لينک دانلود
آبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
عنوان برنامه: آینه تاریخ
تاريخ: 12/ 11/ 1403
استاد: حجت الاسلام والمسلمین جباری
مجری: آقای قضبانی
قسمت:150
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مجری:
عزیزان بیننده سلام وقت شما بخیر همراهان گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شامگاه جمعه است و وعده ما و شما که همیشه در این ساعت و این لحظات برنامه آینه تاریخ بوده و است ان شاء الله و کارشناس عزیزمان جناب آقای دکتر جباری هستند در محضر ایشان هستیم تا در یک چنین ایام خوب و مبارکی در خدمت شما باشیم و سوالات تاریخی شما را در درجه اول بحث کنیم و بعد به نکات تاریخی بپردازیم تاریخ همواره یک راهنمای خوبی می تواند برای ما باشد چون هر کسی یک بار بیشتر که فرصت ندارد زندگی کند و کسی که بتواند از تجربه دیگران استفاده کند تا زندگی پیش روی خودش را درست پیش بینی کند و گام های درستی را بردارد بر اساس تجربیات آن ها فکر میکنم خیلی موفق تر باشد نسبت کسی که همواره میخواهد خودش برود تا سرش به سنگ بخورد و برگردد همان کاری که قبلاً شاید کسی انجام داده است و نتیجه درستی پیدا نکرده است اینجا هستیم تا از راهنمایی دکتر جباری بهرهمند شویم و با تاریخ بیشتر آشنا شویم و مسائل تاریخیمان ممکن است برای ما ابهامی داشته باشد روشن شود استاد عزیز سلام وقت شما بخیر در خدمت شما هستیم.
استاد: جباری
علیکم السلام و رحمت الله بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب دارم حضور حضرت عالی جناب آقای قضبانی و همه شما بینندگان گرامی این برنامه در هر جایی که شرف حضور دارید از خداوند متعال بهترین توفیقات و تاییدات را طلب میکنم آرزو میکنم برای همه شما عزیزان ان شاء الله در همه آنات لحظات مشمول عنایات خاص مولا و سرور ولی نعمتمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده باشید ان شاء الله ما در آغاز ماه شعبان هستیم ماه رجب را پشت سر گذاشتیم خوشا به حال آن هایی که قدر دانستند لحظات ماه رجب را و مشمول رجبیون شدند این الرجبیون شدند روزی که ندا میرسد این الرجبیون و این ها با سرافرازی بلند می شوند.
و به هر حال کسانی هستند که از لحظات ماه رجب از اذکار و عبادات و اوراد و روزه ماه رجب بهره بردند ان شاء الله ماه شعبان را در پیش داریم که فضیلتش همچون ماه رجب است و ماه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شهر نبی یک سید رساله در صلوات شعبانیه که هر روز بهخصوص ظهرها مناسبت دارد که خوانده شود این ماه ماه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شمرده شده است و لذا ان شاء الله خداوند موفق کند همه شما را ان شاء الله موفق کند که قدردان لحظات ماه شعبان باشیم حمد و صلوات شعبانیه را هر روز بخوانیم ان شاء الله به خصوص مناجات شعبانیه که ائمه (علیهم السلام) مقید به این مناجات بودند شبهای ماه شعبان و هر لحظهای که به هر حال حالی برای مناجات باشد ولو اینکه کسی کل مناجات را در یک آن یک فقره یک نوبت نتواند بخواند یک صفحه اش را بخشیش بخواند با تدبر و حال مناجات ان شاء الله آثار خودش حتماً خواهد داشت و اذکاری که سفارش شده است هر روز در ماه شعبان خوانده است.
در مفاتیح آمده است لا اله الا الله ولا نعبد الا یا مخلصین له الدین و لوکره المشرکون ذکر استغفرالله توبه همینطور استغفار دیگری که به هر حال آمده است در مفاتیح این ها را ان شاء الله مقید باشیم یک روزی خواهد رسید که غبطه خواهیم خورد به حال آن هایی که از این لحظات بهره لازم را بردند و ان شاء الله کاملاً آماده شویم برای ورود به ماه مبارک رمضان ان شاء الله در خدمت شما هستیم.
مجری:
ان شاء الله که فصل عبادت را به تعبیری که شما قبلاً هم فرمودید را فرصت مغتنمی بدانیم و استفاده کنیم دیگر حالا ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان سه ماهی است که فصل عبادت معروف هستند ذکر صلوات هم در ماه شعبان زیاد الحمدالله ما متنعم هستیم به صلوات کامل که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند صلوات کامل بفرستید و ابتر نباشد صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ان شاء الله با عنایت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زندگی خوب و خوش و سلامتی داشته باشید و سعادتهایتان روزافزون سه هزار پانزده پانزده پانزده سامانه پیامکی ما است و تلفنی که زیرنویس می شود هم پل ارتباطی است که از این طریق میتوانید تماس بگیرید و سوالاتتان را مطرح کنید به صورت زنده استاد ان شاء الله پاسخگوی سوالات تاریخی شما خواهد بود علاوه بر اینکه ما را از ماهواره را میبینید سایت شبکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اپلیکیشن شبکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم در اختیار شما است میتوانید برنامهها را به صورت مستقیم از آنجا هم ببینید و از کنداکتور برنامه ساعت پخش آن هم مطلع شوید آرشیو هم در اختیار شما خواهد بود.
استاد عزیز بالاخره ایامی که گذشت عید مبعث داشتیم هم به بینندگان تبریک هم به شما و ایام پیش را هم که اعیاد مبارکی است که ولادت سه شخصیت بزرگ دو امام بزرگوار (سلام الله علیهما) و حضرت ابوالفضل عباس (سلام الله علیه) در واقع بله حضرت علی اکبر (سلام الله علیه) که در یازده شعبان خلاصه همه این ها کربلا هستند دیگر کسایی حادثه کربلا را آفریدند و اسلام را در واقع زنده نگه داشتند با آن حرکاتشان نکتهای در این خصوص است بفرمایید و الا که به موضوع خودمان.
استاد: جباری
بله خود این مناسبت ها خیلی مغتنم است چون ما همین امروز من برنامهای را برنامه معلی حسینی معلی که صدا و سیما پخش میشد نگاه میکردم و این شور و شوق و نشاطی که به هر حال نوجوان ها آمده بودند سرود میخواندند با مضامین بلندی خطاب حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بحث انتظار فرج بحث مقاومت و مسائل بلند و مقدسی امثال این ها در لابلای کلماتشان بود با خود فکر میکردم که چقدر ما به حمد الله بهرهمند هستیم و متنعم هستیم از این نعمت نعمت ولایت و چقدر محروم هستند آن هایی که این به اصطلاح بهرهمندی را ندارند و مناسبتی ندارند در سال شاید یک مناسبت مبعث یا میلاد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را داشته باشند و آنجا خیلی شور و نشاطی در آن ها نمی بینیم که به هر حال این تنوعی که در مرام شیعه مذهب شیعه دیده میشود و مناسبتها موالید معصومان (علیهم السلام) خودش یک نمکی دارد وفیاتشان یک نمک دیگر معنوی دارد و همینطور امامزادههای بزرگواری مانند حضرت عباس (سلام الله علیه) حضرت زینب (سلام الله علیها) حضرت علی اکبر (سلام الله علیه) و همینطور این هایی که به هر حال در درجه امامت قرار ندارند اما جایگاه بلندی در تاریخ تشیع دارند و این ها بهانه ای می شود همه برای یک مناسبتهای معنوی و مقدس و درس آموز به هر حال راه را مشخص میکند.
مسیر مشخص میکند و تنوع در فرهنگ اجتماعی و فرهنگ مذهبی و دینی شیعه به هیچ وجه شما در دیگر به هر حال مذاهب اسلامی نمی بینید در غیر اسلام وجود ندارد در مسیحیت عید کریسمس وجود دارد و امثال این ها به هر حال این نعمتهای بزرگی است که ما باید قدردان باشیم و افتخار کنیم به این نعمتها و ماه شعبان از این جهت یک خصوصیتی دارد به هر حال ماهی است که عمدتاً شادیها درش است موالید درش است و ولادتها است به خصوص وسط این ماه می رسد در واقع گل سرسبد عرض شود که مناسبتهای ماه شعبان ولادت مولا و سرور ولی نعمتمان همه چیزمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باز از این نعمت دیگران محروم هستند مگر اینکه بیایند به هر حال در سلک همین عرض شود که عقایدی که شیعه دارند قرار بگیرند و آن ها تبعیت از ما کنند در این مسئله خیلی خدا را شاکر هستیم و بعد قدردان نعمت باشیم و این نشاطی که روح نشاطی که در جامعه دمیده می شود با این مناسبتها و مراسم از این جهت ان شاء الله باید حداکثر تلاش و داشت و هر کس به هر مقداری که می تواند.
ان شاء الله کمک کند به نشاط و تنوع بیشتر در این مراسم حالا بحث مناسبتهای ماه شعبان پیش آمد در آغاز ماه شعبان یک بحثی است من فقط اشاره میکنم رد می شوم روزهایی که ما درش قرار داریم در واقع آغاز حرکت عاشورا حرکت کربلا نهضت کربلا آغازش از همین روزها است میدانیم که بعد از هلاکت معاویه در نیمه رجب و پیکی که از شام آمد به مدینه برای بیعت خواهی از اباعبدالله (سلام الله علیه) عبدالله ابن زبیر و بعضی از شخصیتهای دیگر به خصوص امام حسین (سلام الله علیه) و ابن زبیر مدنظرشان در این دوتا بخصوص امام حسین (سلام الله علیه) که میدانستند او بیعت نخواهد کرد و حالا آن پیش یک اختلافی وجود دارد که کی آمد به شام احتمال است که همان شب مبعث باشد یا شب بعدش باشد شب بیست و هشتم ماه رجب باشد که والی مدینه فرستاد اباعبدالله (سلام الله علیه) را برای بیعتخواهی و به هر حال حضرت (سلام الله علیه) هم احاله به روز بعدش کرد و بعدش هم شب بعدش همراه خانواده و بنی هاشم از مدینه خارج شدند اباعبدالله (سلام الله علیه) و عازم مکه شدند.
دو سه نکته اینجا وجود دارد من سریع عرض می کنم یک نکته اینکه حضرت (سلام الله علیه) شبانه خارج شدند برای اینکه پنهانی بروند آن ها نتوانند مانع خروج حضرت (سلام الله علیه) شوند یک تدبیر بود که حضرت (سلام الله علیه) به خرج دادند نکته دوم با سرعت حرکت کردند به گونهای که حضرت (سلام الله علیه) دو روز مانده از ماه رجب چون نمیدانیم ماه رجب و آن سال بیست و نه روز بوده است سی روز بوده است لذا قاطعانه نمی توانیم بگوییم که بیست و هشتم یا بیست و نهم حضرت (سلام الله علیه) خارج شدند بالاخره دو روز مانده از ماه رجب شب هنگام حضرت (سلام الله علیه) خارج شدند و سوم شعبان که روز ولادتشان است رسیدند به مکه یعنی پنج روز در واقع عملاً این سفر بیش از چهارصد و پنجاه کیلومتری بین مدینه و مکه در پنج روز انجام گرفته است.
پس نکته دوم اینکه حضرت (سلام الله علیه) با سرعت پیدا است طی کردند این مسیر را این جزو تدابیر حضرت (سلام الله علیه) است که دشمن نتواند متعرض حضرت (سلام الله علیه) شود و مانع بشود پس این تدابیر در جای خودش خیلی لازم است و شبانه خارج شدند و به سرعت هم رفتند اما نکته سوم این قابل توجه است اینکه حضرت (سلام الله علیه) از بیراهه نرفتند از راه رفتند از خود مسیر رفتن برخلاف عبدالله ابن زبیر که او همان شبی که پیک یزید آمد به دارالعماره اصلا نرفته است همراه برادرش جعفر از مدینه خارج شد و بیراه از بیراهه حرکت کرد و رفت مکه آن هم فرقی که بین اباعبدالله (سلام الله علیه) و عبدالله ابن زبیر وجود دارد در همین است اباعبدالله (سلام الله علیه) اگر بیراهه میرفت نشان میداد که به هر حال نشان ترس از دشمن است نشان خوف است ترس است و از راه رفت و حتی پیشنهاد کردند بعضی ها به حضرت (سلام الله علیه) که شما از بیراهه بروید فرمود من از این راه تا خانههای مکه را نبینم از این راه جدا نمی شوم خود از راه رفتن نشان عظمت است نشان اقتدار است و نکته دیگر هم اینکه از راه می رود در معرض دید دیگران است یعنی اعتراضش از همین آغاز نسبت به حاکمیت یزید حضرت (سلام الله علیه) از همین آغاز دارد بروز می دهد که من دارم می روم دارم شهرم را ترک میکنم .
شما هم جا دارد مثل من حرکت کنید یعنی نوع حرکت تبلیغی حضرت (سلام الله علیه) انجام داده است این نکاتی است که باید توجه به آن شود در این حرکت اباعبدالله (سلام الله علیه) که هم شب حرکت می کند هم با سرعت این تاکتیکی است که باید به خرج بدهد که دشمن نتواند مانع حرکتش شود اما یک مانور قدرتی هم باید داشته باشد اینکه من از بیراهه نرفتم که به هر حال نشانگر ترس از شما باشد و از راه رفتم و آن حرکت تبلیغی خودش هم دارد و دیگر سوم شعبان که حضرت (سلام الله علیه) وارد مکه شدند آنجا دیگر حرکت تبلیغیشان را دارند سخنرانی هایشان دیدارهایشان را و نامههایی که از کوفه میاید تا برود به هشتم ذیالحجه یعنی چهار ماه و پنج روز در واقع حضرت (سلام الله علیه) اقامت در مکه دارند و در هشتم ذیالحجه که دیگر ناچار می شوند از مکه خارج شوند به سمت کوفه به خاطر اینکه خوف این است در آنجا خون حضرت (سلام الله علیه) بریزند و در حرم حرمت حرم شکسته شود لذا حضرت (سلام الله علیه) کوفه آغاز میکنند این هم به هر حال نسبت به مناسبتهایی که درش قرار داریم یا آن برهه تاریخی قابل توجه است.
مجری:
دست شما درد نکند خیلی متشکرم جناب آقای دکتر از این مسئله زیبا و نکته مهمی که اشاره فرمودید استفاده کردیم ان شاء الله که برای بینندگان هم مورد استفاده قرار گرفته باشد خوب اما استاد ما در پی حالا در برنامه ها وقتی که حالا سوال موضوع خاصی مثلاً در مناسبتها نداشته باشیم به سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میپرداختیم و از حضرتعالی در این خصوص درس میگرفت در مباحث سیره هنوز در بحث سیره فردی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم و شما در آخرین جلسهای که در این خصوص صحبت کردید به سیره بهداشتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره فرمودید که در آن سیره بحث شانه زدن مو بود و مسواک زدن و عطر زدن و این حرف ها بود اگر صلاح می دانید به این موضوع هم بپردازیم اگر بتوانیم بحث را کامل کنیم بعد به موضوعات دیگر به تناسب باشد .
استاد: جباری
ایام بعثت را همین روزهای قبل پشت سر گذاشتیم هر مقدار بتوانیم به سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بپردازیم چه مناسبت باشد چه نباشد چون ما همیشه مناسبت است که ما باید متاسی سیره آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) باشیم همان طور که فرمودید ما خوب جلساتی داشتیم و سیره فردی شروع کردیم.
منطقاً و ابعادش را ذکر کردیم تا رسیدیم به سیره بهداشتی نظافت و بهداشت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بحث عرض شود که کوتاه کردند محاسن که عرض کردیم آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) ابا داشتند از تراشیدن محاسن تراشیدن ریش ابا داشتند یعنی کسی که بخواهد هم شکل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بشود هم شکل معصومان (سلام الله علیهم) بشود هم شکل متدینان و متشرعان بشود این نباید برود به سمت تراشیدن ریش بلکه ته ریشی بگذارد حداقل محاسن بگذارد این خود را همشکل کند با متشرعین با متدینین و خوب خیلی از فقهای ما در بحث فتوایی که نسبت به حرمت تراشیدن ریش می دهند به سیره متشرعه تمسک میکنند اصطلاحا سیره متشرعه افراد متشرع در طول تاریخ معمولا آنچه که گزارش شده است این از افزون بر این بعضی از روایاتی که در این باره وجود دارد که اشاره کردیم مواجهه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با آن فرستادگان ایرانی بازان بعد از قتل خسرو پرویز یعنی بعضی که خسرو پرویز ماموریت داده بود به بازان حاکم ایرانیش در یمن که خوب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که دعوتنامه فرستاده به دعوت به اسلام برو ببین کیست که مدعی نبوت است این نمایندههای بازان آمدند مدینه و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر داد که پادشاه شما توسط فرزندش شیرویه کشته شده است و اعتراضی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به ظاهر این ها یعنی سبیل داشتند بدون محاسن فرمود ولکن من دوست دارم که شاربم را کوتاه کنم و محاسنم را رها کنم و این ها رها به معنای اینکه به هر حال خیلی بلند باشند چون آن هم نهی شده است در روایت خیلی از ریش بلند عرض شود که حد مشخصی در روایات آمده است تعادل همیشه مطرح است و سیبیل هم ندارد که کاملا زده شود کوتاه شود که اشاره کردیم به روایت از امام صادق (سلام الله علیه) در حدی که خط لب دیده شود یعنی کوتاه باشد در حد خط دیده شود سبیل بلندی که روی لب را گرفته باشد این در سیره معصومین (علیهم السلام) نبوده است غیر از اینجا رسیدیم غیر از آن بحث آراسته بودن منظم بودن محاسن محاسن مرتب کردند آشفته نبودن.
در این باره خوب روایتی داریم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گاهی اعتراض میکرد به بعضی از اصحابشان به خاطر نامرتب بودند محاسنشان ظاهرشان در یک گزارشی عرض شود که است این در عرض شود که من لایحضره الفقیه مرحوم شیخ صدوق عرض کنم که جلد یک صفحه صد و سی حدیث سیصد و سی:
وَ نَظَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى رَجُلٍ طَوِيلِ اللِّحْيَةِ فَقَالَ مَا كَانَ هَذَا لَوْ هَيَّأَ مِنْ لِحْيَتِهِ فَبَلَغَ الرَّجُلَ ذَلِكَ فَهَيَّأَ مِنْ لِحْيَتِهِ بَيْنَ اللِّحْيَتَيْنِ ثُمَّ دَخَلَ عَلَى النَّبِيِّ ص فَلَمَّا رَآهُ قَالَ هَكَذَا فَافْعَلُوا.
من لا يحضره الفقيه الشيخ الصدوق ج 1 ص 130
وَ نَظَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى رَجُلٍ طَوِيلِ اللِّحْيَةِ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نگریستند به یک مردی که محاسن ریش بلندی داشت و فرمود که فَقَالَ مَا كَانَ هَذَا لَوْ هَيَّأَ مِنْ لِحْيَتِهِ چی میشد اگر یک مقدار مرتب میکرد ریشش را مَا كَانَ هَذَا لَوْ هَيَّأَ مِنْ لِحْيَتِهِ فَبَلَغَ الرَّجُلَ ذَلِكَ فرمایش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به گوش آن آقا رسید فَهَيَّأَ مِنْ لِحْيَتِهِ بَيْنَ اللِّحْيَتَيْنِ این به هر حال محاسنش مرتب کرد کوتاه کرد شانه کرد آراسته کرد ثُمَّ دَخَلَ عَلَى النَّبِيِّ ص وارد بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شد فَلَمَّا رَآهُ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی این بار دیدند قَالَ هَكَذَا فَافْعَلُوا.
اینطور عمل کنید خوب است یعنی به هر حال تایید کردند خود این نکتهای است که کسی در جایگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و برای ما درس است که امر به معروف و نهی از منکر منحصر بعضی از موارد محدود نیست که در ذهن ما است همه موارد هر معروفی را میگیرد و هر منکری را می گیرد ولو چیز این چنینی که بحث آراستگی ظاهر باشد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به هر حال الگو درس میداده است و به هر حال این را متوجهش می کند به این مسئله.
مجری:
کجا امروزه مثلاً به این شکل و شمایل مثلاً تیپ و قیافه و مدل و این ها می گویند تیپش طرف مثلاً باید طوری باشد که حالا اصطلاحاتی که دیگر است در جامعه این چقدر اهمیت دارد که الان نکتهای که شما فرمودید یعنی اسلام انقدر اهمیت بدهد حتی به قیافه مسلمانان وقتی چهره زیبا باشد یعنی حتی زیبایی و آراستگی برای این مذهب مهم است برای دین مبین اسلام که در همه شوون که شما فرمودید بعضی اوقات یک سری امور مهمی است طرف می گوید مثلا چرا دخالت در همه چی اینطوری نیست حتی خیلی جاها معروف را باید در هر کجا بود زنده کرد.
استاد: جباری
بله حالا من عرض میکنم که نکتهای را اینجا خوب است اشاره کنم بینندگان عزیز هم عنایتی کنند حداقل تاملی بفرمایند در این عرضی که من دارم معیار چیست؟ در این قصه همان طور که فرمودید گاهی مدل های مختلفی از محاسن آدم می بیند از ریش می بیند یا از مو می بیند معیار چیست؟ چیز درست چیست؟ در اینجا یعنی در روایات آیا مثلا آمده است که موهایتان این مقدار باشد ریش شما این مقدار باشد اینطور بزنید که نیامده است کلی آمد استه چی میشد اگر این آدم به هر حال آراسته میکرد محاسن مرتب میکرد محاسنش را میخواهم عرض کنم که یک معیار وجود دارد در این قسمت آن معیار عرف عقلا است عرف عاقلان است آن هم عاقلان متشرع عاقل آن که متشرع از دین دارد آن طبیعتاً بر اساس عقل هم عمل میکند دیگر اگر کسی ظاهرش را به گونهای آراسته کرد تهیه آراست به هر حال که وقتی که افراد عاقل عرف جامعه نه هر جامعهای یک وقت در غرب به هر حال ممکن است که جوامعی باشند که این ها دیگر منصرف از فطرت شدند بر اساس فطرت حرکت نمیکنند فطرتشان حیوانی شده است.
آن هم از عرف نیست عرض کردم عرف عاقلان افرادی که از دایره عقل خارج نشدند افرادی که متشرع هستند این ها نگاه می کنید می گویید ای بابا این چه وضعی است این چه قیافهای است این چه آسیبی است این چه وضع ریش است این چه وضع لباس الان میبینیم متاسفانه بعضی از جوان ها متاسفانه متاسفانه آن که عقلا میپسندند شلوار عرض شود که سالم است مرتب است تمیز است نه اینکه شلوار پاره چند جایش را پاره کند یا پاره کند یا بری فلان مقدار پول بدی شلوار پاره بخرید بپوشید این که مشخص است این خلاف عقل است خلاف عرف افراد سالم است سالم العقل است و اینطور تیپ زدن مشخص مورد تایید دین نیست یا به نحوی مو را یا مثلا محاسنایی که افراد عادی معتدل نگاه میکنند این ها نمیپسندند تعریف مشخصی ندارد عمده این است که شما خودت را بگذارید جای جامعه جای یک جامعه سالم افراد معتدل و ببینید آن ها چه قضاوتی میکنند نسبت به آن وضع ظاهر این را خواستم فقط اشارهای داشته باشند حالا مصادیقش فراوان است دیگر طوری نباشد که و اصطلاحاً این را روایات ما به ظاهر لباس شهرت گاهی از آن تعبیر شده است که انسان یک جوری لباس بپوشد یک جوری ظاهرش را بیاراید که انگشت نما شود این نهی شده است به عنوان لباس شهرت لباس به رنگ آدم بپوشد به یک ظاهر جوری بپوشد که انگشت نما شود غیر متعارف باشد در جامعه بگویند همه نگاهش کنند می شود لباس شهرت و نهی شدن روایات ما امروز هم متاسفانه مصادیق زیادی برای این قصه وجود دارد که مردان چه در زنان و تشبه مردان به زنان تشابه زنان به مردان هر دو نهی شده است در روایات ما و امروزه متاسفانه چناچه در روایات آمده است چنین وضعیتی پدید خواهد آمد.
این هم یک نکته بود که حالا خواستم اشاره کنم محور دیگر در بحث سیره بهداشت مسئله ناخن است ناخن را خوب می دانید استفاده شده است این هم باز از جمله بلیات امروز ما است بعضی از مردان ناخنهای بلندی دارند یا یک ناخنشان غیر متعارف خیلی بلند میکنند خیلی اسباب تعجب است در حالی که آنچه که در روایات ما است سیره معصوم (سلام الله علیه) است برای مردان کوتاه کردن ناخن هر هفته است به خصوص روزهای پنجشنبه یا جمعه یا بعضی روایات شنبه آمده است و اینکه در روایت آمده از بیماری به دور میماند کسی که ناخنش را کوتاه کند چرا چون مشخص است تجمع آلودگی می شود اما نسبت به زنان یک استثنایی در روایات است نکتهای است که مردان استثنا نیست ناخن در حد متعارف باید مردان کوتاه کنند ناخن بلند کردن برای مردان نداریم اما در مورد زنان عرض شود که یک استثنایی وجود دارد خود روایتش را بخواهم عرض کنم در همان مستدرك الوسائل شیخ صدوق جلد یک صفحه صد و بیست و هشت حدیث سیصد و پانزده:
قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : يَا مَعْشَرَ اَلرِّجَالِ قُصُّوا أَظَافِيرَكُمْ وَ قَالَ لِلنِّسَاءِ طَوِّلْنَ أَظَافِيرَكُنَّ فَإِنَّهُ أَزْيَنُ لَكُنَّ.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:اى جماعت مردان!ناخنهاى خود را كوتاه كنيد،و به زنان مىفرمود:شما ناخنهاى خود را بلند بگذاريد،زيرا اين كار براى شما زيباتر خواهد بود.
النوادر (للراوندی) ج۱ ص۲۴ بحار الأنوار ج۷۳ ص۱۲۵ مستدرك الوسائل ج۱ ص۴۱۴
قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : يَا مَعْشَرَ اَلرِّجَالِ قُصُّوا أَظَافِيرَكُمْ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مردان میفرماید که ناخنهایتان را کوتاه کنید وَ قَالَ لِلنِّسَاءِ طَوِّلْنَ أَظَافِيرَكُنَّ یک مقدار از ناخن هایتان با زنان غیر متعارف خیلی لازم بلند کنند چون می خواهند کار کنند بالاخره ظرفی بشورند کاری انجام بدهند ناخن خیلی بلند باشد و با کمال تأسف با کمال تأسف این ناخن کاشتن ها متاسفانه این قطعا مورد تایید شارع مقدس نیست فَإِنَّهُ أَزْيَنُ لَكُنَّ ناخن طبیعی را پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید که برای زنها کمی بلند کنید لکن برای شما موجب زینت بیشتر است نسبت به خانمها فرمود اترکن من اظفارکن یک بخشی از ناتو رها کنید بزار بلند شود ندارد برای زینت شما مفید است مال ناخن طبیعی است خیلی مشخص حکم بعضی ها برایشان بد جا افتاده است و تصور میکنند جواز مسئله و عجیب است به بعضی از مراجع هم نسبت می دهند می گویند دفتر فلان مرجع زنگ زده گفتند اشکال ندارد قطعاً اشکال دارد که خانمی برود فلان آرایشگاه و ناخن مصنوعی بکارد این ناخن مصنوعی کاشتن یعنی مانع ایجاد کردند برای وضو برای غسل و این قطعاً حرام است.
که شما با دست خود شما در وضو که بگیرد یا غسل که میخواهید کنید مقدار نوک سوزن هم اگر مانع در اعضا یا غسل باشد آن وضو باطل است باید حداکثر تلاش کنید که چسبی است رنگی است امثال این ها آن رفع شود حالا با اختیار خودت ولی روی هر ده ناخن دستت مانع کذاب کاری و به هر حال جدا از آن بعد حالا بهداشتی امثال این هایش از جهت شرعی جایز نیست حالا آن بحث دیگر است حالا کسی کاشت و تا زمانی که بتواند این را رفعش کند اگر وقت نماز رسید آن بله آن مکلف است که وضو بگیرد و تیمم کند و تکلیف دیگر است اما معنایش این نیست که اگر دفتر مرجع زنگ زدیم و گفتند که این کار را کن که جایز است پس این کار آن ها گفتند برای وضو فلان تیمم کن گفتم عرض شود که تصور میکنند اصل کار جایز است این هم یک نکته ای است که با کمال تاسف انسان در جامعه امروز متاسفانه میبیند و از همین جا من عرض میکنم که خانمهایی که متشرع هستند متدین هستند و جا دارد که در این مسئله دقت بیشتری کند خدای نکرده است چنین نباشد که غسل باطل انجام بدهند وضوی باطل هر روز ما مکلف هستیم به وضو گرفتن و طهارت داشتن این هم باز یک نکته نکته دیگر اینکه اسلام ببینید چقدر ارزش برای انسان قائل است.
نه فقط برای انسان برای اجزای بدن انسان کجا می توانیم چنین مکتبی را پیدا کند که می گوید شما ناخن هایتان که گرفتید یا مویتان را کوتاه کردید مستحب است دفن شود از باب تکریم که بدن خود مومن بعد از به اصطلاح از دنیا رفتن باید مومنین جمع شوند تکریمش کنند تجهیز کنند غسل بدهند کفن کنند کفن و امثال این ها تشییع کند محترمانه دفع کنند یک عضوی از بدن مؤمن هم اگر جدا شد حالا بخش قطع شود این ها آن هم باید به همین شکل خودش خودش حتی اگر شما ناخن گرفتید موی کوتاه کردید مستحب دفن کردنش بخاطر همین جهت و عرض شود که رعایت احترام نسبت به عرض شود که اجزای بدن مومن روایت در همان کتاب شریف من لایحضر الفقیه در همان آدرسی که عرض کردم جلد یک صفحه صد و بیست و هشت حدیث سیصد و هفده :
وَ رُوِيَ أَنَّ مِنَ السُّنَّةِ دَفْنَ الشَّعْرِ وَ الظُّفُرِ وَ الدَّمِ.
من لا يحضره الفقيه الشيخ الصدوق ج 1 ص 128
خون و ناخن و مو از سنت معصومین (علیهم السلام )است و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که دفن شود این فکر نمیکنم وجهی جز همین داشته باشد که جدا از بعد بهداشتی حالا بعد بهداشتی یک محترم بودن انسان برترین موجودات گل سرسبد موجوداتی که خداوند خلقش کرده است.
مجری:
و خودش باید احترام حرمت امام صادق (سلام الله علیه) اشرف مخلوق بودند واقعا اینجا تجلی پیدا می کند یک انسان هستی این ناخن موی در هم ارزش دارد همان باید این را خیلی جالب است حرمت امامزاده متولی نگه دارد من خودم باید نسبت خودم حرمت احترام قائل باشم باعث می شود یک چیزی در وجود انسان پیش بیاید همان کرامت انسان و وقتی من بتوانم به یک چنین اعضایی انقدر مقید باشم برای نسبت دیگران چقدر باید خلاصه تلاش کنم که خدای نکرده است به آن ها تجاوز صورت نگیرد و یک نکته جالب این است که در ریزترین مسائل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اینگونه توصیههایی میکنند خودشان را عمل می کنند حالا آقایان می آیند می گویند که برای مسئله مهمی مثل خلافت و جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نگهداری این حفظ این دین این همه تلاش هیچی نگفته است و هیچی برنامه ندارد خیلی عجیب است استاد میان برنامه ای ببینیم برگردیم در خدمت شما باشیم ان شاء الله عزیزان بیننده یک فاصلهای میگیریم برمیگردیم ان شاء الله تلفنهای شما را بعد از میان برنامه خواهیم داشت اگر کسی نکته سوالی چیزی دارد می تواند تماس بگیرد و بخش دوم دیگر کاملا اختصاص دارد به سوالات شما بینندگان در صورتی که سوالی است با تلفنی که می بینید تماس بگیرید و یا سه هزار پانزده پانزده پانزده سامانه پیامکی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است از آن طریق استاد متنی یا صوتی ارسال کنید ان شاء الله در خدمت شما خواهیم .
صلی الله علیک یا مولا یا صاحب العصر والزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همچنان با برنامه آینه تاریخ در خدمت شما هستیم و اگر تماسی هم است برای ما وصل کنند همکاران عزیزمان که ما با بیننده صحبت کنیم وگرنه به بحث خودمان بپردازیم در خدمت آقای دکتر جباری هستیم در برنامه تماسی داریم همکاران عزیز اگر به من اطلاع بدهند بله اسمشان را به ما میفرمایید بله خانم استکی از کرج در خدمت شما هستیم سلام علیکم بفرمایید.
بیننده
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم خدمت مجری توانا و جناب آقای دکتر جباری بزرگوار پیشاپیش اعیاد شعبانیه خدمت شما تبریک عرض میکنم دو سوال داشتم خدمتتان جناب دکتر اولین سوالم این است که خانم عایشه آیا قبل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ازدواج کرده است بودند و سنشان موقع ازدواج با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چند سال بوده است دومین سوالم این است که خانم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چند فرزند داشتند آیا با جناب با حضرت محسن (سلام الله علیه) می شوند چهار فرزند یا نه خانم ام کلثوم دخترشان بوده است یا ام کلثوم لقب خانم حضرت زینب (سلام الله علیها) است این شبهه ایجاد کرده باشند ممنون می شوم.
مجری:
خیلی متشکرم از تماسی که گرفتید و سوالاتی که مطرح فرمودید ان شاء الله جناب دکتر پاسخگو خواهند بود استاد عزیز این دو سوال را بانوی گرامی خانم استکی مطرح کردند سن عایشه و فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها).
استاد: جباری
بله راجع به ببینید سن عایشه آنچه که مشهور شده است آن هم توسط خودش روایاتی که بعضاً آمده است راجع به کمی سن عایشه هنگام ازدواج با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که هفت سال نه سال این ها آمده است عمدتاً توسط خودش نقل شده و مدعی است که من دختر بچهای بودم داشتم با بچهها بازی میکردم تا بازی میکردم امثال این ها مادرم من را آراست و بعد رفتیم و به هر حال نشاند و به عقد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درآمدم کمی موجب یک سری شبههها توسط افراد مریض القلب امروز شده است راجع به بحث کودک همسری و امثال این ها که ببینیم پیامبر شما دین ستین دین ستیز بیشتر تابع پیامبری هستید که خود خودش به حساب کودک همسری را رواج داده است باید کودک ازدواج کرده است است اما واقع مطلب حالا من به مقاله هم اشاره خواهم کرد از جهت شواهد تاریخی میتوان گفت که عایشه هنگام ازدواج با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قریب به بیست سال داشته است حدود نوزده سال یا بیست سال همین حدود داشته شواهد اشاره خواهم کرد مقالهای را ما چاپ کردیم از دو تا از محققین در نشریه تاریخ اسلام در آینه پژوهش فکر کنم یک سه چهار سال پیش بود در این نشریه علمی پژوهشی است من مدیر مسئول هستم تاریخ اسلام در آینه پژوهش در فضای مجازی موجود است بزنند عنوان را که باز پژوهی یا پژوهشی در سن عایشه هنگام ازدواج با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) این عنوان غذای میر سپاه و یکی از همکاران جلالی نام بزند مقاله می آید مستندات خوبی آنجا ارائه شده است در ارتباط با اینکه از ادعا کردم عرض کردم که سن عایشه حدود قریب به بیست سال بوده است هنگام ازدواج با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مرحوم علامه سید جعفر مرتضی عاملی هم در کتاب الصحیح من سیرة نبی الاعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی که بحث ازدواج با عایشه میرسند.
فکر کنم جلد چهارم کتاب باشد آنجا به همین بحث میپردازد سن عایشه هنگام ازدواج ازدواج معنوی آنجا میپردازم به همین شواهدی که اشاره کردم در مقاله هم اشاره شده است به ترجمه این کتاب هم مراجعه کنند به عنوان سیره صحیح پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که ترجمه شده است کتاب شواهد ببینید متعدد است من فقط به یکی دو موردش اشاره میکنم فاصله سنی عایشه و خواهرش اسماء حدود ده سال بوده است و اسماء طبق شواهدی حدود سال بیست و سه یا بیست و چهار عام الفیل متولد در تقریبا بیست و یک سالگی ابوبکر ابوبکر هم که طبق ادعای آقایان در متون اهل سنت و این ها می گویند که سه سال از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کوچکتر بوده است دو سال و خورده تا سه سال پس اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در عام الفیل متولد شده باشد ابوبکر سه عام الفیل اسماء می شود.
در بیست و سه و بیست و چهار عام الفیل متولد شده است سی و سه یا سی و چهار عام الفیل متولد شده است یعنی حدود هفت سال قبل از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ازدواج عایشه با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال آخر اقامت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مکه بوده است یعنی می شود سال پنجاه و سه عام الفیل هم زودترین تاریخی که برایش گفته شده است بله قبل از هجرت عقد بسته شده است بعد از هجرت عایشه منتقل شده است به خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بله نوزده تا بیست سال می شود غیر از این شواهد دیگر هم وجود دارد بحث می گوید عایشه در می گوید زمان ایمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در صغر سن بودم پس پیدا است که قبل از عرض شود که بعثت هفت هشت سالی قبل از بعثت متولد شده است که هنگام بعثت در صغر سن صغیر صدق کند و امثال این ها حالا به آن مقاله و آن شواهد مراجعه کنند مجله آینه تاریخ در آینه تاریخ در آینه آینه تاریخ در آینه پژوهش بله مقاله راجع به سن ازدواج پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آیا ازدواج کرده است بله آها روایت در الطبقات الکبری ابن سعد است.
أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ نُمَيْرٍ عَنِ الأَجْلَحِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي مُلَيْكَةَ قَالَ: خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - عَائِشَةَ إِلَى أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي كُنْتُ أَعْطَيْتُهَا مُطْعِمًا لابْنِهِ جُبَيْرٍ فَدَعْنِي حَتَّى أَسُلَّهَا مِنْهُمْ. فَاسْتَسَلَّهَا مِنْهُمْ فَطَلَّقَهَا فَتَزَوَّجَهَا رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ -
پیامبر عایشه را از ابوبکر خواستگاری کرد. ابوبکر به پیامبر گفت: من او(عایشه)را به مطعم دادم برای پسرش جبیر. شما مرا رها کنید(کنایه از مهلت دادن) تا او را از بین آنان جدا کنم . ابوکر عایشه را از آنان جدا کرد و ابن جبیر عایشه را طلاق داد و سپس به عقد پیامبر در آمد
الطبقات الكبرى ج۸ ص۴۷ ،المؤلف: أبو عبد الله محمد بن سعد بن منيع الهاشمي بالولاء، البصري، البغدادي المعروف بابن سعد (المتوفى: ۲۳۰هـ)، ۱۴۱۰ هـ - ۱۹۹۰ م،عدد الأجزاء: ۸
اتفاقاً که عقد بسته حداقل عقد بسته بودنش است آنجا که برای فرزند مطعم بن جبیر به او عقد بسته بود ابوبکر به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) که من او را عایشه را حتی أَسُلَّهَا رهایش کنم عایشه را از عقد فرزند جبیر بن جبیر و به عقد شما در بیاورم معمولا می گویم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خواستگاری کرده است اما خوب به اصطلاح این ظاهرا ادعا است در حالی که پیشنهاد ابوبکر بوده است ازدواج دخترش با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و شاهدش هم اینکه به هر حال یک ازدواج طبیعی نبوده است چون مثلاً قبلش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با سوده بنت زمعه ازدواج کرده است آن رفته منتقل به خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شده است اما عایشه چطور مانده است تا بعد از هجرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میاید و منتقل به خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می شود پیدا است که یک ازدواج مصلحتی بوده است که با آن انجام گرفته است این هم نکته دوم که آیا ازدواج کرده است بود یا خیر؟
نکته سوم که حالا من که از نقل می کنم معنایش تایید نیست اما بالاخره این هم است در تاریخ که حتی ادعای فرزنددار بودن عایشه بعضی کردهاند و توجه به نقلی و آن نقل این است که عایشه از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تقاضا کرد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) کنیهای برای او معین کند کنیه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تکنی بسم ابنک عبدالله مکنا شو به نام فرزندت عبدالله یعنی می شود ام عبدالله داشته باشد این در متون اهل سنت است تکنی بسم ابنک عبدالله کسانی که خیلی برنتابید اند این را که به عایشه فرزندی نسبت بدهند از غیر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از پیامبران که فرزند نداشت این را توجیه کردند می گویند که نه مراد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از این عبدالله، عبدالله ابن زبیر است از بچه خواهر عایشه چون اسماء بنت ابی بکر خواهر عایشه همسر زبیر شد دیگر که عرض شود که عبدالله ابن زبیر فرزند بزرگ زبیر بود و مرادش این است پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود به اسم ابنک آن خاله عبدالله زبیر بوده است پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود ابن زیاد یاد کرده است.
این توجیه ی است در واقع اگر من روایت بپذیریم حداقل ظاهر روایت میرسند که فرزندی از شوهر قبلیش داشته است این ها چیزهایی است که شواهدی است که در این باب ذکر کردهاند حالا این قسمت اخیر من به ضرس قاطع روش حکم نمیکند فقط خواستم نقل کنم در اربتاط سوالشان راجع به عایشه و اما فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) چهار تا سی و پنج تا معروف همین است که دو دختر داشته آن بزرگوار جناب زینب (سلام الله علیها) که حالا بزرگتر بوده است و کلثوم متولد شده است پسر هم که سه پسر هستند (علیهم السلام) و محسن (سلام الله علیه) که سقط شد اما کسانی شواهدی را ذکر کردهاند شواهد قابل عنایتی هم است مبنی بر اینکه ام کلثوم در واقع کنیه حضرت زینب (سلام الله علیها) بوده است و دختری به نام ام کلثوم غیر از زینب (سلام الله علیها) حضرت زهرا (سلام الله علیها) نداشته است و لذا اگر بحث ازدواج یعنی اینکه ذکر کردهاند صرفاً برای این نیست که آن بحث ازدواج عمر با ام کلثوم را به این وسیله زیر سوال ببرند نه شواهد خوب تاریخی برای ارائه کردهاند و اینکه عمر اگر ازدواج کرد با دختری به نام ام کلثوم که دختر امیرالمومنین (سلام الله علیه) بوده است بعد دختر اگر اصل ازدواج ثابت شود دختر امیرالمومنین (سلام الله علیه) بوده است نه دختر فاطمه (سلام الله علیها) کدام دختر بعضی معتقد هستند که حتی در متون اهل سنت هم این دیدگاه است که دختر اسماء بوده است اسماء از ابی بکر اسماء بعد از اینکه با ابوبکر ازدواج کرد صاحب دو فرزند شد یک فرزند دختر که اول متولد شد ام کلثوم و بعد محمد بن ابی بکر که در همان سال آخر سال دهم در حجة الوداع اسماء حامله بود و باردار و رسیدن به مسجد شجره ذوالحلیفه آنجا وضع حمل کرد.
محمد بن ابی بکر در همان متولد شده است در به هر حال اسماء در آن حجت الوداع این فرزندش را به دنیا آورد این دو فرزند بعد این ها اسماء بعد از مرگ ابوبکر بعد از مدتی با امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) ازدواج کرد و این دو فرزند بزرگ شده است خانه امیرالمومنین (سلام الله علیه) هستند و به نحوی فرزند خوانده آن حضرت (سلام الله علیه) محسوب میشوند و لذا اگر عمر ازدواج کرده است با ام کلثوم باید همین ام کلثوم است بزرگ شده است خانه امیرالمومنین (سلام الله علیه) نه اینکه فرزند خود حضرت (سلام الله علیه) بوده است باشد فرزند خوانده حضرت (سلام الله علیه) است حالا بحث مفصلی بحث مربوط به ازدواج عمر با ام کلثوم که زیاد هم بحث شده است و جواب داده شده است و به هر حال شواهدی براش وجود دارد که البته معتقد هستیم که اگر این ازدواج صورت هم گرفته باشد از روی میل امیرالمومنین (سلام الله علیه) نبوده است بلکه خاطر آن به اصطلاح به نحوی اکراه آن تعبیر زورگویی به کار ببرد یا چی تجبر خلیفه دوم تهدید که تهدید کرد.
محمد بن أبي عمير، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: لما خطب إليه قال له أمير المؤمنين: إنها صبية قال: فلقى العباس فقال له: مالي أبي بأس؟ قال: وما ذاك؟ قال: خطبت إلى ابن أخيك فردني أما والله لأعورن زمزم ولا أدع لكم مكرمة إلا هدمتها و لأقيمن عليه شاهدين بأنه سرق ولأقطعن يمينه فأتاه العباس فأخبره وسأله أن يجعل الامر إليه فجعله إليه.
محمد بن ابی عمیر از هشام بن سالم از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «هنگامی که عمر ( از اُم کلثوم )نزد علی(علیه السلام) خواستگاری نمود، حضرت در پاسخ او فرمودند: او کم سنّ و سال است. عمر با عباس – عموی علی(علیه السلام) – ملاقات کرد و گفت: آیا در من عیبی هست؟
عباس گفت: چه شده؟ عمر گفت: به خواستگاری دختر برادرزاده ات رفتم؛ (ولی او پاسخ منفی به من داد و ) من را ردّ نمود. به خداوند سوگند! چاه زمزم را پُر می کنم و هیچ نشانه بزرگی و کرامت برای شما نیست، مگر آنکه آن را از بین خواهم برد و هر آینه دو شاهد برای او اقامه کرده، به اتّهام سرقت دست راست او را قطع خواهم نمود. پس عباس نزد علی(علیه السلام) آمد و او را (از تهدیدهای عمر) آگاه ساخت و از ایشان درخواست نمود تا امر (این ازدواج) را به او واگذار نماید. علی(علیه السلام) نیز مسئله ازدواج ام کلثوم را به عموی خود عباس سپرد.
فروع کافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الاضواء، بیروت، لبنان، چاپ اوّل، ۱۴۱۳ ق، کتاب نکاح، بابُ تزویج امّ کلثوم، ح ۹۴۷۰، ص ۳۴۷.
عباس عموی امیرالمومنین (سلام الله علیه) را به اینکه من هم به حساب خود عباس آدم ملاحظه کاری بود تهدیدش کرد چون سقایت حاج داشت گفت زمزم را پر میکنم این منصب را از شما میگیرم سقای حاج آبرسانی به حجاج و شاهد اقامه میکنم که علی (سلام الله علیه) دزدی کرده است این روایت کافی است علی دزدی کرده است و عرض شود به نحوی تهدید کرد که حضرت (سلام الله علیه) اگر علی (سلام الله علیه) راضی به اصرار کرد به امیرالمومنین (سلام الله علیه) که این چنین تهدیدی کرده است عملی خواهد کرد و امر ازدواج ام کلثوم به من واگذار کن و حضرت (سلام الله علیه) به ناچار از او اکراه واگذار به عباس کرد و این ازدواج صورت گرفت اگر آن هایی که قائل هستند.
به اینکه ازدواج صورت گرفت اولاً ثابت نیست ام کلثوم بنت فاطمه(سلام الله علیها) باشد ثانیاً از روی اکراه بوده است نه میل و رغبت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) با این ترتیب بله فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) چهار فرزند می شود یعنی یک دختر و سه پسر که حضرت محسن (سلام الله علیه) به شهادت می رسد در ماجرای معروف شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیه).
مجری:
خیلی متشکرم استاد تعدادی سوالات پیامکی داریم سلام خیلی متشکرم چند تا سوال پیامکی هم داریم اگر تماس دیگری نداریم به سوالات پیامکی بینندگان بپردازیم استاد یک سوال مطرح شده است که اولاً اینکه مبعث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در گزارشهایی هم آمده است آیا گزارشی قابل اعتنا داریم که در جایی غیر از غار حرا بوده است.
استاد: جباری
مشهور در روایات ما و روایات عامه است و بعثت در منزل در بیت حالا بیت خودش بیت ابوطالب امثال این ها گزارش قابل اعتنایی نیست و مشهور همان است در چهل سالگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و عرض شود که آنجا مبعوث شدنش نزول جبرئیل و سرازیر شدن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن کوه جبل النور و آمدن به سمت مکه ظاهر روایت و تصریح روایت همین نکته است که اشاره کردم و عرض شود که بعثت در غیر غار حرا قابل اعتنا نیست قابل دفاع نیست.
مجری:
استاد یک مسئلهای یکی از دوستان مطرح کرده است فکر کنم خیلی طول بکشد من قبل از آن به یک نکته اشاره کنم بعد مسئله را بپردازم شب گذشته ما تماس داشتیم از یکی از بینندگان در برنامه آیت الله دکتر حسینی قزوینی در برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی ایشان حالا در آن مناسبت آن سوالی که کردند و این ها اسمی از شما هم بردند و گفتند که بالاخره جناب آقای دکتر جباری نظرشان بر این بوده است که حالا آن نظرات متعددی را گفت بعضی ها می گویند خوب کوروش از این ور خیلی آدم مقدس و ذوالقرنین بوده است که یکی از آن افراد را معرفی کردند که آقای جباری مثلا گفته است که ذوالقرنین همان کوروش است خیلی هم تاریخ سیاهی گاهی از اوقات از آن یاد میکنند برخی به صورت خاکستری رنگ آن را نه این در این اختلافات حالا من نکته سر همین بود که شما نظرتون آیا این است که ذوالقرنین همان کوروش است.
استاد: جباری
واقعیت یا من یادم نمیاید که تاییدا در اینجا نقل کرده باشم بلکه نقل قول کردم به این ترتیب که دیدگاه وجود دارد مرحوم علامه طباطبایی نقل کرده است از ابوالکلام آزاد که ایشان عالم دانشمند هندی بوده است در این باره کتابی هم دارد وحید نظریه مطرح کرده است که بله کوروش همان ذوالقرنین است ظاهر نقل مرحوم علامه هم مویداً است تاییداً در واقع نقل کرده است من گزارش کردم این را و ما چند سال قبل خیلی سال قبل شاید بیش از پانزده الی بیست سال قبل در همین موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة الله علیه) نشستی گذاشتیم و در آن نشست دو نفر از متفکرین حضور پیدا کردند جناب استاد یعقوب جعفری از تاریخ پژوهان معاصر هستند و جناب استاد دکتر محمد دشتی هر دو موید بودند این دیدگاه را دیدگاه به هر حال تطبیق کوروش و ابوالکلام من دارم نقل میکنم فقط که من این را در قالب یک آن نشست را در قالب یک مقاله در همان نشریه چاپ کرده است تاریخ گزارش آینه پژوهش بله این مقدار به هر حال و از آن طرف هم بله کسانی مخالف مسئله هستند در همین شبکه جناب آقای دکتر حسینی شواهد ظاهر ارائه کردند هم آقای صادق خلخالی یادم است که کتابچه در اوایل انقلاب نوشته بودند که کوروش یا ذوالقرنین دروغین قریب به مضمون فضای اوایل انقلاب فضای ضد به هر حال سلطنت و شاه و امثال این ها بود عرض شود که در آن فضا ایشان حالشان معلوم نیست تخصص خاصی در این زمینه داشتند اما بالاخره کتاب پژوهشی چون کار تخصصی در این زمینه خودم نکردم درست است قاطع عرض کنم مگر اینکه زمان خود را به این نظریه برسند فقط نقل قول کردم.
مجری:
خیلی متشکرم استاد بیننده هم گلایه داشتند گفتند که امروز روز اول دهه فجر است و بله ورود امام (رحمة الله علیه) به سالروز یادروز ورود امام (رحمة الله علیه) به کشور عزیزمان است در سال پنجاه و هفت چرا انقدر کمرنگ شده است برنامههایی که در تلویزیون و صدا و سیما میبینیم مثل گذشته آن شادی را نمی آورد قبلاًها مثلاً در این روزها تلویزیون پر از برنامههای شاد بود ولی این روزها در صدا و سیما نمیبینیم شما هم یادی نکردید این یک انتقادی شب گذشته است این کار را کردیم در همین شبکه به جایی است و ما فراموش کنیم.
استاد: جباری
این نعمت بزرگ انقلاب را که هر مقدار سر به سجده بگذاریم و سجده شکر به جا بیاوریم این تحولی که بعد از چهارده قرن در این کشور رخ داد و با ورود مبارک مرحوم امام (رحمة الله علیه) به هر حال این انقلاب به پیروزی رسید و آغاز تحول در جهان شد قطعاً باید پاس داشت و برای من خیلی دقت نکردم برنامههای این یکی دو روز صدا و سیما اگر این چنین باشد حتما گلایه به جایی است و همین جا خوب است عرض کنم که به مناسبت ایام فجر جشنواره فیلم فجر پخش می شود اما با کمال تاسف فلان خانم هنرپیشه یا به هر حال کارگردان سابقه است میاید در روی سن دست می دهد به مرد نامحرم و کلمات رکیکی به زبان جاری میکند و این واقعا خون گریه کنیم جا دارد که انقلابی که بر اساس حکم احکام اسلام و احیا احکام اسلام شکل گرفت و مرحوم امام (رحمة الله علیه) و این همه شهدا این همه زحمات کشیده شد بعد از چهل و اندی سال این چنین حرمت شکنی بشود جا دارد ما از همین رسانه اعلام انزجار کنیم نسبت به یک چنین رفتاری و دیگران باید وظیفه خودشان را انجام بدهند.
مجری:
خیلی متشکرم جناب آقای دکتر جباری از برنامهای که امروز برای ما فراهم کردید خیلی پر محتوا و قابل استفاده بود و این نکاتی هم که اشاره فرمودید واقعاً به جا است و حالا در برخی از مسائل با تاسف خود ما همراه با شما همین قضیه را خیلی هم اسفناک است واقعاً محکوم میکنیم ان شاء الله که این اتفاق پیگیری شود و نکته مهمی که شما داشتید هم بحث امر به معروف و نهی از منکر بود که اینجا جا دارد بالاخره کسانی که دستاندرکار هستند در این امور و این فضاها حتما پیگیری کنند این قضایا را خیلی متشکر هستم جناب دکتر جباری از حضورتان در این برنامه و صبر حسینی که در پاسخ به سوالات دادید ان شاء الله بتوانیم در جلسات بعد هم در خدمت شما باشیم و از محضر شما استفاده کنیم و اما شما عزیزان بیننده تقدیر و تشکر خاص از یکایک شما عزیزان در انتهای برنامه از همه شما التماس دعا داریم و آخرین کلام ما دعا برای تعجیل فرج آقا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود اللهم عجل لولیک الفرج تا دیدار دیگر خدانگهدار.