2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
مولوي عبدالحميد ممنوع الخروج شد
کد مطلب: ٣١٣٢ تاریخ انتشار: ١١ مرداد ١٣٨٩ تعداد بازدید: 10115
اخبار » عمومي
مولوي عبدالحميد ممنوع الخروج شد

پيش بيني مي شود دليل اين اقدام مشاركت وي با گروه هاي معاند نظام جمهوري اسلامي ايران و نا امني هاي اخير در استان سيستان و بلوچستان باشد.


به گزارش قائم نيوز، مولوي عبدالحميد رهبر اهل سنت استان سيستان و بلوچستان كه در طول چند سال اخير با حمايت هاي علني خود از گروهك تروريستي ريگي باعث شهادت جمع زيادي از شيعيان اين استان شده بود در برگشت از كشور تركيه ممنوع الخروج و گذرنامه وي با حكم قضائي توقيف گرديد.

گفتني است امام جمعه اهل سنت زاهدان به تركيه سفر و در كنفرانس بين المللي اتحاديه جهاني علماي مسلمين شركت كرد و بعد از بازگشت، در فرودگاه بين المللي امام خميني تهران گذرنامه وي توقيف شد.

بر اساس اين گزارش، حكم قضائي از طرف دادگاه ويژه روحانيت صادر شده است.

پيش بيني مي شود دليل اين اقدام مشاركت وي با گروه هاي معاند نظام جمهوري اسلامي ايران و نا امني هاي اخير در استان سيستان و بلوچستان باشد.



Share
1 | م ه طاهر | Iran - Tehran | ١١:٥١ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
با عرض سلام و خسته نباشيد
خواستم بگم كسي كه دستش به خون چندين و چند انسان بيگناه آلوده است بايد به طرز حقيرانه اي كشت!
از جمله اين مفتي هايي كه مفتم نمي ارزن و فقط به درد كاسه ليسي آل سعود اين سگ هاي دست پرورده انگليس و آمريكا ميخورن
2 | رسول ابراهيمي آبشور | Germany - Frankfurt am Main | ١١:٥٩ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
سلام خبر خوبي بود ميدانم كه امكان بازداشت او وجود ندارد به خاطر اينكه دومرتبه سر و صدا ميشود ولي همين كه مسئولين جرات به خرج داده اند و ايشان را ممنوع الخروج كرده اند هنر و حركت بسيار بزرگي است اين خبر مثل دستگيري ريگي برايم ارزش داشت ... من در عمرم مولوي سني زياد ديده ام و با اكثر آنها بحث كرده ام مثل مولوي قلندر زهي امام جمعه خاش-مولوي مراد زهي- برادر مولوي عبد المجيدمراد زهي - صالح پردل -خير شاهي زكاني كه زندان بهش مرخصي داده بود- مولوي خرمي-نارويي -مفتي قاسم و خيلي هاي ديگر اما قسم ميخورم كه هيچ كدامشان خبيث تر از مولوي عبد الحميد نبوده اند و نيستند .... من حدود دوساعت در دارالعلوم مكي منتظر عبد الحميد بودم تا از او سوالي بپرسم وقتي كه آمد خدا را شاهد ميگيرم كه خبث باطني اين مرد برايم هويدا شد و من عمر بن خطاب را ديدم .....چنان خباثتي اين مرد داشت كه در دلم به خودم فحش دادم كه چرا سراغ اين خبيث آمده ام . ممكنه حرف من را كسي با ور نكند و برايم هم مهم نيست چون خدا شاهد براين جريان بوده من از مولوي عبدالحميد پرسيدم دليل شما براي وفات حضرت زهرا سلام الله عليها چيست در صورتي كه در كتاب هاي خودتان داريم كه ايشان به شهادت رسيده است ايشان با تندي و بدون اينكه از من دليل و مدرك بخواهد در جلوي محافظاش گفت خدا شاهد است كه حضرت زهرا سلام الله عليها وفات كرده گفتم اين دليل ميخواهد نه قسم گفت دليل قلب من است من قلبم گواهي نميده كه ايشان شهيد شده منم گفتم قلبم گواهي ميده كه ايشان شهيد شده ...من دستش را بوسيدم شايد به خاطر اين كار در قيامت بايد جواب حضرت زهرا سلام الله بدهم اما دليل داشتم و آن اينكه من خم شدم دستش را بوسيدم و گفتم التماست ميكنم جواب سوالات من را بده من سني ميشوم به پايت ميافتم خواهش ميكنم من ميخواهم جواب سوالاتم را از دهن رهبببببببببببببر اهل سنت بشنوم مولوي هاي سني كه اكثرا جاه طلب هستند با اين خضوع من و حرفهاي گنده سريع بلانسبت جمع و با عرض پوزش از جامعه حيوانات خر شد و گفت 10 صبح بيا ، من 10 صبح روز جمعه در مدرسه بودم البته بعد از كلي گشتن من اما خدا رو شاهد ميگيرم خبري از مولوي نشد كه نشد و تا نماز هم ماندم اما مولوي رهبر يك عده سني از بحث با يك بچه شيعه ترسيد و نيامد و به جاش مولوي شهنواز دبير فصل نامه معروف اهل سنت آمد و مرا به دفتر فصل نامه برد و با هم بحث كرديم الغرض اين مرد را من دروغ گو شياد و ضد تمام مباني انسانيت ديدم .... واين چون تحقيق خودم است و بر اساس شنيده ها هم نيست عمرا كه از اين نظر برگردم و به اينها اعتماد كنم ..... به هر حال ما دعا ميكنيم خداوند شر عبد الحميد را از سر اهل سنت ايران كم كند و لااقل شخصي مثل مولوي عبد العزيز ره را امام جمعه آنها بگرداند
3 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٥:٠٧ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام ما منتظر ادامه برنامه تلويزيوني افشاگري ريگي ملعون قسمت دوم هستيم . يا علي
4 | سعد الله | Iran - Tehran | ١٥:١٩ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
سبحااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان الله................

الحمد لله ............................... ماشاء الله

به به به به به به به به به به به به به ........... کيييييييييييييييييييييييييييييييييييييييفووووووووووووووووووورر شدم.

حاااااااااااااااااااااااااااااااااااااال کردم.

اين تازه اولشه مرتيکه ي ؟؟؟؟

هااااااااااااااااااااااااا بسوزين. انشاء الله روزي خبر مرگش و به درک رفتنش را بشنويم. خبر محاکمه شدنش را.

لعنت بر او...........
5 | عقيل العزيز | Iran - Tehran | ١٥:٢٤ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
__________________________ اسعد الله ايامکم ________________________

حمدا لله که بالاخره خبر ممنوع الخروج شدن اين ملعون را شنيديم.!
اين خبر از خبر برنده شدن 100000 تليارد دلار براي من ارزشمند تر و خوشايند تر است.

اين خبر از برآورده شدن حاجاتم هم برايم بالا تر است.

انشاء الله با شنيدن ديگر خبر ها ( از بيشتر ذليل تر شدن اين خفاشان خون آشام ) خوشحال تر شويم.

يا جبار
6 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٥:٢٩ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام
جناب رسول ابراهيمي آبشور عزيز , چرا اتهام ميزني , محال است ايشان زير قول خودشان بزنند انهم جلوي محافظانش . منظور ايشان از اينكه 10 صبح بيا اين نبوده كه روز بعدش , يا دو روز بعدش يا حتي سه روز بعدش . در ثاني ايشان يك چهره بين المللي هستند ايا براي شما مشخص كردند ساعت 10 بوقت زاهدان , يا مكه , يا گرينويچ و و و .
مطمئن باشيد ايشان قصد فرار از جوابگويي نداشتند قلب من اين گواهي را ميدهد حتماً شيطنتشون گل كرده بود قصد قايم باشك بازي داشتند , يا نميخواستند بازي من ياد تو را فراموش را بازي كنند .
بازهم قلبم اين گواهي را ميدهد .
اما اينكه ناراحتي كه دست كثيفشو ؟؟؟؟ عزيز دل برادر من دست شما را ميبوسم برا اينكه اين دشمن انسانيت را جلوي محافظانش ( ؟ــــــــــ؟ ) كردي .

يا علي
7 | مالك اشتر | Iran - Tehran | ١٥:٣٠ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
بسم الله القاصم الجبارين.

الهم لک الحمد حمد الشاکرين.....................

شکر لله حمدا حمدا

چه عجب که يه حرکت هايي داره ميشه.!

انشاء الله زين پس بيشتر از اين حرکات از مسئولين ببينيم.

انشاء الله حرکت هايي با شدت و غلظت بيشتر از مسئولينمان ببينيم.

مسئولان عزيز بدانند مومنان و ملت ايران از اين گونه حرکات بسياااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار خرسند ميشوند و مسئولان با اينگونه حرکات محبوبيتشان در بين مومنان و ملت شريف و مومن و شيعه ي ايران اسلامي بيشتر از پيش خواهد شد.

انشاء الله در انتظار روزي که همگي اين ملاعين دستگير و ممنوع الخروج شوند و بيشتر تحت کنترل شوند تا نتوانند با آل شيخ هاي وهابي ( مفتي اعظم عربستان نزولي) ذيذار کنند و بيشتر تفکر ترور را در سر جوانان جاهلشان بپرورانند.

لعن الله قوم الفاسقين.

يا شديد العقاب
8 | بنده خدا | Iran - Tehran | ١٥:٣٤ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
بنام خدا
با سلام
اميدوارم روزي خبرهاي خوش تري در مورد اين مولوي وهابي بشنويم.بهر حال از مسئولين اين سايت بخاطر اين خبر خوش ممنونم. بالاخره بايد اين وهابيها يکم حس کنن که نميشه به اين راحتي آدم کشت و بعد هم آزادانه توي اين کشور رفت و آمد کرد.فقط از دست مسئولين شاکيم که چطور بعد از اينهمهه دشمني با نظام و مذهب شيعه تازه به فکر برخورد با اين مزدور شده اند؟.
اللهم عجل لوليک الفرج
9 | سرباز گمنام | Iran - Tehran | ١٥:٤٠ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
يا مهدي (عج)

با اين عمل جمع کثيري رضايت خود را از اين عملکرد اعلام مينمايند که اکثر اين جکع کثير ملت ايران هستند ( که اکثرا مومنند) .!

انشاء الله ديگر جايي براي دجالان و خبيثان و بدمذهبان باقي نخواهد ماند و مورد خشم حکومت اسلامي و مردم مومن قرار ميگيرند .

از الله جل جلاله طلب ذليل شدن اين ملعون را مسالت داريم.

همانا که دستان اين خبيث به خون جکع کثيري از مومنان و حلال زادگان آلوده است که بايد در دو دنيا جوابشان را دهد ( همانا که جوابي جز عناد به الله ندارد )

لعنت الله مولوي عبد الحميد که در برابر ولي امر مسلمين گستاخي کرده.!!!!!!!!!!!!!!!!

ايشان ؟؟؟؟ خورده است با ؟؟؟؟ که اين چنين کرده.
10 | علي رضا | Iran - Rasht | ١٥:٤٢ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
عبدالحميد همونه كه حاضر به مناظره با موضوع حضرت زهرا ص ودر شبكه سلام با استاد قزويني نشد و مرادزهي بجاش اومد؟؟
11 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٥:٤٢ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام

جناب رسول ابراهيمي آبشور

برادر عزيز

اکنون که بقول اين سني ها 1400 سال از شهادت حضرت زهرا س ميگذرد
خدا شاهد است که ضامن و اعتبار شيعه همانا محبت و مودت مادرمان بي بي دو عالم حضرت زهرا س است و بس.
مادر ما با شهادتش بر همه ي ايندگان ثابت کرد که علي با حق است و حق با علي و دشمنانش ((خلفاي راشدين )) همگي ملعون، خائن و حيله گر.

آري برادر
سند شيعيان همان خوني است که بين در و ديوار ريخت
سند شيعيان همان خوني است که رد آن هنوز در کوچه هاي مدينه باقي است
سند شيعيان همان پهلوئي است که در مدينه شکست
سند شيعيان همان سينه اي است که بين در و ديوار خرد شد
سند شيعيان همان هما مادري است که صداي ناله ي مظلومانه اش هنوز هم از مدينه بگوش ميرسد
سند شيعيان همان طفلي است که بين در و ديوار . . . . .
سند شيعيان همان امامي است که دستهايش بسته شد
سند شيعيان همان تابوتي است که توسط مولوي عبدالحميد هاي زمان تير باران شد
سند شيعيان همان سري است که بهمراه 71 سر ديگر توسط عمر هاي زمان به نيزه شد
سند شيعيان همان اماماني هستند که يکي پس از ديگري به دست مولوي عبدالحميد هاي زمان به شهادت رسيدند
سند شيعيان همان خون همه شيعياني است که که در گوشه و کنار اين کره خاکي ريخته شده و ميشود

و اما در مورد بوسيدن نجاست

همانطور که ميدانيد سگ نجس العين است و با هيپ پاک کننده اي پاک نميشود.
لذا اشتباه شما در اين بوده است که فکر ميکرديد ممکن است سگ هخم روزي از حالت نجس العيني خارج شده و پاک گردد.

برادر عزيز
من قصد سرزنش ندارم
اما در کجاي دنيا ديده ايد که فرد ملعون و کافري مثلا مادر ما را به قتل برساند و ما به نزد او رفته و دست او را ببوسيم و از او بخواهيم تا نحوه به قتل رساندنش را براي ما توضيح دهد؟؟؟!!!!
قطعا آن فرد دروغ خواهد گفت.

در روايات هست که وقتي امام زمان عج ظهور ميکنند و تکيه به ديوار کعبه داده و نداي ملکوتي آن حضرت در جهان طنين انداز ميشود ((الا يا اهل العالم انه بقيةالله)) اولين کاري که حضرت انجام ميدهند اين است که آن دو جنازه نجس و ملعون ((عمر و ابوبکر)) را از قبرشان بيرون ميکشند و به درخت نيم سوخته اي بسته و شروع ميکنند به سيلي زدن به آن دو ملعون ميکنند و خطاب به آن ملعون عمر مي فرمايند :
مگر مادر ما چه گناهي داشت به کدام گناه ناکرده مادرم را کشتيد؟؟!!!
در روايت است که ملعون آنجا هم به امام زمان عج دروغ ميگويد که مادرت را من نکشتم ، من سيلي نزدم و من درب خانه را آتش نزدم

مذهبي که بر پايه هاي بدعت ، دروغ، خيانت، حيله گري ، ظلم و تجاوز و غصب و غارت و . . . استوار شده است نه تنها اسلام نيست بلکه از يهود هم بدتر است.
خداوند عذاب ابوبکر و عمر و عثمان و معاويه و هنده و عايشه و ام الحکم و حفصه را زيادتر بگرداند.
يا حق
12 | سيد ابطحي | Iran - Pāveh | ٢٣:٤٠ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
اين مولوي مهارت بالايي درفن مناظره دارند البته در مبحث فرار وبسيار کريم النفس وسخاوت مند هستند اما از عقب وشاگردان زيادي هم ازخرمن فضل ايشان خوشه چيده اند وهر يک تروريست هاي قابلي شدند وبه يک لحظه مي توانند دهها انسان به هوا بفرستند و مهارت زيادي در پرورش سگهاي هار دارد که از کشتن محبان اهل بيت لذت مي برندبه هر حال اين مرد جامع الفنون است ودر دار العلوم زاهدان دهها قلاده از اين سگهاي وهابي دارد که هر زنجير پاره کنند به شدت به خون شيعه علاقه دارند پناه بر خدا پول سعودي و نطفه هاي حرام و خلق وخوي عمري واي بر شيعه مظلوم
13 | مبين | Iran - Tehran | ٢٤:٠٢ - ١١ مرداد ١٣٨٩ |
بالاخره يه تكوني داره به مسئولين محترم مي خوره!
اين آقا بايد ممنوع الهمه چي بشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ممنوع الخروج كمشه!
ممنوع النفس و ممنوع الحيات هم بايد بشه!اين آدم جانيه!قاتله!مجازات قاتل هم كه معلومه.
14 | رحماني | Turkey - Istanbul | ٠٢:٤٧ - ١٢ مرداد ١٣٨٩ |

بهتر از نيكى نيكوكار است ، و زيباترين از زيبايى ، گوينده آن است ، و برتر از علم حامل آن است ، و بدتر از بدى ، عامل آن است ، و وحشتناكتر از وحشت ، آورنده آن است .
(مسند الامام الهادى ، ص 304
15 | مردي ازديار ولايتمدار سيستان | Iran - Tehran | ٠٧:٥٠ - ١٢ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام..خبر بسيار مسرت بخشي بود. و مرهم کوچکي بود بر دل خانواده هاي داغدار شهداي فاطميه و شعبانيه مسجد جامع و امام علي )ع( زاهدان..تمام دستورات انتحاري تروريست ها توسط اين خبيث کثيف لجن عمري(لعنت ا..) صادر ميشد....فقط اميدوارم اين حرکت تداوم داشته باشه..و خيلي زود مسولان ما کوتاه نيايند...لعنت بر اين پليد و هم پيروانش
16 | بنده خدا | Iran - Tehran | ١٣:١٢ - ١٢ مرداد ١٣٨٩ |
بنام خدا
با سلام
دوستان فيلم ديدار مولوي عبدالحميد و تعدادي از علماي اهل سنت با مرجع عالي قدر و عالم ارجمند حضرت آيت الله مکارم شيرازي رو ميتونيد از لينک زير دانلود کنيد.براي اثبات نفاق و دورويي اين وهابيها مدرک خوبيست.
http:
apidshare.com/files/410735083/makarem.rar
اللهم عجل لوليک الفرج
17 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ٢٤:٢١ - ١٢ مرداد ١٣٨٩ |
دستهاي نجس اين حيوان خبيث به خون تک تک شيعيان سيستاني آلوده است
نميدانم چرا خانوداده هاي شهدا بعنوان شاکي خصوصي از اين مردک شکايت نميکنند؟!
البته نميدانم شايد باز هم دستهاي سياسي در کار هستند!
اما اگر خانواده هاي شهدا بعنوان شاکي خصوصي از اين حيوان شکايتي را مطرح و به دادگاه تسليم نمايند قطعا رسيدگي ميشود.
البته نميدانم با توجه به بي خيالي و بي اهميتي مسئولين و جنبه سياسي اين مسئله اقايان تا حه حد به اين موضوع رسيدگي خواهند کرد اما بديهي است با اينکار حداقل تکليف شرعي از گردن خانواده هاي شهداي ((انفجارات مساجد زاهدان)) و جنايات ديگر مانند ((تاسوکي)) و غيره که توسط ((عبدالشيطان ريگي)) و زير نظر مستقيم ((مولوي عبدالشيطان مرادزهي)) انجام گرفته است برداشته ميشود.

يا حق
18 | سرباز گمنام | Iran - Tehran | ١٠:٤٢ - ١٣ مرداد ١٣٨٩ |
برادر اين مرجعي که نام بردي چندان هم عاليقدر و ... نيست زيرا که حديث شريف کساء را بي دليل حذف نمود.

اما بالاخره ............
19 | مرد مردستان | Iran - Tehran | ١٢:٥٥ - ١٣ مرداد ١٣٨٩ |
به نظر من اين اقا بايد ممنوع الورود بشه
20 | رسول ابراهيمي آبشور | The Netherlands - Amsterdam | ١٧:٣٩ - ١٣ مرداد ١٣٨٩ |
سلام
اين قسمتي از نامه ايي است كه من براي مولوي عبد الحميد نوشتم كه تاكنون جوابي دريافت نكرده ام و حالا مانده ام كه اين مولوي پرادعا چرا جواب نداده به مناسبت اين خبر شادي آفرين قسمتي از اين نامه را كه مربوط به شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها است را براي شما عزيزان به نمايش ميگذارم.....

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد الله رب العالمين ثم الصلوه والسلام علي سيدنا و نبينا ابي القاسم محمد صلي الله عليه و آله و علي اهل بيته الطاهرين لا سيما بقيه الله الاعظم عج الله تعالي فرجه الشريف ...

جناب مولوي عبد الحميد سلام عليكم

اينجانب يكي از طلبه هاي حوزه علميه و شيعه هستم و از اينكه ميتوانم براي شما نامه ايي بنويسم و در ان چند مسئله را متذكر شوم خوشحالم شايد شما هرگز اين نامه را نخوانيد و به بهانه هايي از جواب دادن به ان طفره رويد ولي من مامور به وظيفه هستم نه مامور به نتيجه .

نامه من در چند قسمت تنظيم شده است كه ان شالله هر قسمت از ان را هر هفته برايتان ارسال ميكنم واميد است ان را با دقت بخوانيد و اگر خودتان به دلايلي نتوانستيد اين نامه را جواب دهيد لااقل شاگردانتان زحمت بكشند و براي اين حقير جوابي ارسال نمايند تا از شبهه ايي كه ذهن من نسبت به شما پيدا شده است جلوگيري به عمل ايد.

سالها بود كه اسم شما را از طلبه هاي اهل سنت مي شنيدم و انها از شما شير بيشه ايي ساخته بودند كه لنگه اش فقط در زمان رسول خدا پيدا مي شد و ما هم تحت تاثير حرف انها خوشحال بوديم كه چنين شير بيشه ايي در دنياي اهل سنت ايران وجود دارد كه باعث ميشود علماي ما حواسشان را بيشتر جمع كنند تا با سلاح علمي محكم تري در مقابل شما ايستادگي كنند مدتي ذهن من در اين اوهام بود و همين طور كه دروس مقدس حوزوي را ميخواندم در رويا هايم با شما كه در تصورم شير بيشه علم بوديد به بحث و مناظره مينشستم و هميشه دست به عصا بودم كه از شما شكست نخورم تا اينكه كمي بزرگتر شدم و به بعضي از اساتيدمان پيشنهاد دادم كه با شما مناظره نمايند تا ما بفهميم حق با حسبنا كتاب الله است يا با اني تاركم فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي و ايا خلافت و امامت اجماع مسلمين است يا منصوص از طرف خدا ،ملاحظه كردم كه ان بزرگواران با خنده ايي از كنار اين حرفها ميگذشتند و ميفرمودند اگر كمي ديگر بزرگتر شويد ميفهميد و ديگر پيشنهاد مناظره با ايشان را نميدهيد ابتدا خيال كردم ان بزرگواران هم ترسيده اند چون من حال خودم را قياس بر انها ميكردم و ميگفتم چون شما شير بيشه ايد و در بيشه بي انتهاي علم دانش غره هاي سهمگين علمي شما اجازه نزديك شدن به شما را نمي دهد اما اين خيالات واهي زماني تبديل به حقيقت عكس شد كه حقير براي اولين بار به زاهدان شهر حافظان قران كريم امدم و بنا به ذهنيت قبلي اهنگ ديدار شما را كردم و وقتي كه يكي از سخنراني هاي شما را كه مربوط به جريان شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها بود را ديدم نظرم كاملا از ان ذهنيتي كه در مورد شما داشتم برگشت و حقيقت را عكس ان مسئله ايي ديدم كه در ذهنم پرورانده بودم و شما را انساني كم مطالعه و كم دقت ديدم و شايد هم اين كم مطالعه بودن و كم دقتي شما تعمدي بوده است و شما واقعا مسئله را ميدانيد و تعمداً براي اينكه جوانان شما اگاه نشوند ان مسئله را بيان نميكنيد شما در ان سخنراني كه سي دي فروشي يا معذرت ميخواهم موسسه خليلي هم ان را ميفروشد قسم ميخوريد به لفظ جلاله الله كه حضرت زهرا سلام الله عليها وفات كرده و بين جناب عمر و حضرت سيدنا و مولانا اسد الله غالب امير المومنين علي بن ابيطالب سلام الله عليه هيچ مشكلي نبوده و انها به هم دختر داده ند و از اين مسائلي كه نشان از نا اگاهي شما به متون اصلي خودتان دارد لذا بر ان شدم تا يك سري مطالب را براي شما و هم كيشانتان بنويسم تا شايد ديگر قسم به لفظ جلاله الله نخوريد .......
اقاي مولوي امام جمعه محترم حبيب من استاد من!!!!!
شما در جايگاه مهمي هستيد كوچكترين حرف شما كه خلافش ثابت شود باعث تزلزل هزاران جوان اهل سنت ميشود پس من از باب فذكر ان نفعت الذكري به شما نصيحت ميكنم كه كمتر دروغ بگوييد زيرا جوانان نميگويند مولوي به خاطر كمي علم دروغ ميگويد ميگويند اسلام به او اجازه دروغ گفتن را داده است

و اگر من و شما كه در لباس و زيّ طلبگي هستيم و ادعاي شاگردي مكتب رسول الله صلي الله عليه و اله و سلم را داريم دروغ بگوييم مردم دروغ را به ما نسبت نميدهند بلكه دروغ را به اسلام و العياذ بالله پيامبر نسبت ميدهند لذا كمي دست به عصا تر و با احتياط تر باشيم .

حبيب من استاد من !!!!!
قبل از وارد شدن به بحثم بايد تشكر ويژه ايي از شما به خاطر حمايت از جمهوري اسلامي داشته باشم و اينكه مردم را دعوت ميكنيد كه در راهپيمايي ها و انتخابات شركت كنند و پشت سر نظام و مسئولان باشند امر بسيار پسنديده و قابل تحسيني است . حمايت شما از رهبري معظم انقلاب حضرت ايت الله العظمي خامنه ايي روحي فداه در جهت و حدت مسلمين قابل تحسين و تقدير است اما شما بهتر ميدانيد كه بحث علمي ربطي به وحدت ندارد . وحدت بين شيعه و سني در زمانه ما كه دشمنان اسلام تا دندان مسلح اند به سلاح هاي فرهنگي و جنگي كه اسلام را نابود نمايند .واجب شرعي و عقلي است و هيچ صاحب عقلي منكر ان نمي شود ايا اين دليل بر تعطيل شدن بحث علمي و انتقاد علمي هم ميشود يا خير . جواب خير است و

مسلما بحث علمي در فضايي دوستانه نه تنها ضرر به وحدت نميزند بلكه باعث تقويت وحدت نيز ميشود

حبيب من استاد من

با اين مقدمه نسبتا طولاني بر سر اصل بحث خودمان ميرويم البته بار ديگر ميگويم كه اين نامه ارادت من را نسبت به شما كم نميكند و شما هنوز هم براي من مرد علمي و رهبر شماره يك اهل سنت ايران هستيد شما بهتر از من ميدانيد اثبات يا انكار يك مسئله تاريخي نياز به قسم خوردن به لفظ جلاله پروردگار ندارد بلكه بينه و ادله ميخواهد قسم يا مباهله در جايي است كه ما هيچ ادله ايي نداريم يا ادله داريم ولي طرف مقابل زير بار ادله محكم ما نميرود پس شما بهتر است كه ادله خود را براي ما تقرير نماييد نه اينكه قسم بخوريد.

حقير در اين نامه ادله ايي را از كتب شما مي اورم كه اثبات ميكند قسم خوردن شما نا به جا بوده و حضرت زهرا سلام الله عليها به دست شخصي به نام عمربن خطاب به شهادت رسيده اند و ادله ايي را از كتب شما براي شما بيان ميدارم كه نشان ميدهد حبيبه رسول خدا و سيده زنهاي دنيا و اخرت از دو نفر از اصحاب رسول خدا به نامهاي ابو بكر بن ابي قحافه و عمر بن خطاب نا را ضي بوده و همچنين ادله ايي كه ثابت ميكند كه حضرت اسد الله غالب حيدر كرار حبل الله المتين باب علوم و معارف نبوي وصي بلافصل پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم علي بن ابي طالب عليه السلام از نگاه كردن به صورت شخصي به نام عمر كراهت داشته و شخصي به نام ابوبكر را مستبد ميدانسته اند كه مداركش در جاي خود بيان خواهد شد.

اقاي مولوي ،هجوم به خانه وحي از قطعيات و تواترات تاريخ است

اگر چه روايات در اين زمينه در كتب اهل سنت در اين زمينه فراوان است اما ما به گوشه ايي از انها اشاره ميكنيم شايد كه سبب شود كه شما ديگر قسم دروغ نخوريد .

1_ابن ابي شيبه متوفي 235 كتابي دارد به نام المصنف در جلد هقتم صفحه 432 روايت شماره 37045 چاپ لبنان مينويسد:شخصي به نام عمر بن خطاب به سوي خانه فاطمه روانه شد و گفت اي دختر پيامبر به خدا قسم هيچ كس نزد ما از پدرت دوست داشتني تر نيست وبعد از پدرت هيچ كس نزد ما دوست داشتني تر از شما نيست ولي اين دليل نميشود كه اين افرادي را كه نزد خود در خا نه ات جمع كرده اي دستور بدهم خانه را بر انها بسوزانند و اين مطلب در كتاب المغازي در باب ما جاء في خلافه ابي بكر وسيره نيز امده است و ابن قتيبه در الامامه و السياسه جلد اول صفحه 33 چاپ رضي و بلاذري در انساب الاشراف چاپ مصر جلد اول ص 586 تحت عنوان امر السقيفه در حديث شماره 1184 به اين مطلب اشاره ميكند و اقاي طبري در كتاب خود به نام تاريخ الامم و الملوك جلد دوم صفحه 443 چاپ بيروت و مسعودي در كتاب خودش اثبات الوصيه ص 142 تحت عنوان حكايه السقيفه و ابن عبد ربه در كتاب خود به نام عقد الفريد جلد 3 ص 64 چاپ مصر (الذين تخلفو عن بيعت ابي بكر) و هم چنين ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه جلد دوم صفحه 56 چاپ بيروت از قول جوهري همان مطالب را عينا تكرار ميكند و جاي بسي تاسف است كه شما قسم ميخوريد كه شخصي به نام عمر به خانه وحي حمله ور نشده ،من به شما حق ميدهم وقتي جواب گوي قشر تحصيل كرده اهل سنت نيستيد مجبوريد قسم بخوريد جناب مولوي عبد الحميد خدمت شما عارض شوم كه مولوي نعمت الله توحيدي كه در همين زمينه صحبت ميكرد و قضيه را با اب و تاب خاصي از كتاب هاي معتبر شيعه كه البته ما فقط يك كتاب بيشتر نديديم در دست ايشان كه انهم كاملا دروغش اشكار شد وميگفت كه در كتاب منتهي الامال شيخ عباس قمي رضوان الله تعالي عليه نوشته است باب در وفات حضرت زهرا سلام الله عليها اين اثبات ميكند كه ايشان وفات كرده ، ايشان به قدري با اب و تاب از شخصي به نام عمر دفاع ميكرد كه انگار از پدرش دفاع ميكند به هرحال ايشان در همان سخنراني ميگفت كه روايت شهادت حضرت زهرا را يك يهودي با سند ضعيف نقل كرده اين دروغ به قدري بزرگ است كه خود جامعه اهل سنت واقعي كه دوستدار اهل بيت هستند نيز از اين دروغ شاخ دار متعجب شدند من چون درس دارم نميخواهم وقتم را با نامه نوشتن به شما تلف كنم ولي شما ميدانيد كه اگر بخواهيم بحث رجالي كنيم قطعا دروغ ان مرحوم نيز مشخص خواهد شد شاهد مثال من بر سر اين جمله ايشان است كه ميگفت يك يهودي نقل كرده ايا صاحبان اين كتبي كه در بالا ذكر كرده ام بيشتر ميفهمند يا امثال شما و توحيدي ها قطعا انها بهتر ميفهمند يا شايد انها چون واقعيت را گفته اند يهودي هستند .

اقاي مولوي عبد الحميد دوست من

اقاي خير شاهي رفيق شفيق شما همان كه شخصي به نام عمر بن خطاب بهش سلام رسونده و از اب زمزم براش فرستاده و گفته به خير شاهي بگو اگر به خاطر من به زندان رفتي من روز قيامت شفاعتت را ميكنم(بنا بر انچه كه خود خير شاهي در سخنراني اش مي گويد) كه البته مثل روز دروغ گويي هاي ايشان مشخص است چون عالم و ادم ميدانند كه خير شاهي به خاطر مسائل سياسي زندان رفت نه به خاطر شخصي به نام عمر بن خطاب بگذريم ما هم خوشحال ميشويم كه در قيامت ببينيم عمر كسي را شفاعت ميكند چون در انجا ما به دوستان وهابي ميگوييم كسي غير خدا هم ادم را شفاعت ميكند .

ايشان در سخنراني خودش ابن ابي الحديد معتزلي سني را شيعه ميدانست در صورتي بر كسي كه كوچكترين اطلاعي از مسائل شيعه و سني داشته باشد مشخص است كه اين حرف بي اساس و پوچ تنها از دهان يك بي سواد ميتواند بيرون بيايد ما در هفته هاي اينده ان شالله مدارك بيشتري را براي شما ارائه ميدهيم و اشتباهات شاگردان شما را گوش زد مينماييم تا شايد مفيد واقع شود و ديگر شاهد دروغ گويي نباشيم .

جناب عبد الحميد الان ساعت 3صبحه من واقعا خسته شدم ان شالله ما بقي نامه ها را هفته هاي بعد برايت مينويسم و ارسال مينمايم فعلا روي همين مداركي كه فرستادم كمي تامل كن تا به جريان پهلو شكستن حضرت زهرا سلام الله عليها توسط شخصي به نام عمر كه ظاهرا خليفه دوم شما بزرگواران است برسيم .

ونحن نقول الحمد الله رب العالمين .
رسول ابراهيمي آبشور -مشهد مقدس
www.almojaz.blogfa.com
21 | علي رضا | Iran - Rasht | ١٩:٢٣ - ١٣ مرداد ١٣٨٩ |
از كجا حذف نمود سرباز؟؟
22 | احمد | Iran - Mashhad | ٢٤:٢٣ - ١٣ مرداد ١٣٨٩ |
ز شما عزيزان ميخوايم که علماه اهل سنت ايران معرفي کنيد که ماهم بشناسيم وگرنه علماهي که ماميشناسيم شما انان را وهابي ميدانيد ايا همه علماه اهل سنت ايران وهابي استند؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

وهابي بودن انسان تنها از روي طرز تفکر او مشخص مي شود !

اگر کسي منکر توسل و... شود ، و همان عقايد وهابي گري داشته باشد ، وهابي است !

اما در مورد علماي اهل سنت ، ما علمايي را مي شناسيم که حتي خود براي حضرت سيد الشهدا عليه السلام اقامه عزا مي کنند ! آيا مي توان آنها را وهابي دانست ؟

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

23 | بنده خدا | Iran - Tehran | ١١:٣٣ - ١٤ مرداد ١٣٨٩ |
بنام خدا
با سلام
آقاي رسول ابراهيمي ،دوست و برادر بزرگوار و عالم ضمن عرض خسته نباشيد و آرزوي کسب درجات عالي علمي، اينجانب بنده ناچيز خداوند و ساکن شهر زاهدان ميباشم.لذا کم و بيش از سخنرانيها و گفتگوهاي مولوي عبدالحميد اطلاع دارم.بايد عرض کنم با خواندن همين چند خط نوشته هاي شما که حاکي از ادب و علم و بزرگواري شماست و قياس آن با سخنان و نوشته هاي بزرگان و مولوي هاي ارجمند اهل سنت ، بار ديگر بر شيعه بودن خود باليدم و بدون شک بايد بگويم آبرو و دوام اسلام از دانش و ادب انسانهاي وارسته اي چون شماست. مسلما هيچ عقل سليم و منصفي نميتواند قسم ها و گواهي هاي قلبي نا جايز و نادرست را بپذيرد و از اين استدلالهاي محکم و مودبانه و علمي عبور کند.
به نظر من اين نوشته ها و اين جملات زيبا قوي ترين سلاح ما شيعيان است و امثال شما بزرگترين مجاهدين.
ومن الله توفيق
اللهم عجل لوليک الفرج
24 | سرباز گمنام | Iran - Tehran | ١٣:١٨ - ١٤ مرداد ١٣٨٩ |
سلام عليکم برادر ارجمند علي رضا ايشان از مفاتيحي که به تاليف خودشان است به نام مفاتيح به اصطلاح نوين حذف نموده اند. همان حديثي را که مليون ها شيعه از 1400 سال قبل تا کنون بدان تمسک جسته و حاجاتشان برآورده گرديده. و اين حديث شريف بسياري از فضائيل اهل بيت و اهل کسااء ( منظور همان حديث کساء) را بيان ميکند که با بي درايتي ؟؟؟؟ ايشان و براي مصلحت 4 تا سگ وهابي حذف گرديده و جالب اينجاست که کوچکترين دليلي براي حذف آن براي هيچ کس بيان نکرده . در حاليکه از قديم الايام علمايي مانند سيد ابن طاووس و ابن فهد حلي و سيد بحر العلوم و شيخ طوسي و شيخ مفيد و شيخ صدوق عليهم الرحمه و ......................... جرات و جسارت حذف اين حديث شريف را به خود نداده اند. بلکه آن را از صحيح ترين احاديث ميدانند. مگر براي ما شخص مطرح است. اصلا مگر دين اسلام و مکتب حق شيعه شخص محور است که با يک انتقاد به يک مرجع تقليد بايد ناراحت شد. من قصد مقايسه خدايي نکرده ندارم. اما آن ملعون ( فضل الله) هم سيد بود هم مرجع ببينيد چه گندي بالا اآورد. انشاء الله با عمر ابن خطاب محشور شود. خدايي نکرده برادر بنده قصد توهين ندارم اما اگر در برابر اعتقاداتمان هر کسي ( خوب دقت کن: هررررررررررررررررررر کسي ) مخالفت بورزد ديگر ثقه و .... نيست. بله خدمات هر کس به جايش اما نميتوان بدين حساب از اشتباهات فجيع و وحشتناک که آن هم اشتباهي که از يک آدم معنون سر شناس سر بزند گذشت.!!!!!!!!! برادر سوالي از محضر شريف شما دارم.؟ آيا اهل بيت براي ما مطرحند يا شاگرد . شاگردان. شاگرد شاگردان شاگرد ........ شاگردانشان؟؟؟!!!! اگر اهل بيت. پس ديگر چرا دفاع بيجا از کساني که نسبت به اهل بيت طبق آيات شريف قرآن حکيم تفريط کرده. لطفا توجه بفرمائيد: بسم الله الرحمن الرحيم «يا حسرتا علي ما فرّطت في جنب الله» از امام جعفر ابن محمد . الصادق(صلواتن الله و سلامه عليه) پرسيدند: منظور از جنب الله در اين آيه ي شريفه چيست؟ خب.! امام صادق المصدق. که در صدق گفتارش دوست و دشمن سر تعظيم فرود ميآورند.و نيازي به قسم خوردن ندارند. اما وقتي مطلب بسيار مهم است توام ميشود با قسم. ايشان در جواب فرمودند : نحن والله.! در روز قيامت حسرت همه( توجه بفرمائيد: حسرت همگاااااااااااان. چه خوب و چه بد) اين است که چرا نسبت به اين 14 تن (عليهم السلام جميعا) تفريط کردند.!!!!!!!!!!!!!! تفريط از نظر شما به چه معناست و به چه اعمالي تفريط ميگويند؟ و حال سوال بنده و مانند من ها از شما بزرگوار و اديب و استاد اين است که: بزرگوار.! آيا حذف نمودند حديثي به اين با منزلتي که در طي سالها ي متمادي هيچ فقيهي چنين نکرده. يک بنده ي خدايي چنين کند.!؟!؟؟!!؟!؟ حاشا و کلا.!!!!!! که من بخواهم خدمات اين بزرگوار(آيت الله مکارم) را انکار کنم. چه زحماتشان در جهت ارتقاي شيعه. و چه در از بين بردن شبهات از ناحيه ي وهابيت ملعون. اصلا من که باشم که بخواهم چنين کنم. اما.! از اين بابت ميگويم که . من به عنوان فرزند حضرت زهرا(صلوات الله و سلام الله عليها) چگونه به خود بقبولانم که حديثي که اينقدر فضيلت دارد و درد هاي روحي و .... را مداوا ميکند و روح عاشقان را صفا ميبخشد و در مدح اهل بيت و مخصوصا بي بيه دو عالم حضرت زهراي مرضيه نازل شده از مفاتيح به دست ايشان حذف شود؟ اصلا شما بزرگوار و سرور بنده بفرما که چه ضرورتي داشت که انقدر عقب نشيني کنيم و براي خوش آمد 4 تا سگ وهابي اين گونه اعمال را انجام دهيم. شما بفرمائيد که را بايد اين چنين حديث شريفي بدون قانع کردن و دادن توضيحات به همه ي مومنين و مومنات حذف شود؟ ببخشيدا. مگر ايشان معاذ الله امام معصومند که نبايد از افعالشان کردارشان سوال نکرد. آن بزرگواران که معصوم بودند وقتي شبهه اي پيش ميآمد جواب ميدادند. برادر. حرف من و من ها اين است.؟ چرا ايشان کاري ميکنند . که براي آن توضيحي نميدهند. و باور کن به والله قسم من بسياري را ديده ام که به خاطر همين ضعف در قانع کردن و حذف اين حديث شريف از گردونه ي مقلدين ايشان به در آمده اند. بله. البته که شايد براي ايشان مهم نباشد اين مساله. اما تبعات آن در حوزه ي اجتماعي ديني آن براي ايشان مهم خواهد بود. باز هم ميگويم. بنده و امثال من در حدي نيستند که بخواهند خدمات ايشان را ناديده بگيرند. اما در هر حال آن امام معصوم است که تمامي افعال و سکناتش بدون چون و چرا بايد قبول شود نه هيچ کس ديگري.!!!! پس دادن يک توضيح از براي چنين امري خطير چيزي از آدمي کم نميکند. و برادر عزيز اينجا محلي نيست که من و شما مومن و دشمن ع---م---ر و متبرئ از اعدا الله بخواهيم با هم برادرانه در مورد اين موضوع خانوادگي گفتگو کنيم.تا بعضي خبيثان شروع به سوء برداشت از ما بکنند. لذا پيشنهاد حقير از شما سرور گرامي اين است که ا گر مايليد ايميلتان را براي حقير بگذاريد تا اين بحث خانوادگي را با هم ادامه دهيم. (( اللهم الحفظ وانصر وايد قائدنا الخامنه اي ( دامت برکاته . دام ظله الشريف) بالقرآن . اللهم اخذل من خذله و انصر من نصره. ))
25 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ٢٤:٥٢ - ١٤ مرداد ١٣٨٩ |
از کوزه همان برون ترواد که در اوست
26 | رسول ابراهيمي آبشور | Germany - Frankfurt am Main | ١٨:١١ - ١٥ مرداد ١٣٨٩ |
برادر بزرگوار سرباز گمنام
من در منزل از مفاتيح نوين استفاده مي كنم و حديث كساء هم دارد حتي خود ايت الله هم مطلبي در دفاع از ان دارد من شنيده بودم كه اقاي ري شهري مخالفت زيادي دارد با حديث كساء
در مفاتيح نوين در آخرين صفحاتش اين حديث آمده و در خط اول توضيحات مطلبي است كه نشان ميدهد مولف آن چه قدر نسبت به اين حديث نوراني خضوع و خشوع دارد ايشان ميفرمايد اصل حديث كساءدر بين شيعه ثابت و قابل انكار است و جاي ترديدي ندارد (جمله اش توي همين مايه ها است عين جمله اين طوري نيست )
شما بايد اين نقد زيبايتان را متوجه ري شهري كنيد كه رئيس حج بودن و دم خور شدن با سني ها روي او اثر گذاشته و اين چنين با اصول شيعه بازي كرده
البته ما خودمان هم با شما در اين زمينه همراهيم ولي تا انجايي كه من ميدانم اقاي مكارم انسان متعصبي است نسبت به ولايت .
يادم ميايد در قم زماني دفتر ايشان مجانا كتابهاي دكتر تيجاني را پخش ميكرد .
ما با شما صدردصد موافقيم ولي مصداق شما اشتباه است .مصداق شما ري شهري بايد باشد كه البته هيچ كس به حرف يك ادم بي سواد گوش نمي كند بعضي ممكن است فقيه باشند ولي در درس ولايت اول دبستان هم ندارند نمونه اش همين ري شهري است
به هر حال استفاده كرديم خدا اجرت بدهد كه براي اهل البيت ناراحتي
27 | حامد پ | | ٠٩:١٤ - ١٦ مرداد ١٣٨٩ |
بنام خدا در تاييد صحبت جناب سرباز گمنام خاطره اي به ذهنم رسيد که خدمتتان عرض مي کنم : چند ماهي پيش پادشاه ايران حضرت علي بن موسي الرضا (سلام خداوند بر او ) حقير را طلبيدند و فرصتي شد تا به اتفاق دوستان به پا بوس ايشان برويم در حرم مطهر بوديم که برادر مومني از روي محبت و دوستي به بنده گفت که امروز فلان کس به حرم مي آيد اگر تيز باشي مي تواني با او صحبت کني که البته فرمايش خوبي بود و در صدق نيت آن برادر مومن که از دوستان قديمي مشهدي بنده هستند و بزرگواري شخص ثالث ، بنده هيچ ابهامي ندارم سرگرم صحبت و نقشه کشيدن بوديم که ناگهان يک روحاني بزرگوارخطاب به ما گفت: در حرم امام معصوم نشسته ايد و براي ملاقات شاگردانش نقشه مي کشيد؟ اقيانوس را رها کرده ايد و به دنبال قطره اي آب مي رويد؟ جرقه اي با ولتاژ بالا در سرم پيچيد و فهميدم که داشتم چه اشتباهي مي کردم . به جاي آن که کاسه گدايي را به طرف گل پسر حضرت زهرا عليه اسلام بگيرم ...............!!!!!!!!!؟ بله صحبت جناب سرباز گمنام صحيح است اهل البيت عليه اسلام هستند که خداوند به دليل ظرفيت بالاي معنوي ايشان هرگونه ناپاکي را از آنان زدوده است و آن ها هستند که معصومند و هرگز هرگز هرگز خطايي مرتکب نمي شوند،شاگردانشان هر چند هم که عالي مقام باشند امکان لغزش دارند . روي ديگر سخنم با مسئولين اين سايت نوراني و به ويژه جناب دکتر قزويني عزيز تر از جانم است، آيا امکان دارد شما عزيزان دوباره ارتباط سودمند گذشته تان با شبکه سلام را که بسيار بسيار تاثيرگذار بود را از سر بگيريد؟ هم شما و هم شبکه سلام براي خوشنودي امام زمان عليه السلام تلاش مي کنيد بنابراين اختلاف سليقه هاي جزئي به نظر حقير رفع شدني هستند و با درايت جناب قزويني قابل حل . خواهش بنده اين است که قدمي در اين راستا برداريد انشاء الله که به خير ختم خواهد شد و ما دوباره صداي گرم جناب قزويني را از شبکه سلام بشنويم. با تشکر يا مهدي
28 | مبين | | ١٥:٣١ - ١٦ مرداد ١٣٨٩ |
دوستان عزيز حواسمون رو چمع كنيم كه شيطان بين ما تفرقه نندازه!
ما را چه شده كه زير اين خبر شيرين به يكي از مراجع تقليد مي‌تازيم؟!!!
اون هم براي گناه نكرده!
جهت اطلاع عرض كنم كه من مقلد آقاي وحيدم و مقلد ايشون نيستم، ولي شاهد خيلي از خدماتشون به اهل بيت بودم.
ضمن اينكه ايشون به هر حال مرجع هستن و تضعيف ايشون اصلا صلاح نيست.
از بزرگواران مي خوام كه در نظر دادناشون دقت نظر بيشتري به عمل بيارن.
من آنچه شرط بلاغ است با تو مي‌گويم/تو خواه از سخنم پند گير، خواه ملال
29 | بنده خدا | Iran - Tehran | ١٦:٢٧ - ١٦ مرداد ١٣٨٩ |
بنام خدا
با سلام
برادر عزيز آقاي سرباز گمنام من بدليل بي اطلاعي از نظري که شما راجع به آيت الله مکارم داده بوديد جوابي به شما ندادم اما امروز بعد از تحقيق فراوان بايد بگويم همانطور که برادرمان آقاي ابراهيمي آبشور متذکر شده بودند اين خبر يعني حذف حديث گرانقدر کساء مربوط به آقاي ري شهري است ونه آيت الله مکارم شيرازي. پس از شما درخواست دارم در ارايه نظراتتان کمي دقت کنيد تا مايه ايجاد شبهه نشود و خدايي ناکرده شخصيت هاي بزرگ ديني شيعه زير سئوال نروند.بهر حال از نظرات شما متشکرم و ياد آور ميشوم که در اين چند ساله چه در صدا و سيما و چه در ديدارهاي خصوصي بين آيت الله مکارم و علماي اهل سنت ايشان با علم و درايت و صبر خاصي پاسخ داده و هميشه مدافع ارزشهاي تشيع بوده اند.
اللهم عجل لوليک الفرج
30 | سرباز گمنام | Iran - Tehran | ١٦:٥٢ - ١٦ مرداد ١٣٨٩ |
سلام عليکم. برادر عزيز بنده ي خدا. لطف کنيد يک سر به کتابخانه اي که زير دفترشان در نزديکي حرم مطهر است سري بزنيد.!!! برادر.! والله اگر من يقين بدان مطلب نداشتم والله آن را بيان نميکردم. بنده خودم به خاطر همين موضوع به قم رفتم و از کسيکه به عنوان نماينده ي ايشان در پايين دفتر مسئول فروش کتب به تاليف ايشان است پرسيدم و ايشان خود تاييد کردند و من بدان هم بسنده نکردم و به همراه يکي ديگر از دوستان طلبه ام دانه به دانه مفاتيح هايي که به تاليف ايشان بود اند را بررسي کرديم. اما مگر خبري از حديث شريف کساء ديديم؟؟؟ والله نديديم. پس شما هم لطف کن و اول خودتان با چشمان خودتان برويد و ببينيد تا به يقين برسيد و بدانيد هييييييييچ گاه شيعه بي دليل کلامي بر زبانش جاري نميکند. راستي برادر عزيز و سرور گرامي بفرمائيد آيا اين تحقيقات فراوانتان از کجا بوده ؟ آيا از بان مردم؟ بهتر است خودتان بدان مکان که بنده گفتم برويد و ببينيد و به يقين برسيد. وگرنه مگر من بلا نسبت مغز خر خورده ام که به خاطر ديگري خود را دچار آتش جهنم کنم؟!!!!!!!! و برادران.! اگر باز هم بر مطلب خود اصرار داريد( البته من از روي ديده هايم اين مطلب را بيان کردم وگرنه هييييييچ کس معصوم نيست و امکان خطا براي همگان وجود دارد من جمله من کثيف و غرق در گناه و سراپا تقصير) و حتي اگر جناب ري شهري چنين کرده باز هم فرقي ندارد. هررررررررررررررررررر کس چنين کند اشتباه وحشتناکي کرده و قابل توجيح نيست.!!!!!!!! آقا جان مگر شوخيست؟ خديث شريف کساء است و در شآن و منزلت ائمه ي طاهرين و در اين مطلب با احدي تعارف نيست.! درست است که آيت الله ري شهري چهره ي برجسته و ولايت مداريست و هميشه پشتيبان رهبري عزيز ( حفظهم الله عنه) است ( که مايه ي بسي خوشنودي براي ولايت مداران و فدائيان انقلاب است) اما اين هم دليل بر اين نميشود که معصوم باشد و اين کارشان اشتباه نباشد.( بنده در مورد ايشان اين چنين مطلبي را نديده ام که حذف کرده باشند) لعنت بر قاتلان فاطمه ي زهرا (س) و حاميانشان
31 | سعد الله | Iran - Tehran | ١٨:١١ - ١٦ مرداد ١٣٨٩ |
ماشاء الله بر شما برادر حامد پ

بارک الله فيکم.

اما به گفته ي خود اهل بيت النبوه ( عليهم السلام جميعا) ديدار با عالمان مومن و ولايت مدار و اهل بيتي که واقعا در همه ي زمينه ها پيرو عملي اهل بيت هستند و بوي اهل بيت را ميدهند و همواره مومنان را به پيروي و دفاع از ايشان فراميخوانند و منش اهل بيت را سر لوحه ي زندگي خود قرار داده اند خالي از لطف نيست و از اهم وظايف شيعيان است.

عالمان جليل القدري مانند : حضرت رهبر(حفظهم الله عنه دامت برکاته). حضرت آيت الله قزويني(حفظهم الله عنه) . آيت الله العظمي سيستاني (حفظهم الله عنه). آيت الله العظمي وحيد خراساني (حفظهم الله عنه). علامه حسن زاده ي آملي (حفظهم الله عنه). آيت الله العظمي جوادي آملي (حفظهم الله عنه) و ....................

ونحن نقول الحمد الله رب العالمين
32 | مجيد م علي | | ٢٣:١٣ - ١٦ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام جناب سرباز گمنام خوشبختانه جواب شما را با ادله قوي پيدا كردم . البته نميخواهم شما برادر عزيز را متهم به خداي ناكرده كذب يا افترا بكنم . شايد ان نسخه هاي اي كه شما ديدي نقص چاپي داشته باشد پس بهتر است كه انرا به دفتر ايشان گزارش بدهيد : لطفاُ به اين ادرس انترنتي سر بزنيد : http://persian.makarem.ir/compilation/book.php?bcc=20367&itg=21&bi=188&s=ct اصل حديث كِسا ميان شيعه و اهل سنّت بسيار مشهور و معروف است و جاى هيچ گونه ترديدى نيست كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)در منزل حضرت زهرا(عليها السلام)، و يا در خانه خودش زير پارچه اى شبيه عبا قرار گرفت و حضرت على و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسين(عليهم السلام) را زير آن جاى داد و از آنان به عظمت و بزرگى ياد نمود و آن جمع را مصداق آيه «(اِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً); همانا خداوند مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد» معرّفى كرد.(1) آنچه در اينجا به عنوان حديث كِسا نقل مى شود، حديث مشروح و مفصلى است كه برابر روايتى، خواندن آن به اين نحو، داراى پاداش و آثار و بركات فراوانى است. و در ذيل آن آمده است: «در هر محفلى كه شيعيان و علاقه مندان ما اين حديث را بخوانند، رحمت الهى بر آنان نازل مى شود، فرشتگان براى آنها استغفار مى كنند، اندوهِ غم زدگان برطرف مى شود و حاجات روا خواهد شد». اين حديث نخستين بار در كتاب «منتخب طريحى» (متوفاى 1085) از علماى قرن يازدهم آمده است. محدّث بزرگوار مرحوم حاج شيخ عباس قمى در منتهى الآمال، در شرح زندگانى امام حسين(عليه السلام) پس از بيان اين نكته كه «حديث اجتماع خمسه طيبه(عليهم السلام)» تحت كِسا از احاديث متواتره است، مى نويسد: «اما حديث معروف به حديث كسا كه در زمان ما شايع است، به اين كيفيّت در كتب معتبر و معروف و اصول حديث و مجامع متقنه محدّثين ديده نشده، مى توان گفت از خصايص كتاب «منتخب» است». از اين رو، جناب ايشان آن را در مفاتيح الجنان نياورده است و ناشران برخلاف ميل آن بزرگوار آن را در پايان مفاتيح اضافه كرده اند. پس از كتاب «منتخب»، اين حديث در كتاب «عوالم» آمده است. صاحب كتاب عوالم (شيخ عبدالله بحرانى) از شاگردان مرحوم علاّمه مجلسى و از علماى قرن دوازدهم است. در اين كتاب براى اين حديث سندى ذكر كرده است كه از جهاتى جاى تأمل دارد: الف) سند اين حديث مطابق نسخه خطى موجود در كتابخانه يزد، در متن كتاب نبوده است، بلكه در حاشيه آن آمده است و خط آن نيز با خطّ متن كه دست خطّ صاحب عوالم است، متفاوت مى باشد. ب) برخى از افراد سلسله سند، حدود هشتاد سال با يكديگر فاصله دارند كه قاعدتاً يكى از آنها نمى تواند از ديگرى نقل حديث نمايد. ج) بعضى از افراد اين سند در كتب رجالى توثيق نشده اند. ولى از آنجا كه محتواى حديث اشكال خاصّى ندارد و بعضى از علما به قرائت آن اهميّت مى دادند و با توجه به «احاديث من بلغ» مى توان آن را به «قصد رجا» و به اميد برآورده شدن حاجات خواند. اين حديث مطابق نقل «عوالم» چنين است:(2) بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ به نام خداوند بخشنده مهربان عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ عَلَيْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، از فاطمه زهرا سلام اللّه عليها دختر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله، قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ: دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللهِ فى بَعْضِ الاَْيّامِ، جابر گويد شنيدم از فاطمه زهرا كه فرمود: وارد شدبر من پدرم رسول خدا دربعضى از روزها فَقالَ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ، فَقُلْتُ عَلَيْكَ السَّلامُ، قالَ اِنّى اَجِدُ فى و فرمود: سلام بر تو اى فاطمه در پاسخش گفتم: بر تو باد سلام فرمود: من در بَدَنى ضُعْفاً، فَقُلْتُ لَهُ اُعيذُكَ بِاللهِ يا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ، فَقَالَ يا فاطِمَةُ بدنم سستى و ضعفى درك مى كنم، گفتم: پناه مى دهم تو را به خدا اى پدرجان از سستى و ضعف فرمود: اى فاطمه اِيتينى بِالْكِسآءِ الْيَمانى فَغَطّينى بِهِ، فَاَتَيْتُهُ بِالْكِسآءِ الْيَمانى فَغَطَّيْتُهُ بِهِ، بياور برايم كسا يمانى را و مرا بدان بپوشان من كسا يمانى را برايش آوردم و او را بدان پوشاندم وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَيْهِ، وَاِذاوَجْهُهُ يَتَلاَْلَؤُ، كَاَنَّهُ الْبَدْرُفى لَيْلَةِ تَمامِهِ وَكَمالِهِ، و هم چنان بدو مى نگريستم و در آن حال چهره اش مى درخشيد همانند ماه شب چهارده فَما كانَتْ اِلاَّ ساعَةً، وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْاَقْبَلَ، وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا پس ساعتى نگذشت كه ديدم فرزندم حسن وارد شد و گفت سلام بر تو اى اُمّاهُ، فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا قُرَّةَ عَيْنى وَثَمَرَةَ فُؤادى، فَقالَ يا اُمّاهُ، اِنّى مادر گفتم: بر تو باد سلام اى نور ديده ام و ميوه دلم گفت: مادرجان من اَشَمُّ عِنْدَكِ رآئِحَةً طَيِّبَةً، كَاَنَّها رآئِحَةُ جَدّى رَسُولِ اللهِ، فَقُلْتُ نَعَمْ، اِنَّ در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گويا بوى جدم رسول خداست گفتم: آرى همانا جَدَّكَ تَحْتَ الْكِسآءِ، فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْكِسآءِ، وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا جد تو در زير كساست پس حسن بطرف كسا رفت و گفت: سلام بر تو اى جَدّاهُ يا رَسُولَ اللهِ، اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَكَ تَحْتَ الْكِسآءِ، فَقالَ جد بزرگوار اى رسول خدا آيا به من اذن مى دهى كه وارد شوم با تو در زير كسا؟ فرمود: وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدى،وَيا صاحِبَ حَوْضى، قَدْ اَذِنْتُ لَكَ، فَدَخَلَ مَعَهُ بر تو باد سلام اى فرزندم و اى صاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب تَحْتَ الْكِسآءِ، فَما كانَتْ اِلاَّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَيْنِ قَدْ اَقْبَلَ، وَقالَ به زير كسا رفت ساعتى نگذشت كه فرزندم حسين وارد شد و گفت: اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمّاهُ، فَقُلْتُ وَ عَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدى، وَيا قُرَّةَ عَيْنى، سلام بر تو اى مادر گفتم: بر تو باد سلام اى فرزند من و اى نور ديده ام وَثَمَرَةَ فُؤادى، فَقالَ لى يا اُمّاهُ، اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ رآئِحَةً طَيِّبَةً كَاَنَّها رآئِحَةُ و ميوه دلم فرمود: مادر جان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گويا بوى جَدّى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، فَقُلْتُ نَعَمْ، اِنَّ جَدَّكَ وَاَخاكَ تَحْتَ جدم رسول خداست گفتم آرى همانا جد تو و برادرت در زير الْكِسآءِ، فَدَنَى الْحُسَيْنُ نَحْوَ الْكِسآءِ، وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا جَدّاهُ، كسا هستند حسين نزديك كسا رفته گفت: سلام بر تو اى جد بزرگوار، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنِ اخْتارَهُ اللهُ، اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُما تَحْتَ الْكِسآءِ، سلام بر تو اى كسى كه خدا او را برگزيد آيا به من اذن مى دهى كه داخل شوم با شما در زير كسا فَقالَ وَ عَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدى، وَ يا شافِعَ اُمَّتى، قَدْ اَذِنْتُ لَكَ، فَدَخَلَ فرمود: و بر تو باد سلام اى فرزندم و اى شفاعت كننده امتم به تو اذن دادم پس او نيز مَعَهُما تَحْتَ الْكِسآءِ، فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِكَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِب، با آن دو در زير كسا وارد شد در اين هنگام ابوالحسن على بن ابى طالب وارد شد وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا و فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا گفتم: و بر تو باد سلام اى اَبَاالْحَسَنِ، وَ يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ، فَقالَ يا فاطِمَةُ، اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ رائِحَةً ابا الحسن و اى امير مؤمنان فرمود: اى فاطمه من بوى خوشى نزد تو استشمام مى كنم طَيِّبَةً، كَاَنَّها رآئِحَةُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللهِ، فَقُلْتُ نَعَمْ، ها هُوَ مَعَ گويا بوى برادرم و پسر عمويم رسول خداست؟ گفتم: آرى اين اوست كه با وَلَدَيْكَ تَحْتَ الْكِسآءِ، فَاَقْبَلَ عَلِىٌّ نَحْوَ الْكِسآءِ، وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا دو فرزندت در زير كسا هستند پس على نيز بطرف كسا رفت و گفت سلام بر تو اى رَسُولَ اللهِ، اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِسآءِ، قالَ لَهُ وَعَلَيْكَ رسول خدا آيا اذن مى دهى كه من نيز با شما در زير كسا باشم رسول خدا به او فرمود: و بر تو باد السَّلامُ، يا اَخى، يا وَصِيّى، وَخَليفَتى، وَصاحِبَ لِوآئى، قَدْ اَذِنْتُ لَكَ، سلام اى برادر من و اى وصى و خليفه و پرچمدار من به تو اذن دادم فَدَخَلَ عَلِىٌّ تَحْتَ الْكِسآءِ، ثُمَّ اَتَيْتُ نَحْوَ الْكِسآءِ، وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ پس على نيز وارد در زير كسا شد، در اين هنگام من نيز بطرف كسا رفتم و عرض كردم سلام بر تو يا اَبَتاهُ يا رَسُولَ اللهِ، اَتَاْذَنُ لى اَن اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِسآءِ، قالَ اى پدرجان اى رسول خدا آيا به من هم اذن مى دهى كه با شما در زير كسا باشم؟ فرمود: وَعَلَيْكِ السَّلامُ يا بِنْتى، وَيا بَضْعَتى، قَدْ اَذِنْتُ لَكِ، فَدَخَلْتُ تَحْتَ و بر تو باد سلام اى دخترم و اى پاره تنم به تو هم اذن دادم، پس من نيز به زير الْكِسآءِ، فَلَمَّا اكْتَمَلْنا جَميعاً تَحْتَ الْكِسآءِ، اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللهِ بِطَرَفَىِ كسا رفتم، و چون همگى در زير كسا جمع شديم پدرم رسول خدا دو طرف الْكِسآءِ، وَ اَوْمَئَ بِيَدِهِ الْيُمْنى اِلَى السَّمآءِ، وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاءِ اَهْلُ كسا را گرفت و با دست راست بسوى آسمان اشاره كرد و فرمود: خدايا اينانند بَيْتى، وَخآصَّتى وَحآمَّتى، لَحْمُهُمْ لَحْمى، وَدَمُهُمْ دَمى، يُؤْلِمُنى ما خاندان من و خواص و نزديكانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است مى آزارد مرا هرچه يُؤْلِمُهُمْ، وَيَحْزُنُنى ما يَحْزُنُهُمْ، اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ، وَسِلْمٌ لِمَنْ ايشان را بيازارد و به اندوه مى اندازد مرا هر چه ايشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر كه با ايشان بجنگد و در صلحم با هر كه سالَمَهُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُمْ، وَ مُحِبٌّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ، اِنَّهُمْ مِنّى وَ اَنَا مِنْهُمْ، با ايشان در صلح است و دشمنم با هر كس كه با ايشان دشمنى كند و دوستم با هر كس كه ايشان را دوست دارد اينان از منند و من از ايشانم فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَ بَرَكاتِكَ، وَ رَحْمَتَكَ وَ غُفْرانَكَ وَ رِضْوانَكَ، عَلَىَّ پس بفرست درودهاى خود و بركتهايت و مهرت و آمرزشت و خشنوديت را بر من وَعَلَيْهِمْ، وَ اَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ، وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهيراً، فَقالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ يا و بر ايشان و دور كن از ايشان پليدى را و پاكيزه شان كن بخوبى پس خداى عزوجل فرمود: اى مَلائِكَتى، وَ يا سُكّانَ سَمواتى، اِنّى ما خَلَقْتُ سَمآءً مَبْنِيَّةً، وَلا اَرْضاً فرشتگان من و اى ساكنان آسمانهايم براستى كه من نيافريدم آسمان بنا شده و نه زمين مَدْحِيَّةً، وَ لا قَمَراً مُنيراً، وَلا شَمْساً مُضِيئَةً، وَلا فَلَكاً يَدُورُ، وَلا بَحْراً گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلك چرخان و نه درياى يَجْرى، وَلا فُلْكاً يَسْرى، اِلاَّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاءِ الْخَمْسَةِ، الَّذينَ هُمْ تَحْتَ روان و نه كشتى در جريان را مگر بخاطر دوستى اين پنج تن اينان كه در زير الْكِسآءِ، فَقالَ الاَْمينُ جِبْرآئيلُ، يا رَبِّ، وَ مَنْ تَحْتَ الْكِسآءِ، فَقالَ كسايند پس جبرئيل امين عرض كرد: پروردگارا كيانند در زير كسا؟ خداى عَزَّوَجَلَّ، هُمْ اَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ، هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها، عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوّت و كان رسالتند: آنان فاطمه است و پدرش وَبَعْلُها وَ بَنُوها، فَقالَ جِبْرآئيلُ يا رَبِّ، اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَهْبِطَ اِلَى الاَْرْضِ و شوهر و دو فرزندش جبرئيل عرض كرد: پروردگارا آيا به من هم اذن مى دهى كه به زمين فرود آيم لاَِكُونَ مَعَهُمْ سادِساً، فَقالَ اللهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ، فَهَبَطَ الاَْمينُ جِبْرآئيلُ، تا ششمين آنها باشم خدا فرمود: آرى به تو اذن دادم پس جبرئيل امين به زمين آمد وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، اَلْعَلِىُّ الاَْعْلى يُقْرِئُكَ السَّلامَ، و گفت: سلام بر تو اى رسول خدا، (پروردگار) علىّ اعلى سلامت مى رساند وَيَخُصُّكَ بِالتَّحِيَّةِ وَالاِْكْرامِ، وَيَقُولُ لَكَ وَ عِزَّتى وَ جَلالى، اِنّى ما خَلَقْتُ و تو را به تحيّت و اكرام مخصوص داشته و مى فرمايد: به عزّت و جلالم سوگند كه من نيافريدم سَمآءً مَبْنِيَّةً، وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّةً، وَ لا قَمَراً مُنيراً، وَلا شَمْساً مُضـيئَةً، وَ لا آسمان بنا شده و نه زمين گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فَلَكاً يَدُورُ، وَ لا بَحْراً يَجْرى، وَلا فُلْكاً يَسْرى، اِلاَّ لاَِجْلِكُمْ وَ مَحَبَّتِكُمْ، فلك چرخان و نه درياى روان و نه كشتى در جريان را مگر براى خاطر شما و محبّت و دوستى شما وَ قَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَكُمْ، فَهَلْ تَاْذَنُ لى يا رَسُولَ اللهِ، فَقالَ رَسُولُ اللهِ و به من نيز اذن داده است كه با شما در زير كسا باشم پس آيا تو هم اى رسول خدا اذنم مى دهى؟ رسول خدا(ص) فرمود: وَ عَلَيْكَ السَّلامُ يا اَمينَ وَحْىِ اللهِ، اِنَّهُ نَعَمْ، قَدْ اَذِنْتُ لَكَ، فَدَخَلَ جِبْرآئيلُ و بر تو باد سلام اى امين وحى خدا آرى به تو هم اذن دادم پس جبرئيل مَعَنا تَحْتَ الْكِسآءِ، فَقالَ لاَِبى اِنَّ اللهَ قَدْ اَوْحى اِلَيْكُمْ، يَقُولُ اِنَّما يُريدُ با ما وارد در زير كسا شد و به پدرم گفت: همانا خداوند بسوى شما وحى كرده و مى فرمايد: «حقيقت اين است كه خدا مى خواهد اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً، فَقالَ عَلِىٌّ پليدى (و ناپاكى) را از شما خاندان ببرد و پاكيزه كند شما را پاكيزگى كامل» على(عليه السلام) لاَِبى(صلى الله عليه وآله)، يا رَسُولَ اللهِ، اَخْبِرْنى ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْكِسآءِ مِنَ به پدرم گفت: اى رسول خدا به من بگو اين جلوس (و نشستن) ما در زير كسا چه فضيلتى (و چه شرافتى) الْفَضْلِ عِنْدَاللهِ، فَقالَ النَّبِىُّ، وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِيّاً، وَ اصْطَفانى نزد خدا دارد؟ پيغمبر(ص) فرمود: سوگند بدان خدايى كه مرا به حق به پيامبرى برانگيخت بِالرِّسالَةِ نَجِيّاً، ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِل مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ، و به رسالت و نجات دادن(خلق) برگزيد كه ذكر نشود اين خبر (و سرگذشت) ما در انجمن و محفلى از محافل مردم زمين وَفيهِ جَمْعٌ مِنْ شَيعَتِنا وَ مُحِبّينا، اِلاَّ وَ نَزَلَتْ عَلَيْهِمُ الرَّحْمَةُ، وَحَفَّتْ بِهِمُ كه در آن گروهى از شيعيان و دوستان ما باشند جز آن كه نازل شود بر ايشان رحمت و فرا گيرند ايشان را الْمَلائِكَةُ، وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ يَتَفَرَّقُوا، فَقالَ عَلِىٌّ اِذاً وَاللهِ فُزْنا، وَ فازَ فرشتگان و براى آنها آمرزش خواهند تا از دور هم پراكنده شوند، على فرمود: با اين ترتيب به خدا سوگند رستگار شديم شيعَتُنا وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ، فَقالَ النَّبِىُّ ثانِياً، يا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِيّاً، و سوگند به پروردگار كعبه كه شيعيان ما نيز رستگار شدند، دوباره پيغمبر فرمود: اى على سوگند بدانكه مرا بحق به نبوت برانگيخت وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِيّاً، ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِل مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ و برگزيد مرابه رسالت و نجات دادن (خلق) برگزيد ذكر نشود اين خبر (و سرگذشت) ما در انجمن ومحفلى از محافل مردم الاَْرْضِ، وَ فيهِ جَمْعٌ مِنْ شيعَتِنا وَ مُحِبّينا، وَ فيهِمْ مَهْمُومٌ اِلاَّ وَفَرَّجَ اللهُ زمين كه در آن گروهى از شيعيان و دوستان ما باشند و در ميان آنها اندوهناكى باشد جز آن كه خدا هَمَّهُ، وَ لا مَغْمُومٌ اِلاَّ وَ كَشَفَ اللهُ غَمَّهُ، وَ لا طـالِبُ حاجَة اِلاَّ وَقَـضَـى اندوهش را برطرف كند و نه غمناكى جز آن كه خدا غمش را بگشايد و نه حاجتخواهى باشد جز آن كه اللّهُ حاجَتَهُ، فَقالَ عَلِىٌّ اِذاً وَاللهِ فُزْنا وَ سُعِدْنا، وَ كَذلِكَ شيعَتُنا فازُوا خدا حاجتش را برآورد، على گفت: بدين ترتيب به خدا سوگند ما كامياب و سعادتمند شديم و هم چنين شيعيان ما كامياب وَ سُعِدُوا فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ. و سعادتمند شدند در دنيا و آخرت به پروردگار كعبه سوگند. -------------------------------------------------------------------------------- 1. سوره احزاب، آيه 33. (براى آگاهى از اين حديث، و شأن نزول آيه تطهير، به تفسير نمونه، جلد 17، صفحه 297-303، مراجعه فرماييد). 2. عوالم العلوم والمعارف، جلد 11، صفحه 638-642. ============================================================== يا علي
33 | مهرداد | | ٢٤:٠٥ - ١٧ مرداد ١٣٨٩ |
السلام عليكم خوب است مراجعي مثل آقاي بهجت نفهميدند اما امثال مجيد م علي و مكارم و ري شهري متوجه شدند و في الفور اقدام كردند...! بخنديم يا گريه كنيم؟!
34 | مجيد م علي | | ١٢:١٩ - ١٨ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام
برادر عزيز جناب مهرداد ,
بنده حقير كجا و عاليمقامان و حضرات ايت الله ري شهري كجا .
كجاي متن بنده خواستم معاذ الله به حضرت ايت الله محمد تقي بهجت ( رحمه الله ) بي احترامي كنم .
بنده فقط خواستم در اين متن خبر رساني كنم كه كردم و بس .
يا علي
35 | مهرداد | Iran - Tehran | ٠٤:٥١ - ١٩ مرداد ١٣٨٩ |
بسم ا... السلام عليكم مجيد م علي! حضرتعالي چه بخواهي چه نخواهي با اين اظهار نظر سخيفانه در مورد حديث شريف در صف مقابل امثال مرحوم آقاي بهجت قرار گرفتيد! وقتي مراجع عظام حرف از اعتبار كه هيچ بلكه حرف از سراسر اعجاز بودن و....اين حديث حقيقتا شريف مي فرمايند حرف شما سه حديث نشناس بي سواد چه محلي از اعراب خواهد داشت؟! به جز اينكه با اين عملكرد ضد خداييتان شب قبر زيبايي خواهيد داشت.ان شاا...شديد العقاب. والسلام علي من اتبع الهدي. ياحق.
36 | عزيز علي نعمتي | | ١٦:١٩ - ٢٨ مرداد ١٣٨٩ |
رافه جمهوري اسلامي از يکطرف وپول عربستان از طرف ديگر عده اي راپر رو کرده است
37 | امير | Iran - Tehran | ٢٠:٠٦ - ٠٤ مرداد ١٣٩٠ |
باسلام يه شما ايراني ها را اگر حضرت عمر رض الله از اتش پرستي نجات نميداد الان اين حرفا رو نميزديد يه خورده تاريخ ورق زده و مطالعه كنيد

پاسخ:

!!!

38 | green | Iran - Tehran | ٢٤:٠١ - ١٠ مرداد ١٣٩٠ |
مولوي هرگز از گروههاي تروريستي حمايت نکرده .
اگه راست ميگين يه مثال بيارين .
به هر حال جالبه . در اين مورد هر خبر دروغي که گيرتون بياد تو سايت ميزارين. با اين که ميدانيد دروغ است!!! .
در ضمن شما که تو ترورست پروري دست دنيا رو از پشت بستين - لمپن هاي منجمد مغز
39 | علي ياوري | Iran - Tehran | ٠٧:٠٦ - ٢٥ فروردين ١٣٩١ |
اگر خودتون رو پيروي حضرت علي مي دانيد به هيچ کسي توهين نکنيد .درضمن واذاخاطبهم الجاهلون قالو ا سلاما.
1 |سعید|Germany - Bad Muenstereifel |٢٣:٤٤ - ١٣ آبان ١٤٠١ |
0
 
0
چشمایه کورتو باز کن خیانت از این بیشتر ، همراهی با دشمنان که نیتشون تجزیه ایرانه ، کشته شدن بیگناهان ویرانی زاهدان
40 | سعيد | Iran - Arak | ١٩:٣٠ - ١٠ ارديبهشت ١٣٩١ |
يك كشور رابراي من نام ببريد كه حكومتش در دست سني باشه و به شيعه ظلم نشه؟
اين زنا زادگان بايد شكر كنن كه تو ايران در امنيت زندگي ميكنن.به نظر من بايد اينا رو از بين برد
  بعدی [1] [2]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها