2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
نحوه اسلام آوردن عمر بن خطاب در منابع اهل تسنن چگونه آمده است ؟
کد مطلب: ٥١٣٤ تاریخ انتشار: ٢١ آذر ١٣٨٨ تعداد بازدید: 128551
پرسش و پاسخ » اهل سنت
نحوه اسلام آوردن عمر بن خطاب در منابع اهل تسنن چگونه آمده است ؟

سؤال كننده : محمد علي رزمي

پاسخ :

زماني كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در مكه مبعوث شده و دين اسلام را در ميان مردم به صورت علني اعلام فرمود ، با مخالفت قريش و به ويژه سران آن ها روبرو شدند . از آن جاي كه سران قريش قدرت گرفتن دين اسلام را با منافع خود در تضاد مي ديدند ، در برابر رشد روز افزون دين مبين اسلام وحشت كرده و جنگ همه جانبه اي را آغاز كردند ؛ تا جايي كه هر كسي را كه مسلمان مي شد ؛ به ويژه اگر از بردگان و كنيزان بود ، به شدت مورد آزار و اذيت قرارمي دادند تا از دين اسلام دست بكشند .

نمونه بارز آن كشته شدن ياسر و همسرش سميه ، پدر و مادر عمار بود كه تحت شكنجه مشركان قريش به شهادت رسيدند.

ايمان آوردن عمر ، از ديدگاه اهل تسنن :

عمر بن الخطاب نيز كه از سران قريش به شمار مي آمد ، طبق شهادت بزرگان اهل سنت ، از كساني بود كه در برابر دين اسلام و پيامبر گرانقدر اسلام مقاومت شديدي مي كرد و هر كسي را كه مسلمان مي شد آزار و شكنجه قرار مي داد ؛ تا آن جا كه بسياري از مشركين از ترس وي اسلام نمي آوردند و يا اسلام خود را مخفي مي كردند و اگر اسلام آنان علني مي شد توسط عمر بن خطاب شكنجه مي شد . ما در اين جا فقط به دو مورد اكتفا مي كنيم .

اذيت و آزار مسلمانان توسط عمر :

ذهبي در تاريخ الإسلام و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت نوشته اند :

عن عبد العزيز بن عبد الله بن عامر بن ربيعة عن أمه ليلي قالت : كان عمر من أشد الناس علينا في إسلامنا فلما تهيأنا للخروج إلي الحبشة جاءني عمر وأنا علي بعير نريد أن نتوجه فقال : إلي أين يا أم عبد الله ؟ فقلت : قد آذيتمونا في ديننا فنذهب في أرض الله حيث لا نؤذي في عبادة الله فقال : صحبكم الله ثم ذهب فجاء زوجي عامر بن ربيعة فأخبرته بما رأيت من رقة عمر بن الخطاب فقال : ترجين أن يسلم ؟ قلت : نعم قال : فوالله لا يسلم حتي يسلم حمار الخطاب . يعني من شدته علي المسلمين .

عبد الله بن عامر بن ربيعه از مادرش ليلي نقل مي كند كه گفت : عمر از سختگير ترين مردمان در مورد اسلام آوردن ما بود ( مانع ما مي شد ) ؛ وقتي كه خواستيم به حبشه برويم عمر به نزد من آمد در حاليكه من بر شتري بودم و مي خواستم كه به راه بيفتم ؛ پس گفت : اي أم عبد الله به كجا مي روي ؟ پاسخ دادم : شما ما را به خاطر دينمان آزار داديد ؛ پس در زمين خدا به جايي مي رويم كه به خاطر بندگي خدا آزار نشويم ! پس گفت : خدا همراه شما باشد ؛ پس شوهرم عامر بن ربيعة به نزد من آمد و او را از آنچه كه ديده بودم يعني آرام شدن عمر ، با خبر كردم ؛ پس او به من گفت : آيا اميد داري كه اسلام بياورد ؟ پاسخ دادم : آري ؛ گفت : قسم به خدا او اسلام نمي آورد تا اينكه الاغ خطاب هم اسلام آورد ( يعني حتي اگر الاغ هم اسلام بياورد او اسلام نمي آورد ) از بس كه بر مسلمانان سخت گير بود .

تاريخ الإسلام ، ذهبي ، ج1 ، ص181 و الكامل في التاريخ ، ج2 ، ص 84 و البداية والنهاية ، ابن كثير ، ج 3 ، ص 100 و المستدرك ، الحاكم النيسابوري ، ج 4 ، ص 58 - 59 و السيرة النبوية ، ابن كثير ، ج 2 ، ص 32 - 33 و سيرة النبي (ص ) ، ابن هشام الحميري ، ج 1 ، ص 229 و ... .

نحوه اسلام آوردن عمر :

بسياري از علماي اهل سنت و از جمله ذهبي در تاريخ الاسلام ، محمد بن سعد در الطبقات الكبري و ابن عساكر در تاريخ دمشق ، اسلام آوردن عمر را اين گونه نقل كرده اند :

عن أنس بن مالك قال : خرج عمر رضي الله عنه متقلدا السيف فلقيه رجل من بني زهرة فقال له : أين تعمد يا عمر ؟ قال : أريد أن أقتل محمدا !

قال : وكيف تأمن في بني هاشم وبني زهرة وقد قتلت محمدا ؟

فقال : ما أراك إلا قد صبأت . قال : أفلا أدلك علي العجب إن ختنك وأختك قد صبآ وتركا دينك .

فمشي عمر فأتاهما وعندهما خباب فلما سمع بحس عمر تواري في البيت فدخل فقال : ما هذه الهينمة ؟ وكانوا يقرءون طه قالا : ما عدا حديثا تحدثناه بيننا قال : فلعلكما قد صبأتما ؟ فقال له ختنه : يا عمر إن كان الحق في غير دينك ؟ فوثب عليه فوطئه وطئا شديدا فجاءت أخته لتدفعه عن زوجها فنفحها نفحة بيده فدمي وجهها فقالت وهي غضبي : وإن كان الحق في غير دينك إني أشهد أن لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله .

فقال عمر : أعطوني الكتاب الذي هو عندكم فأقراه وكان عمر يقرأ الكتاب فقالت أخته : إنك رجس وإنه لا يمسه إلا المطهرون فقم فاغتسل أو توضأ فقام فتوضأ ثم أخذ الكتاب فقرأ ( طه ) حتي انتهي إلي : * ( إنني أنا الله لا إله إلا أنا فاعبدني وأقم الصلاة لذكري ) *

فقال عمر : دلوني علي محمد فلما سمع خباب قول عمر خرج فقال : أبشر يا عمر فإني أرجو أن تكون دعوة رسول الله صلي الله عليه وسلم لك ليلة الخميس : اللهم أعز الإسلام بعمر بن الخطاب أو بعمرو بن هشام . وكان رسول الله صلي الله عليه وسلم في أصل الدار التي في أصل الصفا .

فانطلق عمر حتي أتي الدار وعلي بابها حمزة وطلحة وناس فقال حمزة : هذا عمر إن يرد الله به خيرا يسلم وإن يرد غير ذلك يكن قتله علينا هينا قال : والنبي صلي الله عليه وسلم داخل يوحي إليه فخرج حتي أتي عمر فأخذ بمجامع ثوبه وحمائل السيف فقال : ما أنت بمنته يا عمر حتي ينزل الله بك من الخزي والنكال ما أنزل بالوليد بن المغيرة ؟ فهذا عمر اللهم أعز الإسلام بعمر فقال عمر : أشهد أن لا إله إلا الله وأنك عبد الله ورسوله .

تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 1 ، ص 174 - 175 و تاريخ المدينة ، ابن شبة النميري ، ج 2 ، ص 657 - 659 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج 44 ، ص 34 - 35 و الطبقات الكبري ، محمد بن سعد ، ج 3 ، ص 267 - 269 و... .

از انس بن مالك روايت شده است كه عمر در حاليكه شمشير به همراه داشت از خانه بيرون شد ؛ پس شخصي از بني زهره او را ديد وگفت : اي عمر ، قصد كجا داري؟

پاسخ داد : مي خواهم محمد را بكشم !!

گفت : اگر محمد را بكشي ، چگونه از بني هاشم وبني زهره در امان خواهي بود ؟

عمر پاسخ داد : به گمانم كه تو نيز دست از دين خود برداشته اي ( و مسلمان شده اي )

آن شخص گفت : آيا مي خواهي تو را بر چيزي شگفت ، راهنمايي كنم ؟ داماد تو و خواهرت نيز از دين خويش بيرون شده اند !!!

پس عمر به راه افتاده و به نزد ايشان رفت ؛ خباب نيز در آنجا بود و وقتي كه آمدن عمر را احساس كرد در خانه پنهان شد ؛ عمر گفت : اين سر و صداها چيست ؟ - ايشان سوره طاها را تلاوت مي كردند - پاسخ دادند : چيزي جز سخناني كه به هم مي گفتيم نبود ؛ عمر گفت : و شايد شما از دين بيرون شديد ؟

داماد عمر به او پاسخ داد : اي عمر ؛ اگر حق در غير دين تو باشد چه خواهي كرد ؟

عمر بر او جهيده و او را لگد كوب نمود ، پس خواهرش هم آمد تا از شوهرش دفاع كند اما عمر چنان با دست بر صورت او كوبيد كه صورت او خونين شد ؛ پس خواهرش در حال عصبانيت گفت : اگر حق در غير دين تو باشد پس من شهادت مي دهم كه خدايي جز خداي يگانه نيست و محمد بنده و فرستاده اوست .

پس عمر گفت : كتابي را كه در نزد شماست به من بدهيد - عمر خواندن مي دانست - پس خواهرش به او گفت : تو كثيف هستي و غير از پاكيزگان نبايد اين كتاب را لمس كنند ؛ برخيز و غسل بنما يا وضو بگير ؛ پس او وضو گرفت و كتاب را گرفته و خواند : طه ؛ تا به اين جا رسيد كه « انني انا الله لا اله الا انا فاعبدني وأقم الصلاة لذكري »

عمر گفت : من را به نزد محمد ببريد ؛ وقتي كه خباب كلام عمر را شنيد گفت : بشارت بادت اي عمر ؛ اميدوارم كه دعاي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در شب پنجشنبه كه گفتند : « خدايا اسلام را به وسيله عمر بن خطاب يا عمرو بن هشام عزيز بنما » در مورد تو مستجاب شده باشد ؛ و در اين هنگام رسول خدا در خانه خويش در پاي كوه صفا بودند .

پس عمر به راه افتاده و به در خانه رسول خدا رفت ؛ و حمزه و طلحه و عده اي نيز درب خانه حضرت بودند ؛ پس حمزه گفت : اين شخص عمر است كه اگر خدا در مورد او خير مقدر كرده باشد مسلمان مي شود ؛ و اگر غير اين را اراده كرده باشد كشتن او براي ما آسان است ؛ رسول خدا نيز در خانه بودند در حاليكه به ايشان وحي صورت مي گرفت ؛ پس از خانه بيرون آمدند و به كنار عمر رسيدند ، پس او دست به كمر بند و محل بستن شمشير برد ؛ پس حضرت فرمودند : اي عمر نمي خواهي بس كني ؟ تا اينكه خداوند همان ذلتي را كه بر وليد بن مغيره وارد كرد ، بر تو نيز فرود آورد ؟ اين شخص عمر است ، خدايا اسلام را با عمر عزيز بنما !!! پس عمر گفت : شهادت مي دهم كه خدايي جز خداي يگانه نيست و اينكه تو بنده و فرستاده خدايي .

عمر، با تضمين عاص بن وائل، اسلام را پذيرفت:

برخي ادعا مي كنند كه قبل از اسلام آوردن عمر، كسي جرأت نمي كرد در خانه كعبه علني نماز بخواند و مسلمانان مخفيانه به عبادت مي پرداختند، با اسلام آ وردن عمر مسلمانان شجاع شدند و ...

اين مسأله با روايتي كه در صحيح ترين كتاب اهل سنت بعد از قرآن نقل شده است، كاملا در تعارض است ؛ بلكه به شدت از مسلمان شدن مي ترسيد و از ترس اين كه توسط مشركان كشته نشود، در خانه خود مخفي شده بود؛ اما با تضميني كه عاص بن وائل به او داد، علنا اسلام را پذيرفت . محمد بن اسماعيل بخاري در صحيح خود مي نويسد:

حدثنا يحيي بن سُلَيْمَانَ قال حدثني بن وَهْبٍ قال حدثني عُمَرُ بن مُحَمَّدٍ قال فَأَخْبَرَنِي جَدِّي زَيْدُ بن عبد اللَّهِ بن عُمَرَ عن أبيه قال بَيْنَمَا هو في الدَّارِ خَائِفًا إِذْ جَاءَهُ الْعَاصِ بن وَائِلٍ السَّهْمِيُّ أبو عَمْرٍو عليه حُلَّةُ حِبَرَةٍ وَقَمِيصٌ مَكْفُوفٌ بِحَرِيرٍ وهو من بَنِي سَهْمٍ وَهُمْ حُلَفَاؤُنَا في الْجَاهِلِيَّةِ فقال له ما بَالُكَ قال زَعَمَ قَوْمُكَ أَنَّهُمْ سيقتلونني إن أَسْلَمْتُ قال لَا سَبِيلَ إِلَيْكَ بَعْدَ أَنْ قَالَهَا أَمِنْتُ فَخَرَجَ الْعَاصِ فَلَقِيَ الناس قد سأل بِهِمْ الْوَادِي فقال أَيْنَ تُرِيدُونَ فَقَالُوا نُرِيدُ هذا بن الْخَطَّابِ الذي صبأ قال لَا سَبِيلَ إليه فَكَرَّ الناس .

عبد اللّه بن عمر مي گويد: عمر ، در حالي كه ترسيده بود، در خانه مانده بود كه عاص بن وائل آمد و به او گفت: تو را چه مي شود؟ گفت: قوم تو مي گويند كه اگر اسلام بياورم مرا مي كشند. گفت: بعد از آنكه من تو را امان دادم كسي با تو كاري ندارد. عاص خارج شد مردم را ديد كه به سوئي مي روند گفت: كجا مي رويد؟ گفتند: اين پسر خطاب را كه اسلام آورده مي جوئيم گفت: كاري به او نداشته باشيد؛ پس مردم بازگشتند.

البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1403، ح3651، بَاب إِسْلَامُ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ رضي الله عنه ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

عاص بن وائل، همان كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله را مسخره مي كرد كه خداوند در باره او اين آيه را نازل كرد:

إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئينَ. الحجر/95.

ما شرّ استهزاكنندگان را از تو دفع خواهيم كرد.

او همان كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله را «ابتر» ناميد و خداوند در جواب او كوثر را به پيامبرش مرحمت فرمود و خود او را «ابتر» لقب داد:

إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَر. فَصَلّ ِ لِرَبِّكَ وَ انحَْرْ. إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتر.

آيا اگر واقعا، عمر آن قدر شجاع و دلاور بود كه اسلام آوردن او ضربه بزرگي به مشركان به شمار مي رفت و اسلام با ايمان آوردن او عزيز مي شد، چرا عاص بن وائل كه از سرسخت ترين دشمنان اسلام بود به او امان داد و مردم را از كشتن او منصرف كرد؟

يا اين مطالبي كه اهل سنت در باره اسلام آوردن عمر نقل مي كنند افسانه است، يا عاص بن وائل از اين كار هدفي داشته و عمر را به خاطر مسائل ديگر به اسلام آوردن تشويق كرده است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
441 | من | | ١٢:٢٧ - ١٧ شهریور ١٣٩٢ |
واقعآخيلي بيسوادين اقاوخانم شيعه کجاي قران امده که خداوند علي را براي امامت برگزيده چرا به خلفا توهين ميکني لعنت خدا برتو واخوندت باد که اين چنين تورافريب داده هرکدام ازشما براي من ايه اي بياورد که دران ازامامت علي نوشته باشد من شيعه ميشم

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ در اين مورد به مقاله «آيا در قرآن آيه‌اي در خصوص امامت امامان بعد از پيامبر آمده است؟» مراجعه نماييد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
442 | مجيد م علي | | ١٧:٢٥ - ١٨ شهریور ١٣٩٢ |
الله اکبر
با سلام
جناب{{من }} شيعه شدن لياقت ميخواد از متنت معلوم شد که تو و امثال تو لياقت شيعه شدن را ندارند ..
در ثاني انگار اسم خلفاي سقيفه بوضوح در قران کريم امده که تو اين سوال را ميکني ....
اما براي اونهائي که نماز ميخوانند بدانند که هر وقت ميگويند : اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ ... صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ ( يعني صراط امير المومنين امام المتقين ) و هرقت ميگويند ... غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ يعني صراط ابوبکر و عمر ...
لبيک يا صديق الاکبر علي ابن ابي طالب
لبيک يا فاروغ الاعظم علي ابن ابي طالب
لبيک يا ذوالنورين علي ابن ابي طالب
لبيک يا علي
443 | bisetareh | | ١٣:١٤ - ١٩ شهریور ١٣٩٢ |
من بيسواد الهي با همون خلفاي غاصبت محشور شوي آقا برو توي کتابي که بش خواهر قرآن ميگيد ببين نوشته باسند معتبر خليفه دوم زنا زاده ابنه بود که با آب مردان خودش را درمان ميکرد آيا اين فرد لياقت خليفه شدن دارد حالا زنا زادگيش تقصير خودش نبوده اين که گفته از دوران جاهليت همين در من مانده که فرقي ندارد مفعول شوم يا فاعل چي در ضمن يک آيه بيار که عمر وابوبکر لياقت جانشيني پيامبر را دارند آيه هاي زيادي در شان حضرت علي آمده همين بس که سر نماز انگشتري بخشيد«اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّه‏ُ وَرَسُولُهُ وَالَّذينَ ءامَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلوةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَهُمْ راكِعُونَ»؛1 «همانا رهبر و سرپرست شما خداست و رسول او و كساني كه ايمان آورده‏اند؛ آنان كه نماز اقامه مي‏كنند و در حال ركوع زكات مي‏پردازند
آيه ولايت مائده55-آيه مباهله-آيه تطهير-آيه مودت-آيه قل کفي بالله شهيدا بيني و بينکم و من عنده علم الکتاب-آيه افمن کان علي بينة من ربه و يتلوه شاهد منه...-و... درشان علي بن ابيطالب است
البته کتمان نميکنم درباره خلفا آيه نازل نشده برخي ازآنها:غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّين‏ (فاتحه/7) ابن ابي عمير از ابن اذينه از امام صادق عليه السلام نقل ميکند که آن حضرت در مورد آيه شريفه فرمودند: "المغضوب عليهم" ناصبيان و "ضالين" شک کنندگاني هستند که معرفت به امام عليه السلام ندارند (و در گمراهي و ضلالت افتاده اندوَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُون‏ (بقره/8 و 9)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُون‏ (بقره/8 و 9)
يعني: در ميان مردم کسانى هستند که مى گويند به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده ايم در حالى که ايمان ندارند. مى ‏خواهند خدا و مؤمنان را فريب بدهند (ولى) جز خودشان را فريب نمى ‏دهند (اما) نمى ‏فهمند.
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما کانُوا يَکْذِبُون‏
يعني: در دلهاى آنها يک نوع بيمارى و مرض است، خداوند بر بيمارى آنها مى‏ افزايد و عذاب دردناکى به خاطر دروغهايى که مى ‏گويند در انتظار آنهاست. (بقره/10)
و...
444 | محمد همتي | United States - Cheyenne | ١٢:١٤ - ٢٦ شهریور ١٣٩٢ |
ياعلي ياعلي ياعلي يافاطمه يافاطمه يافاطمه...
445 | محمد همتي | United States - Cheyenne | ١٢:٢٠ - ٢٦ شهریور ١٣٩٢ |
اگرعمرلعنت الاه عليه برحق بودچرابچه ها ونوادگان اوبه امامت نرسيدندوفرزندان ونوادگان بزرگوارحضرت علي (ع)به امامت رسيدند؟
446 | بنده خدا | | ١٧:٥٨ - ٢٦ شهریور ١٣٩٢ |
خيلي جالبه كه بعد از 1400 سال افرادي از شيعه و سني و ديگر مسلك ها هنوز بر سر لحاف ملا دعوا مي كنند در صورتي كه آنچرا كه آن بزرگان شيعه و سني و ديگر مسلك ها به آ، اعتقاد داشته را نمي فهمند. " منظور تويي كعبه وبت خانه بهانه " در خانه اگر كس است . يك حرف بس است.
447 | bisetareh | | ١٨:١٣ - ٢٧ شهریور ١٣٩٢ |
بنده خدا، خشت اول گر نهد معمار کج تا ثريا ميرود ديوار کج
بحث شيعه وسني راه رسيدن به خداست بي ولايت علي بن ابيطالب خداپرستي مقبول خدا نيست اساس اسلام واقعي براي رسيدن به خدا اعتقاد به قبول داشتن حضرت محمد وعلي ع و رد سه خليفه غاصب است
448 | محمد | Iran - Tehran | ١٧:٢٣ - ٢٨ شهریور ١٣٩٢ |
جناب "من"پاسخ دوستان روشنيدي؟ حالا اين روهم بشنوکه خداوند توي قرآن فرمود:"وليٍ شمافقط خداورسول اوست وکساني که ايمان اورده اند همان کساني که نمازبرپاميدارند ودرحال رکوع زکات ميدهند."نظر علماي شيعه و سني براينه که منظور از" کساني که ايمان اورده اند همان کساني که نمازبرپاميدارند ودرحال رکوع زکات ميدهند"حضرت علي(ع)است.اين يکي ازدلايل قرآنيه .حالا شيعه ميشي؟يافقط خواستيد بازي دربياريد.به خدا قسم توي اون دنيا دربرابرخداو رسول خدابايد پاسخگوباشيد که حرف حق روشنيديد(حديث غدير-حديث جابر-حديث منزله و...)وبازهم بهونه آورديد و عمل نکرديد.براي مدتي تعصبات روکنار بذار وخووووووب فکروتحقيق کن.همين سايت کافيه.درضمن کسي تهمت نزد اينها توي منابع اهل سنت اومده.
449 | زضا سلطاني | | ١٥:٣٥ - ٢٩ شهریور ١٣٩٢ |
بسم الله الرحمن الرحيم
دوستان شيعه، اين جمله روايت رو دقت کرديد؟
فجاءت أخته لتدفعه عن زوجها فنفحها نفحة بيده فدمي وجهها (پس خواهرش هم آمد تا از شوهرش دفاع کند، اما عمر چنان با دست بر صورت او کوبيد که صورت او خونين شد)
زهرا جان، اي مادر تمام شيعيان، درسته که انتقام سيلي با تاخير افتاد، ولي دست علوي فرزند بزرگوارتون، امام زمان، حضرت حجه بن الحسن العسگري، اباصالح المهدي عليه السلام اين انتقام رو به زودي خواهد گرفت.
450 | رضا | Iran - Mashhad | ١٥:٥٩ - ٢٩ شهریور ١٣٩٢ |
جناب "من" شما از قرآن آيه مي خواي؟؟؟
و گفتي "هرکدام ازشما براي من ايه اي بياورد که دران ازامامت علي نوشته باشد من شيعه ميشم "
باشه من آيه ميارم از قرآن در مورد خلافت حضرت علي عليه السلام . فقط يه شرط داره. يکي از سوالات من رو جواب بدي. همين.
1-شما از قران يک ايه بيار در مورد خلافت جناب ابوبکر، عمر و عثمان
2-شما از قران يک ايه بيار در مورد تعداد رکعات نماز هاي يوميه
3-شما از قران يک ايه بيار در مورد شيوه اذان گفتن
4- شما از قران يک ايه بيار در مورد تحريف شدن قران (در صحيح بخاري آمده است که جناب عايشه گفت يک بز برگهايي از قران زير لحافم را خورد و ....)
5-شما از قران يک ايه بيار در مورد اينکه فقط بايد قران رو اطاعت کرد؟ در حالي که آيه کريمه 59 سوره نساء مي گويد طيعوالله و اطيعوالرسول و اولي الامر منکم...
هر وقت جواب يکي از اين سوالات رو دادي من واست آيه ميارم در مورد خلافت بحق اميرالمومنين علي بن ابي طالب عليهم السلام.
451 | پيمان باقري | | ١٠:٠٨ - ٣١ شهریور ١٣٩٢ |
من شيعه ام...ولي از کي اين شبهات پيش اومده؟دوست داشتن خانواده پيامبر و اعتقاد به اونها اشتباهه؟يا دوست داشتن اصحاب پيامبر و دنباله رو اونها بودن اشتباهه؟ بحث هاي باطل و و غير معقول شما برنامه ريزي از سمت کفاره! بخودتون بيايد.گفته اسلام حق! از جدال دست بکشيد.

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ خداوند در قرآن رسول خود را براي ما اسوه معرفي نموده است و مي فرمايد: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً ؛ قطعاً براى شما در [اقتدا به‏] رسول خدا سرمشقى نيكوست: براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى ‏كند.» (احزاب/21)

رسول گرامي اسلام هم در روزهاي واپسين عمر شريف خود دو محور را براي مسلمانان مشخص كرده و فرمود از اين دو جدا نشويد «ألا أَيُّهَا الناس فَإِنَّمَا أنا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَ رسول رَبِّي فَأُجِيبَ وأنا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فيه الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ فَحَثَّ على كِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فيه ثُمَّ قال وَأَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ في أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ في أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ في أَهْلِ بَيْتِي فقال له حُصَيْنٌ وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ يا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ من أَهْلِ بَيْتِهِ قال نِسَاؤُهُ من أَهْلِ بَيْتِهِ وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ من حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ قال وَمَنْ هُمْ قال هُمْ آلُ عَلِيٍّ وَآلُ عَقِيلٍ وَآلُ جَعْفَرٍ وَآلُ عَبَّاسٍ قال كُلُّ هَؤُلَاءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ قال نعم.؛ اي مردم من هم بشرم و به زودي فرستاده خداي نزد من مي‏آيد و دعوت او را اجابت مي‏کنم. من بين شما دو چيز گرانبها از خود بر جاي مي‏گذارم. نخستين آنها کتاب خداست که در آن هدايت و نور است. کتاب خدا را محکم در دست بگيريد و آن را رها نکنيد ـ پس درباره قرآن سفارش بسيار نمود و بدان تشويق و ترغيب فرمود ـ سپس فرمود: اهل بيت من. درباره اهل بيت من همواره خداي را به ياد داشته باشيد (اين جمله را سه بار فرمود) حصين از زيد پرسيد: اهل بيت او چه کساني هستند؟ مگر زنان او اهل بيت او نيستند؟ ـ گفت: زنان او اهل خانه او بودند اما اهل بيت رسول الله (ص) کساني هستند که بعد از او صدقه برايشان حرام است ـ حصين گفت: آنان چه کساني هستند؟ ـ گفت: آل علي و آل عقيل و آل جعفر و آل عباس. حصين گفت: آيا صدقه بر همه ايشان حرام است؟ ـ گفت: آري. مسلم به سند ديگري از زيد بن ارقم روايت کرده است که از او پرسيدند: آيا زنان پيغمبر هم اهل بيت او هستند؟ ـ گفت نه ـ به خدا قسم ـ زن تا مدتي از زمان با مرد است. بعد او را طلاق مي‏دهد و نزد پدر و مادر خود بر مي‏گردد. اهل بيت او اصل و جماعت او هستند که صدقه بر ايشان حرام است.»

(مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري، الوفاة: 261 ، صحيح مسلم ج 4 ص 1873 دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي)

براي زنان و اصحاب رسول الله صلي الله عليه و آله هيچ ضمانت رفتاري وجود ندارد فقط معصومين اند كه مي توانند اسوه باشند و عمل آنها حجت است و بس.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
452 | محمد | Iran - Tehran | ١٨:٥٠ - ١٦ مهر ١٣٩٢ |
فردوسي ميگه پدر کشتي تخم کين کاشتي پدر کشته را کي شود آشتي مشکل شما با حضرت عمر اينه بقيه حرفاتون همش بهانه هاي بني اسراييليه!؟
453 | محمد مرصاد | United States - Atlanta | ٢٣:٤٣ - ٠٥ آبان ١٣٩٢ |
داريد براي چي بحث مي کنيد بابا مسئله به اين واضحي /تمام آيه قرآن همين است فقط حيدر امير المومنين است/البته دست خودتون نيست /نوه پيغمبر حسين ابن علي در مهلکه جنگ با کفار فرمودند شکم هاي شما از حرام پرشده.....
454 | hosseinelias | Iran - Tehran | ١٦:١٤ - ١٦ آبان ١٣٩٢ |
بنام آنكه داده هايش نعمت و نداده هايش حمكت
با سلام:
دوستان عزيز و برادران شيعه و سوني ما داريم به کجا ميريم؟ دنبال چي مي گرديم؟ چرا بحث هاي مي کنيم که دشمن شاد بشه اينها همش عمليات هاي رواني دشمنان قسم خورده ي اسلام هستند برادرهاي سوني شماها عزيزان جان ما هستيد ما هرگز با شماها دشمن نبوده و نيستيم عزيزان شماها در خيلي از جاها خود را اثبات کرده ايد در جنگ با صدام شهداي زيادي را از دست داده ايد و يا در بمب گذاري ها عزيزانتان جلوي چشمانتان پرپر شده اند و همچنين در دفاع از مرزهاي ميهن نقش مهمي را ايفا مي کنيد عزيزانم وقتي که در رسانه ها برادران سوني را در کشورهاي مثل فلسطين يا سوريه و افغانستان و غيره ميبينم که در خون خود غوطه ور هستند قلبم به درد مي آيد برادران مسلمان بيدار باشيد دست دشمن را بخوانيد و نگذاريد دشمن بين ما تفرقه بيندازد "به اميد روز جمعه اي که اربابم بيايد و همه ي دشمني ها از بين برود"انشاالله
455 | محسن | Iran - Urmia | ١٩:٣٩ - ١٦ آبان ١٣٩٢ |
اسلام دين صداقت و پاکي است نه دين خرافه پرستي و توهين يا فوش دادن، کجا پيامبر اکرم فوش داده کجا ياران پيامبر فوش داده اند بنظر من کسي که فوش ميده ضعيفه، و از لحاظ روحي مشکل داره براي ما اول خدا بعد پيامبر اکرم و بعدش هر چه انسان خوبه عزيز و گراميست و افراديکه فوش ميدند به ديد مريض رواني بيشان نگاه ميکنيم
456 | روح الله | | ٢١:٤٧ - ٠١ دي ١٣٩٢ |
آن لحظه که سرشت ما را آفريدند آن را به محبت علي /ع/ اولاد علي آفريدند
تورا به خدا اين برادران ناتني اهل سنت دست از لجاجت بردارند وحقيقت را قبول کنند. شيعيان واهل سنت در جانشيني بعد از پيامبر باهم اشتراک نظر دارند ام اهل سنت ميگويد جانشيني پيامبر را مردم و صحابه پيامبر تعيين ميکنند اما شيعه ميگويد جانشين پيامبر خود خداوند متعال تعيين ميکند
آقايان سني خطبه غدير را يخونيد که اکثر علماي اهل سنت آن را قبول دارند رسول اکرم/ص/ جانشينان بعد از خوش را به دستور خداوند تعيين کرده است
ما باهم دعوا نداريم شما به عمر وابوبکر وعثمان اقتدا کنيد و ما اهل بيت /سلام الله عليهما /اقتدا مي کنيم روز قيامت حق مشخص ميشود
متاسفانه خود علماي اهل سنت ولايت علي/ع/ را قبول دارند اما روي لجاجت آن را انکار ميکنند
457 | عبدالله | | ٠٤:٠٠ - ١٤ دي ١٣٩٢ |
سلام خدمت تمام برادران عزيز
ميخواهم يك سؤال از برادران أهل تشيع كنم
ايا حضرت علي (رض) شجاع بود يا ترسو
بنظر شما حضرت عمر حضرت فأطمه را به شهادت رساند و به كدام علت حضرت علي حضرت عمر را به سزايش نرساند بخاطريكه حضرت فأطمه فوت كردند نه به شهادت
و نصيحت به برادران أهل سنت و جماعت لطفا تند روي نكنيد بخاطريكه ما به تمام خلفا راشدين و تمام صحابه (رض) احترام داريم لطفا متوجه صحبت كردن خود باشيد

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

در جواب شما مي گوييم:

اولا:چرا پيامبر صلي الله عليه و اله هنگام هجرت به مدينه بخاطر اينکه گرفتار مشرکين نشود، حضرت علي عليه السلام را بجاي خود در بسترش خواباند آيا شجاعت حضرت علي عليه السلام از شجاعت پيامبر (ص) بيشتر بود؟ آيا پيامبر (ص) از مشرکين مي ترسيد؟ وقتي که يکي از دختران پيامبر صلي الله عليه و آله را در زمان حياتحضرت کتک زدند و بچه اش را سقط کردند چرا پيامبر (ص) آن دامادش را که کتک زد، مجازات نکرد آيا حضرت شجاعت اين را نداشت که از دخترش دفاع کند؟! پس شما هر جوابي را از پيامبر صلي الله عليه و اله بدهيد ما نيز همان جواب را درباره حضرت علي عليه السلام مي دهيم . بنابراين با دقت در اين جور قضايا مشخص مي شود که يک مصلحتي بوده است که پيامبر و معصومين بهتر مي دانستند که با اين قضيه چه جوري برخورد کنند

ثانيا: خوب است بدانيد كه اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زمانى كه آن‌ها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد؛ اما از آن جايى كه مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله صبر پيشه كرد

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6015

ثالثا: شما با طرح يک سوال و عدم دقت در جوانب جريان قضيه حمله به خانه حضرت زهرا عليها السلام، مي خواهيد واقعيت تاريخي اتفاق افتاده را انکار کنيد؟! البته ما ابن را حمل بر عدم مطالعه شما در اين خصوص مي کنيم . جهت اطلاع بيشتر از اسناد هجوم به خانه حضرت به اين آدرس رجوع کنيد


رابعا: همچنين شما نه تنها با عدم تحليل صحيح درباره حمله به خانه حضرت علي عليه السلام، اصل جريان اتفاق افتاده را انکار مي کنيد بلکه شهادت حضرت زهرا عليه السلام را که ثابت شده و روايت فراواني نيز آن را ثايت مي کند، منکر هستيد. و فقط به دنبال اين هستيد که عمر را بري از اين کار بدانيد .جهت اطلاع بيشتر به اين ادرس رجوع کنيد


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
458 | مجيد م علي | United States - Dallas | ٢٤:٠٤ - ١٧ دي ١٣٩٢ |
الله اکبر
با سلام
جناب عبدالله شما بجاي اينکه در عالم هپروت زندگي کنيد کمي تحقيق کنيد ...
در قران کريم نمونه اين اتفاقيه افتاده است و ان داستان حضرت موسي عليه السلام و هارون عليه السلام و سامري ملعون ...
فرض کن که حضرت موسي عليه السلام بعد از چهل روز بر نگشته بود چي ميشد .. مگر سامري مکار يهود و گوساله اش قوي تر از فرعون بود ؟؟؟
پس بدان که سامري ملعون اسلام و گوساله اش هم قوي تر نبودند .... حضرت هارون عليه السلام در جواب فرمودند که وي در اين رابطه بي تقصير است. بني اسرائيل به سخنان و نصايح هارون در اين رابطه توجهي نکرده و خودسرانه دست به چنين اقدامي زده و نزديک بوده وي را بکشند.....
حالا اگر گروهي بعد از اسلام اوردنشان اصرار به گوساله پرستي ميکنند دليل بر ضعف امام منصوب نيست ..
انها مطمعناٌ جهنم را براي خود واجب کرده اند .. شما سعيتان بر اين باشد تابع احساسات نابخردانه نباشيد که خداي ناکرده با انها در اخرت محشور شويد .
لبيک يا علي
459 | بي طرف | Singapore - Singapore | ٢١:٤٤ - ١٨ دي ١٣٩٢ |
سلام عليکم،در رابطه با اين موضوعات بايد بگم هردو طرف (شيعه و سني)ميدانيد که پيامبر انساني عاقل بود و خطا کاري و جهالت از اين فرد غير ممکن بود همچنين همه قبول داريم(شيعه و سني)که پيامبر در سال دهم هجرت عازم مکه شد تا فرضيه ي حج را به جا اورد و دراين مراسم حدود صدوبيست هزار نفرهمراه ايشان بودن پس از اعمال حج همه ميدانيم (شيعه و سني)که پيامبر در محلي بنام غدير خم دستور داد همه توقف کنند(صدوبيست هزار نفر)و صبر کرد تا باز ماندگان هم برسند ،در ان گرماي سوزان،سپس پيامبرمحلي براي سخراني خود اماده کرد ،سپس ان حضرت دست علي را بلند وگفت:(تا اينجا هم سني وهم شيعه قبول دارند با اين اختلاف که .)اهل سنت ميگويند پيامبر گفته علي دوست من است اما شيعيان ميگويند که پيامبر گفته علي جانشين من است .ازنظر يه شخص بي طرف و از ديدگاه سني اين مثل اين است که پدرم همه ي خويشاوندان دور و نزديکمان را به قصد خبر مهم دعوت کند و وقتي همه شگفت زده رسيدنو بپرسن ،بگويد من فرزند او هستم ايا از شخص عاقل اين کار بر ميايد؟اما از ديدگاه شيعه از نظر شخصي بي طرف بنظر با عقل جور درمي ايد (همه ميدانستن علي در کنار پيامبر بزرگ شده و از دوست به اونزديک تر است).در رابطه با حديث ،ابتدا حرف سني را حق دانستم و بعداز تحقيق يافتم چندين حديث در قران در غالب علي امده اما با خودم گفتم پس چرا در اين احاديث اسمي از علي نيست با کمي تحقيق متوجه شدم شيعيان در اخر تلاوت قران ميگويند صدق اله و علي و عظيم که در اينجا معني علي نميده اما سني ها در قديم اين کلمه رو حذف کردن (برخي ديگر مثله،اذان شيعه و سني)حال اگر خداوندي که از اينده هميشه خبر دارد کلمه علي رو شخصا در قران مياورد کاملا معلومه که قران تحريف ميشد . توجه داشته باشين همه اين حرفا رو به عنوان شخصي بي طرف و عاقل مطرح کردم اما ادعايي ندارم.
460 | من و ما | Japan - Osaka | ١٠:٥٧ - ٢٢ دي ١٣٩٢ |
با سلام
من يك شيعه هستم ولي بدا به حال شيعيان كه به اصحاب پيامبر توهين مي كنند آخر توهين شما چه سودي دارد. مگر خدا در قران نفرموده اند لا تسبوالذين من دون اله به كافران هم دشنام ندهيد.
درضمن فكر كنم وقتي پيامبر به حضرت عمر لقب فاروق دادند پس جاي بحثي در فاروق بودن و درستي عمر نيست پس دست از تعصب برداريد برادان شيعه!!!!!

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ به مقاله «چه كسي به ابوبكر لقب «صديق» و به عمر لقب «فاروق» را داد ؟» مراجعه نماييد تا ببينيد كه اين لقب مخصوص حضرت علي عليه السلام مي باشد نه عمر. در آنجا بررسي شده كه چه كسي اين لقب را براي اولين بار به عمر شما نسبت داده است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
461 | ما | United Kingdom - Gloucester | ٢٠:٣٥ - ٢٢ دي ١٣٩٢ |
با سلام
واقعا براي اهل تشيع متاسفيم بامزخرفاتي که خودشون رو گول ميزنن شماها حتي رسول خدا رو بعد از حضرت علي قبول دارين شماها يه دين جديد به پيغمبري حضرت علي درست کردين اگرجانشين قرار بود مشخص بشه خداوند يکي از پسران رسول الله رو زنده نگه ميداشت تا جانشين پدرش بشه مثل بقيه اتبيا نه حضرت علي رو در غدير جانشين کنه اسلام چه سني چه شيعه بايد خدا را پرستش کرد و دستوارتش را در زندگيمان بکار بگيريم نه بشينيم از کسايي بد گويي کنيم که اسلام رو با سختي گسترش دادن حالا شماها داريد اين حرفهاي بي اساس و پايه رو ميزنين هرکدام از خلفا آنفدر با ارزش بودن که با حرف شماها ارزششون رو از دست نميدن اميدوارم قيامت رو فراموش نکنيد که به کسي داريد تهمت ميزنيد(حضرت عمر) الان زنده نيستن تا از خودشون دفاع کنن به قيامتتون رحم کنيد

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ شيعه چنين اعتقادي در مورد حضرت علي عليه السلام ندارد بلكه رسول الله صلي الله عليه و آله را اشرف مخلوقات مي داند و تاكيد بر همان سخن حضرت علي عليه السلام در مورد پيامبر مي كند كه ايشان فرمودند: «انما انا عبد من عبيد محمد صلي الله عليه و اله» اين روايت در كتب فراواني مانند كافي، بحار الانوار، توحيد صدوق و احتجاج طبرسي آمده است. مضاف به اينكه شيعه مانند شما اهل سنت، اعتقاد به امكان امامت مفضول بر فاضل هم ندارد تا با وجود علي (ع) كه بر فرض شما ما او را افضل مي دانيم پيامبر (ص) را نبي ايشان بدانند.

در مورد انبيا هم به هيچ عنوان اينگونه نبوده كه هميشه فرزندان آنها اوصياي آنها باشند مثلاً وصي موسي (ع) يوشع بن نون (ع) بوده و وي از نوادگان حضرت يوسف (ع) بوده و وصي يوشع هم فرزند هارون (ع) بوده و وصي حضرت سليمان (ع) آصف بن برخيا (ع) خواهرزاده ايشان بوده و وصي حضرت عيسي (ع) شمعون (ع) است و حضرت عيسي (ع) فرزندي نداشته اند و... اگر سخن شما درست باشد بايد خداوند براي حضرت عيسي (ع) فرزندي قرار مي داد تا ايشان بدون وصي نمانند.

اين سخنان بعد از آنكه حديث غدير بصورت متواتر به اثبات رسيده و علماي شما به آن تصريح كرده اند جز بهانه اي واهي براي فرار و لجاجت نمي تواند باشد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
462 | شمس الدين جليليان | Iran - Tehran | ١٥:٠٢ - ٢٣ دي ١٣٩٢ |
461-ما - با سلام خدمت شما فرموده ايد که شيعه پيامبر را بعد از حضرت علي قبول دارند . خداوند لعنت کند کسي را که چنين اعتقادي دارد و دوچندان لعنت کند کسي که به دروغ به کسي تمت مي زند . فرموده ايد شما دين جديدي درست کرده ايد دين نزد خد فقط اسلام است که آخرين پيامبر خدا که افضل اولاد آدم و سيد و سرور تمام انبيا و اوليا هستند به بشريت عرضه نموده اند که يکي از پيروان آن حضرت اميرالمومنين است جانشين بلافصل رسول اکرم و افضل الناس بعد از رسول اکرم است و افضل از تمام انبيا و اوليا غير از رسول اکرم هستند جز محمد (ص) احدي بالاتر از او نيست فقط او اميرالمؤمنين است و لاغير . نور چشم پيامبر وصي و امين آن حضرت است . بنده توان وصف علي (ع) را ندارم و اصولا هيچ کس جز خدا و پيامبرش علي را آن گونه که هست نشناخته اند . به قول سعدي سني : کسي چه زور و زهره که وصف علي کند ! / ايزد در مناقب او گفت : هل اتي.
اما برادر يا خواهر عزيز يک مشکلي که شما اهل سنت داريد اين است که گاهي با اما و اگر و قياس هايتان مي خواهيد مسئله اي را رد يا اثبات کنيد اما از اين موضوع غافل هستيد که گاهي ناخواسته در اين قياس ها و اما و اگرها براي خدا و پيامبر تکليف تعيين مي کنيد . به ما چه ربطي دارد که خدا پسران پيامبر را زنده نگذاشته که جانشين آن حضرت شوند . اصلا جانشين براي پيامبر لازم هست يا نه ؟ که قطعا خواهيد گفت بله لازم است . کي بايد تعيين کند ؟ خواهيد گفت مردم (اهل حل و عقد که يکي از شرايطشان صحابي بودن و بدري بودن و ... است ) بنده هم قبول مي کنم و به مذهب شما ايمان مي آورم به شرطي که به چند سؤال بنده پاسخ بدهيد 1- بعد از اينکه اصحاب از دنيا رفتند و اهل حل و عقدي نماند تکليف مسلمانان چه خواهد شد ؟
2- اگر مردم به خطا رفتند تکليف چه مي شود ؟ 3- اگر پيامبر جانشين تعيين نکرده اند و اصلا چنين حقي نداشته اند ، پس چرا ديگران برخلاف سنت پيامبر عمل نمودند ؟( ابوبکر جانشين انتخاب کرد ، معاويه جانشين انتخاب کرد خلفاي مرواني و عباسي نيز همين طور )
4- اصلا فرض کنيم همه ي خلفا حکومتشان شرعي و بر پايه ي اصول اسلامي بوده است در حال حاضر خليفه ي مسلمين کيست و چگونه انتخاب شده ؟ 5- چرا بايد مسلمانان صدر اسلام از وجود خلفايي مثل ابوبکر و عمر و عثمان و معاويه و يزيد و مروان و ... بهره مند باشند و ما مسلمانان امروز از وجود چنين شخصيت هايي بي نصيب باشيم ؟ آيا اين عدالت است ؟ آيا در گذشته لازم بوده ولي امروز لازم نيست ؟طبق اعتقادات عارفان سني زمين هيچ گاه از مردان خدا خالي نمي شود الان چه کسي اين سمت را دارد ؟ قرضاوي ؟ بن غاز ؟ آل شمر ؟ ربيعي ؟ ناصرالعمر ؟ ملک عبدالله ، امير قطر ، خانم ليوني ؟ نتانياهو ؟ يا اوباما ؟
463 | bisetareh | Iran - Qom | ١٨:٣٣ - ٢٣ دي ١٣٩٢ |
شما به شيعه تهمت زدي ولعنت بر دروغگويان وتهمت زنندگان باد
يک سند بيار ما حضرت علي ع را اولي بر حضرت محمد ص بدانيم
چطور شما ميگي پيامبر نبايد جانشين تايين کنه اونوقت ابوبکر ميتونه
ياعلي
464 | رضا نوكر در خونه علي | | ١٥:٤٤ - ٢٨ دي ١٣٩٢ |
بسم الله الرحمن ارحيم
اسلام علي محمد(ص) بن عبدالله...
السلام علي علي بن ابي طالب و فاطمه الزهرا...
السلام علي احسن و الحسين سيد الشبابه اهل الجنه...
السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين...
با سلام...
دوستان عزيز، من مثل خيلي هاي ديگه شيعه ام، البته ميدونم تا شيعه واقعي علي بودن راه بسيار داريم، اما همين که حب و علي و اسم علي رومونه باعث افتخارمونه و اشک شوق تو چشمامون جمع ميشه و با اسم علي زندگي ميکنيم و جون ميگيريم.
اما ميخوام به همه دوستان هم مذهب خودم بگم، لطفاً به اهل تسنن توهيني نکنيد، مولامون بخاطر اسلام 25 سال سکوت کرد، ولي به قول يکي از دوستان روز در اومدن صدامون با اومدن آقامون اما زمان ميرسه و قصاص سيلي زهراي مرضيه رو از غاصبين ميگيريم. خدا کنه لياقت تو ارتش آقا بودن و در رکابش بودن رو داشته باشيم.
مسلمانان اهل تسنن عزيز، شماها خودتونم ميدونين که علي و اولاد علي بر حق بودن و خلفا جز غصب چيزي نکردن. تکرار مکررات نميکنم، خيلي ها دلايل و مثال هاي محکم و قطعي آوردن. نامه عمر بن خطاب به يزيد رو هم مطالعه بفرماييد، که البته اون رو هم حتماً قرار خواهم داد تا بدونين که عمر واقعاً اسلام نياورد که اگه اسلام مياورد دستش روي دختر نبي اکرم بلند نميشد که فرموده بودن: "فاطمه پاره تن من است".
فاطمه نور چشم پيغمبر و علي بود و مادر حسن و حسين.
همينقدر بدونين که اگه اون روز در سقيفه اون توطئه ايجاد نميشد کار حسن و حسين به اونجا کشيده نميشد که يکي جگرش تکه تکه بشه و يکي طفل 6 ماهه ـش روي دستاش غرق خون بشه و سر مبارکش از تن جدا (يا حسين). اين ظلم از ابوبکر شروع شد و تا هنوزم که ادامه داره.
يکي از اساتيد اهل تسنن در دانشگاه قاهره مصر از يکي از علماي برجسته ايراني نزديک به هزار سوال ميپرسه که همه رو بلا استثناء جواب ميگيره. به نقل از خود ايشون که ميگن من فقط يه مسئله برام روشن نبود، و اگه روشن بشه شيعه ميشم. سوال اين بوده: چرا علي در سقيفه با ديدن اين صحنه ها لب به اعتراض نگشود. در جواب اينو ميگيره: جواب خيلي سادس، چون علي اصلاً در سقيفه نبود، علي مشغول دفن و کفن پيامبر بزرگ اسلام بود.
ميلاد با سعادت نبي اکرم و سبط بر حقشون، اما جعفر صادق، رييس مذهب جعفري و شيعه اثني عشري رو هم به همه مسلموناي دنيا، شيعه و سني تبريک و تهنيت عرض ميکنم.
صلوات ختم کنيد.
الهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
الهم عجل لوليک الفرج.
465 | محمد ايماني فر از كرماشاه | | ١١:١٢ - ٠٥ بهمن ١٣٩٢ |
سلام. با اينکه من شيعه هستم و عاشق اهل بيت ع هستم اما به نظر من نبايد به ساير اديان اسماني هم توهين کرد چه برسه به عزيزان اهل سنت. دين ما دين برادري و برابري و رحمت و مهرباني ست و همچنين اعتدال و اتحاد. به قول اقبال لاهوري مسلمانان در يک چيز اتحاد دارند و ان اختلاف داشتن است. مسلمانان همه برادريم. بايد فکر ساختن ايران عزيز بود
التماس دعا
محمد ايماني فر از هرسين
466 | مريم | | ٠٨:٣٣ - ٢٧ بهمن ١٣٩٢ |
سلام من تازه مسلمان شدم ودارم درباره نماز تحقيق ميکنم لطفا به من بگيد در نماز هاي يوميه چندتا الله اکبر ميگيم

پاسخ:
باسلام

خواهر گرامي؛ ضمن تبريك به شما، براي فراگيري احكام دين لازم است به كارشناسان امور ديني و حوزه هاي علميه محل سكونت خود مراجعه نموده و سوالات خود را با آنها در ميان بگذاريد و يا با موسسه تماس بگيريد تا شما را راهنمايي كنند.

در نماز دوگونه تكبير وجود دارد. يكي تكبيره الاحرام است كه واجب است و در ابتداي نماز گفته مي شود و ديگري تكبيرهاي مستحب اند كه قبل از هريك از افعال نماز گفته مي شود.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
467 | مريم | | ٠٨:٣٨ - ٢٧ بهمن ١٣٩٢ |
مسلمان شدن چه لذتي داره من قبل از اين هيچکس رو نميپرستيدم تا اينکه دوستم بهم دين اسلام را معرفي کرد
468 | متاثر | | ١١:٥٩ - ٠٣ اسفند ١٣٩٢ |
خدا ماروببخشد كه از هيچ توهيني براي حق جلوه دادن خود بر حضر نيستيم ، گردانندگان اين سايت مطمئن باشند اين امكان توهين و نفاق بين مسلمين تا روز قيامت لكه ننگي براي مسلمانان خواهد بود. پس آگاه باشيدو به خود تان بياييد و استغفار نموده اين مطالب رو برداريد .
469 | مهدي | Kenya - Nairobi | ٢٣:٢٥ - ٠٦ اسفند ١٣٩٢ |
من شيعه بدنيا امدم و مرام تشيع را قبول دارم ولي پيروي از سنت روزمره را نه. من فکر نميکنم جايي براي درگيري بين شيعه و سني باشد . من فکر نميکنم که مساله عمر و علي امروز مشکل ما باشد . حساب شکستن تخم مرغ از دو طرف است که هيچ جايي ندارد . اين بحث برميگردد به حق الهي و دنبال کردن اين بحث بر ميگردد به شرک . اين روزها دنيا طلبي باعث ايجاد گروههايي شده به طرفداري از داستانهاي قديم که اصلا روشن هم نيست . مگر حصرت امير قبول نکردند حکومت ابوبکر و عمر و عثمان . اگر مريد ايشانيد رها کنيد اگر هم نيستيد مريد چه هستيد مريد دنيا طلبي عده اي سو استفاده کن من احترام ميگذارم به خلفاي راشدين چون احترام به ديگر مسلمين ميگذارم و انها نيز بايد به ما احترام بگذارند که ميگذارند کافي نيست اين اسم شيعه و سني و دشمني که بدست دشمنان اسلام اتش علم ميشود . خرافات و ادامه دادن راههاي جهالت مثل ادامه راه کفار مکه است
470 | رضايعقوبي | | ١٢:٢١ - ١٠ اسفند ١٣٩٢ |
زمخشري در ربيع الابرار و حافظ ابي نعيم در تاريخ خود مي نويسند:
معاويه در مدينه دستور داد چاهي را در خانه خود کندند ودرون آن نيزه مسموم تعبيه شد و برروي آن جايگاهي براي نشستن ساختند. آنگاه عايشه را به مهماني دعوت کرد وقتي عايشه درآن جايگاه نشست به چاه فرورفت. معاويه چاه را با آهک گرفت ومرکب وغلام عايشه را نيز کشتند ودرون چاه انداختند وبدين ترتيب همانجا قبر عايشه شد.


471 | محمد رضا | Iran - Birjand | ١٨:٤٥ - ٢٠ فروردين ١٣٩٣ |
با سلام به تمام مسلمين جهان يه داستان جالب هست که ميخواهم بگويم:::
مرحوم سيد شرف‌الدين از علماي بزرگ شيعه، هنگامي‌که در زمان عبدالعزيز آل سعود به زيارت خانه‌ي خدا مشرف شد، از جمله علمايي بود که به کاخ پادشاه دعوت شده بود که طبق معمول در عيد قربان به او تبريک بگويند. زماني‌که نوبت به وي رسيد و دست شاه را گرفت، هديه‌اي به او داد که هديه‌اش عبارت بود از يک قرآن که در جلدي پوستين نگه داشته شده بود.

ملک، هديه را گرفت و بوسيد و به عنوان احترام و تعظيم، بر پيشاني خود گذاشت. سيد شرف‌الدين ناگهان گفت: «اي پادشاه! چگونه اين جلد را مي‌بوسي و تعظيم مي‌کني، در حالي‌که چيزي جز پوست يک بز نيست!؟»

ملک گفت: «غرض من قرآني است که در داخل اين جلد قرار دارد، نه خود جلد!»

آقاي شرف‌الدين فوراً گفت: «احسنت، اي پادشاه! ما هم وقتي پنجره يا درب اتاق پيامبر(صلي‌الله عليه و آله) را مي‌بوسيم، مي‌دانيم که آهن هيچ کاري نمي‌تواند بکند؛ ولي غرض ما آن کسي است که ماوراي اين آهن‌ها و چوب‌ها قرار دارد.

ما مي‌خواهيم رسول الله(صلي‌الله عليه و آله) را تعظيم و احترام کنيم، همان‌گونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز، مي‌خواستي قرآني را تعظيم نمايي که در جوف آن پوست قرار دارد.»

حاضران تکبير گفتند و او را تصديق نمودند.

آن‌جا بود که ملک ناچار شد اجازه دهد حجّاج با آثار رسول خدا(صلي‌الله عليه و آله) تبرّک جويند، ولي آن‌ که پس از او آمد، به قانون گذشته‌‌‌شان بازگشت!
472 | رسول هادي | Iran - Naz̧arābād | ٢٠:٣٦ - ٣٠ فروردين ١٣٩٣ |
از بس بدبختي از شيعه و سني ديدم الان نه پيغمبر رو قبول دارم نه کسي ديگه رو ! اول خدا بعد علي بعد حسين ! به بقيه احترام دارم و غلط ميکنم توهين کنم ! آقا علي فرمود : من لا حيا له لا خير له ! خدايا اول منو آدم کن بعد همه رو ! دشمن داره جان و مال و ناموس مارو غارت ميکنه حالا ميگه حق با کيه کي نيست ! نگاه کن ببين کي حرف و عمل حکيمانه داره برو ازش اطاعت کن ! اصلا خودت حکيم شو اگه راست ميگي ! 5 مليون اسراييلي حاکمه به بيش از يک ميليارد مسلمون ! تازه دنبال قرص خواب ميگرديد !

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ بدي ديدن از افراد را نبايد به پاي دين نوشت، بلکه بايد به پاي عمل نکردن آن افراد به آموزه هاي ديني گذاشت ؛ همان علي و حسين عليهما السلامي را که شما قبول داريد خود، شيفته رسول الله صلي الله عليه و آله اند و خداوند در قرآن اخلاق و رفتار رسول الله صلي الله عليه و آله را ستوده و ايشان را اسوه و الگوي خلق دانسته است. در تصميمات خود عاقلانه و واقعبينانه عمل کنيد. نگذاريد احساسات شما براي شما تصميم گيري کنند. انسانها در اعمال خود مختارند و تحت تاثير عوامل مختلفي همچون محيط و... قرار دارند. در مورد تحقيق دين بايد به کتب معتبر آن دين بخصوص کتاب آسماني آنها رجوع کرد نه اينکه عمل افراد آن را مد نظر قرار دهيم.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
473 | مجتبي | Iran - Tehran | ٢٢:٤٣ - ٢٠ خرداد ١٣٩٣ |
اينکه ميگن بز کوهي (ماجراي جنگ احد) راويان متعصب امدن واسه عمر کلاس بذارن بگن . مثل اينکه بگن يارو چشم عقاب داره يا مث قرقي فرزه يا مثل شير قوي و با ابهته اين يارو هم امده اغراق کرده گفته حضرت عمر رضي اله عنهم مثل بز کوهي گريز پا و موقعيت شناسه
474 | علي | Iran - Mashhad | ٢٢:١٢ - ١٣ تير ١٣٩٣ |
اگه برادران سني تعصبي کمي تحقيق کنند ميفهمند که (فاروق)لقب امير مومنان علي ابن ابي طالب بوده است,؟ بر منکران علي,,
475 | علي | | ٢٢:٣٦ - ١٣ تير ١٣٩٣ |
لعنت به اولين و اخرين دشمن ولايت 12 امام معصوم,,,,,درود بر الله خداي يکتا و درود بر محمد پيامبر اسلام و درود بر علي حجت الله...
476 | محمود | | ١٨:٠٢ - ٣١ تير ١٣٩٣ |
يا محمد و يا علي , يا علي و يا محمد اکفياني و انکما کافيان وانصراني و انکما ناصران
477 | mohammad ali | Iran - Hashtrud | ١٥:٤٢ - ٢٣ مرداد ١٣٩٣ |
باسلام خدمت همه عزيزان من ازهمه شماهايک سوال دارم: اي سني اگرآباواجدادت شيعه ويادردين ديگري بودتوچه ديني داشتي؟واي شيعه اگرپدرومادرتوسني ويادردين ديگري بودتوچه دين ومسلکي داشتي؟؟؟ چرادرموردچيزي که بطورناخواسته وبدون تحقيق وبررسي به دست آورديند(درواقع به ارث رسيده )بحث ودعوامکنيد؟آياهرکدام ازشماهادرموردحقانيت مذهب خودتان تابه حال بدون تعصب وغرض ورزي تحقيق کرده ايد؟ ويک سوال هم ازبرادران اهل تسنن دارم: آيامردم فلسطين وغزه سني اند ياشيعه؟البته جواب اين سوال مشخصه که سني هستند.پس چراکشورهاي عربي که اکثرا" سني هستندبه فريادبرادران وخواهران وکودکان هم مذهب خودکه اين روزهادرزيرحملات وحشيانه اسرائيل هستند، نمي رسند؟اين چه جورمسلمانيه؟واين چه جورتعصبيه؟
الهم النصرالسلام واهله. والسلام.
478 | محمد | | ١٦:١٣ - ٢٤ مرداد ١٣٩٣ |
اللهم عجل لوليک الفرج
يا علي
479 | BS | | ١٥:٤٣ - ٠١ شهریور ١٣٩٣ |
اين من بيسواد چرا خودش وعمراي بي لياقت خود را اين قدر بزرگ شمرده. وقتي حضرت علي(ع) در بستر پيامبر خوابيد اين عمر کجا بود درجنگ خيبر علي پرچم داربود اين عمر کجا بود. در بدو ظهور دين اسلام عمر يکي از سران قريش با هرکس که مسلمان ميشد سر جنگ داشت اين کس ميتواند خليفه مسلمين باشد؟؟؟ ضمنا نام امير المومنين را بدون وضو به زبان نياور ؟؟ ؟؟؟؟ بي سواد

480 | جواد | Iran - Tehran | ٠٤:٠٩ - ٣١ شهریور ١٣٩٣ |
با سلام: مسئله فلسطين و افغانستان به هزار دليل ربطي به اين بحث ها نداره.اين بردران اهل سنت! براي فلسطين چه کار کردند وحالا چه کار ميکنند؟؟ افغانستان را چه کساني نابود کردند و عراق را چه کساني ويران کردند؟ خواهشمند است مغالطه نکنيد.1 -حضرت علي (ع) از فاطمه (س) دفاع کرد .عمر را به زمين کوبيد وفرمود اگر به دلايلي نبود تو را ميکشتم .2 -ذوالفقار از آسمان براي وي آمد، سند قراني، ما فرو فرستاديم آهن را از آسمان.3 - عمر فرد تند خويي بود که به اطرافيانش هم رحم نميکرد در صورتي که پيامبر رحمت العالمين بود. 4-عمرتيمم بلد نبود و انکار ميکرد ( منبع بخاري يا کنز العمال). 5 -به يگانه دختر پيامبر سيلي زد بدون دليل چرا؟؟؟؟ اين يعني ما تحمل کنيم!! ما داريم تقيه ميکنيم. 6- عايشه همسر پيامبر بر خليفه چهارم امام علي (ع) خروج کرد و کافر است طبق قرار شوراو طبق معاهده خودشان و باعث شد چند هزار نفر در جنگ جمل کشته شوند. 7-اگر اينها به فلسطين اعتقاد اشتند الان وضعيت اينطور نبود !!! ا ما اميدواريم راه صراط المستقيم را بيابند و به فکر فلسطين و افغانستان و عراق باشند دست از لجاجت بردارند و مورد تحريک وهابيت قرار نگيرند. به صورت منطقي تمام کتابهايشان را بخوانند ببينن حق با کيست هر چند همه چيز واضح و روشن است؟ 8-پيامبر (ص) معصوم بود اگر امام علي معصوم نباشد دين اسلام و محمد(ص) زير سوال است و جانشينان آنها غير معصوم اند و به غير معصوم نميتوان اقتدا کرد عمر طبق بسياري از کتابهاي مختف اهل تسنن اعتراف کرد من معصوم نيستم پس نتيجه ميگيريم امام علي معصوم بود و به حق. 9-اکثر اهل تسنن تحتت تاثير وهابيتند آنها به تسنن اعتقاد واقعي ندارند به آنها گوش ندهند در عراق و سوريه جنگ شيعه و سني راه انداختند و سوريه و عراق را ويران کردند و صدها سال عقب انداختند . 10 و ....... والسلام علي من اتبع الهدي.
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها