوسفيان را كه سر دسته اشرار بود نابود كند و از بين ببرد، خانه ايشان را محل امن قرار داد و گفت هر كه داخل خانه ابوسفيان شود، از كشته شدن در امان است و گفت: انتم الطلقاء: شما آزاد شدگان هستيد. اين رأفت اسلامي بود كه باعث بخشيده شدن آنان گرديد و آنان هم وارد دين اسلام شدند.

اگر آمار تمام مسلماناني كه بسيج شده بودند در فتح مكه، از ده هزار نفر بالاتر نبود؛ ولي در مدت 3 سال پس از فتح مكه، اين آمار به 20 برابر رسيد. مي گويند روزي كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از دنيا رفت، نزديك 160 هزار صحابه داشت در روز غدير خم، حدود 110 هزار نفر حضور داشتند. ورود افراد به آئين اسلام، مديون رأفت و رحمت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده است. متاسفانه بعد از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، اين رأفت اسلامي، به خشونت به نام اسلام تبديل شد و موجب ارتداد بعضي افراد حتي بعضي از كشورها بعد از مسلمان شدن شد. در فتح گرگان و همدان و آفريقا و... اين اتفاق افتاد و مسلمانان براي دومين مرتبه براي فتح آنجا رفتند. اين قضايا در تاريخ ثبت است.

* * * * * * *

سوال

نظر شما در مورد مسخ شدن انسان چيست كه در قرآن آمده است؟ آيا مسخ شدن برداشته شده يا هنوز هم هست؟

جواب

آنچه بزرگان دين گفته اند، مسخ در اديان گذشته بوده، ولي در آئين اسلام مسخ برداشته شده است، بخاطر رأفت دين اسلام و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه رحمة للعالمين است.

* * * * * * *

سوال

آياتي كه در مورد همسران پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده در مورد احترام آنان، ولي روايات آنان را سرزنش كرده كه در جنگ دخالت نموده اند را توضيحي بدهيد.

جواب

آيه اين است:

النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ

سوره احزاب/آيه6

در مورد جنگ جمل، عايشه هميشه مي ناليد كه اي كاش به دنيا نيامده بودم. قبل از رفتن او، زنان ديگر او را نهي كردند از حضور عايشه در جنگ جمل. ام سلمه به عايشه گفت:

قرآن مي گويد:

وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ

زنان پيامبر بايد در خانه بماند.

سوره أحزاب/آيه33

از زن پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جهاز خواسته نشده، ولي عايشه به اين حرف ها گوش نكرد. إن شاء الله در فرصت مناسب، در مورد جنگ جمل و فتنه هايي كه اين آتش را ايجاد كرد، مفصل صحبت خواهيم كرد.

* * * * * * *

سوال

عمر در يكي از جنگ ها با حضرت علي (عليه السلام) مشورت كرد، و او هم نصيحت كرد كه ظلم نكند، ولي نهي نكرد او را از جنگ. آيا اين مويد فتوحات نيست؟

جواب

اين اختصاص ندارد كه فقط عمر از او مشورت بخواهد، هر كس از اميرالمؤمنين (عليه السلام) مشورت مي خواست، ولو يك يهودي مي گفت كه مثلا امشب مي خواهند بيايند مرا بكشند، من چه كنم؟ آقا مي فرمودند كه در مقام مشورت راه نجات و هلاكت اين است. اضافه بر اين، مشورت هايي كه در غزوات انجام مي شد، جناب عمر مي آيد در مسجد و از صحابه مشورت خواهي مي كند به ويژه در جنگ نهاوند كه ارتش ايران نزديك 200 هزار نيرو براي نابودي و به خاك و خون كشيدن مسلمانان جمع كرده بود. صحابه هر كدام يك نظري دادند و اميرالمؤمنين (عليه السلام) ساكت نشسته بود. عمر گفت كه نظر تو چيست؟ اميرالمؤمنين (عليه السلام) با اين وضعيت كه جامعه اسلامي در خطر است و در صورت ورود به جامعه اسلامي همه را مي كشند، گفت كه راه دفاع از كشور اسلامي، اين است و...، عمر هم ديد واقعا پيشنهاد اميرالمؤمنين (عليه السلام) درست است و آن را اجرا كرد. اگر اميرالمؤمنين (عليه السلام) مشورت نمي داد، اسلام به خطر مي افتاد.

* * * * * * *

سوال

شما گفتيد كه ايرانيان با روئي گشاده اسلام را پذيرفتند نه با زرو شمشير؛ اين اشتباه است. لطفا در اين مورد توضيح بدهيد.

جواب

از عزيزان تقاضا مي كنم كه كتاب خدمات متقابل ايران و اسلام شهيد مطهري (ره) را مطالعه كنند كه خيلي از شهرها وقتي شنيدند دين اسلام، دين رأفت و رحمت است، بدون اين كه جنگي صورت بگيرد، اينها مسلمان شدند و هيچ لشكركشي هم به آنجا نشد. در بعضي از شهرها كه تا اواخر قرن اول هجري كافر بودند، توسط بعضي از شيعيان مسلمان شدند.

* * * * * * *

سوال

تعداد سادات در ايران را مي شود با يك محاسبه رياضي حل كرد كه به دو نفر از أئمه (عليهم السلام) برمي گردند نه تمام ائمه (عليهم السلام).

جواب

خداوند اگر به چيزي بخواهد بركت بدهد، اين چنين مي شود. ظاهرا روايت از امام صادق (عليه السلام) است كه مي گويد وقتي سگ ها مي خواهند بچه بياورند، هر سگي 7 يا 8 سگ مي آورد، ولي نسل سگ در دنيا خيلي كم است. گوسفند سالي يك بچه مي آورد، ولي تمام دنيا مملو از گوسفند است.

اين كه ايشان مي گويد با يك محاسبه مي توان بدست آورد كه فرزندان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مثلا در قرن اول، دو نفر بودند و الان انبوه شده اند، اين اراده الهي است بر ذريه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه بركت قرار داده است و به فقط به دو نفر بر نمي گردد. يكي از معاني:

إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ

سوره كوثر/آيه1

خود مورخان أهل سنت گفته اند كه كثرت ذريه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از حضرت فاطمه (سلام الله عليها) است.

* * * * * * *

* * * * * * *

* * * * * * *

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»



Share
1 | فريد | | ١٢:٠٠ - ٠٨ اسفند ١٣٨٦ |
بسيار عالي باتشکر فراوان از همه عزيزان بخصوص استاد عزيز جناب آقاي دکتر حسيني قزويني
2 | محمد جعفر | | ١٢:٠٠ - ٠٩ اسفند ١٣٨٦ |
سلامخداوند سايه متكلمين بزرگي همچون استاد قزويني را از سر ما برندارد كه با براهين محكمشان دهان سني ها را مي بندندلطفا تمام سخنراني هاي ستاد را براي دانلود آماده كنيد ياعلي
3 | مريم حيدري | | ١٢:٠٠ - ٢٠ اسفند ١٣٨٦ |
با سلام
بايد بگويم علاوه بر غلو اينها كفر مي گويند و فقط هرچه آنها مي گويند گويا درست هست و وديگران هيچ گويا يك چشمشان باز و ديگري بسته به روي باطل باز و به روي حق بسته اگر قابل هدايتند خداوند هدايتشان كند و اگر نه انشاء الله نابود گردند .
4 | محمد علي رزمي | | ١٢:٠٠ - ١٥ فروردين ١٣٨٧ |
به نام ايزد منان
دوست عزيز محمد جعفر
انشاالله خداوند سايه وجود مقدس آن كسي كه بيمنه رزق الوري و بوجوده ثبتت الارض السماء وجود مقدس اعلي حضرت حجت ابن الحسن المهدي (ع) را از سر ما كم و كوتاه نفرمايد و در ذيل توجهات خاصه ايشان استاد معظم جناب دكتر قزويني را مصون و محفوظ دارد.
كارتان واقعا عاليست .
اجرتان با غريب فاطمه زهرا(س)
التماس دعا
5 | فاروق | | ١٢:٠٠ - ١٥ فروردين ١٣٨٧ |
استاد عزيز فرمايشات شما سند ندارد

پاسخ:
منظورتان کدام فرمايشات استاد است
اگر دقت کنيد چيزي که زياد در متن اين سخنراني موجود است پاورقييست که در حقيقت اشاره به منبع احاديث و روايت و ... مي کند.

6 | سيدابطحي | | ١٢:٠٠ - ١٩ فروردين ١٣٨٧ |
متاسفانه برخي از برادران اهل سنت فكر نمي کنند هرچه ابن تيميه در منهاج السنه گفته وبافته وحي منزل مي دانند اگر گفت شيعه ساخته عبد الله بن سبا هست همين را مي پذيرند و تکرار مي کنند ؛ درحالي که از صدها دليل فقط حديث ثقلين براي اثبات حقانيت شيعه کافي است .
7 | مهرداد جعفري | | ١٢:٠٠ - ١٩ فروردين ١٣٨٧ |
عرض سلام
اجرکم عند ا...
دست جناب دکتر قزويني را مي بوسيم
8 | خادم الرضا | | ١٢:٠٠ - ٢١ فروردين ١٣٨٧ |
اي استاد بزرگ خداوند خيرت دهد و توفيق زيارت مجدد شما را عنايت بفرمايد.
به خداوندي خدا الساعه دعا مي كنم خدا از عمر بي بركتم كم كند و به عمر با بركت شما در دفاع از آقا اميرالمومنين بيفزايد.
9 | مروتي | | ١٢:٠٠ - ٢٤ فروردين ١٣٨٧ |
اهل سنت كه سر از خط علي مي پيچند
پس چرا موسم حج دور علي مي چرخند
10 | افتخاري | | ١٢:٠٠ - ٢٦ فروردين ١٣٨٧ |
دست شما درد نكنه كه به اين آدم هاي ناتوان از فكر كردن آموختيد كه نميتوان با شيعه با علم و تدبير بحث كرد البته نبايد به انها سخت گرفت چون واقعا از تفكر عاجزند و اين را تا به حال در طول تاريخ كه بار ها از طريقه غربيها دست بازيچه قرار گرفته اند اين مسئله را ثابت كرده اند و همه ميتوانند اين گفته من را در كتب هاي تاريخي به وضوح ببيند و اين ضربه فني را يك كاره بزرگ ندانيم چون شيعه بسيار با تدبير تر از اينها ست كه با اينچنين بردها ي كوچكي را بزرگ شمارد انشالله به اميد ان روزي كه اول به فكر پيشرفت خودمان باشيم تا با علمي بزرگ به اين دنياي پر از ادعاي علم بفهمانيم كه شيعه واقعي يعني چه يا علي خسته نباشيد .
11 | امجد | | ١٢:٠٠ - ١٢ ارديبهشت ١٣٨٧ |
خداوند استاد را براي شيعيان حفظ کند وبه قول مرجع اعلي حضرت آيت الله المعظم آقاي حاج شيخ علي صافي (مدظله) خداوند خير دنيا وآخرت به شما عطا بفرمايد. انشاءالله.
12 | غريباحيران | | ١٢:٠٠ - ١٧ تير ١٣٨٧ |
سلام
خداوندشمارابراي ماشيعيان مظلوم حفظ كند
درپناه خداوندمتعال باشيد
13 | محمد مهدي كيانپور | | ١٢:٠٠ - ٣٠ تير ١٣٨٧ |
الحمدلله الَذي جَعَلَنا مِنَ المتَمَسّکينَ بولا يـّة اَمير المومنينَ وَ الائمَُة عليم السَُلام.
اي شاه ولايت به ولاي تو قسم اي شير خدا به خاک پاي تو قسم
من در دو جهان وسيله و واسطه اي غير از تو ندارم به خداي تو قسم.
با سلام خدمت آقا و مولايمان حجت بن حسن و مقام والاي رهبري حضرت آيت الله خامنه اي و عرض خسته نباشيد به شما دوستان عزيز.
مطالبتون بسيار خوب بود ممنونم.ولي من از شما خواهش دارم که يکم در کاره تون آرام تر باشيد و از تند روي پرهيز کنيد چون حدود 10 الي 15 در صد جمعييت کشور ما رو خواهران و برادران اهل سنت تشکيل دادند.حالا ما دو تا راه داريم يا اونارو به سمت خودمونو ولايت امير المومنين بکشونيم که اين کار فقط با ملايمت و کار فرهنگي امکان پذيره. راه دومم اينه که با اونا بد برخورد کنيمو اونا رو به سمت وهابيت هدايت کنيم.
تند روي زياد خوب نيست مومن بايد ميانه رو باشه. ؟؟؟ زيارت عاشورا بخونيد خودش بالا ترين لعن. اميدوارم که اين مطلبو روي سايتتون بگذاريد.

و من الله توفيق
14 | علي | | ١٢:٠٠ - ٢٣ مرداد ١٣٨٧ |
نام و نام خانوادگي: علي
عثمان خميس نگو عثمان خبيث بگو بزرگترين دروغ گو عالم اهل سنت و جماعت در كره خاكي جز عثمان خبيث ما سراغ نداريم خبيث از مزخرفات دست بردار آدم شو دروغگو دشمن خداست بدبخت.
عثمان مثل اينكه خيلي دوست داري با مسيلمه كذاب محشور شوي ايراد نداره آرزو بر دروغ گويان عيب نيست كه با اين آرزو از دنيا باي باي كني اگر خدا بخواهد همان خدايي كه به اعتقاد تو شبهاي جمعه با خرش مياد پشت بوم حتما يونجه بزار براي خر خدا تا به آرزوت برسي
15 | علي | | ١٢:٠٠ - ٢٣ مرداد ١٣٨٧ |
عثمان خميس نگو عثمان خبيث بگو بزرگترين عالم اهل سنت و جماعت در كره خاكي جز عثمان خبيث ما سراغ نداريم خبيث از مزخرفات دست بردار آدم شو دروغگو دشمن خداست بدبخت. عثمان مثل اينكه خيلي دوست داري با مسيلمه كذاب محشور شوي ايراد نداره آرزو بر دروغ گويان عيب نيست كه با اين آرزو از دنيا باي باي كني اگر خدا بخواهد همان خدايي كه به اعتقاد تو شبهاي جمعه با خرش مياد پشت بوم حتما يونجه بزار براي خر خدا تا به آرزوت برسي
16 | فريبرز | | ١٢:٠٠ - ٠١ مهر ١٣٨٧ |

درود بر همه دوستان!

لطفا در پي خرافاتهايي که در دين اسلام وارد شده نرويدو هر دوي اين مذاهب و اديان ديگر براي گفتن پندار نيک، کردار نيک، و رفتار نيک آمده اند. پس بجاي پرخاش به همديگر و به تمسخر گرفتن هم، در کنار هم و با احترام به عقايد يکديگر زندگي کنيم. شاد باشيد.
17 | داود | | ١٢:٠٠ - ١٩ مهر ١٣٨٧ |
با عرض سلام
بجاي اينکه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنيد تلاش کنيد تا اختلافات آنها را حل کنيد حالا دشمن مشترک ما آمريکاست و يهوديان که اين موضوع ها را وارد کتاب هاي ما مي کنند که براي نابودي اسلام نه شيعه و نه سني که برايشان فرقي نداردتلاش ميکنند. ما به علي(ع) احترام مي گزاريم و بايد بگزاريم و از شما هم اين انتظار را داريم که به اصحاب رسول الله احترام بگذاريد.همين
18 | مهدي لارودي | | ١٢:٠٠ - ٢٨ مهر ١٣٨٧ |
اين سخنان واقعيت ندارد.دوستان محنرم حتما تحقيق كنند.
19 | حسين | | ١٢:٠٠ - ٢٤ آبان ١٣٨٧ |
نويسندهء محترم و خوانندگان گرامي!
به گمان من نويسندهء اين متن به خطا رفته است. در مورد تاريخ اسلام و روايات و تفاسيري که علما از شرع مقدس نموده اند غلوهاي زيادي ديده مي شود، روش ما بايد نقد آن روش باشد. مثلاً آنچه را که فخر رازي در مورد عمر مي گويد ممکن در عکس العمل به غلوهاي تشيع و رسم ميمون لعن و ... غيرهء آنها باشد! به هر روي، اين روشي مناسب براي منقبت کسي نيست، چه علي باشد چه عمر. نکتهء ديگر اين است کهآن روزه و امروزه اين نظريات آقاي فخر رازي در جامعهء تسنن متروک بوده است، و کسي براي عمر چنان فضايلي قايل نيست و براي وصف آن فضايل هم کسي بر منبر نمي رود، مخصوصاً علما. اين نه به خاطر بي مقامي عمر بلکه عدم غلو در مورد شخصيت هاي صدر اسلام است. اما در شيعه قصه اصلاً همين غلو است، و گويا بي غلو شيعه هيچ مي شود.

پاسخ:
جناب حسين ! فخر رازي بزرگترين عالم تاريخ اهل سنت است و نمي&zwnjتوان اين مطلب را پذيرفت كه در عكس العمل به شيعيا اين سخنان را گفته باشد .

از ديدگاه شيعه غاليان كافر و نجس هستند ؛ اما تا چه چيزي را غلو بناميم . مسأله رسيدن صداي عمر از مدينه تا فسا را فقط فخر رازي نقل نكرده ؛ بلكه اكثر مصادر روائي و تفسيري اهل سنت نقل كرده&zwnjاند و از اعتقادات مسلّم سني است . اين مطلب ثابت مي&zwnjكند كه عمر هم علم غيب داشته و هم قدرتي مافوق قدرت بشري .

و نيز در باره نحوه تشريع اذان گفته&zwnjاند كه جناب خليفه شخصاً اين اذان را از جبرئيل شنيد و براي پيامبر و مردم تعريف كرد .

در مواردي حتي مقام عمر را از مقام پيامبر نيز بالاتر مي&zwnjدانند ؛ مثلاً گفته&zwnjاند كه در ده&zwnjها مورد كه پيامبر با عمر اختلاف داشت ، جبرئيل نازل شد و نظر عمر را تأييد كرد كه از آن با عنوان موافقات عمر ياد مي&zwnjكنند . اين مطلب نيز از  عقائد مسلّم اهل سنت است و در صحيح ترين كتاب&zwnjهاي آن&zwnjها آمده است .



والسلام علي من اتبع الهدي



گروه پاسخ به شبهات

20 | مهرداد اصفهاني | | ١٢:٠٠ - ٠٥ آذر ١٣٨٧ |
با عرض سلام و خسته نباشيد . پيرو فرمايشات حسين آقا كه فرمودند نظريات فخر رازي در جامعه تسنن متروك شده و چندان فضائلي براي عمر قائل نيستند و براي وصف فضائل آن حضرت ! كسي بالاي منبر نميرود . بايد خدمتتون عرض كنم كه من اتفاقا ويدئوي سخنراني هاي زيادي از علماي اهل تسنن ديدم . و من تو اين سخنراني ها چيزي جز تعريف از شيخين و كوبيدن عقايد شيعه نشنيدم . اتفاقا چند روز پيش يه كليپ دانلود كردم كه يه آقايي داشت از فضائل عمر و همين داستاني كه صداي عمر تا فسا رسيد رو تعريف ميكرد كه اگه بخواين لينكشم ميدم تا دانلودش كنيد . علماي اهل تسنن جز براي گفتن اين صحبتها نه دليلي براي منبر رفتن دارن و نه حقيقتا چيزي براي گفتن . از جنگجويي و دلاوري ابوبكر بگن ؟ از علم بي پايان عمر بگن ؟ از زهد عثمان بگن ؟ از عدالت معاويه بگن يا از تقواي يزيد و اجتهادش به قتل عام كردن خاندان رسول ا... ؟ نه دوست عزيز قرن هاست كه مسلمانان اهل تسنن به خطا رفتن نه نويسنده اين مطالب .
21 | عليرضا مشهدي | | ١٢:٠٠ - ٢٠ ارديبهشت ١٣٨٨ |
از اين كه شيعيان را در مورد عتقادات سني روشن مي كنيد ممنوم وباز هم از اين گزافه گويي انها بنويسيد
22 | محمد بندري | | ١٢:٠٠ - ٢٨ ارديبهشت ١٣٨٨ |
سلام در پاسخ به يكي از نامه هاي فرستاده شده به شما (مهرداد اصفهاني) كه بيان ميكند سخنراني هاي علماي اهل سنت را زياد گوش داده و چيزي جز تعريف از خلفا حرف ديگري ندارند در جواب به ايشان بايد بگويم كه بنده كاري به اختلاف ندارم و بحث هم نمي كنم چون تا به حال هر چي از الله خواستم بهم داده و ايمان بسيار قويي دارم و الله را شكر ميكنم از نعمتهايي كه به بنده داده . دوست عزيز من ميشه به من بگي كه سخنراني كدام عالمي را گوش دادي كه به شيعه ناسزا و از خلفا تمجيد ميكند چون ما هر چي گوش داديم چنين چيزي نبوده تو چرا اين همه دروغ ميگويي و ميخواهي با اين حيله گري هات مردم را نسبت به اهل سنت زده كني تو يك كليپ را ديدي و ميگويي همه اينطوري هستند اگر كه اينطوري بود پس چرا طلبه هاي حوزه علميه قم در سفري كه به عربستان داشتند با عقيده اهل سنت به ايران باز گشتند عزيزم شما و بنده تعليمات ديني را نزد خانواده و محل ياد گرفتيم اما 30طلبه در حوزه علميه قم درس خواندند پس چرا كساني كه اين همه درس ديني خواندند و از اختلافات آگاهي داشتند عقيده اهل سنت را قبول كردند خداوند ما و شما را به راه راست هدايت فرمايد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- هيچ كس ادعا نكرده است كه همه علماي اهل سنت توهين مي كنند .
اگر مي گوييد هيچ كدام از آنها توهين نمي كنند مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=69
2- در مورد ماجراي سفر طلاب به عربستان ، بهتر است بار ديگر كل سخنراني را گوش دهيد و به اين نكات توجه كنيد :
ا. سخن به نقل از شخصي ديگر و تنها براي توجه دادن به خطر شبهات وهابيت است .
ب. در اين سخنراني نيامده است كه آنها سني شدند ! آمده كه به خاطر دور بودن از بحث هاي عقايدي بعد از شنيدن شبهات دچار شبهه شدند كه البته لازمه شبهه بودن شبهه اين است كه تزلزل ايجاد كند ؛ اما بحمد الله پاسخ همه شبهات آماده است و اگر كسي دچار شبهه شود ، مي تواند به راحتي شبهه را دفع كند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

23 | مجيد مرتضوي | | ١٢:٠٠ - ٠٢ خرداد ١٣٨٨ |
دلمان شاد و مسرور شد.علي (ع) پشت و پناهتان در روز محشر باشد
24 | حميد رضا بهنام | | ١٢:٠٠ - ٠٥ مرداد ١٣٨٨ |
با عرض سلام و خسته نباشيد به کوري دو چشم وهابيت فقط حيدر اميرالمومنين است نماز بي علي نقش بر آب است
25 | موسي | | ١٢:٠٠ - ٢٣ مرداد ١٣٨٨ |
در اين زمان بسيار حاد که اسلام توسط غرب و شرق مورد تاخت وتاز رسانه اي قرار گرفته لازم نيست مسائل کوچک اختلاف جزئي آن هم نه در اصول بلکه در نظرات علماي طرفين بزرگنمايي نموده و با الفاظ و غيره باعث اين بشويم که اسلام به خطر بيافتد اگر کساني حضرت علي علي السلام را قبول دارند بايد سنت و رفتار ايشان را نيز قبول داشته باشند و از هرگونه توهين و بي ادبي به ديگران که از اخلاقيات يک مسلمان است پرهيز گردد لذا خواهشمنم در اين خصوص توجه شاياني لازم است .
با تشکر
26 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ٢٣ شهریور ١٣٨٨ |
با سلام
جناب مصطفي احمدزاده دوست عزيز شما شخصيتي همطراز و حتي بالاتر ( يعني علي الظاهر ) وليكن مورد تائيد علماي اهل سنت چه در ايران و چه در كشورهاي ديگر تعيين كنيد مطمئن باشيد جناب دكتر حتماً قبول خواهند كرد .
البته شرطهاي معقولي نيز بايد پيشنهاد شود .
بقول ما شيعيان يا علي , يك پيشنهادي بدهيد با تائيديه جمعي از علمايتان تا طرف مقابل جناب دكتر قزويني با قلبي مطمئن وارد مناظره شوند .
ما كه از خدايمان است كه اين مناظرات را ببينيم , شما هم حتما همين طور .

خوشبختانه با وجود انترنت و سايتهاي خود ميتوانيد اين عالم اهل سنت را پيشنهاد كنيد .
يا علي
27 | مصطفي احمدزاده | | ١٢:٠٠ - ٢٣ شهریور ١٣٨٨ |
جناب قزويني شمااگرجرات داري رودرروباعلماي اهل سنت صحبت کن

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است نگاهي به بخش مناظرات سايت انداخته و مناظرات رو در روي ايشان با علماي اهل سنت را ببينيد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
28 | طاهره سادات ميررضائي | | ١٢:٠٠ - ٢٧ شهریور ١٣٨٨ |
با سلام .باخواندن اين مطالب بي اختيار اشک از چشمانم جاري شد به خاطر مظلوميت حضرت علي عليه السلام که چقدر در حق اين بزرگمرد جهان ظلم شده است زيرا که ايشان از تمام اين وقايع مطلع بوده اند .خداوندا ان نجات بخش عالم را بفرست تا جهان از لوث الودگي و ظلم خصوصا در حق اهل بيت عليهما سلام پاک شود . از شما استاد عزيز سپاسگزارم
29 | مهدي م | | ١٢:٠٠ - ٠٩ اسفند ١٣٨٨ |
سلام
متشكرم
خدا لعنت كند تمام دشمنان علي و خاندانش را
30 | ياسر رضايي | | ١٢:٠٠ - ٢١ اسفند ١٣٨٨ |
سلام خداوند برتوفيقات شما بيافزايد وبا اميرالمومنين عليه السلام محشور فرمايد الهي آمين. بنده کتابي از وهابيت با نام<سوالاتي که باعث هدايت جوانان...شد>به دستم رسيده مي خواهم جوابي در رد اين کتاب بنويسم لطفا راهنمائي بفرمائيد.در ضمن طلبه هستم .

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در پاسخ به اين كتاب ، كتابي به نام پاسخ جوان شيعه ،‌به پرسش‌هاي وهاب چاپ شده است :

http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/5336

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

31 | مهدي موسوي | | ١٢:٠٠ - ٢٥ فروردين ١٣٨٩ |
دوستان اهل سنت ما به جاي اين كه رگ گردنشون از شنيدن نام مبارك جناب عمر تورم كنه و چشماشون رو ببنده , بهتره يه سري به مطالب كتاب هاشون كه جناب استاد آدرس هم دادن بزنن , بعد هم جواب ها رو با دقت وانصاف -البته اگر دارن- خوب مطالعه كنن وروش فكر كنن.بلكه بتونن معناي كلمات و جواب هاي استاد رو بفهمن."ولكن اكثر الناس لايعلمون"
32 | مهدي | | ١٢:٠٠ - ٠٨ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام.دمت گرم .اي بر عمر عمرزاده .... همه زندگيم اينه : لعن الا عدوک يا علي اولي دومي سومي
33 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | | ١٢:٠٠ - ٢٦ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام دوستان

به مطلبي که در مقاله بالا قيد شده دقت کنيد.

((((آقاي ابن تيميه بارها به من مي فرمودند: مردم كه پيش من مي آيند، من باطن آنها را مي بينم، بعضي ها چنين اند و بعضي ها چنان؛ ولي دهانم بسته است و نميتوانم بازگو کنم!!!!!

هر كه را اسرار حق آموختند
قفل كردند و دهانش دوختند

مدارج السالكين، ج2، ص490

در اينجا به بررسي اين جمله از ابن تيميه مي پردازيم
دقيقا منظور ابن تيميه قابل تشخيص و بررسي است.
در واقع جناب ابن تيميه قبل از هر کسي باطن خود را مي ديد و در اين راه نيازي به آموختن اسرار حق هم نداشت که قفل بر دهانش زده باشند و دهانش را بدوزند
اما اينکه نميتوانست از باطن خود چيزي بگويد مهم است
زيرا او باطن خود را بخبي ميشناخت و از آشکار کردن آن شرم داشت
خداوند او را با موالي خود متوليان شوراي سقيفه محشور نمايد
يا حق

34 | حميد | | ٢٣:٠٣ - ٢٦ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام من در زاهدان زندگي مي کنم و با خواندن مطالب شما واقعأ خوشحال شدم که بالاخره اهل تشيع در مورد مزخرفات وهابي ها واکنش اينچنيني نشان داده و عده اي که از روي لجبازي واقعيات را نديده ميگيرند آگاه ميسازد. خدا قوت
35 | سيد روح الله جيدي | | ٠١:٠٤ - ٠٤ خرداد ١٣٨٩ |
خدا امثال شما و اين نوشته هارا زياد كند انشاالله
36 | پويا احمدي | | ١٧:١٤ - ٠٨ خرداد ١٣٨٩ |
ما نميگوييم كه اهل سنت خرافات نداره هم شيعه خرافات داره هم تسنن اما اگه خرافات رو از اهل تسنن جدا كني ديني كامل و آييني ماندگار حاصل آن است ولي اگه خرافات رو از تشيع برداري چيزي نمي ماند من خودم همين چند روز پيش توي تلويزيون ديدم كه يه آقايي مثلا حاج آقا كه از هيچي سر در نمي آورد ميگفت كه خداوند قبل از آنكه آدم را بيافريند روح حضرت فاطمه براي خداوند تسبيح ميكرده آخه اين خرافات چيه بايد بداني كه اهل تسنن بيشتر از اهل تشيع براي اهل بيت احترام قايلند ولي براي آنها دروغ نميسازند بايد بداني كه بين صاحبه و اهل بيت هيچ اختلافي نبوده ولي همين حاج آقاهاي الكي ميگن كه هميشه بين آنها نزاع بوده شيعه ها چرا علي رو دوست دارند؟ مگه شماها نميگيد كه به زور خلافت رو ازش گرفتن و زنش را شهيد كرند و حضرت عمر دخترش را عقد كرد بعدش هم اسم فرزندان حضرت امام حسين ابوبكر و عمر هستند آيا به نظر شما علي كه آين همه خواري رو قبول كرده لايق دوست داشتنه يا اينكه تمام اين وقايعي كه ميگن دروغي بيش نيست با تشكر از شما

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- بهتر بود قبل از دادن اين نظر ، نگاهي به صحيح بخاري و مسلم مي‌انداختيد !

أ. پيامبر در حال حيض با همسرانش نزديكي مي‌كرد !

ب. خداوند در بسياري از مواقع ، حرف رسول خدا را زمين زده حرف عمر را قبول مي‌كرد !

ج . رسول خدا از ابوبكر و عمر و فرشتگان حيا نمي‌كند و از عثمان حيا مي‌كند !

د. ميمون‌ها ، ميموني را كه زنا كرده بود ، سنگسار كردند و يك صحابي نيز با آنان همراه شد

و... و وقتي بخواهيد خرافات را از اهل سنت جدا كنيد ، مجبوريد معتقد به عدم صحت روايات بخاري و مسلم شويد ، و اين يعني از بين رفتن دين شما ! زيرا اجماع علماي اهل سنت ، بر صحت تمامي روايات بخاري و مسلم است !

2- در مورد شهادت حضرت زهرا ، خود ابوبكر ، ماجراي هجوم را قبول دارد و علماي اهل سنت ، اقرار به اعتبار سند روايت كرده‌اند !

3- در مورد ماجراي ام كلثوم ، به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ داده شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83

4- در مورد نامگذاري نيز به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ داده شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

37 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | | ١١:٣٧ - ١٠ خرداد ١٣٨٩ |
سلام جناب پويا احمدي اولا بفرمائيد کدام سنت؟؟؟!!!! آيا همان سنتي که ابوبکر آتش زد مورد نظر شماست؟؟!!!! مگر نه اينکه عايشه نقل ميکند پدرم احاديث رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم ) را سوزاند؟!! وقتي عايشه از پدرش در باره علت اين فعل سئوال کرد ، در جواب گفت مي ترسم از اين که مردم در مقايسه ي احاديث پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) دچار اشکال شده و به اشتباه بيفتند جالبتر آنکه فرداي آن شب ابوبکر به مسجد رفت و منبر رفت و گفت هيچکس حق ندارد حديثي از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) نقل کند و اگر چنين کند عقوبت خواهد شد. بنابر اين هيچ سنتي از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) باقي نگذاشتند که اکنوت شما مدعي آن سنت بعنوان اهل سنت باشيد!!!!! در تمام دوران خلافت خلفاي راشدين هيچ کس اجازه نقل حديث از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) نداشت و هر کس هم حديثي در همان زمان گفت تازيانه عمر و خلفا را خورد. لطفا بيخود و بي جهت دم از سنت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم ) نزنيد چون سنت را خلفاي راشدين سوزاندند و احاديث ابوهريره ها و کعب الاحبارها را جايگزين آن کردند. در همين صحيح بخاري شما 8740 حديث از ابوهريره نقل شده است و لازم بذکر است ابوهريره بيش از يکسال و کمتر از دوسال در زمان پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي زيسته است. اما در همين کتاب فکر ميکنيد چند حديث يا روايت از امير مومنان حضرت علي بن ابيطالب (عليه السلام) قيد شده است؟؟ فقط 16 روايت!!!!!!!!!!!!! آن مذهبي که از حضرت علي (عليه السلام) که تمام عمر مبارکشان در کنار پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) گذشته و در تمام جنگها و امور ديگر مربوط به اسلام و پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) همانند پروانه گرد پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) گرديده است و دوست و دشمن بر اين ادعا اتفاق نظر دارند فقط 16 روايت و از ابوهريره که ظاهرا مسلمان شده بود و کمتر از دوسال پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) را درک کرده بود 8740 روايت نقل ميکند نميتواند صحت درستي داشته باشد و در واقع مبناي آن مذهب بر پايه کذب و دروغ و جعليات و اسرائيليات(بخاطر نفوذ يهود کعب الاحبارها و ابوهريره ها) استوار شده است و کوچکترين ربطي به سنت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) ندارد. آري سنت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) را خلفا آتش زدند و چيزي باقي نماند که اهل بدعت مدعي پيروي از آن باشند!!!!!!!! اگر شما علي (عليه السلام) را دوست داريد چرا به فرمايشاتشان عمل نميکنيد؟؟ نظر حضرت علي (عليه السلام) در مورد خلفا در صحيح بخاري و مسلم شما آمده است که خلفا خائن گناهکار و حيله گر هستند. از اينجا معلوم ميشود که مبناي اصلي دين شما خيانت، معصيت و مکر و حيله است زيرا اين افعال مختص سه خليفه است و شما نيز مذهب خود را بر پايه همين سه خليفه استوار کرده ايد و در واقع آنان بزرگترين رهبران عقيدتي و مذهبتان هستند . جناب پويا احمدي باز هم ميگويم سنتي باقي نمانده بود که شما با پيروي از آن اهل سنت باشيد و در واقع سنت را خلفاي شما آتش زدند و سوزاندند و با شعار (( کتاب خدا براي ما کافيست )) در واقع لزوم نبوت را زير سئوال برده و همراه با سنت نبوت و حتي شخص رسول خدا را به آتش کشيدند. ادعا کرده ايد که اهل بدعت بيش از شيعه براي اهل بيت (عليهم السلام) احترام قائل است. بله ما اين مطلب را قبول داريم و اين احترام تا حدي بوده است که تمامي اهل بيت عليهم السلام توسط اهل سنت(اهل بدعت) به شهادت رسيدند. سئوالي از شما دارم که جواب آن عليرغم منابع خودتان مبني بر آتش زدن احاديث پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) و منع روات احاديث ايشان ، ثابت ميکند که خلفا موفق شدند سنت را بسوزانند و از بين ببرند. سئوال: چرا زماني که حضرت زهرا (سلام الله عليها) حق خود (فدک) و حق همسرش (خليفه و امام بر حق از طرف خداوند) را از صحابه طلب کردند هيچکس از وي حمايت نکرد اما همين صحابه به محض اينکه عايشه براي جنگيدن با خليفه جهارم شما و امام اول ما شيعيان حضرت علي (عليه السلام) از آنها استمداد طلبيد همگي گرد او جمع شدند و جنگ جمل را راه انداختند؟؟؟؟!!!!!!! مگر اينان صحابه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) نبودند؟ چرا آن زمان که دختر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) کمک خواست کسي از او حمايت نکرد؟؟؟ زيرا هيچکس حق نداشت فرموده هاي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) در خصوص اهل بيت گرامي اش و فاطمه اش بازگو و بکار بگيرد و اگر چنين ميکردند عقوبت ميشدند . در ضمن به لطفا بگوئيد امام زمان عايشه، در زمان حضرت علي (عليه السلام) چه کسي بود؟ البته سئوال زياد است اما شما فعلا اين دو سئوال را پاسخ بگوئيد تا بعد. جناب پويا چند غلط املائي هم داشتي که آنها را به شما تخفيف ميدهم يا حق
38 | حسن | | ١٤:٠٢ - ٢٣ خرداد ١٣٨٩ |
علي مع الحق و الحق مع علي
کور بمان ! اي که نتواني ديد
39 | هاوري | | ١١:٥٦ - ٠٣ تير ١٣٨٩ |
با عرض سلام شما شيعيان چرا انقدر دروغ تحويل مردم ميدهيد خجالت نمي كشيدبه خدا قسم دلم براي شما ميسوزد تا كي مي خواهيد ذهن مردم رو با اين خرافات پر كنيد به فكر قيامت باشيد اگر ممكن است 2سوال دارم لطفا جواب بدهيد 1_از چه زماني اشهد ان عليا ولي الله وارد ادان مسلمانان شد؟چون اولين دفعه كه بلال حبشي اذان گفت علي كوچك بود 2_مهره نماز از كي وارد اسلام شده چون همچين چيزي در صدر اسلام و جود نداشت ؟ با تشكر ممنونم

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- طبق روايات اهل سنت ، اولين بار «اشهد ان عليا ولي الله» در زمان رسول خدا (ص) و توسط دو نفر از صحابه در اذان وارد شد و مورد تاييد آن حضرت نيز قرار گرفت ، در اين زمينه مي‌توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=652

2- در مورد سجده بر روي مهر نيز مي‌توانيد به آدرس ذيل مراجعه نماييد :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=490

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

40 | سيد وحيد موسوي متين | | ١٠:٥٨ - ١٩ تير ١٣٨٩ |
با عرض سلام
كتاب شبهاي پيشاور از سيد محمد موسوي سلطان الواعظين شيرازي وكتاب ثم اهتديت از اقاي تيجاني را براي كليه برادران و خواهران شيعه و سني پيشنهاد مي نمايم.اينكه راه راست را با تعصب بپيماييم يا اينكه تعصب راهمان را مشخص كنددو مقوله جاست كه انشائالله اگر طالب فيضيم هدايت مي شويم.
با تشكر.
  بعدی [1] [2] [3]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها