پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است بدانيد که نظر مسئولين عربستان مخالفت با القاعدة تنها در داخل خاک عربستان است و از ساير عملکردهاي آنان دفاع مي کنند ؛ به عنوان مثال کشور عربستان اولين کشوري بود که دولت القاعده و طالبان در افغانستان را به رسميت شناخت !!! همچنين بهتر است بدانيد که هم اکنون گروهي از محافظين اصلي خاندان سلطنتي عربستان ، از اعضاي القاعده هستند !!!
مي توانيد جهت آشنايي در مورد ارتباط عربستان با القاعده به آدرس هاي ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=85
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=48
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=63
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=180
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=116

2- اما در مورد نماز جمعه و جماعت اهل سنت در تهران :
همانطور که در ساير نظرات مشابه گفته ايم :
متاسفانه اين تفكر همانند تفکر يهود و نصاري هست که دين خود را از شيعيان جدا مي دانند !!! و دين شيعه را غير از دين خود و مساجد شيعه را عبادتگاه هايي جدا از عبادتگاه هاي اهل سنت !!! همان طوري كه نمايندگان اهل سنت در دوره هاي قبل مجلس شوراي اسلامي طي نامه اي به مراجع عظام، اعلام كردند كه اهل سنت در تهران براي اقامه نماز به سفارت برخي از كشورهاي غير مسلمان مي روند.
و اين كاملا مشخص مي كند كه نظر شما نسبت به شيعه چيست و به دنبال چه چيزي هستيد!!!
اما اگر واقعا نماز جماعت مي خواهيد چرا در مساجد متعددي كه در تهران وجود دارد اقامه نمي كنيد؟
مگر شما حاكم اسلامي را اولوالامر و واجب الاطاعه نمي دانيد پس چرا در نماز جمعه تهران كه توسط حاكم اسلامي معين شده شركت نمي كنيد و يا امثال صدام و ملك حسين و بوش را اولو الامر مي دانيد ولي حاكمان جمهوري اسلامي را اولو الامر نمي دانيد؟

3- فرموده ايد بعيد است سفارت عربستان در کشور ميزبان چنين کند !!!
بهتر بود ابتدا سخنراني و مصاحبه دكتر محمد ابراهيم رئيس محمكه مدينه منوره را سال 1386 در جلسه ختم بخاري زاهدان مي انداختيد و سپس چنين مي گفتيد :

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
پاسخ سوال اول :
بهانه بهتر از اين براي توجيه نماز نخواندن پشت سر شيعه نداشتيد ؟
چون وضوي شيعه صحيح نيست ، پس نماز آنها باطل است ، پس نماز خواندن پشت سر شيعيان اشكال دارد !!!
1- مذاهب اربعه اهل سنت در مورد وضو اختلافات بسيار دارند .
الف)‌ شافعي مي گويد تنها جزيي از سر را با يكي از انگشتان مسح بكشد كافي است .
ودلت السنة على أن ليس على المرء مسح الرأس كله وإذا دلت السنة على ذلك فمعنى الآية أن من مسح شيئا من رأسه أجزأه ( قال الشافعي ) إذا مسح الرجل بأي رأسه شاء إن كان لا شعر عليه وبأي شعر رأسه شاء بإصبع واحدة أو بعض أصبع أو بطن كفه أو أمر من يمسح به أجزأه ذلك فكذلك إن مسح نزعتيه أو إحداهما أو بعضهما أجزأه لأنه من رأسه
كتاب الام ج 1 ص 41
ب) مالك مي گويد بايد تمام سر را مسح كرد .
قال مالك المرأة في مسح الرأس مثل الرجل تمسح على رأسها كله
المدونه الكبري ج 1 ص 16

ج)‌حنفيان آنچه را شافعي در مورد شستن با يك انگشت گفته است جايز نمي داند :
ولا يجزئ مسح الرأس بأصبع ولا بإصبعين ويجزئه بثلاثة أصابع
المبسوط سرخسي ج 1 ص 63

يا در مورد مسح گوش يا شستن آن در زمان وضو پنج نظر دارند :
مسالة‌ القول في مسح الأذنين :
... والوجه علي أربعة مذاهب :
أحدها : وهو مذهب الشافعي أنهما ليسا من الرأس ولا من الوجه ، بل هما سنة على حيالهما فيمسحان بماء جديد .
والمذهب الثاني : وهو قول أبي حنيفة ومالك أنهما من الرأس لكن قال أبو حنيفة يمسحان مع الرأس ، وقال مالك يمسحهما بماء جديد .
والمذهب الثالث : وهو قول ابن سيرين والزهري أنهما من الوجه يغسلان معه
والمذهب الرابع : وهو قول الشعبي أن ما أقبل منهما من الوجه يغسل معه ، وما أدبر منهما من الرأس يمسح معه
الحاوي الكبير في فقه مذهب الإمام الشافعي وهو شرح مختصر المزني ج 1 ص 121 ، اسم المؤلف: علي بن محمد بن حبيب الماوردي البصري الشافعي الوفاة: 450 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - لبنان - 1419 هـ -1999 م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : الشيخ علي محمد معوض - الشيخ عادل أحمد عبد الموجود
حال آيا برادران اهل سنت به سبب اين اختلاف در طريقه وضو (و تصريح به عدم اجزاء روشي ديگر غير از روش مذهب خودشان)‌ حكم به بطلان وضوي ساير مذاهب كرده پشت سر آنها نماز نمي گذارند ؟ يعني شما در مسجد الحرام نماز جماعت نمي خوانيد ؟

البته اين مطلب جداي از اصل بحث صحت وضوي شيعيان است كه جناب دكتر قزويني ، در درس خارج خويش به بررسي آن به صورت مفصل پرداخته اند :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=119

2- بسياري از علماي اهل سنت عبادات طبق نظر شيعه را صحيح مي دانند ، به عنوان مثال به نظر شيخ شلتوت مفتي اعظم الازهر اشاره مي كنيم كه حتي فتوا به جواز تعبد به مذهب شيعه داده بود :
http://www.ansarweb.net/artman2/publish/58/article_141.php

3- در كشور عزيزمان شاهديم كه بسياري از مولويان اهل سنت ، در بسياري مواقع پشت سر شيعيان نماز مي خوانند (البته آنها مولوياني هستند كه دچار گمراهي و ضلالت وهابيت نشده اند و با شيعيان اختلاف ندارند ؛ به همين سبب بهانه هاي واهي شما را مطرح نمي نمايند)

پاسخ به سوال دوم :
در مورد اين سوال چند نكته را بايد مد نظر قرار داد :
الف) اهل سنت مانند شيعه ، شرط امام جماعت را عدالت نمي دانند ؛ بنا بر اين امام هرگونه فسقي داشته باشد ، نماز خواندن پشت سر او اشكال ندارد .
آنها در روايات خويش چنين نقل مي كنند :
قال رسول الله صلى الله عليه وسلم من أصل الدين الصلاة خلف كل بر وفاجر
سنن الدارقطني ج 2 ص 57 ، اسم المؤلف: علي بن عمر أبو الحسن الدارقطني البغدادي الوفاة: 385 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت - 1386 - 1966 ، تحقيق : السيد عبد الله هاشم يماني المدني
ب)‌ ابن تيميه نماز جماعت پشت سر هر فاجري را از دين مي داند و مي گويد عبد الله بن عمر پشت سر حجاج نماز خوانده است (با اينكه حجاج ناصبي بود و عده بسياري را به جرم شيعه بودن كشت)
ومن ديننا ان نصلي الجمعة والاعياد خلف كل بر وفاجر وكذلك الجماعات كما روى عن عبد الله بن عمر انه كان يصلي خلف الحجاج
بيان تلبيس الجهمية ج 2 ص 18 ، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مطبعة الحكومة - مكة المكرمة - 1392 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد بن عبد الرحمن بن قاسم
يا بسياري از صحابه پشت سر مروان كه خليفه معاويه در مدينه بود نماز خوانده اند با اينكه او به امير مومنان دشنام مي داد
يا بسياري از صحابه پشت سر مغيره بن شعبه نماز خوانده اند ، (او امام جمعه بود)‌ با اينكه او نيز به امير مومنان دشنام مي داد !!!
يعني از نظر شما يا دشنام به امير مومنان دشنام به يكي از صحابه نيست و به همين علت نماز خواندن پشت سر جسارت كننده به ايشان اشكالي ندارد ، و يا صحابه هست ، و نماز خواندن پشت سر جسارت كننده به صحابه اشكال دارد ، اما در مورد امير مومنان استثنا قائل شده ايد !!!

ج)‌ ما شيعيان صحابه را سب نكرده دشنام نمي دهيم ؛ بلكه آن چه از شيعيان معروف است ، لعن (طلب دوري از رحمت خدا) است ، و آن هم مربوط به منافقين از اصحاب است (كه طبق روايات بسيار در صحيح بخاري و مسلم در ميان صحابه تعدادي منافق بوده اند) اگر شما لعن كردن منافقين از اصحاب رسول خدا را ناپسند مي داريد ،‌ نظر شخصي خود شما است و دليل نمي شود كه اين كار شيعيان اشكال داشته باشد .

د) درست است که ما شيعيان مانند ساير مذاهب اهل سنت تنها خود را بر حق مي دانيم ، اما اين به معني جهنمي بودن تمامي اهل ساير فرق نيست ؛ بلکه به عکس اهل سنت که تمامي شيعه را اهل جهنم مي دانند ، ما بسياري از اهل سنت را اهل بهشت مي دانيم ، در اصول کافي با سند صحيح آمده است که خداوند نيکوکاران مستضعفين اهل سنت را به فضل خويش وارد بهشت خواهد کرد .

پاسخ به سوال سوم :
الف)‌ درست است كه هركس دوست دارد ، اعمال عبادي خويش را به روش خويش انجام دهد ، اما طبق آنچه ثابت شد ،‌ روش اهل سنت ، نماز خواندن پشت سر كساني است كه در روش وضو با ايشان اختلاف دارند و نيز كساني كه به صحابه دشنام مي دهند (ما كه دشنام هم نمي دهيم)‌ ؛‌ بنا بر اين نماز خواندن پشت سر شيعه از روش اهل سنت است و گذشت كه اهل سنت نماز خواندن پشت سر هر فاسق و فاجري را از دين مي دانند !!!
ب)‌ بر فرض كه شما بخواهيد عبادات خويش را به روش خودتان انجام دهيد و بر فرض كه نماز شما پشت سر شيعه درست نباشد ، اما آيا اين سبب مي شود مساجد شيعه نيز مسجد نباشد و شما در آن ها نماز نخوانيد و مسجدي براي خود داشته باشيد ؟
همانطور كه در پاسخ به نظرات ديگر نيز ذكر شده است ، درخواست مسجدي براي اهل سنت ، مانند درخواست يك كليسا براي مسيحيان است و معني آن قبول نداشتن مسجدي است كه شيعيان آن را تاسيس كرده اند و نتيجه رسمي آن كافر دانستن شيعيان است ؛ قبلا نيز گفته شد كه اگر مي خواهيد نماز جماعت داشته باشيد ، مي توانيد در يكي از مساجد شيعيان جمع شده با يكديگر نماز جماعت بخوانيد ؛ اما شما مكاني مي خواهيد كه آن را تبديل به پايگاهي بر ضد شيعيان كرده هر روز در آنجا شبهات بر عليه شيعه و در مورد تكفير ايشان مطرح نماييد .

پاسخ به سوال چهارم :
دوست گرامي ؛ ظاهرا خبر نداريد كه اهل سنت در ايران جماعت تبليغ دارند و اين جماعت حتي در مناطق شيعه نشين نيز به فعاليت تبيلغي (تضليلي) خويش مي پردازند ؛ مشكل شما جلوگيري ايران از تبليغ وهابيت است و نه اهل سنت ؛ و گرنه برادران اهل سنت در مناطقي كه هنوز با وهابيت درگيري دارند ، به خوبي به روش سابق خويش در نماز جماعت و تدريس و تبليغ مشغول هستند و كسي كاري به كار ايشان ندارد .
اما در مناطقي كه تبليغ وهابيت مي شود و حتي از يكي از علماي وهابي عربستان را در جلسه ختم بخاري آورده تا شيعيان را تكفير كند ،‌ اگر منظور شما از تبليغ اين است ، نه تنها با عمل دولت در برخورد با اينگونه تبليغ مخالفت نمي كنيم ، بلكه موافق آن نيز هستيم .

پاسخ به سوال پنجم :
فرموده ايد «همانطور كه اهل سنت نيز خود را بر حق مي دانند» !!!
دوست گرامي ؛ اگر اعتقاد بر حق بودن ، دليل بر عدم جلوگيري از تبليغات بر ضد مذهب شود ، فرقي بين شيعه و سني نيست ، پس چرا به ما مي گوييد بهانه نياوريد كه فلان كشور عربي نمي گذارد شيعه تبليغ كند !!!
به عكس ، ما نيز چون خود را بر حق مي دانيم ، از اتباع شيعه در تمامي كشور ها دفاع مي كنيم ؛ به عنوان مثال منزل جناب آقاي عمري به عنوان حسينيه در مدينه محل اجتماع شيعيان مي باشد در داخل باغي قرار گرفته !!! و به دستور مقامات ، هيچ ماشيني حق بردن شيعيان به آنجا را ندارد تا مشخص شود چه مقدار جمعيت شيعه به آنجا رفت و آمد مي كند ؛ اما اين مانع حضور پر رنگ شيعيان در اين محل نمي شود و ايشان گروه گروه با پاي پياده به اين آنجا رفته و اداي فرائض مي كنند .

پاسخ به سوال ششم :
دوست گرامي ؛ بهتر است عقيده شخصي خود را به عنوان نظر و فتواي اهل سنت مطرح نكنيد ؛‌ نظر اهل سنت در مورد امرا چنين است :
ابن أبي شيبه با سند صحيح به نقل از عمر بن الخطاب مي‌نويسد :
حدثنا وكيع قال ثنا سفيان عن إبراهيم بن عبد الأعلى عن سويد بن غفلة قال قال لي عمر يا أبا أمية إني لا أدري لعلي أن لا ألقاك بعد عامي هذا فاسمع وأطع وإن أمر عليك عبد حبشي مجدع إن ضربك فاصبر وإن حرمك فاصبر وإن أراد أمرا ينتقص دينك فقل سمع وطاعة دمي دون ديني فلا تفارق الجماعة .
المصنف في الأحاديث والآثار ، ابن أبي شيبة الكوفي (متوفاي 235 هـ ) ، ج 6 ص 544 ، ح 33711، ناشر : مكتبة الرشد - الرياض - 1409 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : كمال يوسف الحوت و سنن البيهقي الكبرى ، (متوفاي 458 هـ) ، ج 8 ، ص 159 ، ح 16405 ، ناشر : مكتبة دار الباز - مكة المكرمة - 1414 - 1994 ، تحقيق : محمد عبد القادر عطا .
اطاعت كن از رهبرت، ولو اين كه بندۀ حبشي باشد، اگر تو را زد، صبر كن، اگر به تو دستوري داد، صبر كن، اگر تو را از چيزي محروم كرد، صبر كن، اگر به تو ظلم كرد صبر كن، و اگر به تو دستوري داد كه دينت را نقص مي‌كرد، بازه بگو به روي چشم... .
اين سخنان ، دستور عمر بن الخطاب در مورد فرامين اولي الامر است «اگر عبدي حبشي (فرد بيگانه) بر تو امير شد!!!»‌ يعني عمر بن الخطاب مي گويد ممكن است عبدي حبشي كه اولي الامر شود كه زير دستان را بزند و محروم كند و به گناه امر نمايد ، با اينهمه بايد از او اطاعت كني !!!
اين روايات سبب شده است كه علماي اهل سنت فتوي ده‌ند :
وأما الخروج عليهم وقتالهم فحرام بإجماع المسلمين وإن كانوا فسقة ظالمين
شرح مسلم، النووي، ج 12، ص 229 و شرح مقاصد تفتازاني، ج2، ص71 و المواقف، قاضي ايجي، ج8، ص349 .
هر گونه خروج بر عليه آن‌ها (امراء ظالم) و جنگ با آن‌ها حرام است به اجماع مسلمين؛ هرچند كه فاسق و ظالم باشند!!!.
بنا بر طبق نظر اهل سنت ، اگر شخصي ظالم بود ،‌ مي تواند اولي الامر شود ، چه رسد به مقام معظم رهبري كه هم شيعه و هم سني ايشان را مورد احترام مي دانند و اين احترام نشات نمي گيرد جز از سيره پاك و حسنه ايشان .
چطور شما امثال صدام با همه جناياتي كرد ، اولو الامر مي دانيد و هم اكنون ملك عبد الله كه علنا با بوش شراب مي خورد و ... اولي الامر مي دانيد ولي مقام معظم رهبري چون ... اولي الامر نمي دانيد
گذشته از همه اين ها مگر مقام معظم رهبري بارها دستور نداده اند كه كسي حق اعترض به اهل سنت و مقدسات اهل سنت ندارد مگر به دستور مقام معظم رهبري نبود كه يكي از علماي بزرگ شيعه به نام ...ري به خاطر نوشتن كتابي عليه اهل سنت سالها در زندان بود و صدها موارد ديگر.
اي كاش با چشم باز به قضايا نگاه مي كرديد آنگاه اين چنين بي پروا سخن مي گفتيد
در انتها نيز فرموده ايد :اميدوارم سانسور نشود!!!
دوست گرامي ، ما در اين سايت ، نظرات را جز در مواردي كه در آن دشنام به شيعه و يا سني داده شده باشد و يا مسائل سياسي مطرح شده باشد (آنهم در صورت عدم امكان تعديل)‌ حذف نمي كنيم

موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
هركس متن شما را بخواند ، متوجه مي شود كه مي خواهيد خود را يك شيعه معرفي كنيد !!!
آنقدر كه ما ... در قم به مذهب ما ضربه زدند !!! ... چرا كه ما و... از حضرت علي مي گوييم !!! يعني يا شما خود را از علمايي مي دانيد كه در قم زندگي مي كنند و به گفته شما به دين ضربه زده اند !!! اگر چنين است از شما اقرارتان را در مورد خودتان قبول مي كنيد زيرا «اقرار العقلاء علي انفسهم جائز»
نيز فرموده ايد كه ما و مراجع از حكومت حضرت علي (عليه السلام) مي گوييم و ذره اي به آن عمل نمي كنيم !!! آيا سيره امير مومنان ، ترويج عقايد با دروغ بوده است ؟ چرا مي خواهيد با دروغ نظر خود را ترويج كنيد ؟
و بدانيد كه در روايت شيخ صدوق و شيخ طوسي حضرت ولي عصر ارواحنان فداه آمده است: فإنهم حجتي عليكم وأنا حجة الله عليهم .كه من حجت خدا بر علماء‌ و مراجع هستم و آنان حجت من بر شما هستند

كمال الدين وتمام النعمة للشيخ الصدوق - ص 484 ، الغيبة للشيخ الطوسي - ص 291، الاحتجاج للشيخ الطبرسي ج 2 ص 283 ، وسائل الشيعة (آل البيت) ج 27 ص 140، وسائل الشيعة (الإسلامية) ج 12 ص 87 .

و در مقبوله عمر بن حنظله امام صادق عليه السلام فرموند: فإذا حكم بحكمنا فلم يقبله منه فإنما استخف بحكم الله وعلينا رد والراد علينا الراد على الله وهو على حد الشرك بالله .
كه هركس سخن مراجع را رد كند ، گويا سخن ما را رد كرده و اين گناهش در حد شرك به خداوند متعال است .
الكافي للشيخ الكليني ج 1 ص 67 ح 10 و ج 7 ص 412 ح 5 ، تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي ج 6 ص 218 .
خداوند همه ما را به راه راست هدايت كند
گروه پاسخ به شبهات

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- آي پي شما نشان مي‌دهد كه شما از يكي از استان‌هاي ايران با اين سايت تماس گرفته‌ايد و نه نيويورك !!!
2- آيا خبر نداريد كه شيعه مقام رسول خدا (ص) را از ائمه برتر مي‌داند ؛ رسول خدا (ص) در بعضي از جنگ‌هاي خويش شكست خورده و نيز تعداد زيادي از منافقين ، بر ضد ايشان در مدينه بارها و بارها آشوب كردند ! آيا عذاب الهي نازل شده و منافقين رو سوزاند ؟
3- در مورد كتاب راز دلبران ، در آدرس ذيل پاسخ داده شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=56
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

پاسخ:

هر گونه اهانت به ديگران مخالف آيه شريفه (قولوا للناس حسنا) مي باشد و مخالف سيره و روش ائمه عليهم السلام و مراجع و فقهاء بزرگ شيعه در طول تاريخ بوده است.

و عقيده ما هم اين است كه اهانت و ناسزا به باورهاي اهل سنت و يا ديگر پيروان اديان الهي ،‌نتيجه معكوس دارد و موجب بدبيني به مذهب مي شود و ما مصرانه از تمامي عزيزان شيعه مي خواهيم نهايت ادب در گفتار و نوشتار را رعايت نمايند.

به تعبير امام صادق عليه السلام (معاشر الشيعة ،‌كونوا لنا زينا و لاتكونوا علينا شينا) امالي شيخ طوسي - ص 440 يعني: اي شيعيان مايه افتخار ما باشيد نه مايه ننگ!

و اگر ما برخي از موارد نظر تند دو طرف را مي آوريم به خاطر اين است كه متهم به سانسور نشويم البته اهانت هاي تند را حذف مي كنيم.

مديريت سايت

پاسخ:

جناب عمر علي حيدر ! بهتر نبود با يك نام مي‌آمديد و اهانت‌هاي خود را مي‌نوشتيد تا مشخص شود كه شما از طرفداران كدام مذهب هستيد ؟!

گروه پاسخ به شبهات