2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
تلاش براي تغيير نام تنگه هرمز به "عمر بن خطاب"!
کد مطلب: ٣٣٣١ تاریخ انتشار: ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٩ تعداد بازدید: 8924
اخبار » عمومي
تلاش براي تغيير نام تنگه هرمز به "عمر بن خطاب"!

اين عده از گروه هاي افراطي، در سايت خود عكسي از نقشه خليج فارس تهيه كرده اند كه در آن براي تنگه هرمز، نام "المضيق عمر بن الخطاب (تنگه عمر بن خطاب)" را انتخاب كرده اند!



به گزارش شيعه آنلاين، چند پايگاه الكترنيكي جهادي وابسته به شبكه تروريستي القاعده با افتتاح يك پايگاه اينترنتي، به دنبال جمع آوري امضا از اعراب كشورهاي حوزه خليج فارس هستند تا بتوانند نام تنگه هرمز را به تنگه "عمر بن خطاب" تغيير دهند!

اين عده كه خود را اسلام گرا معرفي مي كنند، درواقع همان افراطيون اهل سنت و از وابستگان به احزاب وهابي القاعده هستند. آنها با اين استدلال كه هرمز نام يكي از پادشاهان زرتشتي و ساساني ايران باستان است، مي خواهند با نام جديد براي تنگه ايراني هرمز، آن را به نامي به اصطلاح اسلامي تبديل كنند!

گفتني است "هرمز" نام يكي از پادشاهان ساساني است كه بنا به روايات مختلف يا به دست پسرش كسراي دوم و يا خدمتگزارش كشته شده است.

ناگفته نماند اين گروه هاي به اصطلاح جهادي، دليل انتخاب نام خليفه دوم اهل سنت براي تنگه هرمز را خاموش شدن آتش زرتشتيان در ايران به دست "عمر بن خطاب" عنوان كرده اند.

جالب اينكه اين عده از گروه هاي افراطي، در سايت خود عكسي از نقشه خليج فارس تهيه كرده اند كه در آن براي تنگه هرمز، نام "المضيق عمر بن الخطاب (تنگه عمر بن خطاب)" را انتخاب كرده اند!



Share
1 | معز | Iran - Mashhad | ١١:٢٢ - ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٩ |
عمر كه آتش نشان نيست اتفاقا عمر آتش افروز است درب خانه فاطمه(ع) شاهد است.
2 | سيد عبدالله | Iran - Tehran | ١١:٢٣ - ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٩ |
اسم و آن هم جعليش كم بود كه بخواهند نام ??? چون عمر را بر تنگه هرمز بگذارند !!!
3 | عبدالله | Iran - Tehran | ١٥:١٢ - ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٩ |
السلام عليك أيّها النّبيّ و رحمة الله و بركاته

أوّلاً: اين فضوليها به گروهك البيقاعدة نيامده!
ثانياً: اگر (به ناحقّ) داعيه إسلام دارند، چرا إسم خليج را بجاي "خليج الإسلام" خليج عربي گذاشته اند؟ مگر قوميّت گرائي منافي با روح متعالي إسلام نيست؟!
ثالثاً: اگر قرار باشد كه إسم تنگه عوض شود، نزديكترين و عادلانه ترين إسم، "تنگه عباس" يا "مضيق العباس" است، همو كه: گردنت را ميشكست آنجا اگر عباس بود.
رابعاً: "مضيق عمر" تابوت آتشيني در قعر جهنّم است كه 12ناكس را تويش چپانده اند!

السلام علينا و علي عباد الله الصالحين
4 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٥:٢٣ - ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٩ |
چرا که نه!!!!
تنگه عمر!!!! مضيق عمر!!!!!
آهاي اهل عمر!!!
تا مي‌توانيد از اين خدمات به صنمتان کنيد!!!! ما خيلي مشتاق هستيم!!!!
************
---- از کشتي ابوبکر به کشتي قنفذ!!!
---- به گوشم کشتي ابوبکر!! به گوشم!!!
---- آخرش رفتي تو تنگه عمر؟؟
---- دارم مي‌رم!!! ولي اين تنگه عمر خيلي خيلي تنگه!!!
---- سعي ات را کن!!! بعد از تو نوبت من است که بروم تو تنگه عمر!!!
---- راستي من رفتم تو تنگه عمر چطوري بيام بيرون؟؟؟
---- اونش ديگر از من نپرس!!! از کشتي عثمان بپرس!!!
5 | هادي | Iran - Khorramshahr | ١٧:٤٩ - ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام
به نظر من بايد اسم افغانستان رو بزارند عمر خطاب .
خيلي جالب ميشه . هر روز مي خنديم .
6 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢٣:٢٩ - ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٩ |
با سلام
اخه ايا اين بابا در وقت حياتش ميدانست تنكه هرمز كجاست ؟؟, ايا اين بابا دستش به ابهاي خليج فارس خورده بود ؟؟


يا علي
7 | كميل | Iran - Tabriz | ١٤:٣٩ - ٣٠ ارديبهشت ١٣٨٩ |
كامنت 4 رو بخونين.خيلي قشنگه.احساس ميكنم عيدالزهراست.نووووووووووكرتم جناب مومن عبدالله
8 | هادي | Iran - Khorramshahr | ٢٤:٥٧ - ٣٠ ارديبهشت ١٣٨٩ |
خوبه اين القاعده بدونند که بين ما عمر يک فحش است .(نا سزا) .
مثلاً کسي که کار غير عادي انجام مي دهد بهش مي گيم چقدر عمر شدي .

9 | المتبرءمن أعداءالله | Iran - Qom | ١٢:٠٤ - ٣١ ارديبهشت ١٣٨٩ |
اي بابا مثل اينکه اينا يادشون رفته که اين اربابشون !!!نه بي احترامي نشه خداشون (عمر) تو زمان حياتش اينقدر تو تنگه اش عبور ومرور بي حساب و

کتاب بدون ماليات و عوارض زياد بود که ديگه نامگذاري يه تنگه ي باين تنگي براي يه همچه شخصيت زحمت کشي واقعا کمال بي ادبي و شرمندگي والا

اما بعد از اينکه بوي گند کاري خداشون اينجور عالم پر کرد ، علماء خردمند اين خدا مثل همين القاعده ،به تکاپو افتاده و سعي در توجيه اين مسئله غير

قابل انکار افتادند و هر کدوم يه جورايي سر مقلدين مستضعف و عوام شيره بمالند ،مثلا سيوطي در کتاب برتر از قران و به اصطلاح غلط خودشون صحيح

بخاري گفته که کان لسيدنا عمر (لع) داء دوائه ماء الرجال ، بعد در توجيه،ايشان بسيار تحقيق و تفحص فرمودند !!!بسيار تجربه کردند !!!بسيار زحمت ها

و درد ورنج ها تأسيا به خدايش عمر دند تا فهميد که بابا اين ماء الرجال يک گياهي است و در بيابان مي رويد و ...بگذريم چون اين قصه سر دراز دارد!!!

راستي اگر مايل به خوندن يکي از داستانهاي جالب اين خدا و شرکائش داريد اين صفحه رو حتما بخونيد خيلي شيرين و جالبه :

http://tabara-tavala.blogfa.com/post-16.aspx
10 | ستار بوعلي | Iran - Khorramshahr | ١٢:٢٩ - ٣١ ارديبهشت ١٣٨٩ |
بسم الله النور
البته اگر قرار است جايي را بنام عمر ثبت نماييد بهتر است يك جاي گشادي را بجاي اين تنگه انتخاب نماييد مثلا گذر گاه گشاد خليج عدن كه محل تردد دزدان دريايي سومالي! نيز مي باشد محل مناسبي است پس نام آنرا مي گذاريم: فراخ العمر الخطاب(خط آب)!!!!! يعني خط الراس جغرافيايي گلوگاه گشاد مابين دزدان دريايي سومالي و دزدان مذهبي وهابي!!!!!!!!!!
ومن الله التوفيق
11 | سيد علي | Iran - Abhar | ١٨:٥٢ - ٣١ ارديبهشت ١٣٨٩ |
اگر خواستند اسم تنگه را عوض کنند لطفا اين اشعار را هم در تابلوي ورودي مضيق العمر بنويسند !


خواستم آرم قياسي در نظر
ناگهان در ذهنم آمد خر، عمر

خر به نعره آمد وگفت اي زکي
مي کني آخر مرا با اويکي

گر قياسش آوري نالان شوم
روز محشر بر تو آويزان شوم

ليک در من بود آن معناي خاص
عاقبت خود را از آن کردم خلاص

خلوتي ديدم رها گشتم زبند
گفتم از دل با صدايي بس بلند

گوش خر کر گوش خر کر گوش خر
بود از خر هم بتر آن بي پدر

12 | غلام مولايم علي(ع)علي محمدي | Iran - Tehran | ٢٤:٥٨ - ٣١ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام
اي بي قواره ها اي بي قاعده ها مگر خبر نداريد كه قنفذ نذاشت تنگه تنگ بماند اينقدر ابروي نداشته قاتل دخت نبي
اسلام بي بي دو عالم فاطمه الزهرا سلام الله عليه را بيجهت به اب ندين !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
13 | ... | Iran - Tabriz | ٠١:٣٥ - ٠٢ خرداد ١٣٨٩ |
جااااانم سيد علي چه شعر قشنگي دستت درد نكنه
14 | چكاوك | Iraq - Sulaymaniyah | ٠٤:٠٦ - ٠٢ خرداد ١٣٨٩ |
احتمالا يكي از دلايل ذاتي وجود اينها ادخال سرور است در قلوب محبين اميرالمومنين(ع)
خداوندمتعال به بركت اين شادي اينها را هم به راه راست هدايت بفرمايد ان شاالله
عمر مرد است اما...

×چكاوك را نخوريد
او را دشنام ندهيد
و به دست بچه ها ندهيد تا با آن بازي كنند
چرا كه اين حيوان بسيار تسبيح ميكند
و تسبيح او اين است:
لعن الله مبغضي آل محمد(ص)
امام ما علي بن موسي الرضا(ع)×
15 | موسوي | Iran - Tehran | ٢١:٣٦ - ١٨ بهمن ١٣٨٩ |
دست وبازوي حضرت ابولولورامي بوسم وبرروان پاک ومطهراووهمسروفرزندخردسالش که به دست فرزندعمر ؟؟؟ به شهادت رسيدندصلواتي بفرستيد
16 | اهل سنتي | Iran - Tehran | ١٨:٤٧ - ٢٥ بهمن ١٣٨٩ |
من به امامان شما نمي خندم من اسمشون رو مسخره نمي کنم چون اونها مردند خلاصه بماند هر کسي بودند خوب يا بد اونم خدا ميدونه ولي مطمئنم همشون شما ديونه ها رو مايه ي ننگ خودشون مي دونند چون شما اسلامم به بازي گرفتيد از اون براي فش دادن مسخره کردن استفاده مي کنيد اونم يعني اسلامو مسخره کردن حضرت عمر (رض) يکي از ياران پيامبر (ص) بودند کسي بودند که در زمان خلافت ايشان بيشترين فتح ها براي اسلام به ارمغان آومد ايشان مايه ي فخر هر مسلمانيست حالا بماند که شما واقعا مسلمانيد يا نه من که شما رو مسلمان نمي دونم بلکه دشمنان اسلام مي دونم چون اصلا در پي اتحاد اسلام نيستيد بلکه در پي انحدام آن هستيد که اونم دشمني با خداست و دشمني با خدا يعني خار ذليل شدن که انشاالله خدا خار و ذليل تون کنه
17 | سعد الله | Iran - Gorgan | ٢٠:١٤ - ٢٥ بهمن ١٣٨٩ |
بسم الله القاصم الجبارين.!!! جناب اهل بدعتي.! اولا شما بيجا ميکني که ميگيد : لاصه بماند هر کسي بودند خوب يا بد اونم خدا ميدونه. اگر ما بر عمر شما بغض و نفرت داريم. براي اين است که ايشان را دشمن خدا و اسلام ميدانيم. طيق نص صريح احاديث صحيحين شما.! طبق نص صريح کلام عمر ابن خطاب که خودش را اينگونه توصيف کرده. طبق نص صريح تاريخ که گواهي عادل است آن هم از کتب خودتان که بر شما اهل بدعت حجت باشد.! و حال آنکه شما ددمنشان.! شما بي ؟؟؟؟؟. با پر رويي تمام ميگوئيد: اونها مردند خلاصه بماند هر کسي بودند خوب يا بد اونم خدا ميدونه .!! لا اله الا الله. خداوند ؟؟؟؟؟؟؟ کند.! شما براي ما يک نقص . يک عيب. يک گناه. يک خطا را از ائمه بياور.! که اين ادعا را ميکني. خوب است حالا عمر ابن خطاب اهل شرب خمر بوده و شما ثبت کرديد. خوب است عبد الله عمر به نص صريح کلام خودش و پدرش عمر آشکارا ميگويد تراويح بدعت است. خوب است که خود عمر ميگويد در اذان بدعت خوبي گذاشتم( هذا بدعت جيد) واويلا.! هنوز ايييييييييييييييييييين همه مدارک و شواهد خودتان با دست خودتان بر عليه خودتان است اينگونه ادعا داريد.! و با چه رويي از ما انتظار داريد که با ايييييييييييييييييييييييييييين همه فضائل و مناقبي که اهل بيت رسول الله (ص) در صحيح ترين کتب شما. از غررررررررررررررب تا شررررررررررررررررررررررق عالم داشته و دارند. که يک دانه ي آنان را در جهان هستي نظيرش نيست. افتخار نکنيم. و از دشمنانشان بيزاري نجوئيم. ما طبق آيات قرآن حکيم مانند اين آيات. توجه کن: انَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ ............ قَالَ ادْخُلُواْ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّن الْجِنِّ وَالإِنسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُواْ فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لأُولاَهُمْ رَبَّنَا هَؤُلاء أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِن لاَّ تَعْلَمُونَ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلًا مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَيَدْرَأُ إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ و بسياااااااااااري ديگر از آيات که خداوند سران کفر و شرک و بدعت را لعنت کرده لعنت ميکنيم. و با اين عمل الهي که اولين بنيانگذار آن ذات اقدس الله جل جلاله بوده به خداوند تقرب ميجوئيم. و ابراز بيزاري از اعداء الله را ميکنيم. و شما جماعت ؟؟؟؟و؟؟؟؟ هنوز فرق بين لعن با سب را نميدانيد.! اصلا شما به چه حقي ميگوئيد: خلاصه بماند هر کسي بودند خوب يا بد اونم خدا ميدونه.!!!!!!!!! اي انسان ؟؟؟؟؟؟؟. اي دشمن خدا و رسول.! اي دشمن اسلام و قرآن. اي دشمن تقوا . و اي دوست شيطان. اي معلم ابليس. به چه حقي وقتي هيييييييييچ عيب و نقصي در اعمال و سکنات آل الله نميبينيد و نميتوانيد که پيدا کنيد اين جمله ي نجس را بر زبان ؟؟؟؟؟ ميآوريد. در جواب شما بسنده ميکنم به کلام الله از زبان آيت الله قزويني در مواجهه با جهال عالم نماي شما: انا لله و انا اليه راجعون..............
18 | momen abdullah | Iran - Khorramshahr | ٢٢:٥٨ - ٢٥ بهمن ١٣٨٩ |
جناب اهل سنتي عمر چگونه يار نبي اکرم (صلي الله عليه و آله) بوده است که در رسالت ايشان شک مي‌کند؟ آيا چشمان او از مشاهده معجزه شق القمر ؟؟؟؟ بوده است و يا آيات قرآن براي او مشتي اشعار بوده است؟ اين چگونه ياري است که به خانه دختر صديقه نبي اکرم (سلام الله عليهما) حمله ور مي‌شود؟ از فتوحات عمر گفته‌اي!!! مي‌شود بفرماييد چرا عمر سرزمين هاي روم که با آنهمه زحمت فتح شده بود را دو دستي تقديم ؟؟؟و؟؟؟ به نام معاويه و خاندان ؟؟؟؟ بني‌اميه کرد؟ ************ جناب اهل سنتي شرق و غرب عالم را جستجو کرديم. برگهاي تاريخ را ورق زديم. مسخره تر و ابله تر از فردي نديديم که بدون حافظ و مفسر قرآن بودن ادعاي خلافت نبي اکرم (صلي الله عليه و آله) را داشت. يا علي
19 | momen abdullah | Iran - Khorramshahr | ٢٣:١٧ - ٢٥ بهمن ١٣٨٩ |
چرا عرب به عمر مي‌نازد؟
مگر عمر چه دارد که عرب به او مي‌نازد؟
مادري عفيف و پدري مسلمان دارد؟
يا دانشي و علمي و حکمتي دارد؟
خلق خوش و يا مغز متفکري دارد؟
اين عمر در وجودش چه دارد که عرب به او مي‌نازد؟
از شراب و بت و زنا دور بود؟
و يا حافظ قرآن و مفسر آن بود؟
شمشيرزني قهار و مردي جنگاور بود؟
اين عمر چه بود که چنين عرب از او خوشنود است؟
********************
اين عمر بود که بر پرچم غارتگران عرب نقش اسلام زد.
اين عمر بود که غارتگري اعراب را به اسلام مهر زد.
اين عمر بود که بر تن دزدان عرب لباس اسلام پوشاند.
اين عمر بود اسلام را دليل چپاول و غارت اعراب کرد.
اين عمر بود که زنان و کودکان را برده عرب کرد.
اين عمر بود که جاني و دزد عرب را مجهز به اسلام کرد.
اين عمر بود که اسلام را آلت و وسيله چپاول اعراب کرد.
*********************
هونها و مغولها و يانکي ها از اعراب آموزيد.
که چگونه آتيلاي عرب و چنگيز عرب و بوش عرب يعني عمر را لباس اسلام پوشانده اند و ستايش مي‌کنند.
آيا جز عرب قومي تواند که آتيلا و چنگيز و هيتلر را اميرالمومنين و فاروق و خليفه الله نامد؟

يا علي
20 | سعد الله | Iran - Urmia | ٠٦:٤١ - ٢٧ بهمن ١٣٨٩ |
احسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسنت. اخوي مومن عبد الله.!

آفرين بر تو.!

بارک الله فيک.!

جزاک الله خيرا مومن خدا.!

خداوند به توفيقات روز افزون شما مومن خدا و شير بيشه زار تولي و تبري بيافزايد .!!!
21 | امير حسين | Iran - Javānrūd | ٢٣:٣٣ - ٢٨ بهمن ١٣٨٩ |
توهين به مقدسات حرام
شما به مقدسات يک مذهب حمله ور شديد-خدا شمارادرجمع مسلمانان هدايت کند-چه سودي از فوش دادن به يک عرب که کارنامه ي اعمالش را خدا بررسي مي کند نه شما بندگان حقير-با فوش گناه خودراسنگين نکنيد اي اهالي فوش دوست-شما فرايض دينيتان را طبق دستور الهي انجام داده وبا فوش وبدوبيرا گفتنتان به اعمال نيکوتان افزوده نخواهد کرد-کدام مرجع تقليد ما شيعيان توهين رو جايز دونسته؟؟؟؟؟اين مطلب رو دشمنان قسم خورده ما مسلمانان نوشته اند...............آگاه باشيد
22 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ٠٢:٣٩ - ٠٣ اسفند ١٣٨٩ |
جناب اهل بدعتي

درست است که شما نميخنديد
اما عمر به حماقت امثال تو ميخندد
زيرا تو ار بقاياي گنديده ي همان کساني هستي که جان و مال و ناموس خود را به عمر هديه کردند.
و اين از طبيعيات است که عمر به شما بخندد
يا حق
23 | momen abdullah | Iran - Tehran | ٢٣:٣٨ - ٠٥ اسفند ١٣٨٩ |
شماره 21 گذشت آنزمان که عمر با يک «بخ بخ» گفتن خود را جاي محبين حضرت امير المومنين علي (عليه السلام) جاي مي‌زد تا سر موقع به خانه ايشان آتش زند. گذشت آنزمان که خلفاي جاني عباسي خود را محب اهل بيت (عليهم السلام) جاي مي‌زدند و سپس بعد از مدتي شيعيان را زنده زنده دفن مي‌کردند. گذشت آنزمان که دروغ گويي چون تو خود را شيعه جاي زند و درست در هنگامي که پيروان عمر از هر سو به اسلام حمله ور شده اند تا گند و کثافت يهود را جايگزين آن کنند، امثال تو وهابي خود را شيعه جاي زنند و براي ما تعيين تکليف کنند!!! شيعه هستي؟ ???? يا علي
24 | عباس جوكار | Iran - Tehran | ١٠:٢١ - ٣٠ فروردين ١٣٩٠ |
اقا جان من نظرات را خواندم تا حدودي هم در ذهن خود به همه آنها جواب دادم ولي جواب همتون (مخالفان لعن بر صنمي القريش) را با اين شعر مي دهم:
حشر غلامان علي با علي
حشر غلامان عمر با عمر.
25 | علي | Iran - Tehran | ٢٤:٢٨ - ٢٠ ارديبهشت ١٣٩٠ |
مابه غلامان علب و عمر هيچ نگوييم ز خير و ز شر حشر غلامان علي با علي حشر غلامان عمر با عمر حي علي خير العمل العاقل يکفي به الاشاره
26 | ايراني آزاد | Iran - Tehran | ٢٢:٤٨ - ٠٥ خرداد ١٣٩٠ |
تو ايراني ديگه چرا سنگ اين قاتل هموطنان و نواميس نابود كننده تمدن عمر را به سينه ميزني؟؟؟؟؟؟ حالا عرب ها سنگ عمر را به سينه بزنند يك چيزي آخه يك نفر پيدا شد اين جماعت سوسمار خور را از گشنگي نجات بده ولي تو ايراني برو تاريخ را بخون ببين جنايت اين چند درجه بد تر از هيتلر و مغولان و استالين وصدام هست
27 | ايراني ازاد | Iran - Tehran | ٢٢:٥٢ - ٠٥ خرداد ١٣٩٠ |
ز شير شتر خوردن وسوسمار عرب را به جايي رسيده است كار

كه ملك كياني كند آرزو تفو بر تو اي چرخ گردون تفو

چو تخت و منبر برهم نهند همه نام بوبكر و عمر برند
چو ايران نباشد تن من مباد
بدين بوم و بر يك تن زنده مباد
28 | علي | Iran - Tehran | ١٧:٥٨ - ٢٩ تير ١٣٩٠ |
تعريف دعا
دعا در لغت
به معناى خواندن است ، خواه اين خواندن منضم با خواستن باشد و خواه به صورت سرود و نيايش .
در قرآن و روايات نيز هر جا لفظ دعا به صورت مصدر يا ماضى و مضارع و ساير مشتقات آن استعمال شده ، به معناى خواندن آمده است ؛ مانند آيات زير:
و اصبر نفسك مع الذين يدعون ربهم بالغدوة و العشى يريدون وجهه . (9)
هميشه خويش را با كمال شكيبايى به محبت آنان كه صبح و شام خدا را مى خوانند و رضاى او را مى طلبند، وادار كن !
اءمن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء . (10)
آيا بت ها بهترند يا آنكه دعاى بيچارگان را به اجابت مى رساند و رنج و غم آنان را بر طرف مى سازد؟
ادعوا ربكم تضرعا و خفية انه لا يحب المعتدين . (11)
پروردگار خود را آشكارا و پنهانى بخوانيد كه او متجاوزان را دوست ندارد.
دعا در اصطلاح
در خواست كردن چيزى توسط شخص پست و پايين ، با خضوع و فروتنى ، از شخص بلند مرتبه را دعا مى گويند. (12)
دعا به طور كلى بر چند نوع است ؟
دعا را مى توان به دو نوع كلى تقسيم كرد:
1. تكوينى (غير اختيارى )
همه موجودات اعم از گياهان ، حيوانات ، جمادات و انسان با زبان تكوين و هستى خويش كه چيزى جز فقر و نياز نيست ، همواره از خداى هستى بخش كمك خواسته و هر موجودى به اندازه استعداد خود رفع نيازش را مى طلبد. و ان من شى ء الا يسبح بحمده .
2. دعاى تشريعى (اختيارى )
يعنى اينكه موجود مختار، با اراده و اختيار خود به طور آگاهانه - پس از شناخت نيرويى كه توان برآوردن حاجات او، و رساندن نفع يا دفع ضرر را از او دارد - همه چيز را از او بخواهد.
دعاى تشريعى بر چند قسم است ؟
دعاى تشريعى بر دو قسم است :
1. دعاى خوب و نيكو
2. دعاى بد و ناپسند، كه از آن به نفرين و لعنت تعبير شده است .
مدعو كيست ؟
مدعو (خوانده شده ) در دعا خداوند متعال است ، آن هم خداوندى كه :
1. بى نياز مطلق است
اءلم تعلم اءن الله له ملك السموات و الاءرض . (13)
آيا نمى دانى كه خداوند مالك زمين و آسمان هاست .
ولله ملك السموات و الارض و ما بينهما . (14)
آسمان و زمين و آنچه بين آن دو است ، ملك خداوند است .
قل هو الله احد، الله الصمد، لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد . (15)
اى رسول ! بگو او خداى يكتاست ؛ آن خدايى كه از همه بى نياز و همه عالم به او نيازمند است ؛ نه كسى فرزند او، و نه او فرزند كيست ، و نه هيچ كس مثل و همتاى اوست .
2. اجر نيكوكاران در پيشگاه او ضايع نمى شود
قال الله تبارك و تعالى فى كتابه الكريم :
فاستجاب لهم ربهم اءنى لااءضيع عمل عامل منكم من ذكر او اءنثى . (16)
29 | اردوان | Iran - Sanandij | ٢٣:٣١ - ٢٦ مهر ١٣٩٠ |
اينكه اسم اين تنگه رو مي خوان عمر بن الخطاب بذارند كار غلطي است ولي متاسفم براي شيعه هايي كه خود را هموطن ما سني ها مي دانند و دم از اتحاد مي زنند اما به اين راحتي به افراد مورد احترام ما فوش مي دهند. تاريخ نشان داده كه عمر شخصيت والايي داشته است و داماد علي بوده است اگر عمر فاطمه را كتك زده است پس نعوذ بالله علي بي غيرت بوده است كه از ناموس خود دفاع نكرده و بدتر اينكه دختر خود را به عمر داده است بريد يك كم تاريخ بخونيد تا آخوندهاي رافضيتون ناموستون رو به اسم صيغه مصادره نكنند و مالتون رو به عنوان خمس!! اگه پيرو واقعي علي هستيد كه نيستيد يك كم شرافت داشته باشيد و دست از توهين كردن برداريد و گرنه چيزهايي مي نويسم كه حالتون جا بياد البته به ائمه شما توهين نمي كنم چون همه سني ها به آنها احترام مي گذارند ولي جواب خودتون را بدجوري ميدم
30 | عليرضا ن | Iran - Tehran | ١٣:٣٨ - ٢٧ مهر ١٣٩٠ |
با سلام
دوست عزيز شما كه هيچ افرادي مثل احمد امين نيز حتي نتونستند از ائمه ايراد بگيرند, وقتي افرادي مثل او سيره عملي ائمه را مطالعه كرده و ديدند كه در زندگي آن بزرگواران بر خلاف افرادي كه اهل سنت آنان را به عنوان خلفا و جانشينان رسول خدا (ص) مي دانند , هيچ نقطه شبهه انگيز و تاريكي وجود ندارد, به جاي اينكه در اين مقايسه به واقعيت و حقيقت امر پي ببرند و سيره عملي ائمه را دليل و نشانه عصمت آنان بدانند , براي سرپوش گذاشتن بر حقيقت و توجيه عقايد خود درباره خلفا, گفته اند كه علت پيدايش انديشه عصمت ائمه عليهم السلام, اين بوده است كه هيچ يك از آنها به جز امام علي (ع) , آن هم براي مدت كمي حكومت را به دست نگرفته اند تا اعمال و كردارشان مورد توجه و دقت مردم قرار گيرد, بلكه عموماَ به دور از اجتماعات مردم زندگي مي كرده اند و از طرفي , از آنجا كه در طول تاريخ ظلم هايي بر ايشان واقع شده بود و احساسات و عواطف عمومي معمولاَ به طرف افراد مظلوم ميل پيدا مي كند, زمينه براي اعتقاد به عصمت انها فراهم شده است.( ضحي الاسلام - احمد امين -ج3صص231تا232)
اين ربشه يابي آن چنان متعصبانه و دور از واقعيت است كه اصلاَ نياز به توضيح ندارد, زيرا هر انسان آگاه از تاريخ اسلام و سيره ائمه به خوبي مي داند كه به هيچ وجه , ائمه معصومين به دور از چشم مردم زندگي نمي كردند, بلكه همواره در متن جامعه بودند.
جناب اردوان , شما نمي تواني به ائمه توهين كني چون هيچ اشتباهي در زندگي انجام نداده اند.
31 | اردوان | Iran - Sanandij | ٢٣:٤٩ - ٢٧ مهر ١٣٩٠ |
عليرضا ن عزيز! اينكه من به ائمه توهين نمي كنم دليل بر معصوم بودن آنها نيست چون هيچ آدمي را بجز پيامبر معصوم نمي دانم حتي عصمت پيامبر در حيطه وحي است نه در حوزه مسايل اجتماعي و سياسي و... و اگر شما و امثال شما هم به عمر توهين كنيد باز هم دليلي بر گناهكار بودن ايشان نيست عمر و ساير اهل بيت از نظر من و با توجه به تاريخ انسان هاي شايسته اي( نه معصوم) بوده اند كه بي احترامي به آنها را جايز نمي دانم. شما ميگيد كه ائمه معصوم بوده اند آيا خودشون چنين چيزي را گفته اند يا آخوندهاي رافضي كه از يهودي ها خط مي گيرند؟ اگه گفته اند منبع موثق بديد تا قبول كنم. شما موقع اذان مي گيد اشهد.......علي ولي الله. آيا خود علي موقع اذان اين را مي گفت؟ مطمئنم كه نه! كتابي هست كه يك نفر شيعه نوشته است به اسم " شاهراه اتحاد " خارج از ايران چاپ شده ولي تو ايران گير مياد بريد اون رو بخونيد مطالبش جالب و موثقه. فكر كنم اسم نويسنده علي قلمدران است. من يك بار كتاب رو خوندم شايد اسم نويسنده ش رو دقيق ندونم ولي يك همچين چيزيه آخه اسمها رو زود فراموش مي كنم! در پايان اينو هم بگم كه فرضا شما يا ما بر حق باشيم, نه شما مي تونيد ما رو شيعه كنيد و نه ما مي تونيم شما رو سني پس بهتره كه اختلافات 1400 سال پيش رو زنده نكنيم و با كمال احترام در كنار هم به عنوان ايراني زندگي كنيم تا از اين اختلافات گروهي آخوند مفت خور جيباشون پر نشه و ازمون بهره كشي نكنند. با آرزوي سلامتي و توفيق براي شما هموطن عزيز
32 | اردوان | | ١٨:١٨ - ٠١ آبان ١٣٩٠ |
جناب مدير سايت من در تاريخ 28 يا 29 مهر جواب آقاي عليرضا ن را دادم اما شما با بي انصافي آن را روي سايت قرار نداديد. اگه مي ترسيد اقرار كنيد اگه هم مرديد و نمي ترسيد پس انصاف را رعايت كنيد. ضمنا خود شما هم با اظهار نظرات جانبدارانه باعث اختلاف بيشتر مي شويد وگرنه بر فرض محال اگه شما در مورد مساله اي هم برحق باشيد با توهين كردن و بي احترامي به شخصيت بزرگان اهل تسنن نمي توانيد آن را به ما بقبولانيد و هيچ سني حرفهاي شما را با توهين قبول نمي كند هرچند كه من يقين دارم شما و امثال شما قصد اتحاد نداريد وگرنه از از كجا روزي به دست بياوريد و خمس مردم به جيب هاي مباركتون سرازير بشه؟! اگه مرديد اينا رو روي سايت بذاريد.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

بهتر بود به جاي اهانت ، سري به جايي كه نظر شما در آنجا است مي‌انداختيد !

نظر شما در همان تاريخ علني شده است و در همين صفحه با شماره 29 و 31 علني شده است !

بهتر است به جاي اينگونه سخن نوشتن كمي دقت كنيد !!!!

گروه پاسخ به شبهات

33 | عليرضا ن | | ١٦:٢٤ - ١٠ آبان ١٣٩٠ |
با سلام
جناب اردوان, هموطن محترم:
عصمت معلول, علم و اراده معصومين است, انسانهاي عادي هم ممكن است كه درسراسر عمر خويش از يك عمل خاصي اجتناب ورزند و حتي فكر انجام آن را در سر نپرورانندو روشن است كه ترك دايمي يك عمل توسط شخصي, هيچگاه به اين معنا نيست كه قدرتي بر انجامش ندارد و يا اين كه مجبور به تركش مي باشد , بلكه اجتناب از آن عمل خاص, معلول دو چيز است: 1) علم و آگاهي به زشتي و پليدي آن 2) نداشتن ميل به انجام آن يا داشتن اراده قوي كه مغلوب هيچ عامل بيروني و دروني نشود, نسبت به ترك آن.
جناب اردوان , با توجه به اين دو نكته, مي توان منشا عصمت معصومين را اين گونه تفسير كرد: اين كه افرادي وجود دارند كه هيچ گناهي انجام نمي دهند, معنايش اين نيست كه قدرت انجام گناه از آنها سلب شده است و اختياري ندارند, بلكه اين افراد , هم از نظر شناخت , چنان قوي هستند كه زشتي هر كار بدي را مي بينند و هم از نظر اراده, چنان قدرتي دارند كه محكوم جاذبه هاي شيطاني و خلاف حق واقع نمي شوند.
جناب اردوان, بدون شك, در همه انسانها همواره شرايط انجام گناه وجود دارد , اما حتي نسبت به افراد معمولي, آيا به صرف وجود شرايط گناه مي توان نتيجه گرفت كه اين افراد هميشه و نسبت به به همه گناهان, آلوده اند؟
روشن است كه بسياري از انسانها نسبت به ارتكاب برخي از گناهان معصومند و تا زماني كه بهره مند از علم و اراده و اختيارند, هرگز مرتكب آنها نمي گردند, حال اگر در علت و منشا اين نوع عصمت نسبي دقت كنيم , مي بينيم كه اين افراد داراي علم و آگاهي دقيقي نسبت به عواقب وخيم دنيوي و اخروي آن گناهان مي باشند, از طرفي برخوردار از اراده ي نيرومندي هم هستند كه با كمك آن مي توانند از لذات آني و زودگذر گناهان چشم پوشي نمايند, بنابراين, منشا عصمت نسبي , علم و اراده مي باشد و بايد دانست كه تنها فرق عصمت نسبي با عصمت مطلق كه در مورد انبيا و امامان من معتقد هستم, در گستره و دايره آن دو هست, يعني حقيقت عصمت مطلق همان عصمت نسبي است , با اين تفاوت كه دايره وسعت آن بسي بيشتر و گسترده تر است.
جناب اردوان, بنابراين نمي توان در امكان اين واقعيت ترديد كرد كه برخي از انسانها از آن چنان علم و اراده اي برخوردار باشند كه نسبت به تمامي گناهان داراي مصونيت گردند. جناب اردوان چه دليلي بر محال بودن دستيابي به چنين مقامي براي انسان وجود دارد؟
در ضمن منظور از عصمت از گناهان اين است كه معصومان از انجام اموري كه در دين, حرام تلقي شده و همچنين از ترك اموري كه واجب دانسته شده اند, معصوم مي باشند.
جناب اردوان , اگر ترك محرمات و انجام واجبات براي يك انسان محال و غير ممكن باشد, پس چرا خداوند همه انسانها را به اين دستورات مكلف نموده است؟ آيا پذيرفتني است كه خداي حكيم, انسانها را به اموري مكلف كند كه آنها در حد توان و در تناسب با غرايز و قواي دروني آنان نمي باشد؟
پس جناب اردوان, ما اگر خود حقيقت و صورت واقعي گناه را چنانكه هست, درك نكرده ايم و آن اراده قوي را براي ترك آنها در خود نمي بينيم و خود را اسير دامهاي شيطاني و نفساني مي يابيم, نبايد همگان را با خود مقايسه كرده و هر سخني را كه فراتر از سطح انديشه و كردارمان است, انكار كنيم.

جناب اردوان ممكن است گفته شود كه اين علم و اراده اي فوق العاده اي كه معصومين از آن برخوردارند و باعث پيراستگي آنان از هرگونه زشتي و پليدي شده است, آيا جز به عنايت خاص و موهبت ويژه الهي است؟ اگر چنين است, پس چه فضيلتي براي آنان محسوب مي شود؟ اگر خداوند چنين آگاهي و اراده اي را به هر كس ديگري هم عطا مي كرد, با اختيار خويش مي توانست به منزلت والاي عصمت مطلقه برسد؟
جناب اردوان, همان طور در بالا مشخص شد , منشا عصمت , علم و اراده معصومين است, اما نكته مهتر اين است كه روشن گردد كه , چرا اين موهبت الهي كه به واسطه آن , معصومين قادر خواهند بود , اختياراَ ترك گناه نمايند, از ديگران دريغ شده است, آيا اعمال اختياري معصومين, نقشي در اكتساب و دريافت اين موهبت داشته و يا جبراَ به آنان اعطا گرديده است؟
جناب اردوان, درباره وجه اختصاص اين موهبت به معصومين مي توان گفت: خداوند مي دانست عده اي از بندگانش به اختيار خود, هر چند با استعدادي در سطح ساير افراد( دقت كن , استعدادي در سطح ساير افراد), بيش از ديگران و در بالاترين حد ممكن از استعداد خود بهره برداري مي كنند. اين شايستگي و منزلتي كه اين افراد با سير اختياري خويش بدان مي رسيدند, سبب شد كه خداوند تفضلاَ اين پاداش را و موهبت را ويژه را به آنها عطا نمايد, و آنان را از علم و اراده اي برخوردار كند كه به واسطه ان به مصونيت كامل و مطلق برسند, تا در پرتو آن , راهنماياني مطمئن براي همه افراد بشر گردند. به عبارت ديگر , اعطاي اين موهبت معلول شايستگي آنان است, نه محصول استعداد جبري آنان. و حكمت چنين موهبتي , علاوه بر پاداش به خود آنان , فراهم نمودن وسايل هدايت براي ساير انسان هاست.( اين توضيحات درباره عصمت از گناه در بزرگسالي معصومين مي باشد, و عصمت از گناه در كودكي و عصمت از خطا و نسيان, بحثي ديگر است).

اما اينكه مي گويي,عصمت پيامبر در حيطه وحي است نه در حوزه مسايل اجتماعي و سياسي, حرفي كاملاَ اشتباه است, دلايل عصمت رسول الله و پيامبران در عمل: 1) پيامبران, مخلصان درگاه الهي: خداوند در آيات 82و83سوره ص مي فرمايد:( گفت: به عزتت سوگند, همه آنان را گمراه خواهم كرد-- مگر بندگان خالص تو از ميان آنها), و در آيه ديگر مصداق, مخلصان با فتحه لام را آورده است: در آيات 45تا47سوره ص مي فرمايد:(به ياد بياور بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را ، صاحبان دستها(ي نيرومند) و چشمها(ي بينا) - ما آنها را با خلوص ويژه اي خالص کرديم ، و آن يادآوري سراي آخرت بود) ؛ و در آيه 51سوره مريم مي فرمايد:( و در اين کتاب از موسي ياد کن که مخلص بود و رسول و پيامبري والا مقام) ؛ و در آيه 24سوره يوسف مي فرمايد:( او يعني يوسف از بندگان مخلص ما بود).
خداوند در آيات39و40سوره صافات بر خورداري از رحمت غير متناهي براي مخلصين مي شمرد:( و جز بر حسب آنچه کرده ايد جزا نمي يابيدـ مگر بندگان مخلص خدا)؛ و همچنين در آيات 159و160سوره صافات درباره مخلصين مي فرمايد:( پاک ومنزه است خداوند از آنچه مي گويند- مگر بندگان مخلص خدا).
جناب اردوان , طبق اين آيات محكم , شيطان در بندگان مخلص نفوذي ندارند.
2) پيامبران, الگوهاي راستي و درستي: خداوند در آيه 21سوره احزاب مي فرمايد:( مسلماَ براي شما در زندگي رسول خدا سر مشق نيكويي بود, براي آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند).
و در آيه 4سوره ممتحنه ميفرمايد:( براي شما سر مشق خوبي در زندگي , ابراهيم و كساني كه با او بودند , وجود داشت تا آخر آيه).
جناب اردوان آيات واضح است نيازي به توضيح ندارد.
3)پيامبران, مهتديان و هاديان: به آيات 84تا 88سوره انعام مراجعه كن و آيه 82سوره انعام و ايه 90سوره انعام .
جناب اردوان در اين آيات به وضوح , عصمت در عمل رسول الله (ص) و ديگر پيامبران مشخص است.
براي اطمينان بيشتر به ماجراي , مذاكرات پيرامون جنگ بدر , دقت كن :
در جريان مذاكرات پيرامون جنگ بدر موقعي پيامبر مي گويد, نظرات خود را بگوييد, مقداد مي گويد كه : ما به تو ايمان آورديم و تصديقت نموديم و گواهي داديم كه آنچه تو آورده اي همه حق است و از جانب خدا , به خدا قسم . اگر فرمان دهي كه در آتش فرو رويم , همراه با تو چنين خواهيم كرد. و يا سعد بن معاذ مي فرمايد: پدر و مادرم فداي تو باد يا رسول الله, ما به تو ايمان آورديم و تصديقت نموديم و گواهي داديم كه آنچه تو آورده اي همه حق است و از جانب خدا, به هر چه كه مي خواهي فرمان بده و هر آنچه را دوست داري از اموال ما بگير و هر اندازه كه مايلي باقي گذار, سوگند به خدا كه اگر دستور دهي تا خويش را به دريا زنيم, سرپيچي نخواهيم كرد.
جناب اردوان , آنچه در اين جريان( حال بماند كه در اين جريان ابوبكر و عمر چه گفتند كه افرادي مثل ابن هشام و طبري و مسلم آن را به كذا كذا يا نكو گفت, تبديل كردند, و بخاري كه اصلاَ اين جريان را نقل نمي كند از همه موثق تر مي شود. شما به مغازي واقدي مراجعه كن و سخنان حضرات ابوبكر و عمر را ببين) در خور توجه است اين است كه چرا پيامبر از سخنان مقداد و سعدبن معاذ مسرور شد؟ با اينكه آنها نظري در باب جنگ يا صلح ارائه نكردند, علت شادماني پيامبر از اظهارات اين دو صحابي بزرگ آن بود كه در بيانات آنها نهايت تسليم در برابر رسول خدا نمايان بود .
كه اين روشن مي كند كه پيامبر در همه زمينه ها معصوم هستند و اين گونه نبود كه در برابر محمد انسان مخالفت و سرپيچي نمايند و در حق او احتمال خطا و اشتباه بدهند و تنها در برابر محمد نبي مطيع باشند.
اين نحوه تسليم در تمامي جهات و نسبت به تمامي كارها و دستورات و خواسته هاي رسول الله(ص) به اين دليل بود كه هيچگونه خطا و اشتباهي را در حق آن حضرت , احتمال نمي دادند, و الا هيچ عقل سليمي به انسان اجازه نمي دهد كه عنان اختيار خويش را در همه جهات , به دست كسي بسپارد كه احتمال خطا و اشتباه در او راه داشته باشد و يا گمان رود تصميمات او , مطابق مصلحت نباشد.
به نظر من چنين بينشي نسبت به پيامبر (ص) كه فقط در حوزه دريافت وحي , عصمت دارد, منشا آن , حديث جعلي , تلقيح درختان خرما كه در صحيح مسلم است, مي باشد. وقتي كسي كه به اين حديث و احاديثي مثل اين اعتقاد داشته باشد, انتظاري از اين بيش نيست.( به نظر من اين جور كه پيش بره بابد عوض اينكه , احاديث صحيح بخاري و مسلم را به قرآن عرضه كنيم, قرآن را به صحيح بخاري و مسلم , عرضه كنيم).
جناب اردوان، بايد بهترين انسان و با تقواترين آن ، جانشين، پيامبر(ص) شود، چون خداوند در آيه 13سوره حجرات مي فرمايد:( گرامي ترين شما نزد خداوند، با تقواترين شماست)؛ و از ميان با تقوايان بايد، بهترين آنها را برگزيد، طبق آيه 95سوره نسا:(-افراد با ايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى از جهاد باز نشستند با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند يكسان نيستند ، خداوند مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان برترى بخشيده و به هر يك از اين دو دسته ( به نسبت اعمال نيكشان ) خداوند وعده پاداش نيك داده و مجاهدان را بر قاعدان برترى و پاداش عظيمى بخشيده است ). ؛ پس طبق اين ايه، مجاهدين که با مال و جانشان جهاد مي کنند، بهترين افراد، با تقوا هستند.
و از ميان ، مجاهدين بايد بهترين آنها را برگزيد، طبق آيه 10سوره حديد:( -چرا در راه خدا انفاق نكنيد در حالى كه ميراث آسمانها و زمين همه از آن خدا است ( و كسى چيزى را با خود نمى‏برد ) كسانى كه قبل از پيروزى انفاق كردند و ( سپس )پيكار نمودند ( با كسانى كه بعد از پيروزى انفاق كردند ) يكسان نيستند آنها بلند مقام‏ترند از كسانى كه بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد كردند ، و خداوند به هر دو وعده نيك داده است ، و خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. پس طبق اين آيه از مجاهدين، آنهايي که به جهاد سبقت مي گيرند، از بقيه برتر هستند.
و از ميان ، سبقت گيرندگان در جهاد ، بايد ، بهترين آنها را برگزيد، طبق آيه7 سوره زلزال:(پس هر كس به اندازه سنگينى ذره‏اى كار خير انجام داده آن را مى‏بيند). پس طبق اين آيه، آنهايي که در جهاد، رنج و مشقت زيادي تحمل کردند و طعن و ضرب و قتلشان در راه خدا بيشتر از ديگران باشد، بهترين سبقت گيرنندگان در جهاد هستند.
جناب اردوان طبق اين آيات ، بهترين انسانها کساني هستند که رنج و تلاش آنها در جهاد بيشتر و جان فشانيشان در راه خدا بيشتر و از دشمنان زياد کشته باشنند. حالا به نظر شما ، طبق اين آيات قرآن افضل امت ، بعد از پيامبر کيست؟
جناب اردوان، بهترين متقين، آنهايي هستند که از پروردگارشان مي ترسند، طبق آيه 48و49سوره انبيا:(ما به موسى و هارون فرقان ( وسيله جدا كردن حق از باطل ) و نور و آنچه مايه يادآورى پرهيزكاران است داديم -- همانها كه از پروردگارشان در غيب و نهان مى‏ترسند و از قيامت بيم دارند.)
طبق آيه 28سوره فاطر، علما ، از خدا مي ترسند:( از ميان بندگان خدا تنها دانشمندان از او مى‏ترسند ، خداوند عزيز و غفور است).
جناب اردوان، داناترين مردم کساني هستند که به عدل ، انجام دهنده تر باشند و مردم را به سوي حق، ارشاد کنند، پس داناترين مردم به عدل کساني هستند که بيشتر به عدل دلالت مي کنند، و کساني از مردم به عدل بيشتر دلالت مي کنند که، بيشتر به حق هدايت مي کنند، و شايسته، جانشيني پيامبر(ص) هستند، طبق آيه 35سوره يونس:( بگو تنها خدا به حق هدايت مى‏كند آيا كسى كه هدايت به حق مى‏كند براى پيروى شايسته‏تر است يا آن كس كه خود هدايت نمى‏شود مگر هدايتش كنند ).
جناب اردوان، طبق اين آيات، از نظر من افضل امت پس از پيامبر(ص)، امام علي(ع) است، زيرا که جهادش در راه خدا از همه بيشتر است در نتيجه از همه با تقواتر است و چون با تقوا است، پس خاشع تر است و چون خاشع است، لذا از همه داناتر است و چون داناتر است، پس از همه بيشتر به عدل دلالت مي کند و چون عادل تر است، پس بيشتر از همه، امت را به سوي حق دعوت مي نمايد و در نتيجه سزاوارتر است که جانشين پيامبر(ص) باشد نه تابع.
حالا جناب اردوان چون رکن اساسي ، اهل سنت بر اجماع استوار است و اگر اين اجماع گرفته شود ، اساس وجودي مکتب شما از هم مي پاشد، زيرا به اعتقاد مکتب شما ، امت اسلامي يا لااقل نخبگان بعد از رحلت پيامبر(ص) گرد هم آمدند و حضرت ابوبکر را به عنوان خليفه و جانشين پيامبر(ص) معرفي کردند، طبق آيات بالا شما ، افضل بودن امام علي (ع) و حضرت ابوبکر را مقايسه کن‌ و اگر بدون تعصب ، ملاحظه کني، مي فهمي که انتخاب حضرت ابوبکر اشتباه است. از اين رو علماي شما با اعتقاد به عصمت اجماع، خيال همه رو راحت کردند.

جناب اردوان در مورد جانشيني امام علي (ع) فرض کن که نصي وجود ندارد، شما اگر همه کتابهاي تاريخ اعم از سني و شيعه را مطالعه کني، مي بيني که ، حضرت ابوبکر با انصار اين گونه استدلال کرد:(همانا خداي جلّ شأنه محمد را براي هدايت و دين حق برانگيخت پس جنابش براي دين اسلام به دعوت پرداخت آنگه خداي تعالي تن و جان و قلوب ما را بدانچه آن حضرت دعوت نمود فرا گرفت پس ما گروه مهاجرين نخستين مردمانيم که اسلام آورديم و ديگر مردمان در اين باره ما را تبعيت کردند ما عشيره‌ي رسول خداييم و مع ذلک ما از اواسط عرب و نيکان آنانيم هيچ قبيله‌اي از قبايل عرب نيست مگر اينکه قريش را با آن نسبت و قرابتي است و شما انصار و ياران خدائيد).
جناب اردوان همانطور که مي بينيد ، حضرت ابوبکر دليش براي خلافت اين است که مي گويد: ما رابطه خويشاوندي نزديکتري با پيامبر(ص) داريم و ما عشيره رسول خداييم يا مي گويد که ائمه از قريش هستند، بنابراين به مهاجرين حسادت نکنيد.
جناب اردوان، امام علي (ع) بر اساس همان دلايلي که حضرت ابوبکر در مقابل انصار اقامه کرد ، خود را داراي کفايت و شايستگي بيشتري به رهبري جامعه مي دانست، بدين معني که اگر حضرت ابوبکر دعاوي بهتري در مقابل انصار به خاطر قرابت و عشيره بودن با پيامبر(ص) داشته باشند، بنابراين بني هاشم قويترين حقوق را به خاطر نزديکترين رابطه خويشاوندي با پيامبر(ص) دارا مي باشد. پس بايد يا امام علي (ع) خليفه باشد که پسر عموي پيامبر(ص) و از بني هاشم است و پيامبر(ص) نيز از بني هاشم ؛ يا عباس عموي پيامبر ، خليفه باشد چون اين دو نزديک ترين رابطه خويشاوندي را با پيامبر(ص) دارند.
34 | بچه آباداني | | ٢٤:٥٧ - ٣٠ دي ١٣٩٠ |
نام تنگه هرگز قابل تغييرنيست همونطوركه شيربچه شيعه هاى ايران سال روبروى تمام كشورهاى عرب سنى منطقه و حامياى سنى داخليشون جنگيدن وجون دادن حالا نوبت ماست ياعلى بچه شيعه ايرانى
35 | مجيد م علي | | ١٢:٢٤ - ٠٢ بهمن ١٣٩٠ |
با سلام
اصلاً ناراحت نباشيد حتي حكمرانهاي كشورهاي جنوب خليج فارس با اين نامگذاري مخالفند , نه فقط اونها بلكه علماي اهل سنت و حتي ناعلماي وهابيت اين كشورها و سياستمداران كشورهايي بمثل امريكا و انگليس فرانسه و چين و ژاپن .
اما دليلش واضحه انها همگي ميترسند با اين اقدام به نامگذاري 100 % اب اين تنگه خشك شود و خروج نفت براي اين كشورها مشكلتر خواهد شد و جهان باري ديگر دچار مشكل اساسي ( بعد از مشكل سقيفه ) شود .

لبيك يا علي
36 | كريم خان | | ٠٦:٢٢ - ٠٨ فروردين ١٣٩١ |
سلام. من افغاني هستم من فکر مي کردم ما ملت بي اتفاق هستيم ولي مي بينم شما هم چندان اتفاق نداريد. نميدانيد که بدشمنان اسلام با اين حرفها چقدر کمک مي کنيد. دشمنان وطن شما نوکر کار دارد. از بي اتفاقي ميتوان نوکر خريد. ميدانيد بزودي در وطن شما جنگ خون آشام رخ ميدهد. خون هزاران جوان زن وپير مي ريزد.اين در هيمن 2012 بوقوع خواهد پيوست. شما دو راه داريد.يا مرگ يا اطاعت کاميابي وجود نداريد.پدر بزرگ من جنرال نظامي بود .او هر روز در نماز خود روسها را دعوا مي کرد که خداوند انهارا در حفاظت داشته باشد.بلاخره روزي از او سوال کردم که پدر بزرگ چرا روسهاي که دين ندارد دعوا مي کنيد. گفت بچيم من روسها را دعوا نمي کنم عمل آنرا دعوا مي کنم که در آن رحمت خداوند است.اين رحمت خداوند بود که کفار دوقسمت شد يکي کمونست ديگر کپيتالست ما مسلمانان راحت يافتيم اگر اينها يکي شوند کارشان فقد تعرض به کشورهاي اسلامي است.زيرا مسلمانان خيلي بي اتفاق هستند.
باحترام
کريم پوپل
37 | محمد | Iran - Ahvaz | ٠٢:٠٧ - ٢٧ فروردين ١٣٩١ |
با سلام
منم يک شيعه هستم و ميدانم که مذهبم بر حق است ،علي(ع) بر حق است و خلاصه همه را ميدانم علي(ع) آنقدر فضايل دارد که شيعه بي نياز از سرکوب ديگران براي بالا بردن شخصيت علي (ع) باشد.
اگر قدري تامل کنيد مي بينيد که قران از دشنام دادن به بت ها هم مومنين را انکار کرده است براي اينکه متقابلا به دين ما توهين نشود پس هر کس به دين و آيين خويش باشد بهتر است. مابقي را به خدا واگذاريد.
من الله التوفيق
38 | غضنفري | | ٠٩:٤٣ - ٢٧ فروردين ١٣٩١ |
خيلي متاسفم كه چرا زودتر اين مطلب را نديدم وگرنه مطالبي رو كه در وصف اين .....گفته بودم براي دوست عزيزم مجيد م علي نميفرستادم.حالا اشكالي نداره با كسب اجازه از آقا مجيد عزيز اين توصيفات عمرپسند را با اندكي تغيير اينجا هم مينويسم ؟؟؟ نكاتي در وصف عمر. - اولين کسي که زحمت نکاح را از دوش مردم برداشت و راحت!!زنا را برافراشت عمر بود. 2-اولين کسي که به فکر عضلات ما تحت بشر بود عمر بود.دليلش در شماره3 3-اولين کسي که ايستاده ادرار كردن را به جهت سفتي(عضلات شماره2) بنا نهاد عمر بود. 4-اولين کسي که حرفش يک کلام بود عمر بود!!! چرا تعجب کردي؟ ميگي نه بيا امتحان کنيم. گوشات رو بگير ميخوام داد بزنم که اين کلمه نخراشيده!!!!اذيتت نکنه آهـــــــــــــاي عــــــــــــمـــــــــر هيس ! آهان فکر کنم شنيد يه صداهايي داره مياد. گوش کن (جلز ولز جليز ترق تروق تراق آآآآخ آآآخ واي ووي کيه؟ ........عمر يه سئوالي ازت دارم...... عمر: توي اين هاگير و واگير چي ميخواي؟ ميخوام بپرسم بابات کيـــــــــــــــــــــته؟....... 5-اولين کسي که يک تاکتيک منحصر به فردي را به مردم ياد داد(البته اين فن را پارتي بازي کرد وفقط در انحصار خودش وافراد مخصوصي از نزديکانش"علماي وهابي"قرار داد) بله بهتره بگيم به پيروانش ياد داد که در موقع جنگ فرار کنن مثل بزکوهي عمر بود 6- در پايان بخاطر اينکه دل اين بي القاعده وظالمان نشكنه يه تعريفي هم از اينا بكنيم! بايد بگم:خوش بحال شما واجداد شماکه طبق ابداعات عمر عمل ميکردن و هر وقت در بيابونهاي حجاز مشغول تمرينات تروريستي بودين وبا 3تا مشت خرما نطفه تون بسته ميشد ميرفتين پيش عمر و او هم ميگفت به به مبارکه مهر مهر مهر البته حيفه كه يه بار ديگه نگيم بز كوهي عمر بود ....قنفذ عمر بود البته ذكر اين نكته يادتون نره كه هر جايي اسم مر باشه خبري از آب نيست .مخصوصا اگه طبق فتواي ملا م .عمر سربازي روي سينه كشتي بنويسيم عمـــــــتر آونهم چپكي اصلا از ديدن آب خيال راحت ميشه حالا اين كشوراي عربي كه به قول آقا مجيد م علي مخالفت مي كنند به همين جهته.ولاغير
39 | محمدعلي ق | | ٠٥:٣٢ - ١١ خرداد ١٣٩١ |
السلام علي من التبع الهدي
شيعيان به پيامبر احترام ميگذارند
حضرت مريم(س) با معرفتي که از پيامبر آخرالزمان دست يافته بود عشق وافري در ايشان بوجود آورده بود وخداوند حضرت عيسي(ع) را به برکت حضرت محمد(ص) به او بخشيد واو بشارت دهنده ظهور حضرت محمد (ص) بود بطور خاص وحضرت محمد(ص) را همسر ايشان در بهشت قرار داد (بعلاوه حضرت آسيه (س) مربي حضرت موسي (ع) وشهيده بدست فرعون) پس مسيحيان پيامبر ما را با خداوند اشتباه گرفتند ومقام او را خيلي با عظمت ديدند
مسيحيان سنگي را که نقل ميکنند جاي پاي خري دارد که حضرت عيسي (ع) بر او سوار بوده را مقدس ميشمارند وبه آن تبرک ميجويند آنگاه مسلمانان مقام اين پيامبر را با عظمت نميدانند و به اهل بيت ايشان که در بين ما به امانت گذارده اند نمي شناسند
امامان ما همان فرزندان رسول خدايند که شيعيان از آنان پيروي ميکنند و آن را واجب ميدانند و راهنمايان بسوي بهشت هستند ورسول خدا(ص) امت را به حال خود وانگذاشته اند
40 | سيد يوسف 29 مرداد 91 | | ١٥:٢٩ - ٢٩ مرداد ١٣٩١ |
تعجب من از اين است که فتوحات جنگي را براي عمر منقبت ميدانند حال آنکه غارت و چپاول کشورها به نام دين منقبت نيست وگرنه پيامبر قبل از او و علي پس از او چرا از اين کارها نکردند. ولي انانکه عصمت امامان را زير سوال ميبرند گو اينکه آيه تطهير را نخوانده اند و به اين فکر نکرده اند که چرا پيامبر اهل بيت را زير کسا ميبرد و ميگويد اينان اهل بيت منند که مبرا از همه ارجاس و پليديها هستند تا هيچ جاي شک و شبهه اي باقي نماندو کسي را با آنان در اين منقبت شريک نکنند. واما آنان که مخالف سب و نفرين هستند مثل اينکه ايه 159 سوره بقره را نخوانده اند (ان الذين يکتمون ما انزلنا من البينات....)که خداوند کساني را که نشانه هاي هدايت و برخي از آيات خدا را کتمان ميکنند در معرض نفرين خود و ملايکه قرار ميدهد بياييد کمي عاقلانه به مسايل نگاه کنيم مگر ميشود در يک زمان محبين و مبقضين پيامبر را دوست داشت در جاي جاي تاريخ ذکر شده که عمر بارها از امر پيامبر سرپيچي کرد و پيامبر از او خشمگين شدولي يک مورد در باره علي پيدا نميکني که پيامبر را به خشم آورده باشد پس نميتوان هم علي را دوست داشته باشي هم عمر هم مظلوم را بستايي هم ظالم را طبق نص صريح قران سوره الحشر آيه 22 نميتوان به خدا و روز جزا ايمان داشته باشي و با آنان که با خدا و پيامبر سرسختي ميکنند دوستي بکني ضمنا در مورد نام گذاري تنگه به نام عمر بن خطاب به نظر من هيچ تقارني ندارد چون عمر اگر تنگ بود لا اقل سر نماز وضويش را حفظ ميکرد
  بعدی [1] [2]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها