2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
چرا حضرت علي (ع) نام سه فرزند خود را عمر ، ابوبكر و عثمان گذاشت؟
کد مطلب: ٥١٣٧ تاریخ انتشار: ١٣ تير ١٣٩٤ تعداد بازدید: 616079
پرسش و پاسخ » امام علي (ع)
چرا حضرت علي (ع) نام سه فرزند خود را عمر ، ابوبكر و عثمان گذاشت؟

طرح شبهه:

شيعيان ادعا مي كنند كه خليفه اول و دوم به خانه فاطمه (رضي الله عنها) حمله كرده اند؛ در حالي كه همه مي دانيم علي رضي الله عنه چند تن از فرزندان خود را به نام هاي خلفا ـ همان هايي كه ادعا مي شود قاتل فاطمه بوده اند ـ نام گذاري كرده است. اين نشان مي دهد كه خلفا از اين تهمت ها بري هستند. آيا كسي نام فرزندانش را از نام قاتل زنش مي گذارد؟

نقد و بررسي:

پاسخ اجمالي:

نام گذاري به نام ابوبكر:

اولاً: اگر قرار بود كه امير مؤمنان عليه السلام نام فرزندش را ابوبكر بگذارد، از نام اصلي او (عبد الكعبه، عتيق، عبد الله و... با اختلافي كه وجود دارد) انتخاب مي كرد نه از كنيه او؛

ثانيا: ابوبكر كنيه فرزند علي عليه السلام بوده و انتخاب كنيه براي افراد در انحصار پدر فرزند نمي باشد؛ بلكه خود شخص با توجه به وقايعي كه در زندگي اش اتفاق مي افتاد كنيه اش را انتخاب مي كرد.

ثالثاً: بنا بر قولي، نام اين فرزند را امير مؤمنان عليه السلام، عبد اللّه گذارد كه در كربلا سنّش 25 سال بوده است.

ابو الفرج اصفهاني مي نويسد:

قتل عبد الله بن علي بن أبي طالب، وهو ابن خمس وعشرين سنة ولا عقب له.

عبد الله بن علي 25 ساله بود كه در كربلا به شهادت رسيد.

الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاي356)، مقاتل الطالبيين، ج 1، ص 22.

بنا براين سال ولادت عبد الله در اوائل خلافت حضرت علي عليه السلام بوده كه حضرت در آن دوره تندترين انتقاد ها را از خلفاي پيشين داشته است.

نام گذاري به نام عمر:

اولاً: يكي از عادات عمر تغيير نام افراد بود و بر اساس اظهار مورخان شخص عمر اين نام را بر او گذازد و به اين نام نيز معروف شد.

بلاذري در انساب الأشراف مي نويسد:

وكان عمر بن الخطاب سمّي عمر بن عليّ بإسمه.

عمر بن خطاب، فرزند علي را از نام خويش، «عمر» نام گذاري كرد.

البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 297.

ذهبي در سير اعلام النبلاء مي نويسد:

ومولده في أيام عمر. فعمر سماه باسمه.

در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را براي وي انتخاب كرد.

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 4، ص 134، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

عمر بن الخطاب، اسم افراد ديگري را نيز در تاريخ تغيير داده است كه ما فقط به سه مورد اشاره مي كنيم:

1. إبراهيم بن الحارث بـ عبد الرحمن.

عبد الرحمن بن الحارث.... كان أبوه سماه إبراهيم فغيّر عمر اسمه.

پدرش اسم او را ابراهيم گذاشته بود؛ ولي عمر آن را تغيير داد و عبد الرحمن گذاشت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 5، ص 29، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

2. الأجدع أبي مسروق بـ عبد الرحمن.

الأجدع بن مالك بن أمية الهمداني الوادعي... فسماه عمر عبد الرحمن.

عمر بن الخطاب، اسم اجدع بن مالك را تغيير داد و عبد الرحمن گذاشت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 1، ص 186، رقم: 425، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

4 ثعلبة بن سعد بـ معلي:

وكان إسم المعلي ثعلبة، فسماه عمر بن الخطاب المعلي.

نام معلي، ثعلبه كه عمر آن را تغيير داد و معلي گذاشت.

الصحاري العوتبي، أبو المنذر سلمة بن مسلم بن إبراهيم (متوفاي: 511هـ)، الأنساب، ج 1، ص 250.

ثانياً: ابن حجر در كتاب الاصابة، باب «ذكر من اسمه عمر»، بيست و يك نفر از صحابه را نام مي برد كه اسمشان عمر بوده است.

1. عمر بن الحكم السلمي؛ 2. عمر بن الحكم البهزي؛ 3 . عمر بن سعد ابوكبشة الأنماري؛ 4. عمر بن سعيد بن مالك؛ 5. عمر بن سفيان بن عبد الأسد؛ 6. عمر بن ابوسلمة بن عبد الأسد؛ 7. عمر بن عكرمة بن ابوجهل؛ 8. عمر بن عمرو الليثي؛ 9. عمر بن عمير بن عدي؛ 10. عمر بن عمير غير منسوب؛ 11. عمر بن عوف النخعي؛ 12. عمر بن لاحق؛ 13. عمر بن مالك؛ 14. عمر بن معاوية الغاضري؛ 15. عمر بن وهب الثقفي؛ 16. عمر بن يزيد الكعبي؛ 17. عمر الأسلمي؛ 18. عمر الجمعي؛ 19. عمر الخثعمي؛ 20. عمر اليماني. 21. عمر بن الخطاب.

العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج4، ص587 ـ 597، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

آيا اين نام گذاري ها همه به خاطر علاقه به خليفه دوم بوده؟!.

نام گذاري به نام عثمان:

اولاً: نام گذاري به عثمان، نه به جهت همنامي با خليفه سوم و يا علاقه به او است؛ بلكه همانگونه كه امام عليه السلام فرموده، به خاطر علاقه به عثمان بن مظعون اين نام را انتخاب كرده است.

إنّما سمّيته بإسم أخي عثمان بن مظعون.

فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون ناميدم.

الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاي356)، مقاتل الطالبيين، ج 1، ص 23.

ثانياً: ابن حجر عسقلاني بيست و شش نفر از صحابه را ذكر مي كند كه نامشان عثمان بوده است، آيا مي شود گفت: همه اين نام گذاري ها چه پيش و چه پس از خليفه سوم به خاطر او بوده است

1. عثمان بن ابوجهم الأسلمي؛ 2. عثمان بن حكيم بن ابوالأوقص؛ 3. عثمان بن حميد بن زهير بن الحارث؛ 4. عثمان بن حنيف بالمهملة؛ 5. عثمان بن ربيعة بن أهبان؛ 6. عثمان بن ربيعة الثقفي؛ 7. عثمان بن سعيد بن أحمر؛ 8. عثمان بن شماس بن الشريد؛ 9. عثمان بن طلحة بن ابوطلحة؛ 10. عثمان بن ابوالعاص؛ 11. عثمان بن عامر بن عمرو؛ 12. عثمان بن عامر بن معتب؛ 13. عثمان بن عبد غنم؛ 14. عثمان بن عبيد الله بن عثمان؛ 15. عثمان بن عثمان بن الشريد؛ 16. عثمان بن عثمان الثقفي؛ 17. عثمان بن عمرو بن رفاعة؛ 18. عثمان بن عمرو الأنصاري؛ 19. عثمان بن عمرو بن الجموح؛ 20. عثمان بن قيس بن ابوالعاص؛ 21. عثمان بن مظعون؛ 22. عثمان بن معاذ بن عثمان؛ 23. عثمان بن نوفل زعم؛ 24 . عثمان بن وهب المخزومي؛ 25. عثمان الجهني؛ 26. عثمان بن عفان.

العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 4، ص 447 ـ 463، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

پاسخ هاي تفصيلي

1. هيج اسمي (غير از نام هاي خداوند باري تعالي) انحصاري نيست كه مختص يك نفر باشد؛ بلكه گاهي يك اسم براي افراد زيادي انتخاب مي شد كه با همان نام هم شناخته مي شدند و هيچ محدوديتي در اين زمينه در بين اقوام و ملل وجود نداشته است؛ بنابراين، نام هايي از قبيل ابوبكر و عمر و عثمان از نام هاي مرسومي بوده است كه بسياري از مردم زمان پيامبر و ياران واصحاب آن حضرت، و نيز ياران و دوستان و اصحاب امامان شيعه به همين نامها معروف و مشهور بوده اند، مانند:

أبوبكر حضرمي، ابوبكر بن ابوسمّاك، ابوبكر عياش و ابوبكر بن محمد از اصحاب امام باقر و صادق عليهما السلام.

عمر بن عبد اللّه ثقفي، عمر بن قيس، عمر بن معمر از اصحاب امام باقر عليه السلام. و عمر بن أبان، عمر بن أبان كلبي، عمر بن ابوحفص، عمر بن ابوشعبة! عمر بن اذينة، عمر بن براء، عمر بن حفص، عمر بن حنظلة، عمر بن سلمة و... از اصحاب امام صادق عليه السلام.

عثمان اعمي بصري، عثمان جبلة و عثمان بن زياد از اصحاب امام باقر عليه السلام، و عثمان اصبهاني، عثمان بن يزيد، عثمان نوا، از اصحاب امام صادق عليه السلام.

2. شكي نيست كه شيعيان از يزيد بن معاويه و اعمال زشت او تنفر شديدي داشته و دارند؛ ولي در عين حال مي بينيم كه در بين شيعيان و اصحاب ائمه عليهم السلام كساني بوده اند كه نام شان يزيد بوده است؛ مانند:

يزيد بن حاتم از اصحاب امام سجاد عليه السلام. يزيد بن عبد الملك، يزيد صائغ، يزيد كناسي از اصحاب امام باقر عليه السلام؛ يزيد الشعر، يزيد بن خليفة، يزيد بن خليل، يزيد بن عمر بن طلحة، يزيد بن فرقد، يزيد مولي حكم از اصحاب امام صادق عليه السلام.

حتي يكي از اصحاب امام صادق عليه السلام، نامش شمر بن يزيد بوده است.

الأردبيلي الغروي، محمد بن علي (متوفاي1101هـ)، جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، ج 1 ص 402، ناشر: مكتبة المحمدي.

آيا اين نام گذاري ها مي تواند دليل بر محبوبيت يزيد بن معاويه نزد ائمّه و شيعيان آنان باشد؟

3. نامگذاري فرزندان روي علاقه پدر و مادر به افراد و شخصيت ها صورت نمي گرفت و گر نه بايد همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اكرم صلي الله عليه وآله نامگذاري مي كردند.

اگر نامگذاري به خاطر ابراز محبت به شخصيت ها بود، چرا خليفه دوم به سراسر ممالك اسلامي بخشنامه كرد كه كسي حق ندارد فرزندش را به نام رسول خدا صلي الله عليه وآله نامگذاري كند؟

ابن بطال و ابن حجر در شرحشان بر صحيح بخاري مي نويسند:

كتب عمر إلي أهل الكوفة الا تسموا أحدًا باسم نبي.

إبن بطال البكري القرطبي، أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاي449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج 9، ص 344، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 10، ص 572، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.

عيني در عمدة القاري مي نويسد:

وكان عمر رضي الله تعالي عنه كتب إلي أهل الكوفة لا تسموا أحدا باسم نبي وأمر جماعة بالمدينة بتغيير أسماء أبنائهم المسمين بمحمد حتي ذكر له جماعة من الصحابة أنه أذن لهم في ذلك فتركهم.

العيني، بدر الدين محمود بن أحمد (متوفاي 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج 15، ص 39، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

4. نام يكي از صحابه «عمر بن ابوسلمة قرشي» است كه پسر خوانده رسول اكرم صلي الله عليه وآله از امّ سلمه بوده است، از كجا اين نام گذاري به خاطر علاقه حضرت امير عليه السلام به اين پسر خوانده پيامبر گرامي صلي الله عليه وآله نبوده است؟

5. بنا به نقل شيخ مفيد نام يكي از فرزندان امام مجتبي عليه السلام عمرو بوده است، آيا مي شود گفت: كه اين نامگذاري به خاطر همنامي با اسم عمرو بن عبدود و يا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟

الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري، البغدادي (متوفاي413 هـ)، الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 2، ص 20، باب ذكر ولد الحسن بن علي عليهما ، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لتحقيق التراث، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية، 1414هـ - 1993 م.

6. با توجه به آن چه كه در صحيح مسلم از قول عمر بن خطاب آمده است، نظر حضرت امير عليه السلام نسبت به ابوبكر و عمر اين بود كه آنان دروغگو، گنهكار، فريبكار و خائن بوده اند، وي خطاب به علي عليه السلام و عباس مي گويد:

فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- « مَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ ». فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- وَوَلِيُّ أَبِي بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا.

پس از وفات رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) ابوبكر گفت: من جانشين رسول خدا هستم، شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زاده ات را درخواست كردي و تو اي علي ميراث فاطمه دختر پيامبر را.

ابوبكر گفت: رسول خدا فرموده است: ما چيزي به ارث نمي گذاريم، آن چه مي ماند صدقه است و شما او را دروغگو، گناه كار، حيله گر و خيانت كار معرفي كرديد و حال آن كه خدا مي داند كه ابوبكر راستگو، دين دار و پيرو حق بود.

پس از مرگ ابوبكر، من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن، دروغگو حيله گر و گناهكار خوانديد.

النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج 3، ص 1378، ح 1757، كِتَاب الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ، بَاب حُكْمِ الْفَيْءِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

و در روايتي كه در صحيح بخاري وجود دارد، امير مؤمنان عليه السلام، ابوبكر را «استبدادگر» مي داند:

وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ وَكُنَّا نَرَي لِقَرَابَتِنَا من رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم نَصِيبًا.

تو به زور بر ما مسلط شدي، و ما بخاطر نزديك بودن به رسول اكرم (ص) خود را سزاوار تر به خلافت مي ديديم.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ - 1987م.

و در روايت ديگري خود شيخين نقل كرده اند كه امير مؤمنان عليه السلام حتي دوست نداشت، چهر عمر را ببيند:

فَأَرْسَلَ إلي أبي بَكْرٍ أَنْ ائْتِنَا ولا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ - 1987م.

آيا با توجه به اين موضعگيري هاي تند امير مؤمنان عليه السلام در برابر خلفا، مي شود ادعا كرد كه حضرت به خاطر علاقه به خلفاء اسم فرزندان خود را همنام آنان قرار داده است؟

7. اهل سنت ادعا مي كنند كه اين نامگذاري ها همگي به خاطر روابط خوب امام علي عليه السلام باخلفا بوده است. اگر چنين است، چرا خلفاء نام حسن وحسين را كه فرزندان رسول خدا صلي الله عليه وآله نيز بوده اند، براي فرزندان خويش انتخاب نكرده اند؟

آيا دوستي مي تواند يك طرفه باشد؟

نتيجه:

نامگذاري فرزندان امير مؤمنان عليه السلام به نام هاي خلفا، خدمتي به حُسن روابط ميان امير مؤمنان و خلفا نمي كند و از آن نمي توان براي انكار شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها استفاده كرد.

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
401 | منتظر منتقم فاطمه | | ١٠:٣٦ - ٠١ آذر ١٣٨٩ |
سلام به برادرم شه عباس.
اسم بنده سجاد است.
جواب شما كاملا صحيح.تشكر از اطلاعات مفيد شما.
من خاي پاي نوكراي حسينم.
يا علي
402 | شاه عباس صفوي كبير (رضي الله عنه) | | ٢٣:١١ - ٠١ آذر ١٣٨٩ |
بسم رب الحيدر

با سلام مجدد خدمت برادر عزيز آقا سجاد

گرچه بنده در صفحه
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=112
و در نظرات بعد از نظر 186 شما (چون دارم همزمان ميفرستم هنوز در سايت ثبت نشده و شماره آن را نميدانم ) مراتب تشکر خود را از شما ابراز داشته ام ولي بر خود فرض ديدم که در اينجا هم جواب بزرگواري شما را بدهم
بنده خاک پاي تمامي خدمتگزاران اهل بيت ( عليهم السلام ) و همچنين شما هستم و از اين که درخواست شما را قبول نکردم از شما بزرگوار معذرت خواهي ميکنم
با تشکر مجدد
الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام
403 | منتظر منتقم فاطمه | | ١٨:٤٩ - ٠٣ آذر ١٣٨٩ |
سلام .
برادر عزيزم خيلي دوست دارم با شما نوكراي اهل بيت باشم.چون تو اين زمانه يا كم اينجور شخصي پيدا ميشه يا اگر هم كه هست غريبه.
به اميد ظهور مولايمان.
404 | مير غلامرضا حسيني | | ١٣:٢٩ - ٠٥ آذر ١٣٨٩ |
خيلي خوب بود
405 | علي | | ١١:٣٢ - ٠٦ آذر ١٣٨٩ |
اگر علاقه نيست شماها چرااسم فرزندانتان را به اسماء اهلبيت وامامان ميگذاريد واز روي تنفر اسم خلفاء را نمي گذاريد آيا اين جز تنفر و علاقه چيزي ديگري هست.ضمنا"مادوستدار اهلبيت پيامبر هم هستيم وبه كسي هم توهين نمكنيم.خدا مارا باهمه آنها محشور كند(خلفاء،امامان،اصحاب گرانقدر رسل خدا)
406 | momen abdullah | | ١٧:٣٩ - ٠٦ آذر ١٣٨٩ |
جناب عمر (405)
دوستي و احترام شما به اهل بيت (عليه السلام) در عقيده زشت و کريه شما به پدر حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) هويدا و آشکار است.

يا علي
407 | مجيد م علي | | ١٩:٣٩ - ٠٦ آذر ١٣٨٩ |
با سلام
اين علاقه شما به اهل بيت عليه السلام اگر صحيح باشد ايا بايد با علاقه دشمنان انها جمع گردد . فكر كن كسي بتو بگه من خدا را دوست دارم وا از او اطاعت ميكنم بعدش هم شيطان را نيز دوست ميدارم .از او هم اطاعت ميكنم ايا ميشود؟؟؟؟؟
چگونه ميتوانيد عباد الله را دوست داشته باشيد ولي از عباد الشيطان هم پيروي كني ؟؟؟

الهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ياحق
لبيك يا علي
408 | محمد امين | | ٢٤:٤٦ - ٠٨ آذر ١٣٨٩ |
حج واجبه؟؟؟؟؟؟ اگه واجبه چرا.........نمي ره حج؟؟؟؟؟؟؟؟؟
409 | محمد امين | | ٢٤:٤٧ - ٠٨ آذر ١٣٨٩ |
اگه متعه خوبه آيا آخونداتون چند وقت به چند وقت متعه ميکنن؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

از آقاي ابن جريج سوال کنيد که به اقرار علماي اهل سنت بيش از 90 زن را ازدواج موقت گرفته بود !

گروه پاسخ به شبهات

410 | محمد امين | | ٢٤:٥٠ - ٠٨ آذر ١٣٨٩ |
اگه راست ميگين چرا سايت اهل سنت فيلتر ميشه مگه نمي تونين جوابشونو بدين؟؟؟؟ يا ميگين اسراييل حمايتش ميکنن اگه به فرض اينطور باشه مگه قدرت پاسخ ندارين چرا خير شاهي و ...... ميبرين زندان حرف حق اوفففففففففففه مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

به همان دليلي که سايت هاي شيعه در کشورهاي خليج فيلتر مي شود !

به همان دليلي که حمل کتاب هاي شيعه در کشورهاي خليج جرم است !

اينکه مذهبي بر حق باشد ، دليل نمي شود که بگذارد قبل از اينکه امکان رسيدن پاسخ به همه و فراگير شود ، شبهات به دست همه برسد !

البته اگر عالم مورد تاييد شما آقاي خيرشاهي است ، ما با شما بحثي نداريم ، چون ايشان نيز به جاي بحث علمي مزاح مي فرمودند !و اکنون بلوتوث هاي ايشان به عنوان جک در بين شيعيان رد و بدل مي شود !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

411 | محمد امين | | ٢٤:٥٦ - ٠٨ آذر ١٣٨٩ |
آدم دو رو: جلو tv ما خواهان اتحاديم////پشت tv هر کدوم از آخوند سني ها که از حقشون دفاع کردن بيارين زندان/////آيا اينان اند پيروان علي/// شما فکر ميکنين هرکسي که به حضرت علي در طي تاريخ گفته بالا چشمت ابرو است يعني منافق// چرا باور نمي کنيد که حضرت علي (ع) که قربانش هم بروم مقامشان از خدا و پيغمبر پايين تر بود/// يعني هرکي به ........................... بگه اخ يعني منافق
412 | مجيد م علي | | ٢٤:٤١ - ٠٩ آذر ١٣٨٩ |
با سلام
در جواب ابوجهل :
408 حج واجبه؟؟؟؟؟؟ اگه واجبه چرا.........نمي ره حج؟؟؟؟؟؟؟؟؟.
ان شخصيتي كه مورد نظر تو است حتماً قبل از تولدت يا حتي پيشتر به حج رفته اند , مگر حتماً بايد سالي يك بار حج رفت .
======================================================================
409 اگه متعه خوبه..........
اولاً اين مسئله قرانيست و جايز است , مخالفت با ان به اين صورت باعث الحاد ان شخص ميشود .
=======================================================================
410 اگه راست ميگين چرا سايت اهل سنت فيلتر ميشه ........
چرا نشه همانطور در بيشتر كشورهاي دنيا سايتهاي دروغ پرداز و شنيع و تشنج زا فيلتر ميشود .
=======================================================================
411 آدم دو رو: جلو tv ما خواهان اتحاديم .........
اگر حرف از اتحاد باشه خوبه يك فضاي بوجود ميايد كه حقايق مشهود شود , اما اگر منظورت اينه كه با اتحاد با شما بخواهيم دفاع از حقانيت اسلام را كنار بگذاريم خير اين چنين نيست .

الهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ياحق
لبيك يا علي


413 | مرتضي | | ٢٠:٤٦ - ٢٤ آذر ١٣٨٩ |
خداوند شما را هدايت كند. شما ببينيد در كجاي جهان اسلام قرار داريد. از يك ونيم ميليارد مسلمان سني شما شيعه ها پشه اي هم حساب نميشويد . در جهل مركب ابد الدهر بمانيد .اي قوم بني اسرائيل

پاسخ:

!!!

414 | مسلم | | ٠٢:٠٥ - ٢٥ آذر ١٣٨٩ |
اقايان وهابي مرتضي ومحمدامين!!!!!!حيف اين اسمهاكه شماو هابيهاداريدبه شمانميادچون ارزششوندارين شماغرق درجهالتيدچون زياديدفكرمي كنيدمسلمانيد؟كورخوانديدقوم نوح چندنفرپيروش بو.دندقوم لوط چي؟اياكثرت دليل برحقانيت است؟؟؟؟؟آياشمامسلمانيدكه عمليات انتحاري انجام ميدهيدومسلمانان راشهيد مي كنيدمانندامروزدرچابهار فقط به جرم دوستدار اهل بيت؟؟؟؟؟همين خيرشاهي هاشماراگول مزنند///////////آيامسيحي يايهودي ياسيك ياهندوچنين اعمال وحشيانه اي رامرتكب مي شوندبغيرازشماكافران جنايتكاركه قوم يزيدپليدهستين/////خداوندلعنتتان كندقاتلان بي رحم ومروت كه دستتان اغشته بو خون عزاداران حسيني شد
415 | momen abdullah | | ٠٥:٢٣ - ٢٥ آذر ١٣٨٩ |
جناب مرتضي
اين بيماراني که يزيد زاني را اميرالمومنين مي‌دانند نيز جزء اين 1.5 ميليارد مسلمان هستند؟
عجب جهان اسلامي!!!!
پيروان يزيد و عمر و عائشه دور هم جمع شده اند تا بلکه 1.5 ميليارد مسلمان شوند!!!

الهم العن يزيد زنيم
416 | كتابم قرآن | | ٢٣:٥٧ - ٢٦ آذر ١٣٨٩ |
واللا ما هر چي گفتيم از غيرتش گفتيم
امام علي اهل سنت با امام علي شما تفاوت داره
ما ميگيم امام علي حيدر کرار شير خدا فاتحه خيبر يار رسول الله مشاور سه خليفه امام عاد...ل شهيد راه دين...
حالا شما:
بند انداختن تو گردنش ازش بيعت گرفتن
در خونشو زدن نصفه شب زنشو فرستاد درو باز کنه!
با ميخي که معلوم نيست از کجاي در به اون سرعت در آورده بودن زنشو زخمي کردن
بچش که معلوم نيست چطوري از تو شکم اسمشو محسن گذاشته بودن سقط شد
زنش کشته شد
جرات نداشت به قاتل بگه تو
پس از 23 سال آموزش توحيد از رسول الله به جاي مناجات با خدا رفت تو چاه پنهان شد و با چاه صحبت و درد و دل کرد
خلافتش که به امر خدا و آيه صريح قرآن بود رو ازش گرفتن اما نگفت چرا
و در خطبه شقشقيه اين دنيا و امارت آن را چنين توصيف ميکند:
بدانيد. سوگند به كسى كه دانه را شكافته و جانداران را آفريده ، كه اگر انبوه آن جماعت نمى بود، يا گرد آمدن ياران حجت را بر من تمام نمى كرد و خدا از عالمان پيمان نگرفته بود كه در برابر شكمبارگى ستمكاران و گرسنگى ستمكشان خاموشى نگزينند، افسارش را بر گردنش مى افكندم و رهايش مى كردم و در پايان با آن همان مى كردم كه در آغاز كرده بودم . و مى ديديد كه دنياى شما در نزد من از عطسه ماده بزى هم كم ارج تر است
عجبا... حال که امر خدا به دستش آورده چه ميگويد
آيا واجب خدا تا آي حد ناچيز است.
به مشاوري آنها انتخاب شد نتونست بگه نه
حتي براي خراب و منحرف نشدن دين حاضر نشد جوونشو بده
هر کار کردن گفت به دليل مصلحت سکوت ميکنم
دين رو که با خون شهدا و خون جگر رسول الله آبياري شده بود به امان خدا ول کرد
جالبه در زمانه جنگ با معاويه اين مصلحت وجود نداشت و پايان کار جنگهاي داخليشان شهادت 10000صحابه و تابعين بود.
خوارج احمق در زمان چه کسي پديد آمد؟
به خداوندي خدا اگر 1صحابه در زمان خلفاي گذشته زخم برميداشت عربده هاي مداحان گوش دنيا را کر ميکرد
417 | كتابم قرآن | | ١٢:٠١ - ٢٧ آذر ١٣٨٩ |
در فيس بوك به پله پله تا ملاقات خدا سر بزنيد
418 | شيخ الجنة | | ٠١:٤٨ - ٢٨ آذر ١٣٨٩ |
findhere.aqeedeh.org

يک سايت کاملا متعصب وهابيت

شما بريد همون کتاب منهاج السنه را بخونيد . عجب شيخ الاسلام با ادبي !!!!!!!
ابن تيميه ابن تيميه ابن تيميه ابن تيميه . با خواندن شاهکار ابن تيميه يعني منهاج السنه النبويه به فکر فرو ميرويد که آيا شيخ الاسلام سوادي هم داشت ؟؟؟؟؟؟؟
419 | هادي | | ٠٧:٢٥ - ٢٨ آذر ١٣٨٩ |
دوست عزيز شما فرمودين چند ميليارد سني وجود دارد؟
اگر نمي دوني بدون كه در جهان كم كم سني ها دارن شيعه ميشن . چرا؟
چرا وقتي شيعه ميشن مي كشين؟ عزيزم تعصب بيجاتو بزار زير پات و منطقي صحبت كن.
اسلام از زمان پيامبر(صل الله عليه و آله) تا الان از دست همين افراطي و مذهب نما چوب خورده.....
شما برين با تحقيق ببينيد كدام مذهب حقه من نمي خواهم طرف داري كنم ولي بدان تعصب كاربه دست آدم مي دهد.....
420 | پارسا كماني | | ٢١:٣٢ - ٢٨ آذر ١٣٨٩ |
برادران و خواهران گرامي
سلام عليکم:
آيا ما شيعيان بايد حتما برادران اهل سنت را شيعه کنيم؟ آيا بايد ايشان را به خاطر عمل ديگري قصاص کنيم ؟ آيا اين همه فلش بک زدن و به عقب رفتن به صلاح اسلامست؟
بس است ديگر؟
يک طرف دوست دارد علي و دوستانش را بستايد و طرف ديگر مي گويد تو حق نداري چراکه به خلفا احترام مي گذاري.
چرا ما شيعيان بايد رگ گلويمان را براي اثبات امري که حاصلي ندارد پاره کنيم؟
اين همه سال از اين حرفها گذشته و اين همه افراد بر سر اين موضوعات بحث کرده اند چه نتيجه اي گرفته شد.؟ جز انشقاقِ بيشتر ،حاصلي داشت؟
421 | عبدالله | | ٢١:٤٣ - ٢٩ آذر ١٣٨٩ |
1-أوّل إثباتِ مالكيّتِ أسامي مذكوره براي آنسه، بعد چون و چرا با ديگران.
2-مالكِ يوم الدّين از روي أسامي، قضاوت و إحقاق حقّ نخواهدكرد.
422 | عبدالله | | ١٧:٠٦ - ٠٣ دي ١٣٨٩ |
واقعا حق چيه؟
اگه واقعا خلفا باعث وفات حضرت فاطمه شدند...
پس چرا حضرت علي که براي همه ما مسلمونا عزيزه هيچ کاري نکرد و انتقام نگرفت؟
مگه قاتلاي دختر پيامبر دشمناي خود پيامبر نيستن؟مگه دشمناي پيامبر دشمناي اسلام و حضرت علي نيستن؟
پس چرا حضرت علي انتقام حضرت فاطمه دختر عزيز پيامبرو از مشرکين نگرفت؟
چرا بايد پيامبر دختر حضرت ابوبکر رو به همسري انتخاب کنه؟کسي که شما ميگين حضرت علي ازش متنفر بوده
يا پيامبر نصبت به مردم زمانش اصلا اگاهي نداشته که اين غير ممکنه.! يا حضرت علي از پيامبر مردم زمانشو بهتر ميشناخته که اينم محاله!!
يا اينکه اخونداي شما دروغ ميگن که اين دور از ذهن نيست!!!
راستي برين ببينين رقيه دختر حضرت علي همسر کيه؟
جوابشو پيدا کنين ميفهمين کي راست ميگه و کي دروغ ميگه...!
423 | من حيدري ام سر به سرم نگذاريد | | ١٨:١٩ - ٠٥ دي ١٣٨٩ |
سلام
خطاب به جناب عبدالله
1: خوب ميدونيد حضرت علي از مرگ هراسي نداشت و قدرت مقابله را نيز داشت مگر فرزند ايشان امام حسين (ع) با هفتاد و دو تن در برابر سربازان بي شمار يزيد ايستادگي نكرد؟
اما براي ايستادگي بايد دليل داشت تا كسي نگويد كاري بيهوده بوده است و دليلش اين بود كه معاويه عهدش با امام حسن (ع) را شكسته بود .
پس كسي نميتوانست به امام حسين (ع) بگويد تو چرا با يزيد بيعت نكردي زيرا يزيد از پدرش هم نالايق تر بود .
مطمئناَ اگر امام حسن (ع) به جنگ در برابر معاويه ميپرداخت همه ميگفتند امام در پناه معاويه بوده اما خود نخواسته!
اما حضرت علي (ع) به وصيت پيامبر (ص) عمل كرد و حاصل عمل به وصيت پيامبر (ص) ماندگاري مذهب بر حق تشيع گشت . در ضمن با احدي از قاتلين همسرش صلح نكرد بلكه فقط ساكت نشست تا دين خدا آسيبي نبيند.
سوال دوم:
در آن زمان رسم بوده براي بهتر شدن روابط بين قبايل ازدواج صورت بگيره . ما ميدانيم كه ابوبكر از خانوادهاي بت پرست بوده و در زمان رسول خدا با اسلام مخالفت ميكرده اما زماني كه اسلام در شبه جزيره عربستان قدرت گرفت ابوبكر از همين قدرت اسلام ترسيد و ديد با مسلمان شدنش حتي سمتي هم شايد بگيرد!
او مسلمان شد و در اسلام شخص معروفي شد اما بعد از رحلت رسول الله (ص) به اصرار فراوان عمر خلافت حضرت علي را غصب كرد و بعد از نفريني كه حضرت فاطمه به ابوبكر و عمر كرد عمر را بسيار سرزنش كرد و خيلي گريست.
من نمي دانم شما چه ميخواهيد جواب پيامبر (ص) را بدهيد ؟! شما حرف پيامبر درباره وصي و جانشين را كه چند بار تكرار كردند نشنيده ميگيريد و مانند خود عمر كه گفت پيامبر بيمار است و هذيون ميگويد واكنش نشان ميدهيد.
در مورد رقيه بنت امير المومنين (ع) گروه شبهات پاسخ داده اند.
424 | مجيد م علي | | ١٩:٤٠ - ٠٦ دي ١٣٨٩ |
با سلام اولاً لعنت خداوند بر قاتلين و مسببين قتل و شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله عليه . ثانياً گفتي چرا حضرت علي عليه السلام انتقام نگرفت " صبر كن اخوي " وقت تقسيم بهشتيان و جهنميان انها را به جزاي اعمال ننگينشان ميرساند و اگر انوقت انها را بدرك ميفرستاد اسلام نابود ميشد تفرقه ميافتاد ولي حالا يك فرقه صالح در ميان اين هفتاد و سه فرقه وجود داره ( يك فرقه و نه بيشتر هان ) . وقتيكه حضرت علي عليه السلام ابوبكر و عمر را دروغگو خطاب ميكنند پس يعني مولويهاي شما دروغگويند. مسلم بن حجاج نيشابوري به نقل از خليفه دوم مي‌نويسد : فَلَمَّا تُوُفِّىَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قَالَ أَبُو بَكْرٍ : أَنَا وَلِىُّ رَسول صلي الله عليه وآله مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ . فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ الله عليه وسلم . فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ ُولِ اللَّهِ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم : مَا نُورَثُ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّىَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَوَلِىُّ أَبِى بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِى كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا . پس از وفات رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم ابوبكر گفت : من جانشين رسول خدا صلي عليه وآله‌ هستم ،‌ شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زاده‌ا ت را درخواست كردي و تو اي علي ميراث فاطمه دختر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را ابوبكر گفت : رسول خدا فرموده است : ما چيزي به ارث نمي‌گذاريم ، آن‌چه مي‌ماند صدقه است و شما او را دروغگو ، گناه‌كار ، حيله‌گر و خيانت‌كار معرفي كرديد و حال آن كه خدا مي داند كه ابوبكر راستگو ،‌ دين دار و پيرو حق بود .پس از مرگ ابوبكر ،‌ من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن ، دروغگو حيله گر و گناهكار خوانديد . النيسابوري ، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ) ، صحيح مسلم ، ج 3 ، ص 1378 ، ح 1757 ، كِتَاب الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ، بَاب حُكْمِ الْفَيْء ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي ، ناشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت جواب بهتر از اين . عبد اله برو كمي تحقيق درست حسابي بكن لبيك يا علي
425 | مجيد م علي | | ٢٤:١٢ - ٠٨ دي ١٣٨٩ |
با سلام جناب كتابت منهاج سنه ( ؟؟؟؟؟ ) الحراني كذاب 416. چرا حضرت ابراهيم عليه السلام بدست خودش ميخواست تنها پسرش را حضرت اسماعيل عليه السلام را ذبح كند ؟؟؟؟ . علماي شما اگر اينو فهميدند و باور داشتند انوقت خواهند فهميد كه چرا امام علي عليه السلام و همسرش فاطمه الزهرا سلام الله عليه و فرزندانش ان كردند كه ميبايست بكنند . اگر علماتو درك كردند كه همسر نوح و لوط چرا گمراه بودند انوقت ميتوانستند در مورد ايمان دختر ابي قحافه و ابن صهاك به اسلام نظر درستي بدهند . اگر علماي شما فهميدند كه چرا ال يهود بعد از تاخير در مراجعت حضرت موسي گوساله پرست شدند انوقت هم ميتوانستند در مورد انحراف ابن ابي قحافه و ابن صهاك نظر درستي بدهند . اما اينكه چرا جضرت علي عليه السلام با ابن ابي قحافه و ابن صهاك مقابله نكرد , بهمان دليل كه حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم در حديبيه مقابله كه نكرد بلكه پيمان صلح بست حال انكه حضرت علي عليه السلام با اين جماعت نيمه مسلمان پيمان صلحي كه نكرد هيچ بلكه با انها بيعت هم نكرد , اما ايشان با معاويه ابن هند پرچمدار ملعون كه در كفرش هيچ شكي نيست جنگيد بهمان دليل كه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم با يهوديان در خيبر به جنگ رفت و تعدادي از كساني,"" كه بنوعي به الله سبحان تعالي و نبي و فرستاده خداوند حضرت موسي عليه السلام كه خود حضرت محمد صلي الله عليه و اله هميشه از ايشان بعنوان برادر ياد ميكردند"" را به هلاكت رسانندند البته بدست تواني حضرت عليه عليه السلام در حالي كه اين اولي و دومي شما حتي نتوانسته بودند شمشيرشان را از نيام بيرون بكشند ,... البته هر وقت علماي شما توانستند اين مسائل بالا را شرح صحيح بدهند انوقت بتو جوابهاي صحيح خواهند داد . در اخر بايد بگويم شما انچه كه نشنيديد از بي غيرتي اولي و دومي و ان بحساب اصحاب كه توي زرد بوده اند است لبيك يا علي
426 | مجيد م علي | | ١١:٤٧ - ٠٩ دي ١٣٨٩ |
با سلام جناب مريضي خداوند ان شاء الله شما را اولاً شفا دهد و بعد هدايتان كند . جناب گفته پشه كدام پشه همان پشه اي كه خداي شما بر پشتش ميتواند سوار شود . ببين امام شما منافقين كور دل در مورد خدايتان چه ميگويد بعد بيا مثل بزن . ابن تيمه الحراني در مورد خدايتان ميگويد : «ولو قد شاء لاستقرّ على ظهر بعوضة فاستقلّت به بقدرته ولطف ربوبيّته فكيف على عرش عظيم». اگر خداوند بخواهد با قدرت خويش مى تواند بر پشت يك پشه اى هم قرار گيرد، پس چگونه نتواند بر روى عرش استقرار بيابد. پس دفعه ديگر دقت بكن . لبيك يا علي
427 | منتظر منتقم فاطمه | | ٢٣:٥١ - ١١ دي ١٣٨٩ |
آقاي عبدا... كور
مگه اين همه مقاله تو اين سايت را براي توي كور ننوشتن.
اينها را بخون اينقدر اراجيف سر هم نكن.
تو همين سايت هست بخون فقط بخون...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!شايد تو هم مثل بقيه خودت را به خواب زدي!!!!!!!!!!!!!
اللهم عجل لوليك الفرج
428 | عبدالله | | ٠١:٤٦ - ١٣ دي ١٣٨٩ |
به 422
1-إسلام كوششي براي سلم(صلح و دوستي) است نه پوششي براي إنتقام، لذا حضرت حيدر كرّار هيچگاه از بدر تا صفين، از هيچكس إنتقام نگرفت يعني مردانه و در ميدان مبارزه، براي خدا شمشير ميزد نه نامردانه و از روي هوي؛ ولي ناگفته پيداست كه رفتار دشمنان إسلام با أهل بيت نبوّت، سرشار از حقد و إنتقام گيري بود.
2-البته هستند و ملعونند.
3-دختر كسي را بزوجيّت قبول كردن در كدام دين مساوي با تأييد بي چون وچراي پدر زن است؟!
4-بالاتر و قبل از پيامبر، خودِ خداي سبحان است كه علم أزلي اش را وسيلهء قصاص قبل از إرتكابِ جنايت نكرده است، وإلاّ تو نيز كسانيرا ميشناسي كه أرزش حيات نداشته اند لكن خداي متعال به آنها فرصتِ عمل داده است.
5-جناب مسلم بن عقيل بن ابي‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم برادرزاده حضرت علي عليه السلام، شوهر رقيه دختر حضرت علي عليه السلام است که مادرش کلبيه بود.
جوابش را پيدا كردم: معلّمت به تو دروغ ميگه.
429 | مسيح | | ٢٢:١٠ - ٢٦ دي ١٣٨٩ |
اينقدر حال مي كنم شما مسلمونا افتادين به جون هم. لطفا يه مقدار بيشتر به هم فحش بدين. با تشكر از هر دو گروه
430 | سام | | ١١:٢٦ - ١٧ بهمن ١٣٨٩ |
جرا شما اسم اين مردان اسلام را خراب ميكنيد براي مخفي كردن هويت آنها دروغ سر هم ميكنيد اين دليل است كه آورديد بيشتر شبيه قصه هاي بجه ها بود جرا كه نه حضرت علي نام فرزندان خود را از نام اين سه يار رسول الله(ص) كه خدا از آنها راضي بود بردارند جرا شما واقعيت تاريخ اسلام رو قيجي كاري ميكند حتي به نهج البلاغه هم رحم نكرديد،حرف ميزنيد نه دليل درست مي آوريد و اسناد محكمي داريد كه بيشتر شبيه افسانه ها است نه واقعيت كه فقط ساخته ذهن انسان است، قبول كنيد شما شيعيان از حقيقت ميترسيد...
431 | منتظر منتقم فاطمه | | ١٥:٢٤ - ٢٣ بهمن ١٣٨٩ |
اقاي سام!!!!!!!!!!!!!!
كجايي دير رسيدي!!!!!!!!!!!!!!
تو اين سايت جواب براي تو و امثال تو زياد هست.خوب بخون.
اللهم عجل لوليك الفرج
432 | مسلمان | | ٢٢:٤٨ - ٢٤ بهمن ١٣٨٩ |
اي بدبختها . 1400 سال پيش گذشت. ان اکرمکم عندالله اتقاکم. ببين چقدر خدا رو شناختيم نه حضرت علي و حضرت عمر رو .(حديث قدسي: ياابن آدم اني لک محب ، فبعزتي و جلالي وبحقي عليک کن لي محبا ان وجدتني وجدت کل شئ و ان فقدتني فقدت کل شئ.) جايي ننوشته بود علي يا عمر . بيايد با چشم دل دنبال خدا بگرديم مطمئن باشيد حساب وکتاب علي و عمر رو خدا از خودشون ميگيره.
433 | momen abdullah | | ١٧:٤٧ - ٢٥ بهمن ١٣٨٩ |
جناب نامسلمان
طبق آخرين حکم اشخاصي که شما شريک خدا در تشريع قرار مي دهيد چيزي به نام حديث قدسي وجود ندارد.
پيشنهاد مي شود هرچه سريعتر به بت کده رياض مراجعه فرماييد و پس از سجده در برابر اصنامي که شريک خداوند در قانوگذاري مي دانيد تفهيم شده و بعد به تبليغ شريعت شرک آلود وهابيت بپردازيد.

يا علي
434 | دوستدار حقيقت | | ٠٣:١٧ - ٢٧ بهمن ١٣٨٩ |
با سلام خدمت مديرت سايت وبچه ها.بحث هاي جالبي شد ومن به خوديه خود يکجا سست ميشدم ويکجا نيرو ميگرفتم .اخه بحث سنگينه.من شيعه هستم .از مديرت چندتاا سوال داشتم .ميخواستم ببينم پيامبر چرا صحرا عرفات رو که به مراتب بيشتر از محله غدير خم زائر خانه خدا داشت رو واسه انتخاب حضرت علي انختاب نکردن؟.چرا شفاف بيان نکردن که حضرت علي جانشينشون هستن .از فعلي استفاده کردن که چندين معنا داشته در ان زمان .سواله بعديم اينه که اون جمعيت عظيم غدير خم بعد از3ماه چطوري هيچکدومشون از حق حضرت علي دفاع نکردن؟ويک سوال هم از عمر يهايه سايت دارم .ميخوام ببينم چطور ميشه که ميگن پيامبر امت اسيب پذيراسلامي رو بدونه جانشين ورهبر رها کردن وبه گفته اينان با شورا بايد جانشين انتخاب ميشد .اما چطور ابوبکر اين اجازه رو به خودش داده بوده که عمرو جانشين خود بکند؟اين دوگانگي رو چطوري تفسير ميکنن؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- رسول خدا (ص) تابع خداوند بودند «وما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي» وقتي كه ثابت شده است كه رسول خدا (ص) در غدير خم چنين كردند ، حال ما حكمت آن را بدانيم يا ندانيم ، اين تاثيري در اصل ماجرا ندارد ؛ مثل حكمت بسياري از احكام شرع كه براي ما مجهول است

2- حكمت اين امر ، واضح است ، زيرا رسول خدا (ص) در غدير خم براي امير مومنان از همه حاضرين بيعت گرفتند و اين كار 2 يا 3 روز به حسب روايات به طول انجاميد! بنا بر اين ، نمي‌شد اين كار را در عرفات يا مني انجام داد ، زيرا مردم متفرق مي‌شدند و براي اعمال بعد از عرفات به مني و از مني به مسجد الحرام و مكه مي‌رفتند و بنا بر اين فرصت اين كار نبود

همچنين منافقين با همكاري كفار مكه كه به زور شمشير اسلام آورده بودند مي‌خواستند رسول خدا (ص) و جانشين آن حضرت را در مكه ترور كنند ، و به همين دليل طبق روايات اهل سنت ، رسول خدا (ص) براي خود محافظيني قرار دادند ؛ اما وقتي حضرت از مكه به راه افتادند نظام منافقين به هم خورد و با خود گفتند كه تا مدينه ديگر اين كار صورت نخواهد گرفت ؛ اما در ميان راه وحي نازل شد و نقشه آنان را نقش بر آب كرد

جداي از اين ، اين كار در آخرين جايي كه مردم حضرت را مي‌ديدند صورت گرفت ، كه خاطره‌انگيز‌ترين جا براي همه مردم حاضر مي بود .

3- به كار بردن اين لفظ ، جداي از اينكه در آن زمان تصريح به اولويت بر تمام مردمان كه از لوازم آن خلافت بود (و معني آن در آن زمان اولويت بود) و مردم نيز در آن زمان خلافت فهميدند ، جداي از قرائن واضحي كه در آن زمان وجود داشت ؛ بنا بر اين هيچ اشكالي وجود ندارد

4- سوال آخر شما از ما در آدرس ذيل پاسخ داده شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=5945

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

435 | دوستدار حقيقت | | ١٥:٢٤ - ٢٧ بهمن ١٣٨٩ |
چرا سوال وجوابم رو مطرح نکرديد؟
436 | فرشته | | ٢٢:٥٠ - ٠٩ اسفند ١٣٨٩ |
شما اخوندها بايد افتخار كنيد كه حضرت علي (ع)اسم خلفا را رو اسم بچه هاشان گذاشتند .دومن چرا دروغ ميگيد بي بي فاطمه كي به شهادت رسيدند كه شما دروغگوها تهمت به حضرت علي ميزنيد اي بد ؟؟؟؟؟؟
437 | مجيد م علي | | ١٨:٣٦ - ١١ اسفند ١٣٨٩ |
با سلام
جناب فرشته ( ؟؟؟؟؟؟؟ )
افتخار ما به حضرت علي عليه السلام بار اينه كه او اولين مسلمان بود , يار و برادر حضرت محمد صلي الله بود , همسر فاطمه السلام عليها بود , پدر بزرگواراني بمانند امام حسن و امام جسين عليهما السلام بود پدر حضرت زينب سلام الله عليها بود, امير المومنين بود امام امت اسلامي بود مولي المتقيان بود , مولد كعبه بود فاتح خيبر بود ..............................................................................................................................
......................................... ......................................................................................... خليفه خدا بود
از همه اينه بگذريم افتخار ما به حضرت علي عليه السلام اين بود كه علي بود و در اخر اينكه ابوبكر و عمر را دروغگو و خائن ميدانست اين براي ما باعث افتخار است كه .....

لبيك يا علي
438 | momen abdullah | | ٢١:١٧ - ١١ اسفند ١٣٨٩ |
فرشته خانم
مگر کساني که حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) را به شهادت رساندند از قتل دخت گرامي ايشان نيز ابايي داشتند؟
همان باند مخوف چهار نفره، عمر-عائشه-ابوبکر-حفضه، که حضرت خير البشر را شهيد کردند فرزند ايشان خانم فاطمه الزهرا (سلام الله عليها) را نيز شهيد کردند.
راستي فرشته خانم
ابوبکر حافظ قرآن بود؟ هيچ تاکنون از خود پرسيده‌اي که چگونه ممکن است کسي که حافظ قرآن کريم نبوده جانشين صاحب قلبي شود که قرآن بر آن نازل شده؟
آيا ممکن است که حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله عليها) شاهد چنين جنايتي باشند و اعتراض نکنند؟
آيا شما منکر اعتراض ايشان به ابوبکر هستيد؟

يا علي
439 | محمد امين | | ١٩:٣٤ - ١٣ اسفند ١٣٨٩ |
سلام. چرا همه ي پيام هام تاييد نميشه؟ از ضعفتونه؟؟؟ شما آيه 6 سوره مايده(فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ) را اينگونه معنا مي کنيد:{ صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پيشين [هر دو پا] مسح كنيد} آيا اينگونه معني کردن صحيح است؟؟؟ خداوند دانا در اين سوره ترتيب وضو را بيان کرده يعني اول صورت بعد دستها تا آرنج و بعد مسح سر و در آخر شستن پاها. اگر شستن پا را بعد از {ايديکم الي المرافق=دستها تا آرنج} آورده ميشد ويا هرجاي ديگر ترتيب وضو درست نميشد/ به همين خاطر خداوند براي اينکه ترتيب وضو به هم نخورد {ارجلکم الي الکعبين=پاهايتان تا دو برآمدگي پا} را در پايان آورده است پـــــــس ميتوان گفت: ارجلکم الي الکعبين به فعل {فاغسلوا=بشوييد} ارتباط دارد. شايد بگوييد وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ... اينطور معني ميشود: و مسح کنيد سرتان و پاهايتان را.../ اگر اينطور معني کرديد من شما را سرزنش نمي کنم چون سخت ترين و در نهايت کاملترين زبان، زبان عربي است. پس نمي توان با اندوخته ي کم ترجمه ي عربي به تر جمه قرآن پرداخت. خوب آيه را اينگونه ترجمه کرديد(ترجمه ي افراد ناشي و يا ترجمه ي يک شيعه ي متعصب غير ناشي): صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پيشين [هر دو پا] مسح كنيد. خــــــــوب اين آيه را هم مثل آيه ي قبل ترجمه مي کنيد؟؟؟؟؟ توبه 3 (أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ) {بري: بيزار بودن يا متعهد نبودن} اگر در ترجمه ي اين آيه مثل ترجمه ي آيه ي وضو عمل کنيد ترجمه اينگونه خواهد شد: {(که خداوند بيزار است از مشرکان و رسولش)} ولـــي اين آيه را چه شيعيان و چه اهل تسنن اينگونه معنا نمي کنند بلکه کلمه ي {رسوله} را فاعل {بري} ميدانند يعني خدا و رسولش از مشرکان بيزار{بري} هستند. پس با اين حال سوره ي 6 مايده اينگونه معني خواهد شد: پس بشوييد صورتتان و دستهايتان را تا آرنج و مسح کنيد(در مسح کردن حد و حدودي در هيج جاي قرآن تعيين نشده) سرتان را و بشوييد (پاهايتان را تا دو برآمدگي آن*) *طبق توضيحات و قواعد: پاهايتان به فعل فاغسلوا ارتباط دارد {{{{{هيچ وقت ضعفتان را نشان ندهيــــــــــــــــد}}}} اين هم از تعصب شما که چون نمي توانيد اين آيه(6 مايده) را تحريف کنيد معناي آيه 6 سوره ي مايده را تحريف ميکنيد. (آرى آن قرآنى ارجمند است/ كه در لوحى محفوظ است) البروج22-21 اگر پيرو علي هستيد همه ي پيامهايم را تاييد کنيد!!!!!!!!!!!!!!!! پيروان خليفه ي من حضرت علي تاييد شود/

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- شما اگر واقعا پاسخ مي‌خواستيد ايميل واقعي خود را براي ما ارسال مي كرديد !
2- گفته‌ايد «اگر شستن پا را بعد از {ايديکم الي المرافق=دستها تا آرنج} آورده ميشد ويا هرجاي ديگر ترتيب وضو درست نميشد/ به همين خاطر خداوند براي اينکه ترتيب وضو به هم نخورد {ارجلکم الي الکعبين=پاهايتان تا دو برآمدگي پا} را در پايان آورده است»
خداوند نمي‌توانست بگويد : دستها را تا آرنج بشوييد ، سر را مسح كنيد و سپس پا را نيز بشوييد؟؟!!!!
اين چه دليلي است كه مي‌آوريد ؟! آيه قرآن واضح است ، طبق ترجمه شما «بشوئيد صورت را و دست را تا آرنج و مسح بكشيد سر را ، و پارا (يعني بشوييد پارا)!!!!
به آيه «ان الله بريء من المشركين ورسوله» استدلال كرده‌ايد كه دقيقا نظر شيعه را ثابت مي‌كند !
شيعه مي‌گويد ممكن است كلمه «ارجل» به كلمه «رئوس» عطف شده باشد ، ولي اعراب آن فرق كند ، و شاهد را همين آيه «ان اللهَ بريء من المشركين ورسولُه» بيان مي‌كنند ! ما نيز اين آيه را درست معني مي‌كنيم !
اما اين آيه چطور مورد استدلال شما است ؟ آيا در اين آيه بين دو جمله فاصله شده است ؟
آيه مورد اشاره شما«بشوئيد صورت را و دست را تا آرنج و مسح بكشيد سر را ، و پارا !
بين كلمه پا و دست ، طبق ترجمه شما، فعل «امسحوا» فاصله شده است ! و اين از جهت ادبي صحيح نيست ! اما آيا در آيه «ان الله بريء» مانعي از عطف وجود دارد ؟!
بهتر است به جاي اينكه به سخنان غلط علماي خود توجه كنيد ، كمي ادبيات عرب بياموزيد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

440 | منتظر منتقم فاطمه | | ١٤:٢٣ - ١٤ اسفند ١٣٨٩ |
سلام به شيعيان علي عليه السلام.
به فرشته ي کور!!!!!!تو هم مثل بقيه,سني کور و متعصبي بيش نيستي!!!!!!!!!
اين همه دليل وسند براي شهادت بي بي فاطمه س وجود داره و تو اين سايت هست!!!!!!!
دو باره اين سني کور و متعصب مياد ميگه حضرت فاطمه به شهادت نرسيده!!!!
تو هم مثل بقيه خودت را به خواب زدي در نتيجه:خودت نميخواي بيدار بشي.از اين همه تعصب بيجا به کجا رسيدي؟؟؟؟
بسه ديگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به قول رهبر شيعيان جهان سيد علي خامنه اي (بصيرت)داشته باشيد.
اللهم عجل لوليک الفرج
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18] [19] [20] [21] [22] [23] [24]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب