چند وقتي بود كه از جريان تبليغ جديد وهابيت در پوشش اهل سنت در استان خراسان جنوبي توسط برخي از دوستان آگاه شده بودم. اما هر وقت خواستم در موردش بنويسم احساس كردم فعلا لازم نيست. اما امروز برخي مطالب رو متوجه شدم كه قصد كردم بنويسم تا شايد در سال جديد مسئولين بزرگوار بيشتر پيرامون اين قضيه بدانند و اگاه شوند و اگر خواستند كاري كنند.

پرده اول: شهر بيرجند خواستگاه اهل سنت

شهرستان بيرجند مركز استان خراسان جنوبي مي باشد. اين استان به دليل مجاورت با استان سيستان و بلوچستان تا حدود زيادي تحت جريانت اين استان هست. از همين رو مي باشد كه اكثر مولوي هاي اين شهرستان((بيرجند)) در زاهدان تحصيل كرده اند و با عقايد افراطي كه در مدرسه دارالعلوم زاهدان تدريس مي شود آشنا هستند.

بخاطر همين مجاورت هست كه اكثر خانواده هاي اهل سنت واقع در شهر منشا اصلي شان استان سيستان و بلوچستان هست.

يادتان باشد چندين سال قبل مولوي عبدالحميد خريد خانه در زابل را جزو ضروريات دانستند و امر كردند كه اهل سنت در انجا خانه بخرند. (( از روزي بترسيد كه اين اتفاق سر بيرجند بيايد))

نكته ديگر كه قابل توجه هست وضعيت جديد قرار گرفتن اهل سنت در بين شيعيان هست.

در شهر بيرجند شهرك هاي زيادي در حال ساخت هست. يكي از اين شهرك ها: (شهرك نيرو هوائي) مي باشد. شما اگر كمي در شهرك بچرخيد سبك قرار گرفتن اهل سنت در كوچه هاي اين شهرك برايتان جالب خواهد بود. زيرا غالبا در هر كوچه سه خانواده اهل سنت قرار دارند. كه غالبا داراي ماهواره هستند و به قول يكي از همين خانواده ها بايد شبكه نور ((وابسته به وهابيت)) را نگاه كنند. و از ديدن برنامه هاي تلوزيون ايران پرهيز كنند.

چندي پيش برخي از مولوي هاي اهل سنت ديدن برخي برنامه هاي تلوزيون را حرام اعلام كردند كه البته بعدا تكذيب شد. ولي اين مطلب در بين اهل سنت باقي ماند كه اين برنامه مشكل شرعي دارد.

هنوز يادم نرفته است دو سال قبل براي چاپ كتابي كه در نقد وهابيت نوشته شده بود. به سفارش دوستان خدمت مشاور استاندار آن زمان شهر رفتم. اما جواب ايشان براي بنده جالب بود.

ايشان گفتند: اين كتب نبايد در استان ما چاپ شود. زيرا اهل سنت اينجا با وهابيت كاري ندارند. شما آنها را جري خواهيد كرد. زماني كه اين حرف را زدند ناخودآگاه خنده ام گرفت. در دلم گفتم اين آقا مثل اينكه نمي داند اهل سنت بيرجند دارن وهابي ميشن.

اما بنده براي اين ادعايم دليل دارم

سال 87 به مسجد اهل سنت در شهرستان بيرجند رفتم. ابتدا كه وارد كتاب فروشي نزديك مسجد شدم درخواست كتب ترجمه شده توسط ((اسحاق دبيري عوضي)) و ((منهاج السنه)) كردم. فروشنده فروشگاه گفت نداريم. اما بعد از چند لحظه گفتم بابا ما از خودتون هستيم و كمي گفتگو كرديم در انتهاي گفتگو آقاي فروشنده گفت:: اون كتبي رو كه خواستي داريم ميخواي برات بيارم؟

آري اين جو استان هست. شايد به ظاهر ادعاي اهل سنت بودن را بكنند ولي در عمل دارند عقايد اهل سنت را در بين مردم استحاله مي كنند و عقايد وهابيت را به جاي آن قرار مي دهند ولي مسئولين عزيز كه اين مسائل به آنها مربوط هست براي تنها چيزي كه وقت ندارند اين مسائل هست.

چندي پيش شب نامه هايي در قسمتي از استان پخش شد. در نفي شهادت فاطمه بنت محمد

در بين خواب بودن مسئولين استان اما وهابيت خوب بهره مي برند.

از تبليغ شبكه وهابي نور تا پخش كتب و شب نامه ها در شهر

البته اين تبليغ ها متاسفانه تاثير هم داشته است. يكي از همسايه هاي خانه پدري بنده كه در زماني كه خودم در بيرجند زندگي ميكردم. در ايام عزاداري محرم و صفر در مراسم عزاداري شركت ميكردند. اما الان بعد از چند سال از آن ماجرا و ديدن شبكه نور و سي دي هاي تبليغ وهابيت عزاداري را كاري عبس و شرك آلود مي داند. شخص همان شخص هست ولي تفكرش باطل شده است. دليلش چيست؟

جز اينكه مسئولين استان خواب هستند؟

جز اينكه روحانيون شيعه استان چنان كه بايد نتوانستند در اثبات حقانيت شيعه و نقد وهابيت تلاش كنند؟

جز اينكه مدارس علميه اهل سنت نتوانستند عقيده واقعي اهل سنت را بيان كنند و تحت تاثير وهابيت قرار گرفتند؟

به نظر شما چرا مردم استان كه غالبا حنفي هستند. بايد به وهابيت گرايش پيدا كنند؟

چرا كساني كه در گذشته علمايشان زيارت قبور را جايز و مستحب ميدانسته اند امروز زيارت قبور را شرك ميدانند؟

و هزاران چراي ديگر كه دنبال كسي ميگردم كه پاسخ دهد

آيا وقت آن نرسيده كه مسئولين بيدار شوند و در برابر تبليغ بي حساب و كتاب وهابيت كاري كنند؟

چرا بزرگان و علماي اهل سنت در استان روشن نمي كنند كه عقايد وهابيت صد در صد مخالف عقايد آنها هست؟

اميدوارم مسئولين گرامي بداند كه اين نوشته ها فقط به عنوان هشدار بود زيرا اگر بازهم در خواب باشيد. ترس به وجود آمدن استان سيستان و بلوچستان جديد را داريم.

مدير پايگاه علمي تحقيقاتي گفتگوي آرام ميان شيعه و سني