2024 April 18 - پنج شنبه 30 فروردين 1403
عائشه، در چند سالگي با رسول خدا (ص) ازدواج كرده است؟
کد مطلب: ٥١٢٧ تاریخ انتشار: ٢٨ آذر ١٣٨٨ تعداد بازدید: 205677
پرسش و پاسخ » اهل سنت
عائشه، در چند سالگي با رسول خدا (ص) ازدواج كرده است؟

لينك فايل ترجمه انگليسي اين متن كه توسط يكي از دوستان عزيز از شيعيان پاكستان به نام محمد انجام شده است

سؤال كننده : عليرضا اميدبخش

پاسخ :

اهل سنت اصرار دارند كه ثابت كنند عائشه در شش سالگي به عقد رسول خدا صلي الله عليه وآله درآمده و در نه سالگي وارد خانه آن حضرت شده است و اين مطلب را دليل بر برتري عائشه بر ديگر همسران رسول خدا مي دانند؛ اما آيا حقيقت مطلب نيز همين است ؟

ما در اين مقاله اين مطلب را بررسي خواهيم كرد.

قبل از پرداختن به اصل مطلب، بايد تاريخ ازدواج رسول خدا با عائشه روشن شود تا بعد نتيجه بگيريم كه عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا چند سال داشته است.

در باره تاريخ ازدواج رسول خدا صلي الله عليه وآله با عائشه ديدگاه هاي متفاوتي وجود دارد. محمد بن اسماعيل بخاري ، از خود عائشه نقل مي كند كه رسول خدا سه سال بعد از حضرت خديجه سلام الله عليها با او ازدواج كرده است:

حدثنا قُتَيْبَةُ بن سَعِيدٍ حدثنا حُمَيْدُ بن عبد الرحمن عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت ما غِرْتُ علي امْرَأَةٍ ما غِرْتُ علي خَدِيجَةَ من كَثْرَةِ ذِكْرِ رسول اللَّهِ (ص) إِيَّاهَا قالت وَتَزَوَّجَنِي بَعْدَهَا بِثَلَاثِ سِنِينَ وَأَمَرَهُ رَبُّهُ عز وجل أو جِبْرِيلُ عليه السَّلَام أَنْ يُبَشِّرَهَا بِبَيْتٍ في الْجَنَّةِ من قَصَبٍ.

از عائشه نقل شده است كه به هيچ زني به اندازه خديجه ، حسادت نكردم؛ زيرا: (الف) رسول خدا زياد از او ياد مي كرد؛ (ب) رسول خدا سه سال بعد از خديجه با من ازدواج كرد؛ (ج) خداوند به رسول خدا و يا جبرئيل دستور داد كه به خديجه سلام رسانده و او را به خانه اي در بهشت بشارت دهد كه از ني ساخته شده است.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ، ص 3606، ح3606 ،كتاب فضائل الصحابة، بَاب تَزْوِيجِ النبي e خَدِيجَةَ وَفَضْلِهَا رضي الله عنها ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

با توجه به اين كه حضرت خديجه سلام الله عليها در سال دهم بعثت از دنيا رفته اند؛ پس زمان ازدواج رسول خدا با عائشه در سال سيزدهم بعثت بوده است.

و ابن ملقن بعد از نقل روايت بخاري و استدلال به آن مي گويد :

وبني بها بالمدينة في شوال في السنة الثانية .

رسول خدا در سال دوم هجري ، عائشه را به خانه خود آورد.

الأنصاري الشافعي، سراج الدين أبي حفص عمر بن علي بن أحمد المعروف بابن الملقن (متوفاي804 هـ)، غاية السول في خصائص الرسول صلي الله عليه وسلم ، ج 1 ، ص 236 ، تحقيق : عبد الله بحر الدين عبد الله ، ناشر : دار البشائر الإسلامية - بيروت - 1414هـ - 1993م.

طبق اين نقل ، رسول خدا در سال سيزدهم بعثت، عائشه را به عقد خود درآورده و در سال دوم هجري رسماً با او عروسي كرده است.

از نقل برخي ديگر از بزرگان اهل سنت به اين نتيجه مي رسيم كه ازدواج رسول خدا با عائشه در سال چهارم هجري بوده است. بلاذري در انساب الأشراف در شرح حال سوده ، همسر ديگر رسول خدا صلي الله عليه وآله مي نويسد:

وتزوج رسولُ الله صلي الله عليه وسلم، بعد خديجة، سودة بنت زَمعة بن قيس، من بني عامر بن لؤي، قبل الهجرة بأشهر... فكانت أول امرأة وطئها بالمدينة.

رسول خدا بعد از خديجه، چند ماه قبل از هجرت با سوده بنت زمعه ، ازدواج كرد و او نخستين همسري بود كه رسول خدا در مدينه با او همبستر شد.

البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1 ، ص 181، طبق برنامه الجامع الكبير.

از طرف ديگر ذهبي مدعي است كه سودة بن زمعه، چهار سال تنها همسر رسول خدا بوده است .

وتوفيت في آخر خلافة عمر ، وقد انفردت بصحبة النبي صلي الله عليه وسلم أربع سنين لا تشاركها فيه امرأة ولا سرية ، ثم بني بعائشة بعد ... .

سوده در سال آخر خلافت عمر از دنيا رفت، او چهار سال تنها همسر رسول خدا بود ، هيچ زني و هيچ كنيزي در آن چهار سال با سوده در اين امر شريك نبود، سپس رسول خدا با عائشه ازدواج كرد.

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 3 ، ص 288 ، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمري، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولي، 1407هـ - 1987م.

در نتيجه ، عائشه در سال چهارم هجرت (چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده) با آن حضرت ازدواج كرده است.

حال با مراجعه به مدارك و اسناد تاريخي سن عائشه را در هنگام ازدواج بررسي خواهيم كرد:

مقايسه سن عائشه با سن اسماء بنت أبي بكر:

يكي از مسائلي كه سن دقيق عائشه را در هنگام ازدواج با رسول خدا به اثبات مي رساند، مقايسه سن او با سن خواهرش اسماء بنت أبي بكر است. طبق نقل بزرگان اهل سنت، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده و در سال اول هجري بيست و هفت سال داشته است. همچنين در سال هفتاد و سه از دنيا رفته است؛ در حالي كه صد ساله بوده است.

ابونعيم اصفهاني در معرفة الصحابة مي نويسد:

أسماء بنت أبي بكر الصديق ... كانت أخت عائشة لأبيها وكانت أسن من عائشة ولدت قبل التأريخ بسبع وعشرين سنة.

اسماء دختر ابوبكر، از جانب پدر خواهر عائشه و از او بزرگتر بود، اسماء، بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمد.

الأصبهاني، ابونعيم أحمد بن عبد الله (متوفاي430هـ)، معرفة الصحابة ج 6 ، ص 3253 ، رقم : 3769 ، طبق برنامه الجامع الكبير.

و طبراني مي نويسد:

مَاتَتْ أَسْمَاءُ بنتُ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ سَنَةَ ثَلاثٍ وَسَبْعِينَ بَعْدَ ابْنِهَا عبد اللَّهِ بن الزُّبَيْرِ بِلَيَالٍ ... وكان لاسماء يوم مَاتَتْ مِائَةُ سَنَةٍ وُلِدَتْ قبل التَّارِيخِ بِسَبْعٍ وَعِشْرِينَ سَنَةً .

اسماء دختر ابوبكر در سال هفتاد و سه و بعد از پسرش عبد الله بن زبير از دنيا رفت. اسماء در هنگام وفات صد سال داشت ، بيست و هفت سال قبل از تاريخ (هجرت) به دينا آمده بود.

الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب ابوالقاسم (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج 24 ، ص 77 ، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ - 1983م.

ابن عساكر نيز مي نويسد:

كانت أخت عائشة لأبيها وكانت أسن من عائشة ولدت قبل التاريخ بسبع وعشرين سنة

اسماء از جانب پدر، خواهر عائشه و بزرگتر از وي بود، اسماء بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمده بود.

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 69 ، ص 9 ، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.

و ابن اثير مي نويسد:

قال أبو نعيم : ولدت قبل التاريخ بسبع وعشرين سنة.

ابو نعيم گفته: اسماء بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمده است.

الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 7 ، ص 11 ، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولي، 1417 هـ - 1996 م.

و نووي مي نويسد:

وعن الحافظ أبي نعيم قال ولدت أسماء قبل هجرة رسول الله صلي الله عليه وسلم بسبع وعشرين سنة .

از حافظ أبونعيم نقل شده است كه گفت: اسماء بيست و هفت سال قبل از هجرت به دنيا آمد.

النووي، ابوزكريا يحيي بن شرف بن مري، (متوفاي676 هـ) ، تهذيب الأسماء واللغات ، ج 2 ، ص 597 ـ 598 ، تحقيق : مكتب البحوث والدراسات ، دار النشر : دار الفكر - بيروت ، الطبعة : الأولي ، 1996م

و حافظ هيثمي مي نويسد:

وكانت لأسماء يوم ماتت مائة سنة ولدت قبل التاريخ بسبع وعشرين سنة وولدت أسماء لأبي بكر وسنه إحدي وعشرون سنة.

اسماء در هنگام وفات صد سال داشت، بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمد، و ابوبكر در هنگام ولادت او بيست و يك سال داشت.

الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9 ، ص 260 ، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت - 1407هـ..

و بدرالدين عيني مي نويسد:

أسماء بنت أبي بكر الصديق... ولدت قبل الهجرة بسبع وعشرين سنة ، وأسلمت بعد سبعة عشر إنساناً ... توفيت بمكة في جمادي الأولي سنة ثلاث وسبعين بعد قتل ابنها عبد اللَّه بن الزبير ، وقد بلغت المائة ولم يسقط لها سن ولم يتغير عقلها ، رضي الله تعالي عنها .

اسما دختر ابوبكر، بيست و هفت سال قبل از هجرت به دنيا آمد، هفدهمين فردي بود كه ايمان آورد، در سال هفتاد و سه و بعد از كشته شدن فرزندش عبد الله بن زبير و در حالي كه صد ساله شده بود از دنيا رفت. هيچ يك از دندان هاي او نيفتاده بود و عقلش نيز دچار اختلال نشده بود.

العيني، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد الغيتابي الحنفي (متوفاي 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج 2 ، ص 93 ، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

ابن حجر عسقلاني مي گويد:

8525 أسماء بنت أبي بكر الصديق زوج الزبير بن العوام من كبار الصحابة عاشت مائة سنة وماتت سنة ثلاث أو أربع وسبعين .

اسماء دختر ابوبكر، همسر زبير بن عوام كه از بزرگان صحابه بود، صد سال زندگي كرد و در سال هفتاد و سه و يا هفتاد و چهار از دنيا رفت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، تقريب التهذيب، ج 1 ، ص 743 ، تحقيق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشيد - سوريا، الطبعة: الأولي، 1406 - 1986.

وقال هشام بن عروة عن أبيه بلغت أسماء مائة سنة لم يسقط لها سن ولم ينكر لها عقل وقال أبو نعيم الأصبهاني ولدت قبل الهجرة بسبع وعشرين سنة

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7 ، ص 487 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412هـ - 1992م.

ابن عبدالبر قرطبي نيز مي نويسد:

وتوفيت أسماء بمكة في جمادي الأولي سنة ثلاث وسبعين بعد قتل ابنها عبد الله بن الزبير بيسير... قال ابن اسحاق إن أسماء بنت أبي بكر أسلمت بعد اسلام سبعة عشر إنسانا... وماتت وقد بلغت مائة سنة.

اسماء در جمادي الأول سال هفتاد و سه در مكه و بعد از كشته شدن فرزندش عبد الله بن زبير از دنيا رفت. ابن اسحاق گفته: اسماء دختر ابوبكر بعد از هفده نفر اسلام آورد و در حالي از دنيا رفت كه صد سال سن داشت.

النمري القرطبي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاي 463هـ الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 4 ، ص 1783 ـ 1782 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412هـ..

صفدي مي نويسد:

وماتت بعده بأيام يسيرة سنة ثلاث وسبعين للهجرة وهي وأبوها وابنها وزوجها صحابيون قيل إنها عاشت مائة.

اسماء بعد از گذشت مدت كوتاهي پس از عبد الله بن زبير در سال هفتاد و سه از دنيا رفت. پدر، پسر و همسر او صحابي بودند و گفته شده است كه او صد سال زندگي كرد.

الصفدي، صلاح الدين خليل بن أيبك (متوفاي764هـ)، الوافي بالوفيات، ج 9 ، ص 36 ، تحقيق أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفي، ناشر: دار إحياء التراث - بيروت - 1420هـ- 2000م.

و بيهقي نقل مي كند كه اسماء، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است:

أبو عبد الله بن منده حكاية عن بن أبي الزناد أن أسماء بنت أبي بكر كانت أكبر من عائشة بعشر سنين .

ابن منده از ابن أبي الزناد نقل كرده است كه اسماء دختر ابوبكر، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است.

البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسي ابوبكر (متوفاي 458هـ)، سنن البيهقي الكبري، ج 6 ، ص 204 ، ناشر: مكتبة دار الباز - مكة المكرمة، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، 1414 - 1994.

و ذهبي و ابن عساكر نيز همين مطلب را نقل مي كنند:

قال عبد الرحمن بن أبي الزناد كانت أسماء أكبر من عائشة بعشر.

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 2 ، ص 289 ، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ..

قال ابن أبي الزناد وكانت أكبر من عائشة بعشر سنين.

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 69 ، ص 8 ، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.

ابن كثير دمشقي سلفي در كتاب البداية والنهاية مي نويسد:

وممن قتل مع ابن الزبير في سنة ثلاث وسبعين بمكة من الأعيان ...

أسماء بنت أبي بكر والدة عبد الله بن الزبير... وهي أكبر من أختها عائشة بعشر سنين... وبلغت من العمر مائة سنة ولم يسقط لها سن ولم ينكر لها عقل .

كساني كه با عبد الله بن زبير در سال هفتاد و سه در مكه از دنيا رفتند .... اسماء دختر ابوبكر مادر عبد الله بن زبير ... او از خواهرش عائشه ده سال بزرگتر بود، در حالي از دنيا رفت كه صد ساله بود و هيچ يك از دندان هاي او نيفتاده و عقلش نيز دچار اختلال نشده بود.

ابن كثير الدمشقي، إسماعيل بن عمر القرشي ابوالفداء، البداية والنهاية، ج 8 ، ص 345 ـ 346 ، ناشر: مكتبة المعارف - بيروت.

ملا علي قاري مي نويسد:

وهي أكبر من أختها عائشة بعشر سنين وماتت بعد قتل ابنها بعشرة أيام ... ولها مائة سنة ولم يقع لها سن ولم ينكر من عقلها شيء ، وذلك سنة ثلاث وسبعين بمكة.

اسماء از خواهرش عائشه ده سال بزرگتر بود، ده روز بعد از كشته شدن پسرش از دنيا رفت، در هنگام مرگ صد سال داشت، دندانهايش نيفاده و عقلش دچار اختلال نشده بود، وفات او در سال هفتاد و سه در مكه اتفاق افتاد.

ملا علي القاري، علي بن سلطان محمد الهروي، مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، ج 1 ، ص 331 ، تحقيق: جمال عيتاني، ناشر: دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولي، 1422هـ - 2001م .

و امير صنعاني مي نويسد:

وهي أكبر من عائشة بعشر سنين وماتت بمكة بعد أن قتل ابنها بأقل من شهر ولها من العمر مائة سنة وذلك سنة ثلاث وسبعين .

اسماء ده سال از عائشه بزگتر بود، و در مكه و و كمتر از يك ماه بعد از كشته شدن پسرش از دنيا رفت، در حالي كه صد سال سن داشت. اين مطلب در سال هفتاد و سه اتفاق افتاد .

الصنعاني الأمير، محمد بن إسماعيل (متوفاي 852هـ)، سبل السلام شرح بلوغ المرام من أدلة الأحكام، ج 1 ، ص 39 ، تحقيق: محمد عبد العزيز الخولي، ناشر:دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة: الرابعة، 1379هـ.

اسماء در سال اول بعثت 14 ساله و 10 سال از عائشه بزرگتر بوده است . پس عائشه در سال اول بعثت 4 ساله و در سال 13 بعثت (سال عقد با رسول خدا) 17 ساله و در شوال سال دوم هجرت (سال ازدواج رسمي با پيامبر) 19 ساله بوده است.

از طرف ديگر: اسماء در سال 73 صد ساله بوده ، 100 منهاي 73 مساوي است با 27 . پس در سال اول هجرت، 27 سال داشته است.

اسماء از عائشه 10 سال بزرگتر بوده. 10 منهاي 27 مساوي است با 17 .

پس عائشه در سال اول هجرت 17 سال سن داشته است . پيش از اين ثابت كرديم كه پيامبر در شوال سال دوم هجري رسماً با عائشه ازدواج كرده است ؛ يعني عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا 19 سال داشته است.

عائشه، در چه سالي ايمان آورد:

سال اسلام آوردن عائشه نيز، سن او را در هنگام ازدواج با رسول خدا صلي الله عليه وآله مشخص و روشن مي كند . طبق گفته بزرگان اهل سنت، عائشه در سال اول بعثت ايمان آورد و جزء هيجده نفر اولي بود كه به نداي رسول خدا لبيك گفت.

نووي در تهذيب الإسماء مي نويسد:

وذكر أبو بكر بن أبي خيثمة في تاريخه عن ابن إسحاق أن عائشة أسلمت صغيرة بعد ثمانية عشر إنسانا ممن أسلم .

ابن خيثميه در تاريخش از ابن اسحاق نقل كرده است كه عاشه در كودكي و بعد از هيجده نفر ايمان آورد.

النووي، ابوزكريا يحيي بن شرف بن مري، (متوفاي676 هـ) ، تهذيب الأسماء واللغات ، ج 2 ، ص 615 ، تحقيق : مكتب البحوث والدراسات ، دار النشر : دار الفكر - بيروت ، الطبعة : الأولي ، 1996م.

و مقدسي مي گويد:

وممن سبق إسلامه أبو عبيدة بن الجراح والزبير بن العوام وعثمان بن مظعون ... ومن النساء أسماء بنت عميس الخثعمية امرأة جعفر ابن أبي طالب وفاطمة بن الخطاب امرأة سعيد بن زيد بن عمرو وأسما بنت أبي بكر وعائشة وهي صغيرة فكان إسلام هؤلاء في ثلاث سنين ورسول الله يدعو في خفية قبل أن يدخل دار أرقم بن أبي الأرقم.

كساني كه در اسلام آوردن بر ديگران سبقت گرفتند: ابوعبيده جراح .... و از زنان اسماء دختر بنت عميس همسر جعفر بن أبي طالب ... و عائشه كه در آن زمان خردسال بود . اين افراد در سال سه سال اول بعثت كه رسول خدا مخفيانه مردم را به ايمان دعوت مي كرد، اسلام آوردند، قبل از آن كه رسول خدا وارد خانه أرقم بن أبي الأرقم بشوند.

المقدسي، مطهر بن طاهر (متوفاي507 هـ)، البدء والتاريخ ، ج 4 ، ص 146 ، ناشر : مكتبة الثقافة الدينية - بورسعيد.

و ابن هشام نيز نام عائشه را جزء كساني مي آورد كه در سال اول بعثت ايمان آورده است ؛ در حالي كه هنوز كودك بوده است.

إسلام أسماء وعائشة ابنتي أبي بكر وخباب بن الآرت وأسماء بنت أبي بكر وعائشة بنت أبي بكر وهي يؤمئذ صغيرة وخباب بن الأرت حليف بني زهرة.

الحميري المعافري، عبد الملك بن هشام بن أيوب ابومحمد (متوفاي213هـ)، السيرة النبوية، ج 2 ، ص 92 ، تحقيق طه عبد الرءوف سعد، ناشر: دار الجيل، الطبعة: الأولي، بيروت - 1411هـ..

اگر عائشه در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت) ، هفت ساله بوده باشد، در سال دوم هجري (سال ازدواج رسمي با رسول خدا) 22 ساله خواهد شد.

اگر سخن بلاذري را بپذيريم كه چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده ؛ يعني در سال چهارم هجري با آن حضرت ازدواج كرده است، سن عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا 24 سال خواهد شد .

اين عدد با توجه به سن عائشه در هنگام ايمان آوردن، تغيير مي كند.

بنابراين، ازدواج عائشه با رسول خدا در سن شش و يا نُه سالگي از دروغ هايي است كه در زمان بني اميه ساخته شده است و با واقعيت هاي تاريخي سازگاري ندارد.

موفق باشيد .

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
81 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٨:٤٦ - ٠٣ مهر ١٣٨٩ |
با سلام

جناب آقاي عبدالله مصاحبي
----------------------------------
با توجه به فرمايشات شما در اين دنيا جائي براي خوبي بدي وجود ندارد و طبق عقيده شما نبايد هم وجود داشته باشد!!
ملاک خوبي و بدي را از کجا کسب کرده ايم؟!!
بگذريم جناب آقاي عبدالله مصاحبي
------------------------------------------
شما از کدام يک از اديان الهي پيروي ميکنيد؟!
آيا در ديني که شما از آن پيروي ميکنيد مسائل گذشته مهم نيست؟!
اگر جوابتان مثبت باشد بايد عرض کنم که جنابعالي لائيک هستيد ، زيرا مبناي دين و عقيده کتابهاي آسماني اديان مختلف است.
صرف نظر از نام مکتب يا مذهب و يا ديني که آن را در عقيده جاي داده ايد بايد بگويم طبق عقيده شما ديگر نيازي نيست از آن دين پيروي کنيد و مباني آن را بکار گيريد،! زيرا مدتها از آن ميگذرد و ديگر نيازي نيست بدان هميت دهيم.
--------------------------------------------------------------------------------------------
در ضمن اختلاف بين امت واحد اسلام، همان اسلامي که پيامبر خدا ص به ما معرفي کرده را چه کساني و به کدام هدف براه انداختند؟؟؟!!!
ايا کشف نفاق و منافق در اين امر به ما کمک نميکند؟؟!!!
پس دقيقا به همين دليل مسائل و اشکالات و اختلافات گذشته در دين بايد براي ما همه مهم باشدو ريشه يابي آن براي ايجاد امت واحد اسلام لازم است .
جناب اقاي عبدالله مصاحبي
----------------------------------
از مثالهائي که در بالا برايتان نوشتم منظورم شخص شما نبود
در مثل مناقشه نيست
فقط مثال بود
يا حق
82 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٩:٠٦ - ٠٣ مهر ١٣٨٩ |
جناب فرزاد1! سن عايشه را هنگام ازدواج به پيامبر خدا ص عنوان نموديد. لطف کنيد سن همان جناب عايشه را هنگام خوراندن سم به رسول خدا ص را نيز بيان فرمائيد!
83 | مصطفي | | ١٨:٥٦ - ٠٤ مهر ١٣٨٩ |
با سلام
هم دينان عزيز مگر يکي از اهداف بعثت حضرت محمد (ص)و يا بلکه هدف اصلي و اساسي بعثت مکارم اخلاق نبوده است . چرا اينقدر با تند ي ،طعنه و نامهرباني كفتگو مي كنيد چرا دنبال اختلافاتيت و در پي وحدت نيستيد
84 | mehdi | | ٢٠:٢١ - ٠٨ مهر ١٣٨٩ |
عصر ارتباتات است.ببين دنيا به چه سمتي پيش مي رود.وما مسلمانان کجا قرار داريم.واقعا متاسف شدم اين چيزها را خواندم. چون اين چيزها جز اختلاف بين مسلمانان را بيشتر کند چيز ديگري ندارد.در ضمن اين اخوند عوام چه چيزي از اسلام مي دونند.علي سه شعار گذاشت.سه شعاري که همه هستي خودش و خاندانش قرباني اين سه شعار شد. مکتب وحدت و عدالت.دکتر علي شريعتي.
85 | كورش كبير 1404 | Iran - Tehran | ١٤:٥٨ - ٠٩ مهر ١٣٨٩ |
دورود بر تمامي مسلمانان ميهن عزيزم ايران. در مطالب درج شده در فوق برادران اهل سنت با عصبانيت و حق به جانب سخن گفتن از عايشه طرفداري کرده و مقام وي را با حضرت فاطمه برابر مي دانند ؛ اين در حالي است که خيانت عايشه به پيامبر اکرم(ص) بر کسي پوشيده نيست پس دفاع از چنين شخصي کاري غيره معقولانه مي باشد. من فرزنده ايرانم و وقتي نام ايران به ميان مي آيد بحث بر سر اقليت و اکثريت بيهوده است؛ و من همه ي هموطنانم را به وحدت دعوت مي نمايم؛ وحدتي که سرانجامش به سربلندي ايران مي انجامد. اميدوارم مسائل مذهب ماننده مسائل(ترک و فارس و کردو.....) ايران را به تفرقه ميندازد.در ضمن رفع شبهات و اختلافات ديني را عهده ي علما بگذاريد . هدف سر تيز تير شيعيان بر قلب فاسد وهابيون (لعنت الله) است. پوريا از البرز(کرج)
86 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٧:٥٥ - ١٠ مهر ١٣٨٩ |
با سلام
جناب mehdi
مگر عصر ارتباطات تمام شده كه حالا شما تبليغ عصر عصر ارتباتات را ميكنيد .
يا علي
87 | مجيد م علي | | ٢٣:٥٣ - ١٠ مهر ١٣٨٩ |
با سلام
جناب كورش كبير 1404 ,
الان وقت اسود خوابيدن نيست , ما هم بايد همگام با علمايمان در كوبيدن اين فرقه ضاله و افشا گري مفاسدشان بكوشيم , پس پيشنهاد ميكنم كه شما هم از خواب بيدار شويد و همت كنيد .
اگر راستشو بخواهي اهل بدعت نعوذ بالله فكر ميكنند كه عايشه منتي بر الله سبحان تعالي گذارده كه زن همسر خاتم الانبياء حضرت محمد صلي الله عليه و اله شده , اينها فعلاً ابي نمي بيند وگرنه علناً چنين ميگفتند .
يا علي
88 | پيرو | | ٢٣:١٦ - ١٤ مهر ١٣٨٩ |
خدا همه شيعه ها رو هدايت كنه (آمين)
89 | SHAHED | United Kingdom - Glasgow | ٠٢:٤٧ - ٠٩ آبان ١٣٨٩ |
زرشک ! ما رو بگو که اين همه توي سرمان زدند که اين چه پيامبري است که شما داريد که با دختري ۹ ساله ازدواج کرده ؟ از دوستان اهل سنت خواهشمندم سري به سايت هاي اسلام ستيز بزنند و گندي را که بالا آورده اند شخصا پاسخ دهند و اينقدر بهانه به آنها ندهند . يک سوال هم از مسولين سايت داشتم. آيا در روايات شيعه سن عايشه در موقع ازدواج گفته شده ؟ اگر هست، آنها چه رقمي را ذکر کرده اند .

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در كتب شيعه هيچ روايتي راجع به سن عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا (ص) وجود ندارد ! اما آنچه از مطالب به صورت اجمالي به دست مي‌آيد ، تاييد مطالب اين تحقيق در روايات شيعه است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

1 |محمد||٠١:٤٩ - ٢٦ مرداد ١٣٩٧ |
0
 
0
سلام. تو شیعه روایت نداریم؟؟؟ مراه العقول. کافی جلد سه صفحه 388 کتاب بحارالأنوار و... اینا چیه؟ یکی ازم پرسیده.ایا داریم چنین احادیثی از شیعه!؟
پاسخ:
با سلام
این روایت از طریق محمد بن عیسی از طریق یونس نقل شده است؛ علی رغم این که این دو نفر هر دو ثقه هستند؛ اما روایاتی که محمد بن عسی از یونس به تنهایی نقل می کند و دیگری چنین روایتی را نقل نکرده است، علماء این روایات را تضعیف می کنند و قبول نمی کنند و این روایت هم چنین است و ابن ولید این روایات را استثناء کرده است؛ اما همان طوری که علامه مجلسی گفته است خود این دو راوی ثقه هستند
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
90 | حسن | Iran - Tehran | ١٣:٥١ - ١١ آبان ١٣٨٩ |
سلام، واقعا عجيب است. وقتي كه مي خواستند يك روايت از عايشه را رد كنند؛ در همين كتاب درسي معارف دانشگاه ما (تاريخ صدر اسلام بود فكر كنم) نوشته اند كه طبق اجماع محدثين! عايشه سال چهارم بعثت به دنيا آمد!! بنابراين موقع از دواج با پيامبر مي بايد نه ساله باشد. در ايم مطلب از هر قسمت تكه اي كنده ايد! من كه نفهميدم چي شد. ولي منابع دست اول تاريخي (و كتاب معارف دانشگاه شيعه خودمون!) مثل صحيح بخاري، تاريخ طبري و خيلي هاي ديگه همون قول را تاييد مي كنند. مي تونيد به سايت دانشنامه رشد خودمون هم يك سري بزنيد: http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B9%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D9%87&SSOReturnPage=Check&Rand=0 نوشته كه موقع در گذشت حضرت عايشه 18 ساله بود. پس موقع ازدواج با پيامبر مي بايد 9-10 ساله باشد. بالاخره من نفهميديم كجاشو برادران اهل سنت بدعت كرده اند. كجاشو تواريخ چي ميگن. دوستان شيعه مون بالاخره تصميمشون چيه و... البته يك نكته مهم زمان هاي قديم دختران در سنين خيلي كم تر از امروز مثلا 10-12 ساله هم ازدواج مي كردند. اين ازدواج هم در فرهنگ آن زمان هيچ نكته عجيبي نداشت. بعدش چرا به عايشه توهين مي كنيد. با حضرت علي جنگ كرد؟ مگر خود امام علي عايشه رو با احترام برنگرداند مدينه و تو نهج البلاغه نگفته احترام عايشه را نگه داريد؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- آيا اثبات اينكه عائشه 9 ساله نبوده است وقتي كه با رسول خدا ازدواج كرد اهانت به عائشه است ؟!!!!

2- ما به مدارك تاريخي استدلال كرده‌ايم ، كسي كه ادعاي اجماع كرده است نيز بايد مدرك براي سخن خويش ارائه كند ! البته جالب است كه شما سخن با مدرك ما را كنار گذاشته‌ايد و سخن بي‌مدرك ديگران را چون مطابق تصورات گذشته خودتان است قبول كرده‌ايد !

3- حضرت موسي به فرعون نيز احترام گذاشت «فقولا له قولا لينا لعله يتذكر او يخشي»‌! يعني آيا فرعون انسان خوبي بود ؟!!!

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

91 | محمد | | ١٢:٠٩ - ٠٨ آذر ١٣٨٩ |
دوست گرامي، اينها توجيهات اخير برخي از نويسندگان اسلامي در مواجهه با مشکل است. در مقابل هر چه پيش از دوران معاصر آمده همه بدون هيچ مشکلي عايشه را خيلي کوچکتر دانسته‌اند. بگذريم که اکثر علما هنوز بر کوچک بودن عايشه پافشاري مينمايند و توجيهات مترقيانه و علمي ديگري مثل شرايط طبيعي عربستان را عنوان مينمايند! ميتوانم از شما بپرسم که چرا علماي مدرن اسلامي هميشه منتظرند که بشر به نتيجه برسد و بعد آنها با زور چيزي مطابق آن از اسلام بيرون بکشند؟ چرا همان اول اين چيزها و نتيجه ‌ها از اسلام و قرآن بيرون نميآيد؟ چرا بشر بايد بد بودن ازدواج با خردسالان را بفهمد و بعد شما اقدام کنيد؟ چرا اول بايد سر سروش به سنگ بخورد و بعد به فکر بيرون کشيدن مردمسالاري از اسلام بنمايد؟ چرا قرآن و اسلام خود اين چيزها را بروز نميدهند؟ نمونه‌ها زياد است. تاريخ اين را نشان ميدهد من نميگويم.
92 | momen abdullah | | ١٣:٥٤ - ٠٨ آذر ١٣٨٩ |
جناب محمد
احسنت وآفرين بر شما.
دقيقا به همين دليل است که ما مي‌گوييم علماء و دانشمندان نمي‌توانند رهبر دين اسلام باشند.
بلکه وجود معصومي که به علم نبوي متصل است فقط توانايي هدايت بشريت را دارد.
باور کنيد ما هم چون شما خسته از موش آزمايشگاهي بودن بشر در طي 1400 سال گذشته هستيم.

يا علي
93 | hadez803 | Iran - Tehran | ١٦:٣٩ - ٠٥ بهمن ١٣٨٩ |
سلام، ضمن تشکر از زحمات شما. دو نکته ي مبهم در مورد قسمت آخر يعني "عايشه در چه سالي ايمان آورد" براي من وجود دارد: الف-شما در ابتدا اين ادعا را مطرح فرموده ايد: "عائشه در سال اول بعثت ايمان آورد". با بررسي بقيه مطالب اين قسمت مشخص مي شود که در هيچ کدام از مدارکي که ذکر فرموديد چنين چيزي نوشته نشده است. تنها در حديث دوم اين عبارت ذکر شده: "فكان إسلام هؤلاء في ثلاث سنين ورسول الله  يدعو في خفية" که آنرا به صورت بي معنايي ترجمه کرده ايد: "اين افراد در سال سه سال اول بعثت كه رسول خدا مخفيانه مردم را به ايمان دعوت مي‌كرد، اسلام آوردند". عبارت بي معنا هم اين است: "سال سه سال اول" که ظاهرا خطايي در ترجمه رخ داده و در اصل عبارت عربي هيچ حرفي از "سال اول" نشده. در حديث آخر هم اين عبارت را ذکر کرده ايد: "و ابن هشام نيز نام عائشه را جزء كساني مي‌آورد كه در سال اول بعثت ايمان آورده است " اما در متن عربي هيچ اشاره اي به اين مطلب نشده است. اگر اسلام آوردن عايشه در سال اول بعثت ثابت نشود اين نتيجه گيري شما هم بي معني است: "اگر عائشه در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت) ، هفت ساله بوده باشد..." ب-شما در قسمت ديگري از مقاله، از دو طريق و با استفاده از روايات متواتر ثابت کرده ايد که عايشه در سال اول بعثت 4 ساله بوده است. چرا در اين قسمت اصرار داريد بدون ارائه هيچ دليلي فرض کنيد که عايشه در سال اول بعثت سني بيشتر از اين داشته است (مثلا 7 ساله بوده) تا سن ازدواج او با پيامبر را بالا تر از آنچه قبلا ثابت کرديد ببريد؟ ضمنا در قسمت قبلي مقاله ادعاي بلاذري مبني بر ازدواج عايشه در سال 4 هجري را در نظر نگرفته ايد که اگر آن را هم در نظر بگيريد سن عايشه در هنگام ازدواج مي توانسته به جاي 19 به 21 سال افزايش پيدا کند. با تشکر

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- متن كامل را براي شما مي‌گذاريم :

وممن سبق إسلامه أبو عبيدة بن الجراح والزبير بن العوام وعثمان بن مظعون وقدامة بن مظعون وعبيدة بن الحارث وجعفر بن أبي طالب وعبد الله بن مسعود وعبد الله بن جحش وأخوه أبو أحمد بن جحش وأبو سلمة بن عبد الأسد وواقد بن عبد الله وخنيس بن حذافة ونعيم بن عبد الله النحام وخباب بن الأرت وعامر بن فهيرة رضي الله عنهم أجمعين ومن النساء أسماء بنت عميس الخثعمية امرأة جعفر ابن أبي طالب وفاطمة بن الخطاب امرأة سعيد بن زيد بن عمرو وأسما بنت أبي بكر وعائشة وهي صغيرة فكان إسلام هؤلاء في ثلاث سنين ورسول الله صلى الله عليه وسلم يدعو في خفية قبل أن يدخل دار أرقم بن أبي الأرقم ثم أسلم صهيب بن سنان وعمار ابن ياسر وكان إسلامهما بعد إسلام بضعة ثلاثين رجلا ثم فشا بمكة وتحدث به وأمر الله عز وجل رسوله بإظهار الدعوة فقال «فاصدع بما تؤمر وأعرض عن المشركين» وذلك في السنة الرابعة من النبوة
البدء والتاريخ ج 4 ص 146، اسم المؤلف: وهو المطهر بن طاهر المقدسي الوفاة: 507هـ ، دار النشر : مكتبة الثقافة الدينية - بورسعيد
اين جمله صريح در اسلام آنها در سه سال اول نبوت است و بعد از آن در سال چهارم نوبت آيه «فاصدع» نازل شد !

2- در مورد ابن هشام نيز او عائشه را قبل از بسياري از افرادي ذكر مي‌كند كه در همان سال اول اسلام آورده‌اند ! و بعد از ذكر نام تقريبا 70 نفر تازه به سال سوم مي رسد !

3- اهل سنت چه اصراري دارند كه سن عائشه را كمتر بدانند ؟ آيا كودك قبل از 7 سالگي در حالت عادي مميز است تا بتواند بفهمد اسلام چيست يا خير و بعد اسلام بياورد ؟!

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

94 | رضا | Sweden - Huskvarna | ٢٢:٢٩ - ٢٣ اسفند ١٣٨٩ |
با سلام از وقتي که برايم معلوم شد که حضرت علي (ع) خودشان - بنوعي - سني بودند؛ من هم - بنوعي - به تسنن تغيير مذهب دادم. زيرا بنا بر نهج البلاغه؛ حضرت علي (ع) آشکارا از خلافت عمر و ابابکر و عثمان (يادشان گرامي باد) در مقابل مخالفانشان؛ دفاع سرسختانه نمودند. بعبارت ديگر ايشان خلافت؛ آنها را برسميت شناخته بودند. همچنين وقتي پس از عثمان؛ تقريبا تمام مردم از حضرت علي (ع)؛ درخواست کردند که خلافت و رهبري مسلمين را بعهده بگيرد؛ ايشان آن را رد نمودند! اگر خلافت حضرت علي (ع) به حکم خدا و رسول او؛ امر واجبي بود؛ اولا چرا ايشان از خلفاي پيشين در مقابل مخالفانشان دفاع کردند و ثانيا چرا وقتي مردم هم از حضرت علي(ع)؛ درخواست نمودند؛ ايشان نمي پذيرفتند. به گفتۀ خود ايشان؛ ايشان با فشار مردم؛ مجبور (!!) شدند خلافت را بپذيرند . بعلاوه بنا بر روايت مشهور شيعه؛ پيامبر به ايشان گفت که اگر مردم تو را نخواستند؛ خلافت نکن. يعني ديگر خليفۀ مسلمين نيستي. در نتيجه شيعۀ واقعي کسي است که مانند علي (ع) خلافت ياران بزرگ پيامبر را برسميت بشناسد و متعاقبا به آنها بعنوان ولي امر مسلمين احترام بگذارد. پس تشيع؛ يک مذهب انحرافي در تاريخ اسلام. در ضمن حضرت محمد (ص)؛ نه شيعه بوده و نه سني (بمعناي متعارف امروزي). من هم ؛ از اين نظر؛ نه شيعه هستم و نه سني؛ بلکه مانند پيامبر اسلام؛ فقط مسلمان هستم. عايشه همسر گرامي پيامبر و بنص صريح قرآن و فرمايش صريح حضرت علي (ع) از ام المومنين بودند. اختلافاتي که بوجود آمد را خود حضرت علي و امامان بعدي فراموش و گذشت نمودند. بي احترامي به اين مادر مسلمانان؛ بي احترامي به اسلام؛ پيامبر و حتي علي (ع) است

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- در بحث علمي ، اينكه من شيعه بوده‌ام سني شده‌ام و يا سني بوده‌ام و شيعه شده‌ام ، مهم نيست ، مهم اين است كه علم شما چقدر است زيرا فرض بگيريد كه يك جاهل (البته نه شما) سني شده باشد ، آيا اين دليل حقانيت اهل سنت است ؟البته شما سخناني مطرح كرده‌ايد كه نشان مي‌دهد تا به حال يكبار هم نهج البلاغه را نديده‌ايد ! لابد به نظر شما نهج البلاغه خطبه شقشقيه و... ندارد !

2- اما راجع به خطبه حضرت كه شما حتي متن آن را نمي‌دانستيد «دعوني والتمسوا غيري» مي‌توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=160

3- چه كسي گفته است كه حضرت علي عليه السلام از خلفا دفاع كرده است ؟

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1312

4- اما معني ام المومنين را از زبان خود عائشه در آدرس ذيل ببينيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8434

گروه پاسخ به شبهات

95 | رضا اصغرزاده | | ٠٣:١٧ - ٢٥ اسفند ١٣٨٩ |
با سلام و تشکر فراوان از توضيحاتتان اولا فرموديد که علم من چقدر است؟ پاسخ: هيچي! اما نگاه من چيز ديگريست. دوما من در نهج البلاغه خطبه اي از علي (ع) خواندم که تقريبا چنين فرمود که خلافت حق من بود ولي از خليفۀ اول چنان دفاع کردم که کسي مانند من در زمين نکرد و همينطور فرمود در بارۀ ديگر خلفاء. مسلما دفاع حضرت از نفس حقانيت خلافت آنها نبوده بلکه دفاع سياسي در مقابل مخالفان بوده. سوما من ادعاي حقانيت اهل سنت نکردم. اهل سنت هم مانند اهل شيعه خطاهاي فراوان دارد. من گفتم "به نوعي سني شدم" . مُرادم آن حديث پيامبر (ص) بوده که حضرت علي (ع) فرمود که اگر مردم تو را نپذيرفتند؛ آنها را رها کن. يعني تو خلافت نمي کني و آنچه مردم پذيرفتند همان باشد. اگر چه حق با علي (ع) بوده است . اختلاف علي(ع) هم با خلفاء طبيعي بوده است ولي ايشان آن را به جامعۀ نوپاي مسلمين اشاعه ندادند. من هم فردي از آن جامعه هستم. پس بنا بر سنت پيامبر و سنت علي (ع)؛ خلافت خلفاء را؛ عليرغم خطاها و انحرافات آنها؛ در تاريخ بعنوان خلفاء رسمي مسلمانان در صدر اسلام؛ پذيرفتم. در نتيجه احترام آنان را بعنوان خليفۀ مسلمين لازم مي دانم. اين بود مُرادم از "بنوعي سني شدن" . حال آيا اين خلاف دستور پيامبر (ص) و علي (ع) است؟ معتقدم شعار اتحاد شيعه و سني در ايران اسلامي عزيزمان خيلي سطحي است. براي اتحاد واقعي و عميق بايد؛ همه مان (شيعه و سني) "نگاه" را عوض کنيم. براي اينکار لازم است که تاريخ را بازنگري کنيم. هم شيعيان خلافت خلفاء را برسميت بشناسند و هم تمام سني ها؛ امامت الهي علي (ع) و خاندان او را بپذيرند. من معتقدم پيامبر و علي از چنين اتحادي؛ بيشتر خشنود هستند. خروج من از "تشيع" بمعني نفي يا انکار امامت حقۀ الهي آن بزرگواران نيست؛ بلکه خروج از آن "نگاه" انحرافي در تاريخ است. ما همه مسلمانيم و بس . و خدا را از اين نعمت شکر گزار. معتقدم که با يک انقلاب عميق فرهنگي؛ ما بايد دورۀ کاملا جديدي از تاريخ اسلام را افتتاح نمائيم. چرا که بجرات بايد گفت که در عصر ظهور هستيم . در اين دوره ديگر نه شيعه هست و نه سني؛ بلکه فقط مسلمان ناب محمدي. انشاءالله. چنانکه در نامۀ قبلي اشاره کردم. قرن ها اختلاف و انحراف قلب پيامبر را جريه دار و خونين نموده است. آيا هيچ ملاحظۀ اين موضوع را مي نمائيد؟ آيا پيامبر بر اينکار راضي است؟ آيا شايسته نيست لااقل شيعيان؛ با شهامت در رفع نهائي چنين اختلاف و انحراف دردناکي؛ پيشقدم باشند؟ من به سهم و توان خود؛ قدمي؛ گرچه کوچک برداشته ام. ولي باور دارم که اينکار در جهان اسلام شدني است. در مورد عايشه هم کماکان احترام به محبوب پيامبرم را بر خود فرض مي دانم. همچنين تصديق مي کنم که انشاء قبلي استعداد سوء تفاهم را داشت با سپاس مجدد و آرزوي توفيقات

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
فرموده‌ايد كه حضرت علي عليه السلام تقريبا چنين فرمود كه ...
لطف كنيد و متن دقيق عبارت نهج البلاغه را بياوريد
اما در مورد رها كردن مردم ؛ پيامبر به اميرمومنان فرمودند كه اي علي ، مثل تو مانند كعبه است ، كه مردم بايد به نزد آن بروند ، و نه اينكه او به نزد مردم ؛ تو نيز مانند كعبه‌اي و اگر مردم به نزد تو آمدند ، قبول كن وگرنه تو نبايد به نزد مردم بروي ! و اين بدان معني نيست كه ديگر وقتي مردم نخواستند حضرت شايستگي خلافت نداشته باشد ، و اين كار شايسته غير باشد !
اما در مورد عائشه ، بهتر است از خداوند و رسول خدا و ائمه پيشي نگيريم ، خداوند در قرآن او را توبيخ كرده است و...
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

96 | رضا | | ١٥:٥٠ - ٢٥ اسفند ١٣٨٩ |
با سلام من اکنون مستفيما به نهج البلاغه دست رسي ندارم ولي چشم ؛ در اولين فرصت متن و آدرس روايت را خدمتتان خواهم فرستاد. روايت پيامبر را هم از خطبۀ نماز جمعۀ آيت الله رفسنجاني که ايشان هم آن را از حضرت امام شنيده بودند. بهر حال من نگفتم که بر اساس اين خطبه مي توان نتيجه گرفت که علي (ع) شايستگي خلافت را از دست داده بود؛ بلکه موقعيت شرعي آن را در فضائي که ايجاد شد را از دست دادند. در مورد عائشه اما گمان نمي کنم صرف توبيخ خداوند در قرآن؛ مانع از احترام به او بعنوان همسر پيامبر باشد. پيشاپيش عيد نوروز و سال نو را به شما و همکارانتان تبريک مي گويم. با آرزوي توفيق

پاسخ:

97 | علي | | ٢٣:٤٢ - ١٥ فروردين ١٣٩٠ |
لطفا به لينک زير برويد و آن را دانلود کنيد http://www.irantarikh.com/tarikh/ommahaat.pdf امهات المؤمنين، ازواج رسول الله در اين کتابچه، علاوه بر خديجه سلام الله عليها و سوده دختر زمعه که پيامبر اکرم صلوات الله و سلامه عليه در مکه گرفته بود، با ديگر زنان پيامبر آشنا خواهيم شد که پيامبر در هشت سالِ آخرِ عمرش در مدينه گرفت: عائشه دختر ابوبکر، زينب دختر خزيمه، حفصه دختر عمر، ام سلمه مخزومي، ريحانه، زينب دختر جحش، جويريه، صفيه، ام حبيبه دختر ابوسفيان، ماريه قبطيه، ميمونه، ربيحه، مليکه ليثيه، فاطمه کلابيه، غزيه دختر جابر، اسماء دختر نعمان، شنباء دختر عمرو، عاليه دختر ظبيان، خوله دختر حکيم، صفيه دختر بشامه، عمره دختر يزيد. همچنين داستانِ ازدواج پيامبر با زينب دختر جحش، داستان افک عائشه، وداستان ماريه قبطيه و درگيريهاي عائشه و حفصه با پيامبر بزرگوار بر سر او، و شبهاتي که منافقين درباره اين سه موضوع مطرح کردند را خواهيم آورد و آيات قرآن کريم که در اين موضوعها نازل شد را خواهيم خواند.
98 | مهدي | | ٢١:٠٩ - ١٧ فروردين ١٣٩٠ |
با عرض سلام و خسته نباشيد. من خاطرم هست چند روزه پيش با يک مطلب در مورد عايشه برخورد کردم و اينجا خدمت شما ارايه دادم از شما انتظار دارم که به سوال من جواب بدهيد. لطفا در اين مورد کمک رساني کنيد. مطلب مورد اشاره در ذيل آمده است: بحار الانوار جلد 22 برگ 202: سومين (زني که محمد با او ازدواج کرد): عايشه دختر ابي بکر (بود)، با او در مکه ازدواج کرد در حالي که 7 سال سن داشت و غير از او با هيچ دختر باکره اي ازدواج نکرد، و در زماني که او 9 سال سن داشت به او دخول کرد و اين اتفاق 7 ماه بعد از وارد شدنش به مدينه بود، و (عايشه) تا زمان خلافت معاويه زندگي کرد. وسائل الشريعه، الي تحصيل مسائل الشريعه، محمد بن الحسين الحر العاملي ج 1 برگ 31، به نقل از فروع کافي ج 2 ص 351: از اسماعيل بن جعفر منقول است: همانا رسول الله در 10 سالگي به عايشه دخول کرد... متشکرم يا مهدي

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- در مورد بحار الانوار ، مطلب در اين آدرس موجود است ، و اين مطلب را از كتاب اعلام الوري نقل كرده است ، اما در كتاب اعلام الوري مدركي براي اين سخن ارائه نشده است (يعني استنباط شخصي نويسنده است و حجت نيست)

2- در وسائل الشيعة سند روايت ضعيف است ، زيرا در آن اسماعيل بن جعفر است كه مجهول است ، و همچنين سند روايت مرسل است و به معصوم نمي‌رسد ؛ لذا اين روايت نيز حجت نيست .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

99 | احسان | Iran - Tehran | ١١:١٢ - ١٧ ارديبهشت ١٣٩٠ |
با سلام
اولا بهتره اين بحث احمقانه وحدت هر چه زودتر حذف بشه. فقط افرادي که هيچ اطلاعاتي از دين ندارند يا مغرضند از اين بحث وحدت دفاع ميکنند. البته منظور اين نيست که بيايم همديگرو بزنيم بکشيم، نه. درکمال آرامش صحبتامونو ميکنيم. اما اينکه ما با پيروان قاتلهاي حضرت فاطمه وحدت کنيم، هرگز. اما اينکه دکتر شريعتي چي گفته( خدا بيامرزتش) اصلا مهم نيست! چون ايشون سواد درشتي در زمينه اسلام نداشت، در نتيجه ديد درستي هم نداشت. يکي از دلايل حرف من هم نظرات شهيد مطهري، بريد ببنيد در مورد شريعتي چي نوشته... اما واقعيت اينکه اين عمري ها همه جا آبروي اسلامو بردن، سن عايشه تازه يکيشه... بد نبود در مورد فرار عمر و ابو بکر و عثمان از جنگها و توهين عمر به پيامبر (ص) و اينکه حتي عمر بلد نبود نماز بخونه و همچنين اندر وصف سوسمار خوردن و ملخ و مارمولک خوردن عمر و شپش کشتنش سر نماز و بيسواديش هم مطالبي مينوشتيد.
با تشکر
انشا الله که روزي بزسه که همه عالم بشن و دين حقو قبول کنن و به جاي رويه احقانه دعواهاي بينتيجه يا از اون احقانه تر به زبون آوردن شعار احمقانه وحدت برن سراغ اصل مطلب و مطلب رو از ريشه حل کنن.
اگر ما بشينيم يکبار اصولي کافر بودن ابو بکر و عمر و عايشه و معاويه و يزيد و ... از روي قرآن کريم و حديث صحيح از خود کتابهاي گروه عمريه و بکريه ثابت کنيم، اونوقت خواهيد ديد که به چه سادگي پيروان فرقه ضاله عمريه فوج فوج ئارد دين خدا ميشوند. اميدوارم که جراتش رو داشته باشيدو زير چتر وحدت حقايقو پنهان نکنيد.
يا علي
100 | احسان | Iran - Tehran | ١١:٢٩ - ١٧ ارديبهشت ١٣٩٠ |
آقا رضا من با عمري جماعت زياد مباحثه کردم. اين تزي که من قبلا شيعه بودمو اين حرفا ديگه خيلي قديمي شده. واقعا من در عجبم شما جماعت چرا اينقدر دروغ ميگيد آخه! آخه خدايي هست، قيامتي هست، شماها که دين درست و حسابي که نداريد، نه توحيدتون درسته، نه نبوتتون، هيچيتون درست نيست، حد اقل آزاده باشيد! الحمدلله طواف نساء رو هم گذاشتين کنار و در بازگشت رو به روي خودتون که هيچي، واسه فرزنداتون هم بستين، البته اين تز عمر بود که ميخواست يک سپاه مثل خودش درست کنه. بگذريم. شما يا نهج البلاغه رو نخوندي، يا اينکه ( اين يکي احتمالش خيلي بيشتره) طبق سنت ابو بکر و عمر داري طبق معمول دروغ ميگي. اصلا نهج البلاغه شروع نشده تو خطبه 3 اينارو گرفته به باد انتقاد... آخه دروغ هم حدي داره. در بطلان مذهب شما همين بس که در اراده تشريعي خداوند منان نبود که اين عمر پا به اين دنيا بذاره. اما از اونجا که بالاخره 1 اختياري هم هست، ديگه دست (مثلا) پدر و مادرشو باز گذاشت که همچين کافري رو به بشريت تحويل بدن. اگر اطلاع نداريد بد نيست در تاريخ به نحوه بسته شدن نطفه عمر رجوع کنيد و ببينيد ايشون چه جوري زاده شدن. راستي يکي از کلمات قصار عمر هم اينه : ( از من در مورد پدرانم بيشتر از خطاب نپرسيد!!!!!!!!!!!!!!) شما احتمالا ميدوني چرا اينو گفته. يا علي
101 | احمد | Afghanistan - Kabul | ٢٤:٣٧ - ٠٢ خرداد ١٣٩٠ |
لطفا شيعيان محترم زياد تر خودرا مسخره نکنيد سوره ايکه در قرآن به پاکي حضرت عايشه نازل آيا خوانده ايد و منکر قرآن هستيد علي فقط صحابه بود و محمد ص پيامبر ايا شما شما از دوستي پيامبر با حضرت عايشه منکرهستيد کا کور کر ايد خبر نداريد لعنت بر شما فرعون کجا و عايشه کجا کسي نزد پيامبر محبوب از همه بود ما با علي احترام داريم علي فقط از شيعه نيست چون علي از جمله ياراي محمد ص بود و ما هيچ مشکل با علي نداريم چون دين ما کامل است اما شما فقط از ياران نزديک پيامبر فقط علي قبول داريد وبس ديگران بد ميگويد چرا اقرار نميکنيد مسلمان نسيتيد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- در مورد نزول آيه برائت در مورد عائشه بهتر است آدرس ذيل را ملاحظه کنيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1265

2- ما نمي گوييم که شما با حضرت علي عليه السلام مشکل داريد ، اما گروهي از صحابه با آن حضرت مشکل داشتند و ايشان را دشنام داده مورد لعنت قرار داده اند و با حضرت جنگيده اند ! آيا مي توان گفت آنها نيز با حضرت مشکلي نداشته اند ؟

حال چگونه هر دو طرف را بر حق مي دانيد ؟

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

102 | بي اسم | United States - Atlanta | ٠٩:٤٦ - ٠٧ خرداد ١٣٩٠ |
لطفا مناظره ميان ؟؟؟؟و دکتر زرتشت رابخوانيد تا ببينيد ادعاي غلط اهل سنت در رابطه با سن عايشه هنگام ازدواج با پيامبر اكرم چقدر ملحدين را نسبت اسلام و پيامبر گستاخ كرده است.؟؟؟؟
103 | Momen Abdullah | Iran - Tehran | ١٧:٣١ - ٠٨ خرداد ١٣٩٠ |
جناب دارا
شما خيري بالاتر از تبعيت از امامان هدي (عليهم السلام) و شري بدتر از پيروي از عائشه و عمر مي‌شناسيد؟
جناب دارا
مثل شما مثل كسي است كه بگويد:
«گيرم كه موسي حق بود يا فرعون. گيرم كه ابراهيم حق بود يا نمرود. گيرم كه هارون حق بود يا سامري. هر چه بوده گذشته»

لطفا هرچه سريعتر از پيروي از طاغوت اجتناب كرده به راه امامان هادي و عالم بازگرديد.
پيروي از طاغوت چيز خوبي نيست. زشت است. نكن از اين كارها.

يا علي
104 | اويسي | Iran - Mashhad | ١٨:٠٠ - ٠٨ خرداد ١٣٩٠ |
سلام در جواب احمد:تو هم به از عايشه دفاع ميكني هم ميگي ما با علي‌‌‌(امير المومنين) مشكل نداريم ولي عايشه كه با ايشان مشكل داشت نمونش جنگ جمل
105 | دارا | Iran - Tabriz | ٢٤:١٦ - ٠٨ خرداد ١٣٩٠ |
سلام به كليه برادران وخواهران شيعه وسني و در اصل كليه مسلمانان جهان
تو رو خدا تا كي مي خواهيد فكر و ذهنتان را با اين سوالت پوچ وبي فايد پر كنيد؟
گيرم سن عايشه زمان ازدواج 9 سال بود يا 50 سال،چه تغيير در حال من و شماي مسلمان امروزي ميكنه؟
گيرم حضرت علي و امامان اهل شيعه حق بوده يا خلفاي كه اهل سنت قبولشان دارند؟هر چه بوده گذشته و خداوند تعالي بهتر از من و جنابعالي نظر دهنده، بر حقايق آگاه بوده و اگر اعتقادي بر روز جزا ورستاخيز داشته باشيم پاداش خير وشر را حتي به اندازه سر ارزن نيز باشد خواهد داد.
106 | احسان | | ١٥:٥٨ - ١٤ خرداد ١٣٩٠ |
سلام عليکم من واقعا با مومن عبد الله موافقم. يعني چي چه فرقي داره؟ آبروي مارو تو کل دنيا بردن! پيامبر اکرم در زمان ازدواج با عايشه 55 سال تقريبا داشتن، آيا اين زشت نيست که يک مرد 55 ساله با يک دختر شش ساله ازدواج کنه؟؟؟؟؟؟؟؟ يعني اينکه اينا آبروي اسلام رو ببرن يا نبرن هيچ فرقي نداره؟ در ضمن خواهش ميکنم ديگر از لفظ "اهل سنت" در مورد پيروان ضاله عمر و ابو بکر کافر استفاده نکنيد. همان عمريه يا بکريه يا مثلا يزيديه کافيست. چرا که ميدانيد يزيد خليفه بر حق اينهاست. در خليفه شدن عمريه 3 شرط وجود دارد: 1. خليفه قبلي بر او وصيت کند. 2. مردم او را انتخاب کنند. 3. به زور و قوه قهريه حکومت را تصاحب کند. و يزيد لعنه الله هر 3 اينها را داشت، خصوصا در مورد اهل شام که از اسلام دور بودند و او را راحتتر پذيرفتند. لذا شما ديديد که شيعيان نهضت کافر بودن يزيد و معاويه را راه انداختند و شد. يعني خود عمريه هم امروز قبول دارند که ايندو (خصوصا يزيد لعنه الله) کافر بودند. خوب پس آخه چي جلوي شمارو گرفته که با دلايل متقن از صحيح ترين کتب خود عمريه کفر 3 خليفه اول رو ثابت کنيد؟؟؟؟؟؟؟ چي جلوي شمارو ميگيره که نگيد عمر و ابو بکر و بعضي ديگر از صحابه قصد قتل پيامبر اکرم رو داشتند. شماها اگه شيعه ايد، راهتون بايد راه مولاي متقيان علي مرتضي باشه. تو خود صحيح مسلم آورده که نظر امير المومنين و عباس عموي پيامبر و اميرالمومنين در مورد ابو بکر و عمر اين بود: اثما کاذبا غادرا خائنا. يعني گنهکار، دروغگر، منافق و خائن. يعني امير المومنين رسما اين دو تا رو کافر ميدونست. همينطور حضرت فاطمه بنت رسول الله، مگه حضرت فاطمه نگفت من لعن بر شما دو تا ( ابو بکر و عمر) رو تا زنده هستم ترک نميکنم و همينکه از دنيا رفتم شکايت شمارو به رسول الله ميکنم؟ مگه رسول الله نگفت خشم و اذيت فاطمه خشم و اذيت منه و خشم و اذيت من خشم و اذيت خداست؟؟؟؟ تو ايران مردم خيلي راحت ميگن مرگ بر ضد ولايت فقيه، در صورتي که کسي که مخالف با ولايت فقيه باشه هرگز کافر حساب نميشه، و لعن هم براي کفاره اصولا. اما تا يک نفر ميخواد يک بحث علمي در مورد اين کفار بکنه همه ميگن آقا وحدت رو به هم نزن. بابا آخه اين وحدت بايد يک وجود خارجي داشته باشه يا نه؟ چه طوري چيزي رو که وجود نداره ميشه بر هم زد؟ کشتن شيعيان تو پاکستان و افغانستان وحدته يا قتل عامشون تو بحرين؟ تمام برادرا و خواهراي مارو دارند تيکه تيکه ميکنند، اونوقت ما مثل احمق ها هي ميگيم وحدت وحدت. عزيزان من، بابا اگه وحدت ميخواين، اگه حبل المتين ميخوايد که بهش چنگ بزنيد، اون امير المومنينه نه عمر همجنس باز که آخرين چيزي رو هم که خواست بخوره موقع به درک واصل شدنش شراب بود. اگه وحدت ميخواين بيايد همه پيرو امير المومنين و امامان معصوم باشيد نه اين عمر که کفتار و سوسمار ميخورد و ميگفت براي من گوشت و مرغ نياريد، من سوسمار ميخوايم. ما بايد حول کسي وحدت کنيم که در خيبر رو کند و سالار قوم رسول الله بود نه اين عمري که به جز يکبار در کل عمر نوراني رسول الله فرمانده قشون نشد و همون يکبار هم فرار کرد. و براي دونه دونه اين حرفهام هم از بزرگترين کتب جماعت عمريه دليل و برهان دارم. پيامبر عمرو عاص رو که در سال هشتم هجري و بعد از فتح خيبر مسلمان شده بود رو به ابو بکر و عمر ترجيح داد و اينها رو تحت فرماندهي اون کافر گذاشت. ديگه شما خودتون حساب کنيد منزلت اينها در نزد رسول الله چي بود. قضيه جيش اسامه رو هم که همه ان شا الله ميدونند، سپاهي که در حيات رسول الله هرگز حرکت نکرد. فرمانده سپاه ميدونين کي بود؟ اسامه بن زيد بن حارثه، که 17، 18 سال داشت!!! و ابو بکر و عمر رو زير دست اون گذاشت! ابوبکر و عمر هيچي نبودن. اصلا ميدونين اسم ابوبکر چي بوده؟ عتيق. عتيق يعني آزاد شده. غلام آزاد شده رو ميگن عتيق. حالا ان شا الله عمري بود در مورد توحيد جماعت عمريه هم صحبت خواهم کرد که ميگن خداوند دست و پا داره و جمعه ها با خرش مياد رو آسمون اول و ميگه " هل من مستغفر؟" و همچنين اينکه در فقه عمريه البته يکي از اين شعوبش، وضو گرفتن با شراب اشکال نداره! يا لواط با بچه در هنگام حج! همينطوري که ميدونيد ( معذرت ميخوام) بچه بازي در ميون عمريه کاملا شايعه و در بخش هايي از افغانستان که آدم ميره درست ياد قوم لوط ميافته. اينم اسلام اينهاست.انشا الله مياد اون روزي که همه اهل زمين شيعه خواهند شد يا در برابر حکومت ولي امر مسلمين حضرت مهدي (عج) خاضع خواهند بود. تا آن روز
107 | احسان | | ١٦:٥٢ - ١٤ خرداد ١٣٩٠ |
آقا احمد اين هم در مورد پاکي عايشه وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَىٰ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ ۖ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَٰذَا ۖ قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ [٦٦:٣] اين آيه کريمه در مورد اينه که دوتا از ازواج نبي به ايشان خيانت کرده اند و سر آن حضرت را فاش کرده اند. حالا ببينيم در مورد خيانت در همين سوره کريمه چه چيزي نازل شده است: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ [٦٦:١٠] اينجا دوباره در مورد دو زن خائن خداوند کريم صحبت کرده که به تصريح خود فخر رازي از بزرگترين علماي عمريه تعريض شديدي به عايشه و حفصه است. آخر آيه را دقت بفرماييد: وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ! يعني عايشه و حفصه الان در نار هستند ثابت کردن حكم عايشه به همين سادگيه. در ضمن شمايي که ميگي امير المومنين رو دوست داري بدون شک داري دروغ ميگي. در اين کوچکترين شکي نيست. شما اول بايد به طاغوت( ابو بکر، عمر، عايشه و ...) کافر بشي، بعد به امير المومنين مومن بشي: فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [٢:٢٥٦] و البته شما چگونه با امير المومنين دوست باشيد که شما به خاطر عمر و ابو بکر و عايشه با رسول خدا و خدا در مي افتيد! راستي دستت در نکنه اين پارادوکس دوست داشتن عايشه و اميرالمومنين را به طور همزمان براي ما حل کن! به هر حال شماها با عقايدتون مضحکه عالم شديد، ان شا الله بيشتر شمارو رسوا ميکنيم که رو سياه رو سياه بشيد و دست از پرستش عمر برداريد، اونوقت ميبينيد سيد المرسلين و امير المومنين چه طور با روي خوش از شما پذيرايي کرده و به اسلام راهتان ميدهند. قبل از اينکه بميريد به اسلام برگرديد. اينکه تا طرف مرد بريد در گوشش بگيد اگه ازت پرسيدن بگو حق با علي بود، به هيچ دردي نميخوره. در زندگي بايد به اميرالمونين ايمان آورد نه بعد از مرگ! بياييد دينتون رو کامل کنيد و نعمت خداوند رو بر خودتون رو تموم کنيد و به ديني که خداوند براي شما رضايت داده بگرويد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا. و در آخر هم اگر بخوايد به لجاجت خود ادامه بديد و ايمان نياريد جواب اينه: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ ۛ .... أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ۚ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ [٥:٤١] البته عزيزان بسياري هم از عمريه به اسلام گرويدند، اصلا ايراني ها عمري بودند ديگه، الان الحمد لله اکثرا شيعه اند. شما هم به اين خيل عظيم که فوج فوج به دين خدا وارد ميشوند ملحق شويد. انشالله راستي: هر کسي تونست يک نمونه از شجاعت ابو بکر و عمر و عثمان در ميدان جنگ بياره، خيلي خوشحال ميشيم! اينهم يک دليل ديگه براي اثبات کافر بودن اينها. خداوند صراحتا ميفرمايند که کساني که از جنگها فرار ميکنند کافرند. و پيامبر اکرم فرمود تا زماني که مرا و اهل بيتم را از خود و اهل بيت خود ( و در کل از همه چيز) بيشتر دوست نداشته باشيد مومن نيستيد. حالا شما اينهارو با سيره عملي عمر و ابوبکر مثلا در جنگ احد يا خيبر يا حنين يا خندق يا ... مقايسه کنيد ببينيد عمر و ابو بکر آيا جون خودشون رو بيشتر دوست داشتند يا پيامبر اکرم را! و السلام
108 | حضرت عمر | | ٢٣:٠٤ - ٢٧ خرداد ١٣٩٠ |
برادر احسان اولا فوش نديد دوما آيه بي خودي نگيد سوما کمي مطالعه کنيد چهارم ببخشيد اينو ميگم ولي مفسد في الرضي شما خودتون ميگيد پاک بعد تکذيب ميکنيد بريد کتاب مبادي فقه رو بخونيد (صحفه 131 پاراگراف آخر ) آخه مرد مومن آگه ناپاک بود خداوند اجازه ميداد که با حضرت محمد ازدواج کنه تا آبروي مسلمانان بره و يکي مثل تو بگه ناپاکه بي خودي بادلايل هيچ و پوچ همه رو کافر کرديد من خودم اهل سنم ولي هيچ وقت اينو نميگم چون خودم رو مسلمان ميدونم نه سني و شيعه خوب .همين کارهاي شما باعث شده که جوان هاي سني امروزي بدون شناختن امام ها به آن ها فوش بدن خدا از سرتون نگذره
109 | احسان | | ٠٥:٥٠ - ٠٣ تير ١٣٩٠ |
بسم الله الرحمن الرحيم و صلاه و السلام علي سيدنا و مولانا ابو القاسم محمد و آله الطاهرين عزيزه دلم شما يکم دلت پره، آخه زديم بتاتونو شکستيم، البته طبيعي هم هست، چرا که شما الان در يک مرحله گذار هستيد از جهنم به بهشت و صراط مستقيم، لذا تا بخوايد اسلام رو قبول کنيد و پيرو رسول اکرم بشيد يکم کار ميبره. انشا الله که خداوند در اين راه کمکتون کنه.اما بعد! اولا اون فوش نيست، بهش ميگن فحش. ثانيا اون مفسد في الارضه نه في الرضي... ثالثا اون پاکي که اول گفتم تو ادبيات بهش ميگن کنايه، حالا شما خيلي نياز نيست خودتو درگير اين چيزا کني، رابعا اگه به آبرو رفتنه که خداوند آبروي حضرت نوح و حضرت لوط رو هم برده پس ديگه... ، در مورد حرف آخر هم که ديگه کم مونده عمريه منو سکته بدن! بابا اين گزاره که من نه شيعه ام نه عمري من فقط مسلمونمو بگيد ما هم بفهميم معنيش چيه آخه! اين اسلام چيه آخه؟ يه شاخه جداست؟ اين چيه که تو شيعه و سني خلاصه نميشه؟!!!! عزيز دل من اگه شما و امثال شما فقط يک دقيقه فکر ميکردين ميفهميدين که اصلا اينيکه ميگن هيچ معني نداره. اسلام يک چيز جدايي ار شيعه يا عمريه نيست. حالا از اون جايي که اين دين در ابتدا فقط يک فرقه داشته ما بايد ببينيم از اين فرقي که الان هست کدوم درسته، اگر يکي درست بود لاجرم بقيه انحرافي هستند، اينهاي که ميگن مثلا شيعه و سني فرقي ندارن يا نميدونم، ما فقط مسلمونيم، جدا از اينکه حرفشون احمقانه است و با قرآن و سنت پيامبر و اهل بيت هم نميخونه، در درون خودش پارادوکسيکال هم هست، يعني تضاد داره و با عقل سليم نمي خونه. کل فرقتون تضاده! از همه اينها گذشته، مگه شما و امثال شما نماز نميخونين؟ اونجا هم پيرو به اصطلاح اسلام خودتون هستيد؟ نه شيعه نه عمري؟ لابد مثلا يکبار به روش عمريه وضو ميگيريد يکبار به روش شيعه! يکبار به روش عمريه نماز ميخونين، يکبار به روش شيعه! يکبار ....... اينجاس که دستتون رو ميشه که پيرو اميرالمومنينيد يا اون . در آخر هم اگر اين به خاطر حرفهاي منه که به اماما فحش ميدن، بذار بدن! چرا که من مطمئنم که آن صاحبان امر از اين خوشحال ترند که من حقشونو بيان کنم، تا اينکه با اين توجيه احمقانه که مبادا فلاني فحش بده هيچ حرفي نزنم! اون فحشي رو هم که من دادم بگو چيه. با تشکر از مديران سايت و السلام
110 | احسان | | ٠٥:٥١ - ٠٣ تير ١٣٩٠ |
بسم الله الرحمن الرحيم و صلاه و السلام علي سيدنا و مولانا ابو القاسم محمد و آله الطاهرين
عزيزه دلم شما يکم دلت پره، آخه زديم بتاتونو شکستيم، البته طبيعي هم هست، چرا که شما الان در يک مرحله گذار هستيد از جهنم به بهشت و صراط مستقيم، لذا تا بخوايد اسلام رو قبول کنيد و پيرو رسول اکرم بشيد يکم کار ميبره. انشا الله که خداوند در اين راه کمکتون کنه.اما بعد! اولا اون فوش نيست، بهش ميگن فحش. ثانيا اون مفسد في الارضه نه في الرضي... ثالثا اون پاکي که اول گفتم تو ادبيات بهش ميگن کنايه، حالا شما خيلي نياز نيست خودتو درگير اين چيزا کني، رابعا اگه به آبرو رفتنه که خداوند آبروي حضرت نوح و حضرت لوط رو هم برده پس ديگه... خامسا ما با دليل متقن از قرآن کريم و احاديث پيامبر اکرم ميگيم اينا کافرن، حالا اگه قرآن و احاديث به نظر شما هيچ و پوچه يا عمر کافر و ابو بکر کافر براي شما همه اند، اون ديگه مشکله خودتونه، در مورد حرف آخر هم که ديگه کم مونده عمريه منو سکته بدن! بابا اين گزاره که من نه شيعه ام نه عمري من فقط مسلمونمو بگيد ما هم بفهميم معنيش چيه آخه! اين اسلام چيه آخه؟ يه شاخه جداست؟ اين چيه که تو شيعه و سني خلاصه نميشه؟!!!! عزيز دل من اگه شما و امثال شما فقط يک دقيقه فکر ميکردين ميفهميدين که اصلا اينيکه ميگن هيچ معني نداره. اسلام يک چيز جدايي ار شيعه يا عمريه نيست. حالا از اون جايي که اين دين در ابتدا فقط يک فرقه داشته ما بايد ببينيم از اين فرقي که الان هست کدوم درسته، اگر يکي درست بود لاجرم بقيه انحرافي هستند، اينهاي که ميگن مثلا شيعه و سني فرقي ندارن يا نميدونم، ما فقط مسلمونيم، جدا از اينکه حرفشون احمقانه است و با قرآن و سنت پيامبر و اهل بيت هم نميخونه، در درون خودش پارادوکسيکال هم هست، يعني تضاد داره و با عقل سليم نمي خونه. کل فرقتون تضاده! از همه اينها گذشته، مگه شما و امثال شما نماز نميخونين؟ اونجا هم پيرو به اصطلاح اسلام خودتون هستيد؟ نه شيعه نه عمري؟ لابد مثلا يکبار به روش عمريه وضو ميگيريد يکبار به روش شيعه! يکبار به روش عمريه نماز ميخونين، يکبار به روش شيعه! يکبار ....... اينجاس که دستتون رو ميشه که پيرو اميرالمومنينيد يا اون حرومزاده. در آخر هم اگر اين به خاطر حرفهاي منه که به اماما فحش ميدن، بذار بدن! چرا که من مطمئنم که آن صاحبان امر از اين خوشحال ترند که من حقشونو بيان کنم، تا اينکه با اين توجيه احمقانه که مبادا فلاني فحش بده هيچ حرفي نزنم! اون فحشي رو هم که من دادم بگو چيه.
با تشکر از مديران سايت
و السلام
111 | امين آغا | | ٢٤:١٧ - ٠٦ تير ١٣٩٠ |
جناب حضرت عمر

ولي جوانان شيعه امروزي برعكس اهل سنت حتي با شناختن كسي به او فحش نمي دهند و لب جز به حقيقت نمي گشايند .
112 | فهيمه | | ٠٩:٤٨ - ١٣ تير ١٣٩٠ |
واقعا دستتون درد نكنه اجرتون با امام حسين هر كي اينا رو خوند وباز هم قانع نشد واقعا به عقل خودش شك كنه
113 | دوستار اهل بيت | | ١٠:٤٢ - ٠٣ مرداد ١٣٩٠ |
در جواب آقاي رضا اصغر زاده (شما فرموديد)؟؟؟
(معتقدم شعار اتحاد شيعه و سني در ايران اسلامي عزيزمان خيلي سطحي است. براي اتحاد واقعي و عميق بايد؛ همه مان (شيعه و سني) "نگاه" را عوض کنيم. براي اينکار لازم است که تاريخ را بازنگري کنيم. هم شيعيان خلافت خلفاء را برسميت بشناسند و هم تمام سني ها؛ امامت الهي علي (ع) و خاندان او را بپذيرند. من معتقدم پيامبر و علي از چنين اتحادي؛ بيشتر خشنود هستند.)
اگر دو نفر عاشق خانمي شد ند(بطور مثال) يكي با اوازدواج كرد بعد ازمدتي آن دو آقا باهم در مورد آن خانم دعوا بكنند اولي بگويد اين خانم حق من بوده ودومي بگويد اين خانم بايد با ازدواج ميكرده !!!!! آيا ميشود به خاطر اينكه دعوا نشود گفت هر دوي شما با اين خانم وصلت بكنيد وبا هم وحدت داشته با هم دوست باشيد وحرفهاي ديگر...............؟؟؟؟ميشود آن خانم هم آن مرد اول را به رسميت بشناسد وهم مرد دوم را؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من با اين فكر كه يك آدم عامي در اين كشور هستم در مغزم نمگنجد حال شما چطور مي خواهي نگاه" را عوض کنيم اين كار عملي شود ؟؟؟؟؟!!!!!!
هم شيعيان يك مرد را برسميت بشناسند و هم تمام سني ها؛ مرد ديگر را بپذيرند. ايا فكر ميكني و معتقدي پيامبر و علي از چنين اتحادي؛ بيشتر خشنود هستند وخشنود مي شوند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
114 | شيعه | | ٠٢:٤٦ - ٢٨ مرداد ١٣٩٠ |
آقا احسان واقعا عالي بود.فقط مي خواستم بدونم آيا وظيفه اي در تبليغ دين نداريم؟با اين جمعيت كم شيعه نياز به وحدت ظاهري نداريم؟
115 | جل الخالق | | ١١:٤٧ - ١٥ شهریور ١٣٩٠ |
تمام اين خزعبلات رو چيدي و همه تاريخ طبري و اصفهاني و بلعمي و تاريخ کشور عربستان و شعر عرب رو همه رو ريختي به هم که ثابت کني عايشه بالاتر از 20 سال بوده ؟؟؟؟؟ برده داري و به غنيمت بردن زنان که کاري بس نکوهيده است را هم منکر ميشويد .... ميگويم مگر شما عربيد ؟؟؟؟ که تمام فرهنگ ايران مملکت خودتون را وا گذاشتيد و داريد مفتي مفتي از تاريخ عربستان و برده داري انها دفاع ميکنيد ؟؟؟؟؟؟؟ تاريخ ايران با اين افتخار را ول کرديد چسبيديد به چي؟؟؟؟؟ بهشت ميخوايد ؟؟؟ خدا بهشت رو اينطوري تقسيم ميکنه ؟؟؟؟؟ اون چه خداييه که بين ادما فرق گذاشته و مثلا شراب برا مسيحيا حلاله و عيسي ميگه شراب از خون منه و برا مسلمونا حرام ؟؟؟؟ بالاخره لااکراه في الدين رو قبول کنيم يا نه ميشه از دين اسلام بيرون رفت ؟؟؟؟؟ اگه ميشه بيرون رفت و ازاد بود بي شک خيلي ها ميرفتن .. چطور اين همه تناقض رو در مغزتون حل کرديد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ متاسفم براتون که خدا رو 10 تا ميدونيد.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- در مورد برده‌داري به صورت مفصل در آدرس ذيل و نظرات آن پاسخ داده شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=498

2- خود شما مي‌گوييد فرق گذاشتن بين انسان‌ها از جهت مذهب و ... صحيح نيست و بعد تقدم نژادي فارس بر عرب را مطرح مي كنيد !

3- چه كسي گفته است خداوند براي مسيحيان شراب را جايز دانسته است و براي مسلمانان حرام ؟ فرض بگيريد يك عالم مسلمان به دروغ به مردم بگويد شراب حلال است ، آيا مي‌شود جايز؟ شراب براي همه مردم حرام است

4- لا اكراه في الدين ، به اين معني كه شما تصور كرده‌ايد نيست ؛ بلكه به اين معني است كه عقيده يك امر دروني است و امر دروني را نمي‌توان به اجبار تغيير داد ، مثل خوشحالي و ناراحتي كه به زور ممكن نيست ؛ قبول يك عقيده به صورت دروني نيز با اكراه ممكن نيست ؛ و اين ربطي به دستورات ظاهري شرع ، براي درست كردن يك جامعه اسلامي كه امكان زندگي راحت مسلمانان در آن وجود داشته باشد ندارد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

116 | اهل سنت | | ١٧:٥٢ - ٢٤ مهر ١٣٩٠ |
سلام به همگي ببخشيدا ولي بعضي از شيعه ها خرمذهبن بريد مغزاتونو شستشو بدين عقده اي ها
117 | شاه ولايت | | ١٥:٤٢ - ٢٦ مهر ١٣٩٠ |
جنــــــــــــــــاب اهل سنت

اشتباه گرفتي خر مذهبي مذهب همكيشان جنابعاليست كه خدا را مثل ام المومنينتان عايشه سوار آن كرده ايد و دست به دست و نسل به نسل ميگردانيد.

ما مثل وهابيهاي همكيشتان نيستيم كه هر ساله مسابقه خر سواري خدايان برگزار كنيم تا در مقابل برنده مسابقه مجبور به سجده شويم
118 | شاه عباس صفوي كبير ( رضي الله عنه ) | | ٢٣:٢٥ - ٢٦ مهر ١٣٩٠ |
بسم رب الحيدر

سخني با جناب اهل سنت

والا انصافم چيز خوبيه
بابا ما خرمذهبيم يا توکه تو نصف خط چند تا فحش و توهين به ما حواله ميکني بابا انصافتو شکر
برو اول حرف زدن ياد بگير بعد بيا دم از مذهب قشنگت بزن

واما پاسخ شما

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا

و بندگان خداى رحمان كسانى ‏اند كه روى زمين به نرمى گام برمى‏دارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى‏دهند

الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام
119 | خودم | | ٠٢:٤٧ - ٢٩ مهر ١٣٩٠ |
متاسفم براي همتون که تو اين دوره و زمونه چسبيدين به تنبون محمد و عايشه، بعد ادعاي رهبري جهان رو داريد :)))
120 | رضا | | ٠٢:٤٨ - ٢٩ مهر ١٣٩٠ |
و ابن هشام نيز نام عائشه را جزء كساني مي‌آورد كه در سال اول بعثت ايمان آورده است ؛ در حالي كه هنوز كودك بوده است.

إسلام أسماء وعائشة ابنتي أبي بكر وخباب بن الآرت وأسماء بنت أبي بكر وعائشة بنت أبي بكر وهي يؤمئذ صغيرة وخباب بن الأرت حليف بني زهرة.

الحميري المعافري، عبد الملك بن هشام بن أيوب ابومحمد (متوفاي213هـ)، السيرة النبوية، ج 2 ، ص 92 ، تحقيق طه عبد الرءوف سعد، ناشر: دار الجيل، الطبعة: الأولى، بيروت – 1411هـ..

اگر عائشه در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت) ، هفت ساله بوده باشد، در سال دوم هجري (سال ازدواج رسمي با رسول خدا) 22 ساله خواهد شد.

اگر سخن بلاذري را بپذيريم كه چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده ؛ يعني در سال چهارم هجري با آن حضرت ازدواج كرده است، سن عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا 24 سال خواهد شد .

اين عدد با توجه به سن عائشه در هنگام ايمان آوردن، تغيير مي‌كند.

بنابراين، ازدواج عائشه با رسول خدا در سن شش و يا نُه سالگي از دروغ‌هايي است كه در زمان بني اميه ساخته شده است و با واقعيت‌هاي تاريخي سازگاري ندارد.



موفق باشيد
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها